Do visionaries make good leaders? - Leadership

He gave the world iPhones and iPads...

او به دنیا آیفون و آی پد داد...

and gained a reputation as a bully along the way.

و در این راه به عنوان یک قلدر شهرت پیدا کرد.

She makes delicious macaroons

او ماکارون های خوشمزه

and changes the lives of young people in the process.

درست می کند و در این روند زندگی جوانان را تغییر می دهد.

It's really important to have people's voices heard,

بسیار مهم است که صدای افراد شنیده شود،

so even when they're challenging – and especially when they're challenging.

بنابراین حتی زمانی که آنها چالش برانگیز هستند - و به خصوص زمانی که آنها چالش برانگیز هستند.

If you have a vision,

اگر چشم‌اندازی دارید، به

we look at how you can manage your self-belief

این می‌پردازیم که چگونه می‌توانید باور خود را

alongside the need to take people with you.

در کنار نیاز به همراه داشتن افراد با خود مدیریت کنید.

Pioneer, innovator, genius:

پیشگام، مبتکر، نابغه:

words often used to describe Apple founder Steve Jobs.

کلماتی که اغلب برای توصیف بنیانگذار اپل استیو جابز استفاده می شود.

He brought an artist's eye to technology.

او نگاه یک هنرمند را به تکنولوژی آورد.

What began as a business with his friend Steve Wozniak

کاری که به عنوان یک تجارت با دوستش استیو وزنیاک

operating from his parents' garage in the 1970s...

که در گاراژ والدینش در دهه 1970 کار می کرد آغاز

became one of the world's biggest corporations.

شد... به یکی از بزرگترین شرکت های جهان تبدیل شد .

Along the way, came the Macintosh computer,

در طول مسیر ، کامپیوتر مکینتاش

the iPad and the iPhone.

، آی پد و آیفون آمدند.

Jobs' product launches turned into headline-making events.

معرفی محصولات جابز به رویدادهای خبرساز تبدیل شد.

His charisma and passion for his products were on full display.

جذابیت و اشتیاق او به محصولاتش کاملاً به نمایش گذاشته شد.

For those of you that have never used it,

برای کسانی از شما که هرگز از آن استفاده نکرده اید،

iTunes is the best music jukebox in the world

iTunes بهترین جوک باکس موسیقی در جهان است

and if you've lived in the US,

و اگر در ایالات متحده زندگی

it's been the best online music store in the world.

کرده اید، بهترین فروشگاه آنلاین موسیقی در جهان بوده است.

But there were also stories of his harsh

اما داستان هایی از رفتار خشن

and controlling behaviour at work.

و کنترل کننده او در محل کار نیز وجود داشت.

He would humiliate people in public,

او مردم را در ملاء عام تحقیر می کرد

be offensive and rude,

، توهین آمیز و بی ادب بود

set near-impossible tasks for his team.

، وظایف تقریباً غیرممکن را برای تیمش تعیین می کرد.

Some were able to stand up to him and gained his respect,

برخی توانستند در مقابل او بایستند و احترام او را به دست آورند،

but Apple lost many talented people

اما اپل افراد با استعداد بسیاری را

because of his harsh leadership style.

به دلیل سبک رهبری خشن او از دست داد .

So, did Apple's game-changing products

بنابراین، آیا محصولات متحول کننده بازی اپل

have to come at the expense of so many hurt feelings?

باید به قیمت این همه احساسات آسیب دیده وارد شوند؟

There's one key practice, which was problematic

یک رویه کلیدی وجود دارد که

in Steve Jobs' leadership, and this is common

در رهبری استیو جابز مشکل ساز بود، و این

to many, many charismatic and visionary leaders like Steve Jobs,

برای بسیاری از رهبران کاریزماتیک و رویایی مانند استیو جابز مشترک است

and that is that he didn't listen.

و آن این است که او گوش نداد.

He had very strong views, he had very strong preferences

او دیدگاه های بسیار قوی داشت، ترجیحات بسیار قوی داشت

and it was very difficult to...

