Great Barrier Reef in danger: BBC News Review

The world's largest coral reef is in danger.

بزرگترین صخره مرجانی جهان در خطر است.

Now, a UN assessment begins.

اکنون، ارزیابی سازمان ملل آغاز می شود.

Hello, I'm Rob and this is News Review

سلام، من راب هستم و این نقد خبری

from BBC Learning English,

از BBC Learning English است

and to talk about this story with me is Roy. Hello Roy.

و روی صحبت کردن در مورد این داستان با من است. سلام روی.

Hello Rob and hello everybody.

سلام راب و سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary around this story,

اگر می‌خواهید خود را در مورد واژگان پیرامون این داستان آزمایش کنید،

all you need to do is head to our website

تنها کاری که باید انجام دهید این است که

bbclearningenglish.com to take a quiz.

برای شرکت در یک مسابقه به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com بروید.

But now, let's hear more about this story from this BBC News report:

اما اکنون، بیایید از این گزارش خبری بی بی سی درباره این داستان بیشتر بشنویم:

So, this story is about the Great Barrier Reef,

بنابراین، این داستان در مورد دیواره مرجانی بزرگ

which is the world's largest barrier reef

است که بزرگترین سد مرجانی جهان

and is located in Australia.

است و در استرالیا قرار دارد.

Some scientists say that it is under threat

برخی از دانشمندان می گویند که در معرض

from the effects of climate change.

تهدید اثرات تغییرات آب و هوایی قرار دارد.

A UN delegation is going to assess the barrier reef's health.

یک هیئت سازمان ملل در حال بررسی وضعیت صخره های سد است.

It wants to assess whether its World Heritage status

این سازمان می خواهد ارزیابی کند که آیا وضعیت میراث جهانی آن

should be changed to 'in danger'.

باید به "در خطر" تغییر یابد یا خیر.

And we've got three words and expressions

و ما سه کلمه و عبارت

from the news headlines about this story.

از عناوین اخبار در مورد این داستان داریم.

What are they please?

اونا چی هستن لطفا

We have 'in danger', 'weighs' and 'dire'.

ما «در خطر»، «وزن» و «وخیم» داریم.

That's 'in danger', 'weighs' and 'dire'.

که "در خطر"، "وزن" و "وخیم" است.

OK. Well, let's pick the first word

خوب. خوب، بیایید اولین کلمه را

from your first headline. What is it please?

از اولین تیتر خود انتخاب کنیم. چیه لطفا؟

OK. So, the first headline is from RTE and it reads:

خوب. بنابراین، عنوان اول از RTE است و می‌خواند

That's 'in danger' — at risk.

: "در خطر است" - در معرض خطر.

Yeah, OK. So, this is two words.

آره، باشه بنابراین، این دو کلمه است.

First word: 'in' — I-N.

کلمه اول: "in" - I-N.

Second word: 'danger' — D-A-N-G-E-R.

کلمه دوم: "خطر" - D-A-N-G-E-R.

And it basically means the possibility of harm to someone or something,

و در اصل به معنای احتمال آسیب رساندن به کسی یا چیزی و

or even death.

یا حتی مرگ است.

And I noticed that we add the preposition 'in',

و متوجه شدم که ما حرف اضافه "in" را اضافه می کنیم،

not 'at' or 'on danger'.

نه "در" یا "در خطر".

Yeah, we commonly use it with 'in danger',

بله، ما معمولاً از آن با «در خطر» استفاده می‌کنیم

to say that something is at risk or under threat.

تا بگوییم چیزی در معرض خطر یا تهدید است.

And we said 'in danger' not 'endangered'.

و ما گفتیم "در خطر" نه "در خطر".

There's a difference there, isn't there?

تفاوت وجود دارد، اینطور نیست؟

Yes, there is. So, 'in danger': I-N, D-A-N-G-E-R — the two words —

بله وجود دارد. بنابراین، "در خطر": I-N، D-A-N-G-E-R - دو کلمه -

basically means you're at risk of harm or death potentially.

اساساً به این معنی است که شما در معرض خطر آسیب یا مرگ بالقوه هستید.

You're in a dangerous situation.

شما در موقعیت خطرناکی هستید

So, for example, maybe it's late at night

مثلاً شاید اواخر شب است

and I'm worried, I'm a little bit scared,

و من نگران هستم، کمی می ترسم،

so I call my... my wife to come and pick me up from the area

بنابراین به همسرم زنگ می زنم که بیاید و من را از منطقه بیاورد،

because I feel that I am 'in danger'.

زیرا احساس می کنم در آنجا هستم. خطر'.

In other words, I am at risk of harm.

به عبارت دیگر، من در خطر آسیب هستم.

