Learn ENGLISH (almost) EVERY DAY #1 - LIVE from England / What is April Fools Day?

Mm. Here we are.

مم اینجا هستیم.

Oh, my goodness.

اوه خدای من.

And look, you can see outside.

و نگاه کن، می توانی بیرون را ببینی.

Everything is looking rather nice today.

امروز همه چیز نسبتاً خوب به نظر می رسد.

The sun is shining and everything is looking good.

خورشید می درخشد و همه چیز خوب به نظر می رسد.

Even though apparently we're going to get some snow at some point.

حتی اگر ظاهراً در یک مقطع زمانی کمی برف بباریم.

Maybe today or tomorrow.

شاید امروز یا فردا.

So it looks as if we might be getting a little covering

بنابراین به نظر می رسد که ممکن است

of snow over the next 24 hours.

در 24 ساعت آینده کمی برف را بپوشانیم.

Well, here we are then.

خوب، پس ما اینجا هستیم.

Hello, everyone, and welcome.

سلام به همگی و خوش آمدید.

Yes, it's a brand new month.

بله، این یک ماه کاملاً جدید است.

April has arrived, and that means

آوریل فرا رسیده است و این یعنی

spring is here.

بهار آمده است.

And I couldn't resist doing a whole month of special live streams.

و من نتوانستم در برابر انجام یک ماه کامل پخش زنده خاص مقاومت کنم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

It is English almost

almost every day.

تقریباً هر روز انگلیسی است.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Hello there. Hi, everybody. This is Mr.

سلام. سلام به همه. این آقای

Duncan in England. How are you today?

دانکن در انگلیس است. امروز چطوری؟

Are you okay?

حالت خوبه؟

I hope so.

امیدوارم.

How are you feeling? Good.

چه احساسی دارید؟ خوب

How you feeling? Happy.

شما چه احساسی داری؟ خوشحال.

I really hope you are.

من واقعا امیدوارم که شما.

Here we are. Again. Yes.

اینجا هستیم. از نو. آره.

A smile on my face and a spring in my step.

لبخندی روی لبم و فنری در قدم هایم.

Because, of course, spring has arrived.

چون البته بهار از راه رسیده است.

And April is here.

و آوریل اینجاست.

I suppose the first question I should ask.

فکر می کنم اولین سوالی که باید بپرسم.

Did you get caught out by the April Fool's joke?

آیا شما گرفتار شوخی اول آوریل شدید؟

Or maybe a trick that was played on you?

یا شاید ترفندی که روی شما زده شده است؟

So did anyone catch you out?

پس کسی شما را دستگیر کرد؟

Did anyone try to play an April Fool's joke?

آیا کسی سعی کرده جوک اول آوریل را بازی کند؟

Steve told me this morning.

استیو امروز صبح به من گفت.

Apparently, he made a phone call to his company

ظاهراً با شرکتش تماس تلفنی گرفته

and he said something to them that was not true.

و چیزی به آنها گفته که صحت ندارد.

He tried to play an April Fool's joke.

او سعی کرد یک شوخی اول آوریل را بازی کند.

Of course, the thing to remember is you cannot make an April Fool's

البته، چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که نمی توانید

joke after midday.

بعد از ظهر یک جوک آوریل بسازید.

So as soon as 12:00 lunchtime

بنابراین به محض رسیدن ساعت 12:00 ناهار

arrives, you are not able to play a joke or a trick.

، نمی توانید شوخی یا حقه بازی کنید.

The joke then will be on you

شوخی پس از به خاطر نیاوردن آن نقش مهم بر عهده شما خواهد بود

for not remembering that important role.

.

So here we have.

بنابراین اینجا داریم.

Oh, my goodness.

اوه خدای من.

It feels very strange, first of all, to be with you

احساس بسیار عجیبی است، اول از همه، اینکه

more than once during the week days.

بیش از یک بار در روزهای هفته با شما باشم.

Of course, I am normally with you at the weekend, but it's great to be here we have the sun out.

البته، من معمولاً آخر هفته با شما هستم، اما خیلی خوب است که اینجا هستیم و خورشید را بیرون می آوریم.

We have a little bit of wind,

ما کمی باد داریم،

but enough about my stomach.

اما در مورد شکم من کافی است.

And I suppose it's cold.

و فکر کنم سرد باشه

If I had to describe today's weather,

اگر بخواهم هوای امروز را توصیف

I would say it's freezing.

کنم، می گویم هوا یخ زده است.

It's very cold outside.

بیرون خیلی سرده

Anyway, I hope you are feeling good today.

به هر حال امیدوارم امروز حالتون خوب باشه.

We have a special month of

ما یک ماه ویژه برای

live streams.

پخش زنده داریم.

I couldn't resist doing it.

من نمی توانستم در برابر انجام آن مقاومت کنم.

I thought April is always a month with lots of things happening.

من فکر می کردم آوریل همیشه ماهی است که اتفاقات زیادی در آن رخ می دهد.

I always feel as if April is a busy month

من همیشه احساس می کنم که آوریل یک ماه شلوغ است

when we are talking about nature, I suppose, and also events.

که در مورد طبیعت، فکر می کنم، و همچنین رویدادها صحبت می کنیم.

We have a special ceremony.

مراسم خاصی داریم

Or should I say, I suppose you might call it a festival

یا بهتر است بگویم، فکر می کنم ممکن است آن را جشنواره ای بنامید

coming up during this month as well.

که در این ماه نیز برگزار می شود.

So I hope you will stay with me during the month of April.

بنابراین امیدوارم در ماه آوریل با من بمانید.

I do have some information to give you about

من اطلاعاتی در مورد

the special moments of live streams.

لحظات خاص پخش زنده به شما دارم.

First of all, I will show you

اول از همه، من به شما نشان خواهم داد

when I will be actually with you.

که چه زمانی واقعاً با شما خواهم بود.

So it is English almost every day?

پس تقریبا هر روز انگلیسی است؟

Not quite.

نه کاملا.

I would love to be with you every day, but

من دوست دارم هر روز با شما باشم،

unfortunately I have other things to do.

اما متاسفانه کارهای دیگری برای انجام دادن دارم.

So I will be with you on Sunday.

پس یکشنبه با شما خواهم بود.

Monday Tuesday, Wednesday, Thursday and Friday.

دوشنبه سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه.

And that is the reason why I am with you today.

و این دلیلی است که من امروز با شما هستم.

So every Sunday Monday, Tuesday,

بنابراین هر یکشنبه دوشنبه، سه شنبه،

Wednesday, Thursday, Friday from 2 p.m.

چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه از ساعت 2 بعد از ظهر.

UK time, I will be with you

به وقت انگلستان، من

during the month of April

در ماه آوریل با

and I hope you will join me now.

شما خواهم بود و امیدوارم اکنون به من بپیوندید.

And also then as well

و همچنین پس از آن نیز

on those particular days of the week.

در آن روزهای خاص هفته.

In fact, I have worked out that there will be 25

در واقع، من کار کرده ام که 25

special live streams during April.

پخش زنده ویژه در ماه آوریل وجود خواهد داشت.

Will I survive?

آیا زنده خواهم ماند؟

Will I make it all the way to the end of April

آیا پس از انجام 25 پخش زنده به پایان ماه آوریل

after doing 25 live streams?

می رسم؟

We will see what happens.

ما خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

Anyway, we are here together and yes, as I just

به هر حال ما اینجا با هم هستیم و بله همانطور که گفتم

mentioned, it is the end of the week.

آخر هفته است.

We have made it to the end of the week.

ما به پایان هفته رسیدیم.

The weekend is just around the corner.

آخر هفته نزدیک است.

Thank goodness.

خدا را شکر.

It's Friday

جمعه است

Beep, beep, beep,

بیپ، بیپ، بیپ،

beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep.

بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ

Doom.

عذاب.

It would not be a live stream without

فکر می‌کنم بدون چت زنده، پخش زنده نخواهد بود

without the live chat, I suppose.

.

And here we are together again.

و اینجا ما دوباره با هم هستیم.

And we are doing it 25 times

و ما در این ماه 25 بار این کار را انجام می دهیم

this month.

.

Oh, all I can say is

اوه، تنها چیزی که می توانم بگویم این است

I hope I managed to survive to the end of the month.

که امیدوارم بتوانم تا پایان ماه زنده بمانم.

Hello to everyone.

سلام به همگی.

Thank you very much for joining me today. I know.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم. میدانم.

Maybe today there might not be so many people joining in

شاید امروز تعداد زیادی از مردم به آن ملحق نشوند

because it is Friday and most people don't realise

زیرا جمعه است و اکثر مردم متوجه نمی شوند

that I am doing this special series of live

که من این سری ویژه پخش زنده را انجام می دهم که

streams talking about the English language.

در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم.

Of course, as you know, I love English

البته، همانطور که می دانید، من عاشق انگلیسی هستم،

you might call me an English addict

ممکن است هر از گاهی مرا معتاد انگلیسی خطاب

from time to time and I have a feeling you might be as well.

کنید و من احساس می کنم ممکن است شما هم باشید.

Who was first on today's live chat?

چه کسی اولین بار در چت زنده امروز بود؟

Let's have a look, shall we? Oh, very interesting

بیایید نگاهی بیندازیم، آیا؟ اوه،

in first place on today's live chat.

در وهله اول در چت زنده امروز بسیار جالب است.

