Rocket hits the Moon: BBC News Review

Part of an abandoned rocket is thought to have hit the Moon last Friday

به گفته دانشمندان، تصور می شود که بخشی از یک موشک رها شده جمعه گذشته به ماه اصابت کرده

according to scientists.

است.

Hello, this is News Review from BBC Learning English and I'm Rob.

سلام، این نقد خبری از BBC Learning English و من راب هستم.

And joining me today to look at the language from the headlines

و امروز به من ملحق می شود تا به زبان از سرفصل

about this story is Roy. Hello Roy.

های این داستان نگاه کنم، روی است. سلام روی.

Hello Rob and hello everybody.

سلام راب و سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary around this story,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان پیرامون این داستان بیازمایید،

all you need to do is head to our website bbclearningenglish.com

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com سر بزنید،

but now let's hear more about this story from Professor Hugh Lewis,

اما اکنون بیایید بیشتر در مورد این داستان از زبان پروفسور هیو لوئیس

a professor at the University of Southampton

، استاد دانشگاه ساوتهمپتون

who's talking about space debris.

که در مورد آن صحبت می‌کند، بشنویم. زباله های فضایی

So, the story is this:

بنابراین، داستان از این قرار است:

part of a discarded rocket has most likely impacted

بخشی از یک موشک دور انداخته شده به احتمال زیاد

on the far side of the moon.

به سمت دور ماه برخورد کرده است.

Now, it isn't clear at this time who this rocket belongs to.

در حال حاضر، مشخص نیست که این موشک متعلق به چه کسی است.

The effects of the impact on the Moon are likely to be quite small and minor,

اثرات برخورد روی ماه احتمالاً بسیار کوچک و جزئی خواهد بود،

but interestingly the European Space Agency

اما جالب است که آژانس فضایی اروپا

estimates that there are now 36,500 pieces of space junk,

تخمین می‌زند که اکنون 36500 قطعه زباله فضایی وجود دارد

which is a word we use — or phrase we use — to say space rubbish,

که کلمه یا عبارتی است که برای گفتن زباله‌های فضایی استفاده می‌کنیم. ،

larger than 10cm.

بزرگتر از 10 سانتی متر

Wow. Well, we have three words and expressions

وای. خب، ما سه کلمه و عبارت

from the news headlines about this story.

از تیترهای اخبار درباره این ماجرا داریم.

What are those words and expressions please, Roy?

لطفا آن کلمات و عبارات چیست، روی؟

We have 'rogue', 'collision course' and 'calculate'.

ما «سرکش»، «مسیر برخورد» و «محاسبه» داریم.

That's 'rogue', 'collision course' and 'calculate'.

این «سرکش»، «مسیر برخورد» و «محاسبه» است.

OK. Let's go to that first headline then please.

خوب. بیایید به آن تیتر اول برویم سپس لطفا.

OK. So, our first headline comes from Space.com and it reads:

خوب. بنابراین، اولین تیتر ما از Space.com می‌آید و می‌خواند:

So, that's 'rogue' — describes something that behaves abnormally,

بنابراین، "سرکش" است - چیزی را توصیف می‌کند که غیرعادی رفتار می‌کند،

often in a way that causes damage.

اغلب به‌گونه‌ای که باعث آسیب می‌شود.

OK. So, 'rogue' is being used as an adjective here.

خوب. بنابراین، "سرکش" به عنوان یک صفت در اینجا استفاده می شود.

It's spelt R-O-G-U-E

املای آن R-O-G-U-E است

and it talks about something that is behaving unexpectedly.

و در مورد چیزی صحبت می کند که رفتار غیرمنتظره ای دارد.

It's describing something that's not acting in its normal way

این توصیف چیزی است که به روش عادی خود عمل نمی کند

and the result of these 'rogue' actions

و نتیجه این اقدامات "سرکش"

usually leads to some kind of damage.

معمولاً منجر به نوعی آسیب می شود.

And in this headline, we're using the word 'rogue'

و در این عنوان، ما از کلمه "سرکش"

to describe the actual rocket, yeah?

برای توصیف موشک واقعی استفاده می کنیم، بله؟

Yeah, we are. So, for example,

بله، ما هستیم. بنابراین، برای مثال،

the rocket was expected to do one thing or this...

از موشک انتظار می‌رفت که یک کار یا این را انجام دهد...

the part of the rocket was expected to do one thing

از بخشی از موشک انتظار می‌رفت که یک کار را انجام دهد

and it's behaving in an unexpected way —

و رفتار غیرمنتظره‌ای دارد -

as in it's now going to collide or has collided with the Moon.

همانطور که اکنون در حال برخورد است یا با ماه برخورد کرده است. .

