Tunisia's prime minister fired after protests: BBC News Review

Protests in Tunisia: the prime minister is removed from office

اعتراضات در تونس: نخست وزیر

after violent protests about the government's handling of Covid-19.

پس از اعتراضات خشونت آمیز در مورد مدیریت دولت با کووید-19 از سمت خود برکنار شد.

This is News Review from BBC Learning English. I'm Neil.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است. من نیل هستم.

Joining me is Roy. Hello Roy.

روی به من می پیوندد. سلام روی.

  Hi Neil and hello everyone.

سلام نیل و سلام به همه.

If you would like to learn more about the vocabulary around this story, all

اگر می‌خواهید درباره واژگان پیرامون این داستان بیشتر بدانید، تنها کاری

you need to do is head to our website bbclearningenglish.com for a quiz.

که باید انجام دهید این است که برای امتحان به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com سر بزنید.

But now, let's hear more about this story from this BBC News report:

اما اکنون، بیایید بیشتر درباره این داستان از این گزارش بی بی سی بشنویم:

The Tunisian president has removed the prime minister and suspended the

رئیس جمهور تونس

government, following a weekend of violent protests across the country.

پس از پایان هفته اعتراضات خشونت آمیز در سراسر کشور، نخست وزیر را برکنار و دولت را تعلیق کرد.

Now, these protests relate to the government's handling of a

اکنون، این اعتراضات مربوط به رسیدگی دولت به

recent massive increase in Covid cases in the country, along with

افزایش گسترده اخیر موارد کووید در کشور، همراه با

a general feeling of unrest at the country's economic status.

احساس عمومی ناآرامی در وضعیت اقتصادی کشور است.

OK. Well, you've been looking at this story.

خوب. خوب، شما به این داستان نگاه کرده اید.

You've picked out some really useful vocabulary for talking about it.

شما واژگان بسیار مفیدی را برای صحبت در مورد آن انتخاب کرده اید.

What have you got?

چی داری؟

We have: 'dismissing', 'woes' and 'ousts'.

ما داریم: "اخراج"، "بدبختی" و "اخراجی".

'Dismissing', 'woes' and 'ousts'. Let's start with your first headline.

«اخراج کردن»، «بدبختی» و «اخراجی». بیایید با اولین تیتر شما شروع کنیم.

So, our first headline comes from Al Jazeera and it reads:

بنابراین، اولین تیتر ما از الجزیره می آید و می گوید:

'Dismissing' – removing someone from their position.

"برکناری" - برکناری کسی از سمت خود.

Yes. So, this word is spelt: D-I-S-M-I-S-S-I-N-G.

آره. پس این کلمه املا می شود: د-ای-س-م-ای-س-س-ای-ن-غ.

It's a three-syllable word and the

این یک کلمه سه هجایی است و

stress is on its second syllable: 'dismissing', 'dismissing'.

تأکید بر هجای دوم آن است: «رد کردن»، «رد کردن».

And, as you said, it means to remove someone from

و همانطور که شما گفتید، این به معنای برکناری شخصی از

their position – from their job for example – but it's quite a...

موقعیت خود - مثلاً از شغلش - است، اما این

it's quite a formal word. Now, we do have more, sort of,

یک کلمه کاملاً رسمی است. در حال حاضر، ما

informal words – commonly used words – don't we, Neil?

کلمات غیررسمی بیشتری داریم - کلمات رایج - اینطور نیست، نیل؟

We do, yes. So, you would probably hear informally,

ما انجام می دهیم، بله. بنابراین، شما احتمالاً به طور غیررسمی،

when people are talking, that someone had been 'sacked' or 'fired':

زمانی که مردم صحبت می‌کنند، می‌شنوید که فردی «اخراج» یا «اخراج» شده است:

'fired' more popular in North America

«اخراج» در آمریکای شمالی محبوب‌تر است

and 'sacked' is quite British – UK English.

