How to Connect in a Job Interview - How to Prepare for a Job Interview – Job Interview Tips

In a job interview, the person considering you for the job is looking not just for skill verification,

در یک مصاحبه شغلی، شخصی که شما را برای این شغل در نظر می گیرد، نه تنها به دنبال تأیید مهارت،

but for connection with you.

بلکه برای ارتباط با شما است.

What kind of connection?

چه نوع ارتباطی؟

In this video, we’ll sit down with three experts to discuss how to build a connection with an interviewer.

در این ویدیو، ما با سه متخصص به بحث در مورد چگونگی ایجاد ارتباط با یک مصاحبه گر می پردازیم.

We’ll go over some DO’s and DON’Ts of interviewing.

ما به برخی از بایدها و نبایدهای مصاحبه می پردازیم.

You CAN prepare for this – it isn’t something you have to leave up to chance.

شما می توانید برای این کار آماده شوید - این چیزی نیست که باید آن را به شانس بسپارید.

The right kind of research can make a great positive impression.

نوع صحیح تحقیق می تواند تاثیر مثبت زیادی بگذارد.

At the end, there will also be a quick English lesson on the pronunciation of this word

در پایان نیز یک درس انگلیسی سریع تلفظ این کلمه

for my non-native English speaking students.

برای دانش آموزان غیر بومی انگلیسی من وجود خواهد داشت.

When you like someone, when you connect, you want to be around him or her.

وقتی کسی را دوست دارید، وقتی با هم ارتباط برقرار می کنید، می خواهید در کنار او باشید.

So in an interview, you want the person interviewing you to like you, to connect with you.

بنابراین در یک مصاحبه، شما می خواهید فردی که با شما مصاحبه می کند شما را دوست داشته باشد، با شما ارتباط برقرار کند.

I kind of thought this was up to chance.

من به نوعی فکر می کردم که این کاملاً شانسی است.

Is your personality a good fit?

آیا شخصیت شما مناسب است؟

But Cindy, who has interviewed and hired over a hundred people in her career, set me straight.

اما سیندی، که در حرفه خود با بیش از صد نفر مصاحبه کرده و استخدام کرده است، من را کاملاً روشن کرد. در

Here, I asked her how far into an interview she might know if she would hire someone,

اینجا، از او پرسیدم که تا چه حد ممکن است در مصاحبه بداند که آیا کسی را استخدام می‌کند یا خیر،

and how she would know that.

و چگونه این موضوع را می‌داند.

It is often pretty quick, within the first ten or fifteen minutes, not always, but often.

اغلب بسیار سریع است، در ده یا پانزده دقیقه اول، نه همیشه، اما اغلب.

And it is usually a connection, if I am hiring that person to work with me.

و معمولاً یک ارتباط است، اگر من آن شخص را استخدام کنم تا با من کار کند. به این

Meaning that I feel like this is somebody that we could work well together.

معنی که من احساس می کنم این کسی است که ما می توانیم به خوبی با هم کار کنیم.

So it kind of sounds like you're saying: this is not something that someone can prepare for,

بنابراین به نظر می رسد که شما می گویید: این چیزی نیست که کسی بتواند برای آن آماده شود و

connecting with the person who's interviewing them, is that sort of up to chance, would you say?

با فردی که با او مصاحبه می کند ارتباط برقرار کند، آیا این یک شانس است؟

No, actually I would say there are there are things you can do to prepare.

نه، در واقع می توانم بگویم کارهایی وجود دارد که می توانید برای آماده سازی انجام دهید.

I think one of them is to practice your interviewing skills.

من فکر می کنم یکی از آنها تمرین مهارت های مصاحبه است.

Do mock interviews because it makes you more comfortable and the more comfortable

مصاحبه های ساختگی انجام دهید زیرا این کار باعث می شود شما راحت تر باشید و هر چه

you are in an interview, the more likely you are to have a connection with somebody.

در مصاحبه راحت تر باشید، احتمال ارتباط شما با کسی بیشتر می شود.

If you walk in nervous and you're not yourself, then the interviewer doesn't get to see who you are,

اگر عصبی راه می‌روید و خودتان نیستید، مصاحبه‌کننده نمی‌تواند شما را ببیند، به این

which means that they may miss something.

معنی که ممکن است چیزی را از دست بدهد.

And some people interview very comfortably, and help put you at ease, and some people don't.

و برخی افراد خیلی راحت مصاحبه می کنند و به شما کمک می کنند تا راحت باشید و برخی دیگر این کار را نمی کنند.

