The benefits of boredom - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English from

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از

BBC Learning English. I'm Neil. And I'm Sam.  

BBC Learning English است. من نیل هستم. و من سام هستم

How's your week been, Sam? Oh, you know, quiet - I haven't

هفته شما چطور بود، سام؟ اوه، می دانی، ساکت - من

done much or been anywhere - so,

کار زیادی انجام نداده ام یا جایی نبودم - بنابراین

it's been a bit boring. I know that feeling - when

، کمی کسل کننده بود. من می دانم که این احساس - وقتی

nothing exciting happens, it can

هیچ اتفاق هیجان انگیزی رخ نمی دهد، می تواند

lead to boredom - the state

منجر به بی حوصلگی شود -

of feeling little excitement

حالت احساس کمی هیجان

or enthusiasm, often because

یا اشتیاق، اغلب به

you've got nothing to do.

این دلیل که کاری برای انجام دادن ندارید.

But Sam, there is some good

اما سام، یک خبر خوب وجود دارد

news - boredom can

- کسالت می

be good for you. Tell me more!  

تواند برای شما خوب باشد. بیشتر بگو!

I will but not until I've

من این کار را خواهم کرد، اما تا زمانی

set you a question to answer.

که از شما سؤالی برای پاسخ دادن نگذاشته باشم.

A survey by British newspaper

یک نظرسنجی توسط روزنامه بریتانیایی

The Mirror, found Peter Willis

میرر نشان داد که پیتر

to be 'the most boring man

ویلیس "کسل کننده ترین مرد

in Britain'. What 'boring'

بریتانیا" است. او چه سرگرمی "خسته کننده ای"

hobby did he have that earned

داشت که

him that title? Was it...? a) Collecting train numbers -

این عنوان را برای او به ارمغان آورد؟ بود...؟ الف) جمع آوری اعداد قطار -

that's train spotting, b) Taking photos of letterboxes,

این همان ردیابی قطار است، ب) عکس گرفتن از صندوق های نامه،

or c) Driving around

یا ج) رانندگی در اطراف

roundabouts of the UK. Wow - they all sounds deadly

دوربرگردان های بریتانیا. وای - همه آنها کسل کننده به نظر می رسند

boring - but I imagine taking

- اما تصور می کنم گرفتن

photos of letterboxes is

عکس از صندوق نامه ها

the most boring - perhaps? Well, as usual, I will give

خسته کننده ترین است - شاید؟ خب طبق معمول جوابتون رو آخر برنامه میدم

you the answer at the end

of the programme. But, as

. اما، همانطور

you say, we might die of

که شما می گویید، ممکن است به

boredom following those

دنبال آن

hobbies - a phrase that

سرگرمی ها از کسالت بمیریم - عبارتی که

expresses how extremely

بیانگر میزان

bored you are. But not for everyone - boredom

بی حوصلگی شماست. اما نه برای همه - بی حوصلگی

depends on your state of

به وضعیت ذهنی شما بستگی دارد

mind - some of us might

- برخی از ما ممکن

find something boring while

است چیزی را خسته کننده بدانیم در حالی که

others might it fascinating. True. But let's talk about

برخی دیگر ممکن است جذاب باشد. درست است، واقعی. اما بیایید در مورد

feeling bored when we have

احساس بی حوصلگی صحبت کنیم، زمانی که

nothing to do - not even

کاری برای انجام دادن نداریم - حتی

trainspotting! Having nothing

قطار اسپات! نداشتن کاری

to do, or doing the same

برای انجام دادن، یا انجام

task again and again, can

دوباره و دوباره همان کار،

certainly be demotivating.

مطمئناً می تواند باعث بی انگیزگی شود.

But according to Sandi Mann,

اما به گفته سندی مان،

who was speaking on the BBC

که در برنامه

World Service's The Why Factor

چرا فاکتور سرویس جهانی

programme, being bored doesn't

بی‌بی‌سی صحبت می‌کرد، بی‌حوصلگی

have to be boring - it

نباید کسل‌کننده باشد -

can be good for us... It's this emotion everyone

می‌تواند برای ما خوب باشد... این احساسی است که همه

thinks is so negative but

فکر می‌کنند بسیار منفی است،

there's a real positive to

اما یک احساس واقعی وجود دارد. مثبت

it too, there's a real upside

آن نیز، یک جنبه مثبت واقعی

to it. We become more creative,

در آن وجود دارد. ما خلاق تر می شویم،

so for example, being bored

به عنوان مثال، بی حوصلگی

allows our mind to wander,

باعث می شود ذهن ما سرگردان شود،

allows us to daydream, and

به ما اجازه می دهد خیال پردازی کنیم، و

that can actually lead us to

این در واقع می تواند ما را به سمت

problem solving and creativity.

