Interview: FINALLY Confident In English (after 20 years in the USA!)

hey guys what's up Stefanie the English coach here from EnglishFullTime.com

سلام بچه ها چه خبر استفانی مربی انگلیسی اینجا از EnglishFullTime.com

today I'm here with one of my students Long who recently joined my course

امروز اینجا هستم با یکی از شاگردانم لانگ که اخیراً به دوره من ملحق شده است

connect and communicate and we're going to talk about his recent success with

ارتباط برقرار کنید و ارتباط برقرار کنید و ما می خواهیم در مورد موفقیت اخیر او با

his English you know what he was struggling with before why he joined the

زبان انگلیسی اش صحبت کنیم. قبلاً درگیر این بود که چرا به دوره ملحق شده است

course and how he's doing now so hi Long how are you I'm good hi Stefanie so

و اکنون وضعیتش چگونه است. سلام طولانی مدت ، تو چطوری من خوبم سلام استفانی، بنابراین

before we begin could you just tell everyone a little bit about yourself

قبل از شروع می‌توانی فقط کمی درباره خودت به همه بگویی

where you're from where you live how long you've been there that kind of

که از کجا زندگی می‌کنی شما در آنجا بوده اید،

thing okay sure hello everyone my name is Long Nguyen I'm

مطمئناً سلام به همه، نام من لانگ نگوین است، من در

from Vietnam originally but I've been in the States for about 20 years and I'm

اصل اهل ویتنام هستم، اما حدود 20 سال است که در ایالات متحده هستم و

currently working at University of Houston in IT field and outside of my 9 to 5

در حال حاضر در دانشگاه هیوستون در زمینه فناوری اطلاعات و فناوری اطلاعات کار می کنم. خارج از 9 تا 5 شغلم،

jobs I also have started building a business and have a business partner who

من همچنین شروع به ایجاد یک تجارت کرده ام و یک شریک تجاری دارم که

is a brilliant in market and you know in digital marketing she's really great

در بازار مهارت دارد و می دانید که در بازاریابی دیجیتال او در ارتباطات واقعا عالی

with communication and I let her handle all the communication with clients and

است و به او اجازه می دهم تمام ارتباطات با مشتریان و

dealing with them but she said keep telling me that hey you need to work on

برخورد با آنها را انجام دهد. اما ش به من گفت که هی باید روی

your communication skill because one day you're gonna do run this business our

مهارت ارتباطی خود کار کنی زیرا یک روز می‌خواهی این کسب‌وکار

company on your own so you need to step it up and you know improve the skill wow

شرکت ما را به تنهایی اداره کنی، بنابراین باید آن را تقویت کنی و می‌دانی مهارت‌های خود را بهبود ببخشی وای

you have me you know taking all the time you need to work on your skill yeah so

که من را داری می‌دانی. تمام زمان لازم برای کار کردن روی مهارت خود را صرف کنید، بله، بنابراین

basically you've been living in the US for I think you said over 20 years right

اساساً شما در ایالات متحده زندگی می کنید، من فکر می کنم بیش از 20 سال درست

or about 20 years yes and I think people are gonna find that really interesting

یا حدود 20 سال بله گفتید و فکر می کنم مردم این را واقعاً جالب خواهند دانست

because a lot of times they think that oh if you've been living in the USA for

زیرا بسیاری از بارها آنها فکر می کنند که اگر شما برای مدت طولانی در ایالات متحده زندگی کرده اید، تا

that long you're not gonna need help with your English by that time you

آن زمان به کمک در مورد انگلیسی خود نیاز نخواهید داشت، شما

should be fluent confident fine etc so what can you tell people that kind of

باید به اعتماد به نفس مسلط باشید، خوب و غیره، بنابراین چه چیزی می توانید به مردم بگویید که این گونه

think that way and think like you know oh once you live in the U.S. your

فکر می کنند و طوری فکر کن که می‌دانی اوه وقتی در ایالات متحده زندگی می‌کنی،

English is gonna be fine and perfect and you're not gonna have to worry about it

انگلیسی‌ات خوب و عالی می‌شود و دیگر لازم نیست نگران

anymore that's true but it's also based on your

personality you know my personality is like a kinda shy quiet guy you know you

آن باشی. پسری که میدونی

never like I try to avoid dealing with people but when you in a different

هیچوقت دوست نداری سعی کن از برخورد باهاش ​​پرهیز کنم مردم اما وقتی در موقعیت متفاوتی

position when you run on the you have to deal with clients

قرار می گیرید، باید دائماً با مشتریان سروکار داشته

constantly you know how to make client like you and offer you the job or the

باشید، می دانید که چگونه مشتری را شبیه خود کنید و به شما شغل یا

business opportunity so I'm in a different position where I had to put

فرصت تجاری را پیشنهاد دهید، بنابراین من در موقعیت متفاوتی هستم که مجبور شدم آن را قرار دهم.

