Advanced English Conversation Lesson

461,684 views ・ 2018-06-28

Speak English With Vanessa


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:02
Vanessa: Hello, hello.
0
2180
1640
ونسا: سلام، سلام.
00:03
Welcome to today's live English lesson here on the Speak English With Vanessa YouTube
1
3820
6150
به درس زنده انگلیسی امروز در اینجا در کانال YouTube Speak English With Vanessa خوش آمدید
00:09
channel.
2
9970
1010
.
00:10
Thank you so much for joining me.
3
10980
1360
از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.
00:12
I'm here with my husband, Dan.
4
12340
1640
من اینجا با شوهرم دن هستم.
00:13
Dan: Hello.
5
13980
1000
دن: سلام.
00:14
Vanessa: And we're going to having a natural conversation about emotions today, so I hope
6
14980
5280
ونسا: و امروز قرار است یک گفتگوی طبیعی در مورد احساسات داشته باشیم، بنابراین
00:20
that you'll learn some new words.
7
20260
2010
امیدوارم که چند کلمه جدید یاد بگیرید.
00:22
If we use any new expressions we're going to explain them as we go.
8
22270
4040
اگر از عبارات جدیدی استفاده کنیم، در حین حرکت آنها را توضیح خواهیم داد.
00:26
It's going to be pretty spontaneous.
9
26310
2300
بسیار خود به خود خواهد بود.
00:28
We have a couple questions to talk about, but it's not so planned, so I hope that your
10
28610
4510
ما چند سوال داریم که در مورد آنها صحبت می کنیم، اما آنقدرها برنامه ریزی نشده است، بنابراین امیدوارم که
00:33
listening skills will be tested and you'll just have a good time.
11
33120
3950
مهارت شنیداری شما مورد آزمایش قرار گیرد و فقط اوقات خوبی را سپری کنید.
00:37
If you enjoy this live lesson with us together having a conversation, talking about vocabulary,
12
37070
6650
اگر از این درس زنده با ما با هم صحبت می کنیم و در مورد واژگان صحبت
00:43
we do this every month in the Fearless Fluency Club.
13
43720
3950
می کنیم، این کار را هر ماه در باشگاه تسلط بی باک انجام می دهیم .
00:47
Dan helps me to explain the monthly vocabulary expressions.
14
47670
4069
دن به من کمک می کند تا عبارات واژگان ماهانه را توضیح دهم .
00:51
So you can join the Fearless Fluency Club for $5 for the first month with the coupon
15
51739
4971
بنابراین می‌توانید با کد کوپن NEW و پیوندی در توضیحات، با قیمت 5 دلار در ماه اول به باشگاه تسلط بی‌باک بپیوندید
00:56
code NEW and there's a link in the description.
16
56710
2040
.
00:58
So thank you everyone who is here to join to talk with me live.
17
58750
3649
بنابراین از همه کسانی که برای پیوستن به گفتگو با من به صورت زنده حضور دارند تشکر می کنم.
01:02
I'm glad that you're joining from all around the world, we can see friends from Brazil,
18
62399
6141
خوشحالم که شما از سرتاسر جهان به آن ملحق می شوید ، ما می توانیم دوستانی از برزیل،
01:08
from Poland, from France, from Indonesia.
19
68540
2430
لهستان، فرانسه و اندونزی ببینیم.
01:10
Thank you so much for joining me.
20
70970
1460
از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.
01:12
I'd like to start with a question for Dan.
21
72430
2630
من می خواهم با یک سوال از دن شروع کنم.
01:15
Dan: We're going to talk about being emotional.
22
75060
2510
دن: ما در مورد احساساتی بودن صحبت خواهیم کرد.
01:17
Vanessa: Yes, having emotions, because everyone has emotions.
23
77570
3810
ونسا: بله، داشتن احساسات، زیرا همه احساسات دارند.
01:21
Dan: I don't know.
24
81380
1000
دن: نمی دونم.
01:22
Vanessa: We'll see, we'll see.
25
82380
2680
ونسا: خواهیم دید، خواهیم دید.
01:25
I thought we'd start with positive emotion question.
26
85060
2840
فکر کردم با سوال احساسات مثبت شروع کنیم .
01:27
I want to know what something that makes you feel excited.
27
87900
2500
من می خواهم بدانم چه چیزی باعث می شود شما احساس هیجان کنید.
01:30
Dan: Excited?
28
90400
1000
دن: هیجان زده؟
01:31
Vanessa: Yes, yes.
29
91400
1310
ونسا: بله، بله.
01:32
Dan: Well, the first thing that came to my mind was food.
30
92710
3450
دن: خب، اولین چیزی که به ذهنم رسید غذا بود.
01:36
Vanessa: I agree.
31
96160
1000
ونسا: موافقم.
01:37
Dan: I mean, food is so exciting.
32
97160
3430
دن: منظورم اینه که غذا خیلی هیجان انگیزه.
01:40
If you're really hungry and you see a hamburger in front of you, you get really, really excited.
33
100590
5020
اگر واقعا گرسنه هستید و یک همبرگر در مقابل خود می بینید، واقعاً هیجان زده می شوید.
01:45
Vanessa: I want to know, do you get excited by food?
34
105610
3820
ونسا: می‌خواهم بدانم، آیا با غذا هیجان‌زده می‌شوی؟
01:49
So in this sentence that Dan just said, he said, "I get excited by" something.
35
109430
5740
بنابراین در این جمله ای که دن فقط گفت، او گفت: "من از چیزی هیجان زده می شوم".
01:55
"I get excited by food."
36
115170
2460
"من با غذا هیجان زده می شوم."
01:57
Or, "I get excited when I see food."
37
117630
3350
یا «وقتی غذا می بینم هیجان زده می شوم».
02:00
So what about for you, can you make a sentence using this sentence structure?
38
120980
3029
پس برای شما چطور، آیا می توانید با استفاده از این ساختار جمله جمله بسازید؟
02:04
For me, I get excited when I smell delicious food.
39
124009
4480
برای من وقتی غذای خوشمزه را بو می کنم هیجان زده می شوم .
02:08
Dan: Mm-hmm (affirmative).
40
128489
1000
دان: مم-هم (تأیید کننده).
02:09
Vanessa: It's really exciting for me.
41
129489
1020
ونسا: برای من واقعا هیجان انگیز است.
02:10
In fact, a couple days ago I was cleaning out my closet and I found an old journal that
42
130509
7971
در واقع، چند روز پیش داشتم کمد لباسم را تمیز می کردم و یک مجله قدیمی پیدا
02:18
I wrote when I was seven years old.
43
138480
2839
کردم که در هفت سالگی نوشتم.
02:21
Dan: Did you write a poem to food?
44
141319
1870
دن: برای غذا شعری نوشتی؟
02:23
Vanessa: I wrote a lot about food.
45
143189
1770
ونسا: من در مورد غذا زیاد نوشتم.
02:24
I think every- Dan: Dear pizza, I love you with all my heart.
46
144959
3491
فکر می کنم هر- دن: پیتزای عزیز، با تمام وجودم دوستت دارم.
02:28
Vanessa: It was almost like that.
47
148450
1530
ونسا: تقریبا همینطور بود.
02:29
I wrote about apples, I wrote about ice cream, I wrote about lots of food because as a kid,
48
149980
6089
من در مورد سیب نوشتم، درباره بستنی نوشتم، در مورد غذای زیاد نوشتم، زیرا در کودکی،
02:36
I don't know, it's exciting, right?
49
156069
2670
نمی دانم، هیجان انگیز است، درست است؟
02:38
Dan: You know, when I was looking at your journals I remember you were very excited
50
158739
4071
دن: میدونی، وقتی داشتم به دفترچه هایت نگاه میکردم، یادم میاد که خیلی
02:42
about boys.
51
162810
1050
در مورد پسرها هیجان زده بودی.
02:43
Vanessa: Oh.
52
163860
1049
ونسا: اوه
02:44
Dan: She had her little boyfriends.
53
164909
2690
دن: او دوست پسرهای کوچکش را داشت.
02:47
They weren't really boyfriends, she was viewing them from afar.
54
167599
3720
آنها واقعاً دوست پسر نبودند، او از دور آنها را تماشا می کرد.
02:51
Vanessa: Just from afar, just from afar. Dan: Yes.
55
171319
2301
ونسا: فقط از دور، فقط از دور. دن: بله.
02:53
She would say, one journal said, "And you were looking at you know who."
56
173620
4449
او می‌گفت، یکی از ژورنال‌ها می‌گفت: "و تو به آن نگاه می‌کردی که می‌دانی کیست."
02:58
Vanessa: Oh.
57
178069
1000
ونسا: اوه
02:59
Dan: I don't know who that was.
58
179069
1670
دن: نمی دونم کی بود.
03:00
Vanessa: So can you explain what "you know who" means?
