Confusing English Words! | Fix Common Vocabulary Mistakes & Errors

Hello! I'm Emma from mmmEnglish!

سلام! من اِما هستم از mmmEnglish!

There are plenty of English words that confuse you

کلمات انگلیسی زیادی وجود دارد که شما را گیج می کند

because they look similar, they sound similar.

زیرا شبیه به نظر می رسند، آنها شبیه به هم به نظر می رسند.

I know because when I was at

می دانم چون وقتی در

school and I was learning English, I also

مدرسه بودم و در حال یادگیری زبان انگلیسی بودم،

found these words really confusing.

این کلمات نیز واقعاً گیج کننده بودند.

Lots of native speakers find these pairs of

بسیاری از زبان مادری این جفت

words confusing!

کلمات را گیج کننده می دانند!

In fact, this lesson will be useful for

در واقع،

you if you're learning English as a

اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی به عنوان

second language or if you are a native

زبان دوم هستید یا اگر زبان

English speaker, you might even be

مادری انگلیسی هستید، این درس برای شما مفید خواهد بود، حتی ممکن است

reminded about some spelling mistakes

برخی از اشتباهات املایی

that you're making.

که مرتکب می شوید به شما یادآوری شود.

Because these words can be kind of tricky!

زیرا این کلمات می توانند به نوعی حیله گر باشند!

In this lesson today, I'm going to share some pairs of

در این درس امروز، من قصد دارم چند جفت کلمه را به اشتراک بگذارم

words that are often confused because

که اغلب اشتباه گرفته می شوند، زیرا

they look similar and they sound similar.

به نظر شبیه هستند و شبیه به هم به نظر می رسند.

Words like 'advice' and 'advise', 'accept' and

کلماتی مانند «نصیحت» و «نصیحت»، «قبول» و

'except', 'aloud' and 'allowed',

«به جز»، «بلند» و «مجاز»،

'all together' 'altogether', 'along' 'a long',

«همه با هم» «کلا»، «همراه» «طولانی»،

'desert' 'dessert',

«بیابان» «دسر»،

'principal' 'principle',

« اصل، «اصل»،

'complement' 'compliment'.

«مکمل» «تمجید».

Confusing, huh? Like I said

گیج کننده، ها؟ همانطور که گفتم

native English speakers often confuse

انگلیسی زبانان بومی اغلب

these words as well, so don't worry, we

این کلمات را نیز اشتباه می گیرند، بنابراین نگران نباشید، ما

are going to fix these problems right

می خواهیم این مشکلات را

here, right now in this lesson!

همینجا، همین الان در این درس حل کنیم!

As usual, I've made you a worksheet that you can

طبق معمول، من برای شما یک کاربرگ درست کردم که می توانید آن را

download to practice what you learn in

دانلود کنید تا آنچه را که در این درس یاد می گیرید تمرین کنید،

this lesson but you'll have to watch

اما باید

until the end to find out how to get it!

تا انتها تماشا کنید تا بدانید چگونه می توانید آن را دریافت کنید!

Imagine how thrilled you're going to be

تصور کنید

when you notice a native English speaker

وقتی متوجه می شوید یک انگلیسی زبان مادری

misspelling one of the words that you're

یکی از کلماتی را که امروز می خواهید یاد بگیرید اشتباه املایی می کند چقدر هیجان زده خواهید شد

about to learn today!

!

And you will get the chance to correct them!

و شما فرصت اصلاح آنها را خواهید داشت!

Okay, enough with the chitchat!

خوب، با چت چت بس است!

Let's get on with the lesson!

بیایید درس را ادامه دهیم!

'Aloud' and 'Allowed'

"بلند" و "مجاز"

These two words are pronounced in

این دو کلمه

exactly the same way. 'Aloud' means to

دقیقاً به یک شکل تلفظ می شوند. "بلند" به معنای

speak out loud. 'I'm speaking aloud right

بلند صحبت کردن است. من در حال حاضر با صدای بلند صحبت می

now!' 'Read that paragraph aloud so that the

کنم! "آن پاراگراف را با صدای بلند بخوانید تا

rest of the class can hear you!'

بقیه کلاس صدای شما را بشنوند!"

'Allowed' is the past tense form of the verb 'allow'

"مجاز" شکل زمان گذشته فعل "اجازه دادن"

but it's also an adjective that shows permission.

است اما صفتی است که اجازه را نشان می دهد.

