Phrasal Verbs with "Off" - Learn phrasal verbs the easy way!

Today we're doing phrasal verbs with" Off"

امروز ما افعال عبارتی را با "خاموش" انجام می دهیم

First, what is a phrasal verb?

اول، فعل عبارتی چیست؟

The phrasal verb is a verb and a preposition put together to mean something crazy.

فعل عبارتی یک فعل و یک حرف اضافه است که به معنای چیزی دیوانه کننده است.

Lots of people ask me how can I learn phrasal verbs.

بسیاری از مردم از من می پرسند چگونه می توانم افعال عبارتی را یاد بگیرم.

There are thousands of them.

هزاران نفر از آنها وجود دارد.

English is ridiculous, Yes, I agree with you :.English is ridiculous!

انگلیسی مسخره است، بله، با شما موافقم :.انگلیسی مسخره است!

There are thousands of phrasal verbs, how can you learn them all !?

هزاران فعل عبارتی وجود دارد، چگونه می توانید همه آنها را یاد بگیرید!؟

Well the good news is that usually the preposition can have a general meaning.

خوب خبر خوب این است که معمولاً حرف اضافه می تواند معنای کلی داشته باشد.

So if you understand what the preposition means in general,

بنابراین اگر معنی حرف اضافه را به طور کلی

you canunderstand a lot of different phrasal verbs just from understanding the

درک می کنید، فقط از درک حرف اضافه می توانید بسیاری از افعال عبارتی مختلف را درک کنید

preposition or at least have a good guess. So we're going to do this in two parts .

یا حداقل حدس خوبی داشته باشید . بنابراین ما این کار را در دو بخش انجام خواهیم داد.

One will show the common meanings of "off ",and in the second part

یکی معانی رایج "خاموش" را نشان می دهد، و در قسمت دوم

I'll show you some more phrasal verbs with "off" which don't have that common meaning but are quite useful.

چند افعال عبارتی دیگر با "off" را به شما نشان می دهم که آن معنای رایج را ندارند اما کاملاً مفید هستند.

So the common meaning of "off "in a phrasal verb means to separate something.

بنابراین معنای رایج "خاموش" در فعل عبارتی به معنای جدا کردن چیزی است.

Let me give you an example, what is the verb if I do this?

بگذارید مثالی بزنم، اگر این کار را انجام دهم فعل چیست؟

We can say tear or rip in a sentence, I ripped the paper I tore the paper in a past tense.

در یک جمله می توانیم بگوییم پاره یا پاره کردن، کاغذ را پاره کردم کاغذ را در زمان گذشته پاره کردم.

But the paper is still together, it's still one piece ,right ?

اما کاغذ هنوز کنار هم است، هنوز یک تکه است، درست است؟

So, what then if I separated the paper by tearing it ?

بنابراین، اگر کاغذ را با پاره کردن آن جدا کنم، چه؟

Well,now we can use that preposition" off " . remember that that preposition "off means to separate something.

خوب، اکنون می‌توانیم از آن حرف اضافه استفاده کنیم. به یاد داشته باشید که حرف اضافه "off" به معنای جدا کردن چیزی است.

right? So I separated the paper by ripping it or by tearing it

درست است؟ بنابراین من کاغذ را با پاره کردن یا

We can make a phrasal verb with this. so the prepositions "off".

پاره کردن

Its separated ,the method was ripping or tearing. So we can say as a sentence :I ripped or tore the paper off

آن جدا کردم. بنابراین می‌توانیم به‌عنوان یک جمله بگوییم: کاغذ را پاره کردم یا پاره

Can I say the other way?

کردم آیا می‌توانم به طریق دیگری بگویم؟

Yes.I ripped off the paper, I rip the paper off!

بله، کاغذ را پاره کردم، کاغذ را پاره کردم !

Okay, so you get the idea the preposition shows what happened,

the verb shows how it happened. This is dangerous don't do this okay?

فعل نشان می دهد که چگونه اتفاق افتاده است. این خطرناک است این کار را انجام ندهید؟

what's this verb? "cut" ,right? It's still together so we don't use the preposition "off" in this sentence

I cut the paper past ,cut ,cut, cut !

