Listening and Reading Practice - British English Podcast

92,687 views ・ 2023-06-15

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:03
Hello and welcome to the English Like a Native Podcast,
0
3240
3960
سلام و به پادکست انگلیسی مانند یک بومی خوش آمدید،
00:07
the podcast that's designed for lovers and learners of English.
1
7470
5010
پادکستی که برای دوستداران و زبان آموزان انگلیسی طراحی شده است.
00:12
I'm your host, Anna, and today we are going on an adventure
2
12960
5730
من میزبان شما هستم، آنا، و امروز به یک ماجراجویی
00:19
to the great outdoors.
3
19080
1440
در فضای باز عالی می رویم.
00:21
So today's episode is going to be a little bit different.
4
21780
2490
بنابراین قسمت امروز کمی متفاوت خواهد بود.
00:24
I want you to find a quiet place, turn up the volume and come with me as we
5
24900
7050
من از شما می خواهم که یک مکان آرام پیدا کنید، صدا را بلند کنید و با من بیایید زیرا ما
00:31
experience a different environment.
6
31950
3240
محیط متفاوتی را تجربه می کنیم.
00:38
I open my door and swing my bare legs out of the car.
7
38400
3990
در را باز می کنم و پاهای برهنه ام را از ماشین بیرون می آورم.
00:43
My feet are greeted by the soft cool ground beneath.
8
43410
3690
زمین نرم و خنک زیر پایم به استقبال پاهایم می آید.
00:48
The moss has a slight spring to it, and a few blades of grass
9
48240
4529
خزه یک فنر خفیف دارد و چند تیغه علف
00:52
tickle my calves as I emerge.
10
52769
2071
گوساله‌هایم را قلقلک می‌دهد.
00:56
I had forgotten how it felt to stand in this meadow on a summer's day.
11
56250
4830
یادم رفته بود در یک روز تابستان ایستادن در این چمنزار چه حسی داشت.
01:02
Returning always feels like greeting an old friend.
12
62370
3930
بازگشت همیشه مانند سلام کردن به یک دوست قدیمی است.
01:07
I stretch my arms above my head, close my eyes, and embrace it.
13
67800
6330
دست هایم را بالای سرم دراز می کنم، چشمانم را می بندم و آن را در آغوش می گیرم.
01:15
The sun kisses my face, warming my cheeks just a little before the refreshing
14
75540
6495
خورشید صورتم را می‌بوسد و گونه‌هایم را کمی گرم می‌کند قبل از اینکه نسیم طراوت‌بخشی
01:22
breeze comes in, like a jealous rival, to caress my skin, giving rise to goosebumps.
15
82035
6330
مانند رقیب حسودی وارد شود تا پوستم را نوازش کند و غازی ایجاد کند.
01:29
I pull a light shawl over my shoulders and set off for the middle of the meadow.
16
89445
5100
شال سبکی را روی شانه هایم می کشم و به سمت وسط علفزار حرکت می کنم.
01:35
The beauty here is striking.
17
95715
2400
زیبایی اینجا چشمگیر است.
01:38
The wide open space, the rolling hills beyond, a continuation of green pastures
18
98745
6180
فضای باز گسترده، تپه های غلتان در آن سوی، ادامه مراتع سبزی که
01:44
lifting up to meet the clear blue sky.
19
104930
2885
برای دیدار با آسمان آبی روشن بالا می روند.
01:49
I pause again to take in the view.
20
109105
2915
دوباره مکث می کنم تا منظره را ببینم.
01:53
The desire to explore is growing inside me, but I am here to wait for my
21
113310
6510
میل به کاوش در درون من رشد می کند، اما من اینجا هستم تا منتظر
01:59
friend, and so I will continue to wait.
22
119820
4109
دوستم باشم و بنابراین به انتظار ادامه خواهم داد.
02:04
I plonk myself down on a boulder that seems oddly out of place, but I
23
124919
5100
خودم را روی تخته سنگی فرو می‌برم که به‌طور عجیبی بی‌موقع به نظر می‌رسد، اما من به
02:10
don't give its origin much thought.
24
130019
1801
اصل آن فکر نمی‌کنم.
02:12
I sit and gaze into the distance breathing in the day, filling
25
132420
4920
می نشینم و به دوردست ها خیره می شوم و در روز نفس می کشم و
02:17
my lungs with fresh air.
26
137340
1650
ریه هایم را پر از هوای تازه می کنم.
02:22
I scan the scene, a few shrubs randomly dotted across the field,
27
142890
4920
من صحنه را اسکن می‌کنم، چند درختچه به‌طور تصادفی در سراسر مزرعه نقطه‌گذاری شده‌اند،
02:28
wild flowers in full bloom, popping their heads above the long grass
28
148680
4770
گل‌های وحشی در شکوفه‌های کامل، سرشان را بالای علف‌های بلند می‌کوبند
02:33
and swaying in tandem in the breeze.
29
153450
2370
و پشت سر هم در نسیم تکان می‌خورند.
02:37
A huge oak tree marks the far corner of the meadow.
30
157140
3300
یک درخت بلوط بزرگ گوشه دورتر از علفزار را مشخص می کند.
02:41
A solitary oak laden with young acorns offering respite from the unrelenting sun.
31
161160
6000
بلوط انفرادی مملو از بلوط های جوان که از آفتاب بی امان مهلت می دهد.
02:48
A squirrel quickly darts up the trunk with impressive dexterity,
32
168510
3360
یک سنجاب با چالاکی چشمگیر به سرعت از تنه بالا می رود و
02:51
clutching something in its jaw.
33
171875
1975
چیزی را در فک خود می گیرد.
02:55
Suddenly something buzzes past my ear, making me jump.
34
175410
3120
ناگهان چیزی از کنار گوشم وزوز می کند و باعث می شود بپرم.
02:59
A default reaction, which I always scold myself for.
35
179340
3060
یک واکنش پیش فرض، که همیشه خودم را به خاطر آن سرزنش می کنم.
03:03
It's just a bee, a busy little bee bumbling about minding its
36
183030
5940
این فقط یک زنبور است، یک زنبور کوچولو شلوغ که مشغول
03:08
own business, as it visits each flower that it comes across.
37
188970
3540
دیدن هر گلی است که به آن می رسد. می‌توانم
03:14
I could stay here all day, lose myself in this noisy quiet, just breathing, not
38
194400
6450
تمام روز را اینجا بمانم، خودم را در این سکوت پر سر و صدا گم کنم، فقط نفس بکشم،
03:20
thinking, but then the noisy quiet is suddenly shattered by my ringtone rudely
39
200850
9570
فکر نکنم، اما پس از آن سکوت پر سر و صدا ناگهان با صدای بی‌رحمانه‌ای که آهنگ زنگ من به صدا
03:30
blasting out, desperate for my attention.
40
210420
2760
در می‌آید، از بین می‌رود و از توجه من ناامید می‌شود.
03:33
And once again, I am back to reality.
41
213750
2250
و بار دیگر به واقعیت بازگشتم.
03:37
"Hello, Anna speaking.
42
217609
1391
"سلام، آنا در حال صحبت کردن.
03:40
Yes, of course I will be right there."
43
220060
2285
بله، البته من همانجا خواهم بود."
03:45
Okay, let's have a look at some of the vocabulary that I used when describing
44
225945
5640
خوب، بیایید نگاهی به برخی از واژگانی بیندازیم که هنگام توصیف
03:51
my experience within the meadow.
45
231585
2160
تجربه خود در چمنزار استفاده کردم.
03:54
First of all, I said I open the door and I swing out my legs.
46
234435
4830
اول از همه گفتم در را باز می کنم و پاهایم را تاب می دهم بیرون.
03:59
Now, often when we are getting out of a vehicle we'd say, I stepped
47
239505
6345
حالا، اغلب وقتی از وسیله نقلیه پیاده می‌شویم، می‌گوییم، از ماشین
04:05
out or I got out of the car, but here I said, I swung out my legs.
