Translating recipes - 6 Minute English

Hello, this is 6 Minute English from BBC Learning English. I'm Sam.

سلام، این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من سام هستم

And I'm Rob. The British are not famous

و من راب هستم. انگلیسی ها نه

for their food or rather they are famous,

به خاطر غذایشان یا بهتر است بگوییم معروف هستند،

but for bad food.

بلکه به خاطر غذای بد معروف هستند.

While French and Italian cooking is admired around the world,

در حالی که آشپزی فرانسوی و ایتالیایی در سرتاسر جهان مورد تحسین قرار می گیرد

the UK has a reputation for overboiled vegetables,

، بریتانیا به خاطر سبزیجات پخته شده،

mushy peas and black pudding, a dish made from pig's blood.

نخود فرنگی و پودینگ سیاه ، غذایی که از خون خوک درست می شود، شهرت دارد.

Oh, that doesn't sound very tasty,

اوه، این خیلی خوشمزه به نظر نمی رسد،

does it? But

نه؟ اما

I don't think our reputation for bad cooking is still true today,

من فکر نمی کنم شهرت ما برای آشپزی بد امروز هم صادق باشد،

Sam. The last twenty years have seen big changes as Brits have fallen

سام. در بیست سال گذشته شاهد تغییرات بزرگی بوده ایم زیرا بریتانیایی

in love with international foods like Indian curry and Asian rice dishes

ها عاشق غذاهای بین المللی مانند کاری هندی و غذاهای برنج آسیایی

and with non-traditional cooking like vegetarian and vegan food.

و آشپزی غیر سنتی مانند غذاهای گیاهی و گیاهی شده اند.

Some of the most popular food in Britain comes from other countries

برخی از محبوب ترین غذاها در بریتانیا از کشورهای دیگر می آیند

and includes the recipes, flavours and tastes of those faraway places.

و شامل دستور العمل ها، طعم ها و مزه های آن مکان های دور هستند.

But how do recipes and cooking ideas from all over the world make their way

اما چگونه دستور العمل ها و ایده های آشپزی از سراسر جهان

onto the British dining table? In this programme,

به میز ناهار خوری بریتانیا راه پیدا می کنند؟ در این برنامه،

we'll be finding out.

ما متوجه خواهیم شد.

We'll be meeting the recipe translators.

ما با مترجمان دستور غذا ملاقات خواهیم کرد.

These chefs translate recipes -

این سرآشپزها دستور العمل ها

the instructions, explaining how to combine the different items -

- دستورالعمل ها، توضیح نحوه ترکیب اقلام مختلف

the ingredients they will cook, from their own language

- موادی که می پزند را از زبان خودشان

into English, and of course

به انگلیسی ترجمه می کنند، و البته

we'll be learning some new vocabulary as well.

ما واژگان جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

Sounds good Rob, but first,

خوب به نظر می رسد راب، اما ابتدا

I have a question for you.

یک سوال از شما دارم.

It may be true that British cooking is better than it used to be,

شاید درست باشد که آشپزی بریتانیایی بهتر از گذشته است،

but there's still some pretty bad food out there.

اما هنوز هم غذاهای بسیار بدی وجود دارد.

So, according to a 2019 YouGov survey,

بنابراین، طبق نظرسنجی YouGov در سال 2019،

which UK Food was voted the worst?

کدام غذای بریتانیا بدترین رای داده است؟

Was it a) steak and kidney pies.

الف) استیک و کیک کلیوی.

b) Scotch eggs, or c) haggis?

ب) تخم مرغ اسکاچ، یا ج) هاگیس؟

Oh, I've got to say, Scotch eggs.

اوه، باید بگویم، تخم مرغ اسکاچ.

I've never liked them that much.

من هرگز آنها را آنقدر دوست نداشتم.

OK, all right Rob,

بسیار خوب، راب،

I will reveal the answer later in the programme.

پاسخ را بعداً در برنامه فاش خواهم کرد.