'You are allowed to bring a

شما مجاز هستید یک

small bag with you.' 'You are not allowed

کیف کوچک با خود بیاورید. "شما مجاز

to wear shoes inside the house.'

به پوشیدن کفش در داخل خانه نیستید."

'You are not allowed to speak aloud!'

"شما اجازه ندارید با صدای بلند صحبت کنید!"

'Complement' and 'Compliment'. Both of these words

"مکمل" و "تمجید". هر دوی این کلمات

are pronounced in the same way but

به یک شکل تلفظ می‌شوند، اما

'complement' with an 'e' is the verb

«مکمل» با «e» فعل است

and it's used to show that something goes

و برای نشان دادن اینکه چیزی

well with something else, when it adds to

با چیز دیگری خوب است، وقتی به چیز دیگری اضافه می‌کند

or it improves something else. 'That hat

یا آن را بهبود می‌بخشد، استفاده می‌شود. آن کلاه

really complements the dress you're

واقعاً مکمل لباسی است که شما می

wearing. They look good together.'

پوشید. آنها با هم خوب به نظر می رسند.

'What type of cheese is this? It really

این چه نوع پنیر است؟ این واقعا

complements the flavours of the fruit.'

طعم میوه ها را تکمیل می کند.

'We chose plants that would complement each other.

ما گیاهانی را انتخاب کردیم که مکمل یکدیگر باشند.

They really suit each other.'

آنها واقعاً مناسب یکدیگرند.

'Compliment' with an 'i' is the one that

"تمجید" با "i" چیزی است

you probably are most familiar with.

که احتمالاً بیشتر با آن آشنا هستید.

It's the noun that we use when you say

این اسمی است که وقتی به کسی چیز خوبی می گویید از آن استفاده می

something nice to someone. You pay

کنیم. شما به

someone a compliment.

کسی تعارف می کنید.

'I want to compliment you on your performance, you

می‌خواهم از عملکردت تعریف کنم،

did a really good job.'

واقعاً کار خوبی انجام دادی.»

'I don't take compliments very well. I get really shy

من تعارف را خیلی خوب نمی پذیرم. من واقعاً خجالتی

and embarrassed and try to change the subject.'

و خجالتی می شوم و سعی می کنم موضوع را تغییر دهم.

'Though I don't often give

"اگرچه من اغلب تعارف نمی کنم

compliments, those shoes really complement your outfit!'

، اما آن کفش ها واقعاً مکمل لباس شما هستند!"

'All together' and 'altogether'

"همه با هم" و "کلا"

These words are pronounced exactly the same

این کلمات دقیقاً یکسان تلفظ می شوند،

but you're focusing on the spelling here.

اما شما در اینجا روی املای آن تمرکز می کنید.

We've got two words versus one.

ما دو کلمه در مقابل یک کلمه داریم.

'All together' means all in the same place, at

«همه با هم» یعنی همه در یک مکان، در

one time. 'Let's meet at the roller

یک زمان. بیایید

coaster at 12 - we want to ride it all together!'

ساعت 12 در ترن هوایی همدیگر را ببینیم - می خواهیم همه با هم سوار آن شویم!

'Altogether' is an adverb that

"Attogether" یک قید است که

means completely.

به معنای کامل است.

'I'm a vegetarian, now. I've stopped eating meat altogether!'

من یک گیاهخوار هستم، حالا. من کلا از خوردن گوشت دست کشیدم!'

'The public transport system in Melbourne

سیستم حمل و نقل عمومی در

is so good! Some people

ملبورن بسیار خوب است! برخی از مردم

have stopped driving their cars altogether!'

کلاً رانندگی با اتومبیل خود را متوقف کرده اند!' برای خلاصه کردن یک نکته

'Altogether' can also be used

نیز می‌توان از «کلا» استفاده

to summarize a point.

کرد.

'Altogether, I think it's a good decision for the company.'

در مجموع، من فکر می کنم این یک تصمیم خوب برای شرکت است.

Oh! 'Altogether' can also mean 'in total'.

اوه! "Attogether" همچنین می تواند به معنای "در کل" باشد.

'Altogether,

"در مجموع،

you'll pay $3,000 for your flights and

شما 3000 دلار برای پرواز و اقامت خود پرداخت خواهید کرد

accommodation.'

."

'Altogether you'll pay $5,000 if you travel all together.'

اگر همه با هم سفر کنید، در مجموع 5000 دلار می پردازید.