برش، برش، برش

But,

اما،

what did I do ?I cut the paper off ,other ways we can use this:

من چه کار کردم؟ کاغذ را بریدم، راه‌های دیگری که می‌توانیم از آن استفاده کنیم:

You know the phrasal verb to take off. For example, you get home and you take off your shoes.

شما فعل عبارتی to take off را می‌دانید، مثلاً به خانه

Separate the shoes from your feet .Maybe you're very tired and you just want to

می‌رسید و کفش‌هایتان را در می‌آورید. کفش از پاهایت .شاید خیلی خسته هستی و فقط میخوای کفشاتو از پا در بیاری

kick off your shoes.

The method kick and your hat you could take off your hat ,or you could throw off your hat.

روش با لگد زدن و کلاهت میتونی کلاهت رو در بیاری کلاهت را بردار

Because you're dramatic and your life is a mess.

چون شما دراماتیک هستید و زندگیتان به هم ریخته است.

OK, so we get that common meaning is to separate from something, right ?

خوب، بنابراین ما دریافتیم که معنای رایج جدا شدن از چیزی است، درست است؟

So how about another example . Let's say you with your friend.

پس چه طور مثال دیگری. بیایید بگوییم شما با دوستتان.

You're talking good time, right? But then your friend says this: hugg, you're a normal person

وقت خوبی داری حرف میزنی، درسته؟ اما بعد دوستت این را می گوید: بغل کن، تو یک آدم معمولی هستی

So this should be your reaction, you want to separate from your friend by walking.

پس این باید واکنش تو باشد، می خواهی با راه رفتن از دوستت جدا شوی.

So ,probably guessed it

بنابراین، احتمالاً آن را حدس زده اید

Remember ,"separate off"

به یاد داشته باشید "جدا کردن

What's the method of separating from your friend ? Walking ?So the verb to walk off

" روش جدا شدن از دوست خود چیست؟ راه رفتن ?پس فعل to walk off

You could say walk away.,that's fine too. But let's be good and

شما می توانید بگویید راه رفتن.، این هم خوب است. اما خوب باشیم

make this sentence. This is past ,so, I walked off. Its a regular verb, I walked off .

و این جمله را بسازیم. این گذشته است، بنابراین، من راه افتادم. این یک فعل منظم است، من راه افتادم.

If your friend says :I love Donald Trump and justin bieber You don't need to walk off

اگر دوستت بگوید: من دونالد ترامپ و جاستین بیبر را دوست دارم، لازم نیست فرار

You need to ''(lover her)'' run off. Passive run is ran. I ran off ,so just remember that this

کنی، باید "(عاشقش)" فرار کنی. اجرای غیرفعال اجرا می شود. من فرار کردم، پس فقط به یاد داشته باشید که

the preposition can not always .But can show you what happened :separation and

این حرف اضافه نمی تواند همیشه. اما می تواند به شما نشان دهد که چه اتفاقی افتاده است: جدایی

the verb shows you how it happened.

و فعل به شما نشان می دهد که چگونه اتفاق افتاده است.

You can walk off ,run off you can even drive off !

شما می توانید پیاده شوید، فرار کنید، حتی می توانید رانندگی کنید!

But of course, you must remember that is the general meaning "off".

اما البته، باید به خاطر داشته باشید که معنای کلی "خاموش" است.

That doesn't mean that every phrasal verb with off implies separation.

این بدان معنا نیست که هر فعل عبارتی با خاموش دلالت بر جدایی دارد.

Generally ,yes! And sometimes you can understand the meaning

به طور کلی، بله! و گاهی اوقات اگر آن گزاره را درک کنید، می توانید معنای آن

if you understand that proposition. But ,some just have random meetings and you just need to

را درک کنید. اما برخی فقط جلسات تصادفی دارند و شما فقط باید

remember them from context and examples. so the random ones which don't imply separation.

آنها را از متن و مثال ها به خاطر بسپارید. بنابراین موارد تصادفی که دلالت بر جدایی ندارند.

Are these ones pay off?! In some countries you can pay off the police.

آیا اینها نتیجه می دهند؟! در برخی کشورها می توانید پول پلیس را پرداخت کنید.

What does it mean ?Let's imagine you're driving too fast and the police stop you.