حل مسئله و خلاقیت سوق دهد.

I fear that by swiping and

می ترسم این روزها با کشیدن و

scrolling our boredom away

دور زدن خستگی مان

these days, that we're

losing that creativity

این خلاقیت را از دست

because we've got so

بدهیم چون

much to entertain us - but

چیزهای زیادی برای سرگرم کردن داریم - اما

it seems that the more we

به نظر می رسد که هر چه بیشتر

have to entertain us, the

باید سرگرممان کنیم، به

more bored we seem to be!

نظر می رسد کسل تر می شویم. !

And there's a reason

و دلیلی

for that - and that's

برای آن وجود دارد - و این به این

because we actually get

دلیل است که ما در واقع

addicted to stimulation

به تحریک

and to novelty. Some interesting thoughts

و تازگی معتاد می شویم. چند فکر جالب

from Sandi Mann there.

از سندی مان وجود دارد.

She says that there's an

او می گوید

upside to boredom - that

که کسالت

means a positive side

جنبه مثبتی دارد - این به معنای جنبه

to a bad situation. And

مثبت یک موقعیت بد است.

that is, it can make

و این می تواند

us more creative. That's because when we

ما را خلاق تر کند. این به این دلیل است که

have nothing to do, we

وقتی کاری برای انجام دادن نداریم،

allow our minds to wander.

اجازه می دهیم ذهنمان سرگردان شود.

We can think freely, which

ما می توانیم آزادانه فکر کنیم، که

might help us solve problems.

ممکن است به ما در حل مشکلات کمک کند.

This can't happen when, as

همانطور که

Sandi says, we swipe and

سندی می‌گوید، زمانی که ما با کشیدن انگشت

scroll our boredom away -

خود را به سمت پایین بکشیم و حوصله‌مان را از بین ببریم، این اتفاق نمی‌افتد -

referring to the movements

با اشاره به حرکاتی

we make on smartphones. Yes, and it's smartphones

که در تلفن‌های هوشمند انجام می‌دهیم. بله، و این گوشی‌هایی هستند که وقتی

we turn to for entertainment

حوصله‌مان سر می‌رود برای سرگرمی به آن‌ها

when we are bored - it

روی می‌آوریم -

gives us stimulation - it

به ما انگیزه می‌دهد - ذهن را

activates or enriches the

فعال یا غنی می‌کند

mind. And it gives us

. و به ما

something new, unusual and

چیزی جدید، غیر معمول و

different to look at - what

متفاوت می دهد تا به آن نگاه کنیم - چیزی

we can call novelty. I'm sure many of us look at

که می توانیم آن را تازگی بنامیم. مطمئنم بسیاری از

our phones when we are in a

ما وقتی در

queue or sitting on a bus -

صف هستیم یا در اتوبوس نشسته‌ایم به گوشی‌هایمان نگاه می‌کنیم -

just to prevent being

فقط برای اینکه

bored - but it seems we

خسته نشویم - اما به نظر می‌رسد که

should just sit and think.

باید بنشینیم و فکر کنیم.

