Speak FAST English Conversations [Advanced Speaking Practice]

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to understand fast English conversations?

آیا آماده درک مکالمات سریع انگلیسی هستید؟

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Let's just say I've got a lot to do.

بیایید بگوییم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

Have you ever watched an English TV show, or a movie, and thought, "Oh my goodness,

آیا تا به حال یک برنامه تلویزیونی انگلیسی یا یک فیلم تماشا کرده اید و فکر کرده اید: "اوه خدای من،

this is a completely different language than what I learned in school."?

این زبان کاملاً متفاوت از آنچه در مدرسه یاد گرفتم است."؟

Well, you're kind of right.

خب یه جورایی درست میگی

What you learned in school was classroom English, but what people speak in the real world is

آنچه شما در مدرسه یاد گرفتید انگلیسی کلاس درس بود، اما آنچه مردم در دنیای واقعی صحبت می کنند

real English.

انگلیسی واقعی است.

But never fear, into today's lesson you are going to learn with my proven Conversation

اما هرگز نترسید، در درس امروز شما قرار است با روش اثبات شده شکست مکالمه من یاد بگیرید

Breakdown Method, to help you understand and speak real English.

تا به شما کمک کند انگلیسی واقعی را بفهمید و صحبت کنید.

With the Conversation Breakdown Method, we will break down real conversations, not textbook

با روش شکست مکالمه، مکالمات واقعی را تجزیه می کنیم، نه مکالمات کتاب درسی

conversations, real conversations.

، مکالمات واقعی.

To breakdown means that we will study only the most important vocabulary, phrasal verbs,

تفکیک به این معنی است که ما فقط مهم ترین واژگان، افعال عبارتی

pronunciation, and concepts, from a conversation.

، تلفظ و مفاهیم را از یک مکالمه مطالعه می کنیم.

In this lesson, we are going to focus specifically on breaking down real pronunciation.

در این درس، ما به طور خاص بر روی شکستن تلفظ واقعی تمرکز می کنیم.

This will help you to specifically understand fast in English conversations, but also, it

این به شما کمک می کند که به طور خاص سریع مکالمات انگلیسی را بفهمید، اما همچنین

will help you to speak more naturally and clearly, so that you sound like an American

به شما کمک می کند تا به طور طبیعی و واضح تر صحبت کنید، به طوری که مانند یک

English speaker.

انگلیسی آمریکایی صحبت کنید.

To help you with today's lesson, I have created a free PDF worksheet that you can download,

برای کمک به شما در درس امروز، من یک کاربرگ PDF رایگان ایجاد کرده ام که می توانید آن را دانلود کنید،

with all of the pronunciation tips from today's lesson.

با تمام نکات تلفظی درس امروز .

Download it, never forget what you've learned.

آن را دانلود کنید، هرگز آموخته های خود را فراموش نکنید.

There is a link in the description, make sure that you click on it.

یک لینک در توضیحات وجود دارد، مطمئن شوید که روی آن کلیک کنید.

If you've been studying English with me for about a year, you might have seen this video,

اگر حدود یک سال است که با من انگلیسی یاد می‌گیرید، ممکن است این ویدیو را دیده باشید،

where my husband Dan and I sit down in front of our Christmas tree with a glass of wine,

که در آن من و شوهرم دن با یک لیوان شراب روبروی درخت کریسمس می‌نشینیم

and talk about some important conversation questions that you can ask the people that

و در مورد چند سؤال مهم مکالمه صحبت می‌کنیم. می توانید از افرادی که

you love, your friends, your family, or anyone.

دوستشان دارید، دوستانتان، خانواده تان یا هرکسی بپرسید.

We are going to be watching a couple clips from that conversation and breaking it down.

قرار است چند کلیپ از آن مکالمه را تماشا کنیم و آن را تجزیه کنیم.

What are the key elements of pronunciation that you can use from that conversation?

عناصر کلیدی تلفظ که می توانید از آن مکالمه استفاده کنید چیست؟

Will your listening and speaking skills improve today?

آیا امروز مهارت های شنیداری و گفتاری شما بهبود می یابد؟

Let's find out.

بیایید دریابیم.

If you enjoy today's lesson, continue learning with the Conversation Breakdown Method in

اگر از درس امروز لذت می برید، با روش شکست مکالمه در

my course, The Fearless Fluency Club, where you can speak English confidently, understand

دوره من، باشگاه تسلط بی باک، به یادگیری ادامه دهید، جایی که می توانید با اطمینان انگلیسی صحبت کنید،

fast English speakers, and enjoy the process of learning English.

انگلیسی زبانان سریع را درک کنید و از روند یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید.

Click on the link in the description to find out more about how the Fearless Fluency Club

روی پیوند در توضیحات کلیک کنید تا در مورد اینکه چگونه باشگاه تسلط بی باک

can help you to express yourself completely in English.

می تواند به شما کمک کند تا خود را به طور کامل به زبان انگلیسی بیان کنید، بیشتر بدانید.

All right, let's get started from our first clip in the real English conversation.

بسیار خوب، بیایید از اولین کلیپ خود در مکالمه واقعی انگلیسی شروع کنیم.

We're going to watch a short clip, and then I'll break down the pronunciation with you,

میخوایم یه کلیپ کوتاه ببینیم و بعد تلفظش رو با شما خراب میکنم

and you can also speak out loud.

و شما هم میتونید با صدای بلند صحبت کنید.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: See, I have two most embarrassing moments,

دن: ببینید، من دو لحظه خجالت آور را

so I've got a lot of embarrassment to go around.

