Is there plastic in your blood?: BBC News Review

Plastic has been found in human blood for the first time.

برای اولین بار پلاستیک در خون انسان یافت شد .

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil and joining me for this programme is Roy. Hello Roy.

من نیل هستم و روی همراه من برای این برنامه است. سلام روی.

Hello Neil and hello everybody.

سلام نیل و سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary around this story,

اگر می‌خواهید خود را در مورد واژگان پیرامون این داستان آزمایش کنید،

all you need to do is head to our website

تنها کاری که باید انجام دهید این است که

bbclearningenglish.com to take a quiz.

برای شرکت در یک مسابقه به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com بروید.

But now, let me tell you more about this news story.

اما حالا اجازه دهید در مورد این خبر بیشتر به شما بگویم.

So, a study found plastic particles in blood samples in 80% of people tested.

بنابراین، یک مطالعه ذرات پلاستیکی را در نمونه‌های خون در 80 درصد از افراد مورد آزمایش نشان داد.

This study was first published in the journal Environment International.

این مطالعه برای اولین بار در مجله Environment International منتشر شد.

These findings suggest that plastic particles might have the ability

این یافته ها نشان می دهد که ذرات پلاستیک ممکن است

to move around the human body and enter organs.

توانایی حرکت در بدن انسان و ورود به اندام ها را داشته باشند.

The effects of microplastics in the body aren't known,

اثرات میکروپلاستیک ها در بدن مشخص نیست،

but researchers say that the new results are concerning

اما محققان می گویند که نتایج جدید نگران کننده است

and that microplastics could damage human cells.

و میکروپلاستیک ها می توانند به سلول های انسان آسیب برسانند.

OK. You've been looking around the various news websites at this story.

خوب. شما در وب سایت های خبری مختلف در مورد این داستان نگاه کرده اید.

You've picked out some really interesting

شما واژگان بسیار جالبی

vocabulary from headlines. What have you got?

را از سرفصل ها انتخاب کرده اید. چی داری؟

We have 'filtered out', 'key risks' and 'adverse effects'.

ما "فیلتر کردن"، "خطرات کلیدی" و "عوارض نامطلوب" را انجام داده ایم.

'Filtered out', 'key risks' and 'adverse effects'.

"فیلتر شده"، "خطرات کلیدی" و "عوارض نامطلوب".

So, let's start with your first headline then please, Roy.

بنابراین، اجازه دهید با اولین تیتر شما شروع کنیم، سپس لطفا، روی.

OK. So, our first headline comes from Fortune and it reads:

خوب. بنابراین، اولین تیتر ما از Fortune می آید و می گوید:

'Filtered out' — removed completely.

"فیلتر شد" - به طور کامل حذف شد.

OK. So, this is a phrasal verb.

خوب. بنابراین، این یک فعل عبارتی است.

First word is 'filtered' — F-I-L-T-E-R-E-D.

کلمه اول "فیلتر شده" است - F-I-L-T-E-R-E-D.

Second word: 'out' — O-U-T.

کلمه دوم: "خارج" - O-U-T.

Now, this is a separable phrasal verb,

اکنون، این یک فعل عبارتی قابل تفکیک است ،

which means it can 'filter something out'

به این معنی که می‌تواند «چیزی را فیلتر کند»

or you can 'filter out something',

یا شما می‌توانید «چیزی را فیلتر کنید»

and it basically means to remove something completely or to purify.

و اساساً به معنای حذف کامل یا پاک کردن چیزی است.

Yeah. So, the key here

آره بنابراین، کلید

is the word 'filter' that we can see in 'filtered'

اینجا کلمه «فیلتر» است که می‌توانیم آن را در «فیلتر» ببینیم

and a 'filter', as an object,

و «فیلتر» به‌عنوان یک شی

is something which prevents bad stuff going one way

، چیزی است که از یک طرفه شدن چیزهای بد جلوگیری می‌کند

and therefore you're only left with good stuff.

و بنابراین فقط چیزهای خوب برای شما باقی می‌ماند.

