7 'polite' British insult idioms | Politely call someone a total idiot! (+ Free PDF & Quiz)

hello and welcome back to english with

سلام و خوش آمدید به انگلیسی با

Lucy today I'm going to talk to you

لوسی امروز من قصد دارم با شما

about seven idioms that you can use to

در مورد هفت اصطلاح صحبت کنم که شما می توانید

politely tell somebody that they are an

مودبانه به کسی بگویید که آنها یک

idiot so in simple terms idioms for

احمق هستند، بنابراین به زبان ساده اصطلاحاتی برای

describing stupidity we brits like to

توصیف حماقت ما انگلیسی ها دوست داریم

beat around the bush to avoid talking

دور بوته کتک بزنیم. از صحبت کردن

about something unpleasant or

در مورد چیزهای ناخوشایند یا

uncomfortable many of us live in

ناراحت کننده خودداری کنید، بسیاری از ما در

constant fear of offending people

ترس دائمی از توهین به مردم زندگی می کنیم،

however that does not mean that we won't

اما این بدان معنا نیست که وقتی فکر می کنیم شما

throw in and under-the-table insult

توهین می کنید و به

disguised as a seemingly harmless

عنوان یک عبارت اصطلاحی به ظاهر بی ضرر پنهان می شود، توهین

idiomatic phrase when we think that

you're being a total buffoon so today

نمی کنیم. این ویدیو به شما کمک می‌کند تا قبل از شروع به کار،

I'm going to teach you seven ways to

هفت راه را به شما آموزش دهم تا

tell someone that they are a total idiot

به کسی بگویید که او یک احمق است،

without seeming too offensive quickly

بدون اینکه خیلی توهین‌آمیز به

before we get started this video is

going to help your speaking your

listening your reading and your writing

it's going to help everything but if

نظر برسد. برای کمک به همه چیز، اما

you're really really keen on improving

اگر واقعاً مایلید دایره

your vocabulary listening and

لغات خود را حتی بیشتر تقویت کنید، گوش دادن و

pronunciation even further I highly

تلفظ را بیشتر توصیه می کنم، به شدت

recommend audible they are offering you

توصیه می کنم

one free audio book and there is

یک کتاب صوتی رایگان به شما ارائه دهند و

arguably nothing better than reading a

مسلماً وجود ندارد. بهتر از خواندن یک

book and listening to how the words are

کتاب و گوش دادن به نحوه

pronounced at the same time for your

تلفظ کلمات در همان زمان برای

pronunciation and your listening skills

تلفظ و مهارت های شنیداری

I highly recommend listening to some

شما، به شدت توصیه می کنم گوش دادن به برخی از

British audiobooks click on the link in

کتاب های صوتی بریتانیایی را

the description box to start your 30-day

برای شروع آزمایش رایگان 30 روزه خود بر روی پیوند در کادر توضیحات کلیک

free trial and receive your free

کنید. اعتبار کتاب صوتی رایگان خود را دریافت کنید

audiobook credit I've also put some

من همچنین

recommendations for books with British

توصیه هایی برای کتاب ها با

readers right let's get on with this

خوانندگان بریتانیایی ارائه کرده ام، بیایید با این

stupid lesson number one he's not the

درس احمقانه شماره

sharpest tool in the shed if somebody is

not the sharpest tool in the shed

they're a little bit stupid they're not

یک ادامه دهیم. کمی احمقند،

the cleverest person it could have been

آنها باهوش ترین آدمی نیستند که می شد در

said about me actually when I was

مورد من گفت، در واقع زمانی که روز گذشته

invited on a YouTube trip to Berlin the

در یک سفر یوتیوب به برلین دعوت شدم، در یک

other day we're in a lovely posh hotel

هتل شیک دوست داشتنی

and I noticed that my hairdryer wasn't

بودیم و متوجه شدم که سشوارم

working so I called up room service and

کار نمی کند، بنابراین من با سرویس اتاق تماس

I said they immediately came up and gave

گرفتم و گفتم آنها بلافاصله آمدند و

me a new one I plugged the new one in

یک دستگاه جدید به من دادند، من سرویس جدید را به برق وصل کردم

that one wasn't working either so I

که آن یکی هم کار نمی کند، بنابراین

called up room service

من با سرویس اتاق تماس گرفتم که

working and I am really really socking

کار می کند و من واقعاً

wet so they brought up a third one and

خیس شده ام، بنابراین آنها سومی را مطرح کردند. یکی و

at that point they realized that I

در آن لحظه متوجه شدند که من

hadn't put the key card in the door so

کارت کلید را در در نگذاشته بودم، بنابراین

none of the electricity was working

هیچ یک از برق کار نمی کرد،

including the light at night I'm not the

از جمله نور در شب، من

sharpest tool in the shed

تیزترین ابزار در سوله

number two she's one sandwich short of a

شماره دو نیستم، او یک ساندویچ کمتر از

picnic

پیک نیک است.

