Tell me about yourself! Introduce yourself in English with EASE!

Well hey there I'm Emma from mmmEnglish!

خوب هی اونجا من اِما هستم از mmmEnglish!

Today I'm going to teach you to introduce

امروز قصد دارم به شما یاد بدهم که

yourself effectively.

خودتان را به طور موثر معرفی کنید.

And there are three reasons why this is

و سه دلیل وجود دارد که چرا

such an important skill to learn.

این یک مهارت مهم برای یادگیری است.

Of course, we've got to introduce ourselves

البته، ما باید همیشه خودمان را معرفی

all the time, right? In lots of different contexts.

کنیم، درست است؟ در بسیاری از زمینه های مختلف.

So spending the time getting your introduction right

بنابراین صرف وقت برای معرفی درست

is gonna help you and it's gonna benefit you

به شما کمک خواهد کرد و بارها و بارها برای شما مفید

over and over and over again.

خواهد بود.

And when you meet someone new,

و هنگامی که با شخص جدیدی ملاقات می کنید

you will likely feel a little nervous.

، احتمالاً کمی عصبی خواهید شد.

It's totally normal, right?

این کاملا طبیعی است، درست است؟

But if you can get off to a good start,

اما اگر بتوانید شروع خوبی داشته

then it's gonna help you to feel more confident

باشید، به شما کمک می کند تا در ادامه مکالمه اعتماد به نفس بیشتری

going into the rest of the conversation.

داشته باشید.

So nailing that first introduction

بنابراین انجام اولین

is so important.

مقدمه بسیار مهم است.

And of course, if you can introduce yourself

و البته، اگر بتوانید خود را

clearly and confidently,

به وضوح و با اطمینان معرفی کنید،

you'll make a great first impression

اولین تاثیر فوق‌العاده‌ای را

with people that you meet.

با افرادی که ملاقات می‌کنید، خواهید داشت.

This is going to help you build great relationships,

این به شما کمک می کند تا روابط عالی بسازید،

to make friends and be liked

دوستانی پیدا کنید و مورد

which really, deep down is what we all really want.

پسند واقع شوید، چیزی که در اعماق وجود همه ما واقعاً می خواهیم.

Ideally, you're watching this video with your notebook

در حالت ایده‌آل، شما در حال تماشای این ویدیو با دفترچه یادداشت خود هستید

handy so that you can take some notes as we go.

تا بتوانید در حین حرکت چند یادداشت بردارید.

You can listen to me talk about introducing yourself

شما می‌توانید به صحبت‌های من درباره معرفی خود

as much as you like but if you don't start

تا جایی که دوست دارید گوش دهید، اما اگر شروع به

playing with the language and the ideas that I'm sharing today

بازی با زبان و ایده‌هایی که من امروز

to make it useful and relevant for yourself,

به اشتراک می‌گذارم برای مفید و مرتبط کردن آن برای خودتان نباشید،

what's the point?

چه فایده‌ای دارد؟

So if you've shown up today and you're ready to participate

بنابراین اگر امروز حاضر شدید و آماده شرکت

in this lesson,

در این درس هستید،

let me know in the comments, I'm really excited to get started.

در نظرات به من اطلاع دهید، من برای شروع بسیار هیجان زده هستم.

And of course, if you can think of a friend or a colleague

و البته، اگر می توانید به دوست یا همکار دیگری فکر کنید

who needs to work on this skill too,

که باید روی این مهارت نیز کار کند

share this lesson with them, make sure you subscribe

، این درس را با آنها به اشتراک بگذارید، حتما مشترک شوید

and let's get into it!

و بیایید وارد آن شویم!

So imagine hearing this question:

پس تصور کنید این سوال را می شنوید: از

Tell us about yourself.

خودتان بگویید.

And feeling cool, calm and collected as you reply.

و هنگام پاسخ دادن احساس خونسردی، آرام و جمع و جور می کنید.

That is exactly what we're working towards today.

این دقیقاً همان چیزی است که ما امروز برای آن کار می کنیم.

We want to, not only just answer this question with ease,

ما می‌خواهیم نه تنها به این سؤال به راحتی پاسخ دهیم،

but we want to do it accurately as well.

بلکه می‌خواهیم آن را با دقت انجام دهیم.

There are lots of different places and contexts

مکان ها و زمینه های مختلفی وجود دارد

where you might need to introduce yourself.

که ممکن است لازم باشد خود را معرفی کنید.

Some of them are formal, some of them are really informal.

برخی از آنها رسمی هستند، برخی از آنها واقعا غیر رسمی هستند.

So knowing your context and your audience

بنابراین شناخت زمینه و مخاطبان شما

is extremely important, I can't stress that enough.

بسیار مهم است، نمی توانم به اندازه کافی بر آن تاکید کنم.

It's so important.

خیلی مهمه

And adjusting your introduction just slightly

و تنظیم مقدمه خود

to those different situations is a really powerful skill to learn.

با آن موقعیت‌های مختلف، یک مهارت بسیار قدرتمند برای یادگیری است.

Because it might be useful to talk about your education

از آنجا که ممکن است صحبت کردن در مورد تحصیلات

and your profession in some contexts,

و حرفه خود در برخی زمینه ها مفید باشد،

but really weird to bring that up at a party, right?

اما واقعاً عجیب است که در یک مهمانی این موضوع را مطرح کنید، درست است؟

Like that's a good way to bore someone to tears.

مثل اینکه این یک راه خوب برای حوصله اشک دیگران است.

So let's get started with your introduction today.

پس بیایید امروز با معرفی شما شروع کنیم.

And how do we start?

و چگونه شروع کنیم؟

We start really simply and casually with your name.

ما واقعاً ساده و معمولی با نام شما شروع می کنیم.

