TOP 10 Polite English Expressions: Advanced Vocabulary Lesson

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Do you want to be polite?

آیا می خواهید مودب باشید؟

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Everyone wants to be polite, right?

همه می خواهند مودب باشند، درست است؟

Well, most people.

خب اکثر مردم

Sometimes you have a small favor to ask someone.

گاهی لطف کوچکی دارید که از کسی بخواهید.

"Could you open the door?

"میشه در رو باز کنی

My hands are full."

؟ دستام پره."

Or maybe you have a big favor to ask someone.

یا شاید لطف بزرگی دارید که از کسی بخواهید.

"By any chance, could you feed my cats over the weekend while I'm gone?"

"به احتمال زیاد، می توانید در آخر هفته در حالی که من رفته ام به گربه های من غذا بدهید؟"

You need to use the correct polite expressions for each of these situations to continue having

شما باید برای هر یک از این موقعیت ها از عبارات مودبانه صحیح استفاده کنید تا به

good relationships with people around you.

روابط خوب خود با اطرافیان خود ادامه دهید.

Today, we're going to focus on the top 10 polite expressions that you can use in daily

امروز، ما بر روی 10 عبارت مودبانه ای تمرکز می کنیم که می توانید در زندگی روزمره از آنها استفاده کنید

life.

.

I use these all the time, and so can you.

من همیشه از اینها استفاده می کنم و شما هم می توانید.

I'm from the U.S., and when I studied abroad in the UK, I found this funny survival guide

من اهل ایالات متحده هستم و زمانی که در خارج از کشور در انگلستان تحصیل کردم، این راهنمای خنده دار بقا

to how to live in the UK, and this was one of the images in that survival guide.

را در مورد نحوه زندگی در بریتانیا پیدا کردم، و این یکی از تصاویر موجود در آن راهنمای بقا بود.

On one side you can see the man is drowning and he says, "Help!" and it says "This is

از یک طرف می بینید که مرد در حال غرق شدن است و می گوید: "کمک!" و می‌گوید "این

wrong.

اشتباه است.

You shouldn't say this," and on the other side it says, "Excuse me, sir.

شما نباید این را بگویید" و از طرف دیگر می‌گوید: "ببخشید قربان.

I'm terribly sorry to bother you, but I wonder if you would mind helping me for a moment,

خیلی متاسفم که مزاحم شما می‌شوم، اما نمی‌دانم آیا می‌خواهید به من کمک کنید. البته

as long as it's no trouble, of course."

تا زمانی که مشکلی نداشته باشد."

Do you think this is realistic?

به نظر شما این واقع بینانه است؟

Of course not.

البته که نه.

This is an exaggeration of British culture.

این یک اغراق در فرهنگ بریتانیا است.

It's not true in the UK, it's not true in the U.S., but it is nice to include some polite

این در بریتانیا درست نیست، در ایالات متحده درست نیست، اما خوب است که برخی از عبارات مودبانه را درج کنید

expressions, not when you're drowning, you can say, "Help, help, help!" of course, but

، نه زمانی که در حال غرق شدن هستید، می توانید بگویید: "کمک، کمک، کمک!" البته، اما

in daily life it's great to use a few polite expressions.

در زندگی روزمره استفاده از چند عبارت مودبانه عالی است.

Let's talk about them.

بیایید در مورد آنها صحبت کنیم.

The first seven polite phrases are great for asking a favor.

هفت عبارت مودبانه اول برای درخواست لطف عالی هستند.

A favor is when you're asking someone to do something for you.

لطف زمانی است که از کسی بخواهید کاری برای شما انجام دهد.

The first one is using could or would.

مورد اول از can یا will استفاده می کند.

They are both exactly the same.

هر دو دقیقاً یکسان هستند.

Could you do me a favor?

میشه یک لطفی در حقم بکنی؟

Would you help me?

ممکنه کمک ام کنید؟

Would you please tell me where the closest subway station is?

لطفا به من بگویید نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟

Can you use can in these situations?

آیا می توانید در این مواقع از قوطی استفاده کنید؟

Maybe if you're with some close friends and you're asking them to do something simple

شاید اگر با چند دوست صمیمی هستید و از آنها می خواهید کاری ساده

like, "Can you pass me that paper?"

