FLUENCY TEST - how fluent are you, really?

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Hello everyone, and welcome back to English With Lucy.

- سلام به همه، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today, I have got a fluency test for you.

امروز برای شما یک تست تسلط دارم.

You all seemed to really enjoy

به نظر می رسید همه شما از

the grammar test that I posted for you last week,

تست گرامری که هفته گذشته برای شما ارسال

so today I've got a fluency test,

کردم بسیار لذت بردید، بنابراین امروز یک تست روانی دارم،

but it's a little bit different.

اما کمی متفاوت است.

Basically, if these things that I'm going to talk about

اصولاً اگر این چیزهایی که قرار است در مورد آنها صحبت

happen to you, it means that you are fluent.

کنم برای شما اتفاق بیفتد، به این معنی است که شما مسلط هستید.

So I think will be really interesting for you guys

بنابراین فکر می‌کنم برای شما بچه‌ها واقعاً جالب خواهد

to see how many of these situations have happened to you,

بود که ببینید چند مورد از این موقعیت‌ها برای شما اتفاق افتاده است

and also to give you something to look forward to.

و همچنین به شما چیزی می‌دهد که منتظر آن باشید.

I know that a lot of you are learning English right now,

من می‌دانم که بسیاری از شما در حال حاضر انگلیسی را یاد می‌گیرید،

with the intention of one day becoming fluent,

با این هدف که روزی مسلط شوید،

so it'd be really nice to keep a record of these things

بنابراین خیلی خوب است که این موارد را ثبت کنید

and work towards achieving the next one.

و برای دستیابی به موارد بعدی تلاش کنید.

Before we get started, I would just like to thank

قبل از شروع، من فقط می‌خواهم

the sponsor of today's video, it is Skillshare,

از اسپانسر ویدیوی امروز تشکر کنم، Skillshare است،

and if you haven't heard of them before

و اگر قبلاً

they're an online learning community

یک انجمن یادگیری آنلاین

with thousands of classes of all different topics.

با هزاران کلاس با موضوعات مختلف در مورد آنها نشنیده‌اید.

You can learn about marketing, languages,

شما می توانید در مورد بازاریابی، زبان،

cooking, craft skills, honestly there are lessons

آشپزی، مهارت های صنایع دستی بیاموزید، صادقانه بگویم که درس هایی

for absolutely everyone.

برای همه وجود دارد.

There are loads of free classes but you can also sign up

کلاس‌های رایگان زیادی وجود دارد، اما می‌توانید در

to premium membership, which gives you unlimited access

عضویت ممتاز نیز ثبت‌نام کنید، که به شما امکان دسترسی نامحدود

to high-quality classes from experts working in their field.

به کلاس‌های با کیفیت بالا از کارشناسانی را می‌دهد که در این زمینه کار می‌کنند.

If you follow me on Instagram,

اگر من را در اینستاگرام دنبال کنید،

you'll know that I love cooking.

می دانید که من عاشق آشپزی هستم.

I'm always posting what I cook on my stories,

من همیشه چیزهایی را که می پزم روی استوری هایم پست می کنم،

and I'm also learning Italian,

و همچنین در حال یادگیری ایتالیایی هستم،

and I found a course on there for making gelato

و در آنجا دوره ای برای ساخت ژلاتو پیدا

and it's been so interesting.

کردم و خیلی جالب بود.

Gelato is not plain ice cream, guys.

ژلاتو بستنی ساده ای نیست بچه ها.

But to find out more, you'll have to sign up for Skillshare.

اما برای کسب اطلاعات بیشتر، باید در Skillshare ثبت نام کنید.

And it's actually really affordable.

و در واقع واقعا مقرون به صرفه است.

It's more affordable than most other learning platforms.

مقرون به صرفه تر از اکثر سیستم عامل های یادگیری دیگر است.

An annual subscription is under $10 per month.

اشتراک سالانه زیر 10 دلار در ماه است.

