FIRST WORLD PROBLEMS - English Addict - 164 - LIVE CHAT / Sunday 29th August 2021 - with Mr Duncan

Well hello there

سلام

hi everybody welcome to another live stream on a Sunday afternoon

سلام به همه خوش آمدید به یک پخش زنده دیگر در بعدازظهر یکشنبه.

I hope you are feeling well i am here at the moment with a recorded message before we begin

امیدوارم حال شما خوب باشد. من در حال حاضر اینجا هستم با یک پیام ضبط شده قبل از شروع

today's live stream i am here it at Lake Vyrnwy in wales mr steve's mother is also here as

پخش زنده امروز من اینجا هستم در دریاچه ویرنوی در ولز مادر آقای استیو نیز هست در اینجا

well and we are having a very lovely time indeed

نیز و ما اوقات بسیار خوبی را سپری

I hope you will stay with us today for this wonderful two hours of live english coming

می‌کنیم، امیدوارم امروز با ما بمانید تا این دو ساعت انگلیسی زنده فوق‌العاده

to you from the birthplace of the english language which just happens to be...

که از زادگاه زبان انگلیسی به شما می‌آید، که اتفاقاً...

england

انگلستان است،

we are back together again oh no i can't believe it have you had a good week i hope it's been

ما برگشتیم. دوباره با هم اوه نه من نمی توانم باور کنم هفته خوبی داشته اید امیدوارم

very nice hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay i hope

خیلی خوب بوده باشد سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس است امروز چطور هستید

so are you happy i hope you are feeling happy today i have had a crazy week i'm not going

خوب هستید امیدوارم خوشحال باشید امیدوارم امروز احساس شادی داشته باشید من یک هفته دیوانه وار داشتم، قرار

to lie i'm not going to pretend everything this week has been very busy we've had a special

نیست دروغ بگویم، قرار نیست وانمود کنم که همه چیز این هفته بسیار شلوغ بوده است، ما یک

guest staying here with us and it's been a wonderful week we've been to many places we've

مهمان ویژه داشتیم که اینجا با ما می ماند و این یک هفته فوق العاده بود که ما با بسیاری از آنها بودیم جاهایی که ما

had a lot of food i have to be honest with you we have eaten quite a lot of food yes

غذای زیادی خورده ایم، باید با شما صادق باشم که ما داریم غذای زیادی خوردم

we had mr steve's mother staying with us this week which of course meant that my studio

بله، مادر آقای استیو این هفته با ما می ماند که البته به این معنی بود که استودیوی من

had to be taken to pieces so over the past couple of days i've been putting everything

باید تکه تکه شود، بنابراین در چند روز گذشته همه چیز را

back together but of course you know what happens whenever you move something or put

دوباره جمع کردم، اما مطمئناً می دانید وقتی چیزی را جابه جا می کنید یا

something in a certain place quite often you forget where you've put it so there have been

چیزی را در یک مکان خاص می گذارید چه اتفاقی می افتد اغلب فراموش می کنید که آن را کجا گذاشته اید، بنابراین

a few things that i've put in a particular place but then afterwards i've forgotten where

چند چیز وجود دارد که من در یک مکان خاص قرار داده ام اما بعد از آن فراموش کرده ام که آن را کجا

i put it so i have been trying to find various things including my reading glasses which

گذاشته ام. بنابراین من سعی کرده ام چیزهای مختلفی از جمله عینک مطالعه خود را پیدا کنم

i really do need without my reading glasses i can't see anything i can't read your your

که واقعاً بدون عینک مطالعه به آن نیاز دارم. من چیزی نمی بینم نمی توانم

live messages unfortunately so anyway i found them they're here i have them now here we

پیام های زنده شما را بخوانم متاسفانه بنابراین به هر حال آنها را پیدا کردم که اینجا هستند من آنها را دارم حالا اینجا می‌رویم،

go then yes we are back on a sunday and it is english addict my name is mr duncan what's

بله، یکشنبه برگشته‌ایم و این معتاد انگلیسی است، نام من آقای دانکن است،

yours i wonder what your name is you can tell me because we have the live chat right here

مال شما چیست، نمی‌دانم نام شما چیست، می‌توانید به من بگویید، زیرا ما امروز چت زنده را اینجا

today so i hope you are feeling good it's very strange because everything in the studio

داریم، بنابراین امیدوارم احساس خوبی داشته باشید. بسیار عجیب است زیرا همه چیز در گل میخ است io

is is in a slightly different place so i haven't put my studio back together in exactly the

is در مکان کمی متفاوت است، بنابراین من استودیوی خود را دقیقاً در

same place so everything seems seems a little weird a little odd so if i if i seem a little

همان مکان قرار نداده ام، بنابراین همه چیز کمی عجیب و غریب به نظر می رسد، بنابراین اگر

bit distracted or disoriented today you will know why because everything is slightly different

امروز کمی پریشان یا سرگردان به نظر می رسم، می دانید چرا چون همه چیز در اینجا کمی متفاوت

in here including the lighting which makes me look as if i'm standing in a dark shadow

است، از جمله نورپردازی که باعث می شود به نظر برسم که انگار در یک سایه تاریک ایستاده

i don't know why anyway i hope you can see me all right the name of the game is english

ام، نمی دانم چرا به هر حال امیدوارم بتوانید من را کاملاً ببینید، نام بازی انگلیسی است

and that is what we do here we share our love of the english language you might even say

و این همان چیزی است که ما در اینجا عشق خود را به زبان انگلیسی به اشتراک می گذاریم، حتی ممکن است بگویید

that we are english addicts coming up today we have lots of things besides you on the

که ما معتادان انگلیسی هستیم که امروز در راه هستیم، چیزهای زیادی به جز شما در

live chat we also have we're talking about one particular subject today we are talking

چت زنده داریم، ما همچنین داریم که امروز در مورد یک موضوع خاص صحبت می

about first world problems this is something i mentioned a few weeks ago although i did

کنیم. مشکلات جهان اول این چیزی است که من چند هفته پیش به آن اشاره کردم،

not go into the subject itself so we will be talking about that with mr steve and also

اگرچه وارد خود موضوع نشدم، بنابراین با آقای استیو و همچنین خودم در مورد آن

myself also we will be looking at some abbreviations they seem to be everywhere don't they abbreviations

صحبت خواهیم کرد، همچنین برخی از اختصارات را بررسی خواهیم کرد که به نظر می رسد در همه جا وجود دارند. آنها اختصارات

are everywhere everywhere you look you can hear people instead of saying the whole thing

a همه جا را که نگاه می کنید می توانید به جای گفتن همه چیز، مردم را بشنوید،

quite often people will abbreviate they will shorten the thing that they want to say quite

اغلب مردم آن را مخفف می کنند، آنها چیزی را که می خواهند بگویند

often it is the name of an organization or maybe some sort of action that happens quite

اغلب کوتاه می کنند، نام یک سازمان یا شاید نوعی عمل است که اغلب در این کشور اتفاق می افتد

often in day-to-day life so we will often abbreviate things sentences words some people

. زندگی روزمره، بنابراین ما اغلب چیزها را مخفف می کنیم جملات کلمات برخی از مردم

say we do it because we are lazy some people say we do it because it saves time so we are

می گویند ما این کار را انجام می دهیم زیرا تنبل هستیم برخی از مردم می گویند ما این کار را انجام می دهیم زیرا باعث صرفه جویی در زمان می شود، بنابراین ما در

talking about abbreviations and of course we will be looking at some lovely pictures

مورد اختصارات صحبت می کنیم و البته به برخی از موارد زیبا نگاه خواهیم کرد. عکس هایی

of our time spent

از زمان گذراندن ما

with mr steve's mother she was with us this week and it's been almost two years can you

با مادر آقای استیو او این هفته با ما بود و تقریباً دو سال می

believe it almost two years since mr steve's mother was with us almost two years can you

گذرد.

believe it so that is one of the reasons why we had such a good time because it's been

ما

a long time since i last saw steve's mother a very long time indeed here is a photograph

خیلی خوش گذشت زیرا از آخرین باری که مادر استیو را دیدم مدت زیادی می گذرد، واقعاً اینجا یک عکس

from our time together this is the picture that i posted on my facebook page there it

از دوران با هم بودن ما است این عکسی است که من در صفحه فیس بوک خود پست کردم و

is you can see myself and also you can see mr steve's mother looking very happy we had

می توانید ببینید من خودم و همچنین شما می توانید ببینید که مادر آقای استیو بسیار خوشحال به نظر می رسد ما

so much laughter we did we laughed all the time we were making jokes we were making fun

آنقدر می خندیدیم که ما می خندیدیم تمام مدت شوخی می کردیم و همدیگر را مسخره می

of each other

we were doing all sorts of crazy things in fact you wouldn't believe the things we got

کردیم انواع کارهای دیوانه کننده انجام می دادیم در واقع شما این کار را نمی کنید باور کنید چیزهایی که ما به

up to and also mr steve is there on the end looking very mischievous so mr steve and his

آن‌ها بلند شدیم و همچنین آقای استیو در آخر بسیار شیطون به نظر می‌رسد، بنابراین آقای استیو و

mother and also me at the front as usual pulling a very silly face and we had a great time

مادرش و همچنین من در جلو طبق معمول با چهره‌ای احمقانه روبرو هستیم و به ما خوش گذشت

and as you know the place that we went to Lake Vyrnwy is actually one of my most favourite

و همانطور که می‌دانید آن مکان اینکه ما به دریاچه ویرنوی رفتیم در واقع یکی از مکان های مورد علاقه من

places to visit not very far away from where we live so it's it's it's quite quick to get

برای بازدید است نه چندان دور از محل زندگی ما، بنابراین خیلی سریع است که

to normally around about an hour you can drive there it's very peaceful there were not many

به طور معمول حدود یک ساعت می توانید آنجا را رانندگی کنید، خیلی آرام است، افراد زیادی وجود نداشتند.

people there i was surprised that actually there were not as many people there as we

در آنجا تعجب کردم که در واقع آنقدر که ما فکر می کردیم مردم آنجا

thought so we had a lovely time we had a nice meal at the local hotel and mr steve's mum

نبودند، بنابراین ما اوقات خوشی را سپری کردیم، یک وعده غذایی خوب را در هتل محلی سپری کردیم و مادر آقای استیو

had a wonderful time in fact we all did we enjoyed it a lot and it was nice having her

اوقات فوق العاده ای را سپری کرد، در واقع همه ما از آن لذت بردیم و بسیار لذت بردیم. همانطور که گفتم حضور او

here with us as i said we had quite a few laughs quite a few smiles some funny moments

در اینجا با ما خوب بود ما خیلی خندیدیم، چند لبخند چند لحظه خنده دار داشتیم،

so lots of things were happening during our trip to Lake Vyrnwy which is in wales if you've

بنابراین در طول سفر ما به دریاچه Vyrnwy که در ولز است، اگر

never been there i suggest you go there because it is the most amazing place ah and hopefully

هرگز آنجا نبوده اید، پیشنهاد می کنم به آنجا بروید زیرا شگفت انگیزترین مکان است. امیدوارم

we will be seeing mr steve's mother in a couple of weeks because we will be going over to

تا چند هفته دیگر مادر آقای استیو را ببینیم زیرا برای

see her

دیدن او

so we will be going to see mr steve's mother where she lives hopefully in a couple of weeks

به آنجا می رویم پس مادر آقای استیو را در جایی که او در آن زندگی می کند خواهیم دید.

from now lots of things going on in the world some of them happy and some of them not so

دنیا برخی از آنها خوشحال هستند و برخی از آنها نه چندان

happy i'm sure you don't need me to tell you what the unhappy things are i'm pretty sure

خوشحال من مطمئن هستم که شما نیازی ندارید که به شما بگویم چیزهای ناخوشایند چیست من کاملاً مطمئن هستم که

you know what they are i know what they are in fact i think we all know what they are

شما می دانید آنها چه هستند. همه می دانند که آنها چه هستند

we will be having a long break today because my voice i don't know why my voice has been

ما امروز یک استراحت طولانی خواهیم داشت زیرا صدای من نمی دانم چرا صدای من

a bit bad for the past couple of days i don't know why i have a feeling it might be because

در چند روز گذشته کمی بد بوده است ، نمی دانم چرا احساس می کنم ممکن است به دلیل این باشد

of the air quality in this area because at the moment the harvest season has started

کیفیت هوای این منطقه به این دلیل است که در حال حاضر فصل برداشت آغاز شده

and there are many farmers at the moment busily working they are working twice as fast as

و کشاورزان زیادی در آن حضور دارند در لحظه ای که مشغول کار هستند، آنها دو برابر سریعتر از

they normally would so many farmers at this time of year have started doing their harvesting

حد معمول کار می کنند، بسیاری از کشاورزان در این زمان از سال برداشت خود را شروع کرده اند

and in fact many of them are doing it later than they normally would

و در واقع بسیاری از آنها دیرتر از حالت عادی این کار را انجام می دهند

and there you can see this is something i filmed a couple of days ago and you can see

و در آنجا می توانید ببینید که این چیزی است که من چند روز پیش فیلمبرداری شده است و می توانید

one of the farmers very close to where i live cutting harvesting collecting all the grain

یکی از کشاورزان بسیار نزدیک به محل زندگی من را ببینید که در حال برداشت محصول است و در حال جمع آوری تمام غلات

in the fields and there is another shot a beautiful shot of a combine harvester these

در مزارع است و یک عکس دیگر وجود دارد یک عکس زیبا از کمباین این

pieces of equipment are very expensive so most farmers don't buy combine harvesters

قطعات تجهیزات بسیار گران هستند بنابراین اکثر آنها کشاورزان دستگاه های کمباین را نمی خرند

because they are very expensive so most farmers will actually rent they will actually rent

زیرا بسیار گران هستند، بنابراین اکثر کشاورزان در واقع

the combine harvester because they are very expensive pieces of equipment and of course

کمباین را اجاره می کنند، زیرا آنها قطعات بسیار گران قیمتی هستند و البته

they are only used a couple of times each year during the harvest season and there you

فقط چند بار در سال در فصل برداشت از آنها استفاده می شود. و در آنجا می

can see there is a tractor a farmer driving a tractor collecting all of the bales and

توانید ببینید که یک تراکتور وجود دارد که یک کشاورز در حال رانندگی یک تراکتور است و همه عدل ها را

stacking them onto a trailer so everything is used nothing goes to waste

جمع می کند و آنها را روی یک تریلر می چیند تا همه چیز استفاده شود هیچ چیز هدر نمی رود.

so that is what is happening at the moment around here we have the harvest season and

این چیزی است که در حال حاضر در اینجا اتفاق می افتد، ما فصل برداشت داریم و

i think that's the reason why my throat is a little bit bad at the moment because what

فکر می کنم به همین دلیل است که گلوی من در حال حاضر کمی بد است، زیرا آنچه

i think is happening i think all of the dust from the harvest all of the tiny particles

که فکر می کنم در حال رخ دادن است، فکر می کنم همه گرد و غبار حاصل از برداشت همه چیز کوچک است. ذرات

of dust are actually affecting my throat in this area so i think maybe that is why my

گرد و غبار در واقع روی گلوی من در این ناحیه تأثیر می گذارد، بنابراین فکر می کنم شاید به همین دلیل است که

voice is a little bit rough around the edges today yes we do have mr steve coming in a

صدای من امروز کمی خشن است، بله، چند لحظه دیگر آقای استیو می آید از

few moments i have been asked to talk about food however i also had a message during the

من خواسته شده است که در مورد غذا صحبت کنم همچنین در طول

week from one of my regular viewers saying mr duncan would you mind not eating during

هفته پیامی از طرف یکی از بینندگان همیشگی من داشتم که می‌گفت آقای دانکن آیا شما بدتان نمی‌آید که در جریان پخش زنده‌تان غذا نخورید،

your live stream because we don't like the sound of your your chomping your chewing sounds

زیرا ما از صدای کوبیدن شما از صدای جویدن شما خوشمان

so today i promise i will not be eating any food here in the studio i will not be doing

نمی‌آید، بنابراین امروز قول می‌دهم که چیزی نخورم. غذا در اینجا در استودیو من این کار را انجام نخواهم

it even though it's very tempting as you know i love food very much quite a lot in fact

داد، اگرچه بسیار وسوسه انگیز است، زیرا می دانید که من غذا را بسیار دوست دارم، در واقع

we also have the live chat and yes we have made it to the end of another weekend and

ما چت زنده را نیز داریم و بله، ما آن را تا پایان یک آخر هفته دیگر و

almost the end of another month because september is just around the corner yes it's sunday

تقریباً به پایان رساندیم. پایان یک ماه دیگر به دلیل سپتامبر نزدیک است بله یکشنبه است

yes we are back together again even though my voice does not want to work i am back with

بله ما دوباره با هم برگشتیم حتی اگر صدای من نمی خواهد کار کند من دوباره با

you again i think the other reason why my voice might be bad is because i've been doing

شما برگشتم فکر می کنم دلیل دیگری که ممکن است صدای من بد باشد این است که کارهای

a lot of talking during the week we have been talking with mr steve's mum laughing joking

زیادی انجام داده ام از صحبت کردن در طول هفته ما با مادر آقای استیو صحبت می کردیم و می خندید و

singing everything in fact so what a what an amazing week and i suppose also i would

همه چیز را می خواند، بنابراین چه هفته شگفت انگیزی بود و همچنین فکر می کنم

say also it's been a very long time since we've socialized with other people because

همچنین می توانم بگویم که مدت زیادی از معاشرت با افراد دیگر

of lockdown social distancing all of that however something i i should mention on where

می گذرد. قرنطینه فاصله گذاری اجتماعی همه اینها با این حال چیزی است که باید ذکر کنم که

when was it was it saturday i think it was saturday or friday maybe friday we went to

چه زمانی بود شنبه بود، فکر می کنم شنبه یا جمعه بود شاید جمعه رفتیم برای

buy some bird food from the local shop that caters for all of the farmers in this area

خرید غذای پرندگان از مغازه محلی که برای همه کشاورزان این منطقه تهیه می کند

and the one thing i noticed when i went in was how few people were wearing masks it would

و تنها چیزی که وقتی وارد شدم متوجه شدم این بود که تعداد کمی از مردم ماسک می زدند، به

appear that the habit of wearing masks has now faded it would appear fewer and fewer

نظر می رسید که عادت ماسک زدن اکنون از بین رفته است، به نظر می رسد کمتر و تعداد کمتری از

people are are actually wearing masks in shops and yes even yesterday we went into much wenlock

مردم در مغازه ها ماسک می زنند و بله حتی دیروز ما به داخل مغازه رفتیم. o much wenlock

and we went into one of the main supermarkets in much wenlock and most of the people in

و ما به یکی از سوپرمارکت های اصلی با ونلاک رفتیم و اکثر مردم

there were also not wearing masks and the reason for that is because the laws have all

آنجا نیز ماسک نمی زدند و دلیل آن این است که همه قوانین

been relaxed so you don't have to wear a mask when you go into a shop the the laws have

راحت شده اند بنابراین نیازی به استفاده از ماسک نیست. وقتی وارد یک مغازه می‌شوید، قوانین

been relaxed so it would appear that most people are now not wearing masks even though

آرام‌تر شده‌اند، بنابراین به نظر می‌رسد که اکثر مردم اکنون ماسک نمی‌زنند، حتی اگر

mr steve and myself we were still wearing ours i must admit i did feel slightly foolish

من و آقای استیو ما هنوز ماسک خود را

doing it because everyone else didn't have a mask so only mr steve and myself had masks

می‌پوشیدیم. ماسک ندارم، بنابراین فقط من و آقای استیو

in the shop yesterday so it was very strange it would appear that a lot of people are very

دیروز در مغازه ماسک داشتیم، بنابراین بسیار عجیب بود ، به نظر می رسد که بسیاری از مردم بسیار

eager to get back to normal i think so hello to the live chat i suppose i should say hello

مشتاق هستند که به حالت عادی برگردند. سلام

to you mmm who was first on today's live chat i wonder let's have a look shall we oh very

به شما ممم که اولین نفر در چت زنده امروز بودید، تعجب می کنم بیایید نگاهی بیندازیم، اوه

interesting very intriguing um it would appear once again

بسیار جالب، بسیار جالب، یک بار دیگر به نظر می رسد

that vitas is first on today's live chat well done vitas you are first again

که ویتا اولین بار در چت زنده امروز است.

we really do have to find out what your secret is what is your secret what is the secret

راز شما چیست در راز شماست

of your fast finger even i want to know i have become intrigued by how vitas is always

راز انگشت سریع شما چیست، حتی می‌خواهم بدانم که چگونه ویتا همیشه

able to get onto the live chat before anyone else so how are you doing it vytas can you

می‌تواند قبل از هر کس دیگری وارد چت زنده شود، بنابراین چگونه این کار را انجام می‌دهید، می‌توانید

tell me please oh by the way it's a lovely day today it's very nice outside would you

به من بگویید لطفاً اوه توسط امروز یک روز دوست داشتنی است بیرون خیلی خوب است

like to have a look there it is there is the view today it's a beautiful day we've had

دوست دارید نگاهی به آنجا بیاندازید وجود دارد منظره امروز یک روز زیبا است ما

some sunshine some cloud but we are having beautiful weather and that's the other thing

کمی آفتاب داشتیم کمی ابر اما هوای زیبایی داریم و این چیز دیگری است

that was good about last week because mr steve's mum was here and we were able to go out every

که هفته گذشته خوب بود زیرا مادر آقای استیو اینجا بود و ما می توانستیم هر روز بیرون برویم

day because the weather was so nice lots of sunshine not too much but it is dry and that

زیرا هوا خیلی خوب بود آفتاب زیاد بود نه زیاد اما خشک است و

is the most important thing of all it is not raining and it would appear that the next

این مهمترین چیز است که باران نمی بارد و به نظر می رسد که

few days it is also going to be dry and sunny very good

چند روز آینده نیز خشک و آفتابی خواهد بود بسیار خوب،

i can't complain about that even though sometimes people do like to complain have you noticed

من نمی توانم از این شکایت کنم، حتی اگر گاهی اوقات مردم دوست دارند شکایت کنند، آیا شما متوجه شده اید که

sometimes people do complain about things sometimes we complain about things that we

گاهی اوقات مردم از چیزهایی شکایت می کنند، گاهی اوقات ما از چیزهایی شکایت می کنیم که ما

should not sometimes we behave like spoiled children do you think sometimes we behave

گاهی اوقات نباید ما مثل بچه‌های لوس رفتار می‌کنیم، فکر می‌کنید گاهی

like spoilt children when we can't have something that we want quite often we will complain

مثل بچه‌های لوس رفتار می‌کنیم، وقتی نمی‌توانیم چیزی را که می‌خواهیم داشته باشیم، اغلب از

about something very trivial or small and we often describe these things as first world

چیزی بسیار پیش پاافتاده یا کوچک شکایت می‌کنیم و اغلب این چیزها را به عنوان مشکلات جهان اول توصیف

problems we are talking about that later on but now we are going to go into the kitchen

می‌کنیم که در مورد آن صحبت می‌کنیم. بعداً اما اکنون برای چند لحظه به آشپزخانه می رویم،

for a few moments i hope you will enjoy this and then i can rest my voice and mr steve

امیدوارم از این کار لذت ببرید و سپس من می توانم به صدایم استراحت دهم و آقای

will be making himself comfortable here in the studio here we are now in the kitchen

استیو خودش را در اینجا در استودیو راحت می کند اینجا ما اکنون در آشپزخانه هستیم

this is something recorded and we are busy making one of mr steve's favorite cakes this

. چیزی ضبط شده است و ما مشغول درست کردن یکی از کیک های مورد علاقه آقای استیو هستیم،

is a certain type of cake called a scone or as some people say scone and then after this

این یک نوع کیک است که به آن اسکون می گویند یا به قول بعضی ها اسکون و بعد از

he will not be recorded he will be live mr steve we'll be right here after this little

آن ضبط نمی شود او زنده خواهد بود آقای استیو ما همینجا خواهیم بود. بعد از این

moment in the kitchen hi everybody welcome to mr duncan's kitchen on a saturday night

لحظه کوچک در آشپزخانه سلام به همه در یک شنبه شب به آشپزخانه آقای دانکن خوش آمدید

and guess what mr steve is going to show us how to make his magic scones the only problem

و حدس بزنید که آقای استیو قرار است به ما نشان دهد چگونه اسکون های جادویی خود را درست کنیم تنها مشکل

is we are missing one important ingredient and that is mr steve come on mr steve hello

این است که ما یک ماده مهم را از دست داده ایم و آن این است که آقای استیو بیا آقای استیو سلام

hello here he is here i am this normally is an english teaching channel but today it's

سلام او اینجاست من هستم این یک کانال آموزش زبان انگلیسی است اما امروز

a cookery channel so you can learn how to make scones or scones and learn some new english

یک کانال آشپزی است بنابراین شما می توانید نحوه ساخت اسکون یا اسکون را یاد بگیرید و همچنین چند کلمه جدید انگلیسی را یاد بگیرید

words as well so without any more messing about let's get on with it shall we i'm ready

تا بدون هیچ مزاحمت دیگری در مورد بیایید کار را ادامه دهیم آیا من آماده هستم

mr duncan i have all my ingredients laid out here on this rather small area that i'm going

آقای دانکن من همه موادم را اینجا در این منطقه نسبتاً کوچک گذاشته ام که می خواهم

to make these scones on so right the most important thing is this uh weighing device

این اسکون ها را درست درست کنم مهمترین چیز این ترازو دستگاه توزین است

scales and i use the old-fashioned uh non-electronic ones i've had these since i was about 20.