مانند "می توانید آن کاغذ را به من بدهید؟"

"Can you look at the GPS while I drive?"

"آیا می توانید در حین رانندگی به GPS نگاه کنید؟"

That's fine.

خوبه.

But if you want to take it up to the next level, you could say could or would.

اما اگر می‌خواهید آن را به سطح بعدی ببرید، می‌توانید بگویید می‌توانم یا می‌توانی.

That was a pretty basic expression, so let's go on to some more advanced ones.

این یک عبارت بسیار ابتدایی بود، بنابراین اجازه دهید به چند مورد پیشرفته تر برویم.

Expression number two is "If you don't mind, would you help put the dishes in the dishwasher?"

عبارت شماره دو این است که "اگر اشکالی ندارد ، آیا کمک می کنید ظروف را در ماشین ظرفشویی قرار دهید؟"

"If you don't mind, would you" something.

"اگر اشکالی ندارد، می خواهید" چیزی.

"If you don't mind" means if it doesn't bother you, but make sure that you don't say, "If

"اگر اشکالی ندارد" یعنی اگر شما را اذیت نمی کند، اما مطمئن شوید که "اگر

you don't care, would you put the dishes in the dishwasher?"

مهم نیستید، ظرف ها را در ماشین ظرفشویی قرار می دهید؟"

The word care is a little too strong and can seem kind of rude, so make sure you say, "If

کلمه مراقبت کمی بیش از حد قوی است و می تواند به نوعی بی ادبانه به نظر برسد، بنابراین مطمئن شوید که می گویید: "

you don't mind, would you help put the dishes in the dishwasher?"

اگر اشکالی ندارد، آیا کمک می کنید ظروف را در ماشین ظرفشویی قرار دهید؟"

I have a good friend that often comes over to dinner at our house, and after dinner,

من یک دوست خوب دارم که اغلب برای شام به خانه ما می آید، و بعد از شام،

Dan and I are busy putting Theo, our toddler, to bed.

من و دن مشغول خواباندن تئو، کودک نوپامان هستیم .

The process, bath and reading books and all of this, takes about 30 minutes.

پروسه، حمام و کتاب خواندن و همه اینها، حدود 30 دقیقه طول می کشد.

And because she's my good friend, I don't asking her, "If you don't mind, would you

و چون او دوست خوب من است، از او نمی‌پرسم: "اگر اشکالی ندارد، آیا

help put the dishes away in the dishwasher while we're putting Theo to bed?"

کمک می‌کنی ظروف را در ماشین ظرفشویی قرار دهیم، در حالی که ما تئو را می‌خوابانیم؟"

This is a great thing to ask.

این سوال بسیار خوبی است.

Expression number three, "If it's not a problem, could I, or can I, call you back in 10 minutes?"

عبارت شماره سه، "اگر مشکلی نیست، آیا می توانم یا می توانم 10 دقیقه دیگر با شما تماس بگیرم؟"

Dan and I just moved into a new house, and on our moving day, as we were moving things

من و دن به تازگی به یک خانه جدید نقل مکان کردیم و در روز اسباب کشی، در حالی که داشتیم وسایل

into the house, our realtor called.

را به خانه منتقل می کردیم، مشاور املاک ما تماس گرفت.

A realtor is someone who helps you to buy a house.

مشاور املاک کسی است که در خرید خانه به شما کمک می کند .

She said it wasn't an emergency, and things were kind of hectic because we were moving

او گفت که این یک اورژانس نیست، و همه چیز به نوعی گیج کننده بود زیرا ما

lots of boxes in, so I used this expression, "If it's not a problem, could I call you back

جعبه های زیادی را به داخل منتقل می کردیم، بنابراین من از این عبارت استفاده کردم، "اگر مشکلی نیست، آیا می توانم 10 دقیقه دیگر با شما تماس بگیرم

in 10 minutes?"

؟"

You can also use can here.

در اینجا می توانید از قوطی نیز استفاده کنید.

"If it's not a problem, can I call you back in 10 minutes?"

"اگر مشکلی نیست، می توانم 10 دقیقه دیگر با شما تماس بگیرم ؟"

Beautiful.

زیبا.