We use this word 'rogue' quite often to talk about objects or people.

ما اغلب از این کلمه "سرکش" برای صحبت در مورد اشیا یا افراد استفاده می کنیم.

For example, a 'rogue' employee: if you have a rogue employee,

به عنوان مثال، یک کارمند "سرکش": اگر شما یک کارمند سرکش دارید،

they're maybe doing something that's going to cause damage

آنها ممکن است کاری انجام دهند که باعث آسیب

or dangerous actions.

یا اقدامات خطرناک شود.

For example, they may be trying to sabotage

به عنوان مثال، آنها ممکن است در تلاش برای خرابکاری

or steal secrets from the company.

یا سرقت اسرار از شرکت باشند.

If you have a 'rogue' company or a 'rogue' firm,

اگر شما یک شرکت «سرکش» یا یک شرکت «سرکش» دارید،

maybe they are behaving or trading in a bad way,

شاید آنها رفتار یا تجارت

selling bad products, for example.

بدی دارند، مثلاً محصولات بدی را می فروشند.

We also hear it when we talk about secret agents.

زمانی که در مورد ماموران مخفی صحبت می کنیم، آن را می شنویم .

You can have a 'rogue' secret agent or a 'rogue' spy.

شما می توانید یک مامور مخفی "سرکش" یا یک جاسوس "سرکش" داشته باشید.

Maybe they're selling secrets to the enemy.

شاید دارند اسرار را به دشمن می فروشند.

This all sounds very negative.

همه اینها خیلی منفی به نظر می رسد.

Is 'rogue' a negative word or can it be used in a positive way?

آیا "سرکش" یک کلمه منفی است یا می توان از آن به صورت مثبت استفاده کرد؟

Yeah, quite... quite... quite commonly it is used negatively.

بله، کاملا... کاملاً... معمولاً به صورت منفی استفاده می شود.

You can also, in some instances, use it positively.

همچنین در برخی موارد می توانید از آن به طور مثبت استفاده کنید.

For example, police officers: you have some police officers

به عنوان مثال، افسران پلیس: شما چند افسر پلیس دارید

and they're given some orders,

و به آنها دستوراتی داده می شود،

but they decide to go against their orders.

اما آنها تصمیم می گیرند برخلاف دستورات خود عمل کنند.

They go 'rogue' and they maybe save people from a building.

آنها "سرکش" می کنند و شاید مردم را از یک ساختمان نجات دهند.

So, they... they... they...

بنابراین، آنها... آنها... آنها...

they don't follow their orders and they go and help other people.

دستورات آنها را اجرا نمی کنند و می روند و به دیگران کمک می کنند.

They... they go 'rogue'.

آنها... «سرکش» می شوند.

And we can talk about 'rogue' countries as well.

و ما می توانیم در مورد کشورهای "سرکش" نیز صحبت کنیم.

Yes, you can. A country that's not behaving in an...

بله، تو میتونی. کشوری که به روشی

in an expected way — in a normal way.

که انتظار می رود رفتار نمی کند - به شیوه ای عادی.

And the verb commonly used with 'rogue' is 'go rogue': to 'go rogue'.

و فعل متداول با 'سرکش' 'رفتن سرکش' است: به 'سرکش رفتن'.

OK. Thanks for that, Roy. Let's have a summary:

خوب. برای آن متشکرم، روی. بیایید خلاصه ای داشته باشیم

We've been to space before in News Review.

: قبلاً در News Review به فضا رفته بودیم .

Last time we went there was to find some space wine.

آخرین باری که به آنجا رفتیم برای یافتن مقداری شراب فضایی بود.

Tell us more, Roy.

بیشتر به ما بگو، روی.

All you need to do to watch this story is click the link

تنها کاری که برای تماشای این داستان باید انجام دهید این است که روی لینک

in the description below.

در توضیحات زیر کلیک کنید.

Great. OK. Let's have a look at your next news headline please.

عالی. خوب. لطفا نگاهی به تیتر اخبار بعدی شما بیاندازیم.

OK. So, our next headline comes from Euronews and it reads:

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از یورونیوز می‌آید و می‌خواند:

So, that's 'collision course' — on a path which will result in impact.

بنابراین، این «مسیر برخورد» است - در مسیری که منجر به تأثیر خواهد شد.

So, a two-word expression.

بنابراین، یک عبارت دو کلمه ای.

First word: 'collision' — C-O-L-L-I-S-I-O-N.

کلمه اول: "برخورد" - C-O-L-L-I-S-I-O-N.

Second word: 'course' — C-O-U-R-S-E.

کلمه دوم: "دوره" - C-O-U-R-S-E.

