How To Deal With Conflict & Negotiate In English | ADVANCED ENGLISH LESSON #spon

negotiating and dealing with conflict can be incredibly difficult especially

مذاکره و برخورد با درگیری می تواند فوق العاده دشوار باشد، به خصوص

if you're not talking in your native language so today's lesson is focused on

اگر به زبان مادری خود صحبت نمی کنید، بنابراین درس امروز بر

giving you some of the key phrases and vocabulary that you'll need in these

ارائه برخی از عبارات کلیدی و واژگانی است که در این شرایط به آنها نیاز خواهید داشت

circumstances I want to say a huge thank you to the providers of today's lesson

، من می خواهم از شما تشکر کنم. شما به ارائه دهندگان درس امروز

lingoda - so this lesson is the lesson you would normally encounter on Lingoda's

لینگودا - بنابراین این درس درسی است که معمولاً در سایت لینگودا با آن مواجه می شوید،

site now we're not going to work through the whole lesson because lingoda

اکنون ما کل درس را کار نمی کنیم زیرا

does lessons last for an hour and we don't have that much time

لینگودا درس ها را یک ساعت طول می کشد و ما آنقدر نداریم. زمان

plus Lingoda's lessons involve interaction between the students and the

به علاوه درس های لینگودا شامل تعامل بین دانش آموزان و

teacher and we can't really do that on this video. Firstly I need to make good

معلم است و ما واقعاً نمی توانیم این کار را در این ویدیو انجام دهیم. اولاً باید

on a promise, you remember the promise I made to all of you a few months ago when

به قولی عمل کنم، شما قولی را که چند ماه پیش به همه شما داده بودم، وقتی

they announced the lingoda language marathon you remember the language

که ماراتن زبان لینگودا را اعلام کردند، به خاطر دارید، ماراتن زبان را به خاطر

marathon right you take a class every day for three months between January and

دارید درست است که بین ژانویه تا مارس به مدت سه ماه هر روز یک کلاس شرکت کنید.

March and if you attend every single class for those three months and raise

و اگر برای این سه ماه در هر کلاس شرکت

your language level then you get all your money back do you remember that one

کنید و سطح زبان خود را بالا ببرید، تمام پول خود را پس می گیرید، آیا به یاد دارید که یکی

and the whole point was to try to get you into the habit of learning and to

از مهمترین موارد این بود که سعی کنید شما را به یادگیری عادت دهید و به

help you to achieve your personal goals like your New Year's resolutions to

شما کمک کند تا به هدف خود برسید. اهداف شخصی مانند تصمیمات سال نو شما

become much better in English and my promise was that anyone entering the

برای بهتر شدن به زبان انگلیسی و قول من این بود که هرکسی که وارد

marathon would then have a chance to be featured on this channel with me and

ماراتن می شود شانس حضور در این کانال را با من داشته باشد و

lots of you who entered the marathon did get in touch with me and say you would

بسیاری از شما که وارد ماراتن شده اید با من تماس گرفته اید و بگو که

like to be featured and it turns out that quite a lot of you live here in the

دوست داری معرفی شوی و معلوم شد که تعداد زیادی از شما اینجا در بریتانیا زندگی می کنید

UK and in fact a cup of you actually live in the same city as me so I invited

و در واقع یک فنجان از شما در واقع در همان شهر من زندگی می کنید، بنابراین من

one very lucky winner over for a cup of tea this is Stephanie hi Stephanie hi

یک برنده بسیار خوش شانس را برای یک فنجان چای دعوت کردم. این s is Stephanie hi Stephanie سلام

thank you so much for being here Stephanie how long have you been

خیلی متشکرم که اینجا بودی استفانی چند وقت است که

watching English like a native mmm about six months six months fantastic and

انگلیسی را مانند یک mmm بومی حدود شش ماه شش ماه فوق العاده تماشا

luckily you're living here in London and so what is it that brought you

می کنی و خوشبختانه اینجا در لندن زندگی می کنی و پس چه چیزی تو را

to London and I moved here because I got a new job in marketing company why then

به لندن رساند و من به این دلیل نقل مکان کردم که شغل جدیدی در شرکت بازاریابی پیدا کردم،

if you're in England and you're practicing English why do you need to do

چرا اگر در انگلیس هستید و انگلیسی تمرین می کنید، چرا باید

something like the lingoda marathon? I learned English in school for nine years

کاری مانند ماراتن لینگودا انجام دهید؟ من به مدت نه سال در مدرسه انگلیسی یاد

and I think my English is okay it's very good thank you but in in

گرفتم و فکر می کنم انگلیسی من خوب است، خیلی خوب است از شما متشکرم، اما در

business meetings I felt not so confident so you want to improve your

جلسات کاری احساس می کردم آنقدر اعتماد به نفس ندارم، بنابراین شما می خواهید انگلیسی تجاری خود را بهبود ببخشید

business English to take your career forward now you're living in London

تا شغل خود را به جلو ببرید، اکنون که در لندن زندگی می کنید.

