Describing Books in English: Essential Idioms

- Well, I read a book and it was good.

-خب من کتاب خوندم خوب بود.

Mm.

مم

(yawns)

(خمیازه می کشد)

Mm.

مم.

I read a book and it was a real gem.

من یک کتاب خواندم و آن یک گوهر واقعی بود.

Ooh.

اوه

Let me give you some exciting idioms

بگذارید چند اصطلاح هیجان انگیز به شما بگویم

so you can describe books in a more interesting way.

تا بتوانید کتاب ها را به شیوه ای جالب تر توصیف کنید.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, this is Keith from English Speaking Success

سلام، این کیث از English Speaking Success

and the website, The Keith Speaking Academy.

و وبسایت The Keith Speaking Academy است.

Now, when talking about books,

حالا وقتی در مورد کتاب صحبت می‌کنید،

you can use idioms to make your descriptions

می‌توانید از اصطلاحات استفاده کنید تا توضیحات خود را

more interesting and lively.

جذاب‌تر و زنده‌تر کنید.

So in this video I'll give you 10 idioms

بنابراین در این ویدیو 10 اصطلاح را به شما می دهم

that you can use to describe books you have read.

که می توانید برای توصیف کتاب هایی که خوانده اید استفاده کنید.

I'll start with idioms about reading in general,

من با اصطلاحات در مورد مطالعه به طور کلی شروع می کنم،

and then idioms to describe books as good,

و سپس اصطلاحات برای توصیف کتاب ها به عنوان خوب،

and then to describe books as exciting,

و سپس برای توصیف کتاب ها به عنوان هیجان انگیز،

and then to describe books as well, bad, right?

و سپس برای توصیف کتاب ها، بد، درست است؟

Finally, I'll show you how to recommend a book in English.

در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه یک کتاب را به زبان انگلیسی توصیه کنید.

Great.

عالی.

Now, remember in the description below,

اکنون، در توضیحات زیر به یاد داشته باشید، می‌توانید

you can click on a link to get the PDF of these

روی پیوندی کلیک کنید تا پی‌دی‌اف این موارد را

with more examples and a quiz as well as an MP3 audio file

با مثال‌های بیشتر و یک مسابقه و همچنین یک فایل صوتی MP3 دریافت کنید

so you can start practising

تا بتوانید شروع به تمرین کنید

and really improve your fluency.

و واقعاً تسلط خود را بهبود ببخشید.

Just click on the link down there,

فقط روی پیوندی که در پایین وجود دارد کلیک کنید،

get practising with the PDF and MP3, and that's it,

با PDF و MP3 تمرین کنید، و بس،

excellent.

عالی.

Let's get into the video with idiom number one.

بیایید با اصطلاح شماره یک وارد ویدیو شویم.

So let's begin with idioms about reading generally.

بنابراین بیایید با اصطلاحات مربوط به خواندن به طور کلی شروع کنیم.

Number one, to be a bookworm.

شماره یک، کرم کتاب بودن.

And this just means to read a lot.

و این فقط به معنای خواندن زیاد است.

I'm a bit of a bookworm,

من کمی اهل کتاب هستم،

but actually I don't read as much as I would like to.

اما در واقع آنقدر که دوست دارم مطالعه نمی کنم.

You can also say I'm an avid reader, avid,

شما همچنین می توانید بگویید من یک خواننده مشتاق هستم، مشتاق،

I'm an avid reader.

من یک خواننده مشتاق هستم.

It's the same, right? You read a lot.

همینطور است، درست است؟ شما زیاد می خوانید.

Bookworm is interesting,

Bookworm جالب است، به

I think historically it was quite negative

نظر من از نظر تاریخی کاملاً منفی بود

because the worm is like a bug,

زیرا کرم مانند یک حشره است

and you know that the bugs used to live in the books

و می دانید که حشرات قبلاً در کتاب ها زندگی می کردند

and eat up the books.

و کتاب ها را می خوردند.

So it used to be quite negative.

بنابراین قبلاً کاملاً منفی بود.

But nowadays, I'd say it's neutral,

اما امروزه می‌توانم بگویم خنثی است،

it's neither positive nor negative,

نه مثبت است و نه منفی،

it's just a very neutral expression.

فقط یک عبارت بسیار خنثی است.

Number two, to have your nose in a book.

شماره دو، اینکه بینی خود را در یک کتاب قرار دهید.

