Dating and Relationships | Advanced English Listening And Vocabulary | Say It Like A Native

Hello, and welcome back.

سلام و خوش آمدید.

We are going to get into a bunch of great expressions about relationships and sex and

ما در این درس Fluency Corner به مجموعه ای از عبارات عالی در مورد روابط و جنسیت و

biological things having to do with all of this, uh, in this Fluency Corner lesson.

چیزهای بیولوژیکی مرتبط با همه اینها خواهیم پرداخت.

Now, I'm going to be talking, uh, about a couple of things here.

حالا، من قرار است در مورد چند چیز اینجا صحبت کنم.

One of those is the social expressions.

یکی از آن ها بیان اجتماعی است.

Uh, and then we'll also have more biological words as well.

اوه، و سپس کلمات بیولوژیکی بیشتری نیز خواهیم داشت.

Uh, but one common theme for both of these things is the euphemism.

اوه، اما یک موضوع مشترک برای هر دوی این موارد، تعبیر است.

And this is something, if you've not heard of this before, a euphemism is just a way

و این چیزی است، اگر قبلاً در مورد این چیزی نشنیده‌اید، تعبیر فقط

of saying something that if you said it directly like, sex, like, if I say that to some people,

راهی برای گفتن چیزی است که اگر مستقیماً آن را بگویید مانند، جنس، مانند، اگر من آن را به برخی افراد بگویم،

whoa!

اوه!

They would, they, like, people would, you know, they would blush.

دوست داشتند، دوست داشتند، مردم سرخ می شدند.

Like, their, their cheeks would get rosy.

مثل اینکه گونه هایشان گلگون می شد.

You wouldn't, you know, say that, maybe, while you're out just, you know, aft, after, uh,

نمی دانی، می دانی، این را نمی گویی، شاید، در حالی که بیرون هستی، می دانی، بعد، بعد، اوه،

a meal with your family or something like that.

یک غذا با خانواده ات یا چیزی شبیه به آن.

Uh, so we use a euphemism where we're talking about that.

اوه، بنابراین در جایی که در مورد آن صحبت می کنیم از یک تعبیر استفاده می کنیم .

So, a euphemism for sex could be, let's see, there are lots of them.

بنابراین، یک تعبیر برای رابطه جنسی می تواند باشد، بیایید ببینیم، تعداد زیادی از آنها وجود دارد.

Uh, like, a very, like, a very, like, bad euphemism, like, one that's, like, it's kind

اوه، مانند، یک تعبیر بسیار، مانند، یک تعبیر بد، مانند، یک

of funny, like, hide the sausage.

جورهایی خنده دار است، مانند، پنهان کردن سوسیس.

Now, it's funny, like, now I'm gonna blush over here.

حالا، خنده‌دار است، مثلاً حالا اینجا سرخ می‌شوم .

But this is a, kind of a crude, uh, like, a, like, a, not very, like, subtle, uh, idea.

اما این یک ایده خام است، اوه، شبیه، یک، شبیه، نه خیلی، شبیه، ظریف، اوه، اوه، ایده.

But a euphemism for something again, we're trying to take something that might sound

اما یک تعبیر برای چیزی دوباره، ما در حال تلاش برای گرفتن چیزی هستیم که ممکن است

impolite or be, uh, blunt.

بی ادبانه به نظر برسد یا، اوه، صریح باشد.

And again, blunt meaning, like, we say something, and people are maybe a little bit offended

و باز هم به معنای صریح، مثلاً ما چیزی می گوییم، و مردم شاید کمی از

by that.

آن آزرده شوند.

So, we think of a better way, a euphemism, by which to explain that thing.

بنابراین، ما به راه بهتری فکر می کنیم، یک تعبیر، که با آن بتوانیم آن چیز را توضیح دهیم.

So, I'll cover a lot more of those.

بنابراین، من تعداد زیادی از آنها را پوشش خواهم داد.

I just wanted to give you an example because when we talk about, uh, not only the, the

من فقط می خواستم برای شما مثالی بزنم زیرا زمانی که ما در مورد

different social phrases that we're using or phrases that are describing, uh, kind of

عبارات اجتماعی مختلفی که استفاده می کنیم یا عباراتی که نوع

the social interactions between people, but also the biological processes, uh, that people

تعاملات اجتماعی بین افراد را توصیف می کنند صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد فرآیندهای بیولوژیکی نیز صحبت می کنیم. اوه، که مردم

have.

دارند.

So, the biological things that go on with your body.

بنابراین، چیزهای بیولوژیکی که در بدن شما اتفاق می افتد.

Uh, an interesting way to think about this, like a doctor would use more of these blunt

اوه، یک راه جالب برای فکر کردن در مورد این، مانند اینکه یک پزشک بیشتر از این عبارات صریح استفاده می

terms.

کند.

Like, he would talk about, we'll kind of talk about it more when I get to that.

مثلاً او در موردش صحبت می کرد، وقتی به آن رسیدم بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

Uh, but the terms that a doctor would use, most people would use a euphemism for those

اوه، اما عباراتی که یک پزشک استفاده می کند، بیشتر مردم در مکالمات معمولی معمولی برای آن چیزها از تعبیر استفاده می

things in regular casual conversations.

کنند.

So, if you can learn those things, and I'll help you learn a lot of them in this video,

بنابراین، اگر بتوانید آن چیزها را یاد بگیرید، و من در این ویدیو به شما کمک می کنم بسیاری از آنها را یاد بگیرید، در این

then you're going to become a much more confident speaker.

صورت سخنران بسیار مطمئن تری خواهید بود .

You also understand a lot more as well.

شما همچنین خیلی بیشتر را درک می کنید.

So, let's get into it.

بنابراین، اجازه دهید وارد آن شویم.

We'll begin with a lot of the social expressions, and then we'll move on to the biological ones

ما با بسیاری از عبارات اجتماعی شروع می کنیم، و سپس

to end the video.

برای پایان دادن به ویدیو به موارد بیولوژیکی می رویم.

First, we've got a lot of different expressions that can describe touching someone.

اول، ما عبارات مختلفی داریم که می تواند لمس کردن یک نفر را توصیف کند.

And I’ll, again, like, this is the interesting thing about the language.

و باز هم می‌گویم، این نکته جالب در مورد زبان است.

Where you begin with, it's the same idea about a tree where we have one idea, touch, where

از جایی که شروع می کنید، این همان ایده در مورد یک درخت است که در آن ما یک ایده داریم، لمس، جایی

you're connecting skin to skin or maybe you're touching someone even on their shirt or their

که شما پوست را به پوست وصل می کنید یا شاید دارید شخصی را حتی روی پیراهن یا

dress or something like that.

لباسش یا چیزی شبیه به آن لمس می کنید.

Uh, this is the basic term here, to touch someone.

اوه، این اصطلاح اصلی اینجاست، لمس کردن کسی.

But then we can move into a lot more different meanings or more subtle or more specific things

اما سپس بسته به نوع ایده ای که می خواهیم بیان کنیم، می توانیم به معانی بسیار متفاوت تر یا چیزهای ظریف تر یا خاص تر حرکت

depending on what kind of idea we want to express.

کنیم .

So, the first one here, we'll just cover because it's one of the first that appears in the

بنابراین، اولین مورد در اینجا، ما فقط به آن می پردازیم زیرا یکی از اولین مواردی است که در مکالمه ظاهر می شود

conversation, is to grope someone.

، دست زدن به کسی است.

To grope.

تاپ زدن.

Now, grope usually has an idea of touching someone, but not in a very gentle way.

در حال حاضر، grope معمولاً تصور می کند که کسی را لمس کند، اما نه به روشی بسیار ملایم.

Uh, not in a very confident way either, uh, and this is, uh, a problem.

اوه، نه خیلی مطمئن ، اوه، و این یک مشکل است.

So, we, you'll hear us talking about this, uh, in the conversation where even in Japan

بنابراین، شما صحبت ما را در این مورد می شنوید، اوه، در مکالمه ای که حتی در ژاپن

now, so a lot of people, especially in very busy cities like Tokyo, uh, people will have,

هم اکنون، بنابراین بسیاری از مردم، به خصوص در شهرهای بسیار شلوغی مانند توکیو، آه، مردم خواهند داشت،

uh, or there will be separate trains just for women so that they're not groped.

اوه، یا خواهند بود. قطارهای مجزا فقط برای خانم ها تا زیر دستشان نرود.

Like, you know, men are trying to reach out and, uh, touch these women while they're on

می دانید، مردها سعی می کنند دستشان را دراز کنند و در حالی که آنها در قطار هستند، دستشان را لمس کنند

the train.

.

So, it was such a problem that they needed to have their own train.

بنابراین، آنقدر مشکل بود که آنها نیاز داشتند قطار خودشان را داشته باشند.

Uh, you know, not, not all women ride on this, and it's not all times of the day, I believe.

اوه، می دانید، نه، من معتقدم که همه زن ها سوار آن نمی شوند، و این همه اوقات روز نیست.

Uh, but particularly busy times when, when you have lots of people really crammed into

اوه، اما به خصوص در مواقع شلوغی که افراد زیادی در قطار انباشته شده

the train.

اند.

Uh, you have to be careful because, you know, you could get touched by someone else.

اوه، شما باید مراقب باشید، زیرا، می دانید، ممکن است توسط شخص دیگری لمس شوید.

It might be accidental, or you're really getting groped where someone's like really grabbing

ممکن است تصادفی باشد، یا اینکه واقعاً از جایی که کسی واقعاً

you, something like that.

شما را گرفته است، چیزی شبیه به آن، مورد تحسین قرار می‌گیرید.

So, it could be grabbing your leg or some other, uh, more sexual body part or something

بنابراین، ممکن است گرفتن پای شما یا بخشی دیگر از بدن جنسی باشد یا چیزی

like that.

شبیه به آن.

But grope is the word that we use for that, uh, even not in a sexual situation where you're

اما چنگ زدن کلمه‌ای است که ما برای آن استفاده می‌کنیم، اوه، حتی نه در موقعیت‌های جنسی که شما در

talking about groping around in the dark for something.

مورد دست زدن در تاریکی برای چیزی صحبت می‌کنید.

Like, I’m, I, like, I can't, I'm not expressing my zerf, I'm not expressing myself well.

مثل، من، من، دوست دارم، نمی توانم، زرف خود را بیان نمی کنم، خودم را خوب بیان نمی کنم.

You can see even right now, uh, uh, uh, uh.

شما حتی همین الان هم می توانید ببینید، اوه، اوه، اوه، اوه.

I can't really speak.

من واقعا نمی توانم صحبت کنم.

I'm groping, groping for the right word to say.

دارم دست میکشم، به دنبال کلمه مناسب برای گفتن هستم.

So, it means I'm not doing it in a skillful way, a way that's impressive to people.

بنابراین، به این معنی است که من این کار را به شیوه ای ماهرانه انجام نمی دهم ، راهی که برای مردم تاثیرگذار باشد.

I'm doing it in a, like, I'm fumbling around with my language.

من این کار را با زبانم انجام می دهم.

Uh, I'm groping for something to say.

اوه، دارم میخام چیزی بگم

So, all these different ideas come from this.

بنابراین، همه این ایده های مختلف از این سرچشمه می گیرند.

And again, like, this idea of touching something, but if we're doing it in kind of a bad way,

و دوباره، مثل این ایده دست زدن به چیزی، اما اگر آن را به نوعی بد، به شیوه

a negative way, something that's maybe, uh, offensive to someone else.

ای منفی انجام دهیم، چیزی که ممکن است، اوه، برای شخص دیگری توهین آمیز باشد.

So, if I'm groping a woman, you know, she probably doesn't want me to be doing that.

بنابراین، اگر من به زنی دست می زنم، می دانید، او احتمالاً نمی خواهد من این کار را انجام دهم.

I'm not doing, I'm not like, uh, touching her gently.

این کار را نمی‌کنم، نمی‌خواهم او را به آرامی لمس کنم.

So, if I want to touch her gently, maybe we would call that a caress.

بنابراین، اگر بخواهم به آرامی او را لمس کنم، شاید اسم آن را نوازش بگذاریم.

So, if I'm caressing someone, or I'm massaging something.

بنابراین، اگر من کسی را نوازش می کنم، یا چیزی را ماساژ می دهم.

These are different ways of touching.