Congrats Galatians to Mosen

گالاتی ها را به موسن

and also Claudia and Vitesse.

و همچنین کلودیا و ویتسه تبریک می گویم.

You actually arrive together

شما در واقع

at exactly 2 minutes past 2:00.

دقیقاً 2 دقیقه و 2:00 با هم می آیید.

So congratulations to all three of you. Well done.

پس به هر سه شما تبریک می گویم. آفرین.

You are all first on today's live chat

همه شما در چت زنده امروز اول هستید،

you see, I like to be fair, I I'm a very fair man.

می بینید، من دوست دارم منصف باشم، من مرد بسیار منصفی هستم.

You may have noticed that.

شاید متوجه شده باشید.

I do like to be fair and equal

من دوست

to all humanity wherever you are in the world.

دارم در هر کجای دنیا که هستید با همه بشریت منصف و برابر باشم.

I have no bias.

من تعصب ندارم

I have no prejudice.

هیچ تعصبی ندارم

I try my best anyway to treat everyone equally

به هر حال تمام تلاشم را می کنم که با همه به یک اندازه خوب رفتار

well, although

I have to say something rather serious.

کنم، اگرچه باید یک چیز نسبتاً جدی بگویم.

It is very hard these days to please anyone.

این روزها راضی کردن کسی خیلی سخت است.

Whatever you do, whatever you say,

هر کاری که انجام می‌دهید، هر چیزی که می‌گویید،

quite often you will find that

اغلب متوجه می‌شوید که

at some point during the day you will upset someone,

در نقطه‌ای از روز کسی را ناراحت خواهید کرد،

even if you don't intend to do it, even if you are trying not

حتی اگر قصد انجام آن را نداشته باشید، حتی اگر سعی

to upset someone.

کنید کسی را ناراحت نکنید.

It is very hard these days.

این روزها خیلی سخت است.

I feel very sorry for anyone who is a celebrity.

من برای هر کسی که یک سلبریتی است بسیار متاسفم.

A celebrity who likes to express their opinions.

سلبریتی که دوست دارد نظرات خود را بیان کند.

I feel sorry for them, to be honest, because quite often they will say things,

من برای آنها متاسفم، صادقانه بگویم، زیرا اغلب آنها چیزهایی می گویند،

maybe something they think, maybe something they write and then they are attacked.

شاید چیزی که فکر می کنند، شاید چیزی که می نویسند و سپس مورد حمله قرار می گیرند.

But then later maybe they will try to change their mind or their opinion

اما ممکن است بعداً آنها سعی کنند نظر یا نظر خود را تغییر دهند

and then they are attacked again for the opposite thing.

و سپس دوباره به دلیل چیز مخالف مورد حمله قرار گیرند .

So I find these days it is very hard to say the right thing.

بنابراین به نظرم این روزها گفتن حرف درست خیلی سخت است.

Someone somewhere here

یک نفر امروز در جایی

today is going to be offended by me somewhere

اینجا قرار است از من رنجیده شود، جایی

I can't help it.

که من نمی توانم جلوی آن را بگیرم.

In fact, I don't think anyone can help it.

در واقع، من فکر نمی کنم کسی بتواند به آن کمک کند.

It is so hard to please

این روزها راضی کردن

everyone

همه

even a few people these days.

حتی چند نفر بسیار سخت است.

It's quite hard to do that.

انجام این کار بسیار سخت است.

So I hope you will be joining me for the whole of April.

بنابراین امیدوارم که در تمام ماه آوریل به من بپیوندید.

As I stay with you for the month,

همانطور که من برای یک ماه با شما می مانم

which is also the name of my elder sister.

که نام خواهر بزرگم نیز هست.

My elder sister April was born

خواهر بزرگم آوریل در آوریل به دنیا آمد

in April.

.

I like that.

من آن را دوست دارم.

I was born in August.

من متولد مرداد هستم.

Fortunately, my parents did not call me August.

خوشبختانه پدر و مادرم با من تماس نگرفتند.

I'm very pleased to hear that.

من از شنیدن آن بسیار خوشحالم.

That at no point.

که در هیچ نقطه ای.

Did my parents think that Augustus

آیا پدر و مادرم فکر می کردند که

would be a good name for me?

آگوستوس نام خوبی برای من باشد؟

I don't know why it always reminds me of that.

نمی دانم چرا همیشه این را به من یادآوری می کند.

Character from Charlie and the Chocolate Factory,

شخصیتی از چارلی و کارخانه شکلات سازی

the one that liked to eat lots of food.

، کسی که دوست داشت غذای زیادی بخورد.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Hello.

سلام.

Also, can I say hello to Beatrice?

همچنین، آیا می توانم به بئاتریس سلام کنم؟

Oh, apparently Beatrice is busy today.

اوه، ظاهرا بئاتریس امروز مشغول است.

Taking care of your plumber.

مراقبت از لوله کش خود

Apparently,

ظاهراً

I've lost your message.

پیام شما را گم کرده ام.

Now it's disappeared.

اکنون ناپدید شده است.

Also, we have Palmira.

همچنین پالمیرا داریم.

We also have Mika.

میکا هم داریم.

Hello, Mika. Thank you for joining me today.

سلام میکا از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم.

It is nice and late in Japan, but not too late.

در ژاپن خوب و دیر است، اما خیلی دیر نیست.

And that is one of the reasons why it's such a good thing when the clocks change.

و این یکی از دلایلی است که چرا وقتی ساعت ها تغییر می کنند چیز خوبی است.

When we go forward during the summer months,

وقتی در ماه های تابستان جلو می رویم،

and that means that more people can join in, which is lovely.

و این بدان معناست که افراد بیشتری می توانند به آن بپیوندند، که دوست داشتنی است.

Everyone is welcome, to be honest. Everyone.

راستش همه خوش آمدید. هر کس.

We also have oh lu is meant

ما همچنین اوه لو به

is here to day.

معنای اینجا است به امروز.

Hello to you as well.

سلام به شما نیز.

Hello to Tomic.

سلام به تومیک.

Hello Tomic.

سلام تومیک.

It always feels strange when you are with me during the week.

وقتی در طول هفته با من هستید همیشه احساس عجیبی می کنم.

Say I am used to you being here on Sunday

بگویید من عادت کرده ام که یکشنبه اینجا باشید

causing trouble

و مشکل ایجاد کنید،

but it's very unusual to see you during the week.

اما دیدن شما در طول هفته بسیار غیرعادی است.

I will be honest with you.

من با شما صادق خواهم بود.

Kristina says Happy April Fools Day

کریستینا می گوید روز اول آوریل

a lot of people wonder why, why,

مبارک بسیاری از مردم تعجب می کنند که چرا، چرا،

why do we have April Fools Day?

چرا روز اول آوریل را داریم؟

And it just so happens that

و اتفاقاً

I have a video lesson all about it,

من یک درس ویدیویی در مورد آن دارم،

all about why we have April Fools Day.

همه چیز در مورد اینکه چرا روز اول آوریل را داریم.

And guess what?

و حدس بزنید چه؟

I'm going to show it to you right now.

من همین الان به شما نشان خواهم داد.

Right now,

در حال حاضر،

we all like to have a laugh once in a while.

همه ما دوست داریم هر چند وقت یکبار بخندیم.

I know I do.

من می دانم که انجام می دهم.

However, some enjoy it more than others.

با این حال، برخی از آن بیشتر از دیگران لذت می برند.

One of the ways of raising a tutor is to play a trick on someone

یکی از راه‌های تربیت مربی این است که با کسی حقه بازی کنید

or to prank someone into believing something that is not true or real.

یا با کسی شوخی کنید تا چیزی را باور کند که درست یا واقعی نیست.

Fortunately, for those who enjoy playing the occasional prank or hoax on others,

خوشبختانه، برای کسانی که از شوخی یا حقه بازی گاه به گاه با دیگران لذت می برند

there is a special day put aside for just such an event.

، یک روز خاص برای چنین رویدادی در نظر گرفته شده است.

Of course, I'm talking about April Fools Day

البته، من در مورد روز اول آوریل صحبت می کنم روز اول آوریل

April Fool's

Day occurs each year on the first day of April.

هر سال در اولین روز آوریل رخ می دهد.

On this day, people will play tricks and pull pranks on each other for fun.

در این روز مردم برای سرگرمی با یکدیگر حقه بازی می کنند و شوخی می کنند.

Most of the pranks are harmless and cause no real upset.

بیشتر شوخی ها بی ضرر هستند و باعث ناراحتی واقعی نمی شوند.

While some create anger, outrage, and even

در حالی که برخی باعث ایجاد خشم، خشم و حتی

masochistic area,

منطقه مازوخیستی می‌شوند

there have been some rather adventurous pranks

، در

played on the general public over the years.

طول سال‌ها شوخی‌های ماجراجویانه‌ای با عموم مردم انجام شده است.

For example, in 1980, the BBC reported that

به عنوان مثال، در سال 1980، بی‌بی‌سی گزارش داد

the four clock faces on the famous Big Bend clock tower would be replaced

که چهار صفحه ساعت در برج ساعت معروف Big

by digital numeral readouts

Bend با اعداد دیجیتالی جایگزین می‌شوند

Many people called in to complain before it was revealed

that the whole thing was a big hoax.

.

