Grocery Store Vocabulary: shop in English

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from  

ونسا: سلام، من ونسا هستم از

SpeakEnglishWithVanessa.com. Would you like  to go grocery shopping with me? Let's do it. 

SpeakEnglishWithVanessa.com. آیا می‌خواهید با من به خرید مواد غذایی بروید؟ بیایید آن را انجام دهیم.

Have you ever been grocery shopping? Of course you  have, but have you ever been grocery shopping in  

آیا تا به حال به خرید مواد غذایی رفته اید؟ مطمئناً دارید، اما آیا تا به حال از

an American grocery store? Well, today I would  like to invite you to join me and my young son,  

یک فروشگاه مواد غذایی آمریکایی خرید کرده اید؟ خب، امروز می‌خواهم از شما دعوت کنم که به من و پسر کوچکم

Freddie, as we go into this grocery store and pick  up a couple things. I will explain along the way.  

، فردی بپیوندید تا به این خواربارفروشی برویم و چند چیز را برداریم. در طول مسیر توضیح خواهم داد.

Hopefully you will learn some useful vocabulary,  some expressions, and hopefully I will not be  

امیدوارم واژگان مفید، برخی عبارات را یاد بگیرید ، و امیدوارم

too embarrassed to be filming in public. And  you'll be able to use this in your daily life  

از فیلمبرداری در جمع خجالت نکشم. و می‌توانید از آن در زندگی روزمره‌تان استفاده کنید

and learn something about American culture. And like always, I have created a free PDF  

و چیزی در مورد فرهنگ آمریکایی بیاموزید. و مثل همیشه، من یک کاربرگ PDF   رایگان ایجاد کرده‌ام

worksheet that you can download with a link in  the description with all of today's phrases,  

که می‌توانید آن را با پیوندی در توضیحات با تمام عبارات امروزی،

expressions, ideas, and at the bottom  of the PDF worksheet, you can answer  

عبارات، ایده‌ها دانلود کنید، و در پایین  کاربرگ PDF، می‌توانید

Vanessa's challenge question. So don't forget  to download that PDF and continue learning.  

به   سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید. بنابراین فراموش نکنید که آن PDF را دانلود کنید و به یادگیری ادامه دهید.

Never forget what you've learned today.  All right, let's go into the grocery store. 

هرگز آنچه را که امروز آموخته اید فراموش نکنید. باشه بریم تو خواربارفروشی

All right. First things first, we are going to  go through the parking lot and get a cart. I  

خیلی خوب. اول از همه، می‌خواهیم از پارکینگ عبور کنیم و یک گاری بگیریم. من

call this just a cart, but some people call it a  shopping cart. And here in the south where I live,  

به این می‌گویم فقط یک سبد خرید، اما برخی افراد آن را سبد خرید می‌نامند. و اینجا در جنوب جایی که من زندگی می‌کنم،

people call it a buggy. Our first stop is the  free fruit snack for kids. This is Freddie's  

مردم به آن کالسکه می‌گویند. اولین توقف ما میان‌وعده میوه‌ای رایگان برای کودکان است. این کار

favorite thing to do in the grocery store,  so I sure hope they have something for him. 

مورد علاقه فردی برای انجام در خواربار فروشی است، بنابراین مطمئن هستم که آنها چیزی برای او داشته باشند.

Look at this, Freddie. Freddie: 

این را نگاه کن، فردی فردی:

Yeah. Vanessa: 

آره. ونسا:

You want a banana? Freddie: 

موز می‌خواهی؟ فردی:

‘Nana. Vanessa: 

«نانا. ونسا:

Yeah? Okay. Can you open it?  Maybe you need some help. Wow.  

آره؟ باشه. میتونی بازش کنی شاید شما نیاز به کمک داشته باشید. وای.

Hold it down there. Yummy. Dan: 

اونجا نگهش دار لذیذ. دن

All right. Vanessa: 

:  باشه. ونسا: خیلی

All right. Let's go get some  stuff from the produce section.  

