20 Office Expressions to Describe Your Workplace - Visual Vocabulary

Hi, I’m Katie. Welcome to Oxford Online  English! In this visual vocabulary lesson,  

سلام من کیتی هستم به انگلیسی Oxford Online خوش آمدید ! در این درس واژگان تصویری،

you can learn words and phrases to talk  about offices and describe where you work.

می‌توانید کلمات و عباراتی را یاد بگیرید که درباره دفاتر صحبت کنید و محل کار خود را توصیف کنید.

Before we begin, check out our website: Oxford  Online English dot com. Do you want to see a  

قبل از شروع، وب سایت ما را بررسی کنید: Oxford Online English dot com. آیا می‌خواهید

range of video and listening lessons to improve  your English, all 100% free? We have that!  

طیف وسیعی از درس‌های ویدیویی و شنیداری را برای بهبود زبان انگلیسی خود ببینید، همگی 100٪ رایگان؟ ما آن را داریم!

Do you want to take online classes  with a professional teacher?  

آیا می‌خواهید با یک معلم حرفه‌ای در کلاس‌های آنلاین شرکت کنید؟

We can do that, too! Oxford  Online English dot com.

ما نیز می توانیم آن را انجام دهیم! Oxford English online dot com.

Let’s start by looking at  different types of offices. 

بیایید با بررسی انواع مختلف دفاتر شروع کنیم.

I work in an open plan office.  

من در یک دفتر طرح باز کار می کنم.

It’s light and modern, but it can be quite noisy  sometimes, and it can be hard to focus on my work. 

سبک و مدرن است، اما گاهی اوقات می‌تواند بسیار پر سر و صدا باشد و تمرکز روی کارم سخت باشد.

My office has cubicles. It’s OK but sometimes  

دفتر من اتاقک دارد. اشکالی ندارد، اما گاهی اوقات برایم ناراحت کننده است

I find it depressing that there are  no windows and I can’t see the sky.

که پنجره ای وجود ندارد و نمی توانم آسمان را ببینم.

Is your office open plan? Many modern offices are.  

آیا دفتر شما طرح باز است؟ بسیاری از دفاتر مدرن هستند.

‘Open plan’ means that everything is in one large  space, and there aren’t many separate rooms. 

«طرح باز» به این معنی است که همه چیز در یک فضای بزرگ است و اتاق‌های جداگانه زیادی وجود ندارد.

Many open plan offices have cubicles. Large offices with many cubicles can be called  

بسیاری از دفاتر طرح باز دارای اتاقک هستند. دفاتر بزرگ با

‘cubicle farms’. This has a negative meaning.  If you describe your office as a cubicle farm,  

اطاقک های زیاد را می توان «مزارع اتاقک» نامید. این یک معنای منفی دارد. اگر دفتر خود را به عنوان یک مزرعه اتاقک توصیف می‌کنید،

you’re probably suggesting that  it’s a boring place to work. 

احتمالاً می‌گویید که محلی خسته‌کننده برای کار است.

I work for a start-up, and our office is nice but  

من برای یک استارت آپ کار می کنم، و دفتر ما خوب است، اما

too small. It’s very cramped and there  aren’t enough desks, so we have to hot desk. 

خیلی کوچک است. خیلی تنگ است و میز کافی نیست، بنابراین مجبوریم میز گرم کنیم.

‘Cramped’ is a useful adjective. It  means that you don’t have enough space.  

"Cramped" یک صفت مفید است. به این معنی است که فضای کافی ندارید.

You can use it for many things. For  example, if your kitchen is very small  

شما می توانید از آن برای بسیاری از موارد استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر آشپزخانه شما بسیار کوچک است

and you can’t move around without hitting  things, then you could say it’s cramped.

و نمی‌توانید بدون ضربه زدن به وسایل در اطراف حرکت کنید، می‌توانید بگویید که تنگ است.

What about ‘hot desk’? Do you know  what that means, or can you guess? 

در مورد "میز گرم" چطور؟ آیا می دانید معنای آن چیست یا می توانید حدس بزنید؟

Hot desking is a way to share a workspace. If  you hot desk, you don’t have your own desk.  

میز گرم راهی برای به اشتراک گذاشتن یک فضای کاری است. اگر میز گرم هستید، میز خود را ندارید.

You share a desk with other workers, and you  just take any free desk when you get to work.

یک میز با کارگران دیگر به اشتراک می‌گذارید، و وقتی به سر کار می‌روید، هر میز رایگانی را می‌برید.

