5 MOST USEFUL English expressions that you didn't learn at school!

You've been studying english a long time you know you're good, but then you visit an english-speaking country, and you're like

شما مدت زیادی است که انگلیسی می‌خوانید و می‌دانید که خوب هستید، اما بعد از آن به یک کشور انگلیسی‌زبان سفر می‌کنید، و انگار

I know my english is good. Why don't I understand you and you I don't understand you you in the back

می‌دانم انگلیسی من خوب است. چرا من تو را نمیفهمم و تو را نمیفهمم تو در عقب

I don't understand you. Well. We have a Few English expressions

من تو را نمیفهمم. خوب. ما چند عبارت انگلیسی داریم

Which you probably didn't learn in school, but we use all the time

که احتمالاً در مدرسه یاد نگرفته‌اید، اما ما همیشه از آنها استفاده می‌کنیم،

So here are five really useful really common English expressions

بنابراین در اینجا پنج عبارت بسیار مفید انگلیسی وجود دارد

Number one is not fast not bothered. What does it mean you?

. یعنی چی؟

[want] to go for dinner and your friend says where shall we go for dinner Italian food Thai food

[می خواهم] برای شام برویم و دوستت می گوید برای شام کجا برویم غذای ایتالیایی غذای تایلندی

What kind of food and you want to say?

چه نوع غذایی و می خواهید بگویید؟

Everything sounds great. This is good. This is good. This is good. [I] have no preference you could say

همه چیز عالی به نظر می رسد. این خوبه. این خوبه. این خوبه. [من] ترجیحی ندارم، می‌توان گفت

I'm not fast usually we contract it - not [fast]

من سریع نیستم معمولاً آن را منقبض می‌کنیم - نه تلفظ [سریع]

pronunciation that sounds like it bust bust

که به نظر می‌رسد نیم تنه

Not facet no and eat the tea

نه وجهی ندارد و چای را بخور،

so not fast not fast where do you want to go not fast or

بنابراین ناشتا نه ناشتا کجا می‌خواهی برو نه سریع یا

Not bothered not bothered not fast. This is a super common way to say I have no preference

نه مزاحم نه مزاحم نه سریع. این یک راه فوق العاده رایج برای گفتن من هیچ ترجیحی نیست،

Whatever you suggest. I'm happy with it and personally [I] am terrible at making [decisions]

هر چه شما پیشنهاد دهید. من از آن راضی هستم و شخصا [من] در تصمیم گیری وحشتناک هستم،

So I use that expression all the time where do you want to go? I'm not first? What do you want to do today [Ali]?

بنابراین من همیشه از این عبارت استفاده می کنم که کجا می خواهید بروید؟ من اول نیستم؟ امروز می خواهی چه کار کنی [علی]؟

I'm not bothered. You're really not helpful

من اذیت نمی شوم. تو واقعا مفید نیستی

Hmm. This is basically every conversation

هوم این اساساً هر

I ever have with my friends number two fair enough pronunciation be careful of that end R

مکالمه‌ای است که با دوستانم شماره دو

Remember British English has linking R

So that end [R] sound links into the next word fair enough fair enough

Say with me fair enough, when do we use it we want to say that's acceptable. That's okay

داشته‌ام. چه زمانی از آن استفاده می کنیم، می خواهیم بگوییم که قابل قبول است. اشکالی ندارد،

I accept that that's a that's fine

قبول دارم که خیلی خوب

It's your birthday party, but one friend cannot come why because they're working. I mean it's bad, but

است جشن تولد شماست، اما یکی از دوستان نمی تواند بیاید چرا چون کار می کند. منظورم این است که بد است، اما

You're not going to be angry your friend from working they have to work so your response is going to be

شما قرار نیست دوستتان از کار عصبانی شوید، آنها باید کار کنند، بنابراین پاسخ شما

That's that's fair enough. You have to work. I understand hmM now

این است که به اندازه کافی منصفانه است. باید کار کنی. من اکنون می‌دانم hmM

The whole sentence is that's fair enough, but most commonly we lose that

کل جمله این است که به اندازه کافی منصفانه است، اما اغلب ما از دست می‌دهیم که

You have to work fair enough

شما باید به اندازه کافی عادلانه کار کنید

So in [arguments]. This is a great way to stop an argument when you don't want to continue arguing

بنابراین در [استدلال‌ها]. این یک راه عالی برای متوقف کردن یک بحث زمانی است که نمی خواهید به بحث ادامه دهید.

