25 Advanced English Vocabulary Phrases

1,489,511 views ・ 2020-02-21

Speak English With Vanessa


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.
0
220
3960
ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.
00:04
Are you ready to expand your vocabulary? Let's talk about it.
1
4180
5520
آیا برای گسترش دایره لغات خود آماده هستید؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.
00:09
Vanessa: Last week I shared a 90 minute English conversation
2
9700
6569
ونسا: هفته گذشته یک مکالمه انگلیسی 90 دقیقه ای را
00:16
between my husband, Dan and I, where we talked about 12 different topics. In this way, you
3
16269
6140
بین همسرم، دن و من به اشتراک گذاشتم که در آن درباره 12 موضوع مختلف صحبت کردیم. به این ترتیب
00:22
could immerse yourself in English for an hour and a half, and learn over 200 new expressions.
4
22409
5180
می توانید یک ساعت و نیم خود را در زبان انگلیسی غرق کنید و بیش از 200 عبارت جدید را یاد بگیرید.
00:27
In today's lesson, I'm going to take 25 of those expressions and explain them in detail.
5
27589
6611
در درس امروز، من قصد دارم 25 مورد از آن عبارات را بردارم و آنها را با جزئیات توضیح دهم.
00:34
I'll be explaining each new expression and then after my explanation, you're going to
6
34200
5070
من هر عبارت جدید را توضیح خواهم داد و بعد از توضیح من، شما
00:39
see a clip from the original conversation with Dan. If you haven't watched that conversation
7
39270
4850
یک کلیپ از گفتگوی اصلی با دان را خواهید دید. اگر آن مکالمه را ندیده اید
00:44
and make sure you do that. Vanessa:
8
44120
1640
و مطمئن شوید که این کار را می کنید. ونسا:
00:45
Let's get started with the first one. Number one: To look like. To look like. In the conversation
9
45760
6770
بیایید با اولی شروع کنیم. شماره یک: شبیه بودن. شبیه بودن به. در گفتگو
00:52
with Dan, I said, "I mostly look like my mom," and this is talking about my physical appearance.
10
52530
7410
با دن گفتم: «من بیشتر شبیه مامانم هستم» و این در مورد ظاهر ظاهری من صحبت می کند.
00:59
I resemble my mom. Or we could say, "It looks like it's going to rain. The sky looks similar
11
59940
8490
من شبیه مامانم هستم یا می‌توانیم بگوییم، "به نظر می‌رسد که باران خواهد بارید. آسمان
01:08
to the way that it looks when it's going to rain." So we have two things that look similar.
12
68430
5170
شبیه آن چیزی است که هنگام بارندگی به نظر می‌رسد ." بنابراین ما دو چیز داریم که شبیه هم هستند.
01:13
"It looks like it's going to rain," or "I mostly look like my mom." Let's take a look
13
73600
6970
"به نظر می رسد که باران خواهد بارید" یا "من بیشتر شبیه مادرم هستم." بیایید
01:20
at the clip from the original conversation so that you can see how it was used.
14
80570
3790
به کلیپ گفتگوی اصلی نگاهی بیندازیم تا نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید.
01:24
Dan: So appearance, I look mostly like my mom,
15
84360
3890
دن: پس ظاهر، فکر می کنم بیشتر شبیه مادرم
01:28
I think. Vanessa:
16
88250
1000
هستم. ونسا:
01:29
Okay. Dan:
17
89250
1000
باشه. دن:
01:30
I have more of her skin tone. I have her eyes. So appearance, I look mostly like my mom,
18
90250
6440
من بیشتر رنگ پوستش را دارم. من چشمانش را دارم بنابراین ظاهر، من فکر می کنم بیشتر شبیه مادرم
01:36
I think. Vanessa:
19
96690
1000
هستم. ونسا:
01:37
Okay. Dan:
20
97690
1000
باشه. دن:
01:38
I have more of her skin tone. I have her eyes Vanessa:
21
98690
3120
من بیشتر رنگ پوستش را دارم. من چشمانش را دارم ونسا:
01:41
Number two: To a T. To a T. What is T? This is an idiom and it means perfectly. Exactly.
22
101810
10340
شماره دو: به T. به T. T چیست؟ این یک اصطلاح است و به معنای کامل است. دقیقا.
01:52
If we say, "She looks like her mom to a T," that means she looks like her mom exactly.
23
112150
7460
اگر بگوییم "او شبیه مادرش به یک تی" است، به این معنی است که او دقیقا شبیه مادرش است.
01:59
We often use this to talk about directions or to follow some instructions. So the teacher
24
119610
5600
ما اغلب از این برای صحبت در مورد مسیرها یا پیروی از برخی دستورالعمل ها استفاده می کنیم. بنابراین معلم
02:05
might say, "You need to follow these instructions to a T. If you don't follow them to a T, you're
25
125210
6971
ممکن است بگوید، "شما باید این دستورالعمل ها را برای یک T دنبال کنید. اگر آنها را تا یک T دنبال نکنید،
02:12
going to fail the exam." So you need to follow the instructions exactly. Follow them to a
26
132181
6388
در امتحان مردود خواهید شد." بنابراین باید دقیقاً دستورالعمل ها را دنبال کنید. آنها را تا یک T دنبال کنید
02:18
T. Let's take a look at the clip from the conversation.
27
138569
2341
. بیایید نگاهی به کلیپ این گفتگو بیندازیم.
02:20
Vanessa: I think I look a lot like my mom.
28
140910
2770
ونسا: فکر می کنم خیلی شبیه مادرم هستم.
02:23
Dan: Yeah, she looks exactly like her mom. They're
29
143680
2270
دن: آره، دقیقا شبیه مادرش است. آنها
02:25
like to a T. Vanessa:
30
145950
1170
شبیه تی. ونسا هستند:
02:27
I think I look a lot like my mom. Dan:
31
147120
2699
فکر می کنم خیلی شبیه مادرم هستم. دن:
02:29
Yeah, she looks exactly like her mom. They're like to a T.
32
149819
2471
آره، دقیقا شبیه مادرش است. آنها مانند تی.
02:32
Vanessa: Number three: Off the charts. This is a fun
33
152290
3890
ونسا هستند: شماره سه: خارج از جدول. این یک اصطلاح سرگرم کننده
02:36
idiom and it means more than expected. Dan said, "Her enthusiasm was off the charts."
34
156180
7610
است و به معنای بیش از حد انتظار است. دن گفت: "شوق او از جدول خارج شد."
02:43
We can imagine that maybe you're in some kind of business meeting and there's a chart that
35
163790
4000
می‌توانیم تصور کنیم که ممکن است در نوعی جلسه کاری هستید و نموداری وجود دارد
02:47
shows some progress of the product that you're selling, and then all of a sudden the line
36
167790
5750
که پیشرفت محصولی را که می‌فروشید نشان می‌دهد، و سپس ناگهان خط
02:53
goes off the chart. That means that it was more than you expected. You didn't even have
37
173540
5980
از نمودار خارج می‌شود. یعنی بیشتر از چیزی بود که انتظار داشتی. شما
02:59
a chart big enough to show the growth of that product, but it doesn't need to be a product
38
179520
4969
حتی نموداری به اندازه کافی بزرگ برای نشان دادن رشد آن محصول نداشتید، اما نیازی نیست که محصولی باشد
03:04
that we talk about. Instead, it could be enthusiasm. "Her enthusiasm was a way more than I expected.
39
184489
5970
که ما در مورد آن صحبت می کنیم. در عوض، می تواند اشتیاق باشد. "شوق و شوق او خیلی بیشتر از چیزی بود که انتظار داشتم.
03:10
It was off the charts." It doesn't need to be a positive thing though. You could say,
40
190459
5521
از جدول خارج شد." هرچند لازم نیست چیز مثبتی باشد. می توانید بگویید،
03:15
"Our heating bill was off the charts last month." That means it was so high that I could
41
195980
7369
"قبض گرمایش ما در ماه گذشته از جدول خارج شد ." یعنی آنقدر بالا بود
03:23
have never expected that it would be so high. "Our heating bill was off the charts. It was
42
203349
6211
که هرگز نمی توانستم انتظار داشته باشم که اینقدر بالا باشد. "قبض گرمایش ما از جدول خارج شده بود.
03:29
incredibly high." Vanessa:
43
209560
1259
فوق العاده بالا بود." ونسا
03:30
All right, let's watch the original clip. Dan:
44
210819
1761
: باشه، بیا کلیپ اصلی رو ببینیم. دن:
03:32
She was like bouncing. Vanessa:
45
212580
1200
او مثل جهش بود. ونسا:
03:33
I always have a lot of enthusiasm. That's true.
46
213780
1770
من همیشه اشتیاق زیادی دارم. درست است.
03:35
Dan: It was off the charts. She was like bouncing.
47
215550
2730
دن: از جدول خارج شد. او مثل جهش بود.
03:38
Vanessa: I always have a lot of enthusiasm. That's
48
218280
1679
ونسا: من همیشه اشتیاق زیادی دارم.
03:39
true. Dan:
49
219959
1000
درست است. دن:
03:40
Yes, it was off the charts. Vanessa:
50
220959
1691
بله، از جدول خارج شد. ونسا:
03:42
Number four: A gray area. The word gray, this color, it's not black, it's not white, it's
51
222650
9559
شماره چهار: یک منطقه خاکستری. کلمه خاکستری، این رنگ، سیاه نیست، سفید نیست
03:52
in the middle. So we're talking about something that's not clearly defined. It's not black
52
232209
5551
، وسط است. بنابراین ما در مورد چیزی صحبت می کنیم که به وضوح تعریف نشده است. سیاه
03:57
and white. It's gray. In the conversation with Dan, we said that, "The area between
53
237760
6520
و سفید نیست. خاکستری است. در گفتگو با دان گفتیم که "منطقه بین
04:04
childhood and adulthood is kind of a gray area. It's not that one day you wake up and
54
244280
6670
کودکی و بزرگسالی به نوعی یک منطقه خاکستری است. اینطور نیست که یک روز از خواب بیدار شوید
04:10
you're an adult. No, it's kind of a gray area." There are a lot of things in life that are
55
250950
5179
و بالغ شوید. نه، این یک نوع منطقه خاکستری است." چیزهای زیادی در زندگی وجود دارد که به
04:16
not clearly defined, especially when it comes to values or morals. So you might say, "Sharing
56
256129
6781
وضوح تعریف نشده اند، به خصوص در مورد ارزش ها یا اخلاقیات. بنابراین ممکن است بگویید: "اشتراک‌گذاری
04:22
pictures of your child on social media is a gray area. Some people think it's not a
57
262910
6590
تصاویر فرزندتان در شبکه‌های اجتماعی یک منطقه خاکستری است. برخی فکر می‌کنند این
04:29
good thing. Some people think it is a good thing. Some people feel like, I don't know
58
269500
4860
چیز خوبی نیست. برخی فکر می‌کنند این چیز خوبی است. برخی احساس می‌کنند، نمی‌دانم
04:34
what to think. It's kind of undefined. This is a new territory for new parents." This
59
274360
5570
به چه فکر کنم. این به نوعی تعریف نشده است. این یک قلمرو جدید برای والدین جدید است."
04:39
is a gray area. All right, let's watch the original clips that you can see how it was
60
279930
4700
این یک منطقه خاکستری است. بسیار خوب، بیایید کلیپ های اصلی را تماشا کنیم که می توانید نحوه استفاده از آن را ببینید
04:44
used. Vanessa:
61
284630
1000
. ونسا:
04:45
Yeah, I think you can still be an adult just making your own decisions, but we still need
62
285630
4220
بله، من فکر می‌کنم که شما هنوز هم می‌توانید یک بزرگسال باشید و فقط تصمیم‌های خود را بگیرید، اما ما هنوز در
04:49
help from other people as adults, so it's a gray area.
63
289850
3129
بزرگسالی به کمک افراد دیگر نیاز داریم، بنابراین این یک منطقه خاکستری است.
04:52
Dan: Sure. Yeah.