this means that somebody is not quite of

این به این معنی است که کسی کاملاً از

full intelligence it could have been

هوش کامل برخوردار نیست، می‌توان از

used to describe me actually when I

آن برای توصیف من استفاده کرد، در واقع وقتی

invited a plumber over to fit in a

یک لوله‌کش را دعوت کردم تا در

dishwasher he texted me beforehand to

ماشین ظرفشویی جا بگیرد، او پیش از آن به من پیام داد

ask for some photos and he asked me if

تا چند عکس بخواهم و از من پرسید که

there was a trap under my sink so it

آیا تله‌ای زیر من وجود دارد یا خیر. سینک ظرفشویی را

opened the sink and I look inside and to

باز کرد و من به داخل آن نگاه می کنم و در

my amazement there is a mousetrap with a

کمال تعجب یک تله موش با یک

lovely bright logo saying the words the

لوگوی درخشان و دوست داشتنی وجود دارد که عبارت

big cheese on it and I remember thinking

پنیر بزرگ را روی آن می گوید و یادم می آید

to myself how did he know that but

با خودم فکر می کردم که او این را از کجا می دانست اما

anyway I thought whatever took a picture

به هر حال من فکر کردم هر چه عکس بگیرم

sent it to the plumber and he just came

آن را برای لوله کش فرستاد و او

back with like a million lock on paper

فقط با یک میلیون قفل روی کاغذ برگشت

and he said no Lucy the trap that I'm

و گفت نه لوسی تله ای که

asking about is a type of pipe a water

من در مورد آن می پرسم یک نوع لوله است یک

pipe can I have a picture of that please

لوله آب قوطی من یک عکس از آن دارم

so yes I can sometimes be one sandwich

لطفاً بله می توانم گاهی اوقات یک ساندویچ

short of a picnic also I think in

کمتر از یک پیک نیک نیز من نازک k در

America they might say one french fry

آمریکا ممکن است بگویند یک سرخ کرده سرخ شده

short of a happy meal or one fry short

کوتاه از یک غذای شاد یا یک سرخ شده کوتاه

of a happy meal

that's mcdonald's reference if there are

از یک وعده غذایی شاد

که مرجع مک دونالد است، اگر آمریکایی هایی هستند که

any Americans watching this please

این را تماشا می کنند، لطفاً

comment down below and confirm that to

در زیر نظر دهید و تأیید کنید که برای

me number three means almost exactly the

من شماره سه تقریباً دقیقاً همان چیزی است

same as the previous one it is to not be

که مورد قبلی این است که

a full ticket if somebody isn't a full

اگر کسی بلیط کامل نداشته باشد،

ticket it means they're not clinically

بلیط کامل نباشد، به این معنی است که از نظر بالینی

sane so be careful when using it make

عاقل نیست، بنابراین هنگام استفاده از آن مراقب باشید

sure that you don't offend anyone it

مطمئن شوید که به کسی توهین نمی کنید.

