Learning English, Studying Abroad & Starting A Company | Interview with LinguaMarina, LinguaTrip.com

Hey marina, thank you so much for doing this interview with me today. I'm so excited to talk with you. No, thanks for inviting

هی مارینا، خیلی ممنون که امروز این مصاحبه را با من انجام دادی. من خیلی هیجان زده هستم که با شما صحبت می کنم. نه، از دعوت شما متشکریم

So what I want to talk to you about in this interview is basically how you learned English

بنابراین آنچه که می خواهم در این مصاحبه با شما صحبت کنم اساساً این است که چگونه انگلیسی را یاد گرفتید

And then how you emigrated to the USA started your company and everything that you're doing now because I think all the information

و سپس چگونه به ایالات متحده مهاجرت کردید شرکت خود را راه اندازی کردید و همه کارهایی که اکنون انجام می دهید، زیرا فکر می کنم تمام اطلاعاتی

That you have in the stories you have are going to be really interesting to the subscribers

که شما دارید در داستان‌هایی که دارید برای مشترکینی که من اینجا در این کانال دارم واقعاً جالب خواهد بود

I have here on this channel, so why don't you go ahead and get started by telling us where you're from?

، پس چرا ادامه نمی‌دهید و با گفتن اینکه اهل کجا هستید شروع نمی‌کنید؟

Okay, so I'm from st. Petersburg Russia. I was born and raised there and when I was 25

خوب، پس من اهل خیابان هستم. پترزبورگ روسیه من در آنجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم و زمانی که 25 ساله

I moved to the United States, so

بودم به ایالات متحده نقل مکان کردم، بنابراین

English has been my passion since I was four years old because my granddad would always tell me that

از چهار سالگی علاقه من به زبان انگلیسی بوده است، زیرا پدربزرگم همیشه به من می گفت

marina

مارینا

If you learn English you can do anything because you can be a singer in English you can run a company

اگر انگلیسی یاد بگیری، می توانی هر کاری را انجام دهی، زیرا می توانی. یک خواننده به زبان انگلیسی باشید، می توانید یک شرکت را اداره کنید

And it's like okay

و مثل این است که خوب است،

I need to learn English and he would always sees me he would be like okay marina translate this phrase into English

من باید انگلیسی یاد بگیرم و او همیشه مرا می بیند، مثل اوکی است که مارینا این عبارت را به انگلیسی ترجمه کند

And I'm like six years old

و من مثل شش سالگی

I barely speak Russian like I could not do that and you would laugh at me, so that was a big trigger for me

به سختی مثل خودم روسی صحبت می کنم. نمی توانستم این کار را انجام دهم و به من می خندید، بنابراین این یک محرک بزرگ برای من بود،

So I'm like I'm gonna study English

بنابراین من انگار دارم انگلیسی می

And I started when I was four I was learning like dog and cats of course with my parents

خوانم و از چهار سالگی شروع کردم، مانند سگ و گربه البته با پدر و مادرم یاد می گرفتم.

And I had to teach her and then I went to a school that is like a normal school

مجبور شدم به او یاد بدهم و سپس به مدرسه ای رفتم که مانند یک مدرسه معمولی است

but it has

اما

Intensive English classes and because I was so passionate about English

کلاس های فشرده انگلیسی دارد و چون به زبان انگلیسی علاقه زیادی

I was chosen as one of the winners to go to the UK when I was 14 to do like an exchange program

داشتم در 14 سالگی به عنوان یکی از برندگان انتخاب شدم تا به انگلستان بروم. مانند یک برنامه مبادله عمل کنید

And I went to a school where Kate Middleton studies small bird college, and it's a completely different experience

و من به مدرسه ای رفتم که در آن کیت میدلتون در کوچکی درس می خواند کالج پرندگان، و این یک تجربه کاملا متفاوت است،

If you compare it to Russia so in Russia we had a school where I went in the morning

اگر آن را با روسیه مقایسه کنید، بنابراین در روسیه ما مدرسه ای داشتیم که من صبح در آن

And I left at like 2:00 p.m.

رفتم و حدود ساعت 2 بعد از ظهر آنجا را ترک کردم.

It was like a really small building that school Melbourne College is like a whole city you have best can both fields you have

مثل یک ساختمان واقعا کوچک بود که مدرسه کالج ملبورن مثل یک شهر کامل است که شما بهتر می توانید هر دو زمینه را دارید

IRA many buildings you how close you have the whole church

ساختمان های IRA زیادی دارید شما چقدر نزدیک کل کلیسا را ​​دارید

And I fell in love with everything but before I fellows I also realized

و من عاشق همه چیز شدم اما قبل از اینکه همکار باشم متوجه

I do not understand people, and it doesn't matter that I've been studying English for like ten years by that time

شدم که مردم را درک نمی کنم و مهم نیست که من ده سال است که انگلیسی خوانده ام تا آن زمان

I was like I cannot understand British accent

انگار نمی توانم لهجه انگلیسی

I don't understand their jokes because they grew up in a different culture, and I felt a little depressed

را درک کنم، شوخی های آنها را نمی فهمم زیرا آنها در یک فرهنگ متفاوت بزرگ شده اند، و کمی احساس افسردگی می‌کردم،

But that was also a huge motivation for me to continue

اما این هم انگیزه‌ای برای ادامه کار برای من بود،

So before leaving I went to a bookstore that was internet back then didn't have it at home

بنابراین قبل از ترک به کتابفروشی رفتم که در آن زمان اینترنت آن را در خانه نداشت،

So I bought a lot of books. I bought a lot of magazines and

بنابراین کتاب‌های زیادی خریدم. من مجلات زیادی خریدم و

When I came back to Russia. I was just you know reading them from cover to cover

وقتی به روسیه برگشتم. من فقط می دانستم که آنها را از جلد تا جلد می

And I think like that trip was a trip that changed everything in my life

خوانم و فکر می کنم آن سفر سفری بود که همه چیز را در زندگی من تغییر داد،

I realized first that I don't know what speak English so we have one too. I cannot really communicate with people

اول فهمیدم که نمی دانم انگلیسی چه صحبتی می کنم، بنابراین ما هم داریم. من واقعاً نمی توانم با مردم ارتباط برقرار

Second I have really weird Russian accent people don't get what I'm saying

کنم دوم اینکه من لهجه روسی واقعاً عجیبی دارم.