64
292979
1071
دن: حتما. آره
04:54
Vanessa: Yeah. It's not so clear. I think you can still
65
294050
2970
ونسا: آره. چندان واضح نیست. من فکر می‌کنم شما هنوز هم می‌توانید
04:57
be an adult just making your own decisions, but we still need help from other people as
66
297020
4720
یک بزرگسال باشید و فقط تصمیم‌های خود را بگیرید، اما ما همچنان در بزرگسالی به کمک افراد دیگر نیاز داریم
05:01
adults, so it's a gray area. Dan:
67
301740
2429
، بنابراین این یک منطقه خاکستری است. دن:
05:04
Sure. Yeah. Vanessa:
68
304169
1081
حتما. آره ونسا:
05:05
It's not so clear. Vanessa:
69
305250
1820
خیلی واضح نیست. ونسا:
05:07
Number five: To be paid under the table. Does this mean that Dan's boss literally gave him
70
307070
7340
شماره پنج: پرداخت زیر میز. آیا این بدان معناست که رئیس دن به معنای واقعی کلمه به او
05:14
money under the table? No. This just means that he was paid illegally. He wasn't officially
71
314410
7800
پول زیر میز داده است؟ نه. این فقط به این معنی است که او به طور غیرقانونی حقوق گرفته است. او
05:22
on a register as an employee of that restaurant. Instead, they just gave him cash. To be paid
72
322210
7590
به‌عنوان کارمند آن رستوران رسماً ثبت نام نکرده بود. در عوض فقط پول نقد به او دادند. زیر میز پرداخت شود
05:29
under the table. When he said, "I was paid under the table," that was most likely because
73
329800
5440
. وقتی گفت: «من زیر میز پول می گرفتم» به احتمال زیاد به
05:35
of his age. I think he was probably too young to be officially an employee, and that's kind
74
335240
6620
خاطر سنش بود. من فکر می کنم او احتمالا خیلی جوان بود که رسماً کارمند شود، و این یک
05:41
of common in the US that if you get a job when you're too young, the boss will probably
75
341860
5559
جورهایی در ایالات متحده رایج است که اگر وقتی خیلی جوان هستید شغلی پیدا کنید، رئیس احتمالاً
05:47
just pay you in cash under the table, or if you have an odd job. Odd jobs are often paid
76
347419
7500
فقط به شما پول نقد زیر میز می دهد، یا اگر شما شغل عجیبی دارند مشاغل عجیب و غریب اغلب زیر میز پرداخت می شوند
05:54
under the table. If you're babysitter, if you walk your neighbor's dog you're not going
77
354919
5821
. اگر پرستار بچه هستید، اگر سگ همسایه‌تان را پیاده می‌کنید،
06:00
to get a tax form that says you are the babysitter for this person. No, it's just between two
78
360740
6500
فرم مالیاتی دریافت نمی‌کنید که بگوید شما پرستار بچه این شخص هستید. نه، فقط بین دو
06:07
people. They just give you cash, or maybe they write you a little check, a personal
79
367240
4550
نفر است. آنها فقط به شما پول نقد می دهند یا شاید یک چک کوچک برای شما بنویسند، یک
06:11
check. It's paid under the table. Vanessa:
80
371790
2030
چک شخصی. زیر میز پرداخت می شود. ونسا
06:13
All right, let's watch the clips that you can see how this was used.
81
373820
2780
: خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از این استفاده شده است.
06:16
Vanessa: Things you don't want to know when you visit
82
376600
1599
ونسا: چیزهایی که هنگام بازدید از رستوران نمی خواهید بدانید
06:18
a restaurant. Dan:
83
378199
1000
. دن:
06:19
And I was was paid under the table. Vanessa:
84
379199
1631
و من زیر میز حقوق می گرفتم. ونسا:
06:20
Oh really? Dan:
85
380830
1000
اوه واقعا؟ دان:
06:21
Mm-hmm (affirmative). Vanessa:
86
381830
1000
مم-هم (تأیید کننده). ونسا:
06:22
Why did they have to pay you under the table? Dan:
87
382830
1110
چرا باید پولت را زیر میز بدهند؟ دن:
06:23
I don't know. Vanessa:
88
383940
1199
نمی دونم. ونسا:
06:25
Things you don't want to know when you visit a restaurant.
89
385139
2041
چیزهایی که هنگام بازدید از رستوران نمی خواهید بدانید .
06:27
Dan: And I was paid under the table.
90
387180
1799
دن: و من زیر میز حقوق گرفتم.
06:28
Vanessa: Oh really?
91
388979
1000
ونسا: اوه واقعا؟
06:29
Dan: Mm-hmm (affirmative).
92
389979
1000
دان: مم-هم (تأیید کننده).
06:30
Vanessa: Why'd they have to pay you under the table?
93
390979
1000
ونسا: چرا باید پولت را زیر میز بدهند؟
06:31
Dan: I don't know.
94
391979
1000
دن: نمی دونم.
06:32
Vanessa: Number six: The meat. This is a little bit
95
392979
4440
ونسا: شماره شش: گوشت. این یک
06:37
of a funny metaphor here. We're not talking about meat like chicken or beef or pork. Instead,
96
397419
8351
استعاره کمی خنده دار در اینجا است. ما در مورد گوشت مانند مرغ یا گوشت گاو یا خوک صحبت نمی کنیم. در عوض،
06:45
we're talking about the majority of something. Usually we talk about the majority of money
97
405770
7100
ما در مورد اکثر چیزی صحبت می کنیم. معمولاً ما در مورد اکثریت پول
06:52
or of revenue. Vanessa:
98
412870
1430
یا درآمد صحبت می کنیم. ونسا:
06:54
So Dan said that, "The meat of our tourism is nature in the US. Yeah, people go to New
99
414300
7330
بنابراین دن گفت: "گوشت گردشگری ما طبیعت در ایالات متحده است. بله، مردم به
07:01
York or LA, but a lot of people visit the US to see nature. This is the majority of
100
421630
6720
نیویورک یا لس آنجلس می روند، اما بسیاری از مردم برای دیدن طبیعت به ایالات متحده سفر می کنند. این بیشتر
07:08
our tourism. The meat of our tourism." Or you might say, "Selling pottery is the meat
101
428350
9659
گردشگری ما است. گوشت گردشگری ما." یا ممکن است بگویید، "فروش سفال، گوشت
07:18
of the craft shops revenue. A craft shop might sell quilted things, or knitted scarves, or
102
438009
8332
درآمد مغازه های صنایع دستی است. یک مغازه صنایع دستی ممکن است چیزهای لحافی، یا روسری بافتنی، یا
07:26
paintings, or pottery, but if they sell a lot of pottery, if the pottery is really what
103
446341
6679
نقاشی یا سفال بفروشد، اما اگر سفال های زیادی بفروشند، اگر سفال واقعا همان چیزی باشد.
07:33
helps them to pay the bills, then that's the meat of their revenue." We might say, "Selling
104
453020
6900
به آنها کمک می کند تا صورت حساب ها را بپردازند، سپس این گوشت درآمد آنها است." ممکن است بگوییم "فروش
07:39
pottery is the meat of the craft shops revenue." All right, let's watch the clips that you
105
459920
5130
سفال، گوشت درآمد مغازه های صنایع دستی است." بسیار خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می
07:45
can see how this expression was used. Vanessa:
106
465050
2190
توانید ببینید چگونه از این عبارت استفاده شده است. ونسا:
07:47
I feel like a lot of tourism is natural tourism. Dan:
107
467240
3130
احساس می‌کنم بسیاری از گردشگری، گردشگری طبیعی است. دن:
07:50
Yeah. The meat of our tourism is nature. Vanessa:
108
470370
2750
آره گوشت گردشگری ما طبیعت است. ونسا:
07:53
I feel like a lot of tourism is natural tourism. Dan:
109
473120
3330
احساس می‌کنم بسیاری از گردشگری، گردشگری طبیعی است. دن:
07:56
Yeah. The meat of our tourism is nature. Vanessa:
110
476450
2860
آره گوشت گردشگری ما طبیعت است. ونسا:
07:59
Number seven: To crash somewhere. This doesn't mean that you're breaking or destroying something.
111
479310
6440
شماره هفت: برای تصادف در جایی. این به این معنی نیست که شما چیزی را می شکنید یا از بین می برید.
08:05
Instead, it's just an informal expression that means you're going to arrive somewhere.
112
485750
5870
در عوض، این فقط یک عبارت غیر رسمی است که به این معنی است که شما به جایی خواهید رسید.
08:11
It doesn't need to be arriving somewhere uninvited, but it does have this casual feeling to it.
113
491620
7190
نیازی نیست که بدون دعوت به جایی برسد، اما این حس عادی را در خود دارد.
08:18
So we could say, "We're going to crash their vacation." Dan and I were talking about how
114
498810
6359
بنابراین می‌توانیم بگوییم، "ما تعطیلات آنها را خراب می‌کنیم." من و دن داشتیم در مورد اینکه
08:25
his parents have a vacation planned to go to Hawaii, and he was trying to scheme a way
115
505169
5961
والدینش برای رفتن به هاوایی تعطیلات برنامه ریزی کرده اند، صحبت می کردیم، و او سعی می کرد راهی برای
08:31
that we can go, they can watch our kids, and we can go and have fun on vacation. This is
116
511130
6269
رفتن ما، آنها بتوانند بچه های ما را تماشا کنند، و ما می توانیم برویم و در تعطیلات خوش بگذرانیم. این
08:37
not a positive situation. This isn't really probably going to happen, but we said, "We're
117
517399
5770
وضعیت مثبتی نیست. واقعاً احتمالاً این اتفاق نخواهد افتاد، اما ما گفتیم: "ما
08:43
going to crash their vacation." We're going to arrive informally and kind of break into
118
523169
6230
تعطیلات آنها را خراب می کنیم." قرار است به طور غیررسمی وارد شویم و به نوعی
08:49
the middle of their vacation and change their plans. Or we could use this in a less extreme
119
529399
6300
به وسط تعطیلات آنها برسیم و برنامه های آنها را تغییر دهیم . یا می‌توانیم از این به صورت افراطی استفاده کنیم
08:55
and just say, "If you need somewhere to stay, feel free to crash at my house."
120
535699
6130
و فقط بگوییم: "اگر به جایی برای ماندن نیاز دارید، با خیال راحت به خانه من تصادف کنید."
09:01
Vanessa: Maybe if you're taking a long road trip and
121
541829
3410
ونسا: شاید اگر در یک سفر جاده ای طولانی و در
09:05
halfway through the road trip you're going to be passing near where one of your friends
122
545239
4520
نیمه راه سفر جاده ای دارید، از نزدیک محل زندگی یکی از دوستانتان عبور کنید
09:09
lives. That friend might say, "Oh, it's too far to go in one day. You can just stop at
123
549759
5880
. آن دوست ممکن است بگوید: "اوه، برای رفتن در یک روز خیلی دور است. می توانید فقط در
09:15
my house and then drive the next day." So you might say, "You can crash at my house."
124
555639
5940
خانه من توقف کنید و روز بعد رانندگی کنید." بنابراین ممکن است بگویید، "می توانید در خانه من تصادف کنید."
09:21
This means you can sleep there, you can just relax because driving all that distance in
125
561579
6930
این به این معنی است که شما می توانید آنجا بخوابید، فقط می توانید استراحت کنید زیرا رانندگی با این مسافت در
09:28
one day is too much. "Feel free to crash at my house if you need to." All right, let's
126
568509
4471
یک روز بسیار زیاد است. "در صورت نیاز به خانه من تصادف کنید." بسیار خوب، بیایید
09:32
watch the clips that you can see how this fun expression was used.
127
572980
3120
کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از این عبارت سرگرم کننده استفاده شده است.
09:36
Dan: But if my parents are there-
128
576100
1889
دن: اما اگر پدر و مادرم آنجا باشند-
09:37
Vanessa: They can watch our kids.
129
577989
1231
ونسا: آنها می توانند بچه های ما را تماشا کنند.
09:39
Dan: They can watch the kids!
130
579220
1169
دن: آنها می توانند بچه ها را تماشا کنند!