Yeah. So, the idea...

آره بنابراین، ایده ...

for example, a good idea of this is a water 'filter'.

برای مثال، یک ایده خوب از این یک "فیلتر" آب است.

So, when you're drinking water you maybe put water through a 'filter'

بنابراین، هنگامی که در حال نوشیدن آب هستید، ممکن است آب را از طریق یک «فیلتر» قرار دهید

to remove or 'filter out' impurities.

تا ناخالصی ها را از بین ببرید یا «فیلتر کنید».

'Filter out' as a phrasal verb: the 'out' part,

«فیلتر کردن» به عنوان یک فعل عبارتی: قسمت «خارج»

the 'out'... the second word implies remove everything.

، «خارج»... کلمه دوم به معنای حذف همه چیز است.

So, for example, when I'm editing a video

بنابراین، برای مثال، زمانی که در حال ویرایش یک ویدیو

I try to 'filter out' all the noise, the background noise,

هستم، سعی می‌کنم تمام نویز، نویز پس‌زمینه را «فیلتر کنم»

and just leave the voices of the presenters.

و فقط صدای ارائه‌کنندگان را ترک کنم.

So, 'filter out' background noise in a video edit.

بنابراین، در ویرایش ویدیو، نویز پس‌زمینه را فیلتر کنید .

OK. That's interesting, Roy. So, we're not just talking about fluids

خوب. این جالب است، روی. بنابراین، ما فقط در مورد مایعاتی

like, in the example, blood or, as you just said, water.

مانند، در مثال، خون یا همانطور که شما گفتید، آب صحبت نمی کنیم.

We can 'filter' other things too.

ما می توانیم چیزهای دیگر را نیز "فیلتر" کنیم.

Absolutely. So... let's talk about people.

کاملا. پس بیایید در مورد مردم صحبت کنیم.

If you're doing a survey,

اگر در حال انجام یک نظرسنجی هستید،

maybe you want to only look at certain groups of people,

شاید می‌خواهید فقط به گروه‌های خاصی از افراد نگاه کنید،

so we 'filter out' people from the survey,

بنابراین اگر بخواهید، افراد را از نظرسنجی،

unwanted groups of people, if you like.

گروه‌های ناخواسته افراد ، «فیلتر» می‌کنیم.

OK. Anything else we need to say about this?

خوب. چیز دیگری باید در این مورد بگوییم؟

Well, we talked earlier about the word 'filter'.

خوب، ما قبلا در مورد کلمه "فیلتر" صحبت کردیم.

Now, the word 'filter' has other meanings. You can...

در حال حاضر، کلمه "فیلتر" معانی دیگری دارد. شما می‌توانید...

'Filter' can mean to remove impurities

«فیلتر» می‌تواند به معنای حذف ناخالصی‌ها باشد

or, for example, if you're doing some work on spreadsheets

یا، برای مثال، اگر در حال انجام کارهایی روی صفحات گسترده

and you want to refine the results, you could filter the results.

هستید و می‌خواهید نتایج را اصلاح کنید، می‌توانید نتایج را فیلتر کنید.

And another way that we can use 'filter'

و راه دیگری که می‌توانیم از «فیلتر» استفاده کنیم

is that people — sometimes when they leave a building,

این است که مردم - گاهی اوقات وقتی ساختمانی را ترک می‌کنند،

they may leave in a, sort of, small line — a thin line —

ممکن است در یک خط کوچک - یک خط نازک خارج شوند -

and we say they are 'filtering out' of the building.

و ما بگوییم که آنها در حال «فیلتر کردن» از ساختمان هستند.

Again, quite commonly we use the preposition 'out'.

باز هم، ما معمولاً از حرف اضافه "out" استفاده می کنیم.

And one final way: if news doesn't come out all at once —

و یک راه آخر: اگر اخبار به یکباره منتشر نشود -

maybe a breaking story comes out in pieces —

شاید یک خبر فوری تکه تکه شود -

we can say that the news is 'filtering', or 'filtering out',

می توانیم بگوییم که خبر "فیلتر کردن" یا "فیلتر کردن" است

commonly used with the preposition 'out' again.