I am Emma or I'm Emma.

من اِما هستم یا اِما هستم.

Now in most situations, it's much more natural to use

حالا در بیشتر موقعیت‌ها، استفاده

the contraction I'm Emma, it sounds much more relaxed that way.

از انقباض I'm Emma بسیار طبیعی‌تر است، اینطور به نظر بسیار آرام‌تر می‌رسد.

You can also say: My name is Emma.

همچنین می توانید بگویید: اسم من اِما است.

Or my name's Emma.

یا اسم من اما است.

Simple, right? You've got this.

ساده است، درست است؟ شما این را دارید

Now what if you have a preferred name or a nickname?

حالا اگر شما یک نام ترجیحی یا یک نام مستعار دارید چه؟

It is always really good to let the person who you're addressing

همیشه خیلی خوب است که به کسی که خطابش می‌کنید از قبل

know right up front right?

اطلاع دهید درست است؟

And an informal way to do that is to say:

و یک راه غیررسمی برای انجام این کار این است که بگوییم:

My friends all call me

همه دوستانم من را صدا می زنند

My name is Beatrice, but my friends all call me Bee.

نام من بئاتریس است، اما دوستانم همه من را Bee صدا می کنند.

A slightly more formal way to do that is to say:

یک روش کمی رسمی تر برای انجام این کار این است که بگویید:

My name is Ybiskay,

نام من Ybiskay است،

but it's hard for some people to say it, so you can call me Ybis.

اما برای برخی افراد سخت است که آن را بیان کنند، بنابراین می توانید من را Ybis صدا کنید. اگر

This is a really great expression to note down

گفتن نام شما برای مردم سخت است، این یک عبارت واقعا عالی است که باید آن را یادداشت

if people find it really hard to say your name.

کنید.

Maybe it's a long name, maybe it's not

شاید این یک نام طولانی باشد، شاید

a very common name in the place where you live.

در محلی که در آن زندگی می کنید نام چندان رایجی نباشد.

You kind of get sick of having to explain it again and again.

از این که باید بارها و بارها آن را توضیح دهید به نوعی خسته می شوید.

So as long as you don't mind,

بنابراین تا زمانی که مشکلی ندارید

then this is a really great way to introduce your name

، این یک راه واقعا عالی برای معرفی نام خود

or a version of your name that you'd like to be called.

یا نسخه ای از نام خود است که دوست دارید با آن تماس بگیرید.

The next piece of basic information to include

بخش بعدی از اطلاعات اولیه که باید شامل

is something about location.

شود، چیزی در مورد مکان است.

It could be to do with where you're living now

این می تواند مربوط به جایی باشد که اکنون در آن زندگی می کنید

or where you're from originally.

یا از کجا هستید.

And there's lots of different ways to elaborate on this

و راه های مختلفی برای توضیح بیشتر در مورد این

type of information.

نوع اطلاعات وجود دارد.

So I'm going to give you a few different ways of doing it here

بنابراین من قصد دارم چند روش مختلف برای انجام این کار را در اینجا

but it's up to you to pick and choose

به شما ارائه کنم، اما این شما هستید که انتخاب کنید و انتخاب کنید

which version works best for your story.

که کدام نسخه برای داستان شما بهترین کار را دارد.

Okay so experiment,

بسیار خوب، پس آزمایش کنید،

get a little playful with some of these combinations.

با برخی از این ترکیب ها کمی بازیگوش شوید.

I'm from Australia.

من از استرالیا هستم.

And again, I'm using that contracted form here because

و دوباره، من از آن فرم قراردادی در اینجا استفاده می کنم، زیرا

I am from Australia

من از استرالیا هستم

sounds just a little bit stiff, you know so to sound more relaxed,

، کمی سفت به نظر می رسد، شما می دانید که برای آرام

and more natural, say: I'm from

تر و طبیعی تر به نظر می رسد، بگویید: من

with your country or your city name, could be either.

از کشور شما یا نام شهر شما هستم، می توانم باشد.

You could say: I am

می توانید بگویید: من هستم

and your nationality adjective, so I'm Australian.

و صفت ملیت شما، پس من استرالیایی هستم.

Turkish, Vietnamese, Brazilian.

ترکی، ویتنامی، برزیلی.

These are all examples of nationality adjectives.

اینها همه نمونه هایی از صفت ملیت هستند.

And these nationality adjectives are usually different

و این صفت های ملیت معمولاً

to the country name, right?

با نام کشور متفاوت است، درست است؟

So you've got to be careful that you're using the right form

بنابراین باید مراقب باشید که از شکل

of the word with each of these expressions.

صحیح کلمه برای هر یک از این عبارات استفاده کنید.

We don't say:

ما نمی گوییم:

I'm from Australian.

من استرالیایی هستم.

Or I am Australia.

یا من استرالیا هستم.

Now if you said: I'm from Melbourne.

حالا اگر گفتی: من اهل ملبورن هستم.

It's actually not super clear

در واقع کاملاً مشخص نیست

whether that's the place where you live now

که آیا این مکانی است که اکنون در آن زندگی می کنید

or where you're from originally.

یا در اصل از کجا هستید.

So if you're not from the place that you're in

بنابراین اگر در

while you're making the introduction,

حالی که در حال ساختن مقدمه هستید

then you could say: I come from

، اهل مکانی نیستید، می توانید بگویید: من از جایی آمده ام

a place, you know and we use this

، شما می دانید و

when there's a bit of distance between

زمانی که بین جایی که اکنون هستید کمی فاصله وجود دارد از

where you are now and wherever that place is so it could be

آن استفاده می کنیم. و هر کجا که آن مکان باشد، می تواند

another city or another country.