09:40
Vanessa: So we're going to crash their vacation and
131
580389
2450
ونسا: پس می‌خواهیم تعطیلاتشان را خراب کنیم و
09:42
make them watch our kids? Dan:
132
582839
2081
مجبورشان کنیم مراقب بچه‌هایمان باشند؟ دن:
09:44
But if my parents are there- Vanessa:
133
584920
1659
اما اگر پدر و مادرم آنجا باشند- ونسا:
09:46
They can watch the kids. Dan:
134
586579
1141
آنها می توانند بچه ها را تماشا کنند. دن:
09:47
They can watch the kids! Vanessa:
135
587720
1000
آنها می توانند بچه ها را تماشا کنند! ونسا:
09:48
So we're going to crash their vacation and make them watch our kids?
136
588720
3919
پس می‌خواهیم تعطیلاتشان را خراب کنیم و مجبورشان کنیم مراقب بچه‌هایمان باشند؟
09:52
Vanessa: Number eight: You can't go wrong with. This
137
592639
4681
ونسا: شماره هشت: شما نمی توانید اشتباه کنید. این
09:57
means that it's impossible to make a bad decision about something. So I said, "You can't go
138
597320
5970
بدان معناست که نمی توان در مورد چیزی تصمیم بد گرفت . بنابراین من گفتم، "شما نمی توانید
10:03
wrong with salmon. Salmon is a tasty food. Really any way that you cook it is going to
139
603290
6349
با ماهی قزل آلا اشتباه کنید. ماهی قزل آلا یک غذای خوشمزه است. واقعاً هر طور که بپزید
10:09
be great." So I said, "You can't go wrong with salmon." Or if there's something else
140
609639
5440
عالی خواهد بود." بنابراین من گفتم: "شما نمی توانید با ماهی قزل آلا اشتباه کنید." یا اگر چیز دیگری وجود داشته باشد
10:15
that everybody loves, it's impossible to do it incorrectly. You might say, "Oh, you can't
141
615079
5510
که همه آن را دوست دارند، انجام نادرست آن غیرممکن است . ممکن است بگویید، "اوه،
10:20
go wrong with a beach vacation. The beach will always be nice. It doesn't matter what
142
620589
5710
با تعطیلات ساحلی نمی توانید اشتباه کنید. ساحل همیشه خوب خواهد بود. مهم نیست
10:26
your plans are. If you just want to chill on the beach, or if you want to do a lot of
143
626299
3931
برنامه های شما چیست. اگر فقط می خواهید در ساحل آرامش داشته باشید یا اگر می خواهید کارهای زیادی
10:30
stuff, or go alone, or go with a lot of people, you can't go wrong with a beach vacation."
144
630230
5570
انجام دهید، یا تنها بروید، یا با افراد زیادی بروید، در تعطیلات ساحلی نمی توانید اشتباه کنید."
10:35
I hope you feel that way about my lessons. "You can't go wrong with Vanessa's lessons."
145
635800
4649
امیدوارم این احساس را نسبت به درس های من داشته باشید. "شما نمی توانید با درس های ونسا اشتباه کنید."
10:40
That means that any lesson that you watch, you'll learn a lot and hopefully have a good
146
640449
4450
این بدان معناست که هر درسی را که تماشا کنید، چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت و امیدوارم اوقات خوبی
10:44
time. All right, let's watch the clips that you can see how this expression was used.
147
644899
4090
داشته باشید. بسیار خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از این عبارت استفاده شده است.
10:48
Vanessa: Ah, yeah. Well, I think you can't go wrong
148
648989
2361
ونسا: آه، آره. خوب، من فکر می کنم با ماهی سالمون نمی توانید اشتباه کنید
10:51
with Salmon. Dan:
149
651350
1000
. دن:
10:52
Yeah, but it's just a very healthy meal that tastes very filling and fulfilling.
150
652350
4179
بله، اما این فقط یک وعده غذایی بسیار سالم است که طعم بسیار سیر کننده و رضایت بخشی دارد.
10:56
Vanessa: Ah, yeah. Well, I think you can't go wrong
151
656529
2631
ونسا: آه، آره. خوب، من فکر می کنم با ماهی سالمون نمی توانید اشتباه کنید
10:59
with salmon. Dan:
152
659160
1000
. دن:
11:00
Yeah, but it's just a very healthy meal that tastes very filling and fulfilling.
153
660160
4359
بله، اما این فقط یک وعده غذایی بسیار سالم است که طعم بسیار سیر کننده و رضایت بخشی دارد.
11:04
Vanessa: Number nine: To make it work. To make it work.
154
664519
5211
ونسا: شماره نه: برای اینکه کار کند. تا کار کند.
11:09
Does this have to do with going to work and having a job? No. Instead, we're talking about
155
669730
6829
آیا این ربطی به سرکار رفتن و داشتن شغل دارد؟ نه. در عوض، ما در مورد موفقیت صحبت می کنیم،
11:16
succeeding even though there's some difficulties. So when we were talking about our office space
156
676559
7291
حتی اگر مشکلاتی وجود داشته باشد. بنابراین وقتی در مورد فضای اداری خود صحبت
11:23
that we used to film in, Dan said, "We made it work." That means we made the small space
157
683850
7079
می کردیم که قبلاً در آن فیلم می گرفتیم، دن گفت: "ما آن را درست کردیم." یعنی فضای
11:30
of the office acceptable for what we needed. "We made it work. The small space was difficult,
158
690929
7551
کوچک دفتر را برای آنچه نیاز داشتیم قابل قبول کردیم. "ما کار را انجام دادیم. فضای کوچک دشوار بود،
11:38
but we still tried to succeed." We made it work. Or if you want to have a little bit
159
698480
4380
اما ما همچنان تلاش کردیم تا موفق شویم." ما آن را به کار انداختیم. یا اگر می خواهید
11:42
of a longer sentence, you might say, "Having a long distance relationship is really tough,
160
702860
5509
کمی جمله طولانی تر داشته باشید، ممکن است بگویید: "داشتن یک رابطه از راه دور واقعا سخت است،
11:48
but we will make it work." If your boyfriend is planning to 300 miles away and you're not
161
708369
7851
اما ما آن را به نتیجه می رسانیم." اگر دوست پسر شما قصد دارد 300 مایل دورتر شود و شما قرار نیست
11:56
going to see him as often, you might say, "Oh yeah, it's so tough to have a long distance
162
716220
4619
او را به دفعات ببینید، ممکن است بگویید: "اوه بله، داشتن یک رابطه از راه دور خیلی سخت است
12:00
relationship, but don't worry we will make it work. We are going to succeed despite the
163
720839
5620
، اما نگران نباشید ما موفق خواهیم شد. ما با وجود مشکلات موفق خواهیم شد
12:06
difficulties." All right, let's watch the clip.
164
726459
1980
." باشه بیا کلیپ رو ببینیم
12:08
Dan: She used to film in a closet.
165
728439
1661
دن: او قبلاً در کمد فیلم می گرفت.
12:10
Vanessa: It wasn't a closet, but it was a really small.
166
730100
3279
ونسا : کمد نبود، اما واقعاً کوچک بود.
12:13
Dan: Two closets combined.
167
733379
1591
دن: دو کمد با هم.
12:14
Vanessa: Yeah, it was like a little triangle room.
168
734970
1799
ونسا: آره، مثل یک اتاق مثلث کوچک بود.
12:16
Dan: It was very small.
169
736769
1000
دان : خیلی کوچک بود.
12:17
Vanessa: But-
170
737769
1000
ونسا: اما-
12:18
Dan: Hey, we made it work.
171
738769
1000
دن: هی، ما این کار را انجام دادیم.
12:19
Vanessa: Yeah. It worked. We made it work.
172
739769
1000
ونسا: آره. کار کرد. ما آن را به کار انداختیم.
12:20
Dan: She used to film in a closet.
173
740769
1401
دن: او قبلاً در کمد فیلم می گرفت.
12:22
Vanessa: It wasn't a closet, but it was a really small.
174
742170
2680
ونسا : کمد نبود، اما واقعاً کوچک بود.
12:24
Dan: Two closets combined.
175
744850
1219
دن: دو کمد با هم.
12:26
Vanessa: Yeah, it was like a little triangle room.
176
746069
2640
ونسا: آره، مثل یک اتاق مثلث کوچک بود.
12:28
Dan: It was very small.
177
748709
1000
دان : خیلی کوچک بود.
12:29
Vanessa: But-
178
749709
1000
ونسا: اما-
12:30
Dan: Hey we made it work.
179
750709
1000
دن: هی ما این کار را انجام دادیم.
12:31
Vanessa: Yeah. It worked. We made it work.
180
751709
1021
ونسا: آره. کار کرد. ما آن را به کار انداختیم.
12:32
Vanessa: Number 10: Where on earth? This is a fun,
181
752730
4630
ونسا: شماره 10: کجای زمین؟ این یک بیانیه جالب و
12:37
shocked statement. Where on earth did you hear that? It means that you are completely
182
757360
6319
شوکه کننده است. کجای زمین این را شنیدی؟ یعنی شما کاملاً
12:43
shocked that someone said something to you. Where on earth did you hear that? That sounds
183
763679
4371
شوکه شده اید که کسی چیزی به شما گفته است. کجای زمین این را شنیدی؟ به نظر می
12:48
like it's absolutely crazy. Or if you get a package in the mail, you might say, "Where
184
768050
5499
رسد که کاملاً دیوانه کننده است. یا اگر بسته ای را از طریق پست دریافت کنید، ممکن است بگویید: "
12:53
on earth did this package come from?" You're not actually talking about the globe, the
185
773549
6060
این بسته از کجا آمده است؟" شما در واقع در مورد کره زمین،
12:59
world, the earth. You're just saying, "I have absolutely no idea where this package came
186
779609
6140
جهان، زمین صحبت نمی کنید. شما فقط می گویید، "من مطلقاً نمی دانم این بسته
13:05
from. Where on earth did this come from?" This is a really fun expression. It's a casual
187
785749
5490
از کجا آمده است. این از کجا آمده است؟" این یک بیان واقعا سرگرم کننده است. این یک
13:11
expression, but it's a fun way to show shock. "Where on earth did you hear that?" All right,
188
791239
4931
بیان معمولی است، اما یک راه سرگرم کننده برای نشان دادن شوک است. کجای زمین این را شنیدی؟ بسیار خوب،
13:16
let's watch the clips that you can see how it was used.
189
796170
2289
بیایید کلیپ هایی را که می توانید نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید.
13:18
Dan: Me and my siblings, we all just made fun of
190
798459
2430
دن: من و خواهر و برادرم، همه ما او را مسخره کردیم
13:20
her. We were like, "Mom, you just made that up. Where on earth did you hear that?" But
191
800889
4660
. ما می گفتیم: "مامان، این را درست کردی. کجای دنیا این را شنیدی؟"
13:25
really it's actually true. Dan:
192
805549
1660
اما واقعاً حقیقت دارد. دن:
13:27
Me and my siblings, we all just made fun of her. We were like, "Mom, you just made that
193
807209
3761
من و خواهر و برادرم، همه ما او را مسخره کردیم . ما می گفتیم: "مامان، این را درست
13:30
up. Where on earth did you hear that?" But really it's actually true.
194
810970
4029
کردی. کجای دنیا این را شنیدی؟" اما واقعاً حقیقت دارد.
13:34
Vanessa: Number 11: That's it. This means the end.
195
814999
5770
ونسا: شماره 11: همین. این یعنی پایان.
13:40
In our conversation, Dan and I were talking about the amazing bird, the albatross, but
196
820769
5130
در صحبت‌هایمان، من و دن درباره پرنده شگفت‌انگیز، آلباتروس صحبت می‌کردیم، اما
13:45
when you are a small animal in the wild, in nature, your life is quite fragile and it's
197
825899
7050
وقتی یک حیوان کوچک در طبیعت، در طبیعت هستید، زندگی شما کاملاً شکننده است و
13:52
the same for the albatross. "When the albatross first learns to fly, if he fails, that's it."
198
832949
8060
برای آلباتروس نیز همین‌طور است. "وقتی آلباتروس برای اولین بار پرواز را یاد می گیرد، اگر شکست بخورد، تمام است."
14:01
That means that some other animal will probably come and eat him, and his life will be over.
199
841009
5890
یعنی احتمالا حیوان دیگری بیاید و او را بخورد و زندگی اش تمام شود.
14:06
So we could say, "If he fails, that's it." Well, we can use this in a less serious situation.