48
245850
4890
پیاده شدم یا از ماشین پیاده شدم، اما اینجا گفتم، پاهایم را تاب دادم.
04:10
And this is the idea of being...
49
250740
1590
و این ایده بودن است...
04:12
kind of sitting with your knees pointing in one direction, and then you
50
252660
3090
نوعی نشستن در حالی که زانوهای خود را در یک جهت نشان می دهد، و سپس
04:15
swing your body, you turn your body, and at the same time you're moving
51
255750
4920
بدن خود را می چرخانید، بدن خود را می چرخانید، و در همان زمان
04:20
your legs into a different place.
52
260670
2595
پاهای خود را به جای دیگری حرکت می دهید.
04:23
So you are swinging them.
53
263265
1230
بنابراین شما آنها را تاب می دهید.
04:24
You are swinging them to the side.
54
264615
1560
شما آنها را به طرفین تاب می دهید.
04:26
So it's just a different way of basically saying, I stepped out of the car, but
55
266895
3810
بنابراین اساساً روش دیگری برای گفتن است، من از ماشین پیاده شدم، اما
04:30
I swung my bare legs out of the car.
56
270945
3150
پاهای برهنه ام را از ماشین بیرون آوردم.
04:34
Now I said, bare legs.
57
274335
1710
حالا گفتم پاهای برهنه.
04:36
Bare here means naked uncovered, which suggests that it's a warm day.
58
276795
6360
برهنه در اینجا به معنای برهنه بدون پوشش است که نشان می دهد روز گرمی است.
04:43
So I swung out my bare legs, my feet greeted by the soft cool ground beneath.
59
283515
7770
بنابراین پاهای برهنه‌ام را بیرون آوردم، پاهایم با زمین خنک و نرم زیر آن خوشامد آمد.
04:52
The moss has a slight spring to it.
60
292380
3450
خزه یک فنر خفیف دارد.
04:56
So moss is like a green...
61
296100
3930
پس خزه مثل سبزه...
05:01
it's like a plant, isn't it?
62
301710
1230
مثل یه گیاهه، نه؟
05:02
A green plant based thing that covers often tree trunks or
63
302940
6100
یک چیز مبتنی بر گیاه سبز که اغلب تنه درختان یا
05:09
stones, boulders, or ground.
64
309630
3170
سنگ ها، تخته سنگ ها یا زمین را می پوشاند.
05:14
And moss can be very soft.
65
314730
2160
و خزه می تواند بسیار نرم باشد.
05:17
It often grows in places that are a little bit damp, a bit more humid,
66
317070
3690
اغلب در جاهایی رشد می‌کند که کمی مرطوب، کمی مرطوب‌تر هستند،
05:21
so you'll find a lot of moss in places where there's dripping water.
67
321030
4170
بنابراین در مکان‌هایی که آب چکه می‌کند، خزه‌های زیادی پیدا خواهید کرد.
05:25
Or in like, you know, the woods, or the forest where it's a little bit
68
325495
3930
یا مانند آن، می دانید، جنگل، یا جنگلی که در آن کمی
05:29
darker, more covered and there's a lot more moisture in the air.
69
329455
5290
تاریک تر، پوشیده تر و رطوبت بسیار بیشتری در هوا وجود دارد.
05:35
So the moss has a slight spring to it, slightly springy.
70
335224
4831
بنابراین خزه فنر کمی دارد، کمی فنری.
05:40
Now, I said there are a few blades of grass that tickle my calves.
71
340414
3241
حالا گفتم چند تیغ علف هست که گوساله هایم را قلقلک می دهد.
05:45
So a blade of grass is what you use to describe one single piece of grass,
72
345229
5581
بنابراین یک تیغه چمن چیزی است که شما برای توصیف یک تکه چمن استفاده می کنید،
05:50
a blade, and I guess it's called a blade of grass because it's very flat
73
350810
5729
یک تیغه، و من حدس می زنم که تیغه چمن نامیده می شود زیرا بسیار صاف است
05:56
and has sharpish edges, very defined edges like a blade, like a knife.
74
356870
8460
و لبه های تیز دارد، لبه های بسیار مشخص مانند تیغه، مانند چاقو.
06:06
Although, it would be very hard to cut yourself with a blade of grass.
75
366020
3260
اگرچه، خیلی سخت است که خود را با یک تیغ علف برش دهید.
06:10
Anyway, I said a few blades of grass tickle my calves.
76
370000
4380
به هر حال گفتم چند تیغ علف گوساله هایم را قلقلک می دهد.
06:15
Calves is the plural of the muscle that sits on the lower part of your leg.
77
375130
7800
ساق پا جمع عضله ای است که در قسمت پایین پای شما قرار دارد.
06:22
So the back of your lower leg is your calf, your calf.
78
382930
4560
بنابراین پشت ساق پای شما ساق پا است، ساق پا شما.
06:28
So as a single calf, it's C-A-L-F, calf.
79
388270
4480
بنابراین به عنوان یک گوساله، C-A-L-F، گوساله است.
06:33
But when we're talking about your two legs, your two calves,
80
393080
4500
اما وقتی در مورد دو پای شما، دو ساق شما صحبت می کنیم، می
06:38
then we say C-A-L-V-E-S, calves.
81
398210
4014
گوییم C-A-L-V-E-S، گوساله ها.
06:42
Calves.
82
402854
690
گوساله ها
06:44
So the blades of grass tickle my calves as I emerge.
83
404354
3930
بنابراین تیغه های علف گوساله هایم را قلقلک می دهند که بیرون می آیم.
06:48
To emerge is to come out of something to, you know, show yourself to the world.
84
408284
6900
پیدا شدن یعنی بیرون آمدن از چیزی تا، می دانید، خود را به دنیا نشان دهید. می
06:56
You know, a chick will emerge from an egg when it's finally
85
416204
3060
دانید، یک جوجه زمانی از تخم بیرون می آید که بالاخره
06:59
ready to come into the world.
86
419264
1860
آماده آمدن به دنیا شود.
07:02
I had forgotten how it felt to stand in this meadow on a summer's day.
87
422624
3780
یادم رفته بود در یک روز تابستان ایستادن در این چمنزار چه حسی داشت.
07:06
Returning always felt like greeting an old friend.
88
426734
3090
بازگشت همیشه شبیه سلام کردن به یک دوست قدیمی بود.
07:10
I stretch my arms above my head, close my eyes, and embrace it.
89
430364
3390
دست هایم را بالای سرم دراز می کنم، چشمانم را می بندم و آن را در آغوش می گیرم.
07:14
The sun kisses my face, warming my cheeks, just a little, before the refreshing
90
434474
5730
خورشید صورتم را می‌بوسد و گونه‌هایم را گرم می‌کند، فقط کمی، قبل از اینکه نسیمی طراوت
07:20
breeze comes in like a jealous rival.
91
440204
4250
مانند رقیب حسودی وارد شود.
07:26
So to be jealous, to have green eyes, to be jealous is to want
92
446099
6510
پس حسادت داشتن، چشمان سبز داشتن ، حسادت داشتن
07:32
something that somebody else has.
93
452609
2401
چیزی است که دیگران دارند.
07:35
You don't want them to have it.
94
455010
1020
شما نمی خواهید آنها آن را داشته باشند.
07:36
You want it, you are jealous.
95
456034
1856
تو می خواهی، حسودی می کنی.
07:38
And here we are personifying the breeze and suggesting the
96
458879
3360
و در اینجا ما نسیم را تجسم می کنیم و پیشنهاد می کنیم که
07:42
breeze is jealous of the sun.
97
462244
2425
نسیم به خورشید حسادت می کند.
07:44
The sun is kissing my face and the breeze wants to kiss my face.
98
464849
3421
خورشید صورتم را می بوسد و نسیم می خواهد صورتم را ببوسد.
07:49
So he is a jealous rival.
99
469454
2610
بنابراین او یک رقیب حسود است.
07:53
A rival is kind of like an enemy.
100
473184
2690
رقیب به نوعی شبیه دشمن است.