59
180739
2301
ونسا: پس می‌توانید توضیح دهید که «می‌دانی کی» یعنی چه؟
03:03
We're getting to another question here, which is about embarrassment.
60
183040
3750
در اینجا به سؤال دیگری می رسیم که در مورد خجالت است.
03:06
I feel embarrassed.
61
186790
1000
من احساس خجالت می کنم.
03:07
Dan: Yeah.
62
187790
1000
دن: آره
03:08
But "you know who" just means you don't want to say who it is, so it's a secret.
63
188790
3909
اما "میدونی کیه" فقط به این معنیه که نمیخوای بگی کیه، پس یک راز هست.
03:12
Its kind of like in Harry Potter, have you ever read Harry Potter where the book says,
64
192699
5330
شبیه هری پاتر است، آیا تا به حال هری پاتر را خوانده اید که در آن کتاب آمده است:
03:18
"He who shall not be named?"
65
198029
1591
"کسی که نامش فاش نشود؟"
03:19
Vanessa: Oh, so in Harry Potter- Dan: But it's kind of the opposite of that,
66
199620
4500
ونسا: اوه، پس در هری پاتر- دن: اما به نوعی برعکس آن است،
03:24
it's not a bad guy.
67
204120
1000
آدم بدی نیست.
03:25
Vanessa: It's not a bad guy, but it's someone who's secret, you're trying to not say their
68
205120
3299
ونسا: این پسر بدی نیست، اما این کسی است که راز است، شما سعی می کنید
03:28
name.
69
208419
1000
نام او را نگویید.
03:29
So in Harry Potter, Voldemort, you're not supposed to say his name, so they might say,
70
209419
4841
بنابراین در هری پاتر، ولدمورت، قرار نیست شما نام او را بگویید، بنابراین آنها ممکن است بگویند،
03:34
"Oh, I see you know who."
71
214260
2530
"اوه، می بینم که شما می دانید چه کسی."
03:36
And that just means you don't want to say his name.
72
216790
2460
و این فقط به این معنی است که شما نمی خواهید نام او را بگویید.
03:39
So you could say this for someone you're talking about but you don't really want to say their
73
219250
5989
بنابراین می توانید این را برای کسی که در مورد او صحبت می کنید بگویید اما واقعاً نمی خواهید
03:45
name specifically.
74
225239
1000
نام او را به طور خاص بگویید.
03:46
And just to let you know, any vocabulary words that we discuss and talk about, after this
75
226239
5140
و فقط برای اطلاع شما، هر کلمه واژگانی که در مورد آن بحث و گفتگو می کنیم، بعد از
03:51
live lesson is finished I'm going to write them in the description below this live lesson
76
231379
4690
اتمام این درس زنده، آنها را در توضیحات زیر این درس زنده می نویسم
03:56
so that you can go down and check them, see the sentence that we used, and kind of get
77
236069
4370
تا بتوانید پایین بروید و آنها را بررسی کنید، جمله را ببینید که ما استفاده کردیم، و به
04:00
a better picture for them, because I know we're going to be talking fast, and talking
78
240439
3420
نوعی تصویر بهتری برای آنها به دست آوردیم، زیرا می دانم که ما سریع صحبت خواهیم کرد و در
04:03
about a lot of things.
79
243859
1300
مورد چیزهای زیادی صحبت خواهیم کرد.
04:05
So I hope that that will be useful to you.
80
245159
5851
بنابراین امیدوارم که برای شما مفید باشد.
04:11
Alright, so let's get started with a more serious question.
81
251010
3849
خوب، پس بیایید با یک سوال جدی تر شروع کنیم .
04:14
I want to know, what's something that annoys you.
82
254859
1981
می خواهم بدانم چه چیزی شما را آزار می دهد؟
04:16
Dan: Serious.
83
256840
1000
دن: جدی.
04:17
Vanessa: Yeah.
84
257840
1000
ونسا: آره.
04:18
Dan: Something that annoys me?
85
258840
1230
دان: چیزی که من را آزار می دهد؟
04:20
Vanessa: Yeah.
86
260070
1000
ونسا: آره.
04:21
Dan: That seriously annoys me?
87
261070
1110
دن: این به طور جدی من را آزار می دهد؟
04:22
Vanessa: Oh it could be something that's kind of silly that annoys you, but it's not so
88
262180
4440
ونسا: اوه، ممکن است چیزی احمقانه باشد که شما را آزار دهد
04:26
happy, it's not excited, you're not happy about it.
89
266620
2460
، اما آنقدرها خوشحال نیست، هیجان‌انگیز نیست، شما از این موضوع خوشحال نیستید .
04:29
Something that annoys you.
90
269080
1000
چیزی که شما را آزار می دهد.
04:30
Dan: A simple thing that annoys me is we used to have this fan in our living room, and the
91
270080
5869
دن: یک چیز ساده که من را آزار می دهد این است که ما قبلاً این پنکه را در اتاق نشیمن خود داشتیم، و
04:35
fan would be spinning and it would make a clicking sound, it would go, "Click, click,
92
275949
6171
پنکه می چرخید و صدای تق تق می داد، "کلیک کنید، کلیک کنید،
04:42
click, click," over, and over, and over again.
93
282120
2260
کلیک کنید، کلیک کنید" را بالا می برد. و بارها و بارها.
04:44
And I could not take that sound, it was so annoying, so I had to turn it off, and then
94
284380
4620
و من نمی توانستم آن صدا را تحمل کنم، خیلی آزار دهنده بود، بنابراین مجبور شدم آن را خاموش کنم، و بعد
04:49
we were hot.
95
289000
1000
ما داغ شدیم.
04:50
Vanessa: It was hot in our house.
96
290000
1000
ونسا: در خانه ما گرم بود.
04:51
Dan: At night, I would rather be hot than hear that sound over and over again.
97
291000
4349
دن: در شب، ترجیح می دهم گرم باشم تا این که بارها و بارها آن صدا را بشنوم.
04:55
Vanessa: So the fan annoyed you.
98
295349
2040
ونسا: پس طرفدار تو را اذیت کرد.
04:57
Dan: Yes.
99
297389
1000
دن: بله.
04:58
Vanessa: And you used a great phrasal verb, "I can't take it."
100
298389
2471
ونسا: و شما از یک فعل عبارتی عالی استفاده کردید، "من نمی توانم آن را تحمل کنم."
05:00
Dan: Yeah, I couldn't take it.
101
300860
1899
دن: آره، نتونستم تحمل کنم.
05:02
Vanessa: Yes.
102
302759
1000
ونسا: بله.
05:03
What does it mean if you say, "My job is so annoying, I can't take it anymore."
103
303759
5530
اگر بگویید «کارم خیلی آزاردهنده است، دیگر طاقت ندارم» یعنی چه؟
05:09
Dan: Yeah, that means you're about to leave the job, or turn something off, or just stop
104
309289
6342
دن: آره، این یعنی میخوای کار رو ترک کنی ، یا چیزی رو خاموش کنی، یا فقط متوقفش کنی
05:15
it, go away.
105
315631
1739
، برو.
05:17
You know, you can't take it.
106
317370
1389
میدونی نمیتونی تحمل کنی
05:18
Vanessa: Yeah, I kind of have this image in my mind of your patience.
107
318759
3560
ونسا: بله، من به نوعی این تصویر را از صبر شما در ذهنم دارم.
05:22
Your patience is lowering, and lowering, and lowering and then all of a sudden you don't
108
322319
4461
صبرت پایین می آید و پایین می آید و پایین می آید و بعد ناگهان
05:26
have any more patience, that's when you can't take it.
109
326780
2669
دیگر حوصله ای نداری، آن وقت است که نمی توانی تحمل کنی .
05:29
Dan: Mm-hmm (affirmative).
110
329449
1000
دان: مم-هم (تأیید کننده).
05:30
Vanessa: Like, "I've tried to be patient, I tried to be patient," and then, "I can't
111
330449
3150
ونسا: مانند، "من سعی کردم صبور باشم، سعی کردم صبور باشم" و سپس "من نمی توانم تحمل
05:33
take it!"
112
333599
1000
کنم!"
05:34
Dan: Yeah.
113
334599
1000
دن: آره
05:35
Do you find me annoying?
114
335599
1651
آیا من را آزار دهنده می دانید؟
05:37
Vanessa: I wouldn't say ... Not usually.
115
337250
5340
ونسا: من نمی گویم... نه معمولا.
05:42
Dan: Well you can't really be married to somebody, well you could, but it wouldn't be a fun marriage.
116
342590
6259
دن: خوب شما واقعا نمی توانید با کسی ازدواج کنید، خوب می توانید، اما این ازدواج سرگرم کننده ای نخواهد بود.
05:48
Vanessa: Yeah, I think that when there's things that you do that annoy me, I usually just
117
348849
3891
ونسا: آره، فکر می‌کنم وقتی کارهایی انجام می‌دهی که مرا آزار می‌دهند، معمولاً
05:52
tell you right away.