و «اخراج» کاملا انگلیسی بریتانیایی – انگلیسی است.

Yes. But as we say, 'dismissing' – it's quite...

آره. اما همانطور که می گوییم، «اخراج کردن» - کاملاً ...

or 'to dismiss', as a verb, is quite formal

یا «اخراج کردن»، به عنوان یک فعل ، کاملاً رسمی است

and it's used to remove someone – an employee or a position –

و برای حذف شخصی - یک کارمند یا یک موقعیت -

from a position of power or a position of responsibility.

از موقعیت قدرت یا مسئولیت استفاده می شود. .

However, it isn't always about removing somebody from their job.

با این حال، همیشه این نیست که کسی را از شغل خود حذف کنید.

So, when we were children, years and years

بنابراین، وقتی بچه بودیم، سال‌ها و سال‌ها

and years ago – very long time ago –

و سال‌ها پیش - خیلی وقت‌ها پیش -

we used to go to school and, one day a week maybe, we'd have

به مدرسه می‌رفتیم و شاید یک روز در هفته چیزی به نام مجلس داشتیم که در

something called an assembly, where everybody would group together.

آن همه دور هم جمع می‌شدند.

All of the students and the teachers would group together and we would

همه دانش‌آموزان و معلمان دور هم جمع می‌شدند و

listen to maybe the headmaster or headmistress tell us about news of

به صحبت‌هایی گوش می‌دادیم که شاید مدیر مدرسه در مورد اخبار مدرسه به ما بگوید

the school. And at the end of that, what would they say, Neil?

. و در پایان، آنها چه خواهند گفت، نیل؟

They'd say: 'You are dismissed.'

آنها می گفتند: "شما اخراج شده اید."

Yes. Again, it's quite a formal word

آره. باز هم، این یک کلمه کاملا رسمی است

and it means to end a meeting or a session.

و به معنای پایان دادن به یک جلسه یا یک جلسه است.

So, you quite commonly hear it in films about the army,

بنابراین، شما معمولاً آن را در فیلم‌های مربوط به ارتش می‌شنوید،

things like that – like 'officer dismissed' or 'class dismissed'

چیزهایی مانند آن – مانند « اخراج افسر» یا «اخراج از کلاس»

at the end of a class or a formal session. It's formal, though.

در پایان کلاس یا جلسه رسمی . اگرچه رسمی است.

Yeah, but you probably wouldn't hear this in a work environment.

بله، اما احتمالاً این را در محیط کار نمی شنوید.

It sounds too formal, too strict.

بیش از حد رسمی، خیلی سخت به نظر می رسد.

It's kind of restricted to those situations we talked about:

این به نوعی محدود به موقعیت هایی است که در مورد آنها صحبت کردیم:

school, the army, places where discipline's really important.

مدرسه، ارتش، مکان هایی که نظم و انضباط واقعاً مهم است.

That's right, yeah. And we also have another meaning

درست است، بله. و ما همچنین معنای دیگری

of 'to dismiss' and it basically relates to when somebody thinks an

از "رد کردن" داریم و اساساً به زمانی مربوط می شود که کسی فکر می کند یک

idea or a person is just ridiculous: you 'dismiss' that idea.

ایده یا شخصی فقط مضحک است: شما آن ایده را "رد می کنید".

Neil, have you ever had an idea that was 'dismissed'?

نیل، آیا تا به حال ایده ای داشته اید که "رد شده" باشد؟

Well, Roy, I had this idea for a number of years.

خوب، روی، من این ایده را برای چند سال داشتم.

I thought it would really work well on our website: English for Cats.

من فکر کردم که واقعاً در وب سایت ما خوب کار می کند: English for Cats.

And, you know, my boss – he 'dismissed' the idea.

و، می دانید، رئیس من - او این ایده را رد کرد.

He said, 'This is nonsense. Nobody's going to be interested in that.'

او گفت: این مزخرف است. هیچ کس به آن علاقه مند نخواهد شد.

