Talking on the Phone in English - English Phone Vocabulary Lesson

Hello?

سلام؟

Hello, can I speak to Kasia, please?

سلام، لطفا با کاسیا صحبت کنم؟

Yes, speaking.

بله صحبت کردن

Hi, Kasia, it’s Oli here.

سلام، کاسیا، اینجا اولی است.

Oh, hello!

اوه سلام!

I wanted to ask: I need some English phrases for talking on the phone.

می خواستم بپرسم: برای صحبت کردن با تلفن به چند عبارت انگلیسی نیاز دارم .

Do you think you could help me with that?

آیا فکر می کنید می توانید در این مورد به من کمک کنید؟

Of course!

البته!

What do you need to learn?

چه چیزی را باید یاد بگیرید؟

Well, everything, I suppose.

خوب، همه چیز، فکر می کنم.

No problem!

مشکلی نیست!

Shall we start?

شروع کنیم؟

Yeah, why not?

آره چرا که نه؟

Hi, I’m Oli.

سلام من اولی هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

Let’s learn how to speak English on the phone.

بیایید یاد بگیریم که چگونه با تلفن انگلیسی صحبت کنیم .

In this lesson, you can learn how to deal with common situations and problems when you’re

در این درس، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه با موقعیت‌ها و مشکلات رایج زمانی که با

talking on the phone in English.

تلفن به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، کنار بیایید.

You’ll see four dialogues, and then we’ll explain the vocabulary and phrases that we

چهار دیالوگ را مشاهده خواهید کرد و سپس واژگان و عباراتی که استفاده می کنیم را توضیح خواهیم داد

use.

.

This way, you’ll learn everything you need to make phone calls in English!

به این ترتیب، همه چیزهایی را که برای برقراری تماس تلفنی به زبان انگلیسی نیاز دارید، یاد خواهید گرفت!

Let’s start by showing you how to make an informal phone call, for example to a friend

بیایید با نشان دادن نحوه برقراری تماس تلفنی غیررسمی، به عنوان مثال با یک دوست

or a colleague you know well.

یا همکار که به خوبی می‌شناسید، شروع کنیم.

Hello? Oli, hi!

سلام؟ اولی، سلام!

Sorry, who’s this?

ببخشید این کیه؟

It’s Kasia!

این کاسیا است!

Oh, hi!

اوه، سلام!

Sorry, didn’t have your number saved.

متأسفیم، شماره شما ذخیره نشده است.

No worries.

جای نگرانی نیست.

Listen: some of us are going rafting this weekend.

گوش کنید: برخی از ما این آخر هفته رافتینگ می رویم .

Do you want to come?

می خوای بیای؟

Wow, that sounds great!

وای، عالی به نظر می رسد!

Yeah, sure.

اره حتما.

Brilliant!

درخشان!

I’ll text you the details.

جزئیات را برای شما پیامک خواهم کرد

Okay, cheers for the invite, see you then I guess.

باشه، به سلامتی برای دعوت، می بینمت پس حدس می زنم.

Bye!

خدا حافظ!

Let’s look at the whole dialogue.

بیایید به کل دیالوگ نگاه کنیم.

What do you notice?

چه چیزی را متوجه می شوید؟

First, I answered with a simple hello.

اول با یک سلام ساده جواب دادم.

This is common if you’re answering the phone informally and you don’t know who’s calling.

اگر به طور غیررسمی به تلفن پاسخ می‌دهید و نمی‌دانید چه کسی تماس می‌گیرد، رایج است.

I also used an informal way to ask who was calling.

من همچنین از یک روش غیررسمی برای پرسیدن اینکه چه کسی تماس می گیرد استفاده کردم.

And I used an informal way to give my name.

و من از روشی غیررسمی برای دادن نامم استفاده کردم.

If you’re calling your friend, don’t say,

اگر به دوستتان زنگ می‌زنید، نگویید

I’m Kasia

من کاسیا هستم

Instead, say,

، به جای آن بگویید

It’s Kasia.

این کاسیا است.

Next, you can see that Kasia tells me why she’s calling in a very simple way.

بعد، می بینید که کاسیا به روشی بسیار ساده به من می گوید که چرا دارد تماس می گیرد.

Also, look at the whole dialogue.

همچنین به کل دیالوگ نگاه کنید.

It’s quite short, right?

خیلی کوتاه است، درست است؟

This is common in informal phone calls.

