How to Talk About Illness and Medicine in English

Hi, I’m Oli.

سلام من اولی هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to talk about illness, medicine and healthcare in

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه در مورد بیماری، دارو و مراقبت های بهداشتی به

English.

زبان انگلیسی صحبت کنید.

You’ll learn how to deal with a visit to the doctor’s office, how to talk about different

شما یاد خواهید گرفت که چگونه با مراجعه به مطب پزشک رفتار کنید، چگونه در مورد

healthcare systems, how to talk about going to hospital, and more.

سیستم های مختلف مراقبت های بهداشتی صحبت کنید، چگونه در مورد رفتن به بیمارستان صحبت کنید، و موارد دیگر.

First, don’t forget to check out our website: Oxford Online English dot com.

ابتدا، فراموش نکنید که وب سایت ما را بررسی کنید: Oxford Online English dot com.

You can study English with our free lessons, including videos, listening lessons, and quizzes.

می‌توانید با درس‌های رایگان ما، از جمله فیلم‌ها، درس‌های گوش دادن، و آزمون‌ها، انگلیسی بخوانید.

If you’re looking for online English classes, you can choose from one of our many professional

اگر به دنبال کلاس‌های آنلاین انگلیسی هستید، می‌توانید یکی از معلمان حرفه‌ای ما را انتخاب کنید

teachers.

.

Take a look: Oxford Online English dot com.

نگاهی بیندازید: Oxford Online English dot com.

Let’s start by looking at language you can use if you need to see a doctor.

بیایید با نگاهی به زبانی که در صورت نیاز به مراجعه به پزشک از آن استفاده کنید، شروع کنیم.

So, what can I do for you today?

بنابراین، امروز چه کاری می توانم برای شما انجام دهم؟

Well, I’ve been having these headaches, just behind my eyes.

خوب، من این سردردها را داشتم، درست پشت چشمانم.

How long have you been having them?

چند وقت است که آنها را مصرف می کنید؟

For about a week now.

الان حدود یک هفته است.

They aren’t constant—they come and go, but they’re really painful.

آنها ثابت نیستند - می آیند و می روند، اما واقعا دردناک هستند.

Do you have a fever?

آیا تب دارید؟

No, I don’t think so.

نه، من اینطور فکر نمی کنم.

Any respiratory symptoms?

علائم تنفسی وجود دارد؟

How do you mean?

منظورت چیست؟

For example, do you have a blocked nose, a sore throat, a cough, or anything like that?

به عنوان مثال، آیا شما دچار انسداد بینی، گلو درد، سرفه یا هر چیز دیگری هستید؟

No, nothing like that.

نه، چنین چیزی نیست.

Is this the first time you’ve had a problem like this?

آیا این اولین بار است که با چنین مشکلی روبرو می شوید؟

As far as I can remember, yeah.

تا جایی که یادم می آید، بله.

OK, please sit on the bed over here.

باشه، لطفا اینجا روی تخت بنشین.

I need to check your pulse and blood pressure.

باید نبض و فشار خونت رو چک کنم

I’ll also need to check your lymph nodes to see if they’re swollen.

من همچنین باید غدد لنفاوی شما را بررسی کنم تا ببینم متورم شده اند یا خیر.

In the dialogue, the doctor asked many questions.

در گفتگو، دکتر سؤالات زیادی پرسید.

Can you remember any?

آیا می توانید هر کدام را به خاطر بسپارید؟

Typically, the doctor will ask about your symptoms, your medical history, and about

به طور معمول، پزشک در مورد علائم، سابقه پزشکی شما و

medication which you’re taking.

داروهایی که مصرف می کنید می پرسد.

To ask about your symptoms, the doctor might ask ‘Do you have a fever?’

برای پرسیدن علائم شما، پزشک ممکن است بپرسد «آیا تب دارید؟»

‘Do you have a cough?’

«آیا سرفه دارید؟»

‘Do you have a sore throat?’

«آیا گلودرد دارید؟

The doctor might ask more questions about a specific symptom.

» ممکن است پزشک درباره یک علامت خاص سؤالات بیشتری بپرسد.

For example: ‘How long have you been feeling like this?’