'Desert' and 'dessert'.

"کویر" و "دسر".

There is a slight pronunciation difference here and

در اینجا یک تفاوت تلفظی جزئی وجود دارد و

it's simply a matter of syllable stress.

صرفاً موضوع تاکید هجا است.

In 'desert', the stressed syllable is the

در «بیابان»، هجای تأکید شده

first syllable. In 'dessert', the second

هجای اول است. در «دسر»، هجای دوم،

syllable is the stressed syllable.

هجای تأکید شده است.

Both of these words are nouns. 'Desert' is an

هر دوی این کلمات اسم هستند. "کویر"

area of land that doesn't have much water.

منطقه ای از زمین است که آب زیادی ندارد.

'If you drive from Melbourne across

اگر از ملبورن در سراسر

Australia to Perth, you have to drive through the desert.'

استرالیا به پرت می روید، باید از طریق بیابان رانندگی کنید.

'Dessert' is of course,

"دسر" البته

cakes, ice creams, sweets.

کیک، بستنی، شیرینی است.

It's the meal that follows a main meal

این وعده غذایی است که پس از یک وعده غذایی اصلی

like dinner or even lunch!

مانند شام یا حتی ناهار!

'If you don't finish your dinner, you won't get your dessert!'

"اگر شام خود را تمام نکنید، دسر خود را نمی گیرید!"

I'm sure every parent, no matter

من مطمئن هستم که هر پدر و مادری، مهم نیست

what language tells their children that.

که چه زبانی به فرزندان خود این را می گوید.

'My favorite dessert is Tiramisu!'

"دسر مورد علاقه من تیرامیسو است!"

'Dessert' can also be a verb. It sounds

"دسر" همچنین می تواند یک فعل باشد. به نظر می

like 'dessert' but it's spelt like 'desert'.

رسد "دسر" اما مانند "کویر" نوشته شده است.

So 'dessert' can also be a verb and it

بنابراین "دسر" می تواند یک فعل نیز باشد و

means to leave someone alone or abandon them.

به معنای تنها گذاشتن یا رها کردن کسی است.

'Principle' and 'principal'. These two

"اصل" و "اصلی". این دو

words used to confuse me all the time!

کلمه همیشه منو گیج میکرد!

'Principal', 'principal' is a noun and also

"مدیر"، "اصول" یک اسم و همچنین

an adjective. As a noun it is the head of

یک صفت است. به عنوان یک اسم،

a school and I remember my grade four

رئیس مدرسه است و یادم می‌آید که معلم کلاس چهارم

teacher always telling me to remember

همیشه به من می‌گفت به یاد داشته باش

that the principal is your pal, your friend.

که مدیر رفیق و دوست توست.

But 'principal' can also mean

اما وقتی به عنوان صفت استفاده می شود، «اصلی» می تواند به معنای

important or significant when it's used

مهم یا مهم

as an adjective. 'Our principal concern is

باشد. نگرانی اصلی ما

the safety of the children.'

امنیت کودکان است.

So here, 'principal' means most important.

بنابراین در اینجا، "اصلی" به معنای مهمترین است.

'I have a meeting with the school principal

امروز بعدازظهر با مدیر مدرسه جلسه ای دارم

this afternoon.'

.

'Principle' is only a noun and it's a

«اصل» فقط یک اسم است و یک

truth, a law or a rule that shapes how

حقیقت، قانون یا قاعده ای است که نحوه

something is done. 'There are three main

انجام کاری را شکل می دهد. سه

environmental principles that shaped this project.'

اصل زیست محیطی اصلی این پروژه را شکل داده است.

You might also hear

همچنین ممکن است

expressions like he's a man or she's a

عباراتی مانند اینکه او یک مرد است یا او یک

woman 'of principle', which means that they

زن «اصول» بشنوید، به این معنی که آنها

always do the right thing. They always do

همیشه کار درست را انجام می دهند. آنها همیشه کاری را انجام می دهند

what is morally right or morally correct.

که از نظر اخلاقی درست یا اخلاقی صحیح است.

'We need to protect the community,

"ما باید از جامعه محافظت کنیم،

it's a matter of principle.'

این یک اصل است."

'It's the right thing to do.'

این کار درستی است.

'Along' and 'a long'.

"در امتداد" و "طولانی".

They sound exactly the same,

صدای آنها دقیقاً یکسان است،

though again, we're looking at spelling here.

