How to Schedule an Appointment in English

Vanessa: Hi. I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام. من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to schedule a doctor's appointment? Let's do it. Talking on the phone, and especially

آیا برای تعیین وقت دکتر آماده هستید؟ بیایید آن را انجام دهیم. صحبت کردن با تلفن، و به خصوص

doing some professional business on the phone, can be really intimidating. It can be intimidating

انجام برخی کارهای حرفه ای با تلفن، می تواند واقعاً ترسناک باشد. این می تواند

for you as an English learner, but it's also intimidating for me as a native English speaker.

برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی ترسناک باشد، اما برای من به عنوان یک انگلیسی زبان مادری نیز ترسناک است.

I sometimes feel a little bit nervous on the phone. I'm not exactly sure what to say. Before

گاهی اوقات از تلفن کمی عصبی می شوم . دقیقاً نمی دانم چه بگویم. قبل از

I talk on the phone, I need to take a deep breath, think about what I'm going to say.

اینکه با تلفن صحبت کنم، باید یک نفس عمیق بکشم، به آنچه می خواهم بگویم فکر کنم.

Today I would like to give you that same type of preparation help. You're going to be watching

امروز می خواهم همان نوع کمک آماده سازی را به شما ارائه کنم . قرار است

me book an eye doctor appointment for my husband, Dan. I call the eye doctor on the phone, and

مرا ببینی که برای شوهرم، دن، یک چشم پزشک وقت بگیرم . تلفنی با چشم پزشک تماس می گیرم و

we go through the process of booking an appointment for him.

مراحل رزرو نوبت برای او را طی می کنیم.

I want to explain some of the expressions that we use, some of the questions that we

من می خواهم برخی از عباراتی که استفاده می کنیم، برخی از سوالاتی که

use. If you ever need to book an appointment on the phone for a doctor's office, or for

استفاده می کنیم را توضیح دهم. اگر زمانی نیاز به رزرو وقت تلفنی برای مطب دکتر، یا

a hotel, or book anything on the phone, I hope this will give you some extra confidence

برای هتل، یا رزرو تلفنی هر چیزی داشته باشید، امیدوارم این به شما اعتماد به نفس بیشتری

so that you can do it because, really, if you take a deep breath, you got it.

بدهد تا بتوانید این کار را انجام دهید، زیرا، واقعا، اگر یک نفس عمیق، فهمیدی

All right. Let's watch the conversation that I had on the phone with the eye doctor's secretary.

خیلی خوب. صحبتی که تلفنی با منشی چشم پزشک داشتم را ببینیم.

Then we're going to pause. I'm going to explain some important expressions to you that I think

سپس ما مکث می کنیم. من قصد دارم چند عبارت مهم را برای شما توضیح دهم که فکر

would be helpful for your daily conversations. All right. Let's watch.

می کنم برای مکالمات روزانه شما مفید باشد. خیلی خوب. بیایید تماشا کنیم.

All right. I am going to be attempting to make an eye doctor appointment for my husband,

خیلی خوب. من قصد دارم برای شوهرم، دن، یک چشم پزشک وقت بگیرم

Dan. I already scheduled an appointment for myself. I wanted to share that with you, but

. من قبلا برای خودم قرار ملاقات گذاشته بودم. می خواستم آن را با شما به اشتراک بگذارم، اما

I forgot to record it. I can't go back now, so I'm going to also make an appointment for

فراموش کردم آن را ضبط کنم. من الان نمی توانم برگردم، بنابراین می خواهم برای

my husband, Dan. I want you to listen carefully, hear what they have to say on the phone, the

شوهرم، دن، قرار بگذارم. از شما می خواهم با دقت گوش کنید، آنچه را که آنها در تلفن می گویند،

questions they ask. I hope to help you along the way so that you can use these expressions

سؤالاتی که می پرسند را بشنوید. امیدوارم در این راه به شما کمک کنم تا بتوانید خودتان از این عبارات استفاده

yourself. All right. Let's see what happens. Secretary:

کنید. خیلی خوب. بزار ببینیم چی میشه. منشی:

Triangle Visions of Asheville. This is Emma. How can I help you?

Triangle Visions of Asheville. این اما است. چگونه می توانم به شما کمک کنم؟

Vanessa: Hi. I was calling to make an eye doctor appointment.

ونسا: سلام. زنگ می زدم برای چشم پزشک وقت بگیرم.

Secretary: All right. Have you been seen by us before?

منشی: خیلی خب. آیا قبلاً توسط ما دیده شده اید؟

Vanessa: All right. We're off to a fast start, huh?

ونسا: خیلی خب. ما به سرعت شروع کردیم، ها؟

The first question that she asked me is, "Have you been seen by us before?" Now this isn't

اولین سوالی که از من پرسید این بود که " آیا قبلاً با ما دیده شده ای؟" حالا این

a little joke because they're an eye doctor, and she asks, "Have you been seen by us?"

شوخی کوچکی نیست چون آنها چشم پزشک هستند و او می پرسد: "ما شما را دیده اید؟"

No. This is just a common question that means, are you a current patient at this doctor's

نه. این فقط یک سوال رایج است به این معنی که آیا شما یک بیمار فعلی در مطب این پزشک

office? It's not because they're a vision doctor, an eye doctor. This means, are you

هستید؟ دلیلش این نیست که آنها پزشک بینایی هستند ، پزشک چشم هستند. یعنی آیا شما

a current patient? Have you been seen by us? Let's take a look at another sample sentence

یک بیمار فعلی هستید؟ آیا شما توسط ما دیده شده اید؟ بیایید نگاهی به جمله نمونه دیگری بیندازیم که در

where you can use this sentence construction. If the secretary on the phone asks you, "Are

آن می توانید از ساخت جمله استفاده کنید. اگر منشی تلفنی از شما بپرسد آیا

you a current patient?" You could say, "No, I haven't been seen by you before." That doesn't

شما بیمار فعلی هستید؟ می توانید بگویید: "نه، من قبلاً توسط شما ندیده ام." این بدان معنا نیست

mean they have not looked at you. They have not seen you. No, it just means that you're

که آنها به شما نگاه نکرده اند. آنها شما را ندیده اند. نه، فقط به این معنی است که شما

not a current patient. Or if you are a current patient, and they say, "Oh, are you a new

بیمار فعلی نیستید. یا اگر شما یک بیمار فعلی هستید و می گویند: "اوه، شما یک

patient?" you could say, "No, I've been seen by you before, but it's been a long time."

بیمار جدید هستید؟" می توانید بگویید: "نه، من قبلاً با شما دیده شده ام، اما مدت زیادی است."

All right. Let's watch that clip one more time. Listen for the question, have you been

خیلی خوب. یه بار دیگه اون کلیپ رو ببینیم به این سوال گوش دهید، آیا

seen by us before? Then we're going to continue, and you can watch the next part. Let's watch.

قبلاً توسط ما دیده شده اید؟ سپس ادامه می دهیم و می توانید قسمت بعدی را تماشا کنید. بیایید تماشا کنیم.

Secretary: Triangle Visions of Asheville. This is Emma.

منشی: Triangle Visions of Asheville. این اما است.

How can I help you? Vanessa:

چگونه می توانم به شما کمک کنم؟ ونسا:

Hi. I was calling to make an eye doctor appointment. Secretary:

سلام. زنگ می زدم برای چشم پزشک وقت بگیرم. منشی: خیلی

All right. Have you been seen by us before? Vanessa:

خب. آیا قبلاً توسط ما دیده شده اید؟ ونسا:

I have not. I'm actually calling to make an appointment for my husband. I have a scheduled

من ندارم. راستش زنگ می زنم برای شوهرم وقت بگیرم. من

appointment for myself, but I wanted to make a second one for him.

برای خودم قراری دارم، اما می‌خواستم برایش قرار دوم بگذارم.

Secretary: Okay. Got you. Let's see. Yes, it's just a

منشی: باشه. متوجه شدم اجازه بدید ببینم. بله، فقط

little tricky with spouses. Is he available? Because, unfortunately, because he is a legal

با همسران کمی مشکل است. آیا او در دسترس است؟ زیرا متأسفانه به دلیل اینکه او بالغ قانونی است

adult, he would either need to authorize you to make the appointment, or he would need

، یا باید به شما اجازه ملاقات بدهد یا اینکه

to make it himself. Vanessa:

خودش آن را تعیین کند. ونسا:

Oh okay. Would authorization mean he just needs to hop on the phone and say yes? All

اوه باشه. آیا مجوز به این معنی است که او فقط باید تلفن را بزند و بله بگوید؟ خیلی

right. We had a little difficulty here because I'm making the appointment for my husband.

خوب. اینجا کمی مشکل داشتیم چون دارم برای شوهرم قرار می گذارم.