خب. بیایید برویم از بخش تولید چند چیز دریافت کنیم.

Notice that I said the word produce  section. This just means where you  

توجه داشته باشید که من بخش تولید کلمه را گفتم . این فقط به این معنی است که

can buy fruits and vegetables, but let's pay  attention to the pronunciation of that word  

می‌توانید میوه و سبزیجات بخرید، اما بیایید به تلفظ آن کلمه توجه کنیم

produce. The emphasis is at the beginning,  produce. There's another word, which is a verb  

. تاکید در ابتدا است، تولید کنید. یک کلمه دیگر وجود دارد، که یک فعل

to produce something. I produce one YouTube video  every week. Here the emphasis is at the end,  

برای تولید چیزی است. من هر هفته یک ویدیوی YouTube تولید می‌کنم . در اینجا تاکید در پایان است،

produce. I produce a video. This is different  than the produce section. We're in the produce  

تولید کنید. من یک ویدیو تولید می کنم. این با بخش تولید متفاوت است. ما در حال حاضر در بخش تولید هستیم

section right now and let's see what's going to  happen next. Who knows. It could be anything. 

و بیایید ببینیم بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد. چه کسی می داند. این می تواند هر چیزی باشد.

Should I get the single ones or should I get the  

باید تک‌ها را بگیرم یا کیف را بگیرم

bag? Dan: 

؟ دن

Get a bag. We can make the sparkling water. Vanessa: 

:  یک کیف بگیر. ما می توانیم آب گازدار درست کنیم. ونسا:

Well, let's see. There's 94 cents for  this. And there's 1, 2, 3, 4, 5, 6 in here  

خب، بیایید ببینیم. 94 سنت برای این وجود دارد. و 1، 2، 3، 4، 5، 6 در اینجا

for $5. It's a better deal, but  they're in a bag. We'll get this. 

به قیمت 5 دلار وجود دارد. معامله بهتری است، اما آنها در یک کیسه هستند. ما این را می گیریم

Dan: What do you think? Should we get lemons? 

دن: نظرت چیه؟ آیا باید لیمو بخوریم؟

Vanessa: Yeah, let's get some lemons. 

ونسا: آره، بیا لیمو بگیریم.

When you're buying produce, you have two options.  You can buy loose produce like the broccoli that  

هنگامی که شما در حال خرید محصول هستید، دو گزینه دارید. می‌توانید محصولات شل مانند کلم بروکلی که

I bought, or you can buy bagged produce like the  lemons that I bought, or here like the potatoes.  

من خریدم، یا می‌توانید محصولات بسته‌بندی شده مانند لیموهایی که من خریدم، یا اینجا مانند سیب‌زمینی بخرید.

And really there are so many to choose  from. It's pretty unbelievable the type  

و واقعاً تعداد زیادی برای انتخاب وجود دارد.

of options that we have these days. I  feel so lucky to have these options. 

نوع گزینه‌هایی که این روزها داریم، بسیار باورنکردنی است. من خیلی خوش شانس هستم که این گزینه ها را دارم.

As we go through the bulk section where you can  buy items in bulk, you'll see these bananas in  

همانطور که از بخش انبوه می گذریم که در آن می توانید اقلام را به صورت عمده بخرید، این موزها را در کیسه ای خواهید دید

a bag that are on sale. I want you to know  the difference between on sale and for sale.  

که در فروش هستند. می‌خواهم تفاوت بین فروش و فروش را بدانید.

These bananas are on sale, that means there's  a discount. It's on sale, but really every item  

این موزها به فروش می‌رسند، یعنی تخفیف دارند. در حال فروش است، اما واقعاً همه

in the grocery store is for sale. For sale means  that you can buy it. There's no special discount.  