So you kind of need to just be prepared for that,

بنابراین باید فقط برای آن آماده باشید

and get yourself as comfortable as you can be so that you can show who you are.

و تا جایی که می توانید راحت باشید تا بتوانید نشان دهید که چه کسی هستید.

I think the other thing is knowing, I think we'll talk about this, but knowing the job. Knowing the organization.

من فکر می کنم چیز دیگر دانستن است، فکر می کنم ما در مورد این صحبت خواهیم کرد، اما دانستن کار. شناخت سازمان.

And knowing why you want it makes you compelling. And that helps build a connection.

و دانستن اینکه چرا آن را می خواهید، شما را متقاعد می کند. و این به ایجاد ارتباط کمک می کند.

So like if you walk into an interview, and you can talk about why you want this job, and why it's,

بنابراین اگر وارد یک مصاحبه شوید و بتوانید در مورد اینکه چرا این شغل را می‌خواهید و چرا

you know, meaningful to you, that's gonna help build a connection with somebody and you can prepare for that.

برای شما معنادار است صحبت کنید، این به ایجاد ارتباط با کسی کمک می‌کند و می‌توانید برای آن آماده شوید.

She mentioned two things: nerves, managing your nerves, and being comfortable,

او به دو چیز اشاره کرد: اعصاب، مدیریت اعصاب، و راحت بودن،

and knowing about the position you’re applying for,

و دانستن موقعیتی که برای آن درخواست می‌دهید،

having a compelling story about why you’re a good fit for the position.

داشتن یک داستان قانع‌کننده در مورد اینکه چرا برای این موقعیت مناسب هستید.

These both lead to connection, and these are both concrete things you can prepare for.

اینها هر دو منجر به ارتباط می شوند، و هر دو چیز مشخصی هستند که می توانید برای آنها آماده شوید.

In fact, Cindy says connection is so important,

در واقع، سیندی می‌گوید که ارتباط آنقدر مهم است که

it once led her to hire someone even when he wasn't qualified for the original job.

یک بار باعث شد کسی را استخدام کند، حتی زمانی که او برای شغل اصلی واجد شرایط نبود.

And there have been times where I've had that feeling, and in fact, I can think of an example of

و مواقعی این احساس را داشته ام، و در واقع، می توانم به نمونه ای از

a guy that I talked to on the phone, it's a phone interview, and I just,

پسری فکر کنم که با او تلفنی صحبت کردم، این یک مصاحبه تلفنی است، و من فقط،

I felt like he had a really compelling reason for why he wanted to do this work.

احساس کردم که او واقعا دلیل قانع کننده ای برای اینکه چرا او می خواست این کار را انجام دهد.

He was a career switcher, he was moving from the corporate world into non-profit,

او یک تغییر حرفه ای بود، او از دنیای شرکت ها به سمت غیرانتفاعی حرکت می کرد،

he had a really great story about that.

او داستان بسیار خوبی در مورد آن داشت.

He was very compelling, he was super energized, he was clearly very smart,

او بسیار قانع کننده بود، او فوق العاده پرانرژی بود، او به وضوح بسیار باهوش بود،

he wasn't qualified for the job I was talking to him about, but I liked him and so I said: why don't you come in?

او برای شغلی که با او صحبت می کردم صلاحیت نداشت، اما من او را دوست داشتم و گفتم: چرا نمی آیی؟

I was hiring for a lot of positions at the time, let's talk more,

من در آن زمان برای موقعیت های زیادی استخدام می کردم، بیایید بیشتر صحبت کنیم

and figure out if there's a fit for you because I liked him.

و بفهمیم که آیا برای شما مناسب است زیرا من او را دوست داشتم.

So that sort of connection and compelling piece is really important.

بنابراین این نوع ارتباط و قطعه قانع کننده واقعا مهم است.

It is certainly not all there is,

مطمئناً همه چیز نیست،

he had solid experience in the business world, and I knew there had to be a way for that to be transferable.

او تجربه خوبی در دنیای تجارت داشت، و من می دانستم که باید راهی وجود داشته باشد تا بتوان آن را انتقال داد.

And he's somebody I'd end up hiring.

و او کسی است که من در نهایت استخدام می کنم.

>> Okay, so you hired him for another job? >> And promoted probably three times.

>> خوب، پس او را برای کار دیگری استخدام کردید؟ >> و احتمالاً سه بار تبلیغ شد.

Promoted three times? Wow!

سه بار تبلیغ شد؟ وای!