118
352740
1220
فوراً به تو می‌گویم.
05:53
Like, "Hey, stop tapping," when he drums on tables and I'm trying to concentrate, "Stop
119
353960
5009
مانند "هی، ضربه زدن را متوقف کن"، زمانی که او بر روی میزها می کوبد و من سعی می کنم تمرکز کنم، "از
05:58
tapping, I need to focus."
120
358969
1521
زدن دست بردارید، باید تمرکز کنم."
06:00
I tell you, I think pretty directly.
121
360490
1780
من به شما می گویم، من خیلی مستقیم فکر می کنم.
06:02
Dan: Yeah.
122
362270
1000
دن: آره
06:03
Vanessa: Do you think so?
123
363270
1090
ونسا: اینطور فکر میکنی؟
06:04
Dan: Yeah, yeah.
124
364360
1000
دن: آره، آره.
06:05
Vanessa: Okay.
125
365360
1000
ونسا: باشه.
06:06
Dan: You're very direct.
126
366360
1000
دن: تو خیلی مستقیم هستی.
06:07
Vanessa: Especially when- Dan: You're not very annoying though.
127
367360
2070
ونسا: مخصوصاً وقتی- دن: تو خیلی آزاردهنده نیستی.
06:09
Vanessa: Oh yeah?
128
369430
1000
ونسا: اوه آره؟
06:10
Dan: Yeah, she's not annoying ever.
129
370430
1540
دن: آره، او هرگز آزاردهنده نیست.
06:11
Vanessa: That's good.
130
371970
1289
ونسا: این خوب است.
06:13
Dan: She's kind of perfect really.
131
373259
2641
دن: او واقعاً کامل است.
06:15
Vanessa: Well you're a little biased.
132
375900
1669
ونسا: خب تو کمی مغرض هستی.
06:17
Dan: I am a little biased.
133
377569
1440
دن: من کمی تعصب دارم.
06:19
Vanessa: Well let's go to the second question.
134
379009
1880
ونسا: خب بریم سراغ سوال دوم.
06:20
Dan: Okay.
135
380889
1000
دن: باشه.
06:21
Vanessa: My second question is, have you ever felt down in the dumps?
136
381889
4221
ونسا: سوال دوم من این است که آیا تا به حال در زباله ها احساس ناراحتی کرده اید؟
06:26
This is an idiom, but I think we can explain it in a ... Just a quick sense, how would
137
386110
9570
این یک اصطلاح است، اما من فکر می‌کنم که می‌توانیم آن را در یک ...
06:35
you explain "down in the dumps?"
138
395680
2040
توضیح دهیم.
06:37
Dan: That means depressed.
139
397720
4449
دن: یعنی افسرده.
06:42
Maybe close to depressed.
140
402169
1370
شاید نزدیک به افسردگی
06:43
Vanessa: You're not- Dan: You're very, very sad.
141
403539
1440
ونسا: تو نیستی- دن: تو خیلی خیلی غمگینی.
06:44
Vanessa: You're not clinically depressed, you're not taking medication, but you're really
142
404979
5021
ونسا: شما از نظر بالینی افسرده نیستید، دارو مصرف نمی کنید، اما واقعاً
06:50
sad.
143
410000
1000
غمگین هستید.
06:51
Dan: You're very, very, very sad.
144
411000
1000
دن: تو خیلی خیلی خیلی غمگینی.
06:52
Vanessa: Yeah.
145
412000
1000
ونسا: آره.
06:53
So this is a kind of more serious question, but-
146
413000
1180
بنابراین این یک نوع سوال جدی‌تر است، اما
06:54
Dan: I know, this is going to get dark.
147
414180
1870
دن: می‌دانم، اینجا تاریک می‌شود.
06:56
Vanessa: Have you ever felt down in the dumps?
148
416050
2389
ونسا: آیا تا به حال در زباله ها احساس ناراحتی کرده اید؟
06:58
And I want to know for you, have you ever felt down in the dumps?
149
418439
3260
و من می خواهم برای شما بدانم، آیا تا به حال در زباله ها احساس ناراحتی کرده اید؟
07:01
Dan: I know that we've been down in the dumps because we were long distance before.
150
421699
5661
دن: من می دانم که ما در زباله دانی بوده ایم زیرا قبلاً مسافت زیادی را طی کرده بودیم.
07:07
Vanessa: Can you explain what that means?
151
427360
1649
ونسا: میشه توضیح بدی یعنی چی؟
07:09
Dan: Yeah.
152
429009
1000
دن: آره
07:10
So if you're in a long distance relationship, you don't live close by.
153
430009
5041
بنابراین اگر در یک رابطه از راه دور هستید، در نزدیکی زندگی نمی کنید.
07:15
Vanessa: It's so hard.
154
435050
1420
ونسا: خیلی سخته.
07:16
Dan: So she was in France and I was in the United States and we were-
155
436470
4220
دان: پس او در فرانسه بود و من در ایالات متحده و ما بودیم-
07:20
Vanessa: Or I was in South Carolina and you were in Tennessee, we're six hours apart.
156
440690
3930
ونسا: یا من در کارولینای جنوبی بودم و تو در تنسی، ما شش ساعت فاصله داریم.
07:24
Then we were an ocean apart for three years.
157
444620
2540
بعد سه سال از هم جدا بودیم.
07:27
Dan: Yeah, so when I was down in the dumps the most it was probably in college when we
158
447160
6159
دن: آره، پس زمانی که من در زباله دانی بودم ، احتمالاً در دانشگاه بود که از
07:33
separated.
159
453319
1780
هم جدا شدیم.
07:35
We were still dating, but we didn't see each other very much, and I had no friends, and
160
455099
5631
ما هنوز هم قرار بودیم، اما زیاد همدیگر را نمی دیدیم ، و من هیچ دوستی نداشتم، و
07:40
I was living alone, and it was a new school, and I watching YouTube videos for the first
161
460730
6450
تنها زندگی می کردم، و مدرسه جدیدی بود، و من برای اولین بار ویدیوهای یوتیوب را
07:47
time about conspiracy theories.
162
467180
1840
در مورد تئوری های توطئه تماشا می کردم.
07:49
Vanessa: And you just go down that- Dan: And I went down a rabbit trail.
163
469020
2810
ونسا: و تو فقط از آن پایین برو- دن: و من از یک مسیر خرگوش پایین رفتم.
07:51
Vanessa: Sad spiral.
164
471830
1000
ونسا: مارپیچ غمگین.
07:52
Dan: Which I don't believe in conspiracy theories.
165
472830
1829
دن: که من به تئوری های توطئه اعتقادی ندارم.
07:54
Vanessa: But, it was a difficult time for you?
166
474659
2991
ونسا: اما، زمان سختی برای شما بود؟
07:57
Dan: Back them I thought the world was upside down.
167
477650
2250
دن: پشت سرشون فکر کردم دنیا وارونه شده .
07:59
Vanessa: Oh no.
168
479900
1000
ونسا: اوه نه.
08:00
So this idiom, "down in the dumps," what is a dump?
169
480900
4669
بنابراین این اصطلاح، "down in the dumps" چیست؟
08:05
So we can kind of get this visual image of dumps.
170
485569
4401
بنابراین ما می توانیم این تصویر بصری از زباله ها را به دست آوریم.
08:09
Dan: I kind of assumed it meant garbage.
171
489970
3130
دن: یه جورایی حدس زدم منظورش زباله بود.
08:13
Vanessa: Yeah, that's what I would say.
172
493100
2149
ونسا: بله، این چیزی است که من می گویم.
08:15
Dan: Trash.
173
495249
1000
دن: سطل زباله.
08:16
Vanessa: When you say- Dan: I'm in the trash.
174
496249
1660
ونسا: وقتی می گویی : دن: من در سطل زباله هستم.
08:17
Vanessa: Yeah, you kind of imagine you're in this really terrible place, it's where
175
497909
4111
ونسا: بله، شما به نوعی تصور می کنید که در این مکان واقعا وحشتناک هستید، جایی است که
08:22
people take their old couches, or their trash, and this is called "the dump."
176
502020
5320
مردم کاناپه های قدیمی یا زباله های خود را می برند، و به این می گویند "سطل زباله".
08:27
So when I was little I remember my dad would say if he had something that the trash man
177
507340
6200
بنابراین وقتی کوچک بودم، یادم می‌آید که پدرم می‌گفت اگر چیزی داشته باشد که سطل
08:33
wouldn't take, maybe some big item or something like that, he would often ask me, "Vanessa,
178
513540
5099
زباله نگیرد، شاید چیز بزرگی یا چیزی شبیه به آن، اغلب از من می‌پرسید: "ونسا
08:38
do you want to go to the dump with me?"