'Endangered', which is E-N-D-A-N-G-E-R-E-D:

«در خطر انقراض» که E-N-D-A-N-G-E-R-E-D است:

we usually use it to talk about an animal or a plant

ما معمولاً از آن برای صحبت در مورد حیوان یا گیاهی استفاده می‌کنیم

that is at risk of going extinct — existing no more.

که در معرض خطر انقراض است - دیگر وجود ندارد.

So, there are many 'endangered' species in the world.

بنابراین، بسیاری از گونه های "در معرض خطر" در جهان وجود دارد.

OK. I've got it. 'Endangered' is about extinction —

خوب. فهمیدم. "در معرض خطر" درباره انقراض است -

wildlife becoming extinct.

حیات وحش در حال انقراض است. حدس می‌زنم

'In danger' is about a risk to your...your safety, I guess.

"در خطر " خطری برای امنیت شماست.

Absolutely.

کاملا.

And, I mean, danger is a serious thing: being 'in danger' is very serious.

و منظورم این است که خطر یک چیز جدی است : "در خطر" بودن بسیار جدی است.

Do we always use this expression in a, kind of, serious context?

آیا ما همیشه از این عبارت در زمینه ای جدی استفاده می کنیم؟

Well, we can also use it informally to also mean 'at risk'.

خوب، ما همچنین می توانیم آن را به صورت غیررسمی به معنای "در معرض خطر" نیز به کار ببریم.

So, for example, if you're a football fan

بنابراین، برای مثال، اگر شما یک طرفدار فوتبال

and you're watching your football team; they're not playing very well.

هستید و تیم فوتبال خود را تماشا می کنید. آنها خیلی خوب بازی نمی کنند.

You could say the team is 'in danger' of losing the match.

می توان گفت که تیم در خطر از دست دادن مسابقه است.

So, 'at risk' there.

بنابراین، "در معرض خطر" وجود دارد.

OK. Well, we're 'in danger' of running out of time

خوب. خوب، ما در خطر تمام شدن زمان هستیم،

so let's get on with a summary:

پس بیایید به خلاصه‌ای بپردازیم:

We've talked about the Great Barrier Reef on News Review before.

قبلاً در News Review در مورد دیوار مرجانی بزرگ صحبت کرده‌ایم .

It's always been 'in danger'.

همیشه "در خطر" بوده است.

How can we watch this video again please, Roy?

چگونه می توانیم دوباره این ویدیو را تماشا کنیم، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

Just down there below. Fantastic.

همین پایین اون پایین خارق العاده.

OK. Let's have a look at your next news headline please.

خوب. لطفا نگاهی به تیتر اخبار بعدی شما بیاندازیم.

OK. So, our next headline comes from Channel NewsAsia and it reads:

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از Channel NewsAsia می‌آید و می‌خواند:

So, that's 'weighs' — carefully considers facts

بنابراین، این «وزن» است - برای تصمیم‌گیری، حقایق را با دقت در نظر

in order to make a decision.

بگیرید.

OK. So, 'weighs' is spelt W-E-I-G-H-S and it is a verb.

خوب. بنابراین، "وزن" به صورت W-E-I-G-H-S نوشته می شود و یک فعل است.

And it basically means to consider something

و اساساً به معنای در نظر گرفتن چیزی

or think about something very deeply and carefully.

یا تفکر در مورد چیزی بسیار عمیق و دقیق است.

And I'm familiar with this word 'weighs' and the word 'weight'.

و من با این کلمه "وزن" و "وزن" آشنا هستم.

It's to do with measuring the heaviness of something.

این مربوط به اندازه گیری سنگینی چیزی است.

So, you put things on a scale, maybe,

بنابراین، شما چیزها را روی یک ترازو، شاید،

or some scales and you measure how heavy something is.

یا چند ترازو قرار می دهید و میزان سنگینی چیزی را اندازه می گیرید.

That's 'weighing', isn't it?

این "وزن زدن" است، اینطور نیست؟

Yeah and it's sort-of connected. OK.

بله و به نوعی متصل است. خوب.

So, for example, when you're talking about the physical 'weight', as you say,

بنابراین، به عنوان مثال، هنگامی که شما در مورد "وزن" فیزیکی صحبت می کنید، همانطور که می گویید،

you're putting an object onto some scales or a machine to 'weigh'...

یک جسم را روی ترازو یا ماشینی قرار می دهید تا "وزن" شود...

to measure how heavy something is.

تا میزان سنگینی چیزی را اندازه گیری کنید.

