People who can taste words - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی

from BBC Learning English.

از BBC Learning English است.

I'm Neil.

And I'm Sam. Many people have

من نیل هستم.

و من سام هستم. بسیاری از مردم موارد

favourites - a favourite

مورد علاقه دارند - یک رنگ مورد علاقه

colour, a favourite flavour,

، یک طعم مورد علاقه،

a favourite word.

یک کلمه مورد علاقه.

What's yours, Neil?

مال تو چیه نیل؟

Hmm, my favourite colour is

هوم، رنگ مورد علاقه من

green, my favourite

سبز است، طعم مورد علاقه من

flavour is sweet-and-sour,

ترش و شیرین است

and, well, I don't know

، و خوب، نمی دانم مورد علاقه من است یا نه

if it's my favourite, but

، اما

there is a word I really

کلمه ای وجود دارد که من واقعا

like saying out loud -

دوست دارم با صدای بلند بگویم -

'nincompoop'. It means

"nincompoop". یعنی

a silly person.

آدم احمق.

For me, it's the taste

برای من

of coffee, and the

طعم قهوه و

smell of lavender, or

بوی اسطوخودوس یا

freshly baked bread.

نان تازه پخته شده است.

Our favourite tastes,

طعم ها،

smells and colours

بوها و رنگ

are controlled by our

های مورد علاقه ما توسط حواس پنجگانه ما کنترل می شود

five senses - sight,

- بینایی،

sound, smell, taste,

صدا، بویایی، چشایی

and touch. For most of

و لامسه. برای اکثر

us they don't mix.

ما آنها با هم ترکیب نمی شوند.

We see colours and

ما رنگ ها را می بینیم و

taste flavours, but

طعم ها را می چشیم، اما

we can't taste sounds.

نمی توانیم صداها را بچشیم.

But that's not how

اما

everyone's brain works.

مغز همه اینطوری کار نمی کند.

Imagine being able to

تصور کنید که بتوانید

'taste' every word

هر کلمه ای را

that you hear.

که می شنوید "چشیده" شوید.

In this programme,

we'll meet two sisters

در این برنامه

، با دو خواهر

from Glasgow in

از گلاسکو در

Scotland who can do

اسکاتلند آشنا خواهیم شد که می توانند این کار را انجام

just that. And as usual,

دهند. و طبق معمول،

we'll learn some new

vocabulary as well.

واژگان جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت.

Julie McDowall and her

جولی مک داوال و

younger sister, Jen McCready,

خواهر کوچکترش جن مک

have synaesthesia, a

کریدی، سیناستزیا دارند، یک

neurological condition

بیماری عصبی

where two or more

که در آن دو یا چند

senses mix together.

حس با هم ترکیب می شوند.

When synesthetes, as

وقتی سینستت ها، همانطور

they're called, hear

که به آنها گفته می شود،

a word, their sense of

کلمه ای را می شنوند، حس

taste also becomes

چشایی آنها نیز فعال می شود

activated. Words produce

. کلمات

specific tastes on

طعم خاصی را در

their tongues.

زبان خود ایجاد می کنند.

For example, when Jen

مثلاً وقتی جن

hears the name of

اسم

her daughter, Sophia,

دخترش سوفیا را

she tastes pink

می شنود طعم مارشمالو صورتی را می

marshmallows! And the

چشد! و

name 'Leo' tastes

نام "لئو" طعمی

like noodles.

شبیه نودل دارد.

We'll hear more from

ما بعداً از خواهران غیرعادی بیشتر خواهیم شنید

the unusual sisters

later, but first I have

، اما ابتدا

a question for you,

یک سوال از شما دارم،

Neil. We've just heard

نیل. ما به تازگی شنیده ایم

what happens when

که با

Jen McCready hears

the names 'Sophia',

شنیدن نام های "سوفیا"

and 'Leo', but what

و "لئو" جن مک کریدی چه اتفاقی می افتد، اما

does she taste when

وقتی

she hears the name

نام

'Neil'? Is It:

"نیل" را می شنود چه مزه ای می گیرد؟ آیا این:

a) eggs and bacon?

الف) تخم مرغ و بیکن است؟

b) spaghetti hoops? or

ب) حلقه اسپاگتی؟ یا

c) a jam sandwich?

ج) ساندویچ مربا؟

Well, I don't know

خوب، من نمی دانم

what this says about

این در مورد من چه می گوید

me, Sam, but I'm

، سام، اما من می

going to guess that

خواهم حدس بزنم

it's c) a jam sandwich.

که ج) ساندویچ مربا است.