And it means on a path, or going in a direction,

و به معنای در مسیری یا رفتن به سمتی است

that will result in an accident

که منجر به تصادف می شود

and this expression is commonly used with the preposition 'on':

و این عبارت معمولاً با حرف اضافه "در" استفاده می شود:

'on a collision course'.

"در مسیر برخورد".

OK. Now, I've heard this expression used in the movies,

خوب. اکنون، من این عبارت را در فیلم‌ها شنیده‌ام،

in a kind of action film or a disaster movie,

در نوعی فیلم اکشن یا فیلم فاجعه‌ای،

when for example two aircraft are heading towards each other:

زمانی که برای مثال دو هواپیما به سمت یکدیگر می‌روند:

they're on a 'collision course'. Is that right?

آنها در یک «مسیر برخورد» هستند. درست است؟

Yeah, that's right. So, for example,

آره درست است. بنابراین، برای مثال،

one object is potentially moving — like a plane —

یک جسم به طور بالقوه در حال حرکت است - مانند یک هواپیما -

in the direction of something — for example, a mountain —

در جهت چیزی - به عنوان مثال، یک کوه -

and if they don't change their direction, if they don't change their way,

و اگر آنها جهت خود را تغییر ندهند، اگر مسیر خود را تغییر ندهند،

they are on a 'collision course' and they will hit.

در یک مسیر هستند. "کورس برخورد" و آنها ضربه خواهند زد.

It could also be two objects moving towards each other

همچنین ممکن است دو جسم در حال حرکت به سمت یکدیگر

that are going to have an accident

باشند که قرار است تصادف کنند

and we commonly use it for talking about things like cars,

و ما معمولاً از آن برای صحبت در مورد چیزهایی مانند اتومبیل،

trains, moving objects.

قطار، اجسام متحرک استفاده می کنیم.

What about two people? If they're going to head towards each other,

دو نفر چطور؟ اگر قرار است به سمت یکدیگر بروند، با

bump into each other, are they on a 'collision course'?

یکدیگر برخورد کنند، آیا در مسیر برخورد هستند؟

Is that a kind of literal meaning?

آیا این یک نوع معنای لغوی است؟

Well, I suppose you could if they've both got, like, trays of drinks

خب، فکر می‌کنم اگر هر دو سینی نوشیدنی داشته باشند

and they can't see and it's going to, you know...

و نتوانند ببینند و می‌توانند ببینند، می‌توانی...

they're both going towards each other and they're going to hit,

هر دو به سمت هم می‌روند و می‌زنند،

but it's not common that we would use...

اما معمول نیست که ما از آن استفاده کنیم...

say they're on a 'collision course'.

بگوییم آنها در یک "مسیر برخورد" هستند.

We do use it more non-literally, when we're talking about two people

وقتی در مورد دو نفر صحبت می کنیم

who are maybe heading towards a big argument or a fight.

که ممکن است به سمت یک بحث یا دعوای بزرگ پیش بروند، ما بیشتر از آن به صورت غیر تحت اللفظی استفاده می کنیم.

You could say they are on a 'collision course'.

می توان گفت که آنها در یک «مسیر برخورد» هستند.

OK. Unlike us, Roy, of course — never on a 'collision course'.

خوب. بر خلاف ما، روی، البته - هرگز در یک "مسیر برخورد".

Never.

هرگز.

OK. Thank you for that. Let's have a summary:

خوب. بابت آن تشکر می کنم. بیایید خلاصه ای داشته باشیم:

In our 6 Minute English programme

در برنامه انگلیسی 6 دقیقه ای خود

we talked about astronauts possibly going on strike.

درباره احتمال اعتصاب فضانوردان صحبت کردیم .

How can we find out more, Roy?

چگونه می توانیم بیشتر بدانیم، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

Yeah. Great. Let's have a look at your next headline now please.

آره عالی. لطفاً اکنون به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. So, our next headline comes from the Daily Sabah and it reads:

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از دیلی صباح می آید و می گوید:

So, the word is 'calculate' — come to a conclusion.

بنابراین، کلمه "محاسبه" است - به یک نتیجه برسید.

Yes. So, this word is 'calculate'

آره. پس این کلمه «محاسبه» است

and it is spelt C-A-L-C-U-L-A-T-E

و به صورت ج-ا-ل-ج-و-ل-ال-ا-ت-ه نوشته می شود

and it means arrive at a conclusion or understanding.

و به معنای رسیدن به نتیجه یا تفاهم است.

Now, 'calculate' — this is something... something to do with maths, isn't it?

حالا، «محاسبه کن» - این چیزی است که به ریاضیات مربوط می شود، اینطور نیست؟

Adding up numbers.