Expression number four, "When you have a moment, can you, could you email me those documents?"

عبارت شماره چهار، "وقتی یک لحظه فرصت دارید، می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید؟"

or "When you get a second, can you email me those documents, could you email me those

یا "وقتی یک ثانیه دریافت کردید، می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید، آیا می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید

documents?"

؟"

I have a tax accountant who helps me to process my taxes, and this is a sentence that I used

من یک حسابدار مالیاتی دارم که به من در پردازش مالیات کمک می کند و این جمله ای است که

in an email with him.

در ایمیلی با او استفاده کردم.

"When you have a moment, can you email me those documents?"

"وقتی فرصت دارید، می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید؟"

He's a pretty chill, relaxed guy, and so happy.

او مردی آرام، آرام و بسیار شاد است.

I don't know how anyone who does taxes can be so happy, but he always is, and I asked

نمی‌دانم کسی که مالیات می‌دهد چگونه می‌تواند اینقدر خوشحال باشد، اما همیشه خوشحال است، و از

him, "When you have a moment, can you email me those documents?"

او پرسیدم: «وقتی فرصت دارید، می‌توانید آن مدارک را برای من ایمیل کنید؟»

You can also use the word get here.

در اینجا می توانید از کلمه get نیز استفاده کنید.

Get is more common in spoken English.

Get در زبان انگلیسی گفتاری رایج تر است.

You can use have or get in spoken English, but we don't often write the word get.

شما می توانید از have یا get در انگلیسی گفتاری استفاده کنید، اما ما اغلب کلمه get را نمی نویسیم.

"When you get a second, can you email me those documents, could you email me those documents?"

"وقتی یک ثانیه دریافت کردید، می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید، آیا می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید؟"

It's more common to use get in spoken English.

استفاده از get در گفتاری انگلیسی رایج تر است.

Expression number five, "If you get a chance, could you water our plants too?"

عبارت شماره پنج، "اگر فرصتی پیدا کردید، آیا می توانید گیاهان ما را هم آبیاری کنید؟"

When Dan and I are gone for a couple days, we ask our neighbor to watch our cats, and

وقتی من و دن چند روزی نیستیم، از همسایه‌مان می‌خواهیم که گربه‌هایمان را تماشا کند، و

this is an expression that I often use if I forget to ask the neighbor to do something.

این عبارتی است که اگر فراموش کنم از همسایه بخواهم کاری انجام دهد، اغلب از آن استفاده می‌کنم.

"If you get a chance, could you water our plants too?"

"اگر فرصتی داشته باشید، می توانید گیاهان ما را هم آبیاری کنید؟"

This means that it is not necessary, "if you get a chance," because they might not get

این به این معنی است که «اگر فرصتی به دست بیاورید» ضروری نیست، زیرا ممکن است فرصتی پیدا نکنند

a chance, or they probably will, but it's just saying it's not necessary.

، یا احتمالاً خواهند داشت، اما فقط می‌گویند که لازم نیست.

Feeding our cats is necessary.

غذا دادن به گربه های ما ضروری است.

They have to do that.

آنها باید این کار را انجام دهند.

But watering the plants is not necessary for a few days, so you can use this.

اما آبیاری گیاهان برای چند روز ضروری نیست، بنابراین می توانید از آن استفاده کنید.

"If you get a chance, could you water our plants?"

"اگر فرصتی داشته باشید، می توانید گیاهان ما را آبیاری کنید ؟"

Make sure when you use this expression that it's for something that is not necessary,

وقتی از این عبارت استفاده می‌کنید مطمئن شوید که برای چیزی است که ضروری نیست،

because they might not do it, or you can just use it to say, "Hey, I know I'm asking you

زیرا ممکن است آن را انجام ندهند، یا فقط می‌توانید از آن برای گفتن، "هی، می‌دانم که از شما

something extra.

چیز اضافی می‌خواهم.

It's not necessary, but if you get a chance, could you do this?"

لازم نیست، اما اگر فرصتی داشته باشید، می توانید این کار را انجام دهید؟"

If you have a necessary task that you want to ask someone, just change one word.

اگر کار ضروری دارید که می خواهید از کسی بپرسید، فقط یک کلمه را تغییر دهید.

