150 House Vocabulary Words: Expand your English vocabulary

Hi.

سلام.

I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to expand your vocabulary?

آیا برای گسترش دایره لغات خود آماده هستید؟

Let's get started.

بیا شروع کنیم.

Do you want to improve your vocabulary?

آیا می خواهید دایره لغات خود را تقویت کنید؟

Do you want to have fun?

میخواهید خوش بگذرانید؟

Do you want to see my house?

میخوای خونه منو ببینی؟

If you answered yes, yes, and yes, then today you're in luck because I want to help you

اگر پاسخ شما بله، بله و بله است، پس امروز خوش شانس هستید، زیرا می‌خواهم به شما کمک

understand and use over 40 essential household words, expressions, and phrasal verbs.

کنم بیش از 40 کلمه، عبارات، و افعال عبارتی ضروری را درک کرده و استفاده کنید .

We're gonna go around to each of the rooms in my house and I'm gonna show you wants there

ما به هر یک از اتاق‌های خانه‌ام می‌رویم و به شما نشان می‌دهم خواسته‌هایتان را در آنجا نشان می‌دهم

and maybe what's not there but what maybe is typically there in other American households

و شاید چیزهایی که در آنجا نیست، اما آنچه معمولاً در سایر خانواده‌های آمریکایی وجود دارد، به

so that you can use those words.

شما نشان می‌دهم تا بتوانید از آن کلمات استفاده کنید.

Because in a video that I recently made called How To Learn English At Home, I mentioned

زیرا در ویدیویی که اخیراً به نام How To Learn English At Home ساخته ام اشاره کردم

that you can look around you and ask questions about your surroundings.

که می توانید به اطراف خود نگاه کنید و در مورد محیط اطراف خود سوال بپرسید.

"What's that?

"این چیه؟

What's in that box?

توی اون جعبه چیه؟ اون

Who is that?"

کیه؟"

Well, the way that you can do this is if you have the vocabulary to explain those things.

خوب، راهی که می توانید این کار را انجام دهید این است که واژگان لازم برای توضیح آن چیزها را داشته باشید.

So I hope that today you'll be able to expand your vocabulary even if you are an advanced

بنابراین امیدوارم امروز بتوانید دایره لغات خود را گسترش دهید، حتی اگر یک

English speaker, I'm sure that you're going to use some useful expressions and you'll

انگلیسی زبان پیشرفته هستید، مطمئن هستم که از عبارات مفیدی استفاده خواهید کرد و متوجه خواهید شد که

realize this is what native speakers really use in real life instead of what they use

این همان چیزی است که افراد بومی واقعاً در آن استفاده می کنند. زندگی واقعی به جای آنچه

in textbooks.

در کتاب های درسی استفاده می کنند.

So I challenge you, after this lesson, try to go around your house and name things.

بنابراین من شما را به چالش می کشم، پس از این درس، سعی کنید در خانه خود بگردید و چیزهایی را نام ببرید.

You could even write down a label and put it around if your family members don't mind.

حتی می توانید یک برچسب بنویسید و اگر اعضای خانواده تان مشکلی ندارند، آن را در اطراف قرار دهید.

This is a great way to expand your vocabulary.

این یک راه عالی برای گسترش دایره لغات شماست.

So pay attention, make some notes, and let's get started.

پس توجه کنید، نکاتی را یادداشت کنید و بیایید شروع کنیم.

Welcome to my kitchen.

به آشپزخانه من خوش آمدید

I'm gonna just go around the room, and in fact, I'm gonna go around the kitchen, the

من فقط دور اتاق می گردم، و در واقع، می خواهم در آشپزخانه،

living room, the office, the bathroom, and the bedroom.

اتاق نشیمن، دفتر، حمام و اتاق خواب بچرخم.

And we're gonna go step-by-step through the different things that I see.

و ما گام به گام چیزهای مختلفی را که من می بینم پیش خواهیم برد.

I'm gonna name them.

من آنها را نام می برم

If they need any explanation, I'll try to explain them.

اگر نیاز به توضیحی داشته باشند، سعی می کنم آنها را توضیح دهم.

And I hope that it will be helpful to you as you expand your vocabulary.

و امیدوارم با گسترش دایره لغات خود برای شما مفید باشد.

All right.

خیلی خوب.

Let's start with the fridge.

بیایید با یخچال شروع کنیم.

Here's the fridge, or you can say refrigerator if you want to be extra intense.

اینجا یخچال است، یا اگر می‌خواهید شدیدتر باشید، می‌توانید بگویید یخچال .

But we often just say fridge, pretty simple.

اما ما اغلب می گوییم یخچال، بسیار ساده است.

On the top, you have the freezer.

در بالا، شما فریزر دارید.

And my freezer's on top, sometimes freezers are on the bottom, or sometimes it's split

و فریزر من در بالا است، گاهی اوقات فریزرها در پایین هستند، یا گاهی اوقات

down the middle and there's a freezer on one side and a refrigerator, or fridge, on the

از وسط تقسیم می شوند و یک طرف فریزر و یک طرف یخچال یا یخچال در

other side.

طرف دیگر وجود دارد.

Mine's just on the bottom.

مال من فقط پایینه

You can see I have a lot of magnets and pictures on my fridge.

می بینید که من تعداد زیادی آهن ربا و عکس روی یخچالم دارم.

It's pretty typically.

خیلی معمولی است.

I have some magnets that some YouTube subscribers sent me, some pictures, some magnets that

من چند آهنربا دارم که برخی از مشترکین یوتیوب برایم فرستادند، تعدادی عکس، چند آهنربا که

we've picked up as we've traveled.

در سفر برداشته ایم.

But this is pretty typical that you'll see, some personal mementos on the fridge.

اما این بسیار معمولی است که می بینید، برخی از یادگاری های شخصی در یخچال.

Here, we have our dining room table.

اینجا، ما میز ناهارخوری خود را داریم.

In the U.S., typically people will have a dining room or maybe their kitchen will be

در ایالات متحده معمولاً مردم یک اتاق غذاخوری دارند یا شاید آشپزخانه

a little bit bigger than mine because we live in an apartment.

آنها کمی بزرگتر از آشپزخانه من باشد زیرا ما در یک آپارتمان زندگی می کنیم.

It's from the 1920s, so actually my apartment and my house is quite different than what

این مربوط به دهه 1920 است، بنابراین در واقع آپارتمان من و خانه من کاملاً با آنچه

you would typically see if you visited someone's house in the U.S. but a lot of the items are

که اگر از خانه شخصی در ایالات متحده بازدید می کنید می بینید متفاوت است ، اما بسیاری از موارد

the same.

مشابه هستند.

So if there's any differences from typical houses in the U.S., I'll try to explain that

بنابراین اگر تفاوتی با خانه های معمولی در ایالات متحده وجود دارد، سعی می کنم آن را

to you as well.

برای شما نیز توضیح دهم.

But here, we have the table.

اما اینجا، جدول را داریم.

Pretty simple.

خیلی ساده.

I bet you learned that in your, maybe, first class in English class.

شرط می بندم این را در کلاس اول زبان انگلیسی خود یاد گرفته اید.

We have chairs, we usually call these kitchen chairs or if you have a separate dining room,

ما صندلی داریم، معمولا به این صندلی آشپزخانه می گوییم یا اگر اتاق غذاخوری مجزا

you can call them dining room chairs.

دارید می توانید به آن ها صندلی غذاخوری بنامید.

Because we have a one-year-old, you're gonna see a lot of different items around our house

از آنجایی که ما یک کودک یک ساله داریم، شما وسایل مختلف زیادی در اطراف خانه ما خواهید دید

that are for our one-year-old.