In 1978, a wealthy adventurer

در سال 1978، یک ماجراجوی ثروتمند

returned from Antarctica to Australia, towing a large iceberg

از قطب جنوب به استرالیا بازگشت و یک کوه یخ بزرگ را

with the intention of selling chunks of the ice to locals.

به قصد فروش تکه‌های یخ به مردم محلی یدک کشید.

This turned out to be an elaborate hoax.

معلوم شد که این یک فریب پیچیده است.

In 1998, the fast food chain

در سال 1998، فست فود زنجیره ای

Burger King released an advertising campaign to promote a new product.

برگر کینگ یک کمپین تبلیغاتی برای تبلیغ یک محصول جدید منتشر کرد.

The left handed hamburger.

همبرگر چپ دست.

Amazingly, thousands of people fell for the prank by showing up at burger outlets

به‌طور شگفت‌انگیزی، هزاران نفر با حضور در فروشگاه‌های همبرگر و

asking for one of the left handed meals.

درخواست یکی از وعده‌های غذایی چپ دست، به شوخی افتادند.

In 1976, British astronomer

در سال 1976، پاتریک مور، اخترشناس بریتانیایی،

Patrick Moore announced on BBC radio that the planets Pluto

در رادیو بی‌بی‌سی اعلام کرد که سیارات پلوتون

and Jupiter would align in such a way that here on Earth

و مشتری به گونه‌ای در یک راستا قرار می‌گیرند که در اینجا روی زمین،

people would experience a change in the Earth's

مردم در

gravitational pull whilst jumping up and down.

حین بالا و پایین پریدن، تغییری در کشش گرانشی زمین تجربه کنند.

Amazingly, the BBC received calls from listeners

به طور شگفت انگیزی، بی بی سی تماس هایی از شنوندگان دریافت

purporting to have floated around the room

کرد که ادعا می کردند

in 1962.

در سال 1962 در اتاق شناور

Swedish television viewers were told that if they stretched a pair of ladies tights

بودند. به بینندگان تلویزیون سوئدی گفته شد که اگر یک جفت جوراب شلواری زنانه را

over their TV screens, the black and white picture would become colour.

روی صفحه تلویزیون خود بکشند، تصویر سیاه و سفید رنگی می شود.

Of course it was all a hoax.

البته همه اینها یک فریب بود.

TV viewers in Sweden had to wait another eight years before they could really see broadcasts in colour.

بینندگان تلویزیون در سوئد باید هشت سال دیگر صبر می کردند تا بتوانند واقعاً برنامه های تلویزیونی را رنگی ببینند.

So what are the origins of April Fool's Day?

بنابراین منشأ روز اول آوریل چیست؟

Well, it depends on who you ask.

خب بستگی داره از کی بپرسی

There are many stories surrounding the reasons

داستان های زیادی در مورد دلایلی وجود دارد

why we play tricks on April 1st.

که چرا ما در 1 آوریل حقه بازی می کنیم.

Ironically, most of the stories surrounding April Fool's Day

از قضا، بیشتر داستان‌های مربوط به روز اول آوریل

are made up

ساخته شده‌اند.

the first written reference of April Fool's Day

اولین مرجع مکتوب روز اول آوریل

appears in Geoffrey Chaucer's The Canterbury Tales, published in 1392,

در داستان‌های کانتربری اثر جفری چاسر، منتشر شده در سال 1392 ظاهر می‌شود،

where a mix up with the wording of the dates refers to there

که در آن ترکیبی از جمله‌بندی تاریخ‌ها به

being 32 days in March.

وجود 32 روز اشاره دارد. مارس.

Another origin, albeit an unlikely one, occurred in Friends

منشأ دیگر، هرچند نامحتمل، در دوستان زمانی رخ داد

when the Gregorian calendar was adopted in 1564,

که تقویم میلادی در سال 1564 تصویب شد،

which meant that from there on the New Year would be celebrate

به این معنی که از آنجا به بعد سال

ated on January the first and not the end of March.

نو در اول ژانویه و نه پایان مارس جشن گرفته می شد.

Those who continue to celebrate after the change on April

کسانی که پس از تغییر در آوریل اول به جشن گرفتن ادامه می دهند به

the first were labelled as fools.

عنوان احمق برچسب خوردند.

Other theories are that the date refers to the Roman Festival of Hilaria

تئوری های دیگر این است که این تاریخ به جشن رومی هیلاریا

or a revolt against Christianity when an annual day of chaos took place

یا شورش علیه مسیحیت اشاره دارد که در آن یک روز هرج و مرج سالانه

as a protest organised by the worshippers of demigods

به عنوان اعتراضی که توسط پرستندگان نیمه خدایان سازماندهی شده بود برگزار شد.

In all honesty, it would be fair to say that there is no definitive reason

دلیل

why April Fool's Day really exists.

اینکه چرا روز اول آوریل واقعا وجود دارد.

April Fool's Day

روز اول آوریل در بعضی جاها برای بسیاری از مردم

is also known as All Fools Day in some places to many people.

به عنوان روز همه احمق ها نیز شناخته می شود .

The act of playing pranks and hoax and others for fun

عمل مسخره بازی و حقه بازی و دیگران برای

seems childish and infantile.

سرگرمی کودکانه و کودکانه به نظر می رسد.

However, this has not stopped people from falling each other

با این حال، این مانع از این نشده است که مردم

with their creative shenanigans.

با شیطنت‌های خلاقانه خود به یکدیگر بیفتند.

Have you ever played an April Fool's joke on anyone?

آیا تا به حال با کسی شوخی اول آوریل بازی کرده اید؟

Have you ever been the victim of an April Fool's hoax?

آیا تا به حال قربانی یک فریب اول آوریل شده اید؟

Did you fall for it?

دلت گرفت؟

In this instance, to fall for something means that you were taken in

در این مثال، گرفتار شدن به چیزی به این معنی است که شما را

or fooled by the hoax or prank.

فریب داده یا فریب آن را فریب داده است.

You were made to look stupid.

تو ساخته شده ای که احمق به نظر میرسی

You were made a sucker of.

شما را یک مکنده ساخته شده است.

You were made to look a fool.

تو را احمق جلوه داده اند

Quite the April fool, if you will.

اگر بخواهید کاملا احمق آوریل است.

Today's key words

کلمات کلیدی امروزی

prank to play a trick or to fool someone with a practical joke.

برای فریب دادن یا فریب دادن کسی با یک شوخی عملی شوخی می کنند.

Hoax a form of joke

جعل نوعی شوخی است

where someone pretends that something will or has happened.

که در آن کسی وانمود می کند که چیزی اتفاق افتاده یا اتفاق افتاده است.

Instead, they occurrence of something

در عوض، آنها

or an example of something occurring

وقوع چیزی یا نمونه ای از اتفاق افتادن

It was one of my many English lessons and that, well,

آن یکی از بسیاری از درس های انگلیسی من بود و، خوب،

I think it is rather suitable for today because it is April 1st.

فکر می کنم برای امروز بسیار مناسب است، زیرا 1 آوریل است.

It is April Fool's Day.

روز اول آوریل است.

Did anyone play a joke or a trick on you?

آیا کسی با شما شوخی یا حقه بازی کرده است؟

Yes. Here we are.

آره. اینجا هستیم.

It's so nice to be with you today.

امروز با شما بودن خیلی خوب است.

Very nice. In fact. English.

بسیار خوب. در حقیقت. انگلیسی.

Every day, almost

تقریباً هر روز

I have to add that

باید آن را به عنوان اضافه کنم

to the title.

.

It's English. Every day. Almost.

انگلیسی است. هر روز. تقریبا.

Not quite.

نه کاملا.

Almost. Every day.

تقریبا. هر روز.

I have to have some time off or else.

باید کمی مرخصی داشته باشم وگرنه

Well, I'm not sure if anyone anywhere in the world

خوب، من مطمئن نیستم که آیا کسی در هر کجای دنیا

actually does a live stream every day.

واقعاً هر روز یک پخش زنده انجام می دهد یا خیر.

They might do recorded lessons or videos, but they don't do it live.

آن‌ها ممکن است درس‌های ضبط‌شده یا ویدیویی را انجام دهند، اما آن را به صورت زنده انجام نمی‌دهند.

So I am doing it 25 times

بنابراین من این کار را 25 بار در

this month and I hope you will join me for all of them.

این ماه انجام می دهم و امیدوارم که برای همه آنها به من بپیوندید.

Can I say hello to Beatriz?

آیا می توانم به Beatriz سلام کنم؟

Hello, Beatriz.

سلام بئاتریز.

Oh, I see.

اوه می فهمم.

Beatriz is in her apartment.

بئاتریز در آپارتمانش است.

I am in my apartment with two plumbers

من در آپارتمانم با دو لوله کش

Are they fixing your pipes?

هستم آیا آنها لوله های شما را تعمیر می کنند؟

Or maybe they are replacing part of your your plumbing

یا شاید آنها بخشی از لوله کشی شما را جایگزین می کنند

It's great, actually, because in British English,

، در واقع عالی است، زیرا در انگلیسی بریتانیایی،

when we talk about someone's plumbing,

وقتی در مورد لوله کشی کسی

we also talk about all of the things down there

صحبت می کنیم، در مورد همه چیزهایی که در بدن شما وجود دارد نیز صحبت می کنیم

in your body.

.