Hot desking might be used in companies where  people don’t all work at the same time. If  

میز گرم ممکن است در شرکت‌هایی استفاده شود که همه افراد به طور همزمان کار نمی‌کنند. اگر

employees work at different  hours, they can hot desk:  

کارمندان در ساعات  متفاوتی کار کنند، می‌توانند میز گرم کنند:

as one person leaves, another person  can arrive and use the same workspace. 

با خروج یک نفر، فرد دیگری می‌تواند بیاید و از همان فضای کاری استفاده کند.

After working here for a few years, I got a  promotion and was given my own personal office. 

بعد از چند سال کار در اینجا، ترفیع گرفتم و دفتر شخصی خودم به من داده شد.

In many buildings, having a corner office of your  own is considered the best location, because you  

در بسیاری از ساختمان‌ها، داشتن یک دفتر گوشه از خودتان بهترین مکان در نظر گرفته می‌شود، زیرا شما

have views on two sides. On the other hand,  the words ‘personal office’ just mean that you  

از دو طرف منظره دارید. از سوی دیگر ، کلمه "دفتر شخصی" فقط به این معنی است که شما

don’t share your office with anyone. A personal  office could also be a tiny room with no windows. 

دفتر خود را با کسی به اشتراک نمی گذارید. یک دفتر شخصی نیز می‌تواند یک اتاق کوچک بدون پنجره باشد.

Our company’s quite casual, so  people just wear what they want. 

شرکت ما کاملاً غیررسمی است، بنابراین افراد فقط آن چیزی را که می‌خواهند می‌پوشند.

My company has a strict dress code.  You have to dress smartly at all times. 

شرکت من یک کد لباس سخت دارد. شما باید همیشه هوشمندانه لباس بپوشید.

Does your office have a dress code? Do people in  your office dress more casually, or more smartly? 

آیا دفتر شما کد لباس دارد؟ آیا افراد در دفتر شما غیررسمی‌تر لباس می‌پوشند یا هوشمندانه‌تر؟

You can say ‘dress smartly’ or ‘dress  formally’. The meaning is similar.

می‌توانید بگویید «هوشمندانه بپوش» یا « رسمی بپوش». معنی مشابه است.

What else? Some workplaces might have a  smart casual dress code. ‘Smart casual’ is  

چه چیز دیگری؟ برخی از محل‌های کار ممکن است کد لباس غیررسمی هوشمندانه داشته باشند. «گاهی هوشمند»

in the middle between formal and informal. For  example, for men, it might mean wearing a shirt  

در وسط بین رسمی و غیررسمی قرار دارد. برای مثال، برای مردان، ممکن است به معنای پوشیدن پیراهن

and smart trousers, but not a tie or a full suit. We have a small meeting room in our office.  

و شلوار هوشمند باشد، اما نه کراوات یا کت و شلوار کامل. ما یک اتاق جلسه کوچک در دفترمان داریم.

Sometimes we have bigger meetings, and we  need to rent a larger space somewhere else. 

گاهی اوقات جلسات بزرگتری داریم و باید فضای بزرگتری را در جای دیگری اجاره کنیم.

Many offices have a meeting room.  

بسیاری از دفاتر دارای اتاق جلسه هستند.

What other rooms might you find in  an office? Can you think of three? 

چه اتاق‌های دیگری را می‌توانید در یک دفتر پیدا کنید؟ آیا می توانید به سه مورد فکر کنید؟

Bigger offices might have a conference  room – like a meeting room, but larger.

دفاتر بزرگتر ممکن است یک اتاق کنفرانس داشته باشند - مانند یک اتاق جلسه، اما بزرگتر.

You might have a copy room, for making  photocopies or printing documents.  

ممکن است یک اتاق کپی برای تهیه فتوکپی یا چاپ اسناد داشته باشید.

You might have a staff room or a break  room, for employees to eat and relax.

ممکن است یک اتاق کارکنان یا یک اتاق استراحت داشته باشید تا کارمندان غذا بخورند و استراحت کنند.

An office could have an IT room or a  server room, with computer equipment. 

یک دفتر می‌تواند یک اتاق فناوری اطلاعات یا یک اتاق سرور با تجهیزات کامپیوتری داشته باشد.

We have a copy room with a photocopier  

ما یک اتاق کپی با دستگاه فتوکپی

and a heavy-duty printer. The copier tends  to break a lot, or the paper gets jammed. 

و یک چاپگر سنگین داریم. دستگاه کپی تمایل زیادی به شکستن دارد یا کاغذ گیر می کند.