شهر یا کشور دیگری باشد.

But if you want to be clearer, all you need to do is just

اما اگر می خواهید واضح تر باشید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که

choose some more specific verbs.

فقط چند افعال خاص تر را انتخاب کنید.

You could say:

می توان گفت:

I was born in, with the place name.

من با نام مکان متولد شدم.

I was born in Melbourne.

من در ملبورن به دنیا آمدم.

I grew up in

من در

or I was raised in.

آن بزرگ شده‌ام یا در آن بزرگ شده‌ام.

Or even, I spent my childhood in

یا حتی، دوران کودکی‌ام را در آن

and a place name, so this is talking about

و یک نام مکانی گذرانده‌ام، بنابراین این صحبت از این است

you know when you were a child, where were you

که می‌دانید وقتی بچه بودید، کجا بودید

what were you doing, it's an interesting way to bring up

چه می‌کردید، این یک راه جالب برای آوردن است

that part of your life.

آن بخش از زندگی خود را

And they all express a really similar idea so you

و همه آنها یک ایده واقعا مشابه را بیان می کنند، بنابراین شما

can pick and choose how you use them.

می توانید نحوه استفاده از آنها را انتخاب و انتخاب کنید.

I was born in Australia and spent my childhood growing up

من در استرالیا متولد شدم و دوران کودکی خود را

in various cities along the east coast.

در شهرهای مختلف ساحل شرقی گذراندم.

I’m originally from Melbourne, but now I'm based in Perth.

من در اصل اهل ملبورن هستم، اما اکنون در پرث هستم.

So if you wanna say how long you've been living in your

بنابراین اگر می‌خواهید بگویید چه مدت در مکان فعلی خود زندگی می‌کنید

current location, it is

،

the perfect chance to use the present perfect.

این فرصت عالی برای استفاده از زمان حال است.

I’ve been living in Perth since 2016.

من از سال 2016

I’ve lived in Perth for the past four years.

در پرث زندگی می کنم. من در چهار سال گذشته در پرث زندگی کرده ام.

Or I could also say:

یا می‌توانم بگویم:

I moved to Perth a few years ago.

چند سال پیش به پرث نقل مکان کردم.

There are just so many different ways to express this

برای بیان صادقانه این اطلاعات، راه های مختلفی وجود دارد

information, honestly. I could keep going!

. میتونستم ادامه بدم!

And I'm sure that many of these structures are actually

و من مطمئن هستم که بسیاری از این ساختارها

really familiar to you but as you're preparing your introduction,

واقعاً برای شما آشنا هستند، اما همانطور که در حال آماده کردن مقدمه خود هستید،

really pay attention to the story that you're telling.

واقعاً به داستانی که می‌گویید توجه کنید.

And take the time to make sure that you're expressing

و برای اطمینان از بیان

your ideas accurately.

دقیق ایده های خود وقت بگذارید.

And once you write your introduction, you are most welcome

و هنگامی که مقدمه خود را نوشتید،

to add it down into the comments below.

می توانید آن را در نظرات زیر اضافه کنید.

I'll take a look at as many as I can

تا جایی که می‌توانم نگاهی به آن‌ها خواهم انداخت

and make sure that they sound awesome.

و مطمئن می‌شوم که عالی به نظر می‌رسند.

So talking about your name, your location,

بنابراین صحبت در مورد نام، موقعیت مکانی شما،

these are the basics.

اینها اصول اولیه هستند.

And like I said earlier, if you can get this part right,

و همانطور که قبلاً گفتم، اگر بتوانید این بخش را به درستی دریافت کنید،

and you can just say it really naturally as soon as you get asked,

و به محض اینکه از شما پرسیده شد، می توانید آن را به طور طبیعی بگویید،

then this is going to set you up really well

پس این شما را به خوبی

for what comes next.

برای چیزهای بعدی آماده می کند.

And what comes next really does depend on the context

و آنچه بعدا می آید واقعاً به زمینه بستگی دارد،

so I've got a few different options for you to consider here.

بنابراین من چند گزینه مختلف برای شما دارم که در اینجا در نظر بگیرید.

If you are introducing yourself to

a new neighbour for example, you might choose to focus

برای مثال، اگر خود را به یک همسایه جدید معرفی می کنید، ممکن است

more on your family.

ترجیح دهید بیشتر روی خانواده خود تمرکز کنید.

But then if you're introducing yourself at a job interview

اما اگر در یک مصاحبه شغلی خود را معرفی می کنید،

you might talk about job related experience, obviously.

ممکن است در مورد تجربه مرتبط با شغل صحبت کنید.

And if you're introducing yourself to an English class, you might

و اگر خود را به یک کلاس انگلیسی معرفی می کنید، ممکن

focus on your hobbies and your interests,

است بر سرگرمی ها و علایق خود تمرکز کنید،

things that will help the other people in your class

چیزهایی که به سایر افراد کلاس شما کمک می

connect with you and you know, reveal their shared interests.

کند با شما ارتباط برقرار کنند و می دانید که علایق مشترک آنها را آشکار کنند.

Now you might want to talk about your family

حالا ممکن است بخواهید

a little bit when you introduce yourself.

وقتی خودتان را معرفی می کنید کمی در مورد خانواده خود صحبت کنید.

And the amount of information that you share here is up to you

و مقدار اطلاعاتی که در اینجا به اشتراک می‌گذارید به شما

whatever you feel comfortable sharing.

بستگی دارد، هر چه احساس راحتی کنید به اشتراک بگذارید.

We want to be careful not to overshare

ما می‌خواهیم مراقب باشیم که اطلاعات شما را بیش از حد به اشتراک

you know, to bore someone with your entire family history

نگذاریم، کسی را با کل سابقه خانوادگی خود خسته نکنیم،

unless they asked for it because they're particularly interested.