there's lots of courses you can do in central London lots of schools available

دوره های زیادی وجود دارد که می توانید در مرکز لندن انجام دهید، بسیاری از مدارس در دسترس هستند،

did you consider any of those and it's it's really hard because in a marketing

آیا شما یکی از آنها را در نظر گرفتید و این واقعاً سخت است زیرا در یک

company this it's a very busy schedule yes and I didn't I wasn't able to commit

شرکت بازاریابی این یک برنامه بسیار شلوغ است بله و من نتوانستم به آن متعهد باشم.

to a certain time every week i choosing to do a normal course in school so you

هر هفته یک زمان مشخص را انتخاب می کنم که یک دوره معمولی را در مدرسه انجام دهم، بنابراین شما

need something flexible yes lingoda

به چیزی انعطاف پذیر نیاز دارید، بله لینگودا،

but if you're really really busy and did you not find that perhaps the marathon

اما اگر واقعاً مشغول هستید و متوجه نشدید که شاید ماراتن

might be a bit much you know it's a class every day yes it is it is a lot of

ممکن است کمی زیاد باشد، می دانید که این یک کلاس هر روز است. بله، این

work but it's it's great because with the marathon and you I have to do it

کار زیادی است اما عالی است زیرا با ماراتن و شما باید هر روز آن را انجام دهم،

every day so it really it motivates you to really do it every day yes really go

بنابراین واقعاً به شما انگیزه می دهد که واقعاً هر روز آن را انجام دهید بله واقعاً

for it yeah okay great so so far you've already done a month and may I ask how

دنبال آن باشید بله بسیار خوب تا اینجا شما قبلاً یک ماه کار کرده‌ام و می‌توانم بپرسم چطور

you feel you're progressing yes it's it's going great and I feel like I've

؟ احساس می کنم در حال پیشرفت هستید بله، خیلی خوب پیش می رود و من احساس می کنم

really improved my vocabulary and I feel more confident already I've I've had a

واقعا دایره لغاتم را بهبود بخشیده ام و از قبل احساس اطمینان بیشتری می کنم

meeting last week which was a difficult meeting I had a difficult client but

هفته گذشته جلسه ای داشتم که جلسه سختی بود، مشتری سختی

I felt much stronger with my expressing my

داشتم اما من با بیان افکارم خیلی قوی تر شدم،

my thoughts yeah fantastic so just for those viewers at home if you can tell us

بله فوق العاده است، بنابراین فقط برای بینندگانی که در خانه هستند، اگر می توانید به ما بگویید

what you believe are the benefits of being part of the lingoda language

که به نظر شما مزایای حضور در ماراتن زبان لینگودا چیست

marathon the flexibility of the lingoda language marathon is great as I

، انعطاف پذیری ماراتن زبان لینگودا همانطور که

mentioned before then also the native teachers it's great if you always say

قبلاً ذکر کردم عالی است. همچنین معلمان بومی، اگر همیشه بگویید

it's easier to learn with a native teacher and it's the the lessons are

یادگیری با یک معلم بومی آسان‌تر است، عالی است و این که درس‌ها

really structured which is super helpful and which I think has has helped me

واقعاً ساختار یافته هستند که فوق‌العاده مفید است و فکر می‌کنم به من

improve a lot and yes because it really keeps the motivation going because you

کمک زیادی کرده است و بله، زیرا واقعاً انگیزه را حفظ می‌کند. می روم چون

have to do it every day and you set your goal and then you hopefully level up at

باید هر روز این کار را انجام دهی و هدفت را تعیین می کنی و امیدوارم در پایان به سطح بالاتری برسی،

the end so it's great to keep the motivation going thank you so much

بنابراین حفظ انگیزه عالی است. خیلی ممنون

Stephanie it's actually the first time in all the time I've been running this

استفانی این در واقع اولین بار در تمام زمانی که من این

channel but I've actually got to meet one of my viewers face to face and that

کانال را راه اندازی کرده ام، اما در واقع باید با یکی از بینندگانم رو در رو ملاقات کنم و این