دارم، بنابراین خجالت زیادی دارم که باید دور بزنم.

See, I have two most embarrassing moments, so I've got a lot of embarrassment to go around.

ببینید، من دو لحظه شرم آور را دارم، بنابراین خجالت زیادی دارم که باید دور بزنم.

Vanessa: In this clip, Dan and I are talking about

ونسا: در این کلیپ، من و دن درباره

our most embarrassing moments.

شرم آورترین لحظاتمان صحبت می کنیم.

Dan shares a couple embarrassing moments, so he says this statement, "I have a lot of

دن چند لحظه شرم آور را به اشتراک می گذارد، بنابراین او این جمله را می گوید: "خجالت زیادی دارم که

embarrassment to go around."

بگردم."

But does he say it that clearly?

اما آیا او این را به وضوح می گوید؟

Nope.

جواب منفی.

Instead, he says, "I gotta lotta embarrassment to go around."

در عوض، او می‌گوید: «خیلی خجالت می‌کشم که بروم.»

What's happening to the word, have?

چه اتفاقی برای کلمه افتاده است؟

I have a lot of embarrassment, or "I gotta lotta of embarrassment."

من خجالت زیادی دارم یا "من باید خیلی خجالت بکشم."

In common daily conversation, oftentimes we change the word have, to the word got.

در مکالمه رایج روزانه، اغلب ما کلمه have را به کلمه got تغییر می دهیم.

So in this situation, he says, "I gotta, I gotta."

بنابراین در این موقعیت می گوید: "باید، باید."

Notice the pronunciation here, the T, does it sound like a T?

به تلفظ اینجا توجه کنید، T، آیا صدای آن شبیه T است؟

"I gotta, gotta."

"من باید، باید."

Nope.

جواب منفی.

Instead, it sounds like a D, god-a.

در عوض، به نظر می رسد D، god-a.

This is one of the key features of American English pronunciation.

این یکی از ویژگی های کلیدی تلفظ انگلیسی آمریکایی است.

Can you say it with me?

میشه با من بگی؟

"I gotta, I gotta.

"باید، باید.

I gotta go to the store.

باید برم فروشگاه.

I gotta study English.

باید انگلیسی

I gotta go to sleep, I'm tired."

بخونم. باید برم بخوابم، خسته هستم."

And look what happens directly after this, "I gotta lotta embarrassment to go around."

و ببینید دقیقاً بعد از این چه اتفاقی می‌افتد، "خیلی خجالت می‌کشم که بروم."

The phrase, "A lot of."

عبارت "خیلی از."

Becomes pushed together into something that sounds quite familiar, "Lotta, lotta."

به چیزی نزدیک می شود که کاملاً آشنا به نظر می رسد، "لوتا، لوتا".

It looks like it has a T, right?

به نظر می رسد T دارد، درست است؟

But instead, it sounds like a D, "lod-a."

اما در عوض، به نظر می رسد D، "lod-a".

Can you say that beginning part with me?

می توانید آن قسمت ابتدایی را با من بگویید؟

"I gotta lotta embarrassment.

من باید خجالت بکشم.

I gotta lotta embarrassment.

I gotta lotta embarrassment."

Let's take a look at it in another sentence.

در یک جمله دیگر نگاهی به آن بیندازیم.

I have a lot of things to do today.

امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

Okay, you could say that, but you could also say, "I gotta lotta things to do today.

خوب، می توانید این را بگویید، اما همچنین می توانید بگویید: "امروز باید کارهای زیادی انجام دهم.

I gotta lotta things to do today.

امروز باید کارهای زیادی انجام دهم.

In fact, I gotta lotta things to do today, I don't even have time to say the full sentence."

در واقع، امروز باید کارهای زیادی انجام دهم، حتی زمانی برای گفتن هم ندارم. جمله کامل."

I have a lot of things to do today.

امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

Instead, you reduce it, "I gotta lotta things to do today."

در عوض، شما آن را کاهش می دهید، "من باید امروز کارهای زیادی انجام دهم."

Excellent.

عالی

Okay.

باشه.

We're going to watch the original clip one more time, and I have a feeling you're going

ما یک بار دیگر کلیپ اصلی را می‌بینیم ، و من احساس

to be able to hear the reduction, "Gotta lotta."

می‌کنم که می‌توانی صدای کاهش را بشنوی، "Gotta lotta".

A lot more clearly than you did at the beginning.

بسیار واضح تر از آنچه در ابتدا انجام دادید.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: See, I have two most embarrassing moments,

دن: ببینید، من دو لحظه خجالت آور را

so I've got a lot of embarrassment to go around.

دارم، بنابراین خجالت زیادی دارم که باید دور بزنم.

See, I have two most embarrassing moments, so I've got a lot of embarrassment to go around.

ببینید، من دو لحظه شرم آور را دارم، بنابراین خجالت زیادی دارم که باید دور بزنم.

Vanessa: Did you catch, "I gotta lotta."?

ونسا: متوجه شدی "من باید لاتا"؟

I hope so.

امیدوارم.

Let's go on to our next clip.

بریم سراغ کلیپ بعدیمون

Listen carefully, and we'll break it down together.

با دقت گوش کنید، با هم آن را تجزیه می کنیم .

Dan: Daniel, King of Scotts.

دن: دانیل، پادشاه اسکاتز.

Vanessa: Oh, why would you want to do that?

ونسا: اوه، چرا می خواهی این کار را بکنی؟

Dan: For Ireland maybe?

دن: شاید برای ایرلند؟

I don't know.

من نمی دانم.

Daniel, King of Scotts.

