Afraid of Speaking English? Try these steps

It's easy for you to say "put yourself  out there and just start speaking" because  

برای شما آسان است که بگویید «خودت را بیرون بگذار و تازه شروع به صحبت کن» زیرا

you're a native speaker. I practice at home and  it's okay, but when I actually have to speak,  

شما یک زبان مادری هستید. من در خانه تمرین می‌کنم و اشکالی ندارد، اما وقتی واقعاً باید صحبت

my palms get sweaty, my heartbeat  races and I just start to shake.  

کنم، کف دست‌هایم عرق می‌کند، ضربان قلبم تند می‌شود و تازه شروع به لرزیدن می‌کنم.

Now with most things that we do whether it's new  or something that makes us nervous, it's always  

اکنون با توجه به بیشتر کارهایی که انجام می‌دهیم، چه جدید باشد، چه کاری که ما را عصبی می‌کند، همیشه

important to just try and break that  initial resistance. I know sometimes it's  

مهم است که فقط سعی کنیم آن مقاومت اولیه را بشکنیم. می‌دانم که گاهی گفتن آن

easier said than done, but imagine you were in  a life-threatening situation. You would actually  

آسان‌تر از انجام آن است، اما تصور کنید در موقعیت‌های خطرناکی قرار داشتید. در

be forced to break that resistance, you wouldn't  even think about it. So we kind of just have to  

واقع مجبور می شوید این مقاومت را بشکنید، حتی به آن فکر هم نمی کنید. بنابراین ما فقط

put ourselves in that kind of mindset and  just really go for it. In those moments  

باید   خودمان را در چنین طرز فکری قرار دهیم و واقعاً آن را دنبال کنیم. در آن لحظات

when you're in a life-threatening situation or a  really serious one, you don't even have the time  

وقتی در یک موقعیت خطرناک یا واقعاً جدی قرار دارید، حتی

to think about it, so you just act. And this  is going to help you to break that resistance,  

وقت  فکر کردن به آن را ندارید، بنابراین فقط اقدام کنید. و این به شما کمک می‌کند تا آن مقاومت

to break through that barrier that is holding  you back. That fear that is holding you back.  

را بشکنید، از سدی که شما را عقب نگه داشته است بگذرید . اون ترسی که تو رو عقب نگه میداره

Think of English as a tool for other things.  Maybe it will help you to start a new hobby,  

انگلیسی را به عنوان ابزاری برای چیزهای دیگر در نظر بگیرید. شاید به شما کمک کند تا یک سرگرمی جدید را شروع

you'll meet and make new friends or you'll even  go for that job promotion you've been wanting.  

کنید،   ملاقات کنید و دوستان جدیدی پیدا کنید یا حتی  برای ارتقاء شغلی که می‌خواستید بروید.

What are you missing out on because of your fear.  You have to think of it in this way what might  

از ترس چه چیزی را از دست می دهید؟ شما باید اینگونه به آن فکر کنید که ممکن است

I actually be missing out on because I'm not  putting myself out there and I'm not going for  

من واقعاً از دست بدهم زیرا خودم را در آنجا قرار نمی دهم و به دنبال

it. So I suggest that you share this lesson with a  friend because in it I'm going to be giving you an  

آن نیستم. بنابراین پیشنهاد می‌کنم این درس را با یک دوست به اشتراک بگذارید زیرا در آن یک برنامه عملی به شما ارائه می‌دهم تا

action plan to help you feel more relaxed in those  situations where you need to speak English. Such  

به شما کمک کند در موقعیت‌هایی که باید انگلیسی صحبت کنید احساس آرامش بیشتری داشته باشید .

as meeting someone new, going to a party or even  in a school university or job related situation.  

مانند ملاقات با شخص جدید، رفتن به یک مهمانی یا حتی در یک دانشگاه مدرسه یا موقعیت مرتبط با شغل.