Maybe you and another person have different opinions on religion politics

شاید شما و شخص دیگری نظرات متفاوتی در مورد سیاست دینی

Whatever you want to stop the argument for example. I'll learn [trub]

داشته باشید. من [trub] را خیلی ساده یاد خواهم گرفت،

very simply you can say

شما می توانید بگویید که به

You love tripp fair enough fair enough

اندازه کافی منصفانه عاشق tripp هستید

This stops an argument because you're saying okay your that's your opinion. This is my opinion

. این نظر من است

You're not going to change my [mind]. I'm not going to change your mind. Let's stop done

شما [نظر] من را تغییر نمی دهید. من قصد ندارم نظر شما را تغییر دهم.

The next one is to say I suppose so commonly we lose the eye

کار بعدی این است که بگوییم فکر می‌کنم معمولاً ما چشم را از دست می‌دهیم

[we] just say suppose so but in conversation

[ما] فقط می‌گوییم چنین فرض کنید، اما در مکالمه

We speak fast so it sounds like suppose, so yeah suppose, so but what does it mean?

سریع صحبت می‌کنیم، بنابراین به نظر می‌رسد که فرض کنید، بنابراین بله، فرض کنید، بنابراین، اما معنی آن چیست؟

One reason is when you agree to do something and you're saying hmM. I?

یک دلیل این است که شما موافقت می کنید کاری را انجام دهید و می گویید hmM. من؟

Don't see why not why not, okay fine?

نمی بینم چرا که نه، خوب خوب؟

for example

برای مثال

Perhaps a young boy is saying to his mum. Can we get some ice cream and the mum wants to say?

شاید پسر جوانی به مادرش می گوید. آیا می توانیم بستنی بگیریم و مامان می خواهد بگوید؟

Okay, [I] why not sure

خوب، [من] چرا مطمئن نیستم

Yeah, [I] suppose so so maybe she doesn't completely want to but she's also saying I don't see a reason

بله، [من] فکر می کنم پس شاید او کاملاً نمی خواهد، اما او همچنین می گوید من دلیلی نمی بینم

Why not?

چرا که نه؟

Remember you agree with something so it could be someone says something

به یاد داشته باشید که شما با چیزی موافق هستید، بنابراین ممکن است کسی چیزی بگوید

Oh, I think he's a zombie [and] you want to say hmm. Yeah, I think that's true. I think you're right you could say

اوه، من فکر می کنم او یک زامبی است [و] شما می خواهید بگویید هوم. بله، من فکر می کنم این درست است. من فکر می کنم حق با شماست که می توانید بگویید

Hmm. Yeah, I suppose so looks pretty zombie remember the pronunciation the you we usually drop it sounds more like

هوم. بله، فکر می کنم خیلی زامبی به نظر می رسد تلفظش را به خاطر بسپارید، شما معمولاً آن را رها می کنیم، بیشتر شبیه به [تعظیم] spose به نظر می رسد

[Bows]

spose

Suppose, so next one I'm afraid

، بنابراین می ترسم در مورد بعدی،

Blah blah blah remember that I'm afraid means I'm scared yeah

بله بلاه بلا به یاد داشته باشید که من می ترسم یعنی می ترسم بله،

But in another context you can use it to say in a polite way, I'm sorry, but Bla Bla

اما در زمینه دیگری که می‌توانید از آن برای گفتن مودبانه استفاده کنید، متاسفم، اما Bla Bla

So it could be to refuse something it could be to give information. Which is maybe bad news

بنابراین می‌توان از چیزی امتناع کرد که می‌تواند ارائه اطلاعات باشد. که شاید خبر بدی

if

باشد اگر

Someone invites you to something can you come to my party, but you want to say ah I'm so sorry I can't

کسی شما را به چیزی دعوت کند، می توانید به مهمانی من بیایید، اما می خواهید بگویید آه، خیلی متاسفم که نمی توانم،

then you could say this ah

پس می توانید این را بگویید آه

I'm afraid I can't the pronunciation

می ترسم من نمی توانم تلفظ را انجام دهم

We've got the schwa afraid afraid I'm afraid I'm afraid I

've the schwa ترس دارم می ترسم می ترسم می ترسم

can't

نمی توانم

pronunciation should be very careful ah

تلفظ کنم باید خیلی مراقب

stay with me ah

باشم آه با من بمان آه

can't I'm

نمی توانم می

Afraid I can't I'm afraid I can't

ترسم نمی توانم می ترسم نمی توانم

Remember of course in this context. I'm afraid means. I'm sorry not I'm scared [now]

به یاد داشته باشم دوره در این زمینه می ترسم یعنی. متاسفم که نمی ترسم [اکنون]