I begged him to make the... to make the programme and I made it.

به او التماس کردم که برنامه را بسازد تا برنامه را بسازد و آن را درست کردم.

And he was right: it was rubbish and everybody hated it.

و او درست می گفت: این آشغال بود و همه از آن متنفر بودند.

And he... so he was correct to 'dismiss' that idea.

و او... پس درست بود که این ایده را رد کرد.

Fair enough, but I loved it and so did my dog Leia and I tell you what –

به اندازه کافی منصفانه است، اما من آن را دوست داشتم و همینطور سگم لیا و من به شما می گویم -

if ever you want to make the sequel, English for Dogs,

اگر بخواهید دنباله آن را بسازید، English for Dogs،

Leia and I are ready to go. We are there to support you.

من و لیا آماده هستیم. ما آنجا هستیم تا از شما حمایت کنیم.

We will not 'dismiss' that as a terrible idea.

ما آن را به عنوان یک ایده وحشتناک "رد" نخواهیم کرد.

OK. Well, watch the website on the first of April:

خوب. خوب اول اردیبهشت وب سایت رو

see what happens...! Let's get a summary:

ببین: ببین چی میشه...! بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

If you would like to watch a News Review programme about this

اگر مایلید یک برنامه مرور اخبار درباره این

idea of 'dismissing' things, we have one about the former

ایده «رد کردن» چیزها را تماشا کنید، ما یک برنامه درباره

president Donald Trump. Where can our viewers find it, Roy?

رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ داریم. بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، روی؟

All our wonderful viewers need to do is click

تمام کاری که بینندگان فوق العاده ما باید انجام دهند این است که

the link in the description below.

روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کنند.

OK. Let's have a look at your next headline please.

خوب. لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

So, my next headline comes from France 24 and it reads:

بنابراین، تیتر بعدی من از فرانس 24 می آید و می گوید:

'Woes' – worries; big problems or issues.

"بدبختی" - نگرانی. مشکلات یا مسائل بزرگ

'Woes' – this word is a noun and it is spelt: W-O-E-S.

"وای" - این کلمه یک اسم است و املای آن: W-O-E-S.

And it relates to serious problems or issues that

و به مشکلات یا مسائل جدی ای مربوط می شود که

someone or something is facing, and we quite commonly see this

کسی یا چیزی با آن مواجه است، و ما معمولاً این را در

relating to countries or governments: a government's 'woes' – maybe

رابطه با کشورها یا دولت ها می بینیم: "مشکلات" یک دولت - شاید

economic 'woes', economic problems or struggles, or something like that.

"مشکلات" اقتصادی، مشکلات یا کشمکش های اقتصادی یا چیزی شبیه به آن.

Now, it's quite a formal word, isn't it Neil?

حالا، این یک کلمه کاملا رسمی است ، نیل نیست؟

It is. And as you say it refers to really big problems, you know.

این است. و همانطور که می گویید به مشکلات واقعاً بزرگ اشاره دارد، می دانید.

'Woes' are not things like forgetting your keys or, you know, running out

"مصیبت" چیزهایی مانند فراموش کردن کلید یا، می دانید، تمام

of petrol in your car. 'Woes' are the really big issues that affect you.

شدن بنزین در ماشین شما نیست. "مصائب" مسائل واقعاً بزرگی هستند که شما را تحت تأثیر قرار می دهند.

And it is quite, sort of, old-fashioned and sounds...

و کاملاً، به نوعی، قدیمی است و به نظر می رسد...

and formal-sounding, but it does have that sense of a really big problem.

و صدای رسمی دارد، اما این حس یک مشکل واقعاً بزرگ را دارد.

Yeah. I mean obviously, like,

آره منظورم واضح است، مثلاً

if you wanted to be really dramatic, you could say, 'Ah, what a...

اگر می‌خواستی واقعاً دراماتیک باشی، می‌توانستی بگوییم، "آه، چه...

