How to be CONFIDENT!

Hello.

سلام.

My name's Ronnie.

اسم من رونی است

I'm very confident, and I really like talking.

من خیلی اعتماد به نفس دارم و واقعاً دوست دارم صحبت کنم.

[Sighs] Oh, god.

[آه می کشد] اوه خدا.

[Laughs]

[می خندد]

Do you think that one of the reasons why you don't like to speak English is because

آیا فکر می کنید یکی از دلایلی که دوست ندارید انگلیسی صحبت کنید این است

you lack confidence maybe in speaking or in writing, or just in your daily life?

که در صحبت کردن یا نوشتن یا فقط در زندگی روزمره خود اعتماد به نفس ندارید؟

Confidence is the number one problem that you have while learning English.

اعتماد به نفس اولین مشکلی است که شما در یادگیری زبان انگلیسی دارید.

So, a lot of people talk to me and say:

بنابراین، بسیاری از مردم با من صحبت می کنند و می گویند:

"Ronnie, I can't speak English. I'm terrible."

"رونی، من نمی توانم انگلیسی صحبت کنم. من وحشتناک هستم."

And I say:

و من می گویم:

"Oh, no. You can speak English. You are not terrible."

"اوه، نه. شما می توانید انگلیسی صحبت کنید. شما وحشتناک نیستید."

So, I want to help you and I want you to become more confident in your daily life, whatever

بنابراین، من می‌خواهم به شما کمک کنم و می‌خواهم در زندگی روزمره‌تان، هر کاری

you do, not only English, for everything.

که انجام می‌دهید، نه فقط انگلیسی، اعتماد به‌نفس‌تری داشته باشید.

So, I'm going to teach you some tricks or some methods to become more confident.

بنابراین، من قصد دارم چند ترفند یا روش هایی را به شما آموزش دهم تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

Thumbs up.

شست بالا.

Even if you're not, then just pretend.

حتی اگر نیستی ، فقط تظاهر کن.

Everyone pretends.

همه تظاهر می کنند.

So, I'm going to go through things that are bad and the reasons why you and I are not

بنابراین، من از چیزهایی که بد هستند و دلایلی که چرا من و شما

confident people.

افراد اعتماد به نفس نداریم، خواهم گذشت.

First of all, we have a fear.

اول از همه، ما یک ترس داریم.

We have a fear of the unknown.

ما ترس از ناشناخته داریم.

We have fear that we don't know what's going to happen.

ما می ترسیم که نمی دانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد.

Maybe you're going to go for a job interview, or you're starting a new class, or you're

شاید قرار است برای یک مصاحبه شغلی بروید، یا در حال شروع کلاس جدیدی هستید، یا

going to go on a date, or you're meeting new people, you're going to a party - we have

قرار است به قرار ملاقات بروید، یا با افراد جدیدی ملاقات می کنید، به یک مهمانی می روید - ما داریم

no idea what's going to happen.

نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیفتد

That's cool, let it happen.

خیلی خوبه، بذار این اتفاق بیفته

We can't change the future.

ما نمی توانیم آینده را تغییر دهیم.

We don't know about the future, so what we can do is we can prepare our self.

ما از آینده اطلاعی نداریم، پس کاری که می توانیم انجام دهیم این است که بتوانیم خودمان را آماده کنیم.

Now, if we're talking about doing something, like a presentation or standing up in front

حال، اگر ما در مورد انجام کاری صحبت می کنیم، مانند یک سخنرانی یا ایستادن در

of people, going to a party, especially if you're trying to speak English, what you can

مقابل مردم، رفتن به یک مهمانی، به خصوص اگر می خواهید انگلیسی صحبت کنید،

do if you're worried about your English is you can practice speaking at home.

اگر نگران انگلیسی خود هستید چه کاری می توانید انجام دهید . می توانید صحبت کردن را در خانه تمرین کنید.

Now, this might sound a little crazy, but who cares?

