We have reached 1 MILLION SUBSCRIBERS 🎈 'partytime' 🎆 CELEBRATION - (EDITED)

Mr. Steve is here.

آقای استیو اینجاست.

Oh, my goodness, Mr. Steve.

خدای من، آقای استیو.

And you might have to squeeze over slightly

و ممکن است مجبور شوید کمی روی آن فشار بیاورید

because we're only on a very small part of the camera.

زیرا ما فقط روی قسمت بسیار کوچکی از دوربین هستیم.

It's okay to come across.

اشکالی ندارد

You guys. Yes. Hello, everyone.

شما بچه ها آره. سلام به همه

Mr. Steve is here.

آقای استیو اینجاست.

We are now just two subscribers away

ما در حال حاضر فقط دو مشترک با

two subscribers away from 1 million.

دو مشترک از 1 میلیون فاصله داریم.

Fingers crossed this time.

این بار انگشتان روی هم قرار گرفتند.

So do you have Mr. Steve?

پس آقای استیو را دارید؟

Oh, we are one away.

اوه، ما یک فاصله داریم.

Oh, my God.

اوه خدای من.

My goodness. It's getting exciting.

خدای من. داره هیجان انگیز میشه

We are now on 999, nine, nine, nine.

ما الان روی 999، نه، نه، نه هستیم.

So I'm glad you came in, Steve, at this moment.

پس خوشحالم که در این لحظه وارد شدی، استیو.

Well, I went upstairs and I saw it counting it very, very quickly.

خب من رفتم بالا دیدم داره خیلی خیلی سریع شمرد.

Oh, it's it's.

اوه، همین است.

It's gone down again.

دوباره پایین رفت

Oh, this is so frustrating.

اوه، این خیلی خسته کننده است.

Can I just say, over the past two days, I've actually developed stomach ulcers from this

فقط می‌توانم بگویم، در دو روز گذشته، من واقعاً به زخم معده مبتلا شده‌ام.

We know what's going on.

ما می‌دانیم چه خبر است.

We know it's all YouTube's fault.

ما می دانیم که همه اینها تقصیر YouTube است.

Yes, it's all YouTube. We're blaming YouTube. Yes.

بله، این همه یوتیوب است. ما یوتیوب را سرزنش می کنیم. آره.

It's very strange.

خیلی عجیب است.

I've got you here, but also a little photograph of you as well.

من شما را اینجا دارم، اما همچنین یک عکس کوچک از شما.

It's very confusing.

خیلی گیج کننده است.

You can take that down now. I'm here.

اکنون می توانید آن را حذف کنید. من اینجا هستم.

Yes, baby.

بله عزیزم

Oh, it's come back up again.

اوه، دوباره برگشت.

999999 again at eight Home EC.

999999 دوباره در هشت خانه EC.

Hello, everyone.

سلام به همه

And again, people can see your lovely face has gone down again.

و دوباره مردم می توانند ببینند که چهره دوست داشتنی شما دوباره از بین رفته است.

Let's look.

بیایید نگاه کنیم.

If there's someone out there doing this on purpose, I'm going to come back up again.

اگر کسی باشد که از عمد این کار را انجام دهد، من دوباره برمی گردم.

Oh, it's going to come back up again.

اوه، دوباره برمی گردد.

I think someone is doing this on purpose.

فکر می کنم یکی از عمد این کار را می کند.

If you look, I have a certain set of special skills, and I will find you.

اگر نگاه کنید، من یک سری مهارت های خاص دارم و شما را پیدا خواهم کرد.

I will. Thank you.

من خواهم. متشکرم.

Oh, it's a million. It's a million.

اوه، یک میلیون است. یک میلیون است.

Way there.

راه اونجا

It's gone.

آن رفته.

It's gone to a million. It's gone to a million.

به یک میلیون رفته است. به یک میلیون رفته است.

It's a million.

یک میلیون است.

It's a million. I keep saying it

یک میلیون است. من مدام می گویم

It's 1 million subscribers.

که 1 میلیون مشترک است.

Now, just a moment. Let me just make sure this is right.

حالا فقط یک لحظه بگذارید فقط مطمئن شوم که این درست است.

It's got to be right.

باید درست باشه

Surely I've got the champagne ready.

حتما شامپاین را آماده کرده ام.

Any minute now, I shall pop the cork and pour it.

حالا هر لحظه، چوب پنبه را می پاشم و می ریزم.

No, it's gone down again.

نه، دوباره پایین آمد.

We had it for a few brief seconds.

ما آن را برای چند ثانیه کوتاه داشتیم.

Mr. Duncan had reached a million, and now

آقای دانکن به یک میلیون رسیده بود و حالا

it's gone down to

به آن رسیده

that. Never mind.

است. بیخیال.

This is what it's like in YouTube world.

در دنیای یوتیوب اینگونه است.

It's very frustrating,

این بسیار ناامید کننده است،

and we've had plenty of frustrations over the last few days, as I've seen Mr.

و ما در چند روز گذشته با ناامیدی های زیادی روبرو بوده ایم ، زیرا من دیده ام که آقای

Duncan go high and then low again.

دانکن دوباره بالا رفته و سپس پایین آمده است.

Just when you think. But he did get there.

درست زمانی که فکر می کنید. اما او به آنجا رسید.

It did go to a million.

به یک میلیون رسید.

They did get there very briefly.

آنها خیلی کوتاه به آنجا رسیدند.

I think that counts.

من فکر می کنم که به حساب می آید.

People people are saying congratulations, but it's gone back down.

مردم به مردم تبریک می گویند، اما دوباره کاهش یافته است.

No, it has to be at least 1 million. And to

خیر، حداقل باید 1 میلیون باشد. و

come back up again, we celebrate again.

برای بازگشت دوباره، دوباره جشن می گیریم.

A million, everyone. Another million.

یک میلیون، همه. یک میلیون دیگر

Million. We're on a million again.

میلیون. ما دوباره روی یک میلیون هستیم.

We've done it again.

ما دوباره آن را انجام دادیم.

We're on a million subscribers. Every one.

ما یک میلیون مشترک داریم. هر کس.

A million twice in the last minute.

یک میلیون دو بار در آخرین لحظه.

A million. A million.

یک میلیون. یک میلیون.

Shall we have the fireworks?

آتش بازی داشته باشیم؟

Let's have the fireworks.

بیا آتش بازی کنیم

Please don't go down again.

لطفا دیگه پایین نرو

We've made it Take a screenshot.

ما آن را ساخته ایم که یک اسکرین شات بگیرید.

It says Tomek. Oh, yeah. Take a screenshot.

می گوید Tomek. اوه، آره اسکرین شات بگیرید

Yes. Thank you.

آره. متشکرم.

We've got it now. Yes, that's it.

ما آن را در حال حاضر. آره همینه.

That would have been.

که می شد.

That would have been.

که می شد.

Yes, 1,000,002 and then two.

بله، 1,000,002 و سپس دو.

Right?

درست؟

Oh, 1,000,001.

اوه، 1,000,001.

Can you please make up your bloody mind?

میشه لطفا تصمیم خونینت رو بگیری؟

All you're going to subscribe to is a note.

تنها چیزی که قرار است در آن مشترک شوید یک یادداشت است.

This might be the stupidest thing I've ever done in my life.

این شاید احمقانه ترین کاری باشد که در زندگی ام انجام داده ام.

Oh, no.

1,000,003.

وای نه.

1,000,003.

Now it's.

در حال حاضر آن است.

We're on to the towards the second millionaire. Mr.

ما به سمت میلیونر دوم می رویم. آقای

Duncan is going to stay on here and tie it until we get to.

دانکن قرار است اینجا بماند و آن را ببندد تا ما به آنجا برسیم.

We get to 2 million. 2 million. So I hope your patient

به 2 میلیون میرسیم. 2 میلیون. بنابراین امیدوارم بیمار شما

oh, 1,000,004.

1,000,004 باشد.

Now, I think it's safe to say that we have done it, Mr.

حالا، فکر می‌کنم می‌توان گفت که ما این کار را انجام داده‌ایم، آقای

Duncan, through.

We have done it.

دانکن.

ما انجامش داده ایم.

We have hit 1 million subscribers congratulations.

ما به 1 میلیون مشترک رسیده ایم تبریک می گوییم.

Baby, baby,

عزیزم، عزیزم،

baby, baby, baby, baby, baby, baby, baby, baby, baby.

عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم.

We've done it.

ما آن را انجام داده ایم.

We've done it.

ما آن را انجام داده ایم.

We are there, everyone.

ما آنجا هستیم، همه.

We have made it all the way to 1 million subscribers.

ما آن را به 1 میلیون مشترک رساندیم.

We have done it. Mr.

ما انجامش داده ایم. آقای

Steve is now bringing this champagne and. Wow.

استیو حالا این شامپاین را می آورد و. وای.

Oh, my goodness.

اوه خدای من.

I can't believe it.

من نمی توانم آن را باور کنم.

Here we are. 1 million subscribers.

اینجا هستیم. 1 میلیون مشترک.

How do I feel?

چه احساسی دارم؟

Do I feel different?

آیا احساس متفاوتی دارم؟

Do I feel better?

آیا احساس بهتری دارم؟

And then

و سپس

beep, beep, beep, beep.

بوق، بیپ، بیپ، بیپ.

We've done it again.

ما دوباره آن را انجام دادیم.

Yes. I couldn't resist doing it again.

آره. من نمی توانستم مقاومت کنم که دوباره آن را انجام دهم.

Oh, we've done it.

اوه، ما آن را انجام دادیم.

Mr. Steve here.

آقای استیو اینجاست.

What have I got here? We've done it.

من اینجا چی دارم؟ ما آن را انجام داده ایم.

We have champagne, Mr.

ما شامپاین داریم آقای

Duncan. We've reached 1 million subscribers.

دانکن. ما به 1 میلیون مشترک رسیده ایم.

It's only taken 15 and a half years

فقط 15 سال و نیم طول کشیده است،

so let's stand back a bit.

پس بیایید کمی عقب بمانیم.

Let's

بیایید به این

look at this.

Well, by doing this, first of all, first of all, look.

نگاه کنیم.

خوب، با این کار، اول از همه، اول از همه، نگاه کنید.

Look at the quality of this champagne.

به کیفیت این شامپاین نگاه کنید.

Well, I don't know if it is quality or not.

خوب نمیدونم کیفیتش هست یا نه

It is Andre Rosa.

آندره روزا است.

I don't think it's anything special, Mr. Duncan.

من فکر نمی کنم چیز خاصی باشد، آقای دانکن.

No, it was free. I haven't paid for this.

نه رایگان بود من برای این پول پرداخت نکرده ام

No, I did explain the story of this, so don't say too much, because you might spoil my lovely story.

نه، من داستان این را توضیح دادم، پس زیاد نگویید ، زیرا ممکن است داستان دوست داشتنی من را خراب کنید.

So here it is.

پس اینجاست.

It's been in the refrigerator.

توی یخچال بوده

For the past 15 and a half years.

در 15 سال و نیم گذشته.

Waiting patiently.

صبورانه منتظر

Root beer says no, and it is not root beer.

ماءالشعیر ریشه می گوید نه، و آبجو ریشه نیست.

I dare you.

من به شما جرات می کنم.

How very dare you? Yes.

چقدر جرات داری آره.

We will pour everyone a glass of champagne because it's everyone

ما برای همه یک لیوان شامپاین می ریزیم زیرا همه کسانی

that's watching that's got you to a million viewers yes, of course.

که تماشا می کنند شما را به میلیون ها بیننده رساندند، بله، البته.

I wouldn't be able to do this without you following me on YouTube for all of these years.

من نمی‌توانم این کار را انجام دهم، مگر اینکه شما در تمام این سال‌ها مرا در YouTube دنبال کنید.

So thank you very much.

خوب، خیلی ممنون.

I'm supposed to be working, but this is worth skiving for. Yes.

من قرار است کار کنم، اما این ارزش اسکی کردن را دارد. آره.

Well, give it to me. Right.

خوب به من بده درست.

They might sack you, but does it matter?

ممکن است شما را اخراج کنند، اما آیا این مهم است؟

Does it matter that Mr.

آیا این مهم است که آقای

Steve is is willing to be sacked from his job just so he can be here with is?

استیو حاضر است از کارش اخراج شود تا بتواند با او اینجا باشد؟

I might do this by the window, because if it comes and I say it's OK, let's do it here.

من ممکن است این کار را کنار پنجره انجام دهم، چون اگر آمد و بگویم مشکلی نیست، بیایید این کار را اینجا انجام دهیم.

We have got to open the champagne.

ما باید شامپاین را باز کنیم.

Let's go back slightly OK?

کمی به عقب برگردیم خب؟

We're going to open the champagne to make sure I'm in the right place.

شامپاین را باز می کنیم تا مطمئن شویم در جای درستی هستم.

Well, she won't see anything.

خوب، او چیزی نخواهد دید.

Should have a cloth over it.

باید یک پارچه روی آن باشد.

That's all right. That worry about Steve

مشکلی نیست. این نگرانی در مورد استیو

I do a bit of damage

من کمی آسیب

I've never opened champagne before

می زند که قبلاً در زندگی ام شامپاین باز نکرده

in my life.

بودم.

OK, so something in here might be destroyed.

خوب، پس ممکن است چیزی در اینجا از بین برود.

Oh, by the way, it's going back down.

اوه، اتفاقا، داره برمیگرده پایین.

Don't open the champagne just yet.

هنوز شامپاین را باز نکنید.

It's going down. It's going down again

داره پایین میاد قبل از اینکه پایین بیاید دوباره

before it goes down.

پایین می آید.

Mr. Duncan, open it.

آقای دانکن بازش کن

We might have to do this again.

شاید مجبور شویم دوباره این کار را انجام دهیم.

Now, please, quickly.

Can everyone please stop unsubscribing?

حالا لطفا سریع

آیا همه می توانند لطفا لغو اشتراک را متوقف کنند؟

This might take forever.

این ممکن است برای همیشه طول بکشد.

Don't wait till it goes down.

صبر نکن تا پایین بیاد

Mr. Duncan.

آقای دانکن

Quickly.

به سرعت.

OK, I'm going to open the champagne.

باشه، شامپاین رو باز میکنم.

I don't know what's going to happen. I might destroy the studio.

نمی دانم قرار است چه اتفاقی بیفتد. من ممکن است استودیو را نابود کنم.

I don't like loud bangs.

من چتری بلند را دوست ندارم.

Mm hmm. Here we get

مم هوم در اینجا متوجه شدیم که

Mr. Steve doesn't like loud bangs.

آقای استیو صدای چتری بلند را دوست ندارد.

That's not what I've heard.

این چیزی نیست که من شنیده ام.

Oh, oh, oh.

اوه اوه اوه.

I've never opened champagne before.

من قبلا شامپاین باز نکرده بودم.

Oh, my God. That was very scary.

اوه خدای من. این خیلی ترسناک بود

Champagne.

شامپاین.

Come on, Steve. Get the champagne in the glass.

بیا، استیو. شامپاین را در لیوان بیاورید.

There you go, Mr.

Duncan.

شما بروید، آقای

دانکن.

Well deserved.

شایسته است

That's. That's.

Listen, listen to the champagne.

یعنی. یعنی.

گوش کن، به شامپاین گوش کن.

Oh, it's going back down, by the way.

اتفاقاً داره برمیگرده پایین.

Oh, it's gone back down to 1 million that quickly.

اوه، به این سرعت به 1 میلیون کاهش یافت.

Quickly celebrate it.

سریع آن را جشن بگیرید.

Cheers. Congratulations.

به سلامتی. تبریک می گویم.

Cheers.

به سلامتی.

And congratulations, everybody. Watching Mr.

و به همه تبریک می گویم. تماشای آقای

Duncan across the world.

دانکن در سراسر جهان.

Yes. Don't go down to 999.

آره. به 999 نروید.

Let's drink first the hmm.

بیایید اول هوم بنوشیم.

Ooh, that's quite nice.

اوه، این خیلی خوب است.

Oh, my God. This is good.

اوه خدای من. این خوبه.

We're celebrating with all of you. Yes.

ما با همه شما جشن می گیریم آره.

So congratulations to Mr.

بنابراین به آقای

Duncan and also to all of you who have watched Mr.

دانکن و همچنین به همه شما که آقای دانکن را تماشا کرده اید و وفادار مانده اید و سال ها به آقای دانکن نگاه کرده اید تبریک می گویم

Duncan and stayed loyal and watched Mr.

Duncan for many, many years.

.

So cheers to you to all

پس به سلامتی شما برای

all I'm waiting for now is my special reward from YouTube.

همه آنچه که اکنون منتظرش هستم پاداش ویژه من از YouTube است.

And, oh, it's gone back up again.

و اوه، دوباره برگشته است.

Good. We're stabilising. Thank God for that.

خوب ما در حال تثبیت هستیم خدا رو شکر که

You'll have to put the champagne basin back in the bottle.

باید حوض شامپاین را دوباره در بطری قرار دهید.

I don't normally like champagne, but this is quite nice.

من معمولاً شامپاین را دوست ندارم، اما این بسیار خوب است.

I was a bit scared then, cos can I say for a moment

آن موقع کمی ترسیده بودم، زیرا می توانم برای یک لحظه

that I was genuinely scared

بگویم که واقعاً

of that champagne bottle because I could see the cork slowly coming off.

از آن بطری شامپاین می ترسیدم زیرا می توانستم چوب پنبه را به آرامی در حال جدا شدن ببینم.

It was moving. It was moving on its own.

حرکت می کرد. خودش حرکت می کرد.

And then it suddenly went up.

و بعد ناگهان بالا رفت.

Still, we have recorded

با این حال، ما

the Chinook, it just went down to 900, it just went down.

شینوک را ضبط کرده‌ایم، به 900 کاهش پیدا کرد ، تازه پایین آمد.

Then right.

سپس راست.

We've got to put the champagne back in the bottle now.

حالا باید شامپاین را دوباره در بطری بریزیم.

See, I think somebody is playing a track.

ببینید، من فکر می کنم کسی در حال پخش یک آهنگ است.

We're going to put the champagne back in the bottle, a recall kit and then we can do it all over again.

شامپاین را دوباره در بطری قرار می دهیم، یک کیت فراخوان و سپس می توانیم دوباره این کار را انجام دهیم.

It's gone back up again.

دوباره برگشته بالا

Half a million subscribers again. Congratulations

دوباره نیم میلیون مشترک. مبارکت باشه

baby. Be doing this all day long.

عزیزم تمام روز این کار را انجام دهید

Let's come back again.

بیا دوباره برگردیم

Oh, it's gone back down again.

اوه، دوباره برگشت پایین.

It's dropped now to nine, 999999 again.

اکنون دوباره به 9، 999999 کاهش یافته است.

Look, whoever is doing that, I'm going to find you.

ببین هر کی داره این کارو میکنه من میرم پیدات میکنم

I have a very special set of skills, and I will

من مجموعه مهارت های بسیار خاصی دارم و

use those set of skills

از آن مجموعه مهارت ها

to find you, hunt you down, and I will give you a big kick at the bottom.

برای یافتن شما، شکار شما استفاده خواهم کرد و یک ضربه بزرگ به شما خواهم زد.

So when it goes back up to a million, Steve you don't have to shout.

بنابراین وقتی به یک میلیون برمی‌گردد، استیو، لازم نیست فریاد بزنی.

I have got to open another bottle of champagne.

من باید یک بطری شامپاین دیگر باز کنم.

Every time it goes back up to a million, we might have to.

هر بار که به یک میلیون برمی گردد ، ممکن است مجبور شویم.

We're going to be consuming a lot of alcohol today.

امروز قرار است الکل زیادی مصرف کنیم.

Yes, it's going down. Notes dropped again.

بله داره پایین میاد یادداشت ها دوباره حذف شدند.

Still.

هنوز.

It's happened.

اتفاق افتاد.

It's happened.

اتفاق افتاد.

And that's all that counts, Mr. Duncan.

و این تمام چیزی است که اهمیت دارد، آقای دانکن.

And so let's hope it doesn't take 15 years for you to reach 2 million.

و بنابراین بیایید امیدوار باشیم 15 سال طول نکشید تا شما به 2 میلیون برسید.

It might it might take 15 years to reach 1 million again.

ممکن است 15 سال طول بکشد تا دوباره به 1 میلیون برسد.

Let's hope you can do it in.

بیایید امیدوار باشیم که بتوانید آن را در داخل انجام

Let's set a target for five is OK.

دهید. بیایید یک هدف را برای پنج تعیین کنیم خوب است.

It's come back a bit.

کمی برگشته

I've realised that we can't actually be seen.

من متوجه شده ام که ما در واقع نمی توانیم دیده شویم.

There we go. That's better.

ما میرویم آنجا. این بهتر است.

Can you see us now going back up again?

آیا می توانید ما را ببینید که اکنون دوباره به بالا برمی گردیم؟

Yes. You champagne there's the cork.

آره. شما شامپاین اینجا چوب پنبه است.

Where's your champagne, Steve?

شامپاین تو کجاست استیو؟

Steve's lost his champagne.

استیو شامپاینش را گم کرده است.

Come on, Steve, bring your champagne. It's.

بیا، استیو، شامپاین خود را بیاور. این است.

It's 1,000,001 again.

دوباره 1,000,001 است.

We're doing it again.

ما دوباره این کار را انجام می دهیم.

We're up against the 50

I'm going to be pissed

ما با 50 مخالفیم

oh, dear.

عزیزم.

So we've just done 1 million again.

بنابراین ما فقط 1 میلیون دوباره انجام دادیم.

Oh, no, no, it's gone down again. Right.

اوه، نه، نه، دوباره از بین رفت. درست.

So how many times have we done it now?

خب الان چند بار انجامش دادیم؟

I'm losing track about three times so far.

من تاکنون حدود سه بار مسیر خود را گم کرده ام.

Three times.

سه بار.

Right. So, yes, it's going down and down again now and again.

درست. بنابراین، بله، بارها و بارها پایین و پایین می‌رود.

This might take a while.

این ممکنه یه کم طول بکشه.

I'm really getting drunk, by the way.

اتفاقا من واقعا دارم مست می شوم.

This is going to get very interesting this afternoon

امروز بعدازظهر بسیار جالب می شود

because every time it hits a million, we've got to drink more champagne.

زیرا هر بار که به یک میلیون می رسد، باید شامپاین بیشتری بنوشیم.

We've got to have fireworks.

ما باید آتش بازی داشته باشیم.

And we've got to drink the champagne.

و ما باید شامپاین را بنوشیم.

I don't normally I don't normally like champagne, but this is quite nice.

من معمولاً شامپاین را دوست ندارم، اما این بسیار خوب است.

I want that yes.

من می خواهم که بله.

How? In a raffle.

چگونه؟ در قرعه کشی

What did you have to do?

باید چیکار میکردی؟

It's been in the cupboard for about five years.

حدود پنج سال است که در کمد است.

Did you have to perform a task?

آیا باید وظیفه ای را انجام می دادید؟

Something, something rude

یک چیز، یک چیز بی

actually, I was at a party.

ادبانه، من در یک مهمانی بودم.

I went to a friend's party.

به مهمانی یکی از دوستانم رفتم.

Oh, OK.

آهان باشه.

Two weeks ago.

دو هفته پیش.

And I thought, you know, take take a bottle of something.

و من فکر کردم، می دانید، یک بطری چیزی بردارید.

And I was going to take the champagne.

و قرار بود شامپاین را ببرم.

And then I looked up how much it cost would cost to buy.

و سپس بررسی کردم که هزینه خرید چقدر است.

And it was something like £26 a bottle of champagne we got that.

و چیزی در حدود 26 پوند برای یک بطری شامپاین بود که ما آن را دریافت کردیم.

That's the champagne we are drinking at the moment.

این همان شامپاینی است که در حال حاضر می نوشیم.

Oh, we've done it again.

اوه، ما آن را دوباره انجام دادیم.

Right.

درست.

A million, a million subscribers.

یک میلیون، یک میلیون مشترک.

Everyone get the champagne, Steve.

همه شامپاین رو بگیر، استیو.

Your champagne is

شامپاین تو

oh, my.

Oh, you've done it again.

اوه، من.

اوه، دوباره این کار را کردی.

OK, 1 million.

باشه 1 میلیون

Oh, no, it's gone down again.

اوه، نه، دوباره از بین رفت.

It's just it's dropped again.

فقط دوباره افتاد.

So we might be here all day. We've got another cheers.

بنابراین ممکن است تمام روز اینجا باشیم. یه تشویق دیگه داریم

Oh, this is again.

اوه، این دوباره.

This is wonderful.

این فوق العاده است.

The subsidy is dropped down again.

یارانه دوباره کاهش می یابد.

So to finish that story,

بنابراین برای پایان دادن به آن داستان،

I decided because this was £25 a bottle,

تصمیم گرفتم چون این بطری ۲۵ پوند بود،

I would not take it to this party because they weren't worthy

آن را به این مهمانی نبرم،

you know, they weren't worthy of a £25 bottle of champagne.

زیرا آنها ارزش یک بطری شامپاین ۲۵ پوندی را نداشتند.

So I instead got an £8 bottle of wine. Yes.

بنابراین من در عوض یک بطری شراب 8 پوندی گرفتم. آره.

And just as well, because we wouldn't have been able to celebrate.

و همینطور، چون نمی توانستیم جشن بگیریم.