179
518639
2171
، می‌خواهی به زباله‌دان بروی؟ با من؟"
08:40
And I don't know why, but that was so fun for me because it was out in the country,
180
520810
5769
و نمی‌دانم چرا، اما این برای من بسیار سرگرم‌کننده بود، زیرا در خارج از کشور بود،
08:46
and we got to drive on these fun roads, and then we got to throw things into this big
181
526579
5701
و ما مجبور شدیم در این جاده‌های سرگرم‌کننده رانندگی کنیم، و سپس باید چیزها را در این سوراخ بزرگ پرتاب کنیم
08:52
hole.
182
532280
1000
.
08:53
Dan: Oo, yeah.
183
533280
1000
دن: اوه، آره.
08:54
Vanessa: Which is always fun.
184
534280
1499
ونسا: که همیشه سرگرم کننده است.
08:55
So this is the literal dump, D-U-M-P.
185
535779
2971
بنابراین این تخلیه تحت اللفظی، D-U-M-P است.
08:58
We would go to the dump, but if you are figuratively down in the dumps, down in the dumps.
186
538750
6720
ما به زباله دانی می رویم، اما اگر شما به طور مجازی در زباله دانی هستید، پایین در زباله ها.
09:05
It means you're sad?
187
545470
1200
یعنی غمگینی؟
09:06
Dan: Yeah, have you been down in the dumps?
188
546670
2790
دن: آره، تو زباله ها بودی؟
09:09
Vanessa: Yeah, I think that the times that I've been down in the dumps has been in serious
189
549460
4900
ونسا: بله، فکر می‌کنم زمان‌هایی که در زباله‌دانی بودم، در
09:14
situations like family problems, or when we were separated, those kind of relational deep
190
554360
6380
موقعیت‌های جدی مانند مشکلات خانوادگی، یا زمانی که ما از هم جدا شدیم، آن چیزهای عمیق رابطه‌ای بوده
09:20
things.
191
560740
1000
است.
09:21
I feel like I don't get down in the dumps for small things.
192
561740
2610
احساس می کنم برای چیزهای کوچک در زباله دانی پایین نمی روم .
09:24
Dan: Yeah, or- Vanessa: Some people do.
193
564350
1480
دن: آره، یا - ونسا: بعضی ها این کار را می کنند.
09:25
Dan: Or for very long.
194
565830
1350
دن: یا برای مدت طولانی.
09:27
I've never seen Vanessa sad for a long time.
195
567180
3200
من هرگز ونسا را ​​برای مدت طولانی غمگین ندیده بودم.
09:30
Vanessa: Mm, I feel like- Dan: She usually gets happy pretty quickly.
196
570380
3310
ونسا: مام، من احساس می کنم- دن: او معمولاً خیلی زود خوشحال می شود.
09:33
Vanessa: Well it's hard for me to maintain always-
197
573690
2829
ونسا: خب حفظ کردن همیشه برای من سخت است-
09:36
Dan: Sorrow.
198
576519
1241
دن: غم.
09:37
Vanessa: Yeah, always being sad.
199
577760
1780
ونسا: آره، همیشه غمگین بودن.
09:39
I can have a hurt inside that lingers for awhile, but I think that constantly, when
200
579540
6180
ممکن است در درونم صدمه ببینم که برای مدتی باقی می ماند، اما فکر می کنم که مدام
09:45
I got to the store, being sad with the cashier, when I come home and I'm cooking dinner, being
201
585720
4410
وقتی به مغازه می رسم، با صندوقدار غمگین هستم، وقتی به خانه می آیم و در حال پختن شام هستم،
09:50
sad, when I talk with Dan- I can't keep it up for that long.
202
590130
3160
غمگین بودن، وقتی با دان صحبت می کنم. من نمی توانم آن را برای مدت طولانی ادامه دهم.
09:53
I might feel sad inside and- Dan: She can't keep a smile away honestly,
203
593290
3880
من ممکن است از درون غمگین باشم و- دن: او نمی تواند صادقانه لبخندی را از خود دور کند
09:57
it just comes.
204
597170
2350
، فقط می آید.
09:59
Vanessa: Well let's go to the third question, which is, do you get easily embarrassed?
205
599520
7410
ونسا: خب بریم سراغ سوال سوم ، یعنی به راحتی خجالت میکشی؟
10:06
Here I'm using a "get" expression plus an adjective, "get embarrassed."
206
606930
3210
در اینجا من از عبارت "دریافت" به اضافه یک صفت استفاده می کنم، "خجالت بکش".
10:10
Get happy, get hungry, get thirsty.
207
610140
3819
شاد باشید، گرسنه شوید، تشنه شوید.
10:13
But this one is get embarrassed.
208
613959
2161
ولی این یکی خجالت میکشه
10:16
So do you get easily embarrassed?
209
616120
2180
پس آیا به راحتی خجالت میکشید؟
10:18
Dan: No.
210
618300
1000
دن: نه.
10:19
Vanessa: That's what I thought you'd say.
211
619300
1380
ونسا: این چیزی است که فکر می کردم شما بگویید.
10:20
Dan: Yeah, not really.
212
620680
1640
دن: آره، نه واقعا.
10:22
Maybe if I'm thinking about going to a party, or seeing friends, maybe I get a little nervous
213
622320
8470
شاید اگر به رفتن به مهمانی یا دیدن دوستان فکر می کنم، شاید کمی عصبی
10:30
that I'll say something silly, or dumb, or I don't know.
214
630790
4430
می شوم که حرف احمقانه یا احمقانه ای می زنم یا نمی دانم.
10:35
But when I'm actually in a situation with people and I say something, I'll say almost
215
635220
5100
اما وقتی واقعاً در موقعیتی با مردم قرار می‌گیرم و چیزی می‌گویم، تقریباً
10:40
anything and maybe it's kind of silly, and I don't feel embarrassed.
216
640320
3500
هر چیزی را می‌گویم و شاید به نوعی احمقانه باشد، و احساس خجالت نمی‌کنم.
10:43
Vanessa: I feel like you're the kind of person who has a very low embarrassment level.
217
643820
7150
ونسا: من احساس می کنم شما از آن دسته افرادی هستید که سطح شرمندگی بسیار پایینی دارید.
10:50
Dan: Maybe high.
218
650970
1950
دن: شاید بالا.
10:52
Vanessa: You don't often get embarrassed.
219
652920
2560
ونسا: اغلب خجالت نمی کشی.
10:55
Dan: I don't often get embarrassed.
220
655480
1460
دن: من اغلب خجالت نمی کشم.
10:56
Vanessa: But, you can- Dan: I say a lot of embarrassing things though.
221
656940
2709
ونسا: اما، تو می توانی- دن: من چیزهای شرم آور زیادی می گویم.
10:59
Vanessa: You can inadvertently make other people feel embarrassed.
222
659649
3690
ونسا: شما می توانید ناخواسته باعث خجالت دیگران شوید.
11:03
And inadvertently means you're not trying to, but you just do.
223
663339
4550
و به طور ناخواسته به این معنی است که شما تلاش نمی کنید، بلکه فقط تلاش می کنید.
11:07
I remember one time when we were ... This isn't so serious, but I remember one time
224
667889
3621
یادم می آید یک بار که ما بودیم... این خیلی جدی نیست، اما یادم می آید یک
11:11
we were living in Korea and one of our good friends was walking along the road, the sidewalk
225
671510
6710
بار در کره زندگی می کردیم و یکی از دوستان خوبمان با ما در کنار جاده قدم می زد، پیاده رو
11:18
with us, and you just did something simple, something I'm used to, I didn't think anything
226
678220
4320
، و شما فقط یک کار ساده انجام دادید. ، چیزی که عادت کرده ام، چیزی
11:22
about it.
227
682540
1000
در موردش فکر نکردم.
11:23
You just like, jumped up on this brick wall and just went, "Yay, I'm so happy," or you
228
683540
6951
دوست داشتی، از روی این دیوار آجری پریدی و فقط گفتی: "اوه، من خیلی خوشحالم" یا
11:30
just did something kind of silly, and she said, "Dan, what are you doing?
229
690491
5329
یک کار احمقانه انجام دادی، و او گفت: "دن، چه کار می کنی؟
11:35
That's so crazy."
230
695820
1319
این خیلی دیوانه است."
11:37
But for you, it was nothing.
231
697139
1081
اما برای تو هیچی نبود
11:38
Dan: "You're so crazy."
232
698220
1300
دن: "تو خیلی دیوونه ای."
11:39
Vanessa: It was nothing, it wasn't that crazy.
233
699520
2790
ونسا: چیزی نبود، آنقدرها هم دیوانه نبود.
11:42
But for her, she was embarrassed by your actions.
234
702310
3839
اما برای او، او از کارهای شما خجالت کشید.
11:46
Dan: Yeah.