was really exciting for me and it was great to hear your story good luck for

برای من واقعا هیجان انگیز بود و شنیدن داستان شما عالی بود، موفق باشید

the next two months and if hearing Stephanie's story has

برای دو ماه آینده و شنیدن داستان استفانی

inspired you then just click on the link down below to check out lingoda for

الهام بخش شما بوده است، کافیست روی لینک زیر کلیک کنید تا لینگودا را برای

yourself and if you decide to take lessons then be sure to use this code

خود بررسی کنید و اگر تصمیم دارید دروسی را بخوانید، حتما از این کد استفاده کنید، این تخفیف

this will get you a very special discount

بسیار ویژه ای برای شما به ارمغان می آورد،

okay it's time to start negotiating and dealing with conflict are any of these

خوب وقت آن رسیده است که مذاکره و برخورد با درگیری را آغاز کنید. هر یک از این

phrases familiar I'm very sorry that you're put out but I'm sure we can come

عبارات آشنا من بسیار متاسفم که شما را ناامید کردید اما مطمئن هستم که

to an arrangement when I put myself in your shoes I can see you have every

وقتی خودم را به جای شما بگذارم می

right to be angry let's try to figure this out let's just go through a few

توانیم به توافق برسیم. بیایید فقط چند

parts of that paragraph it's the first thing I said was I'm very sorry that

قسمت از آن پاراگراف را مرور کنیم، اولین چیزی که گفتم این بود که خیلی متاسفم که

you're put out put out is a phrasal verb to be put out is to be disappointed or

شما را بیرون انداخته اند، یک فعل عبارتی است که باید ناامید شدن یا

upset I always imagine it's like being a candle and you're flickering and bright

ناراحت شدن است، من همیشه تصور می کنم مثل بودن یک شمع و شما سوسو می زنید و روشن

and happy and energetic and then someone puts you out and suddenly you lose your

و شاد و پرانرژی الف و سپس کسی شما را بیرون می‌کند و ناگهان درخشش خود را

shine you lose your happiness you feel deflated and dark and miserable you're

از دست می‌دهید، شادی خود را از دست می‌دهید، احساس می‌کنید که باد کرده‌اید، تاریک و بدبخت می‌شوید.

put out so I'm very sorry that you're put out but I'm sure we can come to an

arrangement to come to an arrangement is to have an agreement some sort of plan

هماهنگی برای رسیدن به یک توافق، داشتن یک توافق نوعی برنامه است

that you are both happy with when I put myself in your shoes I can see you have

که هر دو از آن راضی باشید وقتی من خودم را جای شما می‌گذارم، می‌بینم که شما

every right to be angry the phrase to put myself in your shoes means I'm

حق دارید عصبانی باشید .

seeing it from your point of view I can understand why you feel that way when I

با دیدن آن از دیدگاه شما، می توانم بفهمم که چرا وقتی

put myself in your shoes I can see you have every right to be angry let's try

خودم را به جای شما می گذارم، چنین احساسی دارید، می توانم ببینم که شما کاملاً حق دارید عصبانی باشید، بیایید

to figure this out similar to let's come to an arrangement

سعی کنیم این را بفهمیم، شبیه به این که بیایید به یک ترتیبی

figuring something out in this context means that you're going to work out a

برسیم که در این مورد چیزی را کشف کنیم. زمینه به این معنی است که شما راهی را پیدا خواهید کرد

way that you can cooperate for a mutually beneficial outcome so that

که بتوانید برای یک نتیجه دو جانبه مفید همکاری کنید، به طوری که

you're both happy in what scenarios would we use these types of phrases well

هر دوی شما راضی باشید در چه سناریوهایی از این نوع عبارات به خوبی

in pretty much any scenario where you're having a disagreement with someone for

در تقریباً هر سناریویی استفاده می کنیم. اختلاف نظر با شخصی به

example at home you might have a disagreement with your teenaged

عنوان مثال در خانه شما ممکن است دچار مشکل شوید با دختر نوجوان خود موافقت کنید،

daughter because she comes in she makes a terrible mess everywhere she goes and

زیرا او وارد می شود ، او هر جا می رود یک آشفتگی وحشتناک ایجاد می کند و

she doesn't clean up after herself perhaps your husband has promised that

خودش را تمیز نمی کند، شاید شوهرتان قول داده باشد

he would do the washing up if you do all the cooking and you do all the cooking

که اگر شما تمام آشپزی را انجام دهید و شما تمام آشپزی را انجام دهید، شستن را انجام می دهد.