Now, as anyone who speaks more than one language knows, translating involves more

اکنون، همانطور که هر کسی که بیش از یک زبان صحبت می‌کند، می‌داند، ترجمه به چیزی بیش

than getting the dictionary out. Recipe translators need

از بیرون آوردن فرهنگ لغت نیاز دارد. مترجمان دستور

to know the vocabulary for different ingredients and cooking techniques,

غذا باید واژگان مواد مختلف و تکنیک های آشپزی را بدانند و

while also preserving the heart of the recipe.

در عین حال قلب دستور غذا را نیز حفظ کنند.

Listen as BBC

به عنوان

World Service programme, The Food Chain, talks with recipe translator,

برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، زنجیره غذایی ، با مترجم دستور غذا،

Rosa Llopis.

رزا لوپیس، صحبت کنید.

Long story short,

خلاصه،

I began to work as an interpreter for Le Cordon Bleu,

من به عنوان مترجم برای Le Cordon Bleu،

the French cuisine school, and I realised that there was no,

مدرسه آشپزی فرانسوی، شروع به کار کردم و متوجه

I mean, no such specialisation in Spain.

شدم که چنین تخصصی در اسپانیا وجود ندارد.

at least, like in gastronomy or cooking translation.

حداقل، مانند ترجمه غذا یا آشپزی.

Recipe translation is closely connected to gastronomy,

ترجمه دستور غذا ارتباط نزدیکی با غذا

the art and knowledge involved in preparing and eating good food.

شناسی، هنر و دانش مربوط به تهیه و خوردن غذای خوب دارد.

This is contained in a country's traditional recipes, written in

این در دستور العمل های سنتی یک کشور وجود دارد که به زبان آن کشور نوشته شده

its own language, not English, hence Rosa's decision to specialise in recipe

است، نه انگلیسی، از این رو روزا تصمیم گرفت در ترجمه دستور پخت تخصص پیدا کند

translation. If you specialise in a subject, you focus on studying

. اگر در یک موضوع تخصص دارید، روی مطالعه

and learning all about it.

و یادگیری همه چیز در مورد آن تمرکز می کنید.

When Rosa is asked

وقتی از رزا می پرسند

how she became a recipe translator.

که چگونه مترجم دستور غذا شد؟

She begins by saying 'to cut a long story short'.

او با این جمله شروع می‌کند که «یک داستان طولانی را کوتاه کنم».

This phrase can be used when you are explaining what happened in a few words

این عبارت را می توان زمانی استفاده کرد که شما در حال توضیح آنچه اتفاق افتاده در چند کلمه

without giving all the details.

بدون ارائه تمام جزئیات هستید.

Like most recipe translators, Rosa's goal is to produce a cookbook

مانند بسیاری از مترجمان دستور غذا، هدف رزا تولید یک کتاب آشپزی

in English, containing the best recipes from her own country, Spain.

به زبان انگلیسی است که حاوی بهترین دستور العمل ها از کشور خودش، اسپانیا باشد.

But doing this is not so easy as she explained to BBC

اما انجام این کار آنچنان که او به

World Service programme, The Food Chain.

برنامه سرویس جهانی بی بی سی، زنجیره غذایی توضیح داد، آسان نیست.

If my readers

اگر خوانندگان من

can’t replicate those recipes, they won’t buy the book,

نتوانند آن دستور العمل ها را تکرار کنند، کتاب را نمی خرند،

so what I mean is,

بنابراین منظور من این

I don't only have to find, for instance, the translation of the name

است که، برای مثال، فقط باید ترجمه

of an ingredient.

نام یک ماده را پیدا کنم.

If it's an ingredient that we don't use or we don't have in Spain,

اگر این ماده‌ای است که در اسپانیا از آن استفاده نمی‌کنیم یا آن را نداریم،

I always try to offer an alternative, so they can mimic the flavour or the results

من همیشه سعی می‌کنم یک جایگزین ارائه کنم، تا بتوانند طعم یا نتایج را تقلید کنند

Rosa's cookbook allows readers to replicate her dishes - to make them again

کتاب آشپزی رزا به خوانندگان اجازه می‌دهد غذاهای او را تکرار کنند - تا دوباره آنها را درست کنند

in exactly the same way.

