How Native Speakers Use Gonna, Wanna & Gotta

Aww yeah!

Welcome to another episode of RealLife TV. I'm Justin and today I'm going to teach you

اوه آره!

به قسمت دیگری از RealLife TV خوش آمدید. من جاستین هستم و امروز قصد دارم به شما یاد بدهم

how native speakers use "gonna," "wanna," and "gotta." So, stay tuned!

که زبان مادری چگونه از "gonna"، "wanna" و "gotta" استفاده می کنند. بنابراین، با ما همراه باشید!

Is this RealLife?

آیا این RealLife است؟

Ok, to start with, we have "going to" in the simple future. So, going to, the simple construction

خوب، برای شروع، ما در آینده ساده "رفتن به" را داریم . بنابراین، رفتن به، ساخت

is "going to + verb." So, "I'm going to go to the movies," "I'm going to play soccer."

ساده "going to + فعل" است. بنابراین، "من می خواهم به سینما بروم"، "من می خواهم فوتبال بازی کنم."

This becomes gonna. "I'm gonna play soccer," "I'm gonna go to the movies."

این می شود. "من می خواهم فوتبال بازی کنم"، "من می خواهم به سینما بروم."

This is very common, especially in American English, but in other forms of English as well.

این بسیار رایج است، به خصوص در انگلیسی آمریکایی، اما در سایر اشکال انگلیسی نیز.

So, a couple of mistakes people make with this. The first one is they don't use the

بنابراین، چند اشتباه مردم در این مورد مرتکب می شوند . اولین مورد این است که آنها از بودن استفاده

to be, so they say "I gonna." But it should be "I'm gonna."

نمی کنند، بنابراین می گویند "من می خواهم". اما باید "من می خواهم" باشد.

Second mistake is they often say "I'm gonna to," but it should be "I'm going to" or "I'm

اشتباه دوم این است که آنها اغلب می گویند "من می خواهم"، اما باید "من می روم" یا "من می

gonna." "I'm gonna play soccer."

خواهم" باشد. "من قرار است فوتبال بازی کنم."

And the third mistake is they often confuse the present continuous with gonna. But the

و اشتباه سوم این است که اغلب حال استمراری را با gonna اشتباه می گیرند. اما

present continuous, even when used in the future, we do not use gonna. So, it's only

حال استمراری، حتی زمانی که در آینده استفاده شود، از gonna استفاده نمی کنیم. بنابراین، فقط

with the "I'm going to" + verb, in the future. "I'm gonna play soccer," "I'm gonna study

با فعل "I'm going to" + در آینده است. "من می خواهم فوتبال بازی کنم"، "من می خواهم

English."

انگلیسی بخوانم."

So, now, "wanna." Wanna is want to plus a verb. It can also be a noun as well, but that's

بنابراین، اکنون، "می خواهم." Wanna خواستن به اضافه یک فعل است. همچنین می تواند یک اسم نیز باشد،

a little bit different. So, for example, "I wanna play soccer." "I wanna have fun." "I

اما کمی متفاوت است. بنابراین، به عنوان مثال، "من می خواهم فوتبال بازی کنم." "من می خواهم خوش بگذرانم." "من می

wanna eat dinner."

خواهم شام بخورم."

And then, with a noun, this is actually "I want a." "I want a new car." "I want a book

و سپس، با یک اسم، این در واقع "I want a" است. "من یک ماشین جدید می خواهم." "من یک کتاب

about this subject."

در مورد این موضوع می خواهم."

A common tendency with this is sometimes we take off the subject in the beginning.

یک گرایش رایج در این مورد این است که گاهی در ابتدا موضوع را حذف می کنیم.

So, instead of saying "Do you wanna hangout?" I might say "Wanna hangout?" or "You wanna

بنابراین، به جای گفتن "می خواهی پاتوق کنی؟" ممکن است بگویم "می خواهی پاتوق داشته باشی؟" یا "میخواهی

hangout?"

پاتوق داشته باشی؟"

And the final one is "gotta." Gotta comes from "I've got to." "I've got to leave now,"

و آخرین مورد "باید" است. Gotta از "من باید به" می آید. «الان باید ترک کنم»

which is like "I have to leave now." But we take off the "I've" and make it "I," as kind

که مانند «الان باید بروم». اما «من دارم» را برمی داریم و آن را «من» می سازیم، به

of a colloquial contraction. So, "I gotta go now" is a common way. "I gotta read that

نوعی انقباض محاوره ای. بنابراین، "من باید الان بروم" یک راه رایج است. "من باید آن

book."

More correct would be "I've got to" and the correct pronunciation would be "I've gotta"

کتاب را بخوانم."

درست تر "I've got to" و تلفظ صحیح "I've Gotta"

with this. "I've gotta read that book."

با این خواهد بود. "من باید آن کتاب را بخوانم."

