How to INTRODUCE Yourself in English

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

It's nice to meet you.

از آشنایی با شما خوشحالم.

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Hi, I'm Vanessa.

سلام، من ونسا هستم.

I live right around the corner.

من درست در گوشه ای زندگی می کنم.

Oh, no, do you know how to respond to me?

اوه، نه، آیا می دانید چگونه به من پاسخ دهید؟

Is your heart beating a little fast?

ضربان قلب شما کمی تند است؟

"What do I say?"

"چی بگم؟"

Well, don't worry.

خب نگران نباش

In today's lesson, I'm going to be helping you master informal and formal introductions.

در درس امروز، قصد دارم به شما کمک کنم تا در مقدمه های غیررسمی و رسمی تسلط پیدا کنید.

So whether you need to speak with a neighbor, who you might meet while you're taking a walk,

بنابراین چه نیاز داشته باشید که با همسایه‌ای صحبت کنید، که ممکن است در حین پیاده‌روی

meet with a friend of a friend, meet somebody in the classroom, or with your boss or coworkers

با او ملاقات کنید، با یکی از دوستان یک دوست ملاقات کنید، با کسی در کلاس ملاقات کنید، یا با رئیس یا همکاران خود

and speak in English, you will be gaining the skills and the confidence today to be

و به زبان انگلیسی صحبت کنید. امروز مهارت ها و اعتماد به نفس را به دست آورید

able to have those introductions smoothly and naturally.

تا بتوانیم آن مقدمات را به آرامی و به طور طبیعی انجام دهیم.

To help you with this, I have created a special little gift for you.

برای کمک به شما در این امر، یک هدیه کوچک ویژه برای شما درست کرده ام.

I made a PDF, which you can download in the description that includes all of the phrases

من یک PDF ساختم که می توانید آن را در توضیحات دانلود کنید که شامل تمام عبارات

and all of the ideas that I'm going to be talking about today in this lesson.

و تمام ایده هایی است که امروز در این درس در مورد آنها صحبت خواهم کرد.

I recommend clicking on that link in the description.

توصیه می کنم روی آن لینک در توضیحات کلیک کنید.

It is a free PDF download.

دانلود PDF رایگان است.

You can review the introductions, and then in your next introduction, you'll have no

می توانید مقدمه ها را مرور کنید و سپس در معرفی بعدی خود مشکلی نخواهید داشت

problem.

.

Make sure you check that out.

مطمئن شوید که آن را بررسی کنید.

And let's get started with our lesson.

و بیایید با درس خود شروع کنیم.

Let's get started by talking about informal introductions.

بیایید با صحبت در مورد معرفی های غیر رسمی شروع کنیم .

Take a look at this situation and then we'll talk about it.

به این وضعیت نگاه کنید و سپس در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

Oh, what a cute puppy.

اوه، چه توله سگ نازی

He's so fluffy.

او خیلی کرکی است.

Hi, I'm Vanessa.

سلام، من ونسا هستم.

I live over on Oak Street.

من در خیابان اوک زندگی می کنم.

I think I've seen you walking your dog before.

فکر می کنم قبلاً تو را در حال پیاده روی سگت دیده ام.

Dan: You probably have, we walk here a lot.

دن: احتمالاً دارید، ما اینجا خیلی پیاده روی می کنیم.

I'm Dan, and this is Charlie.

من دن هستم و این چارلی است.

Well, I've got to get home and get Charlie some water.

خب، من باید به خانه بروم و برای چارلی آب بیاورم.

It was nice meeting you.

از آشنایی با شما لذت بردم

Vanessa: You, too.

ونسا: تو هم همینطور.

See you around.

می بینمت.

This is what I'd like to call an indirect introduction.

این چیزی است که من می خواهم آن را یک مقدمه غیر مستقیم بنامم.

Did you see that I didn't start by saying, "Hi, I'm Vanessa."

دیدی که من با گفتن "سلام، من ونسا هستم" شروع نکردم.

Instead, I chose something else to start my conversation with.