و من از نمونه‌های قدیمی غیر الکترونیکی استفاده می‌کنم که از حدود 20 سالگی اینها را داشته‌ام.

right so first ingredient of course i've got my cookery book here this is a very big the

درست است، بنابراین اولین ماده اولیه البته من کتاب آشپزی خود را اینجا دارم، این یک

good housekeeping guide mr duncan monster but good housekeeping book i've had this again

راهنمای خانه‌داری خوب آقای دانکن هیولا است، اما خوب است. کتاب خانه داری من دوباره این را

my mother bought this for me when i was about 18 when i left home and it's got everything

داشتم مادرم وقتی حدوداً 18 ساله بودم وقتی از خانه بیرون رفتم این را برای من خرید و همه چیز

in here you could possibly want to cook so on page 378 it tells me how to make scones

در اینجا وجود دارد که می توانید بخواهید آشپزی کنید بنابراین در صفحه 378 به من می گوید چگونه اسکون درست

so the first thing is i want eight ounces of self-raising flour so we're going to weigh

کنم. آیا من هشت اونس آرد خودکشی می خواهم، بنابراین ما می رویم برای وزن کردن

this here we go eight full ounces it's self-raising of course because we want the scones to rise

این در اینجا هشت اونس کامل می‌رویم، البته به خودی خود بالا می‌رود ، زیرا ما می‌خواهیم اسکون‌ها

in the oven so that they're nice and delicate and spongy and nice to eat so we also want

در فر بالا بیایند تا خوب و ظریف و اسفنجی مانند و خوردن آن خوب باشد، بنابراین

to make it rise even more so we add some baking powder so it just helps it to rise a bit more

می‌خواهیم آن را بیشتر بلند کنیم. بنابراین ما مقداری بکینگ پودر اضافه می کنیم تا کمی بیشتر شود،

so how much do we want mr duncan baking powder we want one level teaspoon now here is my

بنابراین چقدر بکینگ پودر آقای دانکن می خواهیم، ​​یک قاشق چای خوری می خواهیم، ​​حالا اینجا

magic spoons uh they have all the uh the different measurements that you might need in cookery

قاشق های جادویی من است، اوه آنها همه اندازه های مختلف را دارند که ممکن است به آن نیاز داشته باشید. در

so uh what did i say half a teaspoon or a whole teaspoon mr duncan you're the chef what

آشپزی چی گفتم نصف قاشق چای خوری یا یک قاشق چای خوری کامل آقای دانکن شما سرآشپز هستید

does it say let's check again one level teaspoon of baking powder there we go uh we also want

چه می گوید بیایید دوباره یک قاشق چایخوری بیکینگ پودر را بررسی کنیم.

some salt we want half a teaspoon of salt which sounds odd for cakes let's just uh i

نمکی که برای کیک ها عجیب به نظر می رسد، اجازه دهید فقط اوه من

don't know why we put salt in i think it's because that's just a flavour so we need to

نمی دانم چرا نمک می ریزیم، فکر می کنم به این دلیل است که این فقط یک طعم است، بنابراین باید

sieve everything to make sure there aren't any lumps and it also helps to mix the ingredients

همه چیز را الک کنیم تا مطمئن شویم که هیچ توده ای وجود ندارد و همچنین به مخلوط کردن مواد کمک می کند.

plus i just like sitting sieve this is a sieve so it takes out all the lumps and also creates

بعلاوه من فقط از الک نشسته خوشم می آید این یک الک است بنابراین تمام توده ها را خارج می کند و همچنین

my goodness a big cloud of flour at the same time i'll put this over here there we go so

خدای من یک ابر بزرگ از آرد ایجاد می کند در همان زمان من این را اینجا می گذارم، ما می رویم، بنابراین

i'll give it a bit of a mix i'll give it a bit of a mix mr duncan just to make sure that

من آن را کمی مخلوط می کنم، کمی مخلوط می کنم آقای دانکن فقط برای درست کردن مطمئن باشید که

all those other ingredients are mixed up now they would say you want cool hands for baking

همه آن مواد دیگر با هم مخلوط شده اند، آنها می گویند شما دست های خنکی برای پخت می خواهید،

because if your hands are sticky and hot everything gets sticky right now we've got to add some

زیرا اگر دست های شما چسبنده و داغ باشد، همه چیز در حال حاضر چسبنده می شود، ما باید مقداری

fat to this mr duncan how much do we need we want one to two ounces of butter which

چربی به این آقای دانکن اضافه کنیم چقدر به ما نیاز داریم. یک تا دو اونس کره می خواهم که بین

is 25 to 50 grams uh eight ounces of flour by the way is 225 grams of flour so i'm going

25 تا 50 گرم است، به هر حال هشت اونس آرد 225 گرم آرد است، بنابراین من می

to add two ounces because i can and two ounces will make it just a little bit more rich than

خواهم دو اونس کره اضافه کنم زیرا می توانم و دو اونس آن را کمی غنی تر می کند.

it otherwise would have been in fact i might just add a little bit more there we go two

در غیر این صورت می‌توانستم کمی بیشتر اضافه کنم، می‌رویم دو

ounces of fat any old fat will do so we put the the fat into there with the flour and

اونس چربی هر چربی قدیمی انجام می‌دهد، بنابراین چربی را با آرد داخل آن می‌ریزیم و

then we've got to mix it all up i like this bit so you sort of squash the flour with the

سپس باید همه را با هم مخلوط کنیم. من این مقدار را دوست دارم، بنابراین شما آرد را با چربی مخلوط کنید

fat and eventually it all sort of combines together now i should be using a bigger bowl

و در نهایت همه آنها با هم ترکیب شوند، اکنون باید از یک کاسه بزرگتر استفاده کنم.

really can you describe this as kneading no this isn't kneading yet this is just sort

واقعاً می‌توانید این را به‌عنوان ورز دادن توصیف کنید، نه ورز دادن نیست، اما این فقط

of mixing you're just blending the fat with the flour and what happens is it turns into

نوعی مخلوط کردن است، شما فقط چربی را با آرد مخلوط می‌کنید و اتفاقی که می‌افتد این است که به

sort of crumbs it's quite magic the way it happens and of course we need to get it nice

نوعی خرده‌ریزه تبدیل می‌شود، این روش کاملاً جادویی است و البته ما باید آن را خوب

and evenly mixed up here we go make sure it's all blended in i'm not really using the correct

و به طور یکنواخت در اینجا مخلوط کنیم، می‌رویم مطمئن شویم که همه آن‌ها با هم مخلوط

bowl you normally use a bigger bowl but i haven't got one because i broke it it's only

recently that i've started actually baking again now can you see what's happened here

شده است. الان دوباره شروع کردم به پختن، می‌توانید ببینید اینجا چه اتفاقی افتاده است

mr duncan all the flour has blended with the fat and we've got sort of breadcrumbs a breadcrumby

آقای دانکن، همه آرد با چربی مخلوط شده است و ما یک نوع پودر سوخاری داریم که

effect yes it's quite magic isn't it so i can't believe that this will eventually become

اثر پودر سوخاری دارد، بله، کاملاً جادویی است، نه، بنابراین من نمی‌توانم باور کنم که این در نهایت به خوبی تبدیل به

scones well it will and i'm just i can feel the odd little bit of fat here so i'm just

اسکون می شود و من فقط می توانم کمی چربی عجیب و غریب را در اینجا احساس کنم، بنابراین فقط

trying to blend it in to make sure it's all correctly done because we don't want any sort

سعی می کنم آن را با هم ترکیب کنم تا مطمئن شوم که همه چیز به درستی انجام شده است زیرا ما هیچ

of lumps of unblended fat right my mother always used to say you want cool hands for

نوع توده ای نمی خواهیم درست است که مادرم همیشه می‌گفت که برای

making cakes right there we go it's always messy doing this don't expect this to be not

درست کردن کیک، دستان خوبی می‌خواهی ما می رویم همیشه نامرتب است این کار را انجام دهیم انتظار نداشته باشید که این کار

messy wear all old clothes now we need to add some milk we want a quarter of a pint

نامرتب نباشد همه لباس های قدیمی را بپوشید اکنون باید کمی شیر اضافه کنیم که یک چهارم

of milk or 150 mls now don't add it all in at once because this is quite important because

پیمانه شیر می خواهیم یا 150 میلی لیتر اکنون یکباره آن را اضافه نکنید زیرا این بسیار مهم است زیرا

we don't want the mixture to become sticky we want it to go into a consistency that's

نمی خواهیم مخلوط چسبناک شود، می خواهیم به غلظتی برسد

a bit like bread dough so i'm going to add a quarter of a pint of milk we're not going

که کمی شبیه خمیر نان است، بنابراین من یک چهارم پیمانه شیر اضافه می کنم که

to put it all in but we're going to leave some of it out because we don't want it to

قرار نیست بریزیم. همه چیز داخل است اما ما برخی از آن را کنار می گذاریم زیرا نمی

get sticky because we won't be able to turn it into nice shapes if it does go too sticky

خواهیم چسبناک شود زیرا اگر خیلی چسبنده باشد نمی توانیم آن را به شکل های خوبی تبدیل

then we can just add some more flour to it and i'm going to get in there with my hands

کنیم، سپس می توانیم مقداری دیگر اضافه کنیم آرد را به آن اضافه می کنم و من با دستانم وارد

because there's nothing more satisfying than kneading a bit of dough that's perfect mr

آنجا می شوم زیرا هیچ چیز رضایت بخش تر از ورز دادن خمیر نیست که عالی است آقای

duncan we just want it like that so that we can just it doesn't stick to our hands if

دانکن ما فقط آن را می خواهیم تا بتوانیم فقط به دستمان نچسبد اگر

it sticks your hands add more flour but it's best to add less than they suggest right so

به دست شما می چسبد آرد بیشتری اضافه کنید، اما بهتر است کمتر از آنچه پیشنهاد می کنند اضافه کنید، بنابراین

next stage mr duncan is that i like fruit scones here's the fruit raisins there we go

مرحله بعدی آقای دانکن این است که من میوه خوری را دوست دارم اینجا میوه است. کشمش آنجاست ما می رویم

i like raisins i like sweet scones but mr duncan wants cheese in his oh yes there we

من کشمش دوست دارم من شیرینی های شیرین را دوست دارم اما آقای دانکن پنیر می خواهد اوه بله ما

go so there's some cheese that i grated one of the things i've noticed steve is if you

می رویم پس مقداری پنیر داریم که من رنده کردم یکی از چیزهایی که استیو متوجه شدم این است که اگر

grate cheese it becomes more much easier to handle you can you can handle it much easier

پنیر را رنده کنید راحت تر می شود می‌توانی خیلی راحت‌تر از پسش بر

right so because mr duncan wants cheese in his i'm going to split this in half and then

بیای، بنابراین چون آقای دانکن پنیر می‌خواهد ، من آن را نصف می‌کنم و سپس

i'm going to um make the cheese ones with one half so i'll approximately cut it in half

پنیرها را با یک نصف درست می‌کنم، بنابراین تقریباً آن را برش می‌دهم. نیمی

like that i'll just see whether they are the same eight ounces eight ounces so that's mr

از آن من فقط می بینم که آیا آنها همان هشت اونس هشت اونس هستند، بنابراین آقای

duncan so these approximately the same and now i'm going to put cheese in we probably

دانکن هستند، بنابراین اینها تقریباً یکسان هستند و حالا من می خواهم پنیر را داخل آن بگذارم، احتمالاً

should have done this before but it doesn't matter we can do it afterwards so there in

قبلاً باید این کار را می کردیم، اما ما مهم نیست می توانم این کار را بعد از آن انجام دهم،

goes the cheese and then i'm just going to sort of mash it in there so you're mixing

بنابراین پنیر وارد می شود و سپس من فقط آن را له می کنم تا شما

the cheese into the dough yes but probably if i wasn't splitting this into two lots i

پنیر را با خمیر مخلوط کنید بله، اما احتمالاً اگر من این را به دو قسمت تقسیم نمی کردم، باید آن را له کنم.

would have probably added the cheese in when i was mixing it in earlier but because mr

احتمالاً زمانی که قبلاً آن را مخلوط می کردم پنیر را به آن اضافه کردم، اما به این دلیل که آقای

duncan's awkward and he wants cheese i do then i'm gonna i'm gonna mix it in now i love

دانکن بی دست و پا بود و h من پنیر می‌خواهم، می‌خواهم، حالا می‌خواهم آن را با آن مخلوط کنم، من عاشق

cheese it doesn't really matter because we've got the perfect consistency for the dough

پنیر هستم، واقعاً مهم نیست، زیرا ما قوام کاملی برای خمیر داریم که

here it's not sticking to my fingers so we'll blend the cheese in there you can add all

در اینجا به انگشتانم نمی‌چسبد، بنابراین مخلوط می‌کنیم. پنیر موجود در آن شما می توانید

sorts of things to this you might be interested to note that i haven't added any sugar to

انواع چیزها را به این اضافه کنید، شاید برایتان جالب باشد که توجه داشته باشید که من هیچ شکری به آن اضافه نکرده ام،

this because you don't have to for scones right there's mr duncan's that's ready we're

زیرا شما مجبور نیستید برای اسکون ها این کار را انجام دهید، آقای دانکن آماده است که ما

not going to overdo it the secret we're cooking you don't overdo it now i'm going to split

نمی خواهیم بیش از حد آن رازی که ما در حال پختن آن هستیم، شما در این کار زیاده روی نکنید، من

it into three i'm going to roll it a bit and i'm going to split it into three scones for

آن را به سه قسمت تقسیم می کنم، می خواهم آن را کمی بغلطانم و برای آقای دانکن آن را به سه قسمت تقسیم می کنم،

mr duncan yeah because he's important so there we go well i didn't know i might be able to

بله، زیرا او مهم است، بنابراین ما خوب پیش می رویم، نمی دانستم ممکن است

get more than three i'll do three because that'll be quite nice there we go they're

بتوانم بیش از سه به دست بیاورم، سه کار را انجام خواهم داد، زیرا خیلی خوب است که آنجا برویم، آنها

going to be very big scones they are going to be very big scones now all i'm going to

بسیار بزرگ خواهند بود، آنها بسیار خواهند بود حالا اسکون‌های بزرگ، تنها کاری که می‌خواهم

do is roll them like that not going to mess around with them and put them onto a baking

بکنم این است که آن‌ها را طوری بغلتانم که به هم نخورند و روی یک ورقه پخت قرار دهم که روی

sheet which has some flour on because i don't want it to stick

آن مقداری آرد وجود دارد، زیرا من نمی‌خواهم

we don't need to be fussy with this you can get proper things for cutting out nice shapes

برای اینکه بچسبیم، نیازی نیست که با این کار سختگیر باشیم، می‌توانید چیزهای مناسبی برای برش دادن شکل‌های زیبا تهیه کنید،

but we're not going to bother we're just going to shovel onto the baking tray like that and

اما ما زحمت نمی‌کشیم، فقط می‌خواهیم آن را روی سینی پخت بیل بزنیم و

then here's mine i don't want cheese in mine so we want raisins in mind so i'm just going

سپس مال من است. من پنیر را در من می خواهم، بنابراین ما در ذهن کشمش می خواهیم، ​​بنابراین من فقط می

to add a handful of raisins that'll do we'd have to measure it just a few so i'm going

خواهم یک مشت کشمش اضافه کنم که باید آن را اندازه گیری کنیم، بنابراین

to just blend that in the flute like i did with the cheese and out of one mixture i've

من فقط آن را در فلوت مخلوط می کنم همانطور که من با پنیر انجام دادم و از یک مخلوط

got two different types of spoon which is i think that's very clever of me don't you

، دو نوع قاشق مختلف دارم که فکر می کنم از نظر من بسیار هوشمندانه است، نه

i think it's very not only clever but also resourceful yes it shouldn't really handle

فکر می کنم بسیار هوشمندانه است، بلکه مدبر است، بله واقعاً نباید کار کند

this very much because uh it can affect the way it rises now i'm going to get three scones

این بسیار زیاد است زیرا اوه می تواند روی نحوه بالا آمدن آن تأثیر بگذارد اکنون من می خواهم سه اسکون

out of this as well there we go one two that's about right one

را از این کار بیرون بیاورم و در آنجا می رویم یکی دو تا تقریباً درست است.

there we go don't need to be too precise with it roll it up stick it on the on the baking

آن را روی

tray that's ready to go in the oven one more thing to do we're just going to uh glaze we're

سینی فر بچسبانید که آماده است در فر قرار گیرد یک کار دیگر که باید انجام دهیم فقط لعاب می زنیم

going to put some milk on the top which just when they bake it gives it a nice colour you

و روی آن مقداری شیر می ریزیم درست زمانی که می پزند رنگ خوبی به آن می دهد، می

can use egg mixture for this which makes it look a bit better it just gives it a nice

توانید برای این کار از مخلوط تخم مرغ استفاده کنید که کمی بهتر به نظر می رسد، فقط

colour when it's cooked it makes them look brown egg egg works better but you waste a

وقتی پخته می شود رنگ خوبی به آن می دهد و باعث می شود تخم مرغ قهوه ای به نظر برسند تخم مرغ بهتر عمل می کند اما یک تخم مرغ کامل را هدر می دهید.

whole egg just to to just to do this right one baking tray into a hot oven so so now

فقط برای انجام این کار درست یک سینی پخت داخل فر داغ، پس حالا

we're going to put these into the oven here we go oh can you see what i've already got

می‌خواهیم اینها را در فر قرار دهیم.

in there mr duncan mr steve has mr steve you have something else i have our tea cooking

شما چیز دیگری دارید، من چای ما را

in there already which is chili con carn i assume so the oven's already on so i'm not

در حال پختن در آنجا دارم که فلفل قرمز است، فکر می‌کنم فر از قبل روشن است، بنابراین من

wasting electricity by just putting it on to cook the scones i've got the chilli in

برق را صرف نمی‌کنم با گذاشتن آن برای پختن

the bottom scones in the top right now we've got to time this mr duncan there we go we'll

اسکون‌ها. در بالا در حال حاضر ما باید زمان این آقای دانکن را تعیین کنیم.

start that okay it's done mr duncan the scones are in the oven what we're going to do we're

going to have a little break and then we're going to come back to see if the chili con

سپس ما برمی گردیم تا ببینیم که آیا ماشین فلفل قرمز

car and also the scones have cooked as they should and then we'll eat them tomorrow live

و همچنین اسکون ها همانطور که باید پخته شده اند یا خیر و سپس آنها را می خوریم فردا زنده

we will have one of the scones on the live stream okay does that sound like a good idea

ما یکی از اسکون ها را در پخش زنده خواهیم داشت، بسیار خوب به نظر می رسد ایده خوبی است،

okay see you in a few moments

خوب می بینمت چند لحظه دیگر،

they're ready mr duncan switch that off okay mr duncan they're coming out of the oven yeah

آنها آماده هستند.

look at that oh my goodness and i shall put them on this cooling rack there we go oh my

خدای من و من آنها را روی این قفسه خنک کننده قرار خواهم داد، ما می رویم وای خدای من

god voila look at those now they are the most amazing scones that i've ever seen um i had

وایلا به آنها نگاه کنید، حالا آنها شگفت انگیزترین اسکون هایی هستند که من تا به حال دیده ام، مجبور شدم

to put them in for 15 minutes uh because they hadn't really browned off okay yours have

آنها را به مدت 15 دقیقه در آن قرار دهم. واقعا قهوه ای نشده بود خوب مال شما

browned off more than mine your these are the cheese ones here and these are obviously

بیشتر از مال من قهوه ای شده است اینها پنیرهای اینجا هستند و اینها واضح است

the fruit ones here yeah yours are browned off more because i think it's because they've

که میوه های اینجا هستند بله مال شما بیشتر قهوه ای شده است زیرا فکر می کنم به این دلیل است که

got cheese in them but they will be done yeah i think it's safe to say that we have success