Usually, this is not a problem when it's a haircut appointment or something that's a

معمولاً زمانی که قرار ملاقات کوتاهی مو یا

little less formal, but with doctor's offices, it might be a little more serious because

چیزی کمتر رسمی است، این مشکلی ندارد، اما در مطب‌های پزشک، ممکن است کمی جدی‌تر باشد، زیرا

there are some regulations they have to comply with. Not everyone has access to your medical

مقرراتی وجود دارد که باید از آنها پیروی کنند. همه به اطلاعات پزشکی شما دسترسی ندارند

data. This secretary is thinking that maybe this includes booking appointments.

. این منشی به این فکر می کند که شاید این شامل رزرو قرار هم می شود.

I wanted to ask, what does authorization mean? Sometimes this just means that the other person

میخواستم بپرسم مجوز یعنی چی؟ گاهی اوقات این فقط به این معنی است که طرف مقابل

needs to send an email. Maybe you need to have an official document, or maybe they just

باید یک ایمیل ارسال کند. شاید شما نیاز به یک سند رسمی داشته باشید، یا شاید آنها فقط

need to say, "Hey, yes, she can book the appointment for me, but I'm too busy to do it myself."

باید بگویند: "هی، بله، او می تواند قرار ملاقات را برای من رزرو کند، اما من آنقدر شلوغ هستم که خودم نمی توانم این کار را انجام دهم."

I used a wonderful phrasal verb, to hop on. I said, "Does he just need to hop on the phone

من از یک فعل عبارتی فوق العاده استفاده کردم. گفتم: فقط باید تلفن بزند

and say yes?" Maybe he can just say, "Yes, she can book an appointment." That's it.

و بگوید بله؟ شاید او فقط می تواند بگوید: "بله، او می تواند یک قرار رزرو کند." خودشه.

I said, "Hop on," because this means something quick, some type of quick action. We use that

گفتم: «بپر،» زیرا این به معنای چیزی سریع، نوعی اقدام سریع است. ما از این

full expression, to hop on the phone, but we can also use it in other ways. You might

عبارت کامل برای پریدن روی تلفن استفاده می کنیم، اما می توانیم از آن به روش های دیگری نیز استفاده کنیم. ممکن است

say, "To get to the park, you just have to hop on the bus." You can use it for transportation

بگویید: "برای رسیدن به پارک، فقط باید سوار اتوبوس شوید." می توانید از آن برای حمل و نقلی

like this, to hop on the bus, to hop on the train, to hop on a plane, even, if you're

مانند این استفاده کنید، سوار شدن به اتوبوس، سوار شدن به قطار، سوار شدن بر هواپیما، حتی اگر

making a quick decision to just hop on a plane. When I heard that there was trouble, I hopped

تصمیم سریعی بگیرید که فقط سوار هواپیما شوید. وقتی شنیدم مشکلی پیش آمده،

on a plane immediately. It's this type of quick, easy action.

بلافاصله سوار هواپیما شدم. این نوع اقدام سریع و آسان است.

All right. Let's watch that clip one more time. Then we'll continue with the conversation.

خیلی خوب. یه بار دیگه اون کلیپ رو ببینیم سپس به گفتگو ادامه می دهیم.

I'm actually calling to make an appointment for my husband. I have a scheduled appointment

راستش زنگ می زنم برای شوهرم وقت بگیرم. من

for myself, but I wanted to make a second one for him.

برای خودم قراری دارم، اما می‌خواستم برایش قرار دوم بگذارم.

Secretary: Okay. Got you. Let's see. Yes, it's just a

منشی: باشه. متوجه شدم اجازه بدید ببینم. بله، فقط

little tricky with spouses. Is he available? Because, unfortunately, because he is a legal

با همسران کمی مشکل است. آیا او در دسترس است؟ زیرا، متأسفانه، چون او بالغ قانونی است

adult, he would either need to authorize you to make the appointment or he would need to

، یا باید به شما اجازه ملاقات بدهد یا خودش باید

make it himself. Vanessa:

آن را تعیین کند. ونسا:

Oh okay. Would authorization mean he just needs to hop on the phone and say yes?

اوه باشه. آیا مجوز به این معنی است که او فقط باید تلفن را بزند و بله بگوید؟

Secretary: Pretty much, yes. Well, because I don't have

منشی: تقریباً، بله. خوب، چون

him in my system... Actually, let me ask real quick, if you don't mind.

من او را در سیستمم ندارم... در واقع ، اگر اشکالی ندارد، سریع بپرسم.

Vanessa: Let's talk about two points in this quick

ونسا: بیایید در مورد دو نکته در این کلیپ سریع صحبت کنیم

clip. She said, "Let me ask real quick." Just to let you know, the correct grammar is really

. او گفت: "بگذار سریع بپرسم." فقط برای اطلاع شما، دستور زبان صحیح واقعا

quick, but in daily English conversation, sometimes we just say real quick. We use real

سریع است، اما در مکالمه روزانه انگلیسی، گاهی اوقات ما فقط می گوییم سریع واقعی. ما از real

with something else like, oh, it's a real beautiful day today. It's a real beautiful...

با چیز دیگری استفاده می کنیم مانند، اوه، امروز یک روز واقعاً زیباست. واقعاً زیباست

It should be, it's a really beautiful day, but you will hear English speakers use real

... باید باشد، واقعاً روز زیبایی است، اما خواهید شنید که انگلیسی زبانان از real

instead of really, even though it's grammatically incorrect.

به جای واقعی استفاده می کنند، حتی اگر از نظر گرامری نادرست باشد.

Personally, I don't recommend that you use this, but if you hear it, you'll know what's

من شخصاً استفاده از این را توصیه نمی کنم ، اما اگر آن را بشنوید، متوجه خواهید شد که چه

happening, and you'll understand. It's just kind of a really casual type of conversational

اتفاقی می افتد و متوجه خواهید شد. این فقط یک نوع زبان محاوره ای واقعا معمولی

language. Let's talk about that last sentence that she said, "If you don't mind." This is

است. بیایید در مورد آخرین جمله ای که او گفت: "اگر اشکالی ندارد" صحبت کنیم. این

simply a polite comment. I don't have a choice. It sounds like she's giving me a choice I

فقط یک نظر مودبانه است. من چاره ای ندارم به نظر می رسد که او به من یک انتخاب

can ask or I don't need to ask, but really, she's not giving me a choice. She's just letting

می دهد که می توانم بپرسم یا نیازی به درخواست ندارم، اما واقعاً او به من یک انتخاب نمی دهد. او فقط به

me know, "Hey, I'll be right back." She could have said, "Just a moment. I'll be right back."

من می گوید: "هی، من بلافاصله برمی گردم." او می توانست بگوید: "فقط یک لحظه. من بلافاصله برمی گردم."

That's totally fine too. She said, "If you don't mind," and she's not waiting for an

این هم کاملاً خوب است. او گفت: "اگر اشکالی ندارد" و منتظر

answer. She just says, "If you don't mind." Then I say, "Okay," and then she goes and

پاسخ نیست. او فقط می گوید: "اگر اشکالی ندارد." بعد من می گویم "باشه" و او می رود و

asks for permission about this situation. This is a really nice, kind of, just filler

برای این وضعیت اجازه می گیرد. این یک عبارت واقعاً خوب، نوعی، فقط پرکننده

expression to be polite, "Hey, if you don't mind."

است برای مودب بودن، "هی، اگر اشکالی ندارد ."

Let's watch that clip, and then we'll continue with the conversation where you will hear

بیایید آن کلیپ را تماشا کنیم و سپس به گفتگو ادامه می دهیم که در آن

a very important phone verb. Let's watch. I'm actually calling to make an appointment

یک فعل تلفنی بسیار مهم را می شنوید. بیایید تماشا کنیم. راستش زنگ می زنم

for my husband. I have a scheduled appointment for myself, but I wanted to make a second

برای شوهرم وقت بگیرم. من برای خودم قراری دارم، اما می‌خواستم

one for him. Secretary:

برایش قرار دوم بگذارم. منشی:

Okay. Got you. Let's see. It's just a little tricky with spouses. Is he available? Because,

باشه. متوجه شدم اجازه بدید ببینم. فقط با همسران کمی مشکل است. آیا او در دسترس است؟ زیرا،

unfortunately, because he is a legal adult, he would either need to authorize you to make

متأسفانه، چون او بالغ قانونی است ، یا باید به شما

the appointment or he would need to make it himself.

اجازه ملاقات بدهد یا خودش باید آن را تعیین کند.

Vanessa: Oh okay. Would authorization mean he just

ونسا: اوه باشه. آیا مجوز به این معنی است که او فقط

needs to hop on the phone and say yes? Secretary:

باید تلفن را بزند و بله بگوید؟ منشی:

Pretty much, yes. Well, because I don't have it in my system... Actually, let me ask real

تقریباً، بله. خب چون تو سیستمم ندارم... راستی

quick, if you don't mind. If you'll just hold just a second.

اگه اشکالی نداره سریع بپرسم. اگر فقط یک ثانیه نگه دارید.

