Talking About Online Shopping - Spoken English Lesson

Hi, I’m Rich. Welcome to Oxford Online English!  

سلام من ثروتمندم به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how  to talk about online shopping.

در این درس، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه درباره خرید آنلاین صحبت کنید.

What was the last thing you bought online?  What are the best online shopping websites,  

آخرین چیزی که آنلاین خریدید چه بود؟ به نظر شما بهترین وب سایت های خرید آنلاین

in your opinion? Have you ever had a really good  – or bad – experience when shopping online? You’ll  

کدامند؟ آیا تا به حال تجربه ای واقعا خوب - یا بد - هنگام خرید آنلاین داشته اید؟ در این

learn some useful language to talk about these  topics and answer these questions in this lesson.

درس زبان مفیدی را برای صحبت در مورد این موضوعات و پاسخ به این سؤالات یاد خواهید گرفت.

One more thing: do you want to  watch this video with subtitles?  

یک چیز دیگر: آیا می‌خواهید این ویدیو را با زیرنویس تماشا کنید؟

You can! Turn them on now by  clicking the ‘CC’ icon; on a phone,  

تو می توانی! اکنون با کلیک کردن روی نماد «CC» آنها را روشن کنید. در تلفن،

find the subtitles by tapping the  settings button on your screen.

با ضربه زدن روی دکمه تنظیمات روی صفحه، زیرنویس‌ها را پیدا کنید.

Now, let’s start your lesson. Hey – nice shirt!

حالا بیایید درس خود را شروع کنیم. هی - پیراهن زیبا!

Thanks!

Is it new?

با تشکر!

آیا جدید است؟

Yes, I bought it last week on Asos.

بله، من آن را هفته گذشته در Asos خریدم.

I’ve heard of Asos, but I’ve never  actually ordered anything from there.  

من نام Asos را شنیده‌ام، اما در واقع هرگز چیزی از آنجا سفارش نداده‌ام.

Would you recommend it?

این را پیشنهاد می دهید؟

Yes, I think it’s great. I use it at least once  a month. They have a huge range of clothes and  

بله، به نظر من عالی است. من حداقل یک بار در ماه از آن استفاده می کنم . آنها طیف وسیعی از لباس ها را دارند

the prices are very reasonable. Some people  say their customer service is a nightmare,  

و قیمت ها بسیار مناسب است. برخی از افراد می‌گویند خدمات مشتری آنها یک کابوس است،

but I’ve never had any trouble. Where do  you shop for clothes if you don’t use Asos?

اما من هرگز مشکلی نداشته‌ام. اگر از Asos استفاده نمی‌کنید، از کجا لباس می‌خرید؟

Well, I used to shop at Next, which is a shop  I’ve always liked. Their clothes have always  

خب، من قبلاً از Next خرید می‌کردم، که فروشگاهی است که همیشه دوست داشتم. لباس‌های آن‌ها

been quite expensive, but over the last year  or two the quality has been going downhill.  

همیشه بسیار گران بوده است، اما طی یکی دو سال گذشته، کیفیت آن پایین آمده است.

So recently I started shopping at Zara. I think  the clothes are much better value for money.

بنابراین اخیراً شروع به خرید در زارا کردم. فکر می‌کنم لباس‌ها نسبت به پولشان بسیار بهتر است.

OK, so you would recommend  Zara as a good place to shop?

خوب، پس شما زارا را به عنوان مکان خوبی برای خرید توصیه می کنید؟

Yes. So far, so good. I only started using  their website two months ago, mind you… 

آره. تا اینجای کار خیلی خوبه. من فقط دو ماه پیش استفاده از وب‌سایت آنها را شروع کردم، توجه داشته باشید…

Here’s a question: do you know which prepositions  to use when you talk about online shopping? 

در اینجا یک سؤال وجود دارد: آیا می‌دانید هنگام صحبت درباره خرید آنلاین از چه حروف اضافه استفاده کنید؟

When we talk about physical shops, we  use ‘at’ – so you can say, for example,  

وقتی در مورد فروشگاه‌های فیزیکی صحبت می‌کنیم، از «at» استفاده می‌کنیم - بنابراین می‌توانید مثلاً بگویید

‘I bought it at Walmart’. 

«من آن را از Walmart خریدم».