She had a connection with him, she liked him, so she found the right job for him at her organization,

او با او ارتباط داشت، او را دوست داشت، بنابراین شغل مناسب او را در سازمانش پیدا کرد

and in fact, promoted him 3 times over her working relationship with him.

و در واقع به دلیل رابطه کاری اش با او، 3 بار او را ارتقا داد.

Connecting with the person you’re interviewing with is key to successfully landing a job.

برقراری ارتباط با فردی که با او مصاحبه می کنید، کلید موفقیت در رسیدن به شغل است.

Connecting with the interviewer.

ارتباط با مصاحبه کننده

What exactly does that mean?

آن دقیقا به چه معناست؟

He had a compelling story about why he wanted that.

او داستان قانع‌کننده‌ای داشت در مورد اینکه چرا چنین چیزی را می‌خواست.

So, someone should not just know, I want that job, but they should have a really clear and concise,

بنابراین، کسی نباید فقط بداند، من آن شغل را می‌خواهم، بلکه باید یک روش واقعاً واضح و مختصر،

maybe not concise, but a very clear, compelling way to describe why they want that,

شاید نه مختصر، اما یک روش بسیار واضح و قانع‌کننده برای توصیف اینکه چرا این کار را می‌خواهد داشته باشد،

to make that sort of like their story about,

تا آن‌گونه شبیه داستان خود باشد.

and that would... So you're saying that kind of articulation can lead to the connection?

پس شما می گویید که این نوع بیان می تواند به ارتباط منجر شود؟

Definitely.

Because obviously the person who's interviewing

قطعا.

زیرا بدیهی است که شخصی که مصاحبه می‌کند

feels that because they're working in that, in that capacity already.

این احساس را دارد، زیرا در حال حاضر در آن موقعیت کار می‌کند.

Yeah.

آره

And of course that's not, I mean, there may be a connection otherwise,

و البته اینطور نیست، منظورم این است که در غیر این صورت ممکن است ارتباطی وجود داشته باشد،

but I do think that stuff matters because ultimately, I'm not looking for you to be my friend.

اما من فکر می‌کنم که این چیزها مهم هستند زیرا در نهایت، من به دنبال این نیستم که تو دوست من باشی.

This is very different from us having just a connection.

این با اینکه ما فقط یک ارتباط داشته باشیم بسیار متفاوت است.

I'm looking to say: can we work well together?

من به دنبال این هستم که بگویم: آیا می توانیم با هم خوب کار کنیم؟

Could we work on the same team?

آیا می توانیم در یک تیم کار کنیم؟

I think, so it is, it is different and there are things you can do

فکر می‌کنم، همین‌طور است، متفاوت است و کارهایی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید

to increase the chances of sort of feeling that in a job interview.

تا شانس این احساس را در یک مصاحبه شغلی افزایش دهید.

We can talk about connecting with a prospective employer two ways:

ما می توانیم در مورد ارتباط با یک کارفرمای بالقوه از دو طریق صحبت کنیم:

First, know the organization well.

اول، سازمان را به خوبی بشناسید.

This will be specific to each job interview you have.

این برای هر مصاحبه کاری که دارید مشخص خواهد شد.

Second, prepare yourself to be at ease,

دوم، خود را آماده کنید تا راحت باشید،

present yourself well through body language and impressive answers to interview questions.

خود را به خوبی از طریق زبان بدن و پاسخ های چشمگیر به سوالات مصاحبه معرفی کنید.

This work of preparing yourself will apply to every job interview you go on.

این کار آماده سازی خود برای هر مصاحبه شغلی که می روید اعمال می شود.

Taking the time to prepare these two ways will put you miles ahead of a candidate

وقت گذاشتن برای آماده سازی این دو راه، شما را فرسنگ ها جلوتر از نامزدی می برد

who interviews for a job without investing the time in good research and preparation.

که برای شغلی مصاحبه می کند بدون اینکه وقت خود را برای تحقیق و آمادگی خوب صرف کند.

They will both set you up for connecting with the organization and the interviewer.

آنها هر دو شما را برای ارتباط با سازمان و مصاحبه کننده تنظیم می کنند.

The rest of this video will focus on interview do’s and don’ts relating to researching

بقیه این ویدیو بر بایدها و نبایدهای مصاحبه مربوط به تحقیق

and talking about the organization in a job interview.

و صحبت در مورد سازمان در مصاحبه شغلی تمرکز دارد.