کالاهای موجود در خواربار فروشی برای فروش هستند. برای فروش به این معنی است که می‌توانید آن را بخرید. تخفیف خاصی نداره

There's no special price. It's just for sale. Here we are at the deli counter. At the deli  

قیمت خاصی نداره فقط برای فروش است. اینجا ما در پیشخوان اغذیه فروشی هستیم. در پیشخوان اغذیه فروشی

counter, you can order freshly sliced lunch meat.  You might say, "I'd like half a pound of Turkey,  

، می توانید گوشت ناهار تازه برش داده شده را سفارش دهید. ممکن است بگویید، "لطفاً نیم پوند ترکیه می خواهم

please." Or, "I'd like a pound of cheddar cheese,  please." We decided to not order anything today  

." یا «لطفاً یک پوند پنیر چدار می‌خواهم ». تصمیم گرفتیم امروز چیزی سفارش ندهیم

because there was only one person working early in  the morning and the wait was too long, but that's  

زیرا فقط یک نفر صبح زود کار می کرد و انتظار خیلی طولانی بود، اما اشکالی

all right. Let's move on to the next thing. In the bakery you can get some freshly baked  

ندارد. بریم سراغ مطلب بعدی. در نانوایی می توانید مقداری

donuts, bread, or cakes. Because Freddie  is turning two soon, at the end of March,  

دونات، نان یا کیک تازه پخته شده تهیه کنید. از آنجایی که فردی به زودی دو ساله می‌شود، در پایان مارس

we've been talking about cakes a lot  recently. He's very excited about getting  

،   اخیراً درباره کیک‌ها صحبت می‌کنیم . او برای گرفتن

a birthday cake or cupcakes. Let's see. What cake would you like for your birthday? 

کیک تولد یا کیک‌های کوچک بسیار هیجان‌زده است. اجازه بدید ببینم. برای تولدت چه کیکی دوست داری؟

Freddie: This. 

فردی: این.

Vanessa: This one? 

ونسا: این یکی؟

Freddie: Yeah. 

Vanessa: This one or this one? 

فردی: آره.

ونسا: این یکی یا این یکی؟

Freddie: This one. 

فردی: این یکی.

Vanessa: This one? 

Freddie: This one. 

Vanessa: This one. 

ونسا: این یکی؟

فردی: این یکی.

ونسا: این یکی.

Freddie: Yeah. 

Vanessa: This one? Oh, the one with the cereal all over it?  

فردی: آره.

ونسا: این یکی؟ اوه، اونی که همه جاش غلاته؟

That looks exciting. You know  what would be really good? 

که هیجان انگیز به نظر می رسد. می دانید چه چیزی واقعاً خوب است؟

Freddie: Yeah. 

فردی: آره.

Vanessa: You get some hummus.  

ونسا: تو کمی هوموس میخوری.

You want some hummus? That's  bell pepper hummus. That's yummy. 

کمی هوموس می خواهید؟ این هوموس فلفل دلمه‌ای است. این خوشمزه است.

Dan: Yummus, Freddie. 

دن: یاموس، فردی.

Vanessa: Thank you. 

ونسا: ممنون.

In the grocery store, you have the option to get  fresh fish or frozen fish, but watch out because  

در خواربارفروشی، می‌توانید ماهی تازه یا ماهی منجمد تهیه کنید، اما مراقب باشید زیرا

usually the fresh fish has been previously  frozen. You can also get fresh cuts of meat,  

معمولاً ماهی تازه قبلاً منجمد شده است. همچنین می‌توانید تکه‌های تازه گوشت

or you can get pre-packaged meat. If you want  to get a fresh cut of meat, you could say,  

یا گوشت از پیش بسته‌بندی شده تهیه کنید. اگر می‌خواهید یک تکه گوشت تازه تهیه کنید، می‌توانید بگویید:

"I'd like two pounds of ground beef, please."  This is a really polite and common statement  

«لطفاً دو پوند گوشت چرخ کرده می‌خواهم». این یک جمله واقعاً مؤدبانه و رایج است

that you can use. Now I'm going down  an aisle. Notice this pronunciation.  