myself out and to deal with people issues mm-hmm exactly

خودم را بیرون می آورم و با مسائل مردم کنار می آیم،

okay so let's talk a little bit about how you found me online first of all do

خیلی خوب است، پس بیایید ابتدا کمی در مورد اینکه چگونه من را آنلاین پیدا کردید صحبت کنیم،

you remember how you found me was it on Facebook or YouTube I think I saw a

آیا یادتان هست که چگونه من را در فیس بوک یا یوتیوب پیدا کردید، فکر می کنم

couple of your videos popping up on my newsfeed I think I saw one video that

چند تا از ویدیوهای شما را دیدم در فید خبری من ظاهر می شود فکر می کنم یک ویدیو دیدم

you would interview one of the software engineering from Brazil yeah Rene from

که با یکی از مهندسین نرم افزار از برزیل مصاحبه می کنید بله رنه از

Ecuador that's a really popular video oh yeah okay yes and you talked to him and

اکوادور که یک ویدیوی بسیار محبوب است اوه بله بله بله بله و شما با او صحبت کردید و

I can see how confident he is even though his English is not that great you

من می توانم ببینم که او چقدر اعتماد به نفس دارد حتی اگر چه انگلیسی او آنقدرها هم که می

know but you can see that he can have a conversations and and then he said that

دانید عالی نیست، اما می توانید ببینید که او می تواند صحبت کند و سپس او گفت که

within a very short period of time that he was able to get the confidence to get

در مدت زمان بسیار کوتاهی توانسته اعتماد به نفس پیدا کند تا

in front conference and speak to a 1,000 people mm-hmm like oh my god this is

در کنفرانس جلویی شرکت کند و با 1000 نفر صحبت کند. mm-hmm دوست دارم خدای من thi شگفت‌انگیز است،

amazing you know I'm like okay let me see what

می‌دانی من خوبم، اجازه دهید ببینم

Stefanie had to offer on your mailing list

استفانی چه چیزی را در لیست پستی شما ارائه می‌دهد،

okay so that's it I just join your mailing list and then yeah then I

خوب است، بنابراین من فقط به لیست پستی شما ملحق می‌شوم و سپس بله

announced the course and then I guess we're one of the first students to join

، دوره را اعلام کردم و سپس حدس می‌زنم ما یکی از آن‌ها هستیم. اولین دانش‌آموزانی که به آن ملحق می‌شوند

and so yeah that's basically exactly what happened with Renee and what has

و بنابراین بله، اساساً این دقیقاً همان چیزی است که با Renee

happened with so many students that I work with because at the end of the day

اتفاق افتاده است و با دانش‌آموزان زیادی که من با آنها کار می‌کنم اتفاق افتاده است، زیرا در پایان روز

language skills take a lot of time to develop but as you've learned you know

مهارت‌های زبانی زمان زیادی را برای توسعه می‌طلبد، اما همانطور که آموخته‌اید، می‌دانید.

confidence shifts they happen in our mind and they can happen instantly it

تغییر اعتماد به نفس آنها در ذهن ما اتفاق می افتد و می توانند فوراً اتفاق بیفتند،

really all depends on your perspective how you see yourself how you see those

واقعاً همه چیز بستگی به دیدگاه شما دارد که چگونه خود را چگونه می بینید که اطرافیانتان را چگونه می بینید،

around you so thanks for sharing all of that and what I would love to do now is

بنابراین از اینکه همه آنها را به اشتراک می گذارید متشکرم و کاری که من اکنون دوست دارم انجام دهم این است

just really start talking about the changes you've been experiencing because

که واقعاً در مورد آن صحبت کنم. تغییراتی که شما تجربه کرده اید، زیرا

we've done a couple coaching calls together and it's like the things that

ما چند تماس مربیگری را با هم انجام داده ایم و مانند چیزهایی است که

you shared with me completely blew me away I was just like oh my gosh you did

با من به اشتراک گذاشته اید، من را کاملاً منحرف

what so talk to us a little bit about the changes you've been experiencing in

کرده است. تغییراتی که تجربه کرده اید طاقت فرسا

the last month and a half because you're still in the middle of this course like

در یک ماه و نیم گذشته چون شما هنوز در میانه این دوره هستید، مثل

that's the crazy thing you're not finished you're not close to finished

اینکه این چیز دیوانه کننده ای است که شما تمام نکرده اید، به پایان نزدیک

you're halfway through and yet you've already been having these amazing

نشده اید، نیمه راه را سپری کرده اید و با این حال قبلاً این ها را داشته اید نتایج شگفت‌انگیز،

results so tell us a little bit about what what's been happening sure so when

بنابراین کمی در مورد آنچه در حال رخ دادن است به ما بگویید، بنابراین

I first saw your email about connect and communicate you know and you can be a

وقتی برای اولین بار ایمیل شما را در مورد اتصال و برقراری ارتباط دیدم، می‌دانید و می‌توانید

little bit introduction about how I can improve my communication and like that's

کمی مقدمه در مورد اینکه چگونه می‌توانم ارتباطاتم را بهبود بخشم و مانند آن است،

it you know you just hit the nail right then for me because I'm like because I

می‌دانید که شما فقط به خاطر من به این دلیل که

need to work on my communication skills mm-hmm I'm pretty sure that I can invest

باید روی مهارت های ارتباطی خود کار کنم خیلی مطمئن هستم که می توانم

time and money on this course that helped me better myself you know

روی این دوره زمان و پول سرمایه گذاری کنم که به من کمک کرد خودم بهتر شوم.

