La Palma: Volcano erupts: BBC News Review

A volcano has erupted on the Spanish island of La Palma.

آتشفشانی در جزیره لا پالما اسپانیا فوران کرد.

Thousands have been forced to evacuate.

هزاران نفر مجبور به تخلیه شده اند.

I'm Neil and this is News Review from BBC Learning English.

من نیل هستم و این نقد خبری از BBC Learning English است.

Joining me today is Roy. Hi Roy.

امروز روی به من می پیوندد. سلام روی.

Hello Neil and hello everybody.

سلام نیل و سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary around this story,

اگر می خواهید خود را در مورد واژگان پیرامون این داستان آزمایش کنید،

all you need to do is head to our website

تنها کاری که باید انجام دهید این است که

bbclearningenglish.com to take a quiz.

برای شرکت در یک مسابقه به وب سایت ما bbclearningenglish.com سر بزنید.

But now, let's hear more about this story from this BBC News report:

اما حالا بیایید از این گزارش خبری بی بی سی درباره این ماجرا بیشتر بشنویم:

So, a volcano has erupted on the Spanish island of La Palma,

بنابراین، آتشفشانی در جزیره اسپانیایی لا پالما،

which is one of the Canary Islands off the coast of Africa.

که یکی از جزایر قناری در سواحل آفریقا است، فوران کرده است.

It is home to around 80,000 people

حدود 80000 نفر

and at the moment 5,000 people have been evacuated.

در آن زندگی می کنند و در حال حاضر 5000 نفر تخلیه شده اند.

Now, this volcano has not erupted for the last 50 years

اکنون، این آتشفشان در 50 سال گذشته فوران نکرده است

  and at the moment, fortunately, nobody has been seriously hurt

و در حال حاضر، خوشبختانه، هیچ کس آسیب جدی ندیده است

and we really hope it stays that way.

و ما واقعاً امیدواریم که به همین منوال باقی بماند.

Yes, we do. Now, you've been looking around the various news websites

بله ما انجام میدهیم. اکنون، شما به وب‌سایت‌های خبری مختلف نگاه می‌کنید

and picked out some really useful vocabulary we can use to talk

و واژگان بسیار مفیدی را انتخاب کرده‌اید که می‌توانیم از آنها برای صحبت

about this story and other things. What have you got?

در مورد این داستان و چیزهای دیگر استفاده کنیم. چی داری؟

We have: 'spewing', 'streaming' and 'scramble'.

ما داریم: 'spewing'، 'streaming' و 'scramble'.

'Spewing', 'streaming' and 'scramble'. OK.

'Spewing'، 'streaming' و 'scramble'. خوب.

Let's start then with your first headline please, Roy.

اجازه دهید پس از آن با اولین تیتر شما شروع کنیم، روی.

So, our first headline comes from right here in the UK,

بنابراین، اولین تیتر ما از همین جا در بریتانیا،

from The Mirror, and it reads:

از The Mirror آمده است، و می‌خواند:

'Spewing' – coming out in large amounts.

«Spewing» – در مقادیر زیاد منتشر می‌شود.

Yes. So, this word is spelt S-P-E-W-I-N-G

آره. بنابراین، این کلمه S-P-E-W-I-N-G نوشته می شود

and it means to expel a large amount of liquid or gas,

و به معنای دفع مقدار زیادی مایع یا گاز است که

often used with... often with force. So, it's like a pressure...

اغلب با ... اغلب با زور استفاده می شود. بنابراین، مانند فشار است...

a pressured release of liquid or gas.

انتشار فشار مایع یا گاز.

Now, if you think in the case of the volcano,

حال، اگر در مورد آتشفشان

you can imagine that lava is just forcibly coming out of the

فکر کنید، می توانید تصور کنید که گدازه به زور از

top of the volcano and going all down the sides of the volcano.

بالای آتشفشان خارج می شود و از تمام طرف های آتشفشان پایین می رود.

Yeah, and lots of it – that's key, isn't it?

بله، و بسیاری از آن - این کلید است، اینطور نیست؟

Yes, it really is.