Third the world is so big and it's not just my city. It's actually a lot of places around the world where people have different

مردم آنچه را که من می گویم نمی فهمند. در واقع مکان‌های زیادی در سرتاسر جهان است که افراد

Ideas different goals in their lives, and I'm like I want to connect my life with the whole world

در زندگی خود ایده‌های متفاوتی دارند، و من انگار می‌خواهم زندگی‌ام را با کل دنیا مرتبط

I don't want to be just in Russia

کنم، نمی‌خواهم فقط در روسیه

I want to be everywhere and yeah, and then the next summer because I made friends with my host family

باشم، می‌خواهم همه جا باشم. و بله، و سپس تابستان بعد، چون با خانواده میزبانم

I called him next time. I'm like can I come and stay with you for three weeks and surprise me

دوست شدم، دفعه بعد با او تماس گرفتم. می توانم بیایم و سه هفته پیش شما بمانم و مرا غافلگیر کنید.

They said yes, so the only thing I had to pay for was my ticket

آنها گفتند بله، بنابراین تنها چیزی که باید برای آن هزینه می کردم بلیطم بود

But I also realized that those trips are the best way to learn a language

اما همچنین فهمیدم که آن سفرها بهترین راه برای یادگیری زبان است

And then I had the same thing with my German so when I was 18 I found a school myself

و سپس من همین موضوع را با آلمانی‌ام داشتم، بنابراین وقتی 18 ساله بودم، خودم یک مدرسه پیدا

I went to Germany I realized the whole process is really complicated, and this is when I got an idea to start linguae trip

کردم و به آلمان رفتم، متوجه شدم که کل فرآیند واقعاً پیچیده است، و این زمانی بود که ایده شروع سفر زبانی به ذهنم رسید

Which is a my company? It's like a booking platform for language courses

که شرکت من کدام است؟ این مانند یک پلت فرم رزرو برای دوره های زبان است

That's really interesting. How your entire story and everything you experience in life is ultimately

که واقعا جالب است. چگونه کل داستان شما و همه چیزهایی که در زندگی تجربه می کنید در نهایت

What led you to create this company that you created and?

چه چیزی باعث شد تا این شرکتی را که ایجاد کرده اید ایجاد کنید؟

Everything you just said in like what was it like 1 to 2 minutes was literally how many years of your life like over 20?

هر چیزی که فقط در 1 تا 2 دقیقه گفتید به معنای واقعی کلمه چند سال از زندگی شما بیش از 20 سال بود؟

years

سالها

Right because we started when you were 4 years old and now it's like boom and then I made my company and I'm just like

درست است چون ما از زمانی که تو 4 ساله بودی شروع کردیم و حالا مثل بوم است و بعد من شرکتم را ساختم و من مثل این هستم که

Wow like that's crazy, and I think when people hear it

وای که دیوانه است، و فکر می کنم وقتی مردم آن را می

Maybe they don't understand everything that took place in between a lot of things so please

شنوند شاید همه چیزهایی که اتفاق افتاده را درک نکنند. بین خیلی چیزها، پس لطفاً

Like in your first trip when you said you first went to the UK and all of a sudden you were confronted with this realization

مثل اولین سفرتان که گفتید برای اولین بار به بریتانیا رفتید و ناگهان با این درک مواجه شدید

That oh my gosh, I would have been studying English for years

که خدای من، من سالها زبان انگلیسی می خواندم

Which is basically the story of almost everybody on my channel?

که اساساً همین است. داستان تقریباً همه افراد در کانال من؟

They've been sending English for years, and then sometimes they go abroad or some of them haven't been abroad yet

سالهاست که انگلیسی میفرستند و بعد گاهی به خارج از کشور میروند یا بعضی از آنها هنوز به خارج از کشور نرفته اند

And they go oh my gosh. This is nothing like what I expected

و میروند خدای من. این چیزی شبیه چیزی نیست که من انتظار

I don't understand locals and it's such a frustration for them

داشتم، من مردم محلی را نمی فهمم و این برای آنها بسیار ناامید کننده است،

So how did you go from I understand and comprehend English in my English classes, too

پس چطور شد که من انگلیسی را در کلاس های انگلیسی خود نیز می فهمم و درک می کنم،

Then becoming a fluent speaker like how did you make that cross over how long did it take and what did you do to become?

سپس تبدیل به یک سخنران مسلط شدم، مثلاً چگونه توانستید آن را با هم کنار بگذارید. چقدر طول کشید و برای تبدیل شدن چه کاری انجام دادید؟

Fluent yeah, it's a great question. I think it took maybe two trips to the UK so the first trip

مسلط بله، این یک سوال عالی است. فکر می‌کنم شاید دو سفر به بریتانیا طول بکشد، بنابراین سفر اول

It was just the realization of what's going on the second trip

فقط درک این بود که در سفر دوم چه اتفاقی می‌افتد،

I tried to interact as much as I could with

سعی کردم تا جایی که می‌توانم با همه تعامل داشته

Everyone I try to understand the accent I tried to work on my own accent because when you come somewhere like

باشم. سعی کردم لهجه‌ای را که سعی کردم به تنهایی کار کنم را درک کنم لهجه چون وقتی به جایی مثل

Starbucks or a cafe and you order something and somebody doesn't get you they get frustrated

استارباکس یا کافه می آیید و چیزی سفارش می دهید و کسی متوجه شما نمی شود ناامید می شود

And I didn't want that so I tried to work on my accent as well

و من این را نمی خواستم بنابراین سعی کردم روی لهجه خود نیز کار

So I think yeah it took two trips sometimes it takes longer, but because I was 14

کنم بنابراین فکر می کنم بله دو سفر طول کشید. گاهی اوقات بیشتر طول می کشد، اما چون من 14 ساله

I think her brain is so flexible when we're young

بودم فکر می کنم مغز او در جوانی بسیار منعطف است،

So we're really open to new accents new words with German it took a little longer though

بنابراین ما واقعاً برای لهجه های جدید کلمات جدید با آلمانی باز هستیم، کمی بیشتر طول کشید، اگرچه

that's actually something that I'm glad that you're bringing up because so many people have this idea in their mind like oh if I just

این در واقع چیزی است که من خوشحالم که شما به این دلیل مطرح می کنید که بسیاری از مردم این ایده را در ذهن خود دارند، مثلاً اگر من

Go to the US and study for six months. I will

فقط به ایالات متحده بروم و شش ماه درس بخوانم. من به طور

Magically like become fluent like have the level of fluency that they've been dreaming of all their life

جادویی دوست دارم مسلط شوم، مانند سطحی از تسلط که آنها در تمام زندگی خود آرزوی آن را داشته اند،

What do you think about that well?