OK. Don't worry, Neil -

خوب. نگران نباش نیل -

I'll reveal the answer

پاسخ را

later in the programme.

بعداً در برنامه فاش خواهم کرد.

Synaesthesia isn't only

Synaesthesia فقط

about people, like

مربوط به افرادی نیست، مانند

Julie and Jen, who

جولی و جن، که

taste words - it can

طعم کلمات را می چشند - این می

be a mixing of any of

تواند ترکیبی از هر یک از

our senses.

حواس ما باشد.

A synesthete may hear

سینسست ممکن است

colours or see sounds.

رنگ ها را بشنود یا صداها را ببیند.

In fact, there could

در واقع،

be as many as 150

ممکن است 150

different types

نوع

of synaesthesia.

مختلف سیناستزی وجود داشته باشد.

For the Scottish sisters

برای خواهران اسکاتلندی

having synaesthesia is

داشتن synaesthesia

a gift, something Jen

یک هدیه است، چیزی که جن

explained when she

هنگام

talked with BBC World

صحبت با

Service programme,

برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی،

The Food Chain:

زنجیره غذایی، توضیح داد:

This is enjoyable, it's

never anything that

این لذت‌بخش است، هرگز چیزی

causes - the only thing

باعث نمی‌شود - تنها چیزی که

I would say is it's

می‌توانم بگویم این است که

quite hard if you're

trying to eat

بسیار سخت است.

سعی کنید سالم غذا بخورید،

healthily because

زیرا

if you hear a word

اگر کلمه ای را بشنوید

that maybe tastes

که ممکن است

like tuna, I'll be like,

طعم ماهی تن داشته باشد، می گویم

'Oh, I need to get a

"اوه، من باید الان یک

tune baguette now' ...

باگت کوک بگیرم" ...

You know, it's almost

می دانید، تقریباً

like being pregnant

and having a craving ...

مانند بارداری

و هوس کردن است. ..

words can be so vivid

کلمات می توانند آنقدر واضح باشند

that you want to eat

که شما بخواهید آن را

that - that's the

بخورید - این

only negative I

would say about it.

تنها منفی است

که در مورد آن می گویم.

For Jen, the only

برای جن، تنها

drawback to

synaesthesia is that

عیب

سیناستزیا این است که خوردن سالم

it can be hard to

ممکن است سخت باشد،

eat healthily

because hearing

certain words produces

زیرا شنیدن

برخی کلمات باعث

a craving - a strong

ایجاد ولع می شود - احساس قوی میل

feeling of wanting

a particular food.

به یک غذای خاص.

That could be because,

این می تواند به این دلیل باشد که،

for Jen, the sound of

برای جن،

the word is so

صدای کلمه بسیار

vivid - clear, detailed,

واضح است - واضح، دقیق

and powerful in her mind.

و قدرتمند در ذهن او.

There's still much

هنوز

doctors don't know

پزشکان زیادی نمی دانند

about why some

که چرا برخی از

people experience sense

افراد اختلاط حسی را تجربه می کنند،

mixing while most

در حالی که

of us experience each

اکثر ما هر

sense in isolation,

حس را به تنهایی تجربه می کنیم،

but it's clear that

اما واضح است که

for Julie and Jen,

برای جولی و جن،

synaesthesia makes

the world a more

سیناستزیا دنیا را به مکانی

interesting,

جالب و

colourful place.

رنگارنگ تبدیل می کند.

Someone who can

کسی که می تواند

explain why so little

توضیح دهد که چرا اطلاعات کمی

is known about

در مورد

synaesthesia is Guy

سیناستزی وجود دارد، گای

Leschziner, consultant

لشزینر،

neurologist at King's

متخصص مغز و اعصاب مشاور در کالج کینگ

College London, and

لندن، و

author of the book,

نویسنده کتاب

'The Man Who Tasted Words'.

"مردی که طعم کلمات را می چشید" است.

Here he is speaking to BBC

در اینجا او با

World Service's,

سرویس جهانی بی‌بی‌سی،

The Food Chain:

زنجیره غذایی صحبت می‌کند:

One of the problems with

یکی از مشکلات مربوط به

synaesthesia is for

synaesthesia این است که برای

many years it's been

سال‌ها نادیده گرفته شده است

dismissed, and it's

، و

been viewed as

به عنوان

people with an

overactive imagination,

افرادی با

تخیل بیش از حد فعال تلقی می‌شود،

something not real

چیزی که واقعی

but actually what

نیست، اما در واقع همان چیزی است که

research in recent

تحقیقات در

years has taught us

سال‌های اخیر به آن آموزش داده است. ما

is that actually it

این است که در

does have an

underlying neurological

واقع یک

پایه عصبی

and genetic basis.