So even, even if we never make it to 1 million, at least we're having fun doing it.

بنابراین حتی اگر هرگز به 1 میلیون نرسیدیم، حداقل از انجام آن لذت می بریم.

Who is Andre? Roger.

آندره کیست؟ راجر

By the way?

راستی؟

I've never it's not my it's not Moa, is it.

من هرگز این نیست که من نیست، موآ نیست، درست است.

Oh it's not the wrong Perrier.

اوه این پریر اشتباه نیست.

No, it's not Perrier or Don Perry. Yes.

نه، این پریر یا دان پری نیست. آره.

So maybe did you know that Don Perry on Don

پس شاید می دانستید که دون پری در دون

Perignon was actually a monk?

پرینیون واقعا یک راهب بوده است؟

He's a he was a monk who invented champagne.

او یک راهبی بود که شامپاین را اختراع کرد.

Now, that sounds like I've just made that up because

حالا، به نظر می رسد که من فقط آن را به دلیل

I'm drunk, but I'm not drunk and I didn't make it up.

مستی ساخته ام، اما مست نیستم و آن را جبران نکردم.

It's actually a true story.

در واقع یک داستان واقعی است.

Look it up.

نگاهش کن

Don Perry on Don Perignon is actually a monk,

دون پری روی دون پرینیون در واقع یک راهب است

and he invented champagne.

و او شامپاین را اختراع کرد.

Why now?

چرا حالا؟

My mother is saying we've done it again and again.

مادرم می گوید ما این کار را بارها و بارها انجام داده ایم.

Right. Celebrate again.

درست. دوباره جشن بگیر

1 million.

1 میلیون.

We go

ما میریم

ooh. Oh, dear.

اوه اوه عزیزم.

This is getting tiring. Oh, is it?

این داره خسته میشه اوه، این است؟

There's just, well, million subscribers again

فقط، خوب، دوباره میلیون ها مشترک

for about the seventh time

برای تقریباً هفتمین بار

in the last few moments.

در چند لحظه گذشته وجود دارد.

This is getting to be quite interesting, Mr. Duncan.

این بسیار جالب می شود، آقای دانکن.

How long do you think we can keep this up?

به نظر شما تا کی می توانیم این را ادامه دهیم؟

Oh, God. It's dropped again. Dropped again.

اوه خدا دوباره انداخته شده دوباره افتاد.

OK, right.

باشه درسته.

OK. We might have to wait for a few moments for it to go back to a million.

خوب. شاید باید چند لحظه صبر کنیم تا به یک میلیون برگردد.

Well, this is great. You don't.

خب این عالیه شما این کار را نمی کنید.

You don't just get one chance to celebrate.

شما فقط یک فرصت برای جشن گرفتن ندارید.

You get, you know, many, many chances to celebrate

می‌دانید، شانس‌های بسیار زیادی برای جشن گرفتن

many chances, which isn't quite what we expected. Yes.

شانس‌های زیادی دارید، که کاملاً آن چیزی نیست که ما انتظار داشتیم. آره.

Can I say you're looking lovely.

میتونم بگم زیبا به نظر میرسی

We've got people asking questions about English.

ما افرادی را داریم که درباره انگلیسی سؤال می‌پرسند.

They're bored already, Z. They want to learn English again.

آنها دیگر حوصله شان سر رفته است، Z. آنها می خواهند دوباره انگلیسی یاد بگیرند.

Stop celebrating this 1 million.

این 1 میلیون را جشن نگیرید.

I am in no condition to answer my questions about English.

من در شرایطی نیستم که به سوالاتم در مورد انگلیسی پاسخ دهم.

Please.

لطفا.

I think YouTube is just trying to get us drunk.

فکر می کنم یوتیوب فقط سعی می کند ما را مست کند.

Beatrice says

بئاتریس می‌گوید

yes, Lewis says, because it keeps going up

بله، لوئیس می‌گوید، چون همچنان بالا می‌رود

and every time it goes back up, we've got to drink more champagne.

و هر بار که دوباره بالا می‌رود، باید شامپاین بیشتری بنوشیم.

Oh, it's back up. It's 1 million again.

اوه، این پشتیبان است. دوباره 1 میلیون شد

Back up again. Off we go.

دوباره پشتیبان بگیرید. ما می رویم

Congratulations.

تبریک می گویم.

Everyone.

هر کس.

Oh, yes.

Another small celebrations.

آه بله.

یک جشن کوچک دیگر.

More celebrations now.

جشن های بیشتر در حال حاضر.

That's about 8 million so far. Missed it.

یعنی تا الان حدود 8 میلیون. از دست رفت.

Didn't get a million subscribers.

یک میلیون مشترک نداشت.

Oh, dear.

اوه عزیزم.

OK, we've done it again.

خوب، دوباره این کار را انجام دادیم.

We've reached 1 million subscribers.

ما به 1 میلیون مشترک رسیده ایم.

So for the eighth time.

بنابراین برای هشتمین بار.

Yes, please.

Don't tell on me that I'm working and getting drunk.

بله لطفا.

به من نگو ​​که کار می کنم و مست می شوم.

Oh, weather.

اوه، آب و هوا

Ooh, excuse me.

اوه، ببخشید

Disgusting. I'm sorry about that.

چندش آور. درباره ی آن قضیه متاسفم.

I had a little windy then.

آن موقع کمی باد می آمد.

And we with 1 million subscribers, shouldn't be burping like.

و ما با 1 میلیون مشترک، نباید آروغ بزنیم.

It's all right.

همه چیز درست است.

We don't have them.

ما آنها را نداریم.

We don't have 1 million. We've gone down again.

1 میلیون نداریم دوباره رفتیم پایین

All right? We've gone down to the K 919.

خیلی خوب؟ ما به K 919 رفته

We have. Yes.

ایم. آره.

We're not making this up, by the way.

اتفاقاً ما این را نمی سازیم.

This is this is really happening.

این واقعاً در حال رخ دادن است.

That is the genuine life counter.

این پیشخوان زندگی واقعی است.

You can see it for yourself.

شما می توانید آن را برای خودتان ببینید.

It keeps going back down.

مدام به پایین برمی گردد.

I guess this might take a while, Steve.

من حدس می زنم این ممکن است کمی طول بکشد، استیو.

People keep people are subscribing and then they're unsubscribing.

مردم نگه می‌دارند که مردم در حال اشتراک هستند و سپس آن‌ها اشتراک را لغو می‌کنند.

It's very rude.

خیلی بی ادبه

So we've done it again. Steve, 1 million out.

بنابراین ما آن را دوباره انجام دادیم. استیو، 1 میلیون.

We're off again.

1 million cheers.

ما دوباره راه افتادیم

1 میلیون تشویق

Steve is

استیو

oh, oh, yeah.

اوه، اوه، آره.

So this is is this is great.

پس این عالی است.

You're not getting bored of this I'm not. I'm.

تو حوصله ات را سر نمی بری من نه. من هستم.

This is as much a celebration of you as it is, Mr.

آقای دانکن، این همانقدر برای شما جشن است

Duncan.

.

This might be the best live streaming we've ever done.

این ممکن است بهترین پخش زنده ای باشد که تا به حال انجام داده ایم.

Nothing to do with me.

هیچ ربطی به من نداره

It's all Mr.

Duncan's hard work and your loyalty.

این همه

کار سخت آقای دانکن و وفاداری شماست.

There's a rabbit going by.

یه خرگوش داره میره

There's a rabbit going by the window.

یه خرگوش داره کنار پنجره میره

I think it's gone down again.

فکر کنم دوباره پایین اومده

It's gone down again. I'm down again.

دوباره پایین رفت من دوباره پایین هستم.

OK, I think someone's doing this on purpose.

خوب، من فکر می کنم یکی از عمد این کار را انجام می دهد.

There is a slight delay, so Mr.

کمی تاخیر وجود دارد، بنابراین آقای

Duncan can see it's a few seconds in advance of you.

دانکن می تواند ببیند که چند ثانیه جلوتر از شماست.

So yes, I don't. Yeah.

پس بله، من این کار را نمی کنم. آره

So I don't know how that works, but I guess we've got another celebration coming up.

بنابراین من نمی دانم چگونه کار می کند، اما حدس می زنم که جشن دیگری در راه است.

So brace yourself, Brace.

پس خودت را آماده کن، بریس.

If you brace yourself, it means you're preparing I'm preparing myself hearing.

اگر خودتان را آماده کنید، به این معنی است که در حال آماده شدن هستید که من خودم را برای شنیدن آماده می کنم.

We will have to get some more champagne.

ما باید مقداری شامپاین دیگر تهیه کنیم.

Well, oh, no, there's plenty left. It's a very big blow.

خوب، اوه، نه، مقدار زیادی باقی مانده است. ضربه بسیار بزرگی است.

It's come back up again.

دوباره برگشته است

It's a million an again. It's a million subscribers.

دوباره یک میلیون است. این یک میلیون مشترک است.

Everyone, congratulations. We have done it.

به همه تبریک می گویم. ما انجامش داده ایم.

We have done it for the 10th time in the past 50 minutes.

ما برای دهمین بار در 50 دقیقه گذشته این کار را انجام دادیم.

We are on 1 million subscribers cheers, Steve.

ما در حال تشویق 1 میلیون مشترک هستیم، استیو.

It's Steve is really confusing me now.

این استیو است که اکنون واقعاً مرا گیج می کند.

He said should we make wait until it's a million subscribers on the iPad?

او گفت آیا باید منتظر بمانیم تا یک میلیون مشترک در iPad برسد؟

Well, the iPad is delayed, so it's always very confusing.

خوب ، iPad با تأخیر مواجه شده است، بنابراین همیشه بسیار گیج کننده است.

I can't actually explain how any of this works anymore.

من واقعاً نمی توانم توضیح دهم که چگونه هیچ یک از اینها کار می کند.

Steve is actually resting on me

استیو در واقع روی من استراحت می کند

I've never seen Jokic I'm not really

من هرگز جوکیک را ندیده

I'm not really drunk he's not ready to run but but please can I have some more champagne? Yes,

ام من واقعا مست نیستم او آماده دویدن نیست اما لطفاً می توانم مقداری شامپاین دیگر بخورم؟ بله،

it's gone down and down again.

دوباره پایین و پایین شده است.

Wait, we better wait.

صبر کن بهتره صبر کنیم

We need more champagne.

ما به شامپاین بیشتری نیاز داریم.

Steve, just keep the champagne flowing, OK?

استیو، فقط شامپاین را در جریان نگه دار، باشه؟

So in fact,

پس در واقع،

my mother is staying my mother is staying with us, as you know as well.

مادرم می‌ماند، همانطور که شما هم می‌دانید، مادرم پیش ما می‌ماند.

Always advertised. Why isn't your mother here?

همیشه تبلیغ می شود. چرا مادرت اینجا نیست؟

Well, she's not feeling very well, but I'm going to take a small sip

خوب حالش خیلی خوب نیست ولی من میرم یه

of champagne

جرعه شامپاین

well, fima.

خوب بخورم فیما.

Yes, this is the glass.

بله، این شیشه است.

My mother is going to have it in, and we're just going to pour just a very, very tiny taste.

مادرم قرار است آن را بخورد، و ما فقط یک طعم بسیار بسیار ریز می ریزیم.

So this is what Mr. C's mother is having

بنابراین ظاهراً این چیزی است که مادر آقای C دارد

apparently.

If Mr.

.

اگر

C's mother has too much champagne, she's.

مادر آقای C بیش از حد شامپاین بخورد، او دارد.

She gets very wild.

خیلی وحشی میشه

She doesn't really know what's happening.

او واقعاً نمی داند چه اتفاقی دارد می افتد.

No, to be honest, that's significant.

نه، صادقانه بگویم، این مهم است.

I we got to be quick, Steve, because we will be reaching 1 million subscribers.

من باید سریع عمل کنیم، استیو، زیرا به 1 میلیون مشترک خواهیم رسید.

Again, a bit of a mystery. OK, Steve. Arthur, quick

باز هم کمی رمز و راز. باشه، استیو. آرتور،

chop chop, Clyde.

ریز ریز کردن سریع، کلاید.

Yeah, quite.

آره کاملا

As we say in Chinese.

همانطور که به زبان چینی می گوییم.

In Chinese, we say,

در چینی می گوییم

OK, it's 999 again.

خوب، دوباره 999 است.

Mr. Steve has disappeared.

آقای استیو ناپدید شده است.

Oh yeah.

اوه بله.

This, this is just this might go on forever.

این، این فقط ممکن است برای همیشه ادامه داشته باشد.

So here we are waiting once again to reach 1 million subscribers

بنابراین در اینجا ما یک بار دیگر منتظر هستیم تا به 1 میلیون مشترک برسیم،

as it keeps going up and then down again.

زیرا همچنان بالا و سپس دوباره کاهش می یابد.

Oh, yeah.

اوه، آره

Hmm. I'm not joking.

هوم شوخی نمی کنم.

This champagne is lovely. Yeah.

این شامپاین دوست داشتنی است. آره

I can't remember the last time I actually had champagne.

یادم نیست آخرین باری که واقعا شامپاین خوردم.

Oh, yeah.

اوه، آره

No, we're still waiting once again

نه، ما همچنان منتظر بازگشت

to go back

to 1 million subscribers.

به 1 میلیون مشترک هستیم.

Hello, Pedro.

سلام پدرو

Pedro Belmont is here today. Hello, Pedro.

پدرو بلمونت امروز اینجاست. سلام پدرو

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

And here we go.

و در اینجا ما می رویم.

We've reached 1 million subscribers again.

ما دوباره به 1 میلیون مشترک رسیدیم.

Mr. Steve has disappeared here we go.

آقای استیو ناپدید شده است.

1 million subscribers.

1 میلیون مشترک.

Cheers, everyone.

به سلامتی همه

Happy again.

دوباره خوشحالم.

It's happened again.

دوباره اتفاق افتاده

I'm back. OK,

من برگشتم باشه،

Mr. Steve is back.

آقای استیو برگشت.

Hello, Mr. Steve.

سلام آقای استیو.

Is your mom OK? She hasn't got to drink.

مامانت خوبه؟ او مجبور به نوشیدن نیست.

I hope one sip and she keeled over.

امیدوارم یک جرعه بنوشد.

Pedro Belmont is here.

پدرو بلمونت اینجاست.

Your secret lover

معشوق مخفی شما

Oh, OK.

اوه، باشه.

Just for Pedro.

فقط برای پدرو

I'm pouring another glass of champagne.

یک لیوان دیگر شامپاین می ریزم.

Well, just for everyone.

خوب، فقط برای همه.

I'm only saying that I don't want to upset anyone, particularly Tomic.

من فقط می گویم که نمی خواهم کسی را ناراحت کنم، مخصوصا تومیک.

So I'm pouring this for everyone.

بنابراین من این را برای همه می ریزم.

But especially Pedro.

اما مخصوصا پدرو.

No, I'm joking. I'm joking.

نه من شوخی می کنم. من شوخی میکنم.

All the people that Steve is in love with

همه افرادی که استیو عاشق آنهاست

so this is for Pedro Belmont, is it?

پس این برای پدرو بلمونت است، اینطور است؟

Cheers, Pedro. To everything. To everyone.

به سلامتی، پدرو. به همه چیز. به همه.

It's to everyone.

این به همه است.

Cheers, Pedro and cheers to your freedom.

به سلامتی پدرو و به سلامتی آزادی تو.

Why? Well,

چرا؟ خب

yes. No, we don't want to upset anyone today.

بله. نه، امروز نمی خواهیم کسی را ناراحت کنیم.

As we get

همانطور که ما

looser and looser due to the effects of alcohol.

به دلیل اثرات الکل شل و سست تر می شویم.

Oh, my God, Steve, we've got to go again.

اوه، خدای من، استیو، ما باید دوباره برویم.

We're at 1 million subscribers again.

ما دوباره به 1 میلیون مشترک رسیدیم.

Just additions can granulation.

فقط اضافات می تواند دانه بندی.

Steve,

استیو،

Oh, yeah.

اوه، آره

How many more times is this going to happen?

چند بار دیگر قرار است این اتفاق بیفتد؟

Yes. So it's quite interesting, because if anyone comes on late today, if anyone is, you know, working

آره. بنابراین بسیار جالب است، زیرا اگر کسی امروز دیر بیاید، اگر کسی باشد، می دانید، کار می کند

and then they're coming on to MR doing his livestream, they can get to celebrate the 1 million

و سپس به MR می آید و پخش زنده اش را انجام می دهد، می تواند 1 میلیون را جشن بگیرد

because it's going to happen many, many times.

زیرا این اتفاق بسیار زیاد خواهد افتاد. بار.

Oh, it's gone down again over the next few hours.

اوه، طی چند ساعت آینده دوباره کاهش یافته است.

So if anyone notices you are alive and they're worried that they've missed it,

بنابراین اگر کسی متوجه شود که شما زنده هستید و نگران است که آن را از دست داده است

they won't return because they can come in on maybe the maybe the 20th or 30th time.

، دیگر برنخواهد گشت زیرا ممکن است برای بار بیستم یا سی ام وارد شود.

You know, what it reminds me goes over a million, I think I think in Switzerland,

می دانید، چیزی که به من یادآوری می کند بیش از یک میلیون است، فکر می کنم در سوئیس فکر می کنم،

I'm sure it's Switzerland. There is a very special clock.

مطمئنم که سوئیس است. یک ساعت بسیار خاص وجود دارد.

And on every hour these little things will come out

و هر ساعت این چیزهای کوچک بیرون می‌آیند

and they will walk along and they will do something like this.

و راه می‌روند و کاری شبیه این را انجام می‌دهند.

So maybe I feel like one of those little clocks

بنابراین شاید من احساس می کنم یکی از آن ساعت های کوچکی

that normally has something coming out and going round

هستم که به طور معمول

every time the hour comes and goes.

هر بار که ساعت می آید و می رود چیزی بیرون می آید و می چرخد.

I don't think they're actually idioms.

من فکر نمی کنم آنها در واقع اصطلاح باشند.

Those are the I've never heard of any of those idioms ever.

این اصطلاحاتی هستند که من هرگز در مورد هیچ یک از آن اصطلاحات نشنیده ام.

No, I don't know.

نه، نمی دانم.

I've never heard of the C I've never heard of the C.

من هرگز در مورد C نشنیده ام من هرگز در مورد C نشنیده ام.

Has many thousand sevens. Never heard of that one.

هزاران هفت دارد. هرگز در مورد آن یکی نشنیده اید.

All matter is indestructible.

همه مواد نابود نشدنی است.

Never heard of that one either. Never heard of it.

هرگز در مورد آن یکی نیز نشنیده بودم. هرگز در مورد آن نشنیده اید.

I don't think they're they might be

من فکر نمی‌کنم که آنها ممکن است به

sort of sayings a barking sound.

نوعی بگویند صدای پارس.

The Shepherd hears.

چوپان می شنود.

We don't know those never heard of those idioms.

ما نمی دانیم کسانی که هرگز در مورد آن اصطلاحات نشنیده اند.

Ain't true about matter though matter.

در مورد ماده هر چند ماده درست نیست.

Well, anyway, Steve Steve, we can't talk about that now

خوب، به هر حال، استیو استیو، ما نمی توانیم در مورد آن صحبت کنیم،

because we have 1 million subscribers a drivers

زیرا ما 1 میلیون مشترک داریم

oh dear.

. اوه عزیز.

Oh hello everyone.

اوه سلام به همه.

But we haven't upset anyone.

اما ما کسی را ناراحت نکردیم.

It's gone down again. It's gone down again. Right. OK.

دوباره پایین رفت دوباره پایین رفت درست. خوب.

Literally whilst we were celebrating then it actually went down.

به معنای واقعی کلمه در حالی که ما جشن می گرفتیم، در واقع از بین رفت.

I'm getting bored with this.

حوصله ام سر میره از این

I'm getting a bit bored, to be honest.

راستش یه کم حوصله ام سر میره

Yes. We've got to think of something more interesting.

آره. باید به چیز جالب تری فکر کنیم.

I'm really very bored now.

الان واقعا خیلی حوصله ام سر رفته

I'm going to have a look at the live chat because I've been neglecting the live chat

من قصد دارم نگاهی به چت زنده بیندازم زیرا از چت زنده

where it's not Sunday, but it's what's wonderful is that all your most loyal

در جایی که یکشنبه نیست غافل شده ام، اما شگفت انگیز است که همه وفادارترین

viewers are here right now.

بینندگان شما در حال حاضر اینجا هستند.

Yeah, I think that's fantastic.

بله، من فکر می کنم این فوق العاده است.

It is the Duncan

دانکن

Lewis is here.

لوئیس اینجاست.

Pedro's here, Tomic's here. Batteries. He is here.

پدرو اینجاست، تومیک اینجاست. باتری ها اون اینجاست.

Claudia Miller is here.

کلودیا میلر اینجاست.

Claudia Mosen is here.

کلودیا موسن اینجاست.

Unique life design is here.

طراحی منحصر به فرد زندگی اینجاست.

Just, you know,

فقط، می دانید

the people that have been following Mr Duncan for years and years and years.

، افرادی که سال ها و سال ها و سال ها آقای دانکن را دنبال می کردند.

Yes. And it's fantastic to have you all here right at this special moment for Mr.

آره. و این فوق العاده است که همه شما را در این لحظه خاص برای آقای

Duncan.

I mean, I couldn't care less, but it's special, Mr.

دانکن اینجا داریم.

منظورم این است که من نمی توانم اهمیتی بدهم، اما این خاص است، آقای

Duncan.

دانکن.

That's good.

خوبه.

Ooh, I'm just joking.

اوه من فقط شوخی کردم

We've gone back down now, right to.

ما الان برگشتیم پایین، درست به

No, no, let's come back up again. Please come back here.

نه، نه، دوباره برگردیم بالا. لطفا به اینجا برگرد .

1 million subscribers.

1 میلیون مشترک.

Every 1 million we've made it all the way to 1 million subscribers.

هر 1 میلیون مشترک ما به 1 میلیون مشترک رسیده ایم.

Isolation, cancellations, everyone from

انزوا، کنسل کردن، همه از طرف

and starting

و شروع

to think that someone on here is doing this on purpose.

به فکر کردن که کسی در اینجا این کار را عمدا انجام می دهد.

And I have a feeling I know who it is, who so.

و من احساس می کنم که می دانم کیست، کیست.

Yes, just a feeling.

بله، فقط یک احساس.

I think there are there are at least two people doing this.

من فکر می کنم حداقل دو نفر هستند که این کار را انجام می دهند.

Do you think they are?

آیا فکر می کنید آنها هستند؟

You know, subscribers are unsubscribing

می دانید، مشترکین در حال لغو اشتراک هستند

and then time and again, someone on here now is doing this on purpose.

و بارها و بارها، شخصی که اکنون در اینجاست این کار را عمدا انجام می دهد.

I wonder who I wonder who

من تعجب می کنم که من تعجب می کنم که چه

who has got that sort of nature that they would do that, that who watches this regularly?

کسی چنین طبیعتی دارد که آن را انجام دهد، چه کسی مرتباً این را تماشا می کند؟

Who would be so cruel to do that?

چه کسی اینقدر ظالم است که این کار را انجام دهد؟

Who would who would who would have a bit of fun with this?

چه کسی با این کار کمی سرگرم خواهد شد؟

Mr. Duncan, it's no way to treat your loyal viewers.

آقای دانکن، هیچ راهی برای رفتار با بینندگان وفادار شما نیست.

Excuse me.

ببخشید.

It's this is the bubbly.

این حباب است.

The champagne is full of bubbles.

شامپاین پر از حباب است.

And that's the reason why we sometimes call it bubbly.

و به همین دلیل است که ما گاهی آن را حبابی می نامیم.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

He is going to have fish and chips tonight.

او امشب قرار است ماهی و چیپس بخورد.

Oh, so we celebrate. It's a very British meal.

اوه، پس ما جشن می گیریم. این یک وعده غذایی بسیار بریتانیایی است.

Yes, it includes you.

بله شامل شما می شود.

I think that's.

من فکر می کنم این است.

So tonight we are having chips as well.

بنابراین امشب ما نیز چیپس می خوریم.

We're having chips.

ما داریم چیپس میخوریم

Sausage, tomatoes, baked beans, egg.

سوسیس، گوجه فرنگی، لوبیا پخته، تخم مرغ.

And I am making it.

و دارم درستش میکنم

And my mother sends her congratulations. To you.

و مادرم تبریک می فرستد. برای تو.

She doesn't want to appear

متأسفانه نمی خواهد زنده ظاهر شود

live, unfortunately, because she has a black eye.

، زیرا چشمانش سیاه است.

And can I just say, we did not give the black tie, the black tie.

و فقط می توانم بگویم، ما کراوات سیاه، کراوات سیاه را ندادیم.

We did not do anything to Steve's mum, nasty

ما با چشم مشکی بد مامان استیو کاری نکردیم

black eye because unfortunately she fell over

چون متأسفانه او زمین خورد

and I think I might fall over in a minute. And

و فکر می کنم ممکن است در یک دقیقه بیفتم. و

yes, the glasses her glasses

بله، عینکی که عینکش

went into into her eye and it's given her a black eye, unfortunately.

داخل چشمش رفت و متاسفانه چشمش سیاه شد.

And it did. It wasn't that we were neglecting her.