Woe is me!' or something like this, when you've lost your keys,

وای بر من!" یا چیزی شبیه به این، زمانی که کلیدهای خود را گم کرده اید،

but normally we say something like you 'add to somebody's woes'.

اما به طور معمول ما چیزی مانند "به دردسرهای کسی اضافه کنید" می گوییم.

So, for example, if you're waiting for me to... you're having a bad day,

برای مثال، اگر منتظر من هستید که ... روز بدی را

Neil, and you're waiting for me to to record News Review with you and

سپری می کنید، نیل، و منتظر هستید که من نقد و بررسی اخبار را با شما ضبط کنم و

I suddenly say, 'Sorry, I'm off on holiday,' I add to your problems –

من ناگهان می گویم "ببخشید، من" من به تعطیلات رفتم، به مشکلات شما اضافه می کنم -

your big day – your big problematic day and I 'add to your woes'.

روز بزرگ شما - روز مشکل ساز بزرگ شما و من به مصیبت های شما اضافه می کنم.

Yes, we can use it like that.

بله، ما می توانیم از آن استفاده کنیم.

And we also have 'woe' as a, sort of, general concept.

و ما همچنین "وای" را به عنوان یک مفهوم کلی داریم.

Yeah, this one is more, sort of...

بله، این یکی بیشتر است، به نوعی...

it's... you can find this more in literature and it's a

این است... شما می توانید این را بیشتر در ادبیات پیدا کنید و

little bit old-fashioned but it basically means a great sadness.

کمی قدیمی است، اما اساساً به معنای یک غم بزرگ است.

So, you could say somebody's face, when they look very sad,

بنابراین، می توان گفت چهره یک نفر، زمانی که بسیار غمگین به نظر می رسد

their face is 'full of woe'. But like I say, this is...

، چهره او "پر از وای" است. اما همانطور که من می گویم، این است...

I'd say it's a little old-fashioned now: you might see it in something

من می توانم بگویم که اکنون کمی قدیمی شده است : شما ممکن است آن را در چیزی

like the works of Jane Austen, but 'woe' means a great sadness.

شبیه به کارهای جین آستن ببینید، اما "وای" به معنای یک غم بزرگ است.

Yeah. And 'woe' perhaps is over-represented in headlines

آره و «وای» شاید بیش از حد در تیترها نشان داده شود،

because it's short and that's always helpful for a headline writer.

زیرا کوتاه است و این همیشه برای یک تیتر نویس مفید است.

Absolutely.

کاملا.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

Talking about 'woes', we have a 6 Minute English all about sad

در مورد «مصیبت ها» صحبت می کنیم، ما یک انگلیسی 6 دقیقه ای داریم که همه چیز درباره

music and why people like it. Where can our viewers find it, Roy?

موسیقی غمگین و اینکه چرا مردم آن را دوست دارند. بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، روی؟

All our wonderful viewers need to do is click the link

تمام کاری که بینندگان فوق العاده ما باید انجام دهند این است که روی پیوند

in the description below. However, that is not the only

در توضیحات زیر کلیک کنند. با این حال، این تنها

thing we need to say about 6 Minute English, is it Neil?

چیزی نیست که باید در مورد 6 دقیقه انگلیسی بگوییم، آیا نیل است؟

No, 6 Minute English is now available twice a week,

نه، 6 دقیقه انگلیسی اکنون دو بار در هفته در دسترس است،

but you have to get the extra episode on our website

اما شما باید قسمت اضافی را در وب سایت ما

at bbclearningenglish.com. It's available there exclusively.

در bbclearningenglish.com دریافت کنید. به طور انحصاری در آنجا موجود است.

So, if you want more 6 Minute English, go to our website and you

بنابراین، اگر 6 دقیقه انگلیسی بیشتری می خواهید، به وب سایت ما بروید و می

can find it there. Let's have a look at your next headline, Roy.

توانید آن را در آنجا پیدا کنید. بیایید به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم، روی.