به عنوان مثال: "چه مدت است که چنین احساسی دارید؟"

‘Is this the first time you’ve had a problem like this?’

"این اولین بار است که چنین مشکلی دارید؟" "

‘How severe is the pain?’

درد چقدر شدید است؟"

If you’re describing your symptoms, it’s common to use the present perfect tense, especially

اگر علائم خود را توصیف می کنید، استفاده از آن رایج است. زمان حال کامل، به خصوص

for a problem that appears repeatedly.

برای مشکلی که به طور مکرر ظاهر می شود.

For example: ‘I’ve been having really bad headaches.’

برای مثال: « سردردهای خیلی بدی

‘I’ve been having some stomach problems.’

داشتم.» «مشکلات معده داشتم.» «

‘I’ve been having a lot of problems getting to sleep.’

مشکلات زیادی برای خوابیدن داشتم.»

You could also add a time period, as in: ‘I’ve had this cough for a week now.’

همچنین می‌توانید یک بازه زمانی اضافه کنید. : «من یک هفته است که این سرفه را دارم.»

To describe more stable symptoms, use the present simple tense.

برای توصیف علائم پایدارتر، از زمان حال ساده استفاده کنید.

For example: ‘I have a swelling in my right knee.’

به عنوان مثال: «من یک تورم در زانوی راستم دارم .»

‘I have this rash on my arm.’

«من این بثورات را روی بازویم دارم.»

After you describe your symptoms, the doctor might do some basic checks on you.

پس از اینکه علائم خود را توضیح دادید، پزشک ممکن است برخی از بررسی‌های اولیه را روی شما انجام دهد.

For example, he or she might want to take your pulse check your blood pressure

به عنوان مثال، او ممکن است بخواهد نبض شما را اندازه گیری کند و فشار خون شما را بررسی کند

or listen to your heartbeat or breathing using a stethoscope.

یا با استفاده از گوشی پزشکی به ضربان قلب یا تنفس شما گوش دهد .

Next, the doctor will suggest further treatment, and possibly prescribe medicine for you to

در مرحله بعد، پزشک درمان بیشتر را پیشنهاد می کند و احتمالاً دارویی را برای شما تجویز می

take.

کند.

Are you taking any medication currently?

آیا در حال حاضر دارویی مصرف می کنید؟

No, nothing.

نه هیچ چیز. نه چیزی نیست.

Any allergies?

آلرژی وجود دارد؟

No.

نه.

I’m going to prescribe you some painkillers.

من برای شما مسکن تجویز می کنم.

Take one as soon as you feel your headaches starting.

به محض اینکه احساس کردید سردرد شما شروع شده است، یکی از آنها را مصرف کنید .

If you’re still in pain after an hour, take a second one.

اگر بعد از یک ساعت همچنان درد دارید ، دومی را مصرف کنید.

Don’t take more than two pills in four hours, or more than six pills in a 24-hour period.

بیش از دو قرص در چهار ساعت یا بیش از شش قرص در یک دوره 24 ساعته مصرف نکنید.

OK…

خوب…

Also, don’t drink alcohol or take any other anti-inflammatories while you’re taking

همچنین، در حین مصرف الکل یا سایر داروهای ضد التهابی مصرف نکنید

these.

.

Can’t you do some more tests?

نمی توانید چند آزمایش دیگر انجام دهید؟

What if it’s something more serious?

اگر چیز جدی تری باشد چه؟

If you’re still having the same problem in two weeks, then we’ll need to investigate

اگر تا دو هفته دیگر همچنان همان مشکل را دارید، باید بیشتر بررسی کنیم

further.

.

These things often clear up by themselves.

این موارد اغلب به خودی خود روشن می شوند.

You should also make sure you get enough sleep, stay hydrated, and avoid stress if possible.

همچنین باید مطمئن شوید که به اندازه کافی بخوابید ، هیدراته بمانید و در صورت امکان از استرس دوری کنید.

Do I have to pay for the prescription?

آیا باید هزینه نسخه را پرداخت کنم؟

You pay a seven-pound prescription fee.

شما هزینه نسخه هفت پوندی را پرداخت می کنید.