آنها پنیر دارند اما آنها خواهند داشت انجام شود بله ، فکر می‌کنم با اطمینان می‌توان گفت که ما

one thing worth mentioning if something is browned off it can also mean annoyed or if

موفقیت داریم، نکته‌ای که اگر چیزی قهوه‌ای رنگ شده باشد، می‌تواند به معنای آزرده شدن باشد یا

you are sick and tired of something something can make you feel annoyed you are you are

اگر بیمار و از چیزی خسته شده‌اید، چیزی می‌تواند شما را آزرده خاطر کند.

you've had enough of it you are feeling down you're feeling depressed you are feeling browned

به اندازه کافی احساس ناراحتی می کنید، احساس افسردگی می کنید به هر حال شما احساس می کنید قهوه

off anyway that's it steve let's go shall we yes i often feel browned off with mr duncan

ای شده اید استیو اجازه دهید بریم بله من اغلب با آقای دانکن در اطراف احساس قهوه ای شدن می

around that's nice you like my clothes they're all warm and toasty steve's got his oven gloves

کنم خیلی خوب است شما دوست دارید لباس های من همگی گرم هستند و استیو دستکش های پخته شده برای فر دارد.

they are very warm right we're off to cook the rest of tonight's meal and tomorrow we'll

برای پختن بقیه غذای امشب و فردا

eat the scones yes on the live stream tomorrow we are going to eat one of these scones each

اسکون ها را می خوریم بله در پخش زنده فردا یکی از این اسکون ها را می خوریم که هر کدام

i will have a cheese one and mr steve will have one of the fruit scones and that's it

من یک پنیر می خوریم و آقای استیو یکی از دمنوش های میوه ای و تمام

i will return you back live to the studio

من شما را به صورت زنده به استودیو برمی

um here we are back live

گردم. اوم اینجا ما به صورت زنده

we're not only back live but also we are back live with the man himself the man who this

برگشتیم ما نه تنها زنده برگشتیم، بلکه با خود مردی که این

week invited his mother over to see us and didn't we have a lovely time we've spoken

هفته مادرش را دعوت کرد تا ما را ببیند، نه تنها زنده برگشتیم زمان بسیار خوبی است که قبلاً در

about it already we did have a lovely time i must talk slower a few people have commented

مورد آن صحبت کرده ایم، اوقات خوبی را گذرانده ایم، باید آهسته تر صحبت کنم، چند نفر نظر داده اند

that they can't always understand what i am saying so i will make a special effort during

که همیشه نمی توانند آنچه را که من می گویم بفهمند، بنابراین من در طول این پخش زنده تلاش ویژه ای انجام

this live stream to just slow down a little and pronounce my words clearly for all to

خواهم داد تا سرعت را کاهش دهم. کمی پایین بیایید و کلمات مرا به وضوح تلفظ کنید تا همه

hear yes is that better i don't think you have to go that slowly okay to be honest but

بشنوند بله همین است بهتر است من فکر نمی کنم که شما مجبور نیستید آنقدر آهسته پیش بروید، صادقانه بگویم،

just i think the problem is and this is a common problem with people learning a new

درست است، اما فکر می کنم مشکل اینجاست و این یک مشکل رایج در افرادی است که یک زبان جدید را یاد می گیرند،

language any language so this does nothing include just english it includes every language

بنابراین هیچ چیزی شامل انگلیسی نمی شود، همه زبان ها را شامل می

is the speed at which native speakers use the language so if you go around we we've

شود. سرعتی که گویشوران بومی از زبان استفاده می‌کنند ، بنابراین اگر به اطراف بروید،

met people native english speakers who who speak slowly quickly they they have an accent

با افرادی آشنا شده‌ایم که انگلیسی‌زبان بومی هستند که به آرامی سریع صحبت می‌کنند، لهجه دارند،

so there are there are countless many ways of of speaking english or any language so

بنابراین راه‌های بی‌شماری برای صحبت کردن به انگلیسی یا هر زبانی وجود دارد، بنابراین

some people might say it or say the words clearly and slowly some people might mispronounce

برخی افراد ممکن است آن را بگوید یا کلمات را واضح بگوید و به آرامی برخی افراد ممکن است کلمات را اشتباه تلفظ کنند

words some people with a very strong accent might also do the same thing it does happen

برخی از افراد با لهجه بسیار قوی نیز ممکن است همان کاری را انجام دهند که اتفاق می افتد،

but i think sometimes with steve he gets very excited in his words will become very mixed

اما فکر می کنم گاهی اوقات با استیو او در کلماتش بسیار هیجان زده می شود،

i always get excited when i'm on the live stream mr duncan few people have been asking

من همیشه وقتی من در پخش زنده هستم آقای دانکن هیجان زده می شوم، افراد کمی

questions about the scones how much flour went in how much salt what temperature is

در مورد اسکون ها سوال می پرسند که چقدر آرد در چه مقدار نمک مصرف شده است

the oven at things like that i think if you just search on the internet google or other

فر در چنین مواردی در چه دمایی است، فکر می کنم اگر فقط جستجو کنید در گوگل یا سایر

search engines scones are very basic cakes to make they're not difficult the recipe will

موتورهای جستجوی اینترنتی، اسکون ها کیک های بسیار ابتدایی هستند تا سخت نباشند، دستور غذا

be everywhere yes for them that's it um so i don't need to go into any depth about the

در همه جا وجود دارد، بله برای آنها همینطور است، بنابراین من نیازی به توضیح دقیق در مورد

exact recipe unless of course lots of people ask me that's it but i think scones or scones

دستور غذا ندارم، مگر اینکه مقدار زیادی بسیاری از مردم از من می پرسند که همین است، اما فکر می کنم اسکون ها یا اسکون ها

okay don't forget we can say oh we had one yesterday well that's what i was going to

اشکالی ندارد، فراموش نکنید، می توانیم بگوییم آه، ما دیروز یکی را داشتیم، خوب این همان چیزی بود که می خواستم

say we actually went we found a new place to eat in much wenlock i don't know what happens

بگویم ما در واقع رفتیم، یک مکان جدید برای غذا خوردن پیدا کردیم در حالی که خیلی کم است. می‌دانیم چه اتفاقی می‌افتد،

but every time a place closes down or changes into a different type of business we always

اما هر بار که مکانی تعطیل می‌شود یا به نوع دیگری از کسب‌وکار تغییر می‌کند، همیشه

manage to find another place to eat at so there is a new place that we've started going

مکان دیگری برای غذا خوردن پیدا می‌کنیم، بنابراین یک مکان جدید وجود دارد که ما شروع به رفتن به آن کرده‌ایم

to and the food there is delicious it's nice it's local and we took mr steve's mother there

و غذای آنجا خوشمزه است، خوب است. محلی و ما مادر آقای استیو

as well would you like to see something funny steve belso would you like to see your mother

را نیز به آنجا بردیم آیا دوست داری چیز خنده‌داری ببینی استیو بلز هم دوست داری مادرت را ببینی

supervising you whilst you were working in the garden so this is mr steve's mum see if

که در حالی که در باغ کار می‌کردی نظارت می‌کند ، پس این مادر آقای استیو است، ببین آیا

you can see where mr steve's mother is in this clip here it is now

می‌توانی ببینی مادر آقای استیو کجاست. در این کلیپ وجود دارد در اینجا اکنون است

so you can see mr steve very busy working but sitting in the chair supervising i think

بنابراین شما حدود آقای استیو را می بینم که خیلی مشغول کار است اما روی صندلی می نشیند و نظارت می کند، فکر می کنم

this is great by the way it's your mother she was there what was your mother doing was

این خیلی خوب است که مادر شما آنجا بود، مادر شما چه کار

she was she giving you instructions or giving me all sorts of orders occasionally she'd

می کرد.

point at me um i remember when she got up at one point and pretended that she got a

به من اشاره کرد، یادم می‌آید زمانی که او در یک لحظه بلند شد و وانمود کرد که یک

whip oh in her hand because she was going to you know give me a whip to get me to work

تازیانه در دست دارد، چون می‌خواهد به سمتش برود، می‌دانی یک تازیانه به من بده تا من را وادار کنم که

harder in the same way that you whip a horse okay that sounds like it to uh to gallop faster

سخت‌تر کار کنم، همانطور که شما یک اسب را تازیانه می‌زنید. خیلی خوب به نظر می رسد سریعتر تازیدن سریعتر

that sounds like too much information there but it's funny because my mother's only joking

که اطلاعات زیادی در آنجا به نظر می رسد اما خنده دار است زیرا مادرم فقط شوخی می کند

and we have quite a lot she doesn't like she does look like she's asleep there yes um well

و ما چیزهای زیادی داریم که او دوست ندارد به نظر می رسد که او آنجا خوابیده است بله خوب

she was not nobody's asking of course what i'm doing i am of course mixing soil uh to

او کسی نبود البته می‌پرسم که دارم چه کار می‌کنم، من البته خاک را مخلوط می‌کنم تا

plant those laurel bushes yes so so steve has decided to plant some new bushes and also

آن بوته‌های لور را بکارم، بله، بنابراین استیو تصمیم گرفته است چند بوته جدید بکارد و همچنین

um you have to feed them as well with some nice new soil and that's what mr steve is

اوم شما باید آنها را با خاک جدید خوب تغذیه کنید و این چیزی است که آقای استیو در

doing he's digging a hole in which to put the actual plants but he's also mixing some

حال حفر چاله ای است که باید در آن قرار دهد گیاهان واقعی را هم مخلوط می

some i suppose you would call it fertilizer um it's just uh just soil just some yes it's

کند، فکر می کنم شما به آن می گویید کود ، فقط خاک است فقط برخی بله،

just not because the soil under there that i don't i dug a trench to put these plants

فقط به این دلیل نیست که خاک زیر آن است که من برای قرار دادن این گیاهان

in but the soil that i dug out the trench is a long hole wide normally very wide because

در آن سنگر حفر نکرده ام، بلکه خاک است. که من گودال را حفر کردم یک چاله طولانی است که معمولاً عرض آن بسیار زیاد است

i was putting several plants in otherwise i'd have just dug one hole and the soil is

زیرا چندین گیاه را در آن قرار می دادم در غیر این صورت فقط یک چاله حفر می کردم و خاک

very poor quality because there were conifers that were growing there before okay and conifers

بسیار بی کیفیت است زیرا مخروطی هایی وجود داشتند که قبل از خوب شدن در آنجا رشد می کردند و مخروطی ها می

suck all the nutrients out of the soil well any tree does really but conifers in particular

مکند. تمام مواد مغذی خارج از خاک به خوبی هر درختی واقعا انجام می دهد، اما به طور خاص مخروطیان

are renowned for it so i wanted to put some um organic material into the soil that's what

برای آن مشهور هستند، بنابراین من می خواستم مقداری مواد آلی را در خاک قرار دهم

that is the compost yeah so so something with some nutrients yes it was um soil conditioner

که همان کمپوست است، بله، بنابراین چیزی با مقداری مواد مغذی بله، آن خاک بود. نرم کننده

okay something to improve the organic material in the soil so that it retains water and i

خوب است چیزی برای بهبود مواد آلی در خاک به طوری که آب را حفظ کند و

added a little p some fertilizer as well just to encourage the root growth of the new plants

من مقدار کمی کود نیز اضافه کردم فقط برای تشویق رشد ریشه گیاهان جدید

yes that i put in otherwise i mean they would grow but they would grow poorly and slowly

بله که من می گذارم در غیر این صورت منظورم این است که رشد می کنند اما آنها ضعیف و آهسته رشد می کنند

that's it and i want them to grow quickly so that we can have a hedge there to block

همین است و من می خواهم آنها به سرعت رشد کنند تا بتوانیم در آنجا پرچینی داشته باشیم تا

out their neighbours so hopefully in a couple of years time those those tiny laurel bushes

همسایگان آنها را مسدود کنیم، بنابراین امیدوارم در چند سال آینده آن بوته های ریز لور

will be taller than mr steve i just love that i love the fact that your mother is sitting

بلندتر از آقای استیو شوند که من عاشق آن هستم. من این واقعیت را دوست دارم که مادرت آنجا نشسته است و

there watching you and giving you directions i think that's brilliant look at this a.d

تو را تماشا می کند و به تو راهنمایی می دهد، فکر می کنم این نگاه فوق العاده ای است به این دی

yes who um addie i'm sure it's 80. okay um

told us last week he was going to california and he is in california but he's still joining

. در کالیفرنیا اما او همچنان به

the live stream because he's in the car and got nothing to do so he says you are now in

پخش زنده ملحق می شود زیرا او در ماشین است و کاری برای انجام دادن ندارد بنابراین می گوید شما اکنون در

california in california i'm very jealous i know watching us in the car isn't that wonderful

کالیفرنیا در کالیفرنیا هستید من بسیار حسادت می کنم می دانم که تماشای ما در ماشین آنقدرها

that's fantastic the efforts that people go to to watch our show you're not driving you're

هم فوق العاده نیست، این تلاش ها فوق العاده است که مردم برای تماشای نمایش ما به آنجا می روند شما رانندگی نمی کنید

not driving are you that is commitment don't don't drive and text at the same time don't

شما رانندگی نمی کنید آیا تعهد دارید رانندگی نکنید و همزمان

send me live messages if you're driving i don't want to be responsible for for any law

پیامک ارسال کنید اگر در حال رانندگی هستید پیام زنده برای من ارسال نکنید. من می‌خواهم مسئول هر قانون‌شکنی باشم،

breaking i think that's very impressive to be honest um but then we have lots of viewers

فکر می‌کنم این خیلی درست است متاثر کننده است صادقانه بگویم اوم، اما پس از آن ما بینندگان زیادی داریم

who watches even though they're doing other things they've got people around they're maybe

که تماشا می کنند، حتی اگر کارهای دیگری انجام می دهند، آنها افرادی را در اطراف خود دارند، آنها ممکن است در حال

doing housework you know lots of people watch us in all sorts of circumstances and make

انجام کارهای خانه باشند.

the effort it's fantastic yes well by the way giovanni the unit of weight on the scales

این فوق‌العاده است بله خوب به هر حال جیوانی واحد وزن روی ترازو است،

because it's the uk we've got two units on there we've got pounds and ounces which is

زیرا این بریتانیا است که ما دو واحد در آنجا داریم، ما پوند و اونس داریم

the traditional weight and measure in the uk but also we've got grams as well and being

که وزن و اندازه‌گیری سنتی در بریتانیا است، اما ما هم داریم گرم نیز هست و

somebody who was born in the 60s i tend to still use pounds and ounces but people younger

من متولد دهه 60 هستم که هنوز هم از پوند و اونس

than myself will use the grams and all the weighing devices in the uk tend to have both

استفاده می کنم، اما افراد جوانتر از خودم از گرم و همه دستگاه های توزین در بریتانیا استفاده می کنند،

on yes whereas probably in europe they've probably only got grams on so let's say them

در حالی که احتمالاً در اروپا این کار را انجام می دهند. احتمالا فقط گرم است، پس بیایید

again grams grams and ounces so those are the two measurements that we often use when

دوباره بگوییم گرم گرم و اونس، بنابراین این دو اندازه گیری هستند که ما اغلب وقتی

we are weighing things here in the uk yes good we we use both good and uh but yeah that

در حال وزن کردن چیزها در اینجا در بریتانیا استفاده می کنیم، بله خوب است، ما از هر دو خوب و آه استفاده می کنیم، اما بله

just thought i'd i'd mention that this is interesting yes um go on i've missed it okay

، فکر کردم من من اشاره می کنم که این جالب است بله اوم ادامه بده من آن را از دست داده

that's good steve that's another magic moment of youtube yes no it was sergio made a comment

ام خوب استیو این یک لحظه جادویی دیگر از یوتیوب است بله نه این بود سرجیو نظری

about oh yes let's play master and servant i think he's referring to a song by um let's

در مورد اوه بله بیایید ارباب و خدمتکار را بازی کنیم فکر می کنم او به آهنگی از اوم اشاره می کند

play master and servant who's that by can't remember who it's by now

بیایید ارباب و خدمتکار را بازی کنیم. تا الان یادم نمیاد کیه

but of course he's referring to the fact that mum is the master and i'm the servant i think

ولی البته منظورش اینه که مامان ارباب هست و من خدمتکارم فکر کنم

or the mistress yeah what's that group somebody tell me tell me surgery depeche mode the pesh

یا معشوقه آره اون گروه چیه یکی بهم بگه مد دپش عمل جراحی حالت پش

mode that's it

که هست

isn't that the group that you go mad about oh i used to love them yes and you can't remember

این گروهی که شما از دست آنها عصبانی می شوید اوه من آنها را دوست داشتم بله و شما نمی توانید

the name i can never i can never remember names i'm very bad at it but then you shouldn't

نامی را به خاطر بسپارید من هرگز نمی توانم نام ها را به خاطر بسپارید من در آن بسیار بد هستم اما نباید این را

say that because you will not get better if you keep convincing yourself you're not good

بگویید زیرا شما اگر بگویید بله، در مورد طول و اندازه‌گیری، آیا هنوز از اینچ استفاده می‌کنید، خود را متقاعد کنید که

at names by repeating it to yourself if you say so yes what about length and measurement

در نام‌گذاری خوب نیستید، با تکرار آن را قانع کنید،

do you still use inches it depends what it's for it depends what your matter is it does

بهتر نمی‌شوید، بستگی به این دارد که برای چه چیزی باشد، بستگی به موضوع شما دارد،

depend what you're measuring at the time yes we often use inches when we are measuring

بستگی دارد. چیزی که در آن زمان اندازه می‌گیرید بله، ما اغلب از اینچ استفاده می‌کنیم دوباره

small things or short things so if you're measuring something that's not very long then

چیزهای کوچک یا چیزهای کوتاه را اندازه می‌گیرید، بنابراین اگر چیزی را اندازه‌گیری می‌کنید که خیلی طولانی نیست،

you use inches or maybe even centimetres he's joking of course um no we still use in this

پس از اینچ یا شاید حتی سانتی‌متر استفاده می‌کنید، او شوخی می‌کند، البته نه، ما هنوز در این

country most people use feet and inches um we don't really tend to use centimetres very

کشور استفاده می‌کنیم، اکثر مردم از پا و اینچ استفاده می‌کنند، ما واقعاً این کار را نمی‌کنیم. تمایل زیادی به استفاده از

much for measuring height do we i hate meters i don't know what if somebody said to me you're

سانتی‌متر برای اندازه‌گیری قد داریم، آیا از متر متنفرم.

120 centimetres i mean i know that's over a meter but you know if somebody says six

foot to me i know what that is six feet i can see six feet but i can't see 184 centimetres

شش فوت چیست من می توانم شش فوت ببینم اما نمی توانم 184 سانتی متر را ببینم

184 centimetres doesn't mean anything but if you say six feet i know what six feet is

184 سانتی متر معنی ندارد اما اگر بگویید شش فوت می دانم شش فوت

i know it it's six feet which is my height is roughly yes even though you know we went

چیست می دانم که شش فوت است که قد من است تقریباً بله اگرچه می‌دانید که ما

metric oh yes in the 1970s people still tend to use the old measurements it's the same

در دهه 1970 به متریک رفتیم، بله، مردم هنوز تمایل دارند از اندازه‌گیری‌های قدیمی استفاده کنند، همان است

we use miles here not kilometers kilometers means very little to me i can't picture it

که ما در اینجا از مایل استفاده می‌کنیم، نه کیلومتر، برای من خیلی کم است، من نمی‌توانم آن را تصویر کنم،

because i grew up with miles but then on the other hand i couldn't use pound shillings

زیرا با مایل‌ها بزرگ شدم، اما بعد از آن از طرف دیگر من نتوانستم از شیلینگ پوند

and pence well you can't anyway but we just you know it's a hundred pennies to a pound

و پنس به خوبی استفاده کنم به هر حال نمی‌توانم، اما ما فقط می‌دانیم که صد پنی به یک پوند است،

so that's metrics nobody is using shillings anymore depeche mode everyone's talking about

بنابراین این معیار است، هیچ‌کس دیگر از شیلینگ استفاده نمی‌کند.

depeche mode yeah it's a good group is it depeche mode is it the peshmerga or the it

was from the 1980s one of the one of the the best groups around in the 1980s yes they were

دهه 1980 یکی از بهترین گروه‌های اطراف در دهه 1980، بله، آنها فوق‌العاده بودند،

fantastic yes anyway we are straying way way off from the subjects that we're talking about

بله، به هر حال ما از موضوعاتی که در مورد آنها صحبت می‌کنیم فاصله می‌گیریم.

steve was very busy in the garden yesterday would you like to see mr steve

استیو دیروز در باغ بسیار مشغول بود.

mowing the lawn but i i've made some slight changes so this is mr steve cutting the lawn

چمن زنی می کنم اما من تغییرات جزئی ایجاد کرده ام، بنابراین این آقای استیو است که چمن را برش می دهد

as he often does at the weekend but with some slight differences

همانطور که اغلب در آخر هفته انجام می دهد، اما با تفاوت های جزئی

oh mr duncan

آه آقای دانکن

oh that's made me laugh and it's my it's me i haven't seen that when did you do that mr

اوه، اوه من را به خنده واداشت و این من هستم، این من هستم که من ندیده ام این که

duncan what did i do when you were cutting the lawn no i meant when did you edit the

کی این کار را کردی آقای دانکن، من چه کار کردم وقتی داشتی چمن را می برید

video to make it faster and funnier oh this this morning when i was trying to do 20 things

at the same time i had a very hectic morning because well first of all i was rebuilding

. صبح خیلی شلوغی داشت چون اولش تمام چیزی که در حال

the studio yes and then i couldn't find things because i'd put them somewhere i know you

بازسازی استودیو بودم بله و بعد نتوانستم چیزهایی را پیدا کنم زیرا آنها را در جایی قرار داده بودم می دانم که شما

do this don't you sometimes steve no sometimes put things away and then you can't remember

این کار را می کنید، نه گاهی اوقات استیو نه گاهی اوقات چیزها را کنار می گذارید و بعد نمی توانید به یاد بیاورید

where you've put them no i never do that mr duncan you do it literally all the time oh

که کجا گذاشته اید آنها نه، من هرگز آن کار را انجام نمی دهم آقای دانکن، شما آن را به معنای واقعی کلمه همیشه انجام می دهید،

no my brain is sharp i'm focused i know what i'm doing at all times you know what that

نه مغز من تیز است، من متمرکز هستم، می دانم که همیشه چه کار می کنم، شما می دانید آنچه را که

reminds me of what what what i just showed it reminds me of that time i was playing on

من نشان دادم یادآوری می کند من آن زمان در پارک روی تاب بازی می کردم

the swings in the in the park shall we have a look at that just for a laugh i'm a big

