Advanced English Vocabulary Lesson

Vanessa: Hi, I'm Vanessa  

ونسا: سلام، من ونسا هستم

from SpeakEnglishWithVanessa.com. Let's talk  about war, peace and you. Let's get started.  

از SpeakEnglishWithVanessa.com. بیایید درباره جنگ، صلح و شما صحبت کنیم. بیا شروع کنیم.

Have you been thinking about war  a lot in the last couple of weeks?  

آیا در چند هفته اخیر زیاد به جنگ فکر کرده‌اید؟

Have you felt confused and overwhelmed and a  little bit helpless and maybe even hopeless?  

آیا احساس سردرگمی و غرق شدن و کمی درماندگی و شاید حتی ناامیدی کرده اید؟

Well, today I want to help you be able to  express your feelings and understand some  

خوب، امروز می‌خواهم به شما کمک کنم بتوانید احساسات خود را بیان کنید و برخی

of the words and phrases that are used to talk  about war, about peace, and also how you can best  

از کلمات و عباراتی را که برای صحبت درباره جنگ، درباره صلح استفاده می‌شود و همچنین اینکه چگونه می‌توانید به بهترین شکل

express how you're feeling during this time. I  think that can be some way of healing as well  

احساس خود را در این مدت بیان کنید، درک کنید. من فکر می‌کنم

when we can accurately express ourselves. So let's start off today by talking about  

زمانی که بتوانیم خودمان را به‌طور دقیق بیان کنیم، این می‌تواند راهی برای شفا نیز باشد. پس بیایید امروز را با صحبت در

some war vocabulary, but before we get  started, I want to let you know that,  

مورد واژگان جنگ شروع کنیم، اما قبل از شروع، می‌خواهم به شما اطلاع دهم که

like always, I have created a free PDF worksheet  with all of today's vocabulary, sample sentences  

مانند همیشه، من یک کاربرگ PDF رایگان با تمام واژگان امروزی، جملات نمونه

and ideas, and at the bottom of the PDF worksheet,  you can answer Vanessa's challenge question to  

و ایده‌ها و در در پایین کاربرگ PDF، می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا

help you use what you've learned and never  forget. You can download that free PDF with  

به شما کمک کند از آنچه آموخته‌اید استفاده کنید و هرگز فراموش نکنید. می‌توانید آن PDF رایگان را

the link in the description. All right, let's  get started by talking about some vocabulary  

با پیوند موجود در توضیحات دانلود کنید. بسیار خوب، بیایید با صحبت در مورد واژگانی شروع

that you might have seen if you've been following  the news in English over the last couple weeks. 

کنیم که اگر در چند هفته گذشته اخبار به زبان انگلیسی را دنبال کرده باشید، ممکن است دیده باشید.

Let's talk about people. You might have  heard the word allies. Allies means friends,  

بیایید در مورد مردم صحبت کنیم. شاید کلمه متحدان را شنیده باشید. متحدین یعنی دوستان،

people who are united and have the same ideas,  they're working together for the same cause.  

افرادی که متحد هستند و ایده‌های یکسانی دارند، آنها برای یک هدف با هم کار می‌کنند.

So you could say, the United Nations or the UN  is made up of allies who are working together to  

بنابراین می توان گفت، سازمان ملل متحد یا سازمان ملل متحد از متحدانی تشکیل شده است که برای اجتناب از جنگ با یکدیگر همکاری می

avoid war. Refugees, or we often say the refugee  crisis. These are people who are fleeing war  

کنند. پناهندگان، یا اغلب می گوییم بحران پناهندگی . اینها افرادی هستند که از جنگ فرار می کنند

to go to somewhere more peaceful. There are a  lot of refugees fleeing Ukraine at this time.  

تا به جایی آرام تر بروند. در حال حاضر تعداد زیادی پناهنده از اوکراین فرار می کنند.

Civilians, civilians are people who are not in  the military, but during a time of war, maybe  

غیرنظامیان، غیرنظامیان افرادی هستند که در ارتش نیستند، اما در زمان جنگ، شاید

this has happened during a war in your country,  civilians take up arms to fight for their country. 

در طول جنگ در کشور شما این اتفاق افتاده باشد، غیرنظامیان برای جنگیدن برای کشورشان اسلحه به دست می گیرند.

Take up arms means they are shooting guns, or  they are defending their country in some way.  

اسلحه به دست بگیرید به این معنی است که آنها به تفنگ شلیک می کنند، یا به نوعی از کشور خود دفاع می کنند.

Civilians take up arms to defend their country.  Another group of people is innocent people. This  

غیرنظامیان برای دفاع از کشورشان سلاح به دست می گیرند. دسته دیگر افراد بی گناه هستند.

is a term that's often used in the media, and  you know what? Most people in war are pretty  

این واژه‌ای است که اغلب در رسانه‌ها استفاده می‌شود، و می‌دانید چیست؟ اکثر مردم در جنگ بسیار

innocent. It's often the people in power who  are not innocent. But who suffers during a war?  

بی گناه هستند. اغلب این افراد در قدرت هستند که بی گناه نیستند. اما چه کسی در طول جنگ آسیب می بیند؟

It's innocent people, innocent people are  the ones that often suffer and often have  

این افراد بی گناه هستند، افراد بی گناه کسانی هستند که اغلب رنج می برند و

the biggest cost to pay. Let's next talk about  some common terms used to describe war time. 

اغلب بیشترین هزینه را دارند. اجازه دهید در ادامه درباره برخی از اصطلاحات رایجی که برای توصیف زمان جنگ استفاده می‌شود صحبت کنیم.

Invade, invade means to go in somewhere with  force. For example, the enemy invaded the capital  

Invade، Invade یعنی با زور وارد جایی شوید . به عنوان مثال، دشمن به پایتخت    شهر حمله کرد

city. Human rights, a right is something that  humans just deserve. You don't need to pay for,  

. حقوق بشر، حق چیزی است که انسان ها فقط سزاوار آن هستند. نیازی نیست هزینه ای بپردازید، برای

you don't need to do something to get it, but  it is a human right. We often use the term a  

به دست آوردن آن نیازی به انجام کاری ندارید، اما این یک حق انسانی است. ما اغلب از اصطلاح یک

basic human right. During war time, we might say,  he acted with no regard toward basic human rights.  

حق اولیه انسانی استفاده می کنیم. در زمان جنگ، می‌توان گفت، او بدون توجه به حقوق اولیه بشر عمل می‌کرد.