دانیل، پادشاه اسکاتز.

Vanessa: Oh, why would you want to do that?

ونسا: اوه، چرا می خواهی این کار را بکنی؟

Dan: For Ireland maybe?

دن: شاید برای ایرلند؟

I don't know.

من نمی دانم.

Vanessa: In this clip, Dan and I are talking about

ونسا: در این کلیپ، من و دن در مورد

a silly hypothetical question, which is, claiming our throne, our royal throne.

یک سوال فرضی احمقانه صحبت می کنیم، یعنی ادعای تاج و تخت، تاج و تخت سلطنتی ما.

Would we do it?

آیا ما آن را انجام می دهیم؟

In this clip, Dan said, yes, he would do it, and I was quite surprised, so I said this

در این کلیپ دن گفت بله این کار را می کند و من کاملاً تعجب کردم بنابراین این سؤال را گفتم:

question, "Why would you want to do that?"

"چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟"

But did I say it that clearly?

اما آیا من آن را به وضوح گفتم؟

Nope.

جواب منفی.

Instead, I said, "Why would you wanna do that?

در عوض، من گفتم: "چرا می خواهی این

Why in the world would you wanna do that?"

کار را بکنی؟

Here, made a common English reduction, which is, want to, becomes, "Wanna."

در اینجا، یک کاهش رایج انگلیسی ساخته شده است، که، want to، تبدیل به "Wanna" می شود.

"Why would you wanna do that?"

"چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟"

A common mistake that I see English learners make is, when they do this reduction, now,

یک اشتباه رایجی که من می بینم زبان آموزان انگلیسی مرتکب می شوند این است که وقتی این کاهش را انجام می دهند،

it's great to add this to your conversation, but I often see that English learners add

حالا اضافه کردن آن به مکالمه خود عالی است، اما اغلب می بینم که زبان آموزان انگلیسی

the word to, "Wanna to."

کلمه "Wanna to" را اضافه می کنند.

"Why would you wanna to do that?"

"چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟"

Now I know that this seems like we should add the word to to be more clear, but in this

اکنون می دانم که به نظر می رسد باید کلمه را به آن اضافه کنیم تا واضح تر شود، اما در این

reduction, that final part, "Wanna."

کاهش، آن قسمت پایانی، "Wanna" است.

Ah, Is the word to.

آه، آیا کلمه به.

The word to has been reduced to become just the sound, ah.

کلمه to کاهش یافته است تا فقط به صدا تبدیل شود، آه.

And you wouldn't say, "Why would you wanna to to do that?"

و نمی گویید، "چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟"

We don't need to use the word to, two times.

لازم نیست دو بار از کلمه to استفاده کنیم.

So, make sure that you cut out the word two, because we've already included it, and you

بنابراین، مطمئن شوید که کلمه دو را حذف کرده‌اید، زیرا ما قبلاً آن را گنجانده‌ایم، و

can simply say, "Why would you wanna do that?"

می‌توانید به سادگی بگویید، "چرا می‌خواهید این کار را انجام دهید؟"

Let's practice another sample sentence that use this word.

بیایید یک جمله نمونه دیگر را تمرین کنیم که از این کلمه استفاده می کند.

Do you have a pet?

آیا حیوان خانگی داری؟

I have a couple pets, some cats, some chickens, some children.

من چند حیوان خانگی، چند گربه، چند مرغ، چند کودک دارم.

There's one pet that I do not have.

یک حیوان خانگی وجود دارد که من ندارم.

One pet I will probably never get.

یک حیوان خانگی که احتمالا هرگز نخواهم داشت.

I would like to ask you, "Why would you wanna get a pet snake?"

من می خواهم از شما بپرسم، "چرا می خواهید یک مار خانگی بگیرید؟"

I just don't understand.

من فقط نمی فهمم.

"Why would you wanna get a pet snake?"

"چرا می خواهی مار خانگی بگیری؟"

If you have a pet snake, let me know in the comments, why would you "wanna" get a pet

اگر یک مار خانگی دارید، در نظرات به من اطلاع دهید ، چرا "می خواهید" یک مار حیوان خانگی

snake?

بگیرید؟

Convince me about it.

مرا در مورد آن متقاعد کن

Tell me why in the world would you want a pet snake.

به من بگو چرا در دنیا دوست داری یک مار خانگی داشته باشی.

But make sure they hear you're using the lovely reduction, "Wanna, wanna.

اما مطمئن شوید که آنها می شنوند که شما از کاهش دوست داشتنی استفاده می کنید، "Wanna, Wanna.

Why would you wanna get a pet snake?

چرا می خواهید یک مار حیوان خانگی بگیرید؟ بسیار

All right.

خوب.

Let's watch the original clip one more time, and I think you're going to hear this reduction

بیایید یک بار دیگر کلیپ اصلی را تماشا کنیم، و فکر می کنم شما این کاهش را خواهید شنید.

even clearer than before.

حتی واضح تر از قبل.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: Daniel, King of Scotts.

دان: دانیل، پادشاه اسکاتز.

Vanessa: Oh, why would you want to do that?

ونسا: اوه، چرا می خواهید این کار را انجام دهید؟

Dan: For Ireland maybe?

دن: شاید برای ایرلند؟

I don't know.

Daniel King of Scotts.

Vanessa: Oh, why would you want to do that?

آیا می‌خواهی این کار را انجام دهی؟

Dan: For Ireland maybe me?

دن: برای ایرلند شاید من؟

I don't know.

Vanessa: Did you hear, "Wanna."?

I hope so.

Let's go on to our next clip, and then we'll break it down together.