اینها روش های مختلف لمس هستند.

Again, it's that same idea, but you're getting more specific for that kind of thing about

باز هم، این همان ایده است، اما شما برای این نوع چیزها در مورد زبان خاص تر می شوید

the language.

.

So, what's the feeling of it?

بنابراین، چه احساسی دارد؟

What's the pressure of the touch?

فشار لمس چقدر است؟

Is the other person, uh, happy about that or not happy about that, in the case of groping.

آیا طرف مقابل از این بابت خوشحال است یا از آن خوشحال نیست، در صورت دست زدن.

Uh, so in the case of groping, typically not.

اوه، بنابراین در مورد دست زدن، معمولاً نه.

Now, one more thing here, just this same kind of idea about touching someone.

حالا یک چیز دیگر اینجاست، فقط همین تصور در مورد دست زدن به کسی.

Maybe you accidentally touch something, uh, or touched someone.

شاید به طور تصادفی چیزی را لمس کرده باشید، یا کسی را لمس کرده باشید.

You don't mean to do it.

شما قصد انجام آن را ندارید.

Like, I turn around and maybe I, with my elbow, I hit, you know, some woman in the chest area

مثلاً برمی‌گردم و شاید با آرنجم به زنی در ناحیه سینه ضربه بزنم

or something.

یا چیزی.

So, I graze someone.

بنابراین، من کسی را چرا می کنم.

So, this just means to touch someone just kind of lightly like this.

بنابراین، این فقط به این معنی است که کسی را به آرامی مانند این لمس کنید.

I'm not groping, not, oh my God, groping someone like this.

من دست نمیزنم، نه، خدای من، اینطور کسی رو دست میکشم .

Just, just gently touching, gently grazing, something like that.

فقط، فقط به آرامی لمس کردن، به آرامی چرا، چیزی شبیه به آن.

And again, this idea of touching just like groping for words, means you're not doing

و دوباره، این ایده لمس کردن درست مانند دست زدن به کلمات، به این معنی است که شما

it in a skillful way.

آن را به روشی ماهرانه انجام نمی دهید.

When you graze something, like, if I shoot a bullet and it grazes the person, it just

وقتی چیزی را می چرید، مثلاً، اگر من گلوله ای شلیک کنم و آن شخص را بچراند، این فقط

means, like, the bullet, you know, just went kind of…

به این معنی است که، مثلاً، گلوله، می دانید، یک جورهایی

It went, like, right by me.

رفت... دقیقاً از کنار من رفت.

It kind of barely touched me but didn't hit me directly.

به سختی به من برخورد کرد اما مستقیماً به من برخورد نکرد.

So, that's to graze something or someone.

بنابراین، چرا کردن چیزی یا کسی است.

Next, we've got a couple of words and expressions having to do with making a connection for

در مرحله بعد، ما چند کلمه و عبارت در ارتباط با ایجاد ارتباط

the first time.

برای اولین بار داریم.

Now, this is typically when you're talking about a social situation.

اکنون، این معمولاً زمانی است که شما در مورد یک موقعیت اجتماعی صحبت می کنید.

Like a classic example is just going out to a bar.

مانند یک مثال کلاسیک، بیرون رفتن به یک بار است.

Although, as the young ladies were explaining to me, this is not something that happens

اگرچه، همانطور که خانم های جوان برای من توضیح می دادند، این چیزی نیست که

as much now because a lot of people are using online dating tools.

در حال حاضر زیاد اتفاق بیفتد زیرا افراد زیادی از ابزارهای دوستیابی آنلاین استفاده می کنند.

And people are almost forgetting how to go out and, you know, walk up to a man or a woman

و مردم تقریباً فراموش می‌کنند که چگونه بیرون بروند و به سراغ یک مرد یا زن بروند

and approach somebody.

و به کسی نزدیک شوند.

Uh, but in these examples, we're talking about hitting on someone.

اوه، اما در این مثال ها، ما در مورد ضربه زدن به کسی صحبت می کنیم.

To hit on someone, this is a really great phrasal verb, very common.

ضربه زدن به کسی، این یک فعل عبارتی واقعا عالی است ، بسیار رایج است.

And this is used for talking about beginning a conversation with someone, usually because

و این برای صحبت در مورد شروع مکالمه با کسی استفاده می شود، معمولاً به این دلیل که

you like the person.

شما آن شخص را دوست دارید.

You, even if you don't know anything about them, you find them physically attractive

شما، حتی اگر چیزی در مورد آنها ندانید، به نوعی آنها را از نظر فیزیکی جذاب می بینید

in some way.

.

So, you're going to approach that person.

بنابراین، شما به آن شخص نزدیک خواهید شد.

So, you're talking about going on an approach, or approaching someone, uh, to hit on that

بنابراین، شما در مورد رفتن به یک رویکرد صحبت می کنید، یا نزدیک شدن به کسی، اوه، برای ضربه زدن به آن

person.

شخص.

Now, you can hit on someone.

حالا می توانید به کسی ضربه بزنید.

You can also, you also hear, uh, chat someone up.

شما همچنین می توانید، همچنین می شنوید، اوه، با کسی چت کنید .

This is a little bit more of a British English expression.

این کمی بیشتر از یک عبارت انگلیسی بریتانیایی است.

Uh, but you will hear that, like, I was chatting up some girl at a bar.

اوه، اما شما می شنوید که، من داشتم با دختری در یک بار صحبت می کردم.

But typically, like, hitting on, uh, is a more common American English, the United States

اما به طور معمول، مانند ضربه زدن به، اوه، یک عبارت انگلیسی آمریکایی رایج تر است، عبارت ایالات متحده

expression, uh, that you will hear.

، اوه، که خواهید شنید.

Also, I hear from some people sometimes about my use of the word America.

همچنین، گاهی اوقات از برخی افراد در مورد استفاده من از کلمه آمریکا می شنوم.

Now, when I say America, I know there are many countries.

حالا وقتی می‌گویم آمریکا، می‌دانم کشورهای زیادی وجود دارند.

You know, we have North America and South America.

می دانید، ما آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را داریم.

But American, like, people who live in the United States, will often just shorten the

اما آمریکایی‌ها، مانند افرادی که در ایالات متحده زندگی می‌کنند، اغلب فقط

name, uh, United States of America to America because it's the only country with the name

نام ایالات متحده آمریکا را کوتاه می‌کنند، زیرا این تنها کشوری است که

of America actually in it.

واقعاً نام آمریکا در آن وجود دارد.

So, many countries are in North America and South America, but the United States just

بنابراین، بسیاری از کشورها در آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی هستند، اما ایالات متحده فقط

uses this.

از این استفاده می کند.

And that's just why people typically call it, uh, America.

و به همین دلیل است که مردم معمولاً آن را آمریکا می نامند.

So, it's not meant to be offensive to anybody from a particular country.

بنابراین، قرار نیست برای کسی از یک کشور خاص توهین آمیز باشد.

It's just really what we say, and this is why it comes out of my mouth naturally.

این واقعاً همان چیزی است که ما می گوییم، و به همین دلیل است که به طور طبیعی از دهان من خارج می شود.

When you're learning a language in this way, uh, again, it's best to think about it like

وقتی در حال یادگیری یک زبان به این روش هستید ، دوباره، بهتر است مانند یک دانشمند به آن فکر کنید

a scientist.

.

To not be worried about, you know, having to express it in a certain way.

برای اینکه نگران نباشید، می دانید که باید آن را به روشی خاص بیان کنید.

Or that, like, okay, my, like, you know, Mexico is also in Central America.

یا اینکه، خوب، من، می دانید، مکزیک نیز در آمریکای مرکزی است.

So, we're Americans too.

پس ما هم آمریکایی هستیم.

Like, yes, I understand.

مثل اینکه بله متوجه شدم

Lots of people are in the, you know, the continents of united, or continents of North America

بسیاری از مردم در قاره های متحد یا قاره های آمریکای شمالی

and South America.

و آمریکای جنوبی هستند.

Uh, many countries are within these two continents as well, but casually and conversationally,

اوه، بسیاری از کشورها نیز در داخل این دو قاره هستند، اما به طور اتفاقی و محاوره ای،

uh, people in the United States just refer to themselves as Americans because United

آه، مردم در ایالات متحده فقط خود را آمریکایی می دانند زیرا ایالات

States of America is what we have in the name.

متحده آمریکا همان چیزی است که ما در نام داریم.

Now, getting back to what I was talking about, uh, so you get on to the approach.

حالا، برگردیم به چیزی که در موردش صحبت می‌کردم .

So, you're approaching someone, and this is where flirting begins.

بنابراین، شما در حال نزدیک شدن به کسی هستید، و اینجاست که معاشقه آغاز می شود.

And again, we have a ‘t’ in there, flirting, but it becomes more of a ‘d’ sound.

و دوباره، ما یک "t" در آنجا داریم، معاشقه، اما بیشتر به صدای "d" تبدیل می شود.

Flirting with someone.

معاشقه با کسی

So, to flirt with someone means I say something.

بنابراین، معاشقه با کسی به این معنی است که من چیزی می گویم.

I’m maybe teasing someone a little bit, or I say, “Oh, you…

شاید دارم کسی را کمی مسخره می کنم، یا می گویم: "اوه، تو...

That's a really nice jacket,” or something.

این ژاکت واقعاً خوبی است" یا چیزی شبیه به این.

You know, I'm just using a way to, uh, what we call in English to break the ice.

می دانید، من فقط از راهی برای شکستن یخ استفاده می کنم.

So, to maybe, you know, the first time you're making a, a connection with someone, you have,

بنابراین، شاید، می دانید، اولین باری که با کسی ارتباط برقرار می کنید

uh, you have to break that barrier there.

، باید آن سد را در آنجا بشکنید.

There's maybe trust that you have to think about, uh, and you have to warm up that relationship.

شاید اعتمادی وجود داشته باشد که باید به آن فکر کنید، اوه، و باید آن رابطه را گرم کنید.

So, these are all, you know, physical ideas we talk about.

بنابراین، همه اینها، ایده های فیزیکی هستند که ما در مورد آنها صحبت می کنیم.

Uh, but there's a barrier there because people are naturally a little bit wary about meeting

اوه، اما یک مانع وجود دارد، زیرا مردم به طور طبیعی در مورد ملاقات

new people.

با افراد جدید کمی محتاط هستند.

So, you have to, you know, approach someone and be confident.

بنابراین، می دانید، باید به کسی نزدیک شوید و اعتماد به نفس داشته باشید.

And there are actually a lot of things that are quite difficult to do, especially for

و در واقع کارهای زیادی وجود دارد که انجام آنها بسیار دشوار است، به خصوص برای

young men.

مردان جوان.

I remember they were difficult for me.

یادم هست برایم سخت بودند.

Um, I don't really do them anymore now because I'm married.

اوم، من الان واقعاً آنها را انجام نمی دهم زیرا متاهل هستم.

But, uh, it was fun to talk about these different things.

اما، اوه، صحبت کردن در مورد این چیزهای مختلف جالب بود .

So, when you're flirting with someone, uh, we also talk about, you know, which, which

بنابراین، وقتی با کسی معاشقه می‌کنید، اوه، ما نیز در مورد این صحبت می‌کنیم، می‌دانید که کدام

person does the approach.

شخص این رویکرد را انجام می‌دهد.

So, like, if a woman looks at a man in a bar, and then it's his job then to walk over.

بنابراین، مثلاً، اگر زنی در یک بار به مردی نگاه کند ، پس وظیفه اوست که از آنجا عبور کند.

Or, does the woman walk over and initiate the conversation, and we talk about this as

یا اینکه آیا زن می رود و مکالمه را آغاز می کند و ما در مورد آن به عنوان اولین حرکت صحبت می کنیم

making the first move.

.

So, who makes the first move in a situation like that?

بنابراین، چه کسی در چنین موقعیتی اولین حرکت را انجام می دهد؟

Does a man approach and then make that, you know, make the first move to, to try to talk

آیا یک مرد نزدیک می شود و سپس آن را انجام می دهد، می دانید، اولین حرکت را به سمت، تلاش برای صحبت

to, talk to the woman?

کردن، صحبت کردن با زن انجام می دهد؟

To approach, to flirt with her, to initiate that, or does the woman?