And then a lot of times people use this with a noun. So, "I got a new car," for example,

و سپس بسیاری از اوقات مردم از این با یک اسم استفاده می کنند. بنابراین، برای مثال، "من یک ماشین جدید گرفتم"،

or another example of this would be "I got a meeting later on today." "I got a meeting

یا مثال دیگری از این می تواند این باشد که "من بعداً امروز جلسه ای داشتم." "امروز بعداً جلسه ای داشتم

later on today."

."

So, those are the examples of gonna ("I'm gonna play soccer"), wanna ("I wanna study

بنابراین، اینها نمونه‌هایی از gonna ("من می‌خواهم فوتبال بازی کنم")، wanna ("من می‌خواهم

for that test"), and gotta ("I gotta go" or "I've gotta go").

برای آن آزمون مطالعه کنم") و gotta ("من باید بروم" یا "من باید بروم") هستند.

So, just on the side notes, these are not all informal contractions. This is connected

بنابراین، فقط در یادداشت های جانبی، اینها همه انقباضات غیررسمی نیستند. این گفتار متصل است

speech, the way natives really speak. The way we shrink our words, the way we connect

، روشی که بومیان واقعاً صحبت می کنند. روشی که کلماتمان را کوچک می کنیم، روشی که

them, the way we link them.

آنها را به هم متصل می کنیم، روشی که آنها را به هم پیوند می دهیم.

So, we do this in informal situations and formal situations. So, just to give you an

بنابراین، ما این کار را در موقعیت‌های غیررسمی و موقعیت‌های رسمی انجام می‌دهیم . بنابراین، فقط برای

example of this, I'm going to provide you with an interview with Steve Jobs on CNBC,

مثالی از این موضوع، می‌خواهم مصاحبه‌ای را با استیو جابز در CNBC،

an financial program from a few years ago, and we're just going to show you some examples

یک برنامه مالی چند سال پیش، به شما ارائه کنم، و ما فقط می‌خواهیم چند نمونه از خواستن و خواستن را به شما نشان دهیم.

of wanna and gonna, just to show you how we use it in formal situations and even a person

می‌خواهم، فقط به شما نشان دهم که چگونه از آن در موقعیت‌های رسمی استفاده می‌کنیم و حتی شخصی

like Steve Jobs and even the interviewers do.

مانند استیو جابز و حتی مصاحبه‌کنندگان این کار را انجام می‌دهند.

So...

"And it will completely change your expectations are GONNA be for what you can carry on your

بنابراین...

"و انتظارات شما را کاملاً تغییر خواهد داد، اگر می توانید در جیب خود حمل کنید

pocket." "I think everything is GONNA be just fine."

." "من فکر می کنم همه چیز خوب است."

"Yeah, I don't think the stock actions scandal is GONNA impact this at the end of the day

"بله، من فکر نمی کنم که رسوایی اقدامات سهام تاثیری بر این موضوع بگذارد که در پایان روز

earnings are GONNA be there." "And if he again puts out the better mousetrap,

درآمدها وجود داشته باشد." "و اگر دوباره تله موش بهتر را بیرون بیاورد،

people are GONNA follow him."

مردم او را دنبال خواهند کرد."

So, there are some nice examples for you with some real people using it on TV in American

بنابراین، چند نمونه خوب برای شما وجود دارد که برخی افراد واقعی از آن در تلویزیون در فرهنگ آمریکایی استفاده می

culture.

کنند.

So, that does it for today's lesson. Remember that these are important. Connected speech

بنابراین، این کار را برای درس امروز انجام می دهد. به یاد داشته باشید که اینها مهم هستند. گفتار مرتبط

with "gonna," "gotta," "wanna." Make sure you know how to understand them and then play

با «گونا»، «باید»، «خواست». مطمئن شوید که می دانید چگونه آنها را درک کنید و سپس

around with it, see if you can use it. And it's really gonna help your English flow a

با آن بازی کنید، ببینید آیا می توانید از آن استفاده کنید یا خیر. و واقعاً به جریان زبان انگلیسی شما کمک

lot.

زیادی می کند.

But that's it for today, thank you for watching, I really enjoyed being here today, make sure

اما برای امروز تمام شد، از تماشای شما متشکرم، من از حضور امروز در اینجا بسیار لذت بردم

you subscribe, check out the link to the article below and if you want to get a free ebook

، حتما مشترک شوید، لینک مقاله زیر را بررسی کنید و اگر می خواهید یک کتاب الکترونیکی رایگان

from our website, "A 101 Words You Won't Learn at School" click on the link at the end.

از وب سایت ما دریافت کنید، "101 Words You Won" " در مدرسه یاد نگیر" روی لینک در پایان کلیک کنید.

Thank you very much, take care.

خیلی ممنون، مراقب باشید.