اکنون، ممکن است کمی دیوانه کننده به نظر برسد، اما چه کسی اهمیت می دهد؟

What you can do is take your phone, you can record yourself speaking English.

کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تلفن خود را بردارید، می‌توانید خودتان را در حال صحبت کردن به زبان انگلیسی ضبط کنید.

Maybe you're doing a presentation, so record your presentation, listen to it.

شاید شما در حال انجام یک ارائه هستید، بنابراین ارائه خود را ضبط کنید، به آن گوش دهید.

[Gasps] You think it's terrible?

[نفس می کشد] فکر می کنی وحشتناک است؟

Do it again.

دوباره انجامش بده

We have an expression: "Practice makes perfect."

ما یک تعبیر داریم: "تمرین کامل می کند."

It's not going to be perfect, but it'll be good.

قرار نیست کامل باشد، اما خوب خواهد بود.

So the more you practice something, the more comfortable you're going to feel, the more

بنابراین هرچه بیشتر چیزی را تمرین کنید ، احساس راحتی بیشتری خواهید داشت،

confidence you're going to have, and you're going to rock that.

اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و آن را تکان خواهید داد.

You're going to go to the party and be like: "Yeah! I'm the best party person ever."

قرار است به مهمانی بروی و بگوییم: "آره! من بهترین فرد مهمانی هستم."

Or you're going to go to your job interview and you're going to get the job.

یا قرار است به مصاحبه شغلی خود بروید و کار را به دست آورید.

I feel like I'm an infomercial.

من احساس می کنم که من یک اطلاعات تجاری هستم.

Okay, the next one and probably one of the hardest is criticism.

بسیار خوب، مورد بعدی و احتمالاً یکی از سخت ترین آنها انتقاد است.

Criticism means people tell you what you do wrong.

انتقاد یعنی مردم به شما بگویند چه اشتباهی می کنید.

People tell you bad things about you.

مردم چیزهای بدی در مورد شما به شما می گویند .

People tell you your pronunciation is terrible, your work is awful.

مردم به شما می گویند تلفظ شما وحشتناک است، کار شما افتضاح است.

How do you feel? You feel: "Oh my god. Why am I even alive?"

چه احساسی دارید؟ شما احساس می کنید: "اوه خدای من. چرا من حتی زنده ام؟"

So people criticize you, and depending on how they do it...

بنابراین مردم از شما انتقاد می کنند و بسته به اینکه چگونه این کار را انجام می دهند...

For example, if you have a boss who only tells you bad things, this is not a very good boss.

مثلاً اگر رئیسی دارید که فقط چیزهای بد به شما می گوید، این رئیس خیلی خوب نیست.

But if you have a boss who criticizes you and tells you positive things, this is getting better.

اما اگر رئیسی دارید که از شما انتقاد می کند و چیزهای مثبتی به شما می گوید، این وضعیت بهتر می شود.

But what we have to do is we have to learn from the criticism.

اما کاری که باید انجام دهیم این است که باید از انتقاد درس بگیریم.

We have an expression: "Don't take it personally."

ما یک تعبیر داریم: «آن را شخصی نگیرید».

This means, for example, if your boss says:

این به این معنی است که، برای مثال، اگر رئیس شما بگوید:

"You know what? Your... Your presentation wasn't that good."

"میدونی چیه؟ ... ارائه شما چندان خوب نبود."

Instead of: "Oh my god", instead of feeling negative or feeling bad, just go:

به جای: "اوه خدای من"، به جای اینکه احساس منفی یا احساس بدی داشته باشی، فقط برو:

"Okay. Well, please tell me how I can make it better."

"باشه. خب، لطفا به من بگو چگونه می توانم آن را بهتر کنم."

Your boss is there maybe to help you, unless you have a terrible boss, but always try and

رئیس شما ممکن است به شما کمک کند، مگر اینکه رئیس وحشتناکی داشته باشید، اما همیشه سعی کنید

learn from the criticism.