نزدیک شدن، معاشقه کردن با او، آغاز آن، یا زن؟

Next, in the conversation, you'll also hear us talking about gender roles, traditional

در ادامه، در گفتگو، صحبت ما در مورد نقش های جنسیتی، نقش های سنتی

gender roles.

جنسیتی را نیز خواهید شنید.

Uh, and so, this is things where we're talking about what's traditionally masculine or what's

اوه، و بنابراین، این چیزهایی است که در آن ما در مورد آنچه که به طور سنتی مردانه است یا آنچه که به

traditionally feminine.

طور سنتی زنانه است صحبت می کنیم.

And I mentioned in the, uh, in the Phrase Builder lesson, talking about, uh, like, the

و من در، اوه، در درس Phrase Builder، صحبت در مورد، اوه، مانند،

kind of different…

نوع متفاوتی را ذکر کردم

What's the way to best describe it?

... راه برای بهترین توصیف آن چیست؟

So, in the, in the Phrase Builder lesson, I was talking about like liberal and conservative.

بنابراین، در درس Phrase Builder ، در مورد لیبرال و محافظه کار صحبت می کردم.

And these are, uh, kind of the same ideas about like masculine and feminine where there

و اینها همان ایده‌هایی هستند که در مورد مردانه و زنانه وجود دارد، جایی که

are traditional ways of thinking about it.

روش‌های سنتی تفکر در مورد آن وجود دارد.

And it's really just traditional because it's the way it's been done for a long time.

و این واقعاً فقط سنتی است زیرا روشی است که برای مدت طولانی انجام می شده است.

So, it doesn't necessarily mean it's better, or one is good, or one is worse than the other.

بنابراین، لزوماً به این معنی نیست که بهتر است، یا یکی خوب است، یا یکی بدتر از دیگری است.

But again, it's how people think about those.

اما باز هم، این طرز فکر مردم در مورد آنهاست.

And then, uh, we all kind of have these rules for our lives that we live by.

و سپس، اوه، همه ما به نوعی این قوانین را برای زندگی خود داریم که بر اساس آن زندگی می کنیم.

And so, if it's a traditional one, maybe you, you are more traditional and more conservative.

و بنابراین، اگر سنتی است، شاید شما، سنتی‌تر و محافظه‌کارتر هستید.

Uh, and then if you're more, uh, feminine, or not feminine, but if you're more liberal,

اوه، و اگر بیشتر، اوه، زنانه‌تر هستید یا نه، اما اگر لیبرال‌تر هستید،

uh, maybe you have kind of new or more modern ideas about how men and women should treat

اوه، شاید ایده‌های جدید یا مدرن‌تری در مورد نحوه رفتار مردان و زنان با

each other.

یکدیگر دارید.

So, I was talking to the, the young women in the conversation just because it was an

بنابراین، من با زنان جوان حاضر در گفتگو صحبت می کردم، فقط به این دلیل

interesting thing to hear their perspective.

که شنیدن دیدگاه آنها چیز جالبی بود.

Now, I, I didn't have a young man from America or some other place with me to, to, to kind

حالا، من یک مرد جوان از آمریکا یا جای دیگری همراهم نداشتم که

of talk with them also, um, because I don't really know much about how the culture is

با آنها هم صحبت کنم، اوم، چون واقعاً نمی دانم که چگونه فرهنگ

changing for young people who are dating in the United States now.

برای جوانان در حال تغییر است. افرادی که اکنون در ایالات متحده قرار می گیرند.

Or even, uh, other countries like the united, like the United Kingdom or Australia or Canada.

یا حتی، اوه، کشورهای دیگر مانند ایالات متحده، مانند بریتانیا، استرالیا یا کانادا.

Uh, but I get the impression just from news and, uh, like, a lot of…

اوه، اما من این تصور را فقط از اخبار و، آه، مانند بسیاری از...

With a lot of people talking more about the equality of men and women and, and talking

با بسیاری از مردم که بیشتر در مورد برابری زن و مرد صحبت می کنند و

about women's rights and making sure men and women are equal.

درباره حقوق زنان صحبت می کنند و مطمئن می شوند که زن و مرد برابر هستند.

Uh, it's making it a bit more different, or difficult, for people to express kind of different

اوه، بیان نقش‌های جنسیتی متفاوت برای افراد کمی متفاوت‌تر یا دشوارتر می‌شود

gender roles.

.

Uh, if you have those kinds of values.

اوه، اگر شما آن نوع ارزش ها را دارید.

So, again, it's not about if it's correct or not to, like, to look at, like, should

بنابراین، باز هم بحث در مورد این نیست که آیا درست است یا نه، مانند، نگاه کردن به این

a woman traditionally do this or should a man traditionally do that.

که آیا یک زن به طور سنتی باید این کار را انجام دهد یا یک مرد باید به طور سنتی آن را انجام دهد.

But in, like, the social climate now it's changing, uh, to try to bring more equality

اما در فضای اجتماعی، در حال حاضر ، تلاش برای ایجاد برابری بیشتر

into the, the situation.

در وضعیت در حال تغییر است.

But it's also bringing a bit more confusion, uh, from what I hear.

اما از آنچه من می شنوم، کمی سردرگمی بیشتری به همراه دارد .

Next, we've got nightlife.

بعد، ما زندگی شبانه داریم.

Now, nightlife can be talking, I think in the conversation, uh, it was used more talking

حالا، زندگی شبانه می‌تواند حرف زدن باشد، من فکر می‌کنم در گفتگو، اوه، بیشتر از صحبت کردن

about like romantic kind of things like relationships and the kinds of activities that happen at

در مورد چیزهای عاشقانه مانند روابط و انواع فعالیت‌هایی که در شب اتفاق می‌افتند استفاده

night.

می‌شد.

You see I’m, I'm speaking in euphemisms right here, so I'm not saying sex or something

می بینید که من هستم، من دقیقاً در اینجا با تعارف صحبت می کنم، بنابراین من نمی گویم جنسیت یا چیزی

like that.

شبیه به آن.

Uh, but you can also talk about nightlife as the general, like, going out in the evening

اوه، اما شما همچنین می توانید در مورد زندگی شبانه به عنوان کلی صحبت کنید، مانند، بیرون رفتن در شب

and parties and things like that, that younger people do when they're going out and being

، مهمانی ها و چیزهایی از این قبیل، که افراد جوان تر وقتی بیرون می روند و

social and, you know, connecting with one another.

اجتماعی هستند و، می دانید، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.

So, you can talk about what's the nightlife like in a city.

بنابراین، می توانید در مورد زندگی شبانه در یک شهر صحبت کنید.

Uh, and it's really just talking about more like, not sex specifically, it's just more

اوه، و این واقعاً فقط در مورد بیشتر صحبت کردن است، نه به طور خاص جنسی، فقط بیشتر

talking about, can you go to the theater, or are there good restaurants open, that kind

در مورد صحبت کردن است، آیا می توانید به تئاتر بروید، یا رستوران های خوبی باز هستند، این

of thing.

نوع چیزها.

The nightlife.

زندگی شبانه.

Next, a really great expression, this is another phrasal verb, two of them actually.

بعد، یک عبارت واقعا عالی، این یک فعل عبارتی دیگر است، در واقع دو مورد از آنها.

This is to turn on and turn off.

این برای روشن و خاموش کردن است.

Now, casually and conversationally, and you'll hear, you'll even hear me give a lesson about

حالا، به صورت معمولی و محاوره ای، و می شنوید، حتی می شنوید که من در مورد

phrasal verbs in the conversation, uh, to the young women.

افعال عبارتی در مکالمه، اوه، به زنان جوان درس می دهم.

But I was talking about the, the idea of where phrasal verbs come from.

اما من در مورد این ایده صحبت می کردم که افعال عبارتی از کجا می آیند.

And it's really interesting that we have, uh, you know, and, like, an old television

و واقعاً جالب است که ما، اوه، می دانید، و مانند یک تلویزیون قدیمی

set where you turn it on or turn it off.

که آن را روشن یا خاموش می کنید.

And this is where we get that idea of turning something in order to activate a switch, to

و اینجاست که ایده چرخاندن چیزی را به منظور فعال کردن یک سوئیچ، برای

add power to something.

افزودن نیرو به چیزی به دست می‌آوریم.

Even though now we push a button or slide a dial or something like that.

حتی اگر اکنون یک دکمه را فشار می دهیم یا یک صفحه یا چیزی شبیه به آن را می کشیم.

Uh, but sexually when we're talking about being physically excited and we're in the

اوه، اما از نظر جنسی وقتی در مورد هیجان جسمی صحبت می کنیم و حال و هوا داریم

mood, again, this is a, a euphemism here.

، دوباره، این یک تعبیر است.

I'm in the mood for, you know, sex or something like that.

من در خلق و خوی، می دانید، سکس یا چیزی شبیه به آن هستم.

But you can say, “Honey, I'm in the mood tonight.”

اما می توانید بگویید، "عزیزم، من امشب در حال و هوا هستم ."

And then my wife says, “I'm not in the mood.”

و بعد همسرم می‌گوید: "حالم ندارم."

And I say, “Oh no!”

و من می گویم: "اوه نه!"

You know, like, that kind of thing.

شما می دانید، مانند، چنین چیزی.

We're talking a, we're talking in euphemisms.

ما داریم حرف می زنیم، ما داریم با تعبیر صحبت می کنیم.

Uh, we know what we're talking about.

اوه، ما می دانیم در مورد چه چیزی صحبت می کنیم.

But again, this is more about expressing that in a way that's, you know, a bit more casual

اما باز هم، این بیشتر در مورد بیان آن به شیوه‌ای است که می‌دانید، کمی معمولی‌تر

and conversational.

و محاوره‌ای‌تر است.

Uh, so, if you feel maybe you can use those expressions, if you, if you walk up to a woman

اوه، بنابراین، اگر احساس می‌کنید، شاید می‌توانید از آن عبارات استفاده کنید، اگر

at a bar and you say, “Hey, like, we should have sex.”

در یک بار به سراغ زنی بروید و بگویید: "هی، مثلاً باید رابطه جنسی داشته باشیم."

Now, may, she might think that's funny, but she probably won't.

حالا، شاید، او ممکن است فکر کند که خنده دار است، اما او احتمالا این کار را نخواهد کرد.

You know, it's just getting to know that kind of person.

می‌دانی، فقط با این نوع آدم آشنا می‌شویم.

Uh, but again, that's why we speak in euphemisms.

اوه، اما باز هم، به همین دلیل است که ما با تعبیرهای معروف صحبت می کنیم.

But this idea of being turned on or turned off, um, or you can talk about the phrasal

اما این ایده روشن یا خاموش شدن، اوم، یا می توانید در مورد اسم های عبارتی صحبت کنید

nouns.

.

So, not the phrasal verb, but the phrasal noun of saying that something is a turn on

بنابراین، نه فعل عبارتی، بلکه اسم عبارتی است که می گوییم فلان چیز روشن

or a turn off.

یا خاموش است.

So, uh, like, if my, my wife, like, wears, you know, some very sexy outfit or something

بنابراین، اوه، مثلاً اگر همسرم ، لباس بسیار سکسی یا چیزی

like that.

شبیه به آن بپوشد.

Like, yeah, that's a turn on for me.

مثلاً، بله، این یک نوبت برای من است.

Uh, or if she's just wearing some old clothes and, you know, just, like, sick or something

اوه، یا اگر او فقط چند لباس کهنه پوشیده باشد و، می دانید، فقط، بیمار است یا چیزی

or whatever.

یا هر چیز دیگری.

I mean, it's a bad example.

یعنی مثال بدی است.

But that's a turn off kind of thing.

اما این یک چیز خاموش است.

So, it's how you feel, uh, about a person doing something.

بنابراین، احساس شما نسبت به فردی که کاری را انجام می دهد، این است.

If they're exciting you in a sexual way, uh, this is known as a turn on, uh, or they are

اگر آنها شما را از نظر جنسی تحریک می کنند، اوه، این به عنوان روشن کردن، اوه، یا آنها

turning you on.

شما را روشن می کنند.

Like an oven, you know, like something like that.

مثل یک اجاق، می دانید، مانند چیزی شبیه به آن.

Uh, or the opposite would be a turnoff.

اوه، یا برعکس، خاموشی است.

Next, very quickly, a prude.

بعد، خیلی سریع، یک مغرور.

A prude.