Sometimes the rude parts,

گاهی قسمت های بی ادب،

sometimes the parts that produce

گاهی قسمت هایی

the poop and the pee.

که مدفوع و ادرار می کنند.

We call it your plumbing.

ما آن را لوله کشی شما می نامیم.

Quite often used in British English.

اغلب در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود.

So apparently Beatrice has two plumbers

بنابراین ظاهراً بئاتریس دو لوله کش دارد

breaking everything they are making of a lot of noise.

که هر چیزی را که سر و صدای زیادی ایجاد می کنند، می شکنند.

I would imagine it's been a long time since

تصور می‌کنم مدت زیادی است

I've had anyone here to do any work because of course,

که کسی را برای انجام کاری اینجا نداشته‌ام، زیرا البته،

we had lockdown for two years, so no one really is being here to do any work.

ما دو سال قرنطینه بودیم، بنابراین هیچ‌کس واقعاً برای انجام کاری اینجا نیست.

But I will say one thing.

اما یک چیز را می گویم.

It can be quite stressful when someone

زمانی که

is working in your house, maybe repairing something.

شخصی در خانه شما کار می کند، ممکن است چیزی را تعمیر کند، می تواند بسیار استرس زا باشد.

Maybe you are having some renovation often done

شاید شما در حال بازسازی هستید که اغلب

some work to improve your house,

کارهایی برای بهبود خانه شما انجام می شود

and quite often it can be noisy.

و اغلب اوقات می تواند پر سر و صدا باشد.

So thank you, Beatriz.

پس متشکرم، بئاتریز.

I hope everything will be better next week.

امیدوارم هفته آینده همه چیز بهتر شود.

Well, me too, because there is nothing worse,

خوب، من هم، چون هیچ چیز بدتری وجود ندارد،

especially if you are trying to work.

به خصوص اگر شما در حال تلاش برای کار هستید.

Have you ever done that?

آیا تا حالا شما آن را انجام دادید؟

Have you ever tried to concentrate on your work whilst someone else

آیا تا به حال سعی کرده اید در حالی که شخص دیگری

is banging and making a lot of noise in another room?

در اتاق دیگری در حال کوبیدن و سر و صدای زیاد است، روی کار خود تمرکز کنید؟

Maybe they are repairing something in your house.

شاید در خانه شما چیزی را تعمیر می کنند.

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

Can I say hello to Team Cherry?

آیا می توانم به تیم گیلاس سلام کنم؟

Hello, Team Cherry.

سلام، تیم گیلاس.

I don't know who you are or where you're from.

من نمی دانم شما کی هستید یا اهل کجا هستید.

But it's nice to see you here as well.

اما خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Also, we have glue.

همچنین، ما چسب داریم.

Hello, Glue.

سلام، چسب.

Also, when I show, say, Diaz, or read of it.

همچنین، وقتی من، مثلاً، دیاز را نشان می‌دهم، یا از آن می‌خوانم.

Nice to see you as well.

از دیدن شما هم خوشحالم

Cero Cero spanking new lo.

Cero Cero در حال ضربه زدن جدید است.

I hope I pronounce your name correctly.

امیدوارم نام شما را درست تلفظ کرده باشم.

I always try my best to do so.

من همیشه تمام تلاشم را می کنم که این کار را انجام دهم.

We also have a z z chi.

یک z z چی هم داریم.

And have I forgotten anyone I'm just trying to make sure

و آیا کسی را فراموش کرده ام، فقط سعی می کنم مطمئن

I haven't forgotten anyone.

شوم که کسی را فراموش نکرده ام.

Did we?

آیا ما؟

Did I see Su Cat a few moments ago?

آیا من چند لحظه پیش سو گربه را دیدم؟

Did I? Or was.

آیا من؟ یا بود.

Was it my imagination?

تخیل من بود؟

I thought I saw Su Cat on the live chat.

فکر کردم سو گربه را در چت زنده دیدم.

Beatrice says Mr.

بئاتریس می‌گوید آقای

Duncan, the plumbers are doing great work in the building, so they are breaking things

دانکن، لوله‌کش‌ها کار بزرگی در ساختمان انجام می‌دهند، بنابراین

to replace the main column in the bathroom

برای تعویض ستون اصلی حمام، چیزهایی را می‌شکنند،

because there is a great filtration.

زیرا فیلتراسیون عالی وجود دارد.

Maybe. Maybe you.

شاید. شاید تو.

You mean maybe a leak.

منظورت شاید نشت باشه

Or maybe the water is running away.

یا شاید آب در حال فرار است.

That must be the worst thing.

این باید بدترین چیز باشد.

I have heard some terrible stories from friends

من داستان های وحشتناکی از دوستانی شنیده ام

who have gone away on the holiday for two weeks.

که دو هفته است در تعطیلات رفته اند.

They've gone somewhere lovely and they've had a wonderful holiday.

آنها به جای دوست داشتنی رفته اند و تعطیلات فوق العاده ای را سپری کرده اند.

And then they come back from their holiday and they find whilst they were gone,

و سپس از تعطیلات خود برمی‌گردند و در حالی که رفته بودند متوجه می‌شوند که

the water pipes in their house had burst

لوله‌های آب خانه‌شان ترکیده است

and the water had flowed from the pipes

و آب از لوله‌ها

through the house, through all of the floors, and everything was wet.

از طریق خانه، از تمام طبقات جاری شده است، و همه چیز خیس شده است.

And downstairs on the ground floor,

و طبقه پایین در طبقه همکف

water everywhere.

همه جا آب است.

This is a horror story.

این یک داستان ترسناک است.

I will be honest with you.

من با شما صادق خواهم بود.

I think that might be the second worst thing to find

من فکر می کنم این ممکن است دومین بدترین چیزی باشد

when you return back home from your holidays.

که وقتی از تعطیلات خود به خانه برمی گردید پیدا کنید.

I think the worst thing

فکر می‌کنم بدترین چیز این

is finding your house burnt down

است که خانه‌تان سوخته است.

I've had many nightmares,

من کابوس‌های زیادی دیده‌ام،

especially when I'm away on holiday,

مخصوصاً زمانی که در تعطیلات دور هستم،

that I will come home and find

که به خانه می‌آیم و متوجه می‌شوم

that the house is burnt down.

که خانه سوخته است.

So I think having a leak in your house,

بنابراین من فکر می کنم که نشت در خانه شما

a water leak with the water flooding through your house, that's pretty bad.

، نشت آب با سیل آب در خانه شما، بسیار بد است.

But I think that's number two because you can put that right.

اما من فکر می کنم این شماره دو است زیرا شما می توانید آن را درست کنید.

However, if your house burns down

با این حال، اگر خانه شما در

completely if it catches fire,

صورت آتش گرفتن به طور کامل بسوزد،

it's much harder to repair.

تعمیر آن بسیار سخت تر است.

A lot harder.

خیلی سخت تر

Beatrice says yes, Mr.

بئاتریس می‌گوید بله، آقای

Duncan, it was leaks.

دانکن، لو رفته بود.

I have leaks.

من نشتی دارم

There is nothing worse than having a leak in your house.

هیچ چیز بدتر از نشتی در خانه شما نیست.

In this particular case, it

در این مورد خاص،

can help the insurance of your flat.

می تواند به بیمه آپارتمان شما کمک کند.

I think

من فکر می کنم

definitely

قطعا

one of the worst things about having something go wrong with your house

یکی از بدترین چیزهایی که در مورد مشکلی در خانه شما وجود

is the insurance, because anything that goes wrong has to be put right.

دارد، بیمه است، زیرا هر چیزی که اشتباه می کند باید اصلاح شود.

So if you have some sort of problem in your house, maybe something needs repairing.

بنابراین اگر در خانه خود مشکلی دارید، شاید چیزی نیاز به تعمیر داشته باشد.

Maybe there is some damage to your house.

شاید آسیبی به خانه شما وارد شده باشد.

You have to put it right.

باید درستش کنی

And as we all know,

و همانطور که همه ما می دانیم،

if you have someone to repair

اگر کسی برای

a part of your house, maybe a plumber or an electrician,

تعمیر بخشی از خانه خود دارید، شاید یک لوله کش یا یک برقکار،

maybe a carpenter, or a builder,

شاید یک نجار، یا یک سازنده،

it can be very expensive.

ممکن است بسیار گران تمام شود.

So most people these days do have insurance.

بنابراین اکثر مردم این روزها بیمه دارند.

You must have insurance because if something goes wrong

شما باید بیمه داشته باشید زیرا اگر مشکلی

with your house, something really serious.

در خانه شما پیش بیاید، مشکلی واقعاً جدی است.

It will be expensive to put it right.

درست کردن آن گران خواهد بود.

It will.

خواهد شد.

Vitesse says there is nothing bad

ویتسه می‌گوید هیچ چیز بدی

in being foolish sometimes, as we cannot be always intended.

در احمق بودن گاهی وجود ندارد، زیرا نمی‌توانیم همیشه مورد نظر باشیم.

Yet and serious.

با این حال و جدی.

Happy April Fool's Day to you.

روز اول آوریل بر شما مبارک.

No one has tried to trick me today.

امروز کسی سعی نکرده مرا فریب دهد.

In fact, there are

در واقع،

some people who believe that this

برخی از مردم معتقدند که

this the thing you are watching now,

این چیزی است که شما اکنون تماشا می کنید،

some people believe that this is an April Fool's joke.

