Stop Saying "It's Raining Cats and Dogs!"

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Now usually my "Stop saying..." videos

- در حال حاضر معمولاً ویدیوهای من "بگویید..."

are just like, hey, here are some other ways

درست مانند، هی، در اینجا چند راه دیگر

to say this thing, which might sound better,

برای گفتن این چیز وجود دارد، که ممکن است بهتر به نظر برسد،

but today is different.

اما امروز متفاوت است.

Today I want to talk to you about an expression in English

امروز می خواهم در مورد یک عبارت انگلیسی با شما صحبت کنم

that your teacher definitely taught you.

که معلم شما قطعاً به شما یاد داده است.

- Feels like it's gonna rain like dogs and cats later.

- احساس می کنم بعداً مثل سگ و گربه باران می بارد.

- You've probably seen in your English textbooks...

- احتمالاً در کتاب های درسی انگلیسی خود دیده اید ...

- It's raining dogs and cats, do we normally

- باران سگ و گربه می بارد، آیا ما معمولاً

say it like that?

اینطور می گوییم؟

- No, it should be cats and dogs.

- نه، باید سگ و گربه باشد.

- He's got it the wrong way around.

- او راه را اشتباه گرفته است.

- Maybe you saw in movies or on TV.

- شاید در فیلم یا تلویزیون دیده باشید.

- It's raining cats and dogs.

- باران گربه و سگ می بارد.

- Oh, it's raining cats and dogs.

- اوه، باران گربه و سگ می بارد.

- It's raining cats and dogs out there.

- باران گربه و سگ آن بیرون می بارد.

- I said it's raining cats and dogs.

- گفتم باران گربه و سگ می بارد.

- Yes, I heard you.

-بله شنیدم

- But in real life, no one uses it, like no one.

- اما در زندگی واقعی، هیچ کس مانند هیچ کس از آن استفاده نمی کند.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Before we begin, my ebook is available.

قبل از شروع، کتاب الکترونیکی من در دسترس است.

There are worksheets on my favorite lessons

کاربرگ هایی در مورد درس های مورد علاقه من

including this one, you can find that on my Patreon,

از جمله این یکی وجود دارد، می توانید پیدا کنید که در Patreon من

the link is in the description.

، پیوند در توضیحات موجود است.

The point of today's video isn't just to say,

هدف ویدیوی امروز فقط این نیست که بگوییم،

hey, we don't say, it's raining cats and dogs,

هی، ما نمی گوییم، باران گربه و سگ می بارد،

which we don't by the way, I've never said it in my life.

که اتفاقاً ما چنین نمی کنیم، من هرگز در زندگی ام نگفته ام.

But anywho, the point of today's video

اما هدف ویدیوی امروز این

is to help you learn English better,

است که به شما کمک کند زبان انگلیسی را بهتر یاد بگیرید

and become a better student.

و دانش آموز بهتری شوید.

Learning isn't just remembering a list of facts and words

یادگیری فقط به خاطر سپردن لیستی از حقایق و کلمات

or expressions, no, learning is about taking a lesson

یا عبارات نیست، نه، یادگیری در مورد گرفتن یک درس

and applying it to your life in a meaningful way.

و به کار بردن آن در زندگی به شیوه ای معنادار است.

So, this is what we're going to do.

بنابراین، این کاری است که ما می خواهیم انجام دهیم.

After each section of this lesson, I want you to take

بعد از هر بخش از این درس، من از شما می‌خواهم که

just one word or one expression, and think about a time

فقط یک کلمه یا یک عبارت را انتخاب کنید و به زمانی

in your life where you've seen or experienced that.

از زندگی خود فکر کنید که آن را دیده یا تجربه کرده‌اید.

Or maybe a time in the future that you might use it.

یا شاید زمانی در آینده که ممکن است از آن استفاده کنید.

If you think you're never going to use this word

اگر فکر می‌کنید هرگز از این کلمه

or this expression, forget it, it's rubbish.

یا این عبارت استفاده نمی‌کنید، فراموشش کنید، این یک مزخرف است.

It's not worth remembering, but if you think that this idiom

ارزش به یاد آوردن ندارد، اما اگر فکر می کنید که این اصطلاح

is useful to you, make a note, put it in the comments,

برای شما مفید است، یادداشت کنید، آن را در نظرات قرار دهید،

use it in conversation with a friend,

از آن در مکالمه با یک دوست استفاده کنید

post it in your Instagram stories.

، آن را در استوری های اینستاگرام خود قرار دهید.