که برای کودک یک ساله ما هستند.

So here, we have his highchair.

بنابراین اینجا، ما صندلی کودک او را داریم.

His high chair attaches to the kitchen chair so it's a little bit different than a standalone

صندلی بلند او به صندلی آشپزخانه متصل می شود، بنابراین کمی متفاوت از یک

highchair, that would be just a separate chair.

صندلی کودک مستقل است، که فقط یک صندلی جداگانه خواهد بود.

But we don't have much room in our kitchen, so we have a portable highchair that attaches

اما ما در آشپزخانه خود جای زیادی نداریم، بنابراین یک صندلی غذای قابل حمل داریم که به صندلی متصل می شود

to a chair.

.

Next, let's move on to this table which is where we cut things and prepare our food.

در ادامه به سراغ این جدول می رویم که در آنجا چیزها را برش می دهیم و غذای خود را آماده می کنیم.

Here, you can see a fruit tray, you might call it different things depending on what

در اینجا، می توانید یک سینی میوه را ببینید، بسته به اینکه اهل کدام منطقه از ایالات متحده هستید، ممکن است آن را با چیزهای مختلفی بنامید

region of the U.S. you're from.

.

At the moment, we only have two tangerines on the fruit tray.

در حال حاضر فقط دو عدد نارنگی در سینی میوه داریم.

Typically, we have more.

به طور معمول، ما بیشتر داریم.

But we also have a coaster.

اما ما یک زیر لیوانی هم داریم.

This is where you put your cups or your mugs, usually hot or cold things to keep the table

اینجا جایی است که فنجان ها یا لیوان های خود را قرار می دهید، معمولاً چیزهای سرد یا گرم برای ایمن نگه داشتن میز

safe.

.

We also have a coffee grinder for grinding beans.

آسیاب قهوه برای آسیاب دانه ها هم داریم.

And a sippy cup for our baby.

و یک فنجان نوشیدنی برای کودکمان.

And let's move along over here.

و بیایید در اینجا حرکت کنیم.

On this side, we have our cheese grater.

از این طرف، رنده پنیرمان را داریم.

This is with a T, even though it sounds like a D. Grater, it's a cheese grater.

این با T است، با وجود اینکه به نظر می رسد مانند رنده D.، رنده پنیر است.

Our knives.

چاقوهای ما

We have some measuring cups in the U.S., we use cups and tablespoons, and teaspoons to

ما در ایالات متحده چند فنجان اندازه گیری داریم، از فنجان و قاشق غذاخوری و قاشق چای خوری برای

measure things.

اندازه گیری چیزها استفاده می کنیم.

A lot of people have these in plastic, but ours are cute little cats.

بسیاری از مردم این ها را در پلاستیک دارند، اما گربه های ما گربه های کوچک بامزه ای هستند.

And here, we have some condiments that we often use when we're cooking, so we have them

و در اینجا، ما چاشنی هایی داریم که اغلب هنگام آشپزی از آنها استفاده می کنیم، بنابراین آنها را

close by and handy.

نزدیک و دستی داریم.

Oh, we just have honey, some balsamic, some chopsticks, some salt, some olive oil, and

اوه، ما فقط عسل داریم، مقداری بالزامیک، مقداری چاپستیک، مقداری نمک، مقداری روغن زیتون،

of course, you can see my plants, which are not doing too well.

و البته، می توانید گیاهان من را ببینید که خیلی خوب نیستند.

I don't have a green thumb, as they say.

به قول خودشان شست سبز ندارم.

Our plants often die.

گیاهان ما اغلب می میرند.

So they don't have a good future looking ahead of them.

بنابراین آینده خوبی در انتظارشان نیست .

This is our oven where we cook and bake things.

این اجاق ماست که در آن غذا می‌پزیم و می‌پزیم.

Typically, we call the top the stove top or the stove.

به طور معمول، ما بالا را صفحه اجاق گاز یا اجاق گاز می نامیم.

And there's four burners on this stove top.

و چهار مشعل روی این اجاق گاز وجود دارد.

And we have some knobs for turning on the stove.

و تعدادی دستگیره برای روشن کردن اجاق گاز داریم.

Inside is the oven.

داخل فر است.

Often, I'll just say the oven to mean the full stove, or this full device.

اغلب، من فقط می گویم اجاق به معنای اجاق کامل، یا این دستگاه کامل.

But you can kind of use them interchangeably.

اما می توانید به جای یکدیگر از آنها استفاده کنید.

Some people are sticklers about that kind of thing.

برخی از مردم در مورد این نوع چیزها سختگیر هستند .

Sticklers means picky, picky about those kind of terms.

Sticklers به ​​معنای ضربه زننده، حساس در مورد این نوع اصطلاحات است.

But, we often say oven, stove for this general device.

اما، ما اغلب می گوییم فر، اجاق گاز برای این دستگاه عمومی.

But technically, the top is the stove and inside is the oven.

اما از نظر فنی بالا اجاق گاز و داخل آن فر است.

I have some pots and pans here.

من اینجا چند تابه و قابلمه دارم.

There's more under the counter.

زیر پیشخوان بیشتر است.

Here, I have my glass lid because inside I'm making some butternut squash for lunch a little

در اینجا، من درب شیشه ای خود را دارم، زیرا در داخل کمی کدو حلوایی برای ناهار درست می

bit later.

کنم.

And my cutting board, I have a couple other cutting boards, but this one is my favorite,

و تخته برش من، من چند تخته برش دیگر دارم، اما این یکی مورد علاقه من است،

so it stays close by and handy.

بنابراین نزدیک و دستی می ماند.

On this side of the kitchen are the oven mitts and our spice rack.

در این سمت آشپزخانه، دستکش های فر و قفسه ادویه ما قرار دارند.

Typically, people will say spice rack or spice cabinet is their inside a cabinet.

به طور معمول، مردم می گویند قفسه ادویه یا کابینت ادویه جات داخل کابینت است.

We have, technically, it's a shelf, but we call it the spice rack because all of the

ما از نظر فنی قفسه ای داریم، اما آن را قفسه ادویه می نامیم زیرا همه

spices are there.

ادویه ها آنجا هستند.

I also have some tea and some cookbooks and some miscellaneous things on that shelf as

من همچنین مقداری چای و چند کتاب آشپزی و چیزهای متفرقه در آن قفسه دارم

well.

.

So this is something that's pretty different from typical houses in the U.S., we have a

بنابراین این چیزی است که با خانه‌های معمولی در ایالات متحده کاملاً متفاوت است، ما یک

sink, most places have a sink with a facet, we have the strainer, or colander, usually

سینک داریم، بیشتر مکان‌ها یک سینک با وجه دارند، ما صافی یا آبکش داریم، معمولاً

a strainer for straining pasta or other things that we're washing.

یک صافی برای صاف کردن پاستا یا چیزهایی که می‌شویم. .

But, we didn't have a dishwasher until about one month ago and it's because this is an

اما، ما تا حدود یک ماه پیش ماشین ظرفشویی نداشتیم و به این دلیل است که این یک

old apartment, as I mentioned it's from the 1920s, so there's not air conditioning, not

آپارتمان قدیمی است، همانطور که گفتم متعلق به دهه 1920 است، بنابراین تهویه مطبوع،

regular heating, no dishwasher, no washer or dryer for our clothes.

گرمایش معمولی، ماشین ظرفشویی، ماشین لباسشویی یا خشک کن برای ما وجود ندارد. لباس ها.

But we decided to buy a, you can see here, table top dishwasher.

اما ما تصمیم گرفتیم یک ماشین ظرفشویی رومیزی بخریم که می توانید اینجا ببینید .

This is not typical in houses in the U.S., but it's the same idea.