235
706149
1031
دن: آره
11:47
Vanessa: I would say a moment ago when you were talking about my journals, I felt a little
236
707180
6580
ونسا: می‌توانم بگویم لحظه‌ای پیش، وقتی در مورد دفترچه‌های من صحبت می‌کردید، کمی احساس
11:53
embarrassed.
237
713760
1000
خجالت کردم.
11:54
Dan: Talking about ex-boyfriends.
238
714760
1000
دن: صحبت کردن در مورد دوست پسرهای سابق.
11:55
Vanessa: I felt a little embarrassed, but I think that that's ... For me, it's easy
239
715760
5100
ونسا: من کمی احساس خجالت کردم، اما فکر می‌کنم که این ... برای من،
12:00
to see when I'm embarrassed because I easily blush.
240
720860
3620
وقتی خجالت می‌کشم به راحتی می‌توانم ببینم چون به راحتی سرخ می‌شوم.
12:04
Dan: I do too a little bit.
241
724480
2410
دن: من خیلی کم کار می کنم.
12:06
Vanessa: A little bit?
242
726890
1000
ونسا: کمی؟
12:07
Dan: Last night I got a little embarrassed.
243
727890
1480
دن: دیشب کمی خجالت کشیدم.
12:09
Vanessa: Last night?
244
729370
1000
ونسا: دیشب؟
12:10
Dan: Yeah.
245
730370
1000
دن: آره
12:11
Vanessa: What happened last night?
246
731370
1000
ونسا: دیشب چی شد؟
12:12
Dan: I said something at trivia.
247
732370
1269
دن: من یک چیزی گفتم در چیزهای بی اهمیت.
12:13
Vanessa: Oh, we went with our friends and you said something embarrassing.
248
733639
3021
ونسا: اوه، ما با دوستانمان رفتیم و تو چیزی شرم آور گفتی.
12:16
Dan: Yeah.
249
736660
1000
دن: آره
12:17
I got a little embarrassed, but not ... It wasn't a big deal.
250
737660
3050
من کمی خجالت کشیدم، اما نه ... چیز مهمی نبود.
12:20
Vanessa: Oh yeah, yeah.
251
740710
1080
ونسا: اوه آره، آره.
12:21
Dan: I didn't have to walk away and cry.
252
741790
2150
دان: من مجبور نبودم دور شوم و گریه کنم.
12:23
Vanessa: Oh, sure.
253
743940
1000
ونسا: اوه، حتما.
12:24
Should I share with everyone why you were embarrassed?
254
744940
1810
آیا باید با همه در میان بگذارم که چرا خجالت کشیدی؟
12:26
Dan: What did I say?
255
746750
1160
دن: چی گفتم؟
12:27
I don't remember.
256
747910
1000
یادم نمیاد
12:28
Vanessa: I remember- Dan: I've already erased it from my memory.
257
748910
2440
ونسا: یادمه- دن: قبلا از حافظه ام پاکش کردم.
12:31
Vanessa: This is our trivia team, and trivia is kind of like a game show.
258
751350
6159
ونسا: این تیم چیزهای بی اهمیت ما است، و چیزهای بی اهمیت به نوعی شبیه یک نمایش بازی است.
12:37
We go to a restaurant or a bar and our team, which is just our friends, with other teams,
259
757509
7501
ما به یک رستوران یا یک بار می رویم و تیم ما، که فقط دوستان ما هستند، با تیم های دیگر،
12:45
we have to answer some questions correctly about music-
260
765010
4240
باید به برخی از سؤالات در مورد موسیقی به درستی پاسخ دهیم -
12:49
Dan: Trivial things.
261
769250
1000
Dan: Trivial things.
12:50
Vanessa: Or history, things that aren't really important.
262
770250
1940
ونسا: یا تاریخ، چیزهایی که واقعاً مهم نیستند.
12:52
That's why it's called "trivia," trivial, it's not important.
263
772190
3780
به همین دلیل به آن می گویند «بی اهمیت»، پیش پا افتاده، مهم نیست.
12:55
But one of the questions was, "TV show theme songs."
264
775970
6539
اما یکی از سوالات این بود که "آهنگ های تم برنامه های تلویزیونی ".
13:02
Dan: Oh, I do remember this now.
265
782509
1222
دن: اوه، من الان این را به یاد دارم.
13:03
Vanessa: So our team didn't know- Dan: It's a little embarrassing.
266
783731
3330
ونسا: پس تیم ما نمی دانست - دن: کمی خجالت آور است.
13:07
Vanessa: Didn't know the TV show theme song, and Dan knew it.
267
787061
3609
ونسا: آهنگ تم برنامه تلویزیونی را نمی دانست و دن آن را می دانست.
13:10
The theme song was for?
268
790670
2000
آهنگ تم برای بود؟
13:12
Dan: Baywatch.
269
792670
1109
دن: بی واچ.
13:13
Vanessa: And Baywatch is just a silly- Dan: It's a stupid soap opera.
270
793779
3641
ونسا: و Baywatch فقط یک احمقانه است- دن: این یک سریال صابون احمقانه است.
13:17
Vanessa: A silly show, and Dan was embarrassed that he knew the theme song.
271
797420
4020
ونسا: یک نمایش احمقانه، و دن از اینکه آهنگ تم را می دانست خجالت می کشید.
13:21
Dan: Yeah.
272
801440
1000
دن: آره
13:22
It's about women in swim suits.
273
802440
1459
این در مورد زنان با لباس شنا است.
13:23
Vanessa: Yeah.
274
803899
1000
ونسا: آره.
13:24
Dan: Running, they're saving people, and it's really dumb.
275
804899
2740
دن: دویدن، آنها مردم را نجات می دهند، و این واقعا احمقانه است.
13:27
Vanessa: So you felt embarrassed that you knew that.
276
807639
1563
ونسا: پس از اینکه این را می‌دانستید خجالت می‌کشید .
13:29
Dan: But I never really watched it.
277
809202
2718
دن: اما من واقعاً هرگز آن را تماشا نکردم.
13:31
Not much, I just knew the theme song for some reason.
278
811920
2419
نه خیلی، من فقط به دلایلی تم آهنگ را می دانستم .
13:34
Was I right?
279
814339
1000
درست گفتم؟
13:35
Vanessa: Yeah, you were right.
280
815339
1000
ونسا: آره، حق با تو بود.
13:36
Dan: I was right.
281
816339
1000
دن: حق با من بود.
13:37
Vanessa: Yeah, you were right.
282
817339
1000
ونسا: آره، حق با تو بود.
13:38
Dan: I know Baywatch.
283
818339
1000
دن: من Baywatch را می شناسم.
13:39
Vanessa: It was that, and you said- Dan: Go watch from Baywatch.
284
819339
1541
ونسا: همین بود و تو گفتی- دن: برو از Baywatch تماشا کن.
13:40
Vanessa: Yeah, sometimes if you know something but you feel a little bit embarrassed that
285
820880
3819
ونسا: بله، گاهی اوقات اگر چیزی را می‌دانید اما از اینکه آن را می‌دانید کمی خجالت می‌کشید
13:44
you know it, it's a great way to use this.
286
824699
1820
، این یک راه عالی برای استفاده از آن است.
13:46
"I feel embarrassed because I shouldn't have known that.
287
826519
3412
"من احساس خجالت می کنم زیرا نباید این را می دانستم.
13:49
That was a little weird."
288
829931
1319
این کمی عجیب بود."
13:51
Dan: Yeah.
289
831250
1100
دن: آره
13:52
When were you the most embarrassed?
290
832350
1580
کی از همه خجالت کشیدی؟
13:53
Vanessa: Oh, the most embarrassed?
291
833930
1000
ونسا: اوه، شرمنده ترین؟
13:54
Dan: What's the most embarrassing thing that ever happened?
292
834930
3579
دن: شرم آور ترین اتفاقی که تا حالا افتاده چی بوده؟
13:58
Vanessa: I feel like a lot of times I tried to just brush it off and pretend like I'm
293
838509
5010
ونسا: احساس می‌کنم خیلی وقت‌ها سعی کردم آن را پاک کنم و وانمود کنم
14:03
not embarrassed, but really inside I am embarrassed.
294
843519
4171
که خجالت نمی‌کشم، اما واقعاً از درون خجالت می‌کشم.
14:07
So, maybe I'll laugh or smile, sometimes that's my go to, or maybe I'll just change the subject
295
847690
6850
بنابراین، شاید بخندم یا لبخند بزنم، گاهی اوقات هدفم این است، یا شاید فقط موضوع را عوض کنم
14:14
or say something like, "Oh, that's interesting.
296
854540
3510
یا چیزی مانند "اوه، جالب است.
14:18
Well, let's look at this."
297
858050
1450
خوب، بیایید به این نگاه کنیم."
14:19
Or just kind of divert attention to something else.
298
859500
3709
یا فقط نوعی منحرف کردن توجه به چیز دیگری.