Say, "When you get a chance, could you check our mail, when you get a chance?"

بگویید: "وقتی فرصت پیدا کردی ، می‌توانی نامه‌های ما را چک کنی، وقتی فرصت کردی؟"

If you're gone for a week, it's necessary to take the mail from your mailbox and put

اگر یک هفته نیستید، لازم است نامه را از صندوق پست خود بردارید و

it in your house.

در خانه خود بگذارید.

It's necessary for the mailman.

برای پستچی لازم است.

It's necessary for you.

برای شما لازم است.

So you could just say "when you get a chance."

بنابراین می‌توانید فقط بگویید «وقتی فرصت پیدا کردی».

You're not saying do it now.

نمی گویید همین الان این کار را بکنید.

You're just saying, "When you get a chance, could you put my mail on the table?

شما فقط می گویید: "وقتی فرصت پیدا کردی، می توانی نامه من را روی میز بگذاری؟

I'm sorry, I forgot to ask you."

ببخشید، فراموش کردم از شما بپرسم."

This is really polite, and it shows that it needs to be done when you get a chance.

این واقعاً مؤدبانه است و نشان می‌دهد که وقتی فرصتی پیدا کردید باید انجام شود.

It's not if you get a chance, but when you get a chance, could you do this?

اگر فرصتی به دست بیاورید اینطور نیست، اما زمانی که فرصت دارید، آیا می توانید این کار را انجام دهید؟

Super polite.

فوق العاده مودب

Expression number six, "By any chance, could you give me a ride home from work today?"

عبارت شماره شش، "به هر شانسی، آیا می توانی امروز از سر کار به خانه بروم؟"

This is really polite.

این واقعا مودبانه است.

I use this one a lot.

من از این یکی زیاد استفاده میکنم

In fact, maybe if your car is in the shop, in the shop means at the mechanic, if your

در واقع، شاید اگر ماشین شما در مغازه است، در مغازه یعنی مکانیک، اگر

car is in the shop and you don't have a ride home, you might approach your coworker and

ماشین شما در مغازه است و سوار خانه ندارید، ممکن است به همکارتان نزدیک شوید و

say, "By any chance, could you give me a ride home from work today?"

بگویید: "به هر شانسی، می‌توانی امروز از سرکار به خانه بروم؟»

It's usually for a big task or something that you know will be something important or big

معمولاً برای یک کار بزرگ یا کاری است که می‌دانید انجام آن برای طرف مقابل مهم یا بزرگ

for the other person to do, so you can use this to say, "Oh, by any chance, could you

است، بنابراین می‌توانید از آن برای گفتن این جمله استفاده کنید: «به هر شانسی، آیا

give me a ride home from work today?"

می‌توانی امروز از سرکار به خانه بروم؟ "

Sentence number seven, "I'd appreciate it if you would have the report done by this

جمله شماره هفت، "ممنون می شوم اگر گزارش را تا امروز

afternoon."

بعدازظهر انجام دهید."

Be careful with this one.

مراقب این یکی باشید

You can only use this if you are the boss, if you are the teacher.

شما فقط می توانید از این استفاده کنید اگر رئیس باشید، اگر معلم باشید.

Do not use this with someone who is your equal.

این را با کسی که برابر شماست استفاده نکنید.

Do not say this to your husband, your wife, your coworker.

این را به همسرتان، همسرتان ، همکارتان نگویید.

"I'd appreciate it if you would finish that report by this afternoon."

اگر این گزارش را تا امروز بعدازظهر به پایان برسانید، خوشحال می شوم .

You could only use this if you're in a position of authority.

شما فقط در صورتی می توانید از آن استفاده کنید که در مقامی باشید.

This word, appreciate, is different than "I appreciate it.

این کلمه، قدردانی، با "من قدردانش هستم

Thank you."

. متشکرم" متفاوت است.

We can use that to just say, simply, thank you.

ما می توانیم از آن فقط برای گفتن، به سادگی، تشکر کنیم.

"Oh, you bought me some flowers.

"اوه، تو برای من گل خریدی.

I appreciate it."

من از آن قدردانی می کنم."