این در خانه ها در ایالات متحده معمول نیست، اما این همان ایده است.

Typically, they're under the counter and it's kind of part of the furniture.

به طور معمول، آنها زیر پیشخوان هستند و به نوعی بخشی از مبلمان است.

But you can open the dishwasher and see the dish rack.

اما می توانید ماشین ظرفشویی را باز کنید و قفسه ظرف را ببینید.

Here, we have some clean dishes and apparently toys that needed to be cleaned too.

در اینجا، ما چند ظرف تمیز و ظاهرا اسباب بازی داریم که آنها نیز باید تمیز شوند.

So we have the dosh rack and you put your dishes in the dish rack.

پس ما قفسه ظرفشویی داریم و شما ظروف خود را در ظرف ظرفشویی قرار می دهید.

And up here, I have a small dish rack just for more fragile things like these mugs or

و اینجا، من یک قفسه ظرف کوچک دارم فقط برای چیزهای شکننده تر مثل این لیوان ها یا

these glasses.

این لیوان ها.

But you can hand dry things and put them in the rack as well.

اما می توانید چیزهای خشک را به دست بگیرید و آنها را در قفسه نیز قرار دهید.

So, that's just depending on what you have in your house.

بنابراین، این فقط به آنچه در خانه خود دارید بستگی دارد .

If you have a dishwasher, or if you need to hand wash things and then put them in the

اگر ماشین ظرفشویی دارید، یا اگر باید چیزها را با دست بشویید و سپس آنها را در

drying rack or in the rack.

قفسه خشک کن یا در قفسه قرار دهید.

Above the dishwasher, we have a cabinet where we keep put dry goods.

بالای ماشین ظرفشویی، کابینتی داریم که در آن اجناس خشک قرار می دهیم.

So you can see we have some spices, some popcorn, things for baking, there's some pasta, some

بنابراین می توانید ببینید که ما چند ادویه، مقداری ذرت بو داده، چیزهایی برای پخت داریم، مقداری پاستا،

kind of leftover, dry goods that we put in there to keep.

نوعی باقیمانده کالاهای خشک وجود دارد که برای نگهداری در آنجا می گذاریم.

A lot of people will have what you call a pantry.

بسیاری از مردم چیزی را خواهند داشت که شما آن را انباری می نامید.

And a pantry is kind of like a closet where you keep dry goods, but our apartment is pretty

و شربت خانه به نوعی مانند کمد است که در آن کالاهای خشک نگهداری می کنید، اما آپارتمان ما بسیار

small, it's old, we don't have a pantry.

کوچک است، قدیمی است، ما انباری نداریم.

So, we just have a cabinet.

بنابراین، ما فقط یک کابینه داریم.

Beside the dishwasher, we have a toaster oven.

در کنار ماشین ظرفشویی، یک آون توستر داریم.

And a lot of people will also have a microwave.

و بسیاری از مردم مایکروویو نیز خواهند داشت.

In fact, I'd say 99% of Americans have a microwave.

در واقع، من می گویم 99 درصد آمریکایی ها مایکروویو دارند.

We just don't have it because we don't have a lot of space, this is an old apartment,

ما آن را نداریم زیرا فضای زیادی نداریم، این یک آپارتمان قدیمی است،

like I mentioned.

همانطور که گفتم.

So there's a couple key elements.

بنابراین چند عنصر کلیدی وجود دارد.

There's one more key element that you'll not see in our house that I'll mention a little

یک عنصر کلیدی دیگر وجود دارد که در خانه ما نمی بینید که

bit later.

کمی بعد به آن اشاره خواهم کرد.

But, we have a toaster oven, a lot of people will have a regular toaster and it will just

اما، ما یک اجاق توستر داریم، بسیاری از مردم یک توستر معمولی دارند و فقط

have slots.

دارای شکاف است.

So, we call this the toaster because it's the only one we have.

بنابراین، ما به این توستر می گوییم زیرا تنها توستری است که داریم.

But if you have a toaster with slots and a toaster oven, you probably need to be a little

اما اگر یک توستر شکاف دار و یک اجاق توستر دارید، احتمالاً باید کمی

more specific and just say, "Put it in the toaster oven," or, "I put it in the toaster

دقیق تر عمل کنید و فقط بگویید: "آن را در فر توستر بگذارید" یا "من آن را در فر توستر گذاشتم

oven," just so people know which one it's in.

" بدانید که در کدام یک است.

We have a paper towel rack, this is the paper towel rack, the metal piece.

ما یک قفسه حوله کاغذی داریم، این قفسه حوله کاغذی است، قطعه فلزی.

And here are some paper towels for cleaning up things.

و در اینجا چند دستمال کاغذی برای تمیز کردن چیزها وجود دارد.

And we also have a water kettle, a hot water kettle for heating up water.

و همچنین یک کتری آب داریم، یک کتری آب گرم برای گرم کردن آب.

So this is kind of like our little drink station.

بنابراین این به نوعی شبیه ایستگاه نوشیدنی کوچک ما است.

I have tea things, Dan has some coffee things, we have some dish washing soap.

من چیزهای چای دارم، دن چند چیز قهوه، ما مقداری صابون ظرفشویی داریم.

This is where all of those kind of extra kitchen things happen.

اینجا جایی است که همه آن چیزهای اضافی آشپزخانه اتفاق می افتد.

And finally, it's a little bit awkward for me to show you with the camera because it's

و در نهایت، برای من کمی ناخوشایند است که با دوربین به شما نشان دهم

a little bit high up so I have to hold the camera myself, but here we have our dishes.

زیرا کمی بالاتر است بنابراین باید خودم دوربین را در دست بگیرم، اما اینجا ما ظروف خود را داریم.

So we have big plates, little plates, you might come across some specific words for

بنابراین ما بشقاب های بزرگ، بشقاب های کوچک داریم، ممکن است با کلمات خاصی برای

different sizes of plates.

اندازه های مختلف بشقاب ها برخورد کنید.

But in reality, we just say big plates, little plates.

اما در واقعیت، ما فقط می گوییم بشقاب های بزرگ، بشقاب های کوچک .

We have some wine glasses, some regular glasses, tall glasses, short glasses, and bowls.

چند لیوان شراب، چند لیوان معمولی، لیوان بلند، لیوان کوتاه و کاسه داریم.

A lot of people have different sizes of bowls or different functions for different bowls.

بسیاری از افراد دارای اندازه های مختلف کاسه یا عملکردهای مختلف برای کاسه های مختلف هستند.

But, we keep it simple, bowls.

اما، ما آن را ساده نگه می داریم، کاسه ها.

Up on top, as well, we have some mugs you can see.

در بالا، همچنین، ما چند لیوان داریم که می توانید ببینید.

We have a lot of mugs because I feel like choosing the right mug for that moment is

ما لیوان های زیادی داریم زیرا احساس می کنم انتخاب لیوان مناسب برای آن لحظه

an important part of drinking a hot drink.

بخش مهمی از نوشیدن یک نوشیدنی گرم است.

I have to have the right mug.

من باید لیوان مناسب داشته باشم.

Do I want the mug with birds on it?

آیا من لیوانی را می خواهم که پرنده روی آن باشد؟

Do I want the mug with a rainbow on it?

آیا من لیوان رنگین کمانی روی آن را می خواهم؟

It just depends.

فقط بستگی داره

And it kind of lends the experience, a richer feeling, I don't know if you feel the same

و این به نوعی به تجربه، احساس غنی‌تری می‌دهد ، نمی‌دانم

way about the mug that you drink your coffee or your tea out of, but I feel like the mug

در مورد لیوانی که قهوه یا چای خود را از آن می‌نوشید، همین احساس را دارید یا خیر، اما احساس می‌کنم که لیوان

is important to me.