، آیا فقط برای خنده به این موضوع نگاه می کنیم که من یک پسر بزرگ هستم

boy now you certainly are oh okay there you are you had that beard then didn't you mr

اکنون مطمئناً اوه اوه خوب هستید، شما آن ریش را داشتید، نه آقای

duncan yes yes and when we were making the scones did you see it when we were making

دانکن بله بله و وقتی داشتیم اسکون ها را درست می کردیم دیدی وقتی داشتیم اسکون ها را درست می کردیم

the scones i had my beard then as well oh thank you nissa admiring my clothes again

من ریش داشتم و همچنین آه متشکرم نیسا که دوباره لباس های من را تحسین می کند

nissan always makes comments about my clothes you are in blue yes somebody described it

نیسان همیشه در مورد لباس های من نظر می دهد شما آبی هستید بله کسی توضیح داده است

the other few weeks ago is French blue yes it's very nice it's a very pleasant colour

این چند هفته پیش آبی فرانسوی است بله بسیار زیبا است رنگ

it's very old it's very old top you don't realize that there are so many different shades

بسیار دلپذیری است بسیار قدیمی است. تاپ قدیمی شما متوجه نمی‌شوید که سایه‌های مختلفی

of blue you always think that blue is just one colour but this actually i think you have

از آبی وجود دارد و همیشه فکر می‌کنید که آبی فقط یک رنگ است، اما در واقع من فکر می‌کنم شما

light blue so that must be the french blue but this one here this is also blue it's darker

آبی روشن دارید، بنابراین باید آبی فرانسوی باشد، اما این یکی در اینجا این نیز آبی است. تیره‌تر است

and quite often we refer to that as navy navy blue navy blue yes very dark blue because

و اغلب ما به آن به عنوان آبی سرمه‌ای آبی تیره اشاره می‌کنیم، بله آبی بسیار تیره،

the sailors don't they wear navy blue i don't know yeah you wouldn't say i think you would

زیرا ملوان‌ها آبی سرمه‌ای نمی‌پوشند.

know more about that than me but they do either navy blue is dark blue it's a but yes it's

اما آنها هر دو را انجام می دهند آبی سرمه ای آبی تیره است، اما بله،

a particular sort of it's a sombre colour yes it's sort of used in fact my mother always

یک نوع خاص است، یک رنگ تیره است بله، یک جورهایی استفاده می شود، در واقع مادر من همیشه

tends to wear navy blue it's a very conservative colour to wear uh you're not going to offend

تمایل به پوشیدن آبی سرمه ای دارد، این یک رنگ بسیار محافظه کارانه است برای پوشیدن اوه شما نمی خواهید بروید برای توهین کردن به

anyone you just look smart and it's just a very conservative colour but my mother has

کسی که فقط باهوش به نظر می رسید و این فقط یک رنگ بسیار محافظه کارانه است، اما مادر من

been getting complaints from people or comments i should say comments what about that she

از مردم شکایت می کند یا نظراتی را دریافت می کند، من باید نظرات خود را بگویم در مورد اینکه او

wears too much navy blue but it suits her it suits her who's saying that then oh i'm

خیلی آبی سرمه ای می پوشد اما به او می آید.

not going to say i'm going to i'll sort them out i'll i'll tell them i'll tell them to

من نمی خواهم بگویم که می روم، مرتب می کنم آنها را بیرون بیاورم، به آنها می گویم به آنها

stop stop telling your mother what to wear i think i know who it is what about grey says

می گویم دیگر به مادرت نگویید چه بپوشد ، فکر می کنم می دانم چه کسی در مورد خاکستری است.

tomic there are 50 shades of grey oh i know what you've done there yes very clever we've

انجام دادم بله خیلی باهوش بود

got very clever people people are now saying how well you looked with your beard i mean

ما افراد بسیار باهوشی داریم مردم اکنون می گویند که چقدر با ریش خوب به نظر می رسید یعنی

i hated it yes steve did not like it because it it tickled no comment um yes have you read

من از آن متنفر بودم بله استیو آن را دوست نداشت زیرا غلغلک می داد بدون نظر اوم بله

my comment i'm asking because i had to leave the live stream for a bit oh and yet not driving

نظر من را خوانده اید من هستم پرسیدم چون مجبور شدم پخش زنده را برای مدتی ترک کنم اوه اما با

my girlfriend is driving um right okay no i haven't read your comment hey do you let

این حال دوست دخترم رانندگی نمی‌کند خوب است ، نه، نظر شما را نخوانده‌ام هی اجازه می‌دهید

me go back i did read the comment about you being in the car yes if that's the one you

برگردم، من نظری را درباره حضور شما در ماشین خواندم بله، اگر

meant i've read that out because i thought it was very impressive that you were in california

منظور شما این بود، من آن را خوانده‌ام، زیرا فکر می‌کردم خیلی تاثیرگذار است که احتمالاً در تعطیلات در کالیفرنیا بودید

presumably on holiday and still watching us i think they are having a very good time i

و هنوز هم ما را تماشا می‌کنید، فکر می‌کنم آنها اوقات بسیار خوبی

did read your comment out you can't be listening

را سپری می‌کنند، من نظر شما را خواندم. خیلی

great i'm only it's all a joke what are we doing then today mr duncan well we're talking

خوب گوش می‌کنم، من فقط یک شوخی است که ما امروز چه می‌کنیم، آقای دانکن، خب، ما داریم در

about a couple of subjects one of them is it refers to the way we behave not us personally

مورد یک C صحبت می‌کنیم بسیاری از موضوعات یکی از آنها این است که به نحوه رفتار ما اشاره دارد نه شخصاً

but people in certain parts of the world and we're talking about something called first

بلکه با مردم در نقاط خاصی از جهان و ما در مورد چیزی به نام مشکلات جهان اول صحبت می کنیم

world problems right okay yes now in the past i know this is a very old-fashioned term but

درست است بله اکنون در گذشته می دانم که این بسیار قدیمی است. -اصطلاح مد روز اما

we often just describe developed countries countries that live with a certain level of

ما اغلب کشورهای توسعه یافته را که با سطح مشخصی از ثبات اقتصادی زندگی می کنند

economic stability as being first world countries now i don't particularly like that term i

به عنوان کشورهای جهان اول توصیف

don't like it but we do use it and i'm not here to judge whether a term is right or wrong

می کنیم. در اینجا برای قضاوت در مورد درست یا غلط بودن یک اصطلاح،

but first world problems are things we often refer to when we are talking about the small

اما مشکلات جهان اول مواردی هستند که ما اغلب در مورد چیزهای کوچکی

things that are inconveniencing us but they are they're not very important no because

که ما را آزار می دهند به آنها اشاره می کنیم، اما آنها خیلی مهم نیستند، نه

we don't have to worry about food shelter safety so instead we worry about other things

زیرا لازم نیست نگران باشیم. در مورد ایمنی پناهگاه های غذایی ، بنابراین در عوض ما نگران چیزهای دیگری هستیم

which people in other countries might think what on earth are they moaning and complaining

که مردم کشورهای دیگر ممکن است فکر کنند چه ناله می کنند و از آنها شکایت می

about at least they've got the basics so i haven't even got that i'm not criticizing

کنند، حداقل آنها اصول اولیه را دارند، بنابراین من حتی نمی دانم که من از هیچ چیز دیگری انتقاد نمی کنم.

any other part of the world i'm just saying that that's that the term we often use and

بخشی از جهان من من فقط می گویم که این همان اصطلاحی است که ما اغلب استفاده می کنیم و

i suppose we should first of all look at what that actually means so when we are talking

فکر می کنم قبل از هر چیز باید به معنای واقعی آن نگاه کنیم، بنابراین وقتی در

about first world problems we are talking about things other than what one might take

مورد مشکلات جهان اول صحبت می کنیم، در مورد چیزهایی غیر از چیزهایی صحبت می کنیم که ممکن

for granted such as clean water or electricity so those are the things that are there and

است بدیهی باشد، مانند پاک بودن. آب یا برق، بنابراین اینها چیزهایی هستند که وجود دارند و

you expect them to be there in fact quite often we say that we take them for granted

شما انتظار دارید آنها آنجا باشند، در واقع اغلب ما می گوییم که آنها را بدیهی می دانیم،

so when you switch on your light you plug your tv into the wall and it works you don't

بنابراین وقتی چراغ خود را روشن می کنید، تلویزیون خود را به دیوار وصل می کنید و کار نمی کند.

think about it you just do it when you turn the tap in your kitchen fresh clean water

در مورد آن فکر نکنید، فقط وقتی شیر آب را در آشپزخانه خود می‌چرخانید، آب تمیز تازه

comes out you don't think about it you just take it for granted but we are talking about

بیرون می‌آید، به آن فکر نمی‌کنید، فقط آن را بدیهی می‌دانید ، اما ما در مورد

other things that are small or trivial

چیزهای دیگری صحبت می‌کنیم که

small problems or inconveniences that appear more important than they actually are are

مشکلات یا ناراحتی‌های کوچک یا کوچک هستند. مسائلی که مهمتر از آنچه هستند به نظر می رسند

often referred to as first world problems they are problems that we see as something

اغلب به عنوان مشکلات جهان اول نامیده می شوند، مشکلاتی هستند که ما آنها را چیز

very big and important but in fact they are not they are small things and i suppose we

بسیار بزرگ و مهمی می دانیم اما در واقع چیزهای کوچکی نیستند و فکر می

could think of some examples well we'll we'll take a look at a couple of examples in a moment

کنم بتوانیم به چند نمونه خوب فکر کنیم. ما در یک لحظه به چند نمونه نگاه می کنیم، به

for example steve we've all done this running out of milk or not being able to buy the milk

عنوان مثال استیو، همه ما این کار را انجام داده ایم که شیر تمام شده یا نمی توانیم شیر مورد نظر خود را بخریم،

you want so maybe you go to the supermarket and you want to buy a particular type of milk

بنابراین شاید به سوپرمارکت بروید و می خواهید برای خرید نوع خاصی از شیر،

because you're very fussy about the type of milk that you drink yes and you can't find

زیرا در مورد نوع شیری که می نوشید بسیار دمدمی مزاج هستید، بله و نمی توانید شیر مورد نظر خود را

the one you want maybe you have low-fat milk or non-dairy and there are many different

پیدا کنید، شاید شیر کم چرب یا غیر لبنی داشته باشید و انواع مختلفی از شیر وجود دارد.

types of milk now that are not actually milk they are made with other things such as i

شیری که در واقع شیر نیست ، با چیزهای دیگری مانند

suppose almonds you can have almond milk oat milk oat milk it's disgusting by the way they're

بادام درست می‌شود، فکر می‌کنم شیر بادام، شیر جو دوسر، شیر جو دوسر،

all disgusting but a lot of people nowadays do prefer to have those things so they might

منزجر کننده است، اما امروزه بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند این چیزها را داشته باشند.

complain they might feel annoyed if they can't find them but those things are very small

آنها ممکن است شکایت کنند که اگر نتوانند آنها را پیدا کنند ممکن است احساس ناراحتی کنند، اما این چیزها مشکلات بسیار کوچکی

problems even if that person feels annoyed outraged angry that they can't find their

هستند، حتی اگر آن فرد احساس ناراحتی کند از اینکه نمی تواند شیر مورد علاقه خود را پیدا کند عصبانی است.

favourite milk haven't you got any organic semi-skimmed milk in this supermarket this

این سوپرمارکت

is terrible what a terrible situation and then you're upset for the rest of the day

وحشتناک است چه وضعیت وحشتناکی است و پس از آن شما هستید برای بقیه روز

not us not us well i've got to speak i've got to carry on speaking slowly because uh

ناراحتیم نه ما خوب نیستیم، باید صحبت کنم، باید آهسته صحبت کنم، زیرا

mary alba is saying omg such a lovely episode today with scones mr steve's mother and mr

مری آلبا دارد می‌گوید اپیزود فوق‌العاده‌ای امروز با سکانس‌هایی که مادر آقای استیو و آقای

steve talking slowly so i've got to keep remembering to speak clearly and slowly but yes first

استیو آهسته صحبت می‌کنند. من باید به یاد داشته باشم که واضح و آهسته صحبت کنم، اما بله،

world problems things which you would think were very unimportant that people in poorer

مشکلات جهان اول چیزهایی است که شما فکر می کنید بسیار بی اهمیت هستند، زیرا مردم در

countries might criticize you for saying for goodness sake at least you've got milk you

کشورهای فقیرتر ممکن است از شما انتقاد کنند که به خاطر خدا می گویید حداقل شیر دارید

know don't complain about the fact that you can't get organic semi-skimmed so not everyone

که نمی دانید. شکایت از این واقعیت است که شما نمی توانید نیمه بدون چربی ارگانیک تهیه کنید، بنابراین به هر

can get milk anyway not everyone can have milk in their kitchen not a lot there are

حال همه نمی توانند شیر دریافت کنند، همه نمی توانند در آشپزخانه خود شیر

people that don't have kitchens and there someone is complaining they're they're complaining

داشته باشند. ویکتوریا می‌گوید زندگی در صلح را می‌توان امری بدیهی دانست، اما همانطور که اخیراً در اخبار مشاهده کرده‌ایم، از این

about the fact they can't get their particular type of milk yes it is a first world problem

موضوع شکایت دارند که نمی‌توانند نوع خاص شیر خود را دریافت کنند، بله، این یک مشکل جهانی اول است.

victoria says living in peace can be taken for granted but it is not at all no as we've

seen on the news recently reminded yet again of the plight of people in other countries

باز هم از مصیبت مردم در دیگران r کشور

yes um here's another one steve maybe your car it's not as nice as your neighbors yes

بله اوم اینجا یکی دیگر است استیو شاید ماشین شما به خوبی همسایگان شما نباشد بله

and it's a very small thing but you might be worried that your car is older than your

و این یک چیز بسیار کوچک است اما ممکن است نگران باشید که ماشین شما از همسایه هایتان قدیمی تر است

neighbours but you have a car and you can drive that car around it works perfectly well

اما ماشین دارید و می توانید آن ماشین را دور بزنید. کاملاً خوب کار می کند

however you think you have a problem you think you have a big problem because your car is

با این حال فکر می کنید مشکل دارید و فکر می کنید مشکل بزرگی دارید زیرا ماشین

not as nice as your neighbours yes you you might another example could be you might have

شما به خوبی همسایه های شما نیست بله شما ممکن است یک مثال دیگر این باشد که ممکن است

a coffee maker at home you might have spent a thousand pounds on a coffee maker which

یک قهوه ساز در خانه داشته باشید ممکن است هزاران نفر هزینه کرده باشید. پوند قهوه ساز که

some of them do cost that much easily and it's not working it's broken down and you're

برخی از آنها به همین راحتی هزینه می کنند و کار نمی کند خراب است و شما

complaining my coffee maker isn't working anymore i've got to have instant coffee oh

شاکی هستید که قهوه ساز من دیگر کار نمی کند من باید قهوه فوری بخورم آه

it's horrible disgust i can't believe that i'm having to live like this nest cafe with

این انزجار وحشتناک است من نمی توانم باور کن که من باید مثل این کافه آشیانه

my instant coffee okay steve i'm not sure if he's really reacting now but that would

با قهوه فوری خود زندگی کنم، خوب استیو، مطمئن نیستم که الان واقعاً واکنش نشان می دهد یا خیر، اما

be a first world problem if you've got coffee you've got to have coffee made in a coffee

اگر قهوه بخوری، باید قهوه درست کنی، این یک مشکل جهانی اول خواهد بود. در یک قهوه

maker that you've spent thousands of pounds on at home yes and it's broken so that's the

ساز که هزاران خرج کرده اید چند پوند در خانه بله و شکسته است، بنابراین این

problem so i think the best way to describe this is is maybe a situation where a person

مشکل است، بنابراین من فکر می کنم بهترین راه برای توصیف این است که ممکن است یک فرد

is behaving spoilt like a child when it can't have its favourite sweet i want that mummy

مانند یک کودک خراب رفتار کند، وقتی نمی تواند شیرینی مورد علاقه اش را بخورد، من آن مومیایی را می خواهم.

i want it and i want it now that sort of situation where we talk about something or we get angry

من آن را می خواهم و اکنون می خواهم آن شرایطی که در مورد چیزی صحبت می کنیم یا از

about something that we can't have maybe a person complains because they're 50 megabytes

چیزی عصبانی می شویم که نمی توانیم داشته باشیم، شاید یک نفر شکایت کند زیرا سرعت اینترنت آنها 50 مگابایت

per second internet speed is not fast enough oh my internet speed is only 50 megabytes

در ثانیه است به اندازه کافی سریع نیست وای اینترنت من سرعت فقط 50 مگابایت

per second i wish it was a hundred or two hundred it's not fair that there are people

در ثانیه است ای کاش صد یا دویست بود، منصفانه نیست که مردم

in the next town and they have 500 megabytes and i only have 50. but 50 is more than enough

در شهر بعدی هستند و آنها 500 مگابایت دارند و من فقط 50 مگابایت. اما 50 بیش از اندازه کافی است و

that's all you need that's all you need you need well in fact you only need about five

فقط کافی است شما نیاز دارید که به خوبی نیاز داشته باشید در واقع شما فقط به پنج مورد نیاز دارید

to function every day unless of course your whole family is using the internet at the

تا هر روز کار کنید، مگر اینکه همه خانواده شما به طور همزمان از اینترنت استفاده کنند،

same time but 50 megabytes is a lot per second but there are people who might moan about

اما 50 مگابایت در ثانیه بسیار زیاد است، اما افرادی هستند که ممکن است در مورد

that they'll say no no no i should have 200 megabytes per second it's not fair just be

آن ناله کنند. بگو نه نه نه من باید 200 مگابایت داشته باشم در هر ثانیه این عادلانه نیست فقط

thankful that you have internet just be thankful and that's it you see mobile phones valentina

شکرگزار باشید که اینترنت دارید فقط شکرگزار باشید و همین که می بینید تلفن های همراه

mentions mobile phones young generations take it for granted that having a mobile phone

والنتینا از تلفن های همراه نام می برد نسل های جوان این را مسلم می دانند که داشتن تلفن همراه

when i was young it didn't exist but i lived very well yes that i think i sometimes think

در جوانی وجود نداشت اما من زندگی می کردم خیلی خوب بله، فکر می‌کنم گاهی فکر

that particularly as you get older and more affluent you get more money because you've

می‌کنم به خصوص وقتی بزرگ‌تر و ثروتمندتر می‌شوید، پول بیشتری به دست می‌آورید، زیرا

worked for a long time you build up possessions you live in and go and live in a nice neighbourhood

مدت طولانی کار کرده‌اید، اموالی را که در آن زندگی می‌کنید ساخته‌اید و می‌روید و در یک محله خوب زندگی

i think you become i i think you always want something to moan about i think we keep forgetting

می‌کنید، فکر می‌کنم که تبدیل می‌شوید. من فکر می کنم شما همیشه می خواهید چیزی برای ناله کردن در مورد آن ناله کنید، فکر می کنم ما فراموش

to remind ourselves every day the value of what we've got and i think we need to remind

می کنیم هر روز ارزش چیزهایی را که داریم به خود یادآوری کنیم و فکر می کنم باید

ourselves every day you know what we've actually got health if you've got your health that's

هر روز به خود یادآوری کنیم که می دانید واقعاً چه سلامتی داریم اگر شما دارید سلامتی خود را به دست آورید، این

everything if you've got you know a roof over your head you've got food you don't have to

همه چیز است، اگر بدانید سقف بالای سرتان را دارید، غذا دارید، لازم نیست

worry about money for food things like if you've got those basic things you've you know

نگران پول برای غذا باشید، مثلاً اگر آن چیزهای اولیه را دارید، می

you've that's all you need really and all the other things are just fripperies they're

دانید. این تنها چیزی است که واقعاً نیاز دارید و همه چیزهای دیگر

just i mean in a modern society you have to have internet you have to have no mobile phones

در یک جامعه مدرن، شما باید اینترنت داشته باشید، باید تلفن همراه نداشته باشید،

computers otherwise you couldn't work no but certainly over the past 20 months it's yes

کامپیوتر در غیر این صورت نمی توانستید کار کنید، اما مطمئناً در 20 ماه گذشته، بله

first world problems it's problems associated with things which are not essential really

مشکلات جهان اول است، مشکلات مربوط به آن با چیزهایی که ضروری نیستند واقعاً

yes or maybe you have something already that is good but you think it could always be better

بله یا شاید شما قبلاً چیزی دارید که خوب است اما فکر می کنید همیشه می تواند بهتر باشد

and then you complain about it you complain about the fact that my internet speed is too

و بعد از آن شکایت می کنید از این واقعیت که سرعت اینترنت من خیلی پایین است شکایت می کنید

slow my neighbour's car is better than mine yes tomic mentions where says we're hardwired

ماشین همسایه من بهتر از ماشین من است. بله تومیک اشاره می‌کند که می‌گوید ما سخت می‌خواهیم

to get used to things which are luxuries yes i think there is always a way of encouraging

به چیزهایی که تجملاتی هستند عادت کنیم، بله ، فکر می‌کنم همیشه راهی برای تشویق

people to keep buying things i don't want to get too much into that because that is

مردم به خرید کالاها وجود دارد، من نمی‌خواهم زیاد وارد این موضوع شوم زیرا این

a whole different subject to be honest but i think sometimes people behave like spoiled

موضوع کاملاً متفاوت است. صادقانه بگویم، من فکر می کنم گاهی اوقات مردم مانند بچه های لوس رفتار می کنند

children because they have everything they want the essential things for for living for

زیرا آنها همه چیزهایی را دارند که برای زندگی

getting through the day but they want more or they want things that are better or something

برای گذراندن روز می خواهند، اما چیزهای بیشتری می خواهند یا چیزهایی می خواهند که بهتر یا چیزی

that might make them appear better i was reading a book recently and it said you know remind

که ممکن است آنها را بهتر جلوه دهد من اخیراً داشتم کتابی می خواندم و می گفت که می دانید

yourself every day of what you have what are the valuable things which you have just remind

هر روز به خودتان یادآوری کنید که چه چیزهایی دارید چه چیزهای ارزشمندی هستند که فقط به خود یادآوری کرده

yourself and then you won't get down or dip down and depressed about the things which

اید و سپس پایین نمی آیید یا پایین نمی آیید. و افسرده از چیزهایی

you think you should have but you haven't got for example you might want you know a

که فکر می کنید باید داشته باشید اما ندارید، مثلاً ممکن است بخواهید یک

mercedes top-line s-class or something like that but in fact you already have a car yes

