MAY or MIGHT?

Hi. I'm Gill at www.engvid.com

سلام. من گیل در www.engvid.com هستم

and today the lesson is about the two words "may" and "might",

و امروز درس درباره دو کلمه "ممکن است" و "ممکن است" است،

and I know these can be a little bit confusing because they are connected. "May" and "might"

و می دانم که اینها می توانند کمی گیج کننده باشند زیرا به هم متصل هستند. «می» و «ممکن است

come from the same verb, but it's a rather strange verb that is only used in certain

» از یک فعل می آیند، اما این یک فعل نسبتاً عجیب است که فقط به روش های خاصی

ways. So, I'm just going to give you a few examples to show how these words are actually

استفاده می شود. بنابراین، من فقط به شما چند مثال می زنم تا نشان دهم این کلمات چگونه

used in sentences and in different situations.

در جملات و موقعیت های مختلف استفاده می شوند.

So, starting with "may", which as you know, is also the name of a month, it can be a woman's

بنابراین، با شروع با «می» که همانطور که می دانید نام یک ماه نیز هست، می تواند نام زن باشد

name, but it's also a verb. And it's used in two main different ways. It's used to express

، اما فعل هم باشد. و از آن به دو صورت مختلف استفاده می شود. برای بیان

something that is possible, a possibility of something happening; and it can also be

چیزی که ممکن است، احتمال وقوع چیزی استفاده می شود. و همچنین می توان آن را به گونه

used differently to ask permission in a polite way, to say: "May I do something?" It's more

ای دیگر به کار برد که به صورت مؤدبانه اجازه بگیرد، بگوید: «می توانم کاری کنم؟» این

polite than saying: "Can I" or "Could I". "Could I" is polite, "Can I" is less polite,

مودبانه تر از گفتن است: "می توانم" یا "می توانم". «می‌توانم» مؤدبانه است، «می‌توانم» کمتر مؤدبانه است،

but "May I" is the really nice, polite way of asking for something.

اما «می‌توانم» روش واقعاً خوب و مؤدبانه‌ای برای درخواست چیزی است.

Okay, so let's have a look first of all at "may" used to express something possible,

خوب، پس بیایید اول از همه به «می» که برای بیان چیزی ممکن، یک امکان استفاده می شود، نگاهی بیندازیم

a possibility. So, first of all: I've lost my gloves. I can't find my gloves that go

. بنابراین، اول از همه: من دستکش هایم را گم کرده ام. من نمی توانم دستکش هایم را که

on my hands. So I say to my friend:

روی دستانم است پیدا کنم. بنابراین به دوستم می گویم:

"Oh, I can't find my gloves." And my friend replies:

"اوه، من نمی توانم دستکش هایم را پیدا کنم." و دوستم پاسخ می دهد:

"Do you think you may have dropped them in the street?"

"به نظر شما ممکن است آنها را در خیابان رها کرده باشید؟"

Okay. So I was walking through

باشه. بنابراین من با دوستم در خیابان قدم می

the street with my friend, we have arrived home.

زدم، به خانه رسیدیم.

"Do you think you may have dropped them in the street? Is that possible that you dropped them somewhere?"

"فکر می کنی ممکن است آنها را در خیابان رها کرده باشی؟ آیا ممکن است آنها را جایی انداخته باشی؟"

So, that's possibility. Okay.

بنابراین، این احتمال است. باشه.

And again, going out again, so in this colder weather, my friend says:

و دوباره، دوباره بیرون رفتن، پس در این هوای سردتر، دوستم می گوید:

"You'd better take a coat - it may get cold later."

"بهتر است یک کت بردارید - ممکن است بعدا سرد شود."

If we're going out in the daytime, but we're going

اگر در روز بیرون می رویم، اما

to be out in the evening as well when it gets colder, so: "You'd better take a coat." Good

عصر هم که هوا سردتر می شود بیرون خواهیم بود ، بنابراین: "بهتر است یک کت بردارید."

advice. "Take a coat. It may get cold later." It's possible it will get cold later and you'll

نصیحت مفید. "یک کت بردارید. ممکن است بعدا سرد شود." ممکن است بعدا سرد شود و

need to put your coat on. Okay?

باید کت خود را بپوشید. باشه؟

And then finally for these examples of what is possible, I say to my friend:

و سپس در نهایت برای این مثالها از آنچه ممکن است، به دوستم می گویم:

"Was that John who just walked by? Someone walked by, was that John?" And my friend replies:

"آیا آن جان بود که همین الان از آنجا رد شد؟ یکی از آنجا گذشت، آن جان بود؟" و دوستم پاسخ می دهد:

"It may have been. I'm not sure."