و این کار را کرد. این نبود که ما از او غافل بودیم.

Empty, empty, bright.

خالی، خالی، روشن.

OK, empty, empty glass.

باشه لیوان خالی

Come on, Mr.

بیا، آقای

Steve, give me some more champagne, eh?

استیو، یک شامپاین دیگر به من بده، نه؟

Yeah, yeah. It's still over.

آره آره. هنوز تمام شده است.

We're OK. We're still over a million.

ما خوب هستیم ما هنوز بالای یک میلیون هستیم

That's okay. Oh, it's going to the top.

اشکالی ندارد. اوه، به سمت بالا می رود.

Oh. Mm. Hmm.

اوه مم هوم

We don't.

We don't normally drink like this.

ما نمی کنیم.

ما معمولاً اینطور مشروب نمی خوریم.

By the way, what would be really nice is if we could meet up

به هر حال، آنچه واقعاً خوب خواهد بود این است که بتوانیم

with all your lovely Laura viewers.

با همه بینندگان دوست داشتنی لورا شما ملاقات کنیم.

We could all have a glass of champagne in person.

همه ما می توانستیم شخصاً یک لیوان شامپاین بخوریم.

That would be wonderful.

این فوق العاده خواهد بود.

And I look forward to the day when we can, in fact, and will do that.

و من مشتاقانه منتظر روزی هستم که در واقع بتوانیم و خواهیم کرد.

It will happen. We will meet one day.

اتفاق خواهد افتاد. یک روز همدیگر را خواهیم دید.

We will get together.

به هم می رسیم.

At the moment, we don't know when or where,

در حال حاضر، نمی دانیم کی و کجا،

but I know we'll meet some sunny day.

اما می دانم که یک روز آفتابی را ملاقات خواهیم کرد.

Thank you.

متشکرم.

I will give the best of my mother.

من بهترین های مادرم را خواهم داد.

Thank you very much for that. Hmm.

بابت آن بسیار ممنونم. هوم

Yes, that's what it's just.

بله، فقط همین است.

I'm glad that mr. Don't.

خوشحالم که آقای نکن.

I nearly went out to see a customer this afternoon.

امروز بعدازظهر تقریباً برای دیدن یک مشتری بیرون رفتم.

You did?

شما انجام دادید؟

But you didn't.

I decided not to. That I would have missed this event.

اما شما این کار را نکردید.

تصمیم گرفتم این کار را نکنم. که من این رویداد را از دست می دادم.

It would have been upsetting because I've had to live through this for the last 14 years.

این ناراحت کننده بود زیرا من مجبور بودم در 14 سال گذشته از طریق آن زندگی کنم.

15 and a half and half. Yes.

15 و نیم و نیم. آره.

We've been doing this for 15 and a half years.

ما 15 سال و نیم است که این کار را انجام می دهیم.

In Paris.

در پاریس.

Yes, Paris. Is the place to go.

بله، پاریس. جایی برای رفتن است.

Yeah, definitely. And

آره حتما و به

strangely enough though, I'm a bit worried about flying at the moment

طرز عجیبی، من در حال حاضر کمی نگران پرواز

because I've got to work colleagues.

هستم زیرا باید با همکارانم سرکار بروم.

Oh yes.

آه بله.

And they both came back from holiday.

و هر دو از تعطیلات برگشتند.

Are you going to bring my mood down? No, not at all.

میخوای حالمو پایین بیاری؟ نه اصلا.

But they both caught COVID.

اما هر دو مبتلا به کووید شدند.

They went on separate holidays, came back and they got together and it must have been

آنها به تعطیلات جداگانه رفتند، برگشتند و با هم جمع شدند و حتماً

from the aeroplane and one of them is quite ill.

از هواپیما بوده است و یکی از آنها کاملاً بیمار است.

It's gone down too, by the way.

اتفاقاً آن هم پایین آمده است.

It's dropped again right so get ready.

دوباره حذف شد، پس آماده شوید.

We've got to do this really all over again.

ما باید این کار را دوباره از نو انجام دهیم.

We might have to celebrate again in the moment.

شاید در همین لحظه مجبور باشیم دوباره جشن بگیریم.

It's not Groundhog Day.

این روز گراند هاگ نیست.

This is I'm having a Bill Murray moment.

این لحظه ای است که بیل موری دارم.

It's definitely a Groundhog Moment.

این قطعا یک لحظه Groundhog است.

I'm Bill Murray and this is Andy MacDowell.

من بیل موری هستم و این اندی مک داول است.

I know she hasn't aged very well.

من می دانم که او خیلی خوب پیر نشده است.

Here we go. We've done it again.

در اینجا ما می رویم. ما دوباره آن را انجام دادیم.

Right. Sorry, sorry. 1 million. Got to do it again.

درست. متاسفم متاسفم. 1 میلیون. باید دوباره انجامش داد

Done it again.

Congratulations. We've made it all the way to 1 million.

دوباره انجامش داد

تبریک می گویم. ما آن را به 1 میلیون رساندیم.

But well, I'm so bored

اما خب، من خیلی حوصله ام سر رفته

how many more times is this going to happen?

چند بار دیگر قرار است این اتفاق بیفتد؟

What's the heaven, Pedro?

بهشت کجاست پدرو؟

We're going to celebrate in the heaven behind a huge table. Hmm.

قرار است در بهشت پشت یک میز بزرگ جشن بگیریم. هوم

What's the heaven know?

بهشت چه می داند؟

A nightclub.

یک باشگاه شبانه.

It will take place in the heaven behind a huge table.

در بهشت ​​پشت یک میز بزرگ برگزار خواهد شد.

Please tell us what the heaven is.

لطفا به ما بگویید بهشت ​​چیست؟

Maybe.

شاید.

Maybe he's talking about the last supper.

شاید او در مورد شام آخر صحبت می کند.

It sounds like the last supper.

به نظر می رسد شام آخر است.

That's what it sounds like to me.

این چیزی است که به نظر من می رسد.

You know, the famous painting by Leonardo I did have Capri a

می‌دانی، نقاشی معروف لئوناردو من

lot oh.

کاپری زیادی داشت.

Sandra and Beatrice are here as well.

ساندرا و بئاتریس هم اینجا هستند.

Can I just warn you, I am the worst person in the world when I'm drunk to Zeke.

آیا می توانم فقط به شما هشدار دهم، من بدترین فرد جهان هستم وقتی که به زیک مست هستم.

Is here, as well as I'm mentioning people that I recognise as regular viewers.

اینجاست، و همچنین به افرادی اشاره می کنم که به عنوان بینندگان عادی آنها را می شناسم.

Yeah.

آره

100 DOB is here.

100 DOB اینجاست.

Yeah,

بله،

and I'm going to say it again, but it's just wonderful to have Mr.

و من دوباره آن را می گویم، اما بسیار شگفت انگیز است که

Duncan's loyalist viewers on today to witness this very special moment.

بینندگان وفادار آقای دانکن امروز شاهد این لحظه بسیار خاص باشند.

A very special moment.

یک لحظه بسیار خاص

Well, witnessing again and again and again and again.

خوب، بارها و بارها و بارها و بارها شاهد بودن.

Over again and again and again as the champagne and we've got a special.

بارها و بارها و بارها به عنوان شامپاین و ما یک محصول ویژه داریم.

Yes. It's not the usual set up, right? Yes.

آره. تنظیم معمولی نیست، درست است؟ آره.

I think work

could be very interesting for the last couple of hours this afternoon.

من فکر می کنم کار

می تواند برای چند ساعت آخر امروز بعد از ظهر بسیار جالب باشد.

I mean, what are they going to do? Are they going to sack you?

یعنی قرار است چه کار کنند؟ آیا آنها شما را اخراج می کنند؟

Well, they don't have to talk about that another day.

خوب، آنها مجبور نیستند روز دیگر در مورد آن صحبت کنند.

Yeah, it's OK.

آره اشکال نداره

I wasn't I stayed

a I'm not feeling anything.

من نبودم موندم و هیچ حسی ندارم

It hasn't hit me yet. I'm not sure about that.

هنوز به من نرسیده است. مطمئن نیستم.

What I love about when Steve has alcohol, he starts saying things

چیزی که وقتی استیو الکل مصرف می کند دوستش دارم، او شروع به گفتن چیزهایی می

all of his deepest and darkest secrets come out.

کند که عمیق ترین و تاریک ترین رازهایش آشکار می شود.

Pedro says, Heaven is a nightclub in my town.

پدرو می گوید، بهشت ​​یک کلوپ شبانه در شهر من است.

There is a heaven in London and it's normally a fall.

در لندن بهشتی وجود دارد و معمولاً پاییز است.

Well, I would like to go to heaven.

خب من دوست دارم برم بهشت

Heaven is a is a is a nightclub.

بهشت یک کلوپ شبانه است.

The name like that, it's got to be worth going to.

چنین نامی ارزش رفتن را دارد.

Yeah, you know, I mean, it's the name conjures up a lot of promise

آره، میدونی، منظورم اینه که اسمش

of of of nice things. Yes.

خیلی چیزای خوب رو تداعی میکنه. آره.

That should happen while you are in that nightclub. Yes.

این باید زمانی اتفاق بیفتد که شما در آن کلوپ شبانه هستید. آره.

And we would, of course, would love I would love to get what I want to go to South America anyway.

و ما، البته، دوست داریم که من به هر حال دوست دارم آنچه را که می خواهم به آمریکای جنوبی بروم به دست بیاورم.

Steve Brazil.

استیو برزیل

I might have to send Steve out of the room because he's starting

ممکن است مجبور شوم استیو را از اتاق بیرون بفرستم، زیرا او شروع

to get a little bit too loose with his mouth.

به کمی شل شدن دهانش کرده است.

Really? I'm keeping it quite clear.

واقعا؟ من آن را کاملاً واضح نگه می دارم.

You're burping Mr.

شما خیلی بی ادبانه به آقای

Duncan very rudely.

دانکن آروغ می زنید.

Mind you, it's it's not rude in some countries, in some be not rude.

توجه داشته باشید، در برخی کشورها بی ادبی نیست، در برخی دیگر بی ادب نباشید.

Yes. In some cultures, it's good manners to burp.

آره. در برخی از فرهنگ ها، آروغ زدن آداب خوبی است.

If you burp or belch, it is good manners.

اگر آروغ می زنید یا آروغ می زنید، خوش اخلاقی است.

At least we are now staying over 1 million.

حداقل الان بالای 1 میلیون می مانیم.

Does that mean we don't have to celebrate anymore?

یعنی دیگه نباید جشن بگیریم؟

But we can still have champagne?

اما ما هنوز هم می توانیم شامپاین بخوریم؟

I'm sure it's got.

من مطمئن هستم که دارد.

That was. Are you recording this, mr.

بود. اینو ضبط میکنی آقا

I hope you are posterity. I'm not sure.

امیدوارم آیندگان باشید مطمئن نیستم.

I'm not sure what I'm doing with this, Luana says,

لوانا می‌گوید مطمئن نیستم با این چه کار می‌کنم،

loving this live stream, watching it whilst working.

عاشق این پخش زنده، تماشای آن در حین کار هستم.

And you could say while working or

و می توانید بگویید در حین کار یا

whilst working in British English, we normally say whilst, whilst,

در حین کار به انگلیسی بریتانیایی، ما معمولاً می گوییم whils،

and in American English, people say while whilst.

while، و در انگلیسی آمریکایی، مردم می گویند while.

Thank you both and congratulations again. Thank you very much.

از هر دو شما متشکرم و باز هم تبریک می گویم. بسیار از شما متشکرم.

Two things that are happening.

دو اتفاق در حال وقوع است.

Christina VI is here as well.

کریستینا ششم نیز اینجاست.

Two things that are happening consecutively

دو چیز متوالی اتفاق می افتد

whilst I'm doing something, whilst

در حالی که من در حال انجام کاری هستم، در حالی که

another thing is happening

یک چیز دیگر اتفاق می افتد

guys, are you guys

بچه ها، آیا شما بچه ها

only part time, part time on on Sundays,

فقط پاره وقت هستید، نیمه وقت یکشنبه ها،

Wednesdays and Fridays is only part time.

چهارشنبه ها و جمعه ها فقط نیمه وقت است.

But for the rest of the week, we go around beating up people.

اما مابقی هفته می‌رویم و مردم را کتک می‌زنیم.

Yes, I'm Five-O. I'm

بله، من Five-O هستم. من

Monday, Tuesday, Wednesday, Thursday.

دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه هستم.

I'm straight.

من رک هستم.

Yes, Friday, Saturday, Sunday. Yeah.

بله، جمعه، شنبه، یکشنبه. آره

You know, part time guys, I'm

می دانید، بچه ها پاره وقت، من

it's too much trouble to do it every day, so we just do it part time.

خیلی مشکل دارم که هر روز آن را انجام دهم، بنابراین ما فقط آن را نیمه وقت انجام می دهیم.

I cross over to the dark side the time for three days a week

من سه روز در هفته

I try being bi, but it just didn't work.

سعی می‌کنم به سمت تاریکی بیفتم، اما نتیجه نداد.

I just couldn't get the calendar right.

من فقط نتونستم تقویم رو درست بگیرم.

I kept having the wrong person turning up at the door beyond a week.

بیش از یک هفته مدام با شخص اشتباهی روبرو شدم.

That is here as well.

اینجا هم همینطوره

Oh, I'm just anyone that I see.

اوه، من هر کسی هستم که می بینم.

I mention mentioning then if I haven't mentioned your name

من ذکر می کنم پس اگر نام شما را ذکر نکرده ام

and you want me to mention your name only because I haven't seen.

و شما می خواهید که نام شما را فقط به این دلیل که ندیده ام ذکر کنم.

Please do.

لطفا انجام بدهید.

I've mentioned Lewis. I'm sure I've mentioned Lewis

من به لوئیس اشاره کردم. مطمئنم که به لوئیس هم اشاره کرده ام

as well.

.

And 100 job and to take and be on the week.

و 100 کار و گرفتن و در هفته.

Steve, do you want some more?

استیو، بیشتر می خواهی؟

No more. No. Champagne's getting drunk.

بیشتر نه. نه. شامپاین در حال مست شدن است.

I'm enjoying this. Are you enjoying this?

من از این لذت می برم آیا از این کار لذت می برید؟

If you are enjoying this, please don't forget to give me a like,

اگر از این کار لذت می برید، لطفا فراموش نکنید که به من لایک کنید،

a lovely thumbs up. Hmm.

یک شست دوست داشتنی. هوم

Oh, maybe this could be a new thing that we do

اوه، شاید این کار جدیدی باشد که ما انجام می دهیم

oh. Well. Hmm.

. خوب. هوم

This is great.

این عالی است.

So if you just joined us, we are now celebrating the

بنابراین اگر شما به تازگی به ما ملحق شده اید، ما اکنون لحظه تاریخی را جشن می گیریم

very historic moment

where we've reached 1 million subscribers.

که در آن به 1 میلیون مشترک رسیده ایم.

The only problem was

تنها مشکل این

it happened more than once.

بود که بیش از یک بار اتفاق افتاد.

But I hope you're enjoying this anyway.

اما امیدوارم به هر حال از این کار لذت برده باشید.

Whatever you are doing today, I hope you all having a good Friday.

هر کاری که امروز انجام می دهید، امیدوارم جمعه خوبی داشته باشید.

We are having a very good Friday, aren't we?

جمعه خیلی خوبی داریم، نه؟

My my mother is getting worried. Why?

مامانم داره نگران میشه چرا؟

Because she says don't drink too much.

چون می گوید زیاد مشروب نخورید.

Because you've got to drive tomorrow.

چون فردا باید رانندگی کنی

That's tomorrow. Tomorrow, tomorrow.

همین فردا فردا، فردا

I think we'll be OK.

فکر کنم خوب میشیم

This is just the start of it.

این تازه شروع آن است.

You get into the black eye she carries on. Yeah, she should be.

شما به چشم سیاهی که او ادامه می دهد می شوید. بله، او باید باشد.

Should get a joke and maybe a broken arm.

باید یک شوخی و شاید یک دست شکسته.

Will throw that in for free.

آن را به صورت رایگان داخل خواهد کرد.

Pedro, did you already kiss or dated a woman, says Pedro.

پدرو می گوید، آیا قبلاً یک زن را بوسیده ای یا قرار ملاقات گذاشته ای؟

Well, I tried it. I did, didn't I?

خب امتحانش کردم انجام دادم، نه؟

I did.

من کردم.

I remember there was.

یادم هست وجود داشت.

There was a girl when I was about 70, you know, maybe 18.

وقتی حدود 70 ساله بودم، دختری بود ، شاید 18 ساله

I remember going to a disco I think it was a birthday party,

بودم. یادم می‌آید که به یک دیسکو رفتم فکر می‌کنم جشن تولد بود،

and there was a girl there called Vanessa.

و دختری آنجا بود به نام ونسا.

Vanessa Baker.

ونسا بیکر.

I'm sure she's not watching, but I had a little bit too much to drink that night.

مطمئنم که او تماشا نمی کند، اما من آن شب مقداری بیش از حد نوشیدنی خوردم.

And I walked with Vanessa Baker down a railway line,

و من با ونسا بیکر در یک خط راه آهن قدم زدم،

and we ended up snogging,

و در نهایت به چنگ زدن،

disgusting, snogging and kissing.

نفرت انگیز بودن، قوز کردن و بوسیدن رسیدیم.

Ooh, for ages.

اوه، برای قرن ها.

I was kissing this girl on the lips.

داشتم لبهای این دختر را می بوسیدم.

Like, like, oh, I don't know.

مثل، مثل، اوه، نمی دانم.

We don't need all the details.

ما به همه جزئیات نیاز نداریم.

Like, it's like a giant plunger trying to empty the contents of a toilet but it was.

مانند، مانند یک پیستون غول پیکر است که سعی می کند محتویات یک توالت را خالی کند اما اینطور شد.

I was

I was kissing, and it seemed like ages, and it's the only time I've ever done it.

زمانی که

داشتم می بوسیدم، و به نظر می رسد سن و سال است، و این تنها باری است که این کار را انجام داده ام.

Every time.

هر زمان.

Not quite.

نه کاملا.

I think you're not quite telling us the full story, but anyway, nothing else.

من فکر می کنم شما کاملاً داستان کامل را برای ما تعریف نمی کنید، اما به هر حال، هیچ چیز دیگری.

Nothing else happened.

هیچ اتفاق دیگری نیفتاد.

I did not invent yourself.

من خودت را اختراع نکردم

The answer to me, Pedro, is,

پاسخ به من، پدرو، این

is actually no.

است که در واقع نه است.

But when I was younger, you know,

اما وقتی جوانتر بودم، می‌دانی،

when I was going through puberty,

وقتی بلوغ را سپری می‌کردم،

I think you still going still.

فکر می‌کنم هنوز هنوز ادامه می‌دهی.

I think you're still going through puberty.

فکر می کنم هنوز در حال گذراندن دوران بلوغ هستید.

And I was attracted to, you know, the opposite sex.

و من جذب جنس مخالف شدم.

Certain parts of Mr. Steve's body have not dropped yet.

هنوز قسمت های خاصی از بدن آقای استیو نیفتاده است.

And even when I was at college, there was a few moments,

و حتی زمانی که من در دانشگاه بودم، چند لحظه بود،

you know, when I thought, well, maybe, you know, but then I met somebody

می دانید، زمانی که فکر کردم، خوب، شاید، می دانید، اما بعد با کسی آشنا شدم

and there was no turning back.

و دیگر راه برگشتی وجود نداشت.

Was that was that me?

اون من بودم؟

No, it wasn't you, actually. So, yes,

نه، در واقع تو نبودی. بنابراین، بله،

so so yes, I did.

پس بله، من انجام دادم.

I did once have a very passionate moment with a girl,

من یک بار با دختری لحظات بسیار پرشوری داشتم،

with a girl down a railway line, a disused railway line.

با دختری در مسیر راه آهن، یک خط راه آهن بلااستفاده.

Vanessa.

ونسا

But nothing else happened.

اما اتفاق دیگری نیفتاد.

It was just a lot of kissing.

فقط بوسیدن زیاد بود.

And I think it was the first time I'd ever kissed anyone passionately.

و فکر می کنم این اولین باری بود که کسی را با اشتیاق می بوسیدم.

And it was a girl.

و این یک دختر بود.

So you've never you've never heard me say that.

بنابراین شما هرگز نشنیده اید که من این را بگویم.

And the reason is because I've been drinking a lot of champagne.

و دلیلش این است که من مقدار زیادی شامپاین مصرف کرده ام.

And when I drink champagne, I tend to tell you things that maybe I shouldn't.

و وقتی شامپاین می‌نوشم، چیزهایی را به شما می‌گویم که شاید نباید.

But you've never drink champagne before, Mr. Duncan.

اما شما قبلا شامپاین ننوشیده اید، آقای دانکن.

I don't think I've ever seen you drink champagne.

فکر نمی کنم تا به حال شما را ندیده باشم که شامپاین بنوشید.

We've had champagne before.

قبلا شامپاین خورده بودیم

At weddings.

در عروسی ها

Well,

خب،

I may h.t

من ممکن

that actually are quite happy the way we are.

است واقعاً از این که هستیم بسیار خوشحال باشم.

We were made this way, and we're quite happy to stay this way. Yes.

ما به این شکل ساخته شدیم و بسیار خوشحالیم که در این راه می مانیم. آره.

Who said we shouldn't be?

کی گفته ما نباید باشیم؟

But does it matter now? Yeah.

ولی الان مهمه؟ آره

Yes, Pedraza, I hope that answers your question.

بله، پدرازا، امیدوارم به سوال شما پاسخ دهد.

I hope you find your straight way in life.

امیدوارم راه مستقیم زندگیت رو پیدا کنی

It's a bit late for that.

برای آن کمی دیر شده است.

It's a bit late and it's a bit late.

کمی دیر شده و کمی دیر شده است.

I'm sorry.

متاسفم.

And yes, we are fully.

و بله، ما کاملاً هستیم.

We are full members of the club.

ما اعضای کامل باشگاه هستیم.

We've signed our subscription.

ما اشتراک خود را امضا کرده ایم.

We like our club.

ما باشگاه خود را دوست داریم.

And this is about to relinquish it's a good club, lots of good people in our club.

و این یک باشگاه خوب است و افراد خوب زیادی در باشگاه ما حضور دارند.

And so we've decided to stay in our club. Yes.

و بنابراین ما تصمیم گرفتیم در باشگاه خود بمانیم. آره.

Vanessa is a beautiful name.

ونسا اسم زیبایی است.

Have we got a Vanessa No on the line?

آیا ما یک Vanessa No در خط داریم؟

No, because the girl that I kissed.

نه، چون دختری را که بوسیدم.

Oh, right. The girl I kissed. Her name was Vanessa.

درسته. دختری که بوسیدم اسمش ونسا بود.

I wasn't listening, obviously.

من به وضوح گوش نمی دادم.

Clearly do you ever listen do you ever listen to anything that I say?

واضح است که آیا تا به حال به چیزی که من می گویم گوش می دهی؟

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

The teacher says this looks very dangerous.

معلم می گوید این خیلی خطرناک به نظر می رسد.

Does it yes.

آیا آن را بله.

So I think we I don't know.

بنابراین من فکر می کنم ما من نمی دانم.

Those last days we are seeing our teacher.

روزهای آخر ما معلممان را می بینیم.

We're having a hard day with this hay fever or

روز سختی را با این تب یونجه می گذرانیم یا

drinking some champagne while celebrating.

هنگام جشن گرفتن مقداری شامپاین می نوشیم.

Well, I think it's a big thing.

خوب، من فکر می کنم این یک چیز بزرگ است.

This is a big thing to celebrate, isn't it?

این یک جشن بزرگ است، اینطور نیست؟

Reaching 1 million subscribers. 1 million?

رسیدن به 1 میلیون مشترک. 1 میلیون؟

How many, Mr. Duncan?

چند نفر آقای دانکن؟

1 million.

1 میلیون.

One M 1,000,006 zeros.

یک M 1,000,006 صفر.

Isn't that.

آیا این نیست

Isn't that a thousand?

این هزار نیست؟

Hundreds. Thousands?

صدها هزاران؟

Yes, it's a it's.

بله، این یک آن است.

Yes, it's a thousand.

بله، هزار است.

Bigger than 100,000.

بزرگتر از 100000.

OK, well, I think I'm right with that.

خوب، خوب، فکر می کنم با آن درست می گویم.

My maths is correct. And another zero

ریاضیاتم درسته و یک صفر دیگر

yes, it's a thousand thousands tonight.

بله، امشب هزار هزار است.

We are having sausage, sausages, chips,

ما داریم سوسیس، سوسیس، چیپس می خوریم،

and I am making the meal I'm cooking the meal tonight.

و من در حال درست کردن غذای امشبم هستم.

Are you happy to hear that,

آیا از شنیدن این موضوع خوشحالید،

Mr Steve, that I am cooking for you and your mother? Yes.

آقای استیو، که من برای شما و مادرتان آشپزی می کنم؟ آره.

I mean, yes, we're having sausages, chips.

یعنی بله، ما داریم سوسیس، چیپس می خوریم.

I don't think we should have beans because it's upsetting.

به نظر من نباید لوبیا بخوریم چون ناراحت کننده است.

I'm of the stomach beans.

من از لوبیا معده هستم.

Last night, did we have beans?