could have been used to describe me

actually I think my mother thought that

فکر می‌کنم مادرم

I wasn't the full ticket I'm one holiday

فکر می‌کرد من بلیت کامل نیستم، من یک روز تعطیل

at my grandparents holiday home in

در خانه تعطیلات پدربزرگ و مادربزرگم در

Portugal I walked through the mosquito

پرتغال هستم،

nets on the door no less than three

کمتر از سه بار از پشه‌بندهای روی در رد شدم

times and they had to put up special

و آنها مجبور شدند برچسب‌های مخصوصی را

stickers for me which remain there to

برای من بچسبانند. تا به

this day so there are special stickers

امروز در آنجا بمانید، بنابراین برچسب های خاصی برای لوسی وجود دارد،

for Lucy because she's not clever enough

زیرا او به اندازه کافی باهوش

to just use a mosquito net properly so

نیست که فقط از پشه بند به درستی استفاده کند، بنابراین

yes not the full ticket number four

بله، بلیط شماره چهار کامل

there's not much between the ears and if

نیست، بین گوش ها چیز زیادی نیست و

you say that there's not much between

اگر بگویید که بین گوش ها چیز زیادی وجود ندارد،

the ears

that somebody hasn't got much of a brain

بنابراین من مغز

this could have been said about me

زیادی ندارم این را می شد در مورد من گفت، در

actually when I was forced to go to a

واقع زمانی که مجبور شدم روز دوم به یک

week-long violin camp violin camp on day

کمپ ویولن یک هفته ای

two I couldn't go on any longer I had to

بروم، دیگر نتوانستم ادامه دهم، مجبور شدم

leave so I devised a plan I would gently

ترک کنم، بنابراین فکر کردم نقشه ای که به آرامی خود را

maim or injure myself but how would I do

معلول یا زخمی می کردم، اما چگونه این کار را انجام می دادم

it ah the bathroom door was particularly

آه، درب حمام بسیار

aggressive swinging both ways at a 180

تهاجمی بود که هر دو طرف را با زاویه 180 درجه تاب می

degree angle

I planned to gently catch my finger in

دادم، من قصد داشتم به آرامی انگشتم را در آن در بگیرم

that door exaggerate the pain so I was

و درد را اغراق آمیز کنم،

no longer able to play my violin and

بنابراین دیگر قادر به انجام آن نبودم. ویولن من را بنواز و

therefore be sent home as I got my

به خانه بفرستم، چون

finger ready near the door somebody else

انگشتم را نزدیک در آماده کردم، شخص دیگری به سرویس بهداشتی

needed the loo and they came through and

نیاز داشت و آنها وارد

they injured my finger so badly that I

شدند و انگشتم را چنان زخمی کردند که

had to go to hospital and to this day I

مجبور شدم به بیمارستان بروم و تا به امروز

have a messed up fingernail but like

ناخن دستم به هم ریخته است. اما مثل

break it's just not right so yes not

شکستن درست نیست، بنابراین بله نه

much in between the ears number 5 the

خیلی در بین گوش های شماره 5

light is on but nobody's home

چراغ روشن است اما هیچ کس در خانه نیست،

this means they look normal but really

این بدان معنی است که آنها عادی به نظر می رسند اما واقعاً

they're very stupid this could have been

آنها بسیار احمق هستند این را می

said about me actually when aged 9 and

شد در واقع در مورد من در 9 سالگی و

showing off in front of a group of

خودنمایی بیان کرد. جلوی گروهی از

younger children jumped off the top of a

بچه های کوچکتر از پایین پریدند او بالای یک

wooden castle in a playground got the

قلعه چوبی در یک زمین بازی،

back of my jumper stuck on one of the

پشت جامپر من را روی یکی از میخ ها گیر کرد

spikes and was left there dangling until

و همانجا آویزان ماند تا اینکه

one of those annoying little children

یکی از آن بچه های کوچک مزاحم

ran to call my dad it was so

دوید تا پدرم را صدا کند، خیلی

embarrassing and so stupid the lights

خجالت آور و احمقانه بود که چراغ

are on but nobody's home number 6 it's a

ها روشن هستند. خانه هیچکس شماره 6 این یک

saying someone's village is missing

ضرب المثل است که روستای یک نفر

their idiot and this one comes from the

برای احمق خود تنگ شده است و این یکی از

term the village idiot which is used to

اصطلاح ادم روستایی است که برای

describe someone known locally for their

توصیف کسی که در محلی به

stupidity

canapé used to describe me actually two

دلیل حماقتش شناخته می شود استفاده

days after passing my driving test I

went into a nearby city to buy my

می شود. یک شهر نزدیک برای خرید

beloved new shiny orange Mini Cooper and

مینی کوپر نارنجی براق جدید و محبوبم و

when I drove out of the dealership for

وقتی برای اولین بار از نمایندگی خارج شدم

the very first time after just 100

بعد از 100

metres I stalled at around about put the

متر در اطراف توقف کردم،

gearstick

into reverse and shut back at full force

دنده را به عقب گذاشتم و با تمام قدرت

into the car behind me obliterating his

داخل ماشین پشت سرم شدم. از بین بردن

license plate it was dreadful the police

پلاکش وحشتناک

came I had to be escorted away but

بود پلیس آمد من را بدرقه کردند اما

luckily my mother was two cars behind me

خوشبختانه مادرم دو ماشین پشت سرم بود

because oh my god if she had been in

چون خدای من اگر در

that car behind me there would have been

آن ماشین پشت سرم بود مشکلی پیش می

trouble so yes on that day the village

آمد. بنابراین بله در آن روز دهکده

was missing their idiot the idiot being

me number seven the last idiom to

دلش برای احمقش تنگ

describe a stupidity is as thick as a

plank and if you are as thick as a plank

you're really stupid it could've been

شده بود.

used to describe me actually when on the

در واقع وقتی در

school bus

اتوبوس مدرسه

aged about 12 to 13 I found a mobile

در سن حدود 12 تا 13 سالگی یک تلفن همراه پیدا

phone and I open the mobile phone and I

کردم و تلفن همراه را باز کردم و

found some very inappropriate images of

تصاویر بسیار نامناسبی

the owner of the phone images and videos

از صاحب تلفن پیدا کردم.