"ممکن است بوده باشد. مطمئن نیستم."

Because my friend didn't really see. It may have been, but I'm

چون دوستم واقعا ندید. ممکن است بوده باشد، اما من

not really sure. So, possibly. Possibly it was John. I'm not 100% sure. Okay, so those

واقعا مطمئن نیستم. بنابراین، احتمالا. احتمالا جان بود. من 100% مطمئن نیستم. خوب، پس

are three examples of this first meaning of "may".

اینها سه مثال از این اولین معنای "می" هستند.

And then just two examples of asking permission using "may" in a polite way. If I don't have

و سپس فقط دو مثال از درخواست اجازه با استفاده از "می" به روشی مودبانه. اگر

a pen, I can say to someone:

خودکار نداشته باشم، می توانم به کسی بگویم

"May I borrow your pen, please?"

: لطفاً می توانم خودکار شما را قرض بگیرم؟

Okay. "To borrow" is just to have for a short time, use it, give it back. Okay.

باشه. "قرض گرفتن" فقط برای مدت کوتاهی است، از آن استفاده کنید، آن را پس دهید. باشه.

"May I borrow your pen, please?"

"میشه قلمت رو قرض بگیرم لطفا؟"

That's all very polite. "May I", "please". Okay?

این همه بسیار مؤدبانه است. "ممکن است"، "لطفا". باشه؟

And then finally, somebody asks you a question and it's maybe quite a complicated thing.

و در نهایت، کسی از شما سوالی می پرسد و شاید این یک چیز کاملاً پیچیده باشد.

You can't decide. They invite you to something, you can't decide: Yes, no, not sure. You need

شما نمی توانید تصمیم بگیرید. آنها شما را به چیزی دعوت می کنند، نمی توانید تصمیم بگیرید: بله، نه، مطمئن نیستم. شما باید

to think about it. So, you reply:

در مورد آن فکر کنید. بنابراین، شما پاسخ می دهید:

"I can't decide at the moment - may I have a few days to think about it?"

"در حال حاضر نمی توانم تصمیم بگیرم - ممکن است چند روز فرصت داشته باشم تا در مورد آن فکر کنم؟"

Okay? And hopefully the other person is willing to give you time to

باشه؟ و امیدوارم طرف مقابل مایل باشد به شما فرصت

think. It might be a very serious decision, so: "May I have a few days? Give me some time

فکر کردن بدهد. ممکن است این یک تصمیم بسیار جدی باشد، بنابراین: "ممکن است چند روز فرصت داشته باشم؟ به من فرصت دهید

to think about it." Okay, so that's the two main meanings for "may". We'll now move on

تا در مورد آن فکر کنم." خوب، پس این دو معنی اصلی برای "ممکن است". اکنون

to look at "might".

به بررسی "ممکن" می پردازیم.

Okay, so moving on to "might". It's similar in a way, similar to the first meaning of

خوب، پس به سراغ "ممکن است". از جهتی شبیه به معنای اول

"may", meaning possible. Okay? But the feeling with "might" is that it's a little bit less

«می» به معنای ممکن است. باشه؟ اما احساس "شاید" این است

likely to be true. It's more remote, less possible. There's more doubt about it. Okay?

که احتمال درستی آن کمی کمتر است. دورتر است، کمتر امکان پذیر است. شک بیشتر در مورد آن وجود دارد. باشه؟

Just slightly more doubt. So let's have a look at some examples. Okay, so I might say:

فقط کمی شک بیشتر. پس بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم. خوب، پس ممکن است بگویم:

"I don't feel well." And my friend might say:

"احساس خوبی ندارم." و دوست من ممکن است بگوید:

"Oh dear - do you think it might be something you've eaten?

"اوه عزیزم - آیا فکر می کنی ممکن است چیزی باشد که خورده ای؟

Some food you've eaten. Do you think it might be, possibly?"

مقداری غذایی که خورده ای. آیا فکر می کنی ممکن است باشد؟"

With some doubt.

با کمی شک

Maybe she cooked the dinner so she doesn't want to think it was anything she cooked.

شاید او شام را پخته است، بنابراین نمی خواهد فکر کند که این چیزی است که او پخته است.

So: "Do you think it might be?" Okay?

بنابراین: "به نظر شما ممکن است؟" باشه؟

Another example, someone asks:

مثال دیگر، شخصی می پرسد:

"Where are you going for your holidays?"

" برای تعطیلات خود کجا می روید؟"

And I might reply: "We haven't decided yet, but we might go to Italy."