but he doesn't do the washing up but it's not just in the home conflict can

اما او کار را انجام نمی دهد، اما این فقط در درگیری های خانگی نیست که

also arise at work perhaps you feel you deserve a pay rise and everyone else has

می تواند در محل کار نیز به وجود بیاید، شاید شما احساس می کنید که مستحق افزایش حقوق هستید و دیگران

a pay rise but you didn't get one why or perhaps you work in the customer service

افزایش حقوق دارند، اما شما متوجه نشدید که چرا یا شاید در آن کار می کنید بخش خدمات مشتریان

department and you constantly have to deal with

و شما دائماً مجبور هستید با مشتریان عصبانی سروکار داشته باشید،

angry customers then again maybe you're going on holiday and you're

سپس ممکن است دوباره به تعطیلات بروید و

having a disagreement with someone at the airport because you've just arrived

با کسی در فرودگاه اختلاف نظر داشته باشید، زیرا به تازگی

on the holiday of a lifetime but the airliner has lost your luggage and on

در تعطیلات یک عمر وارد شده اید، اما هواپیمای مسافربری این کار را انجام داده است. چمدان خود را گم کرده اید و

the way home your flight is delayed by 19 hours and of course conflict can

در راه خانه پرواز شما 19 ساعت به تعویق می افتد و البته

arise in a store or with a service provider if you buy something and it's

اگر چیزی را خریداری کنید و آن

not what you expected or it's not what they promised so in

چیزی نیست که انتظارش را داشتید یا آن چیزی نیست که آنها وعده داده بودند،

dealing with conflicts of any kind the most effective thing to do is to

درگیری در فروشگاه یا ارائه دهنده خدمات ایجاد می شود. از هر نوعی که می‌توان انجام داد،

negotiate to have a negotiation negotiation is when people or groups of

مذاکره برای انجام یک مذاکره مذاکره است، زمانی که افراد یا گروه‌هایی از

people discuss something the aim of the discussion is to come to an agreement

مردم درباره چیزی بحث می‌کنند، هدف از بحث رسیدن به توافق است،

even if the involved parties have opposing views for example the

حتی اگر طرف‌های درگیر دیدگاه‌های مخالفی داشته باشند، مثلاً در

negotiation took several days but now both workers and their employers are

مورد مذاکره. چند روز طول کشید، اما اکنون هم کارگران و هم کارفرمایان آنها

happy with the new pay rate now if this word or any of the words we're about to

از نرخ جدید دستمزد راضی هستند، اگر این کلمه یا هر یک از کلماتی که می خواهیم به آن بپردازیم

cover are new for you then do try to practice them this will help to put it

برای شما جدید است، پس سعی کنید آنها را تمرین کنید، این به شما کمک می کند تا آن را

into your long-term memory by writing a sentence including that word down in the

به شما وارد کنید. حافظه بلندمدت با نوشتن یک جمله شامل آن کلمه در

comments box below and when I get a chance I'll have a read and if it needs

کادر نظرات زیر و وقتی فرصتی پیدا کردم مطالعه می کنم و اگر نیاز به

correcting I'll do that for you and if it's just fabulous then I will give you

اصلاح داشت این کار را برای شما انجام می دهم و اگر فقط شگفت انگیز است آن را ارائه خواهم داد. شما

