10 Taboo Questions in the USA: NEVER ask these questions

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Be careful what you say, let's talk about it.

مراقب حرف هایی که می زنی، بیا در مورد آن صحبت کنیم.

When you have conversations with people from other cultures, it's really important to be

وقتی با مردمی از فرهنگ های دیگر صحبت می کنید، احترام به فرهنگ آن شخص واقعاً مهم

respectful of that person's culture.

است.

Of course, when we're talking with people from our own culture, we should be respectful

البته، وقتی با افرادی از فرهنگ خودمان صحبت می‌کنیم، باید احترام هم قائل باشیم

too, but it's a little bit more complicated when we're talking with people from different

، اما وقتی با افراد با پیشینه‌های مختلف صحبت می‌کنیم، کمی پیچیده‌تر است،

backgrounds because maybe you don't know which topics are acceptable to talk about or which

زیرا ممکن است ندانید کدام موضوعات قابل قبول است. درباره

topics are taboo.

موضوعاتی که تابو هستند صحبت کنید.

Taboo means that if you talk about that topic in the wrong context, people will feel really

تابو به این معنی است که اگر در مورد آن موضوع در زمینه اشتباه صحبت کنید، مردم واقعاً احساس ناراحتی می کنند

uncomfortable.

.

It's inappropriate, it's just not polite.

این نامناسب است، فقط مودبانه نیست.

Today I'd like to help you learn 10 questions that you absolutely should not ask in American

امروز می خواهم به شما کمک کنم 10 سوالی که در فرهنگ آمریکایی نباید بپرسید را بیاموزید

culture.

.

These topics might be okay if you're talking with someone who you're really, really close

اگر با کسی صحبت می‌کنید که واقعاً به او نزدیک هستید، ممکن است این موضوعات مشکلی نداشته

to, but that's not really the situation that we're talking about here.

باشند، اما واقعاً این وضعیتی نیست که ما در اینجا درباره آن صحبت می‌کنیم.

For this lesson, we're going to imagine three situations.

برای این درس، سه موقعیت را تصور می کنیم.

Number one, you run across someone that you know at the grocery store, don't ask these

شماره یک، در خواربارفروشی با کسی برخورد می کنید که او را می شناسید، این سؤالات را نپرسید

questions, or you are talking with a coworker in the office, don't ask these questions,

، یا در حال صحبت با یک همکار در دفتر هستید، این سؤالات را نپرسید،

or maybe you're going out for coffee with a new friend or a coworker or someone you

یا شاید دارید با او برای قهوه بیرون می روید. یک دوست جدید یا یک همکار یا کسی

don't know that well, don't ask these questions.

که به خوبی نمی شناسید، این سوالات را نپرسید.

Let's go to our first topic and question, topic number one is politics.

بریم سراغ اولین موضوع و سوال خود، موضوع شماره یک سیاست است.

The main questions that you should not ask are, "Who are you voting for?"

سوالات اصلی که نباید بپرسید این است که "به چه کسی رای می دهید؟"

Or, "Who did you vote for?"

یا "به چه کسی رای دادی؟"

This just depends when the election was, if it was in the past or if it's going to be

این فقط بستگی به زمان برگزاری انتخابات دارد، آیا در گذشته بوده یا

in the future.

در آینده خواهد بود.

Even though this year is a presidential election year in the US and if you turn on the news

اگرچه امسال سال انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده است و اگر اخبار

you'll see so much information about this, we don't really talk about our personal voting

را روشن کنید، اطلاعات زیادی در مورد آن خواهید دید، ما واقعاً در مورد انتخاب های رأی گیری شخصی خود صحبت نمی

choices, unless it's with really, really, really close friends.

کنیم، مگر اینکه واقعاً، واقعاً، واقعاً نزدیک باشد. دوستان.

On the other hand, Americans love bumper stickers and yard signs.

از سوی دیگر، آمریکایی ها عاشق برچسب سپر و تابلوهای حیاط هستند.