[with] missing a word here. I'm

[با] از دست دادن یک کلمه در اینجا. من می

Afraid that I can't but typically we don't usually put [to] that

ترسم که من نتوانم، اما معمولاً ما معمولاً آن را [به] نمی دهیم

We just [say] I'm afraid I can't I'm afraid he can't she can't

ما فقط [می گوییم] می ترسم من نمی توانم می ترسم او نمی تواند او نمی تواند

Or much more simple and more versatile. I'm afraid not. I'm sorry [no]

یا خیلی ساده تر و همه کاره تر من می ترسم که نه. متاسفم [نه]

Do you want to come out tonight? I'm afraid not are you feeling Super British now?

میخواهی امشب بیای بیرون؟ من می ترسم که آیا شما الان احساس سوپر بریتانیایی نمی کنید؟

Well, you should after this fifth expression which is this

خوب، شما باید بعد از این پنجمین عبارت که همین

May as well or might as well this expression is super super common. You definitely need to learn it

می است یا ممکن است این عبارت فوق العاده رایج است. شما قطعا باید آن را یاد بگیرید

So what does it mean? How do we use it ah?

پس به چه معناست؟ چگونه از آن استفاده کنیم آه؟

You arrive at a party and the party is rubbish. There's like one person

شما به یک مهمانی می رسید و مهمانی آشغال است. مثل یک نفر

you don't like and the music is rubbish, and you're thinking oh if

هست که دوستش نداری و موسیقی اش مزخرف است، و تو فکر می کنی آه اگر

I had stayed at home that would have been better than here or at least no different. No more or less

من در خانه می ماندم بهتر از اینجا بود یا حداقل تفاوتی نداشت. بدون سطح سرگرمی کم و بیش

level of fun

Then you can say this

پس می توانید این را بگویید

[ah] [I] might as well have stayed at home

[ah] [من] ممکن است در تلفظ خانه مانده باشم

pronunciation

Eat the tea. I might as [well] might as well say with me might as well. I might as well

Eat the tea. من ممکن است [به خوبی] به خوبی بگویم با من ممکن است. من هم ممکن است

Grammar have stayed we've got present perfect that is because it's a past action

گرامر مانده باشد، ما اکنون کامل داریم، به این دلیل است که این یک عمل گذشته

to stay at home that will be a past action so have stayed and

در خانه ماندن است که یک عمل گذشته خواهد بود، پس

Remember of course you can say I may as well may as well have stayed at home

ماندم خانه

This also could [be] a response to a suggestion when you want to say well

این نیز می‌تواند پاسخی به پیشنهادی باشد که می‌خواهید بگویید خوب

There's nothing better to do then you can also use this

هیچ کاری بهتر نیست انجام دهید، پس می‌توانید از این نیز استفاده کنید.

Should we just shall we go home?

آیا باید به خانه برگردیم؟

He can say yeah might as well now. This is the short version. [what's] the long version?

او هم اکنون می تواند بگوید بله. این نسخه کوتاه است. نسخه طولانی [چیست]؟

We might as well go home

همچنین ممکن است به خانه

So notice in the previous example. We said I might as well have stayed at home

برگردیم، بنابراین در مثال قبلی توجه کنید. گفتیم من هم ممکن است در خانه مانده باشم.

Have stayed because it's a past action which was better

ماندم چون این یک عمل گذشته است که بهتر بود

This action is a future action

این عمل یک عمل آینده

Might as well go home in the future

There's no house might as well go

Home and that verb will not change whether it's he she it doesn't matter. It's always in the infinitive

است. او او مهم نیست. همیشه در مصدر است.

Now I did just say use it when there is nothing better to do. I don't mean wow

حالا من فقط گفتم از آن استفاده کنید زمانی که هیچ چیز بهتری برای انجام دادن وجود ندارد. منظورم این نیست که وای

There is nothing better to do I don't mean it like that. I mean it like this

هیچ چیز بهتری برای انجام دادن وجود ندارد، منظورم این نیست. منظورم این است که

Well nothing better to do [I] can't think of anything

خوب هیچ چیز بهتری برای انجام دادن [من] نمی توانم به چنین [آن] چیزی فکر

Like [that] so so be careful. How you use it try [to] use those expressions in the comments and in your real life

کنم پس مراقب باشید. نحوه استفاده از آن سعی کنید از آن عبارات در نظرات و در زندگی واقعی خود استفاده

That's how you're going to learn I'll see you in the next class. See you later

کنید. بعدا میبینمت

you