Learn 9 Ways that Native English Speakers Break the Rules!

Hi, Bob the Canadian here.

سلام، باب کانادایی اینجاست.

In this English lesson I'm going to teach you some

در این درس انگلیسی، من برخی از قوانینی را به شما آموزش می‌دهم که

of the rules that you're sort of allowed to break

when you're speaking English.

وقتی انگلیسی صحبت می‌کنید، اجازه دارید آنها را زیر پا بگذارید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Well hey, welcome to this English lesson where I'm going

خوب هی، به این درس انگلیسی خوش آمدید که در آن

to help you break the rules.

به شما کمک می کنم قوانین را بشکنید.

Before we get started though if you're new here don't forget

قبل از شروع کار، اگر اینجا تازه کار هستید، فراموش نکنید

to click that red subscribe button below,

که روی دکمه اشتراک قرمز رنگ زیر کلیک کنید،

give me a thumbs up if this video helps you learn

اگر این ویدیو به شما کمک

just a little bit more English.

می‌کند کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، به من کمک کنید.

Well as you learn English, you learn a lot of rules

همانطور که انگلیسی یاد می گیرید، قوانین زیادی را یاد می

and when you listen to native English speakers

گیرید و وقتی به زبان مادری انگلیسی گوش

you realize that sometimes we break the rules.

می دهید، متوجه می شوید که گاهی اوقات ما قوانین را زیر پا می گذاریم.

So in this video I'll go over nine different rules

بنابراین در این ویدیو من به 9 قانون مختلف می پردازم

that we regularly break when we're speaking English.

که به طور منظم هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی آنها را زیر پا می گذاریم.

One more thing before we get started.

قبل از شروع یک چیز دیگر.

Even though I'm going to teach you about rules

با وجود اینکه قصد دارم قوانینی را به شما آموزش دهم

that native English speakers break regularly,

که انگلیسی زبانان بومی به طور منظم آنها را زیر پا می گذارند، اما

you yourself as an English learner should not break

شما خود به عنوان یک زبان آموز انگلیسی هنوز نباید

these rules yet.

این قوانین را زیر پا بگذارید.

If you are a beginner or intermediate,

اگر شما یک مبتدی یا متوسط ​​و

or even an advanced English learner,

یا حتی یک زبان آموز پیشرفته انگلیسی

you should know about these rules

هستید، باید در مورد این قوانین

and you should know how native English speakers break them,

بدانید و باید بدانید که انگلیسی زبانان بومی چگونه آنها را زیر پا می گذارند،

but you should not start breaking these rules yet.

اما هنوز نباید شروع به زیر پا گذاشتن این قوانین کنید.

One of the first English rules

یکی از اولین قوانین انگلیسی

that you will hear native English speakers break quite often

که می شنوید انگلیسی زبانان بومی اغلب

especially children, involves the words, me and I.

به خصوص کودکان شکسته می شوند، شامل کلمات من و من می شود.

You will sometimes hear kids say things like,

گاهی اوقات می شنوید که بچه ها جملاتی مانند

"Me and my friends went to the movies last week."

"من و دوستانم هفته گذشته به سینما رفتیم."

Technically this is incorrect,

از نظر فنی این نادرست است،

but English speakers do say things like that.

اما انگلیسی زبانان چنین چیزهایی را بیان می کنند.

The correct way to say that would be,

راه درست برای گفتن این است:

"My friends and I went to the movies the other week."

"من و دوستانم هفته پیش به سینما رفتیم ."

I even do this sometimes

من حتی گاهی اوقات این کار

I will say things like,

را انجام می دهم و جملاتی مانند

"Me and my colleagues went out for lunch last week."

"من و همکارانم هفته گذشته برای ناهار بیرون رفتیم."

And it's incorrect.

و نادرست است.

I should say, "My colleagues and I went out for lunch

باید بگویم: " من و همکارانم هفته دیگر برای ناهار بیرون رفتیم

the other week."

."

So, don't say this yourself,

بنابراین، خودتان این را نگویید،

but you should be ready

اما باید آماده

to hear native English speakers break

باشید که گهگاه انگلیسی زبانان بومی

the rules from time to time

قوانین را زیر پا بگذارند

and say things like, "Me and my brother ate all the cookies."