So this means that they did not treat  humans in a peaceful kind way. He acted  

بنابراین این بدان معناست که آنها با انسان ها به شیوه ای مسالمت آمیز رفتار نکرده اند. او

with no regard towards basic human rights. A crisis, many people blame the government  

بدون توجه به حقوق اولیه بشر عمل کرد. یک بحران، بسیاری از مردم دولت را

for this crisis. We sometimes combine these  words together and say, a human rights crisis.  

مسئول این بحران می‌دانند. ما گاهی اوقات این کلمات را با هم ترکیب می کنیم و می گوییم، یک بحران حقوق بشر.

If people are not being treated properly, it is  a human rights crisis. And sometimes we use the  

اگر با مردم به درستی رفتار نشود، یک بحران حقوق بشر است. و گاهی اوقات

word crisis as a softer word instead of the word  war. So sometimes you might see in a headline,  

به جای کلمه جنگ، از کلمه بحران به عنوان کلمه ملایم‌تر استفاده می‌کنیم . بنابراین گاهی اوقات ممکن است در یک عنوان

the crisis in a certain country. So it might  be the crisis in Ukraine, the crisis in Syria,  

،   بحران در یک کشور خاص را ببینید. بنابراین ممکن است بحران اوکراین، بحران سوریه

the crisis in Yemen. These are different words  that we can use to maybe soften the language a  

، بحران یمن باشد. این‌ها کلمات متفاوتی هستند که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم تا شاید کمی زبان را نرم

bit and not say war, but it's still a crisis. Talking about human rights, we often use the  

کنیم و نگوییم جنگ، اما هنوز یک بحران است. وقتی درباره حقوق بشر صحبت می کنیم، اغلب از

verb to violate, to violate human rights. He  violated human rights during the war. This means,  

فعل نقض کردن، برای نقض حقوق بشر استفاده می کنیم. او در طول جنگ حقوق بشر را نقض کرد. این بدان معناست

he did not treat people with respect, with  kindness and with dignity, those are human rights,  

که او با مردم با احترام، با مهربانی و وقار رفتار نکرد، اینها حقوق بشر است، در

instead he violated human rights  and treated people really poorly. 

عوض او حقوق بشر را نقض کرد و با مردم واقعاً بد رفتار کرد.

Meddling, meddling, this is something steeped  in corruption. For example, the United States  

مداخله، مداخله، این چیزی است که غرق در فساد است. به عنوان مثال، ایالات

has been known to meddle in other country's  politics, or we could say, the United States  

متحده   به مداخله در سیاست کشورهای دیگر معروف است، یا می توان گفت، ایالات متحده

has been meddling in other country's politics.  This is pretty tricky because it means that the  

در سیاست کشورهای دیگر مداخله کرده است. این بسیار مشکل است زیرا به این معنی است که

United States government is not blameless, they  have been meddling in other country's politics,  

دولت ایالات متحده بی تقصیر نیست، آنها در سیاست کشورهای دیگر مداخله کرده اند،

and we don't know a lot about what really  happens in politics of really any of our  

و ما چیز زیادی درباره آنچه واقعاً در سیاست هیچ یک از کشورهای ما اتفاق می افتد نمی دانیم

countries. So maybe other countries as well  are meddling in the politics of other places. 

. بنابراین شاید کشورهای دیگر نیز در سیاست جاهای دیگر مداخله کنند.

Arms. Are we talking about this? No, we're talking  about guns and other types of weapons. So we might  

اسلحه. آیا ما در مورد این صحبت می کنیم؟ نه، ما درباره اسلحه و انواع دیگر سلاح‌ها صحبت می‌کنیم. بنابراین ممکن است

say that, the citizens, like I told you before,  the citizens took up arms against the enemy,  

بگوییم که شهروندان، همانطور که قبلاً به شما گفتم ،  شهروندان علیه دشمن اسلحه به دست

they took up their guns and they fought back  against the enemy. A blockade. We can kind  

گرفتند،  آنها تفنگ های خود را برداشتند و به مقابله با دشمن پرداختند. یک محاصره

of get the sense of this word from the root,  block, to block someone is to stop someone.  

می‌توانیم معنای این کلمه را از ریشه دریافت کنیم، مسدود کردن، مسدود کردن کسی، متوقف کردن کسی است.

So when we say that the enemy troops  formed a blockade around the city so  

بنابراین وقتی می گوییم که نیروهای دشمن اطراف شهر را محاصره کرده اند به طوری

that no supplies could go in and no supplies  could come out, a blockade, you're kind of  

که هیچ آذوقه ای نمی تواند وارد شود و هیچ تدارکاتی نمی تواند خارج شود، یک محاصره، شما به نوعی جلوی ورود و خروج

stopping anyone or anything from going in and out. Casualties, casualties. Notice the pronunciation  

هر کسی یا چیزی را می گیرید. تلفات، تلفات. به

of this word, casualties. The S sounds like ...  casualties. There were thousands of casualties  

تلفظ این کلمه، تلفات، توجه کنید. S به نظر می رسد ... تلفات است. هزاران تلفات

on either side. This is people who are  killed or injured. Thousands of casualties.  

در هر دو طرف وجود داشت. این افرادی هستند که کشته یا مجروح می شوند. هزاران تلفات.

Did you know that words are powerful? Absolutely.  So let's talk about some phrases that deal with  

آیا می دانستید که کلمات قدرتمند هستند؟ کاملا. بنابراین بیایید در مورد عباراتی صحبت کنیم که

the way that we speak during war time. And they  often relate to peace time as well. Propaganda,  

با نحوه صحبت ما در زمان جنگ سروکار دارند. و اغلب به زمان صلح نیز مربوط می شوند. تبلیغات،

propaganda, don't believe all the propaganda  distributed by the media. This is often slanted,  

تبلیغات، همه تبلیغات توسط رسانه ها را باور نکنید. این اغلب کج است،   به

that means incorrect information given to the  people to make them believe something specific. 

این معنی که اطلاعات نادرستی به افراد داده می‌شود تا آنها را به چیزی خاص باور کنند.

So an example of propaganda might be, "We  are winning the war, the enemy is fleeing."  

بنابراین یک نمونه از تبلیغات ممکن است این باشد: "ما در جنگ پیروز هستیم، دشمن در حال فرار است."

But in reality, we're not winning the war and the  enemy is not fleeing. But the propaganda wants the  

اما در واقع، ما برنده جنگ نیستیم و دشمن فرار نمی‌کند. اما پروپاگاندا می‌خواهد که

people to feel a sense of, "We are winning, we are  doing it." This sense of morale in order to keep  

مردم این حس را داشته باشند که «ما داریم برنده می‌شویم، انجامش می‌دهیم». این حس روحیه برای

going, or maybe to make the government look better  than it is. So this is an example of propaganda.  