professionally yeah I think you were the first to jump on that so we talked right

تو اولین کسی بودی که به این موضوع پرداختی، بنابراین ما فوراً با هم صحبت کردیم،

away like as soon as you joined exactly I'm like hey I need to get it going

مثل اینکه به محض اینکه به عضویت در آمدی، من باید این کار را انجام

because I had so many things coming up to me so I need to talk to Stefanie as

دهم، زیرا چیزهای زیادی در انتظارم بود، بنابراین باید به سرعت با استفانی صحبت کنم.

fast as I can so I can improve my skill and people to practice with my clients

تا جایی که می توانم مهارت هایم را بهبود ببخشم و افراد تمرین کنند فوراً با مشتریانم تماس بگیرم،

immediately so that's how I do it so I think when when I first talked to you I

بنابراین من این کار را انجام می دهم، بنابراین فکر می کنم زمانی که برای اولین بار با شما صحبت

was kind of really nervous I think and then you asked me what you nervous when

کردم واقعاً عصبی بودم، فکر می کنم و بعد از من پرسیدید که

I was talking to you and I said yes you know was very nervous talking to a

وقتی با شما صحبت می کردم عصبی بودید و من گفتم بله می دانید بسیار عصبی صحبت کردن با یک

native speaker mm-hm even though you live in the US and you speak with native

بومی زبان mm-hm حتی با وجود اینکه شما در ایالات متحده زندگی می کنید و

speakers on a daily basis right sometimes there's just like this lack of

به طور روزانه با افراد بومی صحبت می کنید، گاهی اوقات درست مانند این عدم

confidence that we carry around and it's this huge burden and I know because you

اعتماد به نفس است که ما به دوش می کشیم و این بار سنگینی است و من می دانم زیرا شما

know as you know I learned Spanish and I dealt with this myself so I'm bringing

همانطور که می دانید من اسپانیایی را یاد گرفتم و خودم با این موضوع برخورد کردم، بنابراین من

all of that experience to really show you guys how to overcome this and Long

تمام آن تجربه را به شما می آورم تا واقعاً به شما بچه ها نشان دهم که چگونه بر این مشکل غلبه کنید و

you started working on these things immediately you started connecting with

لانگ بلافاصله شروع به کار روی این موارد کردید و بلافاصله شروع به برقراری ارتباط با

people immediately you started interacting in our private Facebook

افرادی کردید که شروع به تعامل کردید. گروه خصوصی فیس بوک ما

group and just sharing progress in your results so what are some things you've

و فقط به اشتراک گذاشتن پیشرفت در نتایج شما، بنابراین برخی از کارهایی که

been able to do now that a month and a half ago you just weren't able to do

اکنون توانسته اید انجام دهید که یک ماه و نیم پیش قادر به انجام آن

first I would think changing my mindset like

نبودید، چه چیزهایی هستند، من فکر می کنم که طرز

my way of thinking was all wrong you know like always doubt myself you

فکرم را مانند روش من تغییر دهم. فکر کردن g همه اشتباه بود تو می دانی مثل همیشه به خودم شک دارم می

know like not confidence always worry about okay guys I'm gonna make a

دانی مثل عدم اعتماد به نفس همیشه نگران باش بچه ها من اشتباه می کنم می دانی اگر

mistake you know people gonna not gonna value my idea if I make a mistake

اشتباه کنم مردم برای ایده من ارزش قائل نخواهند شد

constantly worry about myself and then put negative all the negative talking to

مدام نگران خودم باشم و بعد همه چیز را منفی بگذارم منفی صحبت کردن با

myself instead of like you know hey you are an expert

خودم به جای این که می دانی هی تو یک متخصص

on your field you have a lot of idea to share you are confident just like

در زمینه خود هستی، ایده های زیادی برای به اشتراک گذاشتن داری، مثل

everybody you know you are even more to some people that they don't know what they're

همه کسانی که می دانی اعتماد به نفس داری، حتی برای برخی افراد بیشتر از این که آنها نمی دانند چه هستند.

talking about exactly you were really putting yourself down and your expertise

دقیقاً در مورد اینکه شما واقعاً خودتان و

down and basically letting the people around you dictate how you feel you know

تخصصتان را نادیده می‌گیرید و اساساً به اطرافیانتان اجازه می‌دهید که احساس شما را در

that day at work rather than owning your expertise and saying yeah I'm an expert

آن روز در محل کار به شما دیکته کنند نه اینکه تخصص خود را داشته باشید و بگویید بله، من یک متخصص