Let's take inspiration from

بیایید از

Manoush Zomorodi - an author

منوش زمردی - نویسنده

and host of the Zig Zag

و مجری پادکست زیگ زاگ - الهام بگیریم

podcast. Here she is speaking

. در اینجا او

on The Why Factor programme,

در برنامه The Why Factor صحبت می کند و

explaining that it takes

توضیح می دهد که تلاش می خواهد

effort but it's worth it... We think, who wants to be

اما ارزشش را دارد... ما فکر می کنیم، چه کسی می خواهد

bored? What an awful sensation

خسته شود؟ چه حس وحشتناکی

that is. And I think that the

است. و من فکر می کنم که

issue is with mind-wandering,

مسئله در سرگردانی ذهن است،

you don't immediately get to

شما بلافاصله به

roses and chirping birds,

گل رز و غواصی پرندگان

and amazing creative

و تفکر خلاق شگفت انگیز

thinking - there is this

نمی رسید - این

uncomfortable period that

دوره ناراحت کننده ای وجود دارد

you have to pass through

که باید از آن عبور کنید،

where maybe you start thinking

جایی که شاید شروع به فکر کردن

about things you don't want

به چیزهایی کنید که نمی کنید. نمی خواهید

to think about or uncomfortable

به موقعیت های ناراحت کننده یا

situations or unpleasant

feelings that you have,

احساسات ناخوشایندی که دارید فکر کنید،

that's why boredom I think

به همین دلیل است که من فکر می کنم بی

has negative connotations 'cos

حوصلگی مفاهیم منفی دارد، زیرا

we feel uncomfortable - but

ما احساس ناراحتی می کنیم - اما

when we stick with it that's

وقتی به آن پایبند هستیم، آن

when the good stuff can come. So, we might think boredom

وقت است که چیزهای خوب می توانند به دست بیایند. بنابراین، ممکن است خستگی

as an awful sensation - or

را یک احساس - یا

feeling - because that's

احساس وحشتناک بدانیم، زیرا در آن

when we start focussing

زمان است که شروع به تمرکز

on negative things.

روی چیزهای منفی می کنیم.

Manoush thinks that's why

منوش فکر می کند به همین دلیل است که

we have negative

ما

connotations with boredom. A connotation is an emotion

با ملال بار منفی داریم. مفهوم یک احساس است

connected to a word. But

که به یک کلمه متصل است. اما

if we work through the

اگر با چیزهای بد کار کنیم

bad stuff and stick with

و به

it, amazing creative

آن پایبند باشیم، تفکر خلاق شگفت‌انگیزی

thinking can happen - as

می‌تواند اتفاق بیفتد - همانطور که

Manoush says 'the good

منوش می‌گوید «موارد خوب

stuff can come'. So, basically, don't think

می‌آیند». بنابراین، اساساً

of boredom as being boring!

خستگی را خسته کننده تلقی نکنید!

However, could this adjective

با این حال، آیا می توان این صفت را

be applied to the hobby

برای سرگرمی ای

that Peter Willis - the

که پیتر ویلیس -

most boring man in

کسل کننده ترین مرد

Britain - does? Ah yes, Neil, you asked me

بریتانیا - انجام می دهد، به کار برد؟ آه بله، نیل، از من پرسیدی

what that hobby is. And I

که این سرگرمی چیست؟ و من

said he took photos of

گفتم او از

postboxes. Was I right? Yes, you were! Congratulations.

صندوق پست عکس گرفته است. درست گفتم؟ بله، شما بودید! تبریک می گویم.

The former postman dreams of

پستچی سابق آرزو دارد

taking a photo of all of

از تمام

Britain's 115,000 postboxes. Well, good luck to Peter.

115000 صندوق پستی بریتانیا عکس بگیرد. خوب، برای پیتر موفق باشید.

I didn't realise there were

من متوجه نشدم که

so many postboxes in the UK!

این همه صندوق پستی در بریتانیا وجود دارد!

So, we've been talking about

بنابراین، ما امروز در مورد مزایای بی حوصلگی صحبت کرده ایم

the benefits of boredom

today - boredom is the state

- بی حوصلگی حالتی است

of feeling little excitement

که کمی هیجان

or enthusiasm. We mentioned the phrase to die

یا اشتیاق را احساس می کنید. ما عبارت مرگ

of boredom which we use to

از کسالت را ذکر کردیم که برای

express how extremely

بیان اینکه چقدر بی

bored we are. But boredom has an upside,

حوصله هستیم استفاده می کنیم. اما بی حوصلگی جنبه

which means it has a positive

مثبتی دارد، به این معنی که جنبه

side to a bad situation. We heard the word stimulation

مثبت یک موقعیت بد دارد. ما کلمه تحریک را شنیدیم

which means activates or

که به معنای فعال کردن یا

enriches the mind. And

غنی کردن ذهن است. و

novelty which describes

تازگی

something that is new,

که چیزی جدید،

unusual or different. And we described a

غیر معمول یا متفاوت را توصیف می کند. و ما یک

connotation - that's an

مفهوم را توصیف کردیم - این

emotion connected to a word. Well, I hope you haven't been

احساسی است که با یک کلمه مرتبط است. خوب، امیدوارم از

bored listening to us!

گوش دادن به ما خسته نشده باشید!

Goodbye for now! Bye!

فعلا خدانگهدار! خدا حافظ!