در عوض، چیز دیگری را برای شروع گفتگو انتخاب کردم.

We call this an icebreaker.

ما به این یخ شکن می گوییم.

I said, "Oh, what a cute dog."

گفتم: وای چه سگ نازی.

Instead of just saying, "Hi, I'm Vanessa," I wanted a way to make the conversation more

به جای اینکه فقط بگویم «سلام، من ونسا هستم»، راهی می‌خواستم که مکالمه را

comfortable to begin.

راحت‌تر شروع کنم.

We can imagine a sheet of ice.

ما می توانیم یک صفحه یخ را تصور کنیم.

It's very hard.

خیلی سخته.

It's difficult to break through, especially if you're trying to catch some fish underneath.

شکستن آن دشوار است، به خصوص اگر در تلاش برای گرفتن ماهی از زیر آن هستید.

So what do you need?

بنابراین شما نیازمند چه هستید؟

You need some kind of pick or hammer to break the ice, and then you can reach the fish or

برای شکستن یخ به نوعی کلنگ یا چکش نیاز دارید و سپس می توانید به ماهی یا

whatever you want underneath.

هر چیزی که زیر آن می خواهید برسید.

We can take this image into conversation and use that term that I just said, an ice breaker.

ما می‌توانیم این تصویر را وارد مکالمه کنیم و از اصطلاحی که گفتم، یخ شکن استفاده کنیم.

When you are beginning a conversation, we often begin conversations by talking about

وقتی مکالمه ای را شروع می کنید، ما اغلب گفتگو را با صحبت در مورد

something that we have in common with the other person.

چیزی که با طرف مقابلمان مشترک است شروع می کنیم.

Usually, it's our situation.

معمولاً این وضعیت ماست.

It might be the dog that I immediately see, maybe it's my child that my neighbor is commenting

ممکن است این سگی باشد که من فوراً می بینم، شاید همسایه ام در مورد آن نظر بچه من

on, maybe it's the weather.

است، شاید آب و هوا باشد.

It could be anything, but usually, it's your common area that you have around you.

این می تواند هر چیزی باشد، اما معمولاً، این منطقه مشترک شماست که در اطراف خود دارید.

There are some informal introductions that are a little more direct.

برخی از معرفی های غیر رسمی وجود دارد که کمی مستقیم تر هستند.

Let's take a look at this situation where I'm meeting a friend of a friend.

بیایید نگاهی به این وضعیت بیندازیم که در آن با یک دوست از یک دوست ملاقات می کنم.

If you go to a friend's house for a dinner party, whenever that happens again, and you

اگر برای یک مهمانی شام به خانه یکی از دوستانتان بروید ، هر زمان که دوباره این اتفاق افتاد، و

see someone who you don't know, but you know that you have something in common already

فردی را دیدید که نمی‌شناسید، اما می‌دانید که از قبل چیزی مشترک

because you are at that friend's house.

دارید، زیرا در خانه آن دوست هستید.

Can you guess what you have in common?

آیا می توانید حدس بزنید چه چیزی مشترک است؟

That friend.

اون دوست

You have one friend in common.

شما یک دوست مشترک دارید.

So this is a great way to break the ice.

بنابراین این یک راه عالی برای شکستن یخ است.

You're trying to find something in common with the other person to begin your conversation.

شما در حال تلاش برای یافتن وجه اشتراک با طرف مقابل برای شروع گفتگو هستید.

Let's take a look at this sample situation.

بیایید نگاهی به این وضعیت نمونه بیندازیم.

Hi, I'm Vanessa.

سلام، من ونسا هستم.

Dan: Hey, Vanessa.

دن: هی، ونسا.

I'm Dan.

من دن هستم.

Vanessa: How did you meet Sarah?

ونسا: چطور با سارا آشنا شدید؟

Dan: Oh, I've known Sarah for a long time.

دان: اوه، من مدتهاست که سارا را می شناسم.

Sarah's parents and my parents are longtime friends.