ادامه    یا شاید برای اینکه دولت بهتر از آنچه هست به نظر برسد. پس این نمونه ای از تبلیغات است.

A word you might also see is disinformation,  disinformation. This is talking about  

کلمه‌ای که ممکن است ببینید اطلاعات نادرست، اطلاعات نادرست است. این در مورد اطلاعاتی صحبت می‌کند

information that is intentionally, which means  on purpose, twisted so that it's incorrect,  

که عمداً هستند، به این معنی که از روی عمد، پیچ خورده و نادرست است،

and it makes people believe something  else. This is very similar to propaganda. 

و باعث می‌شود افراد چیز دیگری را باور کنند. این خیلی شبیه تبلیغات است.

So we might say, "The media can manipulate its  audiences with some clever disinformation." Maybe  

بنابراین ممکن است بگوییم، "رسانه‌ها می‌توانند مخاطبان خود را با برخی اطلاعات نادرست هوشمندانه دستکاری کنند." شاید

you're showing one statistic, but you're  not showing the other. This is slightly  

یک آمار را نشان می‌دهید، اما آمار دیگری را نشان نمی‌دهید. این کمی

less serious than the word propaganda, but  really in reality, it has the same effect. It  

کمتر از کلمه پروپاگاندا است، اما در واقع، همان تأثیر را دارد. این

makes people believe exactly what you want them to  believe instead of the truth. Rhetoric, rhetoric,  

باعث می‌شود مردم به جای حقیقت، دقیقاً همان چیزی را که شما می‌خواهید باور کنند. بلاغت، بلاغت،

notice the pronunciation of this word. The T in  the middle sounds like a D in American English,  

به تلفظ این کلمه توجه کنید. T در وسط به نظر می رسد مانند D در انگلیسی آمریکایی،

rhetoric, rhetoric. This is talking about  language that is very influential and it often  

بلاغت، بلاغت. این صحبت در مورد زبانی است که بسیار تأثیرگذار است و

has to do with something that's manipulative  and something that's not quite so truthful. 

اغلب به چیزی مربوط می‌شود که دستکاری‌کننده است و چیزی که کاملاً صادق نیست.

So we often pair this with the word political,  political rhetoric. You might say, "During his  

بنابراین ما اغلب این را با کلمه سیاسی،  لفاظی سیاسی جفت می کنیم . ممکن است بگویید، "در طول

speech, I realized that none of it was true, it  was all just political rhetoric." Something that  

سخنرانی او، متوجه شدم که هیچکدام از آن ها درست نیست، همه آن فقط یک لفاظی سیاسی بود." چیزی که

he's trying to say to get people to believe,  but in reality, none of it's actually true.  

او سعی می‌کند بگوید تا مردم را باور کنند، اما در واقعیت، هیچ‌کدام از آن‌ها حقیقت ندارد.

Dissent, dissent. This is talking about having an  opinion opposite of what is the majority or often  

مخالفت، مخالفت این صحبت در مورد داشتن نظر مخالف اکثریت یا

the opposite of what is acceptable. It might not  be the majority opinion, but if you're living in a  

اغلب مخالف آنچه قابل قبول است است. ممکن است این نظر اکثریت نباشد، اما اگر در کشوری زندگی می‌کنید

country that says, "This is the best thing." And  then you think, "Eh, that's probably not true." 

که می‌گوید: "این بهترین چیز است." و سپس فکر می کنید، "اوه، احتمالاً این درست نیست."

Maybe if your country is feeling like, or  your politicians are saying, "War is the best  

شاید اگر کشور شما چنین احساسی داشته باشد یا سیاستمداران شما بگویند "جنگ بهترین

option." And you're thinking, "You know what?  It's not the best option." That is dissent,  

گزینه است." و در حال فکر کردن هستید، "می دانید چیست؟ این بهترین گزینه نیست." این مخالفت است،

and is quite dangerous to say that out loud.  Because oftentimes as we can see in this sentence,  

و گفتن آن با صدای بلند بسیار خطرناک است. زیرا اغلب اوقات همانطور که در این جمله می بینیم،

politicians try to suppress dissent. That means  that they try to have opposite views silenced.  

سیاستمداران سعی می کنند مخالفان را سرکوب کنند. این بدان معناست که آنها سعی می‌کنند دیدگاه‌های مخالف را خاموش کنند.

Whether that means having some kind of censorship,  you're not allowed to publish certain things or  

خواه این به معنای داشتن نوعی سانسور باشد، شما مجاز نیستید مطالب خاصی را منتشر کنید یا چیزهای خاصی را

say certain things, or actually taking people  away who express dissent. But this is something  

بیان کنید، یا در واقع افرادی را که ابراز مخالفت می کنند دور کنید. اما این کاری است

that's dangerous to do, but it has often changed  a lot of wars and it changed a lot of history by  

که انجام آن خطرناک است، اما اغلب جنگ‌های زیادی را تغییر داده است و با

people being courageous enough to express dissent. Let's talk about a couple of idioms about war that  

افرادی که به اندازه کافی شجاع هستند تا مخالفت خود را ابراز کنند، تاریخ زیادی را تغییر داده است. بیایید در مورد چند اصطلاح درباره جنگ صحبت کنیم

you might hear in the media, or you might want  to use as you're talking about our news events.  

که ممکن است در رسانه ها بشنوید، یا ممکن است بخواهید هنگام صحبت درباره رویدادهای خبری ما از آنها استفاده کنید.

An act of war, invading Ukraine is an act of war.  It is not an act of peace, it is not an act of  

اقدام جنگی، حمله به اوکراین یک عمل جنگی است. این یک اقدام صلح نیست، یک عمل

negotiation, it's an act of war. When you invade  another country, it's an act of war. This doesn't  

مذاکره نیست، یک عمل جنگی است. وقتی به کشور دیگری حمله می‌کنید، این یک اقدام جنگی است. این بدان

mean that there was a signed declaration that  said, we are having war, but we can all agree,  

معنا نیست که یک اعلامیه امضا شده بود که می‌گفت ما در حال جنگ هستیم، اما همه می‌توانیم موافق باشیم،

invading a country is an act of war. To cut ties  with someone. So this is a way we can kind of  

حمله به یک کشور یک اقدام جنگی است. قطع رابطه با کسی. بنابراین این راهی است که ما می‌توانیم به نوعی

fight back against war aggressors. We could say,  "A lot of companies and organizations are cutting  

با متجاوزان جنگی مقابله کنیم. می‌توان گفت: «بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها

ties with people who violate human rights." So this means they're stopping to purchase  