یک مغرور

Now, prude is just a term used for, like, typically a conservative woman, uh, especially

در حال حاضر، مغرور فقط اصطلاحی است که معمولاً برای یک زن محافظه‌کار استفاده می‌شود، اوه، مخصوصاً

in the modern-day climate of dating where, uh, people are often having, like, a one-night

در حال و هوای امروزی دوست‌یابی که در آن ، مردم اغلب، مثلاً یک شب صحبت

stand.

می‌کنند.

Or, they're connecting, a one-night stand just means having sex, like, typically on

یا، آنها در حال اتصال هستند، یک شب ایستاده فقط به معنای داشتن رابطه جنسی است، مثلاً

the first meeting, the first night.

در اولین جلسه، شب اول.

Uh, and maybe you never have any kind of relationship or anything like that ever again with the

اوه، و شاید دیگر هرگز هیچ نوع رابطه یا چیزی شبیه به آن با

same person.

همان شخص نداشته باشید.

Uh, so that's a one-night stand.

اوه، پس این یک شب است.

Uh, but when you, you look at that, like, if you are the kind of person who does that,

اوه، اما وقتی به آن نگاه می‌کنید، مثلاً اگر از آن دسته افرادی هستید که این کار را انجام می‌دهید،

that sort of thing, uh, and you maybe are talking with someone who does not.

چنین کاری، اوه، و شاید دارید با کسی صحبت می‌کنید که این کار را نمی‌کند.

Maybe you will look at that person and say, “Well that person's kind of a prude.”

شاید شما به آن شخص نگاه کنید و بگویید: "خب آن شخص یک نوع مغرور است."

Uh, you know, like, they should be able to have fun and enjoy themselves.

اوه، می دانید، آنها باید بتوانند تفریح ​​کنند و از خود لذت ببرند.

Maybe they should, you know, have sex with people more freely or whatever.

شاید آنها باید آزادانه تر یا هر چیز دیگری با مردم رابطه جنسی داشته باشند.

Again, it doesn't matter if you agree or disagree with that for the purposes of this lesson.

باز هم، برای اهداف این درس مهم نیست که با آن موافق باشید یا مخالف .

It's just more so you understand the vocabulary.

این فقط بیشتر است تا واژگان را درک کنید.

Next, to have game.

بعد، برای داشتن بازی.

To have game.

بازی داشتن

Now, you’ll hear, again, it's a euphemism.

اکنون، دوباره خواهید شنید که این یک تعبیر است.

We're talking about game as in the game of, of men and women, or relationships in general,

ما در مورد بازی مانند بازی مردان و زنان یا روابط به طور کلی صحبت می کنیم،

whatever that relationship is.

هر رابطه که باشد.

Uh, but we think about it like a game.

اوه، اما ما به آن مثل یک بازی فکر می کنیم.

There are different rules to it.

قوانین مختلفی برای آن وجود دارد.

What socially should you, should, you should do?

از نظر اجتماعی چه باید، باید، باید انجام دهید؟

Is this allowed or is that not allowed?

آیا این کار مجاز است یا مجاز نیست؟

Um, but these are the, kind of the games that people play.

امم، اما اینها همان بازی هایی هستند که مردم انجام می دهند.

And men and women, uh, you know, we will talk about, like, don't play games with me or I

و زن و مرد، اوه، می دانید، ما در مورد این صحبت خواهیم کرد، مثلاً با من بازی نکنید یا

don't want someone who plays games.

کسی را نمی خواهم که بازی کند.

So, these, this kind of expression of a game we're talking about, uh, just the rules and

بنابراین، این نوع بیان یک بازی ما در مورد آن صحبت می کنیم، اوه، فقط قوانین و

the different rituals that we have when we go out on dates.

آداب و رسوم متفاوتی که هنگام بیرون رفتن در قرار ملاقات داریم.

So, uh, it, like, people will argue.

بنابراین، اوه، مثل این است که مردم بحث خواهند کرد.

Can you, like, sleep with someone on the second date?

آیا می توانید در قرار دوم با کسی بخوابید ؟

Should you kiss someone on the first date or not?

آیا در اولین قرار ملاقات باید کسی را ببوسید یا نه؟

Is that too fast or too slow or whatever?

آیا این خیلی سریع است یا خیلی کند یا هر چیز دیگری؟

So, people talk about these different rules, and what's okay to do.

بنابراین، مردم در مورد این قوانین مختلف صحبت می کنند، و اینکه چه کاری خوب است انجام شود.

And then they change over time just like the language.

و سپس آنها در طول زمان مانند زبان تغییر می کنند.

So, now, like, the rules are becoming a bit more liberal and they used to be more conservative,

بنابراین، در حال حاضر، مانند، قوانین کمی لیبرال تر می شوند

uh, years ago.

و سال ها پیش محافظه کارانه تر بودند.

Anyway, so, that idea of game, uh, there's also the idea of having game.

به هر حال، این ایده از بازی، اوه، ایده داشتن بازی نیز وجود دارد.

And this is typically used more for men, uh, approaching women and talking to women.

و این معمولا بیشتر برای مردان استفاده می شود، اوه، نزدیک شدن به زنان و صحبت کردن با زنان.

Because, uh, as I'll talk more about, uh, in the, the, in this video a little bit later,

چون، اوه، همانطور که در این ویدیو کمی بعد بیشتر در مورد، اوه، در، در،

um, the idea of evolutionary, uh, psychology is looking at the biology of men and women

اوم، اوم، ایده تکاملی، اوه، روانشناسی به زیست شناسی زن و مرد

and the differences that we have physically.

و تفاوت هایی که از نظر فیزیکی داریم

Uh, and thinking about how that changes our mental strategy for, for finding a different

اوه، و فکر کردن به این که چگونه استراتژی ذهنی ما را برای پیدا کردن یک

person to date.

فرد متفاوت تا امروز تغییر می دهد.

Uh, or how we, how we do the game of dating, that kind of thing.

اوه، یا ما چگونه، چگونه بازی دوستیابی را انجام می دهیم، چنین چیزهایی.

So, not just dating as well but, uh, producing children and the other things that we have

بنابراین، نه فقط قرار ملاقات، بلکه، بچه‌دار شدن و کارهای دیگری که باید

to do.

انجام دهیم.

But the idea of having game or when you hear about, uh, like, wow, that guy over there

اما ایده داشتن بازی یا وقتی می شنوید، اوه، وای، آن پسر

has great game.

آنجا بازی فوق العاده ای دارد.

It's just talking about he's very good at talking to women and, uh, getting dates or

فقط در مورد اینکه او در صحبت کردن با زنان و قرار ملاقات یا

other things like that.

چیزهای دیگر مانند آن بسیار خوب است.

Next, some more great phrasal verbs to be called out and to be shot down.

در مرحله بعد، چند افعال عبارتی دیگر که باید فراخوانی شوند و حذف شوند.

To be called out for something.

برای چیزی فراخوانده شدن

When you're called out and you, it means you're being noticed by other people usually in a

وقتی شما را صدا می زنند و شما را صدا می زنند، به این معنی است که معمولاً به صورت منفی مورد توجه دیگران قرار می گیرید،

negative way because maybe you said something silly or you got, you know, in trouble for

زیرا ممکن است حرف احمقانه ای گفته باشید یا برای انجام کاری دچار مشکل شده

doing something.

اید.

So, if I'm, uh, like, cheating, uh, on a test in the classroom with the next, with the student

بنابراین، اگر من در حال تقلب در کلاس باشم، آه، در یک آزمون در کلاس با دانش آموز

next to me, and the teacher looks at me and said, “Are you cheating over there?”

کناری من، و معلم به من نگاه کند و بگوید: "آیا آنجا تقلب می کنی؟"

She is calling me out.

داره منو صدا میکنه بیرون

So, she is, uh, again, signaling that I did something wrong and making it known to everybody

بنابراین، او، اوه، دوباره، به این علامت می‌دهد که من کار اشتباهی انجام داده‌ام و آن را به

else.

دیگران اعلام می‌کند.

Uh, and then this is like, in a way it's ostracizing me.

اوه، و بعد این به نوعی من را طرد می کند.

So, she says, “You have to go, like, sit in the other classroom and take the test because

بنابراین، او می گوید: "شما باید بروید، مثلاً در کلاس دیگر بنشینید و در آزمون شرکت کنید، زیرا

you're cheating.”

دارید تقلب می کنید."

So, again, it’s a, as I talked about in the Phrase Builder lesson, uh, ostracizing

بنابراین، دوباره، همانطور که در درس سازنده عبارت در مورد آن صحبت کردم ، اوه، طرد کردن

someone.

کسی است.

So, the other phrasal verb here is to get shot down.

بنابراین، فعل عبارتی دیگر در اینجا این است که شلیک کنید.

If you think about a plane that's flying somewhere, like especially in the, in the, in a war.

اگر به هواپیمایی فکر می کنید که در جایی پرواز می کند، به خصوص در جنگ، در جنگ.

You’ve got those little planes that are operated by one man and, you know, one whatever,

شما آن هواپیماهای کوچکی را دارید که توسط یک مرد و، می دانید، یک نفر،

one person in the, in the, uh, in the plane, uh, or two people.

یک نفر در هواپیما، در، اوه، در هواپیما، اوه، یا دو نفر.

And, like, it gets shot, you know, out of the sky.

و مثلاً از آسمان شلیک می شود .

So, we talk about that like a man walking up to a woman, approaching her and maybe he

بنابراین، ما در مورد آن صحبت می کنیم مانند مردی که به سمت زنی می رود، به او نزدیک می شود و شاید او

says, “Oh, hello.

بگوید: "اوه، سلام.

How are you?”

چطور هستید؟"

And he tries to say something, and the woman is clearly not interested.

و او سعی می کند چیزی بگوید، و زن به وضوح علاقه ای ندارد.

We say that the man has been shot down.

ما می گوییم آن مرد تیراندازی شده است.

And this is why it's often difficult because even if maybe social ideas about men and women

و به همین دلیل است که اغلب دشوار است، زیرا حتی اگر تصورات اجتماعی در مورد صحبت کردن زن و مرد

talking to each other have changed, still we have, you know, a majority of people, you

با یکدیگر تغییر کرده باشد، ما هنوز داریم، می‌دانی، اکثریت مردم،

know, a lot of people are still…

می‌دانی، بسیاری از مردم هنوز...

It's still men trying to walk up to approach women, and women often expecting men to do

این هنوز مردان در تلاش هستند. برای نزدیک شدن به زنان و زنان اغلب انتظار دارند که مردان

the approach.

این رویکرد را انجام دهند.

But what happens there, uh, is that the man is the one that he is taking the risk because

اما اتفاقی که آنجا می افتد، این است که مرد همان کسی است که دارد ریسک می کند، زیرا

he is, he is approaching the woman.

او دارد، او به زن نزدیک می شود.

And either she accepts him or rejects him or not.

و یا او را می پذیرد یا رد می کند یا نه.

And this is why, uh, it's good to have some kind of sense about the person before you

و به همین دلیل است که خوب است قبل از اینکه به آن شخص نزدیک شوید، نوعی حس در مورد آن شخص داشته

approach them.

باشید.

If the woman is looking at you many times, usually that's a good indicator of interest.

اگر زن بارها به شما نگاه می کند، معمولاً این نشانه خوبی از علاقه است.

That she's, you know, happy to have you come over and speak with her.

میدونی که اون از اینکه اومدی و باهاش ​​حرف زدی خوشحاله.

Next, we've got sexual harassment.

بعد، ما آزار جنسی داریم.

That's another thing that came up.

این هم چیز دیگری است که مطرح شد.

It's also a very common thing, uh, in just everyday conversations as well, especially

این یک چیز بسیار رایج است، اوه، فقط در مکالمات روزمره، به خصوص

if you're working at a company, a larger company.

اگر در یک شرکت کار می کنید، یک شرکت بزرگتر.

Uh, but sexual harassment is now more of a thing.

اوه، اما آزار جنسی در حال حاضر بیشتر یک چیز است.

Uh, I remember reading an interesting, uh, and just, it was, I forget what, what, what

اوه، یادم می‌آید که یک جالب خواندم، آه، و فقط، فراموش کردم چه، چه، چه

online website or something like that.

وب‌سایت آنلاین یا چیزی شبیه به آن.