پدر و مادر سارا و پدر و مادر من دوستان دیرینه ای هستند.

We practically grew up together.

ما عملا با هم بزرگ شدیم.

What about you?

تو چطور؟

Vanessa: Oh, we went to college together.

ونسا: اوه، ما با هم به دانشگاه رفتیم.

Let's take a little break for a second.

بیایید یک لحظه کمی استراحت کنیم.

Sometimes the conversation will flow naturally if you both went to the same college together,

گاهی اوقات اگر هر دو با هم به یک کالج بروید،

or if you find a piece of information that you have in common, maybe you both have dogs,

یا اگر اطلاعات مشترکی پیدا کنید، شاید هر دوی شما سگ داشته

or you both lived in Spain for a while.

باشید یا مدتی در اسپانیا زندگی کرده اید، گفتگو به طور طبیعی جریان پیدا می کند.

Okay, great, but maybe the conversation doesn't flow very naturally.

بسیار خوب، عالی است، اما شاید گفتگو خیلی طبیعی جریان نداشته باشد.

That's okay.

اشکالی ندارد.

The great thing that we can do is, like in our first situation, is to talk about the

کار بزرگی که می‌توانیم انجام دهیم این است که مانند موقعیت اولمان، در مورد

situation that you're in.

موقعیتی که در آن هستید صحبت کنیم.

This is a dinner party, maybe you're eating some delicious food.

این یک مهمانی شام است، شاید شما در حال خوردن غذاهای خوشمزه هستید.

You can talk about the food.

می توانید در مورد غذا صحبت کنید.

You both have something in common, which is the food and drink that you're sharing.

هر دوی شما وجه اشتراکی دارید، و آن غذا و نوشیدنی است که به اشتراک می گذارید.

Let's take a look at how that might go.

بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه ممکن است پیش برود.

I've never had goat cheese and honey before.

من تا حالا پنیر بز و عسل نخورده بودم.

This is pretty good.

این خیلی خوب است.

I'm Vanessa, by the way.

اتفاقا من ونسا هستم.

Dan: Hey, Vanessa.

دن: هی، ونسا.

I'm Dan.

من دن هستم.

Yeah, the food is great.

آره غذاش عالیه

Sarah's family owns a restaurant, so they really know good food.

خانواده سارا صاحب یک رستوران هستند، بنابراین آنها واقعاً غذاهای خوب را می شناسند.

Vanessa: Oh, that's interesting.

ونسا: اوه، جالب است.

How do you know Sarah's family?

خانواده سارا را از کجا می شناسید؟

Did you notice that last question that I asked?

آیا به آخرین سوالی که پرسیدم توجه کردید؟

"How do you know Sarah's family?"

"خانواده سارا رو از کجا میشناسی؟"

How could he respond to that?

او چگونه می توانست به آن پاسخ دهد؟

"Well, we met one day when I was walking down the beach and our dogs started to play together,

"خب، ما یک روز ملاقات کردیم، زمانی که من در ساحل قدم می زدم و سگ های ما شروع به بازی با هم کردند،

and we just realized that we got along really well."

و ما تازه متوجه شدیم که خیلی خوب با هم کنار آمدیم ."

Oh, this is so much information.

اوه، این اطلاعات بسیار زیادی است.

Great, you can talk about the beach that he went to, the type of dog he has.

عالی، شما می توانید در مورد ساحلی که او رفته صحبت کنید، نوع سگ او.

This opens the conversation to a lot more.

این گفتگو را برای خیلی بیشتر باز می کند.

These are called open-ended questions.

به این سؤالات سؤالات باز گفته می شود.

And this is the key to having a great conversation.

و این کلید داشتن یک مکالمه عالی است.

I know we're just talking about introductions in this video, but if you want a little bonus

می‌دانم که در این ویدیو فقط در مورد مقدمه صحبت می‌کنیم ، اما اگر می‌خواهید کمی اطلاعات اضافی داشته باشید

piece of information, these questions are great ways to continue the conversation.