بله واقعا همینطور است.

So, another way we can use it as well is to talk about smoke.

بنابراین، راه دیگری که می توانیم از آن نیز استفاده کنیم، صحبت در مورد دود است.

Now, you can also imagine that the volcano

در حال حاضر، شما همچنین می توانید تصور کنید که

is 'spewing' smoke into the atmosphere,

آتشفشان دود را به جو پرتاب می کند،

but we can also use it in terms of, for example, cars.

اما ما می توانیم از آن برای مثال در مورد اتومبیل ها نیز استفاده کنیم.

Can you think of an example where a car was 'spewing' smoke?

آیا می‌توانید مثالی را در نظر بگیرید که در آن یک ماشین دود بیرون می‌آورد؟

Yeah, absolutely. I was driving last night actually –

بله، قطعا. من دیشب داشتم رانندگی می کردم -

I was coming home from some friends... a friend's house

از چند دوست داشتم می آمدم خانه ... خانه یکی از دوستان

and every time we stopped at the traffic light, the car in front –

و هر بار که پشت چراغ راهنمایی توقف می کردیم ، ماشین جلویی -

when it started again, loads of exhaust 'spewed' out of the pipe –

وقتی دوباره شروع به کار کرد، بارهای اگزوز از لوله بیرون می زد.

the exhaust pipe at the back.

- لوله اگزوز در پشت.

You know, there's lots of this smoke. It was going into...

می دانی، از این دود زیاد است. داشت

into my car and it was very smelly. It wasn't very nice.

داخل ماشین من می رفت و خیلی بد بو بود. خیلی قشنگ نبود

Oh no, it sounds horrible. And it was 'spewing' out black smoke.

اوه نه، وحشتناک به نظر می رسد. و دود سیاه را بیرون می زد.

So, again, it's that forcible and... release of liquid or gas.

بنابراین، دوباره، آن آزاد شدن اجباری و ... مایع یا گاز است.

Now, we don't only use it for liquids and gases, do we?

حالا ما از آن فقط برای مایعات و گازها استفاده نمی کنیم، درست است؟

We have another meaning: we use it with paper.

معنای دیگری هم داریم: آن را با کاغذ استفاده می کنیم.

So, for example, maybe you're printing a lot of documents

بنابراین، به عنوان مثال، ممکن است اسناد زیادی

and your printer has a malfunction

را چاپ کنید و چاپگر شما نقص داشته باشد

and it just 'spews' out paper everywhere,

و فقط کاغذ را به همه جا بیرون می زند،

just continuously 'spewing' out paper

فقط به طور مداوم کاغذ را بیرون می زند

and you're trying to press the button, but you can't stop it.

و شما سعی می کنید دکمه را فشار دهید، اما می توانید متوقفش نکن

That's another way that we might use 'spewing'.

این روش دیگری است که ما ممکن است از "spewing" استفاده کنیم.

Yeah, and you can imagine that maybe with a cash machine as well,

بله، و شما می توانید تصور کنید که شاید با یک ماشین پول نقد نیز،

where the money doesn't stop. It just comes...

جایی که پول متوقف نمی شود. تازه می آید...

comes flying out as if it's a continuous flow.

طوری بیرون می آید که انگار یک جریان مداوم است.

Sadly, that's never happened to me.

متأسفانه، هرگز برای من اتفاق نیفتاده است.

I've always hoped that the cash machine would spew out lots of cash...

من همیشه امیدوار بودم که ماشین پول نقد پول زیادی بیرون بیاورد...

Me neither! ...but it's never happened.

من نه! ... اما هرگز اتفاق نیفتاده است.

There is... there is another meeting – a far more...

وجود دارد... جلسه دیگری وجود دارد - معنایی بسیار بیشتر...

well, not very nice meaning. It can be used,

خوب، نه خیلی خوب. می توان از آن به

particularly in British English, to mean to vomit.

ویژه در انگلیسی بریتانیایی به معنای استفراغ استفاده کرد.