Vanessa: Another quick sentence. She said, "If you'll

ونسا: یک جمله سریع دیگر. او گفت: "

hold just a second." Am I holding something in my hands? No. She's asking just to wait.

اگر فقط یک ثانیه صبر کنی." آیا چیزی در دستانم گرفته ام؟ نه. او فقط منتظر ماندن است.

This is a common phone verb. That means you are waiting on the phone. Let's take a look

این یک فعل رایج تلفنی است. یعنی شما منتظر تلفن هستید. بیایید نگاهی

at some common sentences using hold that you'll most likely hear on the phone in this type

به جملات رایج با استفاده از نگه داشتن که به احتمال زیاد در این نوع شرایط از تلفن خواهید شنید، بیاندازیم

of situation. Do you mind holding for a moment? I'm not

. آیا مشکلی ندارید که یک لحظه نگه دارید؟ من

holding something in my hands. Instead, do you mind waiting for a moment. Because we

چیزی را در دستانم نمی گیرم. درعوض، آیا مشکلی ندارید که یک لحظه صبر کنید. از آنجا که ما

use hold on the phone, this is a more common verb. Do you mind holding for a moment? Do

در تلفن از نگه داشتن استفاده می کنیم، این یک فعل رایج تر است . آیا مشکلی ندارید که یک لحظه نگه دارید؟

you mind holding for a second. Or you might just hear the simple sentence, "Please hold."

آیا اشکالی ندارد که یک لحظه نگه دارید؟ یا ممکن است فقط جمله ساده «لطفا نگه دارید» را بشنوید.

I've gotten this often on the phone when a place is really busy. Let's say you're making

من اغلب زمانی که مکانی واقعاً شلوغ است این موضوع را تلفنی دریافت کرده ام . فرض کنید در

a restaurant reservation, and they're super busy. You call. They might just pick up the

حال رزرو رستوران هستید و آن‌ها بسیار شلوغ هستند. شما تماس بگیرید. آنها ممکن است فقط

phone and say the name of the restaurant and then, "Please hold," nothing else. They don't

تلفن را بردارند و نام رستوران را بگویند و سپس "لطفا نگه دارید" هیچ چیز دیگری. آنها

wait for a reply. They just say, "Please hold." That means you got to wait because they're

منتظر پاسخ نیستند. آنها فقط می گویند: "لطفا نگه دارید." این بدان معناست که باید صبر کنید زیرا آنها

really busy. If you would like to see about how to order

واقعاً مشغول هستند. اگر دوست دارید نحوه سفارش

food on the phone in English, I made another one of these lessons where I ordered food

تلفنی غذا به زبان انگلیسی را ببینید، من یکی دیگر از این درس ها را تهیه کردم که در آن تلفنی غذا سفارش دادم

on the phone. Then I explained some expressions to you. You can watch that video up here.

. سپس چند عبارات را برای شما توضیح دادم. شما می توانید آن ویدیو را از اینجا مشاهده کنید.

A lot of you found that very useful, and I hope that you will too. You can use just,

بسیاری از شما آن را بسیار مفید یافتید، و امیدوارم که شما نیز این کار را انجام دهید. شما می توانید از فقط،

please hold, very simple, straightforward, especially if you're extremely busy.

لطفا نگه دارید، بسیار ساده و سرراست استفاده کنید، به خصوص اگر به شدت مشغول هستید.

We can put this in a bigger phrase. Someone might say, or if you're a secretary, you might

می توانیم این را در یک عبارت بزرگتر بیان کنیم. ممکن است یکی بگوید، یا اگر منشی هستید، ممکن است

say, "I'm going to put you on hold for a moment." This phrase, to put you on hold, is the same

بگویید: "یک لحظه شما را معطل می کنم." این عبارت، برای به تعویق انداختن شما، همان

idea. Please wait. Maybe they're going to push the hold button on the phone. That's

ایده است. لطفا صبر کنید. شاید می خواهند دکمه نگه داشتن گوشی را فشار دهند. این به

kind of what this means. All right. I'm going to put you on hold for just a moment. Ask

نوعی معنی آن است. خیلی خوب. من فقط برای یک لحظه تو را معطل می کنم.

this question, and then I'll be back. I'm going to put you on hold for a moment. It

این سوال را بپرس، سپس من برمی گردم. من تو را برای یک لحظه معطل می کنم. این

just lets the other person know that they haven't disappeared, but you're just going

فقط به طرف مقابل می فهماند که ناپدید نشده است، اما شما فقط

to have to wait for a moment. Finally, a common one is, thank you for holding.

باید یک لحظه صبر کنید. در نهایت، یک مورد رایج این است که از شما برای برگزاری متشکرم.

This is pretty self-explanatory. After the person comes back on the phone, then they

این به حد کافی گویا هست. بعد از تماس تلفنی، آنها

are going to thank you for waiting, thank you for holding. You will see this, or rather

از شما برای انتظار تشکر می کنند، از شما برای نگه داشتن تشکر می کنند. شما این را خواهید دید یا بهتر است بگوییم

hear this expression, in just a minute. Let's review that sentence. You'll hear it again,

این عبارت را فقط در یک دقیقه خواهید شنید. بیایید آن جمله را مرور کنیم. دوباره آن را می شنوید

and then we'll move on with the conversation. Listen for this great phrase, "Thank you for

و سپس به گفتگو ادامه می دهیم. به این عبارت عالی، "ممنون که

holding." All right. Let's watch. Secretary:

نگه داشتی" گوش کن. خیلی خوب. بیایید تماشا کنیم. منشی:

If you'll just hold just a second. Vanessa:

اگر فقط یک ثانیه نگه دارید. ونسا:

I could have Dan make the appointment. He is just in the other room, but I wanted to

می توانم از دن بخواهم قرار ملاقات بگذارد. او فقط در اتاق دیگر است، اما من می خواستم

share it with you. We'll see what happens. This is a good test.

آن را با شما در میان بگذارم. خواهیم دید چه اتفاقی می افتد. این یک تست خوب است.

Secretary: Thank you for holding. I cleared that up with

منشی: ممنون که نگه داشتید. من آن را با آنها روشن کردم

them. Actually, we should be good. As long as we're just making an appointment, we should

. در واقع ما باید خوب باشیم. تا زمانی که فقط یک قرار ملاقات می گذاریم،

be all right. Vanessa:

باید همه چیزمان خوب باشد. ونسا: خیلی

All right. Secretary:

خب. منشی: خیلی

All right. Okay. Yes, I never want to slack off on the HIPAA stuff, so I just wanted to

خب. باشه. بله، من هرگز نمی‌خواهم در مورد چیزهای HIPAA کوتاهی کنم، بنابراین فقط می‌خواستم

make sure. Vanessa:

مطمئن شوم. ونسا

No problem. In this section you heard, "We would be good. We should be all right." This

: مشکلی نیست. در این بخش شنیدید، "ما خوب بودیم. باید حالمان خوب باشد." این

type of phrase, to be good, to be all right, or to be okay, just means everything's fine.

نوع عبارت، خوب بودن، خوب بودن، یا خوب بودن، فقط به این معنی است که همه چیز خوب است.

Everything's correct. We can even use this in a really casual situation that you'll probably

همه چیز درست است ما حتی می‌توانیم در موقعیت‌های معمولی که احتمالاً

hear a lot in movies, TV shows. You can use it too. If you're just walking and someone

در فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی زیاد می‌شنوید، از آن استفاده کنیم. شما هم می توانید از آن استفاده کنید. اگر فقط راه می روید و کسی با

bumps you, they might say, "Oh sorry." What can you say to reply to them? They bumped

شما برخورد می کند، ممکن است بگوید: "اوه متاسفم." برای پاسخ به آنها چه می توانید بگویید؟ به تو برخورد

into you. You could say, "It's okay. No problem," or you can use this phrase and you could say,

کردند می توانید بگویید "اشکالی ندارد. اشکالی ندارد" یا می توانید از این عبارت استفاده کنید و می توانید بگویید

"It's okay. You're good." "You're good," is a very casual way to say, I forgive you. Usually,

"اشکالی ندارد. شما خوب هستید." "تو خوب هستی" یک روش بسیار معمولی برای گفتن است، شما را می بخشم. معمولاً

we use forgive for pretty serious things, but it's a casual way to say that. Oh, no

ما از بخشش برای چیزهای بسیار جدی استفاده می کنیم، اما این یک روش معمولی برای گفتن آن است. اوه، جای

worries. You're good. This means I'm fine. I'm not hurt. Forget about it. It's totally

نگرانی نیست. شما خوب هستید. این یعنی من خوبم من صدمه ای ندارم. فراموشش کن. کاملاً

fine. Oh, you're good. This is a really casual way to say this. You

خوب است. اوه تو خوبی این یک روش واقعاً معمولی برای گفتن این است. شما

could also interchange, "Oh, you're all right. You're okay," but I think, "You're good,"

همچنین می توانید با هم بنویسید: "اوه، تو خوب هستی. تو خوب هستی"، اما من فکر می کنم، "تو خوب هستی

is probably more common in this bumping situation. "Oh, you're good." You'll hear this a lot.