و من ممکن است پاسخ دهم: "ما هنوز تصمیم نگرفته ایم، اما ممکن است به ایتالیا برویم."

It's possible, possible, but

ممکن است، ممکن است، اما

not definite. "We might go to Italy."

قطعی نیست. ممکن است به ایتالیا برویم.

Another example, you're waiting for your friend to arrive, Anna.

مثال دیگر ، آنا، منتظر رسیدن دوستت هستید.

"Anna hasn't arrived yet - do you think she might have forgotten?"

"آنا هنوز نرسیده - فکر می کنی شاید فراموش کرده باشد؟"

the arrangement to meet. "Do you think she might have forgotten?"

ترتیب ملاقات "فکر می کنی او ممکن است فراموش کرده باشد؟"

It's not... It's not like her to forget, so there's a lot of doubt

اینطور نیست... مثل او نیست که فراموش کند، پس شک زیادی در

there. "She might have forgotten, but mm." Okay?

آنجا وجود دارد. "او ممکن است فراموش کرده باشد، اما mm." باشه؟

And finally, one of the buses I sometimes travel on is a number 54. Okay? And but because I'm...

و در نهایت، یکی از اتوبوس هایی که من گاهی اوقات با آن سفر می کنم، شماره 54 است. باشه؟ و اما چون من...

Can't see very well, if the bus is coming from a long way away I can't see the

نمی توانم خیلی خوب ببینم، اگر اتوبوس از راه دور می آید، نمی توانم شماره را ببینم

number until it's nearer, so I might say to someone else waiting: "Is that a 54 bus coming?"

تا زمانی که نزدیکتر شود، بنابراین ممکن است به شخص دیگری که منتظر است بگویم: "آیا این یک اتوبوس 54 میاد؟

And they could reply:

و آنها می توانند پاسخ دهند:

"Mm..." They can't see the number either. "It might be - I can't see the number yet."

"مم..." آنها هم نمی توانند شماره را ببینند. "ممکن است - هنوز شماره را نمی بینم."

So, there were four different buses, it might be, it might be a 54, but

بنابراین، چهار اتوبوس مختلف وجود داشت، ممکن است یک 54 باشد، اما

it could be one of three other possible ones. Okay.

می تواند یکی از سه اتوبوس ممکن دیگر باشد. باشه.

And then just one final little note about the use of the word "may" with the word "be".

و سپس فقط یک یادداشت کوچک آخر در مورد استفاده از کلمه "ممکن است" با کلمه "be".

People tend to get this confused. Even English, native English speakers don't understand this.

مردم تمایل دارند این را گیج کنند. حتی انگلیسی، انگلیسی زبانان بومی این را نمی فهمند.

So, "maybe", if you say "maybe" and if you write it as one word it means "perhaps". Again,

پس «شاید» اگر بگویید «شاید» و اگر آن را یک کلمه بنویسید به معنای «شاید» است. باز هم،

it's the idea of what's possible. Perhaps. Maybe.

این ایده ممکن است. شاید. شاید.

-"Will we go to see a film tomorrow?"

-"فردا بریم فیلم ببینیم؟"

-"Maybe. Maybe." Which means perhaps, it's possible. But if you have a sentence which says:

-"شاید.شاید." یعنی شاید، ممکن است. اما اگر جمله ای دارید که می گوید:

"It may be raining tomorrow", that is two words, "may", "be", two words.

«فردا ممکن است بارون ببارد»، دو کلمه «ممکن است»، «باش»، دو کلمه است.

"It may be raining tomorrow", so it doesn't mean perhaps. You can't say: "It perhaps raining tomorrow."

"ممکن است فردا باران ببارد"، بنابراین به این معنی نیست که شاید. شما نمی توانید بگویید: "شاید فردا باران ببارد."

That doesn't work in English.

که در انگلیسی کار نمی کند.

Okay, so I hope that lesson about "may" and "might" has been helpful. If you'd like to

بسیار خوب، بنابراین امیدوارم که آن درس در مورد "می" و "ممکن است" مفید بوده باشد. اگر می خواهید

go to the website, www.engvid.com, there is a quiz on this subject which I hope you would like

به وب سایت www.engvid.com بروید، یک مسابقه در مورد این موضوع وجود دارد که امیدوارم دوست داشته باشید آن

to try. And if you've found this lesson helpful, please subscribe to my channel on YouTube.

را امتحان کنید. و اگر این درس برای شما مفید بود، لطفاً در کانال من در YouTube مشترک شوید.

And so, that's all for now. Hope to see you again soon.

و بنابراین، فعلاً همین است. امیدواریم شما را به زودی ببینیم.

Bye.

خدا حافظ.