مرسدس کلاس s-class یا چیزی شبیه به آن را بشناسید، اما در واقع شما قبلاً یک ماشین دارید بله،

so you can go from a to b yes remind yourself of the things which you've already got and

بنابراین می توانید از آن خارج شوید. الف تا ب بله چیزهایی را که قبلاً داشته اید به خودتان یادآوری کنید و

then you won't worry about the things which you haven't got and yeah we've often said

سپس نگران چیزهایی که ندارید نخواهید بود و بله، ما اغلب گفته

if we lost everything and were living had to live in a cardboard box at least we'd have

ایم اگر همه چیز را از دست دادیم و زندگی می کردیم باید در یک زندگی کنیم. جعبه مقوایی حداقل ما چیزی خواهیم داشت

something yes you know each other so it it you're able to see the things you have and

بله شما همدیگر را می شناسید، بنابراین می توانید چیزهایی را که

the things that you you should really probably be be more pleased about having but quite

دارید و چیزهایی که واقعاً باید از داشتن آنها خوشحال باشید را ببینید اما

often we forget about them instead we complain about small trivial things here's another

اغلب اوقات ما آنها را فراموش می کنیم. ما از چیزهای بی اهمیت کوچک شکایت می کنیم، اینجا

one i was going to say that's why sometimes it's good and

یکی دیگر از من بود گفتن به همین دلیل است که گاهی اوقات خوب است و

to do something which brings you back to basics like going on holiday say just go camping

برای انجام کاری که شما را به اصول اولیه بازمی گرداند، مانند رفتن به تعطیلات، بگویید فقط

for a week very basic holiday somewhere without all the luxuries without all the luxuries

برای یک هفته تعطیلات بسیار ابتدایی در جایی بدون همه تجملات و بدون همه تجملات کمپینگ بروید

and then you'll appreciate them when you get back but yes we just get used to things the

و بعد از آن زمانی که شما از آنها قدردانی خواهید کرد. برگرد، اما بله، ما فقط به چیزهایی که هستند عادت می

way they are and we forget that a lot of the things which we've got we probably don't really

کنیم و فراموش می کنیم که بسیاری از چیزهایی که داریم احتمالاً واقعاً به آنها

need and in fact i mean we've got friends haven't we who keep and neighbours people

نیاز نداریم و در واقع منظورم این است که ما دوستانی داریم. افرادی را نگه دارید و همسایه کنید

that we know you're not going to mention any names but they keep buying sheds and putting

که ما می دانیم شما نامی را ذکر نمی کنید، اما آنها به خرید آلونک و قرار دادن

another shed in the garden oh i need another one because they keep buying things and they've

یک سوله دیگر در باغ ادامه می دهند، اوه من به یک سوله دیگر نیاز دارم زیرا آنها مدام چیزهایی می خرند و

got nowhere to store them in the house so they buy a shed so they can store these things

جایی برای ذخیره آنها در خانه ندارند. بنابراین آنها یک سوله می خرند تا بتوانند این چیزها را

in the shed so they've used up all the space in the house for consumerism buying stuff

در سوله ذخیره کنند تا تمام فضای خانه را برای مصرف گرایی مصرف کنند و چیزهایی را بخرند

which they don't really need i mean for example everybody around here has a lawnmower that's

که واقعاً به آنها نیاز ندارند

it i think we're straying off though in reality from where where really but we don't all need

. فکر کنید ما در حال دور شدن از واقعیت هستیم جایی که واقعاً کجاست اما همه ما به

a lawn though we could buy one for a group of seven and then each person uses that lawnmower

چمن‌زنی نیاز نداریم، اگرچه می‌توانیم برای یک گروه هفت نفره چمن‌زنی بخریم و سپس هر فرد هر روز از آن ماشین چمن‌زنی استفاده می‌کند

every day and then we've only got to purchase one we don't need a lawnmower each we don't

و سپس ما فقط باید یک چمن‌زنی بخریم که هرکدام به ماشین چمن‌زنی نیاز نداریم.

need a leaf blower okay every household he doesn't need a leaf steve this is not this

نیازی به دمنده برگ نیست، خوب هر خانواده ای او به یک برگ نیاز ندارد استیو این چیزی نیست

is becoming something coming in we're coming ranting now about wanton consumerism uh which

که وارد شود، ما اکنون در مورد مصرف گرایی بیهوده غر می زنیم.

i hate it sounds like you know what i think i think mr steve might be a communist no it's

آقای استیو ممکن است یک کمونیست باشد،

nothing it's not that much it's just sharing your plough with with the local community

نه چیزی نیست، آنقدر هم نیست، فقط به اشتراک گذاشتن گاوآهن خود با جامعه محلی است،

but you know this would all help help the planet i mean i can never understand why they

اما می دانید که همه اینها به کمک به سیاره زمین کمک می کند، منظورم این است که من هرگز نمی توانم بفهمم چرا آنها

encourage people to buy a new car every three years they should say buy that car and keep

مردم را تشویق می کنند که هر سه یک بار یک ماشین جدید بخرند. سالها باید بگویند آن ماشین را بخر و

it for 20 years surely that's better for the environment yes than making lots of new cars

20 سال نگهش دار مطمئناً برای محیط زیست بهتر است از ساختن تعداد زیادی ماشین جدید

every three years anyway but that's you know because this is this is not actually what

هر سه سال یک بار، اما این را می دانید زیرا در واقع این چیزی نیست که

we're talking about this is none of that my soapbox is done steve steve we've got you

ما در مورد آن صحبت می کنیم. از آن جعبه صابون من استیو اس ما باید شما

got to remember we're doing a live stream i will never buy a shed to store things if

را به یاد داشته باشید که ما داریم یک پخش زنده انجام می دهیم،

if i need to buy anything okay and i've got nowhere to store it i have something else

اگر بخواهم چیزی خوب بخرم و جایی برای ذخیره آن نداشته باشم، هرگز سوله ای برای نگهداری اشیا

has to go we're never buying sheds to store stupid stuff in that we don't really need

نمی خرم. هرگز سوله نمی خریم تا چیزهای احمقانه را ذخیره کنیم، زیرا ما واقعاً به چیزهای احمقانه نیاز نداریم،

okay steve you've made your point you made your point five minutes ago to be honest oh

شما نظر خود را بیان کردید، صادقانه بودن را پنج دقیقه پیش بیان کردید، اوه

yes okay mr steve be quiet well no it's not that it's just that we are doing something

بله، آقای استیو ساکت باشید، نه این نیست که فقط همین است. ما داریم کار متفاوتی انجام می‌دهیم،

different yeah here we go here's a good one steve i think your sister might be in this

بله، اینجا می‌رویم، استیو یک چیز خوب است ، فکر می‌کنم خواهر شما ممکن است در این

group you insist on organic food in restaurants is it organic yes that coffee um is it organic

گروه باشد.

coffee um with skimmed milk um no not skim milk yes can i have an organic skinny latte

بله می توانم یک قهوه ارگانیک لاته

sawyer coffee please sawyer coffee i've never heard of sawyer coffee yeah well instead of

ساییر بخورم لطفا قهوه اره من هرگز در مورد قهوه اره نشنیده ام بله خوب به

instead of that you put soy milk in it but you know first world problems yes some people

جای آن که شیر سویا را در آن بریزید اما می دانید مشکلات جهان اول بله برخی از

get upset can i have my steak medium rare and can you make sure that the cow was was

مردم ناراحت می شوند می توانم استیک خود را بخورم متوسط ​​نادر است و آیا می توانید مطمئن شوید که گاو در حال

grazing in an open field with the sun on its face constantly if not i will have to send

چریدن بوده است n میدانی که خورشید روی صورتش دائماً روی آن قرار دارد، اگر نه،

the stake back and i will go and i will complain about you on the internet moderators please

باید سهام را پس بدهم و می روم و از شما در اینترنت شکایت خواهم کرد، لطفاً

will you do your duty

آیا وظیفه خود را انجام می دهید

i think you know what we mean i don't know what you mean yes palmyra i'm still dreaming

، فکر می کنم می دانید منظور ما چیست. می دانم منظورت چیست بله پالمیرا من هنوز هم

of a mustang so that that's my only that's my one nod to consumerism is that that i want

رویای یک موستانگ را می بینم، بنابراین این تنها چیزی است که من به مصرف گرایی اشاره می کنم این است که من می خواهم

a gas guzzling you know you do

یک گاز گاز بدهم که می

a few moments ago is now rendered null oh yeah but if i just have that car and keep

دانید چند لحظه پیش انجام دادید اکنون باطل می شود اوه بله، اما اگر من فقط آن ماشین را داشته باشید و

it for 20 years then i'm not having an impact on the environment uh is if we really want

آن را به مدت 20 سال نگه دارید، پس من تأثیری بر محیط زیست نمی گذارم، اگر واقعاً

to we are help the environment we've all got to cut back on the on the things we buy and

بخواهیم به محیط زیست کمک کنیم، همه باید از چیزهایی که می خریم و

keep them for longer yes that's my point i'm making stop buying ford mustangs yeah but

نگه می داریم کم کنیم. آنها برای مدت طولانی تری بله، هدف من این است که من از خرید موستانگ های فورد

if i keep it for 20 years what that's all right but doesn't it run on petrol yeah but

خودداری می کنم بله، اما اگر آن را به مدت 20 سال نگه دارم ، مشکلی نیست، اما با بنزین کار نمی کند بله،

it does well that might be the problem you see well they run on something but i mean

اما خوب است، ممکن است مشکلی باشد که شما به خوبی می بینید. روی چیزی اجرا کنید، اما منظورم این است که

i haven't had children so i'm not responsible for doubling the amount of of of of co2 i'm

من بچه دار نشده ام، بنابراین من مسئول دو برابر کردن مقدار co2 نیستم من

producing and pollution by producing another human being that's going to you know am i

با تولید انسان دیگری که

no it's just me no you're just going to drive around in your forward mustang revving up

به سمتش می رود

your engine and polluting the planet with petrol fumes well i know but you've got it

تولید می کنم و آلودگی ایجاد می کنم. شما آن را فهمیده

you've got to assume that you need transport anyway as you say we're straying off the subject

اید، باید فرض کنید که به هر حال به حمل و نقل نیاز دارید، همانطور که می گویید ما در حال دور شدن از

well you are so you might insist on your food being organic or can i have a terrible valentine

موضوع هستیم، بنابراین ممکن است اصرار داشته باشید که غذایتان ارگانیک باشد یا می توانم یک ولنتاین وحشتناک داشته باشم،

can i have an egg can i have an egg a boiled egg now can i first ask where was the egg

آیا می توانم یک تخم مرغ داشته باشم آیا می توانم یک تخم مرغ آب پز داشته باشم حالا می توانم ابتدا بپرسم که تخم

laid were the chickens indoors or outdoors which way was the wind blowing on that particular

مرغ ها در داخل خانه یا خارج از خانه کجا گذاشته شده است یا در خارج از خانه ، باد در آن

day when this egg was laid can you tell me the name of the chicken and can i have a photograph

روز خاص که این تخم گذاشته شده است، می توانید نام مرغ را به من بگویید. من یک عکس

of that chicken to make sure that it was well kept and looked after and then and only then

از آن مرغ دارم تا مطمئن شوم که خوب نگهداری شده و از آن مراقبت می شود و سپس و تنها پس از آن

will i eat that egg

آن تخم مرغ را می خورم،

so that's how fussy people can be sometimes that people worrying about uh dogs and cats

بنابراین اینطور است که مردم گاهی اوقات می توانند در مورد سگ ها و گربه ها نگران باشند

okay is this a i think there's a there's a first world problem well that do you know

. یک مشکل جهان اول وجود دارد که خوب است آیا می دانید به

what i'm referring to well i'm not sure if it is a first we'll you are on thin ice there

چه چیزی اشاره می کنم، مطمئن نیستم برای اولین بار است که ما روی یخ نازک آنجا هستید

i know do not let's not go down that road do not talk about people trying to rescue

، می دانم که اجازه ندهید آن جاده را طی نکنیم، در مورد افرادی که تلاش می کنند

dogs and cats from war-torn areas because you will you are going to have a a hell of

سگ ها و گربه ها را نجات دهند صحبت نکنید. از مناطق جنگ زده چون می خواهید صدمه ای جهنمی

hurt from the world all i would say is surely no no probably probably best priority would

از دنیا خواهید داشت، تنها چیزی که می توانم بگویم این است که نه، احتمالاً بهترین اولویت این

be to save the humans first yes if you're going to try and fund an aeroplane to rescue

است که ابتدا انسان ها را نجات دهید، بله، اگر می خواهید تلاش کنید و بودجه ای را تامین کنید. هواپیما برای نجات

dogs and cats from a war-torn country you need to seriously think about your priorities

سگ ها و گربه ها از یک کشور جنگ زده باید به طور جدی در مورد اولویت های خود فکر کنید

because surely you could hire a plane and save some humans but anyway yeah well i think

زیرا مطمئناً می توانید یک هواپیما اجاره کنید و چند انسان را نجات دهید اما به هر حال بله خوب من فکر می کنم

one of the problems nowadays there are people who live their daily lives and they see animals

یکی از مشکلات این روزها افرادی هستند که زندگی روزمره خود را انجام می دهند. و آنها حیواناتی

such as cats and dogs as being more important and valuable than other human beings giovanni

مانند گربه ها و سگ ها را مهم تر و با ارزش تر از انسان های دیگر می دانند.

says close that door mr steve right let's close it yes move on the problem with mr steve

is i can't resist the problem with this this live chat steve is the youtube channel does

چت استیو کانال یوتیوب است که به

not belong to you it belongs to me so if you say something that causes a problem i will

آن تعلق ندارد شما متعلق به من هستید، بنابراین اگر چیزی بگویید که مشکل ایجاد کند، من

receive the punishment from youtube you've already been punished you've been punished

مجازات را از یوتیوب دریافت می کنم، شما قبلاً مجازات شده اید، شما

for years by youtube mr duncan i don't think there's anything really more they could do

سال ها توسط یوتیوب مجازات شده اید آقای دانکن، من فکر نمی کنم واقعاً کاری بیشتر از این بتواند انجام دهد.

to you no well well maybe you saying the wrong thing might be the best but i'm not going

به شما خوب نیست شاید شما اشتباه می گویید ممکن است بهترین باشد، اما من

to say anything you know it's just a controversial subject yes well that's the problem humans

چیزی نمی گویم شما می دانید این فقط یک موضوع بحث برانگیز است بله خوب این مشکلی است که انسان ها

first dogs and cats seconds see the problem is controversial you see controversial doesn't

ابتدا سگ ها و گربه ها در ثانیه می بینند مشکل بحث برانگیز است شما می بینید بحث برانگیز است

happen anymore on youtube you can't do controversial anymore you have to be boring and lame sergio

دیگر در یوتیوب اتفاق نمی‌افتد، دیگر نمی‌توانید بحث‌برانگیز انجام دهید.

makes a good point there i mean you know maybe these war-torn countries need to keep these

cats and dogs because they might need food okay steve that's good i'm with you there

استیو خوب است که من آنجا با شما هستم،

so now i've got you there and now i've got two people trying to get my youtube channel

بنابراین اکنون شما را به آنجا رساندم و اکنون دو نفر دارم که سعی می کنند کانال یوتیوب من

taken off me but if anybody doesn't know about that story look it up yes don't open that

را از من جدا کنند، اما اگر کسی در مورد آن داستان نمی داند، آن را جستجو کنید بله. آن

door keep that door closed a first world problem is trivial or petty yes so a thing that you

در را باز نکن آن در را بسته نگه دار یک مشکل جهان اول پیش پا افتاده یا کوچک است بله، بنابراین چیزی است که شما

complain about but really you should not be complaining about it at all because it's a

از آن شکایت می کنید، اما واقعاً نباید از آن شکایت کنید، زیرا این یک

very small thing a trivial thing something that is not really important and i think that's

چیز بسیار کوچک است، یک چیز پیش پا افتاده است که واقعاً مهم نیست و من فکر می کنم

that's something that often happens nowadays can you give any other examples of a first

این چیزی است که اغلب اوقات آیا می‌توانید نمونه‌های دیگری از یک

world problem uh not off the top of my head okay either um but yes it's things which people

مشکل جهان اول را بیاورید، خب، بله، اما بله، این

in other countries that don't have the benefits of the wealth that we have in the uk europe

چیزهایی است که مردم کشورهای دیگر از مزایای ثروت ما در اروپای بریتانیا برخوردار نیستند.

america

آمریکا

uh would think that we were behaving in a very selfish way yes but i think it's just

فکر می کند که ما خیلی خودخواهانه رفتار می کنیم بله، اما من فکر می کنم این فقط

that thing that you get used to something you get used to a certain way of life and

چیزی است که شما به چیزی عادت می کنید که به یک روش زندگی خاص عادت می کنید و

normally normally as you get older normally not always you probably get better jobs and

معمولاً با افزایش سن معمولاً همیشه بهتر نمی شوید شغل ها

you probably earn more money and then you reach a stage in your life where you've got

و احتمالاً پول بیشتری به دست می آورید و سپس به مرحله ای از زندگی خود می رسید که

everything you need but then you know you always want something more and so you start

همه چیزهایی که نیاز دارید را دارید، اما می دانید که همیشه چیزی بیشتر می خواهید و بنابراین شروع

getting upset about all the trivial things yes and uh so that's what i mean when a person

به ناراحتی از همه چیزهای بی اهمیت می کنید. و اوه پس منظور من این است که وقتی شخصی

behaves like a spoiled child yes it's like worrying about your neighbour whose dog barks

مانند یک کودک لوس رفتار می کند بله، مثل این است که نگران همسایه خود باشید که

for five minutes a day i know i think that's that's a that's a good one to get annoyed

سگش پنج دقیقه در روز پارس می کند، می دانم، فکر می کنم این موضوع خوبی است که می توانید از آن عصبانی شوید،

about especially when it happens five or six times a day maybe we could send that one on

به خصوص زمانی که این اتفاق پنج دقیقه می افتد. یا شش بار در روز، شاید بتوانیم آن یکی را

the plane that's going out are there any planes going out with that will take cats and dogs

به هواپیمای که در حال بیرون رفتن است بفرستیم، آیا هواپیماهایی وجود دارند که با آن‌ها بیرون می‌روند و به جای برگشتن، گربه‌ها و سگ‌ها را

instead of coming coming back i'm gonna get into trouble for that now i've had it that's

می‌برند، من به خاطر همین حالا دچار مشکل خواهم شد.

it i'm not sure if if our viewers know exactly what uh story we're talking about are you

من مطمئن نیستم که آیا بینندگان ما دقیقاً می دانند که ما در مورد چه داستانی صحبت می کنیم، آیا

joking are you kidding me do you realize that every person on the planet knows that story

شما شوخی می کنید آیا با من شوخی می کنید آیا متوجه می شوید که همه افراد روی کره زمین آن داستان را به خوبی می دانند

well i didn't know about that story until you mentioned it to me this morning and i

من در مورد آن داستان نمی دانستم تا اینکه امروز صبح به من اشاره کردی و

was boiling inside with rage at the lunacy of what they were proposing to do we are talking

من از دیوانگی که می خواستند انجام بدهند با عصبانیت می جوشیدم ما در

about abbreviations in a moment abbreviations a very interesting subject because we often

مورد اختصارات در یک لحظه صحبت می کنیم اختصارات یک موضوع بسیار جالب است زیرا ما اغلب

use abbreviations in everyday language we will say

از اختصارات در زبان روزمره استفاده می کنیم و می گوییم

i don't know lol lol where we are typing something maybe something we find amusing lol laugh

i don نمی دانم اوه، جایی که ما داریم چیزی را تایپ می کنیم، شاید چیزی برایمان سرگرم کننده باشد

out loud so there is a good example of that we will be looking at that in a moment so

، با صدای بلند می خندیم، بنابراین مثال خوبی وجود دارد که در یک لحظه به

i think it would be fair to say that first world problems are things that are trivial

آن نگاه خواهیم کرد، بنابراین فکر می کنم منصفانه است که بگوییم مشکلات جهان اول چیزهایی هستند که پیش پا افتاده

and petty but we treat them as if it's the end of the i think just keep reminding yourself

و کوچک هستند، اما ما با آنها به گونه ای رفتار می کنیم که انگار این پایان کار است، فکر می کنم فقط به خودتان یادآوری کنید

of what you've got health if you've got your health that's number one isn't it that's always

که چه چیزی سلامتی دارید اگر سلامتی خود را داشته باشید که شماره یک است، آیا همیشه

number one if you've got that you've really got everything and then you you need shelter

شماره یک است اگر دارید اینکه شما واقعاً همه چیز دارید و سپس به سرپناه نیاز دارید

maslow's hierarchy of needs you need shelter food you want to feel safe anything beyond

سلسله مراتب نیازهای مازلو شما به غذای سرپناه نیاز دارید و می خواهید احساس امنیت کنید هر چیزی فراتر از

that is just

آن

unnecessary yes trivial but of course we want to live you know we want to live comfortably

غیر ضروری است بله بی اهمیت است، اما البته ما می خواهیم زندگی کنیم شما می دانید که ما می خواهیم راحت زندگی کنیم

so i think i think i'm going to make that my motto for now and just remember what i've

. فکر می کنم فعلاً آن را شعار خود خواهم کرد و فقط به یاد داشته باشید که چه

got if i've got a problem think is this a real problem look what i've got stop moaning

چیزی دارم اگر مشکلی داشتم فکر کنید این یک مشکل واقعی است نگاه کنید به چه چیزی رسیده ام استفان ناله را متوقف کنید

stephen and just get on with your life here's a good one i've got a first world problem

و فقط به کار خود ادامه دهید زندگی اینجا خوب است من یک مشکل جهانی اول دارم که

mr steve last week got very angry when the supermarket did not deliver a pizza oh yes

آقای استیو هفته گذشته داشت خیلی عصبانی هستم وقتی سوپرمارکت پیتزا تحویل نداد اوه

i mean it was disgraceful i mean oh i think that's a first world problem you've got one

بله منظورم این است که شرم آور بود.یعنی اوه فکر می کنم این یک مشکل جهانی اول است که شما یکی از

there mr duncan oh the supermarket we ordered a pizza and they forgot to deliver it disgraceful

آنها را دارید آقای دانکن اوه سوپرمارکت ما یک پیتزا سفارش دادیم و آنها فراموش کردند آن را تحویل دهند شرم آور است

i'm going to complain and he did well i didn't complain you did you wrote to them and said

. می خواهم شکایت کنم و او خوب کار کرد من شکایت نکردم شما به آنها نامه نوشتید و گفتید

hello you phoned them i didn't complain hello is that waitrose they charged me for it that's

سلام به آنها تلفن زدید من شکایت نکردم سلام این است که پیشخدمت برای آن از من پول گرفتند که

different they charged me for the pizza but hadn't delivered it so i didn't complain i