I know what I'm talking about and I'm here to share my ideas and change the

هستم، می‌دانم چه هستم. صحبت کردن در مورد و من اینجا هستم تا ایده هایم را به اشتراک بگذارم و

world exactly instead of prepare myself to do that my mind was all worried about

دنیا را دقیقاً تغییر دهم به جای اینکه خودم را برای انجام آن آماده کنم، ذهنم تماما نگران آن بود،

oh my god I'm gonna make me say oh it's gonna be my turn what I'm gonna say but

خدای من، می خواهم مجبورم کنم بگویم اوه نوبت من می شود که چه می خواهم بگو ولی

I'm gonna say next okay so what about now like do do you

بعدش میگم باشه پس چی در مورد الان مثل اینکه آیا

still deal with that do you still have them no not not no at all after I talked

هنوز با آن سروکار دارید که آیا هنوز آنها را دارید نه نه اصلا نه بعد از اینکه

to you I turn the table I'm an expert you know I had more confident now my

با شما صحبت کردم میز را برگرداندم من یک متخصص هستم می دانید که من اعتماد به نفس بیشتری داشتم اکنون

mind's clearer because all this worry is out of the door because I don't need to

ذهن من روشن تر شده است زیرا این همه نگرانی بیرون از در، زیرا من نیازی به

worry about all that nonsense yeah do not just focus on what I know

نگرانی در مورد آن چیزهای بیهوده ندارم، بله، فقط بر آنچه می دانم

and what I know it's best and try to communicate that across to my audience

و آنچه می دانم بهترین است تمرکز نکنید و سعی کنید آن را به مخاطبانم منتقل کنم،

yeah I just think that is so fascinating because this is a burden that you've

بله، فقط فکر می کنم بسیار جذاب است زیرا این باری

been carrying around for 20 years ever since you came to the states and have

است که 20 سال از زمانی که به ایالت ها آمده اید و در

been living there even though you've lived there for so many years and you

آنجا زندگی می کنید با وجود اینکه سال ها در آنجا زندگی می کنید و

interact with native speakers on a daily basis constantly I can't imagine

به طور روزانه با افراد بومی صحبت می کنید به طور مداوم در ارتباط هستید. تصور نکنید

constantly living with like a debilitating fear like that for decades

که برای چندین دهه دائماً با ترسی ناتوان کننده مانند آن زندگی

you know so obviously as the coach it makes me so happy to see you and other

می کنید، شما به وضوح می دانید که به عنوان مربی ، من را بسیار خوشحال می کند که شما و سایر

students have results like this and really take the things that I say to

دانش آموزان را چنین نتایجی می بینم و واقعاً چیزهایی را که من می گویم به قلب می گیرم

heart because it's like I see you guys they're struggling and I'm like no I

زیرا اینطور است که من می بینم. شما بچه ها آنها در حال مبارزه هستند و من هم مثل این هستم

don't want you to struggle I want you guys to be confident because I see so

نه من نمی‌خواهم سختی بکشید، بچه‌ها می‌خواهم اعتماد به‌نفس داشته باشید، زیرا من

much in you I see your potential your intelligence everything and sometimes

چیزهای زیادی در شما می‌بینم، استعداد شما را در همه چیز می‌بینم و گاهی اوقات

you need someone to believe in you first and it helps you believe in yourself

شما نیاز دارید که یک نفر اول شما را باور کند و این به شما کمک می‌کند که خودتان را درست باور کنید.

right so you told me a couple things in our last call I think two things one you

در آخرین تماسمان چند چیز به من گفت، فکر می‌کنم دو چیز، یکی اینکه

stopped a guy on the street a photographer and ended up having a great conversation

یک مرد را در خیابان متوقف کردی، یک عکاس و در نهایت با او یک مکالمه عالی انجام

with him and then also you went to some kind of

دادی و سپس به

like teacher conference at your son's school and talked with the teachers and

نوعی کنفرانس معلم در مدرسه پسرت رفتی و صحبت کردی. با معلمان و

basically what you emphasized was these are all things you never would have done

اساساً آنچه که شما تأکید کردید این بود که اینها همه چیزهایی هستند که هرگز

in the past so talk to us about those experiences yes that's right like I say

در گذشته انجام نمی دادید، بنابراین در مورد آن تجربیات با ما صحبت کنید بله درست است مثل اینکه من می گویم

I'm a shy person so I avoid you know contact with human all the people

من یک فرد خجالتی هستم بنابراین از تماس شما با انسان اجتناب می کنم.

on the street you know I'm just like oh no eye contact

مردم تو خیابون که میدونی من دقیقا مثل آه بدون تماس چشمی هستم

keep walk away keep walking don't talk to anybody

دوری کن راه برو ادامه بده با کسی صحبت نکن

yes exactly so I feel awkward you know when when I had to talk to people

بله دقیقاً بنابراین من احساس ناخوشایندی دارم شما می دانید چه زمانی باید با مردم صحبت

because I don't know what to do I'm not a good conversationalist I would say so I