اگرچه دوباره، ما در اینجا به املا نگاه می کنیم.

Two words versus one.

دو کلمه در مقابل یک کلمه

'Along' is an adverb or

"Along" یک قید

a preposition and it means to move along

یا حرف اضافه است و به معنای حرکت در امتداد

something (horizontally) on a flat surface like this.

چیزی (به صورت افقی) روی سطح صافی مانند این است.

'It's such a nice night tonight!

"امشب خیلی شب خوبی است!

Let's go for a walk along the river.'

بیا برویم کنار رودخانه قدم بزنیم.'

'Can I bring my friend along?'

"آیا می توانم دوستم را با خود بیاورم؟"

You've also heard it in the phrasal verb 'get along'.

شما همچنین آن را در فعل عبارتی 'get along' شنیده اید.

To 'get along' with someone. So that means

"همراهی" با کسی. پس این بدان معناست که

to have a good relationship with them.

با آنها رابطه خوبی داشته باشید.

'A long' is a little different here

"طول" در اینجا کمی متفاوت است

because long is an adjective that refers

زیرا طولانی صفتی است که

to the length of something either in

به طول چیزی در

distance or in time.

فاصله یا در زمان اشاره دارد.

'A' is an article here,

"الف" در اینجا مقاله ای است

used with the noun that follows the

که با اسمی که پس از

adjective 'long'. So here, 'long' is an

صفت "طولانی" آمده است استفاده می شود. بنابراین در اینجا، 'long' یک

adjective and the singular article 'a'

صفت است و حرف مفرد 'a' را

can be used only with a countable noun.

می توان فقط با یک اسم قابل شمارش استفاده کرد.

'A long day.'

'یک روز طولانی.'

'A long trip.'

یک سفر طولانی.

'A long road.'

"یک راه طولانی."

'It's been such a long journey.'

این یک سفر طولانی بوده است.

'There is a long list of names on the board.'

لیست بلندبالایی از اسامی در هیئت مدیره وجود دارد.

'I walked along a long, windy road!'

"من در امتداد جاده ای طولانی و بادخیز قدم زدم!"

'Advise' and 'Advice'.

"نصیحت" و "نصیحت".

Can you hear the difference in

آیا می توانید

pronunciation between the two words?

تفاوت تلفظ این دو کلمه را بشنوید؟

They're very similar. 'Advise' and 'advice'.

خیلی شبیه هم هستن «نصیحت» و «نصیحت».

The difference is in the final consonant sound

تفاوت در صدای همخوان نهایی

Very slight.

بسیار ناچیز است.

'Advice' is a noun.

«نصیحت» یک اسم است.

It's when your friend has a problem and you

زمانی است که دوست شما مشکلی دارد و شما

offer them a suggestion about

به او پیشنهاد می دهید

how to solve the problem or what they

که چگونه مشکل را حل کند یا برای رفع مشکل چه کاری

should do to fix the problem.

باید انجام دهد.

You are offering a piece of advice.

شما یک نصیحت می کنید.

It's a noun, an uncountable noun, so it's always 'advice'.

این یک اسم است، یک اسم غیرقابل شمارش، بنابراین همیشه «نصیحت» است.

Not 'advices'!

نه "توصیه"!

But people often ask for advice when they want

اما مردم اغلب زمانی که

some recommendations or some suggestions about how

می‌خواهند توصیه‌ها یا پیشنهادهایی در مورد

to deal with the situation. It might be

نحوه برخورد با این وضعیت داشته باشند، از شما راهنمایی می‌خواهند. ممکن است

about a relationship, a job, children, school,

در مورد رابطه، شغل، فرزندان، مدرسه،

even a way to manage your boss at work.

حتی راهی برای مدیریت رئیس خود در محل کار باشد.

'Hey, can I ask your advice?'

"هی، می توانم از شما راهنمایی بپرسم؟"

'I've got a piece of advice for you!'

"من یک نصیحت برای شما دارم!"

'I always listen to my dad's advice.'

من همیشه به توصیه های پدرم گوش می دهم.

'Advise' is a verb.

نصیحت کردن یک فعل است.

And it's the action of recommending or suggesting

و این عمل توصیه یا پیشنهاد

something to someone else,

چیزی به شخص دیگری است،

usually because you've had some experience

معمولاً به این دلیل که قبلاً تجربه ای در

dealing with that that situation before.