و جملاتی مانند «من و برادرم همه کلوچه ها را خوردیم» بگویند.

You should say, "My brother and I ate all the cookies."

باید بگویید من و برادرم همه کلوچه ها را خوردیم.

The second example I want to share with you,

مثال دومی که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم،

involves the words, can and may.

شامل کلمات، can و may است.

Oftentimes in my classroom students will say,

اغلب اوقات دانش آموزان در کلاس درس من می گویند:

"Can I go to the bathroom?"

"آیا می توانم به دستشویی بروم؟"

And technically this is incorrect.

و از نظر فنی این نادرست است.

We use the word, can, to talk about our ability

ما از کلمه، می توانم برای صحبت در مورد توانایی خود

to do something, not to ask for permission.

برای انجام کاری استفاده می کنیم، نه برای درخواست اجازه.

The correct way to say this would be,

راه درست برای گفتن این خواهد بود،

"May I go to the bathroom?"

"می توانم به حمام بروم؟"

But I will tell you this,

اما من این را به شما می گویم،

my students rarely say, "May I go to the bathroom?"

دانش آموزان من به ندرت می گویند "می توانم به حمام بروم؟"

When they ask to leave the room to use the washroom

وقتی از اتاق می خواهند برای استفاده از دستشویی

or the bathroom they most often break the rule

یا حمام بیرون بیایند، اغلب قانون

and they say, "Can I go to the bathroom?"

را زیر پا می گذارند و می گویند: "آیا می توانم به دستشویی بروم؟"

Which if you think about it is kind of a funny way

که اگر در مورد آن فکر کنید، یک راه خنده دار

to ask to go to the bathroom,

برای درخواست رفتن به دستشویی است،

because all of us have the ability to go to the bathroom.

زیرا همه ما توانایی رفتن به دستشویی را داریم.

We just don't always have permission to leave the classroom

ما فقط همیشه اجازه نداریم کلاس را

to go to the bathroom.

برای رفتن به دستشویی ترک کنیم.

So the third example I wanted to talk to you about

بنابراین سومین مثالی که می خواستم در مورد آن با شما صحبت کنم

is a mistake that often native English speakers make

، اشتباهی است که اغلب انگلیسی زبانان مادری

while writing.

هنگام نوشتن مرتکب می شوند.

They take phrases like could've, would've, should've

آنها عباراتی مانند could've, would've, should've

and they write, could of, would of, and should of,

و می نویسند، can of, will of و should of را می نویسند

which is technically incorrect.

که از نظر فنی نادرست است.

They should be writing the contraction

آنها باید

of could have, which is could've,

انقباض ممکن را بنویسند، که ممکن است،

would have, which is would've,

می‌توانست، می‌کرد، که بود،

and should have, which is should've,

و باید داشت، که باید،

but when you listen to me say it,

اما وقتی به حرف من گوش

you will hear that it actually sounds like, "of".

می‌دهید، می‌شنوید که واقعاً به نظر می رسد، "از".

I could say something like,

می توانم چیزی شبیه این بگویم:

"I chose one lottery number wrong

"من یک شماره قرعه کشی را اشتباه

if I had chosen them all correct I could've won the lottery."

انتخاب کردم اگر همه آنها را درست انتخاب کرده بودم، می توانستم در لاتاری برنده شوم."

So I'm not saying, "could of", I'm saying, "could've",

بنابراین من نمی گویم "می توانست"، بلکه می گویم "می توانست"،

which is the contraction of could have.

که انقباض می توانست باشد.

But many native English speakers,

اما بسیاری از انگلیسی زبانان بومی،

especially in informal writing,

به ویژه در نوشتن غیررسمی،

like an email, or if they are sending a text,

مانند ایمیل، یا اگر متنی را ارسال می کنند

will often do this incorrectly.

، اغلب این کار را اشتباه انجام می دهند.

Sorry for all the honking,

با عرض پوزش برای این همه بوق،

there's a lot of geese honking

while I'm trying to make this video.

در حالی که من سعی می کنم این ویدیو را بسازم، غازهای زیادی بوق می زنند.

There's just a lot of geese that are for some reason,

فقط تعداد زیادی غاز وجود دارد که به دلایلی

hanging out here during the winter.

در زمستان در اینجا آویزان هستند.