نظر شما در مورد آن خوب چیست؟

I think six months is a long period so in my case those two trips they were like two or three-week trips

من فکر می کنم شش ماه یک دوره طولانی است، بنابراین در مورد من آن دو سفر مانند سفرهای دو یا سه هفته ای

two years in a row so

دو سال متوالی بودند، بنابراین

In total that's like a month and a half

در کل این یک ماه و نیم است،

So I think half a year is great, but it also depends on what you're doing during those six months sometimes

بنابراین فکر می کنم نیم سال عالی است، اما همچنین بستگی به کاری که در این شش ماه انجام می‌دهید دارد، گاهی

You're just hanging out with people from your country, or you're on skype with your family all the time

اوقات فقط با افراد کشور خود معاشرت می‌کنید، یا همیشه با خانواده خود در اسکایپ

And you're speaking your language in my case. I was lucky that that time nothing exists

هستید و در مورد من به زبان خود صحبت می‌کنید. من خوش شانس بودم که در آن زمان هیچ چیزی وجود نداشت

that was Skype, but again Internet was a privilege that was 2004 so I called my mom once a week I

که اسکایپ باشد، اما دوباره اینترنت یک امتیاز بود که در سال 2004 بود، بنابراین هفته ای یک بار به

Didn't meet any rushes like there were no Russians in the place where I were so I didn't speak Russian at all and sometimes

مادرم زنگ می زدم. اصلاً روسی صحبت نمی کنم و گاهی

Right now. This is a problem because when we come somewhere we have this thing and this thing is all in our language

همین الان. این یک مشکل است زیرا وقتی به جایی می‌آییم این چیزها را داریم و این چیزها همه به زبان ماست

There's Instagram with people speed from my narrow in my case Russia

، اینستاگرام با سرعت مردم از محدود من در مورد من روسیه

There are people from my country so when you are traveling somewhere my advice number one would be to go to a smaller town

وجود دارد افرادی از کشور من هستند بنابراین وقتی به جایی سفر می‌کنید توصیه شماره یک من است. به یک شهر کوچکتر بروید

First we were talking about the US

ابتدا در مورد لس آنجلس ایالات متحده صحبت

LA is a place where all of the tourists go I would coach some

می کردیم جایی که همه گردشگران به آنجا می روند

I don't Fort Lauderdale is one of my favorite places in Florida

It's not really international. It's mostly American town, but you get the seaside and you get a nice

. اکثراً شهر آمریکایی است، اما شما به ساحل می رسید

Florida climate and then the second advice would be staying with a local family

و آب و هوای خوبی در فلوریدا خواهید داشت و سپس توصیه دوم اقامت با یک خانواده محلی در

Versus staying in the residence because when you're staying in the residence you meet people from again your country when you're staying with locals

مقابل اقامت در محل اقامت است زیرا وقتی در اقامتگاه اقامت می کنید دوباره با افرادی از کشور خود ملاقات می کنید. وقتی با مردم محلی می‌مانید

You're just interacting with locals

، فقط با مردم محلی ارتباط برقرار می‌کنید، اما در

About staying with locals though because I have let's say businessmen there on this channel learning English

مورد ماندن با مردم محلی به این دلیل است که فرض کنید تاجران آنجا در این کانال انگلیسی را یاد می‌گیرند

And they're 40 years old and they have a family would they stay with locals too, or is that like?

و آنها 40 سال دارند و خانواده دارند که آیا با مردم محلی نیز می‌مانند، یا اینطور است؟

Younger people sometimes they do it depends again if you are going to London for example

افراد جوان‌تر گاهی اوقات این کار را انجام می‌دهند بستگی به این دارد که آیا شما به لندن می‌روید، به عنوان مثال،

We have different tiers of families so you can stay in an executive home state

ما خانواده‌های مختلفی داریم، بنابراین می‌توانید در یک ایالت خانگی بمانید،

Where you will have a separate bedroom with separate bathroom, and they would cook for you, and this is a higher level accommodation

جایی که یک اتاق خواب جداگانه با حمام جداگانه خواهید داشت و آنها برای شما غذا می‌پزند، و این یک محل اقامت در سطح بالاتر است

Sometimes you don't have this option like when you're going to a smaller town

گاهی اوقات شما این گزینه را ندارید، مانند زمانی که به یک شهر کوچکتر می روید،

We just have some families there

ما فقط چند خانواده در آنجا داریم،

so it depends on the kind of personality we had a

بنابراین بستگی به نوع شخصیت ما دارد که یک فرد

78 year old who went to the UK to study English who stayed with the local family she loved it yet it really depends on

78 ساله داشتیم که به انگلستان رفته بود. انگلیسی را مطالعه کنید که با خانواده محلی او دوست داشت، اما این واقعاً به

The personality I guess that's awesome because sometimes people comment and they say oh Stephanie

شخصیت بستگی دارد که فکر می‌کنم فوق‌العاده است زیرا گاهی اوقات مردم نظر می‌دهند و می‌گویند اوه استفانی

Thank you for your videos, but I'm too old to really learn English

از ویدیوهایت متشکرم، اما من خیلی پیر هستم که واقعاً انگلیسی را یاد بگیرم

When I was studying in Germany I was studying mathematics and economics

وقتی که بودم در آلمان درس می خواندم ریاضی و اقتصاد می

But I took an Italian classes like a side class, and we had a guy who was 75 years old

خواندم اما در کلاس های ایتالیایی مثل کلاس جانبی شرکت کردم و پسری 75 ساله داشتیم

He was doing his bachelors in art, and he took Italian as a side class as well

که لیسانس خود را در رشته هنر می خواند و ایتالیایی را هم به عنوان کلاس جانبی می

I was amazed of like I want to be like him

خواند. شگفت زده از مثل من می خواهم مثل او

I was 75 yeah, actually I know someone who's around that age too, and she studies English and she was telling me

باشم من 75 ساله بودم بله، در واقع یک نفر را می شناسم که در همین سن و سال است و او انگلیسی می خواند و به من می

I don't know if this is true or not but according to her

گفت نمی دانم این درست است یا نه، اما به گفته خودش

It's been scientifically proven that studying languages basically helps you retain your memory longer. It's been proven

این از نظر علمی ثابت شده است. که مطالعه زبان اساسا به شما کمک می کند تا حافظه خود را طولانی تر حفظ کنید. ثابت شده است

Yes

Because your brain stays flexible so the more you learn the more you train brain is actually a muscle so the more you train it

بله،

زیرا مغز شما انعطاف‌پذیر می‌ماند، بنابراین هرچه بیشتر یاد بگیرید، بیشتر تمرین می‌کنید، مغز در واقع یک عضله است، بنابراین هرچه بیشتر آن را تمرین دهید،

The longer it stays active so the trips basically to the UK you said you went to the UK twice right yes

مدت بیشتری فعال می‌ماند، بنابراین در سفرها به بریتانیا اساساً گفتید دو بار درست به انگلستان رفته‌اید. بله

I went to the UK I won later

من به انگلستان رفتم بعداً برنده شدم

Later on when I started the company I had a chance to go to Canada as well

بعداً وقتی شرکت را راه اندازی کردم فرصتی داشتم که به کانادا هم

I had a chance to go to the United States

بروم من این شانس را داشتم که به ایالات متحده

But back then my parents couldn't afford you know traveling so far and so I was relying on those scholarships

بروم اما در آن زمان پدر و مادرم نمی توانستند هزینه سفر را داشته باشند. بنابراین من به آن بورسیه‌ها تکیه می‌کردم،

so you feel like

بنابراین شما احساس می‌کنید

Going to those trips to the UK is sort of where you became fluent or you just became more fluent and then over the years

رفتن به آن سفرها به بریتانیا جایی است که به آن مسلط شده‌اید یا فقط مسلط‌تر شده‌اید و پس از گذشت سال‌ها

You've been improving like right now. Do you feel like you're still working on your English and still?