But when you say, "I'd appreciate it," this means I would appreciate it if you'd finish

اما وقتی می گویید "ممنون می شوم"، به این معنی است که اگر آن گزارش را به پایان برسانید قدردانی خواهم

that report.

کرد.

This is showing that you need them to do something, and you're kind of politely commanding them

این نشان می دهد که شما برای انجام کاری به آنها نیاز دارید و به نوعی مودبانه به آنها دستور

to do something.

می دهید کاری انجام دهند.

So if you are the boss, this is a polite expression you can use to tell someone, "Hey, I need

بنابراین اگر رئیس هستید، این یک عبارت مودبانه است که می توانید از آن برای گفتن به کسی استفاده کنید: "هی، من به

you to do this, I need you to do this by this afternoon, but I want to tell it to you in

شما نیاز دارم که این کار را انجام دهید، من باید این کار را تا امروز بعد از ظهر انجام دهید، اما می خواهم آن را با ادب به شما بگویم.

a polite way."

مسیر."

"I'd appreciate it if you'd have that report done by this afternoon."

اگر این گزارش را تا امروز بعدازظهر انجام دهید، خوشحال می‌شوم.

Good.

خوب

Make sure you use a polite tone of voice.

مطمئن شوید که از لحن مودبانه استفاده می کنید.

The next three phrases are for giving suggestions.

سه عبارت بعدی برای ارائه پیشنهاد است.

Number eight, "What if we reschedule for another day because it's raining today?"

شماره هشت، "اگر به دلیل بارندگی امروز برای یک روز دیگر برنامه ریزی کنیم چه ؟"

My father-in-law is an engineer, and he often has clients and customers and people from

پدرشوهرم مهندس است و اغلب مشتریان و مشتریان و افرادی از

other departments visiting from Japan, China, France, Germany, and when they come to his

بخش های دیگر از ژاپن، چین، فرانسه، آلمان دارد و وقتی به دفتر او می آیند

office, they often take those people out to play golf.

، اغلب آن افراد را برای بازی گلف بیرون می برند .

I've never worked in a company like this, so I haven't experienced this, but he said

من هرگز در شرکتی مانند این کار نکرده ام، بنابراین چنین چیزی را تجربه نکرده ام، اما او گفت

it's pretty common for his company.

که برای شرکتش بسیار معمول است.

So if it's raining that day that they plan to play golf, he might say this.

بنابراین اگر آن روز بارانی باشد که قصد دارند گلف بازی کنند، ممکن است این را بگوید.

"What if we reschedule for another day because it's raining today?"

"اگر به دلیل بارندگی امروز برای یک روز دیگر برنامه ریزی کنیم چه ؟"

He's giving a suggestion, but it's also pretty direct in a polite way.

او پیشنهادی می‌دهد، اما آن هم کاملاً مستقیم به روشی مؤدبانه.

Number nine, "How about if we go out to eat instead?"

شماره نه، "اگر به جای آن برای غذا خوردن بیرون برویم چطور؟"

Let's imagine that you're the one who's visiting my father-in-law's company, and it's raining.

بیایید تصور کنیم که شما هستید که به شرکت پدرشوهرم سر می زنید و باران می بارد.

You plan to play golf, but you can't because it's raining.

شما قصد دارید گلف بازی کنید، اما نمی توانید زیرا باران می بارد.

He might say to you, "How about if we go out to eat instead?"

او ممکن است به شما بگوید، "اگر به جای آن برای غذا خوردن بیرون برویم چطور؟"

He's presenting another alternative.

او در حال ارائه جایگزین دیگری است.

He's suggesting something else.

او چیز دیگری را پیشنهاد می کند.

The other day, Dan asked me what I wanted to do in the afternoon, and I said, "Well,

روز دیگر، دن از من پرسید که می‌خواهم بعدازظهر چه کار کنم ، و من گفتم: "خب،

we could go to the park, but we always go to the park.

ما می‌توانیم به پارک برویم، اما همیشه به پارک

How about if we go to the creek and we splash around in the water, because Theo loves to

می‌رویم. اگر به نهر برویم و دور و برمان بپاشیم چطور؟ در آب، چون تئو این کار را

do that and it's the perfect summer activity?"

دوست دارد و این بهترین فعالیت تابستانی است؟"

I was suggesting something.