We commonly talk about things like kilos, kilograms, grams,

ما معمولاً در مورد چیزهایی مانند کیلوگرم، کیلوگرم، گرم،

stones — in British English we talk about stones and pounds —

سنگ صحبت می کنیم - در انگلیسی بریتانیایی ما در مورد سنگ و پوند صحبت می کنیم -

some people use those measurements to talk about the physical heaviness.

برخی از افراد از این اندازه گیری ها برای صحبت در مورد سنگینی فیزیکی استفاده می کنند.

Now, 'weigh' in the... or 'weighs' in the headline

اکنون، "وزن زدن" در ... یا "وزن" در عنوان

is actually talking about taking all of the information and the facts

در واقع در مورد گرفتن همه اطلاعات و حقایق

and considering what they mean — considering what that information means.

و در نظر گرفتن معنای آنها صحبت می کند - در نظر گرفتن معنای آن اطلاعات.

It's 'weigh' the... 'weigh up' the information.

این «سنگین کردن» اطلاعات است.

And notice there I said 'weigh up'.

و توجه کنید آنجا گفتم "وزن کن".

We commonly use a phrasal verb — 'weigh something up'

ما معمولاً از یک فعل عبارتی استفاده می کنیم - "چیزی را وزن کنید"

or 'weigh up something'.

یا "چیزی را وزن کنید".

So, to give you an example of that, recently we talked about your phone.

بنابراین، برای مثالی از آن، اخیراً در مورد تلفن شما صحبت کردیم.

You have a... you had a very...

شما یک ... شما یک تلفن بسیار

a terrible phone. It was broken.

... وحشتناک دارید. شکسته بود.

I think you said one of the buttons, the... the letters didn't work.

فکر کنم گفتی یکی از دکمه ها ، حروف کار نکردند.

And I kept telling you to buy a new phone and in the end I said:

و من مدام به شما می گفتم که یک گوشی جدید بخرید و در پایان گفتم:

'Look, just think about all the positives and the negatives.

"ببین، فقط به همه چیزهای مثبت و منفی فکر کن.

Weigh up the pros and the cons.'

جوانب مثبت و منفی را بسنجید.

Yeah. And that's what I did.

آره و این کاری است که من انجام دادم.

I 'weighed up' all my options and chose a brand-new, shiny phone.

همه گزینه هایم را «سنگین کردم» و یک گوشی کاملاً جدید و براق را انتخاب کردم.

Thank you for that, Roy.

از شما برای آن متشکرم، روی.

You're welcome.

خواهش میکنم.

And also, when I go into the cake shop, because I love cakes,

و همچنین، وقتی به کیک فروشی می روم، چون عاشق کیک

I like to 'weigh up' my options there.

هستم، دوست دارم گزینه هایم را در آنجا «سنگین کنم».

I look at all those delicious pastries, which one to choose.

من به همه آن شیرینی های خوشمزه نگاه می کنم که کدام یک را انتخاب کنم.

I often choose the one that is going to make me put on more 'weight'.

من اغلب یکی را انتخاب می کنم که باعث شود بیشتر "وزن" داشته باشم.

That's the noun: 'weight'. More heavy.

این اسم است: "وزن". سنگین تر.

Yes, W-E-I-G-H-T — 'weight', the noun.

بله، W-E-I-G-H-T - "وزن"، اسم.

Indeed. Thank you. Let's have a summary:

در واقع. متشکرم. بیایید خلاصه ای داشته باشیم:

So, we've been talking about the word 'weight'

بنابراین، ما در مورد کلمه "وزن" صحبت

and we did a programme about the expression 'punch above your weight'.

کرده ایم و برنامه ای در مورد عبارت "مشت بالای وزن خود" اجرا کردیم.

The programme is called The English We Speak.

این برنامه The English We Speak نام دارد.

And how can we watch it again, Roy?

و چگونه می توانیم دوباره آن را تماشا کنیم، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

OK. Let's have a look at your next headline please.

خوب. لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. So, our next headline comes from the Climate Council website

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از وب سایت شورای آب و هوا می آید

and it reads:

و می گوید

That's 'dire' — extremely serious.

: "وحشتناک" - بسیار جدی است.

Yes. So, this word is 'dire' and it is spelt D-I-R-E.

آره. بنابراین، این کلمه "وخیم" است و املای آن D-I-R-E است.

And it basically is an adjective

و اساساً یک صفت است

and it's used to describe something that is very bad or very serious.

و برای توصیف چیزی که بسیار بد یا بسیار جدی است استفاده می شود.

So, we use the word 'dire' to talk about bad situations.

بنابراین، ما از کلمه "وخیم" برای صحبت در مورد موقعیت های بد استفاده می کنیم.

Yes. So, we commonly use it to talk about situations or conditions.

آره. بنابراین، ما معمولاً از آن برای صحبت در مورد موقعیت ها یا شرایط استفاده می کنیم.