از انتقادها درس بگیرید.

If you've done something wrong, admit it and go: "Oh, do you know what?

اگر کار اشتباهی انجام دادی، اعتراف کن و برو: "اوه، میدونی چیه؟

You know...

میدونی...

You know, that was terrible, but I can do next time better."

میدونی، وحشتناک بود، اما دفعه بعد میتونم بهتر انجام بدم."

So always try to improve from your criticism.

بنابراین همیشه سعی کنید از انتقاد خود پیشرفت کنید.

Critics are maybe your best friends because they tell you what's wrong and you have to listen to that.

شاید منتقدان بهترین دوستان شما باشند، زیرا آنها به شما می گویند چه چیزی اشتباه است و شما باید به آن گوش دهید.

Next one.

بعدی.

I'd like to inform everyone out there that you are not airbrushed models,

می‌خواهم به همه اطلاع دهم که شما مدل‌های ایربراش نیستید،

and I am sure far from being a model.

و مطمئن هستم که از مدل بودن فاصله دارید.

What happens is in magazines nowadays, we have these beautiful ladies.

اتفاقی که امروزه در مجلات می افتد ، این خانم های زیبا را داریم.

They are simply perfect.

آنها به سادگی کامل هستند.

Look at her lips, and her nose, and her eyes...

به لب هاش و دماغش و چشم هاش نگاه کن...

Actually, she doesn't have a nose.

راستش اون دماغ نداره.

This woman has no nose.

این زن بینی ندارد.

Where's your nose?

بینی شما کجاست؟

I have eyebrows, by the way.

اتفاقا من ابرو دارم

She does not have a nose.

او بینی ندارد.

So, if you...

بنابراین، اگر شما...

Oh my god, Angelina Jolie, she's gorgeous.

اوه خدای من، آنجلینا جولی، او فوق العاده است.

Her life's a mess, but she's gorgeous.

زندگی او به هم ریخته است، اما او بسیار زیبا است.

This is airbrushed. This is not real.

این ایربراش است. این واقعی نیست.

These are not real p-...

اینها واقعی نیستند p-...

Oh, hello.

اوه، سلام.

I'll just be over here, okay.

من فقط اینجا خواهم بود، باشه

These are not real people.

اینها افراد واقعی نیستند.

These are processed, Photoshopped just images of bodies.

اینها فقط تصاویر اجساد پردازش شده و فتوشاپ شده اند.

And we cannot look at this and go:

و ما نمی توانیم به این نگاه کنیم و بگوییم:

"I don't look as pouty, as wonderful as she does in this Ralph Lauren jacket",

"من به اندازه او در این ژاکت رالف لورن فوق العاده به نظر نمی رسم "

which is not Ralph Lauren at all because they're terrible.

که اصلا رالف لورن نیست زیرا آنها وحشتناک هستند.

Never, ever think that you are not beautiful and wonderful, because you don't look like

هرگز، هرگز فکر نکنید که زیبا و فوق العاده نیستید، زیرا شبیه

these pieces of...

این تکه های ...

I don't know, skeletons.

نمی دانم، اسکلت ها نیستید.

So, everyone has a problem with their personal appearance.

بنابراین، هر فردی با ظاهر شخصی خود مشکل دارد.

You've... We all have issues, what we don't like about yourself.

شما... همه ما مسائلی داریم، چه چیزهایی را در مورد خودتان دوست نداریم.

Hey, that's cool.

هی، عالیه

But what you have to do is you have to get over that and you have to think: "Do you know what?

اما کاری که باید انجام دهید این است که باید بر آن غلبه کنید و باید فکر کنید: "آیا می دانید چیست؟

I'm actually pretty good.

من در واقع خیلی خوب

I have some things that I like about me."

هستم. چیزهایی در مورد خودم دارم که دوست دارم."

Make a list.