روابط خود را با افرادی که حقوق بشر را نقض می‌کنند قطع می‌کنند.» بنابراین این بدان معناست که آنها خرید

items from that country, they are trying to stop  political leaders from doing certain things by not  

اقلام از آن کشور را متوقف می کنند، آنها سعی می کنند با دادن امتیاز به رهبران سیاسی از انجام برخی کارها جلوگیری

giving them privileges. They are cutting ties with  the country. To add fuel to the fire. Oftentimes  

کنند. آنها در حال قطع روابط با کشور هستند. برای افزودن سوخت به آتش. اغلب اوقات،

media adds fuel to the by spreading lies or  propaganda. This means there's already a fire,  

رسانه‌ها با نشر اکاذیب یا تبلیغات به آن سوخت می‌افزایند . این به این معنی است که قبلاً یک آتش سوزی

there's already a problem. We have war happening,  we have lots of human rights issues happening  

وجود دارد،   مشکلی وجود دارد. ما جنگ داریم، ما مسائل حقوق بشری زیادی

all around the world. There are problems,  it's a fire. But what happens when we add  

در سرتاسر جهان داریم که در حال وقوع است. مشکلاتی وجود دارد ، آتش است. اما وقتی سوخت اضافه می کنیم چه اتفاقی می افتد

fuel? So let's imagine figurative, logs, wood,  gasoline, add fuel to that fire. It doesn't help,  

؟ بنابراین بیایید تجسم، کنده‌ها، چوب، بنزین را تصور کنیم و به آن آتش اضافه کنیم. کمکی نمی کند،

it makes it worse. So the media often adds fuel  to the fire and doesn't help promote peace. 

آن را بدتر می کند. بنابراین رسانه ها اغلب به آتش سوخت می افزایند و به ترویج صلح کمک نمی کنند.

Look for who stands to gain something. I love this  expression because it really challenges us to dig  

به دنبال چه کسی برای به دست آوردن چیزی باشید. من این عبارت را دوست دارم زیرا واقعاً ما را به چالش می‌کشد تا عمیق‌تر کاوش کنیم

deep. It means who benefits. So of course, war is  a terrible thing, death of innocent people is a  

. یعنی چه کسی سود می برد. پس البته، جنگ چیز وحشتناکی است، مرگ مردم بیگناه

terrible thing. Our homes, people fleeing, all of  this is awful. So why does it happen? Well, we can  

چیز وحشتناکی است. خانه های ما، مردم در حال فرار، همه اینها وحشتناک است. پس چرا این اتفاق می افتد؟ خوب، ما می‌توانیم

look for who stands to gain something. We're not  talking about standing up, it's just part of this  

به دنبال کسی باشیم که چیزی را به دست آورد. ما درباره ایستادن صحبت نمی‌کنیم، این فقط بخشی از این

expression. And it means who will gain something  by blowing up things, who will gain something by  

بیان است. و این بدان معناست که چه کسی با انفجار چیزها چیزی به دست خواهد آورد، چه کسی با تهاجم چیزی به دست آورد

invading, who will gain something by having  complete power. Well, I think this challenges  

، چه کسی با داشتن قدرت کامل چیزی به دست آورد . خوب، فکر می‌کنم این

us to dig deeper, look into history as well,  and to see who really stands to gain something. 

ما را به چالش می‌کشد تا عمیق‌تر کاوش کنیم، به تاریخ نیز نگاه کنیم، و ببینیم چه کسی واقعاً می‌تواند چیزی را به دست آورد.

Our final expression in this war vocabulary  section, before we go on to peace is something  

آخرین بیان ما در این بخش واژگان جنگ ، قبل از رفتن به صلح، چیزی است

that touches me deeply. It's the expression high  and mighty, high and mighty. For me, I'm from  

که عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار می دهد. این عبارت بلند و توانا، بلند و توانا است. برای من، من

the US, but in my opinion, Americans can't act  high and mighty, especially American politicians  

اهل ایالات متحده هستم، اما به نظر من، آمریکایی ها نمی توانند عالی و قدرتمند عمل کنند، به ویژه سیاستمداران آمریکایی

cannot act high and mighty. This means  superior because they have also caused  

نمی توانند عالی و قدرتمند عمل کنند. این به معنای برتری است زیرا آنها همچنین باعث

senseless or meaningless wars and bloodshed. So,  in this situation, if American politicians say,  

جنگ‌ها و خونریزی‌های بی‌معنا یا بی‌معنا شده‌اند. بنابراین، در این شرایط، اگر سیاستمداران آمریکایی بگویند:

"Oh, we would never do something like this, we are  completely uninvolved and completely innocent. It  

«اوه، ما هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهیم، ما کاملاً بی‌تفاوت و بی‌گناه هستیم.

is only them." This is acting high and mighty. I think it makes the situation very complicated  

این فقط آنها هستند.» این اقدام عالی و قدرتمند است. فکر می‌کنم این وضعیت را بسیار پیچیده می‌کند

because as Americans, a lot of us know that our  country has been involved in similar situations,  

زیرا به عنوان آمریکایی، بسیاری از ما می‌دانیم که کشورمان در موقعیت‌های مشابه،

senseless invasions, senseless violations  of human rights. So while we want to help,  

تهاجمات بی‌معنا، نقض بی‌معنای حقوق بشر قرار گرفته است. بنابراین، در حالی که می‌خواهیم کمک

we might not feel like we are completely  innocent too. Okay. That was all really heavy.  

کنیم، ممکن است احساس نکنیم که کاملاً بی‌گناه هستیم. باشه. این همه واقعا سنگین بود.

Let's go on to the next section. I want to  share with you a quote from a famous children's  

بیایید به بخش بعدی برویم. می‌خواهم نقل قولی از یک مجری معروف برنامه کودکان را با شما به اشتراک بگذارم

show host. When I was a child, I watched  Mister Rogers a lot. If you have children,  

. وقتی بچه بودم، آقای راجرز را زیاد تماشا می‌کردم. اگر بچه دارید،

you can see some of the clips on YouTube  from Mister Rogers, a wonderful TV show.  

می‌توانید برخی از کلیپ‌های « مستر راجرز» را که یک برنامه تلویزیونی فوق‌العاده است، در YouTube ببینید.

And he dealt with some incredibly difficult topics  for children. He often talked about divorce, war,  

و او به موضوعات بسیار دشوار برای کودکان پرداخت. او اغلب در مورد طلاق، جنگ،

racial segregation. He tackled  a lot of difficult topics. 