این در تماس های تلفنی غیررسمی رایج است.

We don’t ask how are you or anything like that.

ما نمی پرسیم چطوری یا چیزی شبیه این.

It’s not bad to ask how are you, of course!

بد نیست بپرسم حالتون خوبه البته!

But, it’s not necessary in an informal phone call if you know each other well.

اما، اگر به خوبی یکدیگر را می شناسید، در یک تماس تلفنی غیررسمی لازم نیست.

You can also see many examples of informal language that we both used, for example wow,

همچنین می‌توانید نمونه‌های زیادی از زبان غیررسمی را ببینید که هر دوی ما از آنها استفاده کرده‌ایم، برای مثال وای،

yeah, cheers, I guess, or using invite as a noun instead of invitation.

بله، به سلامتی، حدس می‌زنم، یا از دعوت به عنوان اسم به جای دعوت استفاده می‌کنیم.

Finally, we ended the conversation quickly and simply.

در نهایت به سرعت و به سادگی به گفتگو پایان دادیم.

We used simple, informal goodbye words: see you and bye.

ما از کلمات ساده و غیررسمی خداحافظی استفاده کردیم: ببینمت و خداحافظ.

Next, let’s look at how can you make a formal phone call, so you can see the difference.

در مرحله بعد، بیایید ببینیم چگونه می توانید یک تماس تلفنی رسمی برقرار کنید تا بتوانید تفاوت را ببینید.

Good afternoon, Oxford Online English, how can I help?

عصر بخیر، آکسفورد آنلاین انگلیسی، چگونه می توانم کمک کنم؟

Hello, could I speak to Michael Hart, please?

سلام، لطفا با مایکل هارت صحبت کنم؟

Who’s calling, please?

چه کسی تماس می گیرد، لطفا؟

My name is Oli Redman and

نام من اولی ردمن است و

I’m calling concerning a proposal which Mr Hart sent to me.

در مورد پیشنهادی که آقای هارت برای من فرستاده تماس می‌گیرم.

One moment, please…

یک لحظه، لطفا...

I’m afraid he’s not available right now.

می ترسم او در حال حاضر در دسترس نباشد.

Would it be alright for him to call you back in about 30 minutes?

آیا این مشکلی ندارد که او تا 30 دقیقه دیگر با شما تماس بگیرد؟

Yes, that would be fine.

بله، خوب خواهد بود.

And does he have your number?

و آیا او شماره شما را دارد؟

Yes, he called me last week, so he must have it.

بله، او هفته گذشته با من تماس گرفت، بنابراین باید آن را داشته باشد.

That’s fine.

خوبه.

He’ll call you in half an hour or so.

نیم ساعت دیگر با شما تماس می گیرد.

Is there anything else I can do for you?

آیا کار دیگری می توانم برای شما انجام دهم؟

No, that’s all.

نه، همین.

Thank you for your help.

از کمک شما متشکرم.

You’re welcome.

خواهش میکنم.

Thanks for calling, and have a nice day!

از تماس شما متشکرم و روز خوبی داشته باشید!

And to you.

و به شما.

Goodbye!

خداحافظ!

Can you see the difference between this and the first dialogue you heard?

آیا می توانید تفاوت بین این دیالوگ و اولین دیالوگی که شنیدید را ببینید؟

First, I answered the phone with a longer greeting.

ابتدا تلفن را با سلامی طولانی تر جواب دادم .

Instead of just hello, I used a full phrase.

به جای فقط سلام، از یک عبارت کامل استفاده کردم.

I also said the name of the company—this is common when answering the phone at work.

نام شرکت را هم گفتم - این معمولاً هنگام پاسخ دادن به تلفن در محل کار رایج است.

You could also say your full name, like this:

شما همچنین می توانید نام کامل خود را مانند این بگویید:

Hello, Kasia Warszynska.

سلام، Kasia Warszynska.

Or, you could say the name of your manager, like this:

یا می‌توانید نام مدیرتان را مانند این بگویید:

Good morning, Anna Gilbert’s office.

صبح بخیر، دفتر آنا گیلبرت.

You can also see that you use different phrases to ask who’s calling, or to say who you

همچنین می توانید ببینید که از عبارات مختلفی برای پرسیدن اینکه چه کسی تماس می گیرد یا برای گفتن اینکه شما کی هستید استفاده

are:

می کنید:

Who’s calling, please?