07:56
If two people are rivals, they don't get on, they're usually
101
476114
3630
اگر دو نفر با هم رقیب باشند، با هم کنار نمی آیند، معمولاً
07:59
fighting for the same thing.
102
479744
1650
برای یک چیز می جنگند.
08:02
You'll have rival football teams.
103
482624
2920
شما تیم های فوتبال رقیب خواهید داشت.
08:06
It doesn't necessarily mean that you hate each other, but you
104
486955
2760
لزوماً به این معنی نیست که از یکدیگر متنفر هستید، اما
08:09
can be rivals in a personal way.
105
489715
3370
می توانید از نظر شخصی رقیب یکدیگر باشید.
08:13
And then I go on to say that the breeze caresses my skin.
106
493864
4895
و بعد ادامه می دهم که نسیم پوستم را نوازش می کند.
08:18
So to caress is another way of saying kiss, to caress, or touch, to caress.
107
498764
5935
پس نوازش راه دیگری برای گفتن بوسیدن، نوازش کردن، یا لمس کردن، نوازش کردن است.
08:25
Giving rise to, this is a nice phrase, meaning it causes,
108
505629
5490
ایجاد کردن، این یک عبارت خوب است، به این معنی که باعث ایجاد،
08:31
causing, giving rise to goosebumps.
109
511899
3620
ایجاد، ایجاد غاز می شود.
08:36
So the breeze causes goosebumps.
110
516069
3750
بنابراین نسیم باعث ایجاد غاز می شود. باعث
08:39
It gives rise to goosebumps.
111
519879
2430
ایجاد غاز می شود.
08:42
Now, goosebumps describes the raised little bumps you get
112
522549
4140
اکنون، Goosebumps برجستگی های کوچک برجسته ای را که
08:46
on your skin when you're cold.
113
526689
1590
هنگام سرماخوردگی روی پوست خود ایجاد می کنید، توصیف می کند.
08:48
I've heard other people in different countries calling it 'chicken skin'.
114
528699
3665
من شنیده ام که افراد دیگر در کشورهای مختلف به آن "پوست مرغ" می گویند.
08:53
When a chicken has been plucked, it has all these little, little
115
533144
2640
وقتی جوجه را کنده اند، تمام این
08:55
bumps on its skin and that's how you look when you have goosebumps.
116
535789
4345
برجستگی های کوچک و کوچک روی پوستش دارد و وقتی غاز دارید اینطور به نظر می رسید.
09:00
So the breeze gives rise to goosebumps.
117
540344
3450
بنابراین نسیم باعث ایجاد غاز می شود.
09:04
I pull a light shawl over my shoulders.
118
544934
3710
یک شال سبک روی شانه هایم می کشم.
09:09
Now here I'm talking about the material of the shawl being light, a light shawl.
119
549944
6197
حالا اینجا من در مورد سبک بودن جنس شال صحبت می کنم، شال سبک.
09:16
So it's just a very thin, lightweight shawl.
120
556331
4720
بنابراین فقط یک شال بسیار نازک و سبک است.
09:21
A shawl is like a piece of material that you hang on your shoulders or on
121
561061
5820
شال مانند ماده ای است که آن را روی شانه ها یا روی بازوها آویزان می کنید،
09:26
the upper arms, goes around your back and hangs over your arms or shoulders.
122
566931
5190
دور کمرتان می چرخد و روی بازوها یا شانه هایتان آویزان می شود.
09:32
It's like a scarf, but it's not, like a full length, like a scarf is, it doesn't
123
572331
5250
مثل روسری است، اما اینطور نیست، مثل یک روسری، مثل یک روسری،
09:37
wrap around your neck several times.
124
577581
1800
چندین بار دور گردن شما نمی پیچد.
09:39
A shawl is just to go over the shoulders or upper arms.
125
579381
2880
شال فقط برای عبور از روی شانه یا بالای بازو است.
09:42
Sometimes shawls are quite large actually, and they can wrap
126
582651
4020
گاهی اوقات شال ها در واقع بسیار بزرگ هستند و می توانند به
09:46
around your entire upper body.
127
586671
2520
دور کل قسمت بالایی بدن شما بپیچند.
09:50
But in this case it's just a light shawl, just something for the summer.
128
590961
3810
اما در این مورد فقط یک شال سبک است ، فقط چیزی برای تابستان.
09:55
And I set off for the middle of the meadow.
129
595821
2760
و به سمت وسط علفزار حرکت کردم.
09:58
To set off is a phrasal verb, meaning to go.
130
598581
2730
به راه انداختن یک فعل عبارتی به معنای رفتن است.
10:01
Like head off, I go, I set off.
131
601391
2020
مثل سرم، می روم، راه می افتم.
10:04
The simple beauty is striking.
132
604386
2010
زیبایی ساده چشمگیر است.
10:06
Striking is a nice way to describe something that is very
133
606966
5250
ضربه زدن روش خوبی برای توصیف چیزی است که بسیار
10:12
beautiful or very impressive.
134
612216
3900
زیبا یا بسیار چشمگیر است.
10:16
It impresses you in a way that really hits you.
135
616596
3510
شما را به گونه ای تحت تاثیر قرار می دهد که واقعاً به شما ضربه می زند.
10:20
To strike is to hit.
136
620106
1405
ضربه زدن یعنی ضربه زدن.
10:21
So if something is striking, then it stops you.
137
621801
3525
بنابراین اگر چیزی قابل توجه است، شما را متوقف می کند. باعث می شود
10:25
It makes you take notice of it.
138
625326
1830
به آن توجه کنید.
10:27
Whoa.
139
627186
990
اوه
10:28
That is amazing.
140
628866
1860
شگفت آوره.
10:30
That is a gorgeous view.
141
630966
1890
این یک منظره فوق العاده است.
10:35
So the scene, the beauty, the simple beauty is striking.
142
635526
3720
بنابراین صحنه، زیبایی، زیبایی ساده چشمگیر است.
10:39
The wide open space.
143
639246
1680
فضای باز گسترده
10:41
This is a nice collocation.
144
641436
1500
این یک ترکیب خوب است.
10:42
We all often talk about a big space, like a field, as being a wide open space, a
145
642941
7662
همه ما اغلب در مورد یک فضای بزرگ، مانند یک میدان، به عنوان یک فضای باز گسترده، یک
10:50
wide open space, and the rolling hills.
146
650603
3630
فضای باز گسترده، و تپه های غلتشی صحبت می کنیم.
10:54
Here's another collocation.
147
654233
1140
در اینجا یک ترکیب دیگر است.
10:55
We talk about the rolling hills.
148
655373
1710
ما در مورد تپه های غلتشی صحبت می کنیم.
10:57
The rolling hills is where you have hill after hill after hill.
149
657683
3410
تپه های نورد جایی است که شما تپه پشت تپه دارید.
11:01
Just like a big ball would be rolling up and down these hills, up and
150
661743
4415
درست مانند یک توپ بزرگ که از این تپه ها بالا و پایین می چرخد، بالا و
11:06
down, up and down the rolling hills.
151
666158
2580
پایین، بالا و پایین از تپه های غلتان.
11:09
A continuation of green pastures lifting up.
152
669908
4680
ادامه مراتع سرسبز بالا آمدن.
11:14
So I'm thinking of these green hills all reaching up, trying to touch the sky.
153
674588
5250
بنابراین من به این تپه‌های سبز فکر می‌کنم که همه به بالا می‌رسند و سعی می‌کنند آسمان را لمس کنند.
11:21
So lifting up to meet the clear blue sky, that's another collocation.
154
681878
3810
بنابراین، بلند شدن برای دیدار با آسمان آبی روشن ، هم‌آمیزی دیگری است.
11:25
We often talk about the clear blue sky.
155
685688
3390
ما اغلب در مورد آسمان آبی روشن صحبت می کنیم.
11:30
I pause again to take in the view.
156
690188
2430
دوباره مکث می کنم تا منظره را ببینم.
11:32
Now, take in is a great phrasal verb.
157
692918
2080
اکنون، take in یک فعل عبارتی عالی است.