برای من مهم است.

All right, let's go to the next room.

باشه بریم اتاق بعدی

When you first come into our house we have a shoe rack where we line up our shoes.

وقتی برای اولین بار وارد خانه ما می شوید، یک جاکفشی داریم که در آن کفش هایمان را ردیف می کنیم.

And this is typical in some American houses, but in a lot of American houses, people keep

و این در برخی از خانه های آمریکایی معمول است، اما در بسیاری از خانه های آمریکایی،

their shoes on.

مردم کفش های خود را به پا می کنند.

For us, we lived in Korea for a couple years, so we got used to taking off our shoes.

برای ما، ما چند سال در کره زندگی کردیم، بنابراین عادت کردیم که کفش هایمان را در بیاوریم.

And we have a sign on the door that says, "Please take off your shoes, we will appreciate

و روی در تابلویی داریم که روی آن نوشته شده است ، لطفا کفش هایتان را در بیاورید، قدردان

it."

آن خواهیم بود.

But, a lot of our friends have never actually looked at the sign.

اما، بسیاری از دوستان ما واقعاً هرگز به علامت نگاه نکرده اند.

And we don't tell them, "Hey, take off your shoes."

و ما به آنها نمی گوییم "هی، کفش هایت را در بیاور."

We're pretty relaxed when it comes to guests.

وقتی نوبت به مهمانان می‌رسد، ما خیلی آرام هستیم.

But for ourselves, we always take off our shoes.

اما برای خودمان همیشه کفش هایمان را در می آوریم .

If we need to run into the house for something quickly, then it's not a big deal.

اگر لازم است برای چیزی سریع وارد خانه شویم ، آن وقت مشکل بزرگی نیست.

But, we have a shoe rack so that we can easily take off our shoes and put them away when

اما، ما یک جاکفشی داریم تا وقتی وارد خانه می‌شویم، بتوانیم به راحتی کفش‌هایمان را دربیاوریم و کنار

we come in our house.

بگذاریم.

Welcome to our living room.

به اتاق نشیمن ما خوش آمدید.

There is one thing I'm gonna mention about our living room, maybe a couple things, but

یک چیز وجود دارد که در مورد اتاق نشیمن ما ذکر می کنم، شاید چند مورد، اما به

specifically one thing that you're not gonna see in our living room that's pretty typical,

طور خاص یک چیز را در اتاق نشیمن ما نخواهید دید که بسیار معمولی است،

and that's just a TV.

و آن فقط یک تلویزیون است.

You could say television, but we often just say TV.

می توان گفت تلویزیون، اما ما اغلب فقط می گوییم تلویزیون.

Why don't we have a TV?

چرا تلویزیون نداریم؟

Well, it was a conscious decision to not have a TV.

خب، این یک تصمیم آگاهانه بود که تلویزیون نداشته باشم.

First of all, because I'm not a big fan of different TV shows and it's just not that

اول از همه، به این دلیل که من طرفدار برنامه های مختلف تلویزیونی نیستم و آنقدرها هم

enjoyable for me.

برایم لذتبخش نیست.

But also, I feel like I don't wanna just have it on and always be watching.

اما همچنین، احساس می‌کنم که نمی‌خواهم فقط آن را روشن کنم و همیشه تماشا کنم.

Anyway, we can talk about that another time.

به هر حال می‌توانیم زمانی دیگر درباره آن صحبت کنیم.

But, I want to let you know that it's pretty typical to see a TV in American households

اما، می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که دیدن یک تلویزیون در خانواده‌های آمریکایی

in their living room of you could say family room.

در اتاق نشیمنشان، می‌توان گفت اتاق خانواده، بسیار معمولی است .

Some people say main room, some people say den, kind of like a lion's den.

بعضی ها می گویند اتاق اصلی، بعضی ها می گویند لانه، یک جورهایی شبیه لانه شیر.

This is like a cave, but people say den.

اینجا مثل غار است، اما مردم می گویند لانه.

I don't know if that's a southern word, but some of my friends in the south say that.

نمی دانم این کلمه جنوبی است یا نه، اما برخی از دوستان من در جنوب این را می گویند.

But we call this just the living room or the main room.

اما ما این را فقط اتاق نشیمن یا اتاق اصلی می نامیم .

And that's where we spend a lot of our time.

و اینجاست که ما زمان زیادی را صرف می کنیم.

On this side of the living room, we have a piano, some shelves for displaying different

در این سمت از اتاق نشیمن، یک پیانو، چند قفسه برای نمایش چیزهای مختلف داریم

things.

.

You might hear this called knick-knacks.

ممکن است این را بشنوید که به آن knick-knacks می گویند.

And that means sometimes sentimental things, sometimes just junk, but for us, we just try

و این به این معنی است که گاهی اوقات چیزهای احساسی، گاهی اوقات فقط آشغال، اما برای ما، ما فقط سعی می کنیم

to keep only things that matter to us.

فقط چیزهایی را نگه داریم که برایمان مهم هستند.

So we have some sentimental items on our shelves.

بنابراین ما برخی از اقلام احساسی در قفسه های خود داریم.

And on the piano there's some picture frames and another coaster.

و روی پیانو چند قاب عکس و زیر لیوانی دیگر وجود دارد.

You might see as well that we have a lot of baby gates everywhere in our living room,

همچنین ممکن است ببینید که ما در همه جا در اتاق نشیمن خود دروازه های کودک زیادی داریم، که

it blocks off the full living room.

اتاق نشیمن کامل را مسدود می کند.

And that's because we have a one-year-old, so it keeps him safe, it keeps us sane, and

و این به این دلیل است که ما یک بچه یک ساله داریم، بنابراین او را در امان نگه می دارد، ما را عاقل نگه می دارد، و

maybe for you, if you have a baby you also have some baby gates.

شاید برای شما، اگر بچه دارید ، چند دروازه بچه هم دارید.

I highly doubt that you have a tent in your living room, but if you have a baby, if you

من خیلی شک دارم که در اتاق نشیمن خود چادر دارید ، اما اگر بچه دارید،

have a kid that likes to play, maybe you have a tent.

اگر بچه ای دارید که دوست دارد بازی کند، شاید چادر داشته باشید.

So we just have this tent with all of our baby's toys inside and he goes in there and

بنابراین ما فقط این چادر را با تمام اسباب بازی های کودکمان در داخل داریم و او به آنجا می رود و

plays and we play with him in there.

بازی می کند و ما با او در آنجا بازی می کنیم.

And it's just part of our living space.

و این فقط بخشی از فضای زندگی ماست.

Now, let's go onto our bookshelf.

حالا بیایید به قفسه کتاب خود برویم.

Our bookshelf is one of the main items, main pieces of furniture in our living room.

قفسه کتاب ما یکی از اقلام اصلی، قطعات اصلی مبلمان در اتاق نشیمن ما است.

We have the bookshelf, the couch, and the piano.

قفسه کتاب، کاناپه و پیانو را داریم.

Those are kind of the centerpieces of this room.

اینها به نوعی محورهای این اتاق هستند.

So on our bookshelf, of course, we have books.

بنابراین در قفسه کتاب ما، البته، کتاب داریم.

They are somewhat organized by topic, not so much right now because I just tried to

آنها تا حدودی بر اساس موضوع سازماندهی شده اند، در حال حاضر نه چندان زیرا من فقط سعی کردم

organize them there myself.

خودم آنها را در آنجا سازماندهی کنم.

But, on the bookshelf, we have some speakers, we have some other miscellaneous things up

اما، در قفسه کتاب، ما چند بلندگو داریم، چیزهای متفرقه دیگری

here like our pumpkins that are kind of rotting and we need to get rid of them.