که می‌توانید از آن استفاده کنید. اکنون از یک راهرو پایین می روم . به این تلفظ توجه کنید.

Aisle. The S is silent. Go down an aisle.  Or you can say, "It's on aisle three." Great  

راهرو. S ساکت است. از یک راهرو پایین بروید. یا می توانید بگویید: "این در راهروی سه است."

pronunciation. Freddie: 

تلفظ عالی. فردی:

Hey pretzels. Crackers. Vanessa: 

هی چوب شور. کراکر. ونسا:

Crackers? Are you excited about crackers? Freddie: 

کراکر؟ آیا در مورد کراکرها هیجان زده هستید؟ فردی:

Crackers. Vanessa: 

کراکر. ونسا: خیلی

All right, we got to get some pretzels.  

خب، باید چند چوب شور تهیه کنیم.

I want to get this kind. Freddie: 

من می خواهم این نوع را بگیرم. فردی:

Hold that. Vanessa: 

آن را نگه دارید. ونسا:

You want to hold it? Freddie: 

می خواهی نگهش داری؟ فردی:

Yeah. Vanessa: 

آره. ونسا:

Okay. Freddie: 

باشه. فردی:

Pretzels. Vanessa: 

چوب شور. ونسا:

And I'm going to get this  one. That's our special snack. 

و من این  را می‌گیرم . این میان وعده مخصوص ماست.

Freddie: Take it. Good job putting it in the cart. 

فردی: بگیر. کار خوبی است که آن را در سبد خرید قرار داده اید.

Vanessa: That's our special  

snack. We don't get many treats like chips  and stuff, but pretzels, we love pretzels. 

ونسا: این میان‌وعده خاص ماست

. ما خوراکی‌های زیادی مانند چیپس و چیزهای دیگر دریافت نمی‌کنیم، اما چوب شور، ما عاشق چوب شور هستیم.

Dan: Always got to get pretzels. 

دن: همیشه باید چوب شور تهیه کرد.

Vanessa: Yep. 

ونسا: بله.

I'm walking past a case of frozen meat  and on the other side is an end cap.  

من از کنار یک جعبه گوشت یخ زده رد می شوم و در طرف دیگر یک کلاه انتهایی قرار دارد.

An end cap is a shelf on the end of an  aisle. The chips are on the end cap. 

درپوش انتهایی قفسه‌ای در انتهای راهرو است. تراشه ها روی درپوش انتهایی قرار دارند.

We're going to get some poster board for Theo. Freddie: 

ما می‌خواهیم یک تابلوی پوستر برای تئو تهیه کنیم. فردی:

Me. Vanessa: 

من. ونسا:

And for Freddie. Okay. You  need some poster board too?  

و برای فردی. باشه. شما هم به تابلوی پوستر نیاز دارید؟

Oh, let's go down here. Freddie: 

اوه، بیا اینجا برویم پایین. فردی:

Poster board. Vanessa: 

تخته پوستر. ونسا:

We need some poster board. Ah, look at this. Dan: 

ما به تابلوی پوستر نیاز داریم. آه اینو ببین دن:

Is it the right kind? Vanessa: 

آیا این نوع درست است؟ ونسا:

Yes. Next I'm going to be  

بله. در مرحله بعد قرار است

walking to the dairy section. The dairy section  includes milk products like milk, yogurt, cheese,  

به سمت بخش لبنیات قدم بزنم. بخش لبنیات شامل محصولات شیری مانند شیر، ماست، پنیر،

and also for some reason eggs are included  in this. The dairy section is refrigerated.  

و همچنین به دلایلی تخم مرغ نیز در این قسمت گنجانده شده است. بخش لبنیات در یخچال است.