برخی معتقدند که این یک شوخی اول آوریل است.

Some people think that maybe I'm not here for 25 days.

بعضی ها فکر می کنند شاید 25 روز اینجا نیستم.

Interesting.

جالب هست.

I like I like the way your mind works.

من دوست دارم طرز کار ذهن شما را دوست دارم.

You are very suspicious. Hmm.

تو خیلی مشکوک هستی هوم

But, in fact, it is true.

اما، در واقع، درست است.

It's very true.

این خیلی درست است.

I am with you.

من با تو هستم.

It is not an April Fool's joke.

این یک شوخی اول آوریل نیست.

It is not a trick.

ترفند نیست.

It is nothing like that.

همچین چیزی نیست

I am definitely with you for 25 days during April.

من مطمئناً 25 روز در ماه آوریل با شما هستم.

That is English.

که انگلیسی است.

Almost every day. Almost.

تقریبا هر روز. تقریبا.

Not quite.

نه کاملا.

Hello, Alexandra.

سلام الکساندرا

Very nice. To see you here.

بسیار خوب. تا اینجا ببینمت

Water and fire are both dangerous. Yes,

آب و آتش هر دو خطرناک هستند. بله

I must admit, I don't worry as much as Steve.

، باید اعتراف کنم، من به اندازه استیو نگران نیستم.

Steve worries so much about everything,

استیو خیلی نگران همه چیز است،

so you can probably imagine what it's like before we go away

بنابراین شما احتمالاً می توانید تصور کنید قبل از اینکه ما بریم

and leave the house for a few days.

و خانه را برای چند روز ترک کنیم، چگونه است.

Steve checks everything.

استیو همه چیز را چک می کند.

He turns off

the electricity he turns off the water.

برق را قطع می کند و آب را قطع می کند.

He makes sure all of the windows are double locked.

او مطمئن می شود که همه پنجره ها دو قفل هستند.

He calls all of the neighbours around here.

او به همه همسایه های اطراف زنگ می زند.

Well, the ones that still speak to us

خوب، اتفاقاً آنهایی که هنوز با ما صحبت می کنند

that's not very many, by the way.

، زیاد نیستند.

And we tell them that we're going away.

و به آنها می گوییم که می رویم.

So someone will come round.

بنابراین یک نفر می آید.

We have a lovely next door neighbour.

ما یک همسایه دوست داشتنی همسایه داریم.

By the way, who comes around to make sure the house is okay.

در ضمن کی میاد تا مطمئن بشه خونه خوبه.

So I think it is always a good procedure.

بنابراین من فکر می کنم که همیشه یک روش خوب است.

It is always something good to do before you go away to make sure

همیشه کاری خوب است که قبل از رفتن انجام دهید تا مطمئن شوید

that someone will come round and make sure your house is okay.

که کسی می آید و مطمئن می شود خانه شما خوب است.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Hello, Fareed.

سلام فرید

Fareed. Hello.

فرید سلام.

Hello, sir.

سلام آقا.

I am from Pakistan.

من پاکستانی هستم.

Hello to you, everyone.

سلام به شما همگی

Wherever you are,

هر جا که باشی،

wherever you are in the world, you are.

هر کجای دنیا که باشی، هستی.

Welcome to my little

به جریان کوچک من خوش آمدید

stream

and I'm with you 25 times during this month.

و در طول این ماه 25 بار با شما هستم.

And it is not an April Fool's joke.

و این یک شوخی اول آوریل نیست.

As you know, I love the English language.

همانطور که می دانید من عاشق زبان انگلیسی هستم.

And in a few moments, we are going to take a look

و چند لحظه دیگر قصد داریم نگاهی

at some interesting English words,

به چند کلمه انگلیسی جالب بیندازیم،

some words that exist in the English language

برخی از کلمات موجود در زبان انگلیسی

that people find quite fascinating

که به نظر مردم کاملاً جذاب است

the do not worry,

، نگران نباشید،

there is nothing wrong with your computer or your calendar.

رایانه یا تقویم شما هیچ مشکلی ندارد .

Yes, it is Friday.

بله، جمعه است.

And yes, this is some live English for your Friday morning.

و بله، این چند زبان انگلیسی زنده برای صبح جمعه شماست.

Friday afternoon All Friday night.

جمعه بعد از ظهر تمام شب جمعه.

Welcome, everyone.

همگی خوش آمدید.

Yes, we are here together.

بله، ما اینجا با هم هستیم.

Hopefully together.

انشالله با هم

Of course, you can watch the recording Not everyone can join me live.

البته، شما می توانید ضبط را تماشا کنید همه نمی توانند به صورت زنده به من بپیوندند.

I do realise that.

من متوجه آن هستم

So there are some people who have to join me.

بنابراین افرادی هستند که باید به من بپیوندند.

Recorded.

ثبت شده.

So if you are now watching the recording of this.

بنابراین اگر اکنون در حال تماشای ضبط این هستید.

Hello.

سلام.

I hope you are enjoying the recording.

امیدوارم از ضبط لذت برده باشید.

If you are watching life, then I hope you are enjoying

اگر در حال تماشای زندگی هستید، پس امیدوارم از

the live stream as it happens.

پخش زنده همان طور که اتفاق می افتد لذت ببرید.

Yes. That was a little baby. Robin.

آره. اون یه بچه کوچولو بود رابین

Did you like the robin there?

آیا رابین آنجا را دوست داشتید؟

A little tiny robin sitting in the tree

رابین کوچکی که با دوستش روی درخت نشسته است

with with his friend.

.

I'm not sure if they're going out together.

مطمئن نیستم که با هم بیرون می روند یا نه.

Maybe they are dating Maybe they are together.

شاید آنها با هم قرار می گیرند شاید آنها با هم هستند.

Maybe they are thinking of starting a family.

شاید به فکر تشکیل خانواده هستند.

I don't know anything about that, Robin.

من چیزی در مورد آن نمی دانم، رابین.

Or it's personal life.

یا زندگی شخصی است.

I don't know anything.

من چیزی نمی دانم.

Hello to Jemmy.

سلام به جمی

Jemmy from Hong Kong.

جیمی از هنگ کنگ.

Have you ever been fooled?

آیا تا به حال فریب خورده اید؟

On April Fool's Day,

در روز اول آوریل،

Would you like me?

آیا من را دوست دارید؟

To be honest, Yes.

صادقانه بگویم، بله.

I have been fooled in the past.

من در گذشته فریب خورده ام.

When I was very young.

وقتی خیلی جوان بودم.

A radio station

یک ایستگاه

that was broadcasting on something called Medium Wave.

رادیویی که از چیزی به نام موج متوسط ​​پخش می کرد.

Do you remember that? Who remembers Medium Wave?

آیا آن را به خاطر دارید؟ چه کسی موج متوسط ​​را به یاد می آورد؟

Most people now have digital radios,

اکنون اکثر مردم رادیو دیجیتال دارند،

but many years ago, we had lots of different frequencies.

اما سال‌ها پیش، فرکانس‌های زیادی داشتیم.

But listening to the radio there was medium wave,

اما گوش دادن به رادیو موج متوسطی داشت

which wasn't very good, especially at night, because you would get

که خیلی خوب نبود، مخصوصاً در شب، چون

a lot of atmospheric interfere ins and the signal would be awful.

تداخل جوی زیادی دریافت می کردید و سیگنال افتضاح بود.

But during the day, you could listen to medium wave.

اما در طول روز، می توانید به موج متوسط ​​گوش دهید.

The only problem was it was not in stereo.

تنها مشکل این بود که استریو نبود.

It was in mono. So the sound would come out

مونو بود بنابراین صدا

equally from each speaker.

از هر بلندگو به یک اندازه خارج می شود.

You couldn't have stereo on medium

شما نمی توانید استریو را روی

wave because of the type of frequency that it was.

موج متوسط ​​به دلیل نوع فرکانس آن داشته باشید.

However, there was an April Fool's joke

با این حال، یک شوخی اول آوریل

by by a BBC radio station Radio One

توسط یکی از ایستگاه های رادیویی بی بی سی رادیو یک

that said on the morning of April, the first

وجود داشت که در صبح آوریل،

a long time ago, they said that from a certain time

اولین بار مدت ها پیش، آنها گفتند که از ساعت مشخصی

of that morning they were going to start

از آن صبح قرار است پخش استریو را شروع کنند.

broadcasting in stereo

So I thought, Oh, this sounds great.

من فکر کردم، اوه، این عالی به نظر می رسد.

Not thinking that it was April 1st, so I actually thought

بدون اینکه فکر کنم 1 آوریل بود، بنابراین در واقع فکر کردم

that I was listening to stereo radio

که دارم به رادیو استریو به روش متوسط ​​گوش می دهم

on medium way, which is actually impossible.

، که در واقع غیرممکن است.

You can't do it.

شما نمی توانید آن را انجام دهید.

You can only do it on FM So when when we have f m

شما فقط می توانید آن را در FM انجام دهید، بنابراین وقتی که f m

then that's much better.

داشته باشیم، خیلی بهتر است.

You can have stereo on there because the frequency is clearer, but not on medium wave.

شما می توانید استریو را در آنجا داشته باشید زیرا فرکانس واضح تر است، اما نه در موج متوسط.

And of course there is another

و البته

another type of frequency

نوع دیگری از فرکانس

called shortwave shortwave.