، مثل همین الان پیشرفت کرده‌اید. آیا احساس می کنید هنوز در حال کار روی زبان انگلیسی خود هستید و هنوز؟

Every day every single day. I'm learning new phrase when I'm recording videos from my channel. I'm learning you eat hymns

هر روز هر روز. وقتی در حال ضبط ویدیو از کانالم هستم، عبارت جدیدی یاد می‌گیرم. دارم یاد می

I'm like oh my god

گیرم که تو سرود بخوری من مثل خدای من

That's what she meant when she said that because I didn't get it back then, but yeah, I'm learning everyday

این چیزی بود که او گفت چون من آن موقع آن را نفهمیدم، اما آره، من هر روز یاد می گیرم

But I think the biggest jump from like being

اما فکر می کنم بزرگترین جهش از حد

intermediate not really speaking English

متوسط ​​بودن واقعاً انگلیسی صحبت نکردن

Happened when I was in the UK that was like the biggest progress that I've had and then when I moved to the States again

زمانی اتفاق افتاد که من در بریتانیا بودم که مانند بزرگترین پیشرفتی بود که داشتم و سپس وقتی دوباره به ایالات متحده نقل مکان کردم

It's a completely different English so back, then I was just talking about studies maybe

، انگلیسی کاملاً متفاوتی بود، بنابراین در آن زمان فقط در مورد مطالعات و شاید

Daily stuff when I moved to the u.s.. I had to raise money from venture capitalists

چیزهای روزانه صحبت می کردم. من به ایالات متحده نقل مکان کردم. من باید از سرمایه گذاران خطرپذیر

Who are here in the Silicon Valley, and I had to you know talk to lawyers talk to accountants

که اینجا در دره سیلیکون هستند، پول جمع آوری می کردم، و باید بدانید که با وکلا صحبت کنید و با حسابداران صحبت کنید

And this is a completely different English. Yeah, well, you know what you had this huge goal. You're like

و این یک انگلیسی کاملاً متفاوت است. بله، خوب، شما می دانید که چه هدفی بزرگ داشتید. شما مثل این هستید که

I want to start a company and so you were using English as a tool you weren't necessarily

من می‌خواهم یک شرکت راه‌اندازی کنم و بنابراین از انگلیسی به عنوان ابزاری استفاده می‌کردید که لزوماً

Like everyday in the grammar books like oh, I'm just studying English. I'm studying English you're like oh my gosh

مثل هر روز در کتاب‌های دستور زبان مثل اوه، من فقط انگلیسی می‌خوانم. من در حال مطالعه انگلیسی هستم، شما مثل خدای

I have to talk to lawyers, so you would probably research questions like which questions should I ask them? How should I ask it?

من باید با وکلا صحبت کنم، بنابراین شما احتمالاً در مورد سؤالاتی تحقیق خواهید کرد که چه سؤالاتی را باید از آنها بپرسم؟ چگونه باید آن را بپرسم؟

What should I say or if there was vocabulary you needed you probably you know got that vocabulary on the go

چه بگویم یا اگر واژگانی وجود داشت که به آن نیاز داشتید، احتمالاً می دانید که آن واژگان را در حال حرکت به دست آورده اید

And then did your conversations or whatever it is and you're just sort of interacting in daily life

و سپس مکالمات شما یا هر چیز دیگری که هست انجام داده اید و شما فقط در حال تعامل در زندگی روزمره

Using English as a tool to reach this much bigger goal that you had

با استفاده از انگلیسی به عنوان ابزاری برای رسیدن به این میزان هستید. هدف بزرگتری که داشتید

And that's how you've been improving along the way every single day

و اینگونه است که در طول مسیر هر روز پیشرفت کرده اید

And that's that's the best thing to do right because when you are motivated to get something English like a side projects

و این بهترین کار برای انجام درست است زیرا وقتی انگیزه دارید که چیزی انگلیسی مانند پروژه های جانبی به دست

You're reaching another goal, but then it's actually easier because when you concentrate in just English you're like oh today

آورید، به هدف دیگری می رسید، اما پس از آن در واقع آسان تر است، زیرا وقتی فقط به زبان انگلیسی تمرکز می کنید، انگار امروز

I have to learn a hundred new words. Oh my god. That's so boring, but when you're like okay?

باید صد کلمه جدید یاد بگیرم. اوه خدای من. این خیلی کسل کننده است، اما وقتی شما خوب هستید؟

I need to get an ova for the United States and tomorrow

من باید برای ایالات متحده تخمک بگیرم و

I have a call with a lawyer

فردا با یک وکیل تماس

And if I don't ask this question then maybe I don't get the visa and then it's a completely different thing yeah

میگیرم و اگر این سوال را نپرسیدم شاید ویزا را نگیرم و بعد قضیه کاملاً متفاوت است بله

And you have a different motivation like you said you were working on your pronunciation

و شما یک چیز دیگری دارید. انگیزه ای مثل شما که گفتید روی تلفظ خود کار می کردید

So I don't know maybe you were talking to yourself in front of the mirror talking while you were driving

بنابراین نمی دانم شاید در حین رانندگی با خودتان جلوی آینه صحبت می کردید و صحبت می کردید

But it's not just I want to work on my pronunciation. It's I have an interview coming up

اما این فقط نیست که من می خواهم روی تلفظم کار کنم. من مصاحبه ای در راه است،

I have this coming up and I want people to understand me

من این را دارم و می خواهم مردم مرا درک کنند

Yeah, when we graduated from an accelerator here in Silicon Valley. I had a presentation

، بله، زمانی که ما از یک شتاب دهنده اینجا در سیلیکون ولی فارغ التحصیل شدیم. من یک ارائه

I was in the stage in front of 700 top investors. Who invest in uber Facebook and