در اینجا داریم، مانند کدو تنبل هایمان که به نوعی پوسیده شده اند و باید از شر آنها خلاص شویم.

On the bottom, we have some toys for our baby.

در قسمت پایین، تعدادی اسباب بازی برای کودکمان داریم.

So, the first two shelves are baby things.

بنابراین، دو قفسه اول وسایل کودک هستند.

And then these shelves, that he can't reach, those are for us.

و بعد این قفسه ها که او نمی تواند به آنها برسد ، برای ما هستند.

So, we can say this a bookshelf and these are shelves.

بنابراین، می توانیم بگوییم این یک قفسه کتاب است و اینها قفسه هستند.

This is where we lounge.

اینجا جایی است که ما استراحت می کنیم.

This is the couch, and we call this a coffee table even though we don't typically have

این کاناپه است و ما به آن میز قهوه خوری می گوییم حتی اگر معمولاً

coffee on it.

قهوه روی آن نمی خوریم.

But it usually just means that kind of smallish table that's in the middle of your living

اما معمولاً فقط به معنای آن نوع میز کوچکی است که در وسط

room or close to the couch.

اتاق نشیمن شما یا نزدیک به کاناپه قرار دارد.

You might be surprised that sometimes Americans put their feet on this, I don't know if you

ممکن است تعجب کنید که گاهی آمریکایی‌ها پای خود را روی این می‌گذارند، نمی‌دانم شما

do this, but I know in some cultures it's seen as extremely gross.

این کار را انجام می‌دهید یا نه، اما می‌دانم که در برخی فرهنگ‌ها این کار بسیار ناخوشایند دیده می‌شود.

But, you just prop your feet up on the coffee able and kick back and relax.

اما، شما فقط پاهای خود را روی قهوه نگه دارید و به عقب برگردید و استراحت کنید.

But, beside the coffee table, or behind the coffee table, you can see we have a side table.

اما، در کنار میز قهوه یا پشت میز قهوه، می توانید ببینید که ما یک میز کناری داریم.

I know this expression is really simple and it's kind of obvious.

من می دانم که این عبارت واقعا ساده است و به نوعی واضح است.

But if you wanted to know which table, you could just say the side table, or the table

اما اگر می خواستید بدانید کدام میز، می توانید فقط میز کناری یا میز

beside the couch.

کنار کاناپه را بگویید.

And on the side table there's a lamp that we use to light our reading in the evening.

و روی میز کناری چراغی وجود دارد که ما از آن برای روشن کردن مطالعه خود در عصر استفاده می کنیم.

On this side of our living room, we call this just our Ikea chair because it came from Ikea,

در این سمت از اتاق نشیمن، ما آن را فقط صندلی Ikea خود می نامیم زیرا از Ikea آمده است،

but you might see people who have comfortable chairs like this in their living room.

اما ممکن است افرادی را ببینید که صندلی های راحتی مانند این را در اتاق نشیمن خود دارند.

You might see them calling them an easy chair.

ممکن است آنها را ببینید که آنها را صندلی راحتی می نامند.

Usually an easy chair is a little bit bigger than this, a little bit more comfortable.

معمولا یک صندلی راحتی کمی بزرگتر از این است، کمی راحت تر.

Or you might hear them call it a La-Z-Boy.

یا ممکن است بشنوید که آن را La-Z-Boy می نامند.

They're not talking about how you're not studying and you're not working hard.

آنها در مورد اینکه چگونه شما درس نمی خوانید و سخت کار نمی کنید صحبت نمی کنند.

"I'm sitting on the lazy boy," no.

"من روی پسر تنبل نشسته ام" نه.

It just means that when you sit on it, you feel lazy, you feel comfortable.

فقط به این معنی است که وقتی روی آن می نشینید، احساس تنبلی می کنید، احساس راحتی می کنید.

So a La-Z-Boy has a foot prop that comes up so you can completely relax and lay back.

بنابراین La-Z-Boy دارای یک تکیه گاه پا است که بالا می آید تا بتوانید کاملاً استراحت کنید و دراز بکشید.

But for us, we just call this our Ikea chair, it kind of bounces a little bit.

اما برای ما، ما فقط به این صندلی Ikea می گوییم، این صندلی کمی جهش می کند.

It's not a rocking chair, it doesn't completely go back and forth, but it has a little bit

صندلی گهواره ای نیست، کاملا جلو و عقب نمی رود، اما

of movement.

حرکت کمی دارد.

We have here our windowsill.

ما اینجا طاقچه مان را داریم.

The windowsill is the place where we can put seasonal things or just some decorations if

طاقچه جایی است که اگر بخواهیم می توانیم وسایل فصلی یا فقط چند تزیین را در

we want.

آن قرار دهیم.

And the window, here we have the inner window, it has some kind of maybe more old fashioned,

و پنجره، در اینجا ما پنجره داخلی را داریم ، دارای نوعی پانل های شاید قدیمی تر به

1920s style panels here.

سبک دهه 1920 است.

But, we also have inside our window another feature, so let's get a little closer and

اما، ما در داخل پنجره خود ویژگی دیگری نیز داریم ، پس بیایید کمی نزدیکتر شویم و

take a look.

نگاهی بیندازیم.

Most windows in the U.S. have a screen and that's on the other side of this main window,

بیشتر پنجره‌ها در ایالات متحده یک صفحه نمایش دارند و آن طرف پنجره اصلی است،

just to prevent mosquitoes and bugs coming in in the summer time.

فقط برای جلوگیری از ورود پشه‌ها و حشرات در تابستان.

But because it's winter, we also have another pane, a windowpane that's down.

اما چون زمستان است، ما یک شیشه دیگر هم داریم ، یک شیشه پنجره که پایین است.

It's the storm window.

این پنجره طوفان است.

So here, you're only seeing the regular windowpane, but on the other side, we have a second layer

بنابراین در اینجا، شما فقط شیشه پنجره معمولی را می بینید، اما در طرف دیگر، لایه دومی داریم

that's called a storm window.

که به آن پنجره طوفانی می گویند.

And you could out it down in case of a storm, but typically, it's used in the wintertime,

و در صورت وقوع طوفان می توانید آن را از بین ببرید ، اما معمولاً در فصل زمستان،

usually for older houses because older houses have two layers of window.

معمولاً برای خانه های قدیمی استفاده می شود، زیرا خانه های قدیمی دارای دو لایه پنجره هستند.

They don't have maybe some modern technology for the window structure.

شاید فناوری مدرنی برای ساختار پنجره ندارند.

So we have a screen, a storm window, and just this regular window inside.

بنابراین ما یک صفحه نمایش، یک پنجره طوفانی و فقط این پنجره معمولی در داخل داریم.

Before we leave this room, I just want to quickly talk about the basics of a room.

قبل از اینکه این اتاق را ترک کنیم، فقط می خواهم به سرعت در مورد اصول اولیه یک اتاق صحبت کنم.

We have, of course, the walls and the ceiling.

ما البته دیوارها و سقف را داریم.

But here, we have hardwood floors.

اما در اینجا، ما کفپوش های چوبی داریم.

We don't have any carpet in our house and that's mainly because it's an older apartment,

ما هیچ فرشی در خانه نداریم و این عمدتاً به این دلیل است که آپارتمان قدیمی‌تری است،

so it has wood.

بنابراین چوب دارد.

But also because we have two cats and a baby, so it's a little bit difficult to clean carpet.

اما همچنین به دلیل اینکه ما دو گربه و یک بچه داریم، بنابراین تمیز کردن فرش کمی دشوار است.