دیشب حبوبات داشتیم؟

What do we have last night? Mm.

دیشب چی داریم؟ مم

So we yes.

پس ما بله.

I mean, we don't need beans or having eggs.

منظورم این است که ما به حبوبات یا تخم مرغ نیاز نداریم.

Too much information.

اطلاعات بیش از حد.

That black pudding.

اون پودینگ سیاه

We having black pudding.

ما پودینگ سیاه میخوریم

It's an English sort of,

این یک نوع انگلیسی است،

I believe you can see you're quite keen on black pudding on you.

من معتقدم می توانید ببینید که کاملاً مشتاق پودینگ سیاه هستید.

Yes. I'll never turn down a bit of black pudding.

آره. من هرگز مقداری از پودینگ سیاه را رد نمی کنم.

Mr Steve is a big fan of black pudding.

آقای استیو از طرفداران پر و پا قرص پودینگ سیاه است.

If you give him a big piece of black pudding, what's the first thing you'll do?

اگر یک تکه بزرگ پودینگ سیاه به او بدهید، اولین کاری که انجام می دهید چیست؟

I'll put it down now.

الان میذارمش پایین

I don't. Let's not get food, Mr Duncan.

من این کار را نمی کنم. بیا غذا نخوریم آقای دانکن.

Let's keep it clean.

بیایید آن را تمیز نگه داریم.

This is a family show. It is.

این یک نمایش خانوادگی است. این است.

And this isn't.

و این نیست.

You know, we don't want people to see your other side.

می دانی، ما نمی خواهیم مردم طرف مقابل شما را ببینند.

What happens when you drink alcohol?

وقتی الکل می نوشید چه اتفاقی می افتد؟

And we know the evil.

و ما بد را می دانیم.

Mr Duncan says it's not evil. By the way.

آقای دانکن می گوید این شیطان نیست. راستی.

It's lovely.

دوست داشتنی است.

I'm more fun.

من سرگرم کننده تر هستم.

Drink now. If you thought I was fun sober.

الان بنوش اگر فکر می کردید من هوشیار هستم.

If you think that I am a great person when I'm sober, you should see me when I'm drunk.

اگر فکر می کنید که من در حالت هوشیاری آدم بزرگی هستم، باید وقتی مست هستم مرا ببینید.

When I'm dancing on the disco floor.

وقتی دارم روی زمین دیسکو می رقصم.

Do you remember that?

I remember that time in Paris when we were at that party and

آیا آن را به خاطر دارید؟

آن زمان در پاریس را به یاد دارم که در آن مهمانی بودیم

there was a live band playing

و یک گروه موسیقی زنده در حال نواختن بود

and I decided to dance.

و من تصمیم گرفتم برقصم.

And all of the people there just stopped.

و همه مردم آنجا متوقف شدند.

And they watched me as I was dancing was quite a scene.

و آنها من را تماشا کردند که من در حال رقصیدن بودم، یک صحنه کاملاً واقعی بود.

It was quite a scene, actually. Quite a sight.

واقعا صحنه ای بود کاملا دیدنی

Thank you, Lewis. Yes,

ممنون، لوئیس. بله،

I would like to bring my mother on.

من می خواهم مادرم را بیاورم.

We were going to bring my mother onto the live stream.

قرار بود مادرم را به پخش زنده بیاوریم.

I think the only way we could have done is pretended that,

فکر می‌کنم تنها راهی که می‌توانستیم انجام دهیم این بود که وانمود کنیم که

you know, not even said what was, but she's got a big black eye.

، می‌دانی، حتی نگفتیم چیست، اما او یک چشم سیاه بزرگ دارد.

What we should have done is actually what we should have done is got your mum drunk first.

کاری که ما باید انجام می‌دادیم این است که در واقع کاری که باید می‌کردیم این است که ابتدا مادرت را مست کنیم.

True.

درست است، واقعی.

Because unfortunately, she fell over

چون متأسفانه او افتاد

and her glasses went into her eyes

و عینکش به چشمانش رفت

and she's got a big black eye, so she feels a bit self-conscious coming on.

و چشمش مشکی بزرگ شده است، بنابراین احساس می کند کمی خودآگاه است.

So once again, can I just point out we did not do it.

بنابراین یک بار دیگر، می توانم فقط به این نکته اشاره کنم که ما آن را انجام ندادیم.

So if

بنابراین اگر از

this is being used in evidence in a court of law,

این به عنوان مدرک در دادگاه استفاده می شود،

can we just say that we did not give the black eye to Steve's

آیا می توانیم فقط بگوییم که ما چشم سیاه را به مادر استیو ندادیم

mum said definitely not.

که قطعاً نه.

Lewis must be an expert in champagne.

لوئیس باید در شامپاین متخصص باشد.

So what do you think of the of the brand? Hmm.

بنابراین نظر شما در مورد برند چیست؟ هوم

Bring it back all of any experts

همه کارشناسانی

on champagne watching at the moment.

را که در حال حاضر در حال تماشای شامپاین هستند، بازگردانید.

I know it's a long shot.

من می دانم که این یک شات طولانی است.

I know it's not not possible.

میدونم امکان نداره

I will go say hi there.

من برم سلام کنم

Maybe it's maybe it's just too bright on the screen.

شاید به این دلیل است که روی صفحه نمایش خیلی روشن است.

But there I can do better than that.

اما آنجا می توانم بهتر از این کار کنم.

Andre Roger,

آندره راجر،

he sounds French.

او فرانسوی به نظر می رسد.

But it be.

اما باشد.

It should be. Roger Andre really shouldn't. It sounds like.

باید باشد. راجر آندره واقعا نباید. مثل این است که.

It sounds like the names round the wrong way. Is that good champagne?

به نظر می رسد که نام ها اشتباه است. آیا آن شامپاین خوب است؟

Is that good champagne, Louis?

آیا شامپاین خوبی است، لویی؟

I don't know, because it was given to me free.

نمی دانم، چون رایگان به من داده شده است.

I didn't pay for that.

من برای آن هزینه نکردم.

So it sounds like I'm a bit of a cheapskate,

بنابراین به نظر می رسد که من یک اسکیت ارزان قیمت هستم،

but can you tell us, is that decent champagne?

اما می توانید به ما بگویید، آیا این شامپاین مناسب است؟

Or not?

یا نه؟

Is this good or is it rubbish?

این خوبه یا آشغال؟

Yes. So it's not Brut.

آره. پس بروت نیست.

I don't know what CRU is.

من نمی دانم CRU چیست.

I don't know what that means.

That mean it's quite sweet. Actually, it is Brut.

من نمی دانم این به چه معناست.

یعنی خیلی شیرینه در واقع بروت است.

This is.

این هست.

It's quite sweet.

این کاملا شیرین است.

I thought Brut was dry, but this is quite sweet.

من فکر کردم بروت خشک است، اما این بسیار شیرین است.

Very nice.

بسیار خوب.

I've got to say, I'm thinking of having another glass

باید بگویم، من در فکر خوردن یک لیوان دیگر هستم،

but maybe somebody in France can tell us,

اما شاید کسی در فرانسه بتواند به ما بگوید،

like Louis, for example, whether this is a recognised

مثلاً لوئیس، آیا این یک برند شناخته شده

brand in the world of

در جهان است

I know way is we are recognised

که می دانم در

Laurent Perrier area, I think periodontist,

منطقه لوران پریر شناخته شده ایم یا خیر. ، من فکر می کنم پریودنتیست،

Don Perrier is having, you know Laurent Perrier is,

دان پریر دارد، می دانید لوران پریر است،

I had some friends who were from I still got them from

من دوستانی داشتم که از آنها بودند، هنوز آنها را از

you still got French, French, Guyana, Steve still has friends.

شما گرفتم هنوز فرانسوی، فرانسوی، گویان، استیو هنوز دوستانی دارد.

They were born in French Guyana

آنها در گویان فرانسه به دنیا

and they now live in the UK and they're friends of mine.

آمدند و اکنون در بریتانیا زندگی می کنند و دوستان من هستند.

I haven't seen them for quite a long time.

خیلی وقته ندیدمشون

But they always used to drink champagne.

اما آنها همیشه شامپاین می نوشیدند.

Yes, it is a party and it yes, always has to be Laurent Perrier.

بله، این یک مهمانی است و بله، همیشه باید لوران پریر باشد.

Yes, we know black people just just to clear that up

بله، ما سیاه‌پوستان را می‌شناسیم فقط برای اینکه

before anyone asks and your tongue is becoming very loose. Mr.

قبل از اینکه کسی بپرسد این موضوع را روشن کند و زبان شما خیلی شل می‌شود. آقای

Dinkins. No, it's true.

دینکینز نه، این درست است.

That's just a fact. What we do yeah, yeah, yeah.

این فقط یک واقعیت است. کاری که ما انجام می دهیم بله، بله، بله.

And that

و اینکه

they were very good friends of mine and they would.

آنها دوستان بسیار خوبی برای من بودند و خواهند داشت.

The thing is, you I once

مسئله این است که من یک

turned up to a party.

بار به یک مهمانی رفتم.

I was invited to one of their parties, and they said, Oh,

من به یکی از مهمانی های آنها دعوت شده بودم و آنها گفتند: اوه

bring a bottle of champagne.

، یک بطری شامپاین بیاور.

And I thought,

و فکر کردم،

I won't bring champagne.

شامپاین نمی‌آورم.

I bought a bottle of Cava

من یک بطری کاوا خریدم

because I thought, I'm not spending £25 on a bottle of Laurent Perrier.

زیرا فکر می کردم ۲۵ پوند برای یک بطری Laurent Perrier خرج نمی کنم.

That seems a little expensive.

که کمی گران به نظر می رسد.

And I, you know, didn't want a glass.

و من، می دانید، یک لیوان نمی خواستم.

So I took

بنابراین من

a bottle of Cava, which obviously is

یک بطری کاوا برداشتم، که مشخص است

but basically sparkling wine.

اما اساساً شراب گازدار است.

And they told me that I had to leave Steve to go and buy a bottle of champagne.

و آنها به من گفتند که باید استیو را ترک کنم تا بروم و یک بطری شامپاین بخرم.

They wouldn't let me into the party unless I brought champagne.

آنها مرا به مهمانی راه نمی دادند مگر اینکه شامپاین بیاورم.

But you have some money you have some friends who like to go to very posh

اما شما مقداری پول دارید، دوستانی دارید که دوست دارند به

restaurants and they, they sometimes will order

رستوران های بسیار شیک بروند و آنها گاهی

very expensive bottles of champagne and they wish you to do.

بطری های شامپاین بسیار گران قیمت را سفارش می دهند و برای شما آرزو می کنند.

How much? How much?

چقدر؟ چقدر؟

Well Lauren Perrier is £25 a bottle. It used to be.

خب لورن پریر 25 پوند برای هر بطری است. قبلا بود.

But you said they used to spend much more than that.

اما شما گفتید که آنها قبلاً خیلی بیشتر از این هزینه می کردند.

Well what used to happen is sometimes 60 or perhaps 60 or £70.

خوب اتفاقی که قبلا می افتاد گاهی 60 یا شاید 60 یا 70 پوند است.

What used to happen? Yes.

قبلا چه اتفاقی می افتاد؟ آره.

Because for some reason ditching me energy

چون بنا به دلایلی با کم کردن انرژی من با این دوستانم

we used to go out for a meal with these friends of mine.

برای صرف غذا بیرون می رفتیم .

Mr. Dinkins didn't come because he doesn't like them.

آقای دینکینز نیامد چون آنها را دوست ندارد.

And, and

و، و

they I was always driving

آنها من همیشه رانندگی

so I used to give them a lift into town

می کردم، بنابراین آنها را به شهر می بردم

so they would order all this alcohol.

تا آنها این همه الکل را سفارش دهند.

And of course I couldn't drink any of it.

و البته نمیتونستم هیچ کدوم ازش رو بنوشم.

Then when the bill came at the end of the night, they wanted to split the bill evenly between everybody.

بعد که آخر شب قبض رسید، می خواستند صورت حساب را به طور مساوی بین همه تقسیم کنند.

And they'd had about four or five bottles of champagne. Yes.

و آنها حدود چهار یا پنج بطری شامپاین داشتند. آره.

And and I said, Well, I haven't drunk any the champagne.

و من گفتم، خب، من هیچ شامپاینی ننوشیده ام.

It's not fair to split the bill.

تقسیم صورت حساب منصفانه نیست.

Have you ever been in this situation where you've been out for a meal with somebody?

آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید که برای صرف غذا با کسی بیرون رفته باشید؟

Yeah. And a group of people, they have lots of drink.

آره و گروهی از مردم مشروب زیادی می خورند.

They have lots of alcohol.

آنها مقدار زیادی الکل دارند.

You're not drinking or they order a sweet or very expensive meal.

شما مشروب نمی خورید یا یک غذای شیرین یا بسیار گران سفارش می دهند.

And then at the end they say, oh, let's split it evenly.

و سپس در پایان می گویند، اوه، بیایید آن را به طور مساوی تقسیم کنیم.

And then, you know, you're having to pay for half a meal. Yes.

و سپس ، می دانید، باید برای نصف وعده غذایی هزینه کنید. آره.

That is actually I know that that is a trick that people do. Yes.

این در واقع من می دانم که این ترفندی است که مردم انجام می دهند. آره.

And they know that they're doing it as anybody has fell victim to this,

و آن‌ها می‌دانند که این کار را انجام می‌دهند،

particularly if you're driving and everyone else is drinking alcohol,

به‌ویژه اگر شما در حال رانندگی هستید و بقیه مشروبات الکلی می‌نوشند

you have to end up paying for a lot of their alcohol.

، باید هزینه زیادی از الکل آنها را بپردازید.

Because they split the bill.

چون قبض را تقسیم کردند.

That's it.

خودشه.

But this champagne.

اما این شامپاین.

Can I just say it's it's gorgeous.

فقط میتونم بگم عالیه

Gorgeous, gorgeous champagne.

شامپاین فوق العاده زیبا.

It's very nice.

خیلی خوبه.

This duchess is on today.

این دوشس امروز است.

Not feeling very good. Got a bit of asthma,

حس خیلی خوبی نداره کمی آسم گرفتی،

Mr. Duncan.

آقای دانکن.

Oh, disrespectful. I'm sorry.

اوه بی احترامی متاسفم.

I'm sorry.

You have to do that. I can't help it. It's bubbles.

متاسفم.

شما باید این کار را انجام دهید. من نمی توانم کمکی به آن کنم. این حباب است.

It's the champagne. It's coming up.

این شامپاین است. داره بالا میاد

We've gone down to 999 again, so we're going to celebrate again.

ما دوباره به 999 رفتیم، بنابراین دوباره جشن می گیریم.

You mean nine

یعنی نه

yes. 999,999.

بله. 999,999.

Champagne ready?

شامپاین آماده است؟

Because we've got to do this all over again, folks.

چون ما باید این کار را دوباره انجام دهیم، مردم.

You have to celebrate again.

باید دوباره جشن بگیری

We will stay on for as long as you are still watching.

تا زمانی که شما همچنان تماشا می کنید، ما در ادامه خواهیم ماند.

August.

مرداد.

Hey, you know,

هی میدونی

I was off, but now I'm back.

من رفتم ولی الان برگشتم

It's happened.

Well, Olga, it's happened many times, Olga.

اتفاق افتاد.

خوب، اولگا، بارها اتفاق افتاده است، اولگا.

And it's about to happen again.

و در شرف وقوع دوباره است.

This is about the 10th time it's gone up to a million.

این برای دهمین بار است که به یک میلیون می رسد.

And it's gone back down again. It's gone back up.

و دوباره به پایین برگشته است. برگشته بالا

It's come back down again.

دوباره اومد پایین

So you can celebrate with this all over again.

بنابراین می توانید دوباره با این جشن جشن بگیرید.

Oh, so you haven't really missed anything.

اوه، پس شما واقعاً چیزی را از دست نداده اید.

You've missed the first one, but there have been many episodes.

شما قسمت اول را از دست داده اید، اما قسمت های زیادی وجود داشته است.

We've had 12 so far.

تا الان 12 تا داشتیم.

We've had 12 celebrations of reaching a million subscribers.

ما 12 جشن برای رسیدن به یک میلیون مشترک داشته ایم.

And that's the reason why we have drink so much champagne

و به همین دلیل است که ما به خوبی شامپاین می نوشیم

well, your burp made Duchess laugh.

، آروغ شما باعث خنده دوشس شد.

Then we got her again. This is a million.

سپس دوباره او را گرفتیم. این یک میلیون است.

We've made it to a million subscribers for the 13th time.

ما برای سیزدهمین بار به یک میلیون مشترک رسیدیم .

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Cheers, Steve.

به سلامتی، استیو.

Oh, God.

اوه خدا

Make it stop.

آن را متوقف.

Stop.

متوقف کردن.

Oh, we can't keep this up all night, Mrs. Duncan.

اوه، ما نمی‌توانیم تمام شب را نگه داریم، خانم دانکن.

Oh, dear. I'm supposed to be working. Apparently, Mr.

اوه عزیزم. قرار است کار کنم ظاهراً

Steve's mother is very worried about us because we seem to be

مادر آقای استیو خیلی نگران ماست چون به نظر می

coming quite drunk at the moment.

رسد در حال حاضر کاملا مست می آییم.

I don't normally drink by the way, which makes this worse.

اتفاقاً من معمولاً مشروب نمی‌خورم که این وضعیت را بدتر می‌کند.

So if you don't.

پس اگر این کار را نکنید.

If you don't normally drink alcohol, then even if you have

اگر به طور معمول الکل نمی نوشید ، حتی

the smallest amount of alcohol, it will make you drink so that's the problem.

اگر کمترین مقدار الکل را داشته باشید ، شما را وادار به نوشیدن می کند، بنابراین مشکل همین است.

I shouldn't have done this.

من نباید این کار را می کردم.

I feel that my credibility, my reputation is at risk.

احساس می کنم اعتبار و آبروی من در خطر است.

What reputation?

چه شهرتی؟

Precisely exactly your right.

دقیقا حق شماست

Yes, exactly.

بله دقیقا.

But I think it's good to have a party sometimes.

اما فکر می کنم خوب است که گاهی اوقات مهمانی بگیریم.

Well, yes.

خب بله.

Just wants a party well, you can all have a party.

فقط یک مهمانی خوب می خواهد، همه شما می توانید یک مهمانی داشته باشید.

Have a party now with us. It's like a big zoom meeting.

حالا با ما یک مهمانی بگیرید. مثل یک جلسه بزرگنمایی بزرگ است.

It is a zoom meeting with alcohol.

این یک دیدار زوم با الکل است.

And because we've done that at work, we've had company

و چون ما این کار را در محل کار انجام داده‌ایم،

Zoom meetings where we've all poured ourselves drinks.

جلسات زوم شرکتی داشته‌ایم که در آن همه برای خود نوشیدنی ریخته‌ایم.

And but the trouble is we can't see you, which is a shame,

و اما مشکل این است که ما نمی توانیم شما را ببینیم، که شرم آور است،

but we can't see you if you if you tell us you're drinking, have a look no in your house,

اما اگر به ما بگویید که مشروب می خورید، نمی توانیم شما را ببینیم، به خانه خود نگاه نکنید،

go and get some alcohol and have a drink with us.

بروید کمی الکل بخورید و بخورید. نوشیدنی با ما

If you've got something, maybe there is a bottle of wine or maybe some Baileys.

اگر چیزی دارید، شاید یک بطری شراب یا شاید مقداری بیلی وجود دارد.

A lot of people like Bailey's.

بسیاری از مردم بیلی را دوست دارند.

Your mother likes Bailey's, doesn't she?

مادرت بیلی را دوست دارد، اینطور نیست؟

She sometimes gets completely.

او گاهی اوقات به طور کامل می شود.

Rhett asked at the weekend on Bailey's.

رت در آخر هفته در بیلی پرسید.

That is a euphemism for drunk.

این تعبیر مستی است.

If you get rat arsed

اگر موش آرد

it means drunk.

گرفتید یعنی مست.

Says N says congratulations.

می گوید N می گوید تبریک می گویم.

Thank you.

متشکرم.

Well, what we're hoping is that we're not teaching very much English today.

خوب، چیزی که ما امیدواریم این است که امروز خیلی انگلیسی آموزش نمی دهیم.

I can.

I can no longer see the live chat, by the way. It is.

من میتوانم.

اتفاقاً من دیگر نمی توانم چت زنده را ببینم. این است.

It is becoming more and more blurred.

روز به روز بیشتر تار می شود.

As each moment passes.

با گذشت هر لحظه

I would say this is we need 14 times.

من می گویم این است که ما به 14 بار نیاز داریم.

Well, we're going to get it. We've gone down again.

خوب، ما آن را دریافت می کنیم. دوباره رفتیم پایین

Thank you very much to whoever.

از هرکسی که هست خیلی ممنونم

Whoever keeps subscribing.

هر کسی که به اشتراک ادامه می دهد.

I have a certain set of skills and I'm going to use them.

من مجموعه خاصی از مهارت ها را دارم و قرار است از آنها استفاده کنم.

I'm willing to use them to find you.

من حاضرم از آنها برای پیدا کردن شما استفاده کنم.

I will hunt you down I will kick your door down

من تو را شکار می کنم، در خانه ات را با لگد

and I will go up to you and I will kick you right at the bum.

پایین می آورم و به سمت تو می روم و تو را دقیقاً به سمت آشغال می زنم.

We're going to mess you up. Left you big time.

ما شما را به هم خواهیم زد. زمان بزرگی را برای شما جا گذاشت.

I was going to swear then, but I'm just going to say mess you up.

اون موقع میخواستم قسم بخورم ولی فقط میخوام بگم خرابت کن.

Mess you up.

تورا گیج کرد.

We're going to come round to your house.

ما می رویم به خانه شما.

That person that keeps unsubscribing and subscribing,

آن شخصی که به لغو اشتراک و اشتراک ادامه می‌دهد،

and we are going to set you up we're going to sort you out,

و ما شما را راه‌اندازی می‌کنیم، شما را مرتب می‌کنیم،

give you, give you.

به شما می‌دهیم، به شما می‌دهیم.

You'll never do it again.

دیگر هرگز آن را انجام نخواهی داد.

You'll never do it again.

دیگر هرگز آن را انجام نخواهی داد.

It's my I have a certain set of skills.

من مجموعه خاصی از مهارت ها را دارم.

Oh, tomic's going to an Irish pub tonight and he's going to celebrate.

اوه، تومیک امشب به یک میخانه ایرلندی می‌رود و می‌خواهد جشن بگیرد.

Oh, good. But can you can you have one for us?

خوب است. اما آیا می توانید یکی برای ما داشته باشید؟

Maybe a Guinness because Guinness is a drink that is often drink.

شاید گینس چون گینس نوشیدنی است که اغلب نوشیدنی است.

It is a popular drink in Ireland

این یک نوشیدنی محبوب در ایرلند است

to Deacon says that sounds great

به Deacon می گوید که به نظر می رسد عالی به نظر می رسد انگلیسی به راحتی می

English fluently says ha ha.

گوید ha ha.

Yeah that's what it is. Mm

آره همینه که هست مم

oh. According to Louis, this is good champagne.

اوه به گفته لویی، این شامپاین خوبی است.

It is good champagne.

شامپاین خوبی است.

I must admit it does taste very nice.

باید اعتراف کنم که طعم بسیار خوبی دارد.

This is very good champagne.

این شامپاین بسیار خوبی است.

I wish now we had got some more.

کاش الان مقدار بیشتری داشتیم

Well, as I was recounting with you

خوب، همینطور که داشتم با شما تعریف

recounting a story which means I'm remembering recounting

می کردم و یک داستان را بازگو می کردم، یعنی یادم می

remembering a story about a few weeks ago

آید که چند هفته پیش

when I went to a party and I felt very mean afterwards,

به یک مهمانی رفتم و بعد از آن خیلی احساس بدی

I was invited to this friend's house there, got a lovely house

کردم، به خانه این دوست دعوت شدم. خانه دوست داشتنی

and obviously if you go to to

و بدیهی است که اگر

be invited to a party, you have to take some alcohol or some drink with your food or something.

برای دعوت شدن به یک مهمانی به آنجا می روید، باید مقداری الکل یا نوشیدنی همراه با غذا یا چیزی بخورید.

So I was going to take this bottle of champagne.

بنابراین من قصد داشتم این بطری شامپاین را ببرم.

I thought it was cheap champagne.

فکر کردم شامپاین ارزانی است.

And then I looked it up on the Internet and it said 25, £26 a bottle.

و سپس آن را در اینترنت جستجو کردم و نوشت: 25، 26 پوند برای هر بطری.

So I thought, that's too much to take to these friends of mine.

بنابراین من فکر کردم، این برای این دوستان من خیلی زیاد است.

I don't think that much of them.

من فکر نمی کنم که خیلی از آنها.

And now look, here we are sipping the same champagne.

و حالا ببینید، اینجا ما همان شامپاین را می نوشیم.

So I put it back in the cupboard and took a much cheaper bottle of wine

بنابراین دوباره آن را در کمد گذاشتم و به جای آن یک بطری شراب بسیار ارزان‌تر برداشتم

instead and I'm hoping I got away with it.

و امیدوارم از پس آن بربیایم.

We'll soon find out if I got invited, get invited back to another party.