So you might see on the back of someone's car, Biden, or on the back of someone's car,

بنابراین ممکن است در پشت خودروی کسی، بایدن، یا پشت خودروی شخصی،

Trump, or a sign in someone's yard that says something similar about who they're voting

ترامپ، یا تابلویی را در حیاط شخصی ببینید که چیزی مشابه در مورد اینکه به چه کسی رای می‌دهند می‌گوید

for.

.

But even if someone has a bumper sticker or a sign in their yard, they probably don't

اما حتی اگر کسی یک برچسب سپر یا یک تابلو در حیاط خود داشته باشد، احتمالاً نمی

want to debate you about who you should vote for or who they're voting for.

خواهد با شما در مورد اینکه به چه کسی رای دهید یا به چه کسی رای می دهد بحث کند.

Usually, this is still considered an inappropriate topic to ask about.

معمولاً این موضوع هنوز به عنوان یک موضوع نامناسب برای پرسیدن در نظر گرفته می شود.

Topic number two, family.

موضوع شماره دو خانواده

Are you married?

آیا ازدواج کرده اید؟

Why not?

چرا که نه؟

Do you have kids?

بچه دارید؟

Why not?

چرا که نه؟

Are you pregnant?

آیا شما باردار هستید؟

These topics are considered personal, especially if it's somebody who you've just met.

این موضوعات شخصی در نظر گرفته می شوند، به خصوص اگر فردی باشد که به تازگی ملاقات کرده اید.

I know that these types of family questions are considered no problem in other cultures,

من می دانم که این نوع سوالات خانوادگی در فرهنگ های دیگر مشکلی تلقی نمی شوند،

but in the US these are personal and sensitive.

اما در ایالات متحده این سوالات شخصی و حساس هستند.

Imagine this situation, someone really wants to have kids and they've been trying to have

این وضعیت را تصور کنید، یک نفر واقعاً می خواهد بچه دار شود و سعی کرده

kids and they can't, or they had a miscarriage, which means that they were pregnant and then

بچه دار شود و نمی تواند، یا سقط جنین داشته است، یعنی باردار بوده و

the baby died.

بعد بچه مرده است.

This is a really sensitive situation and if you casually ask them, "Oh, why don't you

این یک موقعیت واقعا حساس است و اگر به طور اتفاقی از آنها بپرسید "اوه، چرا

have kids?" or, "When are you going to have kids?" this really touches something inside

بچه ندارید؟" یا " کی بچه دار میشی؟" این واقعاً چیزی را در درون آنها لمس می

of them that's hard to talk about.

کند که صحبت کردن در مورد آن سخت است.

Unless you are a really, really close friend, I recommend not asking, "Are you married?

توصیه می‌کنم از این سؤال که "آیا متاهل هستید؟

Why not?

چرا نه؟

Do you have kids?

بچه دارید؟

Why not?"

چرا که نه؟"

Just as a little notice, especially as someone who recently had a baby a couple months ago,

فقط به عنوان یک توجه کوچک، به خصوص به عنوان کسی که اخیراً چند ماه پیش بچه دار شده است،

never, never, never ask a woman if she is pregnant.

هرگز، هرگز، هرگز از یک زن نپرسید که آیا باردار است یا خیر .

Do you know what this means?

آیا می دانید این به چه معناست؟

This means your tummy is visibly big.

این بدان معنی است که شکم شما به وضوح بزرگ است.

Well, they could be pregnant, but what if they're not?

خوب، آنها ممکن است باردار باشند، اما اگر باردار نباشند چه؟

What if they're just a little bit overweight or what if they just had a baby and they still

اگر آنها فقط کمی اضافه وزن داشته باشند یا اگر تازه بچه دار شده باشند و

have a little tummy?

هنوز شکم کمی داشته باشند چه؟

Well, this could be a really uncomfortable situation.

خوب، این می تواند یک وضعیت واقعا ناراحت کننده باشد.

I saw a funny quote once that said, "Never ask a woman if she's pregnant.

یک بار نقل قول خنده‌داری دیدم که می‌گفت: "هرگز از یک

Even if she is actively in labor, don't ask her until you see the baby."