But, most American houses will have carpets usually in the bedrooms or if they have an

اما، اکثر خانه‌های آمریکایی معمولاً در اتاق‌خواب‌ها یا اگر

upstairs area in the upstairs.

در طبقه بالا یک طبقه بالا دارند، فرش دارند.

But some will have it, as well, in the main room or in the living room.

اما برخی آن را در اتاق اصلی یا اتاق نشیمن نیز خواهند داشت.

I think it's kind of becoming a more modern thing to have hardwood floors, kind of going

من فکر می‌کنم داشتن کف‌پوش‌های چوبی به نوعی مدرن‌تر شدن است، به نوعی

back to that classic style.

به سبک کلاسیک برمی‌گردیم.

So you might see that, you might have that in your house if you live in the U.S., but

بنابراین، اگر در ایالات متحده زندگی می کنید، ممکن است آن را در خانه خود داشته باشید، اما

carpets and rugs, rugs are just removable small carpets.

فرش ها و قالیچه ها، فرش ها فقط فرش های کوچک قابل جابجایی هستند.

Rugs and carpets are pretty typical, but we just have hardwood floors.

فرش ها و فرش ها بسیار معمولی هستند، اما ما فقط کف چوبی داریم.

This is not laminate.

این لمینت نیست.

In the kitchen, you saw laminate.

در آشپزخانه، لمینت را دیدید.

Laminate is just kind of like a plastic flooring, it's typically in kitchens because it's easy

لمینت دقیقاً مانند یک کفپوش پلاستیکی است ، معمولاً در آشپزخانه ها وجود دارد زیرا تمیز کردن آن آسان است

to clean.

.

But here, we have real wood, hardwood floors.

اما اینجا، ما چوب واقعی، کف چوب سخت داریم.

Welcome to our office, drum room, spare bedroom, a little bit of everything and another dying

به دفتر کار ما، اتاق درام، اتاق خواب اضافی ، کمی از همه چیز و یک گیاه دیگر در حال مرگ خوش آمدید

plant.

.

And oh, we have Dan.

و اوه، ما دن داریم.

Dan is working on editing a vocabulary video for the Fearless Fluency Club, if you'd like

دن در حال کار بر روی ویرایش یک ویدیوی واژگانی برای باشگاه تسلط بی باک است، اگر می‌خواهید

to learn with us, you can learn with us every month.

با ما یاد بگیرید، می‌توانید هر ماه با ما یاد بگیرید .

But in this room, we have the office desk.

اما در این اتاق، میز اداری را داریم.

We have the desktop computer, we have laptops and whatnot as well, but the desktop is great

ما کامپیوتر رومیزی داریم، لپ تاپ داریم و غیره، اما دسکتاپ

for editing videos and having a big screen.

برای ویرایش ویدیوها و داشتن صفحه نمایش بزرگ عالی است.

So he's sitting in an office chair and he is using some of the office equipment.

بنابراین او روی یک صندلی اداری نشسته است و از برخی تجهیزات اداری استفاده می کند.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

Dan: It's going well.

دن: خوب پیش میره.

Are you getting some inspiration from the fish?

آیا از ماهی الهام می گیرید ؟

Dan: Obviously, in their huge ball of algae over here.

دن: بدیهی است که در توپ عظیم جلبک‌هایشان اینجا هستند.

Yup, yup.

بله، بله

Welcome to our bathroom.

به حمام ما خوش آمدید

We have only one bathroom in our apartment.

ما در آپارتمانمان فقط یک حمام داریم.

A lot of American houses have at least two, but our apartment is a good size for one bathroom.

بسیاری از خانه های آمریکایی حداقل دو خانه دارند، اما آپارتمان ما اندازه مناسبی برای یک حمام دارد.

Typically, in the U.S. we say bathroom, in the UK you're gonna hear people say toilet.

به طور معمول، در ایالات متحده می گوییم حمام، در بریتانیا شما می شنوید که مردم می گویند توالت.

But, in the U.S. we do not say toilet unless we're talking about the physical object, the

اما، در ایالات متحده نمی گوییم توالت، مگر اینکه در مورد جسم فیزیکی،

toilet.

توالت صحبت کنیم.

So in the U.S., when you say toilet, you feel a little bit dirty maybe because you're imagining

بنابراین در ایالات متحده، وقتی می گویید توالت، کمی احساس کثیفی می کنید، شاید به این دلیل

the throne, that chair that you sit on.

که تاج و تخت را تصور می کنید، آن صندلی که روی آن می نشینید.

So it's a little bit weird in the U.S. if you say, "I'm going to go to the toilet."

بنابراین در ایالات متحده کمی عجیب است اگر بگویید "من می خواهم به توالت بروم."

We can imagine that piece of furniture.

ما می توانیم آن تکه مبلمان را تصور کنیم.

So, it's a little bit better to say, "I'm going to the bathroom."

بنابراین، کمی بهتر است بگوییم: " من به دستشویی می روم."

We use the term restroom to talk about a public place.

ما از اصطلاح سرویس بهداشتی برای صحبت در مورد یک مکان عمومی استفاده می کنیم .

Some people might even say bathroom for a public place.

برخی افراد حتی ممکن است بگویند حمام برای یک مکان عمومی.

So maybe in a restaurant or maybe in a gas station, or if you're driving on a road trip,

بنابراین شاید در یک رستوران یا شاید در یک پمپ بنزین، یا اگر در یک سفر جاده ای رانندگی می کنید

there might be a rest stop and you go to the restroom inside the rest stop.

، ممکن است یک ایستگاه استراحت وجود داشته باشد و شما به دستشویی داخل ایستگاه استراحت بروید.

Those are the most typical expressions that you're gonna hear in the U.S., bathroom and

اینها معمولی ترین عباراتی هستند که در ایالات متحده، حمام و دستشویی خواهید شنید

restroom.

.

But I would not say, "This is the restroom."

اما من نمی گویم: "این دستشویی است."

If I said restroom at a friends house, "I'm gonna go to the restroom," it's quite formal

اگر من در خانه دوستان بگویم دستشویی، "من می خواهم به دستشویی بروم"، کاملا رسمی است

and it seems a little bit weird like I'm trying to be too formal, when really, I'm just going

و کمی عجیب به نظر می رسد مانند اینکه من سعی می کنم خیلی رسمی باشم، در حالی که واقعاً، من فقط به دستشویی می روم

to the bathroom and it's my friends house.

. حمام و خانه دوستان من است.

So I recommend using restroom only for maybe work places situations or for public places

بنابراین توصیه می‌کنم از دستشویی فقط برای موقعیت‌های ممکن در محل کار یا مکان‌های عمومی

like restaurants or gas stations where you're going the bathroom.

مانند رستوران‌ها یا پمپ بنزین‌ها که در آن‌ها به حمام می‌روید، استفاده کنید.

It's gonna be a little bit tricky to film in here 'cause the bathroom's long and narrow,

فیلمبرداری در اینجا کمی مشکل خواهد بود ، زیرا حمام طولانی و باریک است،

but we're gonna make it work.

اما ما آن را درست می کنیم.

So here we have the shower.

پس اینجا دوش داریم.

And we know it's a shower because we have a shower curtain.

و می دانیم که دوش است زیرا پرده دوش داریم.

But in the U.S. you'll typically find two shower curtains.

اما در ایالات متحده معمولاً دو پرده دوش خواهید یافت.

On the outside there's on that has usually a nice, pretty color on it.

در قسمت بیرونی روی آن معمولاً یک رنگ زیبا و زیبا روی آن وجود دارد.

And then on the inside, you'll see a shower curtain liner.

و سپس در داخل، یک آستر پرده دوش را خواهید دید .

And this is, I'll try to show you here, this is on the inside of the bathtub.