I’m giving you enough pills to last four weeks, so you should have enough.

من به شما قرص های کافی برای دوام چهار هفته می دهم، بنابراین باید به اندازه کافی مصرف کنید.

Can I take it to any chemist’s?

آیا می توانم آن را به هر شیمیدانی ببرم؟

Yes, of course.

بله حتما.

There’s a pharmacy in the supermarket around the corner.

در گوشه سوپر مارکت داروخانه ای وجود دارد.

You could get your medicine there.

شما می توانید داروهای خود را از آنجا تهیه کنید.

OK, I’ll do that.

باشه، این کار رو میکنم

Thank you.

متشکرم.

Doctors can prescribe you medicine or other treatments.

پزشکان می توانند برای شما دارو یا درمان های دیگر تجویز کنند.

They do this by writing what you need on a piece of paper—a prescription.

آنها این کار را با نوشتن آنچه شما نیاز دارید روی یک تکه کاغذ انجام می دهند - یک نسخه.

‘Prescribe’ is the verb, and ‘prescription’ is the noun.

"تجویز" فعل است و "نسخه " اسم است.

You can also use the noun ‘prescription’ to refer to the medicine which a doctor prescribes

همچنین می توانید از اسم "نسخه" برای اشاره به دارویی که پزشک

for you.

برای شما تجویز می کند استفاده کنید.

For example, you could say: ‘The doctor prescribed antihistamines, but they didn’t

به عنوان مثال، می توانید بگویید: "دکتر آنتی هیستامین تجویز کرد، اما آنها کمکی نکردند

help.’

.

‘I lost my prescription, so I’ll have to call the doctor and see if she can send

"

me a replacement.’

Antihistamines are often taken by people who have allergies.

توسط افرادی که آلرژی دارند مصرف شود.

In the dialogue, do you remember what kind of medicine the doctor prescribed?

در دیالوگ یادتان هست که دکتر چه دارویی تجویز کرده است؟

She prescribed painkillers.

او داروهای مسکن تجویز کرد.

Common painkillers are paracetamol and ibuprofen.

مسکن های رایج پاراستامول و ایبوپروفن هستند.

Painkillers may also be anti-inflammatories—they reduce fever and swelling.

مسکن ها همچنین ممکن است ضد التهاب باشند - تب و تورم را کاهش می دهند.

After you have your prescription, you can collect your medicine from a pharmacy—also

پس از دریافت نسخه، می‌توانید داروی خود را از داروخانه جمع‌آوری کنید -

called a chemist’s in UK English, although both words are used.

که در انگلیسی بریتانیا شیمیدان نیز نامیده می‌شود، اگرچه هر دو کلمه استفاده می‌شوند.

The doctor or pharmacist might also give you advice on how to take your medicine.

همچنین ممکن است پزشک یا داروساز در مورد نحوه مصرف دارو به شما توصیه کند.

For example: ‘Take one pill every twelve hours.’

به عنوان مثال: «هر دوازده ساعت یک قرص بخورید .» «

‘Make sure you take the pills with food.’

مطمئن شوید که قرص‌ها را همراه غذا می‌خورید.» «

‘Avoid alcohol while you’re taking these, or they might not be as effective.’

در حین مصرف این قرص‌ها از مصرف الکل خودداری کنید، در غیر این صورت ممکن است به اندازه کافی مؤثر نباشند.»

Finally, the doctor might also give you some more general advice.

در نهایت، پزشک ممکن است به شما نیز بدهد. چند توصیه کلی تر

In the dialogue, the doctor mentioned three things.

در گفت و گو، دکتر به سه نکته اشاره کرد .

Do you remember them?

آیا آنها را به خاطر می آورید؟

I said ‘You should also make sure you get enough sleep, stay hydrated, and avoid

گفتم: «همچنین باید مطمئن شوید که به اندازه کافی بخوابید، هیدراته بمانید، و در

stress if possible.’

صورت امکان از استرس دوری کنید.»

Last question for this section: what happens if you don’t stay hydrated?

آخرین سوال برای این بخش: اگر هیدراته نشوید چه اتفاقی می‌افتد؟

If you don’t stay hydrated by drinking enough fluids, you’ll get dehydrated.