، این سوالات راه‌های عالی برای ادامه گفتگو هستند.

Most of these are W questions, or we could think about them as WH, because our final

بیشتر اینها سؤالات W هستند، یا می‌توانیم در مورد آنها به عنوان WH فکر کنیم، زیرا سؤال آخر

one has an H, and then a W. Okay, maybe I stretched that a bit, but you can ask, "Who

ما یک H و سپس یک W دارد. خوب، شاید من آن را کمی طولانی کردم، اما می‌توانید بپرسید، «با چه کسی

did you go with?"

رفتی؟ "

Who, what, where, when, why, how, these questions are great ways to continue the conversation.

چه کسی، چه چیزی، کجا، چه زمانی، چرا، چگونه، این سوالات راه های عالی برای ادامه گفتگو هستند.

If you ask closed questions, usually, these are with the word did or do.

اگر سؤالات بسته بپرسید، معمولاً این سؤالات با کلمه انجام یا انجام می شود.

"Do you like ice cream?"

"آیا بستنی دوست داری؟"

"Do you have a dog?"

"سگ داری؟"

"Yes."

"آره."

"No."

"نه."

Those are the only answers.

اینها تنها پاسخ ها هستند.

This kind of closes the conversation.

این نوع گفتگو را می بندد.

And it doesn't mean these types of questions are forbidden, you can never ask these questions,

و این بدان معنا نیست که این نوع سوالات ممنوع است، شما هرگز نمی توانید این سوالات را بپرسید،

but it's a good thing to keep in mind, when you're wanting to continue a conversation,

اما خوب است که در نظر داشته باشید، زمانی که می خواهید به گفتگو ادامه دهید،

especially in these kind of introductory situations, where maybe you don't know the other person

به خصوص در این نوع موقعیت های مقدماتی، که شاید شما طرف مقابل را به خوبی نمی

well, you're feeling a little nervous, you're not sure what to say, keeping in mind, these

شناسید، کمی عصبی هستید ، مطمئن نیستید چه بگویید، به خاطر داشته باشید که این

question words can really help you to continue that.

کلمات سوالی واقعا می توانند به شما برای ادامه آن کمک کنند.

I would like to recommend this video that I made up here about how to have a conversation

من می خواهم این ویدیو را که در اینجا ساخته ام در مورد نحوه گفتگو

with anyone.

با هر کسی توصیه کنم.

We talk a little bit more in depth about continuing the conversation.

ما کمی بیشتر در مورد ادامه گفتگو صحبت می کنیم.

Today, we're just talking about introductions, but those conversation tips will really help

امروز، ما فقط در مورد مقدمه صحبت می کنیم، اما این نکات مکالمه واقعاً به

you as well.

شما نیز کمک خواهد کرد.

All right, let's move on to our formal introductions.

بسیار خوب، اجازه دهید به معرفی رسمی خود برویم.

If you need to use English in a professional situation, which could be in the classroom

اگر نیاز به استفاده از زبان انگلیسی در یک موقعیت حرفه ای دارید ، که می تواند در کلاس درس

or in the workplace, let me help you.

یا محل کار باشد، اجازه دهید من به شما کمک کنم.

Let's start with in the classroom.

بیایید از کلاس درس شروع کنیم.

When you're introducing yourself in the classroom, these are much different than the informal

وقتی خود را در کلاس درس معرفی می کنید، اینها با

one-to-one interactions that we talked about before.

تعاملات غیررسمی یک به یک که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم بسیار متفاوت است.

When you're speaking with just one person, it's like a conversation.

وقتی فقط با یک نفر صحبت می کنید ، مثل یک مکالمه است.

You can continue that more comfortably, but when you are doing a formal introduction,

می‌توانید راحت‌تر این کار را ادامه دهید، اما وقتی یک معرفی رسمی انجام

usually, you are standing up or maybe sitting down, but you are speaking to many people.

می‌دهید، معمولاً ایستاده‌اید یا شاید هم نشسته‌اید، اما با افراد زیادی صحبت می‌کنید.