11:35
It means to have a moment to absorb something.
158
695528
4780
یعنی لحظه ای برای جذب چیزی داشته باشید.
11:40
We often use this phrasal verb for news.
159
700538
3990
ما اغلب از این فعل عبارتی برای اخبار استفاده می کنیم.
11:45
So something is news to you, you might need a moment to take it in, especially
160
705068
5955
بنابراین چیزی برای شما یک خبر است، ممکن است لحظه ای نیاز داشته باشید تا آن را قبول کنید، به خصوص
11:51
if it's shocking or unexpected news.
161
711023
3720
اگر خبری تکان دهنده یا غیرمنتظره باشد.
11:54
If it's very good news or very bad news, you might need a moment to absorb it and
162
714743
5490
اگر خبر خیلی خوب یا خیلی بد است، ممکن است به لحظه ای نیاز داشته باشید تا آن را جذب کنید و به
12:00
think about how you feel, understand how you feel, and what you think about it.
163
720233
4320
احساس خود فکر کنید، احساس خود را درک کنید و در مورد آن چه فکر می کنید.
12:05
You need to take it in.
164
725003
1140
شما باید آن را وارد کنید.
12:06
But we also take in the view.
165
726743
2940
12:10
So it's having a moment to absorb the view, look at the
166
730853
5010
بنابراین لحظه ای برای جذب منظره، نگاه کردن به
12:15
view, think about it, enjoy it.
167
735863
2070
منظره، فکر کردن به آن، لذت بردن از آن است.
12:17
You take in the view.
168
737933
1320
شما در منظره.
12:21
The desire to explore is growing inside me, but I'm to wait here for
169
741503
3595
میل به کاوش در درونم رشد می کند، اما من اینجا منتظر
12:25
my friend, but I'm content to wait.
170
745098
3600
دوستم هستم، اما از صبر راضی هستم.
12:28
Content is a nice word.
171
748728
1230
محتوا کلمه خوبی است.
12:29
To be content just means to be happy.
172
749963
3115
راضی بودن فقط به معنای شاد بودن است.
12:33
I am not upset about this.
173
753768
1770
من از این موضوع ناراحت نیستم.
12:36
I'm just content.
174
756078
900
من فقط راضی هستم
12:37
Everything is okay.
175
757518
1290
همه چیز خوب است.
12:40
I plonk myself down.
176
760128
1950
خودم را به زمین می اندازم.
12:43
It's a bit of a juxtaposition in the type of language I've
177
763608
4370
این کمی در کنار هم قرار گرفتن در نوع زبانی است که من
12:47
been using up to this point.
178
767983
1315
تا این لحظه استفاده کرده ام.
12:49
I plonk myself down.
179
769298
1500
خودم را به زمین می اندازم.
12:52
Plonk yourself down is kind of like a slang phrase, meaning I sit down.
180
772288
5765
Plonk your down به نوعی شبیه یک عبارت عامیانه است، یعنی من می نشینم.
12:58
But to plonk yourself down is to sit down a bit haphazardly.
181
778053
4230
اما پایین انداختن خود به معنای نشستن کمی اتفاقی است.
13:02
So without much care, you just throw yourself down.
182
782823
3870
بنابراین بدون مراقبت زیاد، فقط خود را پایین می اندازید.
13:06
I plonk myself down on a boulder.
183
786963
3290
خودم را روی تخته سنگی فرو می‌برم. به
13:10
That seems oddly, out of place.
184
790593
3340
نظر عجیب و غریب، نامناسب است.
13:14
So it's weird.
185
794563
1020
پس عجیب است.
13:15
It's oddly.
186
795583
870
عجیب است.
13:16
It's odd.
187
796543
660
عجیب است.
13:17
Oddly out of place.
188
797773
1290
به طرز عجیبی بی جا.
13:19
Out of place is a nice phrase to remember.
189
799153
2220
نامناسب جمله خوبی است که باید به خاطر بسپارید.
13:21
If something doesn't seem like it belongs, it is out of place.
190
801673
3690
اگر چیزی به نظر نمی رسد که متعلق به آن باشد، در جای خود نیست.
13:26
I felt out of place.
191
806413
1680
احساس می کردم جایم نیست.
13:30
The boulder seemed oddly out of place.
192
810133
3060
تخته سنگ به طرز عجیبی نامناسب به نظر می رسید.
13:33
Very weird for this boulder to be on its own in the middle of a meadow.
193
813373
4830
خیلی عجیب است که این تخته سنگ به تنهایی در وسط یک چمنزار باشد. از
13:38
Where on earth did it come from?
194
818203
1630
کجا آمده است؟
13:41
But I don't give its origin much thought.
195
821783
3775
اما من به منشا آن زیاد فکر نمی کنم.
13:46
Here's another phrase.
196
826248
750
13:46
To give something much thought.
197
826998
1590
در اینجا یک عبارت دیگر است.
برای فکر کردن به چیزی
13:49
You usually use this in the negative.
198
829308
1530
شما معمولا از این به صورت منفی استفاده می کنید.
13:50
I don't give it much thought.
199
830838
1560
من زیاد به آن فکر نمی کنم.
13:53
Just means you've, you didn't think about something very much.
200
833028
3150
فقط به این معنی است که شما زیاد به چیزی فکر نکرده اید.
13:56
I didn't give it much thought.
201
836448
1230
زیاد بهش فکر نکردم
13:58
"Didn't you question why there was a cat outside your front door?"
202
838378
4590
"نپرسیدی چرا بیرون درب ورودی شما گربه ای بود؟"
14:02
"No, I didn't give it much thought."
203
842998
1410
"نه، زیاد فکر نکردم."
14:06
"Didn't you care that your brother hadn't come home that night?"
204
846208
5380
- آیا برایت مهم نبود که آن شب برادرت به خانه نیامده بود؟
14:11
"Oh I hadn't given it much thought, really.
205
851588
1730
"اوه، من خیلی به این موضوع فکر نکرده بودم، واقعا.
14:13
He stays out late often.
206
853318
1290
او اغلب تا دیروقت بیرون می ماند.
14:16
You don't give something much thought.
207
856648
1890
شما به چیزی فکر نمی کنید.
14:18
I hadn't given it much thought.
208
858538
1680
من زیاد به آن فکر نکرده بودم.
14:21
I sit and gaze into the distance.
209
861868
2910
می نشینم و به دوردست ها خیره می شوم. زل زدن
14:25
To gaze is to look for a long time I gaze.
210
865558
4680
یعنی نگاه کردن. برای مدت طولانی خیره می‌شوم.
14:30
We often talk about gazing into someone's eyes if we are enamoured.
211
870853
4710
ما اغلب در مورد خیره شدن به چشم‌های کسی صحبت می‌کنیم اگر شیفته باشیم
14:36
"Oh, I'm gazing into your eyes.
212
876233
2030
.
14:38
I love you."
213
878263
600
من تو را دوست دارم."
14:40
Breathing in the day, filling my lungs with fresh air.
214
880213
4350
نفس کشیدن در روز، پر کردن ریه های من با هوای تازه.
14:44
To fill your lungs is to breathe in deep.
215
884953
2100
پر کردن ریه های شما تنفس عمیق است.
14:48
Your lungs, obviously it's an organ in your body.
216
888703
2940
ریه های شما، بدیهی است که اندامی در بدن شماست.
14:51
We have two of them.
217
891693
1140
ما دو تا از آنها داریم.
14:52
We use them to breathe.
218
892863
1170
ما از آنها برای نفس کشیدن استفاده می کنیم.
14:54
If we fill our lungs, then we're taking a deep breath.
219
894153
2640
اگر ریه‌هایمان را پر کنیم، پس داریم یک نفس عمیق می‌کشیم.
14:56
We fill our lungs with fresh air.
220
896823
2290
ریه‌هایمان را با هوای تازه پر می‌کنیم.
14:59
That's another collocation.
221
899703
1260
این یک ترکیب دیگر است.
15:01
Fresh air.
222
901143
780
هوای تازه
15:02
I might tell you, "Uh, you've been inside all day.