ما به زودی متوجه می شویم که اگر من دعوت شده ام، دوباره به مهمانی دیگری دعوت شوم.

You see, the problem is now if you get me to do this more, then

می بینید ، مشکل این است که اگر من را مجبور به انجام این کار بیشتر کنید،

20 times I won't actually notice.

در واقع 20 بار متوجه نمی شوم.

When it's gone down, it has gone down again.

وقتی پایین رفت، دوباره پایین آمده است.

I was 15 now, so eventually I won't actually care.

من الان 15 ساله بودم، بنابراین در نهایت اهمیتی نمی دهم.

No, it's gone up again.

نه دوباره بالا رفته

Yes, well it went down. We're going to do it again.

بله، خوب پایین آمد. ما دوباره آن را انجام می دهیم.

See where it went down just to know it's going up again.

ببینید کجا پایین آمد تا بدانید دوباره دارد بالا می رود.

Congratulations, everyone. We've

به همه تبریک می گویم. ما

just oh, make this stop.

فقط اوه، این را متوقف کنید.

Make it stop the sound of a quality glass.

کاری کنید که صدای یک لیوان با کیفیت را متوقف کند.

That sounds like good quality.

به نظر می رسد کیفیت خوبی دارد.

Unless you're wearing headphones.

مگر اینکه هدفون به سر داشته باشید.

What's that thing where you can.

این چه چیزی است که شما می توانید.

Yeah, you can wet the top.

بله، می توانید قسمت بالایی را خیس کنید.

You have to have it.

شما باید آن را داشته باشید.

You have to have it.

شما باید آن را داشته باشید.

Still, though, it takes a lot of effort.

با این حال، هنوز هم تلاش زیادی می خواهد.

This is what you do.

این کاری است که شما انجام می دهید.

You wet the top and then you think, everybody, I thank you.

شما بالا را خیس می کنید و سپس فکر می کنید، همه، من از شما تشکر می کنم.

I don't think it works with these types of glasses.

فکر نکنم با این نوع عینک ها کار کنه.

Oh, it's

اوه، این

you that.

تو هستی

So that's it.

پس همین است.

Steve's doing it.

استیو داره انجامش میده

That's why I like children.

به همین دلیل من بچه ها را دوست دارم.

It's like that, isn't it?

اینطوری است، اینطور نیست؟

Oh, I haven't done that since I was about ten. Yes.

اوه، من از ده سالگی این کار را انجام نداده ام. آره.

So there is a trick.

بنابراین یک ترفند وجود دارد.

You could you can.

شما می توانید شما می توانید.

You can wet the top of it.

می توانید بالای آن را خیس کنید.

You know what to do. I know not everyone. Everyone knows

شما می دانید چه باید بکنید. من همه را نمی شناسم. همه

you. So if you

شما را می شناسند. بنابراین، اگر

wet the top of your glass and then Steve,

سر لیوان خود را خیس کنید و سپس استیو،

if you run your finger around

اگر انگشت خود را دور

it sounds like heaven.

آن بچرخانید، به نظر می رسد.

It's amazing.

این شگفت انگیز است.

That's what you hear in the nightclub near where Tegan is.

این چیزی است که در کلوپ شبانه نزدیک جایی که تگان است می شنوید.

Apparently, that's the last thing you hear just before you die.

ظاهراً این آخرین چیزی است که درست قبل از مرگ می شنوید.

Well, again, you see, I didn't.

خوب، دوباره، می بینید، من این کار را نکردم.

It's a cheapskate, these glasses.

این یک اسکیت ارزان است، این عینک.

I haven't paid for these glasses either.

برای این عینک هم پولی نداده ام.

Please, Kane, I want a prise at work.

خواهش می کنم، کین، من یک جایزه در محل کار می خواهم.

I'm always I'm always winning prises at work.

من همیشه هستم من همیشه در کار برنده جایزه هستم.

You seem to win a lot of prises.

به نظر می رسد که شما برنده جایزه های زیادی هستید.

Everything's free in this house from prises that I've won

همه چیز در این خانه رایگان است، از جایزه هایی که من از طریق فروش به دست آورده ام،

through sales

Steve is very good at selling things,

استیو در فروش چیزها،

even his soul.

حتی روحش بسیار خوب است.

Oh, I do that all the time. Hmm.

اوه، من همیشه این کار را می کنم. هوم

Well, it looks like it's just as it did it go down and back up again because it's saying a million again.

خوب، به نظر می رسد که درست مثل قبل است که پایین می آید و دوباره بالا می رود زیرا دوباره یک میلیون می گوید.

I have. We've lost.

من دارم. ما باختیم

We're losing count.

حسابش رو از دست میدیم

Now, look, if you're doing it now, you're wasting your time because.

حالا ببین، اگر الان این کار را انجام می دهی ، وقتت را تلف می کنی چون.

Because really, we're getting to the point where we don't care.

چون واقعاً داریم به نقطه ای می رسیم که اهمیتی نمی دهیم.

Oh, I didn't know that trick.

اوه، من این ترفند را نمی دانستم.

Yes. See, I told you not everyone knows it.

آره. ببینید، من به شما گفتم که همه آن را نمی دانند.

You just wet. Wet the top

تو فقط خیس شدی بالای آن را خیس کنید

we're not making it up.

ما آن را درست نمی کنیم.

You can do it with making it.

با ساختن آن می توانید این کار را انجام دهید.

It's got to be.

How can we make this up?

باید باشد.

چگونه می توانیم این را جبران کنیم؟

Think you can do virtually any any gasp?

فکر می کنید تقریباً می توانید هر نفسی را انجام دهید؟

You've got to sort of hold it.

باید به نوعی نگهش دارید.

I mean, I think it works better with Crystal.

یعنی فکر کنم با کریستال بهتر کار میکنه.

It works better with Crystal, obviously.

بدیهی است که با کریستال بهتر کار می کند.

So this is

بنابراین،

I think this is crystal glass,

من فکر می کنم این شیشه کریستالی است،

so it works better, but you can do it with a normal beer glass.

بنابراین بهتر عمل می کند، اما شما می توانید آن را با یک لیوان آبجو معمولی انجام دهید.

So if you're drinking your beer, you can do it with your beer glass as well.

بنابراین اگر در حال نوشیدن آبجو هستید، می توانید این کار را با لیوان آبجو خود نیز انجام دهید.

Am I going back to work today?

آیا امروز برمیگردم سر کار؟

I'm never going back to work.

من هرگز به سر کار بر نمی گردم.

Oh, God, no.

اوه خدا نه

I think you know, I think you should do Steve.

فکر می کنم می دانی، فکر می کنم باید استیو را انجام دهی.

I think you should just quit your job. Yes.

من فکر می کنم شما فقط باید کار خود را ترک کنید. آره.

Quit your job and just say to hell

کار خود را رها کنید و فقط با همه چیز به جهنم بگویید

with everything and just enjoy the rest of your life.

و فقط از بقیه زندگی خود لذت ببرید.

Because you know what? I'm being sincere here.

چون میدونی چیه؟ من اینجا صادقانه صحبت می کنم.

Life is short, brief,

زندگی کوتاه، کوتاه است،

and you never know what's around the corner.

و شما هرگز نمی دانید در گوشه و کنار چیست.

You're upsetting Mohsen with your burping and I think it's rude now.

با آروغ زدنت داری محسن رو ناراحت میکنی و به نظرم الان بی ادبیه.

The truth is, I've actually got the afternoon off is the truth.

حقیقت این است که من در واقع بعدازظهر را تعطیل کردم حقیقت است.

Well, yes.

خب بله.

So on a Friday afternoon, we can flex our time, and that's what I'm doing now.

بنابراین در یک بعد از ظهر جمعه، می‌توانیم زمان خود را تنظیم کنیم، و این کاری است که من اکنون انجام می‌دهم.

I'm deciding that I see.

من تصمیم دارم که ببینم

I didn't take a lunch break

من استراحت ناهار نگرفتم،

so I'm allowed to flex the working time a bit.

بنابراین اجازه دارم زمان کار را کمی تغییر دهم.

And you really going to drink some more?

و آیا واقعاً می خواهید بیشتر بنوشید؟

I've never seen Mr. John.

من هرگز آقا جان را ندیده ام.

Mr. Drinking.

آقای مشروب.

I will be known from now on.

من از این به بعد شناخته می شوم.

You will know me as Mr.

شما مرا به عنوان آقای نوشیدنی می شناسید

Drink and not Mr. Duncan.

و نه آقای دانکن.

Mr. Drunken

آقای مست

You know what?

میدونی چیه؟

I could get used to this lifestyle drinking champagne

من می‌توانم به این سبک زندگی عادت کنم که

every Friday afternoon, every time you get to a movie.

هر جمعه بعد از ظهر، هر بار که به یک فیلم می‌رسی، شامپاین می‌نوشم.

So actually, what we want people to do is unsubscribe towards the end of every week

بنابراین، در واقع، کاری که ما می‌خواهیم مردم انجام دهند این است که تا پایان هر هفته اشتراک خود را لغو کنند

and then suddenly re subscribe so we can keep going back over and editing. Yes.

و سپس ناگهان دوباره مشترک شوند تا بتوانیم به مرور و ویرایش ادامه دهیم. آره.

So we need to lose about 20 or 30.

بنابراین ما باید حدود 20 یا 30 ساعت را از دست بدهیم.

Subscribe hours, and then every week we can do this.

ساعات اشتراک را داشته باشیم، و سپس هر هفته می توانیم این کار را انجام دهیم.

And then we have a very good excuse for drinking champagne.

و بعد ما یک بهانه خیلی خوب برای نوشیدن شامپاین داریم.

But, but, but it has to be this champagne.

اما، اما، اما باید این شامپاین باشد.

These are this is all Mr.

اینها همه

Duncan's hard work.

کار سخت آقای دانکن است.

It's nothing to do with me, really.

به من ربطی نداره واقعا

I'm just along for the ride, as they say.

همانطور که می گویند من فقط برای سوار شدن هستم.

It is true.

درست است.

I do like to be along for a ride. Hmm.

من دوست دارم برای یک سواری در کنار هم باشم. هوم

Yeah.

آره

Mr. Duncan?

آقای دانکن؟

Yes. Yes, Mr.

آره. بله، آقای

Duncan

دانکن

sounds like Duncan,

شبیه دانکن به نظر می رسد،

but it's drunken, and we know we know we get the joke.

اما مست است، و ما می دانیم که می دانیم که این شوخی را متوجه می شویم.

Oh, it's gun to my head, Mr.

اوه، این تفنگ به سر من است، آقای

Duncan. Queasy.

دانکن. دلگیر

Queasy. Mr.

دلگیر

Steve might be falling to the floor.

ممکن است آقای استیو روی زمین بیفتد.

You might have a black eye as well.

ممکن است چشم سیاه هم داشته باشید.

If you feel queasy, it means you feel a bit light-headed.

اگر احساس بی قراری می کنید، به این معنی است که کمی احساس سبکی سر دارید.

It may be sick.

ممکن است بیمار باشد.

I feel a little queasy, a little queer, maybe

من احساس می کنم کمی دلهره، کمی عجیب و غریب، شاید

do you feel a little queer?

آیا شما احساس می کنید کمی عجیب و غریب؟

You felt a little queer all your life.

تو تمام زندگیت کمی عجیب بود.

I feel a little queer.

احساس می کنم کمی عجیب و غریب

I've only been waiting for three days.

فقط سه روزه منتظرم

I'm not going. Yes, you have three. Very frustrating.

من نمی روم. بله، شما سه تا دارید. بسیار ناامید کننده.

Very frustrating for three days.

سه روز خیلی ناراحت کننده

I've been waiting for this to happen.

من منتظر بودم تا این اتفاق بیفتد.

It's like waiting for you.

انگار منتظرت هستم

Do you ever have a boil on your bum?

آیا تا به حال جوشی روی بدن شما ایجاد شده است؟

You get a little boil or a spot on your bum and it seems to be there for days and days

کمی جوش یا لکه ای روی باسنت پیدا می کنی و به نظر می رسد روزها و روزها آنجاست

and you're waiting for it to go away because every time you sit down, you can feel it.

و منتظر می مانی که از بین برود زیرا هر بار که می نشینی می توانی آن را حس کنی.

You sit down and you out.

تو بشین و بیرون

Oh, I've got a boil on my boom and say all the time.

آخه من یه جوش دارم روی بوم و میگم همیشه.

And you're waiting patiently and waiting for my millionth subscriber.

و شما صبورانه منتظر و منتظر میلیونمین مشترک من هستید.

It's been a bit like waiting for a boil on your bum to go away.

کمی شبیه این است که منتظر بمانید تا یک جوش از بین برود.

It's been a pain for Mr. Didn't.

این برای آقای نکند دردناک بوده است.

It was getting very down yesterday

دیروز خیلی داشت پایین می آمد

because it seemed to be very close and it went down 20 or something anyway, within.

چون به نظر می رسید خیلی نزدیک بود و به هر حال 20 یا چیزی کمتر شد.

Now I was crying yesterday I, I went into the garden and the cows were by

حالا دیروز داشتم گریه می کردم، رفتم داخل باغ و گاوها

the fence and I went up to them and I cried.

کنار حصار بودند و رفتم سمتشان و گریه کردم.

I held one of the cows in my arms

یکی از گاوها را در آغوش

and I wept for about 10 minutes.

گرفتم و حدود 10 دقیقه گریه کردم.

I was so sad.

من خیلی غمگین بودم.

And then the cow went away.

و سپس گاو رفت.

It walked off, it was annoyed.

رفت، اذیت شد.

I think that's true.

من فکر می کنم این درست است.

I don't think that's true.

فکر نمی کنم این درست باشد.

I think I had probably better

فکر می کنم بهتر است

go and check some of my emails.

بروم و برخی از ایمیل هایم را بررسی کنم.

Is this party coming to a close or are you staying bit longer?

آیا این مهمانی به پایان می رسد یا شما کمی بیشتر می مانید؟

No, we haven't got any snacks.

نه، ما هیچ تنقلاتی نداریم.

We've got nothing to eat. We've got nothing to eat.

ما چیزی برای خوردن نداریم ما چیزی برای خوردن نداریم

One of the things I'm amazed by is that we've come here with alcohol, but we have no snacks.

یکی از چیزهایی که من از آن شگفت زده شده ام این است که ما با الکل به اینجا آمده ایم ، اما هیچ تنقلاتی نداریم.

Nothing in the house at all.

اصلا هیچی تو خونه نیست

So we might have to go out later and buy some things to eat some junk.

بنابراین ممکن است مجبور شویم بعداً بیرون برویم و چیزهایی بخریم تا کمی آشغال بخوریم.

As you know, I like eating junk food junk

همانطور که می‌دانید، من دوست دارم غذاهای ناسالم بخورم،

such as Jaffa Cakes

مانند Jaffa Cakes

Divide, Duchess off to speak to her mother.

Divide، Duchess off برای صحبت با مادرش.

I better go and speak to mine.

بهتره برم با خودم حرف بزنم

Just checking.

فقط چک کردن.

Everyone is checking on their mothers. Yes.

همه در حال بررسی مادران خود هستند. آره.

I can't check on my mother because she's ill at the moment and in a care home

من نمی توانم مادرم را چک کنم زیرا او در حال حاضر بیمار است و در خانه نگهداری می شود

and she doesn't know where she is.

و نمی داند کجاست.

She doesn't know what day it is or what year it is.

او نمی داند چه روزی است و چه سالی است.

A bit like me.

کمی شبیه من

In a few moments, Natalie, there's a song

چند لحظه بعد، ناتالی، آهنگی

with Natalie in it.

با ناتالی در آن وجود دارد.

Is that Natalie?

اون ناتالیه؟

Natalie, you are young.

ناتالی، تو جوانی.

You are free.

تو آزادی.

Shirley Bassey. It oh, is that it?

شرلی باسی. اوه، همین است؟

I can't remember the rest of you know Shirley Bassey.

من نمی توانم به یاد داشته باشم که بقیه شما شرلی باسی را می شناسید.

I thought we were getting the whole song.

فکر می کردم داریم کل آهنگ را می گیریم.

Natalie If you look up Shirley Bassey, Natalie

ناتالی اگر به دنبال شرلی بیسی باشید، ناتالی

there is a song especially dedicated to you.

آهنگی وجود دارد که مخصوصاً به شما تقدیم شده است.

You don't love him.

تو او را دوست نداری

I can't remember the rest of it

بقیه اش را مثل خودم به خاطر نمی آورم

like I do.

.

It goes on a bit, but it's a song with your name in it.

کمی ادامه دارد، اما آهنگی است که نام شما در آن وجود دارد.

Natalie Shirley Bassey.

ناتالی شرلی باسی.

So look it up on YouTube. Yes, on YouTube.

پس آن را در یوتیوب جستجو کنید. بله، در یوتیوب.

Look on YouTube.

در یوتیوب نگاه کنید.

Natalie by Shirley Bassey.

ناتالی اثر شرلی باسی.

And I tell you now, there will be a song all about you

و اکنون به شما می گویم، آهنگی در مورد شما خواهد بود که

send him back to me.

او را برای من بازگردانید.

Yes. It's all about

آره. همه چیز درباره این است که

somebody singing

کسی

to this person called Natalie that stolen their love.

برای این شخص به نام ناتالی آواز بخواند که عشق آنها را دزدیده است.

And they're asking Natalie.

و آنها از ناتالی می پرسند.

So I hope you're not stealing anybody's lover love.

پس امیدوارم که عشق معشوق کسی را ندزدی.

And the singer is requesting

و خواننده

in a very sort of sad way that Natalie gives

به طرز بسیار غم انگیزی درخواست می کند که ناتالی

the person that they love back to them. Hmm.

به کسی که دوستش دارد به او بازگرداند. هوم

So we have now officially reached

بنابراین ما اکنون به طور رسمی

the point of being completely drunk

به نقطه مستی کامل

and also the point of having a million subscribers

و همچنین به نقطه داشتن یک میلیون مشترک رسیده ایم

and this one wants us to dance

و این یکی از ما می خواهد با

on this terms are in each and wants you to dance twice.

این شرایط در هر کدام برقصیم و می خواهد شما دو بار برقصید.

He has requested this,

او این درخواست را کرده است،

so I'm not sure whether we're going to do that

بنابراین مطمئن نیستم که آیا ما این کار را انجام خواهیم داد،

because I've got to find some music, though, Thomas says,

زیرا باید مقداری موسیقی پیدا کنم، هر چند، توماس می‌گوید

What about the Slavic style of drinking alcohol straight from the bottle without any snacks?

، در مورد سبک اسلاوی نوشیدن الکل مستقیماً از بطری بدون هیچ تنقلاتی چطور؟

That's what we're doing today. We're going Slavic style.

این کاری است که ما امروز انجام می دهیم . ما به سبک اسلاو می رویم.

Slavic style, baby. Yeah. Yes.

سبک اسلاوی عزیزم. آره آره.

What was I doing when Mr.

وقتی آقای

Duncan lived in China?

دانکن در چین زندگی می کرد من چه کار می کردم؟

Did a whale of a time?

آیا یک نهنگ از یک زمان؟

Did you do a whale of a you don't want to know.

آیا شما یک نهنگ را انجام دادید که نمی خواهید بدانید.

You don't want to know what Mr. Steve was up to.

شما نمی خواهید بدانید که آقای استیو چه کار می کرد.

I was living let's just say it involved a lot of

من داشتم زندگی می‌کردم، فقط بگوییم که شامل دقت زیادی در

careful what you're saying.

آنچه می‌گویید بود.

Think of the alcohol I am thinking of it involved a lot of

به الکلی فکر کنید که من به آن فکر می‌کنم، فسق زیادی به همراه دارد

debauchery.

.

But I wouldn't say debauchery. Not with you.

اما من نمی گویم فسق. با تو نه.

You are the least debauched person that I know, clean living kind of guy.

تو کمترین فسقلی هستی که من میشناسم .

And definitely don't ask me what I was doing.

و قطعاً از من نپرسید که داشتم چه کار می کردم.

Yes, though I went a bit off the rails when Mr.

بله، هرچند زمانی که آقای دانکن در چین بود، کمی از ریل خارج شدم

Duncan was in China.

.

One thing that's off the rails and I thought my life got a bit chaotic chaotic and unravelled.

یک چیز که دور از ریل است و من فکر می کردم زندگی من کمی آشفته و آشفته شده است.

It's sort of. Yes, and crazy.

یه جوریه بله، و دیوانه.

But Steve missed me.

اما استیو دلم برایم تنگ شده بود.

You see, when I was in China, me, Steve missed me.

می بینید، وقتی در چین بودم، استیو دلم برای من تنگ شده بود.

And I miss Mr.

و دلم برای آقای استیو تنگ شده است

Steve, but I knew that it was something I had to do

، اما می‌دانستم که این کاری است که باید انجام دهم،

because I was at a certain age.

زیرا در سن خاصی بودم.

I was in my late thirties and I realised

من در اواخر سی سالگی بودم و متوجه

that I had to do this or else if I waited longer,

شدم که باید این کار را انجام دهم وگرنه اگر بیشتر منتظر

then I would not be able to do it because I would be too afraid to do it.

بمانم، نمی توانم این کار را انجام دهم زیرا از انجام آن خیلی می ترسم.

So that's why I went to China I had an amazing experience.

بنابراین به همین دلیل به چین رفتم و تجربه شگفت انگیزی داشتم.

And from that experience, well, my life changed completely

و با توجه به آن تجربه، خوب، زندگی من کاملاً تغییر کرد

and that is really the reason why I'm here now, because if it wasn't for China, if it wasn't for me

و این واقعاً دلیلی است که اکنون اینجا هستم، زیرا اگر چین نبود، اگر من

going to China, I wouldn't be standing here now talking to you doing this,

به چین نمی رفتم، نمی ایستادم. در اینجا اکنون با شما صحبت می کنم و این کار را انجام می دهید،

which we've been talking.

که ما در مورد آن صحبت می کردیم.

How long have we been live now? It must be an hour.

الان چند وقته زندگی می کنیم؟ باید یک ساعت باشد.

No, 3 hours.

نه 3 ساعت

I've been on for about 3 hours.

من حدود 3 ساعت است که روشن هستم.

That's how I burp very, you know, hand in front of your mouth

اینجوری که من خیلی آروغ میزنم، میدونی، دستت جلوی دهنت به طور

discretely.

مجزا.

You're only doing that because your mother's here discreetly.

تو فقط به این دلیل این کار را می کنی که مادرت با احتیاط اینجاست.

Your mum's here.

مامانت اینجاست

If you weren't here, you'd be just burping straight into my face.

اگر اینجا نبودی، مستقیم به صورت من آروغ می زدی.

Yes. Have a listen to that song, Natalie. Hmm.

آره. به آن آهنگ گوش کن ناتالی هوم

And you will be surprised.

و شما شگفت زده خواهید شد.

I don't think I don't think Natalie comes off very well in the song.

فکر نمی کنم ناتالی در این آهنگ خیلی خوب ظاهر شود.

Oh, why is she dumped?

آه، چرا او را انداخته اند؟

I think she's trying to steal somebody else's lover.

من فکر می کنم او سعی دارد معشوقه دیگری را بدزدد.

Oh, sure.

آه البته.

That's not you at all, but it's. It's nice.

این اصلا تو نیستی، اما هست. خوبه.

Still nice to have a song that's written.

هنوز هم خوشحالم که آهنگی نوشته شده است.

Well, we're not saying that you your name in it.

خوب، ما نمی گوییم که شما نام خود را در آن.

We're not saying that you are trying to steal someone's lover just in case.

ما نمی گوییم که شما سعی می کنید معشوق کسی را برای هر موردی بدزدید.

Natalie.

ناتالی.

Natalie, you are young.

ناتالی، تو جوانی.

You are free.

تو آزادی.

Ooh, that's good.

اوه، این خوب است.

Or something like that. Sorry about that.

یا چیزی شبیه به آن. از این بابت متاسفم.

You don't love him, and you could never be.

تو او را دوست نداری و هرگز نمی توانی دوستش داشته باشی.

Send him back to me there.

بفرستش اونجا پیش من

I just remembered a few more is coming.

تازه یادم اومد چند تا دیگه میاد

It's coming back slowly. Coming back.

کم کم داره برمیگرده برگشتن.

The fog is beginning to clear.

مه شروع به پاک شدن می کند.

Yes, it's the alcohol.

بله، این الکل است.

Yes, I think it is.

بله، فکر می کنم اینطور باشد.

The million is stable. Yes, I wish.

میلیون ثابت است. بله، ای کاش.

I wish I was stable.

کاش ثبات داشتم

I am anything but stable.

من هر چیزی به جز ثبات هستم.

I've never done this before.

من هرگز این کار را انجام نداده ام

But this champagne.

اما این شامپاین.

Can I just say this champagne?

آیا می توانم فقط این شامپاین را بگویم؟

I don't normally advertise on here, but Louis, you are correct.

من معمولاً اینجا تبلیغ نمی کنم، اما لویی، شما درست می گویید.

Andre, Roger

آندره، راجر

or Roger.

یا راجر.

This champagne is

این شامپاین

very nice.

خیلی خوبه

It's very interesting because they are both what

این بسیار جالب است زیرا هر دوی آنها همان چیزی هستند که

we would call Christian names.

ما آنها را مسیحی می نامیم.

You don't have to show off, Mr.