200
846899
6020
بنابراین می‌توانیم بگوییم، "اگر او شکست خورد، همین است." خوب، ما می توانیم از این در شرایط کمتر جدی استفاده کنیم.
14:12
Maybe if you're having a business meeting, the person who's leading the meeting might
201
852919
3320
شاید اگر در حال برگزاری یک جلسه کاری هستید ، شخصی که جلسه را رهبری می کند ممکن است
14:16
say, "All right, that's it. See you next week." That's it. It's just an informal way to say,
202
856239
6200
بگوید: "بسیار خوب، همین است. هفته آینده شما را می بینیم." خودشه. این فقط یک روش غیررسمی برای گفتن
14:22
"The end." "All right, that's it. I'll talk to you later. Bye." But not really. We have
203
862439
5080
"پایان" است. "باشه، همین. بعدا باهات صحبت میکنم . خداحافظ." اما واقعا نه. ما
14:27
more expressions to go. Okay, let's watch the clips that you can see how this was used.
204
867519
4201
عبارات بیشتری در پیش داریم. خوب، بیایید کلیپ ها را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از این استفاده شده است.
14:31
Vanessa: So sharks gather there.
205
871720
2119
ونسا: پس کوسه ها آنجا جمع می شوند.
14:33
Dan: They wait for the babies.
206
873839
1220
دن : منتظر بچه ها هستند.
14:35
Vanessa: And as the babies are learning to fly, if
207
875059
2200
ونسا: و همانطور که نوزادان در حال یادگیری پرواز هستند، اگر
14:37
they fail on their first try, that's it. Vanessa:
208
877259
3661
در اولین تلاش خود شکست بخورند، تمام است. ونسا:
14:40
So sharks gather there. Dan:
209
880920
2039
پس کوسه ها آنجا جمع می شوند. دن
14:42
They wait for the babies. Vanessa:
210
882959
1161
: منتظر بچه ها هستند. ونسا:
14:44
And as the babies are learning to fly, if they fail on their first try, that's it.
211
884120
5110
و همانطور که نوزادان در حال یادگیری پرواز هستند، اگر در اولین تلاش خود شکست بخورند، تمام است.
14:49
Vanessa: Number 12: Up to. We're not really talking
212
889230
4399
ونسا: شماره 12: تا. ما واقعاً در
14:53
about down and up. Instead, we're talking about a maximum of something. So we were talking
213
893629
6690
مورد پایین و بالا صحبت نمی کنیم. در عوض، ما در مورد حداکثر چیزی صحبت می کنیم. بنابراین ما دوباره در
15:00
about the bird, the albatross again, and we said "They can stay in the air up to 10,000
214
900319
5950
مورد پرنده، آلباتروس صحبت می کردیم و گفتیم "آنها می توانند تا 10000 مایل در هوا بمانند
15:06
miles." Which is absolutely crazy. This is so long. So this is the maximum amount of
215
906269
7670
." که کاملاً دیوانه است. این خیلی طولانی است. بنابراین این حداکثر
15:13
length that they can stay in the air. "Up to 10,000 miles." Or we could talk about your
216
913939
5820
طولی است که آنها می توانند در هوا بمانند. " تا 10000 مایل." یا اگر دوست دارید سریع رانندگی کنید، می توانیم در مورد ماشین شما صحبت کنیم
15:19
car if you love to drive fast. I don't really, but maybe you do and you're looking for some
217
919759
7310
. من واقعا این کار را نمی‌کنم، اما شاید شما این کار را می‌کنید و به دنبال
15:27
kind of sports car that can go really fast. You go to the store and you're going to buy
218
927069
5221
نوعی ماشین اسپرت هستید که بتواند واقعاً سریع حرکت کند. شما به فروشگاه می روید و می خواهید
15:32
a new car, and the salesman says, "This car can drive up to 250 miles per hour." Wow.
219
932290
7890
یک ماشین جدید بخرید و فروشنده می گوید: "این ماشین می تواند تا 250 مایل در ساعت رانندگی کند." وای.
15:40
You can drive so fast. So he's trying to sell you on the maximum that that car can drive.
220
940180
6199
شما می توانید خیلی سریع رانندگی کنید. بنابراین او در تلاش است تا شما را با حداکثر میزانی که آن ماشین می تواند رانندگی کند، بفروشد.
15:46
"It can drive up to 250 miles per hour." All right, let's watch the clips that you can
221
946379
5520
می تواند تا 250 مایل در ساعت رانندگی کند. بسیار خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید
15:51
see how this expression was used. Dan:
222
951899
2280
ببینید چگونه از این عبارت استفاده شده است. دن:
15:54
Once they actually get in the air, an albatross can stay in the air for up to 10,000 miles.
223
954179
5580
وقتی آلباتروس واقعاً در هوا قرار می گیرد، می تواند تا 10000 مایل در هوا بماند.
15:59
Vanessa: That's a lot.
224
959759
1361
ونسا: خیلی زیاد است.
16:01
Dan: Which is a lot of kilometers.
225
961120
1990
دن: که خیلی کیلومتر است.
16:03
Dan: Once they actually get in the air, an albatross
226
963110
3279
دن: وقتی آلباتروس واقعاً در هوا قرار می گیرد،
16:06
can stay in the air for up to 10,000 miles. Vanessa:
227
966389
3090
می تواند تا 10000 مایل در هوا بماند. ونسا:
16:09
That's a a lot. Dan:
228
969479
1491
این خیلی زیاد است. دن:
16:10
Which is a lot of kilometers. Vanessa:
229
970970
2079
که خیلی کیلومتر است. ونسا:
16:13
Number 13: Some may argue that... This is a polite, indirect way to show your opinion.
230
973049
9980
شماره 13: برخی ممکن است استدلال کنند که ... این یک روش مودبانه و غیر مستقیم برای نشان دادن نظر شما است.
16:23
Dan said, "Some may argue that the stuffing is better than the turkey." We were talking
231
983029
5680
دن گفت: "برخی ممکن است استدلال کنند که قیمه بهتر از بوقلمون است." داشتیم در
16:28
about different types of food that you eat at Thanksgiving, and he said, "That's me.
232
988709
5520
مورد انواع غذاهایی که در روز شکرگزاری می خورید صحبت می کردیم و او گفت: "این من هستم.
16:34
I agree that the stuffing is better than the turkey." But he didn't say, "I think this,"
233
994229
6420
موافقم که قیمه بهتر از بوقلمون است." اما او بلافاصله نگفت: "من این را فکر می کنم."
16:40
right away. Instead he used this indirect statement. "Some may argue that..." It is
234
1000649
7141
در عوض از این عبارت غیر مستقیم استفاده کرد. «برخی ممکن است استدلال کنند که...» این
16:47
quite indirect. You might also say, "Some may argue that Vanessa's lessons are the best
235
1007790
4919
کاملا غیر مستقیم است. همچنین ممکن است بگویید: "برخی ممکن است استدلال کنند که درس های ونسا بهترین
16:52
in the world." You're not saying, "I think this." Instead, you're using an indirect expression
236
1012709
6570
در جهان است." شما نمی گویید "من این را فکر می کنم." در عوض، شما از یک عبارت غیرمستقیم
16:59
to say, "Some people may argue it's possible." They may argue and say, "Yeah, Vanessa's are
237
1019279
6730
برای گفتن این جمله استفاده می‌کنید: «برخی افراد ممکن است استدلال کنند که ممکن است». آنها ممکن است بحث کنند و بگویند: "آره،
17:06
the best in the world." "No, they're not." "Yes they are." "No, they're not." "Yes, they
238
1026009
4290
ونسا بهترین های دنیا هستند." "نه، آنها نیستند." "بله آنها هستند." "نه، آنها نیستند." "بله، آنها
17:10
are." Okay. Some may argue that Vanessa's lessons are the best. Well, I hope you enjoyed
239
1030299
4880
هستند." باشه. برخی ممکن است استدلال کنند که درس های ونسا بهترین هستند. خوب، امیدوارم از
17:15
this one at least. All right. Let's watch the clips that you can see how it was used.
240
1035179
3890
این یکی حداقل لذت برده باشید. خیلی خوب. بیایید کلیپ هایی را که می توانید نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید.
17:19
Vanessa: Inside the turkey, usually you cook some seasonings,
241
1039069
3681
ونسا: در داخل بوقلمون، معمولاً مقداری چاشنی،
17:22
and lemons, and breads and all different types of things inside the turkey.
242
1042750
4360
لیمو، و نان و انواع مختلف چیزها را در داخل بوقلمون می‌پزید.
17:27
Dan: Some may argue that the stuffing is better
243
1047110
3100
دن: برخی ممکن است استدلال کنند که قیمه بهتر
17:30
than the turkey. Vanessa:
244
1050210
2250
از بوقلمون است. ونسا:
17:32
Inside the turkey, usually you cook some seasonings, and lemons, and breads, and all different
245
1052460
6410
در داخل بوقلمون، معمولاً مقداری چاشنی، لیمو، و نان و
17:38
types of things inside the turkey. Dan:
246
1058870
1000
انواع چیزهای مختلف را در داخل بوقلمون می‌پزید. دن:
17:39
Some may argue that the stuffing is better than the turkey.
247
1059870
3710
برخی ممکن است استدلال کنند که قیمه بهتر از بوقلمون است.
17:43
Vanessa: Number 14: To find that. Hmm. This is a somewhat
248
1063580
7370
ونسا: شماره 14: برای پیدا کردن آن. هوم این یک نظر تا حدودی
17:50
formal opinion. If you say that, "I find that playing a sport helps me to relax." You're
249
1070950
7760
رسمی است. اگر این را بگویید، "من متوجه شدم که انجام یک ورزش به من کمک می کند تا آرام شوم." شما
17:58
not saying, "Playing a sport helps me to relax." Instead, you're adding an extra statement
250
1078710
6760
نمی گویید "ورزش به من کمک می کند تا آرام شوم." در عوض، یک عبارت اضافی اضافه
18:05
that makes it a little bit more formal. "I find that... In my research, I find that,"
251
1085470
8199
می کنید که آن را کمی رسمی تر می کند. "من آن را ... در تحقیقاتم، آن را پیدا کردم"
18:13
and this way you're not being so direct. "I find that playing a sport helps me to relax.
252
1093669
7021
و به این ترتیب شما آنقدر مستقیم رفتار نمی کنید. "من متوجه شدم که انجام یک ورزش به من کمک می کند تا آرام شوم.
18:20
Maybe you will find the same thing too or maybe not." You could also say, "I found that
253
1100690
6641
شاید شما نیز همان چیزی را پیدا کنید یا نه." همچنین می توانید بگویید: "من متوجه شدم که
18:27
after three months of the English classes in my city, they weren't really helping me
254
1107331
6249
بعد از سه ماه کلاس های انگلیسی در شهر من، آنها واقعاً به من کمک
18:33
that much." "I found that they weren't really helping me." This is kind of like you're doing
255
1113580
5479
زیادی نمی کردند." "من متوجه شدم که آنها واقعاً به من کمک نمی کنند." این مثل این است که شما در حال تحقیق هستید
18:39
research. "I found in my research," but it could just be your daily experience that's
256
1119059
5271
. "من در تحقیقاتم پیدا کردم"، اما این می تواند تجربه روزانه شما باشد که
18:44
really your research. "I find that playing a sport helps me relax." "I found that the
257
1124330
5459
واقعاً تحقیق شما است. "من متوجه شدم که انجام یک ورزش به من کمک می کند تا آرام شوم." "من متوجه شدم که
18:49
classes didn't really help me that much." All right. Let's watch the clips that you
258
1129789
3431
کلاس ها واقعاً به من کمک زیادی نکردند." خیلی خوب. بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که
18:53
can see how this was used. Dan:
259
1133220
1449
می توانید نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید. دن:
18:54
I don't know if this would work for everyone, but I find that playing a sport or doing something
260
1134669
6590
نمی‌دانم این برای همه کارساز است یا نه، اما متوجه شدم که انجام یک ورزش یا انجام
19:01
active that requires some concentration really helps me not be stressed.
261
1141259
5750
فعالیت‌های فعالی که نیاز به تمرکز دارد واقعاً به من کمک می‌کند استرس نداشته باشم.