14:23
Dan: Yeah.
299
863209
1000
دن: آره
14:24
You can't think of one moment though?
300
864209
2240
با این حال نمی توانید یک لحظه فکر کنید؟
14:26
Vanessa: I feel like- Dan: I can.
301
866449
2051
ونسا: احساس میکنم- دن: میتونم.
14:28
Vanessa: Oh, you can?
302
868500
1000
ونسا: اوه، میتونی؟
14:29
Dan: Should I tell you mine?
303
869500
1232
دن: باید مال خودم رو بهت بگم؟
14:30
Vanessa: Oh, you're going to tell about when I was embarrassed?
304
870732
1000
ونسا: اوه، میخوای در مورد زمانی که من خجالت کشیدم بگی؟
14:31
Dan: No, no, when I was embarrassed.
305
871732
1678
دن: نه، نه، وقتی خجالت کشیدم.
14:33
Vanessa: Okay, okay, go ahead.
306
873410
1299
ونسا: باشه، باشه، ادامه بده.
14:34
Dan: My story's easy.
307
874709
1110
دن: داستان من آسان است.
14:35
Vanessa: Oh yeah?
308
875819
1000
ونسا: اوه آره؟
14:36
Dan: Yeah, I was in college and I was doing a presentation.
309
876819
2371
دن: آره، من در کالج بودم و داشتم ارائه می دادم.
14:39
Vanessa: Oh, okay, yeah.
310
879190
1839
ونسا: اوه، باشه، آره.
14:41
You should talk about this.
311
881029
1000
شما باید در این مورد صحبت کنید.
14:42
Dan: Yeah, I had a presentation in front of the whole class and I didn't sleep that night.
312
882029
6350
دان: آره، من یک سخنرانی جلوی کل کلاس داشتم و آن شب نخوابیدم.
14:48
I got up to do my presentation and I forgot everything.
313
888379
5000
من بلند شدم تا ارائه ام را انجام دهم و همه چیز را فراموش کردم.
14:53
And then I had to leave the room, that was very embarrassing.
314
893379
2841
و بعد مجبور شدم اتاق را ترک کنم، این خیلی شرم آور بود.
14:56
Vanessa: Yeah.
315
896220
1000
ونسا: آره.
14:57
Dan: Maybe the most embarrassing thing that ever happened to me.
316
897220
3020
دن: شاید شرم آور ترین اتفاقی که برای من افتاده باشد.
15:00
Vanessa: That would be really embarrassing.
317
900240
1710
ونسا: این واقعا شرم آور خواهد بود.
15:01
Dan: That was bad.
318
901950
1350
دن: بد بود.
15:03
Vanessa: I wasn't in the room when that happened, but you could say-
319
903300
3320
ونسا: وقتی این اتفاق افتاد من در اتاق نبودم، اما می‌توانی بگوییم-
15:06
Dan: I think I called you afterwards.
320
906620
1279
دن: فکر می‌کنم بعد از آن با شما تماس گرفتم.
15:07
Vanessa: I think so to.
321
907899
1741
ونسا: فکر می کنم اینطور باشد.
15:09
Dan: "It's so embarrassing."
322
909640
2319
دن: "خیلی شرم آوره."
15:11
Vanessa: If I were in the room, I could say I was embarrassed for you.
323
911959
6370
ونسا: اگر من در اتاق بودم، می توانستم بگویم برای تو خجالت می کشیدم.
15:18
So this means Dan is embarrassed, but I feel embarrassed because he feels embarrassed.
324
918329
5700
بنابراین این به این معنی است که دن خجالت می کشد، اما من احساس خجالت می کنم زیرا او احساس خجالت می کند.
15:24
So you're kind of connecting your feelings, "I feel embarrassed because he feels embarrassed."
325
924029
4550
بنابراین شما به نوعی احساسات خود را به هم وصل می کنید، "من احساس خجالت می کنم زیرا او احساس خجالت می کند."
15:28
Dan: Yeah, everybody felt sorry for me.
326
928579
1861
دن: آره، همه برای من متاسف شدند.
15:30
Vanessa: Oh, that's a great expression, can you explain that?
327
930440
2730
ونسا: اوه، این یک بیان عالی است، می توانید آن را توضیح دهید؟
15:33
Dan: Yeah.
328
933170
1000
دن: آره
15:34
That's kind of what you were saying, I felt bad and they felt bad too.
329
934170
4880
این چیزی است که شما می گویید، من احساس بدی داشتم و آنها هم احساس بدی داشتند.
15:39
So they felt sorry for me, so both of us felt bad.
330
939050
3050
بنابراین آنها برای من متاسف شدند، بنابراین هر دوی ما احساس بدی داشتیم.
15:42
Vanessa: Yeah.
331
942100
1000
ونسا: آره.
15:43
So if someone has something bad happen to them, so let's imagine that you are in an
332
943100
6140
بنابراین اگر برای کسی اتفاق بدی افتاده است ، پس بیایید تصور کنیم که در یک
15:49
English class, and you're trying to give a presentation, but then you get up in front
333
949240
3959
کلاس انگلیسی هستید و سعی می‌کنید یک سخنرانی ارائه دهید، اما بعد
15:53
of the class and you feel so nervous that you can't say anything, and you just.
334
953199
5721
جلوی کلاس بلند می‌شوید و آنقدر عصبی می‌شوید که می‌توانید. چیزی نگو و تو فقط
15:58
And then the teacher says, "Why don't you sit down and try again?"
335
958920
4450
و سپس معلم می گوید: "چرا نمی نشینی و دوباره تلاش می کنی؟"
16:03
Dan: This is basically what happened.
336
963370
1291
دن: اساساً این اتفاق افتاد.
16:04
Vanessa: Happened to Dan.
337
964661
1029
ونسا: برای دن اتفاق افتاد.
16:05
Dan: Yeah.
338
965690
1000
دن: آره
16:06
Vanessa: But you're a native English speaker, so it can happen to anyone.
339
966690
3339
ونسا: اما شما یک زبان مادری انگلیسی هستید، بنابراین ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد.
16:10
So the other students might say, "I feel sorry for you.
340
970029
5370
بنابراین دانش آموزان دیگر ممکن است بگویند: "من برای شما متاسفم.
16:15
I feel sorry that that happened."
341
975399
2841
متاسفم که این اتفاق افتاد."
16:18
Because they're kind of sharing your embarrassment or sharing your sadness, it doesn't even have
342
978240
5260
از آنجایی که آنها به نوعی شرمندگی شما را به اشتراک می گذارند یا غم و اندوه شما را به اشتراک می گذارند، حتی لازم
16:23
to be embarrassment, it could just be sadness.
343
983500
2290
نیست که شرمندگی باشد، فقط می تواند غم و اندوه باشد.
16:25
"I'm sorry.
344
985790
1180
"متاسفم.
16:26
I feel sorry for you because something sad happened."
345
986970
3650
من برای شما متاسفم زیرا اتفاق غم انگیزی رخ داده است."
16:30
It's just a sharing of feelings.
346
990620
2069
این فقط به اشتراک گذاشتن احساسات است.
16:32
Alright, so my next question is about a negative and a positive emotion.
347
992689
4931
بسیار خوب، بنابراین سوال بعدی من در مورد یک احساس منفی و یک احساس مثبت است.
16:37
So I want to know when you're feeling stressed, what do you do to relax?
348
997620
5540
بنابراین می‌خواهم بدانم وقتی استرس دارید، برای آرامش چه کار می‌کنید؟
16:43
Before we talk about it I just want to mention the grammar here.
349
1003160
3690
قبل از اینکه در مورد آن صحبت کنیم، فقط می خواهم دستور زبان را در اینجا ذکر کنم.
16:46
When you say, "When I feel stressed," stress has an -ed at the end.
350
1006850
6789
وقتی می گویید "وقتی من احساس استرس می کنم"، استرس در پایان یک علامت - دارد.
16:53
I know that we often say, "I have stress," but it's pretty common to say, "I feel stressed,"
351
1013639
6760
من می دانم که ما اغلب می گوییم "من استرس دارم"، اما بسیار رایج است که بگوییم: "احساس استرس دارم"
17:00
stressed.
352
1020399
1240
استرس دارم.
17:01
So make sure that when you say stressed there's a T sound at the end.
353
1021639
3751
بنابراین مطمئن شوید که وقتی می گویید استرس دارید صدای T در انتهای آن وجود داشته باشد.
17:05
"I feel stressed.
354
1025390
1760
"من احساس استرس می کنم.
17:07
When I feel stressed I punch a wall.
355
1027150
3060
وقتی احساس استرس می کنم به دیوار می کوبم.
17:10
When I feel stressed I go for a walk."
356
1030210
2530
وقتی احساس استرس می کنم به پیاده روی می روم."
17:12
Dan: She does.