این به چه معناست؟ بیایید تصور کنیم که شما خیلی سریع رانندگی می کنید و پلیس شما را متوقف می کند.

You could give them money and they'll say: okay ,fine .You can go .

می توانید به آنها پول بدهید و آنها می گویند: خوب، خوب. می توانید بروید.

In this example ,he paid off the policeman or he paid the policeman off . you can separate this phrasal verb.

در این مثال، او پول پلیس را پرداخت یا پول پلیس را پرداخت کرد. می توانید این فعل عبارتی را از هم جدا کنید.

He paid the police off or he paid off the police.

پول پلیس را داد یا پول پلیس را داد.

Super common one that you will use every day. This one ,

بسیار رایج که هر روز از آن استفاده خواهید کرد. این یکی،

everyone uses everyday! Because it means a machine or an alarm or something makes a sound .

همه استفاده روزمره! زیرا به معنای ماشین یا زنگ یا چیزی است که صدا می دهد .

So for example, what just happened? My phone went past off .

برای مثال، چه اتفاقی افتاده است؟ گوشیم خاموش شد

My phone went off .So this is a machine and alarm notification sound .So a fire along could go off.

تلفن من خاموش شد. پس این صدای اعلان دستگاه و زنگ هشدار است. بنابراین یک آتش سوزی ممکن است خاموش شود.

Your phone could go off ,maybe it's the alarm in the morning ,maybe

تلفن شما ممکن است خاموش شود، شاید زنگ ساعت صبح باشد، شاید

someone's calling you .Both ways it's a notification sound .Your phone goes off

کسی با شما تماس می‌گیرد. در هر دو حالت صدای اعلان است. تلفن شما خاموش می‌شود

the alarm goes off. But it also could be an explosion!

و زنگ ساعت خاموش می‌شود. اما ممکن است یک انفجار نیز باشد!

For example, a bomb goes off

به عنوان مثال، یک بمب منفجر می شود

important thing to remember with this phrasal verb ,there is no object!

چیز مهمی که باید با این فعل عبارتی به خاطر بسپارید ، هیچ مفعولی وجود ندارد!

It's reflective .So we don't need anything there.

منعکس کننده است. بنابراین ما به هیچ چیزی در آنجا نیاز نداریم.

My phone went it off, no ,my phone went off it in year. No ,none of that.

گوشی من خاموش شد، نه، گوشی من یک سال خاموش شد. نه، هیچ کدام

My phone went off ,the alarm went off.

گوشیم خاموش شد، آلارم به صدا درآمد.

Okay ,next one. To put something off. let's imagine it's your wedding day .

باشه بعدی به تعویق انداختن چیزی بیایید تصور کنیم روز عروسی شماست.

Aooo look how happy she is.

اووو ببین چقدر خوشحاله

I think we should "put off" the wedding

به نظر من باید عروسی را "به تعویق بیندازیم" تعویق عروسی به

What does it mean of put off the wedding? . Is he not happy to put off something or to

چه معناست؟ . آیا او از به تعویق انداختن چیزی راضی نیست یا به تعویق

put something off means to delay it, postponed it ,do it later .He's saying,

انداختن چیزی یعنی به تأخیر انداختن آن، به تعویق انداختن آن، بعداً انجامش می دهد. می گوید

let's not get married today. Maybe tomorrow ,maybe next week ,maybe

بیایید امروز ازدواج نکنیم. شاید فردا، شاید هفته آینده، شاید

maybe,next year.

شاید، سال آینده.

that bastard!!!

اون حرومزاده!!!

Well, her response to this is this:

خوب، پاسخ او به این این است:

She's saying let's just call off the wedding .So remember he asked let's put off

او می‌گوید بیایید عروسی را لغو کنیم . پس به یاد داشته باشید که او از او خواسته بود که عروسی را به تعویق

the wedding, make it later.

بیندازیم، بعداً برگزار کنیم.

she's now saying let's CALL OFF the wedding. I think you guessed what call off means

او اکنون می گوید بیایید عروسی را لغو کنیم. فکر می‌کنم حدس زدید call off به

It means to just cancel an event so you can call off a wedding.