جداسازی نژادی صحبت می کرد. او به بسیاری از موضوعات دشوار پرداخت.

One of the quotes from Mister Rogers that I'd like  to share with you today is this. "When I was a boy  

یکی از نقل قول های آقای راجرز که می خواهم امروز با شما به اشتراک بگذارم این است. "وقتی پسر

and I would see scary things in the news, my  mother would say to me, 'Look for the helpers,  

بودم و چیزهای ترسناکی را در اخبار می دیدم، مادرم به من می گفت: "به دنبال کمک کنندگان بگرد

you will always see people who are helping.'"  This is a beautiful way to talk about war with  

، همیشه افرادی را می بینی که کمک می کنند."

children. Yes, there is senseless tragedy  and there are also people who are helping,  

فرزندان. بله، تراژدی بی معنی وجود دارد و همچنین افرادی هستند که کمک می کنند

the helpers. So we can focus on the  helpers in trying to be helpers ourselves.  

، یاری دهندگان. بنابراین می‌توانیم روی کمک‌کنندگان تمرکز کنیم تا خودمان هم یاور باشیم.

So now let's talk about some helper vocabulary  or words that are related to wanting peace. 

پس اکنون بیایید در مورد واژگان کمکی یا کلماتی که به خواستن آرامش مربوط می شوند صحبت کنیم.

Volunteers. Thousands of volunteers have flooded  to Ukraine in the surrounding countries to help  

داوطلبان هزاران داوطلب برای کمک به بحران پناهجویان به اوکراین در کشورهای اطراف سرازیر شده‌اند

with the refugee crisis. These volunteers. Relief,  relief can be a feeling. I feel ... relief. But in  

. این داوطلبان تسکین، تسکین می تواند یک احساس باشد. احساس آرامش می کنم. اما در

this situation it's more physical. It means giving  aid, maybe you're giving some money or food,  

این وضعیت بیشتر فیزیکی است. به این معنی است که کمک می‌کنید، شاید مقداری پول یا غذا

or actually you are going there physically and  helping, you are giving relief. The people in  

می‌دهید، یا در واقع به صورت فیزیکی به آنجا می‌روید و کمک می‌کنید، کمک می‌کنید. افراد

need are getting relief. So we might say that, for  example, the organization, Doctors Without Borders  

نیازمند تسکین می یابند. بنابراین ممکن است بگوییم که، برای مثال، سازمان پزشکان بدون مرز

gives relief to thousands of people in need. Donations or charitable contributions. Thanks  

به هزاران نفر از مردم نیازمند کمک می‌کند. کمک های مالی یا کمک های خیریه. به لطف

to donations, thousands of people are getting  the help that they need. This is usually  

کمک‌های مالی، هزاران نفر کمکی را که نیاز دارند دریافت می‌کنند. این معمولاً

financial contributions, but sometimes it means,  for your local community, people are giving  

کمک‌های مالی است، اما گاهی اوقات به این معنی است که برای جامعه محلی شما، مردم

cans of vegetables or soup to families who don't  have food. This is a donation, it's a charitable  

قوطی‌های سبزیجات یا سوپ را به خانواده‌هایی که غذا ندارند می‌دهند. این یک کمک مالی است، این یک کمک خیریه است

contribution. It's something physical. It might  even mean, you are donating your time. If you live  

. این یک چیز فیزیکی است. حتی ممکن است به این معنی باشد که شما در حال اهدای زمان خود هستید. اگر

in the surrounding countries, maybe you live in  Poland and you're wanting to help people who are  

در کشورهای اطراف زندگی می‌کنید، شاید در لهستان زندگی می‌کنید و می‌خواهید به افرادی که در

fleeing Ukraine, maybe you donate an extra  bedroom in your house, maybe you donate your time  

حال فرار از اوکراین هستند کمک کنید، شاید یک اتاق خواب اضافی در خانه خود اهدا کنید، شاید وقت خود را

to help those people who are fleeing from their  home. This is great to do, to give a donation. 

برای کمک به افرادی که از اوکراین فرار می‌کنند، اختصاص دهید. خانه انجام این کار عالی است، کمک مالی.

A little more formal word that we use to  talk about the same thing is humanitarian  

کلمه کمی رسمی‌تر که ما برای صحبت در مورد همین موضوع استفاده می‌کنیم، کمک‌های بشردوستانه

or humanitarian aid. And this is something  similar that charities do when they go to a place  

یا کمک‌های بشردوستانه است. و این چیزی شبیه به آن است که موسسات خیریه وقتی به مکانی می روند

that's in a crisis. They give humanitarian  aid, maybe that's money, food, their time,  

که در بحران است انجام می دهند. آنها کمک‌های بشردوستانه می‌کنند، شاید این پول، غذا، وقتشان،

medicine. They're giving something that humans,  humanitarian, that humans need. Stability, we  

دارو باشد. آنها چیزی را می دهند که انسان ها، انسان دوستانه، و انسان ها به آن نیاز دارند. ثبات،

all hope that stability will come to Ukraine and  Russia soon, as well as many other places around  

همه ما امیدواریم که به زودی ثبات به اوکراین و روسیه و همچنین بسیاری از جاهای دیگر در

the world that are experiencing instability.  We hope that stability will come soon. 

سراسر جهان که بی‌ثباتی را تجربه می‌کنند، برسد. امیدواریم به زودی ثبات حاصل شود.

Next let's talk about three words that involve  the end of war. Peace talks, ceasefire, and truce.  

در ادامه اجازه دهید در مورد سه کلمه صحبت کنیم که شامل پایان جنگ است. گفتگوهای صلح، آتش بس و آتش بس.

We all hope that there will be peace talks  soon. These are official conversations between  

همه ما امیدواریم که به زودی گفتگوهای صلح انجام شود. اینها مکالمات رسمی بین

politicians or leaders of a country about ending  a war or having a ceasefire. Cease means stop, and  

سیاستمداران یا رهبران یک کشور درباره پایان دادن به جنگ یا برقراری آتش بس است. توقف به معنای توقف است و

fire has to do with guns and shooting. So we hope  that there will be a ceasefire soon. And truce is  

آتش با اسلحه و تیراندازی ارتباط دارد. بنابراین امیدواریم که به زودی آتش‌بس برقرار شود. و آتش بس

the official moment or the official document that  you sign. We signed a truce. We shook hands in a  

لحظه رسمی یا سند رسمی است که امضا می کنید. ما یک آتش بس امضا کردیم. ما برای

truce, that means that there is no more war. When war is over, it's time to rebuild.  

آتش بس دست دادیم، یعنی دیگر جنگی در کار نیست. وقتی جنگ تمام شد، زمان بازسازی فرا رسیده است.