So I know this camera angle is a little too bright for me,

بنابراین می‌دانم این زاویه دوربین برای من کمی روشن است،

but I wanted you to be able to see how beautiful it is

اما می‌خواستم بتوانید ببینید

when we have snow on the ground and the sun is shining.

وقتی برف روی زمین داریم و خورشید می‌درخشد چقدر زیباست.

It's just a really nice day,

این فقط یک روز خوب است،

a nice January day here in Canada.

یک روز خوب ژانویه در اینجا در کانادا.

But let's move on to the next example.

اما اجازه دهید به مثال بعدی برویم.

If I was to ask you this question,

اگر بخواهم این سوال را از شما بپرسم،

"Do you know an English teacher

"آیا معلم انگلیسی می شناسید

that has a good YouTube channel?"

که کانال یوتیوب خوبی داشته باشد؟"

You might think it sounds correct,

ممکن است فکر کنید درست به نظر می رسد،

and native English speakers would ask a question

و انگلیسی زبانان بومی سؤالی را

just like that, and they would think it's correct as well,

دقیقاً مانند آن می پرسند، و آنها نیز فکر می کنند که درست است،

but it's technically not.

اما از نظر فنی اینطور نیست.

We wouldn't use the word, "that", in that question,

ما از کلمه "که" استفاده نمی کنیم، در آن سوال

we would use the word, "who".

از کلمه "چه کسی" استفاده می کنیم.

The correct way to ask that question would be,

روش صحیح پرسیدن این سوال این است:

"Do you know an English teacher who has

"آیا معلم انگلیسی را می شناسید که

a good YouTube channel?"

کانال یوتیوب خوبی داشته باشد؟"

But I will tell you, English speakers may not even be aware

اما من به شما می گویم، انگلیسی زبانان ممکن است حتی متوجه

that they are making a mistake

نباشند که اشتباه می

when they ask a question like,

کنند وقتی سؤالی مانند

"Do you know an English teacher

"آیا معلم انگلیسی می شناسید

that has a good YouTube channel?"

که کانال یوتیوب خوبی داشته باشد؟"

We use "that" all the time when we're talking about people

ما همیشه وقتی در مورد افراد صحبت می کنیم از "آن" استفاده می کنیم،

but technically in a sentence like that,

اما از نظر فنی در جمله ای مانند آن،

if you are talking about a person,

اگر در مورد شخصی صحبت

you should be using the word, "who".

می کنید، باید از کلمه "چه کسی" استفاده کنید.

Do you know an English teacher who has

آیا معلم انگلیسی می شناسید که

a good YouTube channel?

کانال یوتیوب خوبی داشته باشد؟

I do.

انجام میدهم.

So the next example involves the words, further and farther.

بنابراین مثال بعدی شامل کلمات، بیشتر و دورتر می شود.

I often get this question during

من اغلب در طول

my Saturday night live English lessons,

درس های انگلیسی زنده شنبه شب با این سوال مواجه می شوم،

people will say, "When do I use further

مردم می گویند: "چه زمانی بیشتر

and when do I use farther?"

استفاده کنم و چه زمانی دورتر؟"

Well technically, you use "farther" when you are talking

خوب از نظر فنی، وقتی در مورد مسافت‌ها یا چیزی قابل اندازه‌گیری صحبت می‌کنید، از «دورتر» استفاده می‌کنید

about distances, or something that is measurable.

.

So for instance, when I drive to my first neighbor,

برای مثال، وقتی به سمت همسایه اولم رانندگی می کنم،

if I want to go to my second neighbor,

اگر بخواهم به همسایه دوم بروم،

he is one kilometer farther down the road.

او یک کیلومتر از جاده دورتر است.

In that situation I would use farther.

در آن شرایط از دورتر استفاده خواهم کرد.

And we use "further" when we say things like,

و هنگامی که می گوییم مواردی مانند

"Are there any further questions?"

"آیا سوالات دیگری وجود دارد؟" از "بیشتر" استفاده می کنیم؟

So it's not really a distance, or a measurable thing.

بنابراین واقعاً یک فاصله یا چیز قابل اندازه گیری نیست.

But here's the thing, native English speakers break

اما نکته اینجاست که انگلیسی زبانان بومی همیشه

these rules all the time.

این قوانین را زیر پا می گذارند.

In fact, we use further and farther, interchangeably a lot.