When we talk about online shops, we usually use  ‘on’ – so you can say ‘I bought it on Amazon’.  

وقتی درباره فروشگاه‌های آنلاین صحبت می‌کنیم، معمولاً از «روشن» استفاده می‌کنیم - بنابراین می‌توانید بگویید «من آن را از آمازون خریدم».

This is because we talk  about being *on* a website. 

این به این دلیل است که ما درباره *در* بودن یک وب سایت صحبت می کنیم.

We also say, ‘I bought it online’ or ‘I bought it  on the internet’. We often hear students making  

همچنین می‌گوییم: «آن را آنلاین خریدم» یا «آن را از اینترنت خریدم». اغلب می شنویم که دانش آموزان

mistakes with these phrases, so be careful! In the dialogue, you heard some vocabulary  

با این عبارات اشتباه می کنند، پس مراقب باشید! در گفتگو، مقداری واژگان

to talk about online shopping.  Look at some phrases you heard. 

برای صحبت در مورد خرید آنلاین شنیدید. به عباراتی که شنیده اید نگاه کنید.

What do these phrases mean? Could  you explain the meanings in English? 

این عبارات به چه معناست؟ آیا می‌توانید معانی را به زبان انگلیسی توضیح دهید؟

Try it now! Pause the video. Imagine you’re an  English teacher, and you need to explain what  

الآن امتحانش کن! ویدیو را مکث کنید. تصور کنید یک معلم زبان انگلیسی هستید و باید توضیح دهید که

these phrases mean in English. What would you say?  Pause the video and say your definitions aloud. 

این عبارات در انگلیسی چه معنایی دارند. تو چی میگفتی؟ ویدیو را مکث کنید و تعاریف خود را با صدای بلند بگویید.

How was it? Could you do it? 

چطور بود؟ می توانید آن را انجام دهید؟

‘A huge range’ means that they have  many different products. For clothes,  

«محدوده بزرگ» به این معنی است که آنها دارای محصولات مختلف هستند. برای لباس‌ها،

this would mean that they offer many different  items, different styles, colours, and so on. 

این بدان معناست که آنها اقلام مختلف، سبک‌ها، رنگ‌ها و غیره متفاوتی را ارائه می‌کنند.

‘Reasonable’ means ‘fair’. If the prices  are reasonable, they’re not too high.  

«معقول» به معنای «عادلانه» است. اگر قیمت‌ها معقول باشند، خیلی بالا نیستند.

It doesn’t mean that the website is cheap,  

این بدان معنا نیست که وب‌سایت ارزان است،

but if you use the word ‘reasonable’, you probably  mean that something is good value for money.

اما اگر از کلمه «معقول» استفاده می‌کنید، احتمالاً منظورتان این است که چیزی ارزش پولی خوبی دارد.

A nightmare is, literally, a bad dream, but  you can use it to describe something terrible. 

کابوس، به معنای واقعی کلمه، رویای بدی است، اما می‌توانید از آن برای توصیف یک چیز وحشتناک استفاده کنید.

Finally, if something goes downhill, it gets  worse. ‘The quality has been going downhill’  

در نهایت، اگر چیزی سرازیر شود، بدتر می‌شود. «کیفیت در حال سقوط بوده است»

means that the quality of their products  has been getting worse and worse. 

به این معنی است که کیفیت محصولات آنها بدتر و بدتر شده است.

There are other useful words and phrases in the  dialogue. We recommend listening to each dialogue  

کلمات و عبارات مفید دیگری در گفتگو وجود دارد. توصیه می کنیم به هر دیالوگ

several times and noting down any phrases  you think are useful or interesting.

چندین بار گوش دهید و عباراتی را که فکر می کنید مفید یا جالب هستند یادداشت کنید.

Next, you heard how to talk about shopping  websites you use for buying clothes.

بعد، شنیدید که چگونه درباره وب‌سایت‌های خریدی که برای خرید لباس استفاده می‌کنید صحبت کنید.

Look at some questions. Think about how you could answer these.

به چند سوال نگاه کن به این فکر کنید که چگونه می توانید به اینها پاسخ دهید.

When you answer the questions,  try to include some details.

وقتی به سؤالات پاسخ می‌دهید، سعی کنید جزئیاتی را وارد کنید.

For example, when you answer question one,  don’t just say, ‘I like shopping on Amazon’.