19:07
Dan: I don't know if this would work for everyone,
262
1147009
2500
دن: نمی‌دانم این برای همه کارساز است یا
19:09
but I find that playing a sport or doing something active that requires some concentration really
263
1149509
7721
نه، اما متوجه شدم که انجام یک ورزش یا انجام فعالیت‌های فعالی که نیاز به تمرکز دارد واقعاً
19:17
helps me not be stressed. Vanessa:
264
1157230
2500
به من کمک می‌کند استرس نداشته باشم. ونسا:
19:19
Number 15: To not handle something. Or we could use this in a positive way to handle
265
1159730
6500
شماره 15: از عهده کاری برنمی‌آید. یا می‌توانیم از این به روشی مثبت برای رسیدگی به
19:26
something, but it's most often used in the negative and that means you cannot manage
266
1166230
5260
چیزی استفاده کنیم، اما اغلب به صورت منفی استفاده می‌شود و این بدان معناست که شما نمی‌توانید
19:31
something. You cannot deal with something. "I can't handle this." In the conversation
267
1171490
4799
چیزی را مدیریت کنید. شما نمی توانید با چیزی کنار بیایید. "من نمی توانم با این کار کنار بیایم." در گفتگو
19:36
with Dan I said, "My body can't handle the stress." This means that my body is not capable
268
1176289
7441
با دن گفتم: "بدن من نمی تواند استرس را تحمل کند." این بدان معناست که بدن من قادر به
19:43
of managing the stress. It can't deal with the stress. Or if you have two small children,
269
1183730
6350
مدیریت استرس نیست. نمی تواند با استرس مقابله کند. یا اگر دو فرزند کوچک
19:50
you might say, "Having a newborn and a toddler is hard to handle. This is difficult to handle."
270
1190080
8780
دارید، ممکن است بگویید: "تحمل یک نوزاد و یک کودک نوپا سخت است. اداره کردن با آن دشوار است."
19:58
Usually we use this in a negative situation. It's hard to handle. I can't handle it. It's
271
1198860
6320
معمولا ما از این در موقعیت های منفی استفاده می کنیم. رسیدگی به آن سخت است. من نمی توانم آن را اداره کنم.
20:05
not easy to handle. These types of negative situations when there's something that's really
272
1205180
5449
رسیدگی به آن آسان نیست. این نوع از موقعیت‌های منفی زمانی که چیزی وجود دارد که
20:10
difficult to deal with or to manage. All right, let's watch the clips that you can see how
273
1210629
4101
مقابله یا مدیریت با آن واقعاً دشوار است. بسیار خوب، بیایید کلیپ هایی را که می توانید
20:14
it was used. Vanessa:
274
1214730
1549
نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید. ونسا:
20:16
If I feel stressed or anxious, a lot of that's because my body can't handle what's happening
275
1216279
6650
اگر احساس استرس یا اضطراب می‌کنم، بیشتر به این دلیل است که بدنم نمی‌تواند اتفاقات
20:22
in daily life because I haven't been treating myself well.
276
1222929
3401
زندگی روزمره را تحمل کند، زیرا با خودم رفتار خوبی نداشته‌ام .
20:26
Vanessa: If I feel stressed or anxious, a lot of that's
277
1226330
3520
ونسا: اگر احساس استرس یا اضطراب می‌کنم، بیشتر به این
20:29
because my body can't handle what's happening in daily life because I haven't been treating
278
1229850
5870
دلیل است که بدنم نمی‌تواند اتفاقات زندگی روزمره را تحمل کند، زیرا با خودم رفتار خوبی نداشته‌ام
20:35
myself well. Vanessa:
279
1235720
1380
. ونسا:
20:37
Number 16: To get into something. This is a great phrasal verb and that means to start
280
1237100
6059
شماره 16: وارد شدن به چیزی. این یک فعل عبارتی عالی است و به معنای شروع
20:43
your interest in something. We often use this in small talk to say, "Oh, when did you get
281
1243159
6341
علاقه خود به چیزی است. ما اغلب از این در صحبت‌های کوچک استفاده می‌کنیم تا بگوییم: "اوه، کی
20:49
into soccer? When did you get into the Beatles? When did you get into some activity?" And
282
1249500
5750
وارد فوتبال شدی؟ کی وارد بیتلز شدی؟ چه زمانی وارد فعالیت شدی؟"
20:55
it means when did your interest begin in this activity? In the conversation with Dan, he
283
1255250
6621
و یعنی علاقه شما به این فعالیت از چه زمانی شروع شد ؟ او در گفتگو با دن
21:01
said, "It's easy to get into soccer." That means there's not much of a barrier for starting
284
1261871
6699
گفت: ورود به فوتبال آسان است. این بدان معناست که مانع زیادی برای شروع
21:08
your interest in soccer. You can just put on some shoes, have a ball, and kick it with
285
1268570
5989
علاقه شما به فوتبال وجود ندارد. فقط می توانید چند کفش بپوشید، یک توپ داشته باشید و با
21:14
some friends. "It's easy to get into soccer." Or you might ask, "When did you get into rock
286
1274559
6831
چند نفر از دوستانتان به آن ضربه بزنید. ورود به فوتبال آسان است. یا ممکن است بپرسید، "از چه زمانی وارد موسیقی راک شدید
21:21
music? When did you get into playing the guitar?" This is talking about starting your interest.
287
1281390
6600
؟ چه زمانی به نواختن گیتار پرداختید؟" این در مورد شروع علاقه شما صحبت می کند.
21:27
Keep this in mind because for the next expression we're going to be talking about something
288
1287990
5519
این را در نظر داشته باشید زیرا برای عبارت بعدی ما در
21:33
that's similar, but a little bit different. All right, let's watch the original clips
289
1293509
4241
مورد چیزی مشابه، اما کمی متفاوت صحبت خواهیم کرد. بسیار خوب، بیایید کلیپ های اصلی را تماشا کنیم
21:37
that you can see how to get into was used. Dan:
290
1297750
3500
که می توانید ببینید چگونه وارد آن شوید. دان:
21:41
It's interesting. Many, many children play soccer in America.
291
1301250
3690
جالب است. بسیاری از کودکان در آمریکا فوتبال بازی می کنند.
21:44
Vanessa: Yeah. I think-
292
1304940
1000
ونسا: آره. فکر می کنم-
21:45
Dan: It's very common.
293
1305940
1000
دن : خیلی معمول است.
21:46
Vanessa: ... it's very easy to get into because you
294
1306940
1260
ونسا: ... وارد شدن به آن بسیار آسان است زیرا
21:48
just are running and kicking a ball. Dan:
295
1308200
2080
فقط در حال دویدن و لگد زدن به یک توپ هستید. دن:
21:50
Sure. Vanessa:
296
1310280
1000
حتما. ونسا:
21:51
There's no equipment or specialized movements. Dan:
297
1311280
1810
هیچ تجهیزات یا حرکات تخصصی وجود ندارد. دان:
21:53
It's interesting. Many, many children play soccer in America.
298
1313090
4299
جالب است. بسیاری از کودکان در آمریکا فوتبال بازی می کنند.
21:57
Vanessa: Yeah. I think-
299
1317389
1000
ونسا: آره. فکر می کنم-
21:58
Dan: It's very common.
300
1318389
1000
دن : خیلی معمول است.
21:59
Vanessa: ... it's easy to get into because you just
301
1319389
1760
ونسا: ... وارد شدن به آن آسان است زیرا فقط
22:01
are running and kicking a ball. There's no equipment or specialized movements.
302
1321149
4211
در حال دویدن و ضربه زدن به توپ هستید. هیچ تجهیزات یا حرکات تخصصی وجود ندارد.
22:05
Vanessa: Number 17 is to take up something. This is
303
1325360
4980
ونسا: شماره 17 برای گرفتن چیزی است. این
22:10
another phrasal verb and it's talking about starting an activity, but it's not necessarily
304
1330340
5799
یک فعل عبارتی دیگر است و در مورد شروع یک فعالیت صحبت می کند، اما لزوماً
22:16
talking about your interest. It's talking about really starting that activity so you
305
1336139
6951
در مورد علاقه شما صحبت نمی کند. این صحبت در مورد شروع واقعاً این فعالیت است، بنابراین
22:23
could say, "My brother convinced me to take up hockey." Dan was talking about starting
306
1343090
7709
می توانید بگویید: "برادرم من را متقاعد کرد که هاکی را شروع کنم." دن در مورد
22:30
the activity of hockey. His brother said, "You should play hockey." His brother convinced
307
1350799
6031
شروع فعالیت هاکی صحبت می کرد. برادرش گفت: باید هاکی بازی کنی. برادرش
22:36
him to start hockey or to take up hockey. You might also say, "I thought about taking
308
1356830
6290
او را متقاعد کرد که هاکی را شروع کند یا به هاکی بپردازد. همچنین ممکن است بگویید: "به
22:43
up knitting, but I'm too busy." "I thought about taking up some activity." That means
309
1363120
5350
فکر بافتنی افتادم، اما خیلی سرم شلوغ است." "به این فکر کردم که فعالیتی داشته باشم." یعنی
22:48
starting the activity. Vanessa:
310
1368470
2919
شروع فعالیت. ونسا:
22:51
If we get into an activity like the phrasal verb we just talked about a moment ago, this
311
1371389
5951
اگر وارد فعالیتی مانند فعل عبارتی شویم که چند لحظه پیش درباره آن صحبت کردیم، این نشان دهنده
22:57
is talking about our interest. When did your interest begin? Maybe you got into knitting
312
1377340
6939
علاقه ماست. علاقه شما از چه زمانی شروع شد؟ شاید از کودکی وارد بافتنی
23:04
when you were a little kid, but you didn't start actually knitting. This is just your
313
1384279
6061
شده باشید، اما در واقع شروع به بافتن نکرده اید. این فقط
23:10
interest beginning, but then "I'm going to take up knitting" means that you're going
314
1390340
5990
شروع علاقه شماست، اما بعد از آن "من بافندگی را شروع می کنم" به این معنی است که شما
23:16
to actually start that activity. These two phrasal verbs are linked together, but they
315
1396330
5620
واقعاً آن فعالیت را شروع خواهید کرد. این دو فعل عبارتی به هم مرتبط هستند، اما
23:21
do have slightly different meetings. So let's take a look at the clips that you can see
316
1401950
3809
جلسات کمی متفاوت دارند. پس بیایید نگاهی به کلیپ هایی بیندازیم که می توانید
23:25
how it was used. Dan:
317
1405759
1390
نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید. دن:
23:27
And then I did figure skating, where we were doing spinning and stuff.
318
1407149
2671
و سپس من اسکیت بازی کردم، جایی که ما در حال انجام اسپینینگ و چیزهای دیگر بودیم.
23:29
Vanessa: I did figure skating too.
319
1409820
1630
ونسا: من هم اسکیت بازی کردم.
23:31
Dan: Yes. And then my brother convinced me to take
320
1411450
2699
دن: بله. و سپس برادرم مرا متقاعد
23:34
up a more manly sport: hockey. Vanessa:
321
1414149
1910
کرد که به ورزش مردانه‌تری بپردازم: هاکی. ونسا:
23:36
Oh, that's a shame. You probably would have been really good at figure skating.
322
1416059
3730
اوه، شرم آور است. احتمالاً در اسکیت بازی واقعاً خوب بودید.
23:39
Dan: And then I did figure skating, where we were
323
1419789
2380
دن: و سپس من اسکیت بازی کردم، جایی که ما در
23:42
doing spinning and stuff. Vanessa:
324
1422169
1000
حال انجام اسپینینگ و چیزهای دیگر بودیم. ونسا:
23:43
I did figure skating too. Dan:
325
1423169
2051
من هم اسکیت بازی کردم. دن:
23:45
Yes. And then my brother convinced me to take up a more manly sport: hockey.
326
1425220
3839
بله. و سپس برادرم مرا متقاعد کرد که به ورزش مردانه‌تری بپردازم: هاکی.