And since Skillshare are sponsoring this video,

و از آنجایی که Skillshare از این ویدیو حمایت مالی می کند،

they have given the first 500 people who click the link

به 500 نفر اولی که روی پیوند کلیک می

to sign up in the description box

کنند تا در کادر توضیحات ثبت نام

their first two months free.

کنند، دو ماه اول رایگان را در اختیار آنها قرار داده است.

So click on the link, sign up,

بنابراین روی پیوند کلیک کنید، ثبت نام کنید،

and there are loads of English courses

و تعداد زیادی دوره

and things that you might be interested in.

و چیزهای انگلیسی وجود دارد که ممکن است به آنها علاقه مند باشید.

Most importantly, let me know how it goes.

مهمتر از همه، به من اطلاع دهید که چگونه پیش می رود.

Right, let's get started with the lesson.

درست است، بیایید با درس شروع کنیم.

So, how do you know when you are fluent in another language?

بنابراین، چگونه متوجه می شوید که به زبان دیگری مسلط هستید؟

Well, I'm going to talk to you about 12 situations,

خب، من قصد دارم در مورد 12 موقعیت با شما صحبت کنم

and if these situations have happened to you,

و اگر این موقعیت ها برای شما اتفاق افتاده است، به

it means that you are on your way to becoming fluent.

این معنی است که شما در مسیر روان شدن هستید.

If all of these situations have happened to you,

اگر همه این موقعیت ها برای شما اتفاق افتاده است، به شما

congratulations, you're fluent.

تبریک می گویم، شما مسلط هستید.

So I would love you to comment down below

بنابراین مایلم که در زیر نظر خود را در

with how many of these situations

مورد اینکه چند مورد از این موقعیت

have happened to you and which ones.

ها برای شما اتفاق افتاده و کدام یک از آنها را توضیح دهید.

And also, if you can think of any other

و همچنین، اگر می توانید به هر

indicators of fluency.

شاخص دیگری از تسلط فکر کنید.

Number one, you know how to swear appropriately.

شماره یک، شما می دانید چگونه به درستی قسم بخورید.

So when I learn a language, pretty much the first thing

بنابراین وقتی زبانی را یاد می‌گیرم، تقریباً اولین چیزی

I want to learn are the swear words.

که می‌خواهم یاد بگیرم، کلمات فحش و ناسزا هستند.

But when I was just starting to learn Spanish,

اما وقتی تازه شروع به یادگیری اسپانیایی

and I was with my ex (speaks foreign language),

کردم و با سابقم (زبان خارجی صحبت می کند)

I imitated him a lot.

بودم، خیلی از او تقلید کردم.

And he used to swear a lot, not in a bad way.

و زیاد فحش می داد نه بدجوری.

But then I would try and do it, but in the wrong situations,

اما بعد سعی می‌کردم و این کار را انجام می‌دادم، اما در موقعیت‌های اشتباه،

and I would get told off.

و به من می‌گفتند.

So you know that you are fluent not only when you know

بنابراین می دانید که نه تنها زمانی که می دانید

how to swear, but when you know when to swear.

چگونه فحش بدهید، بلکه زمانی که بدانید چه زمانی باید قسم بخورید، مسلط هستید.

Number two, you are aware of the mistakes that you make.

شماره دو، شما از اشتباهاتی که مرتکب می شوید آگاه هستید.

That's something that I love hearing

این چیزی است که من عاشق شنیدن آن در

when I'm teaching students.

هنگام تدریس به دانش آموزان هستم.

When they say something, and then they say,

وقتی چیزی می گویند و بعد می گویند:

"Ah, no, I made a mistake there,"

"اوه، نه، من در آنجا اشتباه کردم"

and then they correct themselves,

و بعد خود را اصلاح می

'cause that means that they know what they did wrong,

کنند، زیرا این بدان معناست که آنها می دانند چه اشتباهی کرده

and they are on that path to fluency.