و خیلی سخت بود

to have a conversation with him even, never mind a debate,

که با او گفت و گو کرد، حتی

about whether his ideas were good ideas or not.

در مورد اینکه آیا ایده های او ایده های خوبی بودند یا نه، بحثی مهم نبود.

So, Steve Jobs didn't always listen.

بنابراین، استیو جابز همیشه گوش نمی داد.

He often wanted things to go his way.

او اغلب دوست داشت که همه چیز طبق خواسته او پیش برود.

What did this mean for his staff?

این برای کارکنان او چه معنایی داشت؟

In practice, working for the kind of visionary leader

در عمل، کار کردن برای آن نوع رهبر رویایی

that Steve Jobs was

که استیو جابز بود

often means doing exactly what you're told to do. It's not...

اغلب به معنای انجام دقیقا همان کاری است که به شما گفته شده است. این

it's not a collaborative process and it's not a collective process.

یک فرآیند مشارکتی نیست و یک فرآیند جمعی نیست.

You have a single leader, who has very strong and very clear ideas,

شما یک رهبر واحد دارید که ایده های بسیار قوی و واضحی دارد

and who wants you as an employee

و از شما به عنوان یک کارمند

to put those ideas into practice.

می خواهد که این ایده ها را عملی کنید.

If there's a problem, in putting those ideas into practice,

اگر مشکلی وجود دارد، در عملی کردن آن ایده ها،

it's your problem; it's not the problem of the leader

مشکل شماست. مشکل رهبر

or the idea, or the vision.

یا ایده یا چشم انداز نیست.

Leaders like Steve Jobs can make it difficult

رهبرانی مانند استیو جابز

to be collaborative, or work together.

می توانند همکاری یا همکاری با یکدیگر را دشوار کنند.

So, is it best to avoid leaders with a strong vision?

بنابراین، آیا بهتر است از رهبرانی با دید قوی اجتناب کنیم؟

So, this kind of leadership can be very inspiring

بنابراین، این نوع رهبری می تواند بسیار الهام بخش باشد

and it's very important to recognise that.

و تشخیص آن بسیار مهم است.

Whenever we talk about charisma, we are talking about leaders

هر زمان که از کاریزما صحبت می کنیم، در مورد رهبرانی صحبت می کنیم

  that people want to follow and we're talking about leaders

که مردم می خواهند از آنها پیروی کنند و ما در مورد رهبرانی صحبت می کنیم

who are... often who are successful

که ... اغلب از

in terms of creating organisations

نظر ایجاد سازمان ها

or successful corporations like Apple.

یا شرکت های موفقی مانند اپل موفق هستند.

It's a kind of organisation, though, where you either fit or or you don't,

با این حال، این نوعی سازمان است که در آن یا مناسب هستید یا نمی‌توانید،

and so it's a... it's a black or white situation.

و بنابراین این یک وضعیت سیاه یا سفید است.

I think it's very important to be clear with yourself,

من فکر می کنم خیلی مهم است که با خودتان روشن باشید،

if you are thinking about joining that kind of organisation

اگر به فکر پیوستن به آن نوع سازمان

or following that kind of leader,

یا پیروی از آن نوع رهبر هستید،

that it might not work out and you may need to move on.

ممکن است نتیجه ندهد و ممکن است لازم باشد ادامه دهید.

A leader with a clear vision can be inspiring,

یک رهبر با چشم انداز روشن می تواند الهام بخش باشد،

but it's important you believe in that vision too.

اما مهم است که به آن چشم انداز نیز ایمان داشته باشید.

So, how could Steve Jobs have done things differently?

بنابراین، چگونه استیو جابز می‌توانست کارها را متفاوت انجام دهد؟

So, with a charismatic or a visionary leader, the...

بنابراین، با داشتن یک رهبر کاریزماتیک یا رویا،

one of the key dangers is that it's very easy to get carried away,

یکی از خطرات کلیدی این است که بسیار آسان است که

to... to lose yourself in the vision,

خود را در بینش گم کنید،

and to lose sight of the other people that you work with

و دیگران را از دست بدهید. با

and the collaborators that you rely on to make your vision happen.