و ژنتیکی اساسی دارد.

Guy says that in the

گای می‌گوید که در

past, synaesthesia was

گذشته، سیناستزیا

often dismissed -

اغلب کنار گذاشته می‌شد

considered unimportant

- بی‌اهمیت

or uninteresting.

یا جالب تلقی می‌شد.

Synesthetes were

سینستیت ها

labelled people with

به افرادی با تخیلات بیش فعال برچسب زده می شدند

overactive imaginations -

a tendency to imagine

- تمایل به تصور

things that are

چیزهایی که

not true.

درست نیستند.

But research is showing

اما تحقیقات نشان

that the causes of

می دهد که علل

synaesthesia could

سیناستزی می

run in the family.

تواند در خانواده وجود داشته باشد.

Julie and Jen's brothers

برادران جولی و جن

don't have synaesthesia,

بی حسی ندارند،

but Jen's daughter does.

اما دختر جن این بیماری را دارد.

And with an estimated

و با تخمین زده شده

4% of the world population

4٪ از جمعیت جهان

having some form of

دارای نوعی

sense mixing, a world

اختلاط حسی هستند، دنیایی

of new and exciting

از امکانات جدید و هیجان انگیز

possibilities is opening

up to millions.

به روی میلیون ها نفر باز می شود.

Exciting possibilities

امکانات هیجان انگیزی

like tasting someone's

مانند چشیدن نام یک نفر

name... Remember in my

... به یاد داشته باشید

question I asked what

که در سوالم پرسیدم

synesthete, Jen McCready,

جن مک

tastes when she hears

کریدی وقتی

the name 'Neil'.

نام "نیل" را می شنود چه طعمی دارد.

OK. Well, I guessed

خوب. خوب، حدس زدم

that 'Neil' tastes like

که «نیل» طعمی شبیه

a jam sandwich.

ساندویچ مربا دارد.

Was I right?

درست گفتم؟

Well, Neil, no - you

خوب، نیل، نه -

don't taste like a jam

شما طعم ساندویچ مربا را ندارید

sandwich. In fact,

. در واقع،

when Jen hears the

وقتی جن

name 'Neil', she

نام "نیل" را می شنود،

tastes spaghetti hoops!

طعم حلقه های اسپاگتی را می چشد!

Oh well, it could be

اوه خوب، می تواند

worse - the name

'Robert' makes Jen

بدتر باشد - نام

"رابرت" باعث می شود جن

taste rotten eggs!

طعم تخم مرغ های گندیده را بچشد!

Sorry to any

متاسفم برای هر

Roberts listening.

رابرتز که گوش می دهد.

OK, let's recap the

خوب، بیایید

vocabulary we've

واژگانی را که

learned in this

در این

programme about

برنامه در مورد

synaesthesia - a

synaesthesia آموخته‌ایم مرور کنیم - یک

neurological condition

وضعیت عصبی

where two or more

که در آن دو یا چند

senses mix together.

حس با هم ترکیب می‌شوند.

A nincompoop is an

nincompoop یک

informal way of saying

روش غیررسمی برای گفتن

a silly person.

یک فرد احمق است.

A craving for something

میل شدید به

is the strong desire

چیزی میل شدید

to have it.

به داشتن آن است.

A vivid sensation is

یک احساس

clear, strong and

واضح در ذهن شما واضح، قوی و با

detailed in your mind.

جزئیات است.

When something is

وقتی چیزی

dismissed, it's

considered unimportant

نادیده گرفته می شود، آن را

بی اهمیت

or uninteresting.

یا غیر جالب تلقی می کنند.

And finally, an

و در نهایت،

overactive imagination

تخیل بیش فعال

is the tendency to

، تمایل به

imagine things that

تصور چیزهایی است

are not true. Once

که واقعیت ندارند. یک بار

again, our six minutes

دیگر، شش دقیقه

are up! If you've

ما تمام شد! اگر

enjoyed this look

از این نگاه

into the weird and

wonderful world of

به دنیای عجیب و غریب و

شگفت انگیز

synaesthesia, we hope

synaesthesia لذت برده اید، امیدواریم

you'll join us again

next time for more

دفعه بعد برای

chat, interesting issues

چت بیشتر، مسائل جالب

and useful vocabulary

و واژگان مفید

here at 6 Minute English.

در اینجا در 6 Minute English به ما بپیوندید.

Bye for now!

فعلا خداحافظ!

Goodbye!

خداحافظ!