کنم زیرا نمی دانم چه کنم آیا من گفتگوگر خوبی نیستم من می گویم بنابراین

think after I took your course there's a couple of homework assignment that give

فکر می کنم بعد از اینکه دوره شما را گذراندم، چند تکلیف وجود دارد که به

me the inspiration to go do it you go go after those people when it whenever I

من الهام می دهد که آن را انجام دهم، شما هر

have a chance so I met a photographer who tried to take picture for clients and

وقت فرصتی داشتم به دنبال آن افراد بروید، بنابراین با عکاسی آشنا شدم که سعی کرد برای این کار عکس بگیرد. مشتریان و

just like just come and be very genuine and very engaged interesting on what he's

فقط مثل همین الان بیایید و خیلی اصیل باشید و در مورد کاری که

doing and I asked him hey are you a photographer professionally and he said

انجام می دهد بسیار درگیر باشید و از او پرسیدم که آیا شما به طور حرفه ای عکاس هستید و او گفت

yes I'm like oh my god I have a new camera just like you have but I have no

بله من مثل خدای من یک دوربین جدید دارم درست مثل شما اما من نمی

idea how to work this thing maybe you can give me a few tips on how to use

دانم چگونه این کار را انجام دهم شاید شما می توانید چند راهنمایی در مورد نحوه استفاده از این دستگاه به من بدهید

this device you know this new camera that I have and he said sure why not

شما این دوربین جدید را که من دارم می شناسید و او گفت مطمئن هستم که چرا که نه

and I get his business card if you have and I try to follow up with him

و اگر دارید کارت ویزیت او را می گیرم و سعی می کنم دنبال کنم با او تماس

like immediately first it's like who is this guy he didn't want to respond to me

بگیرید، مثل اینکه بلافاصله اول مثل این است که این پسر کیست او نمی خواست به من پاسخ دهد

he didn't remember you yeah he didn't remind remember me and I was like I

او شما را به یاد نمی آورد بله او من را به یاد نمی آورد و من مثل این بودم

call him one and he was like having a dinner time and I told him oh it's not a

که او را صدا می کنم و او مثل خوردن شام بود زمان و من به او گفتم اوه

good time so how about I call you back and we set a time and he did he said hey

زمان خوبی نیست، پس چطور است که من با شما تماس بگیرم و یک تیپ تنظیم کنیم من و او گفت سلام

call me back tomorrow morning at 10 o'clock I did so I at 10 o'clock I text

فردا صبح ساعت 10 به من زنگ بزن، من این کار را کردم، بنابراین ساعت 10

him instead of calling this time text him and say hey we have an appointment

به جای اینکه این بار تماس بگیرم به او پیامک می دهم و بگو هی ما

at 10 o'clock is it a good time so is it still a good time and I didn't hear from

ساعت 10 قرار داریم؟ زمان خوبی است پس آیا هنوز زمان خوبی است و من

him like an hour later mm-hmm I didn't give it up I text him again

مثل یک ساعت بعد از

I'd say I'm sure you are really busy but I just had this one question on how to use

او چیزی نشنیدم. فقط این یک سوال در مورد نحوه استفاده

his camera please give me a call back when you have time

از دوربینش داشتم لطفاً وقتی وقت داشتید با من تماس

immediately he called me back and then we just like talked on the phone I

بگیرید و بلافاصله با من تماس گرفت و بعد ما دقیقاً تلفنی صحبت کردیم من

talked about him where he from he actually running the business and try to get as

در مورد او صحبت کردم که او از آنجا که در واقع کسب و کار را اداره می کند و سعی می کند تا جایی

many clients as he can and then he showed me how to use how to work a camera so we put

که می تواند مشتری داشته باشد و سپس او به من نشان داد که چگونه از نحوه کار با دوربین استفاده کنم، بنابراین ما

face time just like you and I face time with each other and he showed me how to

هم مانند شما و من زمان مواجهه با یکدیگر را قرار می دهیم و او به من نشان داد که چگونه

work the camera perfectly that's awesome so this is basically a guy that you met

دوربین را به خوبی کار کنم، این عالی است، بنابراین این اساساً پسری که در خیابان با او ملاقات

on the street you use strategies that you learned in the course to approach

کردید از استراتژی هایی استفاده می کنید که در این دوره یاد گرفتید تا به

him and to get him to talk with you and that's actually one of the trainings

او نزدیک شوید و او را مجبور کنید با شما صحبت کند. یکی از آموزش

that we have it's specifically called how to get people to talk with you you

هایی که ما داریم، به طور خاص به آن می گویند چگونه مردم را وادار به صحبت کردن با شما کنیم،

got him to talk with you you were persistent you didn't give up and then

شما او را مجبور به صحبت با شما کردید، اصرار داشتید که تسلیم نشدید و سپس

you ended up forming this pretty cool relationship with someone and then you

این رابطه بسیار جالب را با یک نفر ایجاد کردید و سپس شما

found things that you have in common you're both starting a business or both

چیزهای مشترکی را پیدا کردم که هر دوی شما یک کسب و کار راه اندازی می کنید یا هر دو

in business you're both trying to get clients and that probably gave you even

در کسب و کار تلاش می کنید مشتری جذب کنید و احتمالاً

more to talk about right the other day I was texting him and say hey how's it

همین روزی که داشتم به او پیام می دادم بیشتر در مورد آن صحبت کنید و بگویید هی چطور است.