یک لیست تهیه کنید.

"Well, I quite like my left eyelash, I think it's pretty long and cute.

"خب، من کاملاً مژه چپم را دوست دارم، فکر می‌کنم خیلی بلند و بامزه است.

My baby fingers are pretty cute, too."

انگشتان کودک من هم خیلی بامزه هستند."

So think about things that you like about yourself.

پس به چیزهایی فکر کنید که در مورد خودتان دوست دارید.

Another one that's really, really, really important especially at work or in a job interview

یکی دیگر از مواردی که واقعاً، واقعاً، به ویژه در محل کار یا در مصاحبه شغلی بسیار مهم

is lack of knowledge.

است، عدم آگاهی است.

So, this is a doozy, which means it's important.

بنابراین، این یک دوز است، به این معنی که مهم است.

If you're going for a job interview and you don't know anything about the job, you're

اگر برای مصاحبه شغلی می روید و چیزی در مورد آن شغل نمی دانید،

not going to get it.

آن را دریافت نمی کنید.

So what you have to do is you have to research.

بنابراین کاری که باید انجام دهید این است که باید تحقیق کنید.

Research the company, find out something about the company that you can talk about.

درباره شرکت تحقیق کنید، چیزی در مورد شرکت بیابید که بتوانید در مورد آن صحبت کنید.

If it's English, watch my videos.

اگر انگلیسی است، ویدیوهای من را تماشا کنید.

Watch www.engvid.com, and you can learn so that you have more knowledge about your topic.

www.engvid.com را تماشا کنید و می توانید یاد بگیرید تا در مورد موضوع خود اطلاعات بیشتری کسب کنید.

This, again, is not only for English.

این، دوباره، فقط برای انگلیسی نیست.

If you're doing...

اگر در حال انجام ...

Making a presentation at your work, research it.

ارائه در کار خود هستید، در مورد آن تحقیق کنید.

Just get information.

فقط اطلاعات بگیرید

The more information you have in your brain, the more confident you will be because you

هرچه اطلاعات بیشتری در مغز خود داشته باشید ، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت، زیرا می

know what you're going to say.

دانید چه می خواهید بگویید.

I'd like to show you guys something.

من می خواهم به شما بچه ها چیزی نشان دهم.

This is my notebook of what I do about five hours before I stand here.

این دفترچه من از کاری است که من حدود پنج ساعت قبل از اینکه اینجا بایستم انجام می دهم.

This is my notebook of notes about what I'm going to teach you.

این دفترچه یادداشت های من در مورد آنچه که قرار است به شما یاد بدهم است.

And sometimes I cross it off, and last night I couldn't really sleep too well because I thought:

و گاهی اوقات آن را خط می زنم، و دیشب واقعاً نمی توانستم خیلی خوب بخوابم زیرا فکر می کردم:

"What am I going to do? What am I going to teach on the videos?"

"چه کار کنم؟ در ویدیوها چه چیزی آموزش بدهم؟"

So what I do is I have to prepare myself.

بنابراین کاری که من انجام می دهم این است که باید خودم را آماده کنم.

So at nighttime I lie awake at night and I think: "What can I do? What can I do?"

پس شب هنگام شب بیدار دراز می کشم و فکر می کنم: "چه کاری می توانم انجام دهم؟ چه کاری می توانم انجام دهم؟"

And then it gets better. So what I do is I prepare myself.

و سپس بهتر می شود. بنابراین کاری که انجام می دهم این است که خودم را آماده می کنم.

I know what I'm going to tell you.

میدونم چی میخوام بهت بگم

I've written it down, it's in my brain.

من آن را یادداشت کرده ام ، در مغز من است.

This gives me the confidence to stand in front of you and teach you this.

این به من اعتماد به نفس می دهد که در مقابل شما بایستم و این را به شما آموزش دهم.

Yeah, I'm doing pretty good.

آره، من خیلی خوب هستم.