Absolutely. So, again, it's this same idea –

کاملا. بنابراین، دوباره ، این همان ایده است -

if we go back to the volcano with the...

اگر با

the 'spewing' of lava: the forced... the forced expulsion of lava.

... "پرتاب" گدازه به آتشفشان برگردیم: اجباری ... اخراج اجباری گدازه.

We use it as well to talk about a person who is vomiting.

ما از آن برای صحبت در مورد فردی که استفراغ می کند نیز استفاده می کنیم.

Maybe you're not very well and you 'spew'

شاید شما خیلی خوب نیستید و 'spew' دارید

and it's commonly used with the preposition 'up' – to 'spew up'.

و معمولاً با حرف اضافه 'up' استفاده می شود - برای 'spew up'.

Absolutely. Let's move away from that, Roy.

کاملا. بیایید از آن دور شویم، روی.

I'm beginning to feel a little bit ill.

من کم کم دارم احساس بیماری می کنم.

Let's get a... let's get a summary please:

بیایید یک ... بیایید یک خلاصه بگیریم لطفا:

Unfortunately, it seems there are lots of natural disasters going on

متأسفانه، به نظر می رسد که در حال حاضر بلایای طبیعی زیادی

in the world at the moment. We have a story about the California wildfires,

در جهان در حال وقوع است. ما داستانی در مورد آتش سوزی های کالیفرنیا داریم

which you might want to watch. Where can our viewers find it, Roy?

که ممکن است بخواهید آن را تماشا کنید. بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

OK. Let's move on now to our next headline please.

خوب. بیایید اکنون به تیتر بعدی خود برویم لطفا.

OK. So, our next headline comes from the UK,

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از بریتانیا،

from the Guardian, and it reads:

از گاردین می آید، و می گوید:

'Streaming' – flowing continuously. Now, Roy – 'streaming'.

"جریان" - به طور مداوم در جریان است. در حال حاضر، روی - "جریان".

Everybody knows what 'streaming' is. When I listen to music these days,

همه می دانند "جریان" چیست. این روزها وقتی موسیقی گوش

I don't put on a CD, I don't put on a record;

می دهم، سی دی نمی گذارم، صفحه نمی گذارم.

I 'stream' it. I 'stream' it.

من آن را "استریم" می کنم. من آن را "استریم" می کنم.

What's the connection between my listening habits

چه ارتباطی بین عادت های شنیداری من

and the use of the word here with a volcano?

و استفاده از کلمه در اینجا با آتشفشان وجود دارد؟

Well, this is a great example. Now, when you're listening to music,

خوب، این یک مثال عالی است. حالا وقتی داری موسیقی گوش میدی

do you like it to be continuous or do you like it to be interrupted?

دوست داری ممتد باشه یا قطع بشه؟

Maybe there's a problem with it. How do you... how do you prefer it?

شاید مشکلی در آن وجود داشته باشد. چطوری... چطوری ترجیح میدی؟

Continuous.

مداوم.

Absolutely. So, we use the word 'streaming'

کاملا. بنابراین، ما از کلمه "streaming"

to talk about a continuous flow of something.

برای صحبت در مورد جریان مداوم چیزی استفاده می کنیم.

So, in this case, we're talking about data

بنابراین، در این مورد، ما در مورد داده ها

or information across the internet –

یا اطلاعات در سراسر اینترنت صحبت می کنیم -

that music 'streaming' across the internet.

که موسیقی در سراسر اینترنت پخش می شود.

It's a constant flow of that information

این یک جریان دائمی از آن اطلاعات است

and another good example of this, using information across the internet,

و مثال خوب دیگری از آن، استفاده از اطلاعات در سراسر اینترنت

is to talk about video gamers.

، صحبت در مورد بازی‌بازان ویدیویی است.

You know, there's a lot of people who 'stream' content on various

می دانید، افراد زیادی هستند که محتوا را در

sites on the internet, showing off their playing of video games.

سایت های مختلف در اینترنت پخش می کنند و بازی های ویدیویی خود را به نمایش می گذارند.