23:49
Vanessa: Oh, that's a shame. You probably would have
327
1429059
2110
ونسا: اوه، شرم آور است. احتمالاً
23:51
been really good at figure skating. Vanessa:
328
1431169
2421
در اسکیت بازی واقعاً خوب بودید. ونسا:
23:53
Number 18 is "Up to you." Notice that we just talked about the expression "up to." The car
329
1433590
6400
شماره 18 "به شما بستگی دارد." توجه داشته باشید که ما فقط در مورد عبارت "تا" صحبت کردیم.
23:59
drives up to 250 miles per hour, but this expression is different because we're adding
330
1439990
5439
ماشین تا 250 مایل در ساعت رانندگی می کند، اما این عبارت متفاوت است زیرا ما یک ضمیر اضافه می کنیم
24:05
a pronoun. It's up to you. Vanessa:
331
1445429
2921
. این به شما بستگی دارد. ونسا:
24:08
Hmm. What does this mean? It means that the responsibility is yours. When you have a team
332
1448350
8829
هوم. این یعنی چی؟ یعنی مسئولیت با شماست. زمانی که شما یک
24:17
activity, when you're playing a sport with a team, it's not only your responsibility,
333
1457179
6031
فعالیت تیمی دارید، زمانی که در حال انجام یک ورزش با یک تیم هستید، این تنها مسئولیت شما نیست، مسئولیت
24:23
it is the responsibility of the whole team to win. So that's how Dan used it in the conversation.
334
1463210
7209
برنده شدن بر عهده کل تیم است. بنابراین دن از آن در گفتگو استفاده کرد.
24:30
He said, "Team sports are not all up to you. That's why he likes them because he likes
335
1470419
5901
او گفت: "ورزش های تیمی همه به شما بستگی ندارد. به همین دلیل است که او آنها را دوست دارد زیرا او
24:36
that shared responsibility, but a lot of things are just your responsibility. If you're about
336
1476320
6069
این مسئولیت مشترک را دوست دارد، اما بسیاری از چیزها فقط مسئولیت شماست. اگر قرار است
24:42
to go to have a dinner for your birthday with a bunch of friends, your friends might say,
337
1482389
5841
برای تولد یک شام با شما بروید. تعدادی از دوستان، دوستان شما ممکن است بگویند،
24:48
"Well, it's up to you. It's your birthday. Where do you want to go? It's up to you."
338
1488230
5730
"خب، این به شما بستگی دارد. تولدت است کجا میخواهی بروی؟ این به شما بستگی دارد."
24:53
Vanessa: This is a really common expression that I
339
1493960
1569
ونسا: این یک عبارت واقعا رایج است
24:55
use a lot in daily life. "I don't know where I want to go. It's up to you. You choose."
340
1495529
5201
که من در زندگی روزمره از آن استفاده می کنم. "من نمی دانم کجا می خواهم بروم. این به شما بستگی دارد. شما انتخاب می کنید.»
25:00
But make sure you add that pronoun at the end. "It's up to you." Or if you're in a work
341
1500730
5540
اما مطمئن شوید که آن ضمیر را در آخر اضافه کنید . «این به شما بستگی دارد.» یا اگر در موقعیت کاری
25:06
situation and your coworker says, "Should we change this? Should we do this?" You might
342
1506270
5560
هستید و همکارتان می گوید: «آیا باید این را تغییر دهیم؟ آیا باید این کار را انجام دهیم؟» ممکن است
25:11
say, "Eh, it's up to the boss. I can't make that decision. I don't have that responsibility.
343
1511830
6919
بگویید: «اوه، این به رئیس بستگی دارد. من نمی توانم چنین تصمیمی بگیرم. من این مسئولیت را ندارم
25:18
It's up to the boss." Or, "It's up to him. I can't make that decision." So there's a
344
1518749
4911
بستگی به رئیس دارد.» یا «به او بستگی دارد. من نمی توانم چنین تصمیمی بگیرم." بنابراین
25:23
lot of different ways that you can use this, but make sure that there's a person directly
345
1523660
4180
راه های مختلفی وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید، اما مطمئن شوید که یک نفر مستقیماً
25:27
after "up to." Up to you, up to him, up to the boss. All right, let's watch the clips
346
1527840
5120
بعد از "تا" وجود دارد. بستگی به شما دارد، بستگی به او دارد، تا رئیس. درست است، بیایید کلیپ هایی را تماشا
25:32
that you can see how it was used. Dan:
347
1532960
1760
کنیم که می توانید نحوه استفاده از آن را ببینید. دن:
25:34
If I were swimming and racing, I'd be so scared. But when I play a sport like basketball, you're
348
1534720
5780
اگر شنا و مسابقه می کردم، خیلی می ترسیدم. اما وقتی من ورزشی مانند بسکتبال بازی می کنم، شما
25:40
on a team and so you're kind of depending on each other more. It's not all up to you.
349
1540500
5700
در یک تیم هستید و بنابراین شما. بیشتر به یکدیگر وابسته هستیم. همه چیز به شما بستگی ندارد.
25:46
Vanessa: Yeah.
350
1546200
1000
ونسا: آره.
25:47
Dan: If I were swimming and racing, I'd be so scared.
351
1547200
2890
دن: اگر شنا و مسابقه می‌دادم، خیلی می‌ترسیدم.
25:50
But when I play a sport like basketball, you're on a team and so you're kind of depending
352
1550090
6230
اما وقتی ورزشی مثل بسکتبال بازی می‌کنم، شما در حال ورزش کردن هستید. تیم و بنابراین شما
25:56
on each other more. It's not all up to you. Vanessa:
353
1556320
2839
بیشتر به یکدیگر وابسته هستید. همه چیز به شما بستگی ندارد. ونسا:
25:59
Number 19: Peace of mind. Make sure that you spell the word peace correctly. It's the opposite
354
1559159
8251
شماره 19: آرامش خیال. مطمئن شوید که کلمه صلح را درست نوشته اید. این
26:07
of war. Peace. Peace of mind. It means that you're doing something for safety and security,
355
1567410
8160
برعکس جنگ است. صلح. صلح. صلح. ذهن. یعنی شما برای امنیت و آرامش، برای آرامش خاطر، کاری انجام می دهید
26:15
for peace of mind. In the conversation with Dan, he said he wants to get a security system
356
1575570
7120
. در گفتگو با دن، او گفت که می خواهد یک سیستم امنیتی
26:22
for peace of mind. Our neighborhood's not really that dangerous. It's not dangerous
357
1582690
5099
برای آرامش خاطر داشته باشد. محله ما واقعاً آنقدرها خطرناک نیست. به هیچ وجه
26:27
at all, but he wants it so that his mind will feel peace. He wants it for peace of mind.
358
1587789
7081
خطرناک نیست، اما او آن را می خواهد تا ذهنش احساس آرامش کند. او آن را برای آرامش خاطر می خواهد.
26:34
Or if your daughter is out late and it's 10 o'clock, you imagine that she's probably fine,
359
1594870
6919
یا اگر دخترتان تا دیر وقت بیرون آمده و ساعت 10 است ، تصور می کنید که او احتمالاً خوب است،
26:41
but you want to call for peace of mind. So you might call and say, "Hey, I just wanted
360
1601789
5422
اما می خواهید برای آرامش خاطر تماس بگیرید. بنابراین ممکن است تماس بگیرید و بگویید: "هی، فقط
26:47
to make sure you're okay. I was just giving you a call for peace of mind." Great. It shows
361
1607211
5788
می خواستم مطمئن شوم که خوب هستی. من فقط برای آرامش خاطر به شما زنگ می زدم." عالی. این نشان
26:52
that by calling her, you're feeling safe and secure. You want to feel peace so you do that
362
1612999
6621
می دهد که با تماس با او، احساس امنیت و آرامش می کنید . شما می خواهید احساس آرامش کنید پس این فعالیت را انجام دهید
26:59
activity. All right, let's watch the clips that you can see how this was used.
363
1619620
3360
. خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید نحوه استفاده از آن را ببینید.
27:02
Dan: I'd like to get some cameras and something
364
1622980
2590
دن: من می خواهم چند دوربین و چیزی
27:05
I could check on the house and make sure everything's okay, and just for peace of mind, mostly.
365
1625570
4739
بگیرم که بتوانم خانه را بررسی کنم و مطمئن شوم که همه چیز درست است، و بیشتر برای آرامش خاطر.
27:10
Dan: I'd like to get some cameras and something
366
1630309
2870
دن: می‌خواهم چند دوربین و چیزی بگیرم که
27:13
I could check on the house, and make sure everything's okay, and just for peace of mind,
367
1633179
4740
بتوانم خانه را بررسی کنم، و مطمئن شوم که همه چیز درست است، و بیشتر برای آرامش خاطر
27:17
mostly. Vanessa:
368
1637919
1000
. ونسا:
27:18
Number 20: Outright. This means completely or immediately. I mentioned briefly in the
369
1638919
7120
شماره 20: صریح. این به معنای کامل یا فوری است. من در گفتگو با دان به طور خلاصه اشاره کردم
27:26
conversation with Dan that we paid for our car outright. This means the day that we purchased
370
1646039
7401
که ما هزینه ماشین خود را کاملاً پرداخت کردیم. یعنی روزی
27:33
our car, we gave them cash, we wrote a check, we paid in full for the car. We paid completely
371
1653440
8329
که ماشینمان را خریدیم، پول نقد به آنها دادیم، چک نوشتیم، پول ماشین را کامل پرداخت کردیم. ما به طور کامل
27:41
and immediately for the car. That's a common expression. When you pay for something without
372
1661769
5520
و بلافاصله هزینه ماشین را پرداخت کردیم. این یک عبارت رایج است. هنگامی که شما برای چیزی بدون
27:47
a bank loan, you might say, "We paid for it outright."
373
1667289
4171
وام بانکی پرداخت می کنید، ممکن است بگویید: "ما آن را به طور کامل پرداخت کردیم ."
27:51
Vanessa: We can also use outright in other situations
374
1671460
3459
ونسا: ما همچنین می‌توانیم در موقعیت‌های دیگر از صریح
27:54
to talk about completely, immediately, especially when someone dismisses your idea. Let's say
375
1674919
8151
صحبت کنیم، به‌ویژه وقتی کسی ایده شما را رد می‌کند. فرض
28:03
that you tell your husband, "For our next vacation, let's go skiing in the Alps." If
376
1683070
6540
کنید به شوهرتان می گویید: "برای تعطیلات بعدی، بیایید در کوه های آلپ اسکی کنیم." اگر
28:09
he says, "No, let's not do that," Immediately. Oh, that's kind of disappointing. But you
377
1689610
6730
گفت: "نه، این کار را نکنیم" بلافاصله. اوه، این نوعی ناامید کننده است. اما
28:16
could say, "He outright dismissed my idea." The word outright is right before that verb,
378
1696340
8410
می توانید بگویید: "او کاملاً ایده من را رد کرد." کلمه آشکار درست قبل از آن فعل است،
28:24
it's an adverb describing dismissed. How did he dismiss your idea? He outright immediately,
379
1704750
5879
این یک قید است که رد شده را توصیف می کند. چگونه او ایده شما را رد کرد؟ او بلافاصله
28:30
completely dismissed your idea. He outright dismissed my idea or he dismissed my idea
380
1710629
6741
ایده شما را رد کرد. او کاملاً ایده من را رد کرد یا ایده من را
28:37
outright. Sorry. I guess you'll have to do something else for your vacation or else you'll
381
1717370
5990
کاملاً رد کرد. متاسف. حدس می زنم باید برای تعطیلاتت کار دیگری انجام دهی وگرنه
28:43
have to convince him that that's a great idea. Okay, let's watch the clips that you can see
382
1723360
4360
باید او را متقاعد کنی که این ایده عالی است. خوب، بیایید کلیپ هایی را که می توانید
28:47
how to use "Outright." Dan:
383
1727720
2020
نحوه استفاده از "Outright" را مشاهده کنید، تماشا کنیم. دن:
28:49
We had just bought the car, and it was pretty expensive, and we didn't really have that
384
1729740
3640
ما به تازگی ماشین را خریده بودیم، و بسیار گران بود، و ما واقعاً
28:53
much money, and I was like, "We can't afford to get the keys too."
385
1733380
3230
آنقدر پول نداشتیم، و من می گفتم: "ما نمی توانیم کلیدها را هم بخریم."