The... One of the things that is the worst thing you can do to yourself is have negative thinking.

یکی از بدترین کارهایی که می توانید با خود انجام دهید این است که تفکر منفی داشته باشید.

So, so many people tell me this: "Ronnie, I can't speak English. My English is terrible."

بنابراین، افراد زیادی به من می گویند: "رونی، من نمی توانم انگلیسی صحبت کنم. انگلیسی من وحشتناک است."

Guess what? You've just said two wonderful sentences to me,

حدس بزن چی شده؟ تو فقط دو جمله فوق العاده به من

and I know you can speak English, but

گفتی، و من می دانم که می توانی انگلیسی صحبت کنی،

your brain goes: "That was terrible. My pronunciation's awful."

اما مغزت می گوید: "این خیلی وحشتناک بود. تلفظ من افتضاح است."

Guess what?

حدس بزن چی شده؟

Your pronunciation may not be perfect, but at least you're trying and you will do it.

ممکن است تلفظ شما بی نقص نباشد، اما حداقل تلاش می کنید و این کار را انجام خواهید داد.

The more you practice it, the more you record it, the better you will become.

هرچه بیشتر آن را تمرین کنید، بیشتر آن را ضبط کنید، بهتر خواهید شد.

You have to take these negative ideas and get them out of your head.

شما باید این ایده های منفی را بگیرید و آنها را از ذهن خود بیرون کنید.

This also goes along with negative people.

این با افراد منفی نیز همراه است.

Maybe you have people in your life who are always putting you down because you can't

شاید شما هم مثل من افرادی را در زندگی تان داشته باشید که همیشه شما را سرکوب می کنند زیرا نمی توانید

say "pronunciation", like me.

"تلفظ" بگویید.

[Laughs] Okay?

[می خندد] باشه؟

Maybe you have people who say:

شاید شما افرادی را داشته باشید که می گویند:

"Oh, no, no. Your English is awful.

"اوه، نه، نه. انگلیسی شما افتضاح است.

I can say 'pronunciation' and you can't."

من می توانم "تلفظ" را بگویم و شما نمی توانید."

What you have to do is you have to remove these people, or if you can't physically remove

کاری که باید انجام دهید این است که باید این افراد را حذف کنید ، یا اگر نمی توانید آنها را به صورت فیزیکی حذف

them, don't listen to them.

کنید، به آنها گوش ندهید.

Other people will always be jealous of your achievements, if they're bad people, and other

دیگران همیشه به دستاوردهای شما حسادت می کنند ، اگر آنها افراد بدی باشند، و

people will try to bring you down to make them look better.

دیگران سعی می کنند شما را پایین بیاورند تا بهتر به نظر برسند.

So you know what we're doing to these people - ignore them, carry on.

بنابراین می دانید که ما با این افراد چه می کنیم - آنها را نادیده بگیرید، ادامه دهید.

Even if it's your boss or people around you all the time, your mom and your dad, your

حتی اگر همیشه رئیس یا اطرافیانتان هستند، مادر و پدرتان،

brothers or sisters, ignore them.

برادران یا خواهرانتان، آنها را نادیده بگیرید.

They're not perfect, I'm not perfect, you're not perfect, but at least you're going to

آنها کامل نیستند، من کامل نیستم، شما کامل نیستید، اما حداقل سعی خواهید

try to do it.

کرد این کار را انجام دهید.

What are they doing? Nothing.

آنها چه کار می کنند؟ هیچ چیزی.

Now, we get to the good things.

حالا به چیزهای خوب می رسیم.

So, you've got all these bad things and I've told you how to get rid of them, but let's

بنابراین، شما همه این چیزهای بد را دارید و من به شما گفته ام که چگونه از شر آنها خلاص شوید، اما بیایید

focus on what you can do now to make you more confident.

روی کارهایی تمرکز کنیم که اکنون می توانید انجام دهید تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

First one is reward yourself.