If you do, tag me, @PapaTeachMe, I'll repost it

اگر این کار را کردید، من را تگ کنید، @PapaTeachMe، من آن را بازنشر می کنم

and show everyone how cool you are.

و به همه نشان می دهم که چقدر باحال هستید.

Look at you with your amazing English skills.

با مهارت های شگفت انگیز انگلیسی خود به شما نگاه کنید .

Okay, so first, we do have more

خوب، پس اول، ما

poetic expressions and idioms about rain,

عبارات و اصطلاحات شاعرانه بیشتری در مورد باران داریم،

like cats and dogs.

مانند گربه و سگ.

But once we actually say it like this,

اما یک بار که واقعاً اینطور می گوییم،

I was walking outside, the weather was fine,

داشتم بیرون قدم می زدم ، هوا خوب بود

and then the heavens just opened.

و سپس بهشت ​​تازه باز شد.

When you want to say, it just started raining very heavily,

وقتی می خواهید بگویید، تازه باران بسیار شدیدی شروع به باریدن کرد،

we say the heavens opened.

می گوییم بهشت ​​ها باز شد. این یکی

Less poetic, but still dramatic is this one,

کمتر شاعرانه است، اما همچنان دراماتیک است،

dude, it's like it's raining sideways.

رفیق، مثل این است که یک طرف باران می بارد.

Literally, I don't know about your country but in England

به معنای واقعی کلمه، من در مورد کشور شما نمی‌دانم، اما در انگلستان،

when it's freezing cold and windy, it rains sideways.

وقتی هوا سرد و باد می‌بارد، یک طرف باران می‌بارد.

Or when the rain starts, stops, starts stops,

یا وقتی باران شروع می‌شود، متوقف می‌شود، شروع می‌شود،

we say it's raining, on and off,

می‌گوییم باران می‌بارد، روشن و خاموش می‌شود، وقتی

on starting off stopping.

شروع می‌شود متوقف می‌شود.

That's the most English type of weather.

این انگلیسی ترین نوع آب و هوا است.

Every day, it rains on and off.

هر روز باران کم و زیاد می شود.

Also, we have very useful expressions,

همچنین عبارات بسیار مفیدی داریم

which include the word rain, but don't actually mean rain.

که شامل کلمه rain می شود اما در واقع به معنای باران نیست.

First a verb, this is to pour,

ابتدا یک فعل، این ریختن است

and we use the verb pour to mean heavy rain.

و از فعل pour به معنای باران شدید استفاده می کنیم.

For example, it's pouring outside, it's raining a lot,

مثلاً بیرون می بارید، باران زیادی می بارد

got that?

، متوجه شدید؟

Cool.

سرد.

So with that in mind,

پس با در نظر گرفتن این موضوع،

when a lot of things good or bad

وقتی خیلی چیزهای خوب یا بد

doesn't matter, happen in a very short space of time,

مهم نیست، در یک زمان بسیار کوتاه اتفاق می‌افتند،

we say when it rains, it pours.

می‌گوییم وقتی باران می‌بارد، می‌بارد.

For example,

به عنوان مثال

on Monday, you lose your job, and then the next day,

، دوشنبه، شما شغل خود را از دست می دهید ، و روز بعد،

I can't draw a cat, but that's a cat.

من نمی توانم یک گربه بکشم، اما آن یک گربه است.

Tuesday your cat dies.

سه شنبه گربه شما می میرد

And then the next day, you get sick, you get a cold,

و روز بعد مریض می‌شوی، سرما می‌خوری،

all of these bad things in a short space of time.

همه این چیزهای بد در مدت زمان کوتاهی.

That is when you would say,

آن وقت است که می گویید

when it rains, it pours.

وقتی باران می بارد، می بارد.

In other words, life doesn't give you good or bad things

به عبارت دیگر، زندگی چیزهای خوب یا بد را

in a normal way.

در حالت عادی به شما نمی دهد.

Over time, it gives you lots of things all at once,

با گذشت زمان، چیزهای زیادی را به یکباره به شما می دهد،

like a lot of rain.

مانند باران زیاد.

But like I said, it doesn't have to be just bad things,

اما همانطور که گفتم، لازم نیست فقط چیزهای بد باشد،

it could be a lot of good things at the same time.

می تواند در عین حال چیزهای خوب زیادی باشد.

You have been trying to get a job for months,

ماه‌هاست که سعی می‌کنی شغلی پیدا

and you went on interviews, you applied to lots of places,

کنی، مصاحبه رفتی، خیلی جاها درخواست

everywhere told you, no, nah.