going and it's like how is business going and I'm like yeah I just have two new projects

و مثل این است که کسب و کار چطور پیش می رود و من مثل اینکه بله، من فقط دو پروژه جدید دارم

coming in and he said well I'm pretty sure you're very busy with this I'm like

که در راه است و او گفت خوب، مطمئنم که شما خیلی با این کار مشغول هستید،

yeah that's so cool so you still keep in touch it all started with a stranger

بله، خیلی خوب است، بنابراین شما همچنان ادامه می دهید لمس کردن همه چیز از یک غریبه شروع شد

that you decided to take the initiative and approach on the street and and you

که تو تصمیم گرفتی ابتکار عمل را به دست بگیری و در خیابان به آن نزدیک شوی و

never used to be able to do something like that before no just like ignore

هرگز نمی توانستی چنین کاری را انجام دهی.

people I just ignore people I said I would rather work with the computer than

کامپیوتر

the people but it's completely different now now that I run a business I have to

نسبت به مردم اما کاملا متفاوت است اکنون که من یک کسب و کار را اداره می کنم، باید روزانه با مردم سر و کار داشته باشم،

deal with people on a daily basis yeah so at the same time it probably

بله، در عین حال احتمالاً

feels really good right like knowing that you're transforming into this

احساس خوبی دارد درست مانند دانستن اینکه شما در حال تبدیل شدن به این

different person who doesn't have you know issues talking with other people

فرد متفاوت هستید که شما مشکلاتی در مورد صحبت کردن ندارید. با دیگران

and you're just like oh yeah I can talk with whoever I think that's not even a

و شما دقیقاً مثل اوه بله من می توانم با هر کسی صحبت کنم که فکر می کنم حتی

problem for me I bet that feels really good it is it's opened so many doors

برای من مشکلی نیست، شرط می بندم که واقعاً احساس خوبی دارد، این است که درهای زیادی باز شده است،

many opportunity because I learned so much from talking to these people I am

زیرا من از صحبت کردن با این افراد چیزهای زیادی یاد گرفتم من

really good networking I can get into their network yeah

واقعاً شبکه خوبی هستم، می‌توانم وارد شبکه آنها شوم، بله،

learn what other people are learning the experience or the lesson that they

یاد بگیرم که دیگران چه چیزی را یاد می‌گیرند، تجربه یا درسی را

struggle with they'll share with me that is so cool and then really quick

که با من دست و پنجه نرم می‌کنند، بسیار جالب و سریع است.

Long why don't you tell us also about the story talking with your son's

در مورد داستان صحبت کردن با

teacher I believe because that was also a really interesting story okay so I

معلم پسرت من معتقدم چون این هم داستان بسیار جالبی بود خوب، بنابراین

think I went to an event where one of the teacher had I think was middle

فکر می کنم به رویدادی رفتم که یکی از معلمان فکر می کنم از

school to high school but my kid is in the kindergarten so he doesn't need

دبیرستان تا دبیرستان بود اما بچه من در مهدکودک است بنابراین او نیاز ندارد

middle school high school yet but I still come up to her and and showed

دبیرستان هنوز دبیرستان است، اما من هنوز به او نزدیک

interest that I wanna know about her school system and what do they have to

شدم و علاقه نشان دادم که می خواهم در مورد سیستم مدرسه او بدانم و چه چیزهایی

offer for my kid like for the future for the future yes when when he turned to

برای فرزندم برای آینده برای آینده دارند، بله وقتی او به

sixth grade that's when they accepting student at sixth grade mm-hmm and you know

کلاس ششم رفت. وقتی دانش‌آموز کلاس ششم را قبول می‌کنند و می‌دانی که

we just have a good time she's like talk to me all this interest thing idea or or

ما فقط به ما خوش می‌گذرد، او می‌خواهد با من صحبت کند این همه ایده علاقه‌مند است

plan all the I think all the program and support that the school offer for

یا تمام برنامه‌هایی را که فکر می‌کنم همه برنامه‌ها و پشتیبانی‌هایی را که مدرسه برای

student you know like like this school is only have student with because I know

دانش‌آموزی که می‌دانی پیشنهاد می‌کند برنامه‌ریزی کند. مانند این مدرسه فقط دانش آموز داشته باشد زیرا می