با هم پایین.

Dan: I've been having an itch to go visit Japan-

دن: من برای رفتن به ژاپن خارش داشتم -

Vanessa: Okay.

ونسا: باشه.

Dan: But I know it's not going to happen for a

دن: اما میدونم که خیلی

long time, because it's far away, and we have little kids.

وقته این اتفاق نمیفته، چون خیلی دوره، و ما بچه های کوچیک

I've been having an itch to go visit Japan- Vanessa:

داریم. برای بازدید از ژاپن احساس خارش دارم - ونسا:

Okay.

باشه

Dan: But I know it's not going to happen for a

دن: اما میدونم که خیلی

long time, because it's far away, and we have little kids.

وقته این اتفاق نمیفته چون خیلی دوره و ما بچه های کوچولو داریم

Vanessa: In this clip, Dan and I are talking about

ونسا: در این کلیپ من و دن داریم با هم صحبت میکنیم در

our dreams, what would we like to do?

مورد رویاهایمان، چه می گوییم؟ باید انجام دهم؟

And he mentions that he'd love to go to Japan, but due to the state of the world, and we

و اشاره می کند که دوست دارد به ژاپن برود، اما به دلیل وضعیت جهان، و

have two small children, he said the statement, "I know it is not going to happen."

ما دو فرزند کوچک داریم، او این جمله را گفت: "می دانم که این اتفاق نخواهد افتاد."

And then he adds another part, "Anytime soon."

و سپس بخش دیگری را اضافه می کند، "به زودی."

Hopefully it will happen sometime in our lifetime.

ان شاءالله در طول زندگی ما این اتفاق بیفتد.

But he doesn't say it that clearly, I know it is not going to happen.

اما او این را به وضوح نمی گوید، من می دانم که این اتفاق نخواهد افتاد.

Instead, he says this, "I know it's not gonna to happen.

در عوض، او این را می گوید: "من می دانم که این اتفاق نخواهد افتاد.

I know it's not gonna happen."

می دانم که این اتفاق نخواهد افتاد."

There are a couple reductions here.

در اینجا چند کاهش وجود دارد.

We're taking it up to the next level, so let's break it down.

ما آن را به سطح بعدی می‌بریم، پس بیایید آن را تجزیه کنیم.

First, we have a common contraction, "I know it's, it's."

اول، ما یک انقباض مشترک داریم، "می دانم که هست، هست."

This is it, plus is, becomes it's.

این است، به علاوه است، تبدیل به آن می شود.

"I know it's not."

"می دانم که اینطور نیست."

And then we have another reduction going to becomes, "Gonna, gonna."

و سپس کاهش دیگری داریم که تبدیل به «می‌خواهم، می‌خواهم» شود.

Same as what we talked about before with, "Wanna."

همان چیزی که قبلاً با "Wanna" در موردش صحبت کردیم .

Make sure that you don't add the word, to, after this, you just say, "Gonna."

مطمئن شوید که کلمه را اضافه نکنید، پس از این، فقط بگویید "Gonna."

You don't say, "I'm gonna to go to the store."

شما نمی گویید "من می خواهم به فروشگاه بروم."

No, we can just say, "I'm gonna go to the store."

نه، فقط می‌توانیم بگوییم، "من به فروشگاه می‌روم."

Excellent.

عالی

"I'm gonna."

"من میخوام."

But, he takes this to the next level.

اما، او این را به سطح بعدی می برد.

So we have our basic reduction, "It's not gonna happen."

بنابراین ما کاهش اساسی خود را داریم، "این اتفاق نخواهد افتاد."

But there's one letter that gets cut out, it's a letter that's often cut out of American

اما یک حرف وجود دارد که قطع می شود، آن حرفی است که اغلب از گفتار انگلیسی آمریکایی بریده می شود

English speech.

.

Listen carefully as I say this sentence, "But it's not gonna happen, but it's not going

وقتی این جمله را می گویم با دقت گوش کنید، "اما این اتفاق نخواهد افتاد، اما قرار نیست

to happen."

اتفاق بیفتد."

Oh, very strange here, I’s, "But it's not gonna happen."

اوه، اینجا خیلی عجیب است، من می گویم "اما این اتفاق نخواهد افتاد."

In fast English conversations, we sometimes reduce the word it's to become i’s.

در مکالمات سریع انگلیسی، گاهی اوقات کلمه it's را به i's تبدیل می کنیم.

It sounds a little bit like, is, what is your name?

کمی شبیه این است که اسم شما چیست؟

But that word has a Z sound, what is your name?

اما این کلمه صدای Z دارد، نام شما چیست؟

Here, we're keeping it with an S, "i’s not gonna happen.

در اینجا، ما آن را با یک S نگه می‌داریم، "I’s not gonna happen.

I’s not gonna happen.

I’s gonna happen.

I’s not gonna happen."

I’s gonna happen."

It makes the sentence so fast, so reduced.

این جمله را بسیار سریع، بسیار کاهش می دهد.

And if you heard this in an English movie, or a TV show, you might pause for a second

و اگر این را در یک فیلم انگلیسی یا یک برنامه تلویزیونی شنیدید، ممکن است برای یک ثانیه مکث کنید

and say, "What?

و بگویید: "چی؟

What did they say?"

آنها چه گفتند؟"

But I hope now that you know that this is a common reduction, you'll be able to pick

اما امیدوارم اکنون که می‌دانید این یک کاهش رایج است، بتوانید آن

up on it, and catch it more readily.

را انتخاب کنید و راحت‌تر آن را بگیرید.