اند و در آن مسیر روانی هستند.

If you realise that you're making mistakes,

اگر متوجه شدید که اشتباه می کنید،

you're one step away from just not making them at all.

یک قدم با این اشتباه فاصله دارید .

Number three, you sometimes don't even realise

شماره سه، شما گاهی اوقات حتی متوجه نمی

that you are reading or hearing the language,

شوید که در حال خواندن یا شنیدن زبان

you're just understanding it without focusing.

هستید، فقط بدون تمرکز آن را درک می کنید.

I would consider myself to be fluent in Spanish,

من فکر می‌کنم که به زبان اسپانیایی مسلط هستم،

and sometimes I find myself doing this

و گاهی اوقات وقتی برای ضبط پادکست سه‌شنبه‌ها به داخل آن سفر می‌کنم، این کار را

on the London Underground when I travel in

در متروی لندن انجام می‌دهم

to record the podcast on Tuesdays.

.

Sometimes I just sit there, and I overhear conversations

گاهی اوقات من فقط آنجا می نشینم، و گفتگوها

on the tube because I'm a little bit of a creep. (laughs)

را در تیوب می شنوم، زیرا کمی خزنده هستم. (می خندد)

Well if we're going to be honest,

خوب اگر بخواهیم صادق باشیم،

it's because British people don't talk on the tube,

دلیلش این است که بریتانیایی ها روی تیوپ صحبت نمی کنند،

but when a Spanish family comes along they talk a lot.

اما وقتی یک خانواده اسپانیایی می آید، زیاد صحبت می کنند.

Which is no problem, I think it's weird that we don't talk.

که اشکالی ندارد، به نظر من عجیب است که ما صحبت نمی کنیم.

I'll listen to them, and then about a minute later,

من به آنها گوش خواهم داد، و بعد از حدود یک دقیقه

I'll realise, "Oh my god, I'm listening in another language

، متوجه می شوم: "اوه خدای من، من دارم به زبان دیگری گوش می کنم

and I didn't even realise it."

و حتی متوجه نشدم."

And it feels really really good,

و این احساس واقعاً بسیار خوبی دارد،

so the next time that happens to you,

بنابراین دفعه بعد که برای شما اتفاق می افتد،

you should feel really really good about yourself.

باید واقعاً احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید.

Also I might see like a meme in Spanish on Instagram

همچنین ممکن است مانند یک میم به زبان اسپانیایی در اینستاگرام

and I'll be like desperate to show it to Will,

ببینم و مانند ناامید باشم که آن را به ویل، در

next to me, and I can't, 'cause I realised it's in Spanish

کنار خودم نشان دهم، و نمی‌توانم، زیرا متوجه شدم که به اسپانیایی است

and it doesn't translate into English that well.

و به انگلیسی ترجمه نمی‌شود. خوب.

Which leads me onto my next one, number four,

که من را به شماره چهار بعدی من هدایت

you can understand and participate in humour.

می کند، شما می توانید طنز را درک کنید و در آن شرکت کنید.

So this was a big pain point for me

بنابراین

when I was learning Spanish.

زمانی که در حال یادگیری اسپانیایی بودم، این یک نقطه دردناک بزرگ برای من بود.

I once went with a big group of friends

من یک بار با یک گروه بزرگ از دوستان

to watch Ernesto Sevilla in Seville. (laughs)

برای تماشای ارنستو سویا در سویا رفتم. (می خندد)

And he's a Spanish comedian with a very thick accent

و او یک کمدین اسپانیایی با لهجه بسیار غلیظی است

and he speaks really really quickly

و واقعاً خیلی سریع صحبت می کند

and I sat there thinking I was fluent,

و من آنجا نشستم و فکر می کردم که مسلط هستم،

ready to have a laugh with everyone and fit in,

آماده بودم که با همه بخندم و جا بیفتم،

and I didn't understand a bloody word.

و یک کلمه خونین را متوجه نشدم.