مگر اینکه او آن را درخواست کند، زیرا علاقه خاصی دارد.

But if you're married you would say:

اما اگر متاهل هستید، می گویید:

We've been married since

ما از آن زمان

and a time or a date.

و یک زمان یا تاریخ ازدواج کرده ایم.

I’ve been married to my husband since August last year.

من از مرداد پارسال با شوهرم ازدواج کردم.

For example.

مثلا.

Now if you're not married but you still want to mention

حالا اگر ازدواج نکرده‌اید اما هنوز می‌خواهید

the length of your relationship, you can say:

مدت زمان رابطه‌تان را ذکر کنید، می‌توانید بگویید:

We've been together for and a time period.

ما یک دوره زمانی با هم بودیم.

Okay, we've been together.

باشه با هم بودیم

In a relationship context, that tells the length of your relationship.

در زمینه رابطه، این طول رابطه شما را نشان می دهد.

I always find it kind of tricky to talk about my relationship with

من همیشه صحبت کردن در مورد رابطه ام با

my partner in English because we don't actually have

شریک زندگیم به زبان انگلیسی برایم سخت است زیرا در واقع

many words to describe it.

کلمات زیادی برای توصیف آن نداریم.

My partner, Shah and I have been together for eleven years now.

من و شریک زندگیم شاه یازده سال است که با هم هستیم.

We're engaged

but we've been engaged for about six or seven years now.

ما نامزدیم اما الان حدود شش هفت سال است که نامزد کرده ایم.

So we have no plans to get married

بنابراین ما هیچ برنامه ای برای ازدواج

so he's not ever going to be my husband.

نداریم بنابراین او هرگز شوهر من نخواهد شد.

I can introduce him as my fiance, but then I always get asked

من می توانم او را به عنوان نامزدم معرفی کنم، اما همیشه از من می پرسند

When's the wedding? You know, what are your plans?

عروسی کی است؟ میدونی چه برنامه ای داری؟

And of course,

و البته،

we have none so that conversation gets really boring.

ما هیچ کدام نداریم تا مکالمه واقعا خسته کننده شود.

And after eleven years of being together,

و بعد از یازده سال با هم بودن

the word boyfriend is really flippant

، کلمه دوست پسر واقعاً تند و تیز است

and not particularly useful so I usually just call him

و کاربرد خاصی ندارد، بنابراین من معمولاً او

my partner.

را شریک زندگی خود می نامم.

But in our situation, we are business partners too

اما در شرایط ما، ما هم شرکای تجاری هستیم

and so in that context, things can also get really confusing.

و بنابراین در آن زمینه، همه چیز می‌تواند واقعاً گیج‌کننده شود.

So if you want to talk about the family that you live with,

بنابراین اگر می خواهید در مورد خانواده ای که با آن زندگی می کنید صحبت کنید،

then you could say something like:

می توانید چیزی شبیه این بگویید:

We're a family of five.

ما یک خانواده پنج نفره هستیم.

I live here with my family.

من اینجا با خانواده ام زندگی می کنم.

We're a family of five.

ما یک خانواده پنج نفره هستیم

But if you're talking about the family that you grew up in,

اما اگر در مورد خانواده ای صحبت می کنید که در آن بزرگ شده اید،

then you need to clarify, you need to say:

پس باید توضیح دهید، باید بگویید:

I grew up in a family of five.

من در یک خانواده پنج نفره بزرگ شدم.

Now that information is pretty general, it could be

اکنون که اطلاعات کاملاً کلی است، می‌تواند

a single parent and four kids,

یک والدین تک و چهار فرزند باشد،

or it could be two parents and three kids

یا ممکن است دو والدین و سه فرزند

it's pretty loose.

باشند، بسیار ضعیف است.

If you have children that you wanna talk about, say:

اگر فرزندانی دارید که می خواهید در مورد آنها صحبت کنید، بگویید:

I have a seven year old son.

من یک پسر هفت ساله دارم.

I'm a single parent.

من یک پدر و مادر تنها هستم.

I'm a mother of twins.

من مادر دوقلو هستم

And it's really nice to add a little bit commentary around

و واقعاً خوب است که کمی تفسیر در مورد

family members, just to make it a bit more interesting.

اعضای خانواده اضافه کنید، فقط برای اینکه کمی جالب تر شود.

You could say:

می توانید بگویید:

I’m a single mum. I’ve got twin girls, they’re five years old.

من یک مادر مجرد هستم. من دخترهای دوقلو دارم، آنها پنج ساله هستند.

And they just started school this year, so it's been

و آنها امسال مدرسه را شروع کردند، بنابراین

pretty exciting for us!

برای ما بسیار هیجان انگیز بود!

And the reason why adding just a little bit of this type of

و دلیل اینکه افزودن اندکی از این نوع

information is so great,

اطلاعات بسیار عالی است،

is because it gives hints and clues

این است که

to the person that you're talking to to help them continue

به شخصی که با او صحبت می‌کنید نکات و سرنخ‌هایی می‌دهد تا به او کمک

the conversation in a really positive way.

کند مکالمه را به روشی واقعاً مثبت ادامه دهد.

You know they could ask:

می دانید که آنها می توانند بپرسند: به

What school are they going to?

کدام مدرسه می روند؟

Or maybe comment and say:

یا شاید نظر بدهید و بگویید:

You know,

می دانید،

now that they're at school, you must feel like you've got so much

حالا که آنها در مدرسه هستند، باید احساس کنید که دوباره اینقدر

time to yourself again!?

برای خودتان وقت دارید!؟

Something like that.

یه چیزی شبیه اون.