Now, literally, right, you've got a book,

حالا، به معنای واقعی کلمه، درست است، شما یک کتاب دارید،

put your nose in the book,

بینی خود را در کتاب بگذارید،

but of course idiomatically,

اما البته به صورت اصطلاحی،

it just means you are always in the book,

این فقط به این معنی است که شما همیشه در کتاب هستید،

you read a lot.

زیاد مطالعه می کنید.

Same meaning as a bookworm.

همان معنای کرم کتاب.

I always have my nose in a book, it means I read a lot.

من همیشه دماغم در کتاب است، یعنی زیاد مطالعه می کنم.

My friend Gareth, when I was growing up,

دوستم گرت، وقتی بزرگ می شدم،

he was an avid reader,

او یک کتاب خوان مشتاق بود،

he always had his nose in a book, all the time,

همیشه دماغش را در یک کتاب گذاشته بود، همیشه،

whenever you saw him, he was reading.

هر وقت او را می دیدی، داشت می خواند.

Number three, to leaf through a book.

شماره سه، برای ورق زدن یک کتاب.

So a leaf is a page in a book.

بنابراین یک برگ یک صفحه از یک کتاب است.

So to leaf through is just to flip through,

بنابراین ورق زدن فقط ورق زدن است،

you can also say, to flip through, right?

همچنین می توانید بگویید، ورق زدن، درست است؟

You're turning the pages of the leaf.

داری ورق میزنی

Really, it means that you are reading it quickly

در واقع به این معنی است که شما

without paying attention to detail.

بدون توجه به جزئیات آن را سریع می خوانید.

I'll just leaf through this book to find where I was,

من فقط این کتاب را ورق می زنم تا بفهمم کجا بودم،

ah, yes.

آه، بله.

I guess typically, you would leaf through a recipe book,

حدس می‌زنم معمولاً، شما یک کتاب دستور غذا را ورق می‌زنید،

a bit like this one, right?

کمی شبیه به این، درست است؟

If you're looking for a recipe,

اگر به دنبال یک دستور غذا هستید،

you'll just leaf through and look for,

فقط ورق بزنید و به دنبال،

oh, yes, easy sausage carbonara, can't go wrong, lovely.

اوه، بله، کاربونارا سوسیس آسان، اشتباه نمی‌کنید، دوست‌داشتنی باشید.

So to leaf through or to flip through,

بنابراین برای ورق زدن یا ورق زدن،

both of those are good.

هر دوی اینها خوب هستند.

Okay, let's talk now about idioms to describe books as good.

خوب، بیایید اکنون در مورد اصطلاحات صحبت کنیم تا کتاب ها را خوب توصیف کنیم.

So we've got to be a real gem, right?

پس ما باید یک جواهر واقعی باشیم، درست است؟

This book was a real gem.

این کتاب یک گوهر واقعی بود. به

Tell you what, this book was a real gem.

شما بگویم، این کتاب یک جواهر واقعی بود.

This idiom means that the book was valuable,

این اصطلاح به این معنی است که کتاب با ارزش بود،

it gave you something valuable or and highly enjoyable.

چیزی با ارزش یا و بسیار لذت بخش به شما داد.

Now, this book, "The Echo Chamber,"

اکنون، این کتاب، "حفظه پژواک"،

oh it was a real gem.

اوه یک جواهر واقعی بود.

I mean, it's hilarious, it's a comedy, right?

منظورم این است که خنده دار است، این یک کمدی است، درست است؟

It's a comedy about modern life, social media and fame.

این یک کمدی درباره زندگی مدرن، رسانه های اجتماعی و شهرت است.

It had me in stitches, hilarious book,

کتاب خنده‌دار بود،

I highly recommend it, it was a real gem.

من آن را به شدت توصیه می‌کنم، یک جواهر واقعی بود.

Next, to be a breath of fresh air,

بعد هوای تازه بودن،

to be a breath, fresh air.

نفسی بودن، هوای تازه.

Of course, we can use this expression actually

البته، ما می‌توانیم از این عبارت در واقع

to describe people, events, but also books,

برای توصیف افراد، رویدادها و همچنین کتاب‌ها استفاده کنیم،

and basically it's something that is refreshing and new.

و اساساً این چیزی است که طراوت‌بخش و جدید است.

Now, because I spend a lot of time reading grammar books,

حالا چون زمان زیادی را صرف خواندن کتاب های گرامر،

vocabulary books, learning English books,

کتاب لغات، یادگیری کتاب های انگلیسی،

teaching English books.

آموزش کتاب های انگلیسی می کنم.

