Sound POLITE, PROFESSIONAL & HELPFUL at Work | Business English Conversation

Well hey there I'm Emma from mmmEnglish!

خوب هی اونجا من اِما هستم از mmmEnglish!

I've been getting lots of requests for lessons

من درخواست های زیادی برای درس هایی دریافت کرده ام

that will help you to expand your vocabulary

که به شما کمک می کند دایره لغات خود را گسترش دهید

and help you to sound more professional

و به شما کمک می کند هنگام صحبت به زبان انگلیسی حرفه ای تر به نظر برسید

when speaking in English.

.

So that is exactly what this lesson is all about today.

بنابراین این دقیقاً همان چیزی است که این درس امروز در مورد آن است.

I'm going to take some very common

من قصد دارم برخی از افعال بسیار رایج

everyday English verbs and improve them a little

روزمره انگلیسی را انتخاب کنم و کمی آنها را بهبود ببخشم

or give you some more impressive ones to use instead.

یا به شما افعال تأثیرگذارتری ارائه دهم تا به جای آن از آنها استفاده کنید.

So if you're ready to do that, stick around.

بنابراین اگر برای انجام این کار آماده هستید، ادامه دهید.

I want to jump in with a quick message from our friends

من می‌خواهم با پیامی سریع از دوستانمان

at Lingoda to talk about their business English course

در لینگودا وارد شوم تا در مورد دوره انگلیسی تجاری آنها

and the fact that they're offering mmmEnglish students

و این واقعیت که آنها به دانشجویان mmmEnglish

the chance to try their classes for free

این شانس را می‌دهند که کلاس‌های خود را رایگان امتحان کنند، صحبت کنیم

which I'll tell you about soon.

که به زودی در مورد آن به شما خواهم گفت.

Anyone who studied business English will tell you

هر کسی که انگلیسی تجاری خوانده باشد به شما خواهد گفت

that it's quite different to general conversational English.

که این زبان با انگلیسی مکالمه عمومی کاملاً متفاوت است.

The language that we use at work tends to be more

زبانی که ما در محل کار استفاده می‌کنیم

formal so for anyone studying English to advance

رسمی‌تر است، بنابراین برای هر کسی که انگلیسی می‌خواند تا

their career, being able to communicate professionally

شغل خود را ارتقا دهد، توانایی برقراری ارتباط

is going to help you to do that.

حرفه‌ای به شما در انجام این کار کمک می‌کند.

Luckily at Lingoda, not only can you study French,

خوشبختانه در لینگودا، نه تنها می‌توانید کلاس‌های فرانسوی،

Spanish, German and of course, English classes,

اسپانیایی، آلمانی و البته انگلیسی را مطالعه کنید،

they also have a specific business English course

آنها همچنین یک دوره انگلیسی تجاری خاص دارند

and what I love about this is that you're studying

و چیزی که در این مورد دوست دارم این است که شما در

alongside other professionals

کنار سایر متخصصان

focusing on the English skills that you need

با تمرکز بر مهارت‌های انگلیسی مطالعه می‌کنید. شما باید

to communicate effectively in your workplace

در محل کار خود

like presentation skills and interview skills.

مانند مهارت های ارائه و مصاحبه به طور موثر ارتباط برقرار کنید.

The skills that you need to help you progress

مهارت هایی که برای

your career and to succeed in an international company.

پیشرفت شغلی و موفقیت در یک شرکت بین المللی به شما کمک می کند.

Like all Lingoda courses, classes are available

مانند تمام دوره های لینگودا، کلاس ها

twenty-four seven and in small groups.

بیست و چهار و در گروه های کوچک در دسترس هستند.

When I was taking Spanish classes with Lingoda,

وقتی با لینگودا در کلاس های اسپانیایی شرکت می کردم

we usually had three or four students in each class

، معمولاً در هر کلاس سه یا چهار دانش آموز داشتیم

which was awesome! I had lots of speaking practice.

که بسیار عالی بود! تمرین سخنرانی زیادی داشتم.

Business English classes with Lingoda will increase

کلاس های انگلیسی تجاری با

your fluency and your confidence to use

لینگودا تسلط و اعتماد به نفس شما را برای استفاده از

English at work.

زبان انگلیسی در محل کار افزایش می دهد.

You can sign up for free for seven days

می توانید به مدت هفت روز به صورت رایگان ثبت نام

and try up to three group classes which is an

کنید و حداکثر سه کلاس گروهی را امتحان کنید که این یک

awesome way to see what the classes are like

راه عالی برای دیدن نحوه کلاس ها

before you decide to continue.

قبل از تصمیم به ادامه است.

Or you can use this code down here and get

یا می توانید از این کد در اینجا استفاده کنید و

a fifteen per cent discount on your first month.

پانزده درصد تخفیف در ماه اول دریافت کنید.

Use the link down in the description and definitely

از لینک پایین در توضیحات استفاده کنید و

go check them out.

حتماً آنها را بررسی کنید.

Let's think for a moment about the many

بیایید لحظه ای در مورد بسیاری

basic functions that we do when we're at work.

از عملکردهای اساسی که در هنگام کار انجام می دهیم فکر کنیم.

We think about things. We make things.

ما به چیزهایی فکر می کنیم. ما چیزهایی می سازیم.

We change things. We guess.

ما چیزها را تغییر می دهیم. ما حدس می زنیم.

We solve problems and we work together.

ما مشکلات را حل می کنیم و با هم کار می کنیم.

Now all of these words are good

اکنون همه این کلمات خوب

and they will definitely help you to communicate

هستند و قطعا به شما در انتقال پیامتان کمک می‌کنند،

your message

but they're quite basic so if you want to

اما آنها کاملاً ابتدایی هستند، بنابراین اگر می‌خواهید تاثیرگذار به نظر برسید

sound impressive, impress your boss

، صدای رئیس خود را حرفه‌ای‌تر با همکاران و مشتریان تحت تأثیر قرار دهید،

sound more professional with colleagues and clients

then upgrading these words will definitely help.

سپس ارتقاء این کلمات قطعاً کمک خواهد کرد.

So let's start with the verb 'think'

پس بیایید با فعل «فکر کردن»

specifically to think of or to think about something.

به طور خاص برای فکر کردن یا فکر کردن به چیزی شروع کنیم.

To think about attending an event

فکر کردن به شرکت در یک رویداد

or asking for a raise.

یا درخواست افزایش حقوق.

Now we can upgrade this phrasal verb to 'consider'.

اکنون می‌توانیم این فعل عبارتی را به 'consider' ارتقا دهیم.

So instead of saying

بنابراین به جای اینکه

I will think about your suggestion.

بگویم به پیشنهاد شما فکر خواهم کرد.

Say: I will consider your suggestion

بگویید: من پیشنهاد شما را بررسی خواهم کرد،

but I need to find some extra budget before I approve it.

اما باید قبل از تایید آن، مقداری بودجه اضافی پیدا کنم.

We can also upgrade

ما همچنین می توانیم ارتقا دهیم

Have you thought about employing?

آیا به استخدام فکر کرده اید؟

Have you considered employing a marketing

آیا به استخدام یک

assistant in-house?

دستیار بازاریابی داخلی فکر کرده اید؟

Now if you're thinking about something and the decision

حال اگر به چیزی فکر می کنید و تصمیم

is difficult for some reason, it's also important

به دلایلی دشوار است، آن نیز مهم است،

then using 'deliberate' is a much better choice.

استفاده از "عمدی" انتخاب بسیار بهتری است.

Deliberate.

حساب شده.

So it's also a synonym of think about but it's used when

بنابراین مترادف فکر کردن نیز هست، اما زمانی استفاده می‌شود

you're making a really tough decision

که تصمیمی واقعا سخت

and you've got to take some extra time

می‌گیرید و باید زمان بیشتری را صرف

to decide carefully.

تصمیم‌گیری دقیق کنید.

You've been deliberating all week on this,

شما تمام هفته در مورد این موضوع بحث کرده اید،

are you any closer to a decision?

آیا به تصمیمی نزدیکتر هستید؟

We also have this idea of thinking something is...

ما همچنین این ایده را داریم که فکر کنیم چیزی است... به

I think Ben is one of the

نظر من بن یکی از

best mentors in our organisation.

بهترین مربیان در سازمان ما است.

But we can improve this by using the verb 'believe'.

اما ما می‌توانیم این را با استفاده از فعل «باور» بهبود ببخشیم.

I believe

من معتقدم که

Ben is one of the best mentors in our organisation.

بن یکی از بهترین مربیان در سازمان ما است.

So it sounds much surer, more confident and more

بنابراین بسیار مطمئن تر، مطمئن تر و

assertive.

قاطعانه تر به نظر می رسد.

We can also use 'consider' here as well

در اینجا نیز می‌توانیم از «در نظر بگیرید» استفاده کنیم،

but the structure changes a little.

اما ساختار کمی تغییر می‌کند.

So I want you to pay close attention

بنابراین از شما می خواهم که

to what changes in this sentence.

به تغییراتی که در این جمله می شود دقت کنید.

We can say: I think or I believe Ben is

می‌توانیم بگوییم: من فکر می‌کنم یا معتقدم که بن چنین است،

but we can also say

اما می‌توانیم بگوییم

I consider Ben to be one of the best mentors

که بن را یکی از بهترین مربیان

in our organisation.

در سازمان خود می‌دانم.

So when you use this language, it helps you to speak

بنابراین وقتی از این زبان استفاده می‌کنید، به شما کمک می‌کند تا

with authority, to be more impressive, more confident.

با اقتدار صحبت کنید، تأثیرگذارتر و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

It really sounds like you know what you're talking about.

واقعاً به نظر می رسد که می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

Another really common verb to use at work is 'to make'

یکی دیگر از فعل‌های بسیار رایج برای استفاده در محل کار «ساختن» است،

That's what we're there doing isn't it? We're making stuff

این همان کاری است که ما آنجا انجام می‌دهیم، اینطور نیست؟ ما در حال ساختن چیزهایی هستیم

and there are lots of different words that we can use

و کلمات مختلف زیادی وجود دارد که می‌توانیم

instead of 'make'

به جای «ساختن» از آنها استفاده کنیم،

but it really does depend on the context as to which one

اما واقعاً به زمینه بستگی دارد که از کدام یک

you can use or you should use.

استفاده کنید یا باید استفاده کنید.

Let's take a look at this sentence and see

بیایید نگاهی به این جمله بیندازیم و ببینیم

how we can improve it.

چگونه می توانیم آن را بهبود بخشیم.

Our team made a report or wrote a report.

تیم ما گزارشی تهیه کرد یا گزارشی نوشت.

Can you think of a more professional verb

آیا می توانید فعل حرفه ای تری

that you could use instead?

فکر کنید که بتوانید به جای آن از آن استفاده کنید؟

Should we prepare a report for the board?

آیا باید گزارشی برای هیئت مدیره تهیه کنیم؟

Our team has already produced a detailed report.

تیم ما قبلاً گزارش مفصلی تهیه کرده است.

So these words 'prepare' and 'produce'

بنابراین این کلمات "آماده کردن" و "تولید

are almost synonyms.

" تقریباً مترادف هستند.

Prepare.

آماده کردن.

Prepare relates to the process, a little more.

آماده کردن مربوط به روند، کمی بیشتر.

And produce,

و تولید،

relates a little more to the result.

کمی بیشتر به نتیجه مربوط می شود.

So we often see the collocation produce content,

بنابراین ما اغلب می بینیم که collocation تولید محتوا،

prepare a report.

تهیه گزارش.

These are useful ones to keep in mind.

این موارد مفیدی هستند که باید در نظر داشته باشید.

'To create' is another verb upgrade on make right

«ایجاد کردن» یکی دیگر از ارتقاء فعل درست کردن است،

especially when you're talking about

به خصوص زمانی که در مورد

design or creative activities,

طراحی یا فعالیت‌های خلاقانه صحبت می‌کنید،

really when you're making something new you know.

واقعاً وقتی در حال ساختن چیز جدیدی هستید که می‌دانید.

We're creating a new concept for the client.

ما در حال ایجاد یک مفهوم جدید برای مشتری هستیم.

Can you create a new image that we can

آیا می توانید یک تصویر جدید ایجاد کنید که بتوانیم آن را

share on social media?

در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذاریم؟

We created a design that will suit a range of users.

ما طرحی ایجاد کردیم که برای طیف وسیعی از کاربران مناسب باشد.

'Develop' is another synonym for make,

"توسعه" مترادف دیگری برای ساخت است، به

kind of leans a little more towards the process.

نوعی بیشتر به سمت فرآیند متمایل می شود.

Our technical team is developing a plan to transition

تیم فنی ما در حال توسعه طرحی برای انتقال

to our new platform by May.

به پلتفرم جدید ما تا ماه مه است.

Or even better, a strategy.

یا حتی بهتر، یک استراتژی.

A strategy. They're developing a strategy.

یک استراتژی آنها در حال توسعه یک استراتژی هستند.

We also develop ideas and we develop solutions.

ما همچنین ایده ها را توسعه می دهیم و راه حل هایی را توسعه می دهیم.

We're developing an affordable solution that will make

ما در حال توسعه راه حلی مقرون به صرفه هستیم که

sure every family can access high-speed internet.

مطمئن می شود هر خانواده می تواند به اینترنت پرسرعت دسترسی داشته باشد.

So these are really important collocations

بنابراین اینها ترکیبات بسیار مهمی هستند

to keep in mind when you're using these verbs.

که باید هنگام استفاده از این افعال به خاطر داشته باشید.

Often the idea of change can be perceived as negative,

اغلب ایده تغییر می تواند منفی تلقی شود،

people don't usually like change, do they?

مردم معمولاً تغییر را دوست ندارند، اینطور نیست؟

Often we talk about change at work

اغلب ما در مورد تغییر در کار صحبت می

because we need to fix something.

کنیم زیرا باید چیزی را اصلاح کنیم.

It suggests that there is something wrong

این نشان می‌دهد که مشکلی وجود دارد،

so in a professional context,

بنابراین در یک زمینه حرفه‌ای،

it's definitely important to make sure that you're polite

مطمئناً مهم است که مطمئن شوید مؤدب

and that you're using language in a supportive way.

هستید و از زبان به روشی حمایتی استفاده می‌کنید.

And I've got some alternative words and some useful

و من چند کلمه جایگزین و چند عبارت مفید دارم

expressions that will help you with that.

که در این مورد به شما کمک می کند.

And 'modify' is a really good alternative.

و "تغییر" یک جایگزین واقعا خوب است.

Modify.

تغییر.

Modify suggests minor changes,

Modify تغییرات جزئی،

tweaks and adjustments

ترفندها و تنظیمات

and things that will improve the result.

و چیزهایی را پیشنهاد می کند که نتیجه را بهبود می بخشد.

Actually, you could also use the verb 'adjust'.

در واقع، می توانید از فعل "تنظیم" نیز استفاده کنید.

If it's okay with you, I'll adjust

اگر برای شما مشکلی نیست،

this a little before we send it to the client.

قبل از اینکه برای مشتری ارسال کنیم، این را کمی تنظیم می کنم.

Now when you're talking about changing ideas or

اکنون وقتی در مورد تغییر ایده‌ها یا

human behaviour, then 'adapt' is a really good choice

رفتار انسانی صحبت می‌کنید، «انطباق» انتخاب واقعاً خوبی است،

especially when there is a new situation or

به‌خصوص زمانی که یک موقعیت جدید یا

a new set of circumstances that's behind that change.

مجموعه‌ای از شرایط جدید پشت این تغییر وجود دارد.

Again, nobody really likes change do they but if you can

باز هم، هیچ‌کس واقعاً تغییر را دوست ندارد، اما اگر بتوانید

use a more positive verb to help talk about that change

از یک فعل مثبت‌تر برای کمک به صحبت در مورد آن تغییر استفاده

then it's much easier to get other people on board right?

کنید، در این صورت خیلی راحت‌تر می‌شود که دیگران را در جریان قرار دهید؟

The new regulations are tough,

مقررات جدید سخت است،

there's not much that we can do about it!

کار زیادی نمی توانیم در مورد آن انجام دهیم!

We just need to adapt and keep moving forward.

ما فقط باید خود را وفق دهیم و به حرکت رو به جلو ادامه دهیم.

The word 'transition' is an excellent one to begin using

کلمه "انتقال" برای شروع و درک بسیار عالی است

and to understand because it helps us to talk about

زیرا به ما کمک می کند تا در

the need for change and the process of changing

مورد نیاز به تغییر و روند تغییر

in a comfortable way.

به روشی راحت صحبت کنیم.

So if we transition from one thing to another,

بنابراین، اگر ما از چیزی به چیز دیگر انتقال می‌دهیم،

it suggests that we sort of move carefully you know,

نشان می‌دهد که ما به نوعی با دقت حرکت می‌کنیم، می‌دانید،

it's not instant change which usually scares people.

این تغییر آنی نیست که معمولاً مردم را می‌ترساند.

If we talk about transition, it suggests that the change

اگر در مورد انتقال صحبت کنیم، نشان می دهد که این

is going to be gradual and carefully considered.

تغییر تدریجی و با دقت بررسی می شود.

We want to make sure that our new team members

ما می‌خواهیم مطمئن شویم که اعضای تیم جدید ما

transition into their new roles

as seamlessly as possible.

تا حد امکان به نقش‌های جدید خود منتقل می‌شوند.

Although many of us try not to admit it,

اگرچه بسیاری از ما سعی می کنیم آن را اعتراف نکنیم،

we all guess what the heck is going on right,

همه ما حدس می زنیم که چه اتفاقی درست می افتد،

it's part of solving problems and reducing risk

این بخشی از حل مشکلات است و کاهش

is taking a guess.

ریسک، حدس زدن است.

And there are so many great words that will help you

و کلمات فوق العاده زیادی وجود دارد که به شما کمک

to sound more intelligent and more professional

می کند زمانی که مجبور به حدس زدن هستید هوشمندانه تر و حرفه ای تر به نظر

when you have to take a guess.

برسید.

We all do right?

همه ما درست عمل می کنیم؟

But sometimes using 'guess' suggests that you're a little

اما گاهی اوقات استفاده از "حدس" نشان می دهد که شما کمی

uncertain, you know, and in a professional context,

نامطمئن هستید، می دانید، و در یک زمینه حرفه ای

it can make you seem

، می تواند شما را

uninformed or unprepared.

ناآگاه یا ناآماده به نظر برساند.

So using 'estimate' suggests that

بنابراین استفاده از "تخمین" نشان می دهد که

you've put some thought into this prediction

شما کمی در مورد این پیش بینی

or this guess right?

یا این حدس فکر کرده اید درست است؟

Estimate.

تخمین زدن.

It's difficult to estimate the financial impact for families.

تخمین تأثیر مالی برای خانواده ها دشوار است.

Now 'calculate' is a really good option

اکنون وقتی در مورد اعداد خاصی صحبت می کنید، «محاسبه» گزینه بسیار خوبی است

when you're talking about specific numbers.

.

You calculate.

شما محاسبه کنید.

We calculate that this will save

ما محاسبه می کنیم که با این کار

three thousand dollars a month.

ماهیانه سه هزار دلار صرفه جویی می شود.

Now we have a slightly different word form here

اکنون ما در اینجا یک شکل کلمه کمی متفاوت داریم،

but you can express the same idea by saying:

اما شما می توانید همان ایده را با گفتن این جمله بیان کنید:

By our calculations, we will save

با محاسبات ما،

three thousand dollars a month.

ماهانه سه هزار دلار پس انداز خواهیم کرد.

When you're thinking about why something happened

وقتی به این فکر می‌کنید که چرا اتفاقی افتاده

or you're considering what might happen in the future,

یا به اتفاقی که ممکن است در آینده بیفتد فکر می‌کنید

then 'speculate' is a great word.

، «گمان کردن» کلمه بسیار خوبی است.

To speculate.

برای حدس و گمان

So usually we say 'speculate on' or

بنابراین معمولاً ما می گوییم "در مورد چیزی حدس بزن" یا

'speculate about' something.

"در مورد" حدس و گمان.

I don't want to speculate on why he

من نمی خواهم در مورد دلیل

resigned so suddenly.

استعفای او به طور ناگهانی حدس بزنم.

And 'predict' is another great synonym for guess.

و «پیش‌بینی» مترادف عالی دیگری برای حدس زدن است.

Predict.

پیش بینی.

So it's used when

بنابراین زمانی استفاده می‌شود

you're taking information that you have

که اطلاعاتی را که دارید دریافت

and you're making a call or a decision

می‌کنید و در حال برقراری تماس یا تصمیم‌گیری

about the most likely outcome.

در مورد محتمل‌ترین نتیجه هستید.

Industry experts are predicting significant

کارشناسان صنعت تغییرات قابل توجهی

changes to our working environments post-pandemic.

را در محیط های کاری ما پس از همه گیری پیش بینی می کنند.

It is difficult to talk positively about problems right

when things aren't going so well or maybe they've been

زمانی که همه چیز به خوبی پیش نمی رود یا

a little more difficult than you anticipated.

شاید کمی سخت تر از آنچه پیش بینی می کردید، صحبت مثبت درباره مشکلات دشوار است.

So what words can you use instead of 'problem'

بنابراین از چه کلماتی می توانید به جای «مشکل»

which does kind of have a negative about it, doesn't it?

استفاده کنید، اینطور نیست؟

Well we can say challenge,

خوب می توانیم بگوییم چالش،

we can say complication,

می توانیم بگوییم عارضه،

obstacle.

مانع.

These are all possible replacements, right?

همه اینها جایگزین های احتمالی هستند، درست است؟

In a professional context, we want to make sure that we

در یک زمینه حرفه‌ای، می‌خواهیم مطمئن

communicate any problems that we have clearly

شویم که مشکلاتی را که داریم به وضوح بیان می‌کنیم،

but also do it in a way that makes it sound like

اما این کار را به گونه‌ای انجام می‌دهیم که به نظر برسد

you have solutions or you have a plan

راه‌حل‌هایی دارید یا برنامه‌ای

to keep things under control.

برای کنترل همه چیز دارید.

We overcame several obstacles

before we landed on the result.

قبل از اینکه به نتیجه برسیم، چندین مانع را پشت سر گذاشتیم.

We anticipate some technical challenges but we're

ما برخی از چالش‌های فنی را پیش‌بینی می‌کنیم، اما

confident that we've got the right team

مطمئن هستیم که

in place to deal with them.

تیم مناسبی را برای مقابله با آنها در اختیار داریم.

We even talk about problems as

ما حتی در مورد مشکلاتی مانند

headaches or hiccups.

سردرد یا سکسکه صحبت می کنیم.

These are a little less formal ways of expressing it

این‌ها روش‌های کمی کمتر رسمی برای بیان آن هستند،

but they definitely help to emphasise that the problem is

اما قطعاً به تأکید بر این موضوع کمک می‌کنند که مشکل

not so serious you know or that they're problems that

آنقدر جدی نیست که می‌دانید یا مشکلاتی هستند که

can be managed, they're just annoying.

قابل مدیریت هستند، فقط آزاردهنده هستند.

I can see how these changes could create

من می توانم ببینم که چگونه این تغییرات می تواند

some headaches for the sales team

برای تیم فروش دردسرهایی ایجاد کند،

but we're working on a solution.

اما ما در حال کار روی یک راه حل هستیم.

There were a few hiccups with the new ordering system

در سیستم سفارش جدید

on Friday,

در روز جمعه چند مشکل وجود داشت،

but things have been much smoother this week.

اما این هفته همه چیز بسیار روان‌تر بوده است.

And lastly, if you work in an office as part of a team,

و در نهایت، اگر در یک اداره به عنوان بخشی از یک تیم کار کنید،

it's very likely that you work together

به احتمال زیاد

with other people to get things done, right?

با افراد دیگر برای انجام کارها همکاری می کنید، درست است؟

We work together. We work as a team.

ما باهم کار میکنیم. ما به عنوان یک تیم کار می کنیم.