داشتم یه چیزی پیشنهاد میکردم

"How about if we go to the creek and play in the water?"

"اگر به نهر برویم و در آب بازی کنیم چطور؟"

Even though Dan is my husband, we're not in a business relationship...

با وجود اینکه دن شوهر من است، ما با هم رابطه کاری نداریم...

Well, he does help me with these English lessons, but we're not technically in an office in

خوب، او در این درس های انگلیسی به من کمک می کند، اما ما از نظر فنی در یک دفتر در

this kind of relationship.

این نوع رابطه نیستیم.

So I could use this in a personal way as well.

بنابراین من می توانم از این به روش شخصی نیز استفاده کنم.

It doesn't have to be just in a business situation.

لازم نیست فقط در یک موقعیت تجاری باشد.

"How about if we go to the creek?"

"اگر به نهر برویم چطور؟"

I'm just presenting, suggesting something else.

من فقط ارائه می کنم، چیز دیگری را پیشنهاد می کنم .

Polite expression number 10, "What do you think about this place?"

عبارت مودبانه شماره 10 "نظر شما در مورد این مکان چیست؟"

This is a little bit more indirect because you're asking what someone thinks.

این کمی غیرمستقیم تر است زیرا شما از دیگران می پرسید که چه فکری می کند.

You're not directly suggesting something else.

شما مستقیماً چیز دیگری را پیشنهاد نمی کنید.

So let's take a look at some of those scenarios that we just talked about, using this expression,

پس بیایید با استفاده از این عبارت به برخی از آن سناریوهایی که اخیراً در مورد آنها صحبت کردیم نگاهی بیندازیم

so that you can see the difference.

تا تفاوت را مشاهده کنید.

"What do you think about rescheduling our golf game?"

"نظر شما در مورد زمان بندی مجدد بازی گلف ما چیست؟"

"What do you think about eating out instead of going to play golf?"

"به جای رفتن به بازی گلف، در مورد غذا خوردن در بیرون از خانه چه فکر می کنید ؟"

"What do you think about playing in the creek?"

"نظرت در مورد بازی در نهر چیست؟"

I'm asking, "What do you think about this?"

من می پرسم نظر شما در مورد این چیست؟

I'm not saying, "I want to do this," so it's pretty indirect, but it's another polite way

من نمی گویم، "من می خواهم این کار را انجام دهم"، بنابراین بسیار غیرمستقیم است، اما این یک راه مودبانه دیگر

to give a suggestion.

برای ارائه یک پیشنهاد است.

I have two bonus miscellaneous polite expressions that I'd like to share with you.

من دو عبارت مودبانه متفرقه دارم که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم.

This is number 11, bonus expression, "You should probably check the oven because I smell

این شماره 11 است، عبارت پاداش، "شما احتمالا باید فر را بررسی کنید زیرا بوی سوختگی بوی می

something burning."

دهم."

If you come to my house and you're about to eat dinner, but you smell something burning,

اگر به خانه من می‌آیید و می‌خواهید شام بخورید، اما بوی سوختگی حس می‌کنید،

you might use this to politely say, "You should probably," probably here is our polite word,

ممکن است از آن برای گفتن مودبانه استفاده کنید ، "احتمالاً باید"، احتمالاً این کلمه مودبانه ما است،

"You should probably check the oven because I smell something burning."

"احتمالاً باید فر را چک کنید زیرا بوی سوختگی می دهم.»

Great way to ask someone to do something.

راه عالی برای درخواست از کسی برای انجام کاری.

You're not saying, "Go do it now."

شما نمی گویید: "برو این کار را همین الان انجام بده."

You're saying, "You should probably check the oven."

شما می گویید "احتمالاً باید فر را چک کنید."

Great.

عالی.

The next bonus expression, number 12, is "I don't want to keep you."

عبارت پاداش بعدی، شماره 12، « نمی‌خواهم تو را نگه دارم» است.

Do you need to get out of a conversation, or maybe you feel like the other person needs

آیا باید از مکالمه خارج شوید یا شاید احساس می کنید که طرف

to leave the conversation and they don't feel comfortable just saying goodbye?