همکاری و همکارانی که برای تحقق چشم انداز خود به آنها تکیه می کنید.

So, I think one of the key messages about visionary leadership

بنابراین، من فکر می‌کنم یکی از پیام‌های کلیدی در مورد رهبری رویایی

is always to remember any kind of product,

این است که همیشه هر نوع محصول،

any kind of success, putting a vision...

هر نوع موفقیتی را به خاطر بسپاریم، یک چشم‌انداز را به‌خاطر بسپاریم...

making a vision become reality involves a whole group of people

تبدیل شدن یک چشم‌انداز به واقعیت، شامل کل گروهی از مردم می‌شود

and it is not just about the leader.

و این فقط مربوط به رهبر.

So, visionary leaders should recognise the value of others;

بنابراین، رهبران رویا باید ارزش دیگران را تشخیص دهند.

it's not just about them.

فقط مربوط به آنها نیست.

Meet Rosie Ginday, the founder of Miss Macaroon,

با رزی گیندی ، موسس Miss Macaroon

a company based in the British city of Birmingham

، شرکتی که در شهر بیرمنگام بریتانیا مستقر است و نام آن برگرفته از

and named after the delicious little biscuits they make.

بیسکویت های کوچک خوشمزه ای است که آنها درست می کنند، آشنا شوید.

But it isn't only the macaroons that make this company special.

اما این تنها ماکارون ها نیستند که این شرکت را خاص می کنند.

Its chefs are some of Birmingham's most troubled young people.

سرآشپزهای آن برخی از مشکل ترین جوانان بیرمنگام هستند.

Rosie uses her baking business to help her community.

رزی از کسب و کار نانوایی خود برای کمک به جامعه خود استفاده می کند.

And she gives her young staff the skills and confidence

و او به کارکنان جوان خود مهارت و اعتماد

to make a mark in the world.

به نفس می دهد تا در جهان نشان دهند.

So, how important is vision to Rosie?

بنابراین، دید چقدر برای رزی مهم است؟

Vision is incredibly important.

بینایی فوق العاده مهم است.

As a leader, it's so important

به عنوان یک رهبر،

for you to be able to set a longer term vision –

برای شما بسیار مهم است که بتوانید یک چشم انداز بلند مدت تعیین کنید -

something that's bigger than, you know, small and medium-term goals,

چیزی که بزرگتر از اهداف کوچک و میان مدت است،

but a real purpose for your business.

اما یک هدف واقعی برای کسب و کار شما.

So, something that everybody within your organisation,

بنابراین، چیزی که همه افراد در سازمان شما، در

whatever level they work at, can get behind

هر سطحی که در آن کار می کنند، می توانند از آن عقب نشینی

and understand whether their job contributes

کنند و بفهمند که آیا شغل آنها

to that longer-term vision.

به این چشم انداز بلندمدت کمک می کند یا خیر.

Rosie Ginday's vision gives her business a purpose.

چشم انداز رزی گیندی به کسب و کار او هدف می دهد.

So, how has she gone about achieving her vision?

بنابراین، او چگونه به چشم انداز خود دست یافته است؟

So, to be able to achieve your vision,

بنابراین، برای اینکه بتوانید به چشم انداز خود دست یابید،

you need to have a clear direction of where you're going.

باید جهت مشخصی از مسیر حرکت خود داشته باشید.

You need to really understand your values

شما باید واقعاً ارزش‌های خود را درک کنید

and you need to put a plan in place

و باید برنامه‌ای داشته

to be able to achieve that vision.

باشید تا بتوانید به آن چشم‌انداز دست پیدا کنید.

You also need the flexibility to...

شما همچنین به انعطاف پذیری برای...

and understanding that everything's not going to go to plan

و درک این نکته نیاز دارید که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود

and – likelihood is – it really won't go to plan.

و – به احتمال زیاد – واقعاً طبق برنامه پیش نمی رود.

So, you have to be able to adjust

بنابراین، باید بتوانید خود را

to whatever's going on around you.

با هر آنچه در اطرافتان می گذرد وفق دهید.