357
1032740
1000
دن: او این کار را می کند.
17:13
Vanessa: As you can see.
358
1033740
1210
ونسا: همانطور که می بینید.
17:14
Dan: So stressed.
359
1034950
1100
دن: خیلی استرس دارم.
17:16
Vanessa: So what are things that you do when you feel stressed to feel more relaxed?
360
1036050
4350
ونسا: پس وقتی احساس استرس می کنید برای آرامش بیشتر چه کارهایی انجام می دهید؟
17:20
Dan: I would say the best thing to do, for me, is to go outside.
361
1040400
4850
دن: من می گویم بهترین کار برای من این است که بروم بیرون.
17:25
Vanessa: Oh.
362
1045250
1000
ونسا: اوه
17:26
Dan: Somewhere.
363
1046250
1000
دن: یه جایی.
17:27
Vanessa: I'm curious why do you think that works?
364
1047250
1000
ونسا: من کنجکاو هستم که چرا فکر می کنی این کار می کند؟
17:28
Because I feel like a lot of people say that, "When I feel stressed I go outside."
365
1048250
2470
چون احساس می کنم خیلی ها می گویند: "وقتی استرس دارم بیرون می روم."
17:30
Dan: Well, especially because I tend to look at a screen a lot-
366
1050720
3920
دن: خوب، مخصوصاً به این دلیل که من تمایل زیادی به نگاه کردن به صفحه نمایش دارم-
17:34
Vanessa: Mm, a lot of people do.
367
1054640
1000
ونسا: مام، بسیاری از مردم اینطور هستند.
17:35
Dan: So maybe I'm looking at my computer, and then I'll look at my phone, and then I'm
368
1055640
4140
دن: پس شاید دارم به کامپیوترم نگاه می کنم، و بعد به گوشیم نگاه می کنم، و بعد دارم
17:39
reading all kinds of posts about everything, I'm reading new stories about politics, and
369
1059780
7790
انواع پست ها را در مورد همه چیز می خوانم، دارم داستان های جدید در مورد سیاست می خوانم، و تازه
17:47
I'm just getting overwhelmed.
370
1067570
1250
دارم می فهمم غرق شده
17:48
And that's after work already, you know?
371
1068820
2320
و این بعد از کار است، می دانید؟
17:51
So, if you go outside and you don't bring your phone, then it's just you and sky, and
372
1071140
5340
بنابراین، اگر بیرون بروید و تلفنتان را نیاورید، پس فقط شما و آسمان
17:56
the trees, and I'm climbing a mountain now, I'm not doing anything that's too mentally
373
1076480
7710
و درختان هستید، و من اکنون از کوهی بالا می‌روم، کاری انجام نمی‌دهم که خیلی
18:04
anguishing.
374
1084190
1000
آزاردهنده باشد.
18:05
Vanessa: Sure.
375
1085190
1000
ونسا: حتما.
18:06
I feel like for me, going outside definitely helps, and I think that it helps because it
376
1086190
5130
من دوست دارم، بیرون رفتن قطعا کمک می‌کند، و فکر می‌کنم کمک می‌کند زیرا به
18:11
kind of gives me a bigger perspective.
377
1091320
3210
نوعی دیدگاه بزرگ‌تری به من می‌دهد.
18:14
I remember one time, something happened on my website, and for me, I'm an English teacher,
378
1094530
6610
یادم می آید یک بار، اتفاقی در وب سایت من افتاد، و برای من، من یک معلم انگلیسی هستم،
18:21
I want to teach English, technology is interesting to me, and it's a challenge for me, but when
379
1101140
7320
می خواهم انگلیسی تدریس کنم، فناوری برای من جالب است و برای من یک چالش است، اما وقتی مشکلی پیش بیاید
18:28
something goes wrong I can easily feel stressed or overwhelmed by it because I don't easily
380
1108460
5590
به راحتی می توانم احساس کنم تحت استرس یا غرق در آن هستم زیرا من به راحتی
18:34
know the solution.
381
1114050
1980
راه حل را نمی دانم.
18:36
I had some problem with my website and I was feeling stressed and I just walked out of
382
1116030
5310
من با وب سایتم مشکلی داشتم و استرس داشتم و همین الان از
18:41
this room where I make lessons and Dan, you said, "Let's go for a walk.
383
1121340
6240
این اتاق که در آن درس می خوانم بیرون رفتم و دن، تو گفتی "بیا بریم قدم بزنیم.
18:47
Let's just walk."
384
1127580
1000
بیا فقط راه برویم."
18:48
And when we walked around the neighborhood, it was like, 15 minutes, but I felt so much
385
1128580
3640
و وقتی در اطراف محله قدم زدیم، 15 دقیقه بود، اما احساس خیلی
18:52
better.
386
1132220
1000
بهتری داشتم.
18:53
I just looked around and thought, "There is a world outside my website.
387
1133220
3920
من فقط به اطراف نگاه کردم و فکر کردم: " دنیایی خارج از وب سایت من
18:57
There's trees, there's people walking around."
388
1137140
2800
وجود دارد. درختان وجود دارد، افرادی هستند که در اطراف راه می روند."
18:59
Dan: It helps to move too, some movement Vanessa: Yeah, you just have a bigger perspective
389
1139940
3070
دن: حرکت کردن هم کمک می کند، کمی حرکت ونسا: آره، فقط چشم انداز بزرگ تری
19:03
of things going on.
390
1143010
2120
از چیزهایی که در جریان هستند داری.
19:05
Maybe for you, when you're looking at bad things happening in the world, or politics
391
1145130
4850
شاید برای شما، وقتی به اتفاقات بدی که در جهان رخ می دهد، یا سیاست،
19:09
you feel like that's everything.
392
1149980
1620
فکر می کنید که همه چیز این است.
19:11
Dan: It's easy to feel stressed nowadays.
393
1151600
2050
دن: امروزه احساس استرس آسان است.
19:13
Thank you, social media.
394
1153650
2370
با تشکر از شما، رسانه های اجتماعی.
19:16
Vanessa: So when you want to feel relaxes, getting away from that is really helpful.
395
1156020
6450
ونسا: بنابراین وقتی می خواهید احساس آرامش کنید، دور شدن از آن واقعا مفید است.
19:22
And nature is really nice for that.
396
1162470
2920
و طبیعت برای این کار واقعاً خوب است.
19:25
You know something funny?
397
1165390
1000
چیز خنده داری میدونی؟
19:26
It works for our baby too.
398
1166390
1450
برای کودک ما نیز کار می کند.
19:27
Dan: Oh yeah, he likes being outside a lot.
399
1167840
2990
دن: اوه آره، خیلی دوست داره بیرون باشه.
19:30
Vanessa: Yeah.
400
1170830
1000
ونسا: آره.
19:31
Whenever he's fussy or crying, when we walk outside, instantly he seems just curious and
401
1171830
7570
هر زمان که او بی قرار است یا گریه می کند، وقتی بیرون راه می رویم ، فوراً کنجکاو و آگاه به نظر می رسد
19:39
aware.
402
1179400
1640
.
19:41
It works, that's amazing.
403
1181040
1260
کار می کند، این شگفت انگیز است.
19:42
So, it's a good tip if you're feeling stressed about learning English.
404
1182300
2810
بنابراین، اگر در مورد یادگیری زبان انگلیسی استرس دارید، نکته خوبی است .
19:45
Dan: Nature is good for you, yeah.
405
1185110
1360
دن: طبیعت برای تو خوب است، آره.
19:46
Vanessa: Yeah, go outside, take a deep breath.
406
1186470
3550
ونسا: آره برو بیرون یه نفس عمیق بکش.
19:50
Dan: Stop and smell the roses.
407
1190020
1270
دن: بایست و گل رز را بو کن.
19:51
Vanessa: Stop and smell the roses, yes.
408
1191290
1730
ونسا: بایست و گل رز را بو کن، بله.
19:53
This is a good English proverb, maybe there's something similar in your language as well.
409
1193020
4650
این یک ضرب المثل انگلیسی خوب است، شاید چیزی مشابه در زبان شما نیز وجود داشته باشد.
19:57
Dan: Stop and pet a cat.
410
1197670
1020
دن: بایست و گربه ای را نوازش کن.
19:58
Vanessa: Pet a cat, yeah.
411
1198690
1000
ونسا: یک گربه را حیوان خانگی کنید، بله.
19:59
What does "Stop and smell the roses actually mean?"
412
1199690
2700
در واقع "ایست و بوی گل رز " به چه معناست؟
20:02
Because maybe there's no roses.
413
1202390
3630
چون شاید گل رز وجود نداشته باشد.
20:06
What does this figuratively mean?
414
1206020
1430
این به معنای مجازی چیست؟
20:07
Dan: It means stop being distracted by everything or worried about everything and appreciate
415
1207450
6570
دان: یعنی از همه چیز پرت نشوید یا نگران همه چیز نباشید و قدر
20:14
the small things.