I read it somewhere this school prepared student to go to college 100% because

دانم که آن را در جایی خوانده ام این مدرسه 100٪ دانش آموز را برای رفتن به کالج آماده می کند زیرا

everyone that went to that school they're all end up in college in in some

هرکسی که به آن مدرسه رفته است همه آنها در یک کالج در

sort of college or university and a lot of these kid are under disadvantaged

نوعی کالج یا دانشگاه هستند و بسیاری از این بچه‌ها زیر دست بچه‌های محروم هستند

kids who family doesn't have a lot money they a lot of them are Hispanic and African

که خانواده پول زیادی ندارند، بسیاری از آنها اسپانیایی تبار و

American but they are very successfully entering the college but how did they do

آمریکایی آفریقایی تبار هستند، اما آنها با موفقیت وارد کالج می‌شوند، اما چگونه این کار را انجام

that so with the school support you know the school will give you financial to to

دادند، بنابراین با حمایت مدرسه، مدرسه را می‌شناسید. اراده به شما کمک مالی می

take those SAT courses because parent probably doesn't have money to support

کنم تا در آن دوره های SAT شرکت کنید زیرا والدین احتمالاً پولی برای حمایت از

this kid to go detect those advanced placement test SAT to enter colleges but

این بچه ندارند تا بروند آن آزمون تعیین سطح پیشرفته SAT را برای ورود به کالج ها شناسایی کنند، اما

this school you know take all this away you know the gift of scholarship for

این مدرسه که می دانید همه اینها را از بین ببرید شما می دانید هدیه بورس تحصیلی برای

student I think they paid him twice um throughout the the high school to take

دانش آموز من فکر کنید آنها در طول دبیرستان دو بار به او پول دادند تا در

those SAT tests so if they didn't pass the second time you have to pay on your

آن آزمون های SAT شرکت کند، بنابراین اگر بار دوم موفق نشدید، باید

own out of your pocket but if you have not then they'll keep them you think

خودتان از جیب خود پول بپردازید، اما اگر این کار را نکردید، آنها آنها را نگه می دارند.

they pay them two times to make sure you pass your test

آنها دو بار به آنها پول می دهند تا مطمئن شوند که امتحان خود را با موفقیت پشت

it's funny because you sound like an expert now on this school the program

سر می گذارید، این خنده دار است زیرا اکنون در این مدرسه برنامه ای

what they offer and this is because you talked with these people for how long I

که آنها ارائه می دهند شبیه یک متخصص به نظر می رسید و این به این دلیل است که شما با این افراد صحبت کرده اید

think I would I talked to her like an hour for one hour and then I come back

من فکر می کنم چقدر با او صحبت می کنم. یک ساعت برای یک ساعت و سپس

for another hour to talk about something else totally different yeah

یک ساعت دیگر برمی گردم تا در مورد چیز دیگری

history talked about LinkedIn how they reclute people and totally different

thing the first section was all about school for my kid the second section is

صحبت کنم.

more building relationship I want to learn more about what she does and what

ایجاد روابط بیشتر می‌خواهم در مورد کارهایی که او انجام می‌دهد و کارهایی

she does for networking and what she used that effectively to connect with

که برای شبکه‌سازی انجام می‌دهد بیشتر بیاموزم و از آن چه به طور مؤثر برای ارتباط با

other people basically she would say Oh LinkedIn was my number one tool to

افراد دیگر استفاده می‌کند، اساساً او می‌گوید Oh LinkedIn ابزار شماره یک من

connect to to people who want to work for her school oh so she was basically

برای ارتباط با افرادی بود که می‌خواهند برای آنها کار کنند. مدرسه او، اوه، پس او اساساً

like the principal of the school or one of the leaders

مانند مدیر مدرسه یا یکی از رهبران

she was the program coordinator yes coordinator or program developer so I

بود، او هماهنگ کننده برنامه بله هماهنگ کننده یا توسعه دهنده برنامه بود، بنابراین من

just want to point out again because when we when you told me this originally

فقط می خواهم دوباره به آن اشاره کنم، زیرا وقتی شما این را به من گفتید در ابتدا

I was like you talked for how long with who would a stranger because I knew your

مثل این بودم که شما صحبت می کنید تا کی با کی یه غریبه دوست داشتم چون

struggles previously so basically you talked with this stranger for two hours

قبلا میدونستم دعواهایت رو میدونستم پس اصولا دوساعت با این غریبه حرف زدی

and some people are hearing that going oh my gosh I can't even talk to my

و بعضیا میشنوند که رفتن وای من حتی نمیتونم

family members for 30 minutes like some people just are not talkers right but

مثل بعضیا 30 دقیقه با اعضای خانواده ام صحبت کنم فقط اهل سخن گفتن نیستید،

you used to not be a talker yourself right but again you learned these

اما قبلاً خودتان درست صحبت نمی‌کردید، اما دوباره این راهبردها را یاد گرفتید

strategies like how to maintain a conversation how to get people to talk

، مانند اینکه چگونه مکالمه را حفظ کنید، چگونه مردم را وادار به صحبت کردن

with you how to talk with them and now it's just completely opening up new

با شما کنید، چگونه با آنها صحبت کنید. اکنون کاملاً فرصت‌های جدیدی

opportunities and again you're just learning that this is the best way to

را باز می‌کند و دوباره یاد می‌گیرید که این بهترین راه برای

move your life forward and to learn new things this is something that I learned

پیشبرد زندگی شما و یادگیری چیزهای جدید است.