(speaks foreign language)

(به زبان خارجی صحبت می کند)

And I realised, I'm not fluent yet.

و متوجه شدم هنوز مسلط نیستم.

Now, this one's a difficult one, because some comedians

حالا، این یکی سخت است ، زیرا برخی از کمدین‌ها

speak really really quickly, so I'd take this one as,

واقعاً سریع صحبت می‌کنند، بنابراین من این یکی را این‌طور در نظر می‌گیرم،

you know you're really really fluent when you can sit

شما می‌دانید که وقتی می‌توانید

through a comedy show and laugh at all the jokes.

در یک برنامه کمدی بنشینید و به همه جوک‌ها بخندید، واقعاً مسلط هستید.

But I would say you'd need to live in a country for like

اما من می‌توانم بگویم که شما باید ۱۰ سال در کشوری زندگی کنید

10 years and get married and have children there

و در آنجا ازدواج کنید و بچه‌دار شوید

to even have a chance at understanding

تا حتی فرصتی برای درک

a comedian in another language.

یک کمدین به زبان دیگر داشته باشید.

I sometimes don't understand jokes in my own language.

من گاهی لطیفه های زبان خودم را نمی فهمم.

The next one, number five, you know you are fluent

نفر بعدی، شماره پنج، می دانید

when people don't adapt to your level.

که وقتی مردم با سطح شما سازگاری ندارند، مسلط هستید.

They just go with the flow and use their normal

آنها فقط با جریان حرکت می کنند و از واژگان طبیعی طبیعی خود

native vocabulary, including slang, expressions,

، از جمله عامیانه، عبارات،

figures of speech, the whole hog.

شکل های گفتاری و کل گراز استفاده می کنند.

The whole hog, that's a figure of speech, means all of it.

کل گراز، این یک شکل گفتار است، یعنی همه آن.

So this is more about sounding like you're fluent.

بنابراین این بیشتر در مورد این است که به نظر می رسد شما مسلط هستید.

If people think that you are completely fluent,

اگر مردم فکر می‌کنند که شما کاملاً مسلط هستید،

they'll start speaking in a really relaxed way

شروع به صحبت کردن با روشی واقعاً آرام می‌کنند

and expect you to understand, but you can start to feel

و از شما انتظار دارند که بفهمید، اما اگر واقعاً همه چیزهایی را که آنها می‌گویند متوجه شده باشید، می‌توانید نسبت به

really really good about yourself if you actually

خودتان احساس بسیار خوبی داشته

do understand everything they're saying.

باشید.

The next one, number six, you know you're fluent

نفر بعدی، شماره شش،

when you have a dream in the language that you're learning.

وقتی رویایی را به زبانی که در حال یادگیری آن هستید می بینید، می دانید که مسلط هستید.

This has happened to me and it's been really really weird.

این اتفاق برای من افتاده است و واقعاً عجیب است.

I've had dreams about my own family

من رویاهایی در مورد خانواده

and close friends speaking in Spanish to me,

و دوستان نزدیکم دیده ام که به زبان اسپانیایی با من

when in reality, they don't speak Spanish.

صحبت می کنند، در حالی که در واقعیت، آنها اسپانیایی صحبت نمی کنند.

It's very very weird.

خیلی خیلی عجیبه

I actually have a lot of very confusing dreams

من در واقع رویاهای بسیار گیج کننده زیادی دارم،

but we won't get into that.

اما وارد آن نمی شویم.

But if you dream in that language,

اما اگر به آن زبان خواب می بینید،

or dream about your close friends and family

یا خواب می بینید که دوستان نزدیک و خانواده

speaking to you in that language,

تان به آن زبان با شما صحبت می کنند،

you know you're well on your way to fluency.

می دانید که به خوبی در مسیر تسلط خود قرار دارید.