که معمولاً با حرف اضافه "out" استفاده می شود. از نو.

That's right, yes, because a 'filter' slows down the progress of something,

درست است، بله، زیرا یک "فیلتر" پیشرفت چیزی را

doesn't it, in order to make... to make it pure.

کند می کند، اینطور نیست، تا آن را خالص کند.

Absolutely.

کاملا.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه کنیم:

Talking of 'filtering' things, we have a story about pollution.

صحبت از "فیلتر کردن" چیزها، ما داستانی در مورد آلودگی داریم.

What can our viewers do to watch that, Roy?

بینندگان ما برای تماشای آن چه کاری می توانند انجام دهند ، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

OK. Let's have a look at your next headline please.

خوب. لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. So, our next headline comes from The Express and it reads:

خوب. بنابراین، عنوان بعدی ما از اکسپرس می آید و می گوید:

'Key risks' — most significant potential dangers.

"خطرات کلیدی" - مهم ترین خطرات بالقوه.

OK. So, 'key risks' is a two-word expression.

خوب. بنابراین، "خطرات کلیدی" یک عبارت دو کلمه ای است.

The first word is 'key' — K-E-Y.

اولین کلمه "کلید" است - K-E-Y.

The second word is 'risks' — R-I-S-K-S.

کلمه دوم "خطرات" است - R-I-S-K-S.

And it means the most significant or...

و به معنای مهم ترین یا ...

most significant potential dangers.

قابل توجه ترین خطرات احتمالی است.

Yeah, OK. So, Roy, I know what 'key' is.

آره، باشه بنابراین، روی، من می دانم "کلید" چیست.

A 'key' is the little metal thing I use to open my front door.

"کلید" چیز کوچک فلزی است که برای باز کردن درب ورودی خود استفاده می کنم.

Is there a connection between this meaning and that meaning?

آیا ارتباطی بین این معنا و آن معنا وجود دارد؟

Well, yeah. When we talk about... Interestingly there,

اره. وقتی در مورد ... جالب است،

when we talk about 'keys', it's a very important thing, right?

وقتی در مورد "کلیدها" صحبت می کنیم، این یک چیز بسیار مهم است، درست است؟

Because it opens the door.

چون در را باز می کند.

Without a 'key' you're not getting in your house.

بدون "کلید" وارد خانه خود نمی شوید.

So, when we use the word 'key' in this sense,

بنابراین، وقتی از کلمه "کلید" به این معنا استفاده می

we're talking about something that is very significant —

کنیم، در مورد چیزی صحبت می کنیم که بسیار مهم است -

the most significant thing.

مهم ترین چیز.

So, we're talking about the most significant 'risks' — the 'key risks'.

بنابراین، ما در مورد مهم ترین "ریسک ها" صحبت می کنیم - "ریسک های کلیدی".

We also use the word 'key' to talk about something very important.

ما همچنین از کلمه "کلید" برای صحبت در مورد چیزی بسیار مهم استفاده می کنیم.

Yeah, we talk about 'key points', don't we?

بله، ما در مورد "نکات کلیدی" صحبت می کنیم، اینطور نیست؟

Yeah. So, if you're making a speech,

آره بنابراین، اگر در حال سخنرانی هستید،

maybe you have a few 'key points' that you want to talk about.

شاید چند «نکته کلیدی» داشته باشید که بخواهید در مورد آنها صحبت کنید.

Other ways that we use 'key': you can talk about a 'key moment',

راه‌های دیگری که ما از «کلید» استفاده می‌کنیم: می‌توانید درباره یک «لحظه کلیدی» صحبت کنید،

maybe in your life or in your day — something really important.

شاید در زندگی یا در روزتان - چیزی واقعاً مهم.

Or you could talk about a 'key role' in the workplace:

یا می توانید در مورد یک "نقش کلیدی" در محل کار صحبت کنید:

somebody who is very important.

کسی که بسیار مهم است.