در واقع، ما بیشتر و دورتر، به جای یکدیگر، زیاد استفاده می کنیم.

For instance, I could say, "How much farther do we need to go

برای مثال، می‌توانم بگویم: « چقدر باید

before we get to the school?"

پیش برویم تا به مدرسه برسیم؟»

I could also say, "How much further do we need to go

همچنین می‌توانم بگویم: "چقدر باید

before we get to the school?"

جلوتر برویم تا به مدرسه برسیم؟"

So in some English-speaking countries this is okay.

بنابراین در برخی از کشورهای انگلیسی زبان این مشکلی ندارد.

In Canada, my understanding is,

در کانادا، درک من این است،

and maybe someone in the comments will tell me different,

و شاید کسی در نظرات به من بگوید

that you can use "further" in almost all situations.

که تقریباً در همه موقعیت‌ها می‌توانید از «بیشتر» استفاده کنید .

You could say something like,

شما می توانید چیزی شبیه به

"It is three kilometers further."

"سه کیلومتر جلوتر است" بگویید.

or "Are there any further questions?"

یا "آیا سوالات بیشتری وجود دارد؟"

This next example is actually a rule

این مثال بعدی در واقع قانونی است

that I broke in a video I made a little while ago

که من در ویدیویی که مدتی پیش

about phrasal verbs

در مورد افعال عبارتی درست کردم شکستم

and it involves the words, lay and lie.

و شامل کلمات، lay و دروغ می شود.

Technically, you lay something down

از نظر فنی، چیزی را دراز

and a person lies down on a bed.

می‌کشید و یک نفر روی تخت دراز می‌کشد.

So I should say things like, "I lay the book on the table."

بنابراین من باید چیزهایی مانند "کتاب را روی میز بگذارم" بگویم.

"I am going to go lie down and take a nap."

"من می روم دراز بکشم و چرت بزنم."

But you know what, I use lay a lot.

اما می دانید چه، من از lay زیاد استفاده می کنم.

I say things like, "I'm gonna go lay on the couch

من جملاتی از این قبیل می گویم: "من می روم روی مبل دراز می کشم

and watch TV."

و تلویزیون تماشا می کنم."

I should be saying, "I'm going to go lie down and watch TV."

من باید بگویم، "من می روم دراز بکشم و تلویزیون تماشا کنم."

Or "I'm going to go lie down and take a nap."

یا "می روم دراز بکشم و چرت بزنم."

But yeah, I break this rule a lot.

اما بله، من این قانون را خیلی زیر پا می گذارم.

In fact, I broke this rule in a video previously

در واقع من قبلاً در یک ویدیو این قانون را شکستم

and I didn't even know that it was a rule.

و حتی نمی دانستم که این یک قانون است.

So the next example I wanted to talk about involves

بنابراین مثال بعدی که می خواستم در مورد آن صحبت کنم

the words, "than and then".

شامل کلمات "از و سپس" است.

And it's a bit of a pronunciation rule that we break.

و این یک مقدار قانون تلفظ است که ما آن را می شکنیم.

You hear me say, than, and you hear me say, then,

شما می شنوید که من می گویم، و می شنوید که می گویم، پس،

but if I say a sentence like this,

اما اگر جمله ای مانند این بگویم،

"My older brother is older then me."

"برادرم بزرگتر از من است."

You hear me say, "then",

شما می شنوید که می گویم "پس"،

but I'm actually using the word, "than".

اما من در واقع از کلمه "از" استفاده می کنم.

I think when we speak quickly,

فکر می‌کنم وقتی سریع صحبت می‌کنیم،

especially in my area of Canada,

مخصوصاً در منطقه من در کانادا

we often, when we are comparing people,

، اغلب، وقتی مردم را با هم مقایسه

we are supposed to be saying, "than",

می‌کنیم، قرار است بگوییم «از»

and we actually say, "then".

و در واقع می‌گوییم «پس».

Like I am stronger than my younger brother.

مثل اینکه من از برادر کوچکترم قوی ترم.

I'm saying, than, T-H-A-N,

من می گویم، T-H-A-N،

but when I listen to myself,

اما وقتی به خودم گوش می دهم،

it sounds like I'm saying, then.

به نظر می رسد که من می گویم، پس.

I am definitely not stronger than my younger brother.