a long time ago connecting with people talking with them directly asking

questions it is the best way to get information and once you learn these

سوالات این بهترین راه برای به دست آوردن اطلاعات است و وقتی این

strategies in the psychology behind all of this because so many people you know

استراتژی ها را در روانشناسی پشت همه اینها یاد گرفتید زیرا افراد زیادی که

they're just focused on oh I want to learn a language but nobody's thinking

می دانید فقط روی آنها تمرکز کرده اند، اوه من می خواهم یک زبان یاد بگیرم اما هیچ کس به

about how to use that language strategically to get the things that

نحوه استفاده از آن زبان فکر نمی کند. به طور استراتژیک برای به دست آوردن چیزهایی که

they want in life because you know we're not just using the language we're using

در زندگی می خواهند، زیرا می دانید که ما فقط از زبانی که از آن استفاده می

it with other people so you have to think about the other

کنیم با افراد دیگر استفاده نمی کنیم، بنابراین باید به دیدگاه دیگر

perspective and how to position things so that they will help you move forward

و نحوه قرار دادن چیزها به گونه ای فکر کنید که به شما کمک کنند حرکت کنید. جلو بروید

and get what you want because if not we just get into problems with

و به آنچه می خواهید برسید، زیرا اگر نه، ما فقط در ارتباط با مشکل مواجه می

communication and we have mis miscommunication you know so anyhow I

شویم و ارتباط نادرست داریم، بنابراین به هر حال من

guess just to wrap it up here like what are some final thoughts that you would

حدس می زنم که فقط آن را در اینجا جمع بندی کنم، مانند چند فکر نهایی که شما می

like to share would you recommend this course to other people if so why and

خواهید می خواهم به اشتراک بگذارم آیا این دوره را به افراد دیگر توصیه می کنید اگر بله چرا و

what kind of person do you think would really benefit from it yes I I would

چه نوع فردی فکر می کنید واقعاً از آن سود می برد بله من

definitely recommend its course to everyone because Stefanie have a lot

قطعا دوره آن را به همه توصیه می کنم زیرا استفانی

of lessons all her lessons is really valuable and fun to watch and I watch

درس های زیادی دارد همه درس های او واقعاً ارزشمند هستند و تماشای آنها سرگرم کننده است و من

them several times not just one you know because Stefanie is the kind of

آنها را چندین بار تماشا می کنم نه فقط یکی از آنها را که شما می شناسید زیرا استفانی از آن دسته

person you know is very friendly is very supportive and it's not like my

افرادی است که می دانید بسیار دوستانه است و بسیار حامی است و اینطور نیست

my business partner she's like always it's like oh you need to get to work on

که شریک تجاری من مثل همیشه باشد، اوه شما باید روی آن کار کنید.

this instead of being supportive she was nagging about it but you are different

این به جای اینکه حمایت کند، او در مورد آن نق می زد، اما تو متفاوت

you're like you unlock so many door to me like like my you went to my head and

هستی، مثل این هستی که درهای زیادی را به روی من باز می کنی، مثل من، تو به سر من رفتی و

clean up all the mess in my head really that's a really great analogy thank you exactly

تمام آشفتگی های سر من را پاک کردی، واقعاً این یک تشبیه واقعا عالی است، متشکرم دقیقاً

like clean house because I don't have to be all worried about this worry anymore

مانند خانه تمیز زیرا دیگر لازم نیست نگران این نگرانی باشم

that is so awesome to hear I'm so glad and I cannot wait to see where you are

که شنیدن آن بسیار عالی است. خیلی خوشحالم و نمی توانم صبر کنم تا ببینم شما

with your life your confidence your business everything a year from now

با زندگی خود در کجا هستید اعتماد به نفس کسب و کار شما همه چیز یک سال بعد

sure I'll keep you updated thank you so much Stefanie yeah and thank you for doing

مطمئناً شما را در جریان خواهم گذاشت. بسیار سپاسگزارم استفانی بله و از شما برای انجام

this interview with me I am just so excited to hear about what what you're

این مصاحبه با من بسیار هیجان زده هستم که می شنوم در مورد کاری که

doing with this material yeah appreciate it

با این مطالب انجام می دهید بله

great have a wonderful day thank you you too bye bye

متشکرم روز فوق العاده ای داشته باشید متشکرم خیلی بای بای