So, let's try to say this sentence together, "I know it's not gonna happen.

بنابراین، بیایید سعی کنیم این جمله را با هم بگوییم، "من می دانم که قرار نیست اتفاق بیفتد.

I know it's not gonna happen.

می دانم که قرار نیست اتفاق بیفتد.

I know it's not gonna happen.

I know it's not gonna happen."

Let's take a look at another sample sentence.

بیایید نگاهی به جمله نمونه دیگری بیندازیم.

My son wants to eat ice cream for dinner, but it is not going to happen.

پسرم می خواهد برای شام بستنی بخورد، اما این اتفاق نمی افتد.

Let's reduce this to, "My son wants to eat ice cream for dinner, but it's not gonna happen.

بیایید این را به این خلاصه کنیم، "پسرم می خواهد برای شام بستنی بخورد، اما این اتفاق نمی افتد.

But it's not gonna happen.

اما این اتفاق نمی افتد.

But is not gonna happen."

اما قرار نیست اتفاق بیفتد."

Lovely reduction.

کاهش دوست داشتنی

All right, let's watch the original clip.

باشه بیا کلیپ اصلی رو ببینیم

And I hope that you'll be able to pick up on, "It's not gonna happen."

و من امیدوارم که بتوانید "این اتفاق نخواهد افتاد."

A little bit more clearly than before.

کمی واضح تر از قبل.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: I've been having an itch to go visit Japan-

دن: من برای دیدن ژاپن خارش داشتم-

Vanessa: Okay.

ونسا: باشه.

Dan: But I know it's not going to happen for a

دن: اما من می دانم که برای مدت طولانی این اتفاق نمی

long time, because it's far away, and we have little kids.

افتد، زیرا دور است، و ما بچه های کوچک داریم.

I've been having an itch to go visit Japan- Vanessa:

من برای بازدید از ژاپن احساس خارش داشتم - ونسا:

Okay.

باشه.

Dan: But I know it's not going to happen for a

دن: اما من می دانم که برای مدت طولانی این اتفاق نمی

long time, because it's far away, and we have little kids.

افتد، زیرا دور است، و ما بچه های کوچک داریم.

Vanessa: Did you hear, "It's not gonna happen?"

ونسا: شنیدی، "این اتفاق نخواهد افتاد؟"

I hope so.

امیدوارم.

Let's go on to our next clip, and then we'll break it down together.

بیایید به کلیپ بعدی خود برویم و سپس با هم آن را تجزیه می کنیم.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: It's usually if somebody doesn't want any

دن : معمولاً اگر کسی بچه‌ای نمی‌خواهد

kids, then that could be a brick wall, where you don't want to go any further.

، می‌تواند یک دیوار آجری باشد، جایی که شما نمی‌خواهید جلوتر بروید.

Vanessa: We call that a deal-breaker.

ونسا: ما به آن معامله شکن می گوییم.

That's a deal-breaker.

این یک معامله شکن است.

Dan: That's a deal-breaker.

دن: این یک معامله شکن است.

Vanessa: Yep.

ونسا: بله.

Dan: It's usually if somebody doesn't want any

دن : معمولاً اگر کسی بچه‌ای نمی‌خواهد

kids, then that could be a brick wall, where you don't want to go any further.

، می‌تواند یک دیوار آجری باشد، جایی که شما نمی‌خواهید جلوتر بروید.

Vanessa: We call that a deal-breaker.

ونسا: ما به آن معامله شکن می گوییم.

That's a deal-breaker.

این یک معامله شکن است.

Dan: Deal-breaker.

دن: معامله شکن.

Vanessa: Yep.

ونسا: بله.

In this clip, Dan and I are talking about some things that might be so important in

در این کلیپ، من و دن در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که ممکن است آنقدر در

a relationship that they cause you to break up if you can't agree about them.

یک رابطه مهم باشند که در صورت عدم توافق در مورد آنها باعث جدایی شما شوند.

In this conversation, Dan said this sentence, "You do not want to go any further."

دان در این گفتگو این جمله را گفت: «نمیخواهی جلوتر بروی».

This is talking about the progression of your relationship.

این در مورد پیشرفت رابطه شما صحبت می کند .

You want to stop your relationship right there, because, well, if you can't agree about this,

شما می خواهید رابطه خود را همانجا متوقف کنید، زیرا، خوب، اگر در این مورد به توافق نرسیدید،

then you're going to have major problems in the future.

در آینده با مشکلات بزرگی روبرو خواهید شد .

But did he say it that clearly?

اما آیا او این را به وضوح گفت؟

Wouldn't that be nice?

آیا این خوب نیست؟

Instead, he said, "You don't wanna go any further.

در عوض، او گفت: "

You don't wanna go any further."

تو نمی خواهی بیشتر بروی.

Let's break this down starting at the beginning.

بیایید این را از ابتدا تجزیه کنیم.

Our first here, you, is often reduced to "Ya."

اولین مورد ما در اینجا، شما، اغلب به "Ya" تقلیل می یابد.

"Ya don't wanna go any further.

"آیا نمی‌خواهم بیشتر از این بروی.

Ya.

Ya don't want to...

بله، نمی‌خواهم...

Ya."

بله."

But look at the negative contraction that's happening here, we have pushed together, do

اما به انقباض منفی که اینجا اتفاق می‌افتد نگاه کنید، ما با هم فشار آورده‌ایم،

not, to become don't.

نکن، تا تبدیل به نشویم.

But I have some bad news.

اما من یک خبر بد دارم.

Negative contractions in American English often have that final T sound cut off.

انقباضات منفی در انگلیسی آمریکایی اغلب باعث قطع شدن صدای T نهایی می شود.

In my opinion, it would be much clearer, much easier for you to understand if we always

به نظر من، اگر ما همیشه آن T را لحاظ کنیم، بسیار واضح‌تر و درک آن برای شما بسیار آسان‌تر خواهد بود

included that T, because that's kind of the indicator that this is a negative word.

، زیرا این به نوعی نشان‌دهنده این است که این یک کلمه منفی است.

I don't want that.

من آن را نمی خواهم.

Instead of, I don't want that.

در عوض، من آن را نمی خواهم.

When the T is cut off, it's much harder to pick up the negative contraction, but it is

وقتی T قطع می‌شود، گرفتن انقباض منفی بسیار سخت‌تر است، اما

essential to understand if someone is saying something positive or negative in a conversation.

درک اینکه کسی در یک مکالمه چیزی مثبت یا منفی می‌گوید، ضروری است.

So, let's hear what he says.

پس بیایید بشنویم که او چه می گوید.

He says, "You don't.

او می گوید: "نمی

You don't.

کنی، نمی

You don't."

کنی، نمی کنی."

Do you hear how there's an N sound coming out of my nose here?

آیا می شنوید که چگونه صدای N از بینی من در اینجا بیرون می آید؟

"You don't."

"تو نمیکنی."

If I close my nose, then that sound stops, it sounds very strange.

اگر بینی ام را ببندم، آن صدا قطع می شود، خیلی عجیب به نظر می رسد.

So we need to end this reduced contraction with that N sound.

بنابراین باید این انقباض کاهش یافته را با صدای N پایان دهیم.

Can you say it with me?

میشه با من بگی؟

"You don't.

"تو نمیکنی.

You don't."

نمیکنی."

It's coming out of my nose.

داره از دماغم میاد بیرون

"You don't."

"تو نمیکنی."

The things that you say on YouTube that you never thought you'd say to the internet, here

چیزهایی که در YouTube می گویید و هرگز فکر نمی کردید به اینترنت بگویید،

we are.

ما اینجا هستیم.

Let's try to say it together, "You don't.

بیایید سعی کنیم آن را با هم بگوییم، "

You don't.

تو نمی کنی، نمی

You don't."

کنی، نمی کنی."

And then we have something familiar, "Wanna."

و سپس ما یک چیز آشنا داریم، "Wanna".

Oh, do you recognize this from before?

اوه، آیا این را از قبل تشخیص می دهید؟

It is want plus to pushed together to become, "Wanna."

این خواستن به علاوه برای تبدیل شدن به "خواستن" است.

Here we have a little review, it comes up so much in daily conversation.

در اینجا ما یک بررسی کوچک داریم که در مکالمات روزانه بسیار مطرح می شود.

Let's try to say the whole thing together.

بیایید سعی کنیم همه چیز را با هم بگوییم.

Do you think you can do it?

آیا فکر می کنید می توانید آن را انجام دهید؟

Yes, let's do it.

بله، بیایید آن را انجام دهیم.

"You don't wanna.

You don't wanna.

تو نمی‌خواهی. نمی‌خواهی.

You don't wanna go any further.

نمی‌خواهی بیشتر بروی

You don't wanna go any further.

You don't wanna go any further.

You don't wanna go any further."

. نمی‌خواهی جلوتر بروی.

Do you see how that smoothly links all of these words together?

آیا می بینید که چگونه همه این کلمات را به هم پیوند می دهد؟

Let's take a look at another sample sentence.

بیایید نگاهی به جمله نمونه دیگری بیندازیم.

"You don't wanna get cold, you should grab your jacket."

"تو نمی خواهی سرد شوی، باید ژاکتت را بگیری."

Oh, you don't want to get cold, you should grab your jacket.

آخه نمیخوای سرد بشی باید کتت رو بگیری.

"You don't wanna get cold, you should grab your jacket.

"تو نمی خواهی سرد شوی، باید ژاکتت را بگیری.

You don't wanna get cold, you should grab your jacket."

نمی خواهی سرد شوی، باید کتت را بگیری."

Excellent.

عالی

All right, let's watch the original clip so that you can see Dan saying this super fast

باشه بیا کلیپ اصلی رو ببینیم که دن این جمله فوق العاده سریع رو میگه

sentence.

.

I hope you'll be able to pick up on it a bit more, integrate these concepts into your spoken

امیدوارم بتوانید کمی بیشتر آن را درک کنید ، این مفاهیم را در انگلیسی گفتاری خود نیز ادغام کنید

English as well, and understand it better.

و آن را بهتر درک کنید.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: It's usually if somebody doesn't want any

دن : معمولاً اگر کسی بچه‌ای نمی‌خواهد

kids, then that could be a brick wall, where you don't want to go any further.

، می‌تواند یک دیوار آجری باشد، جایی که شما نمی‌خواهید جلوتر بروید.

Vanessa: We call that a deal-breaker.

ونسا: ما به آن معامله شکن می گوییم.

That's a deal-breaker.

این یک معامله شکن است.

Dan: A deal breaker.

دن: یک معامله شکن.

Vanessa: Yep.

ونسا: بله.

Dan: It's usually if somebody doesn't want any

دن : معمولاً اگر کسی بچه‌ای نمی‌خواهد

kids, then that could be a brick wall, where you don't want to go any further.

، می‌تواند یک دیوار آجری باشد، جایی که شما نمی‌خواهید جلوتر بروید.

Vanessa: We call that a deal-breaker.

ونسا: ما به آن معامله شکن می گوییم.

That's a deal-breaker.

این یک معامله شکن است.

Dan: A deal breaker.

دن: یک معامله شکن.

Vanessa: Yep.

ونسا: بله.

Did you hear that reduction, "You don't wanna?"

آیا این کاهش را شنیده اید، "نمی خواهی؟"

I hope so.

امیدوارم.

Let's go on to our final clip, where you're going to hear another reduction, and then

بیایید به آخرین کلیپ خودمان برویم، جایی که قرار است کاهش دیگری را بشنوید، و سپس

we'll break it down together.

با هم آن را تجزیه می کنیم.

Let's go.

بیا بریم.

Dan: I do want to help people though-

دن: من می خواهم به مردم کمک کنم -

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: But it's not in the influence kind of way,

دن: اما

if you know what I mean, lifestyle.

اگر منظورم را بدانید، سبک زندگی به نوعی تاثیرگذار نیست.

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: I do want to help people though-

دن: من می خواهم به مردم کمک کنم -

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: But it's not in the influence kind of way,

دن: اما

if you know what I mean, lifestyle.

اگر منظورم را بدانید، سبک زندگی به نوعی تاثیرگذار نیست.

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

In this clip, Dan and I are talking about something that you as viewers, as our students,

در این کلیپ، من و دن در مورد چیزی صحبت می کنیم که شما به عنوان بیننده، به عنوان دانش آموزان ما،

might find surprising about us, something that you don't know.

ممکن است در مورد ما تعجب آور شوید، چیزی که شما نمی دانید.

I'll let you watch the original video to find out what we talked about.

من به شما اجازه می دهم ویدیوی اصلی را تماشا کنید تا متوجه شوید در مورد چه چیزی صحبت کردیم.

But Dan uses a great phrase, "If you know what I mean."

اما دن از یک عبارت عالی استفاده می کند: "اگر می دانید منظور من چیست."

So here, we often use this phrase when we are implying something that we either feel

بنابراین در اینجا، ما اغلب از این عبارت زمانی استفاده می‌کنیم که به چیزی اشاره می‌کنیم که یا

like we didn't describe very clearly, but we hope the other person can understand, or

احساس می‌کنیم خیلی واضح آن را توصیف نکرده‌ایم، اما امیدواریم طرف مقابل بتواند آن را بفهمد، یا

you're kind of implying another meaning, if you know what I mean.

شما به نوعی معنای دیگری را القا می‌کنید، اگر می‌دانید من چه می‌کنم. منظور داشتن.

So, let's take a look at how he really said this, because he definitely did not clearly

بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم که او واقعاً چگونه این را گفته است، زیرا او قطعاً به وضوح

say, "If you know what I mean."

نگفته است: "اگر می دانید منظور من چیست."

Instead, this is how we said it, "If you know what I mean.

در عوض، اینگونه گفتیم: "اگر می دانید منظور من چیست.

If you know what mean."

اگر می دانید چه معنی دارد."

Lovely.

دوست داشتني.

Let's break this down, starting at the beginning.

بیایید این را تجزیه کنیم، از ابتدا شروع کنیم.

"If you know."

"اگر می دانید."

We have a common phrase, "You know."

ما یک عبارت رایج داریم، "می دانید".

We've already talked about how, you, often becomes, "Ya."

ما قبلاً در مورد این صحبت کرده‌ایم که چگونه شما اغلب به "آری" تبدیل می‌شوید.

But we can reduce, you, even further to become simply y, that Y sound.

اما ما می‌توانیم صدای Y را حتی بیشتر از این کاهش دهیم تا به سادگی y شوید.

So here in this phrase, it sounds like, "If you know, you know."

بنابراین در اینجا در این عبارت، به نظر می رسد، "اگر می دانید، می دانید."

Can you say that with me?

میشه اینو با من بگی؟

"If you know, if you know."

"اگر می دانی، اگر می دانی."

And then we have something very beautiful happening, "What I mean."

و سپس ما یک اتفاق بسیار زیبا داریم ، "منظورم چیست."

Becomes, "What I mean."

می شود، "منظورم چیست."

Oh boy.

اوه پسر.

So let's take the beginning of the word, what, it sounds like wh, right?

پس بیایید ابتدای کلمه را بگیریم، چه، به نظر می رسد wh، درست است؟

wh, and then the next word, I, is going to have something that happens between these

wh، و سپس کلمه بعدی، I، چیزی خواهد داشت که بین این دو کلمه اتفاق می افتد

two words, "What I mean."

، "منظورم چیست."

Becomes, "What I mean, what I mean."

می شود، "منظورم چیست، منظورم چیست."

Because that T at the end of, what, is surrounded by vowels, and in American in English, that

از آنجا که T در انتهای What، با حروف صدادار احاطه شده است، و در آمریکایی در انگلیسی، آن

T often changes to a D just like we talked about in our very first sentence, "Gotta lotta."

T اغلب به یک D تغییر می کند، درست همانطور که در اولین جمله مان صحبت کردیم، "Gotta lotta".

So here, "What I." Becomes, "whud’a mean, you know what I mean, you know what I mean."

بنابراین اینجا، "آنچه من." می شود، «وحدّا، تو می دانی منظورم چیست، می دانی که منظورم چیست».

And the word, I, is less clear, it's just, uh.

و کلمه، من، کمتر واضح است، فقط، اوه.

"You know what I mean?

"میدونی منظورم چیه؟

You know what I mean."

میدونی چی میگم."

Can you say that with me?

میشه اینو با من بگی؟

"You know what I mean.

"میدونی

You know what mean.