دادی، همه جا بهت می‌گفتند نه، نه.

But then in the same week,

اما پس از آن در همان هفته،

someone offers you a job, and then,

یک نفر به شما پیشنهاد شغلی می دهد، و سپس،

like a load of other job offers come as well.

مانند تعداد زیادی از پیشنهادات شغلی دیگر نیز می آید.

So again, it can be bad things, it can be good things,

پس باز هم، می‌تواند چیزهای بد باشد ، می‌تواند چیزهای خوبی باشد،

but all all of a sudden, at the same time.

اما به طور ناگهانی، در همان زمان.

Again, you could say, wow, okay.

باز هم می توان گفت، وای، باشه.

When it rains, it pours.

وقتی باران می بارد، می بارید.

This is where you improve your learning skills.

این جایی است که شما مهارت های یادگیری خود را بهبود می بخشید.

Take this expression.

این عبارت را در نظر بگیرید.

Think of a time in your life where something

به زمانی در زندگی خود فکر کنید که

like this has happened.

چنین اتفاقی افتاده است.

There was nothing for a long time, and then all of a sudden,

برای مدت طولانی هیچ چیز وجود نداشت، و سپس ناگهان،

lots of good things or lots of bad things,

بسیاری از چیزهای خوب یا بسیاری از چیزهای بد،

all in a short space of time happen to you.

همه در یک زمان کوتاه برای شما اتفاق می افتد.

Pause the video, write about that experience

ویدیو را مکث کنید، در مورد آن تجربه

in the comments.

در نظرات بنویسید.

While you do that, please like this video.

در حالی که این کار را انجام می دهید، لطفا این ویدیو را لایک کنید.

When you're done, continue watching this video,

وقتی کارتان تمام شد، به تماشای این ویدیو

until you notice another expression, another idiom.

ادامه دهید تا زمانی که متوجه یک عبارت دیگر، یک اصطلاح دیگر شوید.

Another word that you think, mmh, yes, I like this one,

یه کلمه دیگه که فکر میکنی، مم، بله، این یکی رو دوست دارم،

I'm going to use this one in the future

در آینده از این یکی استفاده می

and do the same thing.

کنم و همین کار را انجام می دهم.

Trust me, it will stay in your head,

به من اعتماد کن، این در ذهنت می ماند

you'll learn much better this way.

، اینطوری خیلی بهتر یاد می گیری.

Anyway, sorry, sorry, the topic of today is rain, right?

به هر حال، ببخشید، ببخشید، موضوع امروز باران است، درست است؟

So, when it's raining, how can you describe it?

بنابراین، وقتی باران می بارد، چگونه می توانید آن را توصیف کنید؟

What do we usually say?

ما معمولا چه می گوییم؟

In general, in real life, most commonly, we'd just say this,

به طور کلی، در زندگی واقعی ، معمولاً فقط این را می‌گوییم،

wow, it's really raining out, or wow, it's so rainy out.

وای، واقعاً باران می‌بارد، یا وای، بیرون خیلی بارانی است.

Rain is a verb and a noun, but rainy, that's the adjective.

باران فعل و اسم است، اما بارانی، این صفت است.

If it's a lot of rain we'd say this,

اگر باران زیاد باشد، این را می‌گوییم،

wow, it's really pouring down out there.

وای، واقعاً بیرون می‌بارد.

So you'll notice that when we talk about weather,

بنابراین متوجه خواهید شد که وقتی در مورد آب و هوا صحبت می کنیم،

we usually say the expression with, out,

معمولاً عبارت را با، out،

literally meaning outside.

به معنای واقعی کلمه بیرون می گوییم.

It's hot out, it's raining out, it's very windy out,

بیرون گرم است، بیرون باران می بارد، بیرون بسیار باد می وزد

and so on.

و غیره.

So the most common things that you will hear

بنابراین رایج ترین چیزهایی که

with a lot of rain.

با باران زیاد خواهید شنید.

When we talk about weather, it's something is pouring down,

وقتی در مورد آب و هوا صحبت می کنیم، چیزی در حال باریدن است،

you learned the meaning of pour earlier.

شما معنی ریزش را زودتر یاد گرفتید.

In weather terms, it just means a lot of rain,

از نظر آب و هوا، فقط به معنای باران زیاد است،

a stronger version.

نسخه قوی تر.

Now this is a swear word,

حالا این یک فحش است

is the rain bad?

، باران بد است؟

May, it is pissing down.