اولین مورد این است که به خودتان پاداش دهید.

So what does this mean?

خوب این به چه معنا است؟

This means if you do something well, you got a job at the job interview-woohoo-or you did...

این به این معنی است که اگر کاری را خوب انجام دهید، در مصاحبه شغلی شغلی پیدا کرده اید-ووووو-یا انجام دادید...

You passed your presentation and you didn't die-amazing-or you got a promotion at work,

ارائه خود را پشت سر گذاشتید و نمردید-شگفت انگیز-یا در محل کار ارتقا پیدا کردید،

go out and celebrate.

بیرون بروید و جشن بگیرید. .

Buy yourself something you want.

برای خودت چیزی بخر

Grab some chocolate.

مقداری شکلات بردارید

Do something that you like because you can celebrate doing something well.

کاری را انجام دهید که دوست دارید زیرا می توانید انجام کاری را به خوبی جشن بگیرید.

The next thing...

مورد بعدی...

[Laughs]

[می خندد

Is a fortune cookie.

] یک کلوچه ثروت است.

If you do something well, you can get a fortune cookie.

اگر کاری را به خوبی انجام دهید، می توانید یک کلوچه ثروت دریافت کنید.

It's free with every video that I do.

با هر ویدیویی که انجام می دهم رایگان است.

Good.

خوب

And I can't throw.

و من نمی توانم پرتاب کنم.

Next one: Don't compare yourself.

مورد بعدی: خودتان را مقایسه نکنید.

So, I've told you before that people will always say:

بنابراین، قبلاً به شما گفته ام که مردم همیشه می گویند:

"Oh, Bobby's better than you are at this." That's great.

"اوه، بابی در این کار از شما بهتر است ." عالیه.

Bobby, suck it.

بابی، آن را بمکد.

It doesn't matter if somebody's better than you are.

مهم نیست که کسی بهتر از شما باشد.

What matters is that you are yourself, you are unique, and that you're doing the best

مهم این است که شما خودتان هستید، منحصر به فرد هستید و بهترین کاری را

you can do.

که می توانید انجام دهید انجام می دهید.

I know this might come as a surprise to some people, but I'm pretty strange and all through

می دانم که این ممکن است برای برخی افراد تعجب آور باشد ، اما من بسیار عجیب هستم و در تمام

my life people told me:

زندگی ام مردم به من می گفتند:

"Ronnie, you're weird. Ronnie, you're different."

"رونی، تو عجیبی. رونی، تو با دیگران فرق داری."

Yeah. And, who cares? Rock it.

آره و چه کسی اهمیت می دهد؟ آن را تکان دهید.

Okay?

باشه؟

Be unique.

Don't let other people bring you down.

منحصر به فرد باشید.

اجازه ندهید دیگران شما را پایین بیاورند.

Don't listen to them.

به آنها گوش نده

They want to make you bad.

آنها می خواهند شما را بد کنند.

You're better than that.

تو بهتر از این هستی

This is a really important thing that you can do every day in your life, job interviews,

این یک کار بسیار مهم است که می توانید هر روز در زندگی خود انجام دهید، مصاحبه های شغلی،

at your job, at your school, at your work, on a date.

در محل کار، در مدرسه، در محل کار، در یک قرار ملاقات.

If there's a girl or a boy that you like, go get 'em, tigers.

اگر دختر یا پسری هست که دوستش داری، برو ببرش.

Grr.

Grr.

But body language is really important.

اما زبان بدن واقعا مهم است.

If you are standing...

اگر ایستاده ای...

We say slumped over like this...

ما می گوییم اینجوری سرازیر شده...

Hi.

سلام.

People might think that you have a problem with your back.

مردم ممکن است فکر کنند که شما با کمر خود مشکل دارید.

But the first thing that you have to do is stand tall.

اما اولین کاری که باید انجام دهید این است که قد بلند بایستید.