برای مثال، وقتی به سوال یک پاسخ می‌دهید، فقط نگویید: «من خرید کردن در آمازون را دوست دارم».

Instead, you could say, ‘I love buying  clothes online. My favourite website is  

در عوض، می‌توانید بگویید: «من عاشق خرید آنلاین لباس هستم. وب‌سایت مورد علاقه من

Asos because the prices are very reasonable,  and their customer service is excellent.’

Asos است، زیرا قیمت‌ها بسیار مناسب است، و خدمات آنها به مشتریان عالی است.»

You could also say,  

همچنین می‌توانید بگویید،

‘I usually buy clothes online two or three times  a month. I would recommend staying away from Frox  

«من معمولاً دو یا سه بار در ماه لباس‌های آنلاین می‌خرم. توصیه می‌کنم از Frox دوری کنید

because the quality of the clothes  has gone downhill recently.’

زیرا کیفیت لباس‌ها اخیراً پایین آمده است.»

OK? Pause the video and try  to answer the questions now. 

خوب است؟ ویدیو را مکث کنید و سعی کنید اکنون به سؤالات پاسخ دهید.

Could you do it? If not, go back  and listen to the dialogue again.

می توانید آن را انجام دهید؟ اگر نه، به عقب برگردید و دوباره به گفتگو گوش دهید.

Ready to move on? Let’s look at your next topic. 

برای ادامه کار آماده اید؟ بیایید به موضوع بعدی شما نگاه کنیم.

In this dialogue, you will hear us comparing  two websites – Amazon and AliExpress.  

در این گفتگو، ما را در حال مقایسه دو وب سایت - آمازون و علی اکسپرس می شنوید.

Have you ever used these websites?  If you have, how do they compare?  

آیا تا به حال از این وب سایت ها استفاده کرده اید؟ اگر دارید چطور مقایسه می کنند؟

Think about your answers before you listen.

قبل از گوش دادن به پاسخ های خود فکر کنید.

So, what about things like electrical goods?  Which website would you use if you wanted to buy,  

بنابراین، در مورد چیزهایی مانند کالاهای الکتریکی چطور؟ اگر بخواهید مثلاً باتری تلفن همراه خود بخرید از کدام وب سایت استفاده می

say, a battery for your mobile phone?

کنید؟

Until recently I would have said Amazon  is better without a doubt, but a while ago  

تا همین اواخر می‌گفتم آمازون بدون شک بهتر است، اما چندی پیش

a friend of mine introduced me  to a website called AliExpress.

یکی از دوستانم وب‌سایتی به نام AliExpress را به من معرفی کرد.

AliExpress? I’ve never heard of  that. How does it compare to Amazon?

AliExpress؟ من هرگز در مورد آن نشنیده ام. چگونه با آمازون مقایسه می شود؟

I think the main reason people use it is because  it’s cheaper than Amazon, but I’ve also found  

من فکر می‌کنم دلیل اصلی استفاده مردم از آن این است که  ارزان‌تر از آمازون است، اما همچنین متوجه شده‌ام

that they often have products that you  can’t get hold of on other websites.

آنها اغلب محصولاتی دارند که نمی‌توانید در وب‌سایت‌های دیگر به آنها دسترسی پیدا کنید.

OK, that’s interesting. What’s  their customer service like?

باشه، جالبه خدمات مشتری آنها چگونه است؟

Well, it’s true that you’ll see lots of complaints  about it if you read the online reviews – but  

خوب، درست است که اگر مرورهای آنلاین را بخوانید، شکایات زیادی درباره آن خواهید دید - اما

I’ve only had to send something back once,  and they sent a replacement straight away.

من فقط یک بار مجبور شدم چیزی را پس بدهم، و آنها فوراً یک جایگزین ارسال کردند.

Right. Well, that sounds pretty reasonable.

درست. خوب، این به نظر بسیار منطقی می رسد.

Yes, I thought it was fair enough.  

بله، به نظر من به اندازه کافی منصفانه بود.

The only thing I would say about  AliExpress is that their delivery times  

تنها چیزی که در مورد AliExpress می گویم این است که زمان تحویل

are not the best. You wouldn’t want to order  something from them if you were in a hurry!

آنها بهترین نیست. اگر عجله داشتید، نمی‌خواهید چیزی از آنها سفارش دهید!