داشتم که در صحنه حضور داشتم در مقابل 700 سرمایه گذار برتر. کسانی که روی فیس بوک uber سرمایه گذاری می کنند و

Yeah, I had three minutes so when I had to present my company I had to be funny

بله، من سه دقیقه وقت داشتم، بنابراین وقتی باید شرکتم را ارائه می کردم، باید خنده دار می

I had to sound natural because I was presenting an English language company so that was tough. Yes. It was a lot of

شدم، باید طبیعی به نظر می رسیدم زیرا داشتم یک شرکت انگلیسی زبان را ارائه می کردم، بنابراین کار سختی بود. آره.

rehearsing a lot of practicing

تمرین زیاد بود،

But yeah, I think this is also when I improved a lot

اما بله، فکر می‌کنم این زمانی است که خیلی پیشرفت کردم،

Yeah

بله

That's incredible and you know what when people study abroad and they speak English for the first time with other people

، باور نکردنی است و می‌دانید وقتی مردم در خارج از کشور تحصیل می‌کنند و برای اولین بار با افراد دیگر انگلیسی صحبت می‌کنند،

I think it gives them such validation

فکر می‌کنم چه چیزی به آنها می‌دهد. چنین اعتبار سنجی

And that's what you knew because you experienced it and so you went in front of these investors to present your company

و این چیزی است که شما می دانستید زیرا آن را تجربه کرده اید و بنابراین برای ارائه شرکت خود به جلوی این سرمایه گذاران رفتید،

so let's actually talk about that right now because I am beyond fascinated by you and by your story by what you've accomplished because

بنابراین بیایید در واقع همین الان در مورد آن صحبت کنیم زیرا من بیش از حد مجذوب شما و داستان شما با آنچه انجام داده اید هستم.

This to me like I guess I could say even though you are constantly reaching new goals and constantly working towards

این را برای من مثل حدس می‌زنم که می‌توانم بگویم حتی اگر شما دائماً به اهداف جدیدی می‌رسید و دائماً برای

Whatever it is that you want to do

هر کاری که می‌خواهید انجام دهید

You're basically where so many people want to be you've accomplished what so many people want to do and I really truly appreciate

کار می‌کنید. انجام دهید و من واقعاً از

Being able to bring you to this channel to show people what they can do because I want

اینکه می‌توانم شما را به این کانال بیاورم تا به مردم نشان دهم چه کاری می‌توانند انجام دهند، واقعاً قدردانی می‌کنم، زیرا می‌خواهم

Non-native English speakers around the world to really know that they can use English to accomplish amazing amazing things

انگلیسی‌زبان‌های غیربومی در سراسر جهان واقعاً بدانند که می‌توانند از انگلیسی برای انجام کارهای شگفت‌انگیز استفاده کنند. zing things

You know they're hard workers

شما می دانید که آنها کارگران سختی هستند،

They're smart people and I just want them to know what's possible so you were born in Russia

آنها افراد باهوشی هستند و من فقط می خواهم آنها بدانند چه چیزی ممکن است، بنابراین شما در روسیه به دنیا آمدید،

But you used English to create this dream that you had so talk to us about your business. How did it start?

اما شما از انگلیسی برای ایجاد این رویا استفاده کردید که داشتید، بنابراین در مورد تجارت خود با ما صحبت کنید. چگونه شروع شد؟

How did you come up with this idea? Why was it so important to you?

چگونه به این ایده رسیدید؟ چرا اینقدر برات مهم بود؟

Thank you so much for this really know I could go on but

خیلی متشکرم برای این واقعاً می دانم که می توانم ادامه دهم، اما

Thanks, yes, so as I said when I went to the UK

ممنون، بله، بنابراین همانطور که گفتم وقتی به بریتانیا

I realised that people are speaking a different kind of language is not what we learned at school

رفتم متوجه شدم که مردم به زبان دیگری صحبت می کنند آن چیزی نیست که ما در مدرسه یاد گرفتیم

and then I had the same problem with Germans so in my university they told me if you have an

و سپس من این کار را انجام دادم. همین مشکل در مورد آلمانی ها هم هست، بنابراین در دانشگاه من به من گفتند اگر

Upper intermediate level of German we can send you to Germany for half a year just study for free and you get a scholarship

سطح متوسط ​​آلمانی دارید، می توانیم شما را به مدت نیم سال به آلمان بفرستیم، فقط رایگان تحصیل کنید و بورسیه بگیرید،

I'm like okay. I need to really pay attention to my German now, so it was like okay

من خوبم. اکنون باید واقعاً به آلمانی‌ام توجه کنم، بنابراین خوب است

I'm gonna go to the school that worked for me in English so I will find us

که می‌خواهم به مدرسه‌ای بروم که برای من به زبان انگلیسی کار می‌کرد تا ما را

In Germany, and I went to an agency because back then like my UK trip was organized by the school

در آلمان پیدا کنم، و به آژانسی رفتم زیرا در آن زمان مانند انگلستان من سفر توسط مدرسه برگزار شد،

I thought maybe I should hire an agent so I went to an agency and I'm asking him how much it's gonna cost me to

فکر کردم شاید باید یک نماینده استخدام کنم، بنابراین به آژانسی رفتم و از او می پرسم هزینه

Go to Germany for two weeks, and he's calculating the price and he said

رفتن من به آلمان برای دو هفته چقدر است و او در حال محاسبه قیمت است و او گفت

1,300 euros and I'm like wow that's a lot

1300 یورو. و من مثل این هستم که خیلی زیاد است

I wouldn't be able to so my parents won't be able to afford it

من نمی توانم بنابراین پدر و مادرم توانایی پرداخت آن را ندارند

But he gave me all the brochures and I came back home

اما او همه بروشورها را به من داد و من به خانه

And I started googling and I realised the school actually cost like 500 euros and I realized that was the Markov

برگشتم و شروع به گوگل کردم و متوجه شدم که مدرسه واقعاً هزینه دارد. مثلاً 500 یورو و فهمیدم که مارکوف بود،

So I booked everything myself it took a while again because you know when you're emailing in school

بنابراین همه چیز را خودم رزرو کردم، دوباره مدتی طول کشید زیرا می‌دانید وقتی در مدرسه ایمیل می‌زنید،

They don't want to reply they're really slow, but I figured it out of what my own tickets bought booked accommodation

آنها نمی‌خواهند پاسخ دهند، واقعاً کند هستند، اما من متوجه شدم که بلیت‌های خودم را خریدم و محل اقامت رزرو

I loved the experience my level grew a lot and then when I came back home

کردم، تجربه‌ای که سطحم بسیار بالا رفت را دوست داشتم و بعد وقتی به خانه

I talked to my class mates of the guy who was studying with me at the University?