When you stand tall or straight it makes the person think that you're confident.

وقتی قد بلند یا راست می ایستید باعث می شود فرد فکر کند که شما اعتماد به نفس دارید.

If you're slouched over and walking like this, people aren't going to respect you, people

اگر خمیده باشید و اینطور راه بروید ، مردم به شما احترام نمی گذارند، مردم

are not going to take you seriously.

شما را جدی نخواهند گرفت.

One of the biggest and most amazing things that you can do is smile.

یکی از بزرگترین و شگفت انگیزترین کارهایی که می توانید انجام دهید لبخند زدن است.

And I thought: "Ronnie, why? What...?

و من فکر کردم: "رونی، چرا؟ چی...؟

What are you talking about? Why do you...?

در مورد چی حرف میزنی؟ چرا...؟

Why does smiling help you?"

چرا لبخند زدن بهت کمک میکنه؟"

It will instantly change someone's face from: "Oh, I'm going to kill you", to:

بلافاصله چهره یک نفر را از: "اوه، من می خواهم تو را بکشم" به:

"Hey, this is kind of good".

"هی، این یک نوع خوب است" تغییر می کند.

So if you feel uncomfortable, or if you feel unconfident or not confident,

بنابراین اگر احساس ناراحتی می کنید، یا اگر احساس عدم اعتماد به نفس دارید یا اعتماد به نفس ندارید،

all you have to do is smile.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که لبخند بزنید.

I know it's hard, but try it.

میدونم سخته ولی امتحان کن

Go down the street tomorrow, next day, today, look at the people and smile at them.

فردا، فردا، امروز به خیابان بروید ، به مردم نگاه کنید و به آنها لبخند بزنید.

You're going to see they will smile back at you, and you will get a really, really cool

خواهید دید که آنها به شما لبخند خواهند زد، و از آن احساس واقعاً بسیار خوبی خواهید

feeling from that.

داشت.

Social experiment number seven: Smile at people, see what happens.

آزمایش اجتماعی شماره هفت: به مردم لبخند بزنید، ببینید چه اتفاقی می‌افتد.

It makes the other people feel very comfortable, very relaxed, and it makes them like you.

این باعث می شود دیگران احساس راحتی کنند، بسیار آرام باشند، و آنها را دوست داشته باشند.

A very important thing, I've told you this before: You got to look the people in the eye.

یک چیز بسیار مهم، من قبلاً این را به شما گفته ام: شما باید به چشمان مردم نگاه کنید.

If you don't look them in the eye, if you look down or if you're looking at the sky

اگر به چشم آنها نگاه نکنید، اگر به پایین نگاه کنید یا به آسمان

or the ceiling, people aren't too sure what you're doing.

یا سقف نگاه کنید، مردم خیلی مطمئن نیستند که شما چه می کنید.

I was told a really, really awful story by someone that ladies in either Venezuela or

یک داستان واقعاً واقعاً وحشتناک توسط شخصی برای من تعریف شد که خانم‌هایی در ونزوئلا یا

Colombia, if they're married or with someone who's a guy, they're not really allowed to

کلمبیا، اگر ازدواج کرده باشند یا با کسی که پسر است، واقعاً اجازه ندارند

look at other men in the eye.

به چشمان مردان دیگر نگاه کنند.

Are you absolutely joking?

آیا کاملاً شوخی می کنید؟

So if I'm a married woman, I cannot look another man in the eyes?

بنابراین اگر من یک زن متاهل هستم، نمی توانم به چشمان مرد دیگری نگاه کنم؟

Oh, Ronnie's not having that.

اوه، رونی آن را ندارد.

I'm coming to Colombia and Venezuela, and I'm looking at all of you guys in the eyes.

من به کلمبیا و ونزوئلا می آیم و به همه شما بچه ها در چشمان نگاه می کنم.

It's a form of respect.

این نوعی احترام است.