Can you see the estimated delivery  times when you place the order?

آیا می‌توانید زمان‌های تخمینی تحویل را هنگام ثبت سفارش ببینید؟

Yes, you know what to expect – you just have to be  patient! The last thing I bought from AliExpress,  

بله، شما می دانید که چه انتظاری دارید - فقط باید صبور باشید! آخرین چیزی که از AliExpress خریدم،

which wasn’t available on Amazon by the way, was  a part for a printer. They said it would take  

که اتفاقاً در آمازون موجود نبود ،  بخشی برای چاپگر بود. آنها گفتند

over a month to arrive, but in fact it  arrived safe and sound after only a week!

بیش از یک ماه طول می‌کشد تا برسد، اما در واقع بعد از یک هفته سالم و سالم به دستش رسید!

So you were a satisfied customer! How did you get on? Did you agree  

پس مشتری راضی بودید! چطور سوار شدی؟ آیا

with our comparison? Let’s have a  look at some of the language we used. 

با مقایسه ما موافق بودید؟ بیایید نگاهی به برخی از زبان‌هایی که استفاده می‌کردیم بیندازیم.

Look at these sentences. Which words are missing?  You heard them in the dialogue – try to remember. 

به این جملات نگاه کنید. کدام کلمات گم شده است؟ شما آنها را در گفتگو شنیدید - سعی کنید به خاطر بسپارید.

OK? Let’s check. You can use ‘without  

خوب؟ بررسی کنیم. می‌توانید از «

a doubt’ to emphasise the point you’re  making – you could also say ‘definitely’.

بدون تردید» برای تأکید بر نکته‌ای که می‌خواهید استفاده کنید - همچنین می‌توانید «قطعاً» بگویید.

‘Get hold of something’’ means to find something  that you need. If you say ‘Replacement parts are  

«چیزی را در دست بگیر» به معنای پیدا کردن چیزی است که به آن نیاز دارید. اگر می‌گویید «

hard to get hold of’, you mean that it’s difficult  to find a shop or website which sells them.

دستیابی به قطعات جایگزین سخت است»، به این معنی است که یافتن فروشگاه یا وب‌سایتی که آنها را بفروشد دشوار است.

If someone asks you, ‘What is their customer  service like?’, they are not asking you if  

اگر کسی از شما بپرسد «خدمات مشتری او چگونه است؟»، از شما نمی‌پرسد که آیا

you like it or not. ‘What is it like?’ means  ‘tell me about it’ or ‘describe it to me’.  

آن را دوست دارید یا نه. "چگونه است؟" به معنای "درباره آن به من بگویید" یا "آن را برای من توصیف کنید".

If you’re talking about customer service, or  shopping, you’re probably asking whether the  

اگر در مورد خدمات مشتری یا خرید صحبت می‌کنید، احتمالاً می‌پرسید که آیا

other person recommends it or not. It’s like  asking: ‘Is the customer service good or bad?’  

شخص دیگری آن را توصیه می‌کند یا نه. مانند این است که بپرسید: «خدمات مشتری خوب است یا بد؟

It’s not exactly the same, but it's similar.

» دقیقاً یکسان نیست، اما مشابه است.

Finally, if you say that something  is not the best, you’re saying that  

در نهایت، اگر می گویید چیزی بهترین نیست، می گویید

it’s not so bad, but it could be better. As before, there is more language in the  

که آنقدرها هم بد نیست، اما می تواند بهتر باشد. مانند قبل، زبان بیشتری در

dialogue which you might find useful! We won’t  give you every single word and phrase we use.  

گفتگو وجود دارد که ممکن است برای شما مفید باشد! ما هر کلمه و عبارتی را که استفاده می کنیم به شما نمی دهیم.

You should also do your own work to  get the most from these dialogues.

شما همچنین باید کار خود را انجام دهید تا از این دیالوگ‌ها بیشترین بهره را ببرید.

Now, let’s see if you can talk about this topic. 

حالا، بیایید ببینیم آیا می توانید در مورد این موضوع صحبت کنید.

Try to provide a detailed answer, perhaps  using some of the vocabulary you saw before.

سعی کنید با استفاده از برخی از واژگانی که قبلاً دیده‌اید، پاسخ مفصلی ارائه دهید.