Recently, I read a novel

اخیراً رمانی خواندم

and it was like a breath of fresh air

و مثل هوای تازه بود

or it was a breath of fresh air.

یا هوای تازه.

This, "Death and Croissants,"

این، "مرگ و کروسانت"، یک کتاب

it's another funny book, quite interesting,

خنده دار دیگر است ، بسیار جالب،

just really an easy read.

فقط خواندنی است.

So that, yeah, for me, 'cause it was so different

به طوری که، بله، برای من، چون بسیار متفاوت

and refreshing, it was a breath of fresh air.

و با طراوت بود، یک نفس تازه بود.

Next to be a real eyeopener.

بعدی که یک چشم باز کننده واقعی باشد.

Eye, open, eye opener.

چشم باز کن چشم باز کن

To be a real eye opener, is again,

بازکن واقعی بودن، دوباره

a book that gives you a new perspective on something

کتابی است که دیدگاه جدیدی در مورد چیزی به شما می دهد

or gives you new valuable information.

یا اطلاعات ارزشمند جدیدی به شما می دهد.

Recently I read this book, "The YouTube Formula."

اخیراً این کتاب "فرمول یوتیوب" را خوانده ام.

It was a real eye opener,

این یک چشم باز کننده واقعی بود، به

gave me a whole new perspective

من دیدگاه جدیدی

on how to grow my YouTube channel.

در مورد چگونگی رشد کانال یوتیوب خود داد.

Well worth reading if it stays in the cover.

اگر در جلد بماند ارزش خواندن دارد.

It was a real eye-opener.

این یک چشم باز کننده واقعی بود.

Moving on, by the way, none of these books are sponsored,

به هر حال، هیچ یک از این کتاب ها حمایت مالی نمی شوند،

but I can highly recommend them.

اما من می توانم آنها را به شدت توصیه کنم.

Let's move on and talk about exciting books.

بیایید ادامه دهیم و در مورد کتاب های هیجان انگیز صحبت کنیم.

So exciting books.

خیلی کتاب های هیجان انگیز می‌توانیم

We can say it was a real page-turner, a real page-turner,

بگوییم که یک صفحه‌گردان واقعی بود ، یک صفحه‌گردان واقعی،

which means it was so engaging and so interesting

به این معنی که آنقدر جذاب و جالب بود

that you couldn't stop turning the pages, right?

که نمی‌توانستید ورق زدن را متوقف کنید، درست است؟

You're turning the pages, it's so exciting.

دارید ورق میزنید ، خیلی هیجان انگیز است.

It was a real page-turner.

این یک صفحه برگردان واقعی بود.

I think all of the Jack Reacher novels are page-turners.

من فکر می‌کنم همه رمان‌های جک ریچر صفحه‌گردان هستند.

I've just noticed, I always go for the bargain.

من تازه متوجه شدم، من همیشه به دنبال معامله هستم.

I buy so many books at the airport or the train station,

من کتاب‌های زیادی را در فرودگاه یا ایستگاه قطار می‌خرم،

but this one was a real page-turner.

اما این کتاب واقعاً ورق‌بر بود.

Next, to be a rollercoaster ride.

بعد، سوار شدن به ترن هوایی.

The rollercoaster ride is full of ups and downs,

ترن هوایی پر از فراز و نشیب است،

may be exciting, it may be a twist in the plot,

ممکن است هیجان انگیز باشد، ممکن است یک پیچش در داستان باشد،

it may be unexpected things happening in the book.

ممکن است اتفاقات غیرمنتظره ای در کتاب رخ دهد.

This one, "Firewatching,"

این یکی، "آتش نگری"،

wow, this was a real rollercoaster ride.

وای، این یک ترن هوایی واقعی بود.

You never know what's gonna happen next.

هیچوقت نمیدونی بعدش چی میشه

It's actually also a real page-turner,

این در واقع یک صفحه برگردان واقعی است،

but, oh, the ups and downs,

اما، اوه، فراز و نشیب ها،

the twists and turns in the plot, really exciting.

پیچش ها و چرخش ها در طرح، واقعاً هیجان انگیز است.

Yeah, it was a rollercoaster ride.

آره، این یک ترن هوایی بود.

Another expression, to have you on the edge of your seat.

تعبیر دیگر، اینکه شما را روی لبه صندلی خود داشته باشید.

Now you may know to be on the edge of your seat

حالا ممکن است بدانید که روی لبه صندلی خود بودن

means to be excited, in suspense,

به معنای هیجان زده شدن، در تعلیق،

when you're watching a suspense or a crime thriller,

زمانی که در حال تماشای یک فیلم تعلیق یا جنایی هیجانی،

also for books.