416
1214020
1000
چیزهای کوچک را بدانید.
20:15
Vanessa: Mm, yeah.
417
1215020
1000
ونسا: مام، آره.
20:16
Appreciate the small things.
418
1216020
1000
قدر چیزهای کوچک را بدانید.
20:17
Dan: Notice the small things around you.
419
1217020
1610
دن: به چیزهای کوچک اطرافت توجه کن.
20:18
Vanessa: Yeah, I think- Dan: Or, simple pleasures.
420
1218630
2480
ونسا: آره، فکر می کنم- دن: یا، لذت های ساده.
20:21
Vanessa: Yeah, that's especially what I think.
421
1221110
2730
ونسا: آره، مخصوصاً این چیزی است که من فکر می کنم.
20:23
Taking time to slow down and notice the things around you.
422
1223840
3120
برای کاهش سرعت و توجه به چیزهای اطراف خود وقت بگذارید.
20:26
Dan: Yeah.
423
1226960
1000
دن: آره
20:27
Vanessa: In fact, we just finished reading a book about a girl who had a lot of stress
424
1227960
3320
ونسا: در واقع، ما به تازگی خواندن کتابی درباره دختری که استرس زیادی
20:31
in her life, and at the end of the book her ideas changed, her mental health changed.
425
1231280
10210
در زندگی داشت به پایان رساندیم و در پایان کتاب ایده های او تغییر کرد، سلامت روانش تغییر کرد.
20:41
When she was getting healthier, she walked outside and she noticed all those little details.
426
1241490
5670
وقتی سالم‌تر شد، بیرون رفت و متوجه تمام جزئیات کوچک شد.
20:47
She noticed the people walking on the streets, their dogs, the flowers, the shops.
427
1247160
5380
او متوجه مردمی شد که در خیابان ها راه می رفتند، سگ هایشان، گل ها، مغازه ها.
20:52
She noticed those details and I think that that-
428
1252540
3681
او متوجه این جزئیات شد و من فکر می کنم که -
20:56
Dan: And smiled about them.
429
1256221
1000
دن: و در مورد آنها لبخند زد.
20:57
Vanessa: Yeah, and smiled about them.
430
1257221
1000
ونسا: بله، و در مورد آنها لبخند زد.
20:58
Dan: Got to smile.
431
1258221
1000
دن: باید لبخند بزنم.
20:59
Vanessa: Really appreciating those things.
432
1259221
1309
ونسا: واقعاً از آن چیزها قدردانی می کنم.
21:00
Sure, sometimes even just a simple smile can help.
433
1260530
3730
مطمئناً، گاهی اوقات حتی یک لبخند ساده می تواند کمک کند.
21:04
But stress is certainly no fun.
434
1264260
2790
اما استرس مطمئناً سرگرم کننده نیست.
21:07
Well, thank you Dan, for talking about all of these emotions today.
435
1267050
5330
خوب، ممنون دن، که امروز در مورد همه این احساسات صحبت کردی.
21:12
Dan: You're welcome.
436
1272380
1000
دن: خوش اومدی.
21:13
Vanessa: Yeah.
437
1273380
1000
ونسا: آره.
21:14
Excitement, annoying, down in the dumps- Dan: We didn't talk about anger though.
438
1274380
3130
هیجان، آزاردهنده، در زباله دانی- دن: ما در مورد عصبانیت صحبت نکردیم.
21:17
Vanessa: Oh, anger.
439
1277510
1000
ونسا: اوه، عصبانی.
21:18
Do you want to talk about anger?
440
1278510
1000
آیا می خواهید در مورد عصبانیت صحبت کنید؟
21:19
Dan: I'm so angry that we aren't talking about anger.
441
1279510
2940
دان: من آنقدر عصبانی هستم که در مورد عصبانیت صحبت نمی کنیم .
21:22
Vanessa: Alright.
442
1282450
1000
ونسا: باشه.
21:23
Well, we just did.
443
1283450
1000
خوب، ما فقط انجام دادیم.
21:24
Dan: Not really.
444
1284450
1000
دن: نه واقعا.
21:25
Vanessa: Well- Dan: We don't get angry anyways.
445
1285450
2720
ونسا: خب دن: ما به هر حال عصبانی نمی شویم.
21:28
Vanessa: Mm. Dan: We're above angry.
446
1288170
2220
ونسا: مم دن: ما خیلی عصبانی هستیم.
21:30
Vanessa: Mm, hmm, I think everyone gets angry.
447
1290390
3990
ونسا: مم، هوم، فکر می کنم همه عصبانی می شوند.
21:34
It's good to get angry about things that you should be angry about, I think.
448
1294380
3220
به نظر من خشمگین شدن برای چیزهایی که باید از آنها عصبانی باشید خوب است.
21:37
Dan: True.
449
1297600
1000
دن: درسته
21:38
Vanessa: Like I'm angry that there is injustice in the world.
450
1298600
3700
ونسا: مثل اینکه از اینکه در دنیا بی عدالتی وجود دارد عصبانی هستم .
21:42
I'm angry that people mistreat children, or mistreat their dogs.
451
1302300
7110
من از اینکه مردم با بچه ها بدرفتاری می کنند یا با سگ هایشان بدرفتاری می کنند عصبانی هستم.
21:49
It's good to be angry about those things, but you can't let it really get you down in
452
1309410
5160
خوب است که از این چیزها عصبانی باشید، اما نمی توانید اجازه دهید که واقعاً
21:54
the dumps for long.
453
1314570
2700
برای مدت طولانی شما را در زباله دانی بیاندازد.
21:57
But I think there's a time and a place for anger.
454
1317270
3100
اما فکر می کنم زمان و مکانی برای عصبانیت وجود دارد.
22:00
Dan: For sure.
455
1320370
1000
دن: حتما.
22:01
Vanessa: Yes.
456
1321370
1000
ونسا: بله.
22:02
Well thank you so much for joining me for this live lesson.
457
1322370
2420
خوب از اینکه برای این درس زنده به من ملحق شدید بسیار متشکرم .
22:04
If you enjoyed it let us know in the comments.
458
1324790
2050
اگر از آن لذت بردید در نظرات به ما اطلاع دهید.
22:06
Try to use these emotion words that we used and try to make your own sentences in the
459
1326840
4550
سعی کنید از این کلمات احساسی که استفاده کردیم استفاده کنید و سعی کنید جملات خود را در
22:11
comments.
460
1331390
1000
نظرات بنویسید.
22:12
If you enjoyed this let us know and we'll do it again, have another conversation.
461
1332390
3310
اگر از این کار لذت بردید، به ما اطلاع دهید و ما دوباره این کار را انجام خواهیم داد، گفتگوی دیگری داشته باشید.
22:15
Dan: Yeah.
462
1335700
1000
دن: آره
22:16
Vanessa: Check the description for some of these vocabulary words, some of the questions
463
1336700
3730
ونسا: توضیحات برخی از این کلمات واژگانی، برخی از سوالاتی
22:20
that we talked about, and I hope that you'll join me here on my YouTube channel.
464
1340430
3570
که در مورد آنها صحبت کردیم را بررسی کنید، و امیدوارم که در کانال یوتیوب من به من بپیوندید.
22:24
Make sure that you subscribe to get notifications for any future lesson.
465
1344000
3860
اطمینان حاصل کنید که برای دریافت اعلان برای هر درس آینده مشترک شوید.
22:27
Dan: Click "Subscribe."
466
1347860
1000
دان: روی «اشتراک» کلیک کنید.
22:28
Vanessa: Yes, click "Subscribe," click the bell so you get a notification.
467
1348860
2820
ونسا: بله، روی "اشتراک" کلیک کنید، روی زنگ کلیک کنید تا اعلان دریافت کنید.
22:31
If you'd like to become my personal student and also learn with Dan in the Fearless Fluency
468
1351680
5030
اگر می‌خواهید دانش‌آموز شخصی من شوید و همچنین با Dan در باشگاه تسلط بی‌باک یاد بگیرید
22:36
Club, you can do that for $5 for your first month with the coupon code NEW.
469
1356710
5910
، می‌توانید این کار را با 5 دلار برای ماه اول خود با کد کوپن NEW انجام دهید.
22:42
Check the description below this video and thank you so much for joining me.
470
1362620
3440
توضیحات زیر این ویدیو را بررسی کنید و از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.
22:46
Dan: Thank you.
471
1366060
1000
دن: ممنون.
22:47
Vanessa: I hope you have a wonderful day, we'll see you again the next time.
472
1367060
3260
ونسا: امیدوارم روز فوق العاده ای داشته باشید، دفعه بعد دوباره شما را می بینیم.
22:50
Bye.
473
1370320
1000
خدا حافظ.
22:51
Dan: Peace.
474
1371320
590
دن: آرامش.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7