so love negotiations often involve compromise compromise is when one or

خیلی دوست دارید مذاکرات اغلب شامل سازش می شود زمانی که یک یا

both parties involved in a negotiation agree to change their minds somewhat or

هر دو طرف درگیر در مذاکره موافقت می کنند که نظر خود را تا حدودی تغییر دهند یا

alter their terms in order to find a resolution to a conflict for example I'm

شرایط خود را تغییر دهند تا راه حلی برای یک درگیری پیدا کنند، به عنوان مثال من

willing to compromise and work overtime this month since I understand that it's

حاضرم مصالحه کنم و اضافه کار کنم. این ماه از زمانی که فهمیدم این

an exceptionally busy period for the company Dan and Sue have come to a

یک دوره فوق العاده شلوغ است برای شرکت Dan و Su به

compromise they won't buy a house in the heart of the city or in the countryside

توافقی رسیده اند که خانه ای در قلب شهر یا حومه نخرند،

but instead they're looking for somewhere in the suburbs so Dan wants to

اما در عوض به دنبال جایی در شهر هستند. حومه شهر بنابراین دن می خواهد

live in the city Sue wants to live in the country and that is a conflict and

در شهر زندگی کند سو می خواهد در کشور زندگی کند و این یک درگیری است

in order to make both parties relatively happy they decide to move somewhere in

و برای اینکه هر دو طرف را نسبتاً خوشحال کنند تصمیم می گیرند به جایی

the middle in the suburbs it helps when you're negotiating to see things from

در وسط حومه شهر نقل مکان کنند، وقتی در حال مذاکره هستید دیدن کنید. چیزها از

another person's perspective perspective your perspective is how you see things

دیدگاه شخص دیگری دیدگاه شما این است که شما چگونه به چیزها نگاه می

your point of view here's an example sentence it would help if you could see

کنید دیدگاه شما در اینجا یک جمله مثال است که اگر بتوانید

things from her perspective see things from another person's perspective might

چیزها را از دید او ببینید ،

help when you're trying to convince them of something to convince to convince

وقتی می خواهید آنها را در مورد چیزی متقاعد کنید کمک می کند. متقاعد کردن برای متقاعد کردن

someone is to make someone believe that what you're saying is right or true

کسی به این معناست که کسی را متقاعد کنید که آنچه شما می گویید درست یا درست است،

here's the example sentence they are trying hard to convince him but he's

در اینجا مثالی است که آنها سعی می کنند او را متقاعد کنند، اما او

still not keen on the idea so if he's not convinced then what they will have

هنوز مشتاق این ایده نیست، بنابراین اگر او متقاعد نشده است، پس کاری که

to do is to persuade him to persuade someone means to get someone to agree to

باید انجام دهند این است که او را متقاعد کنند که کسی را متقاعد کند یعنی

do something by giving them lots of reasons why they should by arguing your

با ارائه دلایل زیادی به آنها بخواهیم که با استدلال کردن درباره

case they might not be completely convinced but you have persuaded them to

پرونده شما، او را متقاعد کنند، اما شما آنها را متقاعد کرده اید. اگر نتوانید

give it a go here's an example sentence don't let them persuade you to work on

کسی را متقاعد یا متقاعد کنید که مسائل را از دید شما ببیند، اجازه ندهید آنها شما را متقاعد کنند که

Saturday you're not obliged to if you can't persuade or convince someone to

شنبه کار کنید که مجبور نیستید انجام دهید.

see things from your perspective then you might not be able to resolve the

situation resolve to resolve something is to fix

تصمیم برای حل و فصل مشکل، رفع

it to come to an understanding an agreement here's an example sentence if

آن است تا به توافق برسیم، اگر

Mary and Sam can't resolve their differences it might be the end of their

مری و سام نتوانند اختلافات خود را حل کنند، ممکن است پایان

relationship so Mary and Sam are going to have to cooperate in order to resolve

رابطه آنها باشد، بنابراین مری و سام باید برای همکاری با یکدیگر همکاری کنند. برای حل

their differences they have to cooperate to cooperate means to work together

اختلافات آنها باید همکاری کنند تا همکاری کنند به این معنی است که با هم کار کنند

here's an example you both play an essential role in the project so you

در اینجا مثالی است که هر دوی شما نقش اساسی در پروژه بازی می کنید، بنابراین

need to find a way to cooperate and if you're trying to cooperate then you may

باید راهی برای همکاری پیدا کنید و اگر می خواهید همکاری کنید، پس ممکن است

need to come up with alternative solutions to the problem alternative an

لازم باشد راه حل های جایگزینی برای مشکل پیدا کنید. جایگزین یک

alternative is basically something similar but different

جایگزین اساساً چیزی مشابه است اما متفاوت است،

for example I promised you a piece of fruit but you don't like bananas so as

به عنوان مثال من به شما قول داده ام یک تکه میوه داشته باشید اما شما موز را دوست ندارید، بنابراین به عنوان