28:56
Vanessa: Sure because we decided to pay for the car
386
1736610
2880
ونسا: مطمئناً چون ما تصمیم گرفتیم هزینه ماشین را
28:59
outright. Dan:
387
1739490
1000
به طور کامل پرداخت کنیم. دن:
29:00
But it's definitely doable this very simple fix in your life.
388
1740490
3620
اما قطعاً این راه حل بسیار ساده در زندگی شما قابل انجام است.
29:04
Dan: We had just bought the car and it was pretty
389
1744110
2899
دان: ما به تازگی ماشین را خریده بودیم و بسیار
29:07
expensive, and we didn't really have that much money, and I was like, "We can't afford
390
1747009
3410
گران بود، و واقعاً آنقدر پول نداشتیم، و من می گفتم: "ما
29:10
to get the keys too." Vanessa:
391
1750419
1651
نمی توانیم کلیدها را هم بخریم." ونسا:
29:12
Sure because we decided to pay for the car outright.
392
1752070
2609
مطمئناً چون ما تصمیم گرفتیم هزینه ماشین را به طور کامل پرداخت کنیم.
29:14
Dan: But it's definitely doable, this very simple
393
1754679
3651
دن: اما قطعاً شدنی است، این راه حل بسیار ساده
29:18
fix in your life. Vanessa:
394
1758330
1429
در زندگی شما. ونسا:
29:19
Number 21: To check all the boxes. This is a figurative checklist. It's not a real checklist,
395
1759759
9150
شماره 21: برای بررسی تمام کادرها. این یک چک لیست فیگوراتیو است. این یک چک لیست واقعی
29:28
but you can still have that image in your head that there is a box and you are checking
396
1768909
5150
نیست، اما همچنان می توانید این تصویر را در ذهن خود داشته باشید که یک کادر وجود دارد و شما در حال بررسی
29:34
each of the boxes. So in the conversation with Dan, he was talking about a regretful
397
1774059
6590
هر یک از کادرها هستید. بنابراین در گفتگو با دان، او در مورد خرید پشیمان کننده
29:40
purchase that made of some headphones, and he said, "It checked all the boxes of a regretful
398
1780649
8010
ای که از چند هدفون ساخته شده بود صحبت می کرد و گفت: "همه جعبه های یک خرید پشیمانانه را بررسی
29:48
purchase." There were a lot of reasons why it was a regretful purchase. It was expensive.
399
1788659
6181
کرد." دلایل زیادی وجود داشت که باعث پشیمانی آن خرید شد. گران بود.
29:54
I didn't want him to make that purchase, and then they weren't comfortable, and our cat
400
1794840
5750
من نمی خواستم او آن خرید را انجام دهد و بعد آنها راحت نبودند و گربه ما
30:00
bit them and they broke. So a lot of bad things happening for that purchase. So he could say,
401
1800590
5870
آنها را گاز گرفت و آنها شکستند. بنابراین اتفاقات بد زیادی برای آن خرید رخ می دهد. بنابراین او می‌تواند بگوید:
30:06
"It checked all the boxes have a regretful purchase." We can imagine that there is a
402
1806460
4719
"این علامت را نشان داد که همه جعبه‌ها خریدی پشیمان‌کننده دارند ." می توانیم تصور کنیم که یک
30:11
checklist. Regretful purchase checklist. And his purchase of those headphones checked all
403
1811179
6070
چک لیست وجود دارد. چک لیست خرید پشیمان. و خرید او از آن هدفون
30:17
the boxes. It was definitely a regretful purchase. Vanessa:
404
1817249
4101
همه جعبه ها را علامت زد. قطعا خرید پشیمانی بود. ونسا:
30:21
Or you could say, "I married her because she checked all the boxes. She was kind, smart,
405
1821350
8530
یا می توانید بگویید، "من با او ازدواج کردم زیرا او همه جعبه ها را بررسی کرد. او مهربان، باهوش،
30:29
beautiful, intelligent. Wow. She checked all the boxes." This isn't a real checklist, but
406
1829880
6450
زیبا، باهوش بود. وای. او همه جعبه ها را بررسی کرد." این یک چک لیست واقعی نیست، اما
30:36
this is a figurative checklist. "Yeah, she checked all the boxes and we're a great match."
407
1836330
4440
این یک چک لیست مجازی است. "آره، او همه جعبه ها را بررسی کرد و ما یک مسابقه عالی هستیم."
30:40
Excellent. All right, let's watch the clips so you can see how this was used.
408
1840770
3859
عالی بسیار خوب، بیایید کلیپ ها را تماشا کنیم تا بتوانید نحوه استفاده از آن را ببینید.
30:44
Dan: Regretful purchases. Well, the first one I
409
1844629
2781
دن: خریدهای پشیمان. خب، اولین موردی که
30:47
can think of kind of checks all of the boxes as something you regret because in the first
410
1847410
5440
می‌توانم به آن فکر کنم همه جعبه‌ها را به‌عنوان چیزی که پشیمان می‌شوید بررسی می‌کند، زیرا در وهله اول
30:52
place, you didn't want me to buy this. Vanessa:
411
1852850
2829
، شما نمی‌خواستید من این را بخرم. ونسا:
30:55
Because it was- Dan:
412
1855679
1100
چون بود- دن:
30:56
Expensive. Vanessa:
413
1856779
1000
گران بود. ونسا:
30:57
Headphones. Dan:
414
1857779
1000
هدفون. دن:
30:58
Regretful purchases. Well, the first one I can think of kind of checks all of the boxes
415
1858779
4791
خریدهای پشیمان. خب، اولین موردی که می‌توانم به آن فکر کنم همه جعبه‌ها را
31:03
as something you regret because in the first place you didn't want me to buy this.
416
1863570
5169
به‌عنوان چیزی که پشیمان می‌شوید بررسی می‌کند، زیرا در وهله اول نمی‌خواستید من این را بخرم.
31:08
Vanessa: Because it was-
417
1868739
1000
ونسا: چون بود-
31:09
Dan: Expensive.
418
1869739
1000
دن: گران بود.
31:10
Vanessa: Headphones.
419
1870739
1000
ونسا: هدفون.
31:11
Vanessa: Number 22: Icing on the cake. I love this
420
1871739
3660
ونسا: شماره 22: بستنی روی کیک. من عاشق این
31:15
idiom and it means an additional benefit or negative item. So in the conversation with
421
1875399
7520
اصطلاح هستم و به معنای یک مزیت اضافی یا یک مورد منفی است. بنابراین در گفتگو با
31:22
Dan, when he was talking about that regretful purchase, he said, "It was icing on the cake
422
1882919
7360
دن، وقتی در مورد آن خرید پشیمانانه صحبت می کرد، گفت: "این شیرینی روی کیک بود
31:30
that our cat bit them." Our cat bit his headphones, and they broke after having them just a couple
423
1890279
7240
که گربه ما آنها را گاز گرفت." گربه ما هدفون هایش را گاز گرفت و بعد از چند ثانیه آن ها شکستند
31:37
seconds. So there was a lot of bad things happening, and our cat biting them was one
424
1897519
7030
. بنابراین اتفاقات بد زیادی رخ داد، و گاز گرفتن آنها توسط گربه ما یک
31:44
additional thing. So that was icing on the cake.
425
1904549
4230
چیز اضافی بود. پس این شیرینی روی کیک بود.
31:48
Vanessa: When you have a cake on the outside, it's
426
1908779
3280
ونسا: وقتی یک کیک در بیرون دارید، آن را به
31:52
that creamy frosting or we can call that icing, the outside. Without icing a cake is pretty
427
1912059
7610
آن فراست خامه‌ای تبدیل می‌کنید یا می‌توانیم آن را کیک بیرونی بنامیم. بدون آیسینگ کیک خیلی
31:59
good, but when you have icing, oh, that's just one more thing that makes that cake great.
428
1919669
7181
خوب است، اما وقتی کیک دارید، آه، این فقط یک چیز دیگر است که آن کیک را عالی می کند.
32:06
But we can also use this idiom in those negative situations. Like, "It was icing on the cake
429
1926850
5290
اما می‌توانیم در آن موقعیت‌های منفی نیز از این اصطلاح استفاده کنیم . مانند "
32:12
when our cat bit the headphones. One more negative thing."
430
1932140
4119
وقتی گربه ما هدفون را گاز گرفت. یک چیز منفی دیگر."
32:16
Vanessa: Or if you're talking about someone's personality,
431
1936259
3201
ونسا: یا اگر در مورد شخصیت کسی صحبت می کنید،
32:19
you could say, "Well, the teacher was great at explaining things and his humor was icing
432
1939460
5849
می توانید بگویید: "خب، معلم در توضیح چیزها عالی بود و شوخ طبعی او
32:25
on the cake." A good teacher is good at explaining things. A good teacher doesn't need to be
433
1945309
5690
روی کیک بود." یک معلم خوب در توضیح مسائل خوب است. یک معلم خوب نیازی به
32:30
funny, but when a teacher is funny, that is icing on the cake. It's one additional benefit.
434
1950999
6481
خنده دار بودن ندارد، اما وقتی یک معلم شوخ طبع است، این کار روی کیک است. این یک مزیت اضافی است.
32:37
"His humor was icing on the cake. It made the class just a little bit more enjoyable."
435
1957480
5949
"طنز او روی کیک بود. این کلاس را کمی لذت بخش تر کرد."
32:43
All right, let's watch the clips that you can see how this fun icing on the cake idiom
436
1963429
4161
بسیار خوب، بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از این اصطلاح جالب روی کیک
32:47
was used. Dan:
437
1967590
1110
استفاده شده است. دن
32:48
The cat bent the cord anyways so... Vanessa:
438
1968700
3060
: گربه به هر حال طناب را خم کرد... ونسا:
32:51
And that's something that we should have known. We should have put them up somewhere. You
439
1971760
4690
و این چیزی است که ما باید می دانستیم. باید آنها را در جایی قرار می دادیم. شما
32:56
could have put them somewhere else, but it just kind of was icing on the cake.
440
1976450
4309
می توانستید آنها را در جای دیگری قرار دهید، اما به نوعی روی کیک بود.
33:00
Dan: Yeah.
441
1980759
1000
دن: آره
33:01
Vanessa: Which means it was-
442
1981759
1000
ونسا: یعنی بود-
33:02
Dan: Now I can't use them.
443
1982759
1000
دن: حالا نمیتونم ازشون استفاده کنم.
33:03
Vanessa: ... one more thing.
444
1983759
1000
ونسا: ... یک چیز دیگر.
33:04
Dan: The cat bit the cord anyways so...
445
1984759
2380
دن : گربه به هر حال بند ناف را گاز گرفت پس...
33:07
Vanessa: And that's something that we should have known.
446
1987139
3410
ونسا: و این چیزی است که ما باید می دانستیم.
33:10
We should have put them up somewhere. You could have put them somewhere else, but it
447
1990549
4000
باید آنها را در جایی قرار می دادیم. شما می توانستید آنها را در جای دیگری قرار دهید، اما
33:14
just kind of was icing on the cake. Dan:
448
1994549
2311
به نوعی روی کیک بود. دن:
33:16
Yeah. Vanessa:
449
1996860
1000
آره ونسا:
33:17
Which means it was- Dan:
450
1997860
1000
یعنی اینطور بود- دن:
33:18
Now I can't even use them. Vanessa:
451
1998860
1000
الان حتی نمیتونم ازشون استفاده کنم. ونسا:
33:19
... one more thing. Vanessa:
452
1999860
1000
... یک چیز دیگر. ونسا:
33:20
Number 23 is "Worth it." This means that the benefits outweighed the cost. If we use this
453
2000860
8759
شماره 23 "ارزش را دارد." این بدان معناست که منافع آن بیشتر از هزینه است. اگر از این
33:29
in a negative way, like I did in the conversation with Dan, I said, "Tea at Starbucks is never
454
2009619
5550
به صورت منفی استفاده کنیم، مانند صحبت من با دن، گفتم: "چای در استارباکس هرگز
33:35
worth it. The benefits of the tea do not outweigh the cost. The quality's not that great. The
455
2015169
6671
ارزش آن را ندارد. مزایای چای از هزینه آن بیشتر نیست. کیفیت آن چندان عالی نیست.