When you're talking about your brothers and sisters, of course

وقتی در مورد برادران و خواهران خود صحبت می کنید، البته

you can say: I've got three sisters.

می توانید بگویید: من سه خواهر دارم.

But it's a bit of a mouthful to say:

اما این که بگوییم:

I've got two brothers and three sisters.

من دو برادر و سه خواهر دارم، کمی لقمه‌ای است.

Right? So instead, we use the word siblings to talk about

درست؟ بنابراین در عوض، ما از کلمه خواهر و برادر برای صحبت در مورد

brothers and sisters, it's quite general.

برادر و خواهر استفاده می کنیم، این کاملاً کلی است.

Two brothers and a sister

دو برادر و یک

would equal three siblings.

خواهر برابر با سه خواهر و برادر هستند.

I have three siblings.

من سه خواهر و برادر دارم.

Now when you say that,

حالا وقتی این را می گویید

it doesn't include you.

شامل شما نمی شود.

Okay you're talking about the other children in your family.

خوب شما در مورد بچه های دیگر خانواده خود صحبت می کنید.

If you want to include you, say:

اگر می‌خواهید شما را شامل شود، بگویید:

I am one of four siblings.

من یکی از چهار خواهر و برادر هستم.

And if you've got no siblings, then you're an only child.

و اگر خواهر و برادر ندارید، پس تک فرزند هستید.

I'm an only child.

من تک فرزندم

You might also want to talk about your extended family.

همچنین ممکن است بخواهید در مورد خانواده بزرگ خود صحبت کنید.

Now this is a really, really great expression to use

حالا این یک عبارت واقعاً بسیار عالی است

when you're talking about aunties, uncles, grandparents, cousins.

که وقتی در مورد خاله ها، عموها، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پسرعموها صحبت می کنید استفاده می شود.

By saying extended family, you're including all of them,

با گفتن خانواده گسترده، شما همه آنها را شامل

you don't have to go into detail about who and how many,

می‌شوید، لازم نیست در مورد چه کسی و چند نفر

and all of that kind of thing.

و همه این موارد وارد جزئیات شوید.

I live in Perth, but most of my extended family lives in Melbourne.

من در پرث زندگی می کنم، اما بیشتر اعضای خانواده من در ملبورن زندگی می کنند.

But saying extended family means you don't need to list out

اما گفتن خانواده بزرگ به این معنی است که نیازی نیست همه را فهرست کنید

everyone, right?

، درست است؟

So you might want to talk about interests or hobbies

بنابراین ممکن است بخواهید در مورد علایق یا سرگرمی

things that you do outside of work.

هایی که خارج از محل کار انجام می دهید صحبت کنید.

We'll talk about work in a second so don't jump ahead.

ما در یک ثانیه در مورد کار صحبت خواهیم کرد، بنابراین جلوتر نپرید.

But to talk about hobbies, you might say: I enjoy

اما برای صحبت در مورد سرگرمی ها، ممکن است بگویید: من

with a noun. I enjoy baking.

با یک اسم لذت می برم. من از پخت لذت می برم.

Don't say: I enjoy to bake.

نگو: از پختن لذت می برم.

Right? Enjoy as a verb is always followed by a noun

درست؟ لذت بردن به عنوان یک فعل همیشه با یک اسم دنبال می شود

and this is a gerund, okay?

و این یک جرون است، خوب؟

You can always say I like or I love

همیشه می توانید با یک اسم بگویید دوست دارم یا دوست دارم

with a noun. So I love playing football, for example.

. بنابراین من به عنوان مثال عاشق بازی فوتبال هستم.

But the verbs like and love, they can be followed by a gerund

اما پس از افعال like و love می‌توان یک جرون

or the verb infinitive and the meaning stays the same.

یا فعل مصدر دنبال کرد و معنی ثابت می‌ماند.

So you can also say: I love to play football.

بنابراین شما همچنین می توانید بگویید: من عاشق فوتبال بازی هستم.

The meaning is exactly the same.

معنی دقیقاً همین است.

You could say: I'm really into something.

می توانید بگویید: من واقعاً به چیزی علاقه دارم.

And this is a really great, a really natural way

و این یک روش واقعا عالی و واقعا طبیعی برای

of talking about the things that you like.

صحبت در مورد چیزهایی است که دوست دارید.

I'm really into jazz music.

من واقعاً به موسیقی جاز علاقه دارم.

Now having a couple of interesting things to include about yourself

اکنون داشتن چند نکته جالب در مورد خود

in your introduction is so useful in lots of different contexts.

در معرفی خود در زمینه های مختلف بسیار مفید است.

If you've ever been part of an English class or some other meeting,

اگر تا به حال بخشی از یک کلاس انگلیسی یا جلسه دیگری بوده اید،

where you've got to meet people for the first time,

جایی که باید برای اولین بار با مردم ملاقات کنید

then the teacher will often suggest let's go around the room

، معلم اغلب به شما پیشنهاد می دهد که در اتاق بگردیم

and you'll need to introduce yourself.

و باید خود را معرفی کنید.

Tell us your name,

نام خود را به ما بگویید،

where you're from and something interesting about yourself.

اهل کجا هستید و چیز جالبی در مورد خودتان بگویید.

It's always good to have something ready to answer this question

همیشه خوب است که چیزی آماده برای پاسخ به این سوال داشته

maybe you've got a special talent or an interesting hobby

باشید، شاید استعداد خاصی یا سرگرمی جالب

or a unique achievement that you can share in the situation.

یا یک دستاورد منحصر به فرد داشته باشید که می توانید در موقعیت به اشتراک بگذارید.