But it was, uh, it was talking about psychology, uh, and it was talking about men and women

اما درباره روانشناسی صحبت می کرد، اوه، و درباره مردان و زنانی

working at the workplace.

که در محل کار کار می کردند صحبت می کرد.

Because before it used to be more segregated.

زیرا قبلاً بیشتر تفکیک می شد.

Women would have maybe their particular place at the office, and men would have their particular

زنان شاید جایگاه خاص خود را در دفتر داشته باشند و مردان نیز جایگاه خاص خود را خواهند

place.

داشت.

Uh, but when you start mixing them together, what, what this article was saying, uh, is

اوه، اما وقتی شروع به مخلوط کردن آنها با هم می کنید، آنچه این مقاله می گوید، اوه، این است

that women wanted to be treated equally.

که زنان می خواستند با آنها یکسان رفتار شود.

So, they were saying, “Don't, like, you shouldn't be sexually harassing us, saying

بنابراین، آنها می گفتند، "مثلاً نباید ما را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دهید،

like sexual things to us at work.”

در محل کار به ما چیزهایی شبیه به جنسی بگویید."

But the interesting thing that this article was saying, is that men would do that to each

اما نکته جالبی که این مقاله می گفت این است که مردها این کار را با یکدیگر انجام می دهند

other.

.

So, if you have, many years ago it's only men working in this area and they are saying

بنابراین، اگر دارید، سال‌ها پیش فقط مردان در این زمینه کار می‌کردند و

sexual things to each other.

به یکدیگر چیزهای جنسی می‌گفتند.

And they're joking around, and that's just kinda what they do.

و آنها در اطراف شوخی می کنند، و این چیزی است که آنها انجام می دهند.

Uh, and there's some teasing and this is, you know, just part of being human for most

اوه، و برخی اذیت کردن وجود دارد و این فقط بخشی از انسان بودن برای بیشتر

people.

مردم است.

There's, like, different levels of people.

مثلاً سطوح مختلفی از افراد وجود دارد.

You have a boss and other people that work for him and her or whatever.

شما یک رئیس و افراد دیگری دارید که برای او و او یا هر چیز دیگری کار می کنند.

And, uh, so, this is kind of a general thing.

و خب، این یک جور چیز کلی است.

And so, what, what this, uh, this psychology report, it was just documenting how, uh, women

و بنابراین، چه، چه، این چه، اوه، این گزارش روانشناسی، فقط نشان می دهد که چگونه، آه، با زنان

were being treated equal by being kind of, like, harassed in the same way that men are

با آزار و اذیت به همان شیوه ای که مردان

harassed in the workplace.

در محل کار مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، با آنها برابر رفتار می شود.

So, it was a really interesting article.

بنابراین، واقعاً مقاله جالبی بود.

Uh, I don't remember where I saw it.

اوه، یادم نیست کجا دیدمش

Um, I would recommend it though if you can find something like that.

اوم، من آن را توصیه می کنم اگر شما می توانید چیزی شبیه به آن پیدا کنید.

But again, har, uh, sexual harassment, uh, it, it can mean anything from looking at someone.

اما باز هم، هار، آه، آزار جنسی، اوه، آن، می تواند معنایی از نگاه کردن به کسی داشته باشد.

Like if I'm standing in an elevator and I look at a woman in, like, a suggestive, uh,

مثلاً اگر در آسانسور ایستاده باشم و به یک زن به شکلی تلقین آمیز، اوه،

sexually suggestive way.

تلقین کننده جنسی نگاه کنم.

So, I'm, like, looking up and down.

بنابراین، من به بالا و پایین نگاه می کنم.

Like, oh!

مثل، اوه!

Like, you look really nice or I say something to her.

مثلاً تو واقعاً خوب به نظر می‌رسی یا من چیزی به او می‌گویم.

Um, but again, we have this also, also kind of traditional cultural idea.

اوم، اما باز هم، ما این را نیز داریم، همچنین نوعی ایده فرهنگی سنتی.

Uh, and this is just another funny example of something I saw.

اوه، و این فقط یک مثال خنده دار دیگر از چیزی است که من دیدم.

It was a, um, I think it might've been, uh, it was some comedy show, I think.

این یک برنامه بود، اوم، فکر می کنم ممکن بود، اوه ، یک برنامه کمدی بود، فکر می کنم.

But they were, they were explaining what sexual harassment was.

اما آنها داشتند توضیح می دادند که آزار جنسی چیست .

Uh, and they were saying sexual harassment is when an unattractive man tries to approach

اوه، و آنها می گفتند آزار جنسی زمانی است که یک مرد غیرجذاب سعی می کند به

a woman.

یک زن نزدیک شود.

So, when a, when a, a good-looking guy approaches a woman and says, “Hey, like, you look good

بنابراین، وقتی یک مرد خوش‌قیافه به یک زن نزدیک می‌شود و می‌گوید: «هی، مثل اینکه امروز خوب به نظر

today,” uh, it's not sexual harassment.

می‌رسی»، آهان، آزار جنسی نیست.

But when an unattractive guy to that woman approaches that woman, and she's not interested,

اما وقتی یک مرد غیرجذاب برای آن زن به آن زن نزدیک می‌شود و او علاقه‌ای به

then that becomes sexual harassment.

آن ندارد، آنوقت این به آزار جنسی تبدیل می‌شود.

Now, this is kind of joking.

حالا این یه جوری شوخیه

But, uh, it's funny because it, it, it goes into, like, a kind of more broader, uh, idea

اما، اوه، خنده‌دار است، زیرا به نوعی ایده گسترده‌تر

about how men and women, uh, deal with each other in the workplace or other things like

، آه، درباره نحوه برخورد زن و مرد با یکدیگر در محل کار یا چیزهای دیگر مانند

that.

آن می‌پردازد.

Uh, but in general it just means you're, you’re doing something negative that the other person

اوه، اما به طور کلی فقط به این معنی است که شما دارید کاری منفی انجام می دهید که طرف

doesn't really like.

مقابل واقعاً آن را دوست ندارد.

There can be sexual harassment both ways.

آزار جنسی می تواند به هر دو صورت وجود داشته باشد.

Like, maybe women are harassing men and men are harassing women.

مثلاً شاید زن ها مردها را آزار می دهند و مردها زنان را.

Uh, but you hear a lot more about that as men harassing women.

اوه، اما شما در مورد آن به عنوان مردانی که زنان را آزار می دهند، چیزهای بیشتری می شنوید.

Next, I also mentioned or, uh, it was mentioned, courtship.

بعد به خواستگاری هم اشاره کردم.

And courtship is just another one of those kind of, um, it's like a classier way of describing

و خواستگاری فقط یکی دیگر از آن نوع است، اوم، مانند یک روش کلاسیک برای توصیف قرار

dating where you have, you know, a man and a woman.

ملاقات است که در آن، می دانید، یک مرد و یک زن دارید.

They have certain roles that they have, even if it's not, you know, like a man has to do

آنها نقش های خاصی دارند که دارند، حتی اگر اینطور نباشد، می دانید، مثل اینکه یک مرد باید این کار را انجام

this and a woman does that.

دهد و یک زن آن کار.

Um, but in general, just like every other species on the planet, like, two birds are

اوم، اما به طور کلی، درست مانند هر گونه دیگر روی این سیاره، دو پرنده

coming together.

با هم می آیند.

The, the male bird does this thing and the female bird does this thing.

پرنده نر این کار را می کند و پرنده ماده این کار را انجام می دهد.

And they have a courtship ritual or something.

و رسم خواستگاری یا چیز دیگری دارند.

And it's very complicated with humans.

و در مورد انسان ها بسیار پیچیده است.

Uh, and it's different with even in different cultures or different neighborhoods within

اوه، و حتی در فرهنگ های مختلف یا محله های مختلف

the same country.

در یک کشور متفاوت است.

Uh, but again, these are just interesting things you notice, but courtship is just talking

اوه، اما باز هم، اینها فقط چیزهای جالبی هستند که شما متوجه می شوید، اما خواستگاری فقط صحبت کردن

about the process of meeting and dating and, uh, building a relationship so that maybe

در مورد روند ملاقات و قرار ملاقات و، اوه، ایجاد یک رابطه است تا شاید

you get married and have a family, that kind of thing.

ازدواج کنید و خانواده داشته باشید، چنین چیزهایی.

Next, I also mentioned MGTOW.

بعد به MGTOW هم اشاره کردم.

So M-G-T-O-W.

پس M-G-T-O-W.

This is Men Going Their Own Way.

این مردانی است که راه خودشان را می روند.

This is actually something I don't know very much about.

این در واقع چیزی است که من زیاد در مورد آن نمی دانم .

Again, I'm learning, you know, things like this because I'm not in the dating world anymore.

باز هم، می‌دانید، چیزهایی از این دست را یاد می‌گیرم، زیرا دیگر در دنیای دوستیابی نیستم.

Uh, but when you hear something like this, there's a, uh, we call this a backlash.

اوه، اما وقتی چیزی شبیه به این را می شنوید ، اوه، ما به آن می گوییم واکنش متقابل.

Where it just means if men are perceiving themselves as, like, they're not, uh, able

این بدان معناست که اگر مردها خودشان را به گونه‌ای تصور می‌کنند که نمی‌توانند

to communicate with women or their opportunities are restricted or other things like that.

با زنان ارتباط برقرار کنند یا فرصت‌هایشان محدود شده است یا چیزهای دیگری مانند آن.

Like, you know, you hear, uh, like, younger people are delaying marriage longer and longer.

می‌دانید، می‌شنوید، اوه، جوان‌ترها ازدواج را بیشتر و بیشتر به تأخیر می‌اندازند.

And we talk about this as well in the conversation.

و ما در این گفتگو نیز در این مورد صحبت می کنیم.

Whether that's a good idea, I don't know.

اینکه آیا این ایده خوبی است، نمی دانم.

It's just something that I wanted to discuss because I figured you might be interested

این فقط چیزی است که می خواستم در مورد آن بحث کنم زیرا فکر کردم ممکن است به آن علاقه

in that.

داشته باشید.

Uh, but this idea of men going their own way, is men saying, “Well, uh, like, the laws

اوه، اما این ایده که مردان راه خودشان را می روند، این است که مردان می گویند: "خب، اوه، مثل اینکه، قوانین

are designed to, to benefit women.”

طوری طراحی شده اند که به نفع زنان باشد."

So, if we get married, uh, then, like, the woman can, you know…

بنابراین، اگر ما ازدواج کنیم، اوه، آنوقت، زن می‌تواند، شما می‌دانید

It's just, like, a lot of the laws are there for, for women to get custody.

... فقط، مثل این است که بسیاری از قوانین برای زنان وجود دارد که حضانت را بگیرند.

So, to get control of the children if there, there’s a divorce, other things like that.

بنابراین، برای کنترل فرزندان در صورت وجود طلاق، موارد دیگر مانند آن.

Again, I don't know specifically about, like, the rules or whatever or what their particular

باز هم، من به طور خاص در مورد، مانند ، قوانین یا هر چیز یا

principles are.

اصول خاص آنها نمی دانم.

But it's just an interesting thing that there is such a group of people like Men Going Their

اما این فقط یک چیز جالب است که چنین گروهی از افراد وجود دارند مانند مردانی که

Own Way, meaning they don't want to have relationships with women because it's, you know, too much

راه خودشان را می روند، به این معنی که آنها نمی خواهند با زنان رابطه داشته باشند زیرا، می دانید، مشکل بیش از حد

trouble or something like that.

یا چیزی شبیه به آن است.

Next, kind of the opposite of someone who is a MGTOW.

بعد، به نوعی برعکس کسی که MGTOW است.

This is the alpha male.

این نر آلفا است.

Now, this is going back to that evolutionary psychology idea or evolutionary psychology

اکنون، این به آن ایده روانشناسی تکاملی یا روانشناسی

with evolutionary biology, uh, of where you have kind of a group of different people,

تکاملی با زیست شناسی تکاملی برمی گردد، اوه، جایی که شما گروهی از افراد مختلف

just like you have in a company.

دارید، درست مانند آنچه در یک شرکت دارید.

You have a boss and then some people under that boss and then more people under that.

شما یک رئیس دارید و سپس چند نفر زیر نظر آن رئیس و سپس افراد بیشتری زیر نظر آن رئیس.

Um, so, all humans are organized into these kinds of groups.