متفاوت است آنها برای پیتزا از من پول گرفتند اما تا به حال من آن را تحویل ندادم بنابراین شکایت نکردم،

just pointed it out to them and they said oh thank you for letting us know mr harper

فقط به آنها اشاره کردم و آنها گفتند اوه ممنون که به ما اطلاع دادید آقای

we will refund you the three pounds 50 for that pizza i mean you know that's it's a sort

هارپر ما 50 پوند آن پیتزا را به شما پس می دهیم، یعنی می دانید که این یک نوع پیتزا است

of a but you know you you don't want to be ripped off well i don't think they're ripping

اما میدونی که نمیخوای ازت جدا بشی، من فکر نمیکنم که تو رو از بین ببرن

you off it's just a it's just an error an error that's all it was but you you you were

، این فقط یک اشتباهه، یک خطا فقط همین بود، اما

angry at the time when i said there wasn't a pizza yes you seen my reaction well i said

تو وقتی که گفتم عصبانی بودی پیتزا نبود بله واکنش من را خوب دیدید گفتم

well we haven't got a pizza we have a pizza on wednesday we haven't got a pizza how dare

خب ما پیتزا نداریم پیتزا داریم در چهارشنبه ما پیتزا نگرفتیم چطور جرأت می

that yes that's it that's stupid because yes i mean you know it's not like we haven't got

کنیم که بله این احمقانه است زیرا بله منظورم این است که شما می دانید که اینطور نیست که ما

anything to else to eat yes because you're behaving like a spoiled child when you do

چیزی برای خوردن نداریم بله زیرا وقتی این کار را انجام می دهید مانند یک کودک لوس رفتار می

that exactly so i thought no stephen be adult about it just tell them we can always get

کنید دقیقاً بنابراین من فکر کردم که هیچ استیونی در این مورد بزرگسال نیست، فقط به آنها بگویید که ما همیشه می توانیم

a pizza from another shop or we can eat something else steve stevens you must know when to stop

یک پیتزا از مغازه دیگری بگیریم یا می توانیم چیز دیگری بخوریم استیو استیونز، شما باید بدانید که چه زمانی باید

and end the subject get that full stop get that little full stop and put it at the end

توقف کنید و موضوع را تمام کنید. آن را در انتها قرار دهید

and then we can move on oh hello to oim oim hello mr duncan this is my first live stream

و سپس می‌توانیم به Oim Hello برویم و Oim Hello آقای دانکن این اولین استریم زنده

but i have been following you since your beginning thank you very much welcome nice to see you

من است، اما از همان ابتدا شما را دنبال می‌کنم، بسیار متشکرم از دیدن شما

here and how many years is that mr duncan remind us it's too long 14 years 15 15. in

در اینجا خوش آمدید و چند سال است که شما را می‌بینم آقای دانکن به ما یادآوری کند که خیلی طولانی است 14 سال 15 15. در

october the end of october it will be 15 years since i started doing this on youtube and

اکتبر پایان اکتبر 15 سال از شروع این کار در یوتیوب می گذرد و

i think youtube has forgotten all about me i don't think they i don't think they even

فکر می کنم یوتیوب همه چیز را در مورد من فراموش کرده است، فکر نمی کنم آنها فکر نمی کنند. آنها حتی

know i exist anymore welcome how lovely to have you on for the live stream sergio says

می دانند که من دیگر وجود دارم خوش آمدید چقدر دوست داشتنی بودن شما برای l ive stream سرجیو می گوید

i've heard that the so-called first world is falling into pieces right now well yes

من شنیده ام که به اصطلاح جهان اول در حال تکه تکه شدن است خوب بله

for various reasons various reasons yes uh right

به دلایل مختلف بله درست است

oh mr duncan anything else we're talking are we doing the uh the the usual no ah no sentence

اوه آقای دانکن هر چیز دیگری که داریم صحبت می کنیم آیا ما کارهای معمول را انجام می دهیم نه آه بدون جملات

game no sentence game not today that's why we're having our our abbreviations you see

بازی بدون جمله بازی امروز نه به همین دلیل است که ما اختصارات خود را داریم که می بینید،

so that's kind of the replacement for the sentence game but uh oh we had a little surprise

بنابراین این به نوعی جایگزینی برای بازی جمله است، اما اوه اوه ما کمی شگفت زده شدیم

the other morning i was lying in bed and i heard a very strange sound a very strange

صبح روز دیگر من در رختخواب دراز کشیده بودم و یک صدای بسیار شنیدم صدای عجیب صدای بسیار عجیبی

noise i heard it sounded like air escaping and i thought maybe it was mr steve breaking

شنیدم که صدایش مانند هوا در حال فرار است و فکر کردم شاید آقای استیو

wind as he often does quite often he will break wind so hard that the duvet the cover

باد را می شکند، همانطور که اغلب اوقات این کار را انجام می دهد، باد را چنان می شکند که لحاف

on the bed flies off it flies up it's gone it's gone completely we have to go and retrieve

روی تخت از روی آن می پرد و از بین می رود. کاملاً از بین رفته است، ما باید برویم و

it from the front garden but it wasn't that it was something rather unusual something

آن را از باغ جلویی بیرون بیاوریم، اما این طور نبود که چیزی غیرعادی باشد، چیزی

outside the house something flying over the house and there it is from from the bedroom

بیرون از خانه، چیزی که بر فراز خانه پرواز می کند و از پنجره اتاق خواب

window there was a hot air balloon going over the house right over the house very low and

یک بالون هوای گرم در حال حرکت است. بالای خانه درست بالای خانه خیلی کم بود

you could hear the sound of the the flame that is used to to introduce the hot air into

و صدای شعله ای که برای وارد کردن هوای گرم

the balloon we were fast asleep yes woken up by the sound of

به بادکنک استفاده می شود را می شنوید ما عمیقا خواب بودیم بله با صدای

flames going into a balloon wow

شعله هایی که به داخل بالن می رفت بیدار

that's that's the sound i woke up to there it is again at the back of the house yes this

شدیم وای این صدا همین است من از خواب بیدار شدم که دوباره در پشت خانه است بله این

balloon was hovering around or should i say floating it was floating it wasn't hovering

بالون در اطراف معلق بود یا باید بگویم شناور بود شناور بود وقتی چیزی معلق بود معلق

when something hovers it normally stays in one place but when something floats it means

نبود معمولاً در یک مکان می ماند اما وقتی چیزی شناور است به این معنی

it is moving through the sky with no visible means of support so there is a difference

است که شناور است حرکت در آسمان بدون هیچ وسیله حمایتی قابل مشاهده، بنابراین

between those two things but there it is a balloon floating by i know there must have

بین این دو چیز تفاوت وجود دارد، اما در آنجا بالونی شناور است، می دانم که

been six of them passed right over the top of the house yes there were lots of them lots

باید شش نفر از آنها درست بالای خانه رد شده باشند، بله تعداد زیادی از آنها وجود داشته است. بسیاری

of them apparently this weekend there is a big balloon festival very close to where we

از آنها ظاهراً این آخر هفته یک جشنواره بزرگ بادکنک در نزدیکی محل زندگی ما برگزار

live so all of these balloons were coming over but this one came over the house at about

می شود، بنابراین همه این بادکنک ها در حال آمدن بودند، اما این بادکنک حدودا

seven o'clock in the morning it was very early and it woke me up i wanted to complain to

ساعت هفت صبح به خانه آمد، خیلی زود بود و من را از خواب بیدار کرد. بالا من می خواستم شکایت کن

be honest what about you steve would you ever would you ever go would you ever go up in

صادقانه بگویم، استیو آیا هرگز می‌خواهی بروی آیا با

a hot air balloon i've been in a tethered hot air balloon that's not the same i know

یک بالون هوای گرم بالا می‌روی من در یک بالون هوای گرم متصل بوده‌ام که اینطور نیست، می‌دانم بسته شده

tethered that means it was tied it had a bit of rope that only allowed it to go so far

است، یعنی بسته شده بود کمی طناب که فقط به آن اجازه می‌داد تا آنقدر

into the sky would i get well i don't know only probably if i was peer pressured into

به آسمان برود خوب می‌شوم، نمی‌دانم فقط احتمالاً برای انجام این کار از طرف همتایانم تحت فشار بوده‌ام،

doing it for example if i was on a work trip and they might say we're going up in a hot

مثلاً اگر در یک سفر کاری بودم و ممکن است بگویند ما می‌رویم در هوای گرم

air let's all go up in a hot air balloon and i you know i would probably feel the need

بیایید همه با یک بالون هوای گرم بالا برویم و من می‌دانی که احتمالاً احساس

to do it so that people didn't think i was scared i mean we had something at work a team

می‌کنم باید این کار را انجام دهم تا مردم فکر نکنند من ترسیده‌ام، یعنی چیزی در محل کار داشتیم،

building exercise can you believe this are you are you now getting it yes we won't go

تمرین تیم‌سازی باور کن این هستی که الان دریافتش می کنی بله وارد نمی

into that are you going to talk about something that's nothing to do with the subject yes

شویم که آیا قرار است در مورد چیزی صحبت کنید که ربطی به موضوع ندارد

was it walking on hot cold yes okay that's it that's the story by the way that's it that's

بله راه رفتن روی سرمای گرم بود بله خوب همین است داستان همین طور است

the story i've just saved i've just saved you five minutes of mr steve telling a story

این داستانی است که من به تازگی ذخیره کرده ام من فقط شما را ذخیره کردم پنج دقیقه از زمانی که آقای استیو داستانی را تعریف می کند

the company made them walk on hot coal well they decided it would be a good idea yeah

که شرکت برای آنها ساخته است آنها به این نتیجه رسیدند که ایده خوبی است، بله،

again to help us you know that was the short version of it because it's sales they're always

دوباره به ما کمک کنید، می دانید که نسخه کوتاه آن بود، زیرا فروش آن است، آنها همیشه از

wanting you to push the barriers and and try different things so they think oh if we make

شما می خواهند که موانع را کنار بزنید و چیزهای مختلف را امتحان کنید، بنابراین آنها فکر می کنند آه اگر ما باعث می‌شویم

these sales people walk over hot coals their sales will go up all that actually happened

این افراد فروشنده روی ذغال‌های داغ راه بروند، فروش آنها افزایش می‌یابد، اتفاقی که در واقع

was that several people got very burnt feet yeah it all went horribly wrong and some people

این بود این بود که چند نفر پاهایشان سوختند، بله، همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباه شد و برخی از افراد

ended up in hospital i didn't do it no no this is very interesting very interesting

در بیمارستان بستری شدند، من این کار را نکردم، نه، این خیلی خوب است. جالب بسیار جالب

steve uh giovanni says by the way i would not thanks for asking by the way i would not

استیو او جووانی می گوید اتفاقاً من از پرسیدن متشکرم به هر حال من اصلاً

go up in a hot air balloon at all oh it's always all about you mr duncan because i i've

با بالون هوای گرم بالا نمی روم، اوه همیشه همه چیز در مورد شماست آقای دانکن چون

i've seen i've seen so many of these disasters recently there was one i think it was in the

من دیده ام. اخیراً بسیاری از این بلایا را دیده‌ام ، فکر می‌کنم یکی از آنها در

united states where a hot air balloon struck a power cable and the basket caught fire with

ایالات متحده بود که در آن بالون هوای گرم به کابل برق برخورد کرد و سبد

the people inside it and then the balloon detached from the basket and the basket fell

با افراد داخل آن آتش گرفت و سپس بالون از سبد جدا شد و سبد سقوط کرد.

to the ground and everyone killed so no and some people say i would go up in a hot air

به زمین و همه کشتند پس نه و بعضی از مردم می گویند اگر چتر داشته باشند با یک بالون هوای گرم بالا می روم

balloon if they had a parachute but it wouldn't work because you're too low and you have to

اما کار نمی کند زیرا شما خیلی پایین هستید و باید

be trained in using a parachute well yes but what i'm saying is you're too low anyway the

در استفاده از چتر به خوبی آموزش ببینید بله، اما چیزی که من می گویم این است که شما. به هر حال چتر نجات خیلی پایین نیست،

parachute would be no good because you have to be quite high up for the parachute to work

زیرا برای اینکه چتر به درستی کار کند باید کاملاً بلند باشید،

properly so even if you had a parachute by the time you jumped out you would be so close

بنابراین حتی اگر در زمان پریدن چتر نجات داشته باشید، به اندازه

to the ground the force of your body would still be very great giovanni says that those

نیروی بدنتان به زمین نزدیک می شوید. جووانی می‌گوید

those balloons that came over our house were spies wanting to know about your channel trust

آن بادکنک‌هایی که روی خانه ما آمدند جاسوس‌هایی بودند که می‌خواستند در مورد کانال شما بدانند به

me trust me there is no one there is no external force out there interested in my youtube channel

من اعتماد کنید هیچ‌کس وجود ندارد هیچ نیروی خارجی وجود ندارد علاقه‌مند به کانال یوتیوب من باشد، به من

trust me i'm trying to make's upset we're not doing the sentence game well sometimes

اعتماد کنید من تلاش می‌کنم برای اینکه ناراحت شویم بازی جمله را خوب انجام نمی دهیم گاهی اوقات

in life see that that's a first world problem oh i want the sentence game it's not fair

در زندگی ببینید که این یک مشکل جهان اول است اوه من بازی جمله را

it's not fair i want the sentence game mr duncan but there's a lot of happy people good

می خواهم منصفانه نیست منصفانه نیست من بازی جمله را می خواهم آقای دانکن اما افراد خوشحال زیادی وجود دارند که خوب هستند.

but we're not doing it not happy but you know a lot of people you can't see the but the

ما این کار را انجام نمی دهیم خوشحال نیستیم، اما شما خیلی چیزها را می شناسید شما نمی توانید آن را ببینید اما

problem is steve you can't you can't please everyone knows if you please everyone you

مشکل این است که استیو شما نمی توانید نمی توانید راضی نگه دارید همه می دانند اگر همه

please no one that's what i try to do i've always tried to do that in life please everyone

را راضی می کنید شما هیچ کس را راضی نمی کنید این کاری است که من سعی می کنم انجام دهم همیشه سعی کرده ام در زندگی این کار را انجام دهم.

and the only person that gets upset is me that's it trying to please everyone oh the

تنها کسی که ناراحت می شود من هستم، این تلاش برای راضی نگه داشتن همه است آه

burdens the burdens mr duncan french invention what's that hot air balloon true yes a lot

بارها بارها آقای دانکن اختراع فرانسوی آن بالون هوای گرم چیست درست است بله بسیاری

of people say the french are full of hot air so it's a good place to put it

از مردم می گویند فرانسوی ها پر از هوای گرم هستند بنابراین مکان خوبی برای قرار دادن آن است

see i can say that because i'm part french it's true it's like the n word see i can say

ببینید من می توانم بگویم چون من بخشی فرانسوی هستم درست است مانند کلمه n see من می توانم بگویم

i can i can criticize french people because i'm part french about 100th of you as friends

می توانم می توانم از فرانسوی ها انتقاد کنم زیرا من بخشی فرانسوی هستم در مورد صدمین شما به عنوان دوستان

no it's a big chunk of me a big part of me is just she it is french so i'm allowed to

نه این یک بخش بزرگ از من است. بخشی از من فقط او فرانسوی است، بنابراین من

i can say that you see french people full of hot hot air i can say that because i'm

می توانم بگویم که شما فرانسوی ها را پر از هوای گرم می بینید، می توانم بگویم که چون من

part french that's what you do you see gold for your brothers that's the rules around

بخشی فرانسوی هستم این کاری است که شما انجام می دهید، طلا را برای برادران خود می بینید. حکمرانی در

the world in 80 days a film of some people going in a balloon supposedly going around

سراسر جهان در 80 روز فیلمی از برخی افراد که با بالون می روند که ظاهراً

the world in 80 days it's actually a book yes it's not a film i know but people will

در 80 روز دور جهان را می چرخانند. این در واقع یک کتاب است، بله، فیلمی نیست که من می شناسم، اما مردم

have seen the film the film was made much later who who wrote that

فیلمی را دیده اند که این فیلم خیلی دیرتر ساخته شده است.

i'm not good on books and literature clearly do you know well most well i i'm wondering

if somebody out there ah do you know mr d i do know well i actually do know well write

کسی آنجا آه آیا می‌دانی آقای من خوب می‌دانم، در واقع خوب می‌دانم

it down so that we've got it right there have been several versions of around the world

آن را بنویسید تا به درستی متوجه شویم ، چندین نسخه در سراسر جهان

in 80 days i should know i do know i do know it's right on the tip from the pip the tip

در 80 روز وجود داشته است، باید بدانم که می‌دانم می‌دانم که اینطور است درست روی نوک پیپ

of my tongue yes good something's on the tip of your tongue you've nearly it's nearly there

نوک زبان من بله خوب چیزی در نوک زبان شماست شما تقریباً نزدیک است

you can't haven't quite got it yet tomic's got it right i see oh i'm going to try and

شما نمی توانید آن را کاملاً متوجه نشده اید هنوز تومیک درست فهمیده است می بینم اوه دارم می روم سعی کنم و

remember it's like a long name he also wrote 20 000 leagues under the sea jules verne there

به یاد بیاورم مثل یک نام طولانی است که او همچنین 20000 لیگ زیر دریای ژول ورن نوشته است

you go got it you got it i didn't have to look at the live stream jules verne jules

.

verne hmm

oh my goodness silence on the live stream you see that mr steve for a moment there mr

پخش زنده می بینید که آقای استیو برای یک لحظه آنجا آقای

steve was not saying things that could you get a screenshot of that could somebody please

استیو چیزهایی نمی گفت که بتوانید از آن اسکرین شات بگیرید آیا کسی می

save that that moment take a screenshot of of mr steve not saying anything florence went

تواند آن لحظه را نجات دهد از آقای استیو که چیزی نمی گوید فلورانس با

in a hot air balloon and was very scared i think i would be yeah and they don't they

بالون هوای گرم رفت و خیلی ترسیده بود، اسکرین شات بگیرد.

don't have toilets on hot air balloons you know so so what happens if you want a wee

پس بدونید، پس چه اتفاقی می‌افتد، اگر

you just go over the side what about what down it goes through the basket what about

می‌خواهید کمی به آن بروید، چه اتفاقی

a poop is there a little flap under the basket and where does the poop go well you wait till

you're over a house or someone you don't like or someone you don't like um i i would like

می‌افتد. روی خانه یا کسی که دوستش ندارید یا کسی که دوستش ندارید دوست دارم

to know how they manoeuvre them what sort of degree of control do they have over where

بدانم چگونه آنها را کنترل می کنند

the balloon goes well i had to imagine they do have control some i mean i mean they can't

که چگونه بادکنک به خوبی می رود. باید تصور کنم که آنها کنترل دارند. برخی منظورم این است که آنها نمی

go against the wind it's got to be basically going in the same direction as the wind but

توانند برخلاف باد بروند، باید اساساً در همان جهت باد حرکت کنند، اما

uh you know do they can they sort of i mean you thought they got flaps or something in

اوه شما می دانید که آیا آنها می توانند آنها را به نوعی انجام دهند، یعنی شما فکر می کنید که آنها فلپ یا چیزی

the balloon yes i think there is a steering mechanism there is something that they can

در بالون دارند بله من فکر می کنم یک مکانیزم فرمان وجود دارد چیزی که آنها می توانند

use it's a thing they they put up and pull down that allows the balloon to catch the

از آن استفاده کنند وجود دارد چیزی را که قرار می‌دهند و پایین می‌کشند که به بالون اجازه می‌دهد باد را بگیرد

wind and so they are able to control some kind of rudimentary control like a rudder

و بنابراین آنها می‌توانند نوعی کنترل ابتدایی مانند سکان را کنترل کنند،

if we said rudimentary it means very basic and probably not very good but at least they've

اگر بگوییم ابتدایی به معنای بسیار ابتدایی است و احتمالاً خیلی خوب نیست، اما حداقل آنها این کار را انجام داده‌اند.

got some control um yes do they eat and drink i think they do i think you can sort of if

کمی کنترل دارم، بله، می‌خورند و می‌نوشند ، فکر می‌کنم آن‌ها دارند، فکر می‌کنم

you go on an organized balloon trip yes i think they've got sort of hampers they've

اگر به یک سفر بالن سازمان‌یافته بروید، می‌توانید به نوعی

got a barbecue they're just yes they just cook the food on the flame yes just got a

فقط غذا را روی شعله بپزید بله فقط یک

fork and some burgers oh yeah that's

چنگال و مقداری همبرگر اوه بله این

sort of like like barbecue you can just you can just put your food up to the flame so

چیزی شبیه به

and then it it cooks the food yes that's very funny that is very well you you could i think

کباب است. خیلی خوب شما می توانید من فکر

you can some of them have got quite i wonder how many people can you get in the in a balloon

می کنم می توانید برخی از آنها را داشته باشند کاملاً من تعجب می کنم که چند نفر را می توانید در یک سبد بادکنکی قرار

basket well some of the baskets it varies because there are small baskets and there

دهید برخی از سبدها متفاوت است زیرا سبدهای کوچک و

are big baskets so it depends on the size of the balloon so the balloon is not always

سبدهای بزرگ وجود دارد بنابراین بستگی دارد اندازه بادکنک بنابراین بادکنک

the same size some of them are much larger so the larger the balloon the larger the basket

همیشه یک اندازه نیست بنابراین من از آنها بسیار بزرگتر هستند، بنابراین هر چه بادکنک بزرگتر باشد، سبد بزرگتر است،

so by just by simple physics really that's how it works but toilets what what happens

بنابراین با توجه به فیزیک ساده واقعاً این روش کار می کند، اما توالت ها چه اتفاقی می افتد

if you need a wee maybe they give you a bottle maybe there's a big bottle that you can you

اگر شما نیاز به یک بطری داشته باشید، شاید آنها یک بطری به شما بدهند، شاید یک بطری بزرگ وجود دارد که می توانید

can have a wee into yes they change the height of the balloon by uh by putting more hot air

اگر هوای گرم بیشتری به بالون وارد کنید، ارتفاع بادکنک را با قرار دادن هوای گرم بیشتر تغییر می دهند،

in if you put more hot air into the balloon obviously it will go higher that's altitude

بدیهی است که ارتفاع بالون بالاتر خواهد رفت

that's altitude and if they stop putting the hot air in it'll cool and gradually sink but

و اگر هوای گرم را در آن قرار ندهند. سرد می‌شوند و به تدریج فرو می‌روند، اما

can they sort of you know sort of get things to manoeuvre i mean they've got to go with

آیا آنها می‌توانند به نوعی بدانند که چیزها را وادار به مانور می‌کنند، منظورم این است که آنها باید

the direction of the wind but can they sort of sort of move a bit within that they must

