Is chimp politics like ours? - 6 Minute English

Hi! Neil from BBC Learning English here.

سلام! نیل از بی بی سی آموزش زبان انگلیسی را در اینجا.

Did you know that we are now offering

آیا می دانستید که ما اکنون

a new weekly extra episode of 6

یک قسمت اضافی هفتگی جدید از 6

Minute English exclusively on our

دقیقه انگلیسی را به طور انحصاری در وب سایت خود ارائه می دهیم

website? So go to

bbclearninenglish.com to find your

؟ بنابراین به

bbclearninenglish.com بروید تا

favourite presenters on

مجریان مورد

your favourite programme.

علاقه خود را در برنامه مورد علاقه خود بیابید.

The extra episodes are only

قسمت های اضافی فقط

available on our website:

در وب سایت ما موجود است:

bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com.

See you there!

آنجا میبینمت!

Hello. This is 6 Minute English from

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از

BBC Learning English. I'm Neil.

BBC Learning English است. من نیل هستم.

And I'm Sam.

و من سام هستم

In English, there are many expressions

در زبان انگلیسی عبارات زیادی وجود دارد

which use an adjective to compare

که از یک صفت برای مقایسه

humans with animals. For example, you

انسان با حیوانات استفاده می کنند. به عنوان مثال،

might say, She's as busy as a bee...

ممکن است بگویید، او به اندازه یک زنبور مشغول است ...

As hungry as a horse. But you probably

به اندازه یک اسب گرسنه است. اما احتمالاً

won't hear someone say

نخواهید شنید که کسی بگوید

'She's as clever as a chimpanzee'.

"او به اندازه یک شامپانزه باهوش است".

... which is strange, because of all the

... که عجیب است، به دلیل همه

animals it's our close cousins,

حیوانات، پسرعموهای نزدیک ما،

chimpanzees, or chimps for short,

شامپانزه ها، یا به اختصار شامپانزه

who are most like us.

ها هستند که بیشتر شبیه ما هستند.

Just like humans, chimps are highly

درست مانند انسان ها، شامپانزه ها نیز بسیار

intelligent. They live in social groups

باهوش هستند. آنها در گروه های اجتماعی زندگی می کنند

and just like humans these

و درست مانند انسان ها این

groups have leaders.

گروه ها رهبرانی دارند.

Also, like humans, chimps have

همچنین، شامپانزه ها نیز مانند انسان

a desire for power. In fact,

ها میل به قدرت دارند. در واقع،

chimpanzees have their own politics

شامپانزه ها سیاست خاص خود را دارند

which is surprisingly similar to

که به طرز شگفت آوری شبیه به

human politics, as we'll be

سیاست های انسانی است، همانطور

discovering in this programme.

که در این برنامه خواهیم فهمید.

Research shows that the reason

تحقیقات نشان می‌دهد که

chimpanzee behaviour so closely

دلیل شباهت رفتار شامپانزه‌ها

resembles human politics is because

به سیاست‌های انسانی این است که از نظر

biologically we are almost identical.

بیولوژیکی تقریباً یکسان هستیم.

Did you know that a chimp is more

آیا می دانستید شامپانزه

like a human than like a gorilla?

بیشتر شبیه انسان است تا گوریل؟

So, Sam, my quiz question is this:

بنابراین، سام، سوال مسابقه من این است: از نظر

biologically, how close are

بیولوژیکی،

chimpanzees to humans? Is it:

شامپانزه ها چقدر به انسان نزدیک هستند؟ آیا این:

a) 79 % ? b) 89 % ?, or c) 99 % ?

الف) 79 درصد است؟ ب) 89% ?، یا ج) 99%؟

Well, Neil, if chimps and humans

خوب، نیل، اگر شامپانزه ها و انسان

are almost identical, I'll guess c) 99 %.

ها تقریباً یکسان باشند، من حدس می زنم ج) 99٪.

OK, Sam, we'll find out the correct

باشه، سام، ما

answer at the end of the programme.

در پایان برنامه پاسخ صحیح را خواهیم یافت.

In human societies of course, not

البته در جوامع بشری،

everyone gets to be a political leader.

همه نمی توانند رهبر سیاسی شوند.

It's usually the most powerful or

معمولاً این قدرتمندترین یا

ambitious person who

جاه طلب ترین فرد است که

becomes president.

رئیس جمهور می شود.

In chimpanzee society this is

در جامعه شامپانزه ها

called the alpha male - the most

به این نر آلفا می گویند -

successful and powerful male

موفق ترین و قدرتمندترین مردی

who leads the group.

که گروه را رهبری می کند.

Professor Frans de Waal is an

پروفسور فرانس دو وال

expert on chimpanzee behaviour.

متخصص رفتار شامپانزه ها است.

Here he is on BBC World Service

در اینجا او در برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی

programme, The Why Factor, telling

، The Why Factor، به

presenter, James Tilley, about one

مجری جیمز تیلی، درباره

example of chimp behaviour which

نمونه‌ای از رفتار شامپانزه‌ها می‌گوید که

closely mirrors human politics.

به‌خوبی سیاست‌های انسانی را منعکس می‌کند.

Older males who are over the hill

مردان مسن‌تری که بالای تپه هستند

and cannot be alpha males any more,

و دیگر نمی‌توانند مرد آلفا باشند،

they start grooming a certain young

شروع به آرایش یک

male who they think has a future,

مرد جوان می‌کنند که فکر می‌کنند آینده‌ای دارد،

and they may end up making that

و ممکن است در نهایت با کمک آنها آن

young male the alpha male with

مرد جوان را مرد آلفا

their help, meaning that they are

کنند، به این معنی که آنها ضروری هستند.

essential to the power of

به قدرت

that young male...

آن مرد جوان...

They're the power behind the

آنها قدرت پشت

throne, really...

تاج و تخت هستند، واقعاً...

Yeah - these older males - and you

آره - این مردان مسن تر - و شما می

see that in human politics all the

بینید که در سیاست انسانی

time, these older males who have

همیشه، این مردان مسن که

a lot of influence still.

هنوز هم نفوذ زیادی دارند. .

Professor de Waal calls chimps

پروفسور دو وال شامپانزه

who are too old to be alpha males,

هایی را که برای مرد آلفا بودن بیش از حد مسن هستند،

over the hill - a phrase describing

بر فراز تپه می نامد - عبارتی توصیف کننده

someone who is old and no

فردی است که پیر است و

longer useful or attractive.

دیگر مفید یا جذاب نیست.

Older chimps try to control younger

شامپانزه های مسن سعی می کنند نرهای جوان را کنترل

males in order to maintain their own

کنند تا قدرت و نفوذ خود را حفظ کنند

power and influence. In other words,

. به عبارت دیگر،

they are the power behind the

آنها قدرت پشت تاج و

throne - an expression meaning

تخت هستند - عبارتی به معنای

someone with no official power but

کسی که هیچ قدرت رسمی ندارد

who secretly controls

اما مخفیانه

things in the background.

امور را در پس زمینه کنترل می کند.

Another example of chimp

نمونه دیگری از

politics is when several weaker

سیاست شامپانزه زمانی است که چند مرد ضعیف تر با هم

males gang up and overthrow a

گروه می شوند و یک

stronger alpha male. By working

مرد آلفا قوی تر را سرنگون می کنند. شامپانزه‌های ضعیف‌تر با کار کردن

together weaker chimps can

با هم می‌توانند

increase their power and the

قدرت و فواید خود را افزایش دهند

benefits, like food,

، مانند غذا

which power brings.

که قدرت به ارمغان می‌آورد.

According to Simon Hicks, professor

به گفته سایمون هیکس، استاد

of political science at the London

علوم سیاسی در

School of Economics, human

دانشکده اقتصاد لندن،

alliances work in exactly the same way.

اتحادهای انسانی دقیقاً به همین شکل عمل می کنند.

Here is Professor Hicks speaking

در اینجا پروفسور هیکس

with BBC World Service

با برنامه سرویس جهانی بی بی سی

programme, The Why Factor:

، The Why Factor صحبت می کند:

So, for example if you imagine three

بنابراین، برای مثال اگر سه

parties in a parliament, one big one

حزب را در یک پارلمان تصور کنید، یکی بزرگ

and two small ones, you might think

و دو حزب کوچک، ممکن است فکر کنید

that naturally the most likely coalition

که به طور طبیعی محتمل ترین

is the big party with either one

ائتلاف، حزب بزرگ با یکی

of the two small ones, whereas,

از دو ائتلاف کوچک، در حالی که،

in fact, minimum winning coalition

در واقع، حداقل

prediction would suggest the two

پیش بینی ائتلاف برنده نشان می دهد که دو ائتلاف

smaller ones should get together,

کوچکتر باید با هم جمع شوند،

if together they can reach more

اگر با هم بتوانند به بیش

than 50 percent of the seats,

از 50 درصد کرسی ها

because they can divide up the

برسند، زیرا می توانند

spoils between the two of them.

غنائم را بین این دو تقسیم کنند. از آنها

Whereas, if either one of them form

در حالی که اگر یکی از آنها

a coalition with a big party, the big

با یک حزب بزرگ ائتلاف کند، حزب بزرگ

party would dominate, and they

مسلط می شود و

wouldn't get many of the

بسیاری از

spoils for themselves.

غنایم را برای خود به دست نمی آورند.

Professor Hicks recommends

پروفسور هیکس توصیه می کند

that smaller political parties get

که احزاب سیاسی کوچکتر دور

together - join together in a group

هم جمع شوند - در یک گروه به هم بپیوندند

to combine their power.

تا قدرت خود را ترکیب کنند.

These smaller parties could form

این احزاب کوچکتر می توانند

a coalition - a collection of different

یک ائتلاف تشکیل دهند - مجموعه ای از

political groups who unite for a

گروه های سیاسی مختلف که برای

limited time to form a government.

مدت محدودی برای تشکیل دولت متحد می شوند.

In human politics making coalitions

در سیاست انسانی، ایجاد ائتلاف

improves your chances of

شانس شما را برای

winning an election.

پیروزی در انتخابات افزایش می دهد.

And in chimpanzee politics coalitions

و در سیاست شامپانزه‌ها،

are a good way for young male

ائتلاف‌ها راه خوبی برای شامپانزه‌های نر جوان است

chimps to defeat the alpha male

تا نر آلفا را شکست

and divide up the spoils between

دهند و غنایم را بین

themselves. Here, the word spoils

خود تقسیم کنند. در اینجا کلمه غنائم

means the benefits obtained by

به معنای منافع حاصل از

winning a war or being in

پیروزی در جنگ یا قرار گرفتن در

a strong position.

موقعیت قوی است.

For ambitious alpha chimps the

برای شامپانزه‌های آلفای جاه‌طلب،

spoils might include getting first

غنایم ممکن است شامل

choice of food and female partners.

انتخاب اول غذا و شریک زن باشد.

While for human politicians power

در حالی که برای سیاستمداران انسانی قدرت

can bring wealth and fame as well.

می تواند ثروت و شهرت را نیز به همراه داشته باشد.

And there's something else alpha

و چیز دیگری هم وجود دارد که

chimpanzees and human politicians

شامپانزه‌های آلفا و سیاستمداران انسانی

have in common - they like to show

مشترک هستند - آنها دوست

their softer side by kissing babies!

دارند با بوسیدن نوزادان جنبه نرم‌تر خود را نشان دهند!

It looks like chimps and humans

به نظر می‌رسد شامپانزه‌ها و انسان‌ها

share many similar behaviours after all -

رفتارهای مشابه زیادی دارند -

which reminds me of your

که من را به یاد

quiz question, Neil.

سؤال مسابقه شما، نیل می‌اندازد.

Yes, in my quiz question I asked Sam

بله، در سوال مسابقه خود از سام پرسیدم

how similar we are to chimps.

که چقدر شبیه شامپانزه ها هستیم.

What did you say, Sam?

چی گفتی سام؟

I said that, biologically speaking,

من گفتم که از نظر بیولوژیکی،

we're - c) 99 % the same.

ما - ج) 99٪ یکسان هستیم.

Which is the correct answer!

پاسخ درست کدام است!

Well done, Sam - you're as

آفرین، سام - تو

clever as a chimp!

مثل یک شامپانزه باهوشی!

Ah, thanks, Neil! And you're

آه، متشکرم، نیل! و

definitely not over the hill! Let's

مطمئناً بر فراز تپه نیستی!

recap the vocabulary from today's

بیایید واژگان برنامه امروز را

programme about chimp politics,

در مورد سیاست شامپانزه‌ها مرور کنیم،

starting with alpha male - the most

از مرد آلفا شروع کنیم -

successful and powerful

موفق‌ترین و قدرتمندترین

male in any group.

مرد در هر گروه.

Over the hill is used to describe

بر فراز تپه برای توصیف

someone who is old and no

کسی که پیر است و

longer useful or attractive.

دیگر مفید یا جذاب نیست استفاده می شود.

Someone who is the power behind

کسی که قدرت پشت

the throne secretly controls things

تاج و تخت است مخفیانه همه چیز را کنترل می کند

but has no official power.

اما هیچ قدرت رسمی ندارد.

Get together means join

جمع شدن یعنی به هم پیوستن به

together as a group.

عنوان یک گروه.

A coalition is when different

ائتلاف زمانی است که

political groups temporarily

گروه های سیاسی مختلف به طور موقت

unite to form a government.

برای تشکیل دولت متحد می شوند.

And finally, the spoils are benefits

و در نهایت، غنایم، منافع

or advantages gained by

یا امتیازاتی است که با

winning a war.

پیروزی در جنگ به دست می آید.

That's all for this programme.

این همه برای این برنامه است.

Bye for now!

فعلا خداحافظ!

Goodbye!

خداحافظ!