اگر با نوشیدن مایعات کافی هیدراته نشوید ، دچار کم آبی می شوید.

Next, let’s look at language to use if you aren’t sure where to go or how to get medical

در مرحله بعد، اجازه دهید اگر مطمئن نیستید به کجا بروید یا چگونه از کمک پزشکی استفاده کنید، به زبانی که باید استفاده کنید نگاه کنیم

help.

.

So, weird question, but what do I do if I need to see a doctor?

بنابراین، سوال عجیبی است، اما اگر نیاز به مراجعه به پزشک داشته باشم چه کار کنم؟

I’ve never been to hospital or anything here, and I have no idea how it works.

من هرگز به بیمارستان یا هیچ چیز اینجا نرفته ام ، و نمی دانم چگونه کار می کند.

You have insurance?

بیمه داری؟

No.

نه

No?

نه؟

Anyway, what’s wrong with you?

به هر حال شما چه مشکلی دارید؟

Nothing much.

هیچ چیز زیادی.

I have this swelling in my wrist, and it’s a little uncomfortable to move it.

من این تورم را در مچ دستم دارم و حرکت دادن آن کمی ناراحت کننده است.

I’d just like to get it checked out.

من فقط می خواهم آن را بررسی کنم.

Well, you could go to a public hospital.

خوب، شما می توانید به یک بیمارستان دولتی بروید.

I think as a resident you’re entitled to free public healthcare, but even if you have

من فکر می‌کنم به عنوان یک مقیم شما حق دریافت مراقبت‌های بهداشتی عمومی رایگان را دارید، اما حتی اگر مجبور

to pay, it won’t be much.

به پرداخت باشید، این هزینه زیاد نخواهد بود.

You might have to wait for a long time, though.

با این حال، ممکن است مجبور شوید برای مدت طولانی صبر کنید.

You mean, you have to wait to see a doctor?

یعنی باید منتظر بمونی تا دکتر ببینی؟

Yes, that too, but I meant that after you see a doctor, it might be a long time before

بله، آن هم، اما منظورم این بود که بعد از مراجعه به پزشک، ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا

you get any treatment.

شما هر گونه درمانی را دریافت کنید.

From what I hear, the public health system is really overstretched at the moment, and

طبق آنچه من می شنوم، سیستم بهداشت عمومی در حال حاضر واقعاً بیش از حد تحت فشار است و

people have to wait weeks or months for treatment.

مردم باید هفته ها یا ماه ها برای درمان صبر کنند.

So, you have private health insurance?

پس بیمه درمانی خصوصی دارید؟

Yeah, most people do.

بله، اکثر مردم این کار را می کنند.

You could also go to a private clinic, or just go to a GP and let him or her refer you

همچنین می توانید به یک کلینیک خصوصی بروید یا فقط به یک پزشک عمومی بروید و در صورت نیاز به درمان بیشتر به او اجازه دهید شما را

to the right specialist if you need further treatment.

به متخصص مناسب ارجاع دهد .

Would that be very expensive?

آیا این بسیار گران خواهد بود؟

A GP appointment normally costs about 40 or 50 Euros.

یک وقت پزشک عمومی معمولاً حدود 40 یا 50 یورو هزینه دارد. بدیهی است که

For further treatment, it depends what you need, obviously.

برای درمان بیشتر، به آنچه نیاز دارید بستگی دارد .

Of course, if you’re uninsured, it’ll be more expensive, but it’s not likely to

البته، اگر بیمه نباشید، گران‌تر خواهد بود، اما

be ridiculous.

احتمالاً مضحک نیست.

Maybe I’ll do that, then.

شاید من این کار را انجام دهم.

I’d prefer to get it looked at sooner.

ترجیح میدم زودتر نگاهش کنم

Can you recommend anyone?

آیا می توانید کسی را توصیه کنید؟

I can give you the details for my GP.

من می توانم جزئیات مربوط به پزشک عمومی را به شما بدهم.

There’s also a website I can show you where you can find a doctor closer to where you

همچنین یک وب‌سایت وجود دارد که می‌توانم به شما نشان دهم، در صورت تمایل، می‌توانید در آن پزشک نزدیک‌تر به محل

live, if you like.