با جهت باد حرکت کنند، اما آیا می‌توانند به نوعی حرکت کنند که

have some control because or else there would just be lots and lots of hot air balloons

باید کنترل داشته باشند. زیرا در غیر این صورت، تعداد زیادی بالن هوای گرم

everywhere and just all going in the wrong direction avitas says you're not allowed to

در همه جا وجود خواهد داشت و همه آنها در جهت اشتباه می روند. آویتاس می گوید شما

take anything with you in the balloon can't i take my big lung sharp needle probably it's

مجاز نیستید چیزی با خود در بالون ببرید.

all to do with weight can you play darts on a hot air balloon they don't want you taking

همه چیز با وزن انجام می شود می توانید دا بازی کنید روی یک بالون هوای داغ می‌روند، آنها نمی‌خواهند شما

things and then sort of deliberately throwing them out to try and hit people what about

چیزهایی بردارید و بعد به نوعی عمدا آنها را بیرون پرتاب کنید تا سعی کنید به مردم ضربه بزنید، تیراندازی با کمان چیست،

archery

but you know i mean it's like it's like anything in life everything's risky isn't it uh it's

اما می‌دانید که منظورم این است که مثل هر چیزی در زندگی است، همه چیز خطرناک است، نه این

you just got to weigh up the risks there are balloon tragedies that's one way of putting

شما فقط باید خطرات را بسنجید که تراژدی های بالونی وجود دارد که یکی از راه های بیان

it i suppose uh just like there are helicopter

آن است، من فکر می کنم درست مانند

are you going to crashes all the crashes that exist but it's just you know weighing up the

هلیکوپترهایی که وجود دارند، همه سقوط هایی را که وجود دارد سقوط می کنید، اما فقط می دانید که

risk what about dropping a chance is probably very slim about slipping over on some dog

خطر را اندازه گیری کنید چه در مورد رها کردن یک شانس احتمالاً در مورد لیز خوردن روی مدفوع سگ بسیار باریک است

poop uh that's that's that's a crash you're falling over because someone carelessly let

اوه این یک تصادف است که شما روی آن سقوط می کنید زیرا شخصی بی احتیاطی به

their dog poo poo on the pavement

سگش اجازه داد روی پیاده رو

yes so uh no i ha i have been in a balloon but it was tethered yes it was tied to the

بپرد . به

ground tied to the ground so um and it didn't i probably only went up 100 feet or something

زمین بسته شده بود و به زمین گره خورده بود پس امم و نه من احتمالا فقط 100 فوت بالا رفتم یا چیزی

that's nothing 100 feet what's that 30 meters something like that is it uh

که چیزی نیست 100 فوت آن 30 متر چیست چیزی شبیه به این است اوه، اتفاقاً

no one cares by the way about that not many people have said that i has anybody actually

هیچ کس به آن اهمیت نمی دهد. مردم گفته اند که من h همانطور که هر کسی

been in a hot air balloon yes i don't think it's a thing that i don't think it's a common

واقعاً در بالون هوای گرم بوده است، بله، فکر نمی‌کنم این یک چیز عادی

thing i i've never met anyone who has been in a hot air balloon i will be honest with

باشد، من هرگز کسی را ندیده‌ام که در بالون هوای گرم بوده باشد، با

you it's very rare i don't think it's something that people do often what are you doing today

شما صادق خواهم بود. خیلی نادر است، فکر نمی‌کنم این چیزی باشد که مردم اغلب انجام می‌دهند. شما امروز چه می‌کنید

well i am going up in a hot air balloon oh okay i wasn't expecting that are you oh uh

خوب من با یک بالون هوای گرم بالا می‌روم، اوه خوب، انتظار نداشتم که آیا شما اوه اوه

nobody's no flammable drinks on the balloon

هیچ‌کس نوشیدنی‌های قابل اشتعال روی بالون

with any alcohol do you mean alcohol then yeah it might set fire yeah well i think it

با الکل وجود ندارد منظورت الکل است پس آره ممکن است آتش بزند بله خوب فکر می کنم

might explode i mean you know sergio's sort of

ممکن است منفجر شود یعنی می دانید که نوع

vodka is probably 100 percent alcohol yes highly flammable probably maybe i'm joking

ودکای سرجیو احتمالاً 100 درصد الکل است بله بسیار قابل اشتعال است احتمالاً شاید شوخی می کنم

oh yeah so uh one little stray flame and that bottle of vodka will explode and cause a tragedy

اوه بله پس اوه یک شعله کوچک سرگردان و آن بطری ودکا منفجر می شود و باعث یک تراژدی می شود

that's good good good steve thanks for uh

که خوب است خوب خوب استیو متشکرم،

so if we're not doing the sentence get why aren't we doing the sentence game is it just

پس اگر این جمله را انجام نمی دهیم متوجه شوید که چرا بازی جملات را انجام نمی دهیم، فقط

because you didn't have time well i've had a busy day i had a busy day i couldn't find

به این دلیل است که شما زمان خوبی نداشتید من داشتم یک روز پرمشغله من یک روز شلوغ داشتم من نتوانستم

my reading glasses and that's terrible because without my reading glasses i won't be able

عینک مطالعه ام را پیدا کنم و این وحشتناک است زیرا شوخ طبعی اگر عینک مطالعه ام باشد، نمی توانم

to look at anything or see anything around me it would be well it might be more entertaining

به چیزی نگاه کنم یا چیزی در اطرافم ببینم، شاید سرگرم کننده تر باشد

watching me try to present without my reading glasses but i couldn't find them because i

تماشای من که سعی می کنم بدون عینک مطالعه ارائه کنم، اما نتوانستم آنها را پیدا کنم

put them somewhere and i couldn't remember where i put them so no sentence game because

زیرا آنها را در جایی گذاشتم و نمی‌توانستم به یاد بیاورم که آنها را کجا گذاشته‌ام، بنابراین هیچ بازی جمله‌ای وجود ندارد، زیرا

mr duncan didn't have time to put it all together because it takes you how long does it take

آقای دانکن وقت نداشت همه آن‌ها را کنار هم بگذارد زیرا چقدر طول می‌کشد،

you oh to prepare the centre it doesn't matter this is different you're boring me steve

آه، آماده کردن مرکز مهم نیست حوصله ام سر می بره استیو

huh it's very boring well i'll go then shall i mr duncan if you're going to offend me no

one cares about how long it takes me to prepare this no one cares not even me even i don't

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ حتي برای من مهم نيست

care

مراقب باشید

no one's been in a balloon nobody we have watching us has been on a balloon maybe maybe

هیچ‌کس در بالون نبوده است، هیچ‌کس ما را تماشا کرده است که در بالون بوده است، شاید

it's just something i've imagined maybe i've imagined the existence of hot air balloons

این چیزی است که من تصور می‌کردم، شاید تصور می‌کردم وجود بالون‌های هوای گرم

and they don't really exist no one's been in one that was strange though having hot

و آنها واقعا وجود ندارند، هیچ‌کس در آن نبوده است . عجیب بود اگرچه داشتن

air balloons going over the house it was strange they could have crashed into our chimney yes

بالون های هوای گرم بر روی خانه عجیب بود به دودکش ما برخورد کرد بله

well again i i don't think hot air balloons demolish houses they they move very slowly

دوباره خوب، فکر نمی کنم بالن ها خانه ها را خراب کنند، آنها خیلی آهسته حرکت می کنند،

so if if a hot air balloon was coming towards your house i think you'd have plenty of time

بنابراین اگر یک بالون هوای گرم به سمت خانه شما می آمد، فکر می کنم زمان زیادی دارید

to run downstairs and get out before it it bumped gently into your chimney belarussia

تا به طبقه پایین بدوید و قبل از آن بیرون بروید. به آرامی به دودکش

has been on a hot air balloon oh um tell me more because it was a present and it would

be a birthday present and it would be impolite to refuse to go yes that's um yes if somebody

buys you a present as a flight on a hot air balloon you would feel as though you would

برخورد کرد. به عنوان پرواز روی یک بالون هوای گرم ، احساس می کنید که

have to go even if you didn't want to i just exchange it for something else a pair of socks

باید بروید، حتی اگر نمی خواهید، من فقط آن را با یک جفت جوراب دیگر عوض می کنم که

no one has ever fallen out of a pair of socks valentina says i would have refused

هیچ کس تا به حال از یک جفت جوراب نیفتاده است. می‌گوید من قبول نمی‌کردم،

but never mind oh giovanni mentioned something and this reminds me of a very funny thing

اما مهم نیست، اوه جیوانی به چیزی اشاره کرد و این من را به یاد یک کار بسیار خنده‌دار می‌اندازد

that we did once have you ever been in a cable car i have and i hated it we went on a cable

که یک بار انجام دادیم، آیا تا به حال در تله‌کابین من بوده‌ای و من از آن متنفر بودم که

car many years ago in madeira and i actually filmed it which was a big mistake because

سال‌ها پیش در مادیرا سوار تله‌کابین شدیم. و من در واقع از آن فیلم گرفتم که اشتباه بزرگی بود

i was absolutely petrified i was so scared i was screaming like like a little [ __ ] girl

من کاملاً متحجر بودم خیلی ترسیده بودم مثل یک دختر کوچک [ __ ] فریاد می زدم

yes if you won't go in uh in a cable car there's no way you're gonna go in a balloon it was

بله، اگر با تله کابین وارد نشوید، هیچ راهی وجود ندارد که با بالون بروید، این وحشتناک بود

horrible because because you could you can feel you can feel the as as the cable car

زیرا شما آیا می توانید احساس کنید که می توانید احساس کنید همانطور که تله

goes along now and again it will go over something where where the the things are supporting

کابین در حال حرکت است و دوباره از جایی عبور می کند که در آن اشیاء

the cable so every time it went over those little sections the cable car would suddenly

کابل را پشتیبانی می کنند بنابراین هر بار که از آن بخش های کوچک عبور می کند تله کابین ناگهان

do that and i i hated that and when you looked out the window there was nothing underneath

این کار را انجام می دهد و من از آن متنفر بودم و وقتی از پنجره به بیرون نگاه می کردی چیزی زیر

you just just space for you to fall from and through so i did not like that i do not like

شما نبود فقط فضایی برای افتادن از داخل و خارج از آن وجود نداشت، بنابراین من دوست نداشتم که از تله کابین خوشم نمی آید

cable cars and to be honest i did scream like a little girl and it's on videotape somewhere

و صادقانه بگویم مانند یک دختر بچه جیغ می زدم و این کار ادامه دارد. نوار ویدیویی جایی

it's on video i'll have to show it one day i'll try to find it but it's very embarrassing

که روی ویدیو هست باید یه روز نشونش بدم سعی می کنم پیداش کنم اما خیلی خجالت آوره که

ten minutes left mr duncan what can we do this week we have 20 minutes left why because

ده دقیقه مونده آقای دانکن چیکار کنیم این هفته 20 دقیقه مونده چرا

i was 10 minutes late how on earth are we going to fit 20 minutes with interesting comment

چون 10 دقیقه دیر کردم چطور زمین ما قرار است 20 دقیقه با نظر جالب

for our viewers well the first hour and 40 minutes wasn't wasn't that good to be honest

برای ما مناسب باشد بینندگان خوب، ساعت و 40 دقیقه اول آنقدرها هم خوب نبود صادقانه بگویم

you can click away by the way if you want to click away and watch something else there's

، اگر می‌خواهید کلیک کنید و چیز دیگری را تماشا کنید، می‌توانید روی آن کلیک کنید،

some very interesting videos on youtube there's there's a little baby vomiting over its mother

ویدیوهای بسیار جالبی در یوتیوب وجود دارد.

that's very funny and there's there's a guy that's trying to climb up some crates and

مادرش خیلی بامزه است و پسری هست که سعی می کند از چند جعبه بالا برود و در

halfway up he falls and breaks his neck apparently that's the latest craze client literally breaks

نیمه راه می افتد و گردنش می شکند، ظاهراً این آخرین مشتری دیوانه است که به معنای واقعی کلمه

his neck what they do is you you put you stack milk crates i don't know where they're getting

گردنش را می شکند کاری که آنها انجام می دهند این است که شما جعبه های شیر را روی هم قرار می دهید . نمی دانم

milk crates from because i've never i can't remember the last time i saw a milk crate

جعبه های شیر را از کجا می آورند زیرا هرگز به یاد نمی آورم آخرین باری که جعبه شیر را دیدم

but apparently they they put milk crates on top of each other like like a pyramid and

اما ظاهراً آنها جعبه های شیر را مانند یک هرم روی هم گذاشته اند و

you run up from one side and the idea is you have to get to the top and then back down

شما از یکی می دوید. طرف و ایده این است که شما باید به بالا بروید و سپس به پایین برگردید،

but unfortunately most people don't get halfway by the time they get halfway all of the crates

اما متأسفانه اکثر مردم تا نیمه راه را نمی‌رسند، همه جعبه‌ها

start to collapse and the person falls in the most uncomfortable way possible can you

شروع به فرو ریختن می‌کنند و فرد به ناخوشایندترین شکل ممکن سقوط می‌کند.

imagine falling on top of lots of milk crates and apparently now tick-tock has now banned

سقوط را تصور کن در بالای تعداد زیادی جعبه شیر و ظاهراً اکنون تیک تاک

people doing this or uploading videos because apparently lots of people are getting hurt

مردم را از انجام این کار یا آپلود فیلم منع کرده است زیرا ظاهراً افراد زیادی صدمه می بینند

and injured can i just say i do worry sometimes about the human race i do i worry about people

و مجروح می شوند.

under the age of 25. they want excitement well okay they're bored they want excitement

زیر 25 سال. آنها هیجان می خواهند خوب خوب آنها حوصله شان سر رفته است آنها هیجان می خواهند

jimmy says why don't we invite questions well we we people are always asking questions and

جیمی می گوید چرا ما سؤالات را خوب دعوت نمی کنیم ما مردم همیشه سؤال می

we try to answer as many of them as we can yes well this is it um well well that's why

کنیم و سعی می کنیم تا جایی که می توانیم به آنها پاسخ دهیم بله خوب این آیا خوب است، به همین دلیل است

we have the live chat if you want to ask a question as long as it's nothing too difficult

که اگر می خواهید سؤالی بپرسید تا زمانی که چیز خیلی سختی

don't ask about the sub atomic particles of the inside of mr steve's underpants because

نیست، در مورد ذرات زیر اتمی داخل زیرشلواری آقای استیو نپرسید، زیرا

that's a place i'm not going to and i never will

این جایی است که من نیستم، چت زنده داریم. رفتن به و من هرگز نخواهم کرد

people are missing the the sentence game mr duncan are they yes well some people will

مردم جملات بازی را از دست می دهند آقای دانکن بله خوب بعضی ها این کار را می کنند

and some people won't you can't please everyone because if you try to please everyone you

و بعضی ها نمی کنند شما نمی توانید همه را راضی کنید زیرا اگر سعی کنید همه را راضی کنید

please no one that's what happens so i'm sorry about that edit says that uh my father has

هیچ کس را راضی نمی کنید. متاسفم در مورد آن ویرایش می گوید که شما h پدر من

a sailing plane and sometimes took me with him so uh is it like a sea plane a sailing

یک هواپیمای قایقرانی دارد و گاهی مرا با خود می برد، پس آیا این مانند یک هواپیمای دریایی است، یک هواپیمای قایقرانی،

plane uh maybe we would call it a seaplane so is it got that skis at the bottom uh so

اوه، شاید ما آن را یک هواپیمای دریایی بنامیم، بنابراین آیا آن را در پایین صفحه اسکی

it can land on water um it's not just a giant bird is it that you're holding on to

می کند تا بتواند روی آب فرود بیاید. نه فقط یک پرنده غول پیکر این است که شما آن را به

no exactly i think it's just you're not you're not holding onto a pelican and then they're

نه چسبیده اید، من فکر می کنم این فقط شما نیستید، شما یک پلیکان را نمی گیرید و سپس آنها

just taking you up into the sky i think we call it a sea plane uh but a sailing plane

فقط شما را به آسمان می برند، فکر می کنم ما به آن می گوییم هواپیمای دریایی اوه اما یک هواپیمای قایقرانی

yes a plane that can land on water i think is what edit means please correct me if i'm

بله هواپیمایی که می تواند روی آب فرود بیاید فکر می کنم این به معنای ویرایش است لطفا اگر اشتباه می کنم اصلاح کنید

wrong

mr duncan yes well actually jimmy said that we should ask oh i see questions well i'm

آقای دانکن بله خوب در واقع جیمی گفت که ما باید بپرسیم آه من سؤالات را خوب می بینم من می

going to now if steve will let me i'm not sure if he's going to but yes we have something

خواهم حالا اگر استیو به من اجازه دهد، مطمئن نیستم که می‌خواهد یا نه، اما بله، چیزی در

coming up now steve good we have i'm relieved so instead of the sentence game today we're

راه است، حالا استیو خوب است، ما خیالم راحت است، بنابراین به‌جای بازی جمله‌ای که امروز در

talking about and i think this is quite quite interesting quite an interesting subject i

موردش صحبت می‌کنیم و فکر می‌کنم این کاملاً کاملاً است. موضوع جالب بسیار جالبی است من

don't know what you think mr steve but i think it's quite an interesting subject he says

نمی دانم نظر شما چیست آقای استیو اما من فکر می کنم موضوع بسیار جالبی است که او می

as he is searching for that subject i'm searching for it oh no not that one no i want i want

گوید او در حال جستجو است برای آن موضوع جستجو می کنم اوه نه آن یکی نه من می خواهم می خواهم

that one abbreviations there we go we got there eventually it seems very strange because

که یک اختصار وجود دارد ما می رویم ما به آنجا رسیدیم در نهایت بسیار عجیب به نظر می رسد زیرا

everything's in a different place in my studio this always happens here we go so abbreviations

همه چیز در یک مکان متفاوت در استودیوی من است و همیشه اینجا اتفاق می افتد. اختصارات

we're going to show some abbreviations on the screen there is the first one just next

ما می خواهیم چند اختصار را روی صفحه نمایش دهیم، اولین مورد در

to us there it is the the first one so all i want is to tell me can you tell me mr duncan

کنار ما وجود دارد، آن اولین مورد است، بنابراین تنها چیزی که می خواهم این است که به من بگویم می توانید به من بگویید آقای دانکن

and also mr steve what this abbreviation is and they will slowly go down and and show

و همچنین آقای استیو این مخفف چیست؟ و آنها به آرامی پایین می آیند و

you lots of different abbreviations so we do often use abbreviations but but why why

تعداد زیادی اختصار مختلف را به شما نشان می دهند، بنابراین ما اغلب از اختصارات استفاده می کنیم، اما چرا

do we use them because it's uh easier than writing out the full words isn't it mr duncan

از آنها استفاده می کنیم زیرا از نوشتن کامل کلمات آسان تر است، آیا آقای دانکن

eric said female body inspection interesting interesting will it be i will put that aside

اریک گفت: بازرسی بدن زن جالب نیست جالب است این را

for a moment by the way uh giovanni is spotting the white van behind us yes uh so that is

برای لحظه ای کنار می گذارم، جووانی دارد ون سفید را پشت سر ما می بیند، بله، پس

a live camera so behind us that that actually is live from the studio window so that that

یک دوربین زنده آنقدر پشت ما است که در واقع از پنجره استودیو پخش می شود، به طوری که این

is not a recording that is actually now so everything that happens behind us is actually

یک دوربین زنده نیست. ضبط که actua است lly now بنابراین هر چیزی که پشت سر ما

happening right now it's exciting isn't it map pack monop i think has got it uh or was

اتفاق می افتد در حال حاضر در حال رخ دادن است، این هیجان انگیز است، آیا مونوپ بسته نقشه نیست، فکر می کنم آن را دریافت کرده ام

the first to get it this could be a competition a bit like the sentence game first to get

یا اولین کسی بود که آن را دریافت کردم، این می تواند یک مسابقه باشد که برای اولین بار آن را به دست آورد مانند بازی جمله ای

it um what is the meaning of duncan duncan is a scottish word it is a scottish name in

امم معنی دانکن چیست دانکن یک کلمه اسکاتلندی است در واقع یک نام اسکاتلندی

fact and it means brave warrior just like mel gibson what means brave warrior duncan

است و به معنای جنگجوی شجاع است درست مانند مل گیبسون به معنای جنگجوی شجاع دانکن

oh i see right i missed that bit oh i see i'm standing literally seven inches away i

اوه درست می بینم آن بیت را از دست داده ام اوه می بینم به معنای واقعی کلمه هفت ایستاده ام چند سانتی متر دورتر من

wasn't

so fbi is an organization it is well i suppose you could say they investigate very serious

نبودم، اف بی آی یک سازمان است، خوب است، فکر می کنم می توانید بگویید آنها جنایات بسیار جدی را بررسی می کنند،

crimes would you say steve yes i think they do yes quite often involving the security

آیا می گویید استیو بله، فکر می کنم آنها اغلب بله را انجام می دهند که

of a certain country and in this case yes of course we're talking about the united states

امنیت یک کشور خاص را شامل می شود و در این مورد بله البته ما در مورد FBI ایالات متحده صحبت می کنیم،

fbi the federal bureau of investigation quite often people refer to them as the feds as

اداره تحقیقات فدرال اغلب مردم آنها را به عنوان فدرال رزرو و

well defence if you if you inform the feds then you are telling the fbi you are giving

همچنین دفاع از آنها یاد می کنند، اگر شما به فدرال رزرو اطلاع دهید، سپس به FBI می گویید که

them some very important information i think from what i understand it's the sort of next

من فکر می کنم اطلاعات بسیار مهمی به آنها می دهید. آنچه من und مطمئن باشید که این یک نوع

level up from the police so if the police sort of might solve a crime or something that's

سطح بالاتر از پلیس است، بنابراین اگر پلیس ممکن است یک جنایت یا چیزی را که در حال وقوع است حل کند،

going on but if it's very serious and involves more complicated matters uh or national security

اما اگر بسیار جدی است و شامل مسائل پیچیده‌تر یا امنیت ملی

they might involve the fbi the fbi here's another one and steve yeah i will i will i

است، ممکن است اف‌بی‌آی را درگیر کنند. و استیو بله، من می‌خواهم،

will show you another one we've got some funny uh we've got some rather funny uh um uh uh

یکی دیگر را به شما نشان می‌دهم، ما چیزهای خنده‌داری داریم اوه، توضیحات نسبتاً خنده‌داری داریم، اوم اوه اوه

the explanations but yes okay here's another one steve

اوه توضیحات اما بله خوب، اینجا یکی دیگر استیو

ah so this is the i suppose this is really for for people watching in the uk so i think