223
902913
2610
.
15:05
Don't you want to go outside and get some fresh air?"
224
905523
2040
نمیخوای بری بیرون و هوای تازه بخوری؟»
15:08
The funny thing is we use the phrase fresh air even if we are in a city
225
908733
5850
نکته خنده دار این است که ما از عبارت هوای تازه استفاده می کنیم، حتی اگر در شهر باشیم
15:14
and perhaps the air isn't so fresh, I say, "Do you want some fresh air?"
226
914583
3360
و شاید هوا چندان تازه نباشد، می گویم: «می خواهی. هوای تازه؟"
15:18
Usually it means do you want some air from outside?
227
918363
2490
معمولاً به این معنی است که آیا از بیرون هوا می خواهید؟ آیا به جای
15:20
Do you want some outdoor air rather than the stale indoor air?
228
920883
2820
هوای کهنه داخل خانه کمی هوای بیرون می خواهید ؟ "آیا
15:25
"Should we get some fresh air?"
229
925203
990
باید کمی هوای تازه بخوریم؟" "
15:26
"Yeah, let's stretch our legs and get some fresh air."
230
926223
2100
آره، پاهایمان را دراز کنیم و کمی هوای تازه بخوریم. "
15:29
I scan the scene.
231
929943
1950
من صحنه را اسکن می کنم.
15:32
To scan something.
232
932373
1260
برای اسکن چیزی.
15:34
Usually when we're talking about scanning something, we're talking
233
934023
3480
معمولاً وقتی در مورد اسکن چیزی صحبت می کنیم،
15:37
about a machine that scans.
234
937508
2435
در مورد دستگاهی صحبت می کنیم که اسکن می کند.
15:40
So these days we have scanners in almost every shop because we scan cards.
235
940063
6090
بنابراین این روزها تقریباً در هر فروشگاهی اسکنر داریم زیرا کارت ها را اسکن می کنیم.
15:46
We scan coupons, barcodes are scanned.
236
946153
3360
کوپن ها، بارکدها را اسکن می کنیم. اسکن شده اند.
15:50
We have a barcode scanner.
237
950553
1390
ما یک اسکنر بارکد داریم.
15:52
At the supermarket, everything is scanned, isn't it?
238
952493
2750
در سوپرمارکت، همه چیز اسکن می شود، اینطور نیست؟
15:56
But to scan just means to kind of do a thorough look across something.
239
956083
5070
اما اسکن کردن فقط به معنای نگاه کردن کامل به چیزی است.
16:02
So if I scan the room, it means I look across the whole room, "I've lost my keys.
240
962203
5580
بنابراین اگر اتاق را اسکن کنم، به این معنی است که به آن طرف نگاه می کنم. تمام اتاق، "کلیدهایم را گم کرده ام.
16:07
Where are my keys?
241
967788
835
کلید های من کجاست؟
16:08
I've scanned the entire house and I can't find them anywhere."
242
968628
2725
من کل خانه را اسکن کرده ام و هیچ جا نمی توانم آنها را پیدا کنم."
16:13
A few shrubs randomly dotted across the field.
243
973693
3465
چند درختچه به طور تصادفی در سراسر مزرعه نقطه گذاری شده اند.
16:17
Now, a shrub.
244
977338
930
حالا، یک درختچه.
16:19
What is a shrub?
245
979528
930
درختچه چیست؟
16:20
It's like a tree, but not a tree, and it's not a plant.
246
980518
3930
مثل درخت است، اما نه درخت، و نه یک درخت
16:24
A shrub is like a bigger, bushier plant, like a woody plant.
247
984898
5690
یک درختچه مانند یک گیاه بزرگتر و پرپشت تر است، مانند یک گیاه چوبی،
16:30
It's smaller than a tree, so it's not a big tall tree.
248
990798
3300
از یک درخت کوچکتر است، بنابراین درخت بلند بلندی نیست.
16:34
You couldn't climb a shrub, but it's not like a little plant
249
994098
3810
شما نمی توانید از یک درختچه بالا بروید، اما مانند یک گیاه کوچک نیست
16:37
that would give you flowers.
250
997938
1290
که به شما بدهد. گل‌ها.
16:39
It's got woody stalks, like a bush.
251
999468
3420
ساقه‌های چوبی دارد، مانند بوته.
16:43
That's a shrub.
252
1003308
720
این یک درختچه است.
16:44
And I said there were a few shrubs randomly dotted across the field.
253
1004648
4830
و من گفتم چند درختچه به‌طور تصادفی در سراسر مزرعه نقطه‌گذاری شده‌اند.
16:49
If things are dotted across an area, it means there are just a few of them
254
1009868
4860
اگر چیزها در یک منطقه نقطه‌گذاری شده باشند، به این معنی است که تعداد کمی از آن‌ها به
16:54
kind of spaced out across the area.
255
1014728
3120
نوعی با هم فاصله دارند. در سراسر منطقه.
16:57
There's not like a group of shrubs in one area, they're dotted around.
256
1017968
4600
مانند یک گروه از درختچه ها در یک منطقه نیست، آنها در اطراف نقطه چین هستند. آنها
17:03
They're very random, all over the place.
257
1023468
2100
بسیار تصادفی هستند، در همه جا.
17:07
Wild flowers in full bloom.
258
1027008
2550
گل های وحشی در شکوفه کامل.
17:10
Wild flowers are the kinds of flowers that will just pop up anywhere,
259
1030428
3360
گل های وحشی از انواع گل هایی هستند که به تازگی ظاهر می شوند. در همه جا،
17:14
and they're usually very beautiful.
260
1034358
1260
و معمولاً بسیار زیبا هستند.
17:15
There's been a big push in recent years to kind of encourage the
261
1035798
3910
در سال‌های اخیر فشار زیادی برای تشویق به
17:19
growth and the seeding of wild flowers because it helps with the
262
1039708
4140
رشد و کاشت گل‌های وحشی صورت گرفته است، زیرا به
17:24
wildlife, particularly with the bees.
263
1044258
2080
حیات وحش، به ویژه زنبورها کمک می‌کند.
17:27
Because obviously there's a problem with the decline in bee
264
1047028
3780
از آنجایی که بدیهی است با کاهش جمعیت زنبور عسل مشکلی وجود دارد
17:30
population, so wildflowers are, you can find them everywhere now.
265
1050808
3630
، بنابراین گل های وحشی هستند، اکنون می توانید آنها را در همه جا پیدا کنید.
17:34
These fields are being left to go to seed and for all these wild
266
1054438
4520
این مزارع را رها می کنند تا بذرها بروند و این همه
17:38
flowers to be introduced so that the bees can really enjoy them and
267
1058958
5050
گل های وحشی معرفی شوند تا زنبورها واقعاً از آنها لذت ببرند و
17:44
hopefully increase their population.
268
1064013
1655
امیدوارم جمعیت آنها افزایش یابد.
17:46
So the wild flowers in full bloom, they're all out, they're all blooming.
269
1066768
4500
بنابراین گلهای وحشی در حال شکوفه، همه بیرون هستند، همه در حال شکوفه دادن هستند.
17:51
You'll see all the beautiful flowers popping their heads above the long grass.
270
1071298
6325
تمام گل های زیبا را خواهید دید که سرشان را بالای علف های بلند می ریزند.
17:58
So we have long grass, which is usually the wild grass that's
271
1078426
3060
بنابراین ما علف های بلندی داریم که معمولاً علف های وحشی هستند که
18:01
been allowed to grow up tall.
272
1081486
2370
اجازه دارند قد بلند شوند.
18:05
And we have short grass, although we don't call short grass
273
1085246
2900
و ما چمن کوتاه داریم، گرچه ما به چمن کوتاه
18:08
"short grass", it's just grass.
274
1088146
1590
"چمن کوتاه" نمی گوییم، بلکه فقط چمن است.
18:09
And that's the kind of grass that you would have on a
275
1089946
2370
و این همان نوع چمنی است که در
18:12
playing field or in your garden.