Yeah. You can also simply say that something or someone is 'key'.

آره شما همچنین می توانید به سادگی بگویید که چیزی یا شخصی "کلید" است.

Yes, or the 'key to' something. It is 'key to' something.

بله، یا "کلید" چیزی. این "کلید" چیزی است.

OK. So, 'risks': 'risks' are potential dangers.

خوب. بنابراین، "ریسک ها": "ریسک ها" خطرات بالقوه هستند.

Yes, that's right. So, when you go climbing,

بله درست است. بنابراین، برای مثال، وقتی به کوهنوردی می‌روید،

for example, there is a 'risk' of falling, a danger of falling,

«خطر افتادن» وجود دارد، خطر افتادن،

especially if you don't use the correct equipment when you're climbing.

به‌خصوص اگر هنگام کوهنوردی از تجهیزات صحیح استفاده نکنید.

Or in, sort of, lighter terms than that

یا به عبارتی سبک‌تر از آن

you could, sort of, say that — talking about the weather —

که می‌توانستید، به نوعی بگویید که - در مورد آب و هوا صحبت

you could say there is a 'risk' of rain: it might rain today.

می‌کنید - می‌توانید بگویید که «خطر» باران وجود دارد: ممکن است امروز باران ببارد.

Now, in both of those cases, both falling and rain,

حال، در هر دو مورد، هم در باریدن و هم باران،

it is a negative thing that we don't want to happen

این یک چیز منفی است که ما نمی‌خواهیم اتفاق بیفتد

and is in danger potentially of happening.

و احتمال وقوع آن در خطر است .

That's right. OK. Let's get a summary:

درست است. خوب. بیایید خلاصه کنیم:

OK. We will be talking about 'effects' in our next headline

خوب. ما در تیتر بعدی خود در مورد "اثرات" صحبت خواهیم کرد

and that is a word which is often confused with another word, 'affect',

و این کلمه ای است که اغلب با کلمه دیگری، "تاثیر" اشتباه گرفته می شود،

and we've got a programme explaining the difference, haven't we, Roy?

و ما برنامه ای داریم که تفاوت را توضیح می دهد، نه، روی؟

Yes, we do. All we need to do to watch that

بله ما انجام میدهیم. تنها کاری که برای تماشای آن باید انجام دهیم این

is click the link in the description below.

است که روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کنید.

Right. Your next headline please.

درست. تیتر بعدی شما لطفا

OK. So, our next headline is about

خوب. بنابراین، عنوان بعدی ما در مورد

how potentially plastics may enter the bloodstream

چگونگی ورود پلاستیک بالقوه به جریان خون است

and it is from News Medical and it reads:

و از News Medical می‌آید و می‌خواند:

'Adverse effects' — negative and harmful consequences.

«عوارض نامطلوب» - پیامدهای منفی و مضر.

OK. So, this is a two-word expression.

خوب. بنابراین، این یک عبارت دو کلمه ای است.

First word 'adverse' — it is A-D-V-E-R-S-E.

اولین کلمه "مضر" - A-D-V-E-R-S-E است.

Second word: 'effects' — E-F-F-E-C-T-S.

کلمه دوم: "اثرات" - E-F-F-E-C-T-S.

And basically what it means is negative, unwanted

و اساساً معنای آن پیامدها یا نتایج منفی، ناخواسته

or potentially harmful consequences or results.

یا بالقوه مضر است .

OK. So, this word 'adverse' — tell me about that.

خوب. بنابراین، این کلمه "مضر" - در مورد آن به من بگویید.

It's an adjective, right?

این یک صفت است، درست است؟

Yeah. So, we talk quite commonly

آره بنابراین، ما معمولاً

about things like 'adverse effects' of too much television,

در مورد چیزهایی مانند "اثرات نامطلوب" تلویزیون بیش از

or maybe too much social media.

حد یا شاید رسانه های اجتماعی بیش از حد صحبت می کنیم.