For the first question, you could say ‘When  I need to buy electronic products, I usually  

برای اولین سوال، می‌توانید بگویید « وقتی باید محصولات الکترونیکی بخرم، معمولاً

use a website called Banggood. They don’t have  as many of the top brands as Amazon, but the  

از وب‌سایتی به نام Banggood استفاده می‌کنم. آن‌ها به اندازه آمازون برندهای برتر را ندارند، اما

prices are great, and they often have products  that you can’t get hold of anywhere else.’

قیمت‌ها عالی هستند و اغلب محصولاتی دارند که در هیچ جای دیگری نمی‌توانید به آنها دست پیدا کنید.»

For the second question, you could say: ‘The  last time I bought something on Banggood  

برای سؤال دوم، می‌توانید بگویید: « آخرین بار». من چیزی در Banggood خریدم

was about three weeks ago. I couldn’t  find the product on any other website,  

حدود سه هفته پیش بود. من نتوانستم محصول را در هیچ وب‌سایت دیگری پیدا کنم،

and it arrived safe and sound after only  two weeks. I was a very satisfied customer.’ 

و تنها پس از دو هفته سالم و سالم به دستم رسید. من مشتری بسیار راضی بودم.»

Of course, there are many possible answers!  

البته، پاسخ های ممکن زیادی وجود دارد!

Now it’s your turn. Pause the video  and try to answer the questions now.

حالا نوبت شماست ویدیو را موقتاً متوقف کنید و اکنون سعی کنید به سؤالات پاسخ دهید.

How did you get on? Were you  able to express your ideas?

چطور سوار شدی؟ آیا توانستید ایده های خود را بیان کنید؟

Next, you’ll see how to talk about  good online shopping experiences. 

در مرحله بعد، خواهید دید که چگونه درباره تجارب خوب خرید آنلاین صحبت کنید.

This time, you’ll see some key  phrases before you hear the dialogue.  

این بار، قبل از شنیدن دیالوگ، عبارات کلیدی را خواهید دید.

What are the missing words?  Try to find them as you listen. 

کلمات از دست رفته چیست؟ سعی کنید در حین گوش دادن آنها را پیدا کنید.

Pause if you need more time to  read. Ready? Here’s the dialogue. 

اگر برای خواندن به زمان بیشتری نیاز دارید، مکث کنید . آماده؟ دیالوگ اینجاست

Do you find that there are some websites you use  more since you’ve been living outside the UK?

آیا متوجه شده اید که از زمانی که خارج از بریتانیا زندگی می کنید، از وب سایت هایی استفاده می کنید ؟

Yeah - absolutely. One of my favourites is a  website called Moonpig where you can buy greetings  

بله - کاملا. یکی از موارد مورد علاقه من، وب‌سایتی به نام Moonpig است که در آن می‌توانید کارت‌های تبریک بخرید

cards – like birthday cards and Christmas cards –  and have them delivered in the UK. British people  

- مانند کارت‌های تولد و کارت‌های کریسمس - و آنها را در بریتانیا تحویل دهید. مردم بریتانیا

often send greetings cards to friends and  family on their birthdays, or at Christmas,  

اغلب برای دوستان و خانواده‌شان در روز تولدشان، یا در کریسمس، کارت تبریک می‌فرستند

and this can be more difficult to  organise if you’re living overseas.

و اگر در خارج از کشور زندگی می‌کنید، سازماندهی این کار دشوارتر است.

Right. I guess in some countries birthday  cards or Christmas cards are hard to find.

درست. حدس می‌زنم در برخی کشورها کارت‌های تولد یا کارت‌های کریسمس به سختی پیدا می‌شود.

Yes, that’s true, and even if you can get hold  of them, it’s hard to gauge how long they will  

بله، این درست است، و حتی اگر بتوانید آنها را در دست بگیرید، اندازه‌گیری اینکه چقدر طول

take to arrive in the UK. So, some years ago I  got into the habit of ordering cards on Moonpig.  

می‌کشد تا به بریتانیا برسند دشوار است. بنابراین، چند سال پیش عادت کردم که در Moonpig کارت سفارش دهم.

The website is really intuitive,  so it’s easy to find what you need.

وب‌سایت واقعاً شهودی است، بنابراین یافتن آنچه نیاز دارید آسان است.

That’s always a plus. It  sounds good – how does it work?