به نام موج کوتاه موج کوتاه وجود دارد.

And that is a very unusual type of frequency

و این یک نوع فرکانس بسیار غیرمعمول است

because the wave, despite its name, can go much further.

زیرا موج، علی رغم نامش، می تواند بسیار فراتر رود.

So if you broadcast on shortwave, you might find that people

بنابراین اگر از امواج کوتاه پخش می کنید ، ممکن است متوجه شوید که مردم

in very distant places can hear your voice very unusual.

در مکان های بسیار دور می توانند صدای شما را بسیار غیرعادی بشنوند.

So that is going back to the days before the Internet.

بنابراین این به روزهای قبل از اینترنت برمی گردد.

Of course, we don't have to worry anymore

البته دیگر نباید

about shortwave or long wave.

نگران موج کوتاه یا بلند باشیم.

That's another one by the way.

اتفاقاً این یکی دیگر است.

Medium wave.

موج متوسط

No, but no one bothers any more.

نه، اما هیچ کس دیگر اذیت نمی شود.

Does anyone still have a radio that they they have to see

آیا کسی هنوز رادیویی دارد که باید آن را ببیند

So do you remember tuning in a radio?

.

You had to tune the radio you had to try to find

برای پیدا

your favourite radio station.

کردن ایستگاه رادیویی مورد علاقه خود باید رادیویی را تنظیم می‌کردید.

So not anymore.

پس دیگه نه

Thanks to the Internet.

با تشکر از اینترنت.

So, yes, to answer your question, I do have

بنابراین، بله، برای پاسخ به سوال شما، من

a blemish.

یک عیب دارم.

I do have a black mark on my my gullibility

من یک لکه سیاه روی زودباوری ام دارم که

falling for an April Fool's joke.

گرفتار یک شوخی اول آوریل هستم.

Although I was very young at the time.

اگرچه در آن زمان خیلی جوان بودم.

So that is my excuse.

پس این بهانه من است.

But yes, I have been caught out sometimes I am a little bit gullible.

اما بله، گاهی اوقات من کمی ساده لوح هستم.

By the way, the word gullible is a great word, the noun.

به هر حال ، کلمه ساده لوح یک کلمه بزرگ است، اسم.

It it describes a person who is easily fooled.

این توصیف شخصی است که به راحتی فریب می خورد.

A person who tends to believe things, anything they are told

فردی که تمایل دارد چیزهایی را باور کند، هر چیزی که به آنها گفته شود

like Mr. Steve.

مانند آقای استیو.

Mr. Steve is a little bit gullible sometimes,

آقای استیو گاهی اوقات کمی ساده لوح است،

not always.

نه همیشه.

But he can be.

اما او می تواند باشد.

You can believe almost anything you tell him

شما می توانید تقریباً هر چیزی را که به او بگویید باور کنید،

So I always feel slightly worried about Steve

بنابراین من همیشه

on April Fool's Day,

در روز اول آوریل کمی نگران استیو هستم،

just in case someone decides to pull a trick on him.

فقط در صورتی که کسی تصمیم بگیرد او را فریب دهد.

Hello, Ricardo. Mr. Duncan.

سلام ریکاردو آقای دانکن

Hello to you.

درود بر تو.

Do you know what is a Galena?

آیا می دانید گالن چیست؟

A Galena radius?

شعاع گالن؟

Do I know what it is?

میدونم چیه؟

I don't know.

من نمی دانم.

Oh, it sounds very interesting.

اوه، خیلی جالب به نظر می رسد.

It sounds like a type of flower or plant

به نظر می رسد یک نوع گل یا گیاه

is it is its type of flower.

است، زیرا نوع گل آن است.

Is it a type of plant?

آیا این یک نوع گیاه است؟

I wonder

من تعجب می کنم

Hello also to Nora.

به نورا هم سلام کنم.

Hello, Nora Hassan, who has joined us over the past few moments.

سلام نورا حسن که در چند لحظه گذشته به ما پیوست.

Nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Let's have a look at some words, shall we?

بیایید نگاهی به چند کلمه بیندازیم، درست است؟

Because that's what I'm here for.

چون من برای همین اینجا هستم.

Apparently,

apparently, the reason why I'm here is to look at some interesting words.

ظاهراً، ظاهراً دلیل حضور من در اینجا نگاه کردن به کلمات جالب است.

So let's do that right now.

پس بیایید همین الان این کار را انجام دهیم.

Oh, now, here's an interesting word.

اوه، حالا، این یک کلمه جالب است.

This word is not easy to say.

گفتن این کلمه آسان نیست.

Most people mispronounce this particular word.

اکثر مردم این کلمه خاص را اشتباه تلفظ می کنند.

The word is chagrin.

کلمه غمگین است.

Chagrin. I will say it again.

ناراحتی من آنرا دوباره بازگو خواهم کرد.

Chagrin.

ناراحتی

It can be used as both a noun or a verb,

می توان آن را هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل استفاده کرد

and it means the annoyance or embarrassment felt

و به معنای آزار یا خجالتی است

by an individual, a person.

که یک فرد، یک شخص احساس می کند.

If a person feels embarrassed or upset

اگر شخصی از چیزی احساس خجالت یا

by something, maybe they feel annoyed.

ناراحتی کند، ممکن است احساس ناراحتی کند.

We can say that they have chagrin or they chagrin.

می توان گفت که آنها غمگین هستند یا ناراحت هستند.

Another person.

فرد دیگری.

Very nice word.

حرف خیلی قشنگیه

I'm chagrin.

من ناراحتم

Derives from the French word for rough skin.

از کلمه فرانسوی برای پوست خشن گرفته شده است.

So yes, it does sound French.

بنابراین بله، به نظر فرانسوی می رسد.

I think we can all safely say that the word chagrin

من فکر می کنم همه ما می توانیم با خیال راحت بگوییم که کلمه غمگینی

does sound rather French.

به نظر فرانسوی است.

And it meant or it means in French.

و در زبان فرانسه به معنای یا معنی آن بود.

Rough skin

پوست خشن

Very strange.

بسیار عجیب است.

Some examples of the use.

چند نمونه از کاربرد

He went to the party alone.

او به تنهایی به مهمانی رفت.

Much to my chagrin,

با کمال تاسف من

the audience seemed to to all share the same chagrin.

، به نظر می رسید که تماشاگران همگی همین ناراحتی را دارند.

Their reaction was embarrassment.

واکنش آنها خجالت آور بود.

Their reaction was maybe upset.

واکنش آنها شاید ناراحت کننده بود.

Or embarrassment.

یا خجالت.

So the audience did not like the performance.

بنابراین تماشاگران اجرا را دوست نداشتند.

They all seemed to share the same chagrin.

به نظر می رسید که همه آنها در یک ناراحتی مشترک هستند.

That's a nice word. Hmm.

این کلمه خوبی است. هوم

Another word.

یک کلمه دیگر.

Oh, I like this one.

اوه من این یکی را دوست دارم

Exonerate. Exonerate.

تبرئه کنند. تبرئه کنند.

This particular word can be used as a verb,

این کلمه خاص را می توان به عنوان فعل استفاده کرد

and it means to remove or absolve blame

و به معنای برداشتن یا رفع سرزنش

to release someone from a duty or position.

برای رهایی از یک وظیفه یا موقعیت است.

So it does have more than one use.

بنابراین بیش از یک کاربرد دارد.

Exonerate.

تبرئه کنند.

Quite often a person who is accused of something.

اغلب فردی که به چیزی متهم می شود.

Maybe you have to go to court.

شاید باید به دادگاه بروید.

Maybe a person who has been accused

شاید فردی که متهم به

of committing a crime

ارتکاب جرم شده است

Have you ever been accused of anything?

آیا تا به حال به چیزی متهم شده اید؟

A crime?

Perhaps.

یک جرم؟

شاید.

Maybe you were falsely accused

شاید شما را به دروغ متهم کرده اند،

Maybe later you were exonerated. So.

شاید بعداً تبرئه شده اید. بنابراین.

So to exonerate, to remove or

بنابراین برای تبرئه، برداشتن یا

absolve blame I like that word, by the way.

تبرئه سرزنش من این کلمه را دوست دارم، اتفاقا.

Absolve. That's a good one.

تبرئه کردن این یکی خوب است.

Exonerate derives from the Latin word for remove burden.

Exonerate از کلمه لاتین برای برداشتن بار گرفته شده است.

You are taking away the burden.

بار را برمی دارید.

You are taking away the weight, the strain of something.

داری وزن ، فشار چیزی را از بین می بری.

So to exonerate is to remove the burden.

بنابراین تبرئه، برداشتن بار است.

That's where it came from originally.

در اصل از آنجا آمده است.

Here's another word. Oh, I like this one.

اینجا یک کلمه دیگر است. اوه من این یکی را دوست دارم

Perturb.

آشفتگی

Perturb as a verb

آشفتگی به عنوان یک فعل

to make someone anxious or unsettled

برای ایجاد اضطراب یا ناآرام کردن کسی

And it comes from the Latin word for completely disturb.

و از کلمه لاتین به معنای کاملاً مزاحم می آید.

So unsurprisingly,

بنابراین جای تعجب نیست

the word perturb means to be anxious.

که کلمه perturb به معنای مضطرب بودن است.

Something might cause you to feel anxious or unsettled.