همچنین برای کتاب هستید، است.

But you can also say the book had me on the edge of my seat.

اما شما همچنین می توانید بگویید که کتاب من را روی لبه صندلی ام داشت.

It made me be excited and on tenterhooks if you like,

این باعث شد که من هیجان زده باشم و اگر دوست دارید،

in suspense.

در تعلیق باشم.

I read this book, "Mayflies," right?

من این کتاب "مگس های سرخپوست" را خواندم، درست است؟

Very nice book.

کتاب خیلی خوبیه

They've just made an adaptation for television.

آنها به تازگی یک اقتباس برای تلویزیون ساخته اند.

I think it's on Netflix.

فکر کنم تو نتفلیکس باشه

To be honest, I didn't like the adaptation very much

صادقانه بگویم، من اقتباس را خیلی دوست نداشتم،

but I loved the book, right?

اما کتاب را دوست داشتم، درست است؟

And this book, yeah, it had me on the edge of my seat.

و این کتاب، آره، من را روی لبه صندلی ام داشت.

It's a story, it's not a crime or a thriller,

این یک داستان است، یک جنایی یا هیجان انگیز نیست،

but it's a story about everyday life.

بلکه داستانی است درباره زندگی روزمره.

Friends, when they were young,

دوستان، زمانی که جوان بودند،

meeting up again when there are 50

وقتی 50 نفر

and some strange twists in the plot.

و برخی پیچش های عجیب در طرح وجود دارد، دوباره با هم ملاقات می کنند.

Yeah, it had me on the edge of my seat this one.

آره، این یکی من را روی لبه صندلی ام داشت.

Finally, we can say to be a fast-paced novel,

در نهایت می توان گفت رمانی تند و

fast-paced, to move quickly.

تند، برای حرکت سریع.

So any kind of crime novel or spy novel

بنابراین هر نوع رمان جنایی یا رمان جاسوسی

is typically a fast-paced novel, fast-paced novel.

معمولاً رمانی سریع و سریع است.

You get the nice stress, fast-paced novel.

شما یک رمان با استرس خوب و سریع دریافت می کنید.

Jo Nesbo, all of his books are fast-paced novels.

جو نسبو، همه کتاب‌های او رمان‌های سریعی هستند.

This is a translation,

این یک ترجمه است،

but obviously this the Harry Hole series.

اما بدیهی است که این سریال هری هول است.

What an interesting name for a detective.

چه اسم جالبی برای کارآگاه.

But most of his books, a bit like Jack Reacher,

اما بیشتر کتاب‌های او، کمی شبیه به جک ریچر، رمان‌هایی

they are fast-paced novels, really interesting.

سریع هستند ، واقعاً جالب. در حال

Moving on.

حرکت می

You know, if you are preparing for IELTS

دانید، اگر برای آیلتس آماده می شوید

or maybe just thinking about taking IELTS,

یا شاید فقط به فکر گرفتن آیلتس هستید، به

thinking about it, why would I take IELTS?

آن فکر می کنید، چرا آیلتس را قبول کنم؟

It's a good question.

سوال خوبی است.

But did you know that most students

اما آیا می‌دانستید که اکثر دانش‌آموزانی که در

taking or preparing an exam,

امتحان شرکت می‌کنند یا آماده می‌شوند،

tend to have higher motivation, higher focus,

انگیزه بالاتر، تمرکز بالاتر

and more successful results

و نتایج موفقیت‌آمیزتری دارند،

because they've got a fixed goal to work towards.

زیرا هدف ثابتی برای کار کردن دارند.

Exams are a very good idea.

امتحانات ایده بسیار خوبی است.

So if you are thinking of taking IELTS or preparing it,

بنابراین اگر به فکر شرکت در آیلتس یا آماده سازی آن هستید، به

go and check out my website, The Keith Speaking Academy,

وب سایت من، The Keith Speaking Academy مراجعه کنید،

where you can find lots of resources to help you.

جایی که می توانید منابع زیادی برای کمک به شما پیدا کنید.

The Keith Speaking Academy,

آکادمی Speaking Keith،

the fun and professional way

روشی سرگرم کننده و حرفه ای

to prepare for your IELTS speaking test.

برای آماده شدن برای آزمون اسپیکینگ آیلتس.

You can get information about the test, the format,

شما می توانید در مورد آزمون، قالب،

different topics, different parts of the test.