اوم، بنابراین، همه انسان ها در این نوع گروه ها سازماندهی شده اند.

So, even within a family, uh, even if, like, the mother and father are basically equal,

بنابراین، حتی در یک خانواده، حتی اگر، مثلاً ، مادر و پدر اساساً برابر باشند،

usually there's one that's a little bit more dominant than the other.

معمولاً یکی وجود دارد که کمی مسلط‌تر از دیگری است.

Um, and even within the, like, the kids, like, the older children are a little bit more dominant

اوم، و حتی در درون، مانند، بچه ها، مانند، بچه های بزرگتر کمی بیشتر

than the younger children, that kind of thing.

از بچه های کوچکتر مسلط هستند، این نوع چیزها.

So, it doesn't always have to work that way.

بنابراین، همیشه نباید اینطور کار کند.

Uh, but these are interesting things that happen.

اوه، اما اینها چیزهای جالبی هستند که اتفاق می افتد.

And so, because of that, like we dis, we, you kind of, uh, naturally create different,

و بنابراین، به همین دلیل، مانند ما، ما، شما، به‌طور طبیعی، چیزهای متفاوت و متفاوتی خلق می‌کنیم

different things that could become things like sexual harassment.

که می‌تواند به مواردی مانند آزار جنسی تبدیل شود.

Uh, or even just the ways that we relate to other, the ways that we relate to other, to

اوه، یا حتی فقط روش‌هایی که با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم ، روش‌هایی که ما با یکدیگر، با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنیم

each other, excuse me, uh, in relationships.

، من را ببخشید، اوه، در روابط.

And so, this means, like, you have power relationships, like, like a boss.

و بنابراین، این بدان معناست که شما روابط قدرت دارید، مانند، مانند یک رئیس.

Like this was another thing recently, uh, like, the MeToo Movement.

مثل اینکه این اخیراً چیز دیگری بود، اوه ، مثل جنبش MeToo.

So, this is where a lot of actresses and, like, famous, even some men were, um, were

بنابراین، اینجا جایی است که بسیاری از بازیگران زن و، مانند، معروف، حتی برخی از مردان،

saying that, like, powerful people in Hollywood were, you know, sexually harassing other people

می‌گفتند که افراد قدرتمند در هالیوود، می‌دانید، افراد دیگر را از نظر جنسی آزار می‌دهند

like that.

.

And again, this is, it's kind of just, not saying it's a good thing.

و باز هم، این یک جورهایی است که نمی‌گویم چیز خوبی است.

But obviously, it's something that happens because people are naturally kind of in groups

اما بدیهی است که این چیزی است که اتفاق می افتد زیرا مردم به طور طبیعی در گروه

like this.

هایی مانند این هستند.

Um, but also, we get these, uh, same ideas of, uh, because we have these groups, we have

اوم، اما همچنین، ما همین ایده‌ها را دریافت می‌کنیم ، اوه، چون ما این گروه‌ها را داریم،

the alpha male or the idea of the alpha male.

ما مرد آلفا یا ایده نر آلفا را داریم.

Um, because typically, like, often in, in groups of, of animals like us, uh, you will

اوم، چون معمولاً، اغلب در گروه‌هایی از حیواناتی مثل ما،

have maybe the dominant male who will, you know, get access to all these, all the women,

احتمالاً نر غالبی خواهید داشت که، می‌دانید، به همه اینها، همه زن‌ها،

all, like, the females in his area.

همه، مثل ماده‌ها دسترسی پیدا می‌کند. در منطقه او

And so, all the other males are trying to become the alpha.

و بنابراین، همه نرهای دیگر در تلاش هستند تا آلفا شوند.

So, the alpha like that, it's, it's a similar idea, uh, for, for people as well.

بنابراین، آلفا مانند آن، این یک ایده مشابه است، آه، برای، برای مردم نیز.

So, you might have a group of men, and then there's, like, the alpha.

بنابراین، شما ممکن است یک گروه از مردان داشته باشید، و سپس، مانند، آلفا وجود دارد.

Like, and he might not be the biggest or the strongest, but maybe the most confident or

مثل، و او ممکن است بزرگ‌ترین یا قوی‌ترین نباشد، اما شاید

the wealthiest or just the highest status of those groups of, uh, or that group of men

مطمئن‌ترین یا ثروتمندترین یا بالاترین جایگاه در میان آن گروه‌های، اوه، یا آن گروه از مردان

or women.

یا زنان باشد.

Next, some other great euphemisms, some other great words that describe just casual relationships.

بعد، برخی تعبیرهای بزرگ دیگر، برخی کلمات عالی دیگر که روابط معمولی را توصیف می کنند.

Typically, when you're getting into a relationship, you might, at the very beginning, just to

به طور معمول، هنگامی که وارد یک رابطه می شوید، ممکن است در همان ابتدا، فقط برای

weed out.

از بین بردن آن اقدام کنید.

And this is a great phrasal verb, to weed out, like you’re pulling weeds out of a

و این یک فعل عبارتی عالی است، برای از بین بردن علف های هرز، مانند اینکه شما علف های هرز را از یک

garden.

باغ بیرون می آورید.

Uh, this means to remove things that maybe you don't want, that you don't care about.

اوه، این به معنای حذف چیزهایی است که شاید نمی‌خواهید، و برایتان اهمیتی ندارد.

Um, so to weed out the people or things that are not interesting to you.

اوم، برای از بین بردن افراد یا چیزهایی که برای شما جالب نیستند.

So, you might want a casual relationship.

بنابراین، ممکن است بخواهید یک رابطه معمولی داشته باشید.

Uh, this is also described as friends with benefits.

اوه، این نیز به عنوان دوستان با مزایای توصیف شده است.

So, maybe if someone is just a friend of yours, you have no sexual relationship with that

بنابراین، شاید اگر کسی فقط دوست شماست، با آن شخص رابطه جنسی ندارید

person.

.

But a friend with benefits, those benefits are maybe sex or other things that are related

اما یک دوست با مزایا، این مزایا ممکن است رابطه جنسی یا چیزهای دیگر مرتبط

to that.

با آن باشد.

Um, so, you're looking for a friend with benefits.

اوم، بنابراین، شما به دنبال یک دوست با مزایای هستید.

And people will say, “Well, I'm just looking for a casual relationship right now.”

و مردم خواهند گفت: "خب، من فقط در حال حاضر به دنبال یک رابطه معمولی هستم."

It means I don't want a long-term commitment, a long-term relationship.

یعنی من یک تعهد طولانی مدت، یک رابطه طولانی مدت نمی خواهم.

Next, I mentioned this a little bit in the conversation itself, but I thought I would

بعد، من کمی در خود گفتگو به این موضوع اشاره کردم ، اما فکر کردم

talk about it here.

در اینجا در مورد آن صحبت کنم.

And this is that again, evolutionary psychology.

و این دوباره همان روانشناسی تکاملی است.

So, the way we think coming from the different, uh, kind of ways that, uh, that we are physically

بنابراین، طرز فکر ما از روش‌های متفاوتی ناشی می‌شود که، اوه،

as men and women.

به‌عنوان زن و مرد از نظر فیزیکی هستیم.

Uh, and so, you might have women, again, like, women have to be choosy as I mentioned before

اوه، و بنابراین، ممکن است دوباره زنان داشته باشید، مثل اینکه، همانطور که قبلاً در ویدیوی Phrase Builder ذکر کردم، زنان باید انتخابگر باشند

in the Phrase Builder video.

.

Uh, because they have a limited supply, and also limited amount of time of being able

اوه، زیرا آنها عرضه محدودی دارند و همچنین زمان محدودی

to produce children.

برای تولید فرزند دارند.

So, a man, conceivably, like, it's possible to, to make a million different babies.

بنابراین، یک مرد، به طور قابل تصور، مانند، ممکن است، یک میلیون نوزاد مختلف به دنیا آورد.

It's, like, very possible for a man to do that, especially with science, you know.

خیلی ممکن است برای یک مرد این کار را انجام دهد، مخصوصاً با علم، می دانید.

You could go to a lab and you know, give your sperm or whatever and have lots of kids all

شما می توانید به یک آزمایشگاه بروید و می دانید، اسپرم خود را بدهید یا هر چیز دیگری و بچه های زیادی در

over the world.

سراسر جهان داشته باشید.

Uh, but a woman can only, you know, care for one baby or maybe one or two or three or whatever,

اوه، اما یک زن می‌تواند هر بار از یک نوزاد یا شاید یک یا دو یا سه یا هر چیز دیگری مراقبت کند

uh, at a time.

.

And then, you're still raising that child maybe for two or three years or something.

و بعد، شما هنوز آن کودک را شاید برای دو یا سه سال یا چیزی دیگر بزرگ کنید.

So, you have a limited supply and a limited time.

بنابراین، شما عرضه محدود و زمان محدودی دارید .

Uh, but men, again, like, we, we don't have to do that.

اوه، اما مردان، دوباره، مثل، ما، ما مجبور نیستیم این کار را انجام دهیم.

So, this is where the, the different reproductive strategies come from.

بنابراین، این همان جایی است که استراتژی های مختلف تولید مثل از آنجا می آیند.

Uh, and so that's why a woman, you know, they have to be very selective about the kind of

اوه، و به همین دلیل است که یک زن، می دانید، آنها باید در مورد نوع

man they're looking for.

مردی که به دنبالش هستند بسیار گزینشی عمل کنند.

But maybe men, like, we don't have to care as much.

اما شاید مردان، مانند، ما نباید آنقدر اهمیت بدهیم .

Like, you know, for just like a fun evening or something if you're looking for a friend

می دانید، درست مانند یک شب سرگرم کننده یا چیزهای دیگر، اگر به دنبال دوستی

with benefits, you don't really care so much about maybe the person long-term.

با مزایا هستید، واقعاً به آن شخص در دراز مدت اهمیت نمی دهید.

And you're not thinking about it in an evolutionary way.

و شما به روشی تکاملی به آن فکر نمی کنید .

Most people don't think about it like that anyway, but it's just a natural way we think.

اکثر مردم به هر حال در مورد آن چنین فکر نمی کنند، اما این فقط یک روش طبیعی است که ما فکر می کنیم.

Next, Mr. Right.

بعد آقای راست.

Mr. Right.

آقای راست.

Now, we often don't hear about Mrs. Right, but it's a word or expression that you could

در حال حاضر، ما اغلب در مورد خانم راست نمی شنویم، اما این کلمه یا عبارتی است که می توانید

use.

از آن استفاده کنید.

But Mr. Right is talking about, uh, the, the man that's right for me as a woman.

اما آقای راست در مورد مردی صحبت می کند که برای من به عنوان یک زن مناسب است.

So, I'm out looking for Mr. Right.

بنابراین، من به دنبال آقای راست هستم.

Maybe I go out on dates with a couple of different men.

شاید با چند مرد مختلف سر قرار قرار بگذارم .

Uh, and then I find one that I really like and, ah!

اوه، و بعد یکی را پیدا کردم که واقعاً دوستش دارم و، آه!

That's Mr. Right.

این آقای درست است.

That's the, that's the good man for me.

این مرد خوب برای من است.

So, the one that maybe he's funny, and does other things, and he's, you know, the way

بنابراین، کسی که شاید بامزه است، و کارهای دیگری انجام می دهد، و می دانید، آنطوری است

I want him to look or something like that.

که من می خواهم یا چیزی شبیه به آن.

Mr. Right.

آقای راست.

So, women will often be waiting for Mr. Right.

بنابراین، زنان اغلب منتظر آقای راست خواهند بود.

And maybe until he arrives, they date other people.

و شاید تا زمانی که او بیاید، با افراد دیگر قرار می گذارند .

Next, you got a stay-at-home mom or a stay-at-home dad, which is, uh, uh, becoming increasingly

بعد، شما یک مادر خانه نشین یا یک پدر خانه نشین دارید، که اوه، اوه، به طور فزاینده ای

common.

رایج می شود.

I am at home.

من در خانه هستم.

I'm not a stay-at-home dad, uh, because my wife is at home as well.

من پدر خانه نشین نیستم، اوه، چون همسرم هم در خانه است.

But this just means to be at home taking care of the children.

اما این فقط به معنای حضور در خانه و مراقبت از کودکان است.

Next, you’ll also hear to settle down.

بعد، شما همچنین می شنوید که ساکن شوید.