منظورم چیه. میدونی یعنی چی.

You know what I mean."

میدونی چی میگم."

All right, let's take a look at another sample sentence.

بسیار خوب، بیایید یک جمله نمونه دیگر را بررسی کنیم .

"It's just been one of those days, you know what I mean?"

"فقط یکی از آن روزها بود، می دانید منظورم چیست؟"

"It's just been one of those days..."

«فقط یکی از آن روزها بود...»

That means a very difficult day, but you're not saying that directly, you're indirectly

یعنی روز بسیار سختی است، اما شما مستقیماً این را نمی گویید، بلکه غیرمستقیم می

saying, "One of those days."

گویید: «یکی از آن روزها».

"It's just been one of those days, you know what I mean?"

"فقط یکی از آن روزها بود، می دانید منظورم چیست؟"

And here you're hoping that the other person will get your sense here.

و در اینجا شما امیدوار هستید که طرف مقابل شما را در اینجا درک کند.

They'll get it from your tone, and they'll get it because as you're adding this extra

آنها آن را از لحن شما دریافت خواهند کرد، و آن را دریافت خواهند کرد زیرا همانطور که شما این عبارت اضافی را اضافه می کنید

phrase, "You know what I mean?"

، "می دانید منظورم چیست؟"

Can you say that with me?

میشه اینو با من بگی؟

"It's just been one of those days, you know what I mean?

It's just been one of those days, you know what I mean?"

فقط یکی از آن روزها بود، می‌دانی منظورم چیست؟

I hope, you know what I mean.

امیدوارم منظورم را بدانید

All right, let's watch the original clip, and I hope you'll be able to hear this extreme

بسیار خب، بیایید کلیپ اصلی را تماشا کنیم، و امیدوارم اکنون بتوانید این

reduction much more clearly now, and also use it yourself.

کاهش شدید را با وضوح بیشتری بشنوید و خودتان نیز از آن استفاده کنید.

Let's watch.

بیایید تماشا کنیم.

Dan: I do want to help people though-

دن: من می خواهم به مردم کمک کنم -

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: But it's not in the influence kind of way,

دن: اما

if you know what I mean, lifestyle.

اگر منظورم را بدانید، سبک زندگی به نوعی تاثیرگذار نیست.

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: I do want to help people though-

دن: من می خواهم به مردم کمک کنم -

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Dan: But it's not in the influence kind of way,

دن: اما

if you know what I mean, lifestyle.

اگر منظورم را بدانید، سبک زندگی به نوعی تاثیرگذار نیست.

Vanessa: Yeah.

ونسا: آره.

Did you hear, "You know what I mean."

آیا شنیده اید، "می دانید منظور من چیست؟"

I hope so.

امیدوارم.

Well, congratulations on leveling up your pronunciation skills today.

خوب، تبریک می گویم که امروز مهارت های تلفظ خود را ارتقا دادید.

If you would like to continue learning with the Conversation Breakdown Method, don't forget

اگر می خواهید با روش شکست مکالمه به یادگیری ادامه دهید، فراموش نکنید

to join me in the Fearless Fluency Club.

که در باشگاه تسلط بی باک به من بپیوندید.

Just like Gely, who said, "This is the best course I've ever had."

درست مثل جلی که گفت: "این بهترین دوره ای است که تا به حال داشته ام."

Thank you, Gely.

مرسی گلی

This is a great place for you to be able to express yourself completely, understand fast

اینجا مکانی عالی برای شماست تا بتوانید خود را به طور کامل بیان کنید،

English, and most importantly, speak confidently in English.

زبان انگلیسی را سریع بفهمید و مهمتر از همه، با اطمینان به زبان انگلیسی صحبت کنید.

You can click on the link in the description to join us in the Fearless Fluency Clubs.

برای پیوستن به ما در باشگاه های تسلط بی باک می توانید روی لینک در توضیحات کلیک کنید.

Well, now I have a question for you, what do you want to do today?

خوب، حالا من یک سوال از شما دارم، امروز می خواهید چه کار کنید؟

What do you want to do today?

امروز می خواهی چیکار کنی؟

Let me know in the comments, if you would like to write your answer clearly, and then

در نظرات به من اطلاع دهید، اگر دوست دارید پاسخ خود را واضح بنویسید و سپس

write it with the reductions, the way that we would say it, this is excellent practice,

آن را با کاهش، به روشی که ما می گوییم بنویسید، این تمرین بسیار عالی است،

it will help you to be able to say it out loud like that.

به شما کمک می کند بتوانید آن را با صدای بلند بگویید مانند آن

And also help other our students as they're reading your answer, be able to speak clearly,

و همچنین به سایر دانش‌آموزان خود در حین خواندن پاسخ شما کمک کنید، بتوانند به وضوح

and speak like an American English speaker.

صحبت کنند و مانند یک انگلیسی آمریکایی صحبت کنند.

Well, thank you so much for learning English with me, and I will see you again next Friday

خب، خیلی ممنون که با من انگلیسی یاد گرفتید ، و جمعه آینده دوباره شما را

for a new lesson here on my YouTube channel.

برای یک درس جدید اینجا در کانال یوتیوب من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download the free PDF worksheet for this lesson.

مرحله بعدی دانلود کاربرگ PDF رایگان این درس است.

With this free PDF, you will master today's lesson, and never forget what you have learned.

با استفاده از این PDF رایگان، بر درس امروز مسلط خواهید شد و هرگز آموخته های خود را فراموش نکنید.

You can be a confident English speaker.

شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for a free English lesson every Friday.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

Bye.

خدا حافظ.