Number seven is a pretty general one,

شماره هفت بسیار کلی است،

but you know that you're fluent in the language

اما می‌دانید که

when you can do all of the things in that language

وقتی می‌توانید تمام کارهایی را

that a native person would be able to do

که یک فرد بومی می‌تواند بدون فکر کردن درباره آن انجام دهد، به زبان مسلط هستید

without even thinking about it.

.

Like going to the doctors, going to the bank,

مانند رفتن به پزشکان، رفتن به بانک،

ordering stuff in a bar or cafe,

سفارش دادن چیزها در یک بار یا کافه،

giving directions, and that one is something

دادن راهنمایی، و آن یکی چیزی است

that I still struggle with because

که من هنوز با

I just really find it difficult

آن مشکل دارم، زیرا واقعا

to tell the difference between left and right.

تشخیص تفاوت بین چپ و راست برایم دشوار است.

It's something in my brain, I don't know why.

این چیزی در مغز من است، نمی دانم چرا.

Sometimes, if I'm driving, and I'm at a roundabout,

گاهی اوقات، اگر در حال رانندگی باشم و در یک دوربرگردان

it takes me like a couple of seconds too long

باشم، چند ثانیه طول

to work out which car should be allowed to go first.

می‌کشد تا بفهمم کدام خودرو باید اول راه برود.

Left and right, it's an issue.

چپ و راست، این یک مسئله است.

Does anyone else have that problem?

کسی دیگه همچین مشکلی داره؟

Number eight, now take this one with a pinch of salt,

شماره هشت، حالا این یکی را با کمی نمک مصرف کنید،

but you know you're fluent when you stop

اما می‌دانید که وقتی دیگر مجبور نیستید به کلمات برسید، مسلط هستید

having to reach for words.

.

So you stop having to say, "Mm, how do you say it,

بنابراین دیگر مجبور نیستید بگویید "مم، چطور می گویید

what's the word for, mm"

، کلمه برای چیست، میلی متر"

and like waiting and reaching for words.

و دوست دارید منتظر باشید و به دنبال کلمات برسید.

Now obviously we are all human, every now and again

اکنون بدیهی است که همه ما انسان هستیم، هرازگاهی

we are going to have to reach for a word,

مجبوریم به یک کلمه

even in our native language.

حتی به زبان مادری خود دست پیدا کنیم.

But you'll notice that once you reach fluency,

اما متوجه خواهید شد که وقتی به روانی برسید

the rate at which you do it will decelerate.

، سرعت انجام آن کاهش می یابد.

And sometimes you will even surprise yourself

و حتی گاهی اوقات

by knowing words that you didn't know you know.

با دانستن کلماتی که نمی دانستید می دانید خود را شگفت زده خواهید کرد.

I sometimes do this in Spanish.

من گاهی این کار را به زبان اسپانیایی انجام می دهم.

I'll come up with a word, and then I'll be like,

من یک کلمه می‌آورم، و بعد می‌گویم:

"Go Luce, I didn't know I knew that word."

«برو لوس، نمی‌دانستم این کلمه را می‌دانم».

It's a really weird sensation.

واقعا حس عجیبی است.

Number nine, something we all aspire to do

شماره نه، چیزی که همه ما آرزوی انجام آن را

when we start learning another language,

داریم وقتی شروع به یادگیری زبان دیگری

it is to watch a film without subtitles.

می کنیم، تماشای یک فیلم بدون زیرنویس است.

It feels so good and it means that you are fluent

این احساس بسیار خوبی دارد و به این معنی است که شما مسلط

and you also have a whole new world of art opened up

هستید و همچنین دنیای جدیدی از هنر

in front of you and it's fantastic.

در مقابل شما باز شده است و فوق العاده است.

And then you can learn so much more about the culture.

و سپس می توانید خیلی بیشتر در مورد فرهنگ بیاموزید.

Number 10, this is a big one, and I think it happens

شماره 10، این یک مورد بزرگ است، و من فکر می کنم

to a lot of people without them realising it.