برگشتم صحبت کردم o همکلاسی های من آن پسری که با من در دانشگاه درس می خواند؟

And I talked to him and said well the Markov is like 700 euros and actually schools pay commissions

و من با او صحبت کردم و گفتم مارکف مانند 700 یورو است و در واقع مدارس کمیسیون پرداخت

So we could work without any Markov, but then we just had this idea in mind

می کنند بنابراین ما می توانستیم بدون مارکف کار کنیم، اما بعد فقط این ایده را در ذهن داشتیم

and then my friend told me she wants to go to the UK and maybe I could find her a school and

و بعد دوستم به من گفت که می خواهد به بریتانیا برود و شاید بتوانم مدرسه ای برای او پیدا کنم و

we decided just to start a company because we had this first client so we went to a

تصمیم گرفتیم که یک شرکت راه اندازی کنیم، زیرا اولین مشتری را داشتیم، بنابراین به یک

Registration office where they register companies in Russia we only had $300? She was a first client. We made like

اداره ثبت مراجعه کردیم که در آن شرکت ها را در روسیه ثبت کردند، ما فقط 300 دلار داشتیم؟ او اولین مشتری بود. ما

$200 then we had a second client

حدود 200 دلار درآمد داشتیم سپس مشتری دوم

And then we run to the table in a co-working space and I was sitting so that was like a large large room

داشتیم و سپس به سمت میز در یک فضای کار مشترک دویدیم و من نشسته بودم که مانند یک اتاق بزرگ

I just had one table and the second thing that I had was a shelf and I could put a shelf by my table

بود، فقط یک میز داشتم و دومین چیزی که داشتم یک قفسه بود. و من می توانستم یک قفسه کنار میزم

But I intentionally put it in another corner of the room so when the climbs

بگذارم اما عمدا آن را در گوشه دیگری از اتاق گذاشتم، بنابراین وقتی مشتریان صعود کردند، از

Clients came in I stood up and went to the shelf and didn't made an impression then the whole this was ours because the average

جایم ایستادم و به سمت قفسه رفتم و تاثیری نداشتم، پس تمام این مال ما بود، زیرا میانگین

Trip was like $1000, and I couldn't just tell them he were ending a table here, so that was a funny thing yeah

سفر حدود 1000 دلار بود، و من نمی‌توانستم به آنها بگویم که او در اینجا یک میز را تمام می‌کند، بنابراین این یک چیز خنده‌دار بود، بله

And then we just started so that was an office in st.

و سپس شروع کردیم به طوری که یک دفتر در خیابان بود.

Petersburg, and then we realized one to be in Moscow want to be in other cities

پترزبورگ، و سپس متوجه شدیم که یکی در مسکو است که می‌خواهد در شهرهای دیگر باشد،

But I hated travelling especially in winter because it's so cold

اما من از سفر به خصوص در زمستان متنفر بودم زیرا هوا بسیار سرد است

And we realized this is not the way we want to grow we want to go online and we want to

و متوجه شدیم که این راهی نیست که ما می‌خواهیم رشد کنیم، می‌خواهیم آنلاین شویم و می‌خواهیم

Grow all over the world and this is yeah. How we came up with the idea of language

رشد کنیم. در سراسر جهان و این بله. چگونه به ایده زبان

That was 2013 so we started coding language, but we were only able to deliver in 2015 because again

رسیدیم که در سال 2013 بود، بنابراین زبان برنامه نویسی را شروع کردیم، اما فقط در سال 2015 توانستیم آن را ارائه دهیم، زیرا باز هم

We were really limited in budget the guys who engineer the coders were really expensive

ما واقعاً از نظر بودجه محدود بودیم، افرادی که کدنویس ها را مهندسی می کردند واقعاً گران بودند

And then 2015 we started applying to different accelerators across the world again. That's in short meanwhile

و سپس در سال 2015 شروع به اعمال کردیم. دوباره به شتاب دهنده های مختلف در سراسر جهان. این به طور خلاصه در همین حال

also

My co-founder said we were too when we started it he had to go and find another job

همچنین

یکی از بنیانگذاران من گفت که ما هم زمانی که آن را شروع کردیم او باید برود و شغل دیگری پیدا کند، زیرا پول ما تمام شده بود

Because we were running out of money, so he was working in an oil company in Russia. He borrowed money from his manager and his

، بنابراین او در یک شرکت نفتی در روسیه کار می کرد. او از مدیرش پول قرض گرفت و

Manager was telling him to stop because he said the idea was really stupid like sending people across

مدیرش به او می‌گفت که دست از کار بکشد، زیرا او می‌گفت این ایده واقعا احمقانه است مانند فرستادن مردم به سرتاسر

Well and that going to how how's the company doing today?

خوب و اینکه وضعیت شرکت امروز چگونه است؟

I think we talked the other day, and you said you have how many people working for you guys

فکر می‌کنم روز قبل صحبت کردیم، و شما گفتید چند نفر برای شما کار می‌کنند، بچه‌های

43 now 43 and 500 interns

43، حالا 43 و 500 کارآموز

And 500 interns and you guys are sending thousands of people around the world to study in

و 500 کارآموز و شما بچه‌ها هزاران نفر را به سراسر جهان برای تحصیل در

language schools, not just English

آموزشگاه‌های زبان می‌فرستید، نه فقط انگلیسی،

But if they want to study Spanish if they want to study Italian Italian in Italy Spanish in Spain German in Germany

بلکه اگر می خواهند اسپانیایی بخوانند اگر می خواهند ایتالیایی ایتالیایی را در ایتالیا بخوانند اسپانیایی در اسپانیا آلمانی در آلمان

I mean that's phenomenal and so how many?

منظورم این است که فوق العاده است و بنابراین چند؟

Countries do you guys I don't know send people to our schools

کشورهایی که نمی‌دانم، مردم را به مدارس ما بفرستید

Oh, we have more than 400 schools, and yeah

، اوه، ما بیش از 400 مدرسه داریم، و بله،

I think 26 countries because they're our top destinations like US UK Philippines

فکر می‌کنم 26 کشور به این دلیل که مقاصد برتر ما هستند، مانند مقصد فیلیپین بریتانیا

Destination right now especially for Asia, they have more than 400 schools, and how does this work like let's say?