آه، بنابراین فکر می‌کنم این واقعاً باشد برای افرادی که در بریتانیا تماشا می‌کنند، بنابراین فکر می‌کنم

the second one is really for for people watching here i think so so maybe maybe that one there

دومی واقعاً برای افرادی است که اینجا را تماشا می‌کنند، بنابراین شاید آن یکی آنجاست،

it is i will isolate it

آن را جدا کنم،

so if you are watching in the uk you might know what this means i t v

بنابراین اگر در بریتانیا تماشا می‌کنید ممکن است بدانید که این به چه معناست.

itv we've got people making their own suggestions for abbreviations yes cia now they as i understand

ما افرادی را داریم که پیشنهادات خود را برای اختصارات بله cia ارائه می دهند، اکنون آنها می دانند

that the cia is often involved with espionage spying things that might be harmful to national

که cia اغلب با جاسوسی جاسوسی درگیر چیزهایی است که ممکن است برای امنیت ملی مضر باشد.

security so yes the cia the central intelligence what's the a stand for agency i think it is

این

agency central intelligence agency that's good anyway we have this one here anyone aidy's

آژانس اطلاعات مرکزی است که خوب است به هر حال ما این یکی را در اینجا داریم که هر کسی آن را

got it sharian's got it oh good um yep definitely got the answers there itv is well in fact

دریافت کرده است شریان آن را فهمیده است اوه خوب اوم بله قطعاً پاسخ ها را در آنجا دریافت کردم.

it's one of the main tv channels here in the uk commercial channels and it stands for independent

این مخفف

television i t v so if you come here to the uk you will often see itv and all of its wonderful

تلویزیون مستقل i t v است، بنابراین اگر به اینجا به بریتانیا بیایید اغلب itv و تمام سرگرمی های فوق العاده

high quality entertainment including britain's got talent it's the rival to the bbc isn't

با کیفیت بالا از جمله استعدادهای بریتانیا را می بینید، رقیب بی بی سی است،

it amazing shows the bbc british broadcasting corporation is uh funded by us and doesn't

آیا نمایش های شگفت انگیزی نیست که شرکت پخش بی بی سی بریتانیا بسیار خوب است. توسط ما تامین می شود و

have any advertising on it true which probably is difficult to believe for a lot of people

هیچ تبلیغاتی روی آن وجود ندارد درست است که احتمالا برای بسیاری از مردمی که تماشا می کنند باورش سخت است،

watching but the bbc has no adverts because we fund it we pay every citizen has to pay

اما بی بی سی هیچ تبلیغی ندارد، زیرا ما بودجه آن را تامین می کنیم، هر شهروندی باید بپردازد

i think it's 150 pounds something like that a year you'll be amazed how many people are

، فکر می کنم 150 پوند چیزی شبیه به آن است. یک سال تعجب خواهید کرد که چگونه بسیاری از مردم

not paying their license fee anymore no but so it's it's been controversial for a number

دیگر هزینه مجوز خود را پرداخت نمی کنند، اما این موضوع چندین سال بحث برانگیز

of years but there are no adverts so we all have to pay for it automatically you have

بوده است، اما هیچ تبلیغی وجود ندارد، بنابراین همه ما مجبوریم هزینه آن را به طور خودکار پرداخت کنیم.

to if you have a television in your house okay steve you have to pay for it whereas

اگر در خانه خود تلویزیون دارید، خوب استیو، باید هزینه آن را بپردازید، در حالی

the itv is as you say it's an independent network and it's funded by advertising that's

که itv همانطور که می گویید یک شبکه مستقل است و با تبلیغات تامین می شود،

it so yeah yeah well in a lot of countries that's the only television that's available

بنابراین بله، بله، در بسیاری از کشورها ، تنها تلویزیونی است که در دسترس

not necessarily i know but in a lot of countries so i was pointing out the difference between

نیست لزوما من می دانم اما در بسیاری از کشورها، بنابراین من به تفاوت بین

that and the bbc which is funded by us if you are unfortunate okay steve if you are

آن و بی بی سی که توسط ما تامین می شود اشاره کردم اگر

unfortunate to to live in a a place that is let's say more strictly controlled you will

بدشانسی می خورید. با کنترل متوجه خواهید شد

find that there is state tv which what about channel 4 somebody else channel 4 is also

که تلویزیون دولتی وجود دارد که در مورد کانال 4 شخص دیگری کانال 4 نیز

yes that is as i understand it channel 4 is independent from everything so it is a completely

بله است، همانطور که می دانم کانال 4 از همه چیز مستقل است بنابراین یک

independent organization and i if i'm not mistaken i think also it's partly paid for

سازمان کاملاً مستقل است و اگر اشتباه نکنم فکر می کنم همچنین بخشی از هزینه آن توسط دولت پرداخت می شود

by the government so it's funded not by the license payer but by the government itself

، بنابراین نه توسط پرداخت کننده مجوز، بلکه توسط خود دولت تامین می شود،

although there are talks now about privatizing channel 4 so they are going to offer that

اگرچه اکنون صحبت هایی در مورد خصوصی سازی کانال 4 وجود دارد، بنابراین آنها می خواهند آن

to to a private organization whoever wants to own their own tv channel maybe we could

را به یک سازمان خصوصی ارائه دهند. هرکسی که می‌خواهد کانال تلویزیونی خودش را داشته باشد، شاید بتوانیم

buy it yes maybe we could do some crowd funding yes so there's the bbc steve the bbc there

آن را بخریم، بله، شاید بتوانیم بودجه جمعی انجام دهیم، بله، بنابراین بی‌بی‌سی استیو بی‌بی‌سی وجود دارد،

we've got that one yes the british broadcasting corporation and then we have another one here

ما آن را داریم، بله، شرکت پخش بریتانیا و سپس یکی دیگر را اینجا داریم

w-h-o and this is one that we've heard a lot of over the past well i would say over the

w-h-o و این یکی از مواردی است که در گذشته زیاد شنیده ایم و می توانم بگویم در

past 20 months we've heard a lot from this organization apparently kyber yes is going

طول 20 ماه گذشته از این سازمان چیزهای زیادی شنیده ایم، ظاهراً kyber بله

off tomorrow flying off somewhere tomorrow really very nice have a nice flight i'm a

فردا در جایی پرواز می کند و فردا در جایی پرواز می کند واقعاً بسیار خوب است. پرواز من

bit jealous to be honest yeah all the best all the best to you have a good time and uh

کمی حسود هستم صادقانه بگویم بله بهترین ها را برای شما آرزو می کنیم که اوقات خوبی داشته باشید و اوه

we we wish you a safe trip and uh and of course it's very difficult out there at the moment

ما برای شما آرزوی سفر امن داریم و اوه و البته در حال حاضر

so uh yeah good all good wishes too good world health organization the world health organization

خیلی سخت است بنابراین اوه بله همه چیز خوب است با آرزوی خوب سازمان جهانی بهداشت سازمان جهانی بهداشت

you guys got that one very much in the public eye because they were often given statements

شما آن یکی را بسیار در معرض دید عموم قرار دادید زیرا اغلب به آنها اظهاراتی داده

they were giving out statements during the early stages of the coronavirus so yes the

می شد که در مراحل اولیه شیوع ویروس کرونا بیانیه می دادند، بنابراین بله

world health organization even though at the moment they are coming under fire they are

سازمان بهداشت جهانی حتی اگر در در لحظه ای که مورد انتقاد قرار می گیرند،

actually being criticized for their treatment or their investigations into the early stages

در واقع به دلیل درمان یا تحقیقاتشان در مورد مراحل

of the outbreak of the virus so yes some people not happy not happy with the world health

اولیه شیوع ویروس مورد انتقاد قرار می گیرند، بنابراین بله، برخی از افراد از سازمان بهداشت جهانی راضی نیستند،

organization here's another one steve oh i think this this also might be related to television

این یکی دیگر است استیو اوه، من فکر می کنم این نیز همین است. ممکن است مربوط به تلویزیون

there it is

باشد،

this is another television network not here in the uk this one is actually in the united

این یک شبکه تلویزیونی دیگر است که در اینجا در بریتانیا نیست، این یکی در واقع در

states this is cnn

ایالات متحده است.

you remember that no because i'm not in america that was darth vader it's true the actor who

supplied the voice to darth vader was also the guy that said this is cnn and it was him

صدای دارث ویدر نیز آن مردی بود که گفت این cnn است و او

same guy

همان پسر بود،

so what so what exactly ah we've got i think vts has got it cool uh is it cable news network

پس دقیقاً چه چیزی داریم، فکر می‌کنم vts آن را خوب کرده است، آیا شبکه خبری کابلی

it is yes well done often seen as more left-wing let's just say left-wing although at the moment

است، بله خوب انجام شده اغلب دیده شده است به عنوان جناح چپ تر، بگذارید فقط بگوییم چپ گرا، اگرچه در حال حاضر

they they're not sure where they are because they're trying their best not to criticize

آنها مطمئن نیستند که کجا هستند، زیرا تمام تلاش خود را می کنند تا از

the current us government so does that mean that it only comes through cable as i understand

دولت فعلی ما انتقاد نکنند، بنابراین این بدان معنی است که فقط از طریق کابل می آید. درک کردن

it its origins yes although many it is worth noting that many tv channels in the united

خاستگاه آن بله، اگرچه بسیاری از آنها شایان ذکر است که بسیاری از کانال های تلویزیونی در

states are cable channels but but of course cnn has been around for a very long time so

ایالات متحده کانال های کابلی هستند، اما البته cnn برای مدت طولانی وجود داشته است، بنابراین

it has been around from for many many years indigo suggests cctv yes as an example well

از سال های زیادی وجود داشته است. یک مثال خوب

that's interesting because cctv has more than one use so it can be closed circuit television

که جالب است زیرا دوربین مداربسته بیش از یک کاربرد دارد بنابراین می تواند تلویزیون مدار بسته باشد،

but also it can be chinese television as well so cctv is also the communist china television

اما همچنین می تواند تلویزیون چینی باشد، بنابراین دوربین مدار بسته تلویزیون چینی کمونیستی است،

right so that's also cctv ah right but i suppose i suppose if you're in china nowadays it's

بنابراین آن نیز دوربین مداربسته است آه درست است، اما من فکر می کنم اگر شما "این روزها در چین هستم،

just everything everything watching you all the time giving you scores on how well you

همه چیز همه چیز است که همیشه شما را تماشا می کند و به شما نمره می دهد که چقدر خوب

cross the road and how politely you eat your food with your chopsticks yes i think so here's

از جاده عبور می کنید و چقدر مودبانه غذای خود را با چاپستیک های خود می خورید، بله، فکر می کنم پس

another one

if i can sergio's making a point that people can just google these well you can google

اگر بتوانم سرجیو به این نکته اشاره می کند که مردم می‌توانی این‌ها را خوب در گوگل جستجو

anything can't you really i mean yes

کنی، نمی‌توانی، واقعاً منظورم این است که بله،

you can google anything steve i know you could just put english language into google and

می‌توانی هر چیزی را در گوگل جستجو کنی استیو، می‌دانم که می‌توانی فقط زبان انگلیسی را در گوگل قرار دهی و

then you don't have to ever watch anything ever again or read anything ever again so

بعد مجبور نیستی هیچ‌وقت چیزی را تماشا کنی. در یا دوباره هر چیزی را بخوانید، بنابراین

it actually says i didn't know there was left wing in the u.s but i mean there is you know

در واقع می‌گوید من نمی‌دانستم جناح چپ در ایالات متحده وجود دارد، اما منظورم این است که شما می‌دانید

the democrats are seen as the left left leaning in politics but i think it's compared to in

که دموکرات‌ها به‌عنوان چپ‌هایی که در سیاست متمایل هستند دیده می‌شوند، اما فکر می‌کنم این در مقایسه با

the uk i mean if we have a left-wing uh politician here you know it's much more extreme isn't

من در بریتانیا است. یعنی اگر ما یک سیاستمدار چپ‌گرا داشته باشیم، می‌دانی که خیلی افراطی‌تر است،

it i mean we are they used to say i mean but we saw an american person comment that's an

نه منظورم این است که ما قبلاً می‌گفتند منظورم این است، اما دیدیم که یک آمریکایی نظر می‌دهد که یک

american person okay yes well we watch him every week don't we that um bernie sanders

فرد آمریکایی است، خوب بله، ما هر هفته او را تماشا می‌کنیم آیا ما که اوم برنی

is seen as as very left-wing extreme in america and yet it's nothing compared to left-wing

سندرز در آمریکا به عنوان یک چپ گرای افراطی در نظر گرفته می شود، اما در مقایسه با

politicians that we have in our country well that's not that's not strictly true but that's

سیاستمداران چپی که در کشورمان داریم، چیزی نیست و این کاملاً درست نیست، اما این

what he said on that not since the mid-1990s i know i'm talking about a recent oh well

چیزی است که او در مورد آن گفت. از اواسط دهه 1990 من می دانم که در مورد یک سیاستمدار کارگری اخیر صحبت می کنم،

labour politician yes but he's he's no longer the leader but he was we have now a safe and

بله، اما او دیگر رهبر نیست، اما او بود، ما اکنون یک گاوصندوق داریم و

he's still there we have a now we now have a safe non-communist as the leader of the

او هنوز آنجاست، ما اکنون یک غیر کمونیست امن داریم. به عنوان رهبر

labour party but yes i know what you're saying exactly but it hasn't really been far left

حزب کارگر، اما بله، دقیقاً می دانم چه می گویید، اما اینطور نیست

since since the mid 1990s when tony blair i'm not saying no we haven't i'm just talking

از اواسط دهه 1990، زمانی که تونی بلر، من نمی گویم نه، ما نمی گویم، من فقط در مورد سیاستمداران فردی صحبت می کنم، من در

about individual politicians yes well i'm talking about generally well i started the

مورد سیاستمداران فردی صحبت می کنم، خیلی خوب، من به طور کلی خوب صحبت می کنم،

subject going yes right well left-wing politics is a general subject yes i don't i don't think

موضوع را شروع کردم. سیاست یک موضوع کلی است بله،

yeah anyway let's move on i can't believe i was just comparing yes is it bernie sanders

فکر نمی‌کنم بله، به هر حال اجازه دهید ادامه دهیم.

is seen as a very left-wing politician in america well to the left yes yes i know he's

بله، می‌دانم که او اینطور

seen as that yes but it's not really very left-wing if you compare it to what you know

دیده می‌شود بله، اما اگر آن را با آنچه می‌دانید که

americans think that that is left-wing extreme to them bernie sanders is seen as quite extreme

آمریکایی‌ها فکر می‌کنند که از نظر آنها چپ‌گرایانه است، مقایسه کنید، واقعاً خیلی چپ‌گرا نیست، برنی سندرز کاملاً افراطی تلقی می‌شود، اما

what about president not extreme compared to other countries what about president xi

رئیس‌جمهور نه افراطی در مقایسه با دیگران. کشورها چه درباره رئیس‌جمهور xi

what about president xi is he left or right would you say well that's what i'm that's

چه در مورد رئیس‌جمهور xi او چپ یا راست است، آیا شما می‌گویید خوب این چیزی است که من هستم

the point i'm making you that's exactly the point i'm making mr duncan no there's only

one politics in china that's that's the point i'm making there is no left and right in china

. نکته ای که من می گویم این است که در چین چپ و راست وجود ندارد

there's only left and that's it there's no right turn in china

فقط چپ است و همین است که در چین چرخش به راست وجود ندارد

sergio yes interesting do we have any answers i've put a new one on steve uh fyi yes for

سرجیو بله جالب است آیا ما پاسخی داریم من یک پاسخ جدید در استیو قرار دادم بله برای

your information yes quite often if we are going to to give someone some important information

اطلاعات شما بله اغلب اگر می خواهیم اطلاعات مهمی به

something valuable that they need to know you might say for your information fyi for

کسی بدهیم با ارزش است که آنها باید بدانند که شما ممکن است برای اطلاعات خود بگویید برای

your information something important that you are about to say or tell a person we are

اطلاعات شما چیز مهمی که می خواهید بگویید یا به یک نفر بگویید که به آخر می رسیم،

coming up towards the end right i'll go and put the kettle on mr duncan yes so whether

من می روم و کتری را روی آقای دانکن می گذارم بله،

you are sitting on the right or on the left they're both dictatorships yes extreme left

شما در سمت راست یا چپ نشسته اید، آنها هر دو دیکتاتوری هستند، بله، چپ

and extreme right as iron man says well extreme anything anything can be extreme well yeah

افراطی و راست افراطی، همانطور که مرد آهنین می گوید خوب افراطی هر چیزی می تواند بسیار خوب باشد، بله،

but i'm just making a comment what iron man said that extreme left and right they're both

اما من فقط نظر می دهم که مرد آهنین چه گفت که چپ افراطی و درست است که هر دو

dictatorships that's it well i'm agreeing with you anything can be extreme you can have

دیکتاتوری هستند، خوب است من با شما موافقم هر چیزی ممکن است افراطی باشد، می توانید

extreme environmentalism here's one for you mr duncan what does ea stand for english well

محیط زیست افراطی داشته باشید، این یکی برای شما آقای دانکن است.

addict was that's not really the fact that it's floating around just above my head

دقیقا بالای سرم در حال غلت زدن است، آقای دانکن،

what about no flies on you mr duncan what about t t f n we are about to say that by

چه چیزی در مورد

the way

ttfn yes don't know mr duncan you'll have to say it i say it every time at the end of

شما نیست.

my live streams i've always gone into the kitchen to put the kettle on by that stage

پخش‌های زنده من همیشه به آشپزخانه می‌رفتم تا کتری را در آن مرحله بگذارم،

i've only been seeing it for the past 15 years i'm sure other people can suggest what it

من فقط در 15 سال گذشته آن را می‌دیدم، مطمئن هستم که دیگران می‌توانند پیشنهاد کنند که چه چیزی

is that you say oh there we go yes i know of course oh tata for now yes so mr steve

است که شما می‌گویید اوه ما برویم بله البته می دانم که اوه تاتا فعلا بله، پس آقای استیو

right i'm going lovely to see you all you're going into the kitchen and hopefully see you

درست است، من دوست دارم شما را ببینم همه شما به آشپزخانه می روید و امیدوارم

all again next week have a lovely week and enjoy life and remember what you've got remember

هفته آینده دوباره همه شما را ببینم هفته ای دوست داشتنی داشته باشید و از زندگی لذت ببرید و آنچه را که دارید به خاطر بسپارید باید به یاد

what you've got in your life that's valuable that you already have sometimes sometimes

داشته باشید که چه چیزهایی در زندگی تان دارید که ارزشمند است که قبلاً دارید، گاهی اوقات

it's easy to forget the important things yes what you've already got right bye bye bye

فراموش کردن چیزهای مهم آسان است، بله، آنچه قبلاً به دست آورده اید درست است خداحافظ

see you later mr steve bye and there's mr steve he's going into the kitchen now

خداحافظ بعداً می بینمت آقای استیو بای و آقای استیو او در حال رفتن به آشپزخانه اکنون

i think he's hot i think mr steve is feeling a bit hot today and there is a reason for

فکر می کنم او داغ است من فکر می کنم آقای استیو امروز کمی گرم است و دلیلی برای

that it's because the sun is out and everything is rather nice to be honest very nice day

آن وجود دارد به این دلیل که خورشید در حال غروب است و همه چیز بسیار خوب است صادقانه بگویم روز بسیار خوبی

here in the uk that's it it's almost time for us to say goodbye i hope you've enjoyed

در اینجا در انگلستان است، تقریباً وقت آن است که خداحافظی کنیم، امیدوارم از

today's live stream i hope you've enjoyed everything we've done you can watch this again

پخش زنده امروز لذت برده باشید، امیدوارم از همه چیز ما لذت برده باشید. این کار را انجام دادید، می‌توانید بعداً دوباره این را با زیرنویس تماشا کنید،

later with captions there will be captions added later on so don't worry about that they

بعداً زیرنویس‌هایی اضافه می‌شود، بنابراین نگران نباشید که

will be there a little bit later on captions will be available and you can watch this all

کمی بعد آن‌ها وجود داشته باشند، زیرنویس‌ها در دسترس خواهند بود و

over again if you really want to

اگر واقعاً می‌خواهید می‌توانید این را دوباره تماشا کنید.

you can no problem i am back with you on wednesday and i suppose it's a good opportunity to tell

مشکلی نیست من چهارشنبه با شما برگشتم و فکر می کنم فرصت خوبی است تا به

you that mr steve is actually off as well he's taking a break from work so i will be

شما بگویم که آقای استیو در واقع مرخصی دارد و همچنین در حال استراحت از کار است بنابراین من

with you on wednesday but mr steve might also be here as well at the same time we will have

چهارشنبه با شما خواهم بود اما آقای استیو نیز ممکن است اینجا باشد. همچنین در همان زمان باید

to wait and see what happens then i hope you've had a good time today i hope you've enjoyed

منتظر بمانیم و ببینیم چه اتفاقی می‌افتد، امیدوارم امروز اوقات خوبی را سپری کرده باشید، امیدوارم از آن لذت برده

it it's been a busy one as usual see you very soon wednesday 2 p.m uk time is when i'm back

باشید، مثل همیشه شلوغ بوده است، به زودی چهارشنبه ساعت 14:00 به وقت انگلستان می‌بینمتان وقتی

with you thank you for your company thanks everyone i didn't see louis mendes today lewis

با شما برگشتم از همراهی شما متشکرم از همه ممنونم که لوئیس ام را ندیدم امروز به پایان می رسد لویس

i didn't see you today i hope you are okay see you on wednesday don't forget 2pm uk time

من امروز شما را ندیدم امیدوارم حالت خوب باشد چهارشنبه می بینمت فراموش نکن ساعت 2 بعدازظهر وقت انگلستان

i might be outside i might even be with mr steve i don't know yet i haven't decided don't

ممکن است بیرون باشم حتی ممکن است با آقای استیو باشم نمی دانم هنوز تصمیم نگرفته ام

forget if you like it give me a big like as well please like and share to let me know

فراموش نکن اگر دوستش داشتی به من هم لایک بزرگ بده لطفاً لایک کن و به اشتراک بزار تا بفهمم

that you care and of course until the next time we meet here you know what's coming next

که اهمیت میدی و البته تا دفعه بعد که اینجا قرار میگیریم بدونی بعدش چی میاد

yes you do until wednesday you know what's coming next you do you know what's coming

بله تا چهارشنبه میدونی بعدش چی میشه آیا می‌دانید

next yes it's what happens every time t t f n

بعد از آن چه می‌آید بله، این همان چیزی است که هر بار t t f n اتفاق می‌افتد

which means

که به معنای

ta ta for now.

تاتا در حال حاضر است.