And a fun way of introducing this it to say:

و یک راه سرگرم کننده برای معرفی آن این است که بگوییم:

One thing you may not know about me is

یک چیز که ممکن است در مورد من ندانید این است که

One thing you may not know about me is I love to have dinner

یک چیز در مورد من ندانید این است که من عاشق مهمانی های شام

parties and I'll spend whole days preparing and organising

هستم و تمام روزها را صرف تهیه و سازماندهی

themed events for my friends.

رویدادهای موضوعی برای دوستانم خواهم کرد. .

So I'm curious to hear your ideas about this.

بنابراین من کنجکاو هستم که نظرات شما را در این مورد بشنوم.

See if you can finish the rest of this sentence

ببینید آیا می توانید بقیه این جمله

down in the comments below.

را در نظرات زیر به پایان برسانید یا خیر.

One thing you may not know about me is...

یک چیزی که ممکن است در مورد من ندانید این است که ...

Of course, you might want to talk about your job, right?

البته، ممکن است بخواهید در مورد شغل خود صحبت کنید، درست است؟

So when you're talking about your job, when you're talking about

بنابراین هنگامی که در مورد شغل خود صحبت می کنید، زمانی که

your job in your introduction, usually you're just sharing

در معرفی خود در مورد شغل خود صحبت می کنید، معمولاً فقط

what you do and maybe who you work for. And again,

کارهایی را که انجام می دهید و شاید برای کسانی که کار می کنید به اشتراک می گذارید. و دوباره

there are lots of different ways to talk about your work,

، راه های مختلفی برای صحبت در مورد کار

the company, etcetera.

، شرکت، و غیره وجود دارد.

But what we really want to do today is make sure you're doing it

اما کاری که ما واقعاً می‌خواهیم امروز انجام دهیم این است که مطمئن شویم آن را

accurately.

با دقت انجام می‌دهید.

Prepositions and articles are really challenging to get right

درست کردن حروف اضافه و مقالات در این بخش واقعاً چالش برانگیز

in this section, might be a little tricky so

است، ممکن است کمی مشکل باشد، بنابراین

I hope that you are definitely taking notes as we go and that

امیدوارم که شما قطعاً در حال یادداشت برداری

you're applying the information that I'm sharing now

باشید و اطلاعاتی را که من اکنون به اشتراک می‌گذارم در

to your situation.

موقعیت خود به کار ببرید.

Of course you could say: I am

البته می توان گفت: من

a or an and a job position.

یک یا یک موقعیت شغلی هستم.

Your job position is a countable noun so this means

موقعیت شغلی شما یک اسم قابل شمارش است، بنابراین این بدان معناست

you need to include an article.

که شما باید یک مقاله را اضافه کنید.

I’m a graphic designer

من یک طراح گرافیک

I’m an engineer.

هستم من یک مهندس هستم.

Just make sure you're not saying: I’m engineer. That's wrong, okay?

فقط مطمئن شوید که نمی گویید: من مهندس هستم. این اشتباه است، باشه؟

And if there's only one of your role within your company, then

و اگر تنها یکی از نقش‌های شما در شرکت

you definitely can use the definite article, the.

شما وجود دارد، قطعاً می‌توانید از عبارت معین یعنی the استفاده کنید.

Okay I talk more about definite and indefinite articles

بسیار خوب، من در این ویدیو در مورد مقاله های معین و نامعین بیشتر صحبت می کنم

up here in this video.

.

But you could say

اما می توان گفت

I am the CEO of a tech company.

من مدیرعامل یک شرکت فناوری هستم.

Or I am the owner of a florist.

یا من صاحب یک گل فروشی هستم.

You could also talk really generally about the field

همچنین می توانید با استفاده از آن به طور کلی در مورد رشته

or the industry that you work in by using in.

یا صنعتی که در آن کار می کنید صحبت کنید.

I work in

من در آن و صنعت کار می کنم

and the industry.

.

I work in marketing.

من در زمینه بازاریابی کار می کنم.

I work in construction.

من در ساخت و ساز کار می کنم.

I work in design.

من طراحی کار میکنم

Now if you wanna say which company employs you,

حالا اگر می‌خواهید بگویید کدام شرکت شما را استخدام می‌کند

then you can use either, at or for with the company name.

، می‌توانید از یکی، در یا برای با نام شرکت استفاده کنید.

So you might say: I work at Vogue.

بنابراین ممکن است بگویید: من در Vogue کار می کنم.

Or I work at an architecture firm.

یا در یک شرکت معماری کار می کنم.

Or I work for the government.

یا من برای دولت کار می کنم.

Do you work for yourself?

برای خودت کار می کنی؟

Are you your own boss?

آیا شما رئیس خود هستید؟

Well in this case you could say: I work for myself.

خوب در این مورد می توانید بگویید: من برای خودم کار می کنم.

I'm self-employed.

من خودم اشتغال دارم

Or I run my own business.

یا من کسب و کار خودم را اداره می کنم.

And here's a little hint. If you're unsure about how to talk about

و در اینجا یک اشاره کوچک است. اگر مطمئن نیستید که چگونه در مورد

your job in your industry, as it relates to your industry,

شغل خود در صنعت خود صحبت کنید، زیرا به صنعت شما مربوط می شود،

then listen to others who are from your industry

به دیگرانی که از صنعت شما هستند گوش دهید که

introduce themselves. Lots of TedTalks or lots of

خودشان را معرفی می کنند. بسیاری از TedTalks یا بسیاری از

industry-relevant videos around where you can listen to people

ویدیوهای مرتبط با صنعت در اطراف که در آن می توانید به افرادی گوش دهید

introduce themselves in that context and learn from them.

که خود را در آن زمینه معرفی می کنند و از آنها یاد می گیرید.