Rebuild deals with rebuilding buildings and also  rebuilding our emotional morale. It's important to  

بازسازی با بازسازی ساختمان ها و همچنین بازسازی روحیه عاطفی ما سروکار دارد. مهم است

rebuild your cities after war. Reconciliation,  reconciliation means you are unifying and not  

شهرهای خود را بعد از جنگ بازسازی کنید. آشتی، آشتی به این معناست که شما در حال متحد شدن هستید

necessarily becoming friends, but not being  enemies anymore. So, we hope when the war is over,  

و  لزوماً دوست نمی شوید، اما دیگر دشمن نیستید. بنابراین، ما امیدواریم وقتی جنگ تمام شود

the countries will be able to have some kind of  reconciliation, there won't be as many tensions  

، کشورها بتوانند نوعی آشتی داشته باشند، به اندازه قبل تنش‌ها وجود نخواهد داشت

as before. But sometimes truth is that it takes  a long time to recover after a war. To recover.  

. اما گاهی اوقات حقیقت این است که زمان زیادی طول می کشد تا پس از جنگ بهبود یابد. برای بازیابی.

This is emotionally, physically, economically, all  of these things. It takes a long time to recover. 

این از نظر احساسی، فیزیکی، اقتصادی، همه این چیزها است. مدت زمان زیادی طول می کشد تا بهبود یابد.

Now let's talk about some peace idioms. To be  up in arms. Now we already talked about how  

حالا بیایید در مورد چند اصطلاح صلح صحبت کنیم. در آغوش گرفتن. اکنون قبلاً در مورد چگونگی

arms are guns. So how can that be about peace?  Well, if we said people around the world are up  

اسلحه بودن اسلحه صحبت کردیم. پس چگونه می تواند در مورد صلح باشد؟ خوب، اگر بگوییم مردم در سرتاسر جهان

in arms because no one wants there to be war in  Ukraine and other countries around the world.  

دست به دست می‌شوند، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواهد در اوکراین و سایر کشورهای جهان جنگی رخ دهد.

Are up in arms, this means they are frustrated  and angry and upset about the war. "We're up  

در دست هستند، این بدان معناست که آنها از جنگ ناامید و عصبانی و ناراحت هستند. "ما دست به دست شدیم

in arms. Why is there war?" Maybe your physical  arms are raised, and it means that you are upset  

. چرا جنگ است؟" شاید بازوهای فیزیکی شما بالا رفته باشد و این بدان معناست که از چیزی ناراحت هستید

about something. People around the world  are up in arms because no one wants war. 

. مردم در سرتاسر جهان دست به دست هم داده اند زیرا هیچ کس جنگ نمی خواهد.

To give the shirt off your back. Does this mean  you're literally taking off your shirt and giving  

تا پیراهن را از پشتت در بیاورم. آیا این بدان معناست که شما به معنای واقعی کلمه پیراهن خود را در می آورید و

it to someone else? Usually it's not quite so  literal. It means that you're willing to give  

آن را به شخص دیگری می دهید؟ معمولاً آنقدرها به معنای واقعی کلمه نیست. این بدان معناست که شما حاضرید

everything to help someone in need. So we might  say, a lot of people are willing to give the shirt  

همه چیز را برای کمک به کسی که نیاز دارد بدهید. بنابراین می‌توان گفت، بسیاری از مردم مایلند

off their back to help the refugees who are  leaving Ukraine at this time. They are really  

برای کمک به پناهندگانی که در حال حاضر اوکراین را ترک می‌کنند، پیراهن را از پشت خود بدهند . آنها واقعاً

generous and willing to give the shirt off their  back to help someone else. You might even say this  

سخاوتمند هستند و مایلند برای کمک به شخص دیگری پیراهن را از پشت خود بدهند . حتی ممکن است این را

to your friend. If your friend is having a hard  time, you might say, "Hey, you know what? I'm  

به دوست خود بگویید. اگر دوست شما روزهای سختی را سپری می‌کند، ممکن است بگویید: "هی، می‌دانی چیست؟

willing to give you the shirt off my back during  this hard time. So please call me whenever you  

حاضرم در این دوران سخت پیراهن را از پشت به تو بدهم . پس لطفاً هر زمان که به من نیاز داشتی با من تماس

need me." It shows you are generous and you care. To lend a hand. You're not letting someone borrow  

بگیر." این نشان می دهد که شما سخاوتمند هستید و به آن اهمیت می دهید. برای قرض دادن. شما به کسی اجازه نمی

your hand, it just means you are willing to  help. So we might say that there are thousands,  

دهید دست شما را قرض بگیرد، این فقط به این معنی است که شما مایل به کمک هستید. بنابراین ممکن است بگوییم که هزاران،

most likely millions of people around the world  who want to lend a hand to those in need. And  

به احتمال زیاد میلیون‌ها نفر در سراسر جهان  هستند که می‌خواهند به نیازمندان کمک کنند. و

oftentimes those people take action and they  actually do lend a hand. It doesn't mean that  

اغلب اوقات این افراد اقدامی انجام می‌دهند و در واقع کمک می‌کنند. این بدان معنا نیست که

you need to physically be there and be on the  ground helping people, it could be that you give  

شما نیاز دارید که از نظر فیزیکی در آنجا باشید و در زمین باشید و به مردم کمک کنید، بلکه ممکن است

a charitable donation or maybe you helped to  organize something and volunteer in your city.  

کمک خیریه ای بدهید یا شاید برای سازماندهی کاری و داوطلب شدن در شهرتان کمک کرده باشید.

Okay, this means that you are  lending a hand to those in need. 

خوب، این بدان معناست که شما به کسانی که نیاز دارند کمک می‌کنید.