Women, if you don't look men in the eyes or anyone in the eyes, it tells them that you

خانم ها، اگر به چشمان مردها یا به چشمان کسی نگاه نکنید، به آنها می گوید که شما

are not a strong person.

فرد قوی ای نیستید.

Lift up your eyes and look them straight in the eyes.

چشم های خود را بالا بیاورید و مستقیم در چشم ها نگاه کنید.

You got it, girl.

فهمیدی دختر

You go, girlfriend.

تو برو دوست دختر

So eye contact is very important.

بنابراین تماس چشمی بسیار مهم است.

And speak slowly.

و آهسته صحبت کن

Ronnie's not very good at this.

رونی در این کار خیلی خوب نیست.

But especially if English is not your first language, or you're doing a presentation,

اما به خصوص اگر انگلیسی زبان اول شما نیست یا در یک مصاحبه شغلی در حال ارائه یک سخنرانی هستید

in a job interview-I know you're nervous and you're like:

- می دانم که عصبی هستید و می خواهید:

"La-la-la-la-la", you want to get this information out-try and speak slowly.

"La-la-la-la-la" این اطلاعات را امتحان کنید و به آرامی صحبت کنید.

This is where you're going to record your voice and you're going to practice.

اینجا جایی است که می خواهید صدای خود را ضبط کنید و تمرین کنید.

When I was a child and I had to do speeches, my parents would make me stand and recite

وقتی بچه بودم و باید سخنرانی می‌کردم، پدر و مادرم مرا وادار می‌کردند که بایستم و سخنرانی را بخوانم

the speech or say the speech many times.

یا چند بار سخنرانی کنم.

And my mom would always say: "Ronnie, slow down!"

و مامانم همیشه می گفت: "رونی، آهسته تر!"

I'd be like: "Ah-la-la-la."

من می خواهم بگویم: "آه-لا-لا-لا."

So, speak slowly.

پس آهسته صحبت کن

It'll just help with communication.

این فقط به ارتباط کمک می کند .

Last one and I want you to do this now.

آخرین مورد و من از شما می خواهم این کار را اکنون انجام دهید.

Okay? Grab a pen, grab a pencil, I don't know.

باشه؟ یک قلم بگیر، یک مداد بگیر، نمی دانم.

Create a list of why you are great.

فهرستی از اینکه چرا عالی هستید ایجاد کنید.

Why are you amazing?

چرا شگفت انگیزی؟

What things do you actually like about yourself?

در واقع چه چیزهایی را در مورد خود دوست دارید؟

So maybe you're really good at playing tennis, or maybe you're a fantastic soufflé maker,

بنابراین شاید شما واقعاً در بازی تنیس مهارت دارید، یا شاید سوفله ساز فوق العاده ای هستید،

maybe you can make a mean margarita.

شاید بتوانید یک مارگاریتای بد خلق کنید.

Write that down.

آن را بنویس

Anything that you like about yourself, write it down in the list.

هر چیزی که در مورد خود دوست دارید ، آن را در لیست یادداشت کنید.

If you're having a bad day or a hard time, or you just feel terrible, grab the list and

اگر روز بدی دارید یا روزگار سختی دارید، یا فقط احساس وحشتناکی دارید، لیست را بردارید و

look at it, and go: "Oh, do you know what actually?

به آن نگاه کنید، و بگویید: "اوه ، می‌دانی در واقع چیست؟

My left eyelash is quite cute and this is a damn cute finger."

مژه چپ من خیلی بامزه است و این لعنتی است. انگشت ناز."

I want you guys to be confident when you speak English

من از شما بچه ها می خواهم وقتی انگلیسی صحبت می کنید اعتماد

and I want you to be confident in your life,

به نفس داشته باشید و می خواهم در زندگی خود مطمئن باشید،

so go out, grab life by the balls.

پس بیرون بروید، زندگی را در چنگال توپ بگیرید.

See ya.

می بینمت.