The next video in this course will go over job interview do’s and don’ts

ویدیوی بعدی در این دوره به بایدها و نبایدهای مصاحبه شغلی

relating to body language and the kinds of answers to give to specific questions.

مربوط به زبان بدن و انواع پاسخ هایی که باید به سؤالات خاص داده شود، می پردازد.

For each job you interview for, DO understand what kind of interview you’ll be in.

برای هر شغلی که برای آن مصاحبه می کنید، بدانید که در چه نوع مصاحبه ای شرکت خواهید کرد.

DON’T assume it will be with a single person.

تصور نکنید که این مصاحبه با یک فرد مجرد خواهد بود.

Laura, who is a career advisor at a prestigious college here in the US, tells her students this:

لورا، که مشاور شغلی در یک کالج معتبر اینجا در ایالات متحده است، به دانشجویانش می گوید:

Well, first of all, I talk to them about doing their research.

خب، اول از همه، من با آنها در مورد انجام تحقیقاتشان صحبت می کنم.

They really need to look into who they're gonna be meeting with, how long the interview is going to be,

آنها واقعاً باید بررسی کنند که قرار است با چه کسی ملاقات کنند، مصاحبه چقدر طول می کشد،

and study the organization, look at the website, really explore in-depth what the organization is about.

و سازمان را مطالعه کنند، به وب سایت نگاه کنند، واقعاً به طور عمیق بررسی کنند که سازمان در مورد چه چیزی است. از

I asked her why she tells students to ask about length. Why does that matter?

او پرسیدم که چرا به دانش‌آموزان می‌گوید در مورد طول بپرسند. چرا این مهم است؟

It matters because you want to be prepared.

این مهم است زیرا می خواهید آماده باشید.

You want to know what you're in for.

شما می خواهید بدانید که در چه کاری هستید.

So if it's an hour-long interview, and you're gonna be meeting with one person,

بنابراین اگر یک مصاحبه یک ساعته است و قرار است با یک نفر ملاقات کنید،

you only do your research on that one person.

فقط روی آن یک نفر تحقیق کنید.

You have a sense of how much stamina you need to have during an interview.

شما این حس را دارید که در طول مصاحبه چقدر استقامت لازم دارید.

But if it's going to be a full-day, nine-to-five interview, you're gonna be meeting with 10 to 12 people,

اما اگر قرار است یک مصاحبه 9 تا 5 تمام روزه باشد، با 10 تا 12 نفر ملاقات خواهید کرد، می

you want to know that going in, you want to know, you want to bring the right snacks if you need them,

خواهید بدانید که وارد شوید، می خواهید بدانید، می خواهید تنقلات مناسب بیاورید. اگر به آنها نیاز دارید، می

you want to know when you're gonna have a break,

خواهید بدانید که چه زمانی استراحت می کنید،

things like that, so that you can just be mentally prepared.

چیزهایی از این قبیل، تا بتوانید از نظر ذهنی آماده باشید.

How often would you say your students are going into a job interview where it is an all-day kind of thing,

هر چند وقت یک بار می گویید که دانش آموزان شما به یک مصاحبه شغلی می روند که در آن یک نوع کاری تمام روز است،

is that common?

آیا این امر رایج است؟

It's common in certain industries, so they're, especially in business and finance, and consulting,

این در صنایع خاصی رایج است، بنابراین آنها، به خصوص در تجارت و امور مالی، و مشاوره،

there are 'super days' is what they call them, and so they are there all day long.

"روزهای فوق العاده" هستند که آنها را می نامند، و بنابراین آنها در تمام طول روز آنجا هستند.

My husband David told me he once went in for a job interview, and he was expecting to be with one person,

شوهرم دیوید به من گفت که یک بار برای یک مصاحبه شغلی رفته بود و انتظار داشت با یک نفر باشد،

but it was with a whole panel, a half-dozen people, and that really threw him off and made him nervous.

اما این با یک هیئت کامل، چند نفر بود، و این واقعا او را پرت کرد و عصبیش کرد.

So ask the person who sets you up for the interview what the interview will be like.

بنابراین از شخصی که شما را برای مصاحبه آماده کرده است بپرسید که مصاحبه چگونه خواهد بود.

Knowing what to expect can help calm your nerves,

دانستن اینکه چه چیزی باید انتظار داشته باشید می تواند به آرامش اعصاب شما کمک کند،

which will prepare you to connect with your potential employer.