زن نپرسید که آیا باردار است یا نه .

Maybe this is a little bit of an exaggeration, but if you ask someone are you pregnant, you'd

شاید این کمی اغراق آمیز باشد، اما اگر از کسی بپرسید باردار هستید،

better be 100% sure that they are pregnant.

بهتر است 100% مطمئن باشید که باردار است.

It's a little bit safer to let them bring up this topic anyway.

این کمی امن تر است که به آنها اجازه دهیم این موضوع را به هر حال مطرح کنند.

Maybe if you're having a conversation and you see that they're probably pregnant, wait

شاید اگر در حال مکالمه هستید و می بینید که آنها احتمالاً باردار هستند، صبر کنید

until they say, "Oh yeah, I've been feeling really tired lately," or, "I'm feeling the

تا بگویند: "اوه بله ، اخیراً واقعاً احساس خستگی می کنم" یا "من

baby's kicks," okay, now it's a safe topic.

لگدهای کودک را احساس می کنم" باشه. ، اکنون یک موضوع امن است.

Our next taboo topic is sexuality.

موضوع تابو بعدی ما جنسیت است.

If a man mentions something about his boyfriend or a woman mentions something about her girlfriend,

اگر مردی چیزی در مورد دوست پسرش یا زن چیزی در مورد دوست دخترش ذکر کرد

do not ask, "Oh, are you gay?"

، نپرسید "اوه، آیا شما همجنسگرا هستید؟"

This is the 21st century, it is not shocking, or it should not be shocking, when someone

این قرن بیست و یکم است، وقتی کسی همجنسگرا باشد، تکان دهنده نیست، یا نباید شوکه کننده باشد

is gay.

.

Just a little quick note.

فقط یک یادداشت سریع.

If a man or woman says my partner talking about the person who they live with, this

اگر مرد یا زنی بگوید شریک زندگی من در مورد شخصی که با او زندگی می

doesn't always mean that it's a same-sex partner.

کند صحبت می کند، این همیشه به این معنی نیست که او یک شریک همجنس است.

It might mean this, but it could just mean that they are in a committed long-term relationship.

ممکن است به این معنی باشد، اما فقط می تواند به این معنی باشد که آنها در یک رابطه طولانی مدت متعهد هستند.

Sometimes if you are living with someone and you are committed to them, you don't want

گاهی اوقات اگر با کسی زندگی می کنید و به او متعهد هستید، نمی خواهید او

to call them just your boyfriend or your girlfriend.

را فقط دوست پسر یا دوست دختر خود خطاب کنید.

In this way, it's a little bit casual, it's not so serious.

به این ترتیب، کمی معمولی است، آنقدرها هم جدی نیست.

If you are in a same-sex relationship, or if you are not and you just aren't married,

اگر در یک رابطه همجنس گرا هستید، یا اگر نیستید و فقط ازدواج نکرده اید،

well, you could call them my partner.

خوب، می توانید آنها را شریک زندگی من بنامید.

If you happen to be talking with someone and they say, "Oh yeah, I need to call my partner

اگر اتفاقی با کسی صحبت می‌کنید و او می‌گوید: "اوه، بله، باید با شریکم تماس بگیرم

and ask them about this," it doesn't mean necessarily that it's a same-sex partner.

و در این مورد از او بپرسم"، لزوماً به این معنی نیست که او یک شریک همجنس است.

It might mean that it might not.

ممکن است به این معنی باشد که ممکن است نباشد.

But in any situation, it's not polite to say, "Oh, are you gay?"

اما در هر شرایطی، مودبانه نیست که بگوییم "اوه، تو همجنس گرا هستی؟"

Just take it in stride.

فقط آن را به آرامی بگیرید.

Our next taboo topic is religion.

موضوع تابو بعدی ما دین است.

I don't recommend asking, "Do you go to church?" or saying, "Don't do this, it's a sin."

من توصیه نمی کنم بپرسید: "آیا به کلیسا می روی؟" یا گفتن این کار رو نکن گناهه.