276
1092316
2340
زمین بازی یا باغ خود دارید.
18:14
If you have an area of grass, that would be a lawn that you would have to mow.
277
1094926
5030
اگر زمینی از چمن دارید، آن چمنی است که باید آن را چمن بزنید. چمن
18:20
To mow is to cut.
278
1100796
1260
زنی یعنی بریدن.
18:22
But in a meadow, you'd often have a long grass and that was swaying
279
1102596
4200
اما در یک چمنزار، شما اغلب یک علف بلند دارید که
18:26
in tandem with the wild flowers.
280
1106801
2275
در کنار گل‌های وحشی تاب می‌خورد.
18:29
If you do something in tandem, you work together, you do it together.
281
1109346
3670
اگر کاری را پشت سر هم انجام دهید، با هم کار می کنید، آن را با هم انجام می دهید.
18:33
So the wild grass and the wild flowers were swaying in tandem.
282
1113736
4380
بنابراین علف های وحشی و گل های وحشی پشت سر هم تاب می خوردند. تاب
18:38
Swaying is moving back and forth, back and forth, back and forth in the breeze.
283
1118176
6000
خوردن حرکت به جلو و عقب، جلو و عقب، جلو و عقب در نسیم است.
18:45
A huge oak tree marks the far corner of the meadow.
284
1125616
5617
یک درخت بلوط بزرگ گوشه دورتر از علفزار را مشخص می کند.
18:52
So if it marks the corner, it shows me where the edge of the meadow is,
285
1132463
4880
بنابراین اگر گوشه را مشخص کند، به من نشان می دهد که لبه علفزار کجاست،
18:57
or the far corner of the meadow.
286
1137523
1530
یا گوشه دورتر علفزار.
18:59
I know where the far corner of the meadow is because the oak tree is right there.
287
1139773
3450
می دانم گوشه ی دور چمنزار کجاست چون درخت بلوط همان جاست.
19:03
It marks that point.
288
1143253
1530
آن نقطه را مشخص می کند.
19:06
A solitary oak.
289
1146673
1650
یک بلوط منفرد.
19:08
So this oak is all alone.
290
1148938
1320
پس این بلوط تنهاست.
19:10
Often that is the case, isn't it?
291
1150468
1380
اغلب اینطور است، اینطور نیست؟
19:11
We tend to have these huge oak trees in meadows, and there'll just be one, maybe a
292
1151848
4620
ما تمایل داریم که این درختان بلوط بزرگ را در علفزارها داشته باشیم، و فقط یکی، شاید یک
19:16
couple, but usually it's just one big one.
293
1156468
2190
زوج وجود دارد، اما معمولاً فقط یک درخت بزرگ است.
19:18
They are huge, really, really big trees, and this one is laden with young acorns.
294
1158658
6900
آنها درختان بزرگ، واقعاً بسیار بزرگی هستند، و این درخت پر از بلوط های جوان است.
19:25
Acorns are the fruit of an oak tree.
295
1165588
3090
بلوط میوه درخت بلوط است.
19:29
If you are laden with something, then you are full of it, you
296
1169108
2840
اگر با چیزی پر شده اید، پس از آن پر شده اید،
19:31
are weighed down with it almost.
297
1171948
1770
تقریباً با آن سنگین شده اید.
19:33
To be laden.
298
1173868
990
بارگیری شدن
19:35
You have lots of things laid on you.
299
1175338
2400
شما چیزهای زیادی روی شما گذاشته شده است.
19:38
That's the way I think about it.
300
1178278
1470
این طرز فکر من در مورد آن است.
19:40
And this solitary oak is offering respite from the unrelenting sun.
301
1180138
5430
و این بلوط منزوی از آفتاب بی امان مهلت می دهد.
19:45
To offer respite.
302
1185748
1740
مهلت دادن
19:47
Respite is like a break or a temporary pause in something that is difficult.
303
1187488
9120
مهلت مانند یک استراحت یا مکث موقت در چیزی است که دشوار است.
19:56
So, if I am suffering with long-term pain, maybe I have problems with
304
1196978
8105
بنابراین، اگر از درد طولانی‌مدت رنج می‌برم ، ممکن است در
20:05
my joints and inflammation, and I'm always in agony, well, medication might
305
1205083
5100
مفاصل و التهابم مشکل داشته باشم، و همیشه در عذاب هستم، خوب، دارو ممکن است به
20:10
offer me some respite from that pain.
306
1210183
2400
من آرامش دهد.
20:12
It might give me some short-term relief from that particular troublesome problem.
307
1212583
7500
ممکن است در کوتاه مدت از آن مشکل دردسرساز خاص رهایی یابد.
20:20
Some people would find the unrelenting sun too much.
308
1220968
3510
برخی از مردم خورشید بی امان را بیش از حد می یابند.
20:24
Some people are sun-worshippers and love the sun, but it
309
1224718
3360
برخی از مردم خورشید پرست هستند و خورشید را دوست دارند، اما
20:28
can be too much for others.
310
1228078
1350
ممکن است برای دیگران زیاد باشد.
20:29
And so this oak tree is offering shade so that it's a point of
311
1229428
5910
و بنابراین، این درخت بلوط سایه می‌دهد تا
20:35
respite for people who don't want to be in the unrelenting sun.
312
1235368
4380
برای افرادی که نمی‌خواهند در آفتاب بی‌امان باشند، آرامشی باشد.
20:40
Unrelenting means never ending.
313
1240018
2250
بی امان یعنی بی پایان.
20:42
It doesn't stop.
314
1242268
660
20:42
It just keeps going, keeps going.
315
1242928
1740
متوقف نمی شود.
فقط ادامه می دهد، ادامه می دهد.
20:44
And obviously we have clear blue skies, which means there's no cloud cover.
316
1244848
4980
و بدیهی است که ما آسمان آبی روشنی داریم، به این معنی که هیچ پوشش ابری وجود ندارد.
20:50
There's nothing to stop this sun beating down on you all day long.
317
1250758
3690
هیچ چیز نمی تواند جلوی این خورشید را بگیرد که در تمام طول روز بر شما بتابد.
20:56
And then a squirrel quickly darts up the trunk.
318
1256158
3510
و سپس یک سنجاب به سرعت از تنه بالا می رود.
21:00
The trunk is the body, the thick part of a tree, the part that goes
319
1260208
6250
تنه بدن است، قسمت ضخیم درخت، قسمتی که
21:06
from the earth up into the sky.
320
1266458
2370
از زمین به سمت آسمان می رود.
21:08
That's the trunk.
321
1268833
1285
این صندوق عقب است.
21:11
And this squirrel darts up the trunk.
322
1271198
2160
و این سنجاب از تنه بالا می رود.
21:13
To dart somewhere is to move very quickly.
323
1273358
4190
دارت کردن در جایی یعنی حرکت خیلی سریع.
21:18
And squirrels do dart around very fast, so the squirrel darts up
324
1278968
5880
و سنجاب‌ها خیلی سریع به اطراف می‌چرخند ، بنابراین سنجاب
21:24
the tree with great dexterity.
325
1284848
2490
با مهارت زیادی به سمت درخت می‌رود.
21:28
To be dexterous means to be strong and good at something physically.
326
1288534
4560
زبردست بودن به معنای قوی بودن و در کاری از نظر جسمی خوب است.
21:33
And actually I didn't say great dexterity in the story, I said impressive dexterity.
327
1293371
5220
و در واقع نگفتم مهارت زیاد در داستان، گفتم مهارت چشمگیر.
21:38
I'm impressed by how well this squirrel can go from the bottom of the tree to the
328
1298951
4680
من تحت تأثیر قرار گرفتم که این سنجاب چقدر خوب می تواند از پایین درخت به
21:43
top while clutching something in its jaw.
329
1303636
4615
بالا برود در حالی که چیزی را در فک خود می گیرد.
21:48
So to clutch something is to hold on something very tightly.
330
1308671
3300
بنابراین چنگ زدن به چیزی به معنای محکم گرفتن چیزی است.