برای بسیاری از مردم بدون اینکه متوجه شوند این اتفاق می افتد.

It definitely happened to me with Spanish.

قطعا برای من با اسپانیایی اتفاق افتاده است.

You stop looking for opportunities to practise.

دیگر به دنبال فرصتی برای تمرین نیستید.

I remember being desperate to practise

یادم می آید که

my Spanish at any opportunity.

در هر فرصتی ناامید بودم که اسپانیایی ام را تمرین کنم.

I was desperate to meet Spanish people,

من از ملاقات با اسپانیایی ها ناامید بودم،

I just wanted to talk in Spanish.

فقط می خواستم به زبان اسپانیایی صحبت کنم.

And now I'm really happy if I meet someone

و اکنون واقعا خوشحالم که با کسی

in Spanish so I can have a chat

به زبان اسپانیایی آشنا شوم تا بتوانم گپ

and kind of brush up on my rusty skills.

بزنم و مهارت‌های زنگ زده‌ام را تقویت کنم.

But I'm not actively looking for opportunities

اما من فعالانه به دنبال فرصت

in which I can practise.

هایی نیستم که بتوانم در آن تمرین کنم.

So it might be something that stops gradually,

بنابراین ممکن است چیزی به تدریج متوقف شود،

and one day you'll realise, "Hey, I'm not as desperate

و یک روز متوجه خواهید شد، "هی، من آنقدر که از

as I was to practise, I remember when it was be all

تمرین ناامید بودم، ناامید نیستم، یادم می آید زمانی که همه

and end all for me, and now, I know it."

چیز برای من تمام شد و همه چیز برای من تمام شد، و اکنون، می دانم آی تی."

Which of course really isn't true,

که البته واقعا درست نیست،

we can always learn more, but your priorities change.

ما همیشه می توانیم بیشتر بیاموزیم، اما اولویت های شما تغییر می کند.

Number 11, this one is such a good one

شماره 11، این یکی خیلی خوب

and it is you know when Google translate is wrong.

است و می دانید چه زمانی ترجمه گوگل اشتباه می کند.

Maybe I shouldn't say Google translate,

شاید نباید بگویم ترجمه گوگل،

all electronic translation services.

همه خدمات ترجمه الکترونیکی.

They don't get everything right.

آنها همه چیز را درست نمی گیرند.

They are not perfect and when you know

آنها کامل نیستند و وقتی

the language fluently, you can correct them

زبان را روان بدانید، می توانید آنها را تصحیح کنید

and you can see the amount of errors that they make,

و می توانید میزان خطاهای آنها را مشاهده کنید،

and you'll probably feel embarrassed about

و احتمالاً از

all your homework that you did in the past

تمام تکالیف خود که در گذشته

using Google translate and how your teacher

با استفاده از Google Translate انجام داده اید و اینکه چگونه انجام داده اید، خجالت زده خواهید شد. معلم شما

really knew that you were using Google translate.

واقعاً می دانست که از Google Translate استفاده می کنید.

When I was teaching, I used to love it

زمانی که تدریس می‌کردم، دوست داشتم

when students would hand me essays that they'd written

که دانش‌آموزان انشاهایی را به من می‌دادند که

obviously using Google translate,

آشکارا با استفاده از Google Translate نوشته بودند،

but without wanting to tell me,

اما بدون اینکه بخواهند به من بگویند،

but they would misspell a word in their own language

اما کلمه‌ای را به زبان خودشان اشتباه می‌نوشتند

and so that wouldn't translate, and there would just be like

و به همین دلیل ترجمه نمی‌شود. و فقط می‌توانست در وسط یک جمله مثل این غول‌خور تصادفی وجود داشته باشد

this random gobbledygook in the middle of a sentence

and the whole sentence wouldn't make any sense

و کل جمله هیچ معنایی نداشته باشد

and I just kind of would put like a little red cross

و من فقط یک صلیب قرمز کوچک بگذارم

and be like, "See me after class."