" احتمالاً در این موقعیت ناهموار رایج تر است. "اوه، تو خوبی." این را زیاد خواهید شنید

There's another great phrasal verb that I'd like to share with you, and it is to slack

یک فعل عبارتی عالی دیگر وجود دارد که می خواهم آن را با شما به اشتراک بگذارم، و آن سست

off. I love this one. This means that you are not careful about something. It's not

کردن است. من این یکی را دوست دارم. این به این معنی است که شما مراقب چیزی نیستید. این در

about danger. It usually means laziness or forgetfulness. We use this often in school

مورد خطر نیست. معمولاً به معنای تنبلی یا فراموشی است. ما اغلب از این در

situations. You might say, "Yes. I got a perfect score

موقعیت های مدرسه استفاده می کنیم. ممکن است بگویید، "بله.

on my first test in English class, so I thought I'm great at English. I don't need to study.

من در اولین آزمون خود در کلاس انگلیسی نمره کاملی گرفتم، بنابراین فکر کردم در زبان انگلیسی عالی هستم. نیازی به مطالعه

I slacked off. The next test, I failed." This means I was lazy. I was not attentive. I was

ندارم. سست شدم. آزمون بعدی، شکست خوردم." این یعنی تنبل بودم حواسم نبود

not careful about studying because I thought everything's fine. It's fine. No problem.

من مراقب درس خواندن نبودم چون فکر می کردم همه چیز خوب است. خوبه. مشکلی نیست

I can slack off, and I'll still get a good grade, but really, I shouldn't have slacked

من می توانم سست شوم، و هنوز هم نمره خوبی می گیرم ، اما واقعاً، نباید سستی

off. We can sometimes just give a warning. Don't slack off. Don't slack off. You need

می کردم. گاهی اوقات می توانیم فقط یک هشدار بدهیم. سست نشو سست نشو

to stop slacking off and get to work. On the phone, the secretary was saying, "I

باید سستی را کنار بگذارید و دست به کار شوید. منشی پشت تلفن می‌گفت: «

don't want to slack off on HIPAA stuff." What is HIPAA? Let me tell you. HIPAA... That stands

نمی‌خواهم کارهای HIPAA را کوتاه کنم.» HIPAA چیست؟ اجازه بدهید به شما بگویم. HIPAA... این

for, I looked it up, Health Insurance Portability and Accountability Act. Basically, this is

مخفف، من آن را جستجو کردم، قانون قابل حمل و پاسخگویی بیمه سلامت است . اصولاً این

medical privacy, that if your neighbor calls your doctor's office, they can't say, "Hey,

حریم پزشکی است که اگر همسایه شما به مطب شما زنگ بزند، نمی توانند بگویند "هی،

can you tell me the medical records for my neighbor?" No, this is private information.

می توانید مدارک پزشکی همسایه را به من بگویید ؟" نه، این اطلاعات خصوصی است.

This law, this act is basically protecting you.

این قانون، این عمل اساساً از شما محافظت می کند.

Whenever you go to a doctor's office, when you make an appointment, or when you fill

هر زمان که به مطب دکتر می روید، زمانی که قرار ملاقات می گیرید، یا زمانی که

out some forms, there will hopefully be a HIPAA form. The secretary will probably tell

برخی از فرم ها را پر می کنید، امیدوارم فرم HIPAA وجود داشته باشد. احتمالاً منشی به

you this, "All right. Fill out these forms with your medical history and sign this HIPAA

شما این را خواهد گفت: "بسیار خوب. این فرم ها را با سابقه پزشکی خود پر کنید و این فرم HIPAA را امضا کنید

form." It says, "I agree to have my medical information be private." That's the general

." می گوید: "من موافقم که اطلاعات پزشکی من خصوصی باشد." این

idea, I think. It's saying, I agree that this should be private.

ایده کلی است، من فکر می کنم. می گوید، من موافقم که این باید خصوصی باشد.

If there is a situation where you want someone else to have access to your medical information,

اگر موقعیتی وجود دارد که می خواهید شخص دیگری به اطلاعات پزشکی شما دسترسی داشته

maybe your husband, or wife, or mother, or something like this, then there's often a

باشد، شاید شوهر، یا همسر، یا مادر شما یا چیزی شبیه به این، اغلب بخشی وجود دارد

section where you can write, this person also can have access to my data. If your husband

که می توانید در آن بنویسید، این شخص همچنین می تواند به آن دسترسی داشته باشد. اطلاعات من. اگر شوهرتان

calls the doctor's office and says, "Hey, did you get the lab results for my wife? I'd

به مطب دکتر زنگ بزند و بگوید "هی، آیا نتایج آزمایشگاهی را برای همسرم گرفتی؟ من می

like to know what they are," well, if his name is not given permission to see that,

خواهم بدانم آنها چیست؟" خوب، اگر نام او برای دیدن آن اجازه داده نشود،

they'll say, "No, we can't tell you. It's a private thing. It's under this act."

آنها می توانند آن را ببینند. بگویید، "نه، نمی توانیم به شما بگوییم. این یک چیز خصوصی است. تحت این قانون است."

If he has permission, if you have given legal permission on this form, then they can tell

اگر اجازه داشته باشد، اگر شما مجوز قانونی این فرم را داده اید، می توانند

him over the phone. Then that's not a problem. He'll probably need to verify who he is, that

تلفنی به او بگویند. سپس این مشکلی نیست. او احتمالاً باید تأیید کند که او کیست، که

he's not your neighbor. In this situation, it's just keeping your information private.

همسایه شما نیست. در این شرایط ، فقط اطلاعات شما را خصوصی نگه می‌دارید.

All right. Let's watch that section one more time. Listen for those useful expressions,

خیلی خوب. بیایید یک بار دیگر آن بخش را تماشا کنیم . به آن عبارات مفید گوش دهید

and then we'll go on to the next section where you'll hear some more valuable parts of booking

و سپس به بخش بعدی می رویم که در آن بخش های ارزشمندتری از

an appointment on the phone. Let's watch. Secretary:

رزرو قرار تلفنی را خواهید شنید. بیایید تماشا کنیم. منشی:

Okay. Thank you for holding. I cleared that up with them. Actually, we should be good.

باشه. ممنون که نگه داشتی من آن را با آنها روشن کردم. در واقع ما باید خوب باشیم.

As long as we're just making an appointment, we should be all right.

تا زمانی که فقط یک قرار ملاقات می گذاریم، باید همه چیزمان خوب باشد.

Vanessa: All right.

ونسا: خیلی خب.

Secretary: All right. Okay. I never want to slack off

منشی: خیلی خب. باشه. من هرگز نمی خواهم

on the HIPAA stuff, so I just wanted to make sure.

در مورد چیزهای HIPAA سست باشم، بنابراین فقط می خواستم مطمئن شوم.

Vanessa: No problem.

ونسا : مشکلی نیست.

Secretary: All right. What is his last name?

منشی: خیلی خب. نام خانوادگی او چیست؟

Vanessa: It's Prothe, P-R-O-T-H-E.

ونسا : پروته است، P-R-O-T-H-E.

Secretary: All right. What is the first name?

منشی: خیلی خب. اسم کوچک چیست؟

Vanessa: Daniel.

ونسا: دنیل.

Secretary: Got you. What is his date of birth?

منشی: متوجه شدم. تاریخ تولدش کیه؟

Vanessa: It's 4/1/87.

ونسا : 4/1/87 است.

Secretary: Okay, great. All right. I'll link up the addresses

منشی: باشه عالیه خیلی خوب. من آدرس ها را در اینجا پیوند خواهم داد

here. What is your first name? Vanessa:

. اسم کوچک شما چیست؟ ونسا:

Vanessa. Okay. I want you to notice two things that happened in this section. The first one

ونسا. باشه. من می خواهم به دو مورد که در این بخش رخ داده است توجه کنید. اولی این

was that I spelled my last name. If your last name is unusual, especially maybe difficult

بود که اسم فامیلی ام را نوشتم. اگر نام خانوادگی شما غیرعادی است، مخصوصاً ممکن است

to spell for an American... It's a very vague sentence, but something that might not be

برای یک آمریکایی املای آن دشوار باشد... این جمله بسیار مبهم است ، اما چیزی که ممکن است

extremely common in the U. S. Be prepared to spell your last name and also your first

در ایالات متحده بسیار رایج نباشد. آماده باشید که نام خانوادگی و همچنین

name. I didn't spell Daniel or Vanessa because those are commonly known in the U. S., and

نام کوچک خود را بنویسید. من املای دانیل یا ونسا را ​​ننوشتم زیرا اینها معمولاً در ایالات متحده شناخته شده هستند و

people most likely know how to spell them. If you don't want to spell your name, then

مردم به احتمال زیاد می دانند چگونه آنها را املا کنند. اگر نمی خواهید نام خود را هجی کنید،

you can wait until they ask you. Because it's a doctor's office appointment, usually, you

می توانید صبر کنید تا آنها از شما بپرسند. از آنجایی که قرار ملاقات با مطب پزشک است، معمولاً از

want them to spell your name correctly and to have everything accurate for medical reasons.