Because here at RealLife English we want to make  sure that you are not alone in your learning  

زیرا در اینجا در RealLife English می‌خواهیم مطمئن شویم که در سفر یادگیری خود تنها نیستید

journey. As language learners ourselves we  want to guide you beyond the classroom to  

. ما خودمان به عنوان زبان آموزان می خواهیم شما را فراتر از کلاس راهنمایی کنیم تا به زبان

live your English. Just like David who says he's  already improved his English with our channels,  

انگلیسی خود زندگی کنید. درست مانند دیوید که می‌گوید قبلاً انگلیسی خود را با کانال‌های ما بهبود بخشیده است،

but he's also downloaded the RealLife English App  and has connected with lots of people from all  

اما برنامه RealLife English را نیز دانلود کرده است و با افراد زیادی از

around the world. Because this is what learning  English is all about. It's about connecting with  

سراسر جهان ارتباط برقرار کرده است. زیرا یادگیری انگلیسی به این معناست. این در مورد ارتباط با

others and living your English. So if that's  something you would like to do, make sure you  

دیگران و زندگی کردن به زبان انگلیسی است. بنابراین، اگر این کاری است که می‌خواهید انجام دهید، مطمئن شوید

hit that subscribe button and the bell down below,  that way you will not miss any of our new lessons.

که دکمه اشتراک و زنگ زیر را فشار دهید، به این ترتیب هیچ یک از درس‌های جدید ما را از دست نخواهید داد.

Step one. You don't need to discuss  nuclear physics or cryptocurrency  

گام یک.

when you are trying to speak in English.

وقتی می‌خواهید به زبان انگلیسی صحبت کنید، نیازی نیست درباره فیزیک هسته‌ای یا ارز دیجیتال بحث کنید.

Speaking a language that is not your native one  is a sign of bravery. I remind myself of this  

صحبت کردن به زبانی که زبان مادری شما نیست نشانه شجاعت است. این را به خودم یادآوری می‌کنم

every day when I have to make a phone call, for  example, in Spanish. That's right, I've lived in  

هر روز وقتی مجبور می‌شوم یک تماس تلفنی داشته باشم ، مثلاً به زبان اسپانیایی. درست است، من

Barcelona in Spain for eight years now, but I  still get nervous when I want to make a phone  

الان هشت سال است که در بارسلونا در اسپانیا زندگی می کنم، اما هنوز وقتی می خواهم تلفنی برقرار کنم عصبی می

call or I'm in a new situation that I haven't been  in before and i have to speak the language. So I  

شوم یا در موقعیت جدیدی قرار می گیرم که قبلاً در آن قرار نداشته ام و باید صحبت کنم. زبان. بنابراین

still take some time beforehand to prepare myself  or to plan and think about what I want to say.  

هنوز مدتی از قبل وقت می گذارم تا خودم را آماده کنم یا در مورد آنچه می خواهم بگویم برنامه ریزی و فکر کنم.

So what I recommend you do is to start simple.  Start with one sentence and then think about  

بنابراین آنچه من به شما توصیه می کنم این است که ساده شروع کنید. با یک جمله شروع کنید و سپس

the next sentence or even think of a question that  you want to ask someone. When I first moved here,  

به جمله بعدی فکر کنید یا حتی به سوالی فکر کنید که می‌خواهید از کسی بپرسید. وقتی برای اولین بار به اینجا نقل مکان کردم،

we had a porter in our building, a doorman, and he  was quite friendly and we just started by having  

در ساختمانمان یک باربر داشتیم، یک دربان، و او کاملاً دوستانه بود و ما فقط با داشتن

some small interactions with him every day to  practice our Spanish, so it could be something  

چند تعامل کوچک هر روز با او شروع کردیم تا اسپانیایی خود را تمرین کنیم، بنابراین ممکن است چیزی

about the weather, a general comment about the  weather, maybe asking him how his day was or how  

در مورد آب و هوا باشد. نظر کلی در مورد آب و هوا، شاید از او بپرسید روزش چطور بوده یا حالش چطور است

he was doing and you know he'd probably ask us the  same. So you just have to start off very small and  

و می‌دانید که احتمالاً همین را از ما خواهد پرسید . بنابراین باید خیلی کوچک و

very simple. Also don't forget the benefits of  practicing alone. So you might want to prepare  

بسیار ساده شروع کنید. همچنین مزایای تمرین به تنهایی را فراموش نکنید. بنابراین ممکن است بخواهید

for these small interactions at first to help  to build your confidence and to break away from  

ابتدا برای این تعاملات کوچک آماده شوید تا به ایجاد اعتماد به نفس و دور شدن از

that fear factor. Don't forget even professional  athletes, before they go out to a competition,  

آن عامل ترس کمک کنید. حتی ورزشکاران حرفه ای را فراموش نکنید ، قبل از اینکه به مسابقه

they must prepare and they do this on their own  beforehand or with a trainer. So you can do the  

بروند، باید آماده شوند و این کار را به تنهایی از قبل یا با مربی انجام می دهند. بنابراین شما می توانید همین کار را انجام دهید

same. You can prepare at home beforehand, you  could write out a script, you could practice  

. می‌توانید از قبل در خانه آماده شوید، می‌توانید یک فیلمنامه بنویسید، می‌توانید

speaking on your own or even if you have a friend  who's also learning or someone that you trust,  

به تنهایی صحبت کردن را تمرین کنید یا حتی اگر دوستی دارید که او نیز در حال یادگیری است یا شخصی که به او اعتماد دارید،

you can practice with them. Send them some voice  notes or, you know, practice speaking together.

می‌توانید با او تمرین کنید. چند یادداشت صوتی برای آنها بفرستید یا می دانید، با هم صحبت کردن را تمرین کنید.

Step two. You may say I just  can't find the words to say...

مرحله دو. ممکن است بگویید من نمی‌توانم کلماتی را برای گفتن پیدا کنم...

Now, if you understand the main points of a video  you're watching or a conversation that people are  

اکنون، اگر نکات اصلی ویدیویی را که تماشا می‌کنید یا مکالمه‌ای که مردم

having around you, chances are you probably know  enough to be able to talk to them as well and  

در اطراف شما انجام می‌دهند را درک کنید، احتمالاً به اندازه کافی می‌دانید که بتوانید همچنین با آنها صحبت کنید و

respond to them. What's missing is just piecing  everything together. So you've probably heard some  

به آنها پاسخ دهید. چیزی که از دست می‌رود این است که همه چیز را با هم ترکیب کنیم. بنابراین احتمالاً قبلاً مقداری

of this vocabulary before, you've probably heard  some of these comments before as well and it's  

از این واژگان را شنیده‌اید، احتمالاً قبلاً نیز برخی از این نظرات را شنیده‌اید و

just remembering that and putting it all together.  now I highly recommend, if you haven't already,  

فقط به خاطر آوردن آن و کنار هم قرار دادن آن است. اکنون شدیداً توصیه می‌کنم، اگر قبلاً

that you watch this lesson next because it's  going to expand on this point even more.  

این کار را نکرده‌اید،   این درس را بعداً تماشا کنید، زیرا قرار است این موضوع حتی بیشتر گسترش یابد.

It's also really important to make a conscious  effort to notice some key phrases or questions  

همچنین بسیار مهم است که سعی کنید آگاهانه به عبارات یا سؤالات کلیدی

in conversations. Ones that you can  then remember for future conversations.  

در مکالمات توجه کنید. مواردی که می‌توانید سپس برای مکالمات بعدی به خاطر بسپارید.

For example "what do you think about that" and  "did you hear about this?" That way, if you're  

به عنوان مثال "چه فکری در مورد آن دارید" و "در مورد این چیزی شنیدید؟" به این ترتیب، اگر به

paying close attention you can then practice  those in order to remember them. Forget about  

دقت توجه می‌کنید، می‌توانید آن‌ها را تمرین کنید تا آنها را به خاطر بسپارید.

fully rehearsed answers here. It's all about  interaction. So your response doesn't need to be  

پاسخ‌های کاملاً تمرین‌شده را در اینجا فراموش کنید. همه چیز در مورد تعامل است. بنابراین نیازی نیست که پاسخ شما

perfect it's just about responding and  interacting and making that connection with  

بی نقص باشد، بلکه فقط در مورد پاسخ دادن و تعامل و ایجاد این ارتباط با

someone. You don't need to remember a specific  response to answering this question, for example  

شخصی است. برای پاسخ به این سؤال نیازی نیست پاسخ خاصی را به خاطر بسپارید ، به عنوان مثال

"have you heard about what happened in Italy this  week?" So if someone is asking you a question,  

«آیا در مورد آنچه این هفته در ایتالیا اتفاق افتاد شنیده‌اید ؟» بنابراین، اگر کسی از شما سؤالی می‌پرسد،

that starts off with "have you" you are probably  thinking you'd need to respond with "yes i have"  

که با «دارم» شروع می‌شود، احتمالاً فکر می‌کنید باید با «بله دارم»

or "no i haven't" but if in that moment you can't  remember that, it really doesn't matter. A simple  

یا «نه من» پاسخ دهید، اما اگر در آن لحظه نمی‌توانید پاسخ دهید. به یاد داشته باشید که واقعاً مهم نیست. یک

yes or no will do or even responding with, or  like a simple shaking of the head or something  

بله یا نه ساده انجام می‌دهد یا حتی پاسخ می‌دهد، یا مانند تکان دادن ساده سر یا چیزی،

or if you didn't quite understand you could even  say "oh no I'm not sure" or "no, what happened?"

یا اگر کاملاً متوجه نشدید، حتی می‌توانید بگویید «اوه نه مطمئن نیستم» یا «نه، چه اتفاقی افتاده؟» "

Step three: you're bound to feel  nervous in an unknown situation.  

مرحله سوم: در یک موقعیت ناشناخته احساس عصبی خواهید کرد.

Now this is true of everyone. It's simply  human nature, it doesn't really matter,  

حالا این در مورد همه صادق است. این صرفاً طبیعت انسان است، واقعاً مهم نیست،

especially for myself, it doesn't really  matter if I have experienced something  

مخصوصاً برای خودم، واقعاً مهم نیست که قبلاً چیزی

10 times before or if I'm doing  something for the first time,  

10 بار تجربه کرده‌ام یا برای اولین بار کاری را انجام می‌دهم،

chances are I'm going to be a little bit nervous.  Of course if I'm doing it for the first time,  

احتمال دارد که این کار را انجام دهم. کمی عصبی البته اگر برای اولین بار این کار را انجام می‌دهم،

my nerves are going to probably be a bit stronger  than if I've done it many times. But I think also  

احتمالاً اعصابم کمی قوی‌تر از زمانی است که بارها این کار را انجام داده باشم. اما من فکر می‌کنم

having that nervous feeling means that you care  about what is happening. So it's not necessarily  

که داشتن آن احساس عصبی به این معنی است که شما به آنچه در حال رخ دادن است اهمیت می‌دهید. بنابراین لزوماً

a really bad thing, it's true that second language  anxiety is a real thing, so don't be too hard on  

چیز خیلی بدی نیست، درست است که اضطراب زبان دوم یک چیز واقعی است، بنابراین در اینجا خیلی به خودتان سخت نگیرید

yourself here. But I can guarantee you that as  you practice you start to do this more and more,  

. اما می‌توانم به شما تضمین بدهم که وقتی تمرین می‌کنید، این کار را بیشتر و بیشتر انجام می‌دهید،

it's going to get better. So, for example, like  I just explained, if you're doing something  

بهتر می‌شود. بنابراین، برای مثال، همانطور که قبلاً توضیح دادم، اگر کاری را

for the first time, you're going to feel strong  feelings of nervousness, but then if you're doing  

برای اولین بار انجام می‌دهید، احساس عصبی شدیدی خواهید داشت ، اما اگر

it for the eighth ninth or tenth time, you still  might feel a bit nervous, but it's going to be  

برای بار هشتم نهم یا دهم آن را انجام دهید، همچنان ممکن است کمی عصبی شوید، اما

a lot better because you've had some practice.  You might have those negative thoughts going on  

خیلی بهتر خواهد شد زیرا کمی تمرین کرده اید. ممکن است آن افکار منفی

in your head like "oh but my English isn't good  enough" or "what if they don't understand me",  

مانند "اوه، اما انگلیسی من به اندازه کافی خوب نیست" یا "اگر آنها مرا نفهمند چه می‌شود" در سرتان

but the thing is if that holds you back and you  never actually speak, you're never actually going  

جاری می‌شود، اما مسئله این است که شما را عقب نگه دارد و هرگز واقعاً صحبت نکنید، شما در واقع هرگز

to practice and improve your English and you're  never even going to know the answers to those  

به تمرین و بهبود زبان انگلیسی خود نخواهید رسید و حتی نمی‌توانید پاسخ این سوالات را بدانید

questions. You'll never know how to run a 5k race  if you've never dipped your toes in running for  

. اگر هرگز انگشتان پاهایتان را برای یک یا دو دقیقه در دویدن فرو نکرده باشید

one minute or two minutes or even trying a sprint  for example. I remember back in 2013 I set myself  

یا مثلاً یک سرعت دویدن را امتحان نکرده باشید، هرگز نمی‌دانید که چگونه یک مسابقه 5k بدوید . به یاد دارم در سال 2013

the challenge of running the London Marathon and  I wasn't a runner at all. In fact, I didn't really  

چالش دویدن ماراتن لندن را برای خودم قرار دادم و اصلاً دونده نبودم. در واقع، من

enjoy running at all either, that's why it was  a challenge for me. But I started off with a 5k,  

اصلاً از دویدن لذت نمی بردم، به همین دلیل برای من یک چالش بود. اما من با یک 5k شروع کردم،

so I started off with something much, much  smaller that was then going to help me build  

بنابراین با چیزی بسیار بسیار کوچکتر شروع کردم که بعداً به من کمک کرد تا

on that to then be able to run the marathon, which  I managed to do successfully even with an injury.  

بر روی آن پیشرفت کنم و سپس بتوانم ماراتن را بدوم، که حتی با یک مصدومیت موفق شدم این کار را با موفقیت انجام دهم.

So this also even emphasizes the  point I made in point one with  

بنابراین این حتی بر نکته‌ای که در نقطه یک با

"start simple". Start with something small and  then build on that. It's really going to help you.

«شروع ساده شروع کنید» اشاره کردم نیز تأکید می‌کند. با چیزی کوچک شروع کنید و سپس روی آن بسازید. این واقعا به شما کمک خواهد کرد.

Step four: people won't laugh at you, but  you should probably laugh at yourself. 

مرحله چهارم: مردم به شما نمی‌خندند، اما احتمالاً باید به خودتان بخندید.

Don't forget that language is alive, slang words  come and go all the time, so slang that I used  

فراموش نکنید که زبان زنده است، کلمات عامیانه همیشه می‌آیند و می‌روند، بنابراین عامیانه‌ای که

to use as a kid is not as popular now and there  are so many new words that probably even I don't  

در کودکی از آن استفاده می‌کردم، اکنون چندان رایج نیست و کلمات جدید زیادی وجود دارد که احتمالاً حتی من هم

know and I don't use. So it's virtually impossible  to know all of the words and all of the meanings  

نمی‌دانم و من استفاده نکنید بنابراین تقریباً غیرممکن است  همه کلمات و همه معانی  را

at any given time. Would you mock someone that was  trying to speak your native language? I would hope  

در هر زمان معین بدانیم. آیا کسی را که سعی دارد به زبان مادری شما صحبت کند مسخره می‌کنید؟

not, I certainly would never do this, especially  as a language learner myself, I'm just so grateful  

امیدوارم   نه، مطمئناً هرگز این کار را انجام نمی‌دهم، مخصوصاً به عنوان یک زبان‌آموز، آنقدر سپاسگزارم

that people speak English or even try to speak  English with me that I would never mock them.  

که مردم انگلیسی صحبت می‌کنند یا حتی سعی می‌کنند با من انگلیسی صحبت کنند که هرگز آنها را مسخره نخواهم کرد.

Even if they make a mistake, I wouldn't correct  them, unless they ask me if they have made a  

حتی اگر آنها اشتباه کنند، آنها را اصلاح نمی‌کنم، مگر اینکه از من بپرسند که آیا

mistake or not. If you use a word incorrectly and  people notice it or someone comments on it, just  

اشتباه کرده‌اند یا نه. اگر کلمه‌ای را اشتباه استفاده می‌کنید و افراد متوجه آن می‌شوند یا کسی درباره آن نظر می‌دهد، فقط

laugh at yourself see the light in the situation.  You're a language learner, you're not a language  

به خودتان بخندید و وضعیت را ببینید. شما زبان آموز هستید، شما متخصص زبان نیستید

expert. And i mean, even natives make mistakes  as well and we laugh at ourselves all the time,  

. و منظورم این است که حتی بومی‌ها هم اشتباه می‌کنند و ما همیشه به خودمان می‌خندیم،

so you should too. To this day I remember specific  mistakes that I've made in Spanish living here in  

پس شما هم باید انجام دهید. تا به امروز، اشتباهات خاصی را که به زبان اسپانیایی مرتکب شده ام به خاطر می آورم که در اینجا در اسپانیا زندگی می کنم

Spain as well. Some have been with friends,  some have been with people that I don't know,  

. برخی با دوستان بوده‌اند، برخی با افرادی بوده‌اند که من نمی‌شناسم،

but I learn from all of those and I still laugh  at some of those situations as well. There have  

اما من از همه آنها درس می‌گیرم و هنوز هم به برخی از آن موقعیت‌ها می‌خندم.

been somewhere I've mixed up words or I've learned  that some words in Spanish have double meanings  

جایی بوده است که کلمات را با هم قاطی کرده‌ام یا یاد گرفته‌ام که برخی از کلمات در اسپانیایی معانی دوگانه دارند

which I didn't know of. And, you know, although  maybe sometimes in that moment you get a little  

که نمی‌دانستم. و، می دانید، اگرچه ممکن است گاهی اوقات در آن لحظه

bit embarrassed, you can really see the funny  side of it and that's what you need to do.

کمی خجالت بکشید، اما واقعاً می توانید جنبه خنده دار آن را ببینید و این کاری است که باید انجام دهید.

Step five is to find a judgment-free environment  to practice just a little bit every day.  

مرحله پنجم این است که محیطی بدون قضاوت پیدا کنید تا هر روز کمی تمرین کنید.

Each conversation is a moment to practice to  get even better. You might find a speaking club,  

هر مکالمه لحظه ای برای تمرین برای بهتر شدن است. ممکن است یک باشگاه صحبت کردن پیدا کنید

you might find other language learners in your  city or in your town. And also this is why we  

،   ممکن است زبان‌آموزان دیگری را در شهر یا شهر خود بیابید. و همچنین به همین دلیل است که ما

created the RealLife English App. Everyone  there is a language learner, so there is no  

برنامه انگلیسی RealLife را ایجاد کردیم. همه در آنجا زبان آموز هستند، بنابراین هیچ

pressure at all, you can connect with like-minded  people for short dynamic conversations. And even  

فشاری وجود ندارد، می توانید برای مکالمات پویا کوتاه با افراد همفکر ارتباط برقرار کنید. و حتی

if someone is at a different level than you,  it's not going to make your English worse,  

اگر فردی در سطح متفاوتی از شما باشد، انگلیسی شما را بدتر نمی‌کند،

you'll see that as you start to use it. If you  find someone whose level is better than yours,  

وقتی شروع به استفاده از آن می‌کنید، متوجه خواهید شد. اگر فردی را پیدا کردید که سطحش بهتر از سطح شما باشد

see it as an opportunity to learn from them. And  if you find someone whose level is a bit lower  

، آن را فرصتی برای یادگیری از او ببینید. و اگر فردی را پیدا کردید که سطحش کمی پایین‌تر

than yours, then you can see it as an opportunity  to teach them something that maybe you learnt or  

از سطح شما باشد، می‌توانید آن را به عنوان فرصتی برای آموزش چیزی که شاید شما یاد گرفته‌اید یا

that they don't know. So to start practicing your  speaking just for a little bit every single day,  

او نمی‌داند به او نگاه کنید. بنابراین برای شروع تمرین صحبت کردن خود برای مدت کمی هر روز،

make sure you download the RealLife English  App. You definitely won't regret it and it's  

مطمئن شوید که برنامه RealLife English را دانلود کرده اید. مطمئناً پشیمان نخواهید شد و

absolutely free. You can do it right now  in the Google Play or the Apple App Store  

کاملاً رایگان است. می‌توانید این کار را هم‌اکنون در Google Play یا Apple App Store انجام دهید

or you can click this link up here and I'll  also add it down in the description below.  

یا می‌توانید روی این پیوند در اینجا کلیک کنید و من نیز آن را در توضیحات زیر اضافه می‌کنم.

Now if when you are speaking in your native  language you feel confident and you speak a lot  

حالا اگر وقتی به زبان مادری‌تان صحبت می‌کنید، احساس اعتماد به نفس می‌کنید و زیاد صحبت می‌کنید،

but when you're speaking in English you're  constantly apologizing and saying "sorry for  

اما وقتی به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید دائماً عذرخواهی می‌کنید و می‌گویید «متاسفم برای

my bad English", then this lesson is definitely  for you. So make sure you watch it next.

انگلیسی بد من»، این درس قطعاً برای شماست. پس حتماً در ادامه آن را تماشا کنید.