This is much different than one-to-one.

این بسیار متفاوت از یک به یک است.

It is a one-to-many introduction, and it's kind of one way.

این یک مقدمه یک به چند است و به نوعی یک راه است.

You speak, no one asks you questions, and then you're done.

شما صحبت می کنید، هیچ کس از شما سوال نمی پرسد، و سپس کارتان تمام می شود.

You need to have one line that you've prepared in advance.

شما باید یک خط داشته باشید که از قبل آماده کرده اید .

If you're a student, you might say something like this.

اگر دانشجو هستید، ممکن است چیزی شبیه به این بگویید.

Dan: All right, we'll go around the room.

دن : باشه، ما دور اتاق می گردیم.

Everyone, please introduce yourself, say your major, and where you are from.

همه لطفا خودتون رو معرفی کنید، رشته تحصیلیتون رو بگید و اهل کجا هستید.

Vanessa: Hi, I'm Vanessa.

ونسا: سلام، من ونسا هستم.

I'm a biology major.

من ارشد زیست شناسی هستم

And I'm from the United States.

و من اهل ایالات متحده هستم.

Nice to meet everyone.

از ملاقات با همه خوشحالم.

After these formal introductions, it's quite likely that at some point you will reintroduce

پس از این معرفی های رسمی، این احتمال وجود دارد که در مقطعی دوباره

yourself in an informal way to other students.

خود را به روشی غیررسمی به دانش آموزان دیگر معرفی کنید.

When you work together in a one-on-one project, or maybe in a small group project, or you

وقتی در یک پروژه انفرادی با هم کار می کنید، یا شاید در یک پروژه گروهی کوچک، یا

meet in the hallway, you'll probably say, "Oh, yeah, hey, you're Vanessa.

در راهرو ملاقات می کنید، احتمالاً خواهید گفت: "اوه، آره، هی، تو ونسا هستی.

I remember you."

من تو را به یاد دارم. "

You have some kind of informal introduction again.

شما دوباره نوعی معرفی غیر رسمی دارید .

It's great, even if you usually interact in formal situations, to practice those informal

عالی است، حتی اگر معمولاً در موقعیت‌های رسمی تعامل دارید، این معرفی‌های غیررسمی را نیز تمرین کنید

introductions as well.

.

Let's see what might look like.

بیایید ببینیم چه چیزی ممکن است به نظر برسد.

Dan: Hi, you're Vanessa, right?

دن: سلام، تو ونسا هستی، درسته؟

From the USA?

از آمریکا؟

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: I'm Dan.

دن: من دن هستم.

I'm a biology student, too.

من هم دانشجوی زیست شناسی هستم.

It's nice to meet you.

از آشنایی با شما خوشحالم.

Vanessa: Oh, it's nice to meet you too, Dan.

ونسا: اوه، از آشنایی با تو هم خوشحالم، دن.

I'm glad to meet another biology student.

خوشحالم که با یکی دیگر از دانشجویان زیست شناسی آشنا شدم.

You're from Spain, right?

شما اهل اسپانیا هستید، درست است؟

Did you notice, again, that in these formal introductions, we are talking about something

آیا مجدداً متوجه شدید که در این معرفی های رسمی، ما در مورد چیزی صحبت

that we have in common with the people who are with us.

می کنیم که با افرادی که با ما هستند مشترک هستیم.

We are all students, so you're telling them about your student life.

ما همه دانشجو هستیم، پس شما از زندگی دانشجویی خود به آنها می گویید.

You could say, "Hi, I'm Vanessa.

می توانید بگویید: "سلام، من ونسا هستم.

I'm a biology major.

من یک رشته زیست شناسی هستم.

And I have two cats."

و دو گربه دارم."

Okay, you could say something like that, but if you're not asked to give additional information

بسیار خوب، شما می توانید چیزی شبیه به آن بگویید، اما اگر از شما خواسته نشده است که اطلاعات بیشتری

about yourself, you can just stick with what you have in common.