Our final peace expression is the light at the  end of the tunnel. It might not feel like it right  

آخرین بیان صلح ما، نور انتهای تونل است. ممکن است در حال حاضر اینطور نباشد

now, but at some point there will be a light at  the end of the tunnel. This means you're looking  

، اما در نقطه‌ای نوری در انتهای تونل خواهد بود. این بدان معناست که شما

through the darkness and you see a little spot  of hope. This is something that we all look for  

در تاریکی نگاه می‌کنید و نقطه‌ای از امید را می‌بینید. این چیزی است که همه

when we're going through hard times. As you  look for that light at the end of the tunnel,  

ما هنگام گذراندن روزهای سخت به دنبال آن هستیم. همانطور که به دنبال آن نور در انتهای تونل هستید،

it might feel like it's a really long tunnel,  but we can all hope that there will be a light  

ممکن است احساس کنید که این یک تونل واقعا طولانی است، اما همه ما می توانیم امیدوار باشیم که به زودی نوری

at the end of the tunnel coming soon. The final section in this long and quite  

در انتهای تونل وجود داشته باشد. بخش آخر در این ویدیوی طولانی و کاملاً

heavy video is an important one. It's how to talk  about you and how you feel. Millions of people  

سنگین بخش مهمی است. نحوه صحبت کردن درباره شما و احساس شماست. میلیون‌ها نفر

around the world, whether it is over the  last couple weeks or over the last 100 years,  

در سرتاسر جهان، چه در طی چند هفته گذشته یا در 100 سال گذشته

have felt some really serious feelings when  it comes to unrest and war and danger. So let  

، احساسات واقعاً جدی‌ای را در مورد ناآرامی، جنگ و خطر احساس کرده‌اند. بنابراین اجازه

me give you some expressions that you can use  to describe how you're feeling. Sometimes just  

بدهید   عباراتی را برای شما بیان کنم که بتوانید از آنها برای توصیف احساس خود استفاده کنید. گاهی اوقات فقط

saying it, telling a friend, telling a  family member, can help you to heal as well. 

گفتن آن، گفتن به یک دوست، گفتن به یکی از اعضای خانواده می‌تواند به بهبودی شما نیز کمک کند.

Let me give you some ideas. I feel so afraid  about what war might mean for the world.  

اجازه بدهید چند ایده به شما بدهم. من از اینکه جنگ چه معنایی برای جهان دارد بسیار می ترسم.

I'm so angry that such a small number of people  are responsible for hurting so many people.  

من خیلی عصبانی هستم که تعداد کمی از مردم مسئول آسیب رساندن به بسیاری از مردم هستند.

I'm anxious about the threat of a nuclear  war. I'm so confused about why this war is  

من نگران تهدید یک جنگ هسته ای هستم. من خیلی گیج هستم که چرا این جنگ

even happening. Watching the news and scrolling  on social media just makes me feel depressed.  

حتی در حال وقوع است. تماشای اخبار و پیمایش در رسانه‌های اجتماعی به من احساس افسردگی می‌کند.

I feel so helpless about not being able to do  anything to stop the war. I feel numb when I  

از اینکه نمی‌توانم کاری برای متوقف کردن جنگ انجام دهم، بسیار ناتوان هستم . وقتی

think about the long term effects of war. This word numb has to do with not feeling  

به اثرات بلندمدت جنگ فکر می‌کنم احساس بی‌حسی می‌کنم. این کلمه بی‌حس به این مربوط می‌شود که هیچ

anything, oftentimes because you're overwhelmed  with all of the bad things that are happening,  

چیز را احساس نمی‌کنید، اغلب به این دلیل که شما غرق همه چیزهای بدی هستید که در حال رخ دادن هستند

you just feel nothing, you have to block it out in  order to live your daily life. So you might feel  

، فقط چیزی احساس نمی‌کنید، باید جلوی آن را بگیرید تا بتوانید زندگی روزمره‌تان را انجام دهید. بنابراین ممکن است احساس

numb. There's just nothing I can really do, I  can't have any impact and I'm just going to live  

بی‌حسی کنید. من واقعاً هیچ کاری نمی توانم انجام دهم، نمی توانم تأثیری داشته باشم و فقط می خواهم به

my daily life. I feel numb because you feel so  overwhelmed. I feel overwhelmed. The word we  

زندگی روزمره خود ادامه دهم. من احساس بی‌حسی می‌کنم، زیرا تو خیلی غرق شده‌ای. احساس می کنم غرق شده ام. کلمه ای که ما همین

just used. I feel overwhelmed when I think about  citizens of all ages being affected by war. I feel  

الان استفاده کردیم. وقتی به شهروندانی در هر سنی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند فکر می کنم احساس غمگینی می کنم. من

a lot of resentment towards political leaders  who have let this happen. I feel resentment.  

نسبت به رهبران سیاسی که اجازه داده اند این اتفاق بیفتد، احساس خشم زیادی دارم. احساس کینه می کنم.

This is kind of a burning feeling inside of  you. Like, "How could they do this? Why would  

این نوعی احساس سوزش درون شماست. مانند، "چگونه می توانند این کار را انجام دهند؟ چرا

they not care about the people?" This kind  of resentment that can be deep inside of us. 

آنها به مردم اهمیت نمی دهند؟" این نوع خشم که می تواند در اعماق وجود ما باشد.

I feel so sad for the innocent victims of war.  I feel scared for the future of the children  

من برای قربانیان بی گناه جنگ بسیار ناراحت هستم. من برای آینده کودکانی که

affected by war. I was shocked when I found out  that these nations were going into war. I was  

تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند می ترسم. وقتی فهمیدم این کشورها در حال جنگ هستند، شوکه شدم.

stunned when I heard about the invasion. One of  the most common expressions is, I wish I could  

وقتی خبر تهاجم را شنیدم مبهوت شدم. یکی از رایج‌ترین عبارات این است، کاش می‌توانستم

help, or I wish I could do something. We often  do feel in this state of helplessness, beside  

کمکی کنم، یا کاش می‌توانستم کاری انجام دهم. ما اغلب در این حالت درماندگی احساس می‌کنیم، علاوه بر

donating money to send to a charity, we feel very  disconnected from people who are suffering. So in  

اهدای پول برای ارسال به یک موسسه خیریه، احساس می‌کنیم ارتباطمان با افرادی که رنج می‌برند بسیار قطع شده است. بنابراین، به

this way, we might say an expression like this.  I wish I could do something. You might even say  

این صورت، ممکن است عبارتی مانند این بگوییم. کاش می توانستم کاری انجام دهم. حتی ممکن است

this to people in your own life who are going  through a hard time, I wish I could do something  

این را به افرادی در زندگی خود بگویید که دوران سختی را پشت سر می گذارند، ای کاش می توانستم کاری انجام دهم

to help them, but I just don't know what I can do. This relates to our own personal lives as well,  

تا به آنها کمک کنم، اما نمی دانم چه کاری می توانم انجام دهم. این به زندگی شخصی ما نیز مربوط می‌شود،

and how we care and we want to give, and we  want to help other people. But the reality is,  

و اینکه چگونه اهمیت می‌دهیم و می‌خواهیم بدهیم، و می‌خواهیم به دیگران کمک کنیم. اما واقعیت این است که

we often feel helpless about it. But at the  end of this video, I'd like to give you a  

ما اغلب در مورد آن احساس درماندگی می کنیم. اما در پایان این ویدیو، می‌خواهم

couple of recommendations for something that you  can do. Our final expression before we go today is  

چند توصیه برای کاری که می‌توانید انجام دهید به شما ارائه کنم. بیان نهایی ما قبل از رفتن

a little bit more positive. It is hopeful, despite  all of the bad that I see in the world, I feel  

امروز کمی مثبت تر است. با وجود همه بدی‌هایی که در دنیا می‌بینم،

hopeful that peace will come again. I feel hopeful  that there is a light at the end of the tunnel. 