So, for example, if somebody is living in a house with no heating,

بنابراین، برای مثال، اگر کسی در خانه‌ای زندگی می‌کند که گرمایش

no water, no electricity,

، آب و برق ندارد،

we could say that they are living in 'dire' conditions —

می‌توان گفت که در شرایط «وخیم» زندگی می‌کند - شرایط

very serious or bad conditions.

بسیار جدی یا بد.

Another way that we use the word 'dire' though,

روش دیگری که ما از کلمه "بسیار شدید" استفاده می کنیم،

and it's slightly different, is in front of the word 'need'...

و کمی متفاوت است ، در مقابل کلمه "نیاز" است...

'In dire need' — 'in dire need of' something.

"در نیاز شدید" - "در نیاز مبرم به چیزی".

And it means when we are desperate or really, really need something.

و به این معنی است که ما ناامید هستیم یا واقعاً به چیزی نیاز داریم.

So, for example, in the morning, I maybe wake up,

مثلاً صبح ها شاید از خواب بیدار شوم،

I'm really tired and I'm very dramatic.

واقعاً خسته هستم و خیلی دراماتیک هستم.

I say: 'Ugh. I'm in dire need of a coffee.'

من می گویم: اوه. من به شدت به یک قهوه نیاز دارم.

You are desperate for coffee. I know that feeling.

شما برای قهوه ناامید هستید. من آن احساس را می شناسم.

And what about the expression 'in dire straits'.

و چه در مورد عبارت "در تنگنای شدید".

I've heard about that as well.

من در مورد آن نیز شنیده ام.

OK. So, yeah, 'in dire straits' —

خوب. بنابراین، بله، "در شرایط سخت" -

we sometimes use this and it talks about very serious or...

ما گاهی از این استفاده می کنیم و در مورد وضعیت بسیار جدی یا...

or a terrible situation. So...

یا وحشتناک صحبت می کند. بنابراین...

and we commonly use this to talk about money — a lack of money.

و ما معمولاً از این برای صحبت در مورد پول استفاده می کنیم - کمبود پول.

So, for example, at the end of the month,

بنابراین، برای مثال، در پایان ماه،

just before you get paid again, maybe you've spent all of your money

درست قبل از اینکه دوباره حقوق دریافت کنید، ممکن است تمام پول خود را خرج

and you have no money to do anything or to buy food.

کرده باشید و پولی برای انجام کاری یا خرید غذا نداشته باشید.

You could say that you are in 'dire straits'.

شما می توانید بگویید که در "وخیم" هستید.

It's talking about a very serious situation

این در مورد یک وضعیت بسیار جدی

with a lack of money in that case.

با کمبود پول در آن مورد صحبت می کند.

Yeah, an extreme situation: 'dire straits'.

آره، یک وضعیت شدید: «تنگ‌های وحشتناک».

OK. Let's have a summary:

خوب. بیایید یک خلاصه داشته باشیم:

OK. Roy, it's time now for you to recap the words and expressions

خوب. روی، اکنون وقت آن است که کلمات و عباراتی را

that we've talked about today please.

که امروز در مورد آنها صحبت کردیم را مرور کنید.

OK. So, we had 'in danger' — at risk.

خوب. بنابراین، ما "در خطر" بودیم - در معرض خطر.

'Weighs' — carefully considers facts in order to make a decision.

«وزن می‌زند» - برای تصمیم‌گیری، حقایق را با دقت در نظر می‌گیرد .

And we had 'dire' — extremely serious.

و ما "وخیم" داشتیم - بسیار جدی.

Now, if you want to test your understanding

اکنون، اگر می‌خواهید درک خود را

of today's words and expressions,

از کلمات و عبارات امروزی آزمایش کنید،

we have a quiz on our website

ما یک مسابقه در وب‌سایت

at bbclearningenglish.com

خود به نشانی bbclearningenglish.com داریم

and that's the place to go to for lots of other

و این جایی است که می‌توانید برای یافتن بسیاری از

Learning English resources, so check it out.

منابع یادگیری انگلیسی دیگر به آن بروید، پس آن را بررسی کنید.

Oh, and don't forget — we're all over social media as well.

اوه، و فراموش نکنید - ما در سراسر رسانه های اجتماعی نیز حضور داریم.

OK. Well, that's all for today's News Review.

خوب. خوب، این همه برای بررسی اخبار امروز است.

Thank you so much for watching and we'll see you next time.

از تماشای شما بسیار متشکرم و دفعه بعد شما را خواهیم دید.

Bye for now. Bye bye.

فعلا خداحافظ. خداحافظ.

Bye!

خدا حافظ!