زندگی خود پیدا کنید.

That sounds great.

به نظر عالی میاد.

Thanks.

با تشکر.

In your country, if you need to see a doctor, what do you do first?

در کشور شما، اگر نیاز به مراجعه به پزشک دارید، ابتدا چه کاری انجام می دهید؟

Can you go directly to a hospital, or do you need to go to a GP or smaller clinic first?

آیا می توانید مستقیماً به بیمارستان بروید یا باید ابتدا به یک پزشک عمومی یا کلینیک کوچکتر بروید؟

Let’s take the UK as an example.

بیایید انگلستان را به عنوان مثال در نظر بگیریم.

Most people in the UK use public healthcare, which is almost completely free.

اکثر مردم در بریتانیا از مراقبت های بهداشتی عمومی استفاده می کنند که تقریباً کاملاً رایگان است.

Some people choose to buy private insurance, which can give you more choice about where

برخی از افراد خرید بیمه خصوصی را انتخاب می‌کنند، که می‌تواند انتخاب بیشتری در مورد مکان

and when you get treatment.

و زمان درمان به شما بدهد.

If you’re using public healthcare, you’ll generally register with a GP.

اگر از مراقبت های بهداشتی عمومی استفاده می کنید، معمولاً با یک پزشک عمومی ثبت نام می کنید.

‘GP’ stands for ‘general practitioner’, meaning a doctor who doesn’t specialise

"GP" مخفف "پزشک عمومی" است، به معنای پزشکی که

in one area.

در یک زمینه تخصص ندارد.

GPs mostly work in small clinics, not in hospitals.

پزشکان عمومی بیشتر در کلینیک های کوچک کار می کنند، نه در بیمارستان ها.

If you have a problem, you’ll go to your GP first.

اگر مشکلی دارید، ابتدا به پزشک عمومی خود مراجعه خواهید کرد .

Your GP will then help you to arrange further treatment if you need it.

در صورت نیاز، پزشک عمومی به شما کمک می کند تا درمان بیشتری را ترتیب دهید.

For example, your GP might refer you to a specialist if you need more targeted treatment.

برای مثال، در صورت نیاز به درمان هدفمندتر، ممکن است پزشک عمومی شما را به یک متخصص ارجاع دهد .

In other countries, most people have healthcare insurance.

در کشورهای دیگر، اکثر مردم بیمه خدمات درمانی دارند.

In some places, healthcare can be very expensive if you’re uninsured.

در برخی مکان ها، اگر بیمه نباشید، مراقبت های بهداشتی می تواند بسیار گران باشد.

What about in your country?

در کشور شما چطور؟

Look at three questions:

به سه سوال نگاه کنید:

One: do most people use public healthcare, or is it more usual to buy private health

یک: آیا اکثر مردم از مراقبت های بهداشتی عمومی استفاده می کنند یا خرید بیمه درمانی خصوصی معمول تر است

insurance?

؟

Two: is public healthcare high-quality and reliable?

دو: آیا مراقبت های بهداشتی عمومی با کیفیت و قابل اعتماد است؟

Why or why not?

چرا و چرا نه؟

Three: are all residents entitled to free public healthcare, or are there restrictions?

سه: آیا همه ساکنان از خدمات بهداشتی عمومی رایگان برخوردارند یا محدودیت هایی وجود دارد؟

Could you answer these questions?

آیا می توانید به این سوالات پاسخ دهید؟

Try it!

آن را امتحان کنید!

Say an answer out loud, or write it down.

پاسخی را با صدای بلند بگویید یا یادداشت کنید.

Or, do both!

یا، هر دو را انجام دهید!

Remember that you might need to repeat and practise your answer several times, so that

به یاد داشته باشید که ممکن است لازم باشد پاسخ خود را چندین بار تکرار و تمرین کنید

it is fluent and clear.

تا روان و واضح باشد.

Did you do it?

آیا شما آن را انجام دادید؟

If so, feel free to share your answers with other learners in the comments.