. دقیقا به همین صورت

But this isn't easy when the recipe includes ingredients

اما این آسان نیست وقتی دستور غذا شامل موادی باشد

which are difficult to find - something like lemon grass, which is used

که یافتن آنها دشوار است - چیزی مانند علف لیمو که

in some Spanish cooking,

در برخی از آشپزی اسپانیایی استفاده

but can be hard to find in the shops.

می شود، اما پیدا کردن آن در مغازه ها سخت است.

For this reason, Rosa gives an alternative - a substitute ingredient -

به همین دلیل، رزا یک جایگزین - یک ماده جایگزین -

which mimics or copies

ارائه می دهد

the flavour of a certain food. To mimic the flavour of lemon grass for example,

که طعم یک غذای خاص را تقلید یا کپی می کند. به عنوان مثال، برای تقلید از طعم علف لیمو،

she recommends using lemon juice.

او استفاده از آب لیمو را توصیه می کند.

It's not easy work,

کار آسانی نیست،

but thanks to recipe translators

اما به لطف مترجمان دستور العمل

like Rosa, people here in the UK can cook something a little tastier

مانند رزا، مردم اینجا در بریتانیا می توانند چیزی کمی خوشمزه

than meat and boiled vegetables.

تر از گوشت و سبزیجات آب پز بپزند.

Speaking of which, it's time to reveal the answer to my question, Rob.

وقتی صحبت از آن شد، وقت آن است که پاسخ سوالم را فاش کنم، راب.

Yes, you asked which food was voted the worst by a recent UK YouGov survey,

بله، شما پرسیدید که در نظرسنجی اخیر YouGov در بریتانیا کدام غذا بدترین رای داده است،

and I said it was Scotch eggs - that's boiled eggs wrapped in sausage meat

و من گفتم این تخم مرغ اسکاچ است - این تخم مرغ آب پز است که در گوشت سوسیس

and breadcrumbs. Yuck!

و پودر سوخاری پیچیده شده است. اوه!

In fact, the correct answer was c) haggis - which doesn't sound much nicer

در واقع، پاسخ صحیح ج) هاگیس بود - که خیلی زیباتر به نظر نمی رسد

because the Scottish dish,

زیرا غذای اسکاتلندی،

haggis, is made using a sheep's stomach.

هاگیس، با استفاده از شکم گوسفند درست می شود.

Oh yuck. OK, let's quickly move on to recap the vocabulary

اوه اوه خوب، بیایید به سرعت واژگانی

we have learnt from this programme, starting with 'ingredient',

را که از این برنامه آموخته‌ایم، با «مواد تشکیل دهنده» شروع کنیم،

an item of food

یک ماده غذایی

that is combined with other food to prepare a particular dish.

که برای تهیه یک غذای خاص با غذای دیگر ترکیب می‌شود.

'Gastronomy' is the art and knowledge involved in preparing

«غذا» هنر و دانشی است که در تهیه

and eating good food. If you 'specialise'

و خوردن غذای خوب دخیل است. اگر در چیزی «متخصص»

in something, you have spent time studying and learning all about

هستید، زمانی را صرف مطالعه و یادگیری همه چیز در مورد

it, becoming an expert in that subject.  

آن کرده اید و در آن موضوع متخصص شده اید.

The phrase 'to cut a long story short' is used in British English,

عبارت 'to cut a long story short ' در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود،

when you want to explain what happened in a few words

زمانی که می خواهید آنچه را که اتفاق افتاده در چند کلمه توضیح دهید

without giving all the details. To 'replicate' something means to make

بدون اینکه همه جزئیات را ارائه دهید. "تکثیر" چیزی به معنای ساختن

or do it again in exactly the same way.

یا انجام مجدد آن دقیقاً به همان روش است.

And finally to 'mimic' something means to copy the way in which it is done,

و در نهایت «تقلید» چیزی به معنای کپی کردن روشی است که در آن انجام شده است،

sometimes in a funny way.

گاهی اوقات به روشی خنده دار.

Well, once again our six minutes are up. Bye for now.

خوب، یک بار دیگر شش دقیقه ما تمام شد. فعلا خداحافظ.

Bye bye.

خداحافظ.