لازم نیست خودنمایی کنید، آقای

Duncan, because Roger

دانکن، زیرا راجر

Andre is obviously a Christian name.

آندره مسلماً یک نام مسیحی است.

Because I know somebody called Andre from French Guyana.

چون می‌شناسم کسی به نام آندره اهل گویان فرانسه است.

As it happens, so Andre is a first name, but so is Roger.

همانطور که اتفاق می افتد، بنابراین آندره یک نام کوچک است، اما راجر نیز همینطور.

Roger is also a Christian.

راجر نیز مسیحی است.

But this happens quite a lot.

اما این اتفاق بسیار زیاد است.

You can get you can get people Elton John. Yes.

شما می توانید به شما می توانید مردم التون جان. آره.

Elton is a first name, and so is John.

التون اسم کوچک است و جان هم همینطور.

Elton John is two first name.

التون جان نام دو نفره است.

There must be a name for that.

باید اسمی برای آن وجود داشته باشد.

George Michael.

جورج مایکل.

Yes, George Michael.

بله جورج مایکل.

But that's not his real name.

اما این نام واقعی او نیست.

His real name is George.

نام اصلی او جورج است.

Yes. Top a lot of pop up.

آره. بالا بسیاری از پاپ آپ.

A lot of people that for you, Mr.

بسیاری از مردم که برای شما، آقای

George Michael is called Blob La. Pull up George

جورج مایکل Blob La نامیده می شود. جورج را

less.

کمتر بکشید.

We've nearly drunk this.

ما تقریبا این را نوشیده ایم.

We were hoping my mother would help, but unfortunately,

ما امیدوار بودیم که مادرم کمک کند، اما متأسفانه،

she doesn't care, so she should be drinking alcohol.

او اهمیتی نمی دهد، بنابراین باید مشروب بخورد.

Thomas says there is another line in the song.

توماس می گوید یک خط دیگر در آهنگ وجود دارد.

Natalie, please do me.

ناتالی، لطفا مرا انجام بده.

I don't remember that line.

من اون خط رو یادم نیست

I've got to say.

باید بگویم

I don't remember that line.

من اون خط رو یادم نیست

No, I think that was the that was.

نه، فکر می کنم همین بود.

She would never say that that was the extended version.

او هرگز نمی گوید که این نسخه توسعه یافته است.

Oh, no,

اوه، نه،

Thomas, just come up with another line for the song.

توماس، فقط یک خط دیگر برای آهنگ بیاور.

I yes.

من بله.

That's just wishful thinking, Tom, acting on your behalf.

این فقط خیال بافی است، تام، از طرف تو عمل می کند.

Thomas

توماس

Kahn. That Kahn.

کان. اون کان

Mm hmm.

مم هوم

I wonder if YouTube will send you a gold button.

نمی دانم آیا یوتیوب یک دکمه طلایی برای شما ارسال می کند.

I don't know.

من نمی دانم.

Maybe after this live stream. They definitely won't.

شاید بعد از این پخش زنده. قطعا این کار را نمی کنند.

But do they know your address?

اما آیا آنها آدرس شما را می دانند؟

They do.

انجام می دهند.

YouTube knows everything about me.

یوتیوب همه چیز را در مورد من می داند.

Everything. Everything.

همه چيز. همه چيز.

They know everything about me.

آنها همه چیز را در مورد من می دانند.

They know my inside leg measurement.

آنها اندازه گیری پای داخلی من را می دانند.

They know how many times I have a poop.

آنها می دانند که من چند بار مدفوع دارم.

Each week, they know everything. I'm with you.

هر هفته همه چیز را می دانند. من با تو هستم.

Circumcised or uncircumcised.

ختنه شده یا ختنه نشده.

They know. They know everything.

آنها می دانند. آنها همه چیز را می دانند.

I know that. Well, I'm not.

من می دانم که. خب، من نیستم.

I'm not interested in kids. No, no.

من به بچه ها علاقه ای ندارم. نه نه.

I was going to say, I'm not worried about it.

میخواستم بگم نگرانش نیستم

I'm not worried about it.

من نگران آن نیستم.

Well, we're hoping.

خب امیدواریم

Yes, if we do, we'll show it.

بله، اگر انجام دهیم، آن را نشان خواهیم داد.

Obviously, we won't.

We will parade it in front of the screen.

بدیهی است که نخواهیم کرد.

ما آن را در مقابل صفحه نمایش رژه خواهیم داد.

I don't think it's going to happen.

فکر نمی کنم این اتفاق بیفتد.

I don't think YouTube is going to send me anything.

فکر نمی کنم یوتیوب چیزی برای من ارسال کند.

I will. I'm going to say no.

من خواهم. من می خواهم بگویم نه.

Can I say now, for the record, I don't think YouTube is going to send me anything.

می‌توانم بگویم، برای ثبت، فکر نمی‌کنم یوتیوب چیزی برای من ارسال کند.

Well, if you say that they probably won't.

خوب، اگر بگویید که احتمالا این کار را نخواهند کرد.

Somebody is listening.

یکی داره گوش میده

Well, OK, then.

خب پس باشه

Can YouTube send me £1,000,000?

آیا یوتیوب می تواند 1،000،000 پوند برای من ارسال کند؟

There you go. Moss is here. Moss is here.

شما بروید. ماس اینجاست ماس اینجاست

She is.

Marsha, I suppose we should have a toast for Marsha.

او است.

مارشا، فکر می کنم باید برای مارشا نان تست بخوریم.

Thank you, Marsha, for joining us.

ممنون مارشا از اینکه به ما ملحق شدید.

We all

همه ما

disgusting how crude, uncouth.

منزجر کننده هستیم که چقدر خام، نادان.

I burped in the glass. I'm sorry about that.

آروغ زدم تو لیوان درباره ی آن قضیه متاسفم.

If you are uncouth, it means that you are

اگر بی ادبی، یعنی

bad mannered, uncouth.

بد اخلاق، بی ادبی.

I don't normally do that.

من معمولاً این کار را نمی کنم.

It's just because champagne has a lot of bubbles.

فقط به این دلیل است که شامپاین حباب های زیادی دارد.

Yet, but you can release those bubbles in a dignified manner.

با این حال، اما شما می توانید آن حباب ها را به شیوه ای محترمانه رها کنید.

That doesn't make you seem uncouth and common.

این باعث نمی شود که شما نادان و معمولی به نظر برسید.

Well, I don't know how to do it.

خوب، من نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم.

Common I've a common behaviour.

مشترک من یک رفتار مشترک دارم.

I don't know how to do it.

من نمی دانم چگونه آن را انجام دهم.

I can't because I'm common.

نمی توانم چون معمولی هستم.

You see, I was raised by people.

می بینید، من توسط مردم بزرگ شده ام.

I was raised by scumbags.

من توسط آشغال ها بزرگ شدم.

Well, you see, I had a sophisticated upbringing.

خوب، می بینید، من تربیت پیچیده ای داشتم.

Steve was raised by posh people.

استیو توسط افراد مجلل بزرگ شد.

Yeah, exactly.

بله دقیقا.

So that sort of behaviour to me is anathema.

بنابراین چنین رفتاری برای من کفرآمیز است.

I mean, I was born in a shed on the compost heap. Yes.

منظورم این است که من در آلونک روی تپه کمپوست به دنیا آمدم. آره.

Whereas I was born with a silver spoon in my mouth.

در حالی که من با یک قاشق نقره ای در دهان به دنیا آمدم.

No, I wasn't. Really.

نه، من نبودم. واقعا

Was it really in your mouth?

واقعا تو دهنت بود؟

I heard it was somewhere else.

شنیدم جای دیگری است.

Well, let's just say, ah, our upbringings were slightly different.

خوب، فقط بگوییم، آه، تربیت ما کمی متفاوت بود.

So Steve is the posh one and I'm the scumbag.

پس استیو آدم شیک و شیک است و من یک آدم بدجنس هستم.

Yeah. So burping in that way, belching

آره بنابراین آروغ زدن به این شکل، آروغ زدن

is seen as, you know, uncouth.

به‌عنوان بی‌جنس دیده می‌شود.

Well, in many cultures, of course it isn't.

خوب، در بسیاری از فرهنگ ها، البته اینطور نیست.

If you have a meal in some countries,

اگر در برخی از کشورها یک وعده غذایی می خورید،

I think maybe some Arab countries, I don't know.

فکر می کنم شاید برخی از کشورهای عربی، من نمی دانم.

But I might be wrong there.

اما ممکن است در آنجا اشتباه کنم.

Burping is a sign of is,

آروغ زدن نشانه این

you know, seen as a good thing to do by the hosts.

است که میزبانان آن را کار خوبی می دانند.

You're showing your appreciation to me, but in the UK

شما قدردانی خود را از من نشان می دهید، اما در بریتانیا به

it is seen as, you know, a bit rude

این امر نگاه می کنند، می دانید، کمی بی ادب

and uncouth well, why is my neck like this?

و بی ادب است، چرا گردن من اینگونه است؟

Mike was like this.

مایک اینجوری بود

Well, it's because you're doing that.

خوب، به این دلیل است که شما این کار را انجام می دهید.

What's going on?

چه خبر است؟

Am I getting old?

من پیر شدم؟

I've just realised I don't know why I can see myself on the camera and I don't like what I'm seeing.

تازه فهمیدم نمی‌دانم چرا می‌توانم خودم را در دوربین ببینم و چیزی را که می‌بینم دوست ندارم.

I can see this. This?

من می توانم این را ببینم. این؟

What the hell's this?

این چه جهنمی است؟

What if you shaved?

اگه اصلاح کردی چی؟

It would be less obvious I have shave effort yesterday.

کمتر واضح است که من دیروز برای اصلاح تلاش کرده ام.

Yes. I don't know what's happening.

آره. من نمی دانم چه اتفاقی می افتد.

I, I think I'm getting one of those strange nets that people get when they get older.

من، فکر می‌کنم دارم یکی از آن تورهای عجیب و غریبی را می‌گیرم که آدم‌ها وقتی بزرگتر می‌شوند به دست می‌آورند.

They get they get a weird shape on their neck.

آنها شکل عجیبی روی گردن خود می گیرند.

Khan says

خان می

is not how we pronounce your name.

گوید اسم شما را اینطوری تلفظ نمی کنیم.

K A And is it pronounced Khan or Khan?

K A و آیا تلفظ می شود خان یا خان؟

Or Kayhan play?

یا کیهان بازی؟

Which is is it, say, one for Khan

مثلاً یکی برای خان

or two for Khan? Yes.

یا دو تا برای خان کدام است؟ آره.

One is Khan to is Khan. Hmm.

یکی خان به خان است. هوم

Well, maybe it's not.

خب، شاید اینطور نباشد.

Three is both are incorrect.

سه مورد هر دو نادرست است.

All I can say is I'm so glad there's a bed next to me.

تنها چیزی که می توانم بگویم این است که خیلی خوشحالم که یک تخت کنار من است.

Well, the thing is, you might be sharing at my mother's bed there.

خب، مسئله این است که شما ممکن است در آنجا در تخت مادرم شریک شوید.

Down there.

اون پایین

I'm sure there's room for both of us because we've had to convert.

مطمئنم برای هر دوی ما جا هست چون باید تبدیل می شدیم.

Have you explained why?

توضیح دادی چرا؟

I've.

I've explained until I'm blue in the face.

من داشتم.

تا زمانی که صورتم کبود شد توضیح دادم.

Yes. This room now used to be my studio, but at the moment, Mr.

آره. این اتاق الان استودیوی من بود اما در حال حاضر

C's mother is staying with us. We are having a wonderful time.

مادر آقای ج پیش ماست. ما اوقات فوق العاده ای را سپری می کنیم.

We had a lovely time yesterday.

دیروز خیلی خوش گذشت

Watching the birds in the garden.

تماشای پرندگان در باغ

Beyond the right says they're not allowed to drink.

فراتر از حق می گوید آنها مجاز به نوشیدن نیستند.

I normally don't drink, by the way.

اتفاقا من معمولا مشروب نمیخورم.

We don't normally have.

ما معمولا نداریم

We don't normally drink alcohol, but because it's a special day

ما معمولاً الکل نمی‌نوشیم، اما چون روز خاصی است

and we have reached, as you can see on the screen, there cannot allow 1 million subscribers.

و به آن رسیده‌ایم، همانطور که روی صفحه می‌بینید ، نمی‌توان 1 میلیون مشترک را مجاز دانست.

Is it Canal or Canal? O Canal?

کانال است یا کانال؟ ای کانال؟

Yes, it might be Canal.

بله، ممکن است کانال باشد.

LT like the place where the boats go

LT مانند جایی که قایق ها می روند

yes. Is that correct?

بله. درسته؟

Have we pronounced that correctly?

آیا آن را درست تلفظ کرده ایم؟

We also have had our Lithuanian watches on.

ما همچنین ساعت های لیتوانیایی خود را روشن کرده ایم.

Yes. Oh, by the way, Victor, isn't here three times.

آره. اوه، اتفاقا، ویکتور، سه بار اینجا نیست.

I think he's been abducted attending

فکر می‌کنم او برای شرکت در یک جشن تولد ربوده شده است

a birthday party and I think he's having a very good time like we are today.

و فکر می‌کنم او هم مثل امروز روزهای خوبی را سپری می‌کند.

You see almost. Almost all the champagne has everything.

تقریبا می بینید. تقریباً تمام شامپاین ها همه چیز دارند.

Thank you, Maria.

ممنون ماریا

We've just drunk a whole bottle of champagne.

ما فقط یک بطری کامل شامپاین نوشیده ایم.

Marcia, Helena, Miranda Cardoso, Podesta.

مارسیا، هلنا، میراندا کاردوسو، پودستا.

I love that name. It's a long name.

من عاشق این اسم هستم اسم بلندی است

This bomb, dear

این بمب،

Maria Helena.

ماریا هلنا عزیز.

Miranda Caso de Post-test tester.

تست کننده پس آزمون Miranda Caso de.

Very good, very good.

خیلی خوبه خیلی خوبه

This deficiency.

این کمبود

Helena, Miranda,

هلنا، میراندا،

I'll try again.

دوباره تلاش خواهم کرد.

Marcia, Helena, Miranda, Cardoza.

مارسیا، هلنا، میراندا، کاردوزا.

Podesta. That's very good. You pronounce.

پودستا. این خیلی خوب است. شما تلفظ می کنید.

And I just say you are more entertaining when you're drunk.

و من فقط می گویم وقتی مست هستید سرگرم کننده تر هستید.

I like to be entertained when I'm drunk.

من دوست دارم وقتی مست هستم سرگرم شوم.

And that means Paradise Canal has the same meaning.

و این یعنی کانال بهشت ​​نیز همین معنا را دارد.

Well,

خب

I'm going to say that again.

بازم میگم

I'm going to see how fast I can say it myself.

من می روم ببینم چقدر سریع می توانم آن را بگویم.

Helena Miranda Cardoso. Podesta.

هلنا میراندا کاردوسو. پودستا.

Well,

خب

Masa.

Helena Miranda does a pizza.

ماسا

هلنا میراندا پیتزا درست می کند.

Might be the funniest thing you've ever done.

شاید خنده دارترین کاری باشد که تا به حال انجام داده اید.

Can I have a round of applause?

آیا می توانم یک دور تشویق کنم؟

Veronika thought about that.

ورونیکا به این موضوع فکر کرد.

OK, Steve, you kind of own to overdoing it now.

باشه، استیو، الان به نوعی خودت می خواهی زیاده روی کنی.

So you did it.

پس تو این کار را کردی.

It was funny, and then you ruined it.

خنده دار بود و بعد خرابش کردی

You spoilt it, right?

خرابش کردی، درسته؟

But I'm probably not doing it fast enough.

اما احتمالاً به اندازه کافی سریع این کار را انجام نمی دهم.

It's probably even faster than that, I would imagine.

شاید حتی سریعتر از آن هم باشد، من تصور می کنم.

I think. I think so. I think you did very well there.

من فکر می کنم. من هم اینچنین فکر میکنم. من فکر می کنم شما در آنجا خیلی خوب عمل کردید.

I think we should do our live streams from now on with a bottle of champagne.

من فکر می کنم ما باید از این به بعد پخش زنده خود را با یک بطری شامپاین انجام دهیم.

Champagne?

شامپاین؟

English.

انگلیسی.

I'm feeling very Latin when you say that. You.

وقتی شما این را می گویید خیلی احساس لاتین می کنم. شما.

I sort of feel like I'm becoming Latin, you know,

احساس می کنم دارم لاتین می شوم، می دانید،

because that's just just such a lovely name.

زیرا این فقط یک نام دوست داشتنی است.

I'm feeling very Roman. That

من خیلی احساس رومی دارم.

that's the thing with, with, with

این چیزی است که با، با، با

that language.

آن زبان است.

It just sort of trips off the tone.

این فقط به نوعی از تن خارج می شود.

It's got a lovely sound to it.

صدای قشنگی داره

I love the fact that you're you're mostly hidden for the whole of this live stream.

من عاشق این واقعیت هستم که شما عمدتاً برای کل این پخش زنده پنهان هستید.

You have been hidden by the microphones.

شما توسط میکروفون ها مخفی شده اید.

What do you like that you like me to be hidden? Don't be.

چه چیزی را دوست داری که دوست داری پنهان باشم؟ نباش.

Don't you normally stand on something?

آیا معمولاً روی چیزی نمی ایستید؟

I'll stand up now. Where's mr.

الان بلند میشم آقا کجاست

I'm fine. I'm mr. Steve's box.

من خوبم. من آقای هستم جعبه استیو

He normally stands on a box. I doubt he's lying there.

او معمولاً روی جعبه می ایستد. من شک دارم که او آنجا دراز کشیده باشد.

Go find it. Where's Mr. Steve? All right, i'm fine.

برو پیداش کن آقای استیو کجاست؟ باشه من خوبم

Marcelo Perez.

مارسلو پرز.

Marcela Perez.

مارسلا پرز.

A big hug from Chile. Mr.

یک آغوش بزرگ از شیلی. آقای

Duncan, Mr. Z, congratulations.

دانکن، آقای زی، تبریک می گویم.

I follow you since 2014.

من شما را از سال 2014 دنبال می کنم.

Well, Tomic said earlier that he was been following you since 2010.

خوب، تومیک قبلاً گفته بود که از سال 2010 شما را دنبال می کند.

Not that it's a competition, but we're just saying we're very grateful.

نه اینکه این یک مسابقه است، اما فقط می گوییم که بسیار سپاسگزاریم.

Mr. Duncan is very grateful for his loyal viewers and it's just wonderful

آقای دانکن از بینندگان وفادار خود بسیار سپاسگزار است و این فوق العاده است

and I love to come home and say hello to everybody every week,

و من دوست دارم هر هفته به خانه بیایم و به همه سلام کنم،

normally on a Sunday.

معمولاً یکشنبه ها.

But today, a special day.

اما امروز یک روز خاص

Of course, it's still hovering just above.

البته هنوز هم درست بالای سر است.

Yes, the one and most of us.

بله، یکی و بیشتر ما.

Let's not say anything though, because we don't want to have to do that all over again.

بیایید چیزی نگوییم، زیرا نمی خواهیم این کار را دوباره تکرار کنیم.

Oh, I don't think I have the energy

اوه، فکر نمی‌کنم انرژی داشته

I'm getting a headache. Hi.

باشم که دارم سردرد می‌کنم. سلام.

Yes, I'm getting a headache.

بله سردرد میگیرم

Well, maybe that's not because of the alcohol.

خب، شاید این به خاطر الکل نباشد.

I'm definitely getting a headache.

حتما سردرد میگیرم

Maybe something else is causing that from this cheap champagne.

شاید دلیل دیگری از این شامپاین ارزان باشد.

No, it's not.

نه اینطور نیست.

It's very, very, very expensive. Champagne.

خیلی خیلی خیلی گران است. شامپاین.

This is brilliant. I'm glad I didn't have to pay for it. I am.

این درخشان است. خوشحالم که مجبور نیستم برایش پول بپردازم. من هستم.

Can I say, after this live stream has finished, whenever it finishes, it might never finish.

می‌توانم بگویم، پس از اتمام این پخش زنده، هر زمان که تمام شود، ممکن است هرگز تمام نشود.

Can I say I am going to go online?

آیا می توانم بگویم که می خواهم آنلاین شوم؟

And I'm going to look up that champagne,

و می‌خواهم آن شامپاین را جستجو کنم،

because that might be the most

زیرا ممکن است

amazing champagne I've ever tasted in my I've got to say, I've tried my way.

شگفت‌انگیزترین شامپاینی باشد که تا به حال در من چشیده‌ام، باید بگویم، راهم را امتحان کرده‌ام.

I've tried the wrong Perrier. That is nice.

من Perrier اشتباهی را امتحان کردم. خوبه.

Yeah, because it's quite sweet.

آره چون خیلی شیرینه

It's not dry. It's quite sweet.

خشک نیست این کاملا شیرین است.

It's got a nice nose, a nice bouquet, as they say.

به قول خودشان دماغ خوبی دارد، دسته گل خوبی دارد.

Yes, a bouquet. That's what you say, isn't it? With

بله یک دسته گل این چیزی است که شما می گویید، اینطور نیست؟ با

fine wines and fine champagne.

شراب های خوب و شامپاین خوب.

The bouquet you normally see you only the smell is the bouquet or the nose.

دسته گلی که معمولاً شما را می بینید فقط بو آن دسته گل یا دماغ است.

They sometimes say it has a very nice nose.

گاهی می گویند بینی خیلی خوبی دارد.

POW, mia. Has made a good point here.

اسرا، میا. در اینجا به نکته خوبی اشاره کرده است.

You can only call it champagne if it comes from France.

فقط اگر از فرانسه آمده باشد می توانید آن را شامپاین بنامید.

And that is correct.

و این درست است.

Dom Perignon was a monk

Dom Perignon یک راهب بود

you've said that already.

که قبلاً گفته اید.

I know, but I just find that amazing that Dom Perignon, I can't say it now.

من می دانم، اما من فقط آن را شگفت انگیز Dom Perignon، نمی توانم آن را اکنون بگویم.

Don Perignon was a monk

دون پرینیون یک راهب بود

and he invented champagne.

و او شامپاین را اختراع کرد.

He created.

او ساخت.

Have you finished the champagne?

شامپاین رو تموم کردی؟

No. There's still some more left. Shall we have the last bit?

نه. هنوز مقداری دیگر باقی مانده است. بیت آخر را داریم؟

So this one is now.

بنابراین این یکی اکنون است.

I can't read it because of the alcohol.

به خاطر الکل نمیتونم بخونمش

It's all gone blurred.

همه چیز تار شده است.

Well, what about your reading glasses?

خوب، عینک مطالعه شما چطور؟

Well, well, I have, actually.

خوب، خوب، در واقع دارم.

Mr Steve.

آقای استیو

Mr Steve now has reading glasses.

آقای استیو اکنون عینک مطالعه دارد.

I don't need them.

من به آنها نیازی ندارم

I don't need them. He bought them last week.

من به آنها نیازی ندارم او آنها را هفته گذشته خرید.

So now Mr Steve has to wear glasses

بنابراین اکنون آقای استیو مجبور است عینک

because he is losing his eyesight.

بزند زیرا بینایی خود را از دست می دهد.

And your mother said for all those years, she said, stop doing that.

و مادرت در تمام آن سالها گفت، این کار را متوقف کن.

If you keep doing that, you'll go blind.

اگر این کار را ادامه دهید، کور خواهید شد.

It's empty. Mr. Is that the last bit of that?

خالی است. آقای آیا این آخرین ذره آن است؟

This we are now officially out of champagne.

این ما در حال حاضر به طور رسمی از شامپاین.

No more champagne,

دیگر

no more celebrations.

خبری از شامپاین نیست، دیگر خبری از جشن نیست.

I do actually have another bottle is really a rabbit running around out there.

من در واقع یک بطری دیگر دارم که واقعاً خرگوشی است که در آنجا در حال دویدن است.

Let's kill it and eat it tonight.

امشب بکشیمش بخوریمش.

Or am I just imagining things? I think I should run out.

یا من فقط چیزهایی را تصور می کنم؟ فکر کنم باید تمام شوم

Have you got an egg?

آیا شما یک تخم مرغ دارید؟

Is that really a rabbit?

آیا واقعاً خرگوش است؟

We could get it from here. Mr. Duncan.

ما می توانستیم آن را از اینجا دریافت کنیم. آقای دانکن

What the hell is it eating?

لعنتی داره چی میخوره

I've never tasted rabbit.

من هرگز طعم خرگوش را نچشیده ام.

I don't think it's very nice.

به نظر من خیلی قشنگ نیست

There is a rabbit outside our window running around.

یک خرگوش بیرون پنجره ما در حال دویدن است.

What did eating his grass everywhere. Mr Duncan.

خوردن علف هایش همه جا چه کرد. آقای دانکن

I'm guessing it's the grass. It's grass

حدس می زنم این چمن باشد.

or grass, as Mr.

همانطور که آقای دانکن می گوید، این چمن یا چمن است

Duncan says.

.

You see, you can tell Mr.

می بینید، می توانید بگویید که

Duncan's had had a not particularly good upbringing.

آقای دانکن تربیت نه چندان خوبی داشته است.

I'm common, as he says, grass or as I would say grass.

من به قول او علف معمولی هستم یا به قول من علف.