shall we say it was a man I've never

اگر بگوییم مردی بود من قبلاً چنین

seen anything like that before

چیزی ندیده بودم،

so I did what any school girl would do

بنابراین من کاری را انجام دادم که هر دختر مدرسه ای انجام می دهد

and I took the videos and I sent them

و فیلم ها را گرفتم و آنها را

directly from the phone to my best

مستقیماً از تلفن برای بهترین دوستم فلیسیتی فرستادم.

friend Felicity it was a hilarious joke

این یک شوخی خنده دار بود که

I went into school and I acted like I

من به مدرسه رفتم و طوری رفتار کردم

knew nothing to felicitate she was

که می دانستم چیزی برای قدردانی او

really scared brilliant I thought my

واقعاً ترسیده بود عالی بود. فکر کردم

cheeky prank has worked she then told me

شوخی گستاخانه ام جواب داده است، او به من

that she'd gone to the headmistress of

گفت که پیش مدیر مدرسه رفته

the school and the school had called the

بود و مدرسه با

police and they were on their way in to

پلیس تماس گرفته بود و آنها در راه بودند تا

interview everyone I knew what I had to

با همه کسانی که می دانستم مصاحبه کنند. مجبور بودم این

do I ran in my little tartan kilt to the

کار را انجام دهم، با لباس تارتان کوچکم دویدم به

headmistress and said no it was me I

مدیر مدرسه و گفت نه من بودم،

then had to spend the rest of the day

سپس مجبور شدم بقیه روز را

with the police explaining what I'd done

با پلیس بگذرانم و توضیح بدهم که

why I'd done it and having them

چرا این کار را انجام داده‌ام و از آنها بخواهم

explained to me why it was so awful all

به من توضیح دهند که چرا در

the while I was begging them not to tell

تمام مدتی که بودم این قدر وحشتناک بود. از آنها التماس کردم که

my parents and in the end they didn't

به پدر و مادرم چیزی نگویند و در نهایت آنها نگفته بودند

which I really appreciated and I

که من واقعاً قدردانی کردم و

actually told my parents about it on my

در واقع در شام تولد 21 سالگیم در مورد آن به والدینم گفتم

21st birthday dinner that yeah I thought

که بله فکر

it was gonna be hilarious but the police

می کردم خنده دار خواهد بود اما پلیس

just didn't have any sort of sense of

هیچ چیزی نداشت. نوعی حس

humor right that's it for today's lesson

شوخ طبعی درست است برای درس امروز،

I hope you enjoyed it I hope you learned

امیدوارم از آن لذت برده باشید، امیدوارم چیزی یاد گرفته

something please if you now doubt my

باشید، لطفاً اگر اکنون به هوش من شک

intelligence you can unsubscribe but you

دارید، می توانید اشتراک را لغو کنید، اما

really are welcome to I would

واقعاً به من خوش آمدید

and I invite you to comment below with

و از شما دعوت می کنم در مورد

any embarrassing situations that have

هر موقعیت شرم آور در زیر نظر دهید که

happened to you or any other idioms that

برای شما اتفاق افتاده است یا هر اصطلاح دیگری

you know of that means stupid in English

که می دانید در انگلیسی به معنای احمق است،

you can also let me know about idioms in

همچنین می توانید در مورد اصطلاحات زبان خود به من اطلاع دهید

your own language and translate them

و آنها را

into English because some of them are so

به انگلیسی ترجمه کنید زیرا برخی از آنها خیلی

funny I mean a sandwich short of a

خنده دار هستند من منظورم ساندویچ کوتاه برای

picnic that is that particularly tickles

پیک نیک است. آن خاص است

me don't forget to check out audible.com

من را قلقلک می دهد فراموش نکنید audible.com را

the link is in the description box and

بررسی کنید لینک در جعبه توضیحات است و

you can connect with me on all of my

می توانید در تمام رسانه های اجتماعی من با من ارتباط برقرار کنید.

social media I've got my facebook I've

got my Instagram and I've got my Twitter

توییتر

and I will see you soon for another

و من به زودی شما را برای یک اسن دیگر می بینم

Essen yeah today it is very hot very

آره امروز خیلی گرم است

very hot I'm dying oh my god are in a

خیلی گرم است من دارم می میرم خدای من در یک

lovely posh hotel and I called up Aroon

هتل شیک و دوست داشتنی هستم و به آرون زنگ زدم

sir rune why am i saying rune runescape

آقا رون چرا می گویم ران اسکیپ

are in a lovely posh hotel and I called

بسیار شیک است هتل و من

up runescape no okay no special stickers

runescape را صدا زدم نه خوب است نه برچسب خاصی

for Lucy because she say hello to the

برای لوسی چون او به

English Lucy

انگلیسی لوسی

you

شما سلام می کند