30 Phrasal Verbs for your Morning Routine

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Good morning, let's talk about it.

صبح بخیر، بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

We all get up in the morning, right?

همه ما صبح بیدار می شویم، درست است؟

Even if you are working from home, or watching your kids from home, or not leaving the house

حتی اگر از خانه کار می کنید، یا از خانه مراقب بچه هایتان هستید، یا

much in general, you still have a morning routine.

به طور کلی زیاد از خانه بیرون نمی روید، باز هم یک روال صبحگاهی دارید .

A great way to remember new English phrases is to use them in your daily life, so today

یک راه عالی برای به خاطر سپردن عبارات جدید انگلیسی این است که از آنها در زندگی روزمره خود استفاده کنید، بنابراین امروز

I'd like to invite you to join me on my morning routine as I talk about phrasal verbs that

می خواهم از شما دعوت کنم تا در برنامه صبحگاهی من به من بپیوندید، زیرا در مورد افعال عبارتی صحبت می کنم

you can use in the morning during your routine as you get ready for the day.

که می توانید صبح در طول برنامه خود از آنها استفاده کنید. شما برای آن روز آماده می شوید

Are you ready to join me?

آماده ای برای پیوستن به من؟

Let's go.

بیا بریم.

Every morning I wake up to my alarm clock, or I wake up to my baby.

هر روز صبح با ساعت زنگدارم از خواب بیدار می شوم یا با کودکم از خواب بیدار می شوم.

I try not to doze off again and push snooze but sometimes I do.

سعی می کنم دوباره چرت نزنم و به چرت زدن فشار بیاورم اما گاهی اوقات این کار را می کنم.

Finally I turn off my alarm clock and roll out of bed.

بالاخره ساعت زنگدارم را خاموش می کنم و از رختخواب بیرون می روم.

Notice the pronunciation of this phrasal verb to roll out of bed.

به تلفظ این فعل عبارتی to roll out of bed توجه کنید.

I didn't say I roll out of bed, I said I roll out of bed.

من نگفتم از رختخواب بیرون می روم، گفتم از رختخواب بیرون می روم.

The T here is going to change to a D sound, and this means that you are not so enthusiastic

صدای T در اینجا به صدای D تغییر می کند، و این بدان معناست که شما آنقدر

about waking up, you just roll out of bed.

مشتاق بیدار شدن نیستید، فقط از تخت بیرون می روید.

You could also say I get out of bed, that's a more neutral phrasal verb, but if you want

همچنین می‌توانید بگویید من از رختخواب بلند می‌شوم، این یک فعل عبارتی خنثی‌تر است، اما اگر

to let people know you are really tired when you woke up this morning you might say, oh,

می‌خواهید به مردم بفهمانید که امروز صبح که از خواب بیدار شدید واقعا خسته هستید، می‌توانید بگویید، اوه،

when my alarm clock went off I just rolled out of bed, walked to the car and went to

وقتی ساعت زنگ دار من به صدا درآمد، من همین الان چرخیدم. از تخت بیرون آمد و به سمت ماشین رفت و سر

work.

کار رفت.

You are kind of like a zombie this morning, you just rolled out a bed.

تو امروز صبح یه جورایی مثل یه زامبی هستی، همین الان یه تخت پهن کردی.

Next I go into the bathroom and wash off my face.

بعد میرم تو حموم و صورتم رو میشورم.

Wash off does not mean that I am completely erasing my face.

شستشو به این معنی نیست که من به طور کامل صورتم را پاک می کنم.

You can just say wash my face, but we can also use this phrasal verb wash off my face

فقط می‌توانید بگویید «صورتم را بشور»، اما

if you feel like you have some kind of dirt or grime that's kind of thick on your face.

اگر احساس می‌کنید که نوعی کثیفی یا کثیفی روی صورتتان دارید، می‌توانیم از این فعل عبارتی wash off face استفاده کنیم.

Maybe after you were sleeping there's some, we call this sleep, that kind of crusty stuff

شاید بعد از اینکه خوابیدید مقداری وجود داشته باشد، ما به این خواب می گوییم، آن نوع مواد پوسته پوسته

in your eyes, you might want to wash the sleep out of your eyes.

در چشمان شما، ممکن است بخواهید خواب را از چشمان خود بشویید.

So we are washing it out, wash the sleep out of my eyes or wash off my face.

پس ما آن را می شوییم، خواب را از چشمانم بشویید یا صورتم را بشویید.

Next I will put on some makeup.

بعد کمی آرایش می کنم.

Usually I just put on some makeup under my eyes to mask how tired I really am and I will

معمولاً فقط زیر چشمانم آرایش می‌کنم تا نشان دهم واقعاً چقدر خسته هستم و آن را کنار می‌گذارم

put that away.

.

Sometimes I put on my glasses for the day and sometimes I choose to put in my contacts.

گاهی اوقات عینکم را برای روز می زنم و گاهی اوقات انتخاب می کنم که مخاطبینم را بگذارم.

Now we're saying put on my glasses because they're going on my face, but I'm putting

حالا ما می‌گوییم عینکم را بزن چون روی صورتم می‌رود، اما من مخاطبینم را می‌زنم

in my contacts because they're going effectively in my eyeball, they're going in my eyes.

چون به طور موثر در کره چشمم می‌روند، در چشمانم می‌روند.

So I put in my contacts and I put on my glasses.

بنابراین من مخاطبینم را گذاشتم و عینکم را گذاشتم.

After I've washed off my face, put on some makeup, put in my contacts or put on my glasses,

بعد از اینکه صورتم را شستم، کمی آرایش کردم، مخاطبینم را گذاشتم یا عینکم را زدم،

it's time to brush out my hair.

وقت آن است که موهایم را برس بزنم.

We could say simply brush out my hair and that means you're getting the knots out of

می‌توانیم بگوییم به سادگی موهایم را برس بزن و این بدان معناست که گره‌ها را

your hair, or it could mean that you're taking your hair out of some kind of thing.

از موهایت جدا می‌کنی، یا می‌تواند به این معنی باشد که موهایت را از چیزی جدا می‌کنی.

For me, this is a braid, so I'm taking my hair out of the braid and I'm brushing out

برای من، این یک بافته است، بنابراین من موهایم را از قیطان بیرون می‌آورم و

my hair.

موهایم را برس می‌زنم.

It's kind of like erasing the knots from my hair, I'm brushing out the knots from my hair

یه جورایی مثل پاک کردن گره های موهام، دارم گره ها رو از روی موهام براش می کنم

and now it is wavy.

و الان مواج شده.

Usually I do this on days that I record videos, on other days my hair is just a wild mess,

معمولاً در روزهایی که فیلم می‌گیرم این کار را انجام می‌دهم، روزهای دیگر موهایم به هم ریخته است،

but because I am recording a video today you get to see behind the scenes, taking my hair

اما چون امروز در حال ضبط ویدیو هستم، می‌توانید پشت صحنه را ببینید که موهایم

out of braids, it is a simple and easy way to have a wavy hair.

را از قیطان بیرون می‌آورد، این کار ساده است و راه آسان برای داشتن موهای موج دار

And I think it's a lot of fun, you get to have braids, you get to have wavy hair, and

و من فکر می کنم خیلی سرگرم کننده است، شما می توانید بافته کنید، موهای موج دار دارید،

it's as you can see takes 10 seconds.

و همانطور که می بینید 10 ثانیه طول می کشد.

Amazing.

شگفت انگيز.

That's what I like the most.

این چیزی است که من بیشتر دوست دارم.

I don't know about you but I hardly ever have my hair down.

من شما را نمی دانم، اما من به ندرت موهایم را پایین آورده ام.

This is what it's called when your hair is not tied back.

وقتی موهای شما به عقب بسته نشده باشد به این می گویند.

This is a hair tie, there are a lot of regional words for what to call this thing.

این یک کراوات مو است، کلمات منطقه ای زیادی وجود دارد که به این چیز می گویند.

I call it a hair tie, but because I'm a mother, I have two young children, I'm always looking

من اسمش را می گذارم کش مو، اما چون مادر هستم، دو فرزند خردسال دارم، همیشه به پایین نگاه می کنم

down or helping or playing and working in the garden, I'm always doing a lot of things,

یا کمک می کنم یا در باغ بازی می کنم و کار می کنم، همیشه کارهای زیادی انجام

I can't have my hair in my face.

می دهم، می توانم. موهام تو صورتم نیست

So that means that I need to use a hair tie and I need to tie back my hair.

بنابراین این بدان معناست که من باید از کش مو استفاده کنم و باید موهایم را به عقب ببندم.

We can use two different phrasal verbs for this.

برای این کار می توانیم از دو فعل عبارتی مختلف استفاده کنیم.

We can say tie back or tie up, and you can kind of get the image here.

می‌توانیم بگوییم کراوات یا بستن، و شما می‌توانید تصویر را از اینجا دریافت کنید.

I'm tying it back or I'm tying it up, and it means the same thing.

من آن را به عقب می بندم یا آن را می بندم و معنایش همین است.

I'm making this.

من دارم اینو درست میکنم

Do you know what this is called?

میدونی اسم این چیه؟

It's a little bit strange, it's called a pony tail.

کمی عجیب است، به آن می گویند دم اسبی .

A pony is a small horse but you can get the image of a tail of a horse kind of looks like

پونی یک اسب کوچک است، اما شما می توانید تصویر دم اسب را به این شکل دریافت

this, right?

کنید، درست است؟

Swish, swish, swish.

سوئیش، سوئیش، سوئیش.

So I'm making a ponytail in the back of my hair.

بنابراین من یک دم اسبی در پشت موهایم درست می کنم.

What if I had two?

اگه دوتا داشتم چی؟

What if I had two of these and I wanted to tie up my hair like this?

اگه دوتا از اینا داشتم و میخواستم موهامو اینجوری ببندم چی؟

Ooh, do you know what these are called when you have two hair ties?

اوه، میدونی وقتی دو تا بند مو داشته باشی به اینا چی میگن؟

Well It is not a pony tail because ponies don't have two tails.

خوب این دم اسبی نیست زیرا پونی ها دو دم ندارند.

Instead these are called pigtails Pigs don't have two tails but I guess this is just referring

در عوض به اینها دم خوک می گویند خوک ها دو دم ندارند اما من حدس می زنم این فقط

to how a tail of a pig is kind of curly, maybe originally pigtails were kind of curly.

به این است که دم خوک به نوعی فرفری است، شاید در اصل خوک ها به نوعی فرفری بودند.

I'm not exactly sure but these are pigtails.

من دقیقا مطمئن نیستم اما اینها پیگتیل هستند.

Sometimes I wear pigtails, sometimes I don't but they kind of get in the way when I'm trying

گاهی اوقات من موخوره می پوشم، گاهی اوقات نمی پوشم، اما وقتی سعی

to do things so usually I use that first expression, I tie back my hair or I use a clip, and we

می کنم کارهایی را انجام دهم به نوعی مانع می شوند، بنابراین معمولاً از اولین عبارت استفاده می کنم، موهایم را به پشت می بندم یا از گیره استفاده می کنم، و

could say I pull back my hair.

می توانیم بگوییم که من موهایم را عقب بکش

So here you can see I'm pulling back my hair and putting it up in this clip.

بنابراین در اینجا می توانید ببینید که من موهایم را عقب می کشم و آنها را در این کلیپ قرار می دهم.

So here we used similar ideas but with two different verbs, to tie up, to tie back, to

بنابراین در اینجا ما از ایده‌های مشابهی استفاده کردیم اما با دو فعل متفاوت، بستن، بستن

pull up, and to pull back, it just depends on what kind of device you're using, a clip

، بالا کشیدن و عقب کشیدن، فقط بستگی به نوع وسیله‌ای که استفاده می‌کنید، گیره

or a hair tie.

یا کش مو دارد.

They're kind of interchangeable too, you can pull back your hair with a hair tie, no one's

آنها به نوعی قابل تعویض هستند، شما می توانید موهای خود را با یک کش مو به عقب بکشید، هیچ کس

going to figuratively split hairs over this.

قرار نیست به طور مجازی موهای خود را بر روی این قسمت کند.

This means get upset about small little differences, nobody's going to get upset about these small

این بدان معناست که از تفاوت های کوچک ناراحت شوید، هیچ کس از این تفاوت های کوچک ناراحت نمی شود

differences, so you can use them interchangeably.

، بنابراین می توانید آنها را به جای یکدیگر استفاده کنید.

Next, very important, I've got my toothbrush and I need to put on the toothpaste and simply

بعد، خیلی مهم است، من مسواک خود را دارم و باید خمیر دندان را بپوشم و به سادگی

brush my teeth.

دندان هایم را مسواک بزنم.

I need to spit out the toothpaste.

من باید خمیر دندان را تف کنم.

After spitting out the toothpaste I need to put back my toothbrush into the little toothbrush

پس از بیرون ریختن خمیر دندان، باید مسواک خود را در فنجان کوچک مسواک

cup.

برگردانم.

Now that I'm ready from the shoulders up I need to get dressed.

حالا که از شانه به بالا آماده ام، باید لباس بپوشم.

Specifically I need to pick out my clothes.

به طور خاص باید لباس هایم را انتخاب کنم.

I think I'm going to wear this dress today, it's a lovely summer day, so I picked this

فکر می کنم امروز می خواهم این لباس را بپوشم، این یک روز تابستانی دوست داشتنی است، بنابراین این را انتخاب

out.

کردم.

I do have a closet where I could put clothes, but for some reason I just like to have this

من یک کمد دارم که می‌توانم لباس بپوشم، اما به دلایلی دوست دارم این

little bar here to put my most used clothes on.

نوار کوچک را اینجا داشته باشم تا پراستفاده‌ترین لباس‌هایم را بپوشم.

I find myself more likely to hang them up and to take care of them if it's really close

اگر واقعاً

to my bed where I get changed and I change my clothes before I go to bed, it's easy for

نزدیک تختم باشد، جایی که من لباس‌هایم را عوض می‌کنم و قبل از رفتن به رختخواب لباس‌هایم را عوض می‌کنم، احتمالاً آنها را آویزان می‌کنم و از آنها مراقبت می‌کنم،

me to remember this.

یادآوری این موضوع برای من آسان است.

I also have some drawers, some dresser drawers, with some clothes in them like socks or pants,

من هم چند کشو دارم، چند کشو کمد، با چند لباس مثل جوراب یا شلوار،

things like this, but it is summertime so I'm going to only wear this sun dress that

چیزهایی شبیه این، اما تابستان است، بنابراین من فقط این لباس آفتابی را که

I picked out.

انتخاب کردم بپوشم.

Usually by then my baby is awake and it's time for me to pick him up.

معمولاً تا آن زمان کودک من بیدار است و وقت آن است که او را بلند کنم.

Good morning baby.

صبح بخیر عزیزم.

Is that how you feel about the morning?

آیا این احساس شما نسبت به صبح است؟

You want to tell us what it's like to be a baby?

می خواهید به ما بگویید که بچه بودن چگونه است؟

What's it like to be a baby?

بچه بودن چطوره؟

Is that really what it's like?

آیا واقعاً اینگونه است؟

Oh wow.

اوه وای.

Yeah, little sweetie.

آره عزیزم کوچولو

I never drink coffee but most mornings I make some tea.

من هرگز قهوه نمی‌نوشم، اما بیشتر صبح‌ها چای درست می‌کنم.

To make tea I need to heat up some water in a kettle.

برای تهیه چای باید مقداری آب را در یک کتری گرم کنم.

We can call this a tea kettle, a hot water kettle, or just a kettle.

ما می توانیم این را یک کتری چای، یک کتری آب گرم یا فقط یک کتری بنامیم.

And after the water has heated up I need to pour out the water into my teapot.

و بعد از اینکه آب گرم شد باید آب را داخل قوری بریزم.

After the tea has steeped for three or four minutes I need to pour out the tea into my

بعد از اینکه چای به مدت سه یا چهار دقیقه دم کشید، باید چای را در لیوانم بریزم

mug, or we could say simply I need to pour the tea, or we could say pour out the tea,

، یا می‌توانیم به سادگی بگوییم باید چای را بریزم، یا می‌توانیم بگوییم چای را بریزم

that's fine, or we could say I'm going to fill up my mug with some delicious tea.

، خوب است، یا می‌توانیم بگوییم من قرار است لیوانم را با چای خوشمزه پر کنم.

This is some green tea that I added some dried lavender to.

این مقداری چای سبز است که من مقداری اسطوخودوس خشک به آن اضافه کردم .

I have a lavender bush in my yard and I put some dry lavender in here and added it to

من یک بوته اسطوخودوس در حیاط خانه ام دارم و مقداری اسطوخودوس خشک ریختم و

the green tea, it smells amazing.

به چای سبز اضافه کردم، بوی فوق العاده ای می دهد.

I forgot to show you but I also whip up some breakfast.

یادم رفت بهت نشون بدم اما صبحانه هم درست کردم.

To whip up means that you're making something really quickly.

شلاق زدن به این معنی است که شما واقعاً به سرعت چیزی درست می کنید.

Usually it's not very thoughtful, it's pretty simple, and for me this morning I just whipped

معمولاً خیلی متفکرانه نیست، بسیار ساده است، و برای من امروز صبح فقط

up a piece of toast.

یک تکه نان تست درست کردم.

Typically this means that you're making something instead of just cutting something.

به طور معمول این بدان معنی است که شما به جای بریدن چیزی، چیزی درست می کنید.

So for example part of my breakfast is this cantaloupe that came from our garden.

بنابراین برای مثال بخشی از صبحانه من این طالبی است که از باغ ما آمده است.

A cantaloupe is a melon, I don't know if they have it in your country, but it's pretty typical

طالبی خربزه است، نمی‌دانم در کشور شما آن را دارند یا نه، اما اینجا بسیار معمولی

here.

است.

We actually grew this in our garden.

ما در واقع این را در باغ خود پرورش دادیم.

When I cut this cantaloupe I wouldn't say that I whipped up the cantaloupe because I

وقتی این طالبی را بریدم نمی گویم که طالبی را شلاق زدم چون

didn't make it, I didn't create this, even though yes it did come from our garden.

آن را درست نکردم، من این را درست نکردم، اگرچه بله از باغ ما آمده است.

But instead, because the toast, I put some butter on it, I put some jam on it, I actually

اما در عوض، چون نان تست، مقداری کره روی آن ریختم، کمی مربا روی آن ریختم، در

made it in a way, we could say I whipped up some breakfast.

واقع آن را به نوعی درست کردم، می توان گفت صبحانه درست کردم .

But if you're just opening a granola bar and eating a granola bar, or if you're just cutting

اما اگر فقط یک بار گرانولا را باز می کنید و یک بار گرانولا می خورید، یا اگر فقط

a piece of fruit and eating it, you're not really whipping up breakfast.

یک تکه میوه را می برید و می خورید، واقعاً صبحانه را درست نمی کنید.

You have to have some kind of making or creating that happens.

شما باید نوعی ساختن یا خلق کردن داشته باشید که اتفاق بیفتد.

So for me I whipped up breakfast, I made a piece of toast, and then I cut up this cantaloupe.

بنابراین برای من صبحانه درست کردم، یک تکه نان تست درست کردم و سپس این طالبی را برش دادم.

Finally it's time for me to go over my plans for the day.

بالاخره وقت آن است که برنامه‌های روزانه‌ام را مرور کنم .

Go over is simply another way to say review.

رفتن به سادگی راه دیگری برای گفتن مرور است.

Usually I try to be pretty organized because there's so much going on in my life.

معمولاً سعی می‌کنم کاملاً منظم باشم، زیرا اتفاقات زیادی در زندگی من می‌افتد.

I have a toddler, a newborn, a husband, so I need to keep up my relationship.

من یک کودک نوپا، یک نوزاد تازه متولد شده، یک شوهر دارم، بنابراین باید رابطه ام را حفظ کنم.

I'm also an individual so I need to do things for myself as well, and I am your English

من همچنین یک فرد هستم، بنابراین باید کارهایی را نیز برای خودم انجام دهم، و من معلم انگلیسی شما هستم

teacher and I run my own English teaching business, so there's a lot of different hats

و تجارت آموزش زبان انگلیسی خودم را اداره می کنم ، بنابراین کلاه های مختلفی وجود دارد

that I have to wear.

که باید بپوشم.

For me the key to my sanity is to keep organized.

برای من کلید سلامت عقل من سازماندهی است.

So I usually have a list of the things that I want to accomplish that day or maybe that

بنابراین من معمولاً فهرستی از چیزهایی که می‌خواهم آن روز یا شاید آن

week, and in the morning I go over my plans for the day.

هفته انجام دهم دارم و صبح برنامه‌هایم را برای آن روز مرور می‌کنم.

Because I work here from home I don't need to go anywhere to work, but if you are going

از آنجایی که من از خانه اینجا کار می کنم، لازم نیست جایی برای کار بروم، اما اگر

to the office at the end of your morning routine, when you open the door of your house and leave

در پایان برنامه صبحگاهی خود به اداره می روید، وقتی در خانه خود را باز می کنید و خانه خود را ترک می

your house, you can say I'm heading out the door.

کنید، می توانید بگویید من من از در بیرون می روم

This isn't just your head going out the door, it just means that you're leaving your house.

این فقط سر شما نیست که از در بیرون می رود ، فقط به این معنی است که خانه خود را ترک می کنید.

I'm heading out the door or I'm heading to work.

من از در بیرون می روم یا می روم سر کار.

We use that expression head to talk about the movement here.

ما از این عبارت head برای صحبت در مورد جنبش در اینجا استفاده می کنیم.

I'm heading out the door, I'm heading to work.

از در بیرون می روم، می روم سر کار.

Where are you going?

کجا میری؟

I'm heading to work.

دارم میرم سر کار

Great.

عالی.

We can use this phrasal verb.

می توانیم از این فعل عبارتی استفاده کنیم.

I hope that you enjoyed following me on my morning routine.

امیدوارم از دنبال کردن من در برنامه صبحگاهی من لذت برده باشید .

Now I have a question for you.

حالا من یک سوال از شما دارم.

Can you use three of these phrasal verbs to describe your morning routine?

آیا می توانید از سه مورد از این افعال عباراتی برای توصیف روال صبحگاهی خود استفاده کنید؟

It's time to take action and use what you've learned.

وقت آن است که دست به کار شوید و از آموخته های خود استفاده کنید.

Please write a comment below using three of these phrasal verbs to tell us what you do

لطفاً با استفاده از سه مورد از این افعال عبارتی در زیر نظر خود را بنویسید تا به ما بگویید صبح چه می کنید

in the morning.

.

Thanks so much for learning English with me, and I'll see you again next Friday for a new

از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel.

درس جدید در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download my free ebook Five Steps to Becoming a Confident English

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.