21:52
We have a kind of handbag here called a clutch.
331
1312541
3070
ما در اینجا نوعی کیف دستی داریم که به آن کلاچ می گویند.
21:56
A clutch purse or a clutch bag or just a clutch and it's like a
332
1316361
3860
یک کیف کلاچ یا یک کیف کلاچ یا فقط یک کلاچ و مانند یک
22:00
little handbag or a large purse that doesn't have like a strap.
333
1320381
5210
کیف دستی کوچک یا یک کیف پول بزرگ است که مانند بند ندارد.
22:06
So you don't wear it over your shoulder, you literally just hold onto it.
334
1326101
3630
بنابراین شما آن را روی شانه خود نمی پوشید، به معنای واقعی کلمه فقط آن را نگه می دارید.
22:10
And because it's got your phone and your money in you do clutch it.
335
1330661
3540
و چون گوشی شما و پول شما در آن است، آن را کلاچ می کنید.
22:14
You do hold it tightly and make sure it stays with you at all times 'cause
336
1334201
4260
شما آن را محکم می گیرید و مطمئن می شوید که همیشه با شما می ماند، زیرا
22:18
you don't want to lose those things.
337
1338481
1500
نمی خواهید آن چیزها را از دست بدهید.
22:20
So to clutch.
338
1340221
1170
بنابراین به کلاچ.
22:21
Then something suddenly buzzes past my ear, making me jump.
339
1341801
6180
بعد ناگهان چیزی از کنار گوشم وزوز می کند و باعث می شود بپرم.
22:28
Oh!
340
1348111
500
اوه!
22:29
To jump is to flinch, to physically act very quickly and usually without
341
1349661
6025
پریدن به معنای تکان خوردن است، عمل فیزیکی بسیار سریع و معمولاً بدون
22:36
thinking, it's like a natural reaction.
342
1356166
2070
فکر کردن، مانند یک واکنش طبیعی است.
22:38
If someone sneaks up behind you when you are not expecting and goes, "Boo!"
343
1358356
4300
اگر کسی در زمانی که انتظارش را ندارید پنهانی پشت سر شما بیاید و بگوید "بو!"
22:43
then you're going to jump.
344
1363086
1180
سپس شما می خواهید بپرید.
22:45
If you jump in a big way, then you'd say, I jumped out of my skin.
345
1365136
5610
اگر خیلی بزرگ بپری، آن وقت می گویید من از پوستم پریدم.
22:52
But here I just said, this little buzz by my ear made me jump.
346
1372006
3450
اما اینجا فقط گفتم این وزوز کوچک کنار گوشم باعث شد بپرم.
22:55
And I do jump actually personally quite a lot, if there's like an unexpected spider.
347
1375756
5505
و من شخصاً بسیار زیاد می پرم ، اگر مانند یک عنکبوت غیرمنتظره وجود داشته باشد.
23:01
Ah, I remember once.
348
1381681
1150
آخه یه بار یادمه
23:03
Here we go.
349
1383651
700
در اینجا ما می رویم.
23:04
Here's my life story.
350
1384921
1230
در اینجا داستان زندگی من است.
23:06
I remember once lying in bed with my son, so we were sleeping
351
1386401
5850
یادم می آید یک بار با پسرم در رختخواب دراز کشیده بودیم ، بنابراین
23:12
on a floor bed together.
352
1392711
1260
با هم روی یک تخت خوابیده بودیم. زمانی بود که
23:13
It's when my son was just about one year old and I remember thinking, 'cause
353
1393971
5470
پسرم تقریباً یک ساله بود و یادم می‌آید که فکر می‌کردم، چون
23:19
we're on a floor bed, I thought, "Oh, I bet the spiders at some point do
354
1399441
3860
روی یک تخت خوابیم، فکر می‌کردم: «آه، شرط می‌بندم عنکبوت‌ها در نقطه‌ای
23:23
come and, like, walk across this bed."
355
1403301
2400
می‌آیند و مثلاً روی این تخت راه می‌روند.»
23:26
And as I thought that, I thought I'll check under my pillow
356
1406301
3675
و همانطور که فکر می کردم، فکر کردم زیر بالش خود را چک کنم
23:29
just to make sure there are no spiders and would you believe it?
357
1409976
4020
تا مطمئن شوم عنکبوت وجود ندارد و آیا باور می کنید؟ آیا
23:34
Would you, Adam and Eve it?
358
1414086
1560
شما، آدم و حوا آن را دوست دارید؟
23:35
I lifted up my pillow.
359
1415646
1590
بالشمو بلند کردم
23:37
And there was a huge spider, just having a nice time on the sheet under my pillow.
360
1417971
7260
و عنکبوت بزرگی بود که روی ملحفه زیر بالش من لحظات خوبی را سپری می کرد.
23:45
I jumped out of my skin.
361
1425531
1770
از پوستم پریدم بیرون.
23:47
It was not pleasant.
362
1427811
1450
خوشایند نبود.
23:49
And then it didn't make for a good night's sleep because I was, like,
363
1429291
3100
و بعد از آن خواب خوبی برایم ایجاد نکرد، زیرا من برای
23:52
paranoid about spiders forever after that.
364
1432421
2670
همیشه در مورد عنکبوت ها پارانوئید بودم.
23:56
Anyway, we no longer use the floor beds.
365
1436021
1890
به هر حال ما دیگر از تخت های کف استفاده نمی کنیم.
23:57
That's good.
366
1437911
500
خوبه.
23:58
Right.
367
1438481
330
23:58
So coming back to the story, this little buzzing past my
368
1438811
2610
درست.
بنابراین بازگشت به داستان، این وزوز کوچک از
24:01
ear, made me jump, a default...
369
1441421
2670
کنار گوشم، باعث شد بپرم، یک پیش‌فرض...
24:04
So the default is what you go to, what you keep coming back to, like your
370
1444466
4140
پس پیش‌فرض همان چیزی است که شما به آن می‌روید، چیزی که مدام به آن بازمی‌گردید، مانند
24:08
basic setting, a default reaction, which I always scold myself for.
371
1448606
7140
تنظیمات اولیه‌تان، یک واکنش پیش‌فرض، که من همیشه خودم را برای
24:16
So to scold yourself or to scold someone is to tell them off, to be angry with
372
1456166
5190
پس سرزنش کردن خود یا سرزنش کردن به این معنی است که به او بگویید، عصبانی باشید
24:21
them and tell them, that's not right.
373
1461356
1380
و به او بگویید، این درست نیست.
24:22
Don't do that.
374
1462736
540
این کار را نکن
24:24
So I tell myself off for having this reaction, this default reaction to bees.
375
1464446
8205
بنابراین من به خاطر داشتن این واکنش، این واکنش پیش فرض نسبت به زنبورها به خودم می گویم.
24:33
A buzz.
376
1473061
520
یک وزوز
24:34
It's just a bee.
377
1474621
1870
این فقط یک زنبور است. به
24:37
It's not gonna hurt you.
378
1477931
1260
دردت نمیخوره
24:40
It's a busy little bee.
379
1480001
1350
این یک زنبور کوچک شلوغ است.
24:41
And this is quite a common way to describe a bee, a busy bee
380
1481411
4740
و این یک روش کاملا متداول برای توصیف یک زنبور است، یک زنبور شلوغ
24:46
because of the alliteration.
381
1486181
1560
به دلیل همخوانی.
24:48
And because bees by nature are very busy, they are busy working,
382
1488311
4140
و از آنجایی که زنبورها ذاتاً بسیار مشغول هستند، آنها مشغول کار،
24:52
collecting all the pollen, making honey, looking after the queen.
383
1492751
2970
جمع آوری تمام گرده ها، ساختن عسل، مراقبت از ملکه هستند. در
24:56
Bumbling along.
384
1496576
1380
امتداد. به
24:58
They are called bumblebees and they do bumble along.
385
1498056
2940
آنها زنبور عسل گفته می شود و در کنار هم بامبل می زنند.
25:01
We can say that a person bumbles along.