There are refrigerated items in this section.  Let's take a look at this pronunciation  

اقلام یخچال دار در این قسمت وجود دارد. بیایید نگاهی به این تلفظ در

refrigerated. That final tea is going  to sound like a D in American English,  

یخچال بیندازیم. این چای پایانی در انگلیسی آمریکایی مانند D به نظر می‌رسد،

because it's surrounded by vowels. This is very  common for American English. I'm going to say the  

زیرا اطراف آن با حروف صدادار احاطه شده است. این برای انگلیسی آمریکایی بسیار رایج است. من دوباره این کلمه را می گویم

word again and I want you to try to say it with  me. Refrigerated. I'm in the refrigerated section,  

و می خواهم سعی کنید آن را با من بگویید. در یخچال. من در بخش یخچال‌دار هستم،

getting some refrigerated items. I  hope that this helps. I know this  

اقلام یخچال‌دار می‌گیرم. امیدوارم که این کمک کند. من می دانم که این

word is tricky, but you can do it. All right. Let's go get yogurt.  

کلمه دشوار است، اما شما می توانید آن را انجام دهید. خیلی خوب. بریم ماست بگیریم

Where's the yogurt? Freddie: 

ماست کجاست؟ فردی:

Yogurt. Vanessa: 

ماست. ونسا:  به

That way. Freddie: 

این ترتیب. فردی:  به

That way. Vanessa: 

این ترتیب. ونسا

That's right. It's that way. Freddie: 

: درست است. این طوری است. فردی:  به

That way. Vanessa: 

این ترتیب. ونسا: به

Do you think we need to buy any eggs? 

نظر شما باید تخم مرغ بخریم؟

Freddie: Yeah. 

فردی: آره.

Dan: We don't need eggs, do we? 

Vanessa: We actually don't need to. We don't need to buy  

دن: ما به تخم مرغ نیاز نداریم، نه؟

ونسا: ما در واقع نیازی به این کار نداریم. ما نیازی به

any eggs because our chickens make so many eggs.  We are looking for a plain whole milk yogurt.  

خرید تخم مرغ نداریم زیرا جوجه های ما تخم مرغ های زیادی تولید می کنند. ما به دنبال یک ماست شیر ​​کامل ساده هستیم.

Vanilla. I don't want vanilla yogurt. Freddie: 

وانیل. من ماست وانیلی نمی خوام. فردی:

We need yogurt. Vanessa: 

ما به ماست نیاز داریم. ونسا:

Plain whole milk yogurt, but this is so expensive.  

ماست شیر ​​کامل ساده، اما این خیلی گران است.

Do we need yogurt that bad, Freddie? Freddie: 

آیا به ماست اینقدر نیاز داریم، فردی؟ فردی:

Yogurt. Vanessa: 

ماست. ونسا:

Okay. We need yogurt that bad? Vanessa: 

باشه. ما به ماست خیلی بد نیاز داریم؟ ونسا:

Okay. Freddie: 

باشه. فردی:

No, but I don't- Vanessa: 

نه، اما من این کار را نمی کنم- ونسا:

Okay. Now it's time for a little splurge. A  

باشه. حالا نوبت کمی ولخرجی است.

splurge is something you don't need. Maybe it's a  little too expensive, but you really want did. I'm  

ولخرجی چیزی است که به آن نیاز ندارید. شاید کمی بیش از حد گران باشد، اما شما واقعاً می خواهید انجام دهید.

going to get some sparkling water with a little  bit of fruit juice in it, it's so tasty. Let's  

می‌خواهم مقداری آب گازدار با کمی آب میوه در آن تهیه کنم، خیلی خوشمزه است. بیایید

talk a little bit about alcohol. In the state  where I live, North Carolina, you can buy wine and  

کمی درباره الکل صحبت کنیم. در ایالتی که من زندگی می‌کنم، کارولینای شمالی، می‌توانید

beer in the grocery store. This is a very simple  thing to do, but if you want to buy hard liquor,  

از خواربارفروشی شراب و آبجو بخرید. این یک کار بسیار ساده است، اما اگر می‌خواهید مشروب سفت بخرید،

so this is considered rum or vodka, you need to go  to a special store called a liquor store. Here in  

بنابراین این رام یا ودکا در نظر گرفته می‌شود، باید به یک فروشگاه ویژه به نام مشروب فروشی بروید. اینجا،

the south where I live we call these an ABC store,  but you need to go to this specialized store if  

در جنوب جایی که من زندگی می‌کنم، اینها را فروشگاه ABC می‌نامیم، اما اگر

you want to buy something else, not just wine and  beer. But for now, I'm not going to get any of it. 