من قطعا قوی تر از برادر کوچکترم نیستم.

So my next example is about using the singular they.

بنابراین مثال بعدی من در مورد استفاده از مفرد آنها است.

Sometimes in English we ask questions like,

گاهی اوقات در زبان انگلیسی ما سوالاتی مانند

"Ask your friend what they want for lunch."

"از دوستت بپرس برای ناهار چه می خواهد" می پرسیم.

Technically you should be asking,

از نظر فنی باید بپرسید:

"Ask your friend what he or she wants for lunch."

"از دوست خود بپرسید که او برای ناهار چه می خواهد."

And people have asked me about this in the comments below.

و مردم از من در این مورد در نظرات زیر سوال کرده اند.

It is actually technically correct now

در واقع از نظر فنی در حال

to use the singular they.

حاضر استفاده از مفرد آنها صحیح است.

You can say things like,

می توانید جملاتی مانند این را بگویید:

"Ask your friend what they want for lunch."

«از دوستت بپرس برای ناهار چه می خواهد».

It is totally correct, but some people might still think

کاملاً صحیح است، اما برخی از مردم ممکن است هنوز فکر

it's incorrect, but it's not.

کنند که نادرست است، اما اینطور نیست.

You can look this up online.

می توانید این را به صورت آنلاین جستجو کنید.

Most dictionaries, in fact, the newspaper,

اکثر لغت نامه ها، در واقع،

The Washington Post, now accepts the singular they,

روزنامه واشنگتن پست، اکنون مفرد آنها را

as proper English speech.

به عنوان گفتار انگلیسی مناسب می پذیرند.

So you may have been taught that you should not end

بنابراین ممکن است به شما آموزش داده شده باشد که نباید

an English sentence with a preposition.

یک جمله انگلیسی را با حرف اضافه تمام کنید.

A preposition is a word like, in, or with, or at,

حرف اضافه کلمه ای است مانند، در، یا با، یا در،

but we do this all the time.

اما ما این کار را همیشه انجام می دهیم.

We ask questions like, "Which newspaper is his picture in?"

سؤالاتی از این قبیل می پرسیم که عکس او در کدام روزنامه است؟

When technically we should be asking,

وقتی از نظر فنی باید

"In which newspaper is his picture?"

بپرسیم عکس او در کدام روزنامه است؟

Although that second sentence, though correct,

اگرچه جمله دوم، اگرچه درست است،

doesn't sound good to my native English ear.

اما به گوش انگلیسی مادری من خوب نمی رسد.

The first sentence actually sounds better.

جمله اول در واقع بهتر به نظر می رسد.

"Which newspaper is his picture in?"

عکس او در کدام روزنامه است؟

So I think you're free to break that rule in spoken English,

بنابراین من فکر می‌کنم که شما آزاد هستید که این قانون را در گفتاری انگلیسی

but I wouldn't break that rule

بشکنید، اما

if you are doing a writing test,

اگر در حال انجام یک آزمون نوشتن

or even if you're doing a speaking test.

یا حتی اگر در حال انجام یک آزمون اسپیکینگ هستید، این قانون را زیر پا نمی‌گذارم.

But if you're just talking to your friends,

اما اگر فقط با دوستان خود صحبت می کنید،

go ahead and end a sentence with a preposition.

ادامه دهید و یک جمله را با حرف اضافه تمام کنید.

Well hey, that was nine English rules

خوب هی، این نه قانون انگلیسی بود

that you're sort of allowed to break

که

when you are speaking English.

وقتی انگلیسی صحبت می کنید اجازه دارید آنها را زیر پا بگذارید.

I'm Bob the Canadian,

من باب کانادایی هستم

and you are learning English with me here on YouTube.

و شما در اینجا در یوتیوب با من انگلیسی یاد می گیرید.

If you are not subscribed,

اگر مشترک نیستید،

you should click that subscribe button over there

باید روی دکمه اشتراک در آنجا کلیک کنید

and give me a thumbs up if this video helped you learn

و اگر این ویدیو به شما کمک کرد تا کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، به من کمک کنید

just a little bit more English.

.

And while you're here why don't you stick around

و در حالی که اینجا هستید، چرا نمی مانید

and watch a couple more videos.

و چند ویدیو دیگر تماشا نمی کنید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)