که شما را آماده می کند تا با کارفرمای احتمالی خود ارتباط برقرار کنید. درباره

DO research the organization where you’re interviewing

سازمانی که در آن مصاحبه می‌کنید تحقیق کنید،

DON’T think you already know everything you need to know.

فکر نکنید همه چیزهایی را که باید بدانید از قبل می‌دانید.

A common opening for a job interview is: Tell me what you know about our organization.

یک فرصت معمول برای مصاحبه شغلی این است: به من بگویید در مورد سازمان ما چه می دانید.

Steve, a local small business owner here close to Philly, said that he leads with this question.

استیو، یک صاحب کسب و کار کوچک محلی در اینجا نزدیک به فیلی، گفت که او با این سوال رهبری می کند.

I think one of the absolute first questions that I ask an interviewee, or person that's coming in for an interview

فکر می‌کنم یکی از اولین سؤالاتی که از مصاحبه‌شونده یا شخصی که برای مصاحبه می‌آید می‌پرسم این

is: What do they know about our organization?

است: آنها در مورد سازمان ما چه می‌دانند؟

if they tell me some things, you know, we know what you do, what products you carry, what services you provide,

اگر آنها چیزهایی را به من بگویند، می دانید، ما می دانیم که شما چه کار می کنید، چه محصولاتی دارید، چه خدماتی ارائه می دهید،

and I know they've been prepared, they're coming through with,

و من می دانم که آنها آماده شده اند، آنها در حال انجام هستند،

they've at least researched our organization, and know, even if it's just a quick Google search,

آنها حداقل در مورد سازمان ما تحقیق کرده اند. و بدانید، حتی اگر فقط یک جستجوی سریع در گوگل باشد،

they're going to know a little bit about our organization and what we do.

آنها کمی در مورد سازمان ما و کاری که ما انجام می دهیم می دانند. آیا تا

Have you ever had someone who didn't really know what to say when you ask them the initial question,

به حال کسی را داشته‌اید که واقعاً نمی‌داند وقتی سؤال اولیه را از او می‌پرسید،

what do you know about our company, or that kind of thing?

چه چیزی در مورد شرکت ما می‌دانید، یا چیزهایی از این دست، چه بگوید؟

Yeah I've had many people that have, that, it's surprising,

بله، من افراد زیادی داشته ام که این کار را شگفت زده کرده اند، به

it's as simple as googling your your organization and they didn't even take the time to do that.

همین سادگی است که سازمان شما را در گوگل جستجو کنند و حتی برای انجام این کار وقت نگذارند.

I was surprised some people wouldn’t have even done that basic amount of research.

من تعجب کردم که برخی از افراد حتی آن حجم اولیه تحقیق را انجام نمی دادند.

Don’t be one of those people.

یکی از آن افراد نباشید

What kind of impression did that leave on Steve?

این چه تأثیری بر استیو گذاشت؟

It's a...it's a strike against you.

این یک حمله است علیه شما.

A strike against you.

اعتصابی علیه شما

You don’t want your very first interview question to reflect poorly on you.

شما نمی خواهید اولین سوال مصاحبه شما به خوبی منعکس شود.

Do the research.

تحقیق کنید

Go to the organization’s website.

به وب سایت سازمان مراجعه کنید.

You’ll even want to research the person who is interviewing you:

حتی می‌خواهید درباره شخصی که با شما مصاحبه می‌کند تحقیق کنید:

DO: Research you interviewer

انجام دهید: درباره شما مصاحبه‌کننده تحقیق کنید

DON’T: Talk about it too much or go too in-depth on it in the interview.

: در مورد آن زیاد صحبت کنید یا در مصاحبه خیلی عمیق در مورد آن صحبت کنید.

Listen to what Cindy says about preparing for an interview:

به آنچه سیندی درباره آماده شدن برای مصاحبه می‌گوید گوش کنید:

One other thing I would add about the preparing to connect, because it does sound sort of creepy,

یک چیز دیگری که در مورد آماده شدن برای برقراری ارتباط اضافه می‌کنم، زیرا به نظر ترسناک به نظر می‌رسد، این است که

is you can go overboard on that. So I've had people look me up on LinkedIn,

می‌توانید در این مورد زیاده روی کنید. بنابراین من از مردم خواسته ام که مرا در لینکدین جستجو کنند،

learn as much as they can about me, number one, you should.

تا جایی که می توانند درباره من بیاموزند، شماره یک، شما باید.

You should know as much as you can about the person that you are going to meet with.

شما باید تا جایی که می توانید درباره شخصی که قرار است با او ملاقات کنید بدانید.