می‌خواهید چیز دیگری بخرید، نه فقط شراب و آبجو، باید به این فروشگاه تخصصی بروید. اما در حال حاضر، من هیچ یک از آن را دریافت نمی کنم.

I need to get some more gardening  gloves, believe it or not. 

من باید چند دستکش باغبانی دیگر بگیرم ، باور کنید یا نه.

Dan: Oh, you actually think so? 

دن: اوه، تو واقعا اینطور فکر می کنی؟

Vanessa: Yeah. Mine have holes in all the fingers.  

ونسا: آره. مال من در تمام انگشتان سوراخ دارد.

The point of gardening gloves is to keep your  hands safe, but if they have holes in all the  

هدف از دستکش‌های باغبانی این است که دست‌هایتان را ایمن نگه دارید، اما اگر در تمام انگشتان سوراخ‌هایی داشته باشند

fingers and this will save me a trip to Lowe's. Before we check out, there's one key that I  

و این باعث می‌شود که سفر به Lowe's نجات پیدا کنم. قبل از بررسی، یک کلید وجود دارد که

haven't talked about yet and we need to talk  about it. Can you guess what it is? It's the  

هنوز درباره آن صحبت نکرده‌ام و باید درباره آن صحبت کنیم. آیا می توانید حدس بزنید که آن چیست؟ این

word grocery, grocery store. That's where  I'm at and I'm buying groceries. There's two  

کلمه خواربارفروشی، خواربارفروشی است. اینجاست که من در آنجا هستم و دارم مواد غذایی می خرم. دو

different pronunciations for this and it's just  a regional difference or a personal preference.  

تلفظ مختلف برای این وجود دارد و فقط یک تفاوت منطقه‌ای یا ترجیح شخصی است.

You can say grocery with an S sound in the  middle, grocery. But for me, I say grocery with a  

می‌توانید با صدای S در وسط، بقالی بگویید. اما برای من، می گویم بقالی با

sound in the middle. Grocery store. Both of  these options are correct and it just depends  

صدایی در وسط. فروشگاه بقالی. هر دوی این گزینه‌ها صحیح هستند و فقط به این بستگی دارد

on what you feel the most comfortable saying.  So you could say, "I'm at the grocery store.  

که چه چیزی را راحت‌تر بگویید. بنابراین می‌توانید بگویید:

Or, "I'm at the grocery store." "I'm buying  groceries." Or, "I'm buying groceries." Both  

"من در خواربارفروشی هستم."

of these are beautiful, very natural. And it's  the most common expression that you're going  

بسیار طبیعی است. و این رایج‌ترین عبارتی است که

to hear in the US when we talk about a store  where you buy food. It's the grocery store. 

می‌خواهید در ایالات متحده بشنوید وقتی درباره فروشگاهی صحبت می‌کنیم که از آن غذا می‌خرید. این فروشگاه مواد غذایی است.

Now it's time to check out. We can use this  word as a noun or a verb. "Let's check out."  