And the opposite is to see what's out there.

و برعکس این است که ببینیم چه چیزی آنجاست.

So, when you're talking about settling down, this is another great phrasal verb, a way

بنابراین، وقتی در مورد آرام شدن صحبت می کنید، این یک فعل عبارتی عالی دیگر است،

of talking about getting married.

راهی برای صحبت در مورد ازدواج.

So, we say, well, it's time for me to settle down.

بنابراین، ما می گوییم، خوب، وقت آن است که من آرام بگیرم .

I'm, you know, 40 years old.

من، می دانید، 40 ساله هستم.

I have a good job and I'm looking for now a wife, and I want to have kids and that kind

من شغل خوبی دارم و الان دنبال همسر می گردم و می خواهم بچه داشته باشم و از این

of thing.

جور چیزها.

So, it's time for me to settle ra, settle down.

بنابراین، وقت آن است که من را حل کنم، آرام بگیرم .

Or, I’m, you know, seeing what my options are.

یا، می‌دانید، می‌بینم گزینه‌های من چیست .

Or, I'm, you know, still playing the field.

یا، می دانید، من هنوز در زمین بازی هستم.

These are, again, euphemisms where you're talking about still going out and, you know,

اینها، دوباره، تعبیرهایی هستند که شما در مورد آن صحبت می کنید که هنوز بیرون می روید و می دانید،

trying to meet people and date people and see what your options are.

سعی می کنید با مردم ملاقات کنید و با آنها قرار ملاقات بگذارید و ببینید چه گزینه هایی دارید.

Keep your options open.

گزینه های خود را باز نگه دارید

Next, to seal the deal.

بعد، برای مهر و موم معامله.

To seal the deal.

برای بستن قرارداد.

This is another euphemism where you're talking about having sex, or some kind of connection

این تعبیر دیگری است که در آن شما در مورد داشتن رابطه جنسی صحبت می کنید، یا نوعی ارتباط

where maybe you kiss someone or did something.

که ممکن است کسی را ببوسید یا کاری انجام دهید.

Uh, but this is just coming from an idea of having a deal where maybe you have a contract

اوه، اما این فقط ناشی از ایده داشتن یک معامله است که در آن ممکن است

with a different company or something, uh, and you write down, you sign what that is.

با یک شرکت دیگر یا چیزی دیگر قرارداد داشته باشید، اوه، و یادداشت کنید، آن را امضا کنید.

You put your seal on that.

شما مهر خود را بر آن بگذارید.

So, to seal the deal, to make sure it's, uh, like, a strong physical thing.

بنابراین، برای امضای قرارداد، برای اطمینان از اینکه، اوه ، یک چیز فیزیکی قوی است.

But then we use that, uh, in a euphemistic way.

اما پس از آن، ما از آن به روشی خوشایند استفاده می کنیم.

So, as a euphemism talking about, well, like, I went out with this girl last night.

بنابراین، به عنوان یک تعبیر در مورد صحبت کردن، خوب، مثل اینکه من دیشب با این دختر بیرون رفتم.

And I, I come back and meet my friend for breakfast, and he says, “Hey man, did you

و من برمی گردم و برای صبحانه با دوستم ملاقات می کنم و او می گوید: "هی مرد،

seal the deal last night?”

دیشب قرارداد را امضا کردی؟"

And I say, “Oh, well, I don't kiss and tell.”

و من می گویم: "اوه، خوب، من نمی بوسم و نمی گویم."

I don't kiss and tell.

نمی بوسم و نمی گویم.

That's another great phrase you can use when you want to, like, not tell other people what

این عبارت عالی دیگری است که می‌توانید وقتی می‌خواهید از آن استفاده کنید، مثلاً به دیگران نگویید

you did with someone.

با کسی چه کردید.

Like, maybe you went out on a date, but I don't kiss and tell.

مثلا شاید تو قرار گذاشتی بیرون ولی من نمیبوسم و نمیگم.

I don't kiss and tell.

نمی بوسم و نمی گویم.

But, seal the deal just means to, to physically connect or do something in that way.

اما، مهر و موم کردن معامله فقط به معنای برقراری ارتباط فیزیکی یا انجام کاری در آن راه است.

Next, you'll hear Carly talking about bonus points.

در مرحله بعد، صحبت کارلی در مورد امتیازات جایزه را خواهید شنید .

And now, points, uh, talking about that for people.

و در حال حاضر، اوه، صحبت کردن در مورد آن برای مردم.

It's almost like we do keep a mental score of people when we're out dating or even, you

تقریباً مثل این است که وقتی در خارج از خانه قرار می‌گیریم یا حتی اگر از یک برنامه دوستیابی استفاده می‌کنید، نمره ذهنی افراد را حفظ می‌کنیم

know, if you're using a dating app.

.

And you're, like, okay, this person gets ten points because, you know, they're an athlete.

و شما، خوب، این شخص ده امتیاز می گیرد، زیرا، می دانید، او یک ورزشکار است.

And so, they're very strong.

و بنابراین، آنها بسیار قوی هستند.

Maybe they get another ten points because, uh, they're a very smart person, they went

شاید ده امتیاز دیگر هم بگیرند چون اوه، آنها آدم بسیار باهوشی هستند، آنها

to a good college.

به یک دانشگاه خوب رفتند.

Uh, but they lose 20 points because they went to jail for doing something.

اوه، اما آنها 20 امتیاز از دست می دهند چون به خاطر انجام کاری به زندان رفتند.

So, we, we talk about having different points for, uh, for people in this way.

بنابراین، ما در مورد داشتن نقاط مختلف برای افراد به این روش صحبت می کنیم.

And so, Carly was saying, “Well, that guy gets bonus points because he, uh, like, you

و بنابراین، کارلی می‌گفت: «خب، آن پسر امتیاز جایزه می‌گیرد چون او، اوه،

know, went out and, like, took care of my family,” or does something like this.

می‌دانی، بیرون رفته و از خانواده‌ام مراقبت می‌کند» یا کاری شبیه این انجام می‌دهد.

So, you can, like, kind of over time in a relationship, you can change your own point

بنابراین، شما می توانید به مرور زمان در یک رابطه، سطح امتیاز خود را

level, uh, for the other person.

برای طرف مقابل تغییر دهید.

So, they're, they're thinking about you in a certain way.

بنابراین، آنها به نوعی به شما فکر می کنند.

If you do something nice for them, you kind of increase your point level for that.

اگر کار خوبی برای آنها انجام دهید، به نوعی سطح امتیاز خود را برای آن افزایش می دهید.

So, Carly was saying bonus points for, you know, my mom liking a guy.

بنابراین، کارلی داشت امتیازهای جایزه می‌گفت ، می‌دانی که مادرم از پسری خوشش می‌آید.

And finally, a few more things.

و در آخر چند مورد دیگر.

We've got sleazy.

ما شلخته ایم

So, sleazy just meaning, like, a guy walks up to you and he says, “Hey, we should go

بنابراین، شلخته فقط به این معنی است که یک پسر به سمت شما می آید و او می گوید: "هی، ما باید

back to my house and have sex right now.”

همین الان به خانه من برگردیم و رابطه جنسی داشته باشیم."

And you say, “Eww.

و شما می گویید: "اوو.

Like, I don't want to do that.”

مثلاً من نمی‌خواهم این کار را انجام دهم.»

That doesn't sound like you're, I don't know, I'm not attracted to you.

این به نظر نمی رسد که شما هستید، نمی دانم، من جذب شما نمی شوم.

And that was a really horrible way to begin the conversation.

و این یک راه واقعا وحشتناک برای شروع گفتگو بود.

That's just sleazy.

این فقط شلخته است.

Sleazy.

شلخته.

And it's not something you like.

و این چیزی نیست که شما دوست داشته باشید.

Uh, another expression is to hit it and quit it.

اوه، یک عبارت دیگر این است که به آن ضربه بزنید و آن را ترک کنید.

Now, listen carefully, I'll pronounce it so you can understand.

حالا با دقت گوش کن، من آن را تلفظ می کنم تا بفهمی.

Hit it and quit it.

بزن و ولش کن

But we're pronouncing it quickly as hidit and quidit.

اما ما آن را به سرعت به عنوان hidit و quidit تلفظ می کنیم.

Hidit and quidit.

Hidit و quidit.

Hidit and quidit.

Hidit و quidit.

It's almost like hidid en quidit.

تقریباً مانند hidid en quidit است.

Hidid en quidit, hit it and quit it.

Hidid en quidit، آن را بزنید و آن را ترک کنید.

So, hit it, again, this is a euphemism for having sex.

بنابراین، آن را بزن، دوباره، این یک تعبیر برای داشتن رابطه جنسی است.

Again, we've got lots of these.

باز هم، ما تعداد زیادی از اینها را داریم.

So, to hit something and then to quit means, like, to leave.

بنابراین، ضربه زدن به چیزی و سپس ترک کردن به معنای ترک کردن است.

So, it's like a one-night stand, where a guy sleeps with a girl and then they don't do

بنابراین، مانند یک شب است که یک پسر با یک دختر می خوابد و بعد

anything more for whatever reason.

به هر دلیلی کاری انجام نمی دهد.

But, uh, yeah, like, he hit it and quit it.

اما، اوه، بله، او آن را زد و آن را رها کرد.

So, it's a very kind of, like, sad thing.

بنابراین، این یک چیز بسیار غم انگیز است.

Or, you know, if both people were interested in that, that's great.

یا، می دانید، اگر هر دو نفر به آن علاقه داشتند، عالی است.

But, uh, this is more how people can describe it in that way.

اما، اوه، این بیشتر چگونه مردم می توانند آن را به این شکل توصیف کنند.

Now finally, we'll just cover some of the biological terms that were used in the conversation

در نهایت، ما فقط به برخی از اصطلاحات بیولوژیکی که در مکالمه استفاده

as well.

می شد نیز می پردازیم.

Again, they'll be euphemisms for these kinds of things.

باز هم، آنها اصطلاحاتی برای این نوع چیزها خواهند بود.

The first one is a period.

اولی یک دوره است.

So, period, uh, this is kind of the everyday conversational term, the most commonly used

بنابراین، پریود، اوه، این نوعی اصطلاح محاوره ای روزمره است، رایج ترین عبارت مورد استفاده

expression, uh, for a, a woman's monthly menstrual cycle.

، اوه، برای چرخه قاعدگی ماهانه یک زن .

So, you have, you know, like, like, blood and things that come out.

بنابراین، شما می دانید، مانند، مانند، خون و چیزهایی که بیرون می آیند.

I don't need to go specifically into that.

نیازی نیست به طور خاص وارد این موضوع شوم.

But, anyway, to saying, to say you have your period.

اما، به هر حال، گفتن، گفتن پریود شده است.

Um, it's kind of like, like a period, like a period of time.

اوم، یک جورهایی مثل یک دوره، مثل یک دوره زمانی است.

So, like, it's my period or you would say or hear women say, “I'm on my period right

بنابراین، مثلاً قاعدگی من است یا می‌گویید یا می‌شنوید که زنان می‌گویند: "من الان پریود هستم

now.”

."

So, that's a very common expression for that.

بنابراین، این یک عبارت بسیار رایج برای آن است.

Um, there are other ways of describing it, but really this is the most common one.

ام، راه های دیگری برای توصیف آن وجود دارد، اما واقعا این رایج ترین است.

And so if you're using that, like, if you were a woman and talking to your girlfriends

و بنابراین اگر از آن استفاده می‌کنید، مثلاً اگر یک زن بودید و با دوست دخترتان صحبت می‌کردید

and say, “Yeah, I'm not feeling very good right now.

، بگویید: «آره، الان خیلی حالم خوب نیست.

Like, I'm, like, I'm on my period.”

مثل اینکه، من دارم، مثل اینکه پریود هستم.»

You can also say, or you will hear people talking about, it's my time of the month.

شما همچنین می توانید بگویید، یا می شنوید که مردم در مورد آن صحبت می کنند، زمان من است.

It's my time of the month, or it's her time of the month.

زمان ماه من است یا زمان ماه اوست .

And this just means, again, it's a euphemism for talking about a period.

و این فقط به این معنی است که دوباره، این یک تعبیر برای صحبت در مورد یک دوره است.

So, women have a monthly cycle, uh, where they're, you know, like, more likely to get

بنابراین، زنان یک چرخه ماهانه دارند، اوه، جایی که هستند، می دانید، بیشتر احتمال دارد

pregnant.

باردار شوند.

And then, you know, they release a new egg.

و سپس، می دانید، آنها یک تخمک جدید آزاد می کنند.

And again, I don't need to talk about the biology of it, but it's more about the expressions

و باز هم، لازم نیست در مورد زیست شناسی آن صحبت کنم، بلکه بیشتر در مورد عباراتی است

that people use.

که مردم استفاده می کنند.

But very common ones are to be on your period, or to have your period, uh, or having your

اما موارد بسیار رایج این است که در پریود بودن، یا پریود شدن، آه، یا داشتن

time of the month.

زمان در ماه است.

You'll also hear me talking about a gestation period.

شما همچنین می شنوید که من در مورد یک دوره بارداری صحبت می کنم .

And this just refers to how long a baby is growing, uh, inside of a woman.

و این فقط به مدت زمان رشد یک نوزاد در داخل یک زن اشاره دارد.

So, for humans, it's nine months.

بنابراین، برای انسان، نه ماه است.

For elephants, it's, I don’t know two years or something like that.

برای فیل ها، من دو سال یا چیزی شبیه آن را نمی دانم.

I don't remember how long it is, but it takes a long time I think.

یادم نیست چقدر است، اما فکر می کنم زمان زیادی می برد.

Uh, but anyway, that's the gestation, the gestation period.

اوه، اما به هر حال، این دوران بارداری است، دوران بارداری.

Uh, but even from this idea of the physical, like, uh, like, having a baby, being pregnant,

اوه، اما حتی از این ایده فیزیکی، مانند، آه، مانند، بچه دار شدن، باردار بودن،

the gestation period of that.

دوره بارداری آن.

Uh, we also talk about that, like, the incubation period or the gestation period, uh, for, like,

اوه، ما همچنین در مورد آن صحبت می کنیم، مانند دوره نهفتگی یا دوره بارداری، اوه، برای، مانند

building a, a company or something like that.

، ساختن یک شرکت یا چیزی شبیه به آن.

So, maybe a company would have a division that's building some new product, and there's

بنابراین، ممکن است یک شرکت یک بخش داشته باشد که در حال ساخت محصول جدید است، و

a gestation period where they're thinking about it.

یک دوره بارداری وجود دارد که آنها در مورد آن فکر می کنند.

They're figuring out what that is.

آنها در حال کشف کردن آن هستند.

Like, they're incubating an idea.

مانند، آنها در حال پرورش یک ایده هستند.

Uh, that same kind of thing, but it's just before something is released or born or given

اوه، همین نوع چیزها، اما درست قبل از اینکه چیزی منتشر شود، متولد شود یا

to the market.

به بازار عرضه شود.

Uh, it's taking some time to grow internally.

اوه، رشد داخلی کمی طول می کشد.

Next, we have contraceptive.

بعد، ما پیشگیری از بارداری داریم.

A contraceptive.

یک داروی ضد بارداری

Now, a contraceptive is something that inhibits a woman becoming pregnant.

در حال حاضر، یک ضد بارداری چیزی است که مانع باردار شدن یک زن می شود.

Uh, so, really, for men, this could be just wearing a condom.

اوه، واقعاً، برای مردان، این می تواند فقط پوشیدن کاندوم باشد.

Really that’s about all you can do, uh, unless you're getting, like, an actual operation

واقعاً این تقریباً تمام کاری است که می توانید انجام دهید، مگر اینکه در حال انجام یک عمل جراحی واقعی باشید

where, um, like, you're getting a, a vasectomy.

که در آن، اوم، مانند، وازکتومی انجام می دهید.

So, you won't hear this.

بنابراین، شما این را نخواهید شنید.

Like, I don't go into detail about this in the conversation.

مثلاً در گفتگو به جزئیات این موضوع نمی پردازم.

I just thought maybe you would be interested in that.

من فقط فکر کردم شاید شما به آن علاقه مند شوید.

But that's the operation where you're getting your tubes tied.

اما این همان عملیاتی است که در آن لوله های خود را می بندید.

And so, you actually can't, uh, produce any children anymore.

و بنابراین، در واقع دیگر نمی‌توانید فرزندی تولید کنید .

Actually, some people maybe it, it heels or something.

در واقع، برخی از مردم شاید آن را، آن را پاشنه یا چیزی.

Uh, but typically when you get your tubes tied, then you're, it’s, you’re unable

اوه، اما معمولاً وقتی لوله‌های خود را می‌بندید، دیگر

to have, uh, make, pro, produce children anymore.

نمی‌توانید بچه‌هایی داشته باشید.

But you can still have sex.

اما هنوز هم می توانید رابطه جنسی داشته باشید.

So, this is why people would do it, uh, because men don't want to wear a condom, you know.

بنابراین، به همین دلیل است که مردم این کار را انجام می دهند، اوه، چون مردها نمی خواهند از کاندوم استفاده کنند.

Uh, but, uh, like, for women, there are lots of different things you can do, and I won't

اوه، اما، اوه، برای زنان، کارهای مختلف زیادی می توانید انجام دهید، و من

go into all these.

به همه اینها نمی پردازم.

But again, contraceptive is just, um, uh, talking about either you're blocking something

اما باز هم، پیشگیری از بارداری فقط، اوم، اوه، صحبت کردن در مورد این است که یا دارید چیزی را از نظر فیزیکی مسدود می کنید

physically or doing something like taking, uh, what women just call the pill.

یا کاری مانند مصرف، آه، چیزی که زنان فقط به آن قرص می گویند.

So, women say I'm on the pill, and this is just talking about, you know, they're taking

بنابراین، زنان می گویند که من قرص مصرف می کنم، و این فقط در مورد صحبت کردن است، می دانید، آنها

their pill every day.

هر روز قرص خود را مصرف می کنند.

So it's, it’s stopping them, uh, from being able to get pregnant.

بنابراین، این باعث می شود که آنها نتوانند باردار شوند.

Again, so they can, you know, still not use a condom and enjoy sex.

باز هم، بنابراین آنها می توانند، می دانید، هنوز از کاندوم استفاده نکنند و از رابطه جنسی لذت ببرند.

Next, you’ll also hear us talking about young children, and then you can have adoptive

در مرحله بعد، صحبت های ما در مورد کودکان خردسال را نیز خواهید شنید و سپس می توانید

children or foster children.

فرزندخوانده یا فرزندخوانده داشته باشید.

Uh, typically when, uh, like, a regular family will go to, like, an orphanage or they will

اوه، معمولاً وقتی یک خانواده معمولی به یک یتیم خانه می‌روند یا

just go to the hospital and adopt a baby from some other family.

فقط به بیمارستان می‌روند و یک بچه از خانواده دیگری را به فرزندی قبول می‌کنند .

Uh, this is just having a child that is not yours or your, of your blood.

اوه، این فقط داشتن فرزندی است که مال شما یا شما نیست، از خون شماست.

And so, you're raising that child, or you could have a foster child.

و بنابراین، شما آن کودک را بزرگ می کنید، یا می توانید یک فرزند خوانده داشته باشید.

And typically, a foster child, it, it's like, um, like a child that isn't directly given

و به طور معمول، یک فرزند خوانده ، مثل بچه‌ای است که

to someone else at birth.

در بدو تولد مستقیماً به شخص دیگری داده نمی‌شود.

So, maybe they go into an orphanage.

بنابراین، شاید آنها به یک یتیم خانه بروند.

This is a, a house or a place where, uh, a lot of children who don't have parents are.

این یک خانه یا مکانی است که بسیاری از کودکانی که پدر و مادر ندارند در آنجا هستند.

So, they're being raised in that.

بنابراین، آنها در آن پرورش می یابند.

Um, and so, they would go through maybe a foster parent.

اوم، و بنابراین، آنها احتمالاً از طریق یک والد خوانده می‌گذرند.

So, this is a similar thing of being adopted, but maybe it's not you’re like adopting

بنابراین، این چیزی شبیه به فرزندخواندگی است، اما شاید برای مادام‌العمر مانند فرزندخواندگی نیست

that child, you know, for, for life.

.

So, you might, like, kind of take care of that child for a while, uh, and then put them

بنابراین، ممکن است برای مدتی از آن کودک مراقبت کنید، و سپس او را

on a, you know, maybe do something else or give them to a different family.

بر تن کنید، شاید کار دیگری انجام دهید یا آنها را به خانواده دیگری بدهید.

Uh, or they just get older and then they begin to take care of themselves.

اوه، یا فقط بزرگتر می شوند و بعد شروع به مراقبت از خود می کنند.

And finally, this isn't exactly a biological term, but I talked about a young buck.

و در نهایت، این دقیقا یک اصطلاح بیولوژیکی نیست، اما من در مورد یک دلار جوان صحبت کردم.

Now, this is a term for young men.

حالا این یک اصطلاح برای مردان جوان است.

Uh, and I was saying, “Well, I'm not a young buck anymore,” you know, a young man.

اوه، و من می‌گفتم: «خب، من دیگر جوانی نیستم»، می‌دانی، یک مرد جوان.

This is like, you know, like, 18 to 20, I don't know, 9 or something like that.

این مانند، می دانید، مانند، 18 تا 20، نمی دانم، 9 یا چیزی شبیه به آن است.

So, younger men that are maybe not married yet and they're going out and, you know, still

بنابراین، مردان جوان‌تری که شاید هنوز ازدواج نکرده‌اند و می‌روند بیرون و، می‌دانید، هنوز

playing the field in the dating scene, other things like that.

در صحنه دوستیابی بازی می‌کنند، چیزهای دیگری از این قبیل.

But they're not married, and they're going out and just younger and, uh, doing things

اما آنها ازدواج نکرده‌اند و دارند بیرون می‌روند و جوان‌تر هستند و کارهایی

like this.

از این دست انجام می‌دهند.

But typically, older men are describing younger men in that way.

اما معمولاً مردان مسن‌تر مردان جوان‌تر را به این شکل توصیف می‌کنند.

A young buck, just like a young deer, uh, compared to an older deer.

یک جفتک جوان، درست مثل یک آهوی جوان، اوه، در مقایسه با یک آهوی مسن تر.

Well, that's it for this lesson.

خوب، برای این درس تمام شد.

I hope you have enjoyed going back and reviewing this.

امیدوارم از بازگشت و بررسی این مطلب لذت برده باشید .

Uh, and again, do go back.

اوه، و دوباره، به عقب برگرد.

Uh, listen to things again.

اوه، دوباره به چیزها گوش کن

Remember to go back and practice speaking with me.

به یاد داشته باشید که به عقب برگردید و صحبت کردن با من را تمرین کنید.

Watch how I speak.

مراقب حرف زدنم باش

Remember, I don't, I don't have a script for these lessons.

یادت باشد، من ندارم، من فیلمنامه ای برای این درس ها ندارم.

So, I'm just thinking about what I want to say as I say it.

بنابراین، من فقط به آنچه که می خواهم بگویم فکر می کنم.

But I'm still able to communicate fluently and automatically.

اما هنوز هم می توانم روان و خودکار ارتباط برقرار کنم .

And really this is something you can develop.

و واقعاً این چیزی است که می توانید توسعه دهید.

You can watch as I do this.

شما می توانید در حالی که من این کار را انجام می دهم تماشا کنید.

Sometimes I'm even thinking about something I want to say, uh, but then maybe I have to

حتی گاهی به چیزی فکر می‌کنم که می‌خواهم بگویم، اما شاید باید نظرم را

change my mind, or I have to think about it in a different way.

تغییر دهم، یا باید جور دیگری درباره آن فکر کنم.

But you develop a better sense for this if you actually go back and repeat to try to

اما اگر واقعاً به عقب برگردید و دوباره سعی کنید

speak with me or speak right after me.

با من صحبت کنید یا بلافاصله بعد از من صحبت کنید، احساس بهتری برای این موضوع ایجاد می کنید.

Uh, and this will help you get fluent faster.

اوه، و این به شما کمک می کند تا سریعتر مسلط شوید.

So, go back and review this, and I'll see you in the Master Class Conversation coming

بنابراین، به عقب برگردید و این را مرور کنید، و من شما را در مکالمه کلاس استادی که در آینده برگزار می

up next.

شود، می بینم.

Bye bye.

خداحافظ.