اگر چنین است، می توانید پاسخ های خود را با سایر زبان آموزان در نظرات به اشتراک بگذارید.

Let’s move on.

بیایید ادامه دهیم.

What happens if you have a more serious health issue, and you need to stay in hospital?

اگر مشکل سلامتی جدی تری داشته باشید و باید در بیمارستان بمانید چه اتفاقی می افتد؟

Have you heard about what happened to Louis?

آیا در مورد اتفاقی که برای لویی افتاد شنیده اید؟

No, what?

نه، چی؟

He went to the doctor’s for a routine check-up, and they discovered he had a major cardiac

او برای معاینه معمول به پزشک مراجعه کرد و آنها متوجه شدند که او یک مشکل قلبی بزرگ

problem.

دارد.

They sent him to A&E right away; they wouldn’t let him go home even for an hour.

بلافاصله او را به A&E فرستادند. حتی یک ساعت هم اجازه ندادند به خانه برود.

Then, he had surgery the same day.

سپس در همان روز تحت عمل جراحی قرار گرفت.

No way!

به هیچ وجه!

I saw him on Tuesday.

سه شنبه دیدمش

He looked absolutely fine.

او کاملاً خوب به نظر می رسید.

Yeah, I was shocked, too.

آره منم شوکه شدم

Anyway, we should go and see him, don’t you think?

به هر حال باید بریم ببینیمش، فکر نمی کنی؟

He would probably appreciate some company.

او احتمالاً از یک شرکت قدردانی می کند.

Sure…

مطمئنا

How long are they keeping him in?

... تا کی او را نگه می دارند؟

From what I heard, they want to monitor him for a few days, and then he can go home.

با شنیدن من می خواهند چند روزی او را زیر نظر بگیرند و بعد بتواند به خانه برود.

So, when can we go?

خب کی می تونیم بریم؟

Do they have set visiting hours?

آیا آنها ساعت بازدید را تعیین کرده اند؟

Yeah, it’s in the afternoon some time.

آره یه وقت بعد از ظهره

I can check on their website.

میتونم تو سایتشون چک کنم

Let me check with his wife, too, because I’m sure she’ll be spending time there, and

اجازه دهید با همسرش هم چک کنم، زیرا مطمئن هستم که او در آنجا وقت می‌گذراند و

I think there’s a two-visitor maximum.

فکر می‌کنم حداکثر دو بازدیدکننده وجود دارد.

I hope he’s alright.

امیدوارم حالش خوب باشه

I’ve never had an operation or had to stay overnight in hospital, but I imagine it’s

من هرگز عمل نکرده‌ام یا مجبور نبودم یک شب در بیمارستان بمانم، اما تصور می‌کنم

fairly miserable.

نسبتاً بد است.

Yup, you’re not wrong.

بله، شما اشتباه نمی کنید.

Hopefully he’ll be discharged soon.

انشالله به زودی مرخص بشه

We should take him some fruit or something nice to eat.

باید برایش میوه یا چیز خوبی برای خوردن ببریم.

Can we do that?

آیا می توانیم این کار را انجام دهیم؟

I think so, but I’ll check to be sure.

فکر می کنم اینطور است، اما برای اطمینان بررسی می کنم.

Look at a sentence from the dialogue: ‘They sent him to A&E right away.’

به یک جمله از دیالوگ نگاه کنید: " آنها او را بلافاصله به A&E فرستادند."

Do you know what ‘A&E’ means?

آیا می دانید "A&E" یعنی چه؟

A&E stands for ‘accident and emergency’.

A&E مخفف "حادثه و اضطرار" است.

It’s the hospital department where you go if you have a serious medical issue.

این بخش بیمارستان است که اگر مشکل پزشکی جدی دارید به آنجا می روید .

In American English it’s commonly called ‘ER’—‘emergency room’.

در انگلیسی آمریکایی معمولاً به آن "ER" - "اطاق اضطراری" می گویند.

Let’s look at four more sentences from the dialogue.

بیایید به چهار جمله دیگر از دیالوگ نگاه کنیم.

In each sentence, there’s a word missing.

در هر جمله، یک کلمه از دست رفته است.

Can you remember the missing words?