And number two, you should act like you don't know all of those things.

و شماره دو، شما باید طوری رفتار کنید که انگار همه آن چیزها را نمی دانید.

I think there are some exceptions like you may say: Oh, I noticed the you worked at X organization,

من فکر می کنم استثناهایی وجود دارد مانند شما ممکن است بگویید: اوه، متوجه شدم که شما در سازمان X کار می کردید،

and I worked there too, or, I volunteered there, like if there's a connection like that, that you found on LinkedIn,

و من هم در آنجا کار می کردم، یا، من در آنجا داوطلب شدم، مثلاً اگر چنین ارتباطی وجود داشته باشد، که شما در لینکدین پیدا کردید،

that is easy to find, that's okay.

یعنی به راحتی پیدا می شود، اشکالی ندارد.

If it was not easy to find, you shouldn't mention it. 'Cause that's creepy.

اگر پیدا کردن آن آسان نبود، نباید آن را ذکر کنید. چون ترسناک است

But you also shouldn't continually come back to all the things that you learned about somebody,

اما همچنین نباید دائماً به همه چیزهایی که در مورد کسی آموخته‌اید بازگردید،

because that can be a real turnoff. So there's this very delicate balance of how you prepare for an interview,

زیرا این می‌تواند یک تغییر واقعی باشد. بنابراین تعادل بسیار ظریفی در مورد نحوه آماده شدن شما برای مصاحبه وجود دارد،

you do want to know you're talking to, you you want to know their background,

شما می خواهید بدانید که در حال صحبت با آنها هستید، می خواهید پیشینه آنها را بدانید،

it's okay to note something that is a connection,

اشکالی ندارد که چیزی را که یک ارتباط است یادداشت کنید،

but you don't want to go overboard because it could come across as a very different experience,

اما نمی خواهید زیاده روی کنید زیرا ممکن است تجربه بسیار متفاوتی باشد

and really lose the connection.

و واقعاً ارتباط را از دست بدهید.

When you’re researching the organization,

وقتی در حال تحقیق در مورد سازمان هستید،

Cindy mentioned one thing to make sure you know: the mission.

سیندی برای اطمینان از دانستن شما به یک چیز اشاره کرد: ماموریت.

Know the mission, and know how to relate it to the work you’ve done.

ماموریت را بشناسید و بدانید که چگونه آن را با کاری که انجام داده اید مرتبط کنید.

Can you give an example of a mission and what,

آیا می‌توانید مثالی از یک مأموریت و اینکه چه چیزی،

how you would tell, what you'd be looking for, whether or not someone would fit into that mission or culture?

چگونه می‌گویید، به دنبال چه چیزی می‌گردید، اینکه آیا کسی در آن مأموریت یا فرهنگ قرار می‌گیرد یا نه؟

I mean, a lot of people who are watching this video might not be that familiar with what does

منظورم این است که بسیاری از افرادی که این ویدیو را تماشا می کنند ممکن است با

the culture of a workplace mean?

فرهنگ یک محل کار به چه معناست آشنا نباشند؟

So mission and culture, two different things. And so, from a mission perspective,

بنابراین رسالت و فرهنگ، دو چیز متفاوت است. و بنابراین، از منظر مأموریت،

that would be what we talked about earlier, the compelling reason why you want to work somewhere?

این همان چیزی است که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، دلیل قانع کننده ای که چرا می خواهید در جایی کار کنید؟

That is, to some degree, whether you're going to fit from a mission perspective.

یعنی تا حدی، آیا از منظر مأموریتی مناسب هستید یا خیر.

So it can be challenging to change from one sector to another,

بنابراین تغییر از یک بخش به بخش دیگر می تواند چالش برانگیز باشد،

because if you're wanting to move particularly to mission driven work,

زیرا اگر می خواهید به طور خاص به سمت کارهای ماموریت محور حرکت کنید،

you haven't done mission driven work, there needs to be a compelling reason for why you're doing that

کار ماموریت محور را انجام نداده اید، باید دلیل قانع کننده ای وجود داشته باشد که چرا این کار را انجام می دهید.

because you want people to be connected to the mission.

زیرا شما می خواهید مردم به ماموریت متصل شوند.

So at that point, we'd be looking for where have you volunteered?

بنابراین در آن مرحله، ما به دنبال این هستیم که کجا داوطلب شده اید؟

Where have you been spending your time outside of your job? Which is 100% percent fine and compelling,

زمان خود را در خارج از شغل خود کجا می گذرانید؟ که 100% خوب و قانع کننده است،

as long as it's there, right?