You may want to talk about education or your qualifications

ممکن است بخواهید در مقدمه خود در مورد تحصیلات یا مدارک

in your introduction and this is

خود صحبت کنید و این

most common in a professional context

در یک زمینه حرفه ای رایج است،

maybe in an interview or you know, a work context.

شاید در مصاحبه یا می دانید، زمینه کاری.

And again, there's lots of different ways that you can do this.

و باز هم راه های مختلفی وجود دارد که می توانید این کار را انجام دهید.

You could say:

شما می توانید بگویید:

I have a degree in with an industry.

من دارای مدرک در یک صنعت هستم.

like architecture or design.

مانند معماری یا طراحی

I have a degree in engineering.

من مدرک مهندسی دارم.

You can also say: I'm a qualified with your job title.

همچنین می توانید بگویید: من با عنوان شغلی شما واجد شرایط هستم.

I'm a qualified engineer.

من یک مهندس واجد شرایط هستم

I'm a qualified architect.

من یک معمار واجد شرایط هستم

Now notice that I'm using the job title and not the industry there,

حالا توجه کنید که من از عنوان شغلی استفاده می کنم و از صنعت آنجا استفاده نمی کنم،

okay?

باشه؟

Sounds similar to saying I'm an architect

به نظر می رسد شبیه به گفتن من یک معمار هستم،

but the difference is that the adjective qualified

اما تفاوت این است که صفت واجد شرایط

clarifies your status.

وضعیت شما را روشن می کند.

Add it if it feels important to clarify given the context.

اگر با توجه به زمینه به نظر مهم است، آن را اضافه کنید.

Maybe in an interview it's relevant.

شاید در یک مصاحبه مرتبط باشد.

But there's no need to tell someone at a party that you're

اما نیازی نیست در یک مهمانی به کسی بگویید که شما

a qualified engineer, alright? In that context, you would just say:

یک مهندس ماهر هستید، خوب؟ در این زمینه، شما فقط می گویید:

I'm an engineer.

من یک مهندس هستم.

If you're studying at university now then some of

اگر اکنون در دانشگاه تحصیل می کنید، برخی از

these expressions are gonna be really useful.

این عبارات واقعاً مفید خواهند بود.

I'm studying with the industry.

من در حال مطالعه با صنعت هستم.

I’m studying environmental science.

من در حال مطالعه علوم محیطی هستم.

Or it could also be the name of your degree as well.

یا ممکن است نام مدرک شما نیز باشد.

I’m studying applied science.

من علمی کاربردی میخونم

I’m completing a PhD in

من در حال تکمیل دکترا هستم

and whatever the research area is, maybe it's public health.

و هر حوزه تحقیقاتی که باشد، شاید سلامت عمومی باشد.

I’m completing a PhD in Public Health.

من در حال تکمیل دکترا در بهداشت عمومی هستم.

I’m in my final year of something degree.

من در سال آخر مدرک تحصیلی هستم.

You know, I’m in my final year of an economics degree.

می دانید، من در سال آخر تحصیل در رشته اقتصاد هستم.

I’m nearing the end of my studies

من در حال نزدیک شدن به پایان تحصیلم

is another way of expressing that.

روش دیگری برای بیان آن است.

And maybe you're undertaking some less formal training.

و شاید شما در حال انجام برخی آموزش های کمتر رسمی هستید.

And that's totally cool as well, you might wanna say:

و این نیز کاملاً جالب است، شاید بخواهید بگویید:

I’m currently taking an online course to upskill.

من در حال گذراندن یک دوره آنلاین برای ارتقاء مهارت هستم.

Or I'm doing an extra course to improve my skills

یا در حال انجام یک دوره اضافی برای بهبود مهارت هایم

in that area, something like that.

در آن زمینه هستم، چیزی شبیه به آن.

So by now you should have a whole list of dot point ideas

بنابراین تا کنون شما باید یک لیست کامل از ایده های نقطه نقطه ای داشته باشید

that we can start to build your introduction around.

که می توانیم مقدمه شما را شروع کنیم.

For me, we could say: I'm Australian. I live in Perth.

برای من می توان گفت: من استرالیایی هستم. من در پرث زندگی می کنم.

I’m originally from Melbourne. Interests, hobbies.

من اصالتا اهل ملبورن هستم. علایق و سرگرمی ها.

I love swimming in the ocean every morning.

من عاشق شنا کردن در اقیانوس هر روز صبح هستم.

I’m a qualified English teacher. I teach on YouTube.

من یک معلم انگلیسی واجد شرایط هستم. من در یوتیوب تدریس می کنم.

I’m interested in businesses and startups.

من به کسب و کارها و استارت آپ ها علاقه دارم.

Great!

عالی!

Okay have you got your list ready too?

خوب آیا شما هم لیست خود را آماده کرده اید؟

If not, just hit pause now, pause the video, write out your list

اگر نه، اکنون فقط مکث را فشار دهید، ویدیو را مکث کنید، لیست خود را بنویسید

and then continue on.

و سپس ادامه دهید.

Because now we need to find a way to pull all of those ideas

چون حالا باید راهی پیدا کنیم تا همه این ایده ها را

together, okay? We want to make sure that your sentences

جمع کنیم، خوب؟ ما می‌خواهیم مطمئن شویم که جملات شما در

flow together and that they sound really natural

کنار هم قرار می‌گیرند

as you speak or you say your introduction.

و وقتی صحبت می‌کنید یا مقدمه خود را می‌گویید، واقعاً طبیعی به نظر می‌رسند.

And to do that we need to combine these ideas into some

و برای انجام این کار باید این ایده ها را در چند

longer sentences and add a few grammatical words to help.

جمله طولانی تر ترکیب کنیم و چند کلمه دستوری برای کمک به آن اضافه کنیم.