Rosie has a clear plan about where she wants to take her business,

رزی در مورد اینکه می‌خواهد کسب‌وکارش را به کجا برساند، برنامه‌ای روشن دارد،

but is flexible about how she gets there.

اما در مورد چگونگی رسیدن به آنجا انعطاف‌پذیر است.

To achieve your vision, you need a really strong team of people around you.

برای رسیدن به چشم انداز خود، به یک تیم واقعا قوی از افراد در اطراف خود نیاز دارید.

At Miss Macaroon, we have a fantastic board of non-executive directors

در Miss Macaroon، هیئت مدیره فوق العاده ای از مدیران غیر اجرایی داریم

that helped me to set the strategy.

که به من در تعیین استراتژی کمک کردند.

We also have an amazing team of people that help us

ما همچنین یک تیم شگفت‌انگیز از افراد داریم که به ما کمک

to build young people's skills and confidence,

می‌کنند مهارت‌ها و اعتماد به نفس جوانان را ایجاد کنیم

and help them to get back into work,

و به آنها کمک می‌کنند تا به کار خود بازگردند،

but everybody really understands what the vision is.

اما همه واقعاً می‌دانند که چشم‌انداز چیست.

Rosie's clear vision has helped her build

چشم انداز روشن رزی به او کمک کرده است تا

a strong team of people around her,

تیمی قوی از افراد در اطراف خود بسازد

who share the same passion as her.

که همان شور و اشتیاق او را دارند.

Even though everybody is super-committed to that vision,

حتی اگر همه به این دیدگاه بسیار متعهد هستند

it's really important that people come from different backgrounds –

، واقعاً مهم است که مردم از پیشینه‌های مختلف بیایند -

whether that's different industries,

چه صنایع

you know, different ages, genders, sexualities,

مختلف، سن‌ها، جنسیت‌ها، جنسیت‌های مختلف

you know, religious backgrounds or ethnic backgrounds,

، پیش‌زمینه‌های مذهبی یا قومی،

or even, kind of, the...

یا حتی به نوعی

the commitment level to our social impact:

سطح تعهد به تأثیر اجتماعی ما:

we need different voices and thought processes

ما به صداها و فرآیندهای فکری

around the table.

مختلف در اطراف میز نیاز داریم.

Rosie actively seeks out a diverse range of people for her team,

رزی به طور فعال به دنبال طیف متنوعی از افراد برای تیم خود است،

but doesn't that sometimes cause challenges?

اما آیا این گاهی اوقات باعث ایجاد چالش نمی شود؟

It's really important to have people's voices heard,

بسیار مهم است که صدای افراد شنیده شود،

so, even when they're challenging – and especially when they're challenging –

بنابراین، حتی زمانی که آنها چالش برانگیز هستند - و به خصوص زمانی که آنها چالش برانگیز هستند -

listening to what they're saying, because you could learn something

به آنچه می گویند گوش دهید، زیرا می توانید

from every conversation – so, being open to that challenge.

از هر مکالمه چیزی یاد بگیرید - بنابراین، برای آن چالش آماده باشید. .

Asking for help is really important when you need it,

درخواست کمک در مواقعی که به آن نیاز دارید واقعاً مهم است

and just making sure that that diversity of thought

و فقط اطمینان حاصل کنید که این تنوع فکری

helps you to grow your business and achieve your vision.

به شما کمک می کند تا کسب و کار خود را رشد دهید و به چشم انداز خود دست یابید.

Rosie understands listening to what people have to say is important,

رزی می‌داند که گوش دادن به آنچه مردم می‌گویند مهم است،

especially if it is not always what she wants to hear.

به خصوص اگر همیشه آن چیزی نباشد که او می‌خواهد بشنود.

So, visionaries can inspire others and make powerful leaders...

بنابراین، بینندگان می توانند الهام بخش دیگران باشند و رهبران قدرتمندی بسازند...

but they need to remember to listen, and diversity is useful.

اما آنها باید گوش دادن را به خاطر بسپارند، و تنوع مفید است.

There may be others who can help make their vision even better.

ممکن است افراد دیگری باشند که بتوانند بینایی خود را بهتر کنند.