an alternative I'm offering you a tangerine this is still a piece of fruit

یک جایگزین، من به شما یک نارنگی پیشنهاد می کنم. هنوز یک تکه میوه است،

but it's different to a banana it's an alternative so there we have negotiation

اما با موز متفاوت است، این یک جایگزین است، بنابراین ما

compromise perspective convince persuade resolve cooperate and alternative

چشم انداز سازش مذاکره داریم متقاعد کردن قانع کردن، همکاری و جایگزین

alright great vocabulary thank you lingo de let's have a look now at some useful

خوب واژگان عالی با تشکر از شما lingo de بیایید اکنون به چند عبارت مفید نگاهی بیندازیم

phrases if the person you're talking to is pretty angry then the first thing to

اگر با شخصی که با شما صحبت می کنید خیلی عصبانی است پس اولین کاری که باید

do is to let them know that you understand why they're angry you get it

انجام دهید این است که به آنها بفهمانید که می دانید چرا عصبانی هستند

you understand it you could use these phrases I understand your point of view

شما متوجه می شوید که می توانید از این عبارات استفاده کنید من دیدگاه شما را درک می

I can see where you're coming from I'd like to clear up any confusion I

کنم می توانم ببینم از کجا آمده اید می خواهم هر گونه سردرگمی را برطرف کنم.

appreciate your honesty you've got a right to be angry I understand what

از صداقت شما قدردانی می کنم، شما حق دارید عصبانی باشید، می فهمم چه

you're saying but try to put yourself in her shoes

می گویید، اما سعی کنید خود را به جای او قرار دهید

and those phrases are a great way to try and calm the situation initially however

و این عبارات راه بسیار خوبی برای تلاش هستند. با این حال، در ابتدا

they don't always help you to progress the negotiations for you to put your

به شما کمک نمی‌کنند که مذاکرات را پیش ببرید تا بتوانید نظر خود را بیان کنید،

point across so let's pick a mix some phrases that will help to show you

بنابراین بیایید ترکیبی از عباراتی را انتخاب کنیم که به شما در

understand how they're feeling but then to progress with the negotiation so you

درک احساس آنها کمک می‌کند، اما سپس به پیشرفت در مذاکره کمک می‌کند. شما

could start with any of the phrases from this column I hear what you're saying

می توانید با هر یک از عبارات این ستون شروع کنید. من می شنوم که شما چه می

it's unfortunate things have gotten so heated ah if things are heated it means

گویید. مایه تاسف است که چیزها خیلی داغ شده اند آه اگر همه چیز داغ شود به این معنی است

that they are emotional someone's become angry perhaps they're shouting or crying

که آنها احساساتی هستند کسی عصبانی شده است شاید فریاد می زند یا گریه می کند

or just really angry maybe steam is coming out of their ears I understand

یا واقعاً عصبانی است شاید بخار از گوش آنها بیرون می آید من

your point of view and I respect it I recognise I was at fault and I apologise

دیدگاه شما را درک می کنم و به آن احترام می گذارم ، می دانم که مقصر بودم و عذرخواهی می

I appreciate your apology but and then choose a phrase from the second column

کنم ، از عذرخواهی شما قدردانی می کنم ، اما سپس عبارتی را از ستون دوم انتخاب کنید ،

but I'd like you to try to understand it from my point of view I think it would

اما می خواهم سعی کنید از دیدگاه من آن را درک کنید. فکر

be best if we could try to resolve our differences but I think both sides need

می کنم اگر بتوانیم اختلافات خود را حل کنیم بهتر است، اما فکر می کنم هر دو طرف

to compromise to reach an agreement I would like to try to work together to

برای رسیدن به توافق

find a solution it's not enough we still have to find a way to resolve the

باید مصالحه کنند. ما هنوز باید راهی برای حل این

situation now let's look at an argument thirst isn't successful they don't use

وضعیت بیابیم حالا بیایید به بحثی نگاه کنیم که تشنگی موفقیت آمیز نیست، آنها از

any of the words or phrases that we've discussed and it all goes downhill

هیچ یک از کلمات یا عباراتی که در مورد آن بحث کردیم استفاده نمی کنند و همه چیز

pretty quickly ah good morning mr. Hughes is that the best you can manage

خیلی سریع به پایین می رود آه صبح بخیر آقای. هیوز این است که بهترین کاری که می توانید مدیریت کنید