Even though the US has a reputation for being potentially more religious than some other

حتی با وجود اینکه ایالات متحده به مذهبی بودن بالقوه نسبت به برخی دیگر از

countries, it's still not considered acceptable to ask someone what their religion is.

کشورها شهرت دارد، هنوز قابل قبول نیست که از کسی بپرسیم دین او چیست.

Now, Americans will sometimes mention, "Oh, after I went to church, we went to the park,"

اکنون، آمریکایی ها گاهی اوقات می گویند: "اوه، بعد از اینکه من به کلیسا رفتم، ما به پارک رفتیم"،

something about going to church.

چیزی در مورد رفتن به کلیسا.

It's acceptable to mention it yourself, but not really to ask someone else about it.

این قابل قبول است که خودتان آن را ذکر کنید، اما واقعاً در مورد آن از شخص دیگری سؤال نکنید.

Where I live in the south of the US, it's generally more a religious place, but that's

جایی که من در جنوب ایالات متحده زندگی می کنم، به طور کلی بیشتر یک مکان مذهبی است، اما این

because the majority of people are Protestant Christians, so they expect that everyone else

به این دلیل است که اکثریت مردم مسیحی پروتستان هستند، بنابراین آنها انتظار دارند که

has the same religion, which is not quite a realistic but that's the mindset.

بقیه هم دین داشته باشند، که کاملاً واقع بینانه نیست، اما این طرز فکر است.

When my family first moved to the south of the US, the maintenance man who was installing

وقتی خانواده من برای اولین بار به جنوب ایالات متحده نقل مکان کردند، تعمیرکار

our refrigerator asked my mom, "Have you found a church yet?"

که یخچال ما را نصب می کرد از مادرم پرسید: "تا حالا کلیسا پیدا کردی؟"

We were shocked, because in the north of the US this is not common to talk about.

ما شوکه شدیم، زیرا در شمال ایالات متحده صحبت در مورد این امر رایج نیست.

It's not expected that you would go to church, and it's especially not expected that you

انتظار نمی رود که شما به کلیسا بروید، و به خصوص انتظار نمی رود که

would ask someone about this.

در این مورد از کسی بپرسید.

So even if you're in the south of the US and someone asks you, I don't recommend you asking

بنابراین حتی اگر در جنوب ایالات متحده هستید و کسی از شما می‌پرسد، توصیه نمی‌کنم از

yourself, because it's a little bit less acceptable.

خودتان بپرسید، زیرا کمی کمتر قابل قبول است.

Our next taboo topic is race.

موضوع تابو بعدی ما نژاد است.

I don't recommend asking, "Where are you really from?"

من توصیه نمی کنم بپرسید "واقعا اهل کجا هستید ؟"

especially when someone is obviously from the US.

به خصوص زمانی که کسی آشکارا اهل ایالات متحده باشد.

The US is such a diverse place, people come from all sorts of backgrounds, all sorts of

ایالات متحده مکان بسیار متنوعی است، مردم از انواع پس‌زمینه‌ها،

types of heritage, even if it was their great-great grandparents who moved to the US, a lot of

انواع میراث می‌آیند، حتی اگر این پدربزرگ و مادربزرگ بزرگ‌شان بوده‌اند که به ایالات متحده نقل مکان کرده‌اند، بسیاری از

people have different, looks, different backgrounds, different cultures, but they're still all

مردم دارای ظاهر و پیشینه‌های متفاوت هستند. فرهنگ های مختلف، اما هنوز هم همه

American.

آمریکایی هستند.

This question often gets asked to my Asian-American friends.

این سوال اغلب از دوستان آسیایی-آمریکایی من پرسیده می شود .

For example, I have a friend who, when I first met her, I thought, oh, she looks Korean,

مثلا من دوستی دارم که وقتی برای اولین بار با او آشنا شدم فکر کردم اوه، کره ای به نظر می رسد،

but she didn't have any type of accent.

اما هیچ نوع لهجه ای نداشت.