و این است، من سعی می کنم اینجا به شما نشان دهم، این در داخل وان حمام است.

And that's to prevent water from spilling out.

و این برای جلوگیری از ریختن آب به بیرون است.

I know I visited some other countries that don't have shower curtains at all, and I found

می دانم که از کشورهای دیگری بازدید کردم که اصلاً پرده حمام ندارند، و برای

it quite difficult to take a shower without getting the whole bathroom wet.

من بسیار سخت بود که بدون خیس شدن کل حمام دوش بگیرم.

So in the U.S. it's convenient.

بنابراین در ایالات متحده راحت است.

We've got a shower curtain and we have a shower curtain rod up here.

ما یک پرده دوش داریم و یک میله پرده دوش اینجا داریم.

You can see to hold the shower curtain.

می توانید ببینید که پرده دوش را نگه دارید.

Inside the shower, we have a bathtub.

در داخل دوش، ما یک وان حمام داریم.

And you can take a bath in here, but most people don't take a bath.

و شما می توانید در اینجا حمام کنید، اما اکثر مردم حمام نمی کنند.

Usually just kids take a bath.

معمولاً فقط بچه ها حمام می کنند.

It's kind of small, it's not so comfortable, and it's not really part of American culture

کمی کوچک است، چندان راحت نیست و حمام کردن بزرگسالان واقعاً بخشی از فرهنگ آمریکایی نیست

for adults to take a bath.

.

You might see in some movies maybe a woman in the bathtub with a glass of wine and there's

ممکن است در برخی از فیلم‌ها زنی را در وان حمام با یک لیوان شراب و

some candles, this is not typical at all.

چند شمع ببینید، این اصلاً معمولی نیست.

That hardly ever happens and we just don't really soak in the bath.

این به ندرت اتفاق می افتد و ما واقعاً در حمام غوطه ور نمی شویم.

Some people find it dirty to sit in the bath water because maybe we don't clean the bathtubs

برخی افراد نشستن در آب حمام را کثیف می‌دانند زیرا شاید ما

as often as countries who take baths.

به اندازه کشورهایی که حمام می‌کنند وان‌ها را تمیز نمی‌کنیم.

Here, we have, also, a shower rack.

در اینجا، ما همچنین یک قفسه دوش داریم.

You can see it's hanging on the shower head.

می توانید ببینید که روی سر دوش آویزان است.

The shower head is where the water comes out.

سر دوش محل خروج آب است.

We have the shower head, the shower rack, and up here we have our shampoo and conditioner

ما سر دوش، قفسه حمام، و اینجا شامپو و نرم کننده

and soap and whatnot.

و صابون و هر چیز دیگری داریم.

But we have the shower rack.

اما ما قفسه دوش داریم.

Moving on in the bathroom, we have a little table here with some toiletries on the table.

با حرکت در حمام، یک میز کوچک در اینجا داریم که چند لوازم بهداشتی روی میز دارد.

There's some lotions or contacts or toothpaste.

مقداری لوسیون یا کنتاکت یا خمیر دندان وجود دارد.

These are things that you use to get ready in the morning or to get ready for bed, they're

اینها چیزهایی هستند که برای آماده شدن در صبح یا برای آماده شدن برای خواب استفاده می کنید، آنها

toiletries.

لوازم بهداشتی هستند.

We have a soap dispenser and we have the sink and a facet.

ما یک دستگاه پخش صابون داریم و یک سینک و یک صفحه داریم.

And it's pretty typical that you'll see an outlet as well in the bathroom.

و این کاملاً معمولی است که شما یک پریز را در حمام نیز خواهید دید.

I know some countries don't have outlets in the bathroom.

من می دانم که برخی از کشورها در حمام پریز ندارند .

It can be kind of dangerous to have an outlet in the bathroom, so of course, just don't

داشتن یک پریز در حمام می تواند خطرناک باشد ، پس البته،

out your hairdryer in the sink.

سشوار خود را در سینک نکشید.

Little word of wisdom.

حرف کمی حکیمانه

And it wouldn't be a bathroom without a toilet.

و بدون توالت حمام نمی شود.

So we have the toilet, we have toilet paper, and we have the handle for flushing the toilet.

بنابراین ما توالت داریم، دستمال توالت داریم، و دسته ای برای سیفون توالت داریم.

As well as usually two separate lids on the toilet.

و همچنین معمولاً دو درب مجزا روی توالت فرنگی.

I know some countries don't have two separate lids, it's kind of an all in one combo, but

من می دانم که برخی از کشورها دو درب جداگانه ندارند ، به نوعی ترکیبی همه در یک است، اما

in the U.S., we have two separate lids and usually a brush, a toilet brush for cleaning

در ایالات متحده، ما دو درب مجزا داریم و معمولاً یک برس، یک برس توالت برای تمیز

the toilet.

کردن توالت.

And a plunger in case you need it.

و یک پیستون در صورت نیاز.

And don't forget, some more dying plants just to round out your full experience of our house.

و فراموش نکنید، چند گیاه دیگر در حال مرگ فقط برای تکمیل تجربه کامل شما از خانه ما.

Oh, I don't wanna forget, as well, we have these hand towels.

اوه، من نمی خواهم فراموش کنم، همچنین، ما این حوله های دستی را داریم.

This hand towel is for drying your hands after you wash your hands.

این حوله برای خشک کردن دست ها پس از شستن دست ها می باشد.

And a wash cloth.

و یک دستمال شستشو

This is for washing your face.

این برای شستن صورت است.

Oftentimes, a hand towel will have a little ring and it will be inside that ring, but

اغلب اوقات، یک حوله دستی یک حلقه کوچک دارد و در داخل آن حلقه قرار می گیرد، اما

we don't have that so we just hang it over the shower curtain rod.

ما آن را نداریم، بنابراین فقط آن را روی میله پرده حمام آویزان می کنیم.

Welcome to my bedroom.

به اتاق خواب من خوش آمدید

The lighting is a little bit different in here because we have some extreme blackout

نورپردازی در اینجا کمی متفاوت است زیرا ما سایه های تاریکی شدید

shades and blackout curtains so that we can sleep and so that our baby can sleep, especially

و پرده های خاموشی داریم تا بتوانیم بخوابیم و کودکمان بخوابد، به خصوص

when he takes a nap during the day.

زمانی که در طول روز چرت می زند.

So you can see here on the window, we have some black shades and also some black curtains

بنابراین می توانید اینجا روی پنجره ببینید، ما چند سایه سیاه و همچنین چند پرده سیاه داریم

that is essential and it has helped our lives so much.

که ضروری است و به زندگی ما کمک زیادی کرده است.

All right, let me show you around.

باشه، بذار اطرافت رو بهت نشون بدم

Of course, the main feature of a bedroom is the bed.

البته ویژگی اصلی اتاق خواب تخت است.

Here's our bed and we have a quilt on our bed.

اینجا تخت ماست و ما یک لحاف روی تخت خود داریم .

This is something that Dan's great grandmother made, but you'll often simply see sheets in

این چیزی است که مادربزرگ دن درست کرده است ، اما اغلب

the summer time or maybe a thin blanket.

در تابستان ملحفه یا شاید یک پتوی نازک را می بینید.

But in the winter, you'll see a comforter.

اما در زمستان، یک تسلی دهنده خواهید دید.

This is a thick, fuller type of blanket.

این یک نوع پتو ضخیم و پرتر است.

In Europe, a lot of people use a duvet, but in the U.S., I had actually never heard of

در اروپا، بسیاری از مردم از لحاف استفاده می کنند، اما در ایالات متحده، تا زمانی که به اروپا نرفتم، در واقع هرگز نامی از لحاف نشنیده بودم

a duvet until I went to Europe.

.