امیدواریم که دوباره صلح برقرار شود. من امیدوار هستم که نوری در انتهای تونل باشد.

For all of my students in Ukraine and in  other countries experiencing war right now,  

برای همه دانش‌آموزانم در اوکراین و سایر کشورهایی که در حال حاضر جنگ را تجربه می‌کنند،

and also for my innocent Russian students  who are courageously expressing dissent  

و همچنین برای دانش‌آموزان بی‌گناه روسی من که شجاعانه مخالفت خود را ابراز می‌کنند

and fighting against war, I want to say, thank  you for learning English with me. I hope that  

و علیه جنگ می‌جنگند، می‌خواهم بگویم که از شما برای یادگیری زبان انگلیسی با من تشکر می‌کنم. امیدوارم

my lessons can bring you a little bit of joy, a  little bit of hope, and today, some expressions to  

درس‌های من بتواند برای شما کمی شادی، کمی امید، و امروز عباراتی به همراه داشته

be able to describe what you are experiencing. For  the rest of you living in the rest of the world,  

باشد تا بتوانید آنچه را که تجربه می‌کنید توصیف کنید. برای بقیه شما که در بقیه دنیا زندگی می‌کنید،

I know that you want to be able to do something,  that's how I feel, I want to be able to reach  

من می‌دانم که می‌خواهید بتوانید کاری را انجام دهید، این احساس من است، می‌خواهم بتوانم

out and help, but we often feel helpless. So I want to give you three options. The first one  

کمکی را دراز کنم، اما ما اغلب احساس درماندگی می‌کنیم. بنابراین من می خواهم به شما سه گزینه ارائه دهم. اولین

is a wonderful organization called Doctors  Without Borders. They are providing medical care  

مورد   یک سازمان فوق العاده به نام پزشکان بدون مرز است. آنها مراقبت های پزشکی   را

all around the world to places in need. It's not  just to Ukraine, but also to many other countries  

در سراسر جهان به مکان های نیازمند ارائه می کنند. این فقط مربوط به اوکراین نیست، بلکه به بسیاری از کشورهای دیگر نیز مربوط می شود

who are in need and need medical help. The next  organization is called Save the Children. It's  

که به کمک پزشکی نیاز دارند. سازمان بعدی Save the Children نام دارد. این

pretty self explanatory. Their goal is to be able  to aid children in times of crisis. So they're  

کاملاً خود توضیحی است. هدف آنها این است که بتوانند در مواقع بحران به کودکان کمک کنند. بنابراین

going into Ukraine and surrounding countries  and to many other countries around the world. 

آنها به اوکراین و کشورهای اطراف و بسیاری از کشورهای دیگر در سراسر جهان می روند.

The final idea is something that I saw the  other day and I decided to try for myself.  

ایده نهایی چیزی است که روز گذشته دیدم و تصمیم گرفتم برای خودم تلاش کنم.

If you have ever booked a vacation stay using the  website, Airbnb, you can book a stay with someone  

اگر تا به حال با استفاده از وب‌سایت، Airbnb، یک اقامت تعطیلات رزرو کرده‌اید، می‌توانید با شخصی

in Ukraine, someone who has an Airbnb property,  and basically this is just a way to directly give  

در اوکراین، شخصی که دارایی Airbnb است، اقامت رزرو کنید، و اساساً این فقط راهی است برای دادن مستقیم به

someone money. You're not going there, you're  not staying at their house, but you're saying,  

کسی پول. شما آنجا نمی‌روید، در خانه آنها نمی‌مانید، اما می‌گویید:

"Hey, here's some money I'd like to be able to  individually support you. So I'm going to book  

«هی، اینم مقداری پول است که می‌خواهم بتوانم به‌تنهایی از شما حمایت کنم. بنابراین می‌خواهم

your Airbnb stay and use this money to be able  to make it through the next couple of months." 

اقامت Airbnb شما را رزرو کنم. و از این پول استفاده کنید تا بتوانید طی دو ماه آینده از پس آن برآیید."

I have one final bonus way that you can help, and  that is, in the comments to say something positive  

من یک راه پاداش نهایی دارم که می‌توانید کمک کنید، و آن این است که در نظرات چیزی مثبت

to our friends, all around the world, Ukraine and  other countries who are experiencing human rights  

به دوستانمان، در سراسر جهان، اوکراین و سایر کشورهایی که

violations, a crisis, a war, say something nice to  them in the comments, help them to feel our unity  

نقض حقوق بشر، بحران، جنگ، تجربه می‌کنند، بگویید. از آنها در نظرات خوشحالم، به آنها کمک کنید تا اتحاد و حمایت ما را احساس کنند

and support. It's not just money that counts,  it is also this emotional support that can help  

. این فقط پول نیست که مهم است، بلکه این حمایت عاطفی است که می تواند

people to get through a hard time. Well, thank  you so much for learning English with me. Don't  

به افراد کمک کند تا دوران سختی را پشت سر بگذارند. خوب، خیلی ممنون از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید.

forget to download today's free PDF worksheet  so that you can remember all of these words  

فراموش نکنید کاربرگ PDF رایگان امروز را بارگیری کنید تا بتوانید همه این کلمات را به خاطر بسپارید

and be able to use them to understand the news  and be able to express yourself during hard times. 

و بتوانید از آنها برای درک اخبار استفاده کنید و بتوانید در مواقع سخت خود را بیان کنید.

I hope that this is useful to you. You can click  on the link in the description to download that  

امیدوارم که این برای شما مفید باشد. برای دانلود آن کاربرگ PDF رایگان، می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید

free PDF worksheet. Well, thank you so much for  learning English with me, and I will see you again  

. خوب، از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را

next Friday for a new lesson here on my YouTube  channel. Bye. The next step is to download  

برای یک درس جدید در کانال YouTube خود می بینم . خدا حافظ. مرحله بعدی

the free PDF worksheet for this lesson. With  this free PDF, you will master today's lesson  

دانلود   کاربرگ PDF رایگان برای این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط

and never forget what you have learned.  You can be a confident English speaker.  

خواهید داشت و هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for a free English lesson every Friday. Bye.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.