آنها می خواهید که نام شما را درست بنویسند و به دلایل پزشکی همه چیز دقیق باشد.

If you think maybe your last name or your first name's difficult to spell, just practice

اگر فکر می کنید ممکن است املای نام خانوادگی یا نام کوچک شما دشوار باشد، فقط

spelling it in advance so that when you go to the appointment, they can easily find you.

املای آن را از قبل تمرین کنید تا وقتی به قرار ملاقات رفتید، به راحتی شما را پیدا کنند.

There's one more thing. When I said Dan's date of birth... That's how she asked me.

یه چیز دیگه هم هست وقتی گفتم تاریخ تولد دن... اینطوری از من پرسید.

It's kind of a formal way. She didn't say, "When's his birthday?" She said, "What's his

این یک نوع راه رسمی است. نگفت تولدش کیه؟ گفت:

date of birth?" This is common for a doctor's office. I said, "4/1/87." Do you think that

تاریخ تولدش کیه؟ این برای مطب پزشک رایج است . گفتم: 1/4/87. به نظر شما

his birthday is January 4th, or do you think his birthday is April 1st?

تولدش 4 ژانویه است یا فکر می کنید تولدش 1 آوریل است؟

Unfortunately, the U. S. is not very logical about dates, and we use month, day, year.

متأسفانه، ایالات متحده در مورد تاریخ ها خیلی منطقی نیست و ما از ماه، روز، سال استفاده می کنیم.

I know that almost the rest of the world says day, month, year, and this makes so much sense.

من می دانم که تقریباً بقیه جهان می گویند روز، ماه، سال، و این بسیار منطقی است.

Unfortunately, in the U. S., we don't do it like that. His birthday is April 1st, 1987.

متأسفانه، در ایالات متحده، ما این کار را انجام نمی دهیم. تولد او 1 آوریل 1987 است.

You can use this. You can say the specific numbers of your date of birth, or you can

می توانید از این استفاده کنید. می توانید اعداد خاص تاریخ تولد خود را بگویید، یا فقط می

just say April 1st, 1987. Totally fine. If I ever need to give a date for someone

توانید بگویید 1 آوریل 1987. کاملاً خوب است. اگر زمانی لازم باشد برای کسی

who's from another country, and I'm not certain if they are using day, month, year, or month,

که اهل کشور دیگری است، تاریخ تعیین کنم، و مطمئن نیستم که از روز، ماه، سال، یا ماه،

day, year, I just say the full thing, September 4th, 1987. That's my birthday. I will say

روز، سال استفاده می کند، من فقط می گویم کامل، 4 سپتامبر 1987. اونم تولدمه

the full date. Maybe that would be a little bit safer for you because if you tell the

تاریخ کامل رو میگم شاید این برای شما کمی امن‌تر باشد، زیرا اگر به

doctor's office the wrong birthday, and when you go to the office, they verify your identity

مطب دکتر بگویید تولد اشتباهی دارد و وقتی به مطب می‌روید، هویت

with your birthday, that could cause a problem. They might say, "Oh, you're not the same person

شما را با تولد شما تأیید کنند، ممکن است مشکل ایجاد شود. آنها ممکن است بگویند: "اوه، شما همان فرد نیستید

because your birthday is wrong." Try to be as clear as possible about the day.

زیرا تولد شما اشتباه است." سعی کنید در مورد روز تا حد امکان شفاف باشید.

If you're not comfortable saying 4/1/87, because maybe it's January, maybe it's April, just

اگر از گفتن 4/1/87 راحت نیستید، چون شاید ژانویه است، شاید فروردین، فقط

say the full thing. That's totally fine. All right. Let's go back and watch this clip where

کامل بگویید. این کاملاً خوب است. خیلی خوب. برگردیم و این کلیپ را

I spelled our last name and I gave Dan's date of birth. Then we'll continue with the conversation.

ببینیم که اسم فامیلمان را نوشتم و تاریخ تولد دن را هم دادم . سپس به گفتگو ادامه می دهیم.

Let's watch. Secretary:

بیایید تماشا کنیم. منشی:

What is his last name? Vanessa:

نام خانوادگی او چیست؟ ونسا

It's Prothe, P-R-O-T-H-E. Secretary:

: پروته است، P-R-O-T-H-E. منشی: خیلی

All right. What is the first name? Vanessa:

خب. اسم کوچک چیست؟ ونسا:

Daniel. Secretary:

دنیل. منشی:

Got you. What is his date of birth? Vanessa:

متوجه شدم. تاریخ تولدش کیه؟ ونسا

It's 4/1/87. Secretary:

: 4/1/87 است. منشی:

Okay, great. All right. I'll link up the addresses here. What is your first name?

باشه عالیه خیلی خوب. من آدرس ها را در اینجا پیوند خواهم داد . اسم کوچک شما چیست؟

Vanessa: Vanessa.

ونسا: ونسا.

Secretary: Got you. The address is...

منشی: متوجه شدم. آدرس ...

Vanessa: That's right.

ونسا : درست است.

Secretary: Okay, great. All right. I'm going to link

منشی: باشه عالیه خیلی خوب. من می خواهم آن را پیوند

that up. What's the best phone number to reach him by?

دهم. بهترین شماره تلفن برای تماس با او چیست؟

Vanessa: 412.

ونسا: 412.

Secretary: All right. Is that a phone number that he's

منشی : خیلی خب. آیا این شماره تلفنی است که او

okay with receiving text reminders on? Vanessa:

با دریافت یادآورهای متنی در آن مشکلی ندارد؟ ونسا:

Yes. Secretary:

بله. منشی:

Okay, great. All right. I've got that set up for him. All right. Will he be doing the

باشه عالیه خیلی خوب. من آن را برای او تنظیم کرده ام. خیلی خوب. آیا او

out-of-pocket as well? Vanessa:

از جیب خود نیز انجام خواهد داد؟ ونسا:

Yes. Secretary:

بله. منشی:

Got you. Vanessa:

متوجه شدم. ونسا:

You just heard a great expression, out-of-pocket. What is in my pocket? What do you think she's

شما فقط یک جمله عالی شنیدید، از جیب. در جیب من چیست؟ به نظر شما او چه می

saying? Are you taking something out of your pocket? No. This means that all of the expenses

گوید؟ چیزی از جیبت در میاری؟ نه. یعنی تمام هزینه

for the medical visit, I will pay by myself without insurance. Let's talk about payment.

های ویزیت پزشکی را خودم بدون بیمه پرداخت می کنم . بیایید در مورد پرداخت صحبت کنیم.

When you go to the doctor's office, you have two choices. You can pay with your insurance

وقتی به مطب دکتر می روید، دو انتخاب دارید. اگر بیمه دارید می توانید با بیمه خود

if you have insurance, or you can pay out-of=pocket. For me, I have general health insurance, but

پرداخت کنید یا از جیب خود پرداخت کنید. برای من بیمه درمانی عمومی

that does not include eye insurance. When I go to the eye doctor, I need to pay out-of-pocket.

دارم اما شامل بیمه چشم نمی شود. وقتی به چشم پزشک می روم باید از جیب خود پول پرداخت کنم.

She knows this because I've already booked an appointment for myself. In their system,

او این را می داند زیرا من قبلا برای خودم قراری رزرو کرده ام. تو سیستمشون

it says out-of-pocket. It says Vanessa does not have eye insurance, so she will pay out-of-pocket.

میگه از جیب. می گوید ونسا بیمه چشم ندارد، بنابراین از جیبش پرداخت می کند.

I imagine in their computer system, there's two options: insurance, out-of-pocket. They

تصور می کنم در سیستم کامپیوتری آنها دو گزینه وجود دارد: بیمه، از جیب. آنها

probably clicked out-of-pocket. They know, or they're guessing, that my husband, Dan,

احتمالاً از جیب خود کلیک کرده اند. آن‌ها می‌دانند، یا حدس می‌زنند، که شوهرم، دن،

also will be paying out-of-pocket. If you are simply visiting the U. S. and you have

هم از جیبش پول می‌دهد. اگر به سادگی از ایالات متحده بازدید می کنید و

no insurance, this is what you'd say. They'd ask you, "Do you have insurance, or do you

بیمه ندارید، این چیزی است که باید بگویید. آنها از شما می پرسیدند: "بیمه داری یا

have your insurance card with you?" I say, "No, I'm paying out-of-pocket." Great. This

کارت بیمه ات را همراهت داری؟" می گویم نه، من از جیب می پردازم. عالی.

is very clear, and this is the typical medical expression.

این بسیار واضح است و این عبارت پزشکی معمولی است.