So it's not so common in the U.S., maybe I'm just like in a little isolated bubble of people

بنابراین در ایالات متحده چندان رایج نیست، شاید من مانند حباب کوچکی از افرادی

who don't have duvets.

هستم که لحاف ندارند.

So if you're in the U.S. let me know if you have a duvet.

بنابراین اگر در ایالات متحده هستید، اگر لحاف دارید به من اطلاع دهید .

But typically, you'll see a quilt of a comforter, or just some sheets.

اما به طور معمول، یک لحاف از یک روتختی یا فقط چند ملحفه خواهید دید.

You'll see over here is my baby's crib.

خواهید دید اینجا تخت کودک من است.

A lot of people in the U.S. who have a child, they have a separate room for their child.

بسیاری از مردم ایالات متحده که دارای فرزند هستند، اتاق جداگانه ای برای فرزند خود دارند.

But, our apartment is small so we make do with what we have.

اما، آپارتمان ما کوچک است، بنابراین ما به آنچه که داریم بسنده می کنیم.

And he sleeps here in his crib.

و او اینجا در گهواره اش می خوابد.

On this side, there is a nightstand.

در این طرف، یک پاتختی وجود دارد.

I have a nightstand as well over on this side.

من یک پاتختی هم در این طرف دارم.

The nightstand is the table that goes beside your bed.

پاتختی میزی است که کنار تخت شما می رود.

And typically there's a lamp on the nightstand, maybe there's a drawer or a shelf and you

و معمولاً یک لامپ روی پاتختی وجود دارد، شاید یک کشو یا یک قفسه وجود دارد و

can put some books or something in that nightstand that you use when you're sleeping.

می‌توانید چند کتاب یا چیزی را در آن پاتختی قرار دهید که هنگام خواب از آن استفاده می‌کنید.

This is our set of drawers.

این مجموعه کشوهای ماست.

You might hear people say dresser drawers.

ممکن است بشنوید که مردم می گویند کشوهای کمد.

This, I feel like is a little bit older English, like maybe my parents of my grandparents might

این، من احساس می‌کنم انگلیسی کمی قدیمی‌تر است ، شاید والدین پدربزرگ و مادربزرگم ممکن است

say dresser drawers.

بگویند dresser drawers.

But for me, I just say a set of drawers or it's in the drawer.

اما برای من فقط می گویم یک سری کشو یا در کشو است.

This is a difficult word to pronounce, so I hope that you can say it clearly.

تلفظ این کلمه دشوار است، بنابراین امیدوارم که بتوانید آن را واضح بیان کنید.

Drawers, drawers.

کشو، کشو.

Inside our closet you'll see some clothes that are hanging up.

داخل کمد ما تعدادی لباس می بینید که آویزان هستند.

We hang up the clothes in the closet or you can say they're hanging in the closet.

ما لباس ها را در کمد آویزان می کنیم یا می توان گفت در کمد آویزان هستند.

And they're hanging on what?

و آنها به چه چیزی آویزان هستند؟

They're hanging on hangers.

آنها به چوب لباسی آویزان شده اند.

A lot of words that have to do with hang that have to do with the closet.

بسیاری از کلمات مربوط به آویزان هستند که به کمد مربوط می شوند.

So the clothes are hanging up in the closet.

بنابراین لباس ها در کمد آویزان هستند.

Some people also fold their clothes up here, maybe some winter clothes or some pants that

برخی از افراد نیز لباس های خود را در اینجا تا می کنند، شاید برخی لباس های زمستانی یا شلوارهایی که

you don't wanna hang up.

نمی خواهید تلفن را آویزان کنید.

One quick thing that I'd like to mention that we don't have put often typical American houses

یک نکته سریع که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که ما خانه‌های معمولی آمریکایی

will, especially standalone houses, apartments sometimes have this, sometimes don't, but

، به‌ویژه خانه‌های مستقل

a lot of houses have a master bath.

، قرار نداده‌ایم.

Or you can say master bathroom.

یا می توانید بگویید حمام اصلی.

And that's a bathroom that's connected to the biggest bedroom.

و این حمامی است که به بزرگترین اتاق خواب متصل است.

So typically, if you have a household of parents and two children, the parents bedroom is the

بنابراین به طور معمول، اگر خانواده ای متشکل از والدین و دو فرزند دارید، اتاق خواب والدین

biggest bedroom and attached to the parents bedroom is the master bath.

بزرگترین اتاق خواب و متصل به اتاق خواب والدین حمام اصلی است.

In the house that I grew up in, my parents had this, Dan's parents had this as well.

در خانه ای که من در آن بزرگ شدم، پدر و مادرم این را داشتند، والدین دن هم این را داشتند.

But in our apartment, we only have the one bathroom that I showed you.

اما در آپارتمان ما فقط یک حمام داریم که به شما نشان دادم.

So we don't have a master bath.

بنابراین ما حمام اصلی نداریم.

It's just the bathroom of the house.

فقط حمام خانه است.

So you might see this, and if you're in someone's house or if you're describing a house, or

بنابراین ممکن است این را ببینید، و اگر در خانه شخصی هستید یا اگر خانه ای را توصیف می کنید، یا

maybe you're buying a house or renting on in the U.S., you might hear that term mentioned,

شاید در حال خرید خانه یا اجاره در ایالات متحده هستید، ممکن است این عبارت را بشنوید که ذکر شده است:

"There's a master bath," or, "There's a master bathroom."

"یک حمام اصلی وجود دارد." "، یا "یک حمام اصلی وجود دارد ."

Both of those terms are the same thing, it's just a shortened version of bathroom.

هر دوی این اصطلاحات یکسان هستند، این فقط یک نسخه کوتاه شده از حمام است.

Thanks so much for joining me in this rather long vocabulary video.

از اینکه با من در این ویدیوی واژگان نسبتا طولانی همراه بودید بسیار سپاسگزارم.

I hope that it helped to refresh some words that you've learned in the past and helped

امیدوارم که به تازه کردن برخی از کلماتی که در گذشته یاد گرفته اید کمک کرده باشد و

to add to your vocabulary so that you can go around your house and name and label some

به واژگان خود اضافه شود تا بتوانید در خانه خود بچرخید و برخی از

things that you have in your house that you see every day.

چیزهایی را که در خانه خود دارید و هر روز می بینید نام ببرید و برچسب بزنید.

It will help to reinforce those words.

به تقویت آن کلمات کمک خواهد کرد.

I wanna ask you a question.

من می خواهم از شما یک سوال بپرسم.

What is something that I didn't mention in this video that you have in your house?

چیزی که من در این ویدیو به آن اشاره نکردم چیست که در خانه خود دارید؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

What's an item in your house that I didn't mention in this video.

چه چیزی در خانه شما وجود دارد که من در این ویدیو به آن اشاره نکردم.

It can help to expand your vocabulary.

می تواند به گسترش دایره لغات شما کمک کند.

I recommend reading other comments so that you can see things from other peoples houses

توصیه می‌کنم نظرات دیگر را بخوانید تا بتوانید چیزهایی را از خانه‌های مردم دیگر ببینید

that I didn't mention here.

که در اینجا به آنها اشاره نکردم.

Just keep growing your vocabulary every day.

فقط دایره لغات خود را هر روز افزایش دهید.

Thank you so much for learning English with me, and I'll see you again next Friday for

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای

a new lesson here on my YouTube channel.

یک درس جدید در کانال یوتیوب خود می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free E-Book.

مرحله بعدی دانلود رایگان کتاب الکترونیکی من است.

Five Steps to Becoming a Confident English Speaker.

پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران با اعتماد به نفس انگلیسی

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much, bye.

خیلی ممنون، خداحافظ