لطفاً چه کسی تماس می گیرد؟

Or: My name is…

یا: اسم من…

In this case, I used My name is... because I was introducing myself for the first time.

در این مورد از اسم من است... استفاده کردم چون برای اولین بار بود که خودم را معرفی می کردم.

If you’re talking to someone who you’ve met before, you could use this is and give

اگر با شخصی صحبت می کنید که قبلاً با او آشنا شده اید، می توانید از این استفاده کنید و

your name.

نام خود را ذکر کنید.

For example, I could say:

مثلاً می توانم بگویم:

This is Oli.

این اولی است.

Oli also said why he was calling using a longer, more formal phrase:

اولی همچنین گفت که چرا با استفاده از یک عبارت طولانی تر و رسمی تر تماس می گیرد:

I’m calling concerning…

من در مورد تماس می گیرم...

You could also use something like:

شما همچنین می توانید از چیزی مانند:

I would like to ask about…

من می خواهم در مورد ... بپرسم

Or: I wanted to discuss … with you.

یا: می خواستم ... با شما صحبت کنم.

In general, you can see that the dialogue is much longer.

به طور کلی، می بینید که دیالوگ بسیار طولانی تر است.

We spoke more, and also used longer sentences.

ما بیشتر صحبت می‌کردیم و از جملات طولانی‌تری هم استفاده می‌کردیم.

You can see many examples of formal language that we both used, like I’m afraid he’s

می‌توانید نمونه‌های زیادی از زبان رسمی را ببینید که هر دوی ما استفاده می‌کردیم، مثلاً می‌ترسم او در

not available, would it be alright to…, or that would be fine.

دسترس نباشد، آیا خوب است... یا خوب است.

Finally, the goodbye is also much longer.

در نهایت، خداحافظی نیز بسیار طولانی تر است.

I started ending the call by asking:

شروع کردم به پایان دادن به تماس با پرسیدن:

Is there anything else I can do for you?

آیا کار دیگری می توانم برای شما انجام دهم؟

Compare this to the first dialogue, where we ended the call very quickly and simply.

این را با دیالوگ اول مقایسه کنید، جایی که ما تماس را خیلی سریع و ساده تمام کردیم.

In this dialogue, ending the call took several sentences.

در این دیالوگ، پایان دادن به تماس چند جمله بود.

We also used more formal goodbye phrases, like:

ما همچنین از عبارات خداحافظی رسمی تری استفاده کردیم، مانند:

Thanks for your help.

از کمک شما متشکرم.

Thanks for calling.

از تماستان متشکرم.

Have a nice day!/And to you!

روز خوبی داشته باشید!/و برای شما!

Or: Goodbye

یا: خداحافظ

So you can see two important differences here: the language is almost totally different,

بنابراین می توانید دو تفاوت مهم را در اینجا ببینید : زبان تقریباً کاملاً متفاوت است

and also the style is different, because everything is longer.

و همچنین سبک متفاوت است، زیرا همه چیز طولانی تر است.

Next, let’s look at another dialogue to see how to deal with a common problem when

در مرحله بعد، بیایید به گفتگوی دیگری نگاه کنیم تا نحوه برخورد با یک مشکل رایج هنگام

talking on the phone in English.

مکالمه تلفنی به زبان انگلیسی را ببینیم.

Hello?

سلام؟

Kasia, hi it's Oli.

کاسیا، سلام این اولی است.

Hi Oli.

سلام اولی

Sorry, say that again.

ببخشید بازم بگید

I said, we’re thinking of going to the cinema.

گفتم ما به سینما رفتن فکر می کنیم.

The sound’s very quiet.

صدا بسیار آرام است

Can you speak up a bit? Hello?

میشه کمی حرف بزنی؟ سلام؟

Sorry, I really can’t hear.

متاسفم، من واقعا نمی توانم بشنوم.

How about now?

حالا چطور؟

Ah, yes, that’s better!

آه، بله، بهتر است!

Sorry, I’m in the subway, and the signal’s not so good.

متأسفم، من در مترو هستم و سیگنال آنقدرها خوب نیست.

So, what were you saying?

خب چی میگفتی؟

I wanted to say…

می خواستم بگویم...

Hold on, my battery’s about to die.

صبر کن، باتری من در شرف تمام شدن است.

Can I call you back later?