در حال حاضر، مخصوصاً برای آسیا، آنها بیشتر دارند. بیش از 400 مدرسه، و این چگونه کار می کند؟

I want to study Italian in Italy so I go to your website Lima trip comm and I can just look at myself

من می‌خواهم ایتالیایی را در ایتالیا مطالعه کنم، بنابراین به وب‌سایت شما Lima trip comm می‌روم و می‌توانم فقط به خودم نگاه کنم

Through everything you guys have there yeah, Italian language Italy then you have all of the options like in different cities

از طریق همه چیزهایی که بچه‌ها در آنجا دارید، بله، ایتالیایی زبان ایتالیا، سپس شما همه گزینه‌ها را دارید، مانند شهرهای مختلف،

you can read the reviews of students some schools are located by the beach, so you can combine your

می‌توانید نظرات را بخوانید. از دانش آموزان برخی از مدارس در کنار ساحل واقع شده اند، بنابراین می توانید تعطیلات خود را

Vacation with study some schools are in Milan or Rome for example say

با تحصیل ترکیب کنید برخی از مدارس در میلان یا رم هستند، به عنوان مثال بگویید

Yeah, you decide where you want to go, and yeah, you read the reviews and you cool, and is everything combined like the accommodations

بله، شما تصمیم می گیرید کجا می خواهید بروید، و بله، شما نظرات را می خوانید و باحال هستید، و همه چیز مانند اقامتگاه ها ترکیب شده است همه

Everything like that yeah accommodation course all of the registration fees Church, but it's cool

چیز مانند آن بله دوره اقامت همه هزینه های ثبت نام کلیسا، اما جالب است

The only thing that is separate is the flight because again

تنها چیزی که جداست پرواز است زیرا باز هم

We don't know where you are we have partners through whom you can book a flight mm-hmm. That's so awesome

ما نمی دانیم کجا هستید ما شرکای داریم که می توانید از طریق آنها رزرو کنید پرواز mm-hmm. خیلی عالی

I imagine though that there are other ways of booking through a school directly or you can book through another company

است تصور می کنم راه های دیگری برای رزرو مستقیم از طریق مدرسه وجود دارد یا می توانید از طریق یک شرکت دیگر رزرو کنید،

But I think I saw on your website that you guys actually have reduced fees you you were able to negotiate with the schools

اما فکر می کنم در وب سایت شما دیدم که شما بچه ها در واقع هزینه های شما را کاهش داده اید که توانسته اید با مدارس مذاکره کنید.

So that they give you students who book through you a special discount right. Yeah, so first. It's a special discount

آنها به شما دانش آموزانی که از طریق شما رزرو می کنند یک تخفیف ویژه می دهند. آره پس اول این یک تخفیف ویژه

It's normal it depends on the school

است، طبیعی است که بستگی به مدرسه دارد،

But is five to thirty percent off the published price because again we have a high volume of students

اما پنج تا 30 درصد از قیمت منتشر شده تخفیف دارد، زیرا باز هم تعداد دانش‌آموزان

so we're able to get individual pricing and the second thing is that you get a free cancellation period so

زیادی داریم، بنابراین می‌توانیم قیمت‌های جداگانه دریافت کنیم و دومین نکته این است که شما یک کنسل رایگان دریافت می‌کنید. بنابراین

We're trying to create as like Expedia for booking hotels

ما سعی می کنیم مانند Expedia برای رزرو هتل ایجاد

We're trying to create Expedia for language schools, so we are giving students this freedom that I know sometimes plans change

کنیم. ما در حال تلاش برای ایجاد Expedia برای آموزشگاه های زبان هستیم، بنابراین ما به دانش آموزان این آزادی را می دهیم که می دانم گاهی اوقات برنامه ها تغییر می کند

And if you're booking directly through school, they wouldn't allow you to cancel for free

و اگر شما مستقیماً از طریق مدرسه رزرو کنید، آنها این کار را نمی کنند. به شما اجازه نمی دهد که به صورت رایگان آن را لغو کنید

They would charge some fees

آنها مقداری هزینه دریافت می کنند

But we have this period where you can just cancel the free Wow you know what I want to ask you this question

اما ما این دوره را داریم که می توانید فقط رایگان را لغو کنید وای می دانید چه می خواهم از شما بپرسم این سؤال

That's business-related, but I almost think I know the answer so you went from

مربوط به تجارت است ، اما تقریباً فکر می کنم پاسخ را می دانم. شما از

Booking your own trip to booking your friend's trip to starting

رزرو سفر خود به رزرو سفر دوستتان به شروع

Renting a table and having a few clients to then going online and to now you have all these people working for you

اجاره میز و داشتن چند مشتری به آنلاین شدن و اکنون همه این افراد برای شما کار می کنند

And you're worldwide as a business. It's like how do you go from that?

و شما به عنوان یک تجارت در سراسر جهان هستید. مثل این است که چگونه از آن خارج می شوید؟

To that you know was there some manual that told you how to do all of this

برای اینکه می‌دانید آیا کتابچه راهنما وجود داشت که به شما می‌گفت چگونه همه این کارها را

Or did you just have to figure it out as you went along?

انجام دهید یا فقط باید در حین پیشبرد آن را بفهمید؟

You just figure it out when you work, so

شما فقط وقتی کار می کنید متوجه می شوید، بنابراین

First like our clients asked us can I book from this country or that country? We're like

ابتدا مانند مشتریان ما از ما پرسیدند که آیا می توانم از این کشور یا آن کشور رزرو کنم؟ ما مثل

oh

We need to translate our website

اوه

هستیم، باید وب سایت خود را ترجمه کنیم،

So when we realize we need to go online that was the moment when I realized I don't like to travel so

بنابراین وقتی متوجه شدیم باید آنلاین شویم، همان لحظه ای بود که فهمیدم دوست ندارم سفر کنم، بنابراین

Instead of traveling we can just go online and people will be able to book not from just like three or four cities

به جای سفر، می توانیم فقط آنلاین شویم و مردم می توانند رزرو کنند. نه از سه یا چهار شهر

Where we have offices but from all over Russia?

که در آن دفاتر داریم، بلکه از سراسر روسیه؟

And then when we translated into English we realize like anyone who speak English can book on a platform

و سپس وقتی به انگلیسی ترجمه کردیم، متوجه می‌شویم که هر کسی که انگلیسی صحبت می‌کند می‌تواند روی یک پلتفرم رزرو کند،

So I think it's all organic we also have a vision where we're going

بنابراین فکر می‌کنم همه چیز ارگانیک است، ما همچنین دیدی داریم که به کجا می‌رویم،

We don't have the exact like dates when we're like going online or this or that

ما دقیقاً مانند تاریخ‌هایی که می‌خواهیم برویم، نداریم. آنلاین یا این یا آن،

But we have a vision that we are a booking engine for those schools. See I think it's all really organic

اما ما این دیدگاه را داریم که موتور رزرو برای آن مدارس هستیم. ببینید فکر می کنم همه چیز واقعاً ارگانیک است

You just feel it

شما فقط آن را احساس می

It's like you you have the idea, and so you take a step and when you encounter problem, then you're like okay

کنید مثل اینکه شما ایده دارید، و بنابراین یک قدم بردارید و وقتی با مشکلی روبرو شدید، خوب هستید

How do I solve this problem you solve it another step, then you have another problem?