Whenever you pay out-of-pocket, they will most likely tell you the full price for your

هر زمان که از جیب خود پرداخت کنید، به احتمال زیاد قیمت کامل بازدیدتان را

visit in advance. If they don't, it's okay to ask. I always do because I'm going to be

از قبل به شما خواهند گفت. اگر این کار را نکردند، اشکالی ندارد که بپرسید. من همیشه این کار را انجام می دهم زیرا قرار است

paying in cash at that moment, so I want to know how much it will be. Usually, they'll

در آن لحظه به صورت نقدی پرداخت کنم، بنابراین می خواهم بدانم چقدر خواهد بود. معمولاً

tell you. You're about to see that in just a moment. She'll tell me the full price for

به شما می گویند. شما فقط در یک لحظه آن را خواهید دید . او قیمت

the visit because I'm going to be paying out-of-pocket. I need to know.

کامل ویزیت را به من می گوید زیرا من از جیب خود پرداخت خواهم کرد. من باید بدانم.

If they don't tell you, feel free to ask, "Hey, by any chance, can you tell me how much

اگر به شما نگفته اند، راحت بپرسید، "هی، به هر شانسی، می توانید به من بگویید

is the price for this visit?" They'll tell you. If they don't know, well, that's another

قیمت این بازدید چقدر است؟" آنها به شما خواهند گفت . اگر نمی دانند، خب، این یک

problem. She can probably dig a little bit deeper, or maybe you should go to somewhere

مشکل دیگر است. او احتمالاً می تواند کمی عمیق تر حفاری کند، یا شاید شما باید به جای

else that's a little more clear. In general, most places will tell you the full price for

دیگری بروید که کمی واضح تر است. به طور کلی، بیشتر مکان ها قیمت کامل پرداخت از جیب خود را به شما می گویند

an out-of-pocket payment. All right. Let's watch that clip one more time, and we'll go

. خیلی خوب. بیایید یک بار دیگر آن کلیپ را تماشا کنیم و به کلیپ

on to the next one where you'll hear some more details about the payment. Let's watch.

بعدی می رویم که در آن جزئیات بیشتری در مورد پرداخت خواهید شنید. بیایید تماشا کنیم.

Secretary: All right. Is that a phone number that he's

منشی: خیلی خب. آیا این شماره تلفنی است که او

okay with receiving text reminders on? Vanessa:

با دریافت یادآورهای متنی در آن مشکلی ندارد؟ ونسا:

Yes. Secretary:

بله. منشی:

Okay, great. All right. I've got that set up for him. All right. Will he be doing the

باشه عالیه خیلی خوب. من آن را برای او تنظیم کرده ام. خیلی خوب. آیا او

out-of-pocket as well? Vanessa:

از جیب خود نیز انجام خواهد داد؟ ونسا:

Yes. Secretary:

بله. منشی:

Got you. All right. Is he a contact-lens wearer? Vanessa:

متوجه شدم. خیلی خوب. آیا او از لنزهای تماسی استفاده می کند؟ ونسا:

Yes. Right now, he wears glasses and occasionally wears the daily contacts. I'm sure he'd like

بله. در حال حاضر، او عینک می‌زند و گهگاه از تماس‌های روزانه استفاده می‌کند. من مطمئن هستم که او دوست

to have an appointment to see all of that, get an appointment for contacts and just a

دارد یک قرار ملاقات داشته باشد تا همه اینها را ببیند ، یک قرار ملاقات برای مخاطبین و فقط یک

general eye exam. That would be great. Secretary:

معاینه عمومی چشم بگیرد. این عالی خواهد بود. منشی:

Okay. Got you. Just to give you a heads-up there, the exam itself... That would include

باشه. متوجه شدم فقط برای اینکه یک سر به شما بدهم ، خود امتحان... این شامل مراجعه

seeing the doctor and getting your glasses prescription, all that, that's $99 out-of-pocket.

به دکتر و گرفتن نسخه عینک می شود ، همه اینها، یعنی 99 دلار از جیب شما.

The contact lens exam is its own separate charge. Since he's worn contacts before, you'd

معاینه لنز تماسی شارژ جداگانه خود است. از آنجایی که او قبلاً از کنتاکت استفاده می‌کرده است،

be looking at $75 for if he gets fit for a standard lens or $120 if he gets fit for a

اگر او برای یک لنز استاندارد مناسب شود، باید 75 دلار یا اگر برای یک لنز تخصصی مناسب شود، به قیمت 120 دلار نگاه می‌کنید

specialty lens. All right. That would also include any follow-up visits that he may need

. خیلی خوب. این همچنین شامل هرگونه بازدید بعدی است که ممکن است

for that. Vanessa:

برای آن نیاز داشته باشد. ونسا:

Oh, got you. Okay. All right. In this section, you heard a little bit more details about

اوه، متوجه شدم. باشه. خیلی خوب. در این قسمت کمی جزئیات بیشتر در

the payment for this eye doctor's visit. She used a really great expression that you're

مورد پرداخت ویزیت این چشم پزشک شنیدید. او از یک بیان واقعا عالی استفاده کرد که شما

going to hear a lot in daily conversation, and that is, to give a heads-up, to give a

در مکالمات روزانه زیاد می شنوید، و آن این است که به شما گوشزد کنید، به شما

heads-up. This is usually a warning. It's not always something that's really seriously

گوشزد کنید. این معمولا یک هشدار است. این همیشه چیزی نیست که واقعاً

negative. Let's take this example that you don't like

منفی باشد. بیایید این مثال را در نظر بگیریم که شما

dogs, or maybe you're a little bit allergic to dogs. You're about to go to your neighbor's

سگ ها را دوست ندارید یا شاید کمی به سگ ها حساسیت دارید. شما در حال رفتن به مهمانی شام همسایه خود هستید

dinner party. Your neighbor might say, "Oh, I just want to give you a heads-up that my

. همسایه شما ممکن است بگوید: "اوه، من فقط می خواهم به شما بگویم که

uncle is bringing his dog to our party." This is like a little warning. It's not something

عمویم سگش را به مهمانی ما می آورد." این مثل یک هشدار کوچک است. این یک چیز

super serious. It's not, "There's a cliff. Don't fall off the cliff. I want to give you

فوق العاده جدی نیست. این نیست، "یک صخره وجود دارد . از صخره نیفتید. می‌خواهم به شما

a heads-up." No, no, no. That's really serious. That's just, watch out.

هشدار بدهم." نه نه نه. این واقعا جدی است. فقط همین است، مراقب باشید.

If there's something that you want to warn someone about a little bit, you can say a

اگر چیزی وجود دارد که می‌خواهید کمی درباره آن به کسی هشدار دهید، می‌توانید به او

heads-up. That's why she used it about the payment. She wanted to maybe have a indirect

هشدار دهید. به همین دلیل از آن در مورد پرداخت استفاده کرد. او می خواست شاید راهی غیرمستقیم

or polite way to start talking about how much I will be required to pay. She said, "I just

یا مودبانه برای شروع صحبت در مورد اینکه چقدر باید بپردازم داشته باشد. او گفت: «فقط

want to give you a heads-up." I just want to give you a notice or a warning that this

می‌خواهم به شما هشدار بدهم.» من فقط می خواهم به شما یک اخطار یا هشدار بدهم که

is how much the visit will cost. Then she used a great expression, "You're

هزینه بازدید چقدر است. سپس او از یک تعبیر عالی استفاده کرد، "

looking at $75 if he wears standard lenses." This is the price, $75 for part of the appointment.

اگر او از لنزهای استاندارد استفاده کند، به 75 دلار نگاه می کنید." این قیمت، 75 دلار برای بخشی از قرار ملاقات است.

She said, "You're looking at." Is this another clever expression with vision and eye doctor,

او گفت: "تو نگاه می کنی." آیا این یکی دیگر از بیان هوشمندانه با بینایی و چشم پزشک است،

you're looking at. This just is a polite way to talk about money.

شما به آن نگاه می کنید. این فقط یک روش مودبانه برای صحبت در مورد پول است.

Let me give you another sample sentence. If you go to a car dealership and you buy a car,

بگذارید یک جمله نمونه دیگر برایتان بگویم. اگر به یک نمایندگی خودرو بروید و یک ماشین بخرید

the car salesman might say, "You're looking at $15,000 before tax." The price of the car

، فروشنده خودرو ممکن است بگوید: "شما به دنبال 15000 دلار قبل از مالیات هستید." قیمت

is $15,000 before tax. Instead of saying, "The price of this car is $15,000 before tax,"

ماشین قبل از مالیات 15000 تومان می باشد. به جای اینکه بگوییم «قیمت این خودرو 15000 دلار قبل از مالیات است»،

it's a more casual way and maybe kind way to talk about price. You're looking at. You're

این یک روش معمولی تر و شاید مهربانانه تر برای صحبت در مورد قیمت است. داری نگاه می کنی

looking at 15,000 before tax. It's also a roundabout number.

شما به 15000 قبل از مالیات نگاه می کنید. این هم یک عدد دوربرگردان است.