I expect an apology you were supposed to be here at 10:00 a.m. it's already half

من انتظار عذرخواهی را دارم که قرار بود ساعت 10 صبح اینجا باشید. الان

past 11:00 Mr. Hughes I'm very sorry but apologising isn't good enough I don't

ساعت 11 و نیم است آقای هیوز خیلی متاسفم اما عذرخواهی به اندازه کافی خوب نیست من اهمیتی نمی

care what your Excuse is I'm fed up listening to excuses from people who

دهم بهانه شما چیست من از گوش دادن به بهانه های افرادی که

cannot stick to their promises Mr. Hughes can you please listen to.... you want

نمی توانند به قول هایشان پایبند باشند خسته

me to listen to you the cheek of it the nerve

and I'm the one who's been waiting here all this time Mr. Hughes

شده ام. یکی که این همه مدت اینجا منتظر بوده آقای هیوز

I have the email that you wrote here look it was you who asked me to come at

من ایمیلی دارم که اینجا نوشتی ببین این تو بودی که از من

11:30 a.m. and now you're standing there shouting abuse at me well I've had

خواستی ساعت 11:30 صبح بیام و حالا اونجا ایستاده ای و بر سر من توهین می کنی، خوب من به

enough find someone else to fit your kitchen

اندازه کافی خسته شدم. شخص دیگری را پیدا کنید که مناسب آشپزخانه

I don't need your business Oh dear, that didn't go very well did it? and that's

شما باشد. و این به این

because they didn't follow the key rules to conflict management and negotiation

دلیل است که آنها قوانین کلیدی برای مدیریت تعارض و مذاکره

what are those key rules I hear you ask well they are stay calm at all times

را رعایت نکردند، آن قوانین کلیدی چیست، شنیدم شما می‌پرسید خوب آنها همیشه آرام بمانند و عصبانی می‌شوند

getting heated emotional upset and shouting just doesn't help anyone so try

و فریاد زدن به کسی کمک نمی‌کند، بنابراین سعی کنید خونسرد بمانید.

to remain calm listen to the other person in the example that you just saw

در مثالی که اخیراً

mr. Hughes did not listen if he hadn't listened then he wouldn't have

Mr. هیوز گوش نمی‌کرد اگر گوش نمی‌داد،

embarrassed himself and lost one of his workers so always give the other person

خود را خجالت نمی‌کشید و یکی از کارگرانش را از دست می‌داد ، بنابراین همیشه به

a chance listen to their grievances and then you might be able to come to some

طرف مقابل فرصت گوش دادن به نارضایتی‌های آنها را بدهید و آنگاه ممکن است بتوانید به

sort of arrangement acknowledge their point of view we all feel better when

نوعی توافق را تأیید کنید. از دیدگاه آنها همه ما احساس بهتری داریم وقتی

people understand us so let the other people know that you've listened and

مردم ما را درک می کنند، بنابراین به دیگران اجازه دهید بدانند که شما گوش داده اید و

that you understand why they feel that way and where they're coming from

می دانید که چرا آنها چنین احساسی دارند و از کجا می آیند

explain your demands clearly give reasons why they are justified let the

خواسته های خود را به وضوح توضیح دهید که چرا آنها موجه هستند. طرف مقابل

other person know exactly what you want and why you want it why it's necessary

دقیقاً می‌داند که شما چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید، چرا لازم است

once they understand that properly then it might make things a little bit easier

زمانی که آنها به درستی درک کنند، ممکن است کار را کمی آسان‌تر کند،

so now you have some vocabulary phrases and the key rules to conflict management

بنابراین اکنون همانطور که قبلاً گفتم برخی از عبارات واژگان و قوانین کلیدی برای مدیریت تعارض

and negotiation as I said earlier I've only taken a snippet from the lingoda

و مذاکره را دارید. من فقط یک قطعه از یادداشت های درس لینگودا برداشته ام،

lesson notes but thank you lingoda for sharing those with us and if you are

اما از شما تشکر می کنم که لینگودا آن ها را با ما به اشتراک گذاشتید و اگر

interested in checking out more of what lingoda has to offer then don't forget

علاقه مند به بررسی موارد بیشتر لینگودا هستید، ما را فراموش نکنید.

to use the link below the code to get that a very special

لینک زیر کد را دریافت کنید تا تخفیف بسیار ویژه ای دریافت

discount thanks once again to the marathon runner Stephanie it was

کنید. بار دیگر به لطف استفانی دونده ماراتن،

fantastic to meet you and all that's left to say is take care try not to get

دیدار با شما فوق العاده بود و تنها چیزی که برای گفتن باقی مانده این است که مراقب باشید سعی کنید

into too many conflicts and goodbyes

وارد درگیری ها و خداحافظی های زیادی نشوید.