این همیشه یک امتیاز است. خوب به نظر می رسد - چگونه کار می کند؟

First you choose your card, then you can  personalise it with a photo if you want to – or  

ابتدا کارت خود را انتخاب می‌کنید، سپس در صورت تمایل می‌توانید آن را با یک عکس شخصی کنید - یا

just write your own message. After that you just  confirm the address that you want it sent to.

فقط پیام خود را بنویسید. پس از آن، فقط آدرسی را که می‌خواهید به آن ارسال شود تأیید کنید.

Sounds like a good service. I gave  up on trying to send birthday cards;  

سرویس خوبی به نظر می رسد. از تلاش برای ارسال کارت تولد منصرف شدم.

now I just send people text messages,  but I’ve always felt it’s a little  

اکنون فقط برای مردم پیامک می فرستم، اما همیشه احساس می کردم کمی

lazy. It’s nice to get a real  card in the post, you know?

تنبل است. دریافت یک کارت واقعی در پست خوب است، می دانید؟

Yep – I’m with you. It’s a good service. The cards  are posted in the UK, so they only take a day or  

بله - من با شما هستم. خدمات خوبی است کارت‌ها در بریتانیا پست می‌شوند، بنابراین رسیدن آنها فقط یک یا دو روز طول

two to arrive. It’s straightforward  to use once you get the hang of it,  

می‌کشد. پس از دستیابی به آن، استفاده از آن ساده است،

reasonably-priced and they  haven’t let me down yet! 

قیمت مناسبی دارد و هنوز من را ناامید نکرده‌اند!

Could you find the missing words? Let’s check. Do you know what these mean? 

آیا می توانید کلمات گم شده را پیدا کنید؟ بررسی کنیم. میدونی اینا یعنی چی؟

‘Intuitive’ means easy to understand. If a  website is intuitive, you can find what you need  

"شهودی" به معنای آسان برای درک است. اگر یک وب‌سایت بصری باشد، می‌توانید آنچه را که نیاز دارید پیدا کنید

and do what you want without difficulties,  and without having to think about it too much.

و آنچه را که می‌خواهید بدون مشکل و بدون نیاز به فکر کردن زیاد انجام دهید.

A ‘plus’ is a conversational way  to say ‘advantage’ or ‘benefit’.

«بعلاوه» یک روش مکالمه برای گفتن «منافع» یا «منافع» است.

If you ‘get the hang of something’, you  learn how to do something – or you learn  

اگر «به چیزی دست پیدا کنید»، یاد می‌گیرید که چگونه کاری را انجام دهید - یا یاد می‌گیرید

how to use something. You can say, for example,  ‘It’s easy when you get the hang of it.’

چگونه از چیزی استفاده کنید. برای مثال، می‌توانید بگویید: «وقتی از پس آن بر می‌آیید، آسان است.»

If someone ‘lets you down’, they disappoint you  by not doing what they said they were going to do.  

اگر کسی «تو را ناامید کند»، با انجام ندادن کاری که گفته است قرار است انجام دهد، شما را ناامید می‌کند.

If a website is very reliable, you can  say, for example ‘They never let me down’.

اگر وب‌سایتی بسیار قابل اعتماد است، می‌توانید بگویید، برای مثال «آنها هرگز من را ناامید نمی‌کنند».

What about you? Are you usually a  satisfied customer when you shop online?  

تو چطور؟ آیا معمولاً هنگام خرید آنلاین مشتری راضی هستید؟

Tell us about a positive experience.

از یک تجربه مثبت برای ما بگویید.

Pause the video now and try  to make a few sentences.

اکنون ویدیو را مکث کنید و سعی کنید چند جمله بسازید.

For example, you could say, ‘Most of the time  I enjoy shopping online. I often order birthday  

برای مثال، می‌توانید بگویید: «بیشتر اوقات از خرید آنلاین لذت می‌برم. من اغلب

presents online. Although it’s very convenient,  it makes me a bit nervous because obviously they  

هدایای تولد   را آنلاین سفارش می‌دهم. اگرچه بسیار راحت است، اما من را کمی عصبی می کند زیرا بدیهی است که آنها

need to arrive on the right day. So far, so  good. They haven’t let me down yet! Last year,  

باید در روز مناسب برسند. تا اینجای کار خیلی خوبه. آنها هنوز مرا ناامید نکرده اند! سال گذشته،

I ordered a bunch of flowers for my Mum and I was  worried that they might get damaged. I was very  

یک دسته گل برای مادرم سفارش دادم و نگران بودم که ممکن است آسیب ببینند.

pleased when she told me that they had arrived  safe and sound – and on the 8th of November!’ 