جمع کردن اعداد

Yeah, quite commonly.

بله، معمولاً

So, we 'calculate' sums or mathematical equations.

بنابراین، ما مجموع یا معادلات ریاضی را "محاسبه" می کنیم.

So, for example, 1 + 1...

مثلاً 1 + 1...

I calculate that and it is... 2.

من آن را محاسبه می کنم و می شود ...

It often involves numbers or information.

2. اغلب شامل اعداد یا اطلاعات می شود.

Now, a synonym of this and it's more informal —

اکنون، مترادف این و غیررسمی‌تر است -

a phrasal verb — is to 'work out'.

یک فعل عبارتی - "کار کردن".

So, you 'work out' an equation or you 'work out' a sum.

بنابراین، شما یک معادله را "به کار می گیرید" یا یک مجموع را "به کار می گیرید".

And if people can't 'work out' a sum in their heads,

و اگر مردم نتوانند مبلغی را در ذهن خود «کار کنند» ،

they use a 'calculator'.

از «ماشین حساب» استفاده می کنند.

They do indeed. I use 'calculators' all the time.

آنها واقعاً انجام می دهند. من همیشه از "ماشین حساب" استفاده می کنم.

I am terrible at maths, which is why I said 1 + 1!

من در ریاضیات وحشتناک هستم برای همین گفتم 1 + 1!

I'm an English teacher, not a maths teacher.

من معلم انگلیسی هستم نه معلم ریاضی.

But, yeah, that's right: you use a 'calculator' to work that out.

اما، بله، درست است: شما از یک "ماشین حساب" برای حل آن استفاده می کنید.

Now, in the headline 'calculate' is being used, as I said, as a verb

حالا در تیتر «محاسبه» همان طور که گفتم به عنوان فعل استفاده می شود

and it means to reach an understanding or to arrive at a conclusion.

و به معنای رسیدن به تفاهم یا نتیجه گیری است.

And it's probably involving maths;

و احتمالاً شامل ریاضیات است.

they were working out the angle or the speed of the rocket.

آنها در حال بررسی زاویه یا سرعت موشک بودند.

So, we also use it to talk about a person.

بنابراین، ما همچنین از آن برای صحبت در مورد یک شخص استفاده می کنیم.

We do, but it's a very different meaning.

ما انجام می دهیم، اما معنای بسیار متفاوتی دارد.

You can say somebody is a 'calculating' person

شما می توانید بگویید کسی یک فرد "محاسبه کننده" است

or they are 'calculating' and it's usually negative.

یا "محاسبه کننده" است و معمولاً منفی است.

It means they're maybe plotting and scheming.

این بدان معنی است که آنها ممکن است نقشه و نقشه می کشند.

They're trying to control a situation for their benefit

آنها سعی می کنند یک موقعیت را به نفع خود کنترل کنند

and, as I say, it's usually negative.

و همانطور که می گویم معمولاً منفی است.

Yes, very good. OK. Let's have a summary:

بله خیلی خوبه خوب. بیایید یک خلاصه داشته باشیم:

OK. Roy, it's time now for you to recap

خوب. روی، اکنون وقت آن است

the words and expressions that we've talked about today please.

که کلمات و عباراتی را که امروز در مورد آنها صحبت کردیم را مرور کنید.

Yes, we had 'rogue' — describes something that behaves abnormally,

بله، ما "سرکش" داشتیم - چیزی را توصیف می کند که غیرعادی رفتار می کند،

often in a way that causes damage.

اغلب به گونه ای که باعث آسیب می شود.

We had 'collision course' — on a path which will result in impact.

ما "مسیر برخورد" داشتیم - در مسیری که منجر به ضربه خواهد شد.

And we had 'calculate' — come to a conclusion.

و ما "محاسبه" داشتیم - به یک نتیجه رسیدیم.

Now, if you want to test yourself on the understanding of this vocabulary,

اکنون، اگر می‌خواهید خودتان را در درک این واژگان آزمایش کنید،

we have a quiz that's on our website at bbclearningenglish.com

ما یک مسابقه امتحانی داریم که در وب‌سایت ما به نشانی bbclearningenglish.com وجود دارد

and that's also the place to go to

و همچنین جایی است که باید به آن بروید

to check out all our other Learning English materials.

تا همه مطالب دیگر آموزش انگلیسی ما را بررسی کنید .

And of course we're all across social media.

و البته همه ما در رسانه های اجتماعی هستیم.

Well, that's all for today's News Review.

خوب، این همه برای بررسی اخبار امروز است.

Thank you for watching and we'll see you next time.

از تماشای شما متشکرم و دفعه بعد شما را خواهیم دید.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.

Bye!

خدا حافظ!