33:41
price is too high for the quality. It is not worth it." But of course we can use this in
456
2021840
5420
قیمت آن است. برای کیفیت خیلی بالاست. ارزشش را ندارد." اما مطمئناً ما می توانیم از این
33:47
a positive way too. You might say, "We drove through the rain to get to the concert, but
457
2027260
5489
به روشی مثبت نیز استفاده کنیم. ممکن است بگویید: "ما در باران رانندگی کردیم تا به کنسرت برسیم، اما
33:52
it was worth it." So you struggled a little bit to get to the concert, but the benefit
458
2032749
5780
ارزشش را داشت." بنابراین برای رسیدن به کنسرت کمی سختی کشیدید، اما
33:58
of going to the concert was worth the cost. We're not talking about the monetary cost
459
2038529
6710
فایده رفتن به کنسرت ارزش این هزینه را داشت. ما اینجا در مورد هزینه پولی صحبت نمی
34:05
here, the price of the concert. Instead, we're talking about the struggle that you went through.
460
2045239
5711
کنیم، قیمت کنسرت. در عوض، ما در مورد مبارزه ای که شما پشت سر گذاشتید صحبت می کنیم.
34:10
Driving through the rain. "We drove the rain, but it was worth it."
461
2050950
3969
رانندگی در میان باران. ما باران را رانندگی کردیم، اما ارزشش را داشت.»
34:14
Vanessa: I hope that this lesson is a worth it. This
462
2054919
2091
ونسا: امیدوارم این درس ارزشش را داشته باشد.
34:17
is a long English lesson, but I hope that it's worth it. I hope that the benefit of
463
2057010
4200
این یک درس انگلیسی طولانی است، اما امیدوارم ارزشش را داشته باشد. امیدوارم فایده
34:21
this lesson, the things that you're learning are worth the time that you're spending. All
464
2061210
5219
این درس، چیزهایی که یاد می گیرید ارزش زمانی را داشته باشد که صرف می کنید. خیلی
34:26
right. Let's watch the clips that you can see how this was used.
465
2066429
2470
خوب. بیایید کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید نحوه استفاده از آن را مشاهده کنید.
34:28
Vanessa: Well, for me, it's the taste. It's not necessarily
466
2068899
3180
ونسا: خب، برای من، این مزه است.
34:32
the price. The price is high for tea, but the taste is never worth it. It's just mediocre
467
2072079
7311
لزوماً قیمت آن نیست. قیمت چای بالا است، اما طعم آن هرگز ارزش آن را ندارد. این فقط چای متوسط ​​است
34:39
tea. It's not even that great. Vanessa:
468
2079390
1880
. حتی آنقدرها هم عالی نیست. ونسا:
34:41
Well, for me it's the taste. It's not necessarily the price. The price is high for tea, but
469
2081270
6730
خب، برای من این طعم است. لزوماً قیمت آن نیست. قیمت چای بالا است،
34:48
the taste is never worth it. It's just mediocre tea. It's not even that great.
470
2088000
4700
اما طعم آن هرگز ارزش آن را ندارد. این فقط چای متوسط ​​است . حتی آنقدرها هم عالی نیست.
34:52
Vanessa: Number 24: To sweat something. This is not
471
2092700
5010
ونسا: شماره 24: عرق کردن چیزی. این
34:57
necessarily talking about literal sweat, but instead this is talking about to stress about
472
2097710
8020
لزوماً در مورد عرق کردن واقعی صحبت نمی کند، بلکه در عوض در مورد استرس چیزی صحبت می
35:05
something and Dan said, "I never sweat a small purchase." If you buy something that's cheap
473
2105730
9210
کند و دن گفت: "من هرگز با یک خرید کوچک عرق نمی کنم ." اگر چیزی را بخرید که ارزان است
35:14
and then it is really not a good purchase, he doesn't feel stress about that. He doesn't
474
2114940
6730
و واقعاً خرید خوبی نیست، او در مورد آن احساس استرس نمی کند. او
35:21
sweat small purchases. Or you could just simply say, "Don't sweat it." If someone is late
475
2121670
7840
از خریدهای کوچک عرق نمی کند. یا می توانید به سادگی بگویید: "عرق نکن." اگر کسی
35:29
coming to your dinner party and they say, "I'm so sorry I was late." You could say,
476
2129510
4410
دیر به مهمانی شام شما می آید و می گوید: "ببخشید که دیر آمدم." می‌توانید بگویید:
35:33
"Oh, don't sweat it. Don't worry about it. Don't feel stress about this. Don't sweat
477
2133920
5230
"اوه، عرق نکن. نگرانش نباش. در این مورد استرس نداشته باش. عرق نکن
35:39
it." Okay, let's see how to use this fun expression, "sweat," in the conversation.
478
2139150
5140
." خوب، بیایید ببینیم چگونه از این عبارت سرگرم کننده، "عرق" در مکالمه استفاده کنیم.
35:44
Vanessa: $2.50 just for a bag of tea and you can buy
479
2144290
2960
ونسا: 2.5 دلار فقط برای یک کیسه چای و شما می توانید
35:47
a whole box of tea for the same price. Dan:
480
2147250
2569
یک جعبه کامل چای را با همان قیمت خریداری کنید. دن:
35:49
By the way, this is the difference between Vanessa and I, is that I would never sweat
481
2149819
5361
به هر حال، این تفاوت بین من و ونسا است، این است که من هرگز
35:55
a purchase like that. Vanessa:
482
2155180
1570
چنین خریدی نمی کنم. ونسا:
35:56
$2.50 just for a bag of tea and you can buy a whole box of tea for the same price.
483
2156750
4359
2.5 دلار فقط برای یک کیسه چای و شما می توانید یک جعبه کامل چای را با همان قیمت خریداری کنید.
36:01
Dan: By the way, this is the difference between
484
2161109
2581
دن: به هر حال، این تفاوت بین
36:03
Vanessa and I, is that I would never sweat a purchase like that.
485
2163690
4369
من و ونسا است، این است که من هرگز چنین خریدی نمی کنم.
36:08
Vanessa: Number 25, our final expression is "Iffy."
486
2168059
5091
ونسا: شماره 25، عبارت نهایی ما "Iffy" است.
36:13
This means questionable or uncertain. In the conversation Dan was talking about how sometimes
487
2173150
7310
این به معنای مشکوک یا نامطمئن است. در مکالمه دن در مورد این صحبت می کرد که چگونه گاهی
36:20
he regrets buying clothes online because it's iffy. You don't know the quality of the material.
488
2180460
7500
اوقات از خرید آنلاین لباس پشیمان می شود، زیرا این لباس بد است . شما کیفیت مواد را نمی دانید.
36:27
You don't know how it's going to fit you. So buying clothes online can be iffy, it's
489
2187960
6420
نمیدونی چطوری قراره برات جا بیاد بنابراین خرید آنلاین لباس ممکن است دشوار باشد،
36:34
uncertain. Or let's say that one of your friends gets laid off from his job he might cancel
490
2194380
7160
نامشخص است. یا فرض کنید یکی از دوستان شما از کار خود اخراج می شود و ممکن است
36:41
his Netflix account because his finances are iffy. He doesn't have a job anymore. He has
491
2201540
6710
حساب نتفلیکس خود را لغو کند زیرا وضعیت مالی او ضعیف است . او دیگر شغلی ندارد. او
36:48
no more income, so he should probably cancel unnecessary purchases because his finances
492
2208250
7410
دیگر درآمدی ندارد، بنابراین احتمالاً باید خریدهای غیر ضروری را لغو کند زیرا وضعیت مالی او
36:55
are uncertain. He doesn't know when he's going to get more money. His finances are iffy.
493
2215660
5580
نامشخص است. او نمی داند چه زمانی قرار است پول بیشتری دریافت کند. وضعیت مالی او ضعیف است.
37:01
It's kind of iffy. Vanessa:
494
2221240
2000
یه جورایی خفن است ونسا:
37:03
You can even use this to talk about the weather. "The weather's kind of iffy today, so let's
495
2223240
5750
حتی می توانید از این برای صحبت در مورد آب و هوا استفاده کنید. "امروز هوا بد است، پس بیا
37:08
go on our hike tomorrow." That means that the weather is questionable. It's uncertain.
496
2228990
5740
فردا به پیاده روی خود برویم." یعنی هوا مشکوک است. نامشخص است.
37:14
It might rain. It might not rain. It might snow. I don't know. "So the weather is a little
497
2234730
4990
ممکن است باران ببارد. شاید باران نبارد ممکن است برف ببارد من نمی دانم. "بنابراین هوا کمی بد است
37:19
iffy. Let's cancel or let's postpone this until another day." All right, let's watch
498
2239720
5180
. بیایید لغو کنیم یا این را به یک روز دیگر موکول کنیم." بسیار خوب، بیایید
37:24
the clips that you can see how "iffy" was used.
499
2244900
2429
کلیپ هایی را تماشا کنیم که می توانید ببینید چگونه از "ایفی" استفاده شده است.
37:27
Dan: I bought some t-shirts online, and it's kind
500
2247329
3911
دن: من چند تی شرت را آنلاین خریدم، و
37:31
of iffy to buy clothes online, but I always felt like I liked the picture that was on
501
2251240
5460
خرید آنلاین لباس به نوعی خسته کننده است، اما همیشه احساس می کردم از عکسی که روی آنها بود خوشم
37:36
them. But then the quality of the shirt wasn't very good.
502
2256700
2540
می آید. اما کیفیت پیراهن خیلی خوب نبود.
37:39
Vanessa: Especially when it's online. You can't feel
503
2259240
1129
ونسا: به خصوص وقتی آنلاین است. شما نمی توانید
37:40
it. Dan:
504
2260369
1000
آن را احساس کنید. دن
37:41
It didn't fit that well. Dan:
505
2261369
1000
: آنقدرها جا نیفتاد. دن:
37:42
I bought some t-shirts online, and it's kind of iffy to buy clothes online, but I always
506
2262369
6411
من چند تی شرت آنلاین خریدم و خرید آنلاین لباس به نوعی خسته کننده است، اما همیشه
37:48
felt like I liked the picture that was on them, but then the quality of the shirt wasn't
507
2268780
4390
احساس می کردم از عکسی که روی آنها بود خوشم می آید، اما کیفیت پیراهن
37:53
very good. Vanessa:
508
2273170
1000
خیلی خوب نبود. ونسا:
37:54
Especially when it's online. You can't feel it.
509
2274170
1000
به خصوص وقتی آنلاین است. شما نمی توانید آن را احساس کنید.
37:55
Dan: It didn't fit that well.
510
2275170
1490
دن : آنقدرها جا نیفتاد.
37:56
Vanessa: Congratulations. You just learned 25 wonderful
511
2276660
3709
ونسا: تبریک می گویم. شما به تازگی 25 عبارت طبیعی فوق العاده را یاد گرفتید
38:00
natural expressions, and now I have a question for you. In the comments, can you write a
512
2280369
5250
و اکنون من یک سوال از شما دارم. در نظرات، آیا می توانید
38:05
sentence using one of these new 25 expressions? And if you haven't seen the conversation with
513
2285619
5930
با استفاده از یکی از این 25 عبارت جدید یک جمله بنویسید؟ و اگر مکالمه با
38:11
Dan where all of these expressions came from, make sure you click on the link up here or
514
2291549
4421
دان را ندیده اید که همه این عبارات از کجا آمده اند، مطمئن شوید که برای بررسی آن روی پیوند اینجا یا
38:15
in the description to check that out. Thanks so much for learning English with me and I'll
515
2295970
4080
در توضیحات کلیک کرده اید. از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و
38:20
see you again next Friday for a new lesson here on my YouTube channel. Bye!
516
2300050
4250
جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ!
38:24
Vanessa: The next step is to download my free ebook,
517
2304300
3750
ونسا: گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من،
38:28
Five Steps to Becoming a Confident English Speaker. You'll learn what you need to do
518
2308050
4860
پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است . شما یاد خواهید گرفت که
38:32
to speak confidently and fluently. Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more
519
2312910
5200
برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید. فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید
38:38
free lessons. Thanks so much. Bye!
520
2318110
30
. خیلی ممنون. خدا حافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7