But just to clarify, we do not do a teamwork

اما فقط برای روشن شدن، ما یک کار تیمی را خوب انجام نمی دهیم

all right? This is a very common mistake

؟ این یک اشتباه بسیار رایج است

that a lot of my students make.

که بسیاری از دانش آموزان من مرتکب می شوند.

'Teamwork' is a noun and we never use it with

"کار تیمی" یک اسم است و ما هرگز آن را با

'do' okay? We don't do a teamwork.

"do" استفاده نمی کنیم، خوب است؟ ما کار تیمی انجام نمی دهیم.

And a much more professional way to explain that

و یک راه بسیار حرفه‌ای‌تر برای توضیح اینکه

you're working together with someone else

با شخص دیگری

or with other people

یا با افراد دیگر کار می‌کنید

is to say that you collaborate.

این است که بگویید با هم همکاری می‌کنید.

I'm looking forward to collaborating

من مشتاقانه منتظر همکاری

on projects with you in the future.

در پروژه های آینده با شما هستم.

Now if you really want to emphasise that two people

حالا اگر واقعاً می‌خواهید تأکید کنید که دو نفر

or maybe two teams with different skill sets

یا شاید دو تیم با مجموعه مهارت‌ها

or sets of expertise are coming together

یا مجموعه‌ای از تخصص‌های مختلف دور هم جمع می‌شوند

to work together, we say that they're joining forces.

تا با هم کار کنند، می‌گوییم که آنها در حال پیوستن به نیروها هستند.

They join forces. And this is quite powerful.

به نیروها می پیوندند. و این کاملا قدرتمند است.

When our development team joined forces with our

وقتی تیم توسعه ما با تیم محصول ما متحد

product team, they created something amazing.

شد، چیزی شگفت انگیز خلق کرد.

So there you have it, I really hope that you found

بنابراین شما آن را دارید، من واقعاً امیدوارم

a few new expressions to expand your vocabulary

که چند عبارت جدید پیدا کرده باشید تا دامنه واژگان خود را کمی گسترش دهید

range a little. Make sure that you keep these words

. اطمینان حاصل کنید که این کلمات را

beside you at work during this week

در طول این هفته در محل کار در کنار خود نگه دارید

and see if you can apply them.

و ببینید آیا می توانید آنها را به کار ببرید.

You know if you're writing an email, make sure you stop

می‌دانید که اگر در حال نوشتن یک ایمیل هستید، مطمئن شوید که

before you hit send, to try and

قبل از زدن دکمه ارسال متوقف شده‌اید تا

upgrade some of the language that you're using

برخی از زبانی را که استفاده می‌کنید ارتقا دهید

to sound more professional and more helpful.

تا حرفه‌ای‌تر و مفیدتر به نظر برسد.

Now you know I like to set a little challenge

حالا می‌دانید که من دوست دارم در پایان درس‌هایم یک چالش کوچک تنظیم

at the end of my lessons and that's because

کنم و این به این دلیل است که

just watching my lessons isn't really enough, is it?

فقط تماشای درس‌های من واقعاً کافی نیست، درست است؟

You've got to put into practice what you've been learning

شما باید چیزهایی را که یاد گرفته اید در عمل به کار ببندید

and it's only going to take you a few minutes.

و فقط چند دقیقه طول می کشد.

So hit the pause button right now and write

بنابراین همین الان دکمه مکث را بزنید و

a short paragraph using at least five of the

با حداقل پنج

professional words that I shared during this lesson.

کلمه حرفه ای که در این درس به اشتراک گذاشتم، یک پاراگراف کوتاه بنویسید.

I'm really excited to get down there and check them out

من واقعاً هیجان زده هستم که به آنجا بروم و آنها را بررسی کنم

to give you some feedback,

تا به شما بازخورد بدهم،

make sure you're using them correctly.

مطمئن شوید که از آنها به درستی استفاده می کنید.

But in the meantime,

اما در عین حال،

I've got this lesson right here ready for you

من این درس را دقیقاً در اینجا آماده کرده ام

to continue practising with me

تا شما به تمرین با من ادامه دهید،

so I'll see you in there!

بنابراین شما را در آنجا می بینم!