تا زمانی که وجود دارد، درست است؟

Can you give an example of a mission? Like, maybe...

آیا می توانید یک مثال از یک ماموریت بزنید؟ مثلاً، شاید...

So, I mean so working in the education space, for example, and so

بنابراین، منظورم این است که مثلاً در فضای آموزشی کار کنید، و بنابراین می

you could work for an organization that's supporting schools better in high poverty areas.

توانید برای سازمانی کار کنید که در مناطق با فقر بالا از مدارس بهتر حمایت می کند.

There's lots of organizations in that space.

سازمان های زیادی در آن فضا وجود دارد. می‌دانید که

You could be working in the philanthropy space where you're,

می‌توانید در فضای بشردوستانه که در آن هستید،

you know, working at foundations and giving money to organizations.

در بنیادها کار کنید و به سازمان‌ها پول بدهید.

There are missions that are more around basic needs, so supporting like a homeless shelter,

ماموریت‌هایی وجود دارند که بیشتر حول نیازهای اولیه هستند، بنابراین حمایت‌هایی مانند یک سرپناه برای بی‌خانمان‌ها،

or a food bank, or you know, missions like that, that are more basic needs.

یا یک بانک غذا، یا می‌دانید، مأموریت‌هایی مانند آن، نیازهای اساسی‌تری هستند.

And yeah, and I think that probably, any non-profit, you could look up their mission on the website.

و بله، و من فکر می کنم که احتمالاً، هر غیر انتفاعی، می توانید مأموریت آنها را در وب سایت جستجو کنید.

What about businesses? Do a lot of businesses or companies do this too?

در مورد کسب و کارها چطور؟ آیا بسیاری از مشاغل یا شرکت ها نیز این کار را انجام می دهند؟

Yeah. Most, I would say most businesses have some some mission as well,

آره بیشتر، من می‌توانم بگویم که بیشتر کسب‌وکارها برخی از مأموریت‌ها را نیز دارند،

and it is important to know that ahead of time.

و دانستن این موضوع از قبل مهم است.

DO know the mission of the organization or company you hope to work for

ماموریت سازمان یا شرکتی را که امیدوارید در آن کار کنید را بدانید

and be prepared to talk about how your past work or volunteer activities support that mission.

و آماده باشید تا در مورد اینکه چگونه کار گذشته یا فعالیت های داوطلبانه شما از آن ماموریت پشتیبانی می کند، صحبت کنید.

DON’T think you have a general idea of the mission.

فکر نکنید که ایده کلی از ماموریت دارید.

Look it up.

نگاهش کن

Know it word for word.

کلمه به کلمه آن را بدانید.

Cindy says, beyond reading the company’s website,

سیندی می‌گوید، فراتر از خواندن وب‌سایت شرکت،

And then do some basic searches so that you can figure out whether they've been in the news at all,

و سپس چند جستجوی اساسی انجام دهید تا بتوانید بفهمید که آیا آنها اصلاً در اخبار بوده‌اند،

for anything that maybe doesn't show up on their site, good or bad.

برای هر چیزی که ممکن است در سایت آنها ظاهر نشود، خوب یا بد.

And I would do that before, right before you go in the interview so that you know there's any current news,

و من این کار را قبلاً انجام می‌دهم، درست قبل از اینکه در مصاحبه شرکت کنید، به‌طوری‌که بدانید که اخبار جاری وجود دارد،

particularly if you're going in for an interview with a large company, or a large nonprofit.

به‌ویژه اگر برای مصاحبه با یک شرکت بزرگ یا یک سازمان غیرانتفاعی بزرگ شرکت می‌کنید.

To summarize, you CAN prepare to connect with the person who is interviewing you.

به طور خلاصه، می توانید برای ارتباط با شخصی که با شما مصاحبه می کند آماده شوید.

Read the website of the organization, search for appearances in the news,

وب سایت سازمان را بخوانید، موارد ظاهری را در اخبار جستجو کنید

and be sure you know the mission statement if there is one.

و در صورت وجود، مطمئن شوید که بیانیه ماموریت را می دانید .

Know what kind of interview it will be and who you’ll be interviewing with.

بدانید که چه نوع مصاحبه ای خواهد بود و با چه کسی مصاحبه خواهید کرد.

Look that person up on LinkedIn, but don’t dwell on what you know about that person in the interview.

آن شخص را در لینکدین جستجو کنید، اما در مورد آنچه در مورد آن شخص در مصاحبه می دانید تمرکز نکنید.

