Meaning of DOESN'T HOLD WATER and FISH OUT OF WATER - A Short English Lesson with Subtitles

So in English if we say that an argument

بنابراین در زبان انگلیسی اگر بگوییم که یک استدلال

or a statement doesn't hold water,

یا یک بیانیه آب نمی خورد، به

it means that we think it doesn't make sense,

این معنی است که فکر می کنیم منطقی نیست،

or that it's unreasonable.

یا غیرمنطقی است.

Let's say someone says to you,

فرض کنید کسی به شما می‌گوید،

"You know, it's April so you should be able

"می‌دانید، ماه آوریل است، بنابراین باید بتوانید

"to go outside just wearing a t-shirt

"فقط با پوشیدن یک تی شرت به بیرون بروید،

"because it's supposed to be warm in April."

زیرا قرار است در آوریل گرم باشد."

You could say, "That theory doesn't hold water.

می‌توانید بگویید، "این تئوری آب را در خود نگه نمی‌دارد.

"You need to check the temperature

"

"before you go outside because as you can see,

"sometimes in April you still need to wear

"your winter coat outside."

So in English, when we say that something

بنابراین در زبان انگلیسی وقتی می گوییم چیزی

doesn't hold water, it means that it doesn't make sense

آب را نگه نمی دارد به این معنی است که معنی ندارد

or it means that we don't think it is logical

یا به این معنی است که فکر نمی کنیم منطقی است

or it means that we don't see it being true

یا به این معنی است که آن را درست نمی بینیم

without a little bit of research.

بدون اینکه کمی تحقیق

So it is definitely cold out here

پس قطعاً اینجا سرد است

and so if you said to me, "Ah, just go outside in a t-shirt,

و بنابراین اگر به من می‌گفتی، "آه، فقط با تی شرت برو بیرون،

"it's supposed to be warm in April."

"قرار است در آوریل هوا گرم باشد.

I would say, "Your argument doesn't hold water

"because it's definitely cold out here."

" چون قطعاً اینجا سرد است."

The other phrase I wanted to look at today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به آن نگاه

is the phrase, "A fish out of water."

کنم عبارت "ماهی بیرون از آب" است.

In English, if you say that you feel like

در زبان انگلیسی، اگر می گویید احساس می کنید

a fish out of water, it means that you

مثل ماهی بیرون از آب هستید، به این معنی است که با کاری که

don't feel comfortable with what you are doing.

انجام می دهید احساس راحتی نمی کنید .

If I needed to fix my van, if I needed to repair the engine,

اگر نیاز به تعمیر وانت داشتم، اگر نیاز به تعمیر موتور

I would feel like a fish out of water

داشتم، احساس می‌کردم مثل یک ماهی از آب در

because I have some mechanical skills,

آمده‌ام زیرا مهارت‌های مکانیکی دارم،

but not enough to fix the engine in my van.

اما برای تعمیر موتور در وانت من کافی نیست.

It's much better off if I take it to the garage

اگر آن را به گاراژ ببرم،

where a mechanic can fix it

جایی که مکانیک بتواند آن را تعمیر کند، بسیار بهتر است،

because when I try to fix something mechanical

زیرا وقتی می‌خواهم چیزی مکانیکی را تعمیر

I feel like a fish out of water.

کنم، احساس می‌کنم یک ماهی بیرون از آب است.

So again, if something doesn't hold water,

پس باز هم، اگر چیزی آب را نگه نمی دارد، به

it means it doesn't make sense.

این معنی است که معنی ندارد.

And if you feel like a fish out of water,

و اگر احساس می کنید مانند ماهی بیرون از آب هستید، به

it means that you feel awkward or inadequate

این معنی است که در موقعیتی که در آن هستید احساس ناخوشایندی یا ناکافی

in the situation you are in.

می کنید. به

Anyways, Bob the Canadian here,

هر حال، باب کانادایی اینجا،

hope you're having a good day.

امیدوارم روز خوبی را سپری کرده باشید.

Did you miss me yesterday?

دیروز دلت برام تنگ شده بود؟

Sorry that I'm not going to do these videos

با عرض پوزش که من دیگر قرار نیست این ویدیوها را چهارشنبه ها انجام دهم

on Wednesdays anymore, but there will be four a week,

، اما هفته ای چهار ویدیو خواهد بود،

Monday, Tuesday, Thursday, Friday.

دوشنبه، سه شنبه، پنجشنبه، جمعه.

Have a good day, see ya tomorrow.

روز خوبی داشته باشید، فردا می بینمت.