چیزی ممکن است باعث شود که شما احساس اضطراب یا بی قراری کنید.

Perturb.

آشفتگی

One person might perturb another

ممکن است یک نفر دیگری

Don't let my advice perturb you in any way.

را مزاحم کند به هیچ وجه اجازه ندهید نصیحت من شما را آزار دهد.

His lingering stare

خیره ماندگار او

perturbed me

مرا آزار می‌دهد،

so to be perturbed is is to be made anxious.

بنابراین آشفته شدن یعنی مضطرب شدن.

You feel worried, concerned, anxious.

شما احساس نگرانی، نگرانی، اضطراب می کنید.

Don't let my advice perturb you in any way.

اجازه نده نصیحت من به هیچ وجه شما را آزار دهد.

His lingering stare perturbed me.

خیره ماندگار او مرا آزار می داد.

It made me feel uneasy.

باعث شد احساس ناراحتی کنم.

And anxious.

و مضطرب.

Here's another one very similar to the one

در اینجا یکی دیگر است که بسیار شبیه به

we had earlier vindicate it.

آنچه قبلاً آن را تأیید کرده بودیم.

I like this one. Here's another one.

من این یکی را دوست دارم. اینم یکی دیگه

Another good word vindicate a verb

یک کلمه خوب دیگر، یک فعل را

to show or prove a person to be blameless.

برای نشان دادن یا ثابت کردن یک فرد بی عیب و نقص نشان می دهد.

So in this situation, you are carrying out an action.

بنابراین در این شرایط شما در حال انجام یک عمل هستید.

You are doing something to remove

شما کاری انجام می دهید

the blame from another person.

تا سرزنش شخص دیگری را بردارید.

For example, the solicitor was able

برای مثال، وکیل توانست

to vindicate the young man.

مرد جوان را تبرئه کند.

The solicitor was able to vindicate the young man.

وکیل دادگستری توانست مرد جوان را تبرئه کند.

He was able to prove that that person is blameless.

او توانست ثابت کند که آن شخص بی تقصیر است.

They were not responsible so very similar to exonerate

آنها بسیار شبیه به تبرئه کردن حق

vindicate comes from the Latin

از لاتین

for claimant avenger

برای مدعی

avenger.

انتقام جویانه.

For those who are fans of the comic books and your superheroes, you will know that

برای کسانی که طرفدار کتاب‌های مصور و ابرقهرمانان شما هستند، می‌دانید

there is a use of the word avenger

که از کلمه انتقام‌جو

to avenge, to retaliate,

برای انتقام، تلافی

to get your own back, to respond,

، پس گرفتن خود، پاسخ دادن،

to put something right is to avenge.

درست کردن چیزی، انتقام استفاده می‌شود.

I like it. Very nice.

من این را دوست دارم. بسیار خوب.

Oh, okay.

اوه، باشه

We have some comments about the words that I've been showing.

ما نظراتی در مورد کلماتی که من نشان داده ام داریم.

That's okay. I don't mind. That's why we are here.

اشکالی ندارد. من مشکلی ندارم. به همین دلیل ما اینجا هستیم.

Chagrin has a different

Chagrin

pronunciation in

در

French.

فرانسوی تلفظ متفاوتی دارد.

It probably does.

احتمالا این کار را می کند.

It probably does.

احتمالا این کار را می کند.

Some people say chuckle, grin,

بعضی ها می گویند خنده، پوزخند،

which is not the pronunciation.

که تلفظش نیست.

So in British English, we say chagrin.

بنابراین در انگلیسی بریتانیایی، ما می گوییم ناراحتی.

A person's chagrin is a person's annoyance.

ناراحتی آدمی، دلخوری آدمی است.

They feel upset or annoyed by something.

آنها از چیزی ناراحت یا آزرده خاطر می شوند.

So that's the reason why we do that.

پس این دلیلی است که ما این کار را انجام می دهیم.

We'll be going in a few moments.

چند لحظه دیگه میریم

So my daily live streams almost, almost every day.

بنابراین تقریباً، تقریباً هر روز، پخش زنده روزانه من.

We'll be with you from 2 p.m.

از ساعت 14 با شما هستیم

UK time.

به وقت انگلستان

Of course I won't be here tomorrow because it's Saturday.

البته من فردا اینجا نیستم چون شنبه است.

That is my off day.

اون روز مرخصی منه

Apparently we might be getting some snow tomorrow.

ظاهراً ممکن است فردا برف ببارد.

Can they believe it?

آیا آنها می توانند آن را باور کنند؟

We might be getting some snow.

ممکنه برف بباریم

Last week we had the most amazing

هفته گذشته شگفت‌انگیزترین

warm weather and this week it's freezing.

هوای گرم را داشتیم و این هفته هوا سرد است.

And a lot of people seem to think that snow is on the way

و به نظر می رسد بسیاری از مردم فکر می کنند که برف در راه است،

I'm just looking at the live chat.

من فقط به چت زنده نگاه می کنم.

It really is a bunch of lovely people on the live chat.

این واقعاً یک دسته از افراد دوست داشتنی در چت زنده است.

I should be going at the moment, so please have a stunning day.

من باید در حال حاضر بروم، پس لطفا یک روز خیره کننده داشته باشید.

Thank you, Valentin.

متشکرم، والنتین.

Well, of course.

خوب البته.

Don't forget, I am with you from Sunday to Friday.

یادتون نره از یکشنبه تا جمعه با شما هستم.

Every day, almost during the month of April.

هر روز تقریباً در ماه آوریل.

Yes, you are right, Lewis.

بله، حق با شماست، لوئیس.

The pronunciation is different in French.

تلفظ در فرانسوی متفاوت است.

Thank you for letting me know.

ممنون میشم به من اطلاع بدید

You might be surprised to find out

شاید تعجب کنید

how many words there are in the English language

که بدانید چند کلمه در زبان انگلیسی وجود دارد

that actually derive from the French language.

که در واقع از زبان فرانسوی مشتق شده اند.

And quite often we use real words

و اغلب ما از کلمات واقعی استفاده می کنیم

that are actually French words.

که در واقع کلمات فرانسوی هستند.

So we don't even change the meaning or the pronunciation.

بنابراین ما حتی معنی یا تلفظ را تغییر نمی دهیم.

We still use the actual French word And it does happen quite often.

ما هنوز از کلمه واقعی فرانسوی استفاده می کنیم و این اغلب اتفاق می افتد.

I suppose some good examples would be a rendezvous.

من فکر می کنم چند نمونه خوب می تواند یک قرار ملاقات باشد.

Rendezvous, a rendezvous.

میعادگاه، میعادگاه.

Is a meeting that has been arranged normally between two people.

ملاقاتی است که به طور معمول بین دو نفر ترتیب داده شده است.

So two people will agree to meet at a certain time.

بنابراین دو نفر توافق می کنند که در یک زمان خاص ملاقات کنند.

They will have a rendezvous.

قرار ملاقات خواهند داشت.

So that's a French word.

پس این یک کلمه فرانسوی است.

Silhouette is another one.

Silhouette یکی دیگر است.

If you have a silhouette, it means a shadow

اگر شما یک شبح دارید، به این معنی است که یک سایه

or the outline of a person will think.

یا طرح کلی یک شخص فکر می کند.

You can't see the detail, but you can just see the shadow of something,

شما نمی توانید جزئیات را ببینید، اما فقط می توانید سایه چیزی

the outline of a thing,

، طرح کلی یک چیز

the silhouette

، شبح را ببینید

Oh, Florence

اوه، فلورانس

says, here we have snow.

می گوید، اینجا برف داریم.

Thank you for letting me know, Florence.

ممنون که به من اطلاع دادی فلورانس.

I'm not sure A couple of days ago, I will be honest with you.

من مطمئن نیستم چند روز پیش، من با شما صادق خواهم بود.

A couple of days ago, we did have some snow.

چند روز پیش برف داشتیم.

We did a little flurry of snow.

کمی برف زدیم.

Not not much, but it was enough to cover the mountains

نه زیاد، اما برای پوشاندن کوه ها

and some of the hills around this area.

و برخی از تپه های اطراف این منطقه کافی بود.

And I might show you some of the video

و ممکن است تعدادی از ویدیویی را

that I shot yesterday,

که

and I will show it on Sunday.

دیروز گرفتم به شما نشان دهم و یکشنبه آن را نشان خواهم داد.

So the next time I'm with you is Sunday.

پس دفعه بعد که با شما هستم یکشنبه است.

Palmira says, Mr.

پالمیرا می‌گوید، آقای

Duncan, thank you for your decision

دانکن، از تصمیم شما

to stream almost every day.

برای پخش تقریباً هر روز متشکرم.

Almost every day.

تقریبا هر روز.

I will try my best to be with you.

تمام تلاشم را می کنم که با شما باشم.

25 days

25 روز

But of course,

ولی مسلما

I won't be with you on Saturday because I have to have a rest.

شنبه پیش شما نیستم چون باید استراحت کنم.

So I will show you once again on the screen

بنابراین من شما را یک بار دیگر در ماه آوریل روی صفحه نمایش

during the month of April.

می دهم.

20, 22.

20، 22.

I am with you on Sunday, Monday, Tuesday,

یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه،

Wednesday, Thursday, Friday.

چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه با شما هستم.

Day from 2 p.m.

روز از ساعت 2 بعد از ظهر

UK time.