در مورد خودتان ارائه دهید، می توانید فقط به چیزهای مشترک خود پایبند باشید.

You're all students, so tell them what you're studying.

همه شما دانشجو هستید، پس به آنها بگویید که در حال مطالعه چه چیزی هستید .

This is a very common type of introduction.

این یک نوع معرفی بسیار رایج است.

Let's take a look and see what this might look like in the workplace.

بیایید نگاهی بیندازیم و ببینیم که این ممکن است در محل کار چگونه باشد.

When you are first introduced to your boss, this is a very important moment.

وقتی برای اولین بار به رئیس خود معرفی می شوید، این لحظه بسیار مهمی است.

They say, you don't have a second chance to make a first impression.

آنها می گویند، شما شانس دوم برای ایجاد یک برداشت اول ندارید.

A first impression is the immediate idea that someone has about you.

اولین برداشت ایده فوری است که کسی درباره شما دارد.

So the first time you meet someone, they have an idea about you, and you can't undo that.

بنابراین اولین باری که با کسی ملاقات می کنید، او ایده ای درباره شما دارد و شما نمی توانید آن را لغو کنید.

You can't do that first reaction again.

شما نمی توانید آن واکنش اول را دوباره انجام دهید.

You can show them that maybe you're different than their first reaction, but that first

شما می توانید به آنها نشان دهید که شاید شما با اولین واکنش آنها متفاوت هستید، اما اولین

reaction is very important, especially in a professional situation.

واکنش بسیار مهم است، به خصوص در یک موقعیت حرفه ای.

Take a look at this formal introduction with your boss and see kind of the sentence structure

به این معرفی رسمی با رئیس خود نگاه کنید و نوع ساختار جمله

and also the formality of it, and then we'll talk about it.

و همچنین رسمی بودن آن را ببینید و سپس در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

Take a look.

نگاهی بیاندازید.

Hi, I'm Vanessa.

سلام، من ونسا هستم.

I'm the new graphic designer.

من طراح گرافیک جدید هستم.

Dan: Hi, Vanessa.

دن: سلام ونسا.

Welcome to the team.

به تیم خوش آمدید.

We're excited to have you here.

ما از حضور شما در اینجا هیجان زده ایم.

I'm Dan.

من دن هستم.

I'm going to be your supervisor, so if you have any questions, let me know.

من سرپرست شما خواهم بود، بنابراین اگر سوالی دارید به من بگویید.

Come with me, let me introduce you to the team.

با من بیا تا شما را به تیم معرفی کنم .

Vanessa: All right, in this situation, you could probably

ونسا: بسیار خوب، در این موقعیت، احتمالاً می

imagine my heart might be pounding.

توانید تصور کنید که قلب من در حال تپیدن است.

I'm walking into my boss's office and I need to introduce myself for the first time.

من وارد دفتر رئیسم می شوم و برای اولین بار باید خودم را معرفی کنم.

What did I say?

چی گفتم؟

I kept it short and simple.

من آن را کوتاه و ساده کردم.

"Hi, I'm Vanessa.

"سلام، من ونسا هستم.

I'm going to be the new graphic designer."

من طراح گرافیک جدید خواهم بود."

Short, simple, clear.

کوتاه، ساده، واضح.

In America, it's quite common to be direct and forward, to give eye contact, usually,

در آمریکا، مستقیم و رو به جلو بودن، تماس چشمی، معمولاً

to give a firm handshake in this situation as well.

دست دادن محکم در این شرایط نیز بسیار رایج است.

And it's considered very professional.

و بسیار حرفه ای در نظر گرفته می شود.

It shows that you are comfortable with your job and with yourself, you are self-confident,

این نشان می دهد که شما با شغل و با خودتان راحت هستید، اعتماد به نفس

or you are competent in your job.

دارید یا در کار خود صلاحیت دارید.

When you stand up straight and you look your boss in the eye and you give him a handshake

وقتی صاف می ایستید و به چشمان رئیستان نگاه می کنید

or her a handshake, you are showing, "I was the right pick for this job.