Maybe the eye doctor's appointment will be $80. Maybe it will be $70. She gave us specific

شاید نوبت چشم پزشک 80 دلار باشد. شاید 70 دلار باشد. او به ما شماره مشخصی داد

number, $75. I imagine that this will probably be $75, but for other purchases like a car,

، 75 دلار. من تصور می کنم که این احتمالاً 75 دلار خواهد بود، اما برای خریدهای دیگر مانند ماشین،

it might be a little more indirect. You're looking at $15,000 before tax. All right.

ممکن است کمی غیرمستقیم تر باشد. شما به 15000 دلار قبل از مالیات نگاه می کنید. خیلی خوب.

Let's go back and watch this clip. Then we'll go onto the next one.

برگردیم و این کلیپ را ببینیم. سپس به سراغ بعدی می رویم.

Secretary: All right. Is he a contact-lens wearer?

منشی: خیلی خب. آیا او از لنزهای تماسی استفاده می کند؟

Vanessa: Yes. Right now, he wears glasses and occasionally

ونسا: بله. در حال حاضر، او عینک می‌زند و گهگاه

wears the daily contacts. I'm sure he'd like to have an appointment to see all of that,

از تماس‌های روزانه استفاده می‌کند. من مطمئن هستم که او دوست دارد یک قرار ملاقات داشته باشد تا همه اینها را ببیند

get an appointment for contacts and just a general eye exam. That would be great.

، یک قرار ملاقات برای مخاطبین و فقط یک معاینه عمومی چشم بگیرد. این عالی خواهد بود.

Secretary: Okay. Got you. Just to give you a heads-up

منشی: باشه. متوجه شدم فقط برای اینکه شما را در

there, the exam itself that would include seeing the doctor, and getting your glasses

آنجا هشیار کنم، خود امتحان که شامل مراجعه به پزشک و گرفتن نسخه عینک شما می شود

prescription, and all that, that's $99 out-of-pocket. The contact lens exam is its own separate

، و همه اینها، 99 دلار از جیب شما است. معاینه لنز تماسی شارژ جداگانه خود

charge. Since he's worn contacts before, you'd be looking at $75 for if he gets fit for a

است. از آنجایی که او قبلاً از کنتاکت استفاده می‌کرده است، اگر او برای یک

standard lens or $120 if he gets fit for a specialty lens. All right. That would also

لنز استاندارد مناسب شود، باید 75 دلار یا اگر برای یک لنز تخصصی مناسب شود، به قیمت 120 دلار نگاه می‌کنید . خیلی خوب. این همچنین

include any follow-up visits that he may need for that.

شامل هرگونه بازدید بعدی است که ممکن است برای آن نیاز داشته باشد.

Vanessa: Oh, got you. Okay.

ونسا: اوه، متوجه شدم. باشه.

Secretary: All right. Okay. Let's look for an appointment

منشی: خیلی خب. باشه. بیایید به دنبال یک قرار ملاقات

for him. Did you want me to try to schedule you all both together or just book him a separate

برای او باشیم. آیا می خواستی سعی کنم همه شما را با هم برنامه ریزی کنم یا فقط یک قرار جداگانه برای او رزرو کنم

appointment? Vanessa:

؟ ونسا:

Probably a separate appointment would be best. Secretary:

احتمالاً یک قرار جداگانه بهترین خواهد بود. منشی:

Okay. Got you. Is there a preferred timeframe or day of the week you'd like me to be looking

باشه. متوجه شدم آیا بازه زمانی ترجیحی یا روزی از هفته وجود دارد که بخواهید به آن نگاه

at? Vanessa:

کنم؟ ونسا:

If there's any afternoon that's available, that would probably be good, anytime, yes,

اگر بعد از ظهری در دسترس باشد، احتمالاً خوب خواهد بود، در هر زمان، بله،

in the afternoon. In this clip, I said two very similar expressions. I said, "That would

بعد از ظهر. در این کلیپ دو عبارت بسیار مشابه را گفتم. گفتم: "

be good. That would be best." This is, really, just a polite way to say, "Yes, that's what

این خوب است. این بهترین است." این واقعاً فقط یک روش مؤدبانه برای گفتن است: "بله، این چیزی است که

I want." Often we kind of use indirect language like this when we're doing something professional.

من می خواهم." ما اغلب زمانی که در حال انجام کاری حرفه ای هستیم از زبان غیرمستقیم مانند این استفاده می کنیم.

Let me give you a couple examples. When can we have a meeting? I think Friday would be

اجازه بدهید چند مثال برایتان بزنم. چه زمانی می توانیم جلسه داشته باشیم؟ فکر کنم جمعه

best. Oh, this is great, very polite. I think Friday would be best. Just very simple and

بهترین باشه اوه، این عالی است، بسیار مودب است. فکر کنم جمعه بهترین باشه خیلی ساده و

clear, but it's also polite. Or if you're booking a hotel and the secretary on the phone

واضح، اما مودبانه هم هست. یا اگر در حال رزرو هتل هستید و منشی تلفنی

says you can check in at 10:00 AM or 2:00 PM. Well, you could say, "I think 2:00 PM

می گوید که می توانید ساعت 10 صبح یا 2 بعد از ظهر اعلام حضور کنید. خوب، می توانید بگویید، "فکر می کنم ساعت 2 بعد از

would be good." I think 2:00 PM would be good. You could just say, "2:00 PM, please." That's

ظهر خوب باشد." فکر می کنم ساعت 2 بعد از ظهر خوب باشد. شما فقط می توانید بگویید، "2:00 بعد از ظهر، لطفا."

fine. This great expression, "I think 2:00 PM would be good," is another one you can

خوبه. این عبارت عالی، «فکر می‌کنم ساعت 2 بعدازظهر خوب باشد» یکی دیگر از مواردی است که می‌توانید

use. All right. Let's go back and watch this clip and continue with the conversation. We're

استفاده کنید. خیلی خوب. برگردیم و این کلیپ را تماشا کنیم و به گفتگو ادامه دهیم. ما

almost done. You got this. Let's watch. Secretary:

تقریباً تمام شده ایم. تو متوجهش شدی. بیایید تماشا کنیم. منشی:

Let's look for an appointment for him. Did you want me to try to schedule you all both

بریم دنبال یه قرار براش. آیا می خواستی سعی کنم همه شما را با هم برنامه ریزی کنم

together or just book him a separate appointment? Vanessa:

یا فقط یک قرار جداگانه برای او رزرو کنم؟ ونسا:

Probably a separate appointment would be best. Secretary:

احتمالاً یک قرار جداگانه بهترین خواهد بود. منشی:

Got you. Is there a preferred timeframe or day of the week you'd like me to be looking

متوجه شدم. آیا بازه زمانی ترجیحی یا روزی از هفته وجود دارد که بخواهید به آن نگاه

at? Vanessa:

کنم؟ ونسا:

If there's any afternoon that's available, that would probably be good, anytime, yes,

اگر بعد از ظهری در دسترس باشد، احتمالاً خوب خواهد بود، در هر زمان، بله،

in the afternoon. Secretary:

بعد از ظهر. منشی:

Got you. All right. It looks like my first afternoon appointment I've got available...

متوجه شدم. خیلی خوب. به نظر می رسد اولین قرار بعدازظهر من در دسترس است...

I have Tuesday the 4th at 1:30. Vanessa:

من سه شنبه چهارم ساعت 1:30 دارم. ونسا:

Okay. Tuesday the 4th at 1:30... Yes, that seems fine. Let's go with that.

باشه. سه شنبه چهارم ساعت 1:30... بله، به نظر خوب است. با آن برویم.

Secretary: Okay, great. All right. I'm going to put him

منشی: باشه عالیه خیلی خوب. من او را آنجا می گذارم

there. Vanessa:

. ونسا:

I said, "Let's go with that." Did you hear me say that? Let's go with that. This is just,

گفتم: "بیا با آن برویم." شنیدی که اینو گفتم؟ با آن برویم. این فقط

that's the one I want to choose. We often use this expression, go with, when we're ordering

یکی است که من می خواهم انتخاب کنم. ما اغلب وقتی چیزی را سفارش می دهیم از این عبارت، go with استفاده می

something. You'll hear this often in a restaurant. You can use this in a restaurant too. You

کنیم. این را اغلب در یک رستوران خواهید شنید. شما می توانید این را در یک رستوران نیز استفاده کنید.

might say, "I'll go with the steak and salad, please." I'll go with. It doesn't mean that

ممکن است بگویید، "لطفاً من با استیک و سالاد می روم ." من با این بدان معنا

you are taking the steak and salad to go and taking it home. It just means this is what

نیست که استیک و سالاد را می برید و می برید خانه. فقط به این معنی است که این همان چیزی است که

I choose. This is what I want to order. I'll go with the steak and salad, please. Excellent.