برخورد با آن موقعیت داشته اید.

'I need someone to advise me on the

من به کسی نیاز دارم که در مورد

subjects I need to complete for my course.'

موضوعاتی که باید برای دوره ام تکمیل کنم به من مشاوره دهد.

'The flight attendant will advise you

مهماندار به شما راهنمایی می کند

where your nearest exit is.'

که نزدیکترین خروجی شما کجاست.

And an 'advisor' is the noun for someone who

و «مشاور» اسم کسی است که

advises you or they give suggestions and

شما را نصیحت می کند یا به شما پیشنهاد و

recommendations to you.

توصیه می کند.

OK what about

خوب

'accept' and 'except'?

"قبول" و "به جز" چطور؟

These words are very

این کلمات

very similar but there is a tiny, tiny

بسیار شبیه به هم هستند، اما یک تفاوت بسیار کوچک

difference in pronunciation in the first

در تلفظ در اولین

vowel sound.

صدای مصوت وجود دارد.

In 'accept', it's

در «پذیرفتن»،

the lazy schwa sound

صدای تنبل شوآ

'Accept'

«پذیرفتن» است

For 'except', it's

برای «به جز»،

'Except'.

«به جز» است.

Very, very slight. You can almost

خیلی خیلی خفیف تقریباً

hardly hear the difference!

به سختی می توانید تفاوت را بشنوید!

'Accept' is a verb and it describes the action of

"پذیرفتن" یک فعل است و عمل

agreeing to receive something or do something.

موافقت برای دریافت چیزی یا انجام کاری را توصیف می کند.

'You need to accept the Terms and Conditions.'

"شما باید شرایط و ضوابط را بپذیرید."

'You've been so generous already.

شما قبلاً خیلی سخاوتمند بوده اید.

We can't accept any more money from you.'

ما دیگر نمی توانیم از شما پول بپذیریم.

'The police told me that the

پلیس به من گفت که

case was closed.

پرونده بسته شده است.

But I just can't accept it.'

اما من نمی توانم آن را بپذیرم.

'Except' is a conjunction or a preposition and it

«به جز» حرف ربط یا حرف اضافه است و

means 'not including'. 'I walk the dog every day

به معنای «عدم» است. "من هر روز

except Tuesdays, because I work late.'

به جز سه شنبه ها سگ را پیاده می کنم، زیرا تا دیر وقت کار می کنم."

'I've been to every country in

من به همه کشورهای

Southeast Asia, except Cambodia.'

آسیای جنوب شرقی، به جز کامبوج، رفته ام.

'I love food! I'll eat anything! Except oysters, yuk!'

'من عاشق غذا هستم! من هر چیزی می خورم! به جز صدف، یوک!

OK well I hope you found that useful!

خوب، امیدوارم که مفید واقع شده باشید!

I've made you a worksheet which you can

من برای شما یک کاربرگ درست کرده ام که می توانید آن را

download and practice so that you can

دانلود و تمرین کنید تا

really make sure you're using these

واقعاً مطمئن شوید که از این

words correctly. You can download it just

کلمات به درستی استفاده می کنید. شما می توانید آن

up there. If you really like this lesson

را همان بالا دانلود کنید. اگر واقعا این درس را دوست دارید،

then please let me know, like it and tell

لطفاً به من اطلاع دهید، آن را لایک

me in the comments. There are so many

کنید و در نظرات به من بگویید. بسیاری از

other English words that have similar

کلمات انگلیسی دیگر وجود دارند که تلفظ مشابه دارند

pronunciation, similar spelling like

، املای مشابهی مانند

'through' and 'threw' and 'break' and 'brake',

"through" و "threw" و "break" و "brake"،

'lose' and 'loose', 'course' and 'coarse'

"lose" و "loose"، "course" و "coarse"

Let me know if you enjoyed this lesson and I

به من اطلاع دهید اگر شما از این درس لذت بردید و من

will definitely make you another one!

قطعاً یک درس دیگر برای شما خواهم ساخت!

That's it from me today, make sure you

این از من امروز است،

subscribe if you haven't already and if

اگر قبلاً مشترک نشده‌اید، حتماً مشترک شوید و اگر

you want to keep watching more English

می‌خواهید ادامه

video lessons then check out this one

درس‌های ویدیویی انگلیسی را تماشا کنید، این یکی

or this one!

یا این یکی را بررسی کنید!

Bye for now!

فعلا خداحافظ!