So I would suggest to you that if you want to sound sophisticated.

بنابراین من به شما پیشنهاد می کنم که اگر می خواهید پیچیده به نظر برسید.

I'm from a well-to-do family that you pronounce.

من از یک خانواده مرفه هستم که شما تلفظ می کنید.

Grass is grass, not grass.

علف علف است، علف نیست.

Yes. Just as grass and not grass should seek a sense.

آره. همانطور که چمن و نه علف باید به دنبال حس باشد.

The last tier has dropped. Yes.

آخرین ردیف سقوط کرده است. آره.

So the last drop that falls from the glass or from the bustle

بنابراین آخرین قطره ای که از شیشه یا از شلوغی می

is the last tier

افتد آخرین طبقه است

I think when I finish this thing,

که فکر می کنم وقتی این کار را تمام کردم،

your mum is called the taxi, actually gone back home another time. Yes.

مادر شما تاکسی نامیده می شود، در واقع یک بار دیگر به خانه برگشته است. آره.

Left us.

ما را ترک کرد.

Can't hear anything, any movement.

نمی توانم چیزی بشنوم، هیچ حرکتی.

I can hear the sound of a taxi driving away at high speed

من می توانم صدای تاکسی را بشنوم که با سرعت زیاد در حال دور شدن است

she won't like as being drunk.

که او دوست ندارد مست باشد.

This is a very strange situation

این وضعیت

for everyone, including me.

برای همه از جمله من بسیار عجیب است.

Bamboo for you.

بامبو برای شما

Hello. Bamboo for you.

سلام. بامبو برای شما

Can you please save the rabbit's right leg for me to eat?

لطفاً می توانید پای راست خرگوش را ذخیره کنید تا من بخورم؟

Have you ever tried rabbit?

آیا تا به حال خرگوش را امتحان کرده اید؟

Rabbit. Is actually quite nice meat.

خرگوش. در واقع گوشت بسیار خوبی است.

Sorry. Sorry, Rabbit. It's gone now.

متاسف. ببخشید خرگوش الان رفته

I am thinking of buying an egg and

من به خرید تخم مرغ

I am.

فکر می کنم و هستم.

I'm not.

من نیستم.

When. When you know, when this.

چه زمانی. وقتی میدونی کی این

When you.

When you think about that we can't buy actual proper guns here in the UK.

وقتی تو.

وقتی به این فکر می کنید که ما نمی توانیم اسلحه های واقعی را در اینجا در بریتانیا بخریم.

Because, well, you can buy a shotgun, but you have to be licenced.

چون خوب، شما می توانید یک تفنگ ساچمه ای بخرید، اما باید مجوز داشته باشید.

And it's very strict.

و خیلی سختگیره

Very strict.

And if you're a farmer, basically, you can only get one.

خیلی سخت.

و اگر کشاورز هستید، اساساً، فقط می توانید یکی را دریافت کنید.

If you're a farmer. Yes,

اگر کشاورز هستید بله،

but you can buy an air gun. Yes.

اما می توانید یک تفنگ بادی بخرید. آره.

But they're not very powerful. They're not very powerful.

اما آنها خیلی قدرتمند نیستند. آنها خیلی قدرتمند نیستند.

But they look like, you know, you can get an air pistol.

اما به نظر می رسد، می دانید، می توانید یک تپانچه بادی تهیه کنید.

So, you know, you could wave that around.

بنابراین، می دانید، می توانید آن را به اطراف تکان دهید.

No, that would be dangerous.

نه، این خطرناک خواهد بود.

Now, the only reason I was thinking of getting one is simply so that we could we could catch

حالا، تنها دلیلی که به این فکر می کردم این بود که بتوانیم او را بگیریم

him. Guess who that was?

. حدس بزنید آن کی بود؟

It wasn't me.

من نبودم

Is simply because, you know,

فقط به این دلیل است که، می دانید،

if I'm always thinking of worst case scenarios in my life, you know, what is it?

اگر من همیشه به بدترین سناریوهای زندگیم فکر می کنم، می دانید، آن چیست؟

What is the worst that could happen?

بدترین چیزی که می تواند اتفاق بیوفتد چیست؟

So at the moment, I'm thinking, you know, if there was,

بنابراین در حال حاضر، من فکر می کنم، می دانید، اگر

for example, at a nuclear war or something

مثلاً در یک جنگ هسته ای یا چیزی

like that, I don't think a gun is going to help you if there's a nuclear war.

شبیه به آن وجود داشته باشد، فکر نمی کنم اگر یک جنگ هسته ای وجود داشته باشد، یک تفنگ به شما کمک نمی کند.

Well, you worry when there's when this conflict going on around the world, you're worried about

خوب، شما نگران هستید وقتی این درگیری در سراسر جهان در جریان است،

what are you going to do?

You're going to shoot at the nuclear fallout.

نگران هستید که قرار است چه کار کنید؟

قرار است به سمت انفجار هسته ای شلیک کنید.

Well, no, you'd want an egg again, wouldn't you?

خوب، نه، شما دوباره یک تخم مرغ می خواهید، نه؟

Because if you saw any wildlife for survival and you for survival, that's

زیرا اگر شما هر حیات وحشی را برای بقا و شما برای بقا دیدید،

what if what if what if the rabbit is full of radioactivity?

اگر خرگوش پر از رادیواکتیویته باشد چه می شود؟

Well, I would have to get a Geiger counter.

خوب، من باید یک شمارنده گایگر بگیرم.

You see a Geiger counter.

شما یک شمارنده گایگر را می بینید.

So you have to check to make sure that your food is not full of radiation.

بنابراین باید بررسی کنید که غذای شما پر از تشعشع نباشد.

In my mind, I thought, you know, if there is a nuclear war

در ذهنم فکر کردم، می دانید، اگر جنگ هسته ای رخ دهد

and there are these people, what do they call them?

و این افراد وجود داشته باشند، آنها را چه می نامند؟

They call them idiots.

به آنها می گویند احمق.

No, there are people preppers, prepper lunatics are epi eras.

نه، آدم‌هایی هستند که پیش‌پرده می‌کنند، دیوانه‌های پیشاپیش دوره‌ای هستند.

I think United United States citizens, people who are always thinking

من فکر می کنم شهروندان ایالات متحده ، مردمی که همیشه به این فکر می کنند

that the world could come to an end and they dig bunkers and they have generators

که دنیا می تواند به پایان برسد و پناهگاه ها را حفر می کنند و ژنراتور دارند

and buy dried food and have that all ready just in case the whole society breaks down.

و غذای خشک می خرند و همه چیز را آماده می کنند تا در صورت خراب شدن کل جامعه.

Oh, I know what that means.

اوه، من می دانم که به چه معناست.

They they buy those rice buckets from that Jesus guy.

آنها آن سطل های برنج را از آن پسر عیسی می خرند.

There's a guy that is an evangelist and he sells.

پسری هست که مبشر است و می فروشد.

Can you believe this?

He sells buckets of rice for when Judgement Day comes.

آیا می توانید این را باور کنید؟

او سطل برنج می فروشد تا روز قیامت فرا رسد.

Well, that's it you say.

خب همین که میگی

And it will come it will come bother my judgement day.

و خواهد آمد روز داوری من را آزار خواهد داد.

Yeah, I, you know,

بله، من، شما می دانید،

and so you need to be ready.

و بنابراین شما باید آماده باشید.

So I thought an air gun would, would

بنابراین فکر کردم با یک تفنگ بادی

we could attract the pigeons and the rabbits and then shoot them and eat them.

می‌توانیم کبوترها و خرگوش‌ها را جذب کنیم و سپس به آنها شلیک کنیم و بخوریم.

We could survive for a bit longer that way.

به این ترتیب می توانستیم برای مدتی بیشتر زنده بمانیم.

Tommy it's got some, some days off

تامی چند روز مرخصی دارد

and been meeting up with friends, some that he hasn't seen for ten years now.

و با دوستانش ملاقات می کند، بعضی از آنها را ده سال است که ندیده است.

That's what I want to do.

این کاری است که من می خواهم انجام دهم.

It's, you know it just to meet up with people you haven't seen for a long time,

این است، شما آن را فقط برای ملاقات با افرادی که برای مدت طولانی ندیده اید، می دانید

have a good chinwag, a chat

، یک چت خوب، یک چت

and it's not my soul about it.

و این موضوع در روح من نیست.

Life is all about friends and family and meeting people.

زندگی همه چیز درباره دوستان و خانواده و ملاقات با مردم است.

Enjoyment and yeah.

لذت و آره

Finding happiness, if you can do that.

یافتن خوشبختی، اگر بتوانید آن را انجام دهید.

Yeah, nothing else. Matters.

آره هیچی دیگه مسائل.

I mean, yes, you need some money, obviously, to pay your bills, but that comes in useful.

منظورم این است که بله، بدیهی است که برای پرداخت قبوض خود به مقداری پول نیاز دارید، اما این کار مفید است.

Ultimately, it's all about people.

در نهایت، همه چیز مربوط به مردم است.

I wonder if anyone has sent me any money today.

نمی دانم آیا کسی امروز برای من پول ارسال کرده است؟

Massad is still here.

مسد هنوز اینجاست.

Please do listen to that song about you later.

لطفاً بعداً به آن آهنگ در مورد خود گوش دهید.

It's a very unique song.

آهنگ بسیار بی نظیری است.

Very, very unique.

بسیار بسیار منحصر به فرد

So I'm still a bit amorous. I'm not.

بنابراین من هنوز کمی عاشق هستم. من نیستم.

I'm just leaning against you because I might fall on the floor he's getting drunk,

من فقط به تو تکیه داده ام چون ممکن است روی زمین بیفتم که او مست است،

mind you. So am I.

توجه داشته باشید. من هم همینطور.

But when we go back in to where my mother is, we've got to pretend that we're sober.

اما وقتی به جایی که مادرم است برمی گردیم، باید وانمود کنیم که هوشیار هستیم.

So what we have to do now is get Mr.

پس کاری که ما باید انجام دهیم این است که

C's mum drunk, and then we will all be as drunk as each other.

مامان آقای سی را مست کنیم و آنوقت همه ما به اندازه یکدیگر مست خواهیم بود.

Always.

Olga's got to go back to her family.

همیشه.

اولگا باید پیش خانواده اش برگردد.

But this is your family. Olga.

اما این خانواده شما هستند. اولگا.

Yes, we are all your family.

بله، ما همه خانواده شما هستیم.

Whoever you think is your family, I'm the.

هر کس که فکر می کنی خانواده ات است، من هستم.

I'm the kind uncle who always gives you lovely treats.

من آن عموی مهربانی هستم که همیشه به شما هدیه های دوست داشتنی می دهد.

And Mr.

Steve is the is the uncle that no one ever talks about.

و آقای

استیو عمویی است که هیچ کس در مورد او صحبت نمی کند.

We are your family.

ما خانواده شما هستیم

How dare you say you've got to go back to your family?

چطور به جرات می گویید که باید به خانواده خود برگردید؟

I believe your leaving is insult it.

من معتقدم رفتنت توهین است

Why are you leaving us, Olga? But only joking.

چرا ما را ترک می کنی، اولگا؟ اما فقط شوخی

Go, Olga, please stay.

برو اولگا لطفا بمون

Tell your family that there's something very important.

به خانواده خود بگویید که چیز بسیار مهمی وجود دارد.

Tell your family.

به خانواده خود بگویید.

I'm sorry. I've got to go back to my real family.

متاسفم. من باید به خانواده واقعی ام برگردم.

The online community, that is.

جامعه آنلاین، یعنی.

Mr. Duncan. There are two.

آقای دانکن دو تا هستند.

There are two weirdos that I am strangely fascinated with.

دو چیز عجیب و غریب وجود دارد که من به طرز عجیبی شیفته آنها هستم.

Joking of course. Spy.

البته شوخی جاسوس

We know that you have alternative families elsewhere.

ما می دانیم که شما در جای دیگری خانواده های جایگزین دارید.

We accept it.

ما آن را قبول داریم.

Accept it.

قبول کن.

We have to accept a goodly motion pain.

ما باید یک درد حرکتی خوب را بپذیریم.

I'm not opening another bottle.

بطری دیگری را باز نمی کنم.

We don't have any more. Well, we might.

ما دیگه نداریم خوب، ممکن است.

We might. Really?

ما ممکن است. واقعا؟

You mean there's another bottle of champagne?

یعنی بطری شامپاین دیگری هم هست؟

Yes. So we'll wait until the 2,000,000th subscriber. Yes.

آره. بنابراین تا 2000000 مشترک منتظر می مانیم. آره.

And then we will do that again. But, yeah,

و سپس دوباره این کار را انجام خواهیم داد. اما، بله،

well, you are my family.

خوب، شما خانواده من هستید.

In some way. Yes, in some way.

به نوعی. بله، به نوعی.

You are my family in some ways, but not every way.

شما از جهاتی خانواده من هستید، اما نه از هر نظر.

Because you know, I like to keep my distance from you.

چون میدونی دوست دارم ازت فاصله بگیرم

I think that's what you're saying in some way.

من فکر می کنم این چیزی است که شما به نوعی می گویید.

We're joking, Olga.

ما شوخی می کنیم، اولگا.

We're joking.

شوخی می کنیم

Because obviously we know.

چون واضح است که می دانیم.

We you know, by the way, can I tell you something?

ما می دانیم، اتفاقاً می توانم چیزی به شما بگویم؟

I've I've made I've made a new

من ساخته

I've made a new friend,

ام من ساخته ام یک دوست جدید ساخته ام دوست جدید پیدا کرده

mate.

Yes, I've made the I've made a new friend.

ام.

بله، من یک دوست جدید پیدا کردم.

Does his name begin with B?

آیا نام او با B شروع می شود؟

Yes, I've I've made a new friend yesterday.

بله، من دیروز یک دوست جدید پیدا کردم.

Why do you keep letting me?

چرا به من اجازه می دهید؟

Because your acts, you're behaving in a very strange way.

از آنجا که اعمال شما، رفتار بسیار عجیبی دارید.

I'm not. I've made a new friend.

من نیستم. من یک دوست جدید پیدا کردم.

A new friend.

یک دوست تازه.

Let me tell you, viewers, I've made a new friend, and it's my next door neighbour's dog.

بگذارید به شما بینندگان بگویم، من یک دوست جدید پیدا کردم، و آن سگ همسایه همسایه من است.

We have a neighbour who's just moved here, and

ما یک همسایه داریم که به تازگی به اینجا نقل مکان کرده است، و

he has a lovely dog.

او یک سگ دوست داشتنی دارد.

And yesterday, we, we, we bonded

و دیروز، ما، ما، به هم چسبیدیم،

we connected his little face staring through the fence at me.

صورت کوچکش را که از لابه لای حصار به من خیره شده بود وصل کردیم.

And I think I may, may I think I may have fallen in love instantly.

و فکر می کنم ممکن است، شاید فکر کنم که ممکن است فوراً عاشق شده باشم.

This lovely little dog, his lovely little face is looking at it.

این سگ کوچولوی دوست داشتنی، صورت کوچولوی دوست داشتنی اش به آن نگاه می کند.

He's a lovely dog.

او یک سگ دوست داشتنی است.

And I want to, I want to take it.

و من می خواهم، می خواهم آن را بگیرم.

I want to take the dog, keep it, I want to keep it in my house.

می خواهم سگ را ببرم، نگهش دارم، می خواهم در خانه ام نگهش دارم.

I don't want I don't want the next door neighbour to have though it's a lover.

نمی‌خواهم، نمی‌خواهم همسایه‌ی همسایه‌ای که عاشق است، داشته باشد.

What sort of what breed of dog is it, Mr.

این چه نوع سگی است، آقای

Duncan? It's it's a small dog.

دانکن؟ این یک سگ کوچک است.

It's a small for the quite it's got the kitty sort of tousled hair.

برای موهای ژولیده بسیار کوچک است.

Yes, it's it's small about that but it has,

بله، این کوچک است، اما دارد،

it has a lovely face and it, it, it likes to show its teeth

چهره ای دوست داشتنی دارد و دوست دارد دندان هایش را

like this.

اینطور نشان دهد.

I I think it's

من فکر می کنم این

what we come to the conclusion that it could be,

چیزی است که ما به این نتیجه می رسیم که می تواند باشد،

we think it might be a little,

ما فکر می کنیم ممکن است کمی باشد،

it might be in it, it might be a little shitzu

ممکن است در آن باشد، ممکن است کمی

well.

خوب شیتزو باشد.

Oh no wait, wait. That's no that's what it leaves behind.

اوه نه صبر کن صبر کن نه این چیزی است که پشت سر می گذارد.

I think it's a like it's not a terrier is it.

من فکر می کنم مانند آن است که یک تریر نیست.

It's but it's a lovely small dog with sort of quite a lot of

اما این یک سگ کوچک دوست داشتنی است

sort of looks tousled sort of.

که ظاهری ژولیده دارد.

And it's like, it's like a Jack Russell.

و مثل یک جک راسل است.

I tell Russell or a small terrier,

من به راسل یا یک تریر کوچک می گویم،

but it's, it's it looked at me yesterday through the fence

اما اینطور است، دیروز از طریق حصار به من نگاه کرد

and we connected we actually had a moment where we connected.

و ما به هم وصل شدیم، در واقع لحظه ای داشتیم که به هم متصل شدیم.

And now, now I can't stop thinking about his dog,

و حالا، حالا نمی توانم به سگش

so I might, I might take it next week.

فکر نکنم، پس شاید هفته آینده آن را بگیرم.

It's got and it's not looking.

دارد و به نظر نمی رسد.

It's a lovely dog.

این یک سگ دوست داشتنی است.

I must admit, I met the dog because it came into our garden accidentally through a fence.

باید اعتراف کنم، من با این سگ آشنا شدم زیرا به طور تصادفی از طریق یک حصار وارد باغ ما شد.

That's a part of a fence panel. Is it broken?

این بخشی از پانل حصار است. آیا شکسته است؟

And it was just a lovely dog.

و این فقط یک سگ دوست داشتنی بود.

It's a lovely dog.

این یک سگ دوست داشتنی است.

What's his name is?

اسمش چیه

Davies is its name is Baxter.

دیویس نامش باکستر است.

Baxter. Baxter.

باکستر باکستر

His lovely dog is a dog.

سگ دوست داشتنی او یک سگ است.

He lives next door and he's so lovely.

او در همسایگی زندگی می کند و خیلی دوست داشتنی است.

And I want to keep him in my house.

و من می خواهم او را در خانه خود نگه دارم.

But his name is Baxter.

اما اسمش باکستر است.

And he's so cute.

و او خیلی ناز است.

No, yes.

خیر بله.

100 DOB has learnt two things today

100 DOB امروز دو چیز را

to make that sound with a glass.

برای ایجاد آن صدا با یک لیوان یاد گرفته است.

Yes, that's great.

بله، این عالی است.

You can't do it now because our glasses are able to burp into champagne glasses.

اکنون نمی توانید این کار را انجام دهید زیرا لیوان های ما می توانند در لیوان های شامپاین آروغ بزنند.

Oh, yes, I can.

اوه، بله، من می توانم.

So that

به طوری که

you can't do.

شما نمی توانید انجام دهید.

You're working with your big giant fingers

اگر با هدفون تماشا می کنید، با انگشتان بزرگ خود کار می کنید

if you are watching with headphones,

،

I apologise.

من عذرخواهی می کنم.

You have to get quite a lot of liquid on there

گاهی اوقات باید مایعات زیادی در آنجا

at times.

وارد کنید.

I've heard that said

من شنیده ام که می گوید

oh, okay.

اوه، باشه.

Steve, there are people listening with headphones who have now thrown their headphones

استیو، افرادی هستند که با هدفون گوش می‌کنند و حالا هدفون‌هایشان را

across the room because you've just made them complete.

در اتاق پرت کرده‌اند، زیرا شما آن‌ها را کامل کرده‌اید.

Olga has got the headphones.

اولگا هدفون را دارد.

I thought Olga was going to have family.

فکر می کردم اولگا قرار است خانواده داشته باشد.

Them all couldn't break away.

همه آنها نتوانستند جدا شوند.

It is a bit like an Asemaa video.

این کمی شبیه یک ویدیوی اسماء است.

I just can't break away. Hi, everybody.

من فقط نمی توانم جدا شوم. سلام به همه.

This is.

این هست.

This is Mr.

Duncan.

این آقای

دانکن است.

This is the closest that I've ever been

این نزدیک ترین چیزی است که تا به حال

to your ears.

به گوش شما رفته ام.

And I hope you are enjoying every moment

و امیدوارم از لحظه

of today's special livestream

لحظه پخش زنده ویژه امروز لذت ببرید

Well, there's no more champagne, Mr.

، آقای دانکن، دیگر شامپاینی وجود ندارد

Duncan, and it seems to be staying well above all.

، و به نظر می رسد که بیش از همه خوب می ماند.

Of the

the count, the number of subscribers.

از تعداد، تعداد مشترکین.

Mr. Duncan has just collapsed on to my mother's bed.

آقای دانکن به تازگی روی تخت مادرم افتاده است.

And he's falling asleep.

و داره خوابش میبره

So I have a feeling that this live stream

بنابراین من احساس می کنم که این استریم زنده

is coming to its natural conclusion.

به نتیجه طبیعی خود می رسد.

And, uh, I better be careful.

و اوه، بهتره مراقب باشم

My mother might want to have a lay down on their home

مادرم ممکن است بخواهد در خانه خود دراز بکشد

and yes, we are stabilising

و بله، ما در حال تثبیت

at 1,000,005 subscribers,

روی 1,000,005 مشترک هستیم

and whoever was the 1,000,000th subscriber like this.

و هرکسی که 1,000,000مین مشترک اینگونه بود.

Please, please, like this.

لطفا، لطفا، این را لایک کنید.

I wonder who was the 1,000,000th subscriber.

من تعجب می کنم که 1000000 مشترک کی بود.

I don't know.

من نمی دانم.

Whoever they are, they're very special.

هر کسی که باشد، بسیار خاص است.

Whoever it is, they are a pain in the neck.

هر که باشد، گردن درد هستند.

Well, actually, technically, that 15 people, whoever did it,

خب، در واقع، از نظر فنی، آن 15 نفر، هر کسی که این کار را انجام داد،

they're a pain in the neck because they caused me a lot of inconvenience.

گردن درد داشتند، زیرا باعث ناراحتی زیادی برای من شدند.

And you are the reason why I've had too much alcohol today.

و تو دلیلی هستی که من امروز الکل زیاد مصرف کردم.

I've never seen you drunk in charge.

من هرگز تو را مست مسئول ندیده ام.

Of a live stream, Mr. Turner.

از یک پخش زنده، آقای ترنر.

I've never been drinking in charge of whatever this is.

من هرگز مشروب الکلی را مسئول هر چیزی که این است ننوشیده ام.

Can't believe we've just drank a whole bottle of champagne.

باورم نمی شود که یک بطری کامل شامپاین نوشیده ایم.

Oh, I can't believe we've done that.

اوه، من نمی توانم باور کنم که ما این کار را کرده ایم.

I can't believe we've done that.

من نمی توانم باور کنم که ما این کار را کرده ایم.

We have drunk of Roger.

ما از راجر نوشیده ایم.

Andre.

Andre. Roger is now empty.

آندره

آندره راجر اکنون خالی است.

Yes, they drunk him dry and

بله، او را خشک و

well, Mr.

Logan, I think.

خوب

نوشیدند، آقای لوگان، فکر کنم.

Cam, does it feel like it's coming to a natural close or.

بادامک، آیا احساس می کند که در حال نزدیک شدن به پایان طبیعی است یا.

I think it came to a natural close about 2 hours ago.

فکر می کنم حدود 2 ساعت پیش به طور طبیعی بسته شد.

We don't want to overstay our welcome.

ما نمی خواهیم استقبال خود را بیش از حد ادامه دهیم.

Olga has her real family to get back to.

اولگا خانواده واقعی خود را دارد که باید به آنها برگردد.

Yes, I'm sure you have your real life to get back to.

بله، من مطمئن هستم که شما زندگی واقعی خود را برای بازگشت به آن دارید.

This is what we're stuck with. We have no choice.

این چیزی است که ما به آن گیر کرده ایم. ما هیچ انتخابی نداریم.

But you can walk away from this at any moment.

اما هر لحظه می توانید از این موضوع دور شوید.

But we are stuck with this.

اما ما در این گیر کرده ایم.

This is it.

این است.

This is our reality forever.

این واقعیت ما برای همیشه است.

Until until my last breath.

تا آخرین نفسم

This is it. This is all we've got.

این است. این تمام چیزی است که ما داریم.

I know.

It's sad.

میدانم.

غم انگیز است.

It's been wonderful.

فوق العاده بوده

Mr. Duncan, this is a unique moment.

آقای دانکن، این یک لحظه منحصر به فرد است.

I should remember it for least the next hour.

من باید حداقل یک ساعت بعد آن را به خاطر بسپارم.

Yes, I think maybe for me, I will remember this moment for the next 10 minutes.

بله، فکر می کنم شاید برای من، تا 10 دقیقه آینده این لحظه را به خاطر بسپارم.

Exactly. No.

دقیقا. نه.

And we will always have a record of the people that were here.

و ما همیشه سابقه ای از افرادی که اینجا بودند خواهیم داشت.