OK. My next headline comes from Reuters and it reads:

خوب. تیتر بعدی من از رویترز می آید و می گوید:

'Ousts' – forces someone to leave their position.

"اخراج" - کسی را مجبور می کند که موقعیت خود را ترک کند.

OK. So, this word is spelt: O-U-S-T-S. And it's, kind of...

خوب. بنابراین، این کلمه املا می شود: O-U-S-T-S. و این، به نوعی...

it sounds kind of aggressive – to 'oust' someone. It sounds kind of...

به نظر یک جور تهاجمی به نظر می رسد - "اخراج کردن" کسی. به نظر می

like, it's really kind of an aggressive thing and means to

رسد ... واقعاً یک چیز تهاجمی است و به معنای

remove somebody from their position of authority, or their position,

حذف کسی از مقام یا موقعیتش است

and it usually means – it means by force, so it's not exactly...

و معمولاً به این معنی است - یعنی با زور، پس دقیقاً اینطور نیست

they don't want to be removed; they are removed by force.

... می خواهم حذف شوم. آنها به زور حذف می شوند.

That's right. It starts with that 'ou-', like 'out', and it's got that

درست است. با آن 'ou-' شروع می شود، مانند 'out'، و

same 'ou-' sound. Maybe it's useful to remember that – 'oust' and 'out'.

همان صدای 'ou-' را دارد. شاید یادآوری این نکته مفید باشد – «اخراج» و «خارج».

It's got this idea of forcing someone 'out'.

این ایده این است که یک نفر را به زور "بیرون" کنید.

Absolutely. But it's not always just about removing somebody

کاملا. اما این همیشه فقط در مورد برکناری شخصی

from their job or their position of authority.

از شغل یا مقامش نیست.

Sometimes we use it to remove somebody from – by force –

گاهی اوقات از آن برای حذف کسی از - به زور -

from a place, or a location, or even a competition.

از یک مکان، یک مکان یا حتی یک مسابقه استفاده می کنیم.

So, for example, in a sporting event, maybe one of the athletes does

بنابراین، برای مثال، در یک رویداد ورزشی، ممکن است یکی از ورزشکاران کار

something wrong and they are 'ousted' from the competition, or somebody

اشتباهی انجام دهد و از مسابقه "اخراج" شود ، یا شخصی

in an office is being very rude and they are 'ousted' from the room.

در یک اداره بسیار بی ادب باشد و آنها را از اتاق "اخراج" کنند.

So, it's not just confined to removing somebody from their job.

بنابراین، این فقط محدود به حذف یک نفر از شغلش نیست.

No, just can... it can also mean removing them physically.

نه، فقط می توانم... این می تواند به معنای حذف فیزیکی آنها نیز باشد.

Absolutely.

کاملا.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

Time now then, Roy, for a recap of our vocabulary please.

اکنون وقت آن است که روی واژگان خود را خلاصه کنیم.

Yes, we had 'dismissing' – removing someone from their job.

بله، ما "اخراج" داشتیم - حذف یک نفر از شغلش.

We had 'woes' – worries; big problems or issues.

ما "بدبختی" داشتیم - نگرانی. مشکلات یا مسائل بزرگ

And we had 'ousts' – forces someone to leave their position.

و ما "اخراجی" داشتیم - کسی را مجبور به ترک موقعیت خود می کند.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید

there's a quiz on our website bbclearningenglish.com and you can

، یک مسابقه در وب‌سایت ما bbclearningenglish.com وجود دارد و

find all sorts of other things there to help you improve your English.

می‌توانید انواع چیزهای دیگر را در آنجا بیابید تا به شما در بهبود زبان انگلیسی کمک کند.

Of course we are all over social media as well.

البته ما در شبکه های اجتماعی نیز حضور داریم.

Thanks for joining us and goodbye.

ممنون که به ما پیوستید و خداحافظ.

Bye.

خدا حافظ.