Now 'adverse' can be used in a number of ways

اکنون «مضر» می‌تواند به روش‌های مختلفی استفاده شود

and it means very bad or negative,

و به معنای بسیار بد یا منفی است،

so you're talking about the negative or damaging effects of social media.

بنابراین شما در مورد تأثیرات منفی یا مخرب رسانه‌های اجتماعی صحبت می‌کنید.

In terms of weather, you could talk about 'adverse' weather conditions

از نظر آب و هوا، می توانید در مورد شرایط آب و هوایی «مطلوب» صحبت کنید، زمانی که شرایط آب و هوایی

when they are maybe unexpected and potentially dangerous

ممکن است غیرمنتظره و بالقوه خطرناک

weather conditions.

باشد.

Or maybe you're in an 'adverse situation'.

یا شاید شما در یک "وضعیت نامطلوب" هستید.

Now, it's mainly used for quite serious situations which involve danger.

در حال حاضر، عمدتاً برای موقعیت‌های کاملاً جدی که شامل خطر هستند استفاده می‌شود.

I wouldn't really use this word in, sort of, everyday use.

من واقعاً از این کلمه در استفاده روزمره استفاده نمی کنم.

I wouldn't say: 'Ugh, I had an adverse conversation yesterday.'

من نمی گویم: "اوه، دیروز یک گفتگوی نامطلوب داشتم."

It's more for something really serious and potentially dangerous.

این بیشتر برای چیزی واقعا جدی و بالقوه خطرناک است.

Yeah, a situation in which there is 'adversity'

بله، موقعیتی که در آن «مصیبت»

and 'adversity' is the noun form of that word 'adverse'.

و «مصیبت» وجود دارد، شکل اسمی آن کلمه «مشکلات» است.

Yes. And you mentioned nouns there.

آره. و شما اسم هایی را در آنجا ذکر کردید.

So, also the word 'affect' and 'effects':

بنابراین، همچنین کلمه "تأثیر" و "اثر":

as we mentioned, with the English In A Minute we talk about that.

همانطور که اشاره کردیم، با انگلیسی در یک دقیقه در مورد آن صحبت می کنیم.

'Affect' with an 'a', A-F-F-E-C-T, is the verb

«تأثیر» با یک «الف»، الف-ف-ای-ج-ت ، فعل است

and effect is E-F-F-E-C-T and it is the noun.

و اثر ه-ف-ف-ای-ج-ت است و آن اسم است.

Now, you can have...

حالا، شما می‌توانید...

you can 'affect' somebody as a verb,

می‌توانید به عنوان یک فعل بر کسی «تأثیر» داشته باشید،

or you can have 'an effect' on somebody.

یا می‌توانید «تأثیر» روی کسی داشته باشید.

Now, important to notice that these two worlds are both neutral:

اکنون، توجه به این نکته مهم است که این دو جهان هر دو خنثی هستند:

you can have a positive or negative 'effect'.

شما می توانید یک "اثر" مثبت یا منفی داشته باشید.

It is the adjective before that changes the meaning.

این صفت قبل از آن است که معنی را تغییر می دهد.

OK. Let's get a summary, Roy:

خوب. بیایید خلاصه ای به دست آوریم، روی:

Time now for a recap of our vocabulary please, Roy.

اکنون وقت آن است که واژگان خود را خلاصه کنیم، روی.

OK. We had 'filtered out' — removed completely.

خوب. ما "فیلتر" شده بودیم - کاملاً حذف شد.

We had 'adverse effects' — negative and harmful consequences.

ما "عواقب نامطلوب" داشتیم - پیامدهای منفی و مضر.

And we had 'key risks' — most significant potential dangers.

و ما "خطرات کلیدی" داشتیم - مهمترین خطرات بالقوه.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید

there's a quiz on our website at bbclearningenglish.com.

، یک مسابقه در وب‌سایت ما به آدرس bbclearningenglish.com وجود دارد.

Go there and take the test.

برو اونجا امتحان بده

Thanks for joining us and see you again soon.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و به زودی دوباره شما را می بینیم.

Bye.

خدا حافظ.