Another way to prepare to connect is to manage nerves.

راه دیگر برای آماده شدن برای اتصال، مدیریت اعصاب است.

This includes preparing answers to common interview questions.

این شامل آماده کردن پاسخ به سوالات رایج مصاحبه است.

It’s very important that you know how to talk someone through your resume,

این بسیار مهم است که بدانید چگونه در رزومه خود با کسی صحبت کنید،

talk about transitions between jobs, and highlight your skills without sounding arrogant.

در مورد انتقال بین مشاغل صحبت کنید و مهارت های خود را بدون اینکه متکبرانه به نظر برسید برجسته کنید.

In the next video, we’ll hear from Laura, Cindy, and Steve

در ویدیوی بعدی، از لورا، سیندی و استیو خواهیم شنید که

how you can make the best impression by the kinds of answers you give

چگونه می‌توانید با انواع پاسخ‌هایی که می‌دهید بهترین تأثیر را بگذارید

and how to practice interviewing ahead of time.

و چگونه می‌توانید پیش از موعد مصاحبه را تمرین کنید.

We’ll talk about managing nerves, and how to use body language and vocal tone to your advantage.

ما در مورد مدیریت اعصاب و نحوه استفاده از زبان بدن و لحن صوتی به نفع خود صحبت خواهیم کرد.

For my non-native students, we’re going to get to your English lesson in just a minute.

برای دانش‌آموزان غیربومی من، فقط در یک دقیقه به درس انگلیسی شما می‌رسیم.

If you haven’t already, be sure to click the subscribe button and the bell for notifications.

اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، حتماً روی دکمه اشتراک و زنگ اعلان‌ها کلیک کنید.

I make new videos on the English language and American culture every Tuesday

من هر سه‌شنبه ویدیوهای جدیدی در مورد زبان انگلیسی و فرهنگ آمریکایی می‌سازم

and have over 600 videos on my channel to date

و تا به امروز بیش از 600 ویدیو در کانال خود دارم که

focusing on l istening comprehension and accent reduction.

بر تقویت درک و کاهش لهجه تمرکز دارند.

While you’re waiting for next week’s video, a great next step would be to check out this “get started playlist.”

در حالی که منتظر ویدیوی هفته آینده هستید، یک قدم عالی بعدی این است که این «لیست پخش شروع کنید» را بررسی کنید.

And now, here’s a quick pronunciation lesson.

و اکنون، در اینجا یک درس تلفظ سریع است.

Cindy and Laura both used this word in their interviews, but they pronounced them differently.

سیندی و لورا هر دو در مصاحبه‌های خود از این کلمه استفاده می‌کردند، اما آن‌ها را متفاوت تلفظ می‌کردند.

What’s the difference? Can you hear it?

تفاوت در چیست؟ آیا می توانید آن را بشنوید؟

Yes, not always, but they often are.

بله، نه همیشه، اما اغلب هستند.

It is often very quick.

اغلب بسیار سریع است.

Laura did not pronounce the T, but Cindy did.

لورا T را تلفظ نکرد، اما سیندی تلفظ کرد.

Often, often.

اغلب، اغلب.

Which pronunciation is correct?

کدام تلفظ صحیح است؟

They both are.

آنها هر دو هستند.

Lots of words in American English have more than one correct pronunciation,

بسیاری از کلمات در انگلیسی آمریکایی بیش از یک تلفظ صحیح دارند

and dictionaries will list all of them.

و فرهنگ لغت همه آنها را فهرست می کند.

The first one listed is the most common.

اولین مورد ذکر شده رایج ترین است.

For this word, it’s more common to drop the T,

برای این کلمه، انداختن T رایج‌تر است،

but, as Cindy demonstrated, it’s certainly not unusual to pronounce the word with a light True T, tt, tt, often.

اما، همانطور که سیندی نشان داد، قطعا تلفظ کلمه با T، tt، tt روشن، اغلب غیرعادی نیست.

Often, often.

اغلب، اغلب.

Yes, not always, but they often are.

بله، نه همیشه، اما اغلب هستند.

It is often very quick.

اغلب بسیار سریع است.

Practice both pronunciations with me.

هر دو تلفظ را با من تمرین کنید.

Often, often.

اغلب، اغلب.

Often, often.

اغلب، اغلب.

You got it.

فهمیدی.

That’s it, and thanks so much for using Rachel’s English.

همین، و از اینکه از زبان انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزارم.