THINK and SPEAK in English: your vacation

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Can you think and speak in English about  your daily life? Let's talk about it. 

آیا می توانید درباره زندگی روزمره خود به انگلیسی فکر کنید و صحبت کنید؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

If you watch English movies and TV shows,  you've probably heard people ask the question,  

اگر فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی انگلیسی را تماشا می‌کنید، احتمالاً شنیده‌اید که مردم این سؤال را می‌پرسند:

"Hey, how was your vacation?" but have you ever  asked this question to yourself? Well, if not,  

«هی، تعطیلاتت چطور بود؟» اما آیا تا به حال این سوال را از خود پرسیده اید؟ خوب، اگر نه،

that changes today. In this lesson, you will learn  19 common, daily life expressions that you can use  

امروز تغییر می کند. در این درس، 19 عبارت رایج زندگی روزمره را یاد خواهید گرفت که می توانید از آنها

to talk about your vacation. I'll be telling  you about my summer vacation and I'll use these  

برای صحبت درباره تعطیلات خود استفاده کنید. من درباره تعطیلات تابستانی به شما خواهم گفت و از این عبارات استفاده خواهم کرد،

expressions so I hope you'll be able to use them  too. Well, like always I have created the free PDF  

بنابراین امیدوارم شما هم بتوانید از آنها استفاده کنید. خوب، مثل همیشه، من کاربرگ PDF   رایگان را

worksheet for today's lesson with all of these new  words, sample sentences, definitions, and you can  

برای درس امروز با همه این کلمات جدید، جملات نمونه، تعاریف ایجاد کرده‌ام، و شما می‌توانید

answer Vanessa's Challenge Question at the bottom  of the worksheet. You can download this free PDF  

به سؤال چالشی ونسا در پایین کاربرگ به کار کاربرگ جدید واژگان جدید. می‌توانید این PDF رایگان   را

with the link in the description. All right, let's  get started by talking about my summer vacation,  

با پیوند در توضیحات دانلود کنید. بسیار خوب، بیایید با صحبت در مورد تعطیلات تابستانی خود شروع کنیم،

and I hope it will apply to you as well. My family went on a four hour road trip to  

و امیدوارم این موضوع برای شما نیز صدق کند. خانواده من به یک سفر جاده ای چهار ساعته به

West Virginia to meet up with Dan's  side of the family. Unfortunately,  

ویرجینیای غربی رفتند تا با اعضای خانواده دن ملاقات کنند. متأسفانه،

Dan's brother got bronchitis, so he couldn't come. A road trip is when you drive a long distance,  

برادر دن به برونشیت مبتلا شد، بنابراین نتوانست بیاید. سفر جاده ای زمانی است که مسافت طولانی را رانندگی می کنید،

and usually, the journey is also important.  These are common trips in the U.S.,  

و معمولاً، سفر نیز مهم است. اینها سفرهای رایج در ایالات متحده هستند،

maybe because the U.S. is so big. Let's  take a look at another sample sentence. 

شاید به این دلیل که ایالات متحده بسیار بزرگ است. بیایید نگاهی به جمله نمونه دیگری بیندازیم.

Some of my favorite memories from childhood  vacations are taking road trips across the  

برخی از خاطرات مورد علاقه من از تعطیلات دوران کودکی ، سفرهای جاده ای در سراسر

country. You also heard me use the phrase  "to meet up with", this is used when you are  

کشور است. شما همچنین شنیدید که من از عبارت «برای ملاقات با» استفاده کردم، این زمانی استفاده می‌شود که

getting together with someone who you already  know. Let's take a look at this sentence.  

با شخصی که قبلاً می‌شناسید دور هم جمع می‌شوید . بیایید نگاهی به این جمله بیندازیم. وقتی به اسپانیا سفر

We made plans to meet up with our friends  while we were traveling in Spain. All right,  

می‌کردیم، برنامه‌ریزی کردیم تا با دوستانمان ملاقات کنیم . بسیار خوب،

let's continue with my summer vacation story. We rented a cabin in the woods that also had a hot  

بیایید به داستان تعطیلات تابستانی خود ادامه دهیم. ما یک کابین در جنگل کرایه کردیم که یک

tub or Jacuzzi that my kids loved. The word rent  is commonly used for vacations. You might rent an  

جکوزی یا جکوزی هم داشت که بچه‌هایم آن را دوست داشتند. کلمه اجاره معمولاً برای تعطیلات استفاده می شود. ممکن است یک Airbnb کرایه کنید

Airbnb, you might rent a car, or maybe you could  say, "We rented an RV so that we could take a road  

، ممکن است یک ماشین کرایه کنید، یا شاید بتوانید بگویید: "ما یک RV کرایه کردیم تا بتوانیم یک

trip around the U.S." All right, let's continue. We went hiking and rock climbing,  

سفر جاده ای در سراسر ایالات متحده داشته باشیم." باشه ادامه بدیم پیاده‌روی و صخره‌نوردی

we made a bonfire, and we ate amazing  food, including a five course wine tasting  

رفتیم، آتش درست کردیم، و غذای شگفت‌انگیزی خوردیم ، از جمله یک مزه شراب پنج دوره

that Dan's parents put on. That was amazing. On our vacation, we did three common activities  

که والدین دن ترتیب دادند. شگفت انگیز بود. در تعطیلات خود، سه فعالیت معمولی انجام

that we do outdoors on vacation. We went hiking,  we went rock climbing, and we had a bonfire. I'm  

دادیم که در تعطیلات در خارج از منزل انجام می‌دهیم. ما به پیاده روی رفتیم، به صخره نوردی رفتیم و آتش زدیم. کنجکاو هستم که

curious if having a bonfire is common in your  country. I know sometimes this is really common,  

آیا آتش‌سوزی در کشور شما رایج است. من می دانم که گاهی اوقات این واقعاً رایج است،

but sometimes it's almost unbelievable,  especially if you live in a big city.  

اما گاهی اوقات تقریباً غیرقابل باور است، مخصوصاً اگر در یک شهر بزرگ زندگی می کنید.

But personally, I love having a bonfire,  especially because I like to eat marshmallows.  

اما شخصاً من عاشق آتش زدن هستم، مخصوصاً به این دلیل که دوست دارم گل ختمی بخورم.

All right, let's continue with my story. Because it was the summertime and we were  

خوب، بیایید به داستان من ادامه دهیم. از آنجا که تابستان بود و ما

in the woods, we made sure that everyone  wore bug spray and sunblock because  

در جنگل بودیم، مطمئن شدیم که همه از اسپری حشرات و ضد آفتاب استفاده کنند زیرا

nothing can ruin a vacation faster than  lots of bug bites and getting a sunburn. 

هیچ چیز نمی‌تواند تعطیلات را سریع‌تر از نیش‌های زیاد حشرات و آفتاب‌سوختگی خراب کند.

I don't know if this is true in your country, but  where I live, there are a lot of mosquitoes so we  

نمی‌دانم این موضوع در کشور شما درست است یا نه، اما در جایی که من زندگی می‌کنم، پشه‌های زیادی وجود دارد، بنابراین

have to wear bug spray often. And what happens  if you don't wear bug spray? You get a bug bite.  

مجبوریم اغلب از اسپری حشرات استفاده کنیم. و اگر اسپری حشره را نپوشید چه اتفاقی می‌افتد؟ شما گزش حشره می گیرید.

We also have to wear sunblock. Sometimes  people call this sunscreen. What happens  

ما همچنین باید از ضد آفتاب استفاده کنیم. گاهی افراد به این ضد آفتاب می‌گویند.

if you don't wear sunscreen? Well, you get a  sunburn. Not good. Let's go on with my story. 

اگر ضد آفتاب نزنید چه اتفاقی می‌افتد؟ خوب، شما دچار آفتاب سوختگی می شوید. خوب نیست. بیایید به داستان من ادامه دهیم.

Well, we were having so much fun in West Virginia  that we decided to extend our vacation and drive  

خب، ما در ویرجینیای غربی آنقدر سرگرم بودیم که تصمیم گرفتیم تعطیلات خود را تمدید کنیم و برای پنج روز دیگر

four hours further north to Dan's sister's house  for five more days. And thankfully, our generous  

چهار ساعت جلوتر به سمت شمال به سمت خانه خواهر دن رانندگی کنیم . و خوشبختانه، همسایه سخاوتمند ما

neighbor said that she could watch our cats, our  chickens, and our house for a little bit longer. 

گفت که می‌تواند برای مدتی بیشتر گربه‌ها ، جوجه‌ها و خانه ما را تماشا کند.

Let's take a look at this word, to watch. Yes,  we can use to watch for, "I watch TV," but it's  

بیایید نگاهی به این کلمه بیندازیم، برای تماشا. بله ،  می‌توانیم از «من تلویزیون تماشا می‌کنم» برای تماشا استفاده کنیم، اما

also often used for taking care of something.  "I watched two kids over the summer." Okay,  

اغلب برای مراقبت از چیزی نیز استفاده می‌شود. "من در طول تابستان دو کودک را تماشا کردم." خوب،

that means you were a babysitter or a nanny over  the summer, you took care of those two kids.  

یعنی شما در تابستان پرستار بچه یا پرستار بچه بودید، از آن دو بچه مراقبت می کردید.

So we could also say, "Could you watch my  house while I'm gone next week?" That means,  

بنابراین می‌توانیم بگوییم: «آیا می‌توانی خانه‌ام را تماشا کنی تا زمانی که هفته آینده نمی‌روم؟» این به این معنی است که،

"Could you take care of my house while I'm  gone next week?" All right, let's continue. 

"آیا می‌توانی از خانه من مراقبت کنی تا زمانی که من هفته آینده نباشم؟" باشه ادامه بدیم

In Pittsburgh, we hung out a lot together,  we went to the zoo. And you know what? I got  

در پیتسبورگ، خیلی با هم بودیم،  به باغ وحش رفتیم. میدونی چیه؟ 20 دقیقه

stuck in the elevator at the zoo for  20 minutes. It was a little bit scary. 

در آسانسور باغ وحش گیر کردم . کمی ترسناک بود.

This is a lovely phrasal verb that you can use at  any time in your life. To hang out with someone  

این یک فعل عبارتی دوست داشتنی است که می توانید در هر زمانی از زندگی خود از آن استفاده کنید. معاشرت با

is simply to spend casual time together. "Hey,  you want to hang out?" "Oh, it was great hanging  

کسی   صرفاً صرف وقت معمولی با هم است. "هی، می‌خواهی با هم سر بزنیم؟" "اوه، خیلی عالی بود

out last week." Great phrasal verb to use. What  about this one? To get stuck. This could be used  

هفته گذشته بود." فعل عبارتی عالی برای استفاده. در مورد این یکی چی؟ برای گیر افتادن. این می تواند به صورت فیزیکی استفاده شود

physically. "I got stuck in the elevator." "He  got stuck in traffic." But we can also use this  

. "در آسانسور گیر کردم." "او در ترافیک گیر کرد." اما

mentally if you are speaking in English and you  just can't remember the words that you're trying  

اگر به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید و فقط نمی‌توانید کلماتی را که می‌خواهید بگویید به خاطر بیاورید، می‌توانیم از این   به صورت ذهنی استفاده

to say, you might say, "Ugh, I just got stuck  and I can't remember the next word." You're not  

کنیم، ممکن است بگویید: "اوه، تازه گیر کردم و کلمه بعدی را به خاطر نمی‌آورم. " شما از نظر

physically stuck, but your brain will not go to  the correct word. So I hope this lesson will help  

جسمی گیر نکرده‌اید، اما مغزتان به کلمه صحیح نمی‌رود. بنابراین امیدوارم این درس به شما کمک کند

you to find more words in your vocabulary so you  can speak exactly the way that you would like.  

تا کلمات بیشتری را در واژگان خود بیابید تا بتوانید دقیقاً همانطور که دوست دارید صحبت کنید.

All right, let's continue my story. During our trip, my sister-in-law found  

بسیار خب، بیایید داستان من را ادامه دهیم. در طول سفرمان، خواهر شوهرم

out the gender of her third baby. It was quite a  surprise, and it was so fun to celebrate with her. 

جنسیت فرزند سومش را فهمید. بسیار شگفت‌انگیز بود، و جشن گرفتن با او بسیار سرگرم‌کننده بود.

This is another phrasal verb, to find out  something means that you are learning a new  

این یک فعل عبارتی دیگر است، برای پیدا کردن چیزی به این معنی است که شما در حال یادگیری یک

piece of information. Let's take a look at the  sample sentence. I found out about the surprise  

قطعه اطلاعات جدید هستید. بیایید نگاهی به جمله نمونه بیندازیم. من از مهمانی سورپرایز مطلع

party because I heard them talking on the phone.  Oops. All right, let's continue with my story. 

شدم زیرا صدای صحبت آنها را با تلفن شنیدم. اوه خوب، بیایید به داستان من ادامه دهیم.

During the week, we rented a private  karaoke room for Dan's sister's birthday,  

در طول هفته، ما یک اتاق کارائوکه خصوصی برای تولد خواهر دن کرایه کردیم

and there were about 20 people there. Dan and his  friend sang an improvised Happy Birthday song,  

و حدود 20 نفر آنجا بودند. دن و دوستش یک آهنگ بداهه تولدت مبارک را خواندند،

and it was hilarious and quite a crowd pleaser. This word, a crowd pleaser, means that everyone  

خنده دار و بسیار خوشحال کننده بود. این کلمه، خشنود کننده جمعیت، به این معنی است که همه

loves it. You might say this. "I went to the  circus and I saw a woman shoot flaming arrows from  

آن را دوست دارند. شما ممکن است این را بگویید. "به سیرک رفتم و دیدم زنی با پاهایش تیرهای شعله ور

her bow with her feet. It was a crowd pleaser.  It was incredible." All right, let's keep going. 

از کمانش پرتاب می کند. این باعث خوشحالی جمعیت بود. باورنکردنی بود." باشه، ادامه بدیم

Then we went to our friend's wedding, which  was actually at her mom's house, and it was  

سپس به عروسی دوستمان رفتیم، که در واقع در خانه مادرش بود، و بسیار

perfect. This was my kid's first wedding, and  I think it was the best wedding they could have  

عالی بود. این اولین عروسی فرزندم بود، و فکر می‌کنم بهترین عروسی بود که می‌توانستند به آن بروند

gone to. The ceremony was blessedly short.  They had homemade pizza made for each person  

. مراسم بسیار کوتاه بود. آن‌ها برای هر نفر پیتزای خانگی

and they had a blast dancing. This is a lovely expression,  

درست کرده بودند و رقصیدن آن‌ها با صدای بلند بود. این یک عبارت دوست‌داشتنی است،

to have a blast, and it just means that you're  having so much fun. You might say, "We went to  

برای خوشحالی، و فقط به این معنی است که شما بسیار سرگرم می‌شوید. ممکن است بگویید، "ما

the beach last week and you wouldn't believe it.  We had a blast just staying in our beach house,  

هفته گذشته به ساحل رفتیم و شما آن را باور نمی کنید . همین که در خانه ساحلی خود می ماندیم، می

laughing and playing games. We only went to the  beach two days." I hope that you have a blast on  

خندیدیم و بازی می کردیم. ما فقط دو روز به ساحل رفتیم." امیدوارم که در

your vacation. All right, let's keep going. Something amazing happened at that wedding.  

تعطیلات خود لذت ببرید. باشه، ادامه بدیم در آن عروسی اتفاق شگفت انگیزی افتاد.

Our friend, the bride, hired a silhouette artist  to cut a silhouette for each of the guests.  

دوست ما، عروس، یک هنرمند سیلوئت را استخدام کرد تا برای هر یک از مهمانان یک سیلوئت برش دهد.

It was an amazing souvenir. I'll show it to you  here. This is really something that I'll treasure  

سوغاتی شگفت انگیزی بود. اینجا به شما نشان خواهم داد . این واقعاً چیزی است که برای همیشه قدردانش خواهم بود

forever. Can you believe she hand-cut that by just  looking at us in about 10 seconds? Incredible. 

. آیا باورتان می‌شود که او با نگاه کردن به ما در حدود 10 ثانیه آن را با دست قطع کرد؟ باور نکردنی

This word, a silhouette, is a fun one. It usually  means the outline of something. So you might say,  

این کلمه، یک شبح، یک کلمه سرگرم کننده است. معمولاً به معنای طرح کلی چیزی است. بنابراین ممکن است بگویید،

"Before I got glasses, I could only see  the silhouette of the trees. And then when  

"قبل از اینکه عینک بگیرم، فقط می‌توانستم شبح درختان را ببینم. و سپس

I got glasses, I could see the leaves. Amazing." Have you ever been traveling and gotten a souvenir  

وقتی عینک گرفتم، می‌توانم برگ‌ها را ببینم. شگفت‌انگیز." آیا تا به حال سفر کرده اید و

for my son? You know what he loves to get as  a souvenir? A rock. Wherever we go, it might  

برای پسرم سوغاتی گرفته اید؟ می‌دانی او دوست دارد چه چیزی را به عنوان سوغات بگیرد؟ یک صخره. هر کجا برویم، ممکن

be a rock from a parking lot, it might be a rock  from a creek. His favorite souvenirs are rocks.  

است سنگی از یک پارکینگ باشد، ممکن است سنگی از یک نهر باشد. سوغاتی های مورد علاقه او سنگ ها هستند.

All right, let's keep going. In both West Virginia  

باشه، ادامه بدیم هم در ویرجینیای غربی

and Pittsburgh, we had so much fun bonding  and just spending quality time together. 

و هم در پیتزبورگ، با هم بودن بسیار سرگرم کننده بودیم و فقط زمان با کیفیتی را با هم گذراندیم.

Both of these words, to bond with someone  and to spend quality time with someone,  

هر دوی این کلمات، پیوند با کسی و گذراندن زمان با کیفیت با کسی،

mean that you are deepening your relationship  with someone else. Let's take a look at this  

به این معنی است که شما در حال تعمیق رابطه خود با شخص دیگری هستید. بیایید نگاهی به این

sentence. The COVID-19 pandemic was a really hard  time, but my family got to spend a lot of quality  

جمله بیندازیم. همه‌گیری کووید-۱۹ زمان بسیار سختی بود، اما خانواده‌ام مجبور

time together, and in the end, we really bonded  during that tough time. All right, let's continue  

شدند زمان‌های باکیفیتی زیادی را با هم بگذرانند، و در نهایت، ما در آن دوران سخت واقعاً با هم پیوند خوردیم. بسیار خب، بیایید ادامه

and go to the end of my vacation story. Finally, after our eight hour trip home,  

دهیم   و به پایان داستان تعطیلاتم برویم. سرانجام، پس از هشت ساعت سفر به خانه،

which ended up being something like  11 hours total, we made it home  

که در نهایت چیزی حدود  11 ساعت بود، به خانه

and it was time to get back to the real world. This phrase, to get back to the real world,  

برگشتیم   و زمان بازگشت به دنیای واقعی فرا رسید. این عبارت، برای بازگشت به دنیای واقعی، عبارتی

is one we often use at the end of vacation,  you've almost been living in a fantasy world.  

است که ما اغلب در پایان تعطیلات از آن استفاده می‌کنیم، تقریباً در دنیایی فانتزی زندگی می‌کنید.

Maybe you've been at the beach, maybe you went  to another country, and then when you get home,  

شاید در ساحل بوده‌اید، شاید به کشور دیگری رفته‌اید، و پس از آن که به خانه

boom, the real world hits. So you might say, "Oh,  I'm not ready to get back to the real world." Or  

رسیدید، دنیای واقعی شروع می‌شود. بنابراین ممکن است بگویید، "اوه، من برای بازگشت به دنیای واقعی آماده نیستم." یا

on the other hand, you might say, "You know what?  I'm kind of ready to get back to the real world.  

از طرف دیگر، ممکن است بگویید، "می دانید چیست؟ من به نوعی آماده بازگشت به دنیای واقعی هستم.

This vacation was great, but it was long enough." So I want to know for you, what was your summer  

این تعطیلات عالی بود، اما به اندازه کافی طولانی بود." بنابراین من می خواهم برای شما بدانم، تعطیلات تابستانی شما چه بود

vacation? Have you had your summer vacation  yet? Let me know in the comments and don't  

؟ آیا هنوز تعطیلات تابستانی خود را گذرانده اید؟ در نظرات به من اطلاع دهید و

forget to download the free PDF worksheet for  today's lesson with all of these wonderful daily  

فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان برای درس امروز را با تمام این عبارات زندگی روزانه فوق العاده

life expressions, definitions, sample  sentences, my story about my vacation,  

، تعاریف، جملات نمونه، داستان من درباره تعطیلاتم،

how you can use them, and of course, you can  answer Vanessa's Challenge Question at the  

نحوه استفاده از آنها، و البته، فراموش نکنید. می‌توانید به سؤال چالش ونسا در

bottom of the PDF worksheet. There's a link in  the description and you can download that now. 

پایین صفحه PDF پاسخ دهید. پیوندی در توضیحات موجود است و اکنون می‌توانید آن را دانلود کنید.

Well, thanks so much for learning English with  me and I'll see you again next Friday for a new  

خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را برای یک

lesson here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the free  

درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی دانلود

PDF worksheet for this lesson. With this  free PDF, you will master today's lesson  

کاربرگ PDF رایگان این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط

and never forget what you have learned.  You can be a confident English speaker.  

خواهید داشت و هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for a free English lesson every Friday. Bye.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.