آیا می توانم بعداً با شما تماس بگیرم؟

Sure, I’ll be free till…

مطمئناً، من آزاد خواهم بود تا ...

First, a question for you: was this dialogue formal or informal?

ابتدا یک سوال از شما: آیا این گفتگو رسمی بود یا غیر رسمی؟

It was informal.

غیر رسمی بود

Here, you can see some common problems you might have talking on the phone in English.

در اینجا، می توانید برخی از مشکلات رایجی را که ممکن است در صحبت کردن با تلفن به زبان انگلیسی برایتان پیش بیاید، ببینید.

At the beginning, I couldn’t hear Oli’s question.

در ابتدا، نمی توانستم سوال اولی را بشنوم .

So, I said:

پس گفتم:

Sorry, say that again.

ببخشید باز هم بگو.

You could use many different phrases here, like:

در اینجا می توانید از عبارات مختلفی استفاده کنید، مانند:

What was that?

این چه بود؟

Or: What did you say?

یا: چی گفتی؟

In a more formal conversation, you could say something like:

در یک مکالمه رسمی تر، می توانید چیزی مانند این بگویید:

I’m sorry, could you repeat that?

متاسفم، می توانید آن را تکرار کنید؟

Or: Could you say that again, please?

یا: آیا می توانید دوباره این را بگویید، لطفا؟

Next, Kasia couldn’t hear me because the sound was too low.

بعد، کاسیا نمی توانست صدای من را بشنود، زیرا صدا خیلی کم بود.

She asked:

او پرسید:

Can you speak up a bit?

می‌توانی کمی صحبت کنی؟

Speak up means to speak more loudly.

صحبت کردن به معنای بلندتر صحبت کردن است.

Mrore formally, you could say something like:

به طور رسمی، می توانید چیزی مانند

The sound is low.

این بگویید: صدا کم است.

Would you mind speaking a little more loudly?

آیا می خواهید کمی بلندتر صحبت کنید؟

When speaking formally, you need to be more indirect, which means you need longer sentences.

هنگامی که به طور رسمی صحبت می کنید، باید غیرمستقیم تر باشید ، به این معنی که به جملات طولانی تر نیاز دارید.

We were having problems because Oli was on the subway.

چون اولی در مترو بود مشکل داشتیم .

Do you remember what he said?

یادت هست چی گفت؟

The signal’s not so good.

سیگنال خیلی خوب نیست

You could also say:

همچنین می توانید بگویید:

I don’t have much signal.

سیگنال زیادی ندارم.

Or: There’s not much reception here.

یا: اینجا استقبال زیادی نمی شود.

Finally, he ran out of battery.

بالاخره باتریش تمام شد.

He really should have charged his phone before he went out!

واقعا باید قبل از بیرون رفتن گوشیش را شارژ می کرد !

Hey, that’s not my fault!

هی، این تقصیر من نیست!

And anyway, I said I’d call you back.

و به هر حال، گفتم با شما تماس خواهم گرفت.

And did you?

و شما؟

Finally, what if you call someone, and they’re not there?

در نهایت، اگر با کسی تماس بگیرید، و او آنجا نباشد، چه؟

Hello, OOE productions, can I help?

سلام، تولیدات OOE، می توانم کمک کنم؟

Hello, this is Kasia Warzsynska.

سلام، این Kasia Warzsynska است.

I’m calling for Pieter Okker.

من پیتر اوکر را صدا می کنم.

Is he available?

آیا او در دسترس است؟

Unfortunately he’s busy at the moment.

متأسفانه او در حال حاضر مشغول است.

Would you like to leave a message, or should I get him to call you back later?

آیا می خواهید پیامی بگذارید یا باید از او بخواهم که بعداً با شما تماس بگیرد؟

Um…

ام...

Can I leave him a message?

آیا می توانم برای او پیام بگذارم؟

It’s quite important.

بسیار مهم است

Of course.

البته.

Could you ask him to double check the hotel reservations for the Italy conference?

آیا می توانید از او بخواهید که رزرو هتل برای کنفرانس ایتالیا را دوباره بررسی کند ؟

He’ll know what I mean.

او منظور من را خواهد فهمید.

Very well.

خیلی خوب.

Anything else?

چیز دیگری مد نظر دارید؟

No, that’s everything, but do please make sure he gets it as soon as possible.

نه، این همه چیز است، اما لطفا مطمئن شوید که او در اسرع وقت آن را دریافت می کند.