وقتی او به من گفت که آنها سالم و سالم وارد شده‌اند - و در 8 نوامبر - بسیار خوشحال شدم!»

Done? Great! Let’s look at our last point. 

انجام شد؟ عالی! بیایید به آخرین نکته خود نگاه کنیم.

Speaking of being let down, I’ve just had a  really strange experience shopping online.

وقتی صحبت از ناامید شدن شد، من فقط یک تجربه واقعاً عجیب خرید آنلاین داشتم.

Really? What happened?

واقعا؟ چی شد؟

Well, I have an old laptop that I  bought overseas a long time ago.  

خب، من یک لپ‌تاپ قدیمی دارم که مدت‌ها پیش از خارج از کشور خریدم.

Last year, I needed to buy a replacement  battery – and I couldn’t find one anywhere.  

سال گذشته، نیاز به خرید یک باتری جایگزین داشتم - و هیچ جا نتوانستم آن را پیدا کنم.

No one seemed to stock the exact type I needed.

به نظر می‌رسید هیچ‌کس دقیقاً نوع مورد نیاز من را در اختیار نداشت.

Yes – I think the manufacturers do that on  purpose. They just want you to buy a new computer.

بله - فکر می‌کنم تولیدکنندگان عمداً این کار را انجام می‌دهند. آنها فقط از شما می خواهند که یک کامپیوتر جدید بخرید.

Right. Well, I persevered and eventually I  found a company which had the battery – but they  

درست. خوب، من پشتکار کردم و در نهایت شرکتی را پیدا کردم که باتری را داشت - اما آنها

said that it would take two months to deliver it.  I didn’t have any alternatives, so I went for it.

گفتند که تحویل آن دو ماه طول می کشد. من هیچ جایگزینی نداشتم، بنابراین دنبال آن رفتم.

OK, and what happened?

باشه و چی شد؟

Well, first of all the ordering  process was really tricky.  

خب، اول از همه، فرآیند سفارش واقعاً مشکل بود.

The website was so clunky – it looked like it was  made in the 1990s and hadn’t been updated since.

این وب‌سایت بسیار نامرتب بود - به نظر می‌رسید که در دهه 1990 ساخته شده بود و از آن زمان به‌روزرسانی نشده بود.

I hate it when that happens. It’s so annoying!

متنفرم وقتی که اتفاق می افتد. خیلی آزار دهنده است!

Yup, but I was determined!  

بله، اما من مصمم بودم!

So then, I spent about six weeks tracking my  battery as it made its way around the world.  

بنابراین، من حدود شش هفته وقت صرف کردم تا باتری خود را در حالی که در سراسر جهان راه می‌رفت، ردیابی کنم.

It showed that arrived in the country, but  then it disappeared off the radar completely.  

نشان داد که وارد کشور شد، اما سپس به طور کامل از رادار ناپدید شد.

I contacted the company and they had no idea  what had happened, and they sent me a refund.

من با شرکت تماس گرفتم و آن‌ها نمی‌دانستند چه اتفاقی افتاده است و برای من بازپرداخت ارسال کردند.

OK, well that’s something, at least.

خوب، خوب این چیزی است، حداقل.

I was ready to just call it quits, but then, last  week, I received a package from the same website.

من آماده بودم که آن را کنار بگذارم، اما هفته گذشته، بسته‌ای از همان وب‌سایت دریافت کردم.

Don’t tell me… Your battery finally arrived?

به من نگو... بالاخره باتریت رسید؟

Well, not exactly… The  package contained a battery,  

خوب، دقیقاً نه… بسته حاوی یک باتری بود،

but it was for a phone, not for a laptop.  But, it had my name and address, and so on.

اما برای تلفن بود، نه برای لپ‌تاپ. اما اسم و آدرس من و غیره را داشت.

That’s kind of weird, isn’t it? Did they  mix up your order with someone else’s?

این یک جورهایی عجیب است، اینطور نیست؟ آیا آنها سفارش شما را با شخص دیگری قاطی کردند؟

Who knows? Anyhow, I gave up  on them. It’s too much hassle. 