آیا می توانید کلمات گم شده را به خاطر بسپارید؟

If not, you can also go back and review the dialogue to find them, if you want!

اگر نه، می‌توانید به عقب برگردید و در صورت تمایل، دیالوگ‌ها را مرور کنید تا آنها را پیدا کنید!

Did you find the missing words?

آیا کلمات گم شده را پیدا کردید؟

Let’s look.

بیایید نگاه کنیم.

‘How long are they keeping him in?’

«چه مدت او را در بیمارستان نگه می‌دارند؟»

means ‘How long will he have to stay in hospital?’

یعنی «تا چه مدت باید در بیمارستان بماند؟»

‘They’ here refers to the hospital staff.

«آنها» در اینجا به کارکنان بیمارستان اشاره دارد.

Hospitals have visiting hours, when you can go and spend time with your friends and relatives

بیمارستان ها ساعات ویزیت دارند، زمانی که می توانید بروید و با دوستان و اقوام خود

who are staying there.

که در آنجا اقامت دارند وقت بگذرانید.

Even if you need to go to hospital, you might be an outpatient, meaning that you go to hospital,

حتی اگر نیاز به رفتن به بیمارستان داشته باشید، ممکن است سرپایی باشید، به این معنی که به بیمارستان بروید،

do what you need, and then go home again.

کارهایی را که نیاز دارید انجام دهید و سپس دوباره به خانه بروید.

The opposite is ‘inpatient’, meaning that you need to stay overnight.

برعکس «بیماری» است، به این معنی که شما باید یک شب بمانید.

When you’re ready to leave hospital and go home, they discharge you.

وقتی آماده ترك بیمارستان و رفتن به خانه هستید، شما را مرخص می كنند.

You can discharge yourself earlier, but your doctors might try to persuade you to stay

شما می توانید زودتر خود را مرخص کنید، اما ممکن است پزشکان شما را متقاعد کنند که مدت بیشتری بمانید

longer.

.

Now, let’s look at our final section: recovering from a health problem.

اکنون، بیایید به بخش پایانی خود نگاه کنیم: بهبودی از یک مشکل سلامتی.

So, how are you feeling?

خوب، چه احساسی دارید؟

Quite fragile, to be honest.

صادقانه بگویم، بسیار شکننده است.

I mean, I feel better than I did, but it’s a long process.

منظورم این است که احساس بهتری نسبت به خودم دارم، اما این یک روند طولانی است.

Well, that’s to be expected.

خوب، این قابل انتظار است.

You had a major operation.

شما یک عمل جراحی بزرگ انجام دادید.

How long do they say it’ll take to recover?

آنها می گویند چقدر طول می کشد تا بهبود یابد؟

They don’t give exact answers to things like that.

آنها پاسخ دقیقی به چنین چیزهایی نمی دهند.

I guess every case is different, but they said I should be back to normal in around

حدس می‌زنم هر موردی متفاوت باشد، اما آنها گفتند که باید حدود سه ماه دیگر به حالت عادی برگردم

three months.

.

Three months?!

سه ماه؟!

Obviously I won’t be like this for three months, or at least I hope not.

واضح است که من تا سه ماه اینطور نخواهم بود ، یا حداقل امیدوارم نباشم.

I get tired so easily right now.

الان خیلی راحت خسته میشم

They told me I should get some strength back in a couple of weeks.

آنها به من گفتند که تا چند هفته دیگر باید مقداری نیرو برگردانم.

Do you have to go back in for any more tests?

آیا برای آزمایشات دیگر باید دوباره برگردید؟

I have to go tomorrow to get the incision cleaned and dressed.

من باید فردا برم تا برش را تمیز کنم و پانسمان کنم.

It’s a big wound, so that’ll take a while to heal just by itself.

این یک زخم بزرگ است، بنابراین مدتی طول می کشد تا به خودی خود بهبود یابد.

Apart from that, I think I have to go back in a month or so for an ECG.

جدا از این، فکر می کنم یک ماه یا بیشتر باید برای ECG برگردم.

Maybe there’s more, but I’m not focusing on that right now.

شاید موارد بیشتری وجود داشته باشد، اما من در حال حاضر روی آن تمرکز نمی کنم.