موضوعات مختلف، بخش های مختلف آزمون اطلاعات کسب کنید.

There are also free resources like the live lessons,

همچنین منابع رایگانی مانند درس های زنده وجود دارد، می

you can download the PDFs and watch the latest live lessons.

توانید PDF ها را دانلود کرده و آخرین درس های زنده را تماشا کنید.

There are also tips, whether it's to improve fluency,

نکاتی نیز وجود دارد، چه برای بهبود روانی،

vocabulary or grammar.

واژگان یا گرامر. در اینجا

You can get lots of extra free resources here to help you.

می توانید منابع رایگان اضافی زیادی برای کمک به شما دریافت کنید.

There are also online courses.

دوره های آنلاین نیز وجود دارد. می‌توانید

You can find out more about them,

درباره آن‌ها اطلاعات بیشتری کسب کنید

to decide which is right for you,

تا تصمیم بگیرید که کدام یک برای شما مناسب است،

whether it's the Gold course, the Fluent Grammar,

خواه دوره طلایی، گرامر روان

or the BAND 7+ course.

یا دوره BAND 7+.

There's also an academic reading and a writing course.

همچنین یک دوره خواندن و نوشتن آکادمیک نیز وجود دارد.

A lot of students ask me,

بسیاری از دانش آموزان از من می پرسند،

"Keith, should I take an online course?"

"کیث، آیا باید یک دوره آنلاین بگذرانم؟"

And I think there are lots of advantages to online courses.

و من فکر می کنم دوره های آنلاین مزایای زیادی دارد.

Do you sometimes find yourself in a classroom with a teacher

آیا شما گاهی اوقات خود را در کلاس درس با یک معلم می بینید

and the teacher goes so quickly,

و معلم آنقدر سریع می رود که

you can't catch what they're saying

نمی توانید حرف آنها را بفهمید

and you just want to stop the teacher

و فقط می خواهید معلم را متوقف کنید

and rewind the teacher.

و معلم را به عقب برگردانید.

But you can't.

اما شما نمی توانید.

Can you imagine? Pause the teacher.

می توانید تصور کنید؟ معلم را مکث کنید.

With recorded videos in online training, you can.

با فیلم های ضبط شده در آموزش آنلاین می توانید. می

You can pause, you can go back, you can practise,

توانید مکث کنید، می توانید به عقب برگردید، می توانید تمرین کنید، می

you can repeat at your own pace.

توانید با سرعت خود تکرار کنید.

You can do everything 'cause you are in control

شما می توانید همه چیز را انجام دهید ، زیرا شما کنترل را در دست دارید

and you can review as much as you want to.

و می توانید هر چقدر که می خواهید مرور کنید.

So there are big advantages to online courses as well.

بنابراین دوره های آنلاین نیز مزایای زیادی دارد.

So if you're interested in IELTS or thinking about IELTS

بنابراین اگر به آیلتس علاقه دارید یا به آیلتس فکر می کنید

and thinking about an online course,

و به یک دوره آنلاین فکر می کنید،

go and check out The Keith Speaking Economy.

بروید و The Keith Speaking Economy را بررسی کنید.

(laughs)

(خنده)

The Keith Speaking Economy, Keith Speaking Academy.

The Keith Speaking Economy، Keith Speaking Academy.

Go and check out The Keith Speaking Academy.

برو و The Keith Speaking Academy را ببین.

There are lots of resources there for you.

منابع زیادی برای شما وجود دارد.

On that note, let's get back to those idioms.

در این یادداشت، اجازه دهید به آن اصطلاحات بازگردیم.

Talking about idioms to describe a book as bad, right?

صحبت در مورد اصطلاحات برای توصیف یک کتاب به عنوان بد، درست است؟

I've just got one for you here, and that is,

من به تازگی یکی را برای شما در اینجا آورده ام، و آن این است که

to be a heavy read.

خواندنی سنگین باشد.

To be a heavy read means a book is not interesting.

خواندنی بودن به این معنی است که یک کتاب جالب نیست.

Maybe it's either,

شاید این یکی باشد، از نظر

it's emotionally heavy or it's intellectually challenging

احساسی سنگین باشد یا از نظر فکری چالش برانگیز باشد

or it's just boring, basically, too much information, right?

یا فقط کسل کننده باشد، اساساً اطلاعات بیش از حد، درست است؟

You may find, for example, this one,

برای مثال، ممکن است این مورد،

"Understanding Business Finance."

"درک امور مالی کسب و کار" را بیابید.

This was a heavy read.