چه کسی می داند؟ به هر حال، من از آنها دست کشیدم. خیلی زحمت داره

Here are some sentences from the  dialogue. Can you fill the gaps? 

در اینجا چند جمله از دیالوگ آمده است. آیا می توانید جای خالی را پر کنید؟

Could you remember? Let’s check. What do these highlighted words mean?  

آیا می توانید به یاد داشته باشید؟ بررسی کنیم. این کلمات برجسته به چه معناست؟

Do you know, or can you guess from the context?  Pause and think about it if you need more time. 

آیا می دانید یا می توانید از روی زمینه حدس بزنید؟ اگر به زمان بیشتری نیاز دارید، مکث کنید و در مورد آن فکر کنید.

‘Stock’ as a verb means to  have something for sale.  

"Stock" به عنوان یک فعل به معنای داشتن چیزی برای فروش است.

You can use it in the verb phrase ‘have something  in stock’. If a shop has something in stock,  

می‌توانید از آن در عبارت فعل «چیزی در انبار دارید» استفاده کنید. اگر مغازه‌ای چیزی در انبار دارد

it’s available and you can buy it. If something  is out of stock, it’s not available right now. 

،  در دسترس است و می‌توانید آن را بخرید. اگر چیزی موجود نیست، در حال حاضر در دسترس نیست.

‘Clunky’ means that something is badly designed  

«Clunky» به این معنی است که چیزی بد طراحی شده است

and difficult to use. If you website is made on  a budget, it’ll probably be clunky. It’s mostly  

و استفاده از آن دشوار است. اگر وب‌سایت شما با بودجه‌ای ساخته شده باشد، احتمالاً بی‌رحم خواهد بود.

used to talk about technology which is  not well-designed or which is out-of-date. 

بیشتر برای صحبت درباره فناوری‌هایی که به خوبی طراحی نشده یا قدیمی هستند، استفاده می‌شود.

‘Call it quits’ means that you’ve been  trying to do something for a while,  

«تلفن کن» به این معنی است که شما برای مدتی سعی کرده‌اید کاری را انجام دهید،

but now you’re giving up and you’re not going  to try any more. After a long, frustrating  

اما اکنون تسلیم می‌شوید و دیگر تلاش نمی‌کنید. پس از یک تجربه طولانی و خسته کننده

customer service experience, you might  decide to just call it quits and go home! 

خدمات مشتری، ممکن است تصمیم بگیرید که آن را کنار بگذارید و به خانه بروید!

Finally, ‘hassle’ is a useful word  to talk about bad customer service.  

در نهایت، «آشفتگی» کلمه مفیدی برای صحبت در مورد خدمات بد به مشتریان است.

Something which is a hassle is both difficult and  annoying. If you describe something as a hassle,  

چیزی که دردسرساز است، هم سخت و هم آزاردهنده است. اگر چیزی را به‌عنوان دردسر توصیف می‌کنید،

you’re suggesting that it doesn’t need  to be this difficult. For example,  

پیشنهاد می‌کنید که لازم نیست اینقدر سخت باشد. به عنوان مثال،

if a website makes you fill out loads of forms  to get a refund or cancel your subscription,  

اگر وب‌سایتی شما را مجبور می‌کند تا فرم‌های زیادی را برای بازپرداخت یا لغو اشتراک خود پر کنید،

you can describe that as a hassle – they’re  making it more difficult than it needs to be.

می‌توانید آن را به عنوان یک دردسر توصیف کنید – آن‌ها کار را دشوارتر از آنچه لازم است می‌کنند.

Now, it’s your turn. Have you ever had  a bad experience with shopping online?  

حالا نوبت شماست آیا تا به حال تجربه بدی با خرید آنلاین داشته اید؟

Tell us what happened.

به ما بگویید چه اتفاقی افتاده است.

When you’re ready, pause the video  and say your answer out loud.  

وقتی آماده شدید، ویدیو را مکث کنید و پاسخ خود را با صدای بلند بگویید.

Or, write your answer down and share your  experience with other students in the comments!

یا، پاسخ خود را یادداشت کنید و تجربه خود را با سایر دانش آموزان در نظرات به اشتراک بگذارید!

That’s it for this lesson. Thanks for watching!

برای این درس همین است. ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!