چه معناست یعنی فقط یک رویداد را لغو کنید تا بتوانید عروسی را لغو کنید.

Can CALL OFF a meeting

می تواند

the same with PUT OFF. For example I can't meet you today. Let's put off the meeting until tomorrow.

با PUT OFF یک جلسه را لغو کند. به عنوان مثال من امروز نمی توانم شما را ملاقات کنم. بیایید جلسه را به فردا موکول کنیم.

let's put off the meeting until next week .So to clarify ,put off to delay

بیایید جلسه را به هفته آینده موکول کنیم. بنابراین برای روشن شدن،

something ,to call off, to cancel an event or a meeting. Another pretty common

به تعویق انداختن چیزی، لغو کردن، لغو یک رویداد یا جلسه. یکی دیگر از

phrasal verb is to SHOW OFF. This is to flaunt what you have to say.

فعل های عبارتی بسیار رایج، نشان دادن است. این برای به رخ کشیدن چیزی است که باید بگویید.

Look at this thing I have it is so cool and I'm so cool because I have it. Now of course

ببین این چیزی که من دارم خیلی باحاله و من خیلی باحالم چون دارمش. البته وقتی کسی در حال خودنمایی

It has that negative feeling when someone is showing off. Its not a good thing.

است، آن احساس منفی را دارد. چیز خوبی نیست

You would say to someone stop showing off .For example,

شما به کسی می گویید که دست از خودنمایی بردارید. مثلاً،

if you want to first people that says look at my car it's worth 1 million

اگر می خواهید اولاً به افرادی که می گویند ماشین من را نگاه کنید، 1 میلیون

pounds .Then you're an idiot and you should stop showing off showing off is

پوند می ارزد. پس شما یک احمق هستید و باید از

annoying .Whole sentence: he is showing off. you'll notice it doesn't have an object.

خودنمایی دست بردارید، آزاردهنده است. کل جمله: او در حال خودنمایی است متوجه خواهید شد که شیء ندارد.

But it could .We could say he's showing his car off or he's showing off

اما می تواند. می توان گفت که او ماشینش را نشان می دهد یا ماشینش را نشان می

his car.

دهد.

you have a choice you don't have to use the object near. only with expensive things

شما یک انتخاب دارید که مجبور نیستید از شی نزدیک استفاده کنید. فقط با چیزهای گران قیمتی

you buy .No, But you want to say look at me ,I'm cold because I have it.

که میخری. نه، اما میخواهی بگویی به من نگاه کن سردم است چون دارمش.

If you're one of the people who does this on Instagram takes a selfie after

اگر شما یکی از افرادی هستید که این کار را در اینستاگرام انجام می دهید بعد از اینکه جم

a Jem'Hadar look at my muscles, look at how sexy I am .This guy is showing off .Again ,

هادر به ماهیچه های من نگاه می کند، سلفی می گیرد، ببینید من چقدر سکسی هستم. این پسر در حال خودنمایی است

We could separate it showing his muscles off ,showing off his muscles ,or without

. نشان دادن عضلات خود، یا

an object. he's showing off.

بدون جسم. او در حال خودنمایی است

Thank you for watching today's class. If you want to see more phrasal verbs and

از اینکه کلاس امروز را تماشا کردید متشکرم. اگر می‌خواهید افعال عبارتی بیشتری ببینید و

how to understand phrasal verbs, you can see a zombie-themed lesson here, also for

نحوه درک افعال عبارتی را ببینید، می‌توانید یک درس با مضمون زامبی را در اینجا ببینید، همچنین برای

walking dead fans or for another phrasal verb preposition explainer video

طرفداران متحرک یا برای یک ویدیوی توضیح‌دهنده افعال عبارتی دیگر،

we've got phrasal verbs with OVER HRER and phrasal verbs with GET HERE we're adding

ما افعال عبارتی با OVER HRER و افعال عبارتی داریم. با GET HERE

more time!

زمان بیشتری اضافه می کنیم!

SUBSCRIBE if you want to see more videos, and I'll see you in the next class ! ! !

اگر می خواهید ویدیوهای بیشتری ببینید، مشترک شوید، و من شما را در کلاس بعدی می بینم! ! !

Peace out!

صلح!