She seemed completely like someone from the US, so I didn't really ask her, "Are you Korean?"

او کاملاً شبیه کسی از ایالات متحده به نظر می رسید ، بنابراین من واقعاً از او نپرسیدم: "آیا شما کره ای هستید؟"

That would have been a little bit rude and presumptive.

این ممکن است کمی بی ادبانه و فرضی باشد.

Instead, I just didn't say anything.

در عوض، من فقط چیزی نگفتم.

I didn't even ask her, "What's your heritage?"

حتی از او نپرسیدم میراثت چیست؟

This is a slightly more polite question, but only when you're talking about your family's

این سؤال کمی مؤدبانه‌تر است، اما فقط زمانی که از پیشینه خانواده‌تان صحبت می‌کنید

background already.

.

Instead of asking her this, I just thought it doesn't matter, why would I need to ask

به جای اینکه این را از او بپرسم، فقط فکر کردم مهم نیست، چرا باید

this?

این را بپرسم؟

One day when I was at her house, I saw a little picture or painting on the wall with some

یک روز که در خانه او بودم، یک عکس یا نقاشی کوچک روی دیوار با چند

Korean writing and I said, "Oh, cool.

نوشته کره ای دیدم و گفتم: "اوه، عالی.

I used to live in Korea.

من قبلاً در کره زندگی می کردم.

Have you been there?

شما آنجا بودید؟

I saw that picture in your kitchen with some Korean writing."

من آن عکس را در شما دیدم. آشپزخانه با نوشته های کره ای."

She said, "Oh, my mom was adopted from Korea."

او گفت: "اوه، مامان من از کره به فرزندخواندگی گرفته شده است."

This type of situation is extremely common in the US.

این نوع وضعیت در ایالات متحده بسیار رایج است.

My friend has pretty much no cultural connection to Korea.

دوست من تقریباً هیچ ارتباط فرهنگی با کره ندارد.

Her mom has almost no cultural connection to Korea, too, except that she lived there

مادر او نیز تقریباً هیچ ارتباط فرهنگی با کره ندارد، به جز اینکه

when she was very, very young before she was adopted.

قبل از به فرزندخواندگی زمانی که خیلی خیلی جوان بود در آنجا زندگی می کرد .

If I had asked my friend, "Hey, where are you really from?

اگر از دوستم می پرسیدم: "هی، واقعا اهل کجا

Are you from Korea?" she probably would have felt like, "I don't belong here.

هستی؟ اهل کره ای؟" او احتمالاً احساس می کرد "من به اینجا تعلق ندارم

This isn't my home," but really it is.

. اینجا خانه من نیست" اما واقعاً همینطور است.

She is American just like anybody else.

او هم مثل هر کس دیگری آمریکایی است.

This question can make people feel pretty uncomfortable.

این سوال می تواند باعث شود افراد احساس ناراحتی کنند.

I personally recommend waiting until they mention something, or just don't worry about

من شخصاً توصیه می کنم منتظر بمانید تا چیزی را ذکر کنند یا فقط نگران

it.

آن نباشید.

Don't ask about it, and if they mentioned something, cool, if they don't, go with the

در این مورد نپرسید و اگر چیزی ذکر کردند باحال، اگر نکردند با

flow.

جریان بروید.

Our next taboo topic is money.

موضوع تابو بعدی ما پول است.

I don't recommend asking, "How much money do you make?" or how much was some kind of

من توصیه نمی کنم بپرسید "چقدر درآمد دارید؟" یا یک نوع

expensive item, maybe like a car.

کالای گران قیمت، شاید مثل ماشین چقدر بود.

Sometimes people will add this expression, "If you don't mind me asking," before asking

گاهی اوقات افراد قبل از اینکه در مورد پول بپرسند، این عبارت را اضافه می کنند: "اگر برایتان مهم نیست که بپرسم"

about money.

.

I did this a couple of weeks ago when my neighbor hired a babysitter and I was curious how much

من این کار را چند هفته پیش انجام دادم که همسایه‌ام پرستار بچه استخدام کرد و کنجکاو بودم که

she charged or how much the babysitter charged to watch her kids.

او چقدر هزینه می‌گیرد یا پرستار بچه برای تماشای بچه‌هایش چقدر هزینه می‌گیرد.

I didn't really want to directly ask her, "Hey, how much money did you give the babysitter?"

من واقعاً نمی خواستم مستقیماً از او بپرسم: "هی، چقدر به پرستار بچه دادی؟"

so I asked, "If you don't mind me asking, can I ask how much she charged?"

بنابراین من پرسیدم، "اگر برای شما مهم نیست که من بپرسم، آیا می توانم بپرسم او چقدر شارژ کرده است؟"

This is very indirect.

این خیلی غیر مستقیم است.

I'm asking her about the purchase of potentially an expensive thing, some babysitting services,

من از او در مورد خرید یک چیز بالقوه گران قیمت، برخی از خدمات نگهداری از کودک

but I'm asking her in an indirect way.

می پرسم، اما به روش غیر مستقیم از او می پرسم.

When I hired that babysitter, I could say, "Well, how much do you charge?"

وقتی آن پرستار بچه را استخدام کردم، می‌توانستم بگویم: "خب، چقدر می‌گیری؟"

This is very direct.

این خیلی مستقیم است.

It's fine, this is a business transaction.

خوب است، این یک معامله تجاری است.

But when it's someone else who's making that purchase, it's better to use this expression,

اما وقتی این شخص دیگری است که این خرید را انجام می دهد، بهتر است از این عبارت استفاده کنید

or just not ask at all.

یا اصلاً سؤال نکنید.

We never really ask how much money do you make talking directly about personal income.

ما هرگز واقعاً نمی پرسیم که با صحبت مستقیم در مورد درآمد شخصی چقدر درآمد کسب می کنید.

Yeah, it's not really a popular topic or a comfortable topic.

بله، این واقعاً یک موضوع محبوب یا یک موضوع راحت نیست.

Our final taboo topic is appearance.

آخرین موضوع تابوی ما ظاهر است.

I don't recommend asking, "Are you feeling tired today?

من توصیه نمی کنم بپرسید: "آیا امروز احساس خستگی می کنید؟

Oh, you look tired.

اوه، شما خسته به نظر می رسید.

Are you feeling okay?

آیا احساس خوبی دارید؟

Did you lose weight?

آیا وزن کم کردید؟

Did you gain weight?"

آیا وزن اضافه کردید؟"

Not acceptable.

قابل قبول نیست.

If you're really concerned about someone, maybe one of your coworkers is looking a lot

اگر واقعاً نگران کسی هستید، شاید یکی از همکارانتان

more tired than usual or maybe you realize that they really lost a lot of weight and

خیلی خسته‌تر از حد معمول به نظر می‌رسد یا شاید متوجه شده باشید که او واقعاً وزن زیادی از دست داده و

you're seriously concerned about them, we don't talk about this in just casual passing

شما به طور جدی نگران او هستید، ما در این مورد صحبت نمی‌کنیم. در یک مکالمه گذرا

conversation.

.

Instead, pull them aside or talk with them privately.

در عوض، آنها را کنار بکشید یا خصوصی با آنها صحبت کنید .

With a lot of care in your heart, you can ask them, "Hey, I'm a little worried about

با دقت زیادی که در دل دارید، می توانید از آنها بپرسید: "هی، من کمی نگران تو هستم

you.

.

You look a lot more tired than usual the last couple of days.

تو چند روز گذشته خیلی خسته تر از حد معمول به نظر می آیی.

What's going on.

چه خبر است. حالت

Are you okay?"

خوب است؟"

Did you notice the tone of my voice is very serious.

دقت کردی لحن صدای من خیلی جدیه

This is not casual conversation, you're not just asking because you care, instead, you

این مکالمه گاه به گاه نیست، شما فقط به این دلیل که برایتان مهم است نمی‌پرسید، بلکه

are very serious and you are telling them personally.

خیلی جدی هستید و شخصاً به آنها می‌گویید .

Make sure that if you ask these questions, it is in the correct context with someone

اطمینان حاصل کنید که اگر این سؤالات را می‌پرسید، با کسی

who you really care about, not just in passing.

که واقعاً به او اهمیت می‌دهید، در چارچوب درستی باشد، نه فقط گذرا.

A little special note.

یه نکته خاص کوچولو

Talking about appearance, especially for men directing comments towards women, I don't

صحبت در مورد ظاهر، به خصوص برای مردانی که نظرات خود را به سمت زنان سوق می دهند، من

recommend saying something so direct as, "Wow, you look really beautiful."

توصیه نمی کنم که چیزی به این صورت مستقیم بگویید: "وای، تو واقعا زیبا به نظر می آیی."

This is usually considered flirting.

این معمولاً معاشقه در نظر گرفته می شود.

If you are flirting with them and you went to ask them out on a date, okay, go ahead,

اگر با آنها معاشقه می کنید و برای قرار ملاقات از آنها خواستید، بسیار خوب، ادامه دهید،

but if you're just in the office and you notice, "Oh, wow.

اما اگر فقط در دفتر هستید و متوجه شدید: "اوه، وای.

You look great today," be careful being so enthusiastic about it, "Wow, you look so beautiful

امروز عالی به نظر می آیی"، مراقب باشید. در مورد آن مشتاق، "وای، تو امروز خیلی زیبا به نظر

today."

می‌رسی."

Instead, it's considered more polite to compliment maybe their haircut or their clothes.

درعوض، تعریف کردن، شاید مدل مو یا لباسشان، مؤدبانه‌تر تلقی می‌شود.

"Oh, did you get a new haircut?

"اوه، آیا یک مدل موی جدید کردی؟

It looks great."

به نظر عالی است."

Wonderful.

فوق العاده است.

Or, "Oh, that's a nice shirt.

یا، "اوه، این یک پیراهن خوب است.

I love those colors."

من آن رنگ ها را دوست دارم."

This is more indirect.

این بیشتر غیر مستقیم است.

If you want to compliment someone's appearance, especially for a man directed towards a woman,

اگر می‌خواهید از ظاهر کسی تعریف کنید، مخصوصاً برای مردی که به سمت یک زن است،

and you don't want them to feel uncomfortable because you're just coworkers or you're just

و نمی‌خواهید که او احساس ناراحتی کند زیرا شما فقط همکار هستید یا فقط

friends and you're not trying to be romantic towards them, well, you can compliment them

دوست هستید و سعی نمی‌کنید با او رمانتیک رفتار کنید. خوب می تونی غیر مستقیم بهشون تعارف کنی

indirectly, their hair, their clothes, something like this.

، موهاشون، لباساشون، یه همچین چیزی.

Actually, that was not the last topic.

در واقع این آخرین موضوع نبود.

I got a little distracted because I heard my baby crying, so he's going to join me for

من کمی حواسم پرت شد زیرا صدای گریه کودکم را شنیدم، بنابراین او برای

this last taboo topic.

این آخرین موضوع تابو به من می‌پیوندد.

We're going to end on a light note, death.

ما با یک یادداشت سبک به پایان می رسیم، مرگ.

I do not recommend asking, "Do you think he's going to die soon?" or, "I think he's going

من توصیه نمی کنم بپرسید: "آیا فکر می کنید او به زودی خواهد مرد؟" یا "فکر می کنم او

to die soon."

به زودی خواهد مرد."

This is too direct, too rude.

این خیلی مستقیم، خیلی بی ادبانه است.

Yes, death is an essential part of being alive, being a human being, a being, but we do not

بله، مرگ جزء ضروری زنده بودن، انسان بودن، موجود بودن است، اما ما

say it in such direct terms.

آن را به این عبارات مستقیم نمی گوییم.

Instead, if you want to talk about death, you can use a more indirect expression to

در عوض، اگر می خواهید در مورد مرگ صحبت کنید، می توانید از یک عبارت غیرمستقیم تر برای درگذشت استفاده کنید

pass away.

.

You might say, "Sorry I was gone from work last week.

ممکن است بگویید: "ببخشید هفته گذشته از سر کار رفتم .

My grandmother passed away and I had to travel to California for the funeral."

مادربزرگم فوت کرد و من مجبور شدم برای مراسم خاکسپاری به کالیفرنیا سفر کنم."

In this situation, you're saying pass away, much more polite to say.

در این شرایط، شما می گویید بمیرید، گفتن خیلی مودبانه تر است.

If someone says this to you, how can you react to show that you care?

اگر کسی این را به شما بگوید، چگونه می توانید واکنش نشان دهید تا نشان دهید که به شما اهمیت می دهید؟

You can simply say, "Oh, I'm so sorry," or, "I'm sorry for your loss."

شما به سادگی می توانید بگویید: "اوه، من خیلی متاسفم" یا "من برای از دست دادن شما متاسفم."

You don't need to go on and on, those two common polite expressions are really enough.

نیازی به ادامه دادن نیست، آن دو عبارت متداول مودبانه واقعاً کافی است.

You say it from your heart and you mean it.

تو از ته دل می گویی و به آن می گویی.

Now you might be wondering if I can't talk about all these taboo topics, what can I talk

اکنون ممکن است از خود بپرسید که اگر من نتوانم در مورد همه این موضوعات تابو صحبت کنم، در مورد چه چیزی می توانم صحبت

about?

کنم؟

Well, really the possibilities are endless.

خوب، واقعاً امکانات بی پایان هستند.

You could talk about your weekend plans, you could talk about that time you broke your

شما می توانید در مورد برنامه های آخر هفته خود صحبت کنید، می توانید در مورد زمانی صحبت کنید

arm when you fell out of a tree as a kid, you could talk about how you wish you could

که وقتی در کودکی هنگام سقوط از درخت دست خود را شکستید، می توانید در مورد اینکه چگونه آرزو می کردید

go to New York on a vacation, you could talk about how octopuses are pretty much the smartest

برای تعطیلات به نیویورک بروید، صحبت کنید. چگونه اختاپوس ها تا حد زیادی باهوش ترین

animal in the world.

حیوان جهان هستند.

The possibilities are endless.

امکانات بی پایان هستند.

If you'd like to know how to start a conversation with anyone, I made a video about this that

اگر می‌خواهید بدانید که چگونه می‌توانید با کسی مکالمه را شروع کنید ، ویدیویی در این مورد تهیه کردم که

you can check out up here.

می‌توانید در اینجا ببینید.

This is especially useful for starting conversations in the US, but really you can use these for

این به ویژه برای شروع مکالمات در ایالات متحده مفید است، اما واقعاً می توانید از آنها برای

starting conversations maybe even in your own native language as well.

شروع مکالمات حتی به زبان مادری خود نیز استفاده کنید.

And now I have a question for you.

و حالا من یک سوال از شما دارم.

I'm curious, what are some taboo topics in your country?

من کنجکاو هستم، برخی از موضوعات تابو در کشور شما چیست؟

Let me know in the comments, let us know what your country is and what are some taboo topics.

در نظرات به من اطلاع دهید، به ما اطلاع دهید که کشور شما چیست و چه موضوعاتی تابو هستند.

This could help other people as well if they travel to your country or if they meet people

در صورت سفر به کشور شما یا ملاقات با افرادی

who are from your country.

که اهل کشور شما هستند، این می تواند به افراد دیگر نیز کمک کند.

Thanks so much for learning English with me and with my baby.

از اینکه انگلیسی را با من و با کودکم یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم .

I'll see you again next Friday for a new lesson here on my YouTube channel.

جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

Do you want to say goodbye?

میخوای خداحافظی کنی؟

Oh, you got my hair.

اوه موهامو گرفتی

Say bye.

خداحافظی کن

The next step is to download my free ebook, Five Steps to Becoming a Confident English

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much, bye.

خیلی ممنون، خداحافظ