One day at a time!

یک روز در یک زمان!

Do you need any help with anything?

آیا در مورد چیزی به کمک نیاز دارید؟

Please ask if you do.

لطفاً بپرسید که آیا دارید.

I’d love to help if I can.

اگر بتوانم دوست دارم کمک کنم.

That’s kind of you!

این نشانه محبت شماست!

If you want, you could take me for a walk.

اگه بخوای میتونی منو یه قدم بزنی

I’m not supposed to go outside by myself, but it’s nice to get some fresh air.

قرار نیست خودم بیرون بروم، اما هوای تازه خوب است.

I start going crazy if I’m just stuck in bed or at home all day.

اگر تمام روز در رختخواب یا خانه گیر کرده باشم، شروع به دیوانه شدن می کنم .

Sure, how about tomorrow?

حتما فردا چطور؟

That would be great!

این عالی خواهد بود!

Come by any time.

هر وقت خواستی بیا

Let’s look at some language you heard in the dialogue.

بیایید به زبانی که در گفتگو شنیده اید نگاه کنیم.

Do you remember how this language was used?

یادتان هست چگونه از این زبان استفاده می شد؟

Could you explain what these sentences mean?

ممکن است توضیح دهید که این جملات به چه معنا هستند؟

Remember, you can pause the video to think, or go back and review the dialogue if you

به خاطر داشته باشید، می‌توانید ویدیو را برای فکر کردن موقتاً متوقف کنید، یا در صورت نیاز، به عقب برگردید و گفتگو را مرور کنید

need to.

.

‘Fragile’ is similar to weak.

«شکننده» شبیه ضعیف است.

It’s often used to describe things which break easily, like china plates or things

اغلب برای توصیف چیزهایی که به راحتی می شکنند، مانند بشقاب های چینی یا چیزهای

made of glass.

ساخته شده از شیشه استفاده می شود.

If you’re feeling fragile, you feel weak and ill.

اگر احساس شکنندگی می کنید، احساس ضعف و بیماری می کنید.

If you’re recovering from a serious illness or an operation, you’ll need to get your

اگر در حال بهبودی از یک بیماری جدی یا یک عمل جراحی هستید، باید قدرت خود را بازیابی کنید

strength back.

.

You also heard the phrase ‘get back to normal’.

شما همچنین عبارت "به حالت عادی برگرد" را شنیده اید.

For example: ‘It’ll take a few weeks to get back to normal.’

به عنوان مثال: «چند هفته طول می‌کشد تا به حالت عادی برگردد.

A wound is an opening or a cut in your skin.

» زخم عبارت است از شکاف یا بریدگی در پوست شما.

If you have an operation, the surgeon will need to make an opening in your skin, which

در صورت انجام عمل جراحی، جراح باید سوراخی در پوست شما ایجاد کند که

needs to heal afterwards.

پس از آن باید بهبود یابد.

Finally, ‘one day at a time’ is a phrase which means you focus on the present, rather

در نهایت، "یک روز در یک زمان" عبارتی است که به این معنی است که شما به جای فکر کردن به آینده، روی حال تمرکز می کنید

than thinking about the future.

.

You can use it when you’re dealing with a difficult or complex situation.

وقتی با یک موقعیت دشوار یا پیچیده سر و کار دارید می توانید از آن استفاده کنید.

You can also use the longer phrase ‘take things one day at a time.’

همچنین می‌توانید از عبارت طولانی‌تر « کارها را یک روز در یک زمان بردارید» استفاده کنید.

For example: ‘Everything’s so busy right now.

برای مثال: «در حال حاضر همه چیز خیلی شلوغ است.

I can’t make plans for next year.

من نمی توانم برای سال آینده برنامه ریزی کنم.

I’m just taking things one day at a time.’

من فقط یک روز از چیزها استفاده می کنم.»

Of course, we hope you don’t need the language you’ve seen in this lesson.

البته، امیدواریم به زبانی که در این درس دیده اید نیاز نداشته باشید.

But, we still hope it was useful for you.

اما، ما همچنان امیدواریم که برای شما مفید بوده باشد.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!