چگونه این مشکل را حل کنم شما آن را یک مرحله دیگر حل کنید، سپس مشکل دیگری دارید؟

And I guess that's just the nature of doing business

و من حدس می‌زنم که این فقط ماهیت کسب‌وکار است

Yeah, and sometimes even clients call us and tell us hey. Why don't you do that and we're like of course?

بله، و حتی گاهی اوقات مشتریان با ما تماس می‌گیرند و به ما می‌گویند هی. چرا این کار را نمی کنید و ما هم البته اینطور هستیم؟

It's a great idea especially when there are like hundreds of clients calling us with the same idea, so yeah

این یک ایده عالی است، مخصوصاً وقتی صدها مشتری با همین ایده با ما تماس می گیرند، بنابراین بله،

Thank you guys for for reaching out and advising us what to do. That's great awesome and to wrap it up

بچه ها از اینکه تماس گرفتید و به ما توصیه کردید که چه کار کنیم، سپاسگزاریم. این عالی است و برای جمع بندی

Do you have any advice for people who are trying to improve their English or who are thinking about? Maybe studying abroad?

آن آیا توصیه ای برای افرادی دارید که در حال تلاش برای بهبود زبان انگلیسی خود هستند یا به آنها فکر می کنند؟ شاید تحصیل در خارج از کشور؟

What do you have to say to these people?

چه حرفی برای گفتن به این افراد دارید؟

First have a clear goal and maybe a due date with you when you need to present your English so for me

ابتدا یک هدف مشخص و شاید یک موعد مقرر با شما داشته باشید، زمانی که باید انگلیسی خود را ارائه دهید، بنابراین برای من

It's always like maybe it's a trip that I'm planning or maybe it's a an exam

همیشه اینطور است که شاید این سفری است که در حال برنامه ریزی هستم یا شاید امتحانی است

I need to take so have a really clear goal while you're doing that and what level do you need to reach your goal?

که باید شرکت کنم، بنابراین یک هدف واقعاً روشن داشته باشید. در حالی که شما این کار را انجام می دهید و برای رسیدن به هدف خود به چه سطحی نیاز دارید؟

Second you also need to understand that if you want to do like master's degree or PhD or MBA

دوم، همچنین باید درک کنید که اگر می خواهید مانند مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا یا MBA انجام دهید

There is a lot of financial aid available especially in the States, and I went through the story

، کمک های مالی زیادی به خصوص در ایالات متحده وجود دارد، و من وقتی سعی کردم این داستان را مرور کردم

This is like a different part of my life when I tried to do an MBA and I was able to get into American schools

، مانند بخش دیگری از زندگی من است. برای انجام MBA و من توانستم با کمک مالی کامل وارد مدارس آمریکا

With full financial aid and I think really talented people across the world they don't know about it because I didn't know about it it

شوم و فکر می کنم افراد با استعداد در سراسر جهان در مورد آن چیزی نمی دانند زیرا من در مورد آن نمی دانستم

was just by chance that I discovered this opportunity, so

به طور تصادفی این را کشف کردم. فرصت، بنابراین

Leuco financial aid as well because not everyone in this world can afford an MBA that cost like

کمک مالی Leuco نیز به این دلیل است که همه در این دنیا نمی توانند یک MBA با هزینه

1,100 thousand dollars, I think yeah, people are really surprised when they realize how much financial aid is available

1100 هزار دلاری را بپردازند، فکر می کنم بله، مردم واقعاً شگفت زده می شوند وقتی متوجه می شوند چقدر کمک مالی در دسترس است

I got over five thousand dollars per semester of financial aid in college

من بیش از پنج هزار دلار در هر ترم دریافت کردم. کمک های مالی در کالج

And it was simply because I looked for it

و فقط به این دلیل بود که من به دنبال

You know there were other people in my situation that could have gotten that money. It's available there are donors

آن بودم. در دسترس است، اهداکنندگانی

There are literally people that you know donate $200 for this scholarship 300 for that scholarship

وجود دارند که به معنای واقعی کلمه افرادی هستند که می‌دانید 200 دلار برای این بورسیه کمک می‌کنند 300 دلار برای آن بورس تحصیلی

and if you just look for them and apply for each one it's a little bit time-consuming, but hey free money, so

و اگر فقط به دنبال آن‌ها بگردید و برای هر کدام درخواست دهید، کمی زمان‌بر است، اما هی پول رایگان،

that's awesome advice that you need to you need to be able to write a personal statement where you

پس توصیه بسیار خوبی است. که شما نیاز دارید باید بتوانید یک بیانیه شخصی بنویسید که در آن

Talk about how important this education is for you

در مورد اهمیت این تحصیلات برای شما صحبت

You need to be able to pass TOEFL or IELTS and score

کنید

Whatever, they're looking for in that university so English is very important in this process

. در این فرآیند بسیار مهم است

absolutely well

کاملاً خوب باز هم

Thank you again

So much marina and for everybody that watched this video you guys please go subscribe on her channel because this what you saw here was

از شما

بسیار سپاسگزارم مارینا و برای همه کسانی که این ویدیو را تماشا کردند لطفاً در کانال او مشترک شوید زیرا آنچه در اینجا دیدید

a little taste of what she offers I watch her videos all the I

طعم کمی از آنچه او ارائه می دهد بود.

Remember religiously, and you talked about how you got your visa how you started your company

از نظر مذهبی، و در مورد نحوه دریافت ویزای خود صحبت کردید، چگونه شرکت

How you improved your english goal-setting? I don't know productivity hacks

خود را راه اندازی کردید. چگونه هدف گذاری انگلیسی خود را بهبود بخشیدید؟ هک‌های بهره‌وری را نمی‌دانم

You talked about all of this stuff and more

شما در مورد همه این موارد و بیشتر صحبت

so

Thank you for providing such a great resource for everyone and please keep doing what you're doing so I think you're creating something really awesome

کردید، از این‌که چنین منبع عالی را برای همه فراهم کردید متشکرم و لطفاً به کاری که انجام می‌دهید ادامه دهید، بنابراین فکر می‌کنم چیزی واقعاً عالی ایجاد می‌کنید

Thank you. Thank you so much for you're talking to you. No problem take care

متشکرم. خیلی ممنون که با شما صحبت می کنید. مشکلی نیست مراقب

Good bye

باش خداحافظ