مه، داره عصبانی میشه

So yeah, it's stronger, it's more vulgar,

بنابراین بله، قوی تر است، مبتذل تر است،

be careful where you use it.

مراقب باشید کجا از آن استفاده می کنید.

Like I said earlier, usually we put

همانطور که قبلاً گفتم، معمولاً

the, out at the end meaning outside,

در انتها کلمه را بیرون می‌گذاریم به این معنی که

it's pouring down out.

بیرون می‌ریزد.

You don't need it, but sometimes you'll hear it,

شما به آن نیاز ندارید، اما گاهی آن را می شنوید،

sometimes you might say it.

گاهی اوقات ممکن است آن را بگویید.

You also have the option of putting it between the verb

شما همچنین می توانید آن را بین فعل

and the preposition.

و حرف اضافه قرار دهید.

You don't need the it.

شما به آن نیاز ندارید

It means the same thing, with or without,

با یا بدون آن معنی یکسان است

and no one cares if you put it there.

و برای کسی اهمیتی ندارد که شما آن را آنجا بگذارید.

Other options include, it's chucking it down,

گزینه های دیگر عبارتند از، پایین انداختن آن،

that's also very common,

این نیز بسیار رایج است،

or it's tipping it down.

یا آن را پایین می اندازد.

Oh my God, it's bucketing it down.

اوه خدای من داره سطلش می کنه

May, it is throwing it down out there,

می، دارد آن را بیرون می

or wow, it's really coming down out there.

اندازد، یا وای، واقعاً دارد بیرون می آید.

And all of those expressions just mean a lot of rain.

و همه این عبارات فقط به معنای باران زیاد است.

Oh, there's another really common expression

اوه، یک عبارت واقعا رایج دیگر

with the word rain but doesn't mean rain.

با کلمه باران وجود دارد، اما به معنای باران نیست.

You go to bed feeling really terrible,

شما به رختخواب می روید که واقعاً احساس وحشتناکی دارید،

your nose is just prrrr,

بینی شما فقط prrrr است،

your head is just...

سر شما فقط ...

(metal hitting)

(به فلز ضربه می زند)

and you feel so sick.

و احساس بیماری می کنید.

But then, after a good sleep you feel great again.

اما بعد از یک خواب خوب دوباره احساس خوبی دارید.

I was feeling really bad last night but today

دیشب خیلی حالم بد بود اما امروز

I'm right as rain.

درست مثل باران هستم.

Now in textbooks, in dictionaries, you will see this as,

اکنون در کتاب‌های درسی، در لغت‌نامه‌ها ، این را

as rights as rain, but to be honest in conversation,

به‌عنوان حقوقی مانند باران می‌بینید، اما صادقانه بگویم،

most people drop the as and we just say, I'm right as rain.

بیشتر مردم آن را رها می‌کنند و ما فقط می‌گوییم، من حق با باران هستم.

I feel right as rain, this is rights as rain.

احساس می کنم درست مثل باران، این حقی است مثل باران.

It doesn't have to be your feeling,

لزومی ندارد که این احساس شما باشد،

it could also be a situation.

ممکن است یک موقعیت نیز باشد.

For example, when two friends are fighting,

مثلاً وقتی دو دوست با هم دعوا می کنند

and then the next day, they talk and they're okay again,

و فردای آن روز با هم صحبت می کنند و دوباره حالشان خوب است،

now they're right as rain.

حالا درست مثل باران هستند.

We had an argument yesterday, but today,

دیروز با هم دعوا کردیم، اما امروز

everything's right as rain.

همه چیز مثل باران است.

Again, try to use this expression.

باز هم سعی کنید از این عبارت استفاده کنید.

When have you had a situation that was really bad,

چه زمانی موقعیتی داشته اید که واقعاً بد بوده است،

and then got better and you were completely fine again?

و سپس بهتر شده اید و دوباره کاملاً خوب شده اید؟

Use that expression in your own example

از آن عبارت در مثال خود که

relevant to your life.

مربوط به زندگی شماست استفاده کنید.

Write it in the comments, put it in your Instagram stories,

آن را در نظرات بنویسید، آن را در استوری های اینستاگرام خود قرار دهید،

whatever, I know I just did this, sorry, Brazilians.

هر چه باشد، من می دانم که من فقط این کار را کردم ، متاسفم، برزیلی ها.

Again, I'm so sorry, back to weather stuff.

باز هم، خیلی متاسفم ، به مسائل آب و هوایی برگشتم.