و با او دست می دهید، نشان می دهید که " من انتخاب مناسبی برای این کار

Thank you for hiring me.

بودم. ممنون که من را استخدام کردید.

I'm going to do my best."

من این کار را انجام می دهم. بهترینم."

You show that you are confident in your skills.

شما نشان می دهید که به مهارت های خود اطمینان دارید.

Even if you feel quite nervous inside, that is the appearance that is expected in the

حتی اگر در درونتان کاملاً عصبی هستید، این ظاهری است که در محل کار انتظار می رود

workplace.

.

When you are meeting your boss, you can keep it short and simple, but make sure that your

هنگامی که با رئیس خود ملاقات می کنید، می توانید آن را کوتاه و ساده نگه دارید، اما مطمئن شوید که

posture, your eye contact, your hand, to shake his hand, is very confident, even if inside

وضعیت بدنی شما، تماس چشمی شما، دستتان برای دست دادن با او بسیار مطمئن باشد، حتی اگر در داخل

that might not be true.

این موضوع درست نباشد.

Great work practicing these introductions.

تمرین این مقدمه ها کار بزرگی است.

Do you know what the next step is?

آیا می دانید مرحله بعدی چیست؟

You need to introduce yourself.

باید خودت رو معرفی کنی

And if you want to practice this, I recommend clicking on the link below this video to download

و اگر می‌خواهید این کار را تمرین کنید، توصیه می‌کنم روی لینک زیر این ویدیو کلیک کنید تا

the PDF for all of these introductions.

PDF تمام این معرفی‌ها را دانلود کنید.

I've created a PDF, especially for this lesson, because it is valuable and essential to introduce

من یک پی دی اف مخصوص این درس ایجاد کرده ام، زیرا معرفی صحیح خود ارزشمند و ضروری است

yourself correctly.

.

Like we said, you don't get a second chance to make a first impression.

همانطور که گفتیم، شانس دومی برای ایجاد یک برداشت اول ندارید.

Make sure that you practice this.

مطمئن شوید که این را تمرین می کنید.

You can download the PDF, review some of these introductions, make an introduction for yourself.

می توانید پی دی اف را دانلود کنید، تعدادی از این مقدمه ها را مرور کنید ، برای خود معرفی کنید.

You can write it in the comments below this video, and you can write it on that PDF sheet,

می توانید آن را در نظرات زیر این ویدیو بنویسید و می توانید آن را در صفحه PDF بنویسید

or you can say it out loud, even better.

یا می توانید آن را با صدای بلند بیان کنید، حتی بهتر.

Practice hearing your own voice, especially if you know in advance that you're going to

شنیدن صدای خود را تمرین کنید، به خصوص اگر از قبل می دانید که

be going to a dinner party.

قرار است به یک مهمانی شام بروید.

You might meet a neighbor who speaks English, or you need to go to the classroom and speak

ممکن است با همسایه‌ای آشنا شوید که انگلیسی صحبت می‌کند، یا باید به کلاس درس بروید و

in English with your classmates or the workplace.

با همکلاسی‌هایتان یا محل کارتان به زبان انگلیسی صحبت کنید.

You can prepare in advance for these types of situations.

شما می توانید از قبل برای این نوع موقعیت ها آماده شوید.

Make sure that you download that PDF.

مطمئن شوید که آن PDF را دانلود کرده اید.

It is free.

رایگان است.

You can click on it in the description, and I hope that you will enjoy it and feel confident.

می توانید روی آن در توضیحات کلیک کنید و امیدوارم که از آن لذت ببرید و احساس اطمینان کنید.

Well, thank you so much for learning English with me.

خوب، خیلی ممنون که با من انگلیسی یاد گرفتید .

And I'll see you again next Friday for a new lesson here on my YouTube channel.

و من دوباره جمعه آینده شما را برای یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free e-book, 5 Steps to Becoming a Confident English Speaker.

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، 5 قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.