اکنون زمان بررسی است. می‌توانیم از این کلمه به عنوان اسم استفاده کنیم. یا یک فعل. "Let's

Or, "Let's go to the checkout." You can also say  the checkout counter. "Let's go to the checkout  

go to checkout."   یا، "Let's go to the checkout." همچنین می توانید بگویید the checkout counter. "Let's go to checkout

counter. I need to buy the things that I put in  my cart." "Let's check out." "It's time to check  

counter. باید چیزهایی را که در سبد خریدم گذاشته‌ام بخرم." "بیایید بررسی کنیم." "زمان بررسی

out." At the checkout counter, watch out because  there are a lot of snacks and junk food waiting  

است." در پیشخوان تسویه‌حساب مراقب باشید زیرا تنقلات و غذاهای ناسالم زیادی در

for you. The grocery store wants you to splurge  and buy these things. For me, I try to avoid them.  

انتظار شما هستند. خواربارفروشی از شما می‌خواهد این چیزها را ولخرجی کنید و بخرید. برای من، سعی می‌کنم از آن‌ها اجتناب کنم

It's always unhealthy, not really a good choice,  but this is here to make a last minute purchase.  

.   همیشه ناسالم است، واقعاً انتخاب خوبی نیست، اما اینجا برای خرید لحظه آخری است.

I want to know, in your country are the there a  lot of snacks and junk food options waiting at the  

می‌خواهم بدانم، در کشور شما چنین است. آیا تنقلات و غذاهای ناسالم زیادی در صندوق وجود دارد

checkout? I think this is common around the world,  but let me know in the comments if this happens in  

؟ من فکر می‌کنم این مورد در سراسر جهان رایج است، اما اگر در کشور شما این اتفاق می‌افتد، در نظرات به من اطلاع

your country. Now I'm asking the kind checkout  lady if I have her permission to film while I'm  

دهید. حالا از خانم مهربان می‌پرسم که آیا دارم اجازه او را برای فیلمبرداری در حین

checking out. I wanted to give you this experience  to see the final step at the grocery store. 

بررسی می‌کنم. می‌خواستم این تجربه را در اختیار شما بگذارم تا مرحله نهایی را در خواربارفروشی ببینید.

Well, I forgot all of my bags today,  so I can help to check out too. 

خب، امروز همه کیف‌هایم را فراموش کردم، بنابراین می‌توانم در بررسی آن هم کمک کنم.

Speaker 5: Do you want paper or plastic? 

سخنران 5: کاغذ می‌خواهی یا پلاستیک؟

Vanessa: Let's do paper. 

ونسا: بیا کاغذ بسازیم.

Now all of the items are going down the conveyor  belt and the checkout lady is scanning them while  

حالا همه اقلام روی تسمه نقاله پایین می‌روند خانم eckout دارد آنها را اسکن می کند در حالی

I put them in my bag. I usually bring my  own bags, but this day I was so focused on  

که   آنها را در کیفم می گذارم. من معمولاً کیف‌های خودم را می‌آورم ، اما امروز آنقدر روی

filming, I totally forgot. So I chose to get paper  bags. I can compost the paper bags in my garden,  

فیلم‌برداری متمرکز بودم که کاملاً فراموش کردم. بنابراین تصمیم گرفتم کیسه های کاغذی تهیه کنم . من می‌توانم کیسه‌های کاغذی را در باغم کمپوست کنم،

but you might choose to get a plastic bag because  you can reuse them as a trash bag in your house.  

اما ممکن است یک کیسه پلاستیکی تهیه کنید زیرا می‌توانید از آنها به عنوان کیسه زباله در خانه‌تان استفاده مجدد کنید.

It's time to pay for all of these groceries. I'm  scanning my membership card so that I can get a  

وقت آن است که برای همه این مواد غذایی هزینه کنید. دارم کارت عضویتم را اسکن می‌کنم تا بتوانم

few discounts. And she asked me if I want to use  cash or credit, or she might say, "Cash or card?"  

چند تخفیف دریافت کنم. و او از من پرسید که آیا می‌خواهم از پول نقد یا اعتبار استفاده کنم، یا ممکن است بگوید، "نقد یا کارت؟"

And you can choose which one. Checkout Lady: 

و می توانید کدام را انتخاب کنید. بانوی تسویه حساب:

Okay. Thank you. Vanessa: 

باشه. متشکرم. ونسا:

Thank you. Checkout Lady: 

متشکرم. Checkout Lady:

You have a great day. Vanessa: 

Thanks, you too. I appreciate your help. Checkout Lady: 

روز خوبی دارید. ونسا:

متشکرم، شما هم. من از کمک شما قدردانی می کنم. Checkout Lady:

I hope it works. Vanessa: 

امیدوارم کار کند. ونسا:

Yes. Freddie: 

بله. فردی:

Bye. Vanessa: 

خداحافظ. ونسا:

Bye. Freddie: 

Bye. Vanessa: 

خداحافظ. فردی:

خداحافظ. ونسا:

Now I go out through the automatic doors  like magic and load the groceries in the car.  

حالا مثل جادو از درهای خودکار بیرون می روم و مواد غذایی را در ماشین بار می کنم.

I load the groceries in the car and then  at home, I will unload the groceries. 

مواد غذایی را در ماشین بار می کنم و سپس در خانه، مواد غذایی را تخلیه می کنم.

Well, thank you so much for joining me today at  the grocery store, I hope that you learned a lot.  

خوب، از اینکه امروز در خواربارفروشی به من ملحق شدید بسیار سپاسگزارم ، امیدوارم چیزهای زیادی یاد گرفته باشید.

And don't forget to remember everything that  you've learned today. You can download the free  

و فراموش نکنید همه چیزهایی را که امروز آموخته اید به خاطر بسپارید. می‌توانید

PDF worksheet with the link in the description.  It is my gift to you. And don't forget to answer  

کاربرگ PDF رایگان را با پیوند در توضیحات دانلود کنید. هدیه من به شماست و فراموش نکنید که به

Vanessa's challenge question at the bottom of the  PDF. Well, thank you so much for learning English  

سؤال چالشی ونسا در پایین PDF پاسخ دهید. خوب، خیلی ممنون که با من انگلیسی را یاد گرفتید

with me. I have a question to ask you now, how  often do you go grocery shopping? Let me know  

. اکنون باید از شما سؤالی بپرسم، هر چند وقت یک‌بار به خرید مواد غذایی می‌روید؟

in the comments and I'll see you again next Friday  for a new lesson here on my YouTube channel. Bye. 

در نظرات به من اطلاع دهید و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ.

"I got my banana. That's all I want." Dan: 

"من موزم را گرفتم. این تمام چیزی است که می خواهم." دن:

What's he going to do when that banana's gone? Vanessa: 

وقتی آن موز از بین رفت، او چه کار می‌کند؟ ونسا:

I don't know. Dan: 

نمی‌دانم. دن:

That's the worry right there. Vanessa: 

نگرانی همین جاست. ونسا

We got to go quickly. This is shopping  with a child. Fast, fast, fast.  

:  باید سریع برویم. این خرید با یک کودک است. سریع، سریع، سریع.

Uh-oh, disaster. I'm going to  have to go throw it away, Freddie.  

اوه، فاجعه من باید بروم آن را دور بریزم، فردی.

Now he's got banana hands  touching everything. Ooh, good. 

حالا او دست‌های موزی دارد که همه چیز را لمس می‌کند. اوه، خوب

Dan: Banana fingers. 

دان: انگشتان موزی.

Vanessa: Can I see your banana hands?

ونسا: آیا می توانم دست های موزی شما را ببینم؟

Freddie: No. No. Dan: 

فردی: نه. نه. دن:

My nickname in high school. Vanessa: 

نام مستعار من در دبیرستان. ونسا:

Banana hands. Vanessa: 

دست‌های موزی. ونسا:

The next step is to download the  free PDF worksheet for this lesson.  

مرحله بعدی دانلود کاربرگ PDF رایگان برای این درس است.

With this free PDF, you will master today's lesson  

با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط

and never forget what you have learned.  You can be a confident English speaker.  

خواهید داشت و هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for a free English lesson every Friday. Bye.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.