How can we describe rain when it's just starting

چگونه می‌توانیم باران را وقتی که تازه شروع شده

or it's just a little bit?

یا کمی است توصیف کنیم؟

We have a few options when we want to say

وقتی می خواهیم

it's just a little bit of rain.

بگوییم فقط کمی باران است، چند گزینه داریم.

Like, it's trying to rain,

مثل اینکه می خواهد باران ببارد،

it's not much.

زیاد نیست.

I like that expression because it sounds sarcastic.

من این عبارت را دوست دارم زیرا طعنه آمیز به نظر می رسد.

Also, we say this, it's spitting just a little bit.

همچنین، ما این را می گوییم، فقط کمی تف است.

To spit means...

تف کردن یعنی...

(spitting)

(تف)

That thing.

آن چیز.

So yeah, again, we're saying that the clouds

بنابراین بله، دوباره، ما می گوییم که ابرها

are spitting just a little bit of rain.

فقط کمی باران می بارند.

Have you noticed that there's no down preposition here?

آیا متوجه شده اید که هیچ حرف اضافه ای در اینجا وجود ندارد؟

When you say the rain is coming down, is pouring down,

وقتی می گویید باران در حال باریدن است، در حال باریدن است

there's that feeling of a lot but we don't use down here,

، این احساس بسیار زیاد است، اما ما از اینجا استفاده نمی کنیم،

because it's not a lot, just a little bit.

زیرا زیاد نیست، فقط کمی است.

So it's trying to rain, it's spitting a bit.

بنابراین سعی می کند باران ببارد، کمی تف می کند.

It's drizzling, the verb to drizzle.

نم نم باران است، فعل نم نم باران.

Have you ever made a cake?

تا حالا کیک درست کردی؟

I can't hear your answer, but, when you make a cake

من نمی توانم پاسخ شما را بشنوم، اما، وقتی کیک درست می کنید و مایه کیک را دارید، وقتی مایه کیک را

and you have the icing, when you put the icing on top,

روی آن می گذارید،

that verb is to drizzle, to do this with the icing.

آن فعل عبارت است از چکاندن، این کار را با آیسینگ انجام دهید.

So, to drizzle, also for rain.

بنابراین، برای نم نم باران، همچنین برای باران.

This situation, you're walking in the street,

این وضعیت، تو داری تو خیابون راه میری

the sun is shining, everything's happy,

، آفتاب می درخشه، همه چی خوشحاله،

but then it starts to rain and you don't have your umbrella.

ولی بعد بارون شروع به باریدن میکنه و تو چترت رو نداری.

We have an expression for this situation.

ما برای این وضعیت بیانی داریم.

What is it?

چیست؟

What do you think?

Have a guess, I'll give you two seconds.

شما چی فکر میکنید؟

حدس بزن، دو ثانیه بهت فرصت میدم.

(Clock ticking)

(ساعت تیک تاک)

I got caught in the rain.

گرفتار باران شدم.

So we're using the verb to catch in a passive

بنابراین ما از فعل برای گرفتن در حالت مفعولی استفاده می

like the weather tricked you.

کنیم که هوا شما را فریب داده است.

Like Haha, you got wet, you got wet.

مثل هاها خیس شدی خیس شدی.

Which brings us to the next point.

که ما را به نکته بعدی می رساند.

When you get caught in the rain for example,

مثلاً وقتی زیر باران گرفتار می شوید،

and now water is everywhere.

و حالا همه جا آب است.

On your clothes, in your hair, lucky you just everywhere.

در لباس‌هایتان، روی موهایتان، همه جا خوش شانس هستید.

The three most common ways to say I have water on me,

سه روش رایج برای گفتن من آب روی من است،

the most common I'm wet.

رایج ترین روش من خیس هستم.

That's the standard way of saying, there is water on me.

این روش استانداردی است که می گویند، روی من آب است.

I'm very wet, I'm soaked,

من خیلی خیس هستم یا خیس شده ام

or I'm soaking.

یا دارم خیس می شوم.

An optional, I'm soaking wet.

اختیاری، من در حال خیس شدن هستم.

Or an extreme version, I'm drenched.

یا یک نسخه افراطی، من خیس شده ام.

We don't change this to I'm drenching, no, I don't know why.

ما این را به I'm drenching تغییر نمی دهیم ، نه، نمی دانم چرا.

Anyway, when was the last time that you were wet,

به هر حال، آخرین باری که خیس شدید،

soaking wet or drenched and why?