من انتخاب می کنم. این چیزیه که میخوام سفارش بدم من با استیک و سالاد می روم، لطفا. عالی

This is a great way to use this phrase. Okay. Let's go back and watch and then continue

این یک راه عالی برای استفاده از این عبارت است. باشه. بیایید برگردیم و تماشا کنیم و سپس به

our conversation. Secretary:

گفتگوی خود ادامه دهیم. منشی: خیلی

All right. It looks like my first afternoon appointment I've got available... I have Tuesday

خب. به نظر می رسد اولین قرار بعدازظهر من در دسترس است... من سه

the 4th at 1:30. Vanessa:

شنبه چهارم ساعت 1:30 دارم. ونسا:

Okay. Tuesday the 4th at 1:30... Yes, that seems fine. Let's go with that.

باشه. سه شنبه چهارم ساعت 1:30... بله، به نظر خوب است. با آن برویم.

Secretary: Okay, great. All right. I'm going to put him

منشی: باشه عالیه خیلی خوب. من او را آنجا می گذارم

there. Vanessa:

. ونسا

About how long are those appointments? Secretary:

: مدت زمان این قرارها چقدر است؟ منشی:

I'd say about 45 minutes, average. It also sort of depends. If he wants to pick out glasses,

می توانم بگویم حدود 45 دقیقه، متوسط. همچنین به نوعی بستگی دارد. اگر او بخواهد در پایان عینک

frames, or anything like that at the end, that would extend the time a little bit.

، قاب یا هر چیز دیگری را انتخاب کند، زمان را کمی افزایش می دهد.

Vanessa: Sure.

ونسا: حتما.

Secretary: On average, I'd say about 45 minutes, around

منشی: به طور متوسط، می توانم بگویم حدود 45 دقیقه، در

there. Vanessa:

آنجا. ونسا:

Okay. That's great. Why did I ask, "About how long will this appointment be?" This is

باشه. عالیه. چرا پرسیدم این قرار چقدر طول خواهد کشید؟ این

not a necessary question. Really, I just asked this for my own personal knowledge because

سوال ضروری نیست. در واقع، من فقط برای اطلاعات شخصی خودم این را پرسیدم زیرا تا

while Dan is at the doctor's office, I will be watching the kids. I wanted to know, do

زمانی که دن در مطب دکتر است، من بچه ها را تماشا خواهم کرد. می خواستم بدانم آیا

we have time to be dropped off at a park and then he could pick us up? Or what do we have

وقت داریم که ما را در پارک پیاده کنند و بعد او بتواند ما را بیاورد؟ یا

time to do while he's gone? I just wanted to know. I wanted to show you, too, that if

زمانی که او رفته است، چه کاری داریم؟ فقط میخواستم بدونم من هم می‌خواستم به شما نشان دهم که اگر

you have any questions for the secretary when you're booking these types of appointments,

هنگام رزرو این نوع قرارها سؤالی از منشی دارید

feel free to ask. As you can see, this lady is extremely kind

، بی‌درنگ بپرسید. همانطور که می بینید این خانم فوق العاده مهربان

and polite. It's no problem to ask a question. If you have any, don't worry about asking.

و مودب است. سوال پرسیدن مشکلی نیست اگر دارید، نگران سوال کردن نباشید.

Just ask and that way, you're not guessing or wondering about something. You know. All

فقط بپرسید و به این ترتیب، در مورد چیزی حدس نمی زنید یا تعجب نمی کنید. میدونی. خیلی

right. Let's continue with the conversation. About how long are those appointments?

خوب. بیایید به گفتگو ادامه دهیم. مدت زمان این قرارها چقدر است؟

Secretary: I'd say about 45 minutes, average. It also

منشی: می توانم بگویم حدود 45 دقیقه، متوسط. همچنین به

sort of depends. If he wants to pick out glasses, frames, or anything like that at the end,

نوعی بستگی دارد. اگر او بخواهد در پایان عینک ، قاب یا هر چیز

that would extend the time a little bit. Vanessa:

دیگری را انتخاب کند، زمان را کمی افزایش می دهد. ونسا:

Sure. Secretary:

حتما. منشی:

On average, I'd say about 45 minutes, around there.

به طور متوسط، می توانم بگویم حدود 45 دقیقه، در آنجا.

Vanessa: Okay. That's great.

ونسا: باشه. عالیه.

Secretary: All right. Okay. I have got him booked for

منشی: خیلی خب. باشه. من او را برای

Tuesday the 4th at 1:30. Is there anything else I can do for you?

سه شنبه چهارم در ساعت 1:30 رزرو کردم. آیا کار دیگری می توانم برای شما انجام دهم؟

Vanessa: That's it. All right. We are coming to the

ونسا: همین. خیلی خوب. به

end of the conversation. She asked, "Is there anything else I can do for you?" I said, "That's

پایان گفتگو می رسیم. او پرسید: "آیا کار دیگری می توانم برای شما انجام دهم؟" گفتم:

it." That's it. I didn't need to say, "No, that's it." I could have said that, but this

همین. خودشه. نیازی نبود که بگویم: «نه، همین است». من می توانستم این را بگویم، اما این

expression, "that's it," means I'm finished. Everything is complete.

عبارت، "همین است" به این معنی است که من تمام شده ام. همه چیز کامل است.

When you're ordering at a restaurant, you can also use this. Let's go back to our previous

وقتی در رستورانی سفارش می دهید، می توانید از این نیز استفاده کنید. بیایید به مثال قبلی خود برگردیم

example where you say, "I'll go with the steak and salad, please." Then your waiter says,

که در آن شما می گویید: "لطفا با استیک و سالاد می روم." سپس پیشخدمت شما می گوید:

"Would you like a glass of wine to go with that?" You say, "No, that's it." You're saying,

"دوست داری یک لیوان شراب با آن بخوری؟" شما می گویید: «نه، همین است». شما می گویید،

"I don't want the wine. I'm finished. I just want the steak and salad. No, that's it."

"من شراب را نمی خواهم. من تمام شده ام. من فقط استیک و سالاد را می خواهم. نه، همین."

This is a great expression to use to just politely say, "I'm done. No. This is it. That's

این یک عبارت عالی است برای استفاده مودبانه، "

all that I want." All right. Let's watch that clip one more time. We have finished our conversation.

تمام کردم. نه. خیلی خوب. یه بار دیگه اون کلیپ رو ببینیم ما گفتگوی خود را به پایان رساندیم.

Let's watch. Secretary:

بیایید تماشا کنیم. منشی: خیلی

All right. Okay. I have got him booked for Tuesday the 4th at 1:30. Is there anything

خب. باشه. من او را برای سه شنبه چهارم در ساعت 1:30 رزرو کردم. آیا کار

else I can do for you? Vanessa:

دیگری می توانم برای شما انجام دهم؟ ونسا:

That's it. Secretary:

همین. منشی: خیلی

All right. Looks great. Well, you have a great rest of your day.

خب. عالی به نظر می رسد. خوب، شما استراحت خوبی دارید.

Vanessa: Thanks so much. You too.

ونسا: خیلی ممنون. تو هم همینطور.

Secretary: Thank you. Goodbye.

منشی: ممنون. خداحافظ.

Vanessa: Bye. Success. Yes. Congratulations on following

ونسا: خداحافظ. موفقیت آره. تبریک می گویم که

me on this journey of a booking a doctor's appointment on the phone. For me, sometimes

من را در این سفر برای رزرو وقت پزشک از طریق تلفن دنبال می کنید. برای من، گاهی

I do feel a little nervous in these situations. If you feel a little nervous, don't worry.

اوقات در این شرایط کمی عصبی می شوم. اگر کمی عصبی هستید، نگران نباشید.

It is perfectly normal. I hope that this lesson will help you to prepare a little bit.

کاملا طبیعی است. امیدوارم این درس کمی به شما در آمادگی کمک کند.

Now I have a question for you. Tell me, do you like booking appointments over the phone,

حالا من یک سوال از شما دارم. به من بگو، آیا دوست داری از طریق تلفن،

even in your native language? How do you feel? Do you feel comfortable with this type of

حتی به زبان مادری خود، قرار ملاقات بگذاری؟ چه احساسی دارید؟ آیا با این نوع

thing, or do you feel a little bit nervous? Let me know in the comments. I can't wait

چیزها احساس راحتی می کنید یا کمی عصبی هستید؟ در نظرات به من اطلاع دهید. بی صبرانه منتظرم

to read to see what you have to say. We are all human around the world. We all have similar

بخوانم ببینم چه می گویید. همه ما در سراسر جهان انسان هستیم. همه ما

feelings and experiences. Well, thank you so much for learning English

احساسات و تجربیات مشابهی داریم. خوب، خیلی ممنون که با من انگلیسی یاد گرفتید

with me. I'll see you again next Friday for a new lesson here on my YouTube channel. Bye.

. جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ.

The next step is to download my free ebook, Five Steps to Becoming a Confident English

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker. You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently. Don't forget

. شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید. فراموش نکنید

to subscribe to my YouTube channel for more free lessons. Thanks so much. Bye.

که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید . خیلی ممنون. خدا حافظ.