Hi, I’m Emma. I was born in Melbourne and I grew up in

سلام، من اِما هستم. من در ملبورن به دنیا آمدم و در

various cities along the east coast of Australia.

شهرهای مختلف در امتداد ساحل شرقی استرالیا بزرگ شدم.

I’ve been living in Perth on the west coast of Australia

من در پرت در ساحل غربی استرالیا

with my partner for the past four years and we absolutely love it,

با شریک زندگی خود برای چهار سال گذشته زندگی می کنم و ما کاملاً آن را دوست داریم،

especially early morning ocean swims!

به خصوص شنای اقیانوس در اوایل صبح!

I’m a qualified English teacher and I teach students online

من یک معلم انگلیسی واجد شرایط هستم و به دانش آموزان به صورت آنلاین آموزش می

and I also have an interest in business and startups, as well.

دهم و همچنین به کسب و کار و استارتاپ ها نیز علاقه دارم.

One thing you may not know about me is that I teach

چیزی که ممکن است در مورد من ندانید این است که

millions of students each month on my YouTube channel.

من هر ماه به میلیون ها دانش آموز در کانال YouTube خود آموزش می دهم.

Now obviously you know that about me, but most people I meet

اکنون واضح است که شما این را در مورد من می دانید، اما اکثر افرادی که ملاقات می

don’t so, it’s always an interesting conversation starter.

کنم اینطور نیست، همیشه شروع کننده مکالمه جالبی است.

This is the type of script that I want you to write now.

این همان سناریویی است که می خواهم اکنون بنویسید.

Alright, and once you've got it written down,

بسیار خوب، و هنگامی که آن را یادداشت کردید،

make sure you share it down in the comments below

مطمئن شوید که آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید تا در صورت

so that I can give you some feedback and some corrections

نیاز بتوانم بازخورد و برخی اصلاحات

to help you improve it if you need it.

را به شما ارائه دهم تا در بهبود آن به شما کمک کنم.

The sooner you get your introduction written and shared

هرچه زودتر مقدمه خود را در زیر نوشته و به اشتراک بگذارید

down below, the better, the more likely I'll be to see it

، بهتر است، بیشتر احتمال دارد که آن را ببینم

and be able to respond.

و بتوانم پاسخ دهم.

I definitely love to see you each commenting and giving support

من قطعاً دوست دارم هر یک از شما را ببینم که در نظرات زیر نظر می دهید و از یکدیگر حمایت می کنید

and constructive feedback to each other down in the comments

و بازخورد سازنده می دهید

below. It's so helpful

. این بسیار مفید است

and it helps everyone to keep improving together.

و به همه کمک می کند تا با هم پیشرفت کنند.

Now once you have your script prepared and reviewed,

حالا وقتی اسکریپت خود را آماده و بازبینی

save it on your phone, make a recording of it,

کردید، آن را در تلفن خود ذخیره کنید، از آن ضبط کنید،

whatever it takes to just have it with you regularly okay?

هر چه که لازم است فقط آن را به طور منظم همراه خود داشته باشید، خوب است؟

And you need to practise it out loud.

و باید آن را با صدای بلند تمرین کنید.

Alright? On a daily basis. Don't just read it, practise how it sounds,

بسیار خوب؟ به صورت روزانه. فقط آن را نخوانید، تمرین کنید که چگونه به نظر می رسد،

how it comes out of your mouth. This is going to help you to

چگونه از دهان شما خارج می شود. این به شما کمک می‌کند تا

speak more naturally, feel more comfortable as you are saying

طبیعی‌تر صحبت کنید،

the words and the sounds and connecting those things together.

وقتی کلمات و صداها را بیان می‌کنید و آن چیزها را به هم متصل می‌کنید، احساس راحتی بیشتری کنید.

It's really, really important that you practise out loud

این واقعاً بسیار مهم است که روزانه با صدای بلند تمرین کنید

daily until you nail this.

تا زمانی که این موضوع را ثابت کنید.

But even before then, you know, start practising it in real English

اما حتی قبل از آن، می دانید، تمرین آن را در موقعیت های واقعی انگلیسی شروع

situations. It's probably not going to be perfect at first,

کنید. احتمالاً در ابتدا عالی نخواهد بود،

but you will get better every time you put it into that context.

اما هر بار که آن را در این زمینه قرار دهید بهتر خواهید شد.

And you put yourself into that situation or you hear that question:

و شما خود را در آن موقعیت قرار می دهید یا این سوال را می شنوید:

Tell me about yourself.

درباره خودت به من بگو.

And you might freeze at first

و ممکن است در ابتدا منجمد شوید،

but it's going to change over time, you know,

اما به مرور زمان تغییر خواهد کرد، می دانید،

you've prepared for this. You've got your answers ready.

شما برای این کار آماده شده اید. شما پاسخ های خود را آماده کرده اید.

You don't need to panic and that is the kind of headspace

شما نیازی به وحشت ندارید و این همان فضایی

and feeling that you need to step into a conversation with.

است که باید با آن وارد گفتگو شوید.

I hope this lesson was really practical, really useful for you.

امیدوارم این درس واقعاً کاربردی و برای شما مفید بوده باشد.

And if you’re ready to keep building your conversation skills and

و اگر آماده اید که مهارت های مکالمه خود را تقویت کنید و

learn how to keep your conversation going

یاد بگیرید که چگونه

after you’ve introduced yourself,

پس از معرفی خود، مکالمه خود را ادامه دهید،

well move along to this lesson right here where we'll practise

خوب به این درس بروید که در اینجا

some small talk conversation starters together.

چند شروع کننده مکالمه کوچک را با هم تمرین می کنیم.

I'll see you in there!

من شما را در آنجا می بینم!