خیس یا خیس شدید کی بود و چرا؟

Wait, wait, wait, there's another expression that we use

صبر کن، صبر کن، تعبیر دیگری هم هست که در مورد باران استفاده می

with rain, which also doesn't have anything

کنیم که آن هم

to do with the weather.

ربطی به آب و هوا ندارد.

When you have plans with someone,

وقتی با کسی برنامه‌ای

and then you want to either cancel them or delay them,

دارید و می‌خواهید آن‌ها را لغو کنید یا به تأخیر بیندازید،

you say this,

این را می‌گویید،

hey, are we still meeting today?

هی، آیا امروز هم ملاقات می‌کنیم؟

Ah, I'm sorry, I have to work today,

آه، ببخشید، امروز باید کار

I have to take a rain check.

کنم، باید چک باران بگیرم.

Now I've taught this expression a few times,

اکنون چند بار این عبارت را آموزش داده‌ام،

you can click right there to watch a whole video

می‌توانید برای تماشای یک ویدیوی کامل

about canceling and rescheduling plans.

در مورد لغو و زمان‌بندی مجدد برنامه‌ها، همانجا کلیک کنید.

But this expression to take a rain check,

اما این عبارت برای گرفتن چک باران است،

or you could simply just say,

یا می توانید به سادگی بگویید،

hey, I'm rain check.

هی، من چک باران هستم.

That's enough, we both know that you want to delay

بس است، هر دوی ما می دانیم که شما می خواهید

the event, the meeting until later.

رویداد، جلسه را به بعد به تعویق بیندازید.

And it's not specific about time, so you could respond

و در مورد زمان مشخص نیست ، بنابراین شما می توانید اینگونه پاسخ

like this, can we take a rain check on today?

دهید، آیا می توانیم امروز باران را بررسی کنیم؟

Next week, I'll have more time.

هفته آینده، زمان بیشتری خواهم داشت.

See?

دیدن؟

Super easy.

فوق العاده آسان.

So try to use that in your next conversation

بنابراین سعی کنید از آن در مکالمه بعدی خود استفاده کنید،

where you have to delay or cancel plans.

جایی که باید برنامه ها را به تعویق بیندازید یا لغو کنید.

Duh, sorry, I did it, again.

اوه، ببخشید، دوباره انجامش دادم.

This is a lesson about the weather

این یک درس در مورد آب و هوا است

and I'm talking about canceling plans, stupid teacher.

و من در مورد لغو برنامه ها صحبت می کنم ، معلم احمق.

How can we describe the clouds before the rain

چگونه می توانیم ابرها را قبل از باران

or just rubbish gray clouds?

یا فقط ابرهای خاکستری زباله را توصیف کنیم؟

The general word to describe, it's just cloudy.

کلمه کلی برای توصیف، فقط ابری است.

There's no rain, but no sun.

بارانی نیست، اما آفتابی نیست.

Just gray skies,

فقط آسمان خاکستری،

we say, it's overcast.

ما می گوییم، هوا ابری است.

Again, this just means it's gray, it's cloudy.

باز هم، این فقط به این معنی است که خاکستری است، ابری است.

The sky isn't blue or fun.

آسمان آبی یا سرگرم کننده نیست.

And this is fine for formal or informal conversations,

و این برای مکالمات رسمی یا غیررسمی خوب است،

but for casual conversations,

اما برای گفتگوهای

we prefer to talk about the mood of the sky.

معمولی ترجیح می دهیم در مورد حال و هوای آسمان صحبت کنیم.

It's gray, it's depressing and...

خاکستری است، افسرده است و

It's so gloomy.

... خیلی غمگین است.

It looks so miserable out.

خیلی بدبخت به نظر میرسه

It's miserable, and again, we can add that preposition out.

بدبخت است، و دوباره، می توانیم آن حرف اضافه را اضافه کنیم.

Literally outside or and my favorite one,

به معنای واقعی کلمه در بیرون یا ابرهای مورد علاقه من،

those clouds definitely don't look happy.

قطعاً آن ابرها خوشحال به نظر نمی رسند.

So thanks for watching.

بنابراین از تماشای شما متشکرم

By the way, you just watched a whole video about rain,

به هر حال، شما فقط یک ویدیو کامل در مورد باران،

English expressions about rain.

عبارات انگلیسی در مورد باران تماشا کردید.

Never trust me again.

دیگه هیچوقت بهم اعتماد نکن

I'll see you next time though.

هر چند دفعه بعد میبینمت

(upbeat music)

(موسیقی شاد)