مقابل باید مکالمه را ترک کند و او فقط با خداحافظی احساس راحتی نمی کند؟

This is a great way to say, "Okay, I understand that you need to go," or maybe you're telling

این یک راه عالی برای گفتن است، "خوب، می فهمم که باید بری" یا شاید به

them, "Hey, I need to go."

آنها می گویید "هی، من باید بروم."

You can say, "Well, I don't want to keep you, but it was great talking with you."

می توانید بگویید: "خب، من نمی خواهم شما را نگه دارم، اما صحبت کردن با شما عالی بود."

You're not saying, "I have to go."

شما نمی گویید "من باید بروم."

Instead, you're just saying, "I don't want to keep you in this conversation."

در عوض، شما فقط می گویید: "من نمی خواهم شما را در این گفتگو نگه دارم."

You're trying to be polite about this.

شما سعی می کنید در این مورد مودب باشید.

"I don't want to keep you.

«نمی‌خواهم نگهت دارم.

It was nice meeting you," or "I don't want to keep you, so I guess I'll see you the next

دیدار با تو خیلی خوب بود» یا « نمی‌خواهم نگهت دارم، پس حدس می‌زنم دفعه بعد

time."

ببینمت».

It's a great expression to add when you're saying goodbye to someone politely.

وقتی مودبانه با کسی خداحافظی می کنید، این یک عبارت عالی است.

That was a lot of polite expressions.

این عبارات مودبانه زیادی بود.

Let's review.

بیاید مرور کنیم.

I want you to say these sentences out loud with me.

می خواهم این جملات را با صدای بلند با من بگویید.

Try to practice pronouncing them, practice saying them out loud, so repeat them.

سعی کنید تلفظ آنها را تمرین کنید، آنها را با صدای بلند بگویید، بنابراین آنها را تکرار کنید.

Are you ready?

اماده ای؟

Would you please tell me where the closest subway station is?

لطفا به من بگویید نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟

If you don't mind, would you help put the dishes in the dishwasher while I put the kids

اگر مشکلی ندارید، آیا کمک می کنید تا ظروف را در ماشین ظرفشویی قرار دهید در حالی که من بچه ها

to bed?

را در رختخواب می گذارم؟

If it's not a problem, could I call you back in about 10 minutes?

اگر مشکلی نیست، می توانم حدود 10 دقیقه دیگر با شما تماس بگیرم ؟

When you have a moment, can you email me those documents?

وقتی یک لحظه فرصت دارید، می توانید آن اسناد را برای من ایمیل کنید؟

If you get a chance, could you water the plants too?

اگر فرصت دارید، می توانید گیاهان را هم آبیاری کنید؟

By any chance, could you give me a ride home from work today?

به هر حال، می توانید امروز به من اجازه دهید تا از سر کار به خانه بروم؟

I'd appreciate it if you would have the report finished by the end of the day.

اگر گزارش را تا پایان روز به پایان برسانید خوشحال می شوم.

What if we reschedule for another day because it's raining today?

اگر امروز به دلیل بارندگی دوباره برای یک روز دیگر برنامه ریزی کنیم چه ؟

How about if we go out to eat instead?

اگر به جای آن برای غذا خوردن بیرون برویم چطور؟

What do you think about this place?

نظر شما در مورد این مکان چیست؟

You should probably check the oven because I smell something burning.

احتمالاً باید فر را چک کنید زیرا بوی سوختگی می دهم.

I don't want to keep you, but it was great talking.

من نمی خواهم شما را نگه دارم، اما صحبت کردن بسیار عالی بود .

That was a lot of wonderful polite expressions.

این عبارات مودبانه بسیار خوبی بود.

Well, I don't want to keep you, so I'm going to ask you a quick question.

خوب، من نمی خواهم شما را نگه دارم، بنابراین می خواهم یک سوال سریع از شما بپرسم.

In the comments, let me know which one of these polite expressions was new for you.

در نظرات به من بگویید که کدام یک از این عبارات مودبانه برای شما جدید بود.

Can you use it?

میتونی ازش استفاده کنی؟

Thanks so much for learning English with me, and I'll see you again next Friday for a new

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel.

درس جدید در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free e-book, Five Steps to Becoming a Confident English

مرحله بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.