و مانند "بعد از کلاس مرا ببین."

And I'd have to talk to them about translation services

و من باید در مورد خدمات ترجمه با آنها صحبت کنم،

but won't worry, we all do it.

اما نگران نباشم، همه ما این کار را انجام می دهیم.

And the last one, number 12,

و آخرین مورد، شماره 12،

you know that you are fluent in another language

شما می دانید که به زبان دیگری مسلط هستید،

when people can't tell where you're from.

زمانی که مردم نمی توانند بگویند اهل کجا هستید.

If somebody has to ask you, "Where are you from,

اگر کسی باید از شما بپرسد، "از کجا هستید،

I just can't tell from you accent?"

من فقط از لهجه شما نمی توانم تشخیص دهم؟"

Or if they ask you that you're from the country

یا اگر از شما بپرسند که اهل کشوری

of the language that you are speaking,

هستید که به آن زبان صحبت می کنید،

you know you're fluent, you do.

می دانید که مسلط هستید، می دانید.

My Spanish accent is not perfect,

لهجه اسپانیایی من کامل نیست،

but people do have a hard time

اما مردم به سختی

guessing that I'm English because I've worked hard

حدس می زنند که من انگلیسی هستم، زیرا من سخت کار کرده ام

to lose the majority of the pronunciation errors

تا اکثر اشتباهات تلفظی را

that speakers of English usually make in Spanish.

که معمولاً سخنرانان انگلیسی در اسپانیایی انجام می دهند، از دست بدهم.

Right guys, that's it for today's lesson.

بچه ها درست است، برای درس امروز همین است.

Don't forget to comment down below

فراموش نکنید که در زیر نظر دهید

with which of these situations have happened to you.

که کدام یک از این موقعیت ها برای شما اتفاق افتاده است.

And if you can add anymore to the list,

و اگر بتوانید موارد دیگری را به لیست اضافه کنید،

that would be fantastic.

فوق العاده خواهد بود.

Also, don't forget to check out Skillshare.

همچنین فراموش نکنید که Skillshare را بررسی کنید.

Remember that the first 500 people

به یاد داشته باشید که 500 نفر اول

that click on the link in the description box

که روی پیوند در کادر توضیحات کلیک

will get their first two months free.

می کنند، دو ماه اول خود را رایگان دریافت خواهند کرد.

And you can connect with me on all of my social media,

و شما می توانید در تمام رسانه های اجتماعی

I've got my Facebook, I've got my Instagram,

من با من ارتباط برقرار کنید، من فیس بوک خود را دارم، اینستاگرام خود را دارم،

and I've got my Twitter.

و توییتر خود را دارم.

And I will see you soon for another lesson.

و به زودی برای یک درس دیگر شما را می بینم.

Muah!

موح!

Which gives you unlimited access to (blows raspberry)

که به شما دسترسی نامحدود به (تشک باد می کند)

And since you'll (sighs)

و از آنجایی که شما (آه می کشد)

And since Skillshare (blows raspberry)

و از آنجایی که Skillshare (تمشک باد می کند)

I feel like I've got a lisp.

احساس می کنم یک لیسپ دارم.

And I didn't understand a (speaks foreign language)

و من یک (زبان خارجی صحبت می کند)

When people don't adapt to your level they just...

را متوجه نشدم وقتی مردم با سطح شما سازگار نمی شوند فقط...

What do they do? (laughs)

چه کار می کنند؟ (می خندد)

Way at a roundabout...

در یک دوربرگردان...

Number 9, hair in my face.

شماره 9، مو در صورت من.

♪ Hair in my face ♪

♪ مو در صورت من ♪

Number 9, something we all aspire to do

شماره 9، چیزی که همه ما آرزوی انجام آن را

when we start learning a la la la (laughs)

داریم وقتی شروع به یادگیری لا لا لا می کنیم (می خندد)

(upbeat music)

(موسیقی شاد)