این یک خواندن سنگین بود.

I didn't finish it.

تمومش نکردم

I found it hard to read.

خواندن آن برایم سخت بود.

It's great bedtime reading, you'll be asleep in no time.

خواندن قبل از خواب عالی است، شما در کمترین زمان به خواب خواهید رفت.

The opposite would be an easy read, right?

برعکس، خواندنی آسان است، درست است؟

If something's an easy read, well, it's really simple.

اگر چیزی آسان خوانده شود، خوب، واقعاً ساده است.

I mean, take most of these crime books,

منظورم این است که بیشتر این کتاب‌های جنایی،

your Lee Child Books.

کتاب‌های لی کودکتان را بردارید.

They're an easy read, short sentences, simple language.

آنها آسان خواندن، جملات کوتاه، زبان ساده هستند.

"I'm not going to lie, I didn't speak to the other guy,

"من قرار نیست دروغ بگویم، من با آن مرد صحبت نکردم، هیچ

there was no point, there are too many holes in the plan.

فایده ای نداشت، حفره های زیادی در طرح وجود دارد.

It's DOA.

این DOA است.

We need to find an alternative."

ما باید جایگزینی پیدا کنیم."

Band Five IELTS

گروه پنج آیلتس

It's not, in case Mr. Lee, you're watching, no, it's not

این نیست، در صورتی که آقای لی، شما تماشا می کنید، نه،

Mr. Lee, Mr. Child.

آقای لی نیست، مستر چایلد.

It's just simple, short sentences,

این فقط جملات ساده و کوتاه است،

the same vocabulary repeated, it's such an easy read.

همان واژگان تکرار شده، خواندن آن بسیار آسان است.

Okay, good.

باشه خوبه

So coming next to recommending books.

بنابراین در کنار کتاب های پیشنهادی قرار می گیریم.

Well, you can say for example, this one,

خوب، می توانید به عنوان مثال بگویید، این یکی،

I highly recommend this book.

من این کتاب را به شدت توصیه می کنم. به

Notice the stress, I highly recommend.

استرس توجه کنید، من به شدت توصیه می کنم.

Intonation, it's going up and down.

لحن، بالا و پایین می رود. .

I highly recommend this book.

من شدیدا این کتاب را توصیه می کنم

Another nice expression is I can't recommend it enough.

تعبیر خوب دیگر این است که نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم.

I can't recommend it enough, meaning it's fantastic, right?

من نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم، یعنی فوق العاده است، درست است؟

I strongly recommend it.

من آن را به شدت توصیه می کنم.

What, for example, what's my favourite book here?

به عنوان مثال، چه کتاب مورد علاقه من در اینجا چیست؟

Yes, this will be my favourite, this one.

بله، این مورد مورد علاقه من خواهد بود، این یکی.

I can't recommend it enough, it's brilliant.

من نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم، عالی است.

Go out and get it.

برو بیرون و بگیر

That's it for books and idioms about books.

این برای کتاب ها و اصطلاحات مربوط به کتاب است.

Listen, I hope that this was useful for you.

گوش کنید، امیدوارم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

If you enjoyed the video, give me a like,

اگر از ویدیو لذت بردید، به من لایک کنید

and just click on the subscribe button

و فقط روی دکمه اشتراک کلیک کنید

and get notifications

و

if you want to find out about new videos.

اگر می خواهید از ویدیوهای جدید مطلع شوید، اعلان دریافت کنید.

I've taken all of these idioms

من همه این اصطلاحات

and also the titles of the books, they're everywhere,

و همچنین عنوان کتاب ها را برداشته ام، آنها همه جا هستند،

I've put them in a PDF.

آنها را در یک PDF قرار داده ام. برای تمرین با PDF

Just look in the description in the link below

فقط به توضیحات در لینک زیر نگاه کنید

for get practising with the PDF and there's an MP3

و یک MP3 وجود دارد

so you can practise your pronunciation.

تا بتوانید تلفظ خود را تمرین کنید.

Remember, the secret is in the practise,

به یاد داشته باشید، راز در تمرین است، به این

that's how you'll improve your English.

ترتیب زبان انگلیسی خود را بهبود خواهید بخشید.

Okay, lovely, thank you for watching

بسیار خوب، دوست داشتنی، ممنون که تماشا کردید

and I will see you in the next video.

و در ویدیوی بعدی شما را خواهم دید.

Take care, my friend, bye-bye.

مواظب خودت باش دوست من خداحافظ

(upbeat music)

(موسیقی شاد)