They are 'streaming' their content across the internet –

آنها محتوای خود را در اینترنت پخش می کنند -

a continuous flow of these video games.

جریان مداوم این بازی های ویدیویی.

Yeah. And a very simple way to remember this

آره و یک راه بسیار ساده برای یادآوری این

is that the name of this, sort of, little river.

موضوع این است که نام این رودخانه کوچک است.

A little river is a 'stream', isn't it?

یک رودخانه کوچک یک «جریان» است، اینطور نیست؟

And what... what happens in a river?

و چه ... در یک رودخانه چه اتفاقی می افتد؟

There is a flow – a flow of water – a continuous flow.

یک جریان وجود دارد - یک جریان آب - یک جریان مداوم.

Yes, definitely. Very much the origin of that word.

بله قطعا. منشأ آن کلمه بسیار زیاد است.

So, the continuous flow of water down the 'stream'.

بنابراین، جریان مداوم آب به پایین «جریان».

The water is 'streaming'.

آب "جریان" است.

Also we can use this word 'streaming' to describe

همچنین می‌توانیم از این کلمه «استریمینگ» برای توصیف

what happens to your nose when you have a very bad cold.

اتفاقاتی که هنگام سرماخوردگی شدید برای بینی شما می‌افتد استفاده کنیم .

So, first we had 'spew' for vomit

بنابراین، ابتدا برای استفراغ 'spew'

and now we're talking about problems related to noses and eyes.

داشتیم و اکنون در مورد مشکلات مربوط به بینی و چشم صحبت می کنیم.

So, yeah, when you have maybe a heavy cold,

بنابراین، بله، وقتی ممکن است سرماخوردگی شدید داشته باشید،

quite often your nose will expel or flow with a lot of liquid.

اغلب اوقات بینی شما مایعات زیادی را بیرون می زند یا جریان می یابد.

Likewise, your eyes... we sometimes say your eyes are 'running',

به همین ترتیب، چشمان شما... ما گاهی اوقات می گوییم چشمان شما "می دود"،

but you can also say your nose is 'streaming'

اما همچنین می توانید بگویید که بینی شما "جریان" است،

when it's a constant flow of liquid,

زمانی که جریان دائمی مایعات است،

thanks to a heavy cold or your eyes are 'streaming'.

به لطف سرماخوردگی شدید یا چشمان شما "جریان" دارند.

And likewise, when you're very upset, you're very emotional – you cry

و به همین ترتیب، وقتی خیلی ناراحت هستید، بسیار احساساتی هستید - گریه

and you can say tears are 'streaming' down your face.

می کنید و می توانید بگویید که اشک از روی صورت شما جاری است.

Absolutely. It's like, sort of, rivers – 'streams' coming down your face.

کاملا. به نوعی مانند رودخانه‌ها است - نهرهایی که از صورت شما پایین می‌آیند.

Yeah. Especially when you have a cold,

آره مخصوصاً وقتی سرما خورده اید،

sometimes it can be really heavy.

گاهی اوقات می تواند واقعاً سنگین باشد.

Or an allergic reaction.

یا یک واکنش آلرژیک.

Absolutely.

کاملا.

  OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه کنیم:

OK. We've been talking about 'streams', liquids, water

خوب. ما در مورد «جوش‌ها»، مایعات، آب صحبت

and we have a story about water and the moon.

کرده‌ایم و داستانی درباره آب و ماه داریم.

Where can our viewers find it, Roy?

بینندگان ما از کجا می توانند آن را پیدا کنند، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

Let's have a look at your next headline.

بیایید به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

So, my next headline comes from the UK,

بنابراین، تیتر بعدی من از بریتانیا،

from the Daily Mail, and it reads:

از دیلی میل می آید، و می گوید:

'Scramble' – move quickly in response to a dangerous situation.

«تلاقی» - به سرعت در پاسخ به یک موقعیت خطرناک حرکت کنید.

Yes. So, this word is spelt S-C-R-A-M-B-L-E.

آره. پس این کلمه S-C-R-A-M-B-L-E نوشته می شود.