به وقت انگلستان

So now you know there is no chance of making a mistake.

بنابراین اکنون می دانید که هیچ شانسی برای اشتباه کردن وجود ندارد.

I was talking about things that are coming up

داشتم درباره چیزهایی صحبت می کردم که

this month besides my sister's birthday.

این ماه به جز تولد خواهرم در راه است.

My sister April

خواهر من آوریل

Her name is April

نام او آوریل است

and she was born in April.

و در فروردین به دنیا آمد.

Sometimes my parents really did lack imagination.

گاهی والدینم واقعاً تخیل نداشتند.

I think that

من فکر می کنم که

but of course, we also have Easter.

اما البته، عید پاک نیز داریم.

The Festival of Easter is also coming up on Sunday.

جشنواره عید پاک نیز یکشنبه در راه است.

The 17th of April.

هفدهم فروردین.

So for many people, this is an important religious festival.

بنابراین برای بسیاری از مردم، این یک جشن مذهبی مهم است.

It normally takes place over more than one day.

معمولاً بیش از یک روز اتفاق می افتد.

So you normally have a festival on the Friday and then the Saturday,

بنابراین شما معمولاً یک جشنواره در روز جمعه و سپس شنبه

and then also the Sunday and the Monday as well.

و سپس یکشنبه و دوشنبه دارید.

So it normally takes place over normally four days.

بنابراین معمولاً طی چهار روز به طور معمول انجام می شود.

But Easter is on Sunday

اما عید پاک روز

the 17th of April.

یکشنبه 17 آوریل است.

And I suppose you don't need me to tell you why

و فکر می کنم نیازی نیست که به شما بگویم چرا

I like

Easter.

عید پاک را دوست دارم.

Yes, of course.

بله حتما.

It's chocolate.

این شکلات است.

It always is.

همیشه هست.

Whenever I have a smile on my face, you can guarantee that

هر وقت لبخندی بر لبانم نشست، می توانی تضمین کنی

the reason is because of food.

که دلیلش به خاطر غذاست.

Definitely.

I think that's the reason why

قطعا.

من فکر می کنم به همین دلیل است که

Thank you, Alessandra.

از شما متشکرم، الساندرا.

Thank you.

Also to Anna.

متشکرم.

همچنین به آنا.

Anna.

آنا

Vera, I like your name, by the way.

ورا، اتفاقاً اسم تو را دوست دارم.

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

Mr. Steve will be with us on Sunday.

آقای استیو یکشنبه با ما خواهد بود.

And it will be 2 hours so during my special

و 2 ساعت خواهد بود بنابراین در

live streams, I will be only with you for a short time.

جریان پخش زنده ویژه من فقط برای مدت کوتاهی با شما خواهم بود.

As you can see today, we are coming up to one hour

همانطور که امروز می بینید، ما به یک ساعت نزدیک می شویم،

So I will be with you normally for a short time,

بنابراین من به طور معمول برای مدت کوتاهی با شما خواهم بود،

although to be honest with you,

اگرچه صادقانه بگویم،

one hour is quite a long time.

یک ساعت زمان بسیار زیادی است.

When you think about it.

وقتی به آن فکر می کنید.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I hope you will join me again.

امیدوارم دوباره به من بپیوندید.

Oh, apparently, Mara. Waah.

اوه، ظاهرا، مارا. واه

Or should should I say more? One

یا باید بیشتر بگم؟

more one

یکی دیگه

is fasting at the moment.

هم فعلا روزه داره

I think that might be connected to the new year.

من فکر می کنم که ممکن است به سال جدید مرتبط باشد.

Am I right?

درست میگم؟

You can tell me if I'm wrong, but I think, yes,

می‌توانید به من بگویید اگر اشتباه می‌کنم، اما فکر می‌کنم، بله،

it might have something to do with the new year, which just arrived for Mara.

ممکن است ربطی به سال جدید داشته باشد، که تازه برای مارا رسیده است.

While

در حالی که

food.

غذا.

If you remember, a few weeks ago, Mr.

اگر یادتان باشد، چند هفته پیش،

Steve and myself, we were talking about a certain type of food,

من و آقای استیو ، درباره یک نوع غذا،

sweet food called Jaffa Cakes.

غذای شیرین به نام کیک یافا صحبت می کردیم.

And now they make a very special Jaffa Cake, which is much larger,

و الان یه کیک جافا خیلی خاص درست میکنن که خیلی بزرگتره

and it has a big hole in the middle, and they call them doughnuts.

و وسطش یه سوراخ بزرگه و بهش میگن دونات.

J. Oh, and you T.

J. اوه، و شما T.

S doughnuts.

S دونات.

Basically, their chocolate underneath.

در اصل، شکلات آنها زیر است.

You have a piece of sponge with lots of little pieces of

شما یک تکه اسفنج با تعداد زیادی تکه های کوچک

orange inside.

پرتقال در داخل دارید.

And can I just say, they are absolutely gorgeous.

و فقط می توانم بگویم که آنها کاملاً زیبا هستند.

I'm not advertising them before anyone says, Mr.

قبل از اینکه کسی بگوید آقای

Duncan, your advertising.

دانکن، تبلیغات شما را تبلیغ نمی کنم.

No, I'm not.

I haven't become that desperate just yet.

نه من نیستم.

من هنوز آنقدر ناامید نشده ام.

Thank you, Beatrice.

متشکرم، بئاتریس.

Thank you, Sandra.

ممنون ساندرا

Thank you.

Also to the stars as well.

متشکرم.

همچنین به ستاره ها نیز.

Yes, we are back, by the way.

بله، اتفاقاً ما برگشتیم.

I have two sisters I was asked earlier what my

من دو خواهر دارم که قبلاً از آنها پرسیده شد که

siblings or what they are or who they are.

خواهر و برادر من چه هستند یا چه کسانی هستند یا چه کسانی هستند.

I have two sisters.

من دو تا خواهر دارم.

I'm the only boy in the family

من تنها پسر خانواده

that makes me special.

هستم که من را خاص می کند.

I mean, this little boy

منظورم این است که این پسر کوچک

I have two sisters, one older and one younger.

من دو خواهر دارم، یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر.

And my older sister or elder sister is called April.

و خواهر بزرگتر یا خواهر بزرگترم آوریل نام دارد.

My younger sister is called Alison.

خواهر کوچکترم آلیسون نام دارد.

So now, you know, I am going.

پس حالا، می دانید، من می روم.

Thank you very much for your company today.

از شرکت امروز شما بسیار سپاسگزارم.

I hope you've enjoyed this.

امیدوارم از این کار لذت برده باشید.

Yes, we are back on Sunday, 2 p.m.

بله، یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر برگشتیم.

UK time.

به وقت انگلستان

And it will be very similar

و بسیار شبیه

to my normal or my usual live streams.

به پخش زنده معمولی یا معمول من خواهد بود.

And then, of course, I'm back with you on Monday.

و پس از آن، البته، من دوشنبه با شما بازگشته ام.

Wow. I have a busy month ahead.

وای. من یک ماه شلوغ در پیش دارم.

What about you?

تو چطور؟

Do you have any special plans for April?

آیا برنامه خاصی برای فروردین دارید؟

Anything special coming up?

چیز خاصی در راه است؟

I hope you have a good time doing whatever it is you planned to do this month.

امیدوارم با انجام هر کاری که در این ماه قصد انجامش را دارید لحظات خوبی را سپری کنید.

That said, it's almost time to go.

گفته شد، تقریباً زمان رفتن فرا رسیده است.

I hope you will join me on Sunday.

امیدوارم یکشنبه به من بپیوندید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Beatriz Ricardo, also Meeker.

بئاتریز ریکاردو، همچنین میکر.

Very nice.

بسیار خوب.

Apparently the schools

ظاهراً مدارس

will start once again in April in Japan.

یک بار دیگر در ماه آوریل در ژاپن شروع خواهند شد.

That is very good.

که خیلی خوب است.

Apparently, marijuana is fasting

ظاهرا ماری جوانا روزه است

because Ramadan is coming soon.

چون به زودی ماه رمضان می آید.

Very good.

خیلی خوب.

So now I know I always like to learn things and find out things.

بنابراین اکنون می دانم که همیشه دوست دارم چیزهایی یاد بگیرم و چیزهایی را کشف کنم.

It makes the world rather interesting.

این دنیا را نسبتاً جالب می کند.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

I am back with you on Sunday.

من یکشنبه با شما برگشتم

We are now approaching 3:00.

اکنون به ساعت 3:00 نزدیک می شویم.

See you very soon and enjoy the rest of your Friday.

خیلی زود می بینمت و از بقیه جمعه خود لذت ببر.

And have a Super Saturday as well.

و همچنین یک شنبه فوق العاده داشته باشید.

And of course, until the next time we meet here.

و البته تا دفعه بعد که اینجا همدیگر را ببینیم.

You know what's coming next.

میدونی بعدش چی میاد

Yes, you do.

بله، شما انجام می دهید.

Take care of yourself.

مراقب خودت باش.

Stay safe. Stay happy.

ایمن بمان. شاد بمان.

Keep that smile upon your face as you walk

هنگامی که در میان نسل بشر قدم می زنید، آن لبخند را بر لبان خود نگه دارید

amongst the human race.

.

And, of course...

و البته...

ta ta for now

تا تا فعلا