I’ll pass your message on as soon as he’s free.

به محض اینکه او آزاد شد پیام شما را منتقل می کنم .

Thank you.

متشکرم.

Would you also like him to call you back?

آیا شما هم دوست دارید که با شما تماس بگیرد؟

Yes, please.

بله لطفا.

If you could get him to call me at my office, that would be wonderful.

اگر بتوانید او را وادار کنید که با من در دفتر من تماس بگیرد، فوق العاده خواهد بود.

No problem at all.

اصلا مشکلی نیست

Thanks so much.

خیلی ممنون.

You’re welcome, bye-bye now!

خوش آمدید، اکنون خداحافظ!

Bye!

خدا حافظ!

Let’s start with the same question: was this dialogue more formal, or more informal?

بیایید با همین سوال شروع کنیم: آیا این گفتگو رسمی تر بود یا غیر رسمی؟

It was more formal this time.

این بار رسمی تر بود.

In this dialogue, I wanted to speak to someone, but he wasn’t there.

در این دیالوگ، می خواستم با کسی صحبت کنم، اما او آنجا نبود.

Oli took a message for me.

اولی برای من پیام گرفت.

Do you remember the question he asked?

سوالی که پرسید یادت هست؟

He said:

گفت:

Would you like to leave a message?

دوست داری پیام بدی؟

You could also say:

شما همچنین می توانید بگویید:

Can I take a message?

آیا می توانم یک پیام ارسال کنم؟

Should I give him a message?

بهش پیام بدم؟

What can you say to answer this question?

برای پاسخ به این سوال چه می توانید بگویید؟

You could say something like:

می توانید چیزی مانند این بگویید:

Can I leave him a message?

آیا می توانم برای او پیام بگذارم؟

Or: Could you pass on a message for me?

یا: آیا می توانید پیامی را برای من ارسال کنید؟

Then, give your message:

سپس، پیام خود را بدهید:

Can you ask him to…?

آیا می توانید از او بخواهید که…؟

Could you tell her that…?

میشه بهش بگی که…؟

Just let him know that…

فقط به او بگویید که...

Here’s a full example:

این یک مثال کامل است:

Could you tell her that I’ll be arriving at five o’clock, instead of half seven?

آیا می توانید به او بگویید که به جای ساعت هفت، ساعت پنج می رسم؟

You might also say how important your message is, particularly if it is very important!

همچنین ممکن است بگویید پیام شما چقدر مهم است، به خصوص اگر بسیار مهم باشد!

For example:

به عنوان مثال:

Please make sure he gets it as soon as possible; it’s really important.

لطفا مطمئن شوید که او آن را در اسرع وقت دریافت می کند. واقعا مهم است

It’s urgent, so please tell her as soon as you can.

فوری است، پس لطفا در اسرع وقت به او بگویید .

If it’s not so important, you could say something like:

اگر خیلی مهم نیست، می‌توانید چیزی مانند

It’s not urgent, so just let him know when he’s free.

این بگویید: فوری نیست، پس فقط وقتی آزاد شد به او اطلاع دهید .

Hello?

سلام؟

Hi, yeah, it’s Oli again.

سلام، بله، دوباره اولی است.

Hi, Oli!

سلام، اولی!

Did you learn everything you needed about how to talk on the phone in English?

آیا همه چیزهایی را که در مورد نحوه صحبت کردن با تلفن به زبان انگلیسی نیاز داشتید یاد گرفتید؟

Yeah, great lesson, thanks Kasia!

بله، درس عالی، با تشکر Kasia!

You’re welcome, glad you liked it!

خوش آمدید، خوشحالم که آن را دوست داشتید!

Where could I find more free English lessons like this?

کجا می توانم درس های رایگان انگلیسی مانند این را پیدا کنم؟

You should definitely go to Oxford Online English.com.

حتما باید به Oxford Online English.com مراجعه کنید.

There are lots of great free English lessons there.

در آنجا تعداد زیادی درس انگلیسی رایگان وجود دارد.

What did you say?

چی گفتی؟

I couldn’t hear you.

نتونستم صداتو بشنوم

I said Oxford Online English.com.

گفتم Oxford Online English.com.

Ah, great, thanks!

آه، عالی، ممنون!

No problem, bye!

مشکلی نیست، خداحافظ!

See you!

به امید دیدار!