And it can be used as both a verb and a noun

و می توان آن را هم به عنوان فعل و هم به عنوان اسم

with the same spelling, but in the headline it is being used as a verb.

با املای یکسان استفاده کرد، اما در تیتر به عنوان فعل استفاده می شود.

Now, when we 'scramble', quite often it's talking about a quick response.

در حال حاضر، زمانی که ما "تقابله" می کنیم، اغلب در مورد پاسخ سریع صحبت می کنیم.

There isn't much time to plan and it's just a very rapid response.

زمان زیادی برای برنامه ریزی وجود ندارد و فقط یک واکنش بسیار سریع است.

So, in the... the case of the headline,

بنابراین، در ... مورد تیتر

the rescuers are 'scrambling' to help people.

، امدادگران برای کمک به مردم «تقلو» می کنند.

Yeah, it's... there's a lot of action.

بله، این است... اقدامات زیادی وجود دارد.

It can seem disorganised. It's urgent, isn't it?

به نظر می رسد سازماندهی نشده باشد. فوری است، اینطور نیست؟

It's all about being unplanned. Time is of the essence. It's...

همه چیز در مورد بی برنامه بودن است. زمان مهم است. این

it's a bit of chaos. A lot of maybe loud shouting and movements.

... کمی هرج و مرج است. فریادها و حرکات شاید بلند زیاد.

But, fundamentally, these people – the rescuers – are highly trained.

اما اساساً این افراد - امدادگران - بسیار آموزش دیده اند.

They know what they're doing, so they're able to cope with these

آن‌ها می‌دانند دارند چه می‌کنند، بنابراین می‌توانند با این

unplanned situations and likewise, when you think of a fire:

موقعیت‌های برنامه‌ریزی نشده کنار بیایند و به همین ترتیب، وقتی به آتش‌سوزی فکر می‌کنید:

if there's a fire – a house is on fire... at the fire station,

اگر آتش‌سوزی وجود دارد - خانه‌ای در آتش است... در ایستگاه آتش‌نشانی،

the fire officers will 'scramble' into their fire engine.

مأموران آتش‌نشانی به ماشین آتش نشانی خود "تلاقی" خواهند کرد.

They'll – very quickly, they'll go down their pole.

آنها - خیلی سریع، از قطب خود پایین خواهند رفت.

I'm not sure if they still do that, but they'll get into their vehicle.

من مطمئن نیستم که آنها هنوز هم این کار را انجام می دهند، اما آنها سوار وسیله نقلیه خود می شوند.

They're highly trained for these unplanned situations,

آن‌ها برای این موقعیت‌های برنامه‌ریزی نشده بسیار آموزش

but they 'scramble' to respond to the dangerous situation.

دیده‌اند، اما برای پاسخ دادن به موقعیت‌های خطرناک «تقدیر» می‌کنند .

Yeah, likewise, airplanes – if there's some kind of attack or something,

بله، به همین ترتیب، هواپیماها - اگر نوعی حمله یا چیزی وجود داشته باشد،

you hear about planes being 'scrambled'.

در مورد هواپیماهایی که "درهم" می شوند می شنوید.

Yeah. This is quite commonly used in the military.

آره این کاملاً در ارتش استفاده می شود.

So, it's a military response. They 'scramble' their fighter jets,

بنابراین، این یک پاسخ نظامی است. آنها جت های جنگنده خود را "درهم می کشند

or they 'scramble' their fighter planes

" یا با هواپیماهای جنگنده خود "در هم می زنند"

to deal with a threat that may be coming towards them.

تا با تهدیدی که ممکن است به سمت آنها وارد شود مقابله کنند.

Yeah. We also used the word 'scramble' with a...

آره ما همچنین از کلمه Scramble با یک ...

there's a connection, but it's a slightly different meaning,

ارتباطی وجود دارد، اما

when you're climbing a hill or a mountain.

زمانی که از تپه یا کوه بالا می روید، معنای کمی متفاوت است.

Yeah. So, again, it's about this fast paced movement.

آره بنابراین، دوباره، این در مورد این حرکت سریع است.

Now, I'm not very good at climbing mountains or hills,

در حال حاضر، من در بالا رفتن از کوه یا تپه خیلی خوب نیستم،

so I 'scramble' up them.

بنابراین آنها را به بالا می‌روم.

My hands and my arms and my legs are going everywhere.

دست و بازو و پاهایم همه جا می روند.

It's a kind of chaotic and erratic movement,

این یک نوع حرکت آشفته

to try and 'scramble' up a hill.

و نامنظم است که سعی کنید از یک تپه بالا بروید.

Have you... have you 'scrambled' up any hills recently?

آیا تا به حال... آیا اخیراً از تپه‌هایی بالا رفته‌اید؟

Not recently, but I'm planning to this weekend.

اخیرا نه، اما من برای این آخر هفته برنامه ریزی می کنم.

I'm going to visit the English Lake District,

من قصد دارم از ناحیه دریاچه انگلیسی دیدن کنم،

where there are plenty of hills to 'scramble' up.

جایی که تپه‌های زیادی برای «تلاقی» وجود دارد.

Very, very nice.

خیلی خیلی خوب.

Yeah. And one further meaning of 'scramble',

آره و یک معنی دیگر از «تخم»،

which you may well have heard, is connected to eggs.

که ممکن است شنیده باشید ، مربوط به تخم مرغ است.

I love 'scrambled' eggs.

من عاشق "تخم مرغ همزده" هستم.

What connects this idea of 'scramble' to the ones we've been talking about?

چه چیزی این ایده «تقابله» را با ایده‌هایی که درباره آن صحبت کردیم مرتبط می‌کند؟

OK. So, when you 'scramble' your eggs,

خوب. بنابراین، وقتی تخم‌مرغ‌هایتان را «هم‌زن» می‌کنید،

you cook your eggs and then you take a fork or a whisk and you rapidly,

تخم‌مرغ‌هایتان را می‌پزید و سپس یک چنگال یا همزن می‌گیرید و به‌سرعت، به

sort of, beat these eggs – without, sort of, a plan.

نوعی، این تخم‌مرغ‌ها را می‌کوبید – بدون، نوعی برنامه.

It's kind of chaotic movement – very fast to mix these eggs together.

این یک نوع حرکت آشفته است - مخلوط کردن این تخم مرغ ها با هم بسیار سریع است.

So, you can 'scramble' your eggs, mixing them together and that idea

بنابراین، می‌توانید تخم‌مرغ‌هایتان را «هم بزنید»، آن‌ها را با هم مخلوط کنید و این

of it being fast and quite chaotic is carried over from the meaning,

تصور که سریع و کاملاً آشفته است، از معنا خارج می‌شود،

but this case – it's about mixing something.

اما در این مورد - در مورد مخلوط کردن چیزی است.

Yeah, OK. Yeah. Alright, let's get a summary:

آره، باشه آره خوب، بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

Time now then, Roy, for a recap of our vocabulary please.

اکنون وقت آن است، روی، لطفاً واژگان خود را خلاصه کنیم.

Yes, we had 'spewing' – coming out in large amounts.

بله، ما "spewing" داشتیم - در مقادیر زیادی بیرون آمدیم.

We had 'streaming' – flowing continuously.

ما "جریان" داشتیم - به طور مداوم جریان داشت.

And we had 'scramble' – move quickly in response to a dangerous situation.

و ما "تلاقی" داشتیم - در پاسخ به یک موقعیت خطرناک به سرعت حرکت کنید.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی دایره لغات آزمایش کنید،

go to our website bbclearningenglish.com

به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com بروید

and there's a quiz you can take,

و یک مسابقه امتحانی وجود دارد که می‌توانید شرکت کنید،

and plenty of other stuff to help you improve your English.

و چیزهای زیادی دیگر که به شما در بهبود زبان انگلیسی کمک می‌کند.

Thanks for joining us. See you next time. Goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم. بعدا می بینمت. خداحافظ.

Bye.

خدا حافظ.