‘Heavy-duty’ describes something that can do  a large amount of work reliably. You can use  

«وظیفه سنگین» چیزی را توصیف می‌کند که می‌تواند مقدار زیادی کار را به‌طور قابل اعتماد انجام دهد. می‌توانید از

it for other things, too. For example, if you  work in construction, you might need heavy-duty  

آن برای چیزهای دیگر نیز استفاده کنید. برای مثال، اگر در ساختمان‌سازی کار می‌کنید، ممکن است به چکمه‌های سنگین نیاز داشته باشید

boots – tough boots that can protect your feet. Do you often have problems with printers or  

- چکمه‌های محکمی که می‌توانند از پاهای شما محافظت کنند. آیا اغلب

photocopiers at work? These machines are notorious  for being unreliable. A common problem is a paper  

در محل کار با چاپگرها یا فتوکپی ها مشکل دارید؟ این ماشین‌ها به دلیل غیرقابل اعتماد بودن بدنام هستند. یک مشکل رایج، گیر کردن کاغذ است

jam – the paper gets stuck inside the machine,  and you have to open it up to try to get it out. 

- کاغذ در داخل دستگاه گیر می کند، و باید آن را باز کنید تا بیرون بیاورید.

Our office still relies on paper  records for many things, so everyone  

دفتر ما هنوز برای خیلی چیزها به سوابق کاغذی متکی است، بنابراین

has to know how our filing system works. If your office still keeps paper records,  

همه باید بدانند سیستم پرونده ما چگونه کار می کند. اگر دفتر شما همچنان سوابق کاغذی را نگه می‌دارد

you might use filing cabinets to keep files and records organised. 

، ممکن است از کمدهای بایگانی برای مرتب نگه داشتن پرونده‌ها و سوابق استفاده کنید.

Our company decided to go one hundred per cent  paperless recently, so all records are digital. 

شرکت ما اخیراً تصمیم گرفت صد در صد بدون کاغذ کار کند، بنابراین همه رکوردها دیجیتال هستند.

On the other hand, many companies  are trying to use less paper,  

از سوی دیگر، بسیاری از شرکت‌ها به دلایل زیست‌محیطی یا بودجه سعی می‌کنند از کاغذ کمتری استفاده

for environmental or budget reasons. If  your company doesn’t use paper for anything,  

کنند. اگر شرکت شما از کاغذ برای کاری استفاده نمی‌کند،

you can say that you work in a paperless office. 

می‌توانید بگویید که در یک دفتر بدون کاغذ کار می‌کنید.

Our office has a lot of security.  Most internal doors are kept locked  

دفتر ما امنیت زیادی دارد. بیشتر درهای داخلی قفل هستند

and you need a swipe card to open them. Cameras monitor all areas of the office.  

و برای باز کردن آنها به یک کارت تند کشیدن نیاز دارید. دوربین ها تمام قسمت های دفتر را کنترل می کنند.

Staff don’t like it, because they feel  they’re being watched all the time. 

کارکنان آن را دوست ندارند، زیرا احساس می‌کنند همیشه تحت نظر هستند.

If your office has a lot of security  measures, like card-locked doors,  

اگر دفتر شما دارای تدابیر امنیتی زیادی است ، مانند درهای دارای کارت،

CCTV cameras or security guards, then you  can say your company has *tight* security.

دوربین‌های مداربسته یا نگهبانان، می‌توانید بگویید که شرکت شما دارای *امنیت شدید* است.

Another useful word is ‘surveillance’.  Many security measures, like cameras,  

کلمه مفید دیگر "نظارت" است. بسیاری از اقدامات امنیتی، مانند دوربین‌ها،

might be used to track employees, and  see where they go and what they do.  

ممکن است برای ردیابی کارمندان، و دیدن اینکه کجا می‌روند و چه می‌کنند، استفاده شود.

This is an example of surveillance – devices  or rules designed to monitor employees.

این نمونه‌ای از نظارت است - دستگاه‌ها یا قوانینی که برای نظارت بر کارمندان طراحی شده‌اند.

What about your office? Can you describe  your workplace? Put your description in the  

در مورد دفتر شما چطور؟ می‌توانید محل کارتان را توضیح دهید؟ توضیحات خود را در

comments, and try to use some of the  language you’ve seen in this lesson.

نظرات قرار دهید و سعی کنید از زبانی که در این درس دیده اید استفاده کنید.

That’s all. Thanks for watching!

این همه است. ممنون از ملاحظه تان!