386
1501296
2190
ما می توانیم بگوییم که یک نفر با هم دست و پا می زند.
25:03
It's where you kind of move around without much direction.
387
1503486
4402
جایی است که شما به نوعی بدون جهت خاصی در اطراف حرکت می کنید.
25:08
Just like a bee does.
388
1508068
1090
درست مثل یک زنبور.
25:09
A bee kind of moves around without a definite direction.
389
1509158
4110
یک نوع زنبور بدون جهت مشخص به اطراف حرکت می کند.
25:13
It doesn't go directly from one flower to the next.
390
1513268
2810
مستقیماً از یک گل به گل دیگر نمی رود.
25:16
It kind of hovers up and almost like it's drunk.
391
1516078
3460
به نوعی شناور می شود و تقریباً مثل اینکه مست است.
25:19
It doesn't do it in an efficient way, it just bumbles around.
392
1519851
3670
این کار را به روشی کارآمد انجام نمی‌دهد ، فقط به اطراف می‌چرخد.
25:24
So it bumbles along minding its own business.
393
1524661
3630
بنابراین به فکر کسب و کار خود است.
25:28
This is a common phrase to mind your own business.
394
1528621
3450
این یک عبارت متداول است که باید به کسب و کار خود فکر کنید.
25:32
This means to just care about what you are doing, not about
395
1532821
4470
این بدان معناست که فقط به کاری که انجام می دهید اهمیت دهید، نه به کاری که
25:37
what other people are doing.
396
1537291
1110
دیگران انجام می دهند.
25:38
So don't worry about anyone else.
397
1538671
1830
پس نگران هیچ کس دیگری نباش.
25:40
Mind your own business.
398
1540921
1080
سرت به کار خودت باشه.
25:42
I might say that to you, "Hey, look!
399
1542001
1650
من ممکن است به شما بگویم: "هی، ببین!
25:44
Stop asking me questions about what I'm doing.
400
1544341
2250
از من در مورد کاری که انجام می‌دهم سوال نپرس.
25:46
Mind your own business, please."
401
1546621
1440
لطفاً به کار خودت فکر کن."
25:49
Look after your own things, your own behaviour, your own projects.
402
1549201
4500
مراقب چیزهای خود، رفتار خود، پروژه های خود باشید.
25:54
Whatever you are doing, you look after that, you mind your own business.
403
1554031
3360
هر کاری که انجام می دهید، مراقب آن هستید، به کار خود فکر می کنید.
25:58
So this little bee was minding his own business.
404
1558861
2670
پس این زنبور کوچولو به فکر کار خودش بود.
26:02
As it visited each flower that it came across.
405
1562221
2970
همانطور که از هر گلی که با آن برخورد می کرد بازدید کرد.
26:05
To come across something is to just discover something by accident
406
1565191
5370
مواجه شدن با چیزی به معنای کشف اتفاقی چیزی است
26:11
as you are travelling along.
407
1571221
1440
که در حال سفر هستید.
26:13
I was walking down the high street and I came across a young woman
408
1573201
4740
در خیابان بزرگ قدم می زدم که به زن جوانی برخوردم
26:18
who looked just like my mother.
409
1578181
2160
که شبیه مادرم بود. با هم
26:21
We got talking and it turns out that she is my long lost sister.
410
1581541
4920
صحبت کردیم و معلوم شد که او خواهر گمشده من است.
26:28
Okay, moving on.
411
1588381
1320
باشه ادامه بده
26:30
I could stay here all day, lose myself in this noisy quiet.
412
1590151
4530
می توانستم تمام روز را اینجا بمانم، خودم را در این سکوت پر سر و صدا گم کنم.
26:35
Okay. That's a bit of an oxymoron, isn't it?
413
1595101
2580
باشه. این کمی بدبینانه است، اینطور نیست؟
26:38
An oxymoron, where two things don't seem to belong together.
414
1598051
2930
یک oxymoron، که در آن به نظر می رسد دو چیز به هم تعلق ندارند. به
26:41
They seem to be the opposite of one another.
415
1601161
1530
نظر می رسد که آنها برعکس یکدیگر هستند.
26:43
A noisy quiet.
416
1603051
1230
یک سکوت پر سر و صدا
26:44
It's noisy 'cause you have all that sound of outdoors.
417
1604281
2970
این پر سر و صدا است، زیرا شما آن همه صدای بیرون را دارید.
26:48
But it's quiet because you don't have any of that industrial
418
1608001
3300
اما ساکت است زیرا شما هیچ یک از آن
26:52
distracting noise of modern living.
419
1612751
2180
سر و صدای مزاحم صنعتی زندگی مدرن را ندارید.
26:55
So the noisy quiet, just breathing, not thinking, and then the noisy
420
1615231
4980
بنابراین سکوت پر سر و صدا، فقط نفس کشیدن، نه فکر کردن، و سپس سکوت پر سر و صدا
27:00
quiet is shattered, shattered.
421
1620216
3115
از بین می رود، در هم می شکند.
27:03
Shattered is normally a word that we use to describe the breaking of
422
1623811
4290
Shattered معمولاً کلمه ای است که ما از آن برای توصیف شکستن
27:08
glass, but we also use it to talk about the sudden breaking of silence.
423
1628101
4830
شیشه استفاده می کنیم، اما از آن برای صحبت در مورد شکستن ناگهانی سکوت نیز استفاده می کنیم.
27:13
The silence was shattered.
424
1633321
1370
سکوت درهم شکست.
27:15
Think about how glass breaks, when you break glass, it doesn't just crack.
425
1635601
4020
به این فکر کنید که چگونه شیشه می شکند، وقتی شیشه را می شکنید، فقط ترک نمی خورد.
27:20
Usually, it like breaks into a thousand pieces, doesn't it?
426
1640281
3660
معمولاً مثل اینکه به هزار تکه می شکند، اینطور نیست؟
27:23
It absolutely shatters.
427
1643991
1390
کاملاً خرد می شود.
27:25
It completely breaks into lots of little pieces.
428
1645381
2700
کاملاً به قطعات کوچک زیادی تقسیم می شود.
27:28
That's what shattered means.
429
1648351
1620
شکسته یعنی همین.
27:31
So this noise shatters the noisy quiet.
430
1651141
5000
بنابراین این صدا، سکوت پر سر و صدا را در هم می شکند.
27:36
And it's my phone rudely, blasting out, blasting out.
431
1656691
5627
و این تلفن من است که بی ادبانه در حال انفجار است.
27:42
It's very loud, it's very rude.
432
1662318
2280
خیلی بلند است، خیلی بی ادب است.
27:44
It blasts.
433
1664958
1170
منفجر می شود.
27:47
It's desperate for my attention.
434
1667118
2040
برای توجه من ناامید است.
27:49
Really wants my attention.
435
1669638
1260
واقعا توجه من را می خواهد
27:51
And once again, I'm back to reality.
436
1671813
1980
و یک بار دیگر به واقعیت بازگشتم.
27:53
So back to my normal life, boo.
437
1673823
2430
پس به زندگی عادی خود برگردم، هو.
27:57
Okay, ladies and gentlemen, I hope that you found this
438
1677903
2850
بسیار خوب، خانم ها و آقایان، امیدوارم این
28:01
particular podcast interesting.
439
1681053
1880
پادکست خاص برای شما جالب بوده باشد.
28:03
If you did, then please come and let me know.
440
1683243
2550
اگر این کار را کردید، لطفاً بیایید و به من اطلاع دهید.
28:05
You can find me on Instagram at British English Pro, and yeah, drop me a
441
1685798
5155
شما می توانید من را در اینستاگرام در British English Pro پیدا کنید، و بله، به من پیام بدهید
28:10
message and tell me what you thought.
442
1690953
2100
و به من بگویید چه فکر می کنید.
28:15
Thank you for being here.
443
1695093
1170
متشکرم که در اینجا حضور دارید.
28:16
Until next time, take care.
444
1696503
1980
تا دفعه بعد، مراقب خودت باش.
28:18
And goodbye.
445
1698483
3840
و خداحافظ
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7