Yes, especially people that were here to share this moment of Mr.

بله، به خصوص افرادی که اینجا بودند تا این لحظه از

Duncan's 1,000,000th subscriber.

1000000 مشترک آقای دانکن را به اشتراک بگذارند.

Might know, but you might not believe this.

شاید بدانید، اما ممکن است این را باور نکنید.

But you can watch all of this again.

اما شما می توانید همه اینها را دوباره تماشا کنید.

You can relive all of those special moments forever.

شما می توانید تمام آن لحظات خاص را برای همیشه زنده کنید.

Forever. Forever.

برای همیشه. برای همیشه.

It will be here forever on YouTube, preserved

برای همیشه اینجا در یوتیوب خواهد بود،

like like that guy they found in the mud.

مانند آن مردی که در گل پیدا کردند.

Do you remember that bloke, that man he was apparently in

آیا آن مرد را به یاد می آورید، آن مردی که ظاهراً

in the Iron Age?

در عصر آهن در آن حضور داشت؟

Piltdown man.

مرد پیلتداون

Yeah, I think it was.

آره فکر کنم همینطور بود

No, it must have been the Iron Age.

نه، باید عصر آهن بوده باشد.

He was walking along the road one day and he fell over,

او یک روز در امتداد جاده راه می رفت و سقوط کرد

and then a million years later, they found him.

و بعد یک میلیون سال او را پیدا کردند.

They found him underneath a car park. How was he?

او را زیر یک پارکینگ پیدا کردند. او چگونه بود؟

He wasn't very well.

حالش زیاد خوب نبود

He'd had a very rough day.

او روز بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود.

See, that's an interesting fact, isn't it? What came first?

ببینید، این یک واقعیت جالب است، اینطور نیست؟ چه چیزی اول شد؟

The Iron Age of the Bronze Age. Yes. Which one?

عصر آهن عصر برنز. آره. کدام یک؟

Now, in my mind, you think iron is just a simple metal?

حالا، در ذهن من، شما فکر می کنید آهن فقط یک فلز ساده است؟

Bronze is a mixture of things.

برنز ترکیبی از چیزهاست.

Is it copper and tin?

مس و قلع است؟

You would think that bronze would be more difficult

شما فکر می کنید که ساختن برنز دشوارتر

to create, but in fact, they didn't.

است، اما در واقع این کار را نکردند.

The Bronze Age came before the Iron Age did, yes.

عصر برنز قبل از عصر آهن بود، بله.

Is it strange you think bronze. Yeah.

آیا فکر می کنید برنز عجیب است؟ آره

Would come before iron? No. Off.

قبل از آهن می آید؟ خیر. خاموش.

Do you think it would come after? I have to.

آیا فکر می کنید بعد از آن بیاید؟ مجبور هستم.

I don't really care to think it would, but it doesn't iron.

من واقعاً برایم مهم نیست که فکر کنم اینطور باشد، اما اتو نمی شود.

They didn't discover that till later.

تا بعداً آن را کشف نکردند.

What about the Stone Age?

عصر حجر چطور؟

When did people discover stones?

مردم چه زمانی سنگ را کشف کردند؟

I mean, years ago.

یعنی سالها پیش

It wasn't stones.

سنگ نبود

I wonder who the first person who who discovered stones. Yes.

من تعجب می کنم که اولین کسی که سنگ را کشف کرد. آره.

And then he said Common.

و بعد گفت مشترک.

I declare this the age of the stone.

من این را سن سنگ اعلام می کنم.

This is the stone age. Yes, but. But

این عصر حجر است. بله اما. اما

how did no one discover them earlier?

چگونه کسی قبلا آنها را کشف نکرد؟

Because they're everywhere.

چون همه جا هستن

When you walk along the road, you can find stones everywhere.

وقتی در امتداد جاده قدم می زنید، همه جا می توانید سنگ پیدا کنید.

I don't understand how that's possible.

من نمی فهمم چطور ممکن است.

How it took so long to discover the Stone Age.

چقدر طول کشید تا عصر حجر کشف شود.

What can you do with this cork?

با این چوب پنبه چه کاری می توانید انجام دهید؟

There are many, Mr. Duncan.

تعدادشان زیاد است، آقای دانکن.

I would like to put this somewhere

من می خواهم این را در جایی

do you mind if I put it somewhere, Mr.

قرار دهم، اگر آن را در جایی قرار دهم، اشکالی ندارد، آقای

Steve?

استیو؟

Maybe after this.

شاید بعد از این

Oh, OK.

آهان باشه.

How very clever.

چقدر باهوش

100 job.

100 شغل

You see, you keep saying job and it's dub dub.

ببینید، شما مدام می گویید شغل و دوبله است.

Sorry. $100.

متاسف. 100 دلار

I don't think Mr. Steve can read.

من فکر نمی کنم آقای استیو بتواند بخواند.

That's Welsh, isn't it?

این ولزی است، اینطور نیست؟

And you know full well that we cannot pronounce.

و شما به خوبی می دانید که ما نمی توانیم تلفظ کنیم.

Then farewell to Queen it duel.

سپس خداحافظی با کوئین آن دوئل.

Well, there is the longest there is the longest place

خوب، طولانی ترین نام وجود دارد که طولانی ترین

name in it.

نام مکان در آن وجود دارد.

It is in. Well, it's something like land fair.

خوب، چیزی شبیه نمایشگاه زمین است.

Good, good.

I usually get in and land fair.

خوب، خوب

من معمولا وارد می شوم و فرود می آیم.

Go gear.

برو دنده

Go, go, go, go, go, go, go, go.

برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ، برو ...

Sunset Free Willy Freeing free living drill.

دریل زندگی رایگان Sunset Free Willy Freeing.

We need a Welsh person willing to put you in gear.

به یک نفر ولزی نیازمندیم که شما را آماده کند.

One of the strangest.

یکی از عجیب ترین.

One of the strangest, strangest languages is Welsh,

یکی از عجیب‌ترین و عجیب‌ترین زبان‌ها زبان ولزی است،

especially when it's written down.

مخصوصاً وقتی که نوشته شده باشد.

When you see Welsh written, it just looks like lots of consonants.

وقتی می بینید که ولز نوشته شده است ، فقط به نظر می رسد که تعداد زیادی صامت دارد.

There's too many consonants.

صامت های زیادی وجود دارد.

Hello. Hello. If you. If you.

سلام. سلام. اگر شما. اگر شما.

If you're Welsh, you have too many consonants in your language.

اگر ولزی هستید، در زبانتان همخوان های زیادی دارید.

100 dub.

100 دوبله

Yes, it's in the U.K..

بله،

It's in Wales.

در بریتانیا است. در ولز است.

And the Welsh are very, very proud of their language.

و ولزی ها به زبان خود بسیار بسیار افتخار می کنند.

And in fact, when we go because we're only about 20 miles from Wales,

و در واقع، وقتی می رویم چون فقط 20 مایلی با ولز فاصله

we love Wales, but we only live 20 miles from Wales.

داریم، ولز را دوست داریم، اما فقط 20 مایلی با ولز زندگی می کنیم.

And yet

و با این حال،

if you go to a cashpoint

اگر به یک

machine here in much Wenlock, which is in England.

دستگاه پول نقد در اینجا در ونلاک، که در انگلستان است، بروید.

Yes, here yes.

بله، اینجا بله.

You go to the cashpoint machine, he asks you,

شما به دستگاه پول نقد می روید، او از شما می پرسد،

do you want Welsh or English

آیا می خواهید زبان ولزی یا انگلیسی

as the language to come up on the cashpoint display screen

به عنوان زبان روی صفحه نمایش پول نقد بیاید،

because the Welsh are very proud.

زیرا ولزی ها بسیار مغرور هستند.

I don't know why because we're not in Wales, but we're not in Wales.

نمی دانم چرا چون ما در ولز نیستیم، اما در ولز نیستیم.

But even here in much Wenlock well all cash machine

اما حتی در اینجا در بسیاری از چاه های Wenlock، تمام ماشین های نقدی

comes up in Welsh

به زبان ولزی ارائه می شود

and I don't speak Welsh,

و من ولزی صحبت نمی

although I think if you have enough champagne you will start to speak.

کنم، اگرچه فکر می کنم اگر شامپاین کافی داشته باشید، شروع به صحبت خواهید کرد.

Well, goodbye, Max.

خوب، خداحافظ، مکس.

So enjoy this special day.

پس از این روز خاص لذت ببرید.

Cheers.

به سلامتی.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Here's to you, to those wondering.

در اینجا برای شما، برای کسانی که در تعجب هستند.

We will be back Uh oh.

ما برمی گردیم اوه اوه

Well, I won't be here Sunday. You will be here Sunday.

خب من یکشنبه اینجا نیستم یکشنبه اینجا خواهی بود

I've got a rehearsal for my AM DRAM show.

من یک تمرین برای نمایش AM DRAM خود دارم.

What is the name of your show?

نام برنامه شما چیست؟

Orpheus in the Underworld.

اورفئوس در عالم اموات.

It sounds as exciting as it appears in comic opera.

به همان اندازه که در اپرای کمیک به نظر می رسد هیجان انگیز به نظر می رسد.

All about the Greek gods. Yes.

همه چیز درباره خدایان یونان آره.

Are you playing one of the Greek gods?

آیا شما نقش یکی از خدایان یونان را بازی می کنید؟

I am Orpheus. Mr. Steve is a Greek god.

من اورفئوس هستم. آقای استیو خدای یونانی است.

I I never thought I would ever say that.

هیچوقت فکر نمیکردم اینو بگم

And I've got to pretend to play a violin.

و من باید وانمود کنم که ویولن می نوازم.

So the music is by often Bach. Hmm.

بنابراین موسیقی اغلب توسط باخ است. هوم

He often is.

او اغلب است.

And it's all right.

و همه چیز درست است.

I'm just doing it because I, you know, I was asked

من فقط این کار را انجام می دهم، زیرا می دانید، این از من خواسته

that. See, is not.

I'm not being paid because it's how much they were desperate

شد. ببینید، نیست.

من حقوق نمی گیرم زیرا آنها چقدر مستأصل بودند

so I won't see you on Sunday.

بنابراین من یکشنبه شما را نخواهم دید.

Mr. Duncan will be here, hopefully with my mother.

آقای دانکن اینجا خواهد بود، امیدوارم با مادرم باشد.

I might have a bit of a hangover.

ممکن است کمی خماری داشته باشم.

On Sunday, and therefore, I will wish you all.

روز یکشنبه، و بنابراین، من برای همه شما آرزو می کنم.

Are you going to stay on for a bit longer, Mr. Duncan?

آقای دانکن، آیا قرار است مدتی طولانی‌تر بمانید؟

I am not. I might.

من نیستم. من ممکن است.

I might actually have a lie down on the bed for a while.

واقعاً ممکن است مدتی روی تخت دراز بکشم .

I lie down on the bed.

روی تخت دراز می کشم.

I think you've.

من فکر می کنم شما.

I think you deserve it.

من فکر می کنم شما شایسته آن هستید.

I think it may take you an hour or so to sober up.

من فکر می کنم ممکن است یک ساعت یا بیشتر طول بکشد تا هوشیار شوید.

I've been I've been working to this point.

من بوده ام تا این مرحله کار کرده ام.

Can I just say this seriously?

آیا می توانم این را جدی بگویم؟

I've been working to this point for 15 and a half years.

من 15 سال و نیم است که تا این مرحله کار کرده ام.

So you imagine

بنابراین تصور می‌کنید

out there trying to do something

که

for 15 and a half years

برای 15 سال و نیم تلاش می‌کنید

without ever charging anyone,

بدون اینکه هیچ هزینه‌ای از کسی دریافت کنید،

doing everything for free for 15 and a half years.

کاری انجام دهید، و هر کاری را به مدت 15 سال و نیم رایگان انجام دهید.

And this is the point that we've reached today

و این نقطه ای است

as we we pass 1 million subscribers,

که امروز با عبور از 1 میلیون مشترک،

1 million for four people.

1 میلیون برای چهار نفر، به آن رسیده ایم.

Thank you very much. To the, to the.

بسیار از شما متشکرم. به، به.

Is that so is that for Steve

آیا این چنین است که برای استیو

three you need another finger OK

سه شما به یک انگشت دیگر OK

four for the four people who have also stayed with us today.

چهار برای چهار نفری که امروز نیز با ما مانده اند نیاز دارید.

Thank you very much. I do appreciate it.

بسیار از شما متشکرم. من از آن قدردانی می کنم.

Thank you, Beatrice.

متشکرم، بئاتریس.

Thank you.

Jesus. Do

متشکرم.

عیسی. آیا

Judy care?

جودی اهمیت می دهد؟

Sandra Tomac, Max Lewis, Natalie

ساندرا توماک، مکس لوئیس، ناتالی

Oh, Kim Wilde has also.

اوه، کیم وایلد نیز دارد.

Oh, no, no.

اوه، نه، نه.

I mean, yes.

I don't think Kim Wilde is here.

یعنی بله.

من فکر نمی کنم کیم وایلد اینجا باشد.

I keep you hanging keep me hanging on.

من تو را آویزان نگه می دارم، مرا معلق نگه دار.

And Natalie has been hanging on.

و ناتالی معلق مانده است.

Kim Wilde, by the way, is the daughter of Marty Wilde,

به هر حال، کیم وایلد، دختر مارتی وایلد است

who was a very successful pop star during the 1960s.

که یک ستاره پاپ بسیار موفق در دهه 1960 بود.

Thank you to Lewis and to Beatrice.

از لوئیس و بئاتریس متشکرم.

To Deka, Sandra, Sandra again Lewis Max Potomac Natalie

به دکا، ساندرا، ساندرا دوباره به لوئیس مکس پوتوماک ناتالی

somebody whose name I can't pronounce bamboo

کسی که اسمش را نمی توانم بامبو تلفظ کنم

$100.

100 دلار.

Rosa Unique Life Design Palmira

Rosa Unique Life Design Palmira

Rosa Unique Life Design.

Rosa Unique Life Design.

Natalie Bamboo for you to take at our blue

ناتالی بامبو را برای شما به

sky at as our means

آسمان آبی ما به عنوان وسیله ما

and also.

و همچنین.

And also.

و همچنین.

And what am I to know Lewis What about Canal?

و من چه باید بدانم لوئیس در مورد کانال چطور؟

Canal.

کانال.

Yes, Olga and I'll I think I'll just go on to every real family now. Yes.

بله، من و اولگا فکر می کنم الان فقط به سراغ همه خانواده های واقعی خواهم رفت. آره.

I don't blame you, Olga.

من تو را سرزنش نمی کنم، اولگا.

If you have any sense you will now leave

اگر عقل دارید، اکنون

the live chat and you will go in do something

چت زنده را ترک خواهید کرد و کاری

better than this.

بهتر از این را انجام خواهید داد.

Beyond the break

فراتر از استراحت

is still here.

هنوز اینجاست.

Marsha, these these are ages ago Steve.

مارشا، اینها مربوط به سنین قبل استیو است.

Is that my number again?

آیا دوباره این شماره من است؟

That's the very long time, you know, not just here, right?

این مدت زمان بسیار طولانی است، نه فقط اینجا، درست است؟

I should say my babies and I shall let Mr.

من باید به بچه هایم بگویم و به آقای دانکن اجازه می دهم

Duncan say his special goodbye.

خداحافظی ویژه اش را بگوید.

Yes, I don't know.

بله، من نمی دانم.

What do you want to do it together? We'll do it together, OK?

چه کاری می خواهید با هم انجام دهید ؟ با هم انجامش میدیم، باشه؟

Because to be honest, I don't know if you've noticed, but

چون صادقانه بگویم، نمی‌دانم متوجه شده‌اید یا نه، اما

I've had a little bit too much to drink.

من مقداری بیش از حد مشروب خورده‌ام.

Just slightly.

فقط کمی

He can't hold his liquor.

او نمی تواند مشروب خود را نگه دارد.

I can't. He's a lightweight.

من نمی توانم. او یک سبک وزن است.

It's very hard to hold down your liquor.

نگه داشتن مشروب بسیار سخت است.

Sometimes you have to grab the hair

گاهی اوقات باید موها را

OK, you do the final speech.

خوب بگیرید، سخنرانی پایانی را انجام می دهید.

Thanks for

ممنون از

watching.

ملاحظه تان.

Thank you very much for your company for the last 15 years

از شرکت شما در 15 سال گذشته

in Excel. Yes,

در اکسل بسیار سپاسگزارم. بله،

that's my.

این مال من است.

My nephew.

برادرزاده من.

Hello. You are.

سلام. شما هستید.

Unfortunately, you are related to me.

متأسفانه شما با من فامیل هستید.

But don't tell anyone, OK?

اما به کسی نگو، باشه؟

Just keep it a secret.

فقط آن را یک راز نگه دارید.

Keep it a secret that you are related to me.

این راز نگه دار که با من نسبت داری.

We've just.

ما فقط.

We've just actually drink a whole bottle of champagne between us.

ما فقط یک بطری کامل شامپاین بین خودمان خوردیم.

And I am slightly just ever so slightly

و من کمی خیلی کمی هستم که

Dougie is still with us.

داگی هنوز با ماست.

She's frying meat

او گوشت سرخ می کند

she's frying meat.

او گوشت سرخ می کند.

You know what I mean?

شما می دانید منظورم چیست؟

Well, dedication and dedication.

خوب، فداکاری و فداکاری.

You know what I'm getting now? What I'm getting?

میدونی الان دارم چی میگیرم؟ چه چیزی به دست می‌آورم؟

I'm getting the munchies.

من دارم میخورم

I want to eat something. Right? OK.

می خواهم چیزی بخورم. درست؟ خوب.

See, the thing is, if you eat, if you know there, forget that.

ببینید، مسئله این است که اگر غذا می خورید، اگر آنجا می دانید، فراموش کنید.

Forget that bit. If you drink

آن ذره را فراموش کن اگر اغلب مشروب می خورید

quite often, you want to eat something.

، می خواهید چیزی بخورید.

I remember.

یادم می آید.

Do you remember one of my friends

آیا یکی از دوستان من

Steve?

استیو را به خاطر دارید؟

They do this to me every day.

هر روز با من این کار را می کنند.

We said we were going to go away.

گفتیم که می رویم.

That go away, Steve. Just stay here for a bit longer.

اینها برو، استیو. فقط یه کم دیگه اینجا بمون

Do you remember one of my friends called Craig? Yes.

آیا یکی از دوستان من به نام کریگ را به خاطر دارید؟ آره.

And didn't you fancy him?

و آیا شما او را دوست نداشتید؟

We used to meet.

ما قبلاً ملاقات می کردیم.

We used to go out on a Friday night together,

جمعه شب با هم بیرون

and we would always drink too much beer.

می رفتیم و همیشه آبجو زیاد می خوردیم.

And then we'd go back and we'd have lots of pizza.

و بعد برمی گشتیم و مقدار زیادی پیتزا می خوردیم.

And I remember one night, we both went back to his house, and we we.

و به یاد دارم یک شب ، هر دو به خانه او برگشتیم و ما.

We vomited so much, we vomited everywhere.

خیلی استفراغ کردیم، همه جا استفراغ کردیم.

There's that famous, that famous sequence

آن سکانس معروف و معروف

in Family Guy where the whole family vomits.

در Family Guy وجود دارد که در آن تمام خانواده استفراغ می کنند.

It was a bit like that.

کمی اینطور بود.

We couldn't stop throwing it before my time.

ما نمی توانستیم جلوی پرتاب آن را قبل از زمان من بگیریم.

Yes, before you.

بله، قبل از شما

The good old days. When I was happy and young and free.

روزهای خوب گذشته. وقتی شاد و جوان و آزاد بودم.

Right.

OK, off you go, then.

درست.

باشه پس برو

Go on, then go. We're going to do it together.

برو بعد برو قراره با هم انجامش بدیم

Do you want me to go this guy? Then

میخوای من برم این پسر؟ سپس به

I've been told, well, I won't see you on Sunday,

من گفته شد، خوب، من شما را یکشنبه نخواهم دید،

but it was just very special today to share this moment with you all.

اما امروز بسیار ویژه بود که این لحظه را با همه شما به اشتراک بگذارم.

I'm with Mr. Duncan.

من با آقای دانکن هستم.

And I will not see you Sunday, but I will see you

و من یکشنبه شما را نخواهم دید، اما احتمالا یکشنبه بعد شما را خواهم دید

probably the Sunday afterwards.

.

No, I think I'm away two Sundays. Never.

نه، فکر کنم دو یکشنبه نیستم. هرگز.

We won't see Steve until Christmas time.

ما استیو را تا زمان کریسمس نخواهیم دید.

No, something like that.

نه یه همچین چیزی

Steve, the next time you see Steve, he will be dressed as Santa Claus.

استیو، دفعه بعد که استیو را ببینی، او لباس بابانوئل خواهد پوشید.

Yes. So bye bye, everyone,

آره. پس خداحافظ همه،

and have a lovely time the rest of your day or night, whatever you're doing,

و بقیه روز یا شب خود را، هر کاری که انجام می دهید، اوقات خوشی داشته باشید،

and see you whenever

و هر وقت که هستید می بینمت

and you can't fade me away

و نمی توانید من را محو

because you haven't got the the technology, so I just fade away.

کنید زیرا فناوری آن را ندارید، بنابراین من فقط ناپدید شدن.

Shalom. Are you still here?

شالوم. هنوز اینجایی؟

We want to see Mr.

ما می خواهیم ببینیم که آقای

Steve walk in a straight line without falling over.

استیو بدون افتادن در یک خط مستقیم راه می رود.

That's Steve. Can you see him going?

اون استیو آیا می توانید او را ببینید؟

There he is.

او آنجاست.

We can't actually see you, Steve.

ما واقعا نمی توانیم تو را ببینیم، استیو.

Because the camera can't catch you.

چون دوربین نمی تواند شما را بگیرد.

You have to go a bit bit further over that way.

در این راه باید کمی جلوتر بروید.

That's it. That's it. Stay there.

خودشه. خودشه. آنجا بمان.

That's it.

خودشه.

Steve.

استیو

Steve is going now.

استیو الان میره

He has a slightly haunted look on his face.

او ظاهری کمی جن زده در چهره دارد.

Mm. Is gone.

مم رفته است

There is going to get punished by his mother.

قرار است توسط مادرش مجازات شود.

Thanks for watching. I'm going now.

ممنون از ملاحظه تان. الان دارم میرم

I have no idea

من نمی دانم

how long I've been on for, but I've really enjoyed today.

چه مدت است که در این کار هستم، اما از امروز واقعا لذت بردم.

I have to say, I think we might do this every.

باید بگویم، من فکر می کنم که ما ممکن است این کار را انجام دهیم.

Every live stream.

هر پخش زنده

I think we will open a bottle of champagne every time we have a live stream.

فکر می کنم هر بار که پخش زنده داشته باشیم، یک بطری شامپاین باز کنیم.

From now on,

از

we have crossed

the point of no return.

این به بعد از نقطه بی بازگشت عبور کرده ایم.

1 million subscribers.

1 میلیون مشترک.

Thanks for your company. See you later.

با تشکر از شرکت شما بعدا میبینمت.

See, one Sunday, I will be here, hopefully sober and.

ببینید، یک یکشنبه، من اینجا خواهم بود، امیدوارم هوشیار و.

Yeah, that's it.

درسته خودشه.

I hope you've enjoyed today's live stream.

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

It's been very weird, very unusual.

خیلی عجیب بود، خیلی غیرعادی.

I might actually do a little bit of editing

در واقع ممکن است کمی ویرایش کنم

and make this much shorter so you can see the best bits

و این را بسیار کوتاه‌تر کنم تا بتوانید بهترین بیت‌ها را در

if there are any.

صورت وجود مشاهده کنید.

If there are any.

اگر وجود دارد.

Is this the the longest live stream by Mr Duncan?

آیا این طولانی ترین پخش زنده آقای دانکن است؟

I don't know.

من نمی دانم.

I think three and a half hours is the longest.

من فکر می کنم سه ساعت و نیم طولانی ترین است.

Three and a half hours.

سه ساعت و نیم

The longest live stream.

طولانی ترین پخش زنده.

I'm going now thanks for watching. See you later.

الان میرم ممنون که تماشا کردی بعدا میبینمت.

This is Mr.

Duncan.

این آقای

دانکن است.

I think I am in the birthplace of the English language.

فکر می کنم در زادگاه زبان انگلیسی هستم.

I'm not quite sure saying thanks for watching see you later.

مطمئن نیستم که بگویم از تماشای شما متشکرم.

I will give you a few moments to say goodbye to each other and I will see you on Sunday.

چند لحظه به شما فرصت می دهم تا با هم خداحافظی کنید و یکشنبه شما را می بینم.

Thank you for your company.

ممنون از همراهی شما

Thank you for being part of my life for the past 15 and a half years.

ممنون که در 15 سال و نیم گذشته بخشی از زندگی من بودید.

And we have finally made it to 1 million subscribers.

و در نهایت به 1 میلیون مشترک رسیدیم.

Thanks a lot.

خیلی ممنون.

See you later.

بعدا میبینمت.

And of course, you know what's coming next. Yes, you do.

و البته، شما می دانید که در آینده چه خواهد شد. بله، شما انجام می